۱۰۰ بازی برتر در تمام تاریخ پلی استیشن

در طول تاریخ ۳۰ساله پلی استیشن، می‌توان گفت که بازی‌های خارق‌العاده زیادی صفحات تاریخچه آن را با حضور خود مزین کرده‌اند. با احتساب ۵ نسل مختلف از کنسول‌ها، دو کنسول دستی و واقعیت مجازی، عناوین زیادی برای انتخاب وجود دارد، اما وبسایت IGN به صورت جمعی ۱۰۰ بازی برتر آن‌ها را انتخاب کرده. حضور آن‌ها در این فهرست، لزوماً به معنای برتری آنها نیست، بلکه ملاک خاص یک تیم تحریریه بوده است.

۱۰۰. Ape Escape

پس از موفقیت Bandicoot و Spyro، سونی تلاش خود را برای ساخت یک پلتفرمر محبوب دیگر با Ape Escape ادامه داد. Ape Escape نیز عنوان نسبتاً موفقی ظاهر شد و توانست دنباله‌های زیادی نیز داشته باشد. اما شاید مهم‌ترین میراث این عنوان، ضرورت استفاده از کنترلر Dual Shock تازه نفس و به کار بردن چینش معروف دکمه‌های پلی استیشن برای اولین بار بود که هنوز هم در اکثر عناوین پلی استیشن از آن استفاده می‌شود.

۹۹. Crash Team Racing

Crash Bandicoot راه حل سونی برای رقابت با ماریو از نینتندو بود و به همین شکل،‌ نیاز برای یک بازی کارتینگ مسابقه‌ای بر پایه این عنوان احساس می‌شد. در یک کپی بی‌شرمانه،‌ سونی Crash Team Racing را در جواب به Mario Kart منتشر کرد که الحق و الانصاف،‌ بسیار جذاب و مفرح نیز بود. مسیر‌های به یادماندنی و قدرت‌‌های بامزه، از دیگر دلایل حضور CTR به عنوان یکی از بازی‌های خاطره‌انگیز این فهرست است.

۹۸. Spyro 2: Ripto’s Rage

Ripto Rage که یکی از کامل‌ترین عناوین Spyro به شمار می‌رود که بسیار نسبت به بازی‌های پیشین این سری، چالشی‌تر ظاهر شده بود. این عنوان توانست که در کنار داشتن همه ویژگی‌هایی که این اژدهای کوچک بنفش را در دل گیمرها جا داده بود، بهبودهای زیادی را نیز در بخش گیم‌پلی شامل شود. درست است که در نهایت، Bandicoot موفق شد به نماد پلتفرمر پلی استیشن تبدیل شود، اما نمی‌توان اهمیت این عنوان را در تاریخچه پلی استیشن نادیده گرفت. همچنین بسیار جالب است که پس از گذشت سال‌ها، حال هر دو استودیو سازنده Crash و Spyro، یعنی Naughty Dog و Insomniac، تبدیل به استودیوهای کلیدی پلی استیشن شده‌اند.

۹۷. Tearaway

استودیو Media Molecule، توسعه دهنده LittleBigPlanet، هنر خود را با انتشار Tearaway، یکی از عناوین کمتر مورد توجه قرار گرفته PS Vita دوباره به رخ همگان کشید. این عنوان با استفاده نوآورانه از پد لمسی عقب کنسول و دوربین جلو، قادر بود ضمن ارائه یک تجربه پلتفرمر دوست‌داشتنی، شما را نیز در بطن دنیای کاغذی خود به اشکال مختلف ظاهر کند.

۹۶. Deathloop

بدون هیچ تردیدی نام Arkane می‌تواند وزنه‌ای قابل اتکا برای هر بازی ویدیویی‌ باشد و طرفداران را به سمت خود جذب کند. این استودیو پیش‌تر با ساخت عناوینی نظیر Dishonored، مهارت بالای خود در طراحی مرحله را به رخ کشید و پس از توسعه‌ بازی فوق‌العاده‌ی Prey، سراغ Deathloop رفت. سبک هنری متمایز، طراحی گیم‌پلی فوق‌العاده، داستان قوی و تکرارپذیری این بازی به عنوان نقاط قوت آن شناخته می‌شوند.

۹۵. Jak 2

هرچند که Rockstar دوره پلی استیشن ۲ با عناوین خود نظیر GTA در سبک جهان باز پادشاهی می‌کرد، این باعث نشد که Naughty Dog برای ورود به این بازار تلاش نکند. Jak 2 از عناوین قبلی این استودیو، یعنی پلتفرمرهایی با کاراکتر‌های نمادین فاصله گرفته و با بردن جک و همراهش Daxter به شهری پر از خطر، جاه‌طلبی خود را نمایان کرد. این عنوان که بیشتر روی جنبه اکشن تمرکز داشت، قماری بود که در نهایت با موفقیت همراه بود و به یکی از عناوین مفرح و خوش ساخت از لحاظ گرافیکی در زمان خودش تبدیل شد.

۹۴. LocoRoco

عنوان پلتفرمر LocoRoco، یکی از بازی‌های مهم PSP بود که می‌توان از آن به عنوان یکی از نمونه‌های خلاقیت استودیوی ژاپن سونی اشاره کرد. توسعه دهندگان با شروع از یک مفهوم ساده مانند غلت دادن ژله‌های رنگارنگ از نقطه A به B، یک گیم‌پلی بسیار خلاقانه با پیچیدگی‌های پنهان و در عین حال جذاب را به بازیکنان ارائه دادند.

۹۳. Ratchet & Clank: Rift Apart

بازی Ratchet & Clank: Rift Apart به عنوان بنچمارک گرافیکی کنسول PS5 منتشر شد و همانند انیمیشن‌های فوق‌العاده‌ای که توسط شرکت‌هایی نظیر دیزنی و پیکسار تولید می‌شوند، چشم‌ها را به خود خیره کرد. این بازی با استفاده از مزیت‌های سخت‌افزاری پلی استیشن ۵ توانست استانداردهای جدیدی برای صنعت بازی در زمینه‌ی سرعت بارگذاری تعیین کند و تجربه‌ی آن به وسیله‌ی کنترلر دوال سنس نیز بسیار غوطه‌ورانه است.

از طرف دیگر، تمرکز این بازی روی ویژگی‌های بصری باعث نشد تا از سطح کیفی داستان یا گیم‌پلی کاسته شود. Rift Apart را می‌توان یک قدم رو به جلو برای مجموعه‌ی Ratchet & Clank قلمداد کرد.

۹۲. Lumines

قبل از Tetris Effect، طراح، تتسویا میزوگوچی (Tetsuya Mizuguchi)، ایده‌ای داشت که پازل‌های بلوک محور را با موسیقی سبک الکترونیکی ترکیب می‌کرد. در نهایت این ایده تبدیل به بازی Lumines شد، یکی از بهترین بازی‌های پازلی که تا به حال برای PSP عرضه شده است. در حالی که حل پازل‌های تتریس، به تنهایی سرگرم کننده هستند، موسیقی متنی که ضربان آن را بر اساس گیم‌پلی تغییر می‌کرد، منجر به هیجان‌انگیزتر شدن Lumines شده بود.

۹۱. Syphon Filter

شاید به به عقیده بسیاری Syphon Filter یک کپی از Metal Gear به نظر برسد، خصوصاً که این عنوان تنها یک ماه بعد از شاهکار هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) عرضه شده بود. اما علی‌رغم شباهت این دو بازی سبک مخفی کاری، Syphon Filter در نوع خود، یک ماجراجویی جاسوسی درخشان بود که به لطف گیم‌پلی سریع، داستانی پر پیچ و تاب و مأموریت‌هایی که به همان اندازه که اکشن هستند، شایسته توجه است.

۹۰. Ni No Kuni: Wrath of the White Witch

این عنوان نقش آفرینی با داستانی غنی راجع به پسری که برای زنده کردن مادر تازه فوت شده خود، به سرزمینی جادویی سفر می‌کند، عنوان انحصاری پلی استیشن ۳ بود که با داشتن سیستمی مشابه جمع آوری هیولاها در پوکمون، انیمیشن‌های زیبای ساخته شده توسط استودیوی افسانه‌ای ژاپنی، یعنی استودیو Ghibli و داستان درگیر کننده‌اش، به یکی از بهترین عناوین نقش آفرینی نسل خود مبدل شد.

۸۹. Pro Evolution Soccer 6

Pro Evolution soccer 6 یا به اختصار PES 6، یادآور اوج بازی‌های شبیه‌ساز فوتبال است. در زمانی که رقابت میان PES و FIFA داغ‌تر از همیشه بود، این عنوان توسعه‌یافته توسط Konami، انتخاب اول تمام علاقه‌مندان فوتبال روی کنسول PS2 به شمار می‌رفت. متأسفانه این روزها EA آن رقیب همیشگی خود را ندارد که به عقیده بسیاری، همین از بین رفتن رقابت، دلیل اصلی افت کیفیت عناوین شبیه‌ساز فوتبال ساخت EA است.

۸۸. Patapon

Patapon 3 یکی دیگر از بازی‌های ریتمیک این فهرست است که تفاوتی بزرگ با دیگر عناوین مشابه خود دارد. در Patapon 3، هر ضربه طبل، جوخه‌ای از سربازان را به میدان نبرد روانه کرده و ترکیب ریتم‌های مختلف نیز، به این سربازان دستور حمله، دفاع و پیشروی را صادر می‌کند. ترکیب استراتژی،‌ اکشن ریتیمیک و موسیقی‌های خاص، Patapon 3 را به عنوانی اعتیاد آور تبدیل کرده است.

۸۷. Horizon Zero Dawn

استودیو Guerrilla Games، که ساخت Killzone را در کارنامه خود داشت، در گامی بلندپروازانه، دنیای خشن و خاکستری سری شوتر خود را رها کرده تا جهان خوش رنگ و لعاب Horizon zero Down را جایگزین آن کند. این عنوان علمی تخیلی، طولی نکشید که با ترکیب گیم‌پلی اکشن و روایت خاص خود، موفق شد به نمادی از عناوین انحصاری PS4 تبدیل شود.

۸۶. Doom Eternal

احتمالا تمامی طرفداران پلی استیشن اشتراک نظر داشته باشند که این پلتفرم خانۀ عناوین شوتر اول شخص نیست و این یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های آن به شمار می‌آید. از سوی دیگر، DOOM Eternal یکی از بهترین شوترهای اول شخص داستانی با گیم‌پلی دیوانه‌وار است که باعث می‌شود لاین‌آپ پلی استیشن متنوع‌تر از همیشه شود.

