موسیقی جز، کت و شلوار، کلاه شاپو و اسلحه | ۱۳ نکته‌ای که تا به حال از Mafia III دریافتیم

Mafia III قطعا مورد انتظار ترین عنوان در سری مافیا است. ماجراهای نسخه سوم در نسخه‌ای ساختگی از شهر New Orleans در سال ۱۹۶۸ جریان دارد و داستان Lincoln Clay، یک کهنه سرباز را روایت می‌کند. کهنه سربازی که از جنگ برگشته و خانواده خود را قتل عام شده می‌یابد. مافیای سیاه، تنها چیزی که لینکلن می‌تواند آن را خانوده صدا کند، از هم پاشیده و مافیای ایتالیایی به قدرت رسیده است. با کمک مافیای بریتانیایی و روابطی که بین گنک‌های وجود دارد، لینکلن تشکیلات مافیایی را از درون نابود می‌کند و احتمالا به جایی می‌رسد که به آن تعلق دارد.

قسمت سوم Mafia به‌وسیله دو استودیوی Hangar 13 و ۲K Czech در حال ساخت است، سازندگانی که دو قسمت پیشین سری را نیز ساخته بودند. Mafia III اولین بازی محیط باز واقعی سری است، علاوه بر این، قسمت سوم اولین بازی در سری است که یک قهرمان دو رگه دارد و در جنوبی ترین قسمت شهر، زمانی که اختلاف‌های نژادی در بالا ترین سطح خود هستند، روزگار می‌گذراند. اما جدا از این موضوعات، او یک جنایتکار حرفه‌ای است که به وسیله مافیا پرورش داده شده است. هیچ ملایمتی در کار آن‌ها نیست؛ بازی‌بازان شهر New Bordeaux را به قلمرو خود تبدیل می‌کنند و جار و جنجال‌های جنایی را هر طور که دوست داشته باشند بر پا کرده و انجام می‌دهند.

هیدن بلک‌من، خالق و کارگردان بازی، در مصاحبه‌ای خواندنی با وب‌سایت Gamespot اینگونه سخن می‌گوید:«من همیشه می‌خواستم عنوانی را خلق کنم که در آن بازی‌بازان حس کنند یکی از نویسندگان داستان هستند. ما در Hanger 13 این موضوع را در نظر گرفتیم که داستان هر بازی‌باز در نوع خود، یکتا و منحصر به فرد باشد. این قطعا چیزی است که می‌خواهیم و برای رسیدن به این هدف از هیچ موردی فروگذار نمی‌کنیم.» این نکته قابل ذکر است که در یک دوره hands-on که به تازگی برگزار شد، این موضوع تایید شد که فرصت‌های فراوانی برای ساخت داستان خود داریم و می‌توانیم Mafia III را به مافیای خود تبدیل کنیم.

این اولین مافیای محیط باز واقعی است اما هنوز صحنه‌های سینمایی مخصوص، مانند بازی‌های گذشته، در بازی وجود دارند.

بلک‌من توضیح می‌دهد:

«ما نمی‌خواستیم مسیر خود را به طور خیلی زیاد تغییر دهیم و همه آن‌ مواردی که بازی‌بازان در Mafia II دوست داشتند را از بین ببریم. روایت داستان بسیار خوبی در بازی وجود دارد که شما را به داخل خود می‌کشد و هر کاری که انجام دهید، در نحوه روایت داستان تاثیر خواهد داشت. من فکر می‌کنم که تیم رسانه ما کار شگفت انگیزی را انجام داده است. صحنه‌های سینمایی بسیار به یکدیگر پیوسته هستند و خوب کار شده‌اند.»

۲K بسیار امیدوار است که با Mafia III یکبار دیگر تیم Mafia را مطرح کند و در زمانی که Mafia شروع به از دست دادن شکوه خود می‌کند، این تیم را برنامه ریزی کند.

