نقد و بررسی بازی The Mortuary Assistant: Definitive Edition
عنوان The Mortuary Assistant پس از دو سال سرانجام در قالب نسخهی Definitive Edition برای کنسولها نیز عرضه میشود و امروز قرار است به بررسی این اثر بپردازیم.
اگر طی چند سال اخیر در ژانر وحشت و مخصوصا آثار مستقل این ژانر فعال بوده و آن را دنبال کرده باشید تقریبا امکان ندارد که نام بازی The Mortuary Assistant به گوشتان نخورده باشد چرا که این اثر در زمان عرضهی خود در سال ۲۰۲۲ توانست حسابی مورد توجه جامعهی مخاطبان ژانر ترس قرار بگیرد. این عنوان روندی کاملا متمایز و ایدهای بسیار خاص را در راستای پیادهسازی و خلق تجربهی ترسناک خود اتخاذ کرده است و همین مسئله آن را به یکی از تجربههای خلاقانه مخصوصا در شاخهی آثار «شبیه ساز قدمزنی» تبدیل کرده است که این ژانر برای ارائه دارد. حال پس از گذشت دو سال شاهد عرضهی این بازی برای کنسولهای نسل هشتم و نهم در قالب Mortuary Assistant: Definitive Edition هستیم.
در ادامه به بررسی این پورت و آپدیت تازه از این بازی خواهیم پرداخت تا ببینیم آیا توانسته است تجربهی اولیهی بازی را تقویت کرده و به مخاطبان کنسولها ارائه دهد یا خیر؟
به غسالخانهی River Field خوش آمدید!
در حالی که مبحث روایی لزوما تمرکز اصلی این اثر نیست اما همچنان یک روند داستانی جالب به همراه میزان قابل توجهی از Lore پشت این تجربه نهفته است که از قضا طی نسخهی Definitive برخی اطلاعات Lore کاملا تازه نیز به این بازی افزوده شدهاند. در طی تجربهی این اثر شما در نقش Rebecca Owens بازی میکنید، یک دانشجوی تازه فارغالتحصیل شده که مدتی است در غسالخانهی River Field به عنوان یک کارآموز در حال فراگیری ترفندها و پروسهی آمادهسازی اجساد پس از مرگ تحت نظر مسئول این غسالخانه، Reymond بوده است.
Rebecca بسیار برای استخدام شدن در River Field هیجان دارد و با وجود آن که صحبتهای آن چنان مثبتی از آن مکان به گوش نمیرسد او همچنان معتقد است این صحبتها صرفا خرافات و شایعاتی هستند که مردم برای خودشان میسازند.
کمی پس از پایان روند کارآموزی او، طی یک شب بارانی Rebecca تماسی از سوی Reymond دریافت میکند که از او میخواهد برای عمل تدهین برخی اجساد به غسالخانه برود اما به محض آن که وارد آن جا میشوید ناگهان متوجه قفل شدن درب شده و بلافاصله تماسی از سوی Reymond دریافت میکنید که طی آن برای شما از نیروی اهریمنی و ماهیت اصلی River Field میگوید و وظیفهی از بین بردن این نیروی اهریمنی حاضر در این مکان، حداقل در آن شب را به عهدهی Rebecca میگذارد.
در اینجاست که روند اصلی بازی آغاز شده و شما در طول پروسهی بازی با سکانسهای داستانی مختلفی روبهرو میشوید که نه تنها شما را به عمق ترسها و گذشتهی Rebecca میبرد بلکه اطلاعات و Lore بیشتری نیز در ارتباط با River Field به شما ارائه میدهد که همگی به لطف بهرهگیری بسیار بهینه از ترس در راستای ارائهی آنها بسیار عالی جلوه میکنند.
اما این مسئله خود یکی از خصوصیات اصلی این بازی را نیز تقویت میکند و آن هم Replay Value یا ارزش تکرار بازی است؛ هر دور تجربهی بازی در واقع یک شیفت کاری محسوب میشود بنابراین شما نمیتوانید تمامی محتوای داستانی و حتی المانهای متنوع ترس بازی را در یک دور تجربه مشاهده کنید از همین رو بازی به منظور ارائهی کامل داستان خود یک روند هدفمند از تکرار بازی را بوجود آورده است که هر شیفت را از دیگری متمایز میسازد. همچنین این اثر شش پایان متمایز نیز دارد که بیشتر پلیر را به تجربهی دوبارهی بازی تشویق میکند.
