نقد و بررسی بستهالحاقی Alan Wake 2: Night Springs
در این نقد و بررسی به بستهی الحاقی Night Springs عنوان Alan Wake 2 پرداخته و آن را زیر ذرهبین قرار میدهیم تا ببینیم چطور به گسترش این اثر موفق میپردازد.
عنوان Alan Wake 2 یکی از برترین آثار چند سال اخیر محسوب میشود که نه تنها یک بهبود مستقیم و همه جانبه نسبت به قسمت قبلی خود محسوب میشد بلکه توانست ایدهها و حتی استانداردهای تازهای در ابعاد روایی پایهگذاری کند. حال پس از گذشت نزدیک به یک سال از عرضهی این عنوان شاهد عرضهی اولین بستهی الحاقی آن به نام Night Springs هستیم که طی سه اپیزود ما را به سناریوهای مختلفی میبرد که نه تنها به گسترش کلی داستان اثر اصلی میپردازد بلکه اتصالات بسیار مهمی بین آن و دیگر فرنچایزهای استودیوی Remedy ایجاد میکند، با این وجود خارج از بحث روایی این بستهی الحاقی لزوما بینقص ظاهر نمیشود. با گیمفا همراه باشید.
از کمدی عاشقانه تا جهانهای موازی
برجستهترین بخش بستهی الحاقی Night Springs دقیقا همچون بازی پایه روایت داستان آن است که همچنان امضای استودیوی Remedy روی آن حک شده است. این DLC حاوی سه اپیزود مختلف است که هر یک داستانی متمایز را روایت میکنند و در واقع ویرایشهایی از داستانهای Alan حول محور شخصیتهای مختلف به شمار میآیند که او به منظور فرار از Dark Place نوشته بود. طی این DLC شما در نقش شخصیتهای مختلفی قرار میگیرید که البته صرفا به جهان AW خلاصه نمیشوند؛ هر یک از این کاراکترها داستانی متفاوت را روایت میکنند که لزوما اتصال مستقیمی به داستان اصلی AW2 ندارد اما نقش یک گسترشدهندهی کلی برای جهان این فرنچایز محسوب میشوند.
اپیزود اول به نام Number One Fan شما را در نقش Rose Marigold قرار میدهد، شخصیتی که طی بازی اصلی او را در رستوران Oh Deer ملاقات کردیم و متوجه شدیم یکی از طرفداران پروپاقرص Alan Wake محسوب میشود. این اپیزود از لحاظ لحن یک روایت طنز و البته بسیار خونین را به تصویر میکشد که طی آن Rose یک پیام مخفی از طرف Alan دریافت میکند که طی آن متوجه میشود Alan در خانهاش گیر افتاده است در حالی که Haterها یا به اصطلاح کسانی که از نوشتههای او تنفر دارند سعی دارند او را از بین ببرند. آها! بد نیست اشاره کنم این پیام توسط یک ماهی سخنگو روی دیوار اتاق مخفی Rose مخابره میشود.
پس از آن Rose تصمیم میگیرد به منظور نجات عشق زندگیاش تکتک مخالفانی که سعی دارند او را از بین ببرند را به خاک و خون بکشد. نحوهی ارائهی طنز این اپیزود به خوبی با اکشن اغراق شده آن در هم آمیخته شده و به راستی یک تجربهی به شدت سرگرم کننده و متمایز را ارائه میدهد.
لازم به ذکر است از آن جایی که این اپیزودها نسبت کوتاه هستند لزوما شاهد پردازش شخصیتی خیلی عمیقی برای کاراکترهای بازی نیستیم که البته با توجه به هدف و قالب این بستهی الحاقی کاملا قابل قبول است. این اپیزود در واقع به کلی المانهای ترس را از تجربهی Alan Wake 2 چه در زمینهی فضاسازی و لحن روایی و چه در زمینهی گیمپلی خارج کرده و آنها را با اکشن خالص جایگزین میکند که به خوبی با روایت و هدف آن هم راستا میشود.
دومین اپیزود با نام North Star شما را در نقش پروتاگونیست عنوان Control یعنی Jesse Faden قرار میدهد در حالی که تلاش برای یافتن برادرش او را به شهربازی Coffe World میآورد. برخلاف اپیزود ابتدایی، این قسمت مجددا به لحن جدی و ترس محور بازی اصلی بازگشته و این مسئله در فضاسازی نیز مشخص است.
طی این قسمت Jesse با چهرهای آشنا از Bright Falls روبهرو میشود که او را در راستای پیشروی در مسیرش راهنمایی میکند. North Star و ریتم کلی آن بسیار آرامتر از اپیزود پیشین بوده و تمرکز بیشتری بر روندی پازل محور دارد که در بخش گیمپلی بیشتر دربارهی آن صحبت میکنیم.
در نهایت به قسمت آخر این بستهی الحاقی به نام Time Breaker میرسیم که قطعا برترین، جذابترین و خاصترین تجربه نه تنها در این بستهی الحاقی بلکه کلیت تجربهی AW2 را ارائه میدهد. در آغاز این قسمت ما در نقش بازیگر نقش Sheriff Breaker بازی اصلی یعنی Shawn Ashmore قرار میگیریم در حالی که برای ایفای نقش در بازی جدیدی از سوی استودیوی Remedy به کارگردانی Sam Lake با نام Time Breaker آماده میشود.