بیل هارمز، سرپرست نویسندگان بازی توضیح می‌دهد:

«به عنوان یک نویسنده من نمی‌خواهم در زمان به عقب بروم و همان داستان‌های تکراری تبدیل شدن یک فقیر به یک پولدار یا فردی که از صفر شروع کرده و پیشرفت می‌کند را بنویسم. ما قصد داریم تا پیچش‌های داستانی متفاوت و راه‌های بیشتری به داستان بدهیم که من فکر می‌کنم در اینجا، خلق شخصیت لینکلن به عنوان یک مافیای متفاوت، در راستای همین هدف است. مورد دیگری که بسیار روی آن کار شده، دوره زمانی بازی می‌باشد. ما حتی پیش از اینکه کلمه‌ای از داستان را بنویسیم، تحقیقات بسیار بسیار فراوانی انجام دادیم و در آخر بیشتر اعضای تیم به نتیجه رسیدند که اواخر دهه ۶۰ مناسب روایت داستان می‌باشد. این سال‌ها، اواخر عصر طلایی مافیای ایتالیایی بود. پیش از آن، مردم واقعا نمی‌دانستند که مافیای ایتالیا وجود دارد و اگر هم می‌دانستند، فکر می‌کردند که یک کلوپ اجتماعی است و به نفع همسایه‌ها قلمداد می‌شد.»

بازی بر اساس پرونده‌ای از حوادث سال ۱۹۶۸ که شخصی به نام لینکلن در آن دست داشته قاب بندی شده است.

در بین مراحل بزرگ و مهم بازی، شخصیت جدیدی به نام Jon Donovan را می‌بینیم که در یک دادگاه، در مورد اتفاقاتی که پیرامون لینکلن هستند صحبت می‌کند. به نظر می‌رسد این صحنه‌ها، از یک نوار VHS قدیمی استخراج شده‌اند و تکه‌هایی از پرونده فعالیت‌های لینکلن هستند و صحنه‌های روایی جالبی را برای Mafia III تهیه می‌کنند. این مسئله ممکن است از فعالیت تیم تحقیقاتی Mafia III برای داستان الهام گرفته شده باشد و یا حاصل خواندن تعداد زیادی پرونده باشد.

شهر New Bordeaux تعداد ۹ منطقه دارد که هر کدام مناظر خاص خود، جو و اتمسفر متفاوت و مراحلی جداگانه دارند.

Mafia III در شهر New Orleans جریان دارد که شامل ۹ منطقه است. اولین منطقه French Ward نام دارد که در سال گذشته و در نمایشگاه گیمزکام (همراه با معرفی بازی) معرفی شد. در دموی Hands-on جدیدی که از بازی مشاهده کرده‌ایم، مرکز شهر New Bordeaux به نمایش درآمد که در واقع بین دو منطقه فقیر نشین و ثروتمند شهر است. علاوه بر این منطقه‌ها، منطقه صنعتی، منطقه برون شهری، یک بندرگاه، منطقه کشتی سازی و Bayou نیز در شهر قرار دارند که یک مرداب مخفی در شهر است که افراد مافیا، سری ترین رازهایشان را در آن‌جا مخفی می‌کنند.

بلک‌من توضیح می‌دهد:

«درجه جرم و جنایت در Bayou به اوج خود می‌رسد اما ساختار آن با دیگر مناطق تفاوت دارد. با وارد شدن به Bayou می‌توانید صدمات زیادی به رقیبان وارد کنید و به عنوان مثال می‌توانید منابع و اهدافی را در این مطقه شکار کنید.»

هر منطقه در Mafia III مشکلات مختص به خود را دارد. شما به راحتی اخاذی می‌کنید، به صورت غیر قانونی گازولین، مواد ساختمانی و دارو (مواد) بفروشید و حتی کسب و کار moonshine راه بیاندازید. به محض این که لینکلن این مناطق را تصرف کند، از هر راهی درآمد آن منطقه را به سود خود می‌برد و با این کار کیف پول شما حجیم و حجیم تر می‌شود.

شخصیت اول بازی، Lincoln Clay، یتیم دورگه و یک کهنه سرباز جنگ ویتنام است که سابقه زیادی برای پوشاندن میل خود به پیدا کردن جایی که به آن متعلق است، دارد.

طبق سخنان بلک‌من و هارمز، دلیل سقوط لینکلن به درون گودال مافیا پس از جنگ ویتنام، میل او برای پیدا کردن یک خانواده و مکانی به نام خانه است. لینکلن دوران کودکی خود را در یتیم خانه سپری کرده است و در زمانی که کودکان یتیم و بیچاره در سراسر کشور آمریکا دیده می‌شوند و این موضوع به یک مسئله عادی تبدیل شده است، توسط Sammy Robinson، رئیس مافیای سیاه سرپرستی می‌شود و با زندگی به همراه خانواده آن‌ها، با پسر Sammy Robinson با نام Ellis دوست می‌شود. اما با این حال، این خانواده حقیقی و خونی او نیست و او هرگز حس نمی‌کند که به آن‌ها تعلق دارد.