۸۵. SSX Tricky

SSX Tricky توانست رقابتی جدی در ژانر ورزشی با سلطه‌گر آن دوران، یعنی Tony Hawk’s Pro Skater داشته باشد. با سرعت پایین آمدن از کوهستان‌ها و به همه جهت چرخیدن در این عنوان به تنهایی جذاب بود، اما در این میان، سبک و تم رنگارنگ SSX Tricky بود که درنهایت به وجه تمایز و محبوبیت آن در مقایسه با دیگر شبیه‌ساز‌های ورزشی دوران PS2 تبدیل شد.

۸۴. Tetris Effect

تتریس که برای مدت‌های طولانی به عنوان گیم همراه با کنسول Game Boy شناخته می‌شد، با نبوغ تتسویا میزوگوچی برای هدست واقعیت مجازی پلی استیشن باز طراحی شد. Tetris Effect با تمرکز بر روی یک پدیده روان شناختی با همین نام و ترکیب کردن موسیقی خارق‌العاده و جلوه‌های بصری خیره‌کننده، جذابیت حلقه گیم پلی را چندبرابر کرده است.

۸۳. Kingdom Hearts 2

در حالت عادی، ترکیب Final Fantasy و میکی موس نباید موفق باشد. اما با این حال، Square Enix به وضوح ثابت کرد که این اتفاق در Kingdom Hearts ممکن است. در این دنباله، Sora، Goofy و Donald و دیگر دوستان، در یک ماجراجویی عجیب و غریب درون جهان دیزنی قدم می‌نهند. از بهترین لحظات آن، می‌توان به سفر در رودخانه زمان با کشتی میکی موس و حضور در کلوسئوم هرکول اشاره کرد. شاید راجع به چرایی و چیستی این عنوان سؤالاتی داشته باشید، اما بهتر است آنها را در روزی دیگر جواب بدهیم. فعلاً از تجربه Kingdom Hearts 2 که به شما اجازه می‌دهد با پو خرسه پس از کتک زدن دشمنان با یک کلید غول پیکر صحبت کنید، لذت ببرید.

۸۲. Monster Hunter World

سری بازی‌های Monster Hunter با میراث PSP خود به یاد آورده می‌شود که میلیون‌ها گیمر (عمدتاً در ژاپن) را قادر می‌ساخت تا ساعاتی را در میان کار و مدرسه به شکار هیولا و جمع‌آوری آنها بپردازند. اما Monster Hunter World این سری را به طیف وسیع‌تری از مخاطبان معرفی کرده و مهمان کنسول‌های خانگی میلیون‌ها طرفدار جدید شد. Monster Hunter World حلقه گیم‌پلی آزمایش شده و مورد قبول این سری را گرفت و همه چیز آن را تا حد زیادی بهبود داد. هیولاهای بزرگ‌تر، دنیای وسیع‌تر و حتی بازیکنان بیشتر برای همکاری در از بین بردن موجودات غول‌پیکر، جمع‌آوری پوست آن‌ها، ساختن زره‌های بهتر و تکرار این روند اعتیاد آور، به موفقیت غیر قابل باور این عنوان انجامید.

۸۱. Medal of Honor: Frontline

Medal of Honor 1999 که با همکاری با استیون اسپیلبرگ ساخته شده بود، یک اثر کلاسیک واقعی پلی‌استیشن است، اما این Medal of Honor: Frontline برای PS2 است که این سری بازی‌های تیراندازی تاریخی را به سمت و سوی تجربه‌ای مشابه به نجات سرباز رایان سوق می‌دهد. کمپین هیجان‌انگیز و متنوع Frontline که با بازآفرینی شدید فرود D-Day آغاز می‌شود، الهام بخش موفقیت‌هایی بعدی Call of Duty به شمار می‌رود.

۸۰. Hotline Miami

فکر کردن به عنوانی که به‌اندازه Hotline Miami برای PlayStation Vita مناسب باشند، دشوار است. Hotline Miami، یک شبیه‌ساز خشونت با دوربین بالا به پایین و گیم‌پلی سریع، پرتنش و مملو از قتل است و راز اعتیادآور بودن آن، در سادگی آن قرار دارد. در واقع، مراحل کوتاه و شروع مجدد بلافاصله آن، تا حد زیادی با فلسفه قابل حمل بودن PlayStation Vita همخوانی دارد. Hotline Miami به قدری محبوب است که حتی در یکی از بزرگ‌ترین بازی‌های پلی‌استیشن، The Last of Us Part 2، به‌عنوان یک کمئو نیز حضور داشت.

۷۹. Killzone

شاید Killzone موفق نشد به آن قاتل Halo‌ که سونی انتظار آن را داشت تبدیل شود، اما بدون شک این سری توانست با فضای صنعتی و زیبایی تم ماسک‌های گازش، به تقویت استودیوی سازنده Horizon، یعنی Guerrilla Games کمک کند. KIllzone 2 به طور خاص، به دلیل گرافیک باورنکردنی خود شناخته می‌شود که به همگان توانایی‌های کنسول نسل هفتمی PS3 را بار دیگر اثبات کرد.

۷۸. Final Fantasy 7 Rebirth

موفقیت Final Fantasy 7 Remake، باعث شد سازندگان تمام تمرکز خود را روی قسمت دوم این ریمیک سه‌گانه بگذارند که نهایتاً Final Fantasy 7 Rebirth نام گرفت. همانند قسمت اول، Square Enix موفق شده در این نسخه نیز دنیای فانتزی و خیالی سری Final Fantasy را به شکلی بی‌نظیر بازآفرینی کند. داستان بازی ماجراجویی‌های کلاود استرایف (Cloud Strife) و دوستانش را دنبال می‌کند که در تلاش برای نجات جهان از تهدیدات مختلف و کشف رازهای گذشته هستند. Final Fantasy 7 Rebirth با گیم‌پلی جذاب، شخصیت‌های محبوب و دنیای وسیع خود، توانسته است توجه بسیاری از طرفداران قدیمی و جدید سری را به خود جلب کند.

۷۷. Ridge Racer Type 4

کل Ridge Racer اکنون بیشتر به دلیل فریادزدن‌های Kaz Hirai در E3 ۲۰۰۶ شناخته می‌شوند، اما سال‌ها قبل از آن، یکی از بازی‌های رانندگی برجسته پلی استیشن بود. نسخه Type 4 توانست با ایجاد تعادلی میان عناوین واقع‌گرایانه‌ای همانند Gran Turismo و گیم‌پلی تفننی مشابه WipeOut، به یکی از عناوین محبوب پلی استیشن تبدیل شود.

۷۶. Returnal

این بازی در زیر-ژانر روگ‌لایک قرار می‌گیرد و تجربه‌ای چالش‌برانگیز به حساب می‌آید؛ به همین خاطر، آن را به همۀ گیمرها پیشنهاد نمی‌دهیم، مخصوصاً آن دسته که بازی‌های سخت را ترجیح نمی‌دهند. با وجود خروجی بصری عالی و اکشن درگیرکننده، Returnal به واسطه‌ سبک خاصی که دارد، فروش چندان خوبی را تجربه نکرد. Returnal از حیث فنی یک دستاورد بزرگ به حساب می‌آید که نه تنها جلوه‌های بصری زیبایی دارد، بلکه به بهترین شکل ممکن از قابلیت‌های کنترلر دوال‌سنس استفاده کرده است.

۷۵. Driver

در اوایل حیات پلی استیشن، بازی‌های رانندگی در جهان باز به عناوینی همانند Grand Theft Auto محدود می‌شدند و تصور اینکه بتوانیم در خیابان‌ها با سرعت ۶۰ مایل در ساعت از منظر سه‌بعدی حرکت کنیم، مانند یک رویای دوردست به نظر می‌رسید. اما در سال ۱۹۹۹، درایور وارد پلی استیشن شد و ضمن زیر و رو کردن تمام انتظارات، به بازیکنان این امکان را داد تا در یک بازی ویدیویی به یک راننده حرفه‌ای تبدیل شوند. البته با این فرض که آنها بتوانند از آزمون رانندگی اولیه و به شدت دشوار آن عبور کنند.

۷۴. LittleBigPlanet

تلاش پلی استیشن در خلق یک شخصیت نمادین و خانواده پسند برای رقابت با ماریو، به اندازه تاریخ خود پلی استیشن درازا دارد، اما منصفانه است که بگوییم LittleBigPlanet در سال ۲۰۰۸ قهرمانی را که پلی استیشن به آن نیاز داشت، توانست با Sackboy تحویل دهد. LittleBigPlanet نه تنها تولد یک نماد بود، بلکه اولین آزمایش قابل توجه پلی استیشن در زمینه محتوای تولید شده توسط کاربران بود که به بازیکنان ابزارهایی برای به اشتراک گذاشتن خلاقیت‌های دوبعدی خود با جهان بازی را می‌داد. توسعه دهنده Media Molecule بدون شک با دنباله‌ها و جانشین معنوی آن یعنی Dreams، این کار را بهتر از قبل انجام داد، اما هیچ‌یک از اینها بدون جذابیت، خلاقیت و فضای دوست‌داشتنی ساده LittleBigPlanet اتفاق نمی‌افتاد.

۷۳. Yakuza 0

مجموعه Yakuza، ساخته‌ استودیوی Ryu Ga Gotoku، بیشتر به دلیل المان‌های جهان‌ باز خاصش و پیوندی که با پلی استیشن داشته شناخته می‌شود، اما باید به توانایی آن در بیان کردن داستان‌های احساسی و شگفت‌آور نیز توجه کرد. Yakuza 0 اولین داستانِ شخصیت Kiryu را روایت می‌کند و نقطه شروع خوبی برای سری است. چیزی که Yakuza 0 را به تجربه‌ای بسیار خاص بدل می‌سازد، توانایی آن در جابه‌جایی بین صحنه‌های دارای بار احساسی و لحظات بسیار عجیب و غریب است.

۷۲. Need for Speed: Underground 2

این بازی حس و حال اوایل دهه ۲۰۰۰ را همراه با نورپردازی‌های نئونی و قابلیت شخصی‌سازی خودروها را با سرعت و هیجان مسابقات خیابانی به تصویر می‌کشد. پلی استیشن ۲ در اوج محبوبیت خود، میزبان مجموعه Need for Speed بود. با وجود تعقیب و گریزهای هیجان‌انگیز Most Wanted، نسخه Underground 2 با مسابقات شبانه پرانرژی، طراحی چشمگیر محیطی و شخصی‌سازی‌های جذاب توانست خود را کمی بالاتر از دیگر نسخه‌ها قرار دهد.