ما شاهد حضور شخص Sam Lake و مکالمهی بین او و Ashmore دربارهی این اثر تازه و داستان آن هستیم. طی این مکالمه Sam به شکلی کاملا خودآگاه از داستان عجیب و غریب و به اصطلاح “Over The Top” بازی بعدی صحبت میکند و از Shawn Ashmore میخواهد تا قبل از ادامهی پروسهی فیلمبرداری کمی استراحت کند اما لحظهای که Shawn به اتاقش بازمیگردد ناگهان توسط کاراکتر مرموز Mr. Door به دنیایی دیگر منتقل میشود.
برای حفظ المان غافلگیری و جلوگیری از اسپویل از توضیح بیشتر این اپیزود پرهیز میکنم اما در قبال کلیات روایت این اپیزود باید بگویم به شکلی هنرمندانه ما شاهد تغییر فرمت روایی این قسمت از Night Springs هستیم.
طی تجربهی Time Breaker شما دائما شاهد تغییر فرمت روایی و حتی نحوهی ارائهی آن هستید، از ورود به هتلی با استایل فیلمهای دههی ۵۰ میلادی تا تبدیل شدن روایت به صفحاتی از یک کامیک بوک! صحبت بیشتر راجع به این تجربه قطعا به المان غافلگیری آن ضربه میزند بنابراین شخصا به همین توضیحات بسنده میکنم اما بدانید که Time Breaker یکی از عجیبترین دقایقی را به شما ارائه میدهد که تا به حال در یک بازی ویدیویی داشتید!
همانطور که اشاره کردم الگوبرداری از سینما و حتی اشارات مختلف به آن در طی این DLC بسیار مشهود است به طوری که هر یکی از این اپیزودها با یک Intro توسط Mr. Door آغاز شده و حتی تیتر ابتدایی هر کدام از آنها دقیقا شبیه به آثار سینمایی همچون اولین قسمت از Texas Chainsaw Massacre، Halloween و یا دیگر آثار ترسناک دههی ۷۰ و ۸۰ میلادی است که شخصا برایم به شدت جذاب و جالب بود.
مبحث روایت داستانی در Night Springs در امتداد عملکرد فوقالعادهی اثر پایه قرار میگیرد با این تفاوت که حالا با تنوع روایی بسیار بالایی در این DLC روبهرو هستیم که به راستی تجربهی تکتک قسمتهای آن را جذابتر میکند. به طور کلی میتوان گفت Night Springs و روایات آن به راستی رسالت خود را به پایان رسانده و به خوبی اتصالات فرنچایزهای مختلف Remedy و مفاهیم جهانهای موازی را پیادهسازی میکنند که باید منتظر ماند و دید که این ایده چگونه در عناوین آیندهی استودیو به کار گرفته میشود.
یک قدم جلو دو قدم عقب
در زمینهی گیمپلی باید بگویم حقیقتا انتظار بیشتری از یک گسترشدهنده برای این بازی داشتم؛ در حالی که مبحث روایی همچنان عالی عمل میکند اما در زمینهی گیمپلی میتوان گفت Night Springs نه تنها ایدهی تازهای معرفی نمیکند بلکه در برخی مواقع ایدههای پیشین را نیز حذف میکند. قسمت Number One Fan به دلیل استایل و هدف خاصی که دنبال میکند از این انتقاد مصون بوده و از قضا به نظرم تجربهای به شدت لذتبخش ارائه میدهد چرا که این قسمت تنها تجربهای در این DLC است که به راستی رویکرد کلی گیمپلی بازی اصلی را تغییر داده و آن را به طور کلی متمرکز بر اکشن میکند.
طی این اپیزود شما به یک Shotgun و یک Rifle دسترسی دارید و از آن جایی که این تجربه بیش از هر چیزی بر تعداد بالای دشمنان همزمان تمرکز دارد سرعت گانپلی به شکل قابل توجهی افزایش یافته است به طوری که شما میتوانید به صورت اتوماتیک با Shotgun پمپی که در دست Rose است استفاده کنید.
همچنین مهمات نیز به فراوانی در طول این تجربه یافت میشوند و در واقع میتوان گفت افزایش سرعت و تعداد دشمنان به نسبت بازی پایه بزرگترین تغییر گیمپلی محور این اپیزود است. به لطف این تغییر گیمپلی بازی در کنار سریعتر بودن بسیار خونینتر نیز هست به طوری که به طور دائمی در حال مشاهدهی اجزای مختلف بدن دشمنانتان هستید که به اطراف پرتاب میشوند. تغییر هدفمند این اپیزود از Night Springs به منظور ارائهی تجربهای اکشن محورتر باعث میشود تا حد زیادی احساس تمایز آن را با بازی اصلی احساس کنید اما متاسفانه این مسئله برای اپیزود دوم صدق نمیکند.
در بین سه اپیزود موجود در این DLC به نظر من ضعیفترین آنها North Star بود، حقیقتا زمانی که در تریلر این DLC شخصیت Jesse را مشاهده کردم بسیار هیجان زده شدم چرا که مسلما انتظار داشتم برخی از خصوصیات اختصاصی این کاراکتر از Control به این DLC راه پیدا کند اما متاسفانه این چنین نیست.
طی این قسمت Jesse نه تنها از قدرتهای خود برخوردار نیست بلکه سازندگان حتی سعی نکردند اسلحهی متمایز و نمادین او را به این تجربه اضافه کنند و این دقیقا یکی از بزرگترین مشکلات این DLC است! به طور کلی هیچ یک از این اپیزودها اسلحهی تازه یا متمایزی نسبت به بازی اصلی اضافه نمیکنند که بسیار دلسرد کنندست.