به طور کلی همانطور که گفتم «روایت داستانی» لزوما هدف اصلی Mortuary Assistant نیست اما با این وجود به خوبی آن را با روند گیمپلی و تجربهی هر شیفت از بازی در همآمیخته است تا هر بار که شما شیفت جدیدی را آغاز میکنید با محتوای تازه روبهرو و در نهایت با درک بیشتری از دنیای این بازی آن شیفت را به پایان برسانید که رویکردی هوشمندانه به شمار میآید.
شیفت شبانه با اهریمن
گیمپلی عنوان Mortuary Assistant بزرگترین نقطهی تمایز آن با دیگر عناوین ژانر وحشت است چرا که تقریبا هیچ اثری وجود ندارد که به این شکل و کالیبر شما را در سناریوی کار در یک غسالخانه قرار دهد و آن را با المانهای جنگیری یا به اصطلاح “Exorcism” تلفیق کند و حتی در این راستا موفق به تبدیل کلیت این توضیح به یک روند و پروسهی سرگرمکننده و درگیرکننده بشود.
میزان عمق و دقتی که سازندگان در بازسازی مراحل تدهین در این بازی به خرج دادهاند به راستی تحسین برانگیز است و باعث میشود پروسهای پر جنبوجوش بوجود بیاورد که مغز پلیر را دائما درگیر نگاه داشته و او را نسبت به محرکهای ترس تاثیرپذیر کند.
شما در طول این بازی از یک Clipboard برخوردار هستید که در واقع مراحل کار در آن نوشته شده و شما میتواند با توجه به آن پروسهی تدهین را انجام دهید. شما در ابتدا با بررسی بدن اجساد نکات و علامتهای قابل توجه آنها را یادداشت کرده و با استفاده از کامپیوتر داخل بازی آنها را طبقهبندی کرده و پروندهسازی میکنید و پس از انجام این مرحله کار شما در راستای تدهین جسد آغاز میشود.
از بستن چشمان و دوختن دهان گرفته تا خالی کردن خون بدن همگی مراحلی است که شما طی میکنید و این پروسه، روند اصلی گیمپلی این بازی را تشکیل میدهد اما همانطور که گفتم ما با یک بعد تعاملی دیگر نیز در این تجربه روبهرو هستیم و آن مبحث شناسایی و از بین بردن نیروی اهریمنی حاضر است.
در این راستا شما نیازمند آن هستید تا قبل از هر چیزی چهار نشانه از این موجودیت پیدا کنید و سپس با استفاده از کامپیوتر نوع و نام او را پیدا کرده و در نهایت با ساخت یک نشانه یا “Marker” و پیدا کردن جسدی که به این نیروی اهریمنی متصل است او را از بین ببرید. این هدف نهایی هر یک از شیفتهایی است که شما تجربه میکنید.
اما همانطور که احتمالا میدانید این پروسه به آسانی گفتنش نیست چرا که همان نیروی اهریمنی دائما حضور خودش را به شما یادآوری میکند و در اینجاست که یکی دیگر از رویکردهای خلاقانهی تیم سازندهی این بازی ظاهر میشود؛ ما شاهد تعداد بسیار زیادی از رویدادهای خاص ترسناک در این بازی هستیم که طی روند گیمپلی رخ میدهند و با توجه به نوع نیروی اهریمنی ممکن است در هر دور تجربه و یا به اصطلاح هر شیفت کاری به کلی با شیفت دیگر متفاوت باشد به طوری که شما ممکن است مجددا شیفت جدیدی آغاز کنید و به کلی با اتفاقات ماوراطبیعه جدید روبهرو شوید!
طراحی و نحوهی به کارگیری این سکانسها و رویدادهای ترس نیز بسیار هوشمندانه و ظریف انجام شده است و به همین دلیل تاثیرگذاری آنها هرگز از بین نمیرود که البته رندوم بودن آنها نیز تا حدی به این مسئله کمک میکند.
گاهی اوقات در حال راه رفتن و جابهجایی در محیط هستید که ناگهان متوجه میشوید یک سر از لای درب در حال نگاه کردن به شماست، باری دیگر در حال کار روی جسد هستید و چراغها خاموش میشود و تنها چیزی که در تاریک مشخص است چند جفت چشم درخشان است که به شما زل زدهاند، باری دیگر رویتان را برمیگردانید و ناگهان متوجه میشوید جسدی که در حالی کار روی آن بودید از جایش بلند شده است و وسط راهرو در حال نگاه کردن به شماست!