۷۱. Helldivers 2

بازی Helldivers 2، تلاش موفق سونی برای ورود به بازار عناوین سرویس محور چندنفره، با تمرکز بر همکاری و مبارزات تاکتیکی، تجربه‌ای هیجان‌انگیز از نبردهای علمی‌تخیلی را ارائه می‌دهد. در این بازی نیز مانند نسخه اول، بازیکنان نقش نیروهای ویژه‌ای به نام Helldivers را ایفا می‌کنند که مأموریت دارند از زمین و بشریت در برابر تهدید بیگانگان و دشمنان خارجی محافظت کنند. با اینکه شاید خیلی از المان‌های این بازی به نظر کلیشه‌ای بیایند، اما گرافیک‌ بهبود یافته، سلاح‌های پیشرفته و قابلیت‌های جدید، باعث شد تا Helldivers 2 بتواند بار دیگر موفقیت این سری را تکرار کند. اگر PS5 یا یک PC نسبتاً قدرتمند دارید و بازی‌های آنلاین چندنفره با سلیقه‌تان جور درمی‌آید، سری به این بازی بزنید!

۷۰. Legacy of Kain: Soul Reaver

در طول سال‌ها، مجموعه Legacy of Kain به یکی از محبوب‌ترین سری‌های پلی استیشن تبدیل شد. این فرنچایز با نسخه سال ۱۹۹۹ یعنی Soul Reaver که برای پلی استیشن ۱ منتشر شد، به اوج خود رسید. ترکیب مبارزات و معماها در کنار توانایی‌های ماورایی شخصیت اصلی یعنی Raziel، چالش‌های جذاب و هیجان‌انگیزی به بازیکنان ارائه می‌داد. جالب است بدانید که این اولین بازی کارگردانی شده توسط Amy Hennig بود، فردی که بعدها در شکل‌گیری موفقیت‌های استودیوی Naughty Dog نقش مهمی داشت. به نوعی می‌توان تمامی عناصر اصلی فرمول تک‌نفره پلی استیشن را در این بازی دید.

۶۹.‍ Prince of Persia: The Sands of Time

مکانیزم‌های دستکاری زمان بازی Prince of Persia: The Sands of Time در سال ۲۰۰۳ بسیار نوآورانه بودند و باعث شدند این بازی به سرعت به یکی از بهترین عناوین پلی استیشن ۲ تبدیل شود. این بازی نه‌تنها مجموعه‌ای که زمانی در دوران دو بعدی رها شده بود را به شهرت بازگرداند، بلکه زمینه را برای موفقیت‌های بعدی یوبیسافت فراهم کرد. اگرچه Sands of Time دنباله‌های مستقیمی دریافت کرد، اما ایده‌های یکی از نسخه‌های پیشنهادی این سری به مرور تغییر کرد و به چیزی تبدیل شد که امروز به عنوان Assassin’s Creed می‌شناسیم.

۶۸. Bully

Bully مربوط به زمانی است که راکستار بر پلی استیشن ۲ حکمرانی می‌کرد و فاصله طولانی میان انتشار بازی‌هایش را نمی‌دیدیم. ماجراجویی‌های جیمی هاپکینز (Jimmy Hopkins) در آکادمی Bullworth نمونه‌ای از ریسک‌های راکستار در گذشته است که به پروژه‌های متفاوتی می‌پرداخت و طنز خاص و شخصیت‌های اغراق‌آمیز خود را در آن‌ها به نمایش می‌گذاشت. شایعاتی درباره دنباله این بازی همچنان وجود دارد و بسیاری از طرفداران راکستار نیز از بازگشت به دنیای این بازی پس از عرضه GTA 6 استقبال می‌کنند.

۶۷. Katamari Damacy

این عنوان یکی از بازی‌های مورد علاقه بازیکنان خلاق روی پلی استیشن ۲ بود. پیش از اینکه موج تبدیل فرنچایزها به عناوین AAA فراگیر شود، Katamari Damacy دنیای گیمینگ را تحت تاثیر خود قرار داد. این بازی نمادی از ایده‌های دیوانه‌وار و خلاقانه‌ای است که در دوران پلی استیشن ۲ به وفور دیده می‌شدند اما امروزه کمتر شاهد آن‌ها هستیم.

۶۶. Devil May Cry

نسخه کلاسیک و اصلی Devil May Cry در سال ۲۰۰۱ با تلفیق مبارزات سریع و داستانی درباره شکار شیاطین، که برگرفته از اشعار ۷۰۰ ساله ایتالیایی بود، به یک تجربه نوآورانه تبدیل شد. این بازی ابتدا به عنوان یکی از نسخه‌های Resident Evil برنامه‌ریزی شده بود، اما کپکام (Capcom) تصمیم گرفت آن را به یک فرنچایز مستقل تبدیل کند. این بازی که پایه‌گذار ژانر اکشن شخصیت محور است، چندین دنباله موفق داشت، اما باید گفت هیچ‌کدام به اندازه اولین حضور دانته تاثیرگذار نبودند.

۶۵. Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain

یکی از تراژدی‌های بزرگ دنیای گیم این است که MGS 5: The Phantom Pain احتمالاً آخرین نسخه این فرنچایز باشد که توسط هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) ساخته شد. برای طرفدارانی که تمام نسخه‌های پیشین را تجربه کرده‌اند، این بازی شامل تمام مکانیک‌های مجموعه در بهترین و کامل‌ترین حالت خود است و چشم‌انداز نهایی کوجیما از گیم‌پلی مخفی‌کاری را ارائه می‌دهد.

۶۴. Rocket League

Rocket League بعد از عرضه رایگان خود توانست تعداد زیادی بازیکن جذب کند اما هرگز این بازی بدون گیمپلی فوق‌العاده‌اش نمی‌توانست چنین جایگاهی بدست آورد. اگرچه در سال ۲۰۱۵ برای پلی استیشن ۴ عرضه شد، همچنان از آن پشتیبانی می‌شود و تعداد زیادی بازیکن فعال دارد. تیم‌های بازی‌سازی بسیاری تلاش کرده‌اند تا ترکیب فوتبال و خودروهای مسابقه‌ای آن را کپی کنند، اما هیچ‌کدام به اندازه بازی استودیوی Psyonix موفق نبوده‌اند.

۶۳. Destiny

بعد از موفقیت ایکس باکس با مجموعه Halo، استودیوی بانجی (Bungie) برای توسعه بازی MMO جاه‌طلبانه خود، یعنی Destiny با پلی استیشن همکاری نزدیکی داشت. اگرچه این بازی مولتی پلتفرم بود، اما محتوای انحصاری بسیاری برای پلی استیشن ۴ داشت که هیجان خاصی به بازیکنان این کنسول می‌داد. نسخه اول Destiny دارای نقص‌هایی بود، اما تجربه‌ای شد که مسیر موفقیت با Destiny 2 را هموار کرد.

۶۲. PaRappa the Rapper

میراث PaRappa the Rapper انکارناپذیر است و ماجراجویی‌های ریتمیک این سگ رپر به الگویی برای ژانر موزیکال تبدیل شد که بعدها به واسطه آن، Guitar Hero و Rock Band ساخته شدند. PaRappa بخش بزرگی از رویکرد خلاقانه پلی استیشن و نوآوری آن‌ها بود.

۶۱. Hitman: World of Assassination

هیتمن از معدود فرنچایزهایی به شمار می‌رود که حتی در دوران مدرن نیز سبک مخفی‌کاری را زنده نگه داشته است. اگر به آثار مخفی‌کاری علاقه دارید، سه‌گانۀ مدرن Hitman را به خاطر مراحل خلاقانه، تکرارپذیری بالا و ابزار جدید برای پیش‌روی، نباید از دست بدهید. اگر تا به حال سمت Hitman: World of Assassination نرفته‌اید و حالا قصد تجربه آن را دارید، خود را برای یک ماجراجویی در سرتاسر دنیا از دوبی تا انگلیس آماده کنید.

۶۰. Assassin’s Creed 4: Black Flag

به عنوان یکی از بازی‌های هنگام عرضه پلی استیشن ۴، Black Flag نشان داد که نسل هشتم کنسول‌ها چقدر می‌تواند سری Assassin’s Creed را متحول کند. اگرچه نسخه پلی استیشن ۳ نیز توانسته بود کارائیب را به زیبایی نمایش دهد، اما نسخه نسل هشتم جزئیات بیشتری به امواج اقیانوس و پوشش گیاهی اضافه کرد. این بازی، که شاید از نظر خیلی‌ها بهترین نسخه AC تا کنون باشد، پایه‌گذار دنیاهای گسترده‌تر این سری شد و جزئیات محیطی آن در مقیاسی کوچک‌تر و متراکم‌تر در AC Unity دیده می‌شود.

۵۹. Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty

پس از موفقیت نسخه اول Metal Gear Solid، انتظارات از هیدئو کوجیما برای عرضه دنباله این بازی روی پلی استیشن ۲ بسیار بالا بود. اما به جای ارائه نسخه‌ای بهبودیافته از بازی اول، کوجیما با اعتماد به دیدگاه خود، چیزی متفاوت ارائه داد. او در Sons of Liberty، شخصیت اصلی یعنی Solid Snake را کنار گذاشت و یک شخصیت تازه وارد به نام Raiden را جایگزین کرد. با این حال، کوجیما با گرافیک و گیمپلی پیشرفته، این بازی را به پلی استیشن ۲ آورد و مفاهیمی روایت کرد که هنوز هم تاثیرگذار هستند.

۵۸. Journey

پلی‌استیشن ۳ نقطه شروع مهمی برای بازی‌های چندنفره آنلاین بود. اگرچه نمونه‌های زیادی از بازی‌های PvP آنلاین در آن نسل وجود داشت، اما Journey از استودیوی Thatgamecompany، شاید بهترین تجربه از نحوه ایجاد ارتباط میان بازیکنان بود. در این ماجراجویی بدون کلام، شما به صورت تصادفی با بازیکنی ناشناس همراه می‌شوید. اگرچه نمی‌توانستید با یکدیگر صحبت کنید، اما از طریق تجربه مشترک داستان تاثیرگذار این بازی، تجربه منحصر‌به‌فرد و فراموش نشدنی برایتان رقم می‌خورد.