همچنین قسمت دوم بر خلاف قسمت قبلی مجددا روی ابعاد ترس بازی اصلی و بازگرداندن المان نور تمرکز میکند اما فراموش میکند که رویکرد خود را نسبت به مهمات نیز بازگرداند. در حالی که تجربهی اثر پایه نیز لزوما المانهای بقا را به شکل هاردکور و دشوار به تصویر نمیکشد اما همچنان به کلی آن را رها نمیکند.
طی اپیزود دوم شما تنها از یک Pistol برخوردار هستید که نه تنها تنوع مناسبی محسوب نمیشود بلکه موجب تعدد مهمات نیز میگردد به طوری که شخصا تا پایان این قسمت، بیش از ۴۰۰ عدد گلولهی Pistol در اختیار داشتم! این تعداد گلوله حتی از میزان مهمات مورد نیاز برای تخلیهی محیط از دشمنان نیز بیشتر است و این DLC حتی به شما اجازهی انتخاب درجهی سختی به منظور بالانس کردن این مورد را نیز نمیدهد!
از طرف دیگر المان نور و تاثیر آن روی دشمنان سایه مانند بازی اصلی همیشه یکی از ابعاد حیاتی بقا محسوب میشدند و نیازمند استفادهی منطقی از چراغقوه و باطریهای آن بودند اما حالا در این DLC این مسئله نیز به کلی کنار گذاشته شده است چرا که با کمی گشت زدن در محیط شما میتوانید به دهها باطری چراغ قوه دست یابید. همین مسئله نه تنها به کلی المان بقا را در این تجربه میکشد بلکه حتی میزان تاثیرگذاری محرکهای ترس را نیز کاهش میدهد.
اما اگر از این مسئله عبور کنیم به بخش اساسی و هستهای اپیزود دوم خواهیم رسید و آن هم پازلهای آن است؛ همانطور که اشاره کردم North Star نسبت به قسمت قبلی رویکردی متفاوت و نزدیک به بازی اصلی پیشه با این تفاوت که تمرکز و محرک اصلی پیشروی در این قسمت حل پازلهایی است که در Coffee World پخش شدهاند. برخی از این پازلها ساده بوده در حالی که برخی دیگر نیازمند کمی فکر و گشتوگذار در محیط هستند و به طور کلی میتوان گفت با توجه به مقیاس این اپیزود پازلها به شکلی بسیار مطلوب در آن پیادهسازی شده و در واقع بخشی از یکپارچگی روند تجربه هستند.
در نهایت بد نیست درباره اپیزود سوم یعنی Time Breaker صحبت کنیم؛ این اپیزود نیز شرایطی همچون North Star دارد به طوری که لزوما هیچ المان یا امکانات تازهای در ابعاد مکانیکال گیمپلی پایه اضافه نمیکند اما خصوصیتی که این قسمت را از قسمتهای قبلی جدا میکند آن است که کلیت تجربهی Time Breaker در خدمت روایت آن است.
در واقع میتوان گفت این سناریو به کلی حول محور ایدهی تغییرات محیطی بازی پایه بنا شده است و به طور کلی از سکانسهای مبارزات کمتری هم برخوردار است. با این وجود بیشترین تنوع کلی روند گیمپلی هم در همین قسمت بوده و دلیل آن تغییرات نحوهی ارائهی کلی آن و در راستای آن نحوهی تعامل شما با گیمپلی است.
Time Breaker را میتوان یک تجربهی تعاملی روایت محور عالی دانست که زیر پرچم همین روایت تنوع و تمایز گیمپلی خود را به تصویر میکشد به طور مستقیم این بخش از Night Springs را به برترین بخش تجربهی آن چه در ابعاد تعاملی و چه در ابعاد روایی تبدیل میکند. با این وجود به عنوان یک پکیج کلی، Night Springs تلاش چندانی برای ارتقای هستهی تجربهی پایه انجام نداده و در بسیاری از بخشهای گیمپلیاش صرفا به تکرار بازی پایه میپردازد که تا حدی ناامید کننده ظاهر میشود.
بازگشت به Bright Falls
در دپارتمان طراحی محیط متاسفانه Night Springs هیچگونه نوآوری و محتوای تازهای ارائه نمیدهد و شاید به جرات بتوان گفت بزرگترین مشکل این محتوا به عنوان یک گسترشدهنده استفادهی تمام و کمال از Assetهای بازی اصلی و عدم خلق محیطها و بخشهای تازه است. در بین سه اپیزود موجود در این بستهی الحاقی تنها قسمتی که یک یا دو محیط متمایز و تازه در خود جای داده، Time Breaker است هر چند که این محیطها نیز بسیار جزئی و کوچک هستند.
تنها تفاوتی که بین محیطهای این DLC با بازی پایه وجود دارد استفاده از پالتهای رنگی متفاوت است و در حالی که همچنان این محیطها پر جزئیات و بعضا زیبا جلوه میکنند اما تکرار کامل آنها در اکثریت زمان تجربهی Night Springs به راستی ناامید کننده است و زمانی که آن را در کنار عدم وجود مکانیزمها و اسلحههای جدید قرار میدهیم.
با این وجود همچنان سعی شده است به نسبت تم کلی هر یک از قسمتها، فضاسازی و اتمسفر نیز به طور کامل با آنها همسو باشد و در اینجاست که پالتهای رنگی تازه و نورپردازی متمایز در هر محیط آشنا وارد عمل میشوند.
