نقد و بررسی God of War Ragnarok: Valhalla
طی این مطلب به بررسی بستهالحاقی تازه و رایگان عنوان God of War Ragnarok خواهیم پرداخت تا ببینیم چطور توانسته است المانهای روگ لایک را به این اثر تعمیم دهد.
پس از انتشار عنوان God of War Ragnarok در سال ۲۰۲۲، تمامی طرفداران منتظر بستهالحاقی این عنوان بودند و چندی پیش، طی مراسم Game Awards 2023، سرانجام از این DLC رونمایی شد و طی یک حرکت بسیار پسندیده سازندگان این بستهالحاقی را به صورت کاملا رایگان در اختیار تمام مخاطبان قرار دادند. این DLC یک تجربهی روگ لایک را در دل ساختار این اثر تعبیه میکند و به طور همزمان با روایت خود به تلاش Kratos برای عبور از کلنجارهای درونی او میپردازد.
در ادامه قصد داریم به بررسی بستهی الحاقی Valhalla پرداخته و ببینیم که آیا در ارائهی یک تجربهی روگ لایک جذاب در یک بازی God of War موفق عمل میکند یا خیر؟
سایههای گذشته و اشباح امروز
همانطور که احتمالا میدانید داستان Valhalla پس از جریانات بازی اصلی رخ میدهد، زمانی که Kratos دعوتنامهای بینام و نشان دریافت میکند که در آن موقعیت والهالا، مکانی برای تسلط یافتن وجودیت خود که تنها افراد معدودی از مکان آن با خبر هستند اعلام شده است و از Kratos دعوت شده تا به آن جا برود. از همین رو، او و Mimir راهی این مکان عجیب میشوند تا