۵۷. Crash Bandicoot

در سال ۱۹۹۶، یک موجود نارنجی با ورودش به پلی استیشن ۱، جای خود را در دل بازیکنان باز کرد. Crash Bandicoot که ابتدا به عنوان پاسخی از طرف سونی به شخصیت‌هایی مانند ماریو و سونیک در نظر گرفته شده بود، با حرکات بامزه‌اش به سرعت هویت خاص خود را پیدا کرد. اگرچه کراش امروزه در اکثر پلتفرم‌های بازی دیده می‌شود، اما در میان گیمرها همچنان یکی از نمادهای پلی استیشن است.

۵۶. Ghost of Tsushima

Ghost of Tsushima از جمله بازی‌هایی است که می‌توان تجربه آن را فارغ از علایق و سلایق، به همه گیمرها پیشنهاد داد. طراحی هنری خیره‌کننده محیط و سیستم مبارزات لذت‌بخش مطمئناً درخشان‌ترین دستاوردهای بازی به شمار می‌روند. از سوی دیگر، جزیره سوشیما با رنگ‌بندی متنوع و جذاب و چشم‌اندازهای زیبا بسیار غوطه‌ورانه بوده و شما را به دل ژاپن فئودال می‌برد.

۵۵. Final Fantasy 9

اگرچه بسیاری این بازی را یکی از بهترین‌های سری می‌دانند، اما Final Fantasy 9 اغلب در میان عناوین کلاسیک پلی استیشن زیر سایه نسخه‌های قدیمی‌تر قرار می‌گیرد. عرضه آن در انتهای عمر پلی استیشن ۱ و همزمان با معرفی پلی استیشن ۲ و Final Fantasy 10 نیز مزید بر علت شدند. با این حال، به خاطر بازگشت این بازی به داستان‌سرایی سنتی سری، احترام ویژه‌ای برای آن قائل هستیم. این بازی بدون شک آخرین شاهکار بزرگ پلی استیشن ۱ است.

۵۴. Batman: Arkham City

از مبارزات جذاب و روان گرفته تا گجت‌ها و‌ ابزار متعددی که در اختیار بتمن قرار دارد، Arkham City در زمان عرضه، نقطه‌ اوج مبارزات ریتمیک بود و بسیاری از منتقدان، از این اثر به عنوان بهترین بازی اقتباسی و لایسنس شده و برجسته‌ترین بازی ابرقهرمانی تاریخ یاد کرده‌اند. مبارزات جذاب، داستانی به یادماندنی، چالش‌های سرگرم‌کننده، باس‌فایت‌های حماسی، سکانس آغازین دیوانه‌وار و بسیار از موارد دیگر، همه و همه دست به دست هم دادند تا Arkham City تبدیل به بهترین نسخه‌ سری شود و از نظر بسیاری، بهترین اثر ابرقهرمانی تاریخ باشد.

۵۳. Vagrant Story

Vagrant Story یک بازی نقش‌آفرینی خوش ساخت با سیستم مبارزه‌ای دقیق و معماهای جذاب است، اما بیشتر به دلیل پیشرفت‌هایی که در داستان‌گویی دنیای بازی‌ها رقم زد شناخته می‌شود. اسکوئر (Square) که در پلی استیشن ۱ دوره‌ای درخشان از نقش‌آفرینی‌های تاثیرگذار را رقم زد، با این بازی و ماجراجویی در دنیای Valendia، دل بسیاری از بازیکنان را برد. متاسفانه هیچگاه دنباله‌ای برای این بازی ساخته نشد.

۵۲. Marvel’s Spider-Man 2

این بازی نتیجه تمام تلاش‌های اینسامنیاک گیمز (Insomniac Games) در ساخت دنیای مرد عنکبوتی تا کنون است. Marvel’s Spider-Man 2 پررنگ‌ترین ویژگی‌های دو شخصیت پیتر پارکر و مایلز مورالز را ترکیب کرده و به بهترین ماجراجویی آن‌ها تبدیل شده است.

۵۱. The Walking Dead

گاهی اوقات شاهد آثاری در دنیای بازی‌های ویدیویی هستیم که لزوما در بخش گیم‌پلی و مبارزات، حرفی برای گفتن ندارند اما با این وجود، آنچنان تجربه‌‌ای ناب و فوق‌العاده را ارائه می‌دهند که ضعف گیم‌پلی آن‌ها اصلا ذره‌ای به چشم نخواهد آمد. بازی The Walking Dead First Season یکی از این آثار به شمار می‌رود. The Walking Dead ساخته‌ استودیوی Telltale، اثری در سبک تعاملی-داستانی / Point & Click قرار می‌گیرد که در قالب پنج قسمت، اتفاقات پیرامون دختر بچه‌ای به نام Clementine و مردی به اسم Lee را روایت می‌کند که در دنیایی پساآخرالزمانی با یکدیگر همراه می‌شوند.
در هر قسمت، انتخاب‌های متفاوتی در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد و این انتخاب‌ها می‌توانند مرگ و زندگی شخصیت‌های مختلف را تعیین کنند و مسیرهای متفاوتی پیش روی مخاطب بگذارند.

مهم‌ترین چیزی که بازی The Walking Dead را برجسته ساخت، احساسات قوی و عمیقی است که بازی موفق به خلق آن‌ها می‌شود. از روابط عاطفی و احساسی بین شخصیت‌های مختلف و در صدر آن‌ها Lee و Clementine گرفته، تا مرگ‌ها و حوادث مختلفی که در طول مسیر با آن‌ها روبه‌رو خواهید شد. این احساسات و عواطف قوی، چیزی است که باعث می‌شود داستان بازی قدرتمند ظاهر شود و در نبود گیم‌پلی درست و حسابی، باعث شود اثر مذکور جایزه بازی سال را از مراسم VGA 2012 دریافت کند! همچنین بد نیست به طور کلی اشاره کنم که فصل اول Walking Dead، یکی از بهترین پایان‌های تاریخ بازی‌های ویدیویی را دارا است.

اگر از تجربه فصل اول این سری لذت بردید، می‌توانید فصل‌های دو تا چهار که دنباله‌ اتفاقات فصل اول هستند را نیز تجربه کنید و از آن‌ها لذت ببرید. البته کیفیت فصل‌های بعدی بسیار بالا و پایین دارد؛ انتظار جذابیت فصل اول را نداشته باشید. اما علاقه‌مندان به آثار تعاملی و داستانی، می‌توانند از این ۴ فصل و ۲۰ اپیزود لذت ببرند و به نوعی یک ماجراجویی دنباله‌دار شگفت‌انگیز را تجربه کنند.

۵۰. Grand Theft Auto 3

شرکت Rockstar با عنوان GTA 3 سر و صدای زیادی در صنعت بازی ایجاد کرد و همه چیز را تغییر داد. این اثر تاثیرگذارترین بازی جهان باز سه بعدی محسوب می‌شود که به بازیکنان اجازه داد تا وارد دنیایی بی‌نظیر و غوطه‌ورانه شوند. GTA 3 با یک جهان باز عالی و مکانیزم‌های جذاب در گیم‌پلی، یک داستان گانگستری کامل با خیانت‌ها و پیچش‌های داستانی را روایت می‌کند. به طور قطع این بازی با استانداردهای مدرن منسوخ شده به نظر می‌رسد، اما هنوز هم جذابیت‌های خاص خود را در جهان و گیم‌پلی‌اش دارد که تجربه‌ی این اثر را لذت‌بخش می‌کند.

۴۹. Final Fantasy Tactics

در راستای همکاری بین مجموعه Final Fantasy و پلی استیشن، خالق این سری، هیرونوبو ساکاگوچی، ایده ساخت یک نسخه تاکتیکی را مطرح کرد؛ ترکیبی از ژانر نقش‌آفرینی محبوب با سبک استراتژی. نتیجه این ایده، یک بازی نقش‌آفرینی تاکتیکی زیبا و عمیق بود که دنیای Ivalice را به بازیکنان معرفی کرد؛ سرزمینی که بعدها در بازی‌هایی مانند Vagrant Story و Final Fantasy 12 به کار رفت.

۴۸. Demon’s Souls Remake

بازی محبوب Demon’s Souls در سال ۲۰۰۹ عرضه شد و توانست به اولین جرقه برای آغاز یک زیر-ژانر محبوب تبدیل شود. این اثر نهایتاً با حفظ هسته و چهارچوب گیم‌پلی، توسط استودیوی Bluepoint به شکلی فوق‌العاده بازسازی شد. گرافیک، صداگذاری، انیمیشن‌ها، افکت‌ها، تکسچرهای محیط، منوی بازی، محیط کاربری و سایر موارد از پایه طراحی شده‌اند و نتیجه‌ی کار هم فوق‌العاده است. بدون شک Demon’s Souls Remake یکی از بهترین بازسازی‌های وفادارانۀ تاریخ گیمینگ به شمار می‌رود و ارزش کاتالوگ پلی استیشن را بالاتر می‌برد.

God of War 2 .47

بازی God of War در نسل ششم، در مقایسه با بازآفرینی مدرن و شخصیت‌ محور سری، تجربه کاملاً متفاوتی را ارائه می‌داد. God of War 2 محصول ۲۰۰۷ با مقیاس بزرگ، خشونت شدیدتر کریتوس و شکوه فراوان نقطه‌ای مهم و تاثیرگذار در سری به شمار می‌رفت. اجرای کمبوها با شمشیرهای المپیوس رضایت‌بخش بود و کریتوس با همین شمشیر خدایان یونان باستان را به زیر کشید. God of War که در قالب برداشتی وسترن از بازی‌های اکشن ژاپنی طراحی شده بود، با این دنباله خارق‌العاده جایگاه خود را در میان برترین عناوین ژانر تثبیت کرد.

Chrono Cross .46

Chrono Trigger اغلب به عنوان یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های تاریخ مورد ستایش قرار می‌گیرد. با این حال، Chrono Cross به جای تکرار ایده‌های نسخه اول سری، رویکرد متقاوتی را در پیش گرفت. برای مثال، داستان بازی در دنیایی با شخصیت‌ها و روایت‌های تازه جریان داشت. همچنین سیستم مبارزات بازی، با ترکیب نبردهای لحظه‌ای و نوبتی، از عمیق‌ترین و رضایت‌بخش‌ترین تجربه‌های نقش‌آفرینی زمان خود به شمار می‌رود. در سال ۲۰۰۰، این بازی به طور انحصاری بر روی کنسول پلی استیشن عرضه شد.