ناامید کنندهترین اپیزود در این زمینه مجددا North Star بود چرا که انتظار میرفت در راستای بهرهگیری از Jesse محیطی متمایز نیز برای او تعبیه شود اما متاسفانه بخشی از محیط Coffee World مجددا در این قسمت به کار گرفته شده است بدون آنکه حتی پیچشهای متمایز و تاثیرگذاری در Layout کلی آن ایجاد شود. همچنین در این تجربه نه تنها دشمنانی با تواناییهای جدید معرفی نمیشوند بلکه حتی طراحیهای ظاهری آنها نیز تمایز خاصی با بازی اصلی ندارند.
اما در سوی دیگر Night Springs همچنان برخی از بزرگترین خصوصیات کیفی بازی پایه را در خود جای داده و آن هم صداگذاری و صداپیشگیهای فوقالعاده در کنار موسیقی اختصاصی برای Night Springs محسوب میشود. صداگذاری کلی بازی از جمله صداهای محیط محور همچنان همچون اثر اصلی عالی پیادهسازی شدند، صداپیشگان نیز کار خود را به منظور بازتاب کاراکترشان در سناریوهای تعبیه شده مثالزدنی انجام میدهند و کمک بهسزایی به روند روایی و غوطهور کنندگی آن میکنند.
اگر بازی پایه را تجربه کرده باشید میدانیم که Alan Wake 2 مملو از موسیقیهای متعدد بر پایهی داستان و اتفاقات آن بود، حال در Night Springs نیز ما شاهد یک موسیقی تازه و اختصاصی برای این بستهی الحاقی هستیم که به خوبی هویت کلی این DLC را از تجربهی اصلی متفاوت جلوه میدهد و کمی حس و حال یک سریال تلویزیونی به آن میدهد که در پایان هر اپیزود با موسیقی نمادین آن به پایان میرسد.
Alan Wake 2: Night Springs
بستهالحاقی Night Springs سعی دارد تا حد زیادی خود را نسبت به بازی اصلی متمایز جلوه دهد و در مبحث روایی و اتمسفر کلی کاملا موفق ظاهر میشود. هر یک از سه قسمت حاضر در Night Springs به نوبهی خود لحن، موضوع و حتی مفاهیم خاص خود را به تصویر کشیده و از موسیقی، صداگذاری و پالتهای رنگی متفاوت به عنوان مکمل استفاده میکنند که در نهایت درست همچون بازی اصلی، بخش روایی را به بزرگترین خصوصیت مثبت این تجربه تبدیل خواهند کرد. اما از طرف دیگر، به عنوان یک «گسترشدهنده» متاسفانه در ابعاد گیمپلی و طراحی محیط شاهد «گسترش» و بسط قابل توجهای نیستیم چرا که به شکل عجیبی سازندگان مجددا از ۹۵ درصد محیطهای بازی پایه استفاده کردهاند و حتی با وجود پتانسیل بالای این بستهالحاقی، حتی اسلحه و یا مکانیزمهای تازهای را به هستهی گیمپلی معرفی نمیکنند.
نکات مثبت:
- روایت داستانهایی متمایز و جذاب در قالب سه قسمت مختلف
- پایهریزی مفاهیم جهانهای موازی و تعریف اتصالات بسیار مهم با دیگر آثار Remedy
- نحوهی ارائه(Presentation) بسیار جذاب و متمایز مخصوصا در اپیزود سوم
- صداگذاری و صداپیشگی عالی
- اضافه شدن یک موسیقی تازه و هم راستا با روایات Night Springs
- استفادهی مناسب از پالتهای رنگی در راستای همسو شدن اتمسفر با تم کلی هر اپیزود
- وجود پازلهای جالب و متناسب با روایت در اپیزود دوم
نکات منفی:
- استفادهی بیش از حد از محیطهای بازی پایه و عدم وجود محیطهای جدید گسترده
- عدم اضافه شدن اسلحهها و یا مکانیزمهای تازه به گیمپلی با وجود پتانسیل بالا مخصوصا در اپیزود دوم
- حذف محدودیتهای بقا در North Star با وجود تمرکز روی ترس که موجب ایجاد تناقض میشود
- هیچگونه دشمن جدیدی در ابعاد مکانیکال در این DLC معرفی نمیشود
- نبود امکان انتخاب درجه سختی
۷.۹
این DLC روی PC تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- تریلر معرفی بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، روی کانال پلی استیشن بیش از ۲۳ هزار دیسلایک دریافت کرده است
- اولین اطلاعات از بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic: The Heretic Prophet، منتشر شد
- Astro Bot بهترین بازی سال شد؛ فهرست کامل برندگان The Game Awards 2024
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- ناتی داگ از بازی جدید خود به نام Intergalactic: The Heretic Prophet رونمایی کرد
- نکات مخفی تریلر بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، که شاید متوجه آنها نشده باشید
- گپفا ۲۵؛ تریلرهای مورد علاقه شما از مراسم The Game Awards 2024
- منبع داخلی: دوران عناوین انحصاری ایکس باکس به پایان رسیده است
- رسمی: سونی تایید کرد که قصد دارد شرکت مادر FromSoftware را خریداری کند
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
نظرات
مثل نسخه اول عالیه
و خیلی خوبه که شخصیت های جدیده این دی ال سی واقعا در حد شخصیت اصلی بودن بودن
در کل یه شاهکار
دی ال سی خیلی خوبی بود ولی خوب what if بودش ولی خیلی خوب روش کار شده بود شدید منتظر دی ال سی دومم مطمئنم میترکونه
