نقد فیلم IF | گاهی نیاز است بچه باشید
فیلم IF اثری درام، خانوادگی و کمدی محصول ۲۰۲۴ است که در آن نامهای آشنای بسیار زیادی به چشم میخورد. فیلمی که آمده است تا در کنار سرگرمی پیامی مشخص داشته باشد.
فیلم IF که در آن واژه IF در واقع مخفف شده عبارت Imaginary Friend یا دوست خیالی میباشد توسط جان کرازینسکی کارگردانی شده است. شاید اغلب جان کرازینسکی با حضور در سریال کمدی محبوب The Office بشناسند، اما کرازینسکی سابقه چندین کارگردانی در کارنامه هنری خود دارد که علاوه بر فیلم مورد بحث ما یعنی IF، او کارگردانی دو فیلم پر سر و صدا و مورد توجه در ژانر ترسناک یعنی فیلم A Quiet Place شماره یک و دو را نیز در کارنامه خود دارد. تفاوت اما آنجاست که در دو سری A Quiet Place، جان کرازینسکی در فیلمنامه دست تنها نبوده و فیلمنامه به صورت مشترک نوشته شده است اما در فیلم IF او به تنهایی فیلمنامه را نوشته است. فیلمنامهای که البته ظاهرا نقطه ضعف اصلی جدیدترین اثر جان کرازینسکی به شمار میرود. اما جدای از مقام کارگردان اسامی نامآشنای بسیاری در فیلم IF ایفای نقش میکنند، چه در قالب بازیگر و چه در قالب صداپیشه. از رایان رینولدز و کیلی فلمینگ به عنوان بازیگران اصلی گرفته تا استیو کارل، بردلی کوپر، مت دیمون، جورج کلونی، امیلی بلانت و… که به عنوان صداپیشه در IF حضور دارند.
فیلم IF در ابتدا جدا از تمام بررسیها و خوب و بدها، حال و هوای پر از امید و دلنشینی دارد. این موضوع واقعیتی است که نمیتوان کتمان کرد، فضاسازی فیلم IF شیرین و خوشرنگ و جذاب میباشد که شاید انسانهایی را که کودک درونی زنده دارند را حتی بیشتر در این فضای رنگی غرق کند. تماشای IF برای یک غروب دلگیر جمعه که هدف از تماشای یک فیلم بیرون آمدن از حس بد روزمرگی است قطعا مفید خواهد بود، اما هدف از نقد یک اثر نگاهی عمیقتر و دقیقتر به آن است تا به تمام دستاوردها و ضعفهای موجود در آن برسیم. فیلم IF با وجود آنکه شاید برای شخص من در زمانی که بخواهم دور از هیاهوی دنیا باشم انتخابی خوب برای فیلم دیدن است، اما ضعفهایی نیز دارد که شاید نبود آنان میتوانست این فیلم را از حد توضیح داده شده بسیار بالاتر ببرد.
IF قصهای فانتزی را روایت میکند، “بی” دختری است که در زمان کودکی مادر خود را از دست داده است و حال با وجود بیماری پدرش و احتمال از دست دادن او روزگار سختی را میگذراند و در حال حاضر با مادربزرگ خود زندگی میکند. او که مشغول زندگی در آپارتمان مادربزرگ خود میباشد، ناگهان متوجه میشود که قادر است تا موجوداتی عجیب و غریب را ببیند که ظاهرا دیگران توانایی دیدن آنها را ندارند. این موجودات عجیب دوستان خیالی بچههای مختلفی هستند که اکنون به دلیل بزرگ شدن صاحبان خود فراموش شده و دیگر پیش آنان حضور ندارند. این دوستان خیالی آرزو دارند تا بتوانند دوست خیالی بچههای جدید شوند و در واقع دوست و صاحبی تازه پیدا کنند. “بی” که توانایی دیدن آنها را دارد تصمیم میگیرد تا در این مسیر به این موجودات کمک کند. “بی” در این مسیر با شخصی به نام “کال” (با بازی رایان رینولدز) آشنا میشود که در واقع اصلا او است که پلی بین “بی” و دیگر موجودات شده و آن دو با یکدیگر تصمیم میگیرند تا کودکان جدیدی برای این دوستان خیالی فراموش و رها شده پیدا کنند.