Metal Gear Solid: Peace Walker .45

زیبایی Metal Gear Solid: Peace Walker در تعریف هیدئو کوجیما از واژۀ “پرتابل” کنسول PlayStation Portable خلاصه می‌شد. این بازی پر از مراحلی است که می‌توان آن‌ها را در رفت‌وآمدهای کوتاه به اتمام رساند. از سوی دیگر، پیامدهای داستانی بزرگ Peace Walker، آن را به بخش مهمی از خط داستانی Metal Gear تبدیل کرد.

Guitar Hero 3: Legends of Rock .44

انتخاب بهرین نسخۀ سری Guitar Hero کار ساده‌ای نیست و به موسیقی‌های هر نسخه بستگی دارد. GH2 آثار کلاسیکی مانند “War Pigs” و “Free Bird” را در بر داشت، اما GH3 با موسیقی “Through the Fire and Flames” فرنچایز را به سطح دیگری رساند. تاثیر Guitar Hero و رقیب آن، Rock Band، در دوران PS3 قابل انکار نیست. برای درک محبوبیت آن‌ها، کافی است تعداد گیتارهای پلاستیکی فرسوده در محل‌های دفن زباله را در نظر بگیرید.

WipEout XL .43

تعداد کمی از بازی‌ها به اندازه WipEout جذاب بودند. ظاهر آینده‌نگر و موسیقی فوق العاده‌ی آن ثابت می‌کرد که پلی استیشن چیزی بیش از یک کنسول بازی است. این بازی، پیست مسابقه‌ی ماشین‌های ضد جاذبه و سریع بود. کنترل و گرافیک در WipEout XL ارتقا یافت و بیش از پیش سرگرم‌کننده شد.

TimeSplitters 2 .42

وقتی در مورد تاریخچۀ بازی‌های چند نفره صحبت می‌شود، مردم اغلب از GoldenEye در N64 و Halo در Xbox نام می‌برند. اما پلی استیشن ۲، بازی تیراندازی فوق‌العاده خود به نام TimeSplitters 2 را داشت که به همان اندازه شایسته توجه است. این عنوان، شوتری مهم برای PS2 به شمار می‌رفت و دلیل بزرگی بود که چرا مردم لوازم جانبی Multitap چهار نفره را خریداری کردند. حالت Arcade آن چندین جنگ هیجان‌انگیز داشت که با نقشه‌ها و سلاح‌هایی از بازه‌های زمانی و ژانرهای مختلف سرگرم‌کننده‌تر شد.

Titanfall 2 .41

اولین بازی Titanfall فقط روی ایکس باکس موجود بود و حالت داستانی نداشت، اما زمانی که دنباله آن، Titanfall 2، برای PS4 منتشر شد، کمپین تک نفرۀ شگفت‌انگیزی را ارائه می‌داد. این نسخه، کیفیت سری را ثابت کرد. همچنین یک حالت چند نفره فوق‌العاده سرگرم‌کننده داشت، اگرچه با استقبال مواجه نشد.

Grand Theft Auto: Vice City .40

پس از سال‌ها انتظار برای Grand Theft Auto 6، تصور اینکه ورودی جدید سری تا سال آینده عرضه می‌شود در نوع خود جالب است. اما این موضوع دقیقاً مشابه با اتفاقی‌ست که در سال ۲۰۰۲ اتفاق افتاد، زمانی که Grand Theft Auto: Vice City تنها یک سال پس از GTA 3 منتشر شد. این بازی، تمام نقات قوت GTA 3 را قرض گرفت و آن‌ها را ارتقا داد. شخصیت‌ها جالب‌تر بودند، داستان قوی‌تر بود و روایت داستان در میامی تخیلی دهه ۸۰، با الهام از Scarface، ایده‌ی فوق‌العاده‌ای به حساب می‌آمد. Grand Theft Auto 3 مقدمه‌چینی کرد، اما Vice City کارهای تکمیلی را نیز نورهای نئونی به اتمام رساند.

Astro Bot .39

سال‌ها طول کشید، اما سونی بالاخره یک پلتفرمر عالی برای ورود به عرصۀ رقابت پیدا کرد. Astro Bot یک ماجراجویی سرگرم‌کننده و خلاقانه است و ویژگی‌های جالب کنترلر DualSense را به نمایش می‌گذارد. در حال حاضر یکی از بهترین عناوین PS5 به شمار می‌رود و محبوبیت آن با گذشت زمان افزایش خواهد یافت.

Tomb Raider .38

بدون Tomb Raider، ما Uncharted را نخواهیم داشت. اولین ماجراجویی لارا کرافت در سال ۱۹۹۶ روی پلی استیشن منتشر شد و با بیان داستان به شیوه سینمایی، زمینه را برای بازی‌های اکشن ماجراجویی فراهم کرد. سونی سال‌ها بعد تحت‌ تاثیر این رویکرد قرار گرفت. با اینکه بازی برای مخاطب مدرن دشوار است، اما نمی‌توان منکر تاثیر Tomb Raider در صنعت بازی شد.

۳۷. Uncharted 4: A Thief’s End

در Uncharted 4: A Thief’s End نیتن دریکی را می‌بینیم که به سختی تلاش می‌کند از دردسر دور باشد، اما سرانجام در این امر شکست خود و نمی‌تواند جلوی کنجکاوی خود حول یک ماجراجویی دیگر را بگیرد. این عنوان نه تنها اصولی‌ترین روایت در فرنچایز Uncharted را ارائه می‌دهد، بلکه نشان‌دهندۀ تکامل همه‌جانبۀ ناتی داگ نیز به شمار می‌رود. شاید بتوان گفت با یک اثر اکشن ماجراجویی بلاک‌باستری همه‌جانبه روبه‌رو هستیم که حتی از نظر بصری می‌تواند با بهترین‌های سال ۲۰۲۴ رقابت کند.

۳۶. Nier Automata

برای کشف کامل رازهای پیچیده و جالب Nier: Automata باید سه بار بازی را تمام کنید. شاید این کار برای اکثر بازی‌ها خسته‌کننده باشد، اما ساختار روایی منحصربه‌فرد استودیوی PlatinumGames این مسیر را از ابتدا تا انتها برای بازیکن، هیجان‌انگیز می‌کند. گیمپلی بازی ترکیبی از نبردهای هک اند اسلش (Hack and slash) سوم شخص و چالش‌های Bullet Hell (از زیر مجموعه‌های shoot ’em up) است. این تجربه خاص، کاملاً ما را یاد نوآوری‌های دوران پلی استیشن ۱ می‌اندازد و Nier: Automata را به یکی از بهترین بازی‌های این لیست تبدیل کرده است.

Burnout 3: Takedown .35

Burnout 3: Takedown هیجان و هرج و مرج خالص بود. برخلاف رویکرد واقع گرایانۀ Gran Turismo، این بازی به برخورد با ماشین‌های دیگر و راندن آن‌ها خلاصه می‌شد. همچنین، با حالت Crash می‌شد هرج و مرج عظیمی به راه انداخت. بازی تجربه‌ای هیجان‌انگیز و انفجاری بود و فوق‌العاده سرگرم‌کننده.

Dishonored 2 .34

جزئیات و زیبایی بصری، Dishonored 2 را به انتخابی عالی تبدیل می‌کنند. به عنوان یک قاتل ماوراء طبیعی، می‌توانستید نحوه انجام قتل‌ها را مشخص کنید و جهان بازی نیز به اقدامات شما واکنش نشان می‌داد. می‌توان آن را به یک بازی تعاملی هوشمند تشبیه کرد که در واقع مخاطب، کنترل تمام جریانات را برعهده می‌گرفت.

۳۳. Okami

استودیوی Clover Studio که در زمان خود بازی‌های خلاقانه‌ای چون Viewtiful Joe و Godhand را خلق کرده، با Okami به اوج هنر و خلاقیت رسید. این بازی با گرافیک Cel-Shaded که اسطوره‌های ژاپن را بازآفرینی می‌کند، همچنان زیبا و چشم‌نواز است. مکانیزم‌های گیمپلی این بازی حتی امروزه هم حس خوبی در بازیکن ایجاد می‌کنند. Okami نمادی از خلاقیت استودیویی است که همچنان دلتنگ آن هستیم.

Tony Hawk’s Pro Skater 2 .32

Tony Hawk’s Pro Skater شاهکار پلی استیشن بود، اما دنباله آن، Tony Hawk’s Pro Skater 2، این سری را حتی بهتر کرد و منجر به موج جدیدی از بازی‌های ورزشی فوق‌العاده شد. THPS 2 چیزی بیش از یک بازی ورزشی خوب بود. هر دو دقیقه بازی پر شده بود از پازل، کمبو و کالکتیبل‌ها. همین ویژگی منجر شد تا برای همیشه، تجربه چند باره و دیدار مجدد از محیط‌های بازی لذت‌بخش باشد. همچنین این قابلیت فراهم شده بود تا ترفندهای مختلف را به طور دستی با هم پیوند دهید.

Final Fantasy 10 .31

Final Fantasy 10 اهمیت درایو DVD پلی استیشن ۲ را ثابت کرد. با دیسک‌های بزرگ، این بازی حالا می‌توانست تبدیل به اولین نسخه سری شود که کاملاً سه‌بعدی بود و شخصیت‌هایی با صدا داشت. کات‌سین‌های به یاد ماندنی، داستانی احساسی و به خصوص رابطه بین تیدوس و یونا، همگی شبیه به آثار بزرگ سینمایی بودند. دنیای خوش‌رنگ و نبردهای نوبتی فوق‌العاده، Final Fantasy 10 را به یکی از مهم‌ترین‌های فرنچایز تبدیل کرد.

Suikoden 2 .30

در اوایل دهه ۹۰، نینتندو برترین ایستگاه نقش‌آفرینی‌های ژاپنی بود، اما پلی استیشن همه چیز را تغییر داد. این اتفاق به این دلیل رخ داد که بازی‌هایی مانند Final Fantasy و Chrono (از Square) و سری محبوب Suikoden (از Konami) به پلی استیشن منتقل شدند. داستان‌های Suikoden و به خصوص Suikoden 2، شگفت‌انگیز بود. شخصیت‌های بزرگ و دوست‌داشتنی باعث شدند تا پس از ۲۵ سال، Suikoden 2 هنوز در خاطره‌ها بماند.