این موارد تعدادی بسیار محدود و انگشتشمار از رویدادهای متعددی بود که در قالب صدا، تعامل محیطی و دیگر راهها به پلیر ارائه میشوند و از همین رو در هر بار تجربهی مجددا همیشه علاوه بر مباحث داستانی، رویدادهای ترسناک تازهای انتظار شما را میکشند. همچنین لازم به ذکر است که در طی آپدیت Definitive Edition این اثر رویدادهای ترسناک کاملا تازهای به این اثر اضافه شدهاند که تنوع این تجربه را در این زمینه حتی بیش از پیش میکنند.
علاوه بر این رویدادها ما شاهد اضافه شدن یک مود کاملا تازه به نام Embalming Only هستیم که در واقع کلیت المانهای جنگیری و ترسناک بازی را از تجربه خارج کرده و همانطور که از نامش پیداست به شما اجازه میدهد در یک سناریوی معمولی به دور از فشار تهدیدات فراطبیعی به تدهین اجساد مختلف در غسالخانهی River Field بپردازید، همچنین بد نیست اشاره کنم که تمها و شرایط آبوهوایی مختلفی برای محیط در این مود طراحی شدهاند که شما میتوانید با توجه به سلیقهی خود قبل از شروع، آن را انتخاب کنید.
شاید در نگاه اول با خودتان بگویید چرا سازندگان چنین مودی را برای بازی طراحی کردند اما شاید برایتان جالب باشد بدانید که از آن جایی که روند گیمپلی این بازی بسیار درگیرکننده است بسیاری از مخاطبان تا به امروز درخواست چنین مودی را داشتند تا بتوانند دقیقا همچون یک شبیهسازی صرف به انجام عمل تدهین مشغول شوند.
به طور کلی در حالی که مود Embalming Only به لطف گیمپلی، جذابیت خودش را حفظ میکند اما به نظر من به دلیل حذف شدن المانهای ترس یک بعد به کلی از این روند حذف شده است و بد نبود اگر سازندگان در کنار شرایط محیطی متفاوت، برخی پیچشهای تازه را در این مود معرفی میکردند تا به Loop کلی گیمپلی کمک و ابعاد تازهای را معرفی کنند تا در نهایت ماهیت بینهایت این مود جذابتر جلوه کند اما در نهایت این مود جدید تا حد زیادی تکراری میشود و از آن جایی که پیچشهای متصل به نیروی اهریمنی بازی اصلی در آن وجود ندارد سرعت این مسئله بسیار بیشتر است.
پاکسازی شیاطین
همانطور که احتمالا میدانید عنوان The Mortuary Assistant ساختهی استودیوی کوچکی به نام DreadXP است و بنابراین در زمینهی خصوصیات فنی مسلما انتظار یک اثر AAA از آن نمیرود هر چند که نسخهی PC این اثر از چهرهی بسیار مطلوبی برخوردار است.
با این وجود شخصا در طی تجربهی پورت PS5 این اثر متاسفانه با برخی رویکردها و مشکلات فنی عجیبی روبهرو شدم؛ به عنوان مثال به نظر میرسد سازندگان به صورت پیشفرض اکثریت تنظیمات گرافیکی این پورت را روی درجات پایین گذاشتهاند به طوری که عمق سایهها و همچنین نورپردازی بازی تا حدی ضعیفتر از نسخهی PC است.
در حالی که این مسئله به طور کلی امری رایج بین پورتهای PC و کنسولی است اما همچنان برای چنین اثری که لزوما نیازمند اسب بخار زیادی در زمینهی سختافزار نیست تا حدی عجیب است که پورت نسل نهمی آن نه تنها بهبودهای مطلوبی در زمینهی گرافیک نداشته است بلکه در برخی ابعاد کمی ضعیفتر ظاهر میشود. همچنین هیچگونه تنظیماتی برای تعیین حالت Performance یا Quality نیز وجود ندارد که حق انتخاب نسبی به پلیر بدهد در حالی که امروزه این آپشن تا حدی به یک استاندارد تبدیل شده است.
از طرف دیگر برخی باگهای به اصطلاح “Game Breaking” نیز در این پورت وجود داشتند که شخصا مرا مجبور به خروج و ورود مجدد به بازی کردند؛ به عنوان مثال در نقطهای از بازی در هنگام تعامل با یکی از آیتمها هیچیک از دکمهها برای بستن پنجرهی معرفی آیتم کار نمیکردند در حالی که بازی همچنان در پسزمینه در حال پیشروی بود.
در مواردی دیگر شاهد فرو رفتن آیتمها در زمین و یا دسترسی به آنها از پشت موانع بودم که باز هم وجهی چندان جالبی ندارد و این درحالی است که سازندگان وعدهی برطرف کردن باگها را در این نسخه دادهاند. کنترلهای بازی هم کمی کلانکی پیادهسازی شدهاند و حساسیت دوربین با وجود تنظیمات مربوطه همچنان تا حد زیادی بیثبات است.