شاید حرفم رو بعضیا قبول نکنن ولی تایم بریکر همون جک جویس سری کوانتوم بریک هست و حتی اسمش هم اشاره مستقیم به جک و درهم ریختن زمان در کوانتوم بریک داره که بخاطر اینکه سری کوانتوم متعلق به رمدی نیست نتونستن اسم واقعیش رو بیارن
دقیقا
حتی مارتین هچ کوآنتوم بریک هم یجورایی همون Mr.Door هست، اینم بخاطر اینکه آیپی دست خودشون نبوده اسمشو عوض کردن و اسمشون هم بهم ربط دارن (hatch: دریچه / Door: در)
و بخاطر این بازیگراشون یکی نیست چون بازیگر مارتین هچ (اسمشو یادم نیست) آخرای عمرش بیمار شد و نمیتونست بازی کنه، برای همین یه نفر دیگه رو اوردن برای نقش وارلین دور
پ.ن: الکس کیسی هم میتونه مکس پین باشه، دیگه شباهتاشون معلومه…
امیدوارم مایکرو و رمدی روی سری دوم کوانتوم هم کار کنن و رسما کانکتش کنن به جهان الن ویک(و کنترل که لازم به گفتن نیست) که یک اتفاق بزرگ رو رقم بزنه و دیگه ته هیجانه
نمی دونم چرا با بازی های رمدی بدجوری حال می کنم
و نمی دونم چرا اینقدر کم لطفی می شه بهشون بخصوص تو بخش فروش
منم امیدوارم…
متاسفانه بازی اول اصلا به حقش نرسید و متاش هم خیلی پایین شد، در حالی که واقعا بازی خوبی بود
امیدوارم اگه نسخه ی دومی در کاره خیلی بهتر از این بشه
از نظر داستانی خیلی ایده خوبیه ، ولی بدیش از نظر تجاری اینه که حق مالکیت وقتی برای بخشی از داستان ، دست یه توسعه دهنده یا ناشر دیگه باشه ، مجبور میشی خیلی عمیق ارتباط ایجاد نکنی ، چرا ؟ چون فرض کن داستانو تا حدی پیش ببری که به عناوین کمپانی همکار وابسطه بشی ، بعدش ممکنه فشار هایی اعمال کنن و درخواست هایی کنن و وقتی شرکت ها توی این مسائل به مشکل در شراکت بخورن ، مجبورن کانتنت ها رو دوباره جدا کنن . اگه وابستگی عمیق باشه اسیب به محتوی در حدی میشه که ممکنه هیچوقت جبران نشه و پروسه داستانی کلا متوقف بشه . اگه عمیق نباشه باز میشه ردش کرد . این نظر من بود دوست دارم بدونم آیا راهی هست که این مشکلات پیش نیاد و مثلا رمدی با مایکرو و یا راکستار بتونه خود جک جویس و مکس پینو برگردونه ؟
تکنیکالی امکانش هست که کوانتوم بریک ۲ داشته باشیم یا اون هم کانکت بشه به رمدی یونیورس، اما نه با وجود مایکروسافت…رمدی با مایکروسافت دو بازی رو قرارداد انحصاری بست اما نتیجه ای نگرفت…. البته الن ویک موفق بود ولی بنابه هر دلیلی برگشت به خود رمدی…. کوآنتوم هم همینه.. اگر مایکروسافت واقعا دنبال اون بازی و ipش بود راحت ترین کار این بود که یه ریمستر از اون بازی برای نسل ۹ بیاد، که هم آپتمایز بشه و هم اون مشکلات ابتدایی بازی رفع و رجوع بشه اما همچین کاری رو نمی کنه، اینکه حق ساخت کوآنتوم بریک بیاد دست رمدی داستانش جداست اما به این زودی فکر نکنم چون اونطور که متوجه شدم رمدی طبق اون قراردادی که داشتن ip کوآنتوم رو تماما داد به مایکروسافت و انگار الن ویک رو پس گرفت البته اونم بعد از گذشت ۱۰ سال.
کارگردانی و روایت توی الن ویک ۲ حرف اول رو میزنه .معرکست تو این موضوع
بیشتر مشکلاتش همون مشکلاتیه ک تقریبا همه DLC ها دارن: عدم وجود نوآوری و تنوع و در عوض استفاده و وام گرفتن موارد مختلف از نسخه اصلی
واقعا ی DLC در وهله اول ب این دو مورد، یعنی نوآوری و تنوع نیاز داره، کاش سازنده ها ب این دو مورد بیشتر توجه کنن تو ساخت DLC ها
من نسخه یکش رو تموم کردم . اینم نصب کردم اولاشو بازی کردم ولی شاید باورتون نشه اصلا دست و دلم نرفت به بازی کردنش ینی یجورایی منو نمیکشید سمت خودش😑
اکشنش رو حس میکنم خیلی کمتر کردن و بیشتر روی معمایی کردن و پرونده حل کردنو فضاسازی تمرکز کردن
سلام شروع بازی و روایت ابتدایی کمی کنده شاید باشه
ولی کم کم پیش می ری دست نوشته ها ، معماها ،رادیو ، تلویزیون و… کاری می کنن که درگیر داستان بشی ، بازی کاملا روایت مرموزی داره و تو رو دنبال خودش می کشه
به نظرم باید به بازی فرصت بدی تا خودش رو خوب بهت معرفی کنه
ممنونم از جوابت سعی میکنم با دید مثبت شروعش کنم اینبار♥️♥️♥️
بازی های رمدی کلا اینطوریان
اولاش حال نمیکنی، ولی وقتی زمان میدی به شاهکار بودنش پی میبری، این روند برای من توی کنترل اتفاق افتاد
پیشنهاد میکنم به الن ویک ۲ هم فرصت بدی، وقتی بازی به الن ویک، مکان تاریک و invitation میرسه از بازی لذت میبری
منم حس میکنم قسمت مقدمش رو زیادی کش دادن
در هر حال ممنونم ازت حتما دوباره میرم سراغش😎
اه یه لحظه جسی رو از کنترل دیدم حسابی ذوق کردم
ولی اینطور که شما گفتید ذوقم کور شد
در کل دی ال سی بدی نیست
از چیزی که انتظار داشتم ضعیف تر عمل کرده…
امیدوارم DLCی که آخر سال میلادی میاد خیلی بهتر باشه
به نظرم خیلی بی خودی سخت گرفتین بهش
برای یه DLC خیلی خوب بود, به هر حال بازی, بسیار متاسفانه فروش خوبی نداره که باعث اینا میشه.