Resident Evil .29

فکر کردن به عناوین ترسناک صنعت بازی بدون در نظر گرفتن سری Resident Evil غیر ممکن است. اولین بازی در ۱۹۹۶ روی پلی استیشن منتشر شد. بازیکنان باید سر از راز یک عمارت متروک و پر از زامبی و پازل در می‌آوردند. رزیدنت اویل ۱ فرمول بازی‌های ترسناک را با احساس تنهایی، منابع محدود و ترس غافلگیرانه تعریف کرد.

Mass Effect 2 .28

Mass Effect 2 به خاطر شخصیت‌های عالی و تصمیمات تاثیرگذار در داستان بازی شناخته مشهور شد و تا امروز، یکی از بهترین بازی‌های BioWare است. البته، با یک سال تاخیر روی پلی استیشن ۳ منتشر شد. دارندگان کنسول نسل هفتمی سونی بدون اینکه نسخه قبلی را بازی کرده باشند، با یک کمیک در جریان آنچه که اتفاق افتاده بود قرار می‌گرفتند. سخت بود، اما طرفداران این کار را انجام دادند تا یکی از بهترین بازی های RPG را بازی کنند.

Tekken 3 .27

در دهه ۹۰، Street Fighter و Mortal Kombat نام‌های بزرگ بازی‌های مبارزه‌ای بودند، اما Tekken روی پلی‌استیشن شدیداً مشهور شد. در کنار Virtua Fighter ،Tekken نیز تاثیر مهمی بر عناوین مبارزه‌ای سه بعدی داشت. عناوین مهمی از سری Tekken روی پلی استیشن وجود دارند، به خصوص Tekken Tag Tournament. با این حال برای بسیاری از طرفداران، Tekken 3 که شخصیت‌های مشهوری مانند جین کازاما و ادی گوردو را معرفی کرد، محبوب‌ترین فرنچایز و قهرمان واقعی مسابقات مشت آهنین به شمار می‌رود.

۲۶. God of War Ragnarok

God of War Ragnarök به عنوان یکی از رقبای Elden Ring در سال ۲۰۲۲ در صحنه حاضر شد و توانست نظر بسیاری از منتقدین و گیمرها را به سمت خود جلب کند. بهبودهای بسیاری در گیم‌پلی بازی اعمال شده و نسبت به نسخۀ ۲۰۱۸، شاهد تنوع بهتری در باس‌‌فایت‌ها و مینی‌باس‌های بازی بودیم.

Ragnarök در واقع ادامه‌ی اثر منتشر شده در سال ۲۰۱۸ است. وقایع بازی ۳ سال بعد از ماجراجویی قبلی کریتوس و آترئوس، در جایی که زمستان بزرگ سراسر قلمروی بزرگ را سفیدپوش کرده، اتفاق می‌افتد. داستان وظیفه دارد تا روابط میان این پدر و پسر را گسترش داده و در نهایت آن را به سرانجام برساند.

همچنین Ragnarök توانسته بود با ایجاد تغییراتی در محیط‌های قدیمی بازی و افزودن مناظر جدید، از تکنولوژی‌های موجود به نحو احسن استفاده کرده و قاب‌های بسیار زیبایی را برای بازیکنان به ارمغان بیاورد.

البته اشکالاتی هم گریبان‌گیر این بازی شد. ضعف‌هایی در روایت داستان و کم‌کاری در برخی شخصیت‌پردازی‌ها باعث شدند تا این اثر در چشم یک سری، آنطور که باید و شاید یک بازی تمام و کمال نباشد و به آن انتقاد وارد کنند. با وجود این که رگناروک نتوانست حریف رقیب سرسخت خود یعنی Elden Ring شود، بازی کماکان یک تجربه‌ی بسیار خوب در ژانر خود به شمار می‌رود و اگر از نسخه‌ی قبلی سری لذت بردید، کماکان از این نسخه‌ هم لذت خواهید برد.

۲۵. Persona 5 Royale

با نگاهی کوتاه به طراحی منوهای جذاب یا گوش دادن به چند ثانیه از موسیقی Acid Jazz آن، متوجه می‌شوید که هیچ بازی پلی‌استیشن دیگری به اندازه Persona 5 Royal سبک و زیبایی ندارد. این بازی یک سفر ۱۰۰ ساعته در دنیای موازی مدرن توکیو است که نسخه Royal آن یک فصل جدید و بهبودهای گیم‌پلی را به تجربه اصلی اضافه کرده است. داستان گروهی از نوجوانان که از هیولاهای مختلف برای انجام دزدی‌های Inception-مانند استفاده می‌کنند، با روابط اجتماعی در محیط مدرسه درهم‌تنیده شده است. این بازی، با روایت هیجان‌انگیزش از ابتدا تا انتها، Atlus را به یکی از بهترین استودیوهای RPG تاریخ تبدیل کرد.

۲۴. Resident Evil 4 (2023)

ریمیک Resident Evil 4، نه تنها کاملا وفادارانه خلق شده است، بلکه در زمینه‌ی طراحی مراحل، کارگردانی، ارزش کاوش و اکتشاف، محتوای فرعی و ارزش تکرار، به مراتب نقاط قوت نسخه‌ی اصلی را ارتقا و گسترش داده بود. درست است که در کل نسخه‌ی چهارم این سری آن قدر مفاهیمی چون اضطراب، دلهره و ترس را در خود جای نداده است، اما فضاسازی نسخه‌ی ریمیک، تا حد خوبی اتمسفری سنگین بر بازی حکم فرما کرده است. چه انتظاری از بازسازی یکی از بهترین و انقلابی‌ترین آثار تاریخ بازی‌های ویدیویی دارید؟ وفاداری منطقی به ساختار اصلی؟ پیشرفت در بخش‌های مختلف؟ برطرف کردن ایرادات موجود؟ تمام این موارد در Resident Evil 4 Remake به چشم می‌خورند.

Grand Theft Auto: San Andreas .23

یکی دیگر از بازی های Grand Theft Auto در این لیست قرار دارد؛ Here we go again! این بازی یک گامی رو به جلو برای Rockstar بود و جاه طلبی آن‌ها را برای پیشرفت نشان داد. نقشه بزرگی که سه شهر و حومه‌های آن‌ها را در بر می‌گرفت، دنیایی عظیم را پیش روی مخاطب قرار می‌داد. در نقش کارل «سی‌جی» جانسون بازی کردیم که با جنگ بین گروه‌های تبهکار و فساد پلیس سر و کار داشت. این بازی همچنین موضوعات بالغ‌تر را به شیوه‌‌ی طنز مورد بررسی قرار داد و زمینه‌ساز مسیری بود که Rockstar در بازی‌های آینده خود در پیش گرفت.

Portal 2 .22

در سال ۲۰۰۷ یک بازی پازل به نام Portal در بسته Orange Box گنجانده شد. جالب بود، میم‌ساز شد و موسیقی خوبی داشت. اما این پایان کار نبود. برای Portal 2، توسعه دهندگان Valve قصد داشتند از همه جهت پیشرفت کنند و به همین منظور، داستانی بزرگتر، پازل‌های هوشمندانه‌تر و یکی از بهترین حالت‌های Co-op صنعت را معرفی کردند.

Call of Duty 4: Modern Warfare .21

زمانی که Call of Duty برای اولین بار در عصر مدرن روایت شد، موفقیت بزرگی را رقم زد. این بازی یک کمپین فراموش‌نشدنی داشت که بازیکنان را در سرتاسر جهان می‌برد، از جمله ماموریت‌های معروفی مانند All Ghilled Up. همچنین دارای نقشه‌های چندنفره شگفت‌انگیز و سیستم سطح‌بندی بود که استانداردهای بسیاری از بازی‌های آینده را تعیین می‌کرد. Modern Warfare زمانی که در سال ۲۰۰۷ روی PS3 عرضه شد، تاثیر بزرگی بر عناوین شوتر اول‌شخص گذاشت.

۲۰. Silent Hill 2

در حالی که Resident Evil بیشتر بر ترس و بقا متمرکز بود، سری Silent Hill مسیر متفاوتی را با تمرکز بر وحشت روان‌شناختی دنبال کرد. Silent Hill 2 به عنوان کابوسی بی‌پایان، همه چیز را از موجودات ترسناک تا مکان‌های هولناک به کار می‌گیرد تا بازیکن را در دلهره و اضطراب غرق کند. برخلاف بسیاری از بازی‌ها، این عنوان شما را به جای قدرت، مجبور به درون‌نگری و مقابله با ترس‌های خود می‌کند.

۱۹. Dark Souls

با اینکه باید Demon’s Souls را آغازگر آثار سولزبورن و هاردکور مدرن بدانیم، اما حقیقت این است که دیمنز سولز، در بخش‌های مختلفی مثل ساختار مراحل، چینش BonFire‌ها، ارتقاء سلاح‌ها و بخش‌های دیگر، با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می‌کرد و شاهد کم و کاستی‌های مختلفی بود. اما از آن جایی که Demon’s Souls به نوعی پروژه‌ی آزمون و خطا برای فرام سافتور محسوب می‌شد، بازی Dark Souls از تجربیات Demon’s Souls بهره برده و یکی از انقلابی‌ترین بازی‌های مدرن را خلق کرد.

نه تنها بسیاری از مشکلات و کمبود‌های Demon’s Souls مثل پیچیدگی غیرضروری ارتقاء سلاح‌ها، ساختار دنیای بازی، باس‌فایت‌ها و موارد دیگر در Dark Souls تا حد زیادی برطرف شده بودند، بلکه Dark Souls در زمینه خلق دنیای به هم پیوسته، روایت محیطی، مبارزات حماسی و روش‌های مبارزه، المان‌های زیادی به دنیای گیم معرفی کرد. تقریبا در تمام محافل گیمینگ، چه در بین مخاطبان و چه در بین کارشناسان، نسخه‌ی اول Dark Souls، به عنوان بهترین نسخه‌ی سری و حتی بعضا بهترین اثر غیر جهان باز میان آثار میازاکی به شمار می‌آید.

۱۸. Gran Turismo 3: A-Spec

گاهی فراموش می‌شود که سری Gran Turismo چقدر بزرگ است. سومین نسخه از این بازی، یعنی GT3: A-Spec، با فروش بیش از ۱۴ میلیون نسخه، پرفروش‌ترین انحصاری روی پرفروش‌ترین کنسول تاریخ، یعنی پلی‌استیشن ۲ شد. این شبیه‌ساز رانندگی با گرافیک خیره‌کننده، دقت بی‌نظیر و کنترل واقع‌گرایانه خودروها توانست حتی کسانی که چندان به این سبک علاقه‌مند نبودند را هم جذب کند. سیستم پیشرفت هوشمندانه بازی، از چالش‌های ساده گرفته تا مسابقات طولانی و سخت، تجربه‌ای جذاب و ماندگار را ارائه داد. در زمانی که بازی‌های رانندگی محبوب بودند، A-Spec بهترین بود و میراثی بی‌رقیب از خود به جای گذاشت.