در بازی می‌توانید با زیر دستان خود روابط دوستانه‌ای را برقرار کنید که برروی زندگی شخصی‌تان نیز تاثر می‌گذارد.

سه نفر زیر دست لینکلن کار می‌کنند: یک رئیس گنگ به نام Cassandra،‌ یک مرد اسکاتلندی به نام Burke و Vito که شخصیت اصلی Mafia II بود و حال، در New Bordeaux اقامت دارد. پس از به پایان رساندن مرحله‌های اصلی بازی یا فتح هر منطقه از شهر، لینکلن، به همراه همکاران خود «جلسه‌»هایی را ترتیب می‌دهد (Hanger 13 اینگونه برروی آن اسم گذاشته است). در این جلسات، آن‌ها دور یک میز می‌نشینند و دلایل کارهایی که باید انجام شود (مانند دلیل گرفتن یک منطقه) را به لینکلن توضیح می‌دهند.

دادن کنترل هر منطقه یا هر مخفی گاه به هر یک از همکاران، مزایا و معایب خود را دارد. به عنوان مثال، دادن یک منطقه به Burke،‌ پشتیبانی بیشتری در مبارزات برای شما به همراه دارد. Burke اینگونه لینکلن را تامین می‌کند و در هنگام مبارزات، اسلحه و افرادی را برای کمک به او و از بین بردن رقبا می‌فرستد. این ویژگی قطعا در شرایط سخت و در زمانی که مهمات شما تمام شده است، به شدت به کار می‌آید. هر چقدر بیشتر با Burke کار کنید و مسئولیت‌های بیشتری به او بسپارید، او پشتیبانی بیشتری به شما می‌رساند.

اوضاع در مورد Vito نیز به همین گونه است. تبادل مناطق با او می‌تواند اسلحه‌های بهتر و آیتم‌های مفید تری در اختیار شما بگذارد. قدرت دادن به Vito مساوی است با اسلحه‌های بهتر و بیشتر، ابزار محافظتی بیشتر و دیگر آیتم‌های مفید. اما تاثیر Cassandra به شکل دیگری است. او کنترل کلی مبارزات را در اختیار دارد و در کارهای فیزیکی کاری انجام نمی‌دهد. Cassandra دوستان عالی رتبه‌ای دارد که از طریق تلفن با آن‌ها ارتباط دارد. به عنوان مثال لینکلن می‌تواند در هنگام مبارزه از او بخواهد تا خطوط تلفنی را قطع کند تا دشمنان نتوانند درخواست نیروی پشتیانی داشته باشند.

محبوب کردن هر کدام از این همکاران، دو تای دیگری را عصبانی می‌کند پس باید مواظب تصمیم گیری‌های لینکلن باشید. شما همچنین نمی‌توانید همه پرک‌ها و ارتقا‌های هر همکار را در اولین دوری که بازی را به اتمام می‌رسانید، کامل کنید پس باید با خودتان فکر کنید که به چه چیزی بیشتر از همه نیاز دارید. برای مثال، دادن همه قدرت‌ها و مناطق به Burke، باعث خشم Vito و Cassandra می‌شود؛ در نتیجه نمی‌توانید از اسلحه‌های فوق قوی Vto استفاده کنید.

بلک‌من در مورد سیستم روابط در بازی اینگونه توضیح می‌دهد:

این هیچ ربطی به یک بازی نقش‌آفرینی ندارد. با این‌حال من یک طرفدار سرسخت سبک نقش‌آفرینی هستم و چیزی که بیشتر از همه در مورد این سبک‌ بازی دوست دارم، روابط بین شخصیت‌ها و تکامل آن در طول بازی می‌باشد. ما می‌دانیم که از بعضی المان‌های این سبک استفاده کردیم اما می‌خواستیم آن را به گونه دیگری پیاده کنیم که کسی تا به حال آن را انجام نداده است.

تله‌های سیمی همه چیز را آسان تر می‌کند.