فیلم IF پایان بندی همراه با یک پیچش داستانی و غافلگیری دارد که چند لحظهای مخاطب را درگیر میکند و در تمام طول فیلم و تلاشی که برای پیدا کردن کودکان جدید برای موجودات خیالی انجام میشود در نهایت به این نتیجه میرسیم که بهترین دوست برای این موجودات خیالی همان کسانی هستند که کودکی خود را با آنان گذراندهاند. فیلم در نهایت به این پیام میرسد که تمام این دوستان خیالی با ورژن بزرگسال صاحبان خود روبرو میشوند و یک خاطره مربوط به گذشته و کودکی این افراد بزرگسال بار دیگر آنان را با دوستان خیالی دوران بچگی خود متصل میکند. شاید بزرگسالان بیش از کودکان به یک دوست خیالی و یک همدم نیاز دارند. برای مثال صاحب اصلی کاراکتر خیلی “بلو” (با صداپیشگی استیو کارل) را میبینیم که در استرس و اضطراب زیادی پیش از یک جلسه مهم قرار دارد و “بلو” کسی است که در نهایت باعث آرامش درونی او میشود.
همه بزرگسالان یک کودک درون دارند، آنها در درون همگی هنوز بچه هستند و هنوز در شرایطی سخت نیاز به یک همراه را حس میکنند. بنابراین “بی” و “کال” تصمیم میگیرند تا بجای پیدا کردن بچههای جدید، موجودات خیالی را دوباره به صاحبان اصلی خود پیوند دهند. صاحبانی که در طول گذر زمان با وجود مشغلهها و هجوم دنیای ترسناک بزرگسالی، دوران و دوستان خیالی کودکی خود را فراموش کردهاند، اما آغوششان بیش از هر بچه جدیدی به روی دوستان خیالی که در کنارشان بزرگ شدهاند باز است. فیلم IF در ستایش بچه بودن ساخته شده است و ابدا بچه بودن و بازگشت و رفاقت با کودک درون را نه امری اشتباه بلکه امری مهم و بسیار کمککننده در دنیای سخت بزرگسالی میداند. همانطور که میبینیم کاراکتر اصلی فیلم یعنی “بی” در ابتدا تاکید دارد که بچه نیست اما هرچه فیلم جلوتر میرود در انتها تاکید دارد که بچه است و در واقع خود او و دوست خیالیاش محور اصلی قصه هستند.
این مواردی که گفته شد همگی مفهوم و پیام قصه فیلم IF بودند، اما سوال اینجاست که آیا فیلم توانسته در این عمق که توضیح داده شد، این موارد را به عمق جان مخاطب خود برده و مخاطب تماما آنها را حس کند؟ پاسخ قطعا خیر است. فیلم IF دغدغه و مفهوم مشخصی دارد اما این موضوع ابدا به درستی در فیلم شکل نگرفته و گویا مضمون آن از خود اثر جدا است.
مشکل اصلی و اساسی فیلم IF به فیلمنامه برمیگردد. قصه در حالت و شکل اولیه خود قصه بدی نیست، ایده جالبی هم دارد، اما هنگامی که به فیلمنامه تبدیل میشود ابدا پرداختی مناسب برای یک فیلم را ندارد. مشکل بزرگ فیلمنامه IF عدم وجود پرداخت و عدم وجود و اهمیت دادن به “چگونگی” است که پایه مهم و بنیادین هر فیلمنامه خوب و قابل بحثی است. عدهای معتقدند که IF مناسب گروه سنی زیر ده سال است درحالی که در توضیحاتی که ارائه داده شده مشخص است که اتفاقا مخاطب اصلی این فیلم بزرگسالان هستند و فیلم قصد دارد تا اثری عمیق و تأثیرگذار باشد، اما چرا عدهای چنین اعتقادی دارند؟ چون همه چیز بسیار ساده در IF برگزار میشود، این سادگی نه از سر شیرینی بلکه به مضمونگرا بودن اثر کمک کرده است.