۱۷. Persona 4 Golden

تعداد زیادی از گیمرها معتقدند Persona 4 Golden بهترین بازی منتشر شده برای کنسول دستی PS Vita است. عنوانی که برای بسیاری از بازیکنان غربی، اولین آشنایی با این سری محبوب JRPG بود. این بازی در واقع نسخه ارتقا یافته از بازی اصلی بود که با موفقیت توانست حال‌وهوای خاص نوجوانان در دبیرستان را با مسائل تاریک‌تر دنیای واقعی ترکیب کند. داستان بازی شما را به شکار یک قاتل سریالی در شهری کوچک در ژاپن می‌برد و با تلفیق پیچیدگی‌های داستانی و گیمپلی منحصربه‌فرد، تجربه‌ای به‌یادماندنی خلق می‌کند.

۱۶. The Witcher 3: Wild Hunt

بعید می‌دانم نیاز باشد محبوبیت و مقبولیت نسخه‌ی سوم سری The Witcher را به اثبات برسانیم. بازی The Witcher 3: Wild Hunt نه تنها یکی از برترین نقش‌آفرینی‌های تاریخ بازی‌های ویدیویی به شمار می‌آید، بلکه با بیش از ۵۰ میلیون نسخه فروش، در زمره‌ی پرفروش‌ترین آثار تاریخ این صنعت نیز قرار دارد.

The Witcher 3 یک جادوی خاص و عجیب دارد. حتی اگر یک بار هم آن را به اتمام رسانده باشید، دوباره دلتان برای ماجراجویی‌های گرالت دوست داشتنی تنگ می‌شود. از داستان جذاب، پر تعلیق و حماسی بازی گرفته تا شخصیت‌های دوست داشتنی و صد البته مراحل فرعی فوق‌العاده، ده‌ها دلیل برای تجربه‌ی یکی از به یادماندنی‌ترین نقش‌آفرینی‌های تاریخ بازی‌های ویدیویی وجود دارد.

۱۵. Metal Gear Solid 3: Snake Eater

بازی Metal Gear Solid 3: Snake Eater را می‌توان از جلوتر از زمان خود دانست. این بازی با ارائه یک ماموریت جاسوسی با حال‌وهوای دهه ۶۰ و الهام از سبک فیلم‌های جیمز باند، توانست سیستم‌های استتار و مخفی‌کاری پیچیده، طراحی جسورانه سینمایی و مبارزات با باس‌فایت‌های بی‌نظیر را به شکلی بی‌نقص به نمایش بگذارد.

لحظات اوج بازی در طراحی باس‌فایت‌هایش خلاصه می‌شود: روش‌های خلاقانه برای شکست دادن The End، تعقیب و نبرد با Shagohod و برخورد با The Boss در محیطی خیره‌کننده. این بازی در زمان خود شاهکار بود و همچنان هست. به همین دلیل است که نسخه بازسازی (Remake) بازی تغییرات زیادی در آن ایجاد نمی‌کند.

۱۴. Castlevania: Symphony of the Night

سری Castlevania همیشه به عنوان بازی‌های اکشن پلتفرمر سرگرم‌کننده شناخته می‌شدند، اما با Symphony of the Night، این مجموعه به سطحی کاملاً جدید رسید. قلعه دراکولا در این بازی به نقشه‌ای آزاد و پیچیده تبدیل شد که بازیکن باید آن را در تمامی جهات کاوش کند.

در حالی که الهامات زیادی از Super Metroid گرفته است اما این بازی به‌طور مستقل تغییرات مهمی به سبک خود اضافه کرد، از جمله نقشه پویا و تجربه‌های سبک RPG. کشف این نقشه پیچیده و تغییرات آن در طول داستان، بزرگی و اهمیت این بازی را به خوبی نشان می‌دهد. با ورود پلی استیشن به دوران بازی‌های سه‌بعدی، Symphony of the Night در دل تاریکی، آواز خداحافظی بازی‌های دوبعدی و آغاز پیروزمندانه سبک مترویدوانیا بود.

۱۳. Elden Ring

Elden Ring توانست با ارائه‌ یک جهان فوق‌العاده زیبا و غنی، گیم‌پلی چالش‌برانگیز، اما پاداش‌دهنده، باس‌فایت‌هایی به یاد ماندنی و یک Lore عمیق، بازیکنان آثار ARPG و به ویژه سولزلایک را شگفت‌زده و تعداد بسیاری از گیمر‌ها را با این سبک آشنا کند. این اثر توانست تا سبک سولزلایک را به قالب جهان باز بیاورد و حس اکتشاف را به حداکثر برساند. حتی اگر به آثار نقش‌آفرینی و یا سولزلایک علاقه‌مند نیستید، پیشنهاد می‌دهیم برای یک بار هم که شده، سری به سرزمین میانه بزنید، شاید نظرتان تغییر کند!

۱۲. The Last of Us Part 2

شاید The Last of Us Part 2 یک ماجراجویی داستان‌محور سرگرم‌کننده نباشد، اما به طور حتم روایتی قدرتمند، تاریخ، خشن و ترسناک از انتقام به شمار می‌آید. ناتی داگ برای این عنوان سیستم مبارزات The Last of Us را تکامل داد، طراحی مراحل خود را وسیع‌تر و غنی‌تر کرد و در زمینۀ هوش مصنوعی فراتر از انتظارات رفت. اگرچه The Last of Us Part 2 به واسطۀ داستانش باعث دو دستگی طرفداران شد، اما همچنان یکی از مهم‌ترین بازی‌های انحصاری تاریخ پلی استیشن محسوب می‌شود.

۱۱. Resident Evil 2 (2019)

نسخه اورجینال Resident Evil 2 در قیاس با Resident Evil ابتدایی، دارای بهبودهای بسیاری بود. مکان‌های بیشتر و همچنین افزایش قابل توجه میزان ترسناک بودن بازی، باعث شدند تا Resident Evil 2 به یک عنوان ارزشمند تبدیل شود. پس از آن که کپکام (Capcom) در سال ۲۰۰۲ اقدام به انتشار ریمیک Resident Evil نمود، بازیکنان انتظار این را داشتند که این استودیو خیلی زود فرایند توسعه RE 2 را شروع کند؛ با این وجود، این رویا تا پیش از سال ۲۰۱۹ محقق نشد. به هر ترتیب، نتیجه‌ی کار عنوانی بود که ثابت کرد سال‌ها صبر و انتظار برای انتشار این ریمیک، ارزشش را داشته است.

این بازسازی، کلیه نقاط قوت RE 2 اورجینال را بهبود داد و این خود منجر به خلق یک بازی بسیار باکیفیت در ژانر ترسناک شد. در RE 2 Remake ، دالان‌های مخوف بازی شما را همیشه به صفحه مانیتور میخکوب نگاه می‌دارند؛ این در حالیست که کمبود مهمات، به المان بقاء قدرت می‌بخشد. از سوی دیگر، با وجود این‌که با یک بازی شوتر سوم شخص مواجه هستید، اما دیده می‌شود که مبارزات به طور عامدانه آهسته طراحی شده که این خود باعث می‌شود تا حس تنهایی، ناامیدی و قرار گرفتن در یک موقعیت بغرنج را به خوبی درک کنید. همه‌ی این موارد، از جمله نکات کلیدی خلق یک بازی بقاء موفق محسوب می‌شوند؛ اما آن‌چه که باعث شد تا RE 2 به یک اثر فوق‌العاده تبدیل شود، شخصیتی به نام مستر ایکس (Mr. X) است. شما در این بازی، باید با هیولایی به تقابل بپردازید که می‌تواند به راحتی شما را از بین ببرد؛ در حالی که شما قادر نیستید او را نابود کنید. بازیکن دارای مهمات و نوار سلامتی کافی برای از بین بردن زامبی‌ها است اما آیا این موارد برای از پیش رو برداشتن مستر ایکس نیز کفایت می‌کنند؟ این‌که در طول بازی نمی‌توانید یک پاسخ روشن و واضح به این سوال بدهید، یکی از اساسی‌ترین نکاتی است که باعث شده تا ریمیک RE 2 به یک اثر تاثیرگذار و فوق‌العاده تبدیل شود.

۱۰. Baldur’s Gate 3

قرار دادن Baldur’s Gate 3 در میان ۱۰ بازی برتر پلی استیشن شاید کمی عجیب باشد، چرا که با منوهای پیچیده کاراکترها و مکانیزم‌های دشوار گیمپلی، این بازی بیشتر یک عنوان کلاسیک پیسی محسوب می‌شود. اما نمی‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که Baldur’s Gate 3 یکی از بهترین بازی‌هایی است که می‌توانید روی پلی استیشن تجربه کنید.

این بازی یک شاهکار طراحی RPG است که دنیایش به تک تک تصمیمات شما واکنش نشان می‌دهد؛ از یک دروغ ساده گرفته تا تصمیماتی به بزرگی قتل عام کل یک جمعیت. تاثیرات فیزیکی و احساسی این تصمیمات در طول بازی احساس می‌شوند، داستان همراهانتان را شکل می‌دهد و مسیر نهایی بازی را تغییر می‌دهد.

با ترجمه دقیق قوانین Dungeons & Dragons به فرم بازی ویدیویی، نبردها نیز به‌اندازه داستان‌ها انعطاف‌پذیر هستند. ده‌ها مهارت، توانایی و سلاح مختلف به شما امکان می‌دهند شخصیت‌های خود را به جنگجویانی منحصربه‌فرد تبدیل کنید و استراتژی‌های خلاقانه برای شکست دشمنان ابداع کنید. تجربه‌ای مشابه Baldur’s Gate 3 بسیار کم پیدا می‌شود و به همین دلیل، شایسته جایگاهی در بین بهترین عناوین پلی استیشن است.

۹. Grand Theft Auto 5

به جرأت می‌توان گفت که GTA 5 و بخش آنلاین آن، از یک بازی جهان باز عالی به یک غول سرگرمی تبدیل شده و به لطف المان‌های غنی و توجه به جزئیات این اتفاق رخ داده است. شهر لوس سانتوس به مانند یک زمین بازی با امکانات مختلف است و در حالی که لذت زیادی از کاوش در سواحل آفتابی و مناطق کوهستانی آن به دست می‌آید، بازیکنان در عین حال داستان جالبی پیرامون اتحاد سه جنایتکار دریافت می‌کنند. GTA 5 علاوه بر ارائه‌ داستان مایکل، فرانکلین و ترور، دارای مجموعه گسترده‌ای از ماموریت‌های به یادماندنی است.