شما این گزینه را در بازی دارید که مناطق مخصوصی در هر منطقه را با سیم تله گذاری کنید. تله‌های سیمی نه تنها دسترسی به تلفن‌های دشمنانتان را فراهم می‌کند، بلکه به یکی از قابلیت‌های و مهارت‌های لینکلن وصل است. با کلیک کردن برروی استیک آنالوگ، دید اطلاعاتی شما بالا می‌آید که به شما نشان می‌دهد که چند دشمن هم‌اکنون در منطقه هستند، در کجا قرار دارند، فرد هدف شما کیست و کدام یک از آن‌ها می‌تواند به نیروی پشتیبان خبر دهد. این قطعا یک ویژگی مفید و به درد بخور است اما وقتی کار می‌کند که شما پیشاپیش آن منطقه را تله گذاری سیمی کرده باشید. تله‌های سیمی را می‌توانید با پیدا کردن جعبه تلفن (که معمولا در منطقه دشمن است و باید کمی معما برای رسیدن به آن حل کنید) و فعال کردن آن انجام دهید. این کار، همه گفت و گوهای دشمنان را به صورت مستقیم به گوش شما می‌رساند و اطلاعات شما را برای حرکت بعدی‌تان افزایش می‌دهد.

وقتی از مردم بازجویی می‌کنید، یا می‌توانید آن‌ها را به قتل برسانید یا می‌توانید مجبورشان کنید برای شما کار کنند.

واضح است که اخاذی از مردم مزایای خود را داشته و برای شما پول و منابع مختلفی به همراه دارد. اما در هر حال شما می‌توانید علاوه بر آن به سراغ مغازه‌ها روید و گاو صندوق‌های آن‌ها را خالی کنید یا به سراغ گنگ‌های رقیب روید؛ البته قبل از اینکه این کار را به Vito ،Cassandra یا Burke بسپارید.

پایان مراحل کاملا باز است و برای اتمام آن‌ها همیشه چند راه وجود دارد.

راه‌های مختلفی در بازی وجود دارد که می‌توانید از عهده شرایط و مراحل بربیایید. می‌توانید به صورت مخفی و بدون سر و صدا وارد شوید، هر چیزی که می‌خواهید بردارید و از منطقه خارج شوید، یا می‌توانید طوفان گلوله راه بیاندازید. هر مرحله برای خود و برای رسیدن به غولآخر، فهرستی از کارها را شامل می‌شود اما در مواقعی، یک حرکت هوشمندانه می‌تواند شما را چند پله جلو بیاندازد و به شما اجازه دهد که به هدف اصلی نزدیک تر شوید. با این حال، شما می‌توانید همه کارهای خواسته شده را انجام دهید و اگر دوست دارید بازی به کلی به پایان برسانید و سرنخی از خود به جای نگذارید، چند مانع دیگر برای رسیدن به هدف در پیش رو دارید.

من گزینه‌های زیادی داشتم تا یک گنگستر را از بین ببرم. من به جای اینکه بی سر و صدا وارد مخفی گاه آنان شوم، با افراد اسکاتلندی بری کمک تماس گرفتم و آ‌ن‌ها افراد دشمن را یکی پس از دیگری نابود می‌کردند. البته این کار زمان مرا تا حدی گرفت اما به جای اینکه از ورودی اصلی ساختما وارد شوم، از طبقه وسطی ساختمان وارد شدم و توانستم با موفقیت همه را قلع و قمع کنم.

پس از آن، من دو راه برای فرار کردن از هتل داشتم؛ می‌توانستم به گاراژ بروم، یک ماشین بدزدم و در راه با چند دسته دشمن مبارزه کنم، یا اینکه می‌توانستم از سالن اصلی هتل خارج شوم که من گزینه دوم را انتخاب کردم. در راه خارج شدن از هتل با تعداد زیادی دشمن درگیر شدم و از مولتوف به خوبی استفاد کردم و توانستم چند دشمن را یک جا با یک مولتوف از بین ببرم.

در بازی بسته به این که چه راهی را انتخاب می‌کنید، محتوای متفاوتی مشاهده خواهید کرد. مکان و زمان اهمیت دارند.

شما می‌توانید در بازی از رخ دادن بعضی اتفاقات جلوگیری کنید یا بگذارید تا اتفاق بیافتد. به عنوان مثال بگذارید یک نفر بمیرد و یا پا پیش بگذارید و جان او را نجات دهید. به عنوان مثال در یکی از مراحل باید برای دزدیدن پول به یک پایگاه ساختمانی بروید. من بدون کشتن یک نفر به انتهای مسیر رسیدم و پولی که نیاز داشتم برروی میز گذاشته شده بود. اما فراتر از بحث پول، از لای در مشاهده کردم که دو گنگستر می‌خواهند دو مرد را به قتل برسانند. من بعدا فهمیدم که می‌توانستم به راحتی پول را بردارم و فرار کنم که در این صورت آن دو مرد می‌مردند. اما من به سمت آن‌ها رفتم و توانستم یکی از آن دو مرد را نجات دهمو بعدا در یک میان پرده مشاهده کردم که کسی در مورد اتفاق آن روز صحبت می‌کرد و نمی‌دانست که یکی از آن دو مرد مرده است.