IF تبدیل به اثری شده که پیام خود را میرساند و تمام. فیلم اجازه حس کردن و تجربه کردن لحظات مختلف چه از دید موجودات خیالی فراموش شده و چه از دید صاحبان بزرگ شده آنان را از مخاطب میگیرد. به بیان سادهتر فیلم نقطه A و B دارد و از نقطه A ناگهان به B میپرد و فعل و انفعالات، اتفاقات، کشمکشها، حالات و عواطف و تمام موارد مثل این را که باید در مسیر A تا B رخ دهند را یا حذف کرده و یا بسیار ساده و سرسری از آن عبور کرده است.
شاید اگر فیلم تمام تمرکز خود را بر روی یک موجود و یک صاحب میگذاشت وقت بیشتری برای پرداخت داشت اما هماکنون اثری بدون جان است، فیلمی است که ظاهر و پوشش زیبایی دارد اما عمق و روح ندارد. با وجود آنکه قصه و مضامین مورد هدف فیلم بسیار عمیق هستند، اما این مفاهیم هرگز بدون پرداخت و فرم درست در عمق پوست و گوشت مخاطب اثر نمیکنند. IF در کنار فضاسازی شیرین و جذاب خود نیازمند عمق بیشتری در “چگونگی” بود. “چگونگی” که مستقیما به فرم بازمیگردد یکی از مهمترین عناصر برای یک اثر سینمایی است. در IF “چگونگی” به کل حذف شده و فقط به “چه” بودن مضمون و پیام فیلم توجه شده است. این اتفاق پیچیدگیهای شخصیتی، تحولات و شانس دراماتیزه شدن بیشتر را نیز از اثر گرفته است تا در انتها مخاطب نه خود را در میان اتفاقات و دنیای فانتزی IF تصور کند، بلکه تنها در سطح یک نظارهگر خارجی باقی بماند.
در پایان باید گفت فیلم IF ظاهری دلنشین دارد و قطعا تماشای آن در یک عصر جمعه میتواند جالب باشد، فیلم قصه و ایده خوبی دارد، بازیگرانی مناسب این سناریو و صداپیشگانی با کارنامه پربار دارد، اما خودش مهمترین عامل بازدارنده خودش شده است. IF میتوانست فراتر از یک اثر تفننی صرف، تبدیل به فیلمی شود که بتوان سالها از آن نام برد، بتوان آن را با تمام وجود حس کرد و در عمق آن غرق شد، اما در نهایت با عملکرد ضعیف فیلمنامه تبدیل به فیلمی شده است که میآید، پیامش را فریاد میزند و خداحافظ.
پر بحثترینها
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- گپفا ۲۵؛ تریلرهای مورد علاقه شما از مراسم The Game Awards 2024
- نکات مخفی تریلر بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، که شاید متوجه آنها نشده باشید
نظرات
به نظرم اثر آرامش بخشه خوبی بود که بشه راحت نشست بدون ترس با خانواده دیدش
دقیقا.موقع دیدن حس عجیبه خوبی بهم داد و هم من و هم خواهرم ازش لذت بردیم
گاهی اوقات باید از جدیت دور شد و آرامش گرفت
دوبله آلفاش هم واقعا عالی بود
بد نبود ولی بنظرم همین داستانو میتونستن زیباتر ارائه کنن
چند تا از کارکتراش هم خیلی دل نشین نبودن واقعا
دقیقا با این نقد موافقم
فیلم خوبی مخصوصا مفهومش ولی همونطور که تو نقد گفتن از یسری موضوعات خیلی سطحی میگذره مثلا همین تحول نظر و شخصیت “بی” هم یکیش بود، چون با توجه به اینکه در ابتدا میلی به همراه شدن با موجودات خیالی و دنیاشون نداشت اما بعد رفتن به سرزمینشون به نظرم خیلی راحت با این موضوع کنار اومد و یکهو راجبش مشتاق شد و این تحول ناگهانی عجیب بود برام..
به نام خدا
یک شاهکار فمنیستی دیگر که دختر بچه عزیز تمام اتفاقات را هندل میکند و همه را شگفت زده میکند و پدزش را با چند جمله(بولشیت)نجات میدهد واو این فیلم فوق العاده بود(جدی نگیرین)