درود وقت بخیر
نمرهای که به این DLC داده شده دقیقا به معنای «خیلی خوب» هستش و فاصلهی خیلی کمی با «عالی» که نمرهی ۸ باشه داره. فلسفهی انتشار یک DLC گسترش روایی در کنار ارائهی تغییرات معنادار در ابعاد دیگه هستش و طی سه اپیزود Night Springs تنها Time Breaker بود که در درصد خیلی بالاتری موفق به انجام این کار میشد. این مشکلات اگر در هر DLC دیگهای وجود داشت نمرش بعضا حتی پایینتر میشد اما AW2 قبل از هر چیزی یک اثر روایت محوره و از اونجایی که در این زمینه عالی عمل میکنه تا حد زیادی تاثیر این موارد منفی رو کم میکنه اما یک سری مشکلات غیر قابل چشمپوشی هستن. در تصویر دوم بخش گیمپلی به وضوح مشخصه که در سناریوی «وحشت بقای» اپیزود دوم من ۴۸۷ عدد گلوله دارم و باید اشاره کنم این میزان مهمات صرفا در بخش کوچکی از Coffee World بدست میاد. این مسئله به کلی مباحثی مثل Exploration، Management و حتی میزان چالش بازی رو تحت شعاع قرار میده. به طور کلی اگر شما اشکال گرفتن از عدم «گسترش» در ابعاد مکانیکال و طراحی محیط در نقد یک «گسترشدهنده» رو ایراد بیخودی میدونیدکه دیگه جای صحبتی باقی نمیمونه.
سخن شما متین و با ارزش
DLC برای بعضی, نیاز به گسترش های متفاوتی در ابعاد مختلف دارد
ولی به شخصه برای من یک داستان جذاب و افزایش درک مشخصه های نادیده گرفته شده و پیشرفت صعودی نگارش کلی بازی مهمتر و با ارزش هستش
نمره بنده به این سرگمی دیجیتالی ۸.۵
حیف که سر داستان باز مونده و اون پایانی که برای این بازی از سن ۱۰ سالگی منتظرشم به وجود نیومد.
بنظر من کسی که ادعا کند سابقه گیمری دارد
در عین حال در نقدش از بازی Alan Wake 2 (پسرفت بتمام معنا به نسخه شاهکار اول) این را دیده که بهترین بازی در چند سال اخیر بوده کلاهش پس معرکه ست.
یک نوب (در اینجا منظورم تازه وارد) شاید مشکلش این باشه که مدت زمان اندکی ورود کرده و بمرور زمان حرفه ایی میشه
ولی کسی که با گذشت زمان چیزی آموخته که نتیجه ش این شود یعنی از اول خشت یادگیریش کج رفته
البته گیمر و منتقدی پخته بودن فقط به بازی کردن نیست بلکه به داشتن معلومات و درک کلی از همه جهان هستی هم هست . نه فقط دسته و بازی کردن
داداش وقتایی کامنت بذار که نئشه نیستی.
دوست عزیز با معلومات بالاتون از واژه آکادمیک نوب استفاده کردید؟ چون برام جای سواله که چرا با وجود نقد شدید به alan wake 2 که منه نوب یه اثر فوق العاده و بازی برتر سال گذشتهم و تا اینجای سال جدید میدونمش هیچ نکته ودلیلی بر نقد و اشاره به مشکلات و بروز معلومات بالاتون به ما انجام ندادید؟!
جناب amirthful عزیز
شما گیم پلی و فیزیکی خشک بدون چالش
محیط مرده بدون حس ترس
گلوله ها و مهمات بیشمار ندیدی؟
بخدا من موضوع نمی گیرم ولی تعجب میکنم یک فن آلن ویک ۱ چطور نسخه دوم عالی میدونه
نکنه گول شو و نمایش ها و موسیقی خوب برنامه تلویزیونی Night Springs خوردی اون فقط یک قسمت محدود بازی بود
درود.