دست فرمان ماشین‌های Muscle در بازی به مانند دست فرمان آن‌ها در واقعیت است.

طی روند بازی من در Mafia III به سراغ ماشین‌ها بازی نیز رفتم و مدت زیادی را به ماشن‌های کلاسیک دهه ۱۹۶۰ خیره شده بودم که دست فرمان‌شان شبیه به قایق‌های بزرگ بود. طبق گفته‌های بلک‌من، طراحی ماشین‌ها و انتخاب‌های انجام شده در آن‌ها، همگی جهانی بوده‌اند. تیم سازنده می‌خواسته که کنترل و دست فرمان ماشین‌ها همان حس واقعیت را داشته باشند. با اینکه از رانندگی با آن‌ها لذت بردم اما مدتی طول کشید تا به آن‌ها عادت کنم.

با پیشرفت در بازی می‌توانید ماشین‌های جدیدی را آزاد کنید و از آن‌ها لذت ببرید و حتی زمانی که پیاده هستید، با تماس گرفتن با افراد، ماشین‌ها را به مکان خود بیاورید. همچنین می‌توانید ماشین‌های دلخواه را با ارتقای مواردی مانند سیستم تعلیق و دست فرمان، بهبود بخشید. البته موارد دیگری نظیر تایرهای قدرتمند تر نیز برای ارتقای ماشین‌ها وجود دارد، و بله، می‌توانید در بازی ماشین‌های NPC ها را بدزدید اما نمی‌توانید آن‌ها را نگه دارید.

قطعه‌های موسیقی بازی بی همتا هستند و شامل چندین موسیقی لایسنس شده می‌باشند.

در بازی موسیقی‌های لذت بخش و زیبایی را خواهید شنید؛ Clearwater Revival ،Aretha Franklin ،Lonnie Youngblood و Sam Cooke همگی از هنرمندان سر شناس زمان خود بوده‌اند. همانطور که در سطح شهر New Bordeaux رانندگی می‌کردم، موسیقی‌Paint It Black از The Rolling Stones و موسیقی House of the Rising Sun از The Animals را گوش کردم. بلک‌من، تاکید زیادی داشت که موسیقی‌ها باید مناسب حال و هوای شهر و بازی باشند که کاملا اینطور به نظر می‌رسید.

۱۹۶۸ زمان به شدت جالبی در سطح‌های مختلف بود و یکی از این سطح‌ها و جنبه‌ها، موسیقی بود. در آن زمان فرهنگ‌ها و فلسفه‌ها و ایده‌های موسیقی همه در هم می‌شکست. شما در آن زمان موسیقی pop داشتید، موسیقی‌های آوازی داشتید، سبک RnB که واقعا انفجاری بود، به علاوه سبک‌های Hard Rock و هجوم سبک بریتانیایی که مجموعه بزرگ و متنوعی را شامل می‌شود. شما می‌توانستید در یک زمان، همه این سبک‌ها را داشته باشید و هر شخص هم از ایده‌های شخص دیگر استفاده می‌کرد. همین باعث تحول موسیقیایی بزرگی شد. برای ما بسیار مهم بود که این چنین آزادی عملی در موسیقی داشتیم.

به علاوه همه این‌ها، در مراحل با ضرب‌آهنگ سریع و هیجانی، تنها موسیقی‌های استرینگ و درام‌ نمی‌شنوید و به جای آن موسیقی‌های جز زیبایی پذیرای این صحنه‌ها خواهد بود. من در طول بازی‌ خود، پس از حل کردن یک معما در طبقه بالای هتل، شروع به حرکت در بین طبقه‌های هتل کردم و در آن زمان موسیقی ترومپت و شیپور قدیمی زیبایی به گوش می‌رسید که بسیار بی همتا بودو طبق گفته‌های بلک من هر شخصیت تم موسیقی مخصوص به خود را دارد و موسیقی‌ها در طول بازی تغییر می‌کنند.