۸. Uncharted 2: Among Thieves

از زمان خلق این فرنچایز در سال ۲۰۰۷، سری آنچارتد همواره در زمره برجسته‌ترین آثار قرن بیست و یکم قرار داشته و یکی از پرچم‌داران آثار انحصاری پلی‌استیشن به شمار می‌آید. هر نسخه از سری Uncharted، روایت‌گر یک ماجراجویی فوق‌العاده در بستر‌های مکانی مختلف هستند و مخاطبان به همراه نیتن دریک، حوادث متعددی را پشت سر گذاشته‌اند. اما می‌توان گفت نقطه‌ی اوج این فرنچایز، نسخه‌ی دوم یا همان Among Thrives است که نه تنها موفق به کسب جایزه بازی سال در مراسم VGA 2009 شد، بلکه با بیش از ۴۰ نقد با امتیاز کامل، در زمره‌ی برترین و تحسین‌برانگیز‌ترین آثار قرن جدید و تاریخ مدیوم بازی‌های ویدیویی قرار دارد.

Uncharted 2، با وجود بهره بردن از استخوان بندی نسخه‌ی قبلی یعنی Drake’s Fortune، در زمینه روایت، پرداخت شخصیت، مبارزات و گان‌پلی یک پله بالاتر آمده بود و یک ماجراجویی ۱۰ ساعته بی‌نظیر را ارائه می‌کرد. خوشبختانه با وجود این که این عنوان در نسل هفتم عرضه شده است، به لطف نسخه‌ی ریمستر شده نسل هشتمی، می‌توانید روی PS4 یا PS5 خود، به تجربه‌ی یکی از بهترین بازی‌های اکشن ماجراجویی تاریخ مدیوم گیمینگ بپردازید. شاید در دید اول به خاطر گرافیگ یا گان پلی بازی در مقایسه با نسخه‌ی چهارم کمی در تجربه‌ی بازی تردید کنید، اما پس از شروع بازی، قطعا به ارزش‌های Uncharted 2: Among Theives پی خواهید برد.

۷. Red Dead Redemption 2

اگر خواهان تجربۀ یک داستان گانگستری غیرمتعارف هستید، Red Dead Redemption 2 را نباید از دست بدهید. این عنوان به جای روایت داستانی قهرمانانه، متلاشی شدن تدریجی باند Van Der Linde را به تصویر می‌کشد که اعضای آن سعی می‌کنند جایگاه خود را درون آمریکای در حال تغییر، پیدا کنند. بازی وسترن محبوب راکستار دارای یک داستان احساسی، دنیای زنده و جذاب، شخصیت‌های به یادماندنی و ماموریت‌های هیجان‌انگیز است و تجربه‌ی آن برای هر فردی که آثار جهان باز و گروه‌های گانگستری را دوست دارد، پیشنهاد می‌شود.

۶. Final Fantasy 7

در مقایسه با نسخه بازسازی جدید و هیجان‌انگیز این اثر، نسخه اصلی Final Fantasy 7 اکنون کمی نخ‌نما به نظر می‌رسد. که التبه با گذر زمان و پیشرفت‌های تکنولوژی، امری عادی است. با این حال، این نقش آفرینی ژاپنی به‌عنوان یک نقطه عطف برای سونی عمل کرد؛ نه‌تنها تیم توسعه‌دهنده برای بهره‌گیری از قدرت پلی‌استیشن از نینتندو جدا شد و اولین نسخه سه‌بعدی سری Final Fantasy را خلق کرد، بلکه این بازی نشان داد که کنسول سونی می‌تواند تجربه‌ای بیش از بازی‌های آرکید و ورزشی به بازیکنان ارائه دهد.

اگرچه این دستاوردها مربوط به گذشته‌اند، اما میراث Final Fantasy 7 به دلیل عناصری که هرگز کهنه نمی‌شوند، همچنان پابرجاست. شخصیت‌های بازی با جزئیات و عواطف فراوان در طول ماجراجویی‌ای رشد می‌کنند که مسائل شخصی با یک تهدید آخرالزمانی ترکیب شده‌اند. این بازی در فضایی متعادل میان کمدی و تراژدی قرار دارد؛ دشمنان عجیب، مینی‌گیم‌های بامزه و شمشیرهای عظیم. این ترکیب نور و تاریکی است که Final Fantasy 7 را به یک اثر کلاسیک ماندگار تبدیل کرده است.

۵. The Last of Us

از زمان عرضه تا به امروز، بسیاری از منتقدان، مخاطبان و کارشناسان صنعت بازی‌های ویدیویی، از The Last of Us به عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار تاریخ ویدیو گیم یاد می‌کنند و در اکثر لیست‌های مربوط به برترین آثار قرن یا تاریخ،  نام بازی The Last of Us به چشم می‌خورد. نیل دراکمن، بروس استراولی و ناتی داگ با خلق آخرین ما، تجربه‌ای کم‌نظیر در دنیایی پساآخرالزمانی را به تصویر کشیدند. از روایت جذاب و پرداخت شخصیت فوق‌العاده گرفته تا مبارزات دلچسب و جلوه‌های گرافیکی چشم نواز، The Last of Us به عنوان یکی از برترین بازی‌های نسل هفتم و قرن بیست و یکم، قطعا در لیست ما قرار می‌گیرد.

۴. Shadow of the Colossus

بازی‌های بسیار کمی وجود دارند که ذات واقعی هنر را در خود مجسم کنند. Shadow of Colossus که برای نخستین بار در سال ۲۰۰۵ برای کنسول پلی استیشن ۲ عرضه شد، از آن دسته عناوینی است که پای خود را فراتر از مدیوم گیمینگ گذاشته و یک اثر هنری تمام و کمال ارائه می‌دهد. این اثر بی‌نظیر مینیمالیستی، با دنیاسازی و نحوه روایت جذاب خود، توانست به یکی از مهم‌ترین آثار تاریخ صنعت گیم تبدیل شود که تا به همین امروز منبع الهامی بسیاری از خالقین صنعت گیم است. در سال ۲۰۱۸ استودیوی بلوپوینت ریمیک Shadow of Colossus را عرضه کرد که یک بازسازی وفادارانه به حساب می‌آید و برای پلیرهای نسل جدید دلیل خوبی برای تجربه بازی محسوب می‌شود.

۳. Bloodborne

آثار سولزبورن و هاردکور، چند شناسه و امضای بزرگ، نمادین و خاص دارند: روایت محیطی و غیرمستقیم که در قالب آن اطلاعات داستانی بسیار کمی به شکل مشخص و سینمایی به مخاطبان داده می‌شود و از طریق صحبت‌ با افراد مختلف، بررسی توضیحات آیتم‌ها، مشاهدات عینی و بعضا گمانه‌زنی‌ها، باید کم کم تصور خود از داستان و اتفاقات بازی را شکل دهید. از طرف دیگر، عناوین هاردکور به چالش‌برانگیز بودن معروف هستند و دشمنان و باس‌فایت‌های سخت در این آثار همیشه حضور پر رنگی دارند و در نهایت محیط‌های به هم پیوسته، خط‌های داستانی فرعی و سیستم مبارزاتی جذاب، از دیگر شناسه‌های آثار سولزبورن به شمار می‌آیند. بدون شک Bloodborne یکی از مهم‌ترین عناوین عرضه شده در تاریخ پلی استیشن است که حتی تا به امروز در میان طرفداران مطرح می‌شود و بسیاری خواهان ریمیک یا نسخۀ دوم آن هستند.

۲. God of War (2018)

به عقیده بسیاری از طرفداران سونی، اوج دوران مدرن پلی استیشن، بازی God of War 2018 است؛ بلاک‌باستر سینمایی سونی که توسط استودیوی Santa Monica خلق شد. این عنوان نه‌تنها سری را بازآفرینی کرد، بلکه شخصیت محبوب Kratos را نیز از نو تعریف کرد. او در سفری احساسی و در عین حال خشونت‌آمیز قرار می‌گیرد. سفری که با دقت و زیبایی روایت می‌شود و با یک دوربین بی‌وقفه که هیچ‌گاه کات نمی‌خورد، شما را در دنیای اساطیری خدایان نگه می‌دارد. این اثر، یک دستاورد عظیم در ساختار روایی و طراحی بازی به شمار می‌آید.

۱. Metal Gear Solid

نام پلی استیشن با سری خارق‌العاده‌ای گره خورده است که داستان‌سرایی سینمایی را با گیم‌پلی هوشمندانه خود به زیبایی ترکیب می‌کند. اگرچه شهرت این فرنچایز در دوران پلی استیشن ۳ به اوج رسید، اما ریشه‌های آن به سال ۱۹۹۸ و شاهکار جاودان پلی استیشن، یعنی Metal Gear Solid، بازمی‌گردد.

کارگردان بازی، هیدئو کوجیما (Hideo Kojima)، علاقه خود به سینما را از طریق داستانی جاسوسی و دراماتیک به کنسول‌های بازی آورد تا اغلب زمان بازی را فدای پرداخت شخصیت‌ها در دیالوگ‌های بلند و اجراهای بی‌نظیر کند. Metal Gear Solid با نگاهی عمیق به پیامدهای واقعی حملات هسته‌ای، داستان‌هایی خلق کرد که حتی امروز هم به همان اندازه که در دهه ۹۰ اهمیت داشتند، ارزشمند هستند.
این بازی، تجربه‌ای درخشان از مخفی‌کاری را امکان‌پذیر کرد که در آن، برنامه‌ریزی و اجرای نقشه‌هایی شبیه به فیلم‌های جیمز باند به‌سادگی انجام می‌شد. اما نقطه اوج واقعی بازی، باس‌فایت‌ها هستند؛ هر کدام یک دوئل بی‌نظیر با مکانیک‌های خاص خود.

اگرچه می‌توان ادعا کرد که نسخه‌های بعدی Metal Gear Solid تجربه‌های بهتری ارائه داده‌اند، اما هیچ‌یک، و هیچ بازی دیگری در این فهرست، به اندازه این نسخه انقلابی نبوده‌اند. Metal Gear Solid بازی‌ای است که مفهوم پلی استیشن را از نو تعریف کرد.

منبع: IGN