خیر گول چیزی رو نخوردم…. من که گذری ویدیو های یوتوبو نگاه نمی کنم بعد بیام نظر بدم که، من دوبار بازی رو رفتم و اولین بازی ای بود تو عمرم که روز عرضه خریدمشو تجربه کردم…. حالا که بحث فن الن ویک ۱ بودنه باید بگم بنده ویدیو گیم رو با مکس پین ۱ شناختم و از کودکی که قدرت تشخیص آنچنانی ای نداشتم تا حالا که ۲۲ سال از خدا عمر گرفتم فن ۶ آتیشه رمدی و بازی هاش بودم….چرا؟ چون برعکس چیزی که شما میگید همیشه نوآوری داشتن، خالص و دارک بودن و بازی هاشون معنای پیشرفت بودن… کار نداریم… به آلن ویک ۲ میپردازیم:
نمی دونم الن ویکی که شما تجربه کردید چی بوده ولی این بازی سرشار از حس ترس و مرموز بوده یکی از نکات فوق العادهش حس تعلیقی بوده که به آدم دست میداده…. چطوریی میتونید الن ویک ۱ رو از این بازی ترسناک تر بدونید؟ خود سم لیکم اینو باور نداره…. تو نسخه دوم اومدن و بازی رو سروایول کردن این یعنی مدیریت اسلحه و گلوله…. این یعنی حس ترس بیشتر تو یه بازی ترسناک…. محیط بازی رو مرده میدونید… نمی دونم از چه منظر بررسی میکنید ولی اگه منظورتون مرگ زدهست که این خودش یعنی حس ترس…. برام عجیبه خیلی عجیبه که میگی مهمات بیشمار…. احتمالا بازی رو رو حالت ایزی مد رفتی که مهمات بیشمار دیدی چون تو تک تک باس های بازی مهمات کم میاد…. در نهایت واقعا اگه از ۱۰۰ نفر بپرسی ۱ نفر این ایراداتی که شما گرفتی و مبنا هم نداره رو میگیره و اون یه نفرم خود شمایی.
ولی برای نقد یه بازی باید مجموعه ای از نکات رو در نظر گرفت…. ایراداتون اگر هم با فرض اینکه ایراد بشه دیدشون داشته باشیم…. خیلی کلی هستن… شما فرضا میگی گیم پلی خشک؟؟؟ کجای گیم پلی بد یا خشک بود…. بازی یه حس ترس شوتر به همراه حل پازل و تقابل با تاریکی رو بهتون میده…. با انمی های متنوع و باس فایت و اینا… عملا الن ویک۱ به خاطر سالی که عرضه شد نصف اینم قابلیت نداشت و روون نبود….
فیزیک؟ خب الن ویک ۲ کنترل نیست که فیزیک بیس باشه شما معیار قرارهش بدی ولی در حد خودش عالی بود
میگید محیط مرده!!! بازی حداقل دو محیط کلی داشت، dark place و bright fall که هر کدوم برا خودشون محیط های مختلفی داشتن جدای از اون پارک بود محیط جنگل بود… خیلی خوبم طراحی شدن و حس ترس و بعدش دور شدن از تاریکی رو ارائه کردن… حالا نمی دونم واقعا چطوری الن ویک ۲ رو بد میدونید، خ.ش حال میشم ولی جزئی تر بگید
سلام عزیز
من دیدگاه شما خوندم آنچنان با قاطعیت گفتی من به خودم شک کردم که شاید من تو کابوس آلن گیر کردم یا شما ؟ . خخخخ
از شوخی بگذریم
در اینکه شما شناخت بالایی از گیم و عناوین رمدی داری شکی نیست ولی بنظرتون آیا این علاقه زیاد شما باعث نشده هیچ ضعفی رو ندیدی؟ میدونی که بازی هم زیاد نفروخت یعنی کلا به کام گیمر های جدید و قدیم هم زیاد خوش نیومد حالا این نکته داشته باش
تا با کمی توضیح وقت جنابعالی بگیرم
MAX PYNE 1-2 – ALAN WAKE 1 / DLC این عناوین قدیمی و معروف شاهکار رمدی یادته؟ پاسخ بلی انصافا گیم پلی و گان پلی نرمی تجربه نکردی؟
خوب لازمه به این نکته کمی اشاره کنیم که این شرکت فراز و نشیب هایی داشت مثلا با راک استار قراردادش رو مکس پین خورد بهم یا با ماکروسافت قرار داد بست اینا
که منظورمه رمدی دست خوش تغییراتی شد همانطور که من و شما سن زمان آلن ویک ۱ نداریم حالا بنده ۳۴ سالم شما نمیدونم همینطور افکارمون هم کامل تر شده
حال بریم صحبت بازی
بعد از تحولاتی پس از گذشت چندسال بازی جدیدی به اسم Quantum Break ارائه کرد
خوب کوانتوم بریک یادته کلا گیم پلیش خشک بود هوش مصنوعی چالش نداشت. فقط داستان و کات سین ها بار بازی به دوش میکشیدن آخرش هم بازی متوسطی بود
اما ALAN WAKE 1 فقط طبیعت سرسبزی جنگل و عصر و طلوع صبح BRIGHT FALLS آدم غرق خودش میکرد گیم پلی روان تعقیب و گریز در تاریکی از تسخیر شدگان حتی بازی اینقدر اعتماد بنفس داشت روندن خودرو هم جاهایی داخلش بود یعنی میتونست گشت وگذار و بستر بازی گسترش بده
حالا CONTROL از نقدش میگذریم ولی بازی خوبی بود اما شاهکار نبود
ولی نسخه دوم آلن ویک که پس از ۱۳ سال انتظار کشیدین اومد
جا من ، جا خودت بازی بود که پس از ۱۳ سال این باشه
مگر توی این ۱۳ سال عناوین زیادی بازی نکردی دیدی چقدر گیم در همه زمینه ها پیشرفت کرده
حالا این بازی حتی تو محیط رفتن یک احساس نزدیک به واقعی نمیکردی مثلا LAST OF US دیدی همینطور ساده که بازی کنی احساس جذب شدن به اتمفسفر بازی میکنی
این لعنتی خشک بود مثل کوانتوم بریک
هوش مصنوعی و نبرد های چالشی نداشت
باوا من رو درجه سختی آخر رفتم که دیدم بخدا جای مهماتم نبود چه تو جعبه ذخیره چه کوله پشتی
بالا ۹۰ درصد معماها حل کردم از عروسک ها بگیر تا پیدا کردن آرم علائم فرقه و جعبه هاشون
بعد از اتمام با پرویی گفت با درجه سختی جدید باز برو ! رو نیوگیم پلاس پیش خودم گفتم بابا تو چی داشتی که بار دوم برمت حتی داستانت یک نتیجه خوب نداد
اینقدر Saga Anderson با ALAN پس از اوج کشمکش های داستانی سگا به این نتیجه رسید تو کابوس نیست و آلن هم فهمید باید فداکاری کنه و هیولا تو مغزش گیر بندازه
بنگ! با شلیک تفنگ سگا به سر آلن هیولا کشت. خوب چی شد؟ بلافاصله زنگ زد دخترش با ترس وتردید دید هنوز بوق ممتد تلفن ادامه دارد (یعنی هنوز هیچ دخترش مرده) و آلن هم پس از چند لحظه باز زنده شد .