با این وجود این بازی همچنان در زمینهی فضاسازی و اتمسفر عملکردی بسیارخوب دارد که در نهایت یک روند پویا از ترس دائمی و تاثیرگذار را بوجود میآورند. صداپردازی محیطی و چگونگی ارائهی رویدادهای ترس نیز بسیار عالی پیادهسازی شدهاند و به طور کلی این اثر تا حد زیادی به صدا به منظور ترساندن پلیر خود تیکه میکند و در این زمینه بسیار موفق ظاهر میشود. از طرف دیگر صداپیشگی کاراکترها مخصوصا برای اثری در چنین مقیاسی بسیار باورپذیر انجام شده است که نه تنها تاثیر مناسبی در ایجاد وزن داستانی دارد بلکه به طور مستقیم در کنش و واکنش با رویدادهای ترس نیز تاثیر مثبتی ایجاد میکند.
The Mortuary Assistant: Definitive Edition
The Mortuary Assistant: Definitive Edition پکیجی ترسناک، بسیار متمایز و جذاب است که پیچشها و ایدههای کاملا تازهای را چه در زمینهی گیمپلی و چه در زمینهی محرکهای ترس به کار میگیرد و همچنین به دلیل تنوع بالای این رویدادها، چرخهی درگیرکنندهی گیمپلی و همچنین روایت داستانی متکی بر تکرار، ارزش این تجربه بسیار بالاتر هم میرود. نسخهی Definitive Edition برخی محتوای ارزشمند به بازی اضافه کرده است، اما مود Embalming Only لزوما از تمامی پتانسیل خود استفاده نمیکند، برخی مشکلات فنی حضور دارند و عدم وجود مودهای گرافیکی حداقلی باعث میشوند پورت PS5 این اثر تا حدی تجربهای ضعیفتر نسبت به نسخهی PC باشد. با این وجود، هستهی این تجربه همچنان بازدهی بالایی دارد و به لطف محتوای تازه، بیش از پیش میتواند شما را در یک تجربهی ترسناک بسیار جذاب درگیر نگه دارد.
نکات مثبت:
- چرخهی گیمپلی درگیرکننده
- عمق مطلوب مکانیزمهای گیمپلی و تلفیق آن با المانهای ترس
- ارزش تکرار بالا به دلیل وجود مباحث داستانی و شش پایان متفاوت
- رویدادهای ترسناک متعدد، متنوع و متمایز در هر شیفت
- فضاسازی و اتمسفر عالی
- صداگذاری تاثیرگذار محیط و رویدادهای بازی
- اضافه شدن رویدادهای ترس و جزئیات Lore تازه
نکات منفی:
- مود جدید Embalming Only به سرعت تکراری میشود و میتوانست پیچشهای تازهای را معرفی کند
- گلیچهای متعدد و وجود برخی باگهای مخرب
- کمبود عمق سایهها، نورپردازی و تراکم تکسچرها نسبت به نسخهی PC
- عدم وجود تنظیمات Performance و Quality
- دوربین کلانکی و نه چندان با ثبات
۷.۷
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (DreadXP) و روی پلتفرم PS5 تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- واکنش ایلان ماسک به اظهارات نژادپرستانه کارگردان Avowed
- شایعه: پورت PS5 بازی Forza Horizon 5 آماده است اما تاریخ عرضه مشخصی ندارد
- ۱۰ بازی که در نیمه دوم خستهکننده میشوند
- مدیرعامل ناتی داگ: بازی بعدی هیجانانگیزترین پروژهای است که روی آن کار کردهایم
- تحقیقات جدید FTC علیه مایکروسافت آغاز شده است
- رسمی: فروش پلی استیشن ۲ از ۱۶۰ میلیون واحد عبور کرد
- سهگانه Batman Arkham؛ آغاز، اوج و پایان یک افسانه
- تئوریهای طرفداران درباره GTA 6 باعث خنده اعضای راکستار میشوند
- گزارش: نام رمزی بازی بعدی ناتی داگ Jordan است
- تماشا کنید: Light of Motiram معرفی شد، کپی بیشرمانه از Horizon Zero Dawn
نظرات
خیلی خوبه که اینجور بازی های کوچک حمایت شن
🔷 این بازی درسته کوچیکه !!
🔹اما از نظر ترسناک بودن و داستانگویی چنان بزرگ هست که شب، خواب راحت را بگیره ازت…
یه چند تا گیم تو سبک وحشت معرفی کنید تخفیف هم خورده بودن که چه بهتر