حالا هر چی بخواد تو DLC هاش بذاره چه فایده بنظرت نسخه دوم از داستان برات راضی کننده بود؟
بنده نسخه دوم با زیرنویس فارسی رفتم یعنی با متوجه شدن روایت داستان خوشم نیومد
ولی آلن ویک ۱ اون زمان بدون زیرنویس فارسی و متوجه نشدن اکثریت دیالوگ ها عاشق داستانش شدم
عاش دریاچه مرموز و دستگاه تحریر برگ رمان آلن شدم این خیلی حرفه تو داستان پردازی
رفیق چشم ها باید شست جور دیگر باید دید
رمدی اون رمدی سابق نیست . هرچند خوش بحال شما که لذت بردی .
موفق باشید
من براتون احترام خاصی قائلم چون در نهایت احترام بحث میکنید که ارزش بالایی داره. اما بعد از حداقل دو کنش و واکنشی که باهم داشتیم و نظر اولیتون یه چیزیو خیلی خوب متوجه شدم(البته برداشت منه و امیدوارم درست نباشه) که شما مشخصا به هر دلیلی از الن ویک ۲ بدت اومده….. ولی الان داری تک تکت پارامتر هایی که ممکنه رو جدا جدا میگی و میگی الن ویک ۲ بد بوده… به طور مثال تو نقد اولیتون صرفا گفتید الن ویک ۲ یه پسرفت به تمام معنا بوده…بعد گفتید ” گیم پلی و فیزیکی خشک بدون چالش
محیط مرده بدون حس ترس
گلوله ها و مهمات بیشمار”
که کلی بود و در نوع خودش جواب دادم…. حالا هم که مثلا کمی جزئی اومدید توضیح بدید پای داستانو کشیدید وسط… اگه من به نظرتون دارم تعصبی طرفداری می کنم شما چگونه به این بازی نقد (در نوع خودش دیگه هیتِ افراطی) میکنید.
این اصلا برای من جای سوال داره که چطوری با چه عینکی دارید الن ویک ۲ رو میبینید که اصلا همهی حرفاتون درست ولی راجع بهش میگید “پسرفت بتمام معنا”؟ من ازتون سوال میپرسم؟ بازی بزرگتر نشد؟ گیم پلی و گان پلی بهتری رو ارائه نکرد؟ گرافیک بهتری رو نداشت؟ ترسناک تر نبود؟ اگه جوابتون نهعه که دیگه هیچی برای گفتن ندارم(البته اینم بگم چچیز عجیبی نیست الن ویک ۲ از یک در این بخش ها بهتر باشه، این دقیقا معنای پیشرفته و من الن ویک ۱ که در دوران خودش شاخی بوده رو زیر سوال نمی برم، الن ویک۲ در فاکتور های زیادی از بازی های هم ژانر خودش بهتره)و شما رو با تنفر نسبت به رمدی و الن ویک ۲ که نمی دونم دلیلش چیه که چشماتونو به روش می بندید تنها می ذارم. ولی قبول دارم که داستان در انتها کمی لَنگ میشه ولی اتفاقا شاهکار رمدی بوده برای نیوگیم پلاس و در عین حال ادامهی دنیایی که به هم مرتبطه، بین کنترل و الن ویک فعلا ولی حضور الکس کیس مکس پین و تیم بریکر جک جویس رو نمایندگی میکنه که اینجا جاش نیست بهتون کل داستان و رمدی ورس رو شرح بدم…
در نهایت بهتون پیشنهاد میکنم نگاهی به دیسلایک های نظر اولتون بندزید که ۱۷ نفر باهاتون مخالف بودن و تو اون لیست منی که این همه باهم سر این موضوع بحث کردیم و هم کلام شدیم هم بینشون نیستم این نشون میده که به نظرم شما نقد غیر منصفانه ای به الن ویک ۲ داشتید، سپاس، اگه باعث دلخوریتون هم شدم با توجه به اینکه از من بزرگتر هستید پوزش می خوام.
به شدت منتظرم ریمستر نسخه اول رو بازی کنم. که بعدش بتونم اینو بازی کنم با دی ال سیش
داداش نسخه اول ریمستر شده، زمانی که ps5 عرضه شد نسخه اول رو ریمستر کردن
میدونم. فعلا نمیتونم منتظرم نسخه ریمستر رو بازی کنم که بعدش دو رو بازی کنم
چقدر بدخواه رمدی داریم اینجا😂 حتی به کامنت های بی اهمیتی که گذاشته شده بازم دیسلایک خورده😂 آلن ویک ۲ مثل اینکه خیلی هارو سوزونده
چقدر این الن ویک الن ویکه
پ.ن : کسایی که نسخه اول رو بازی کرده باشن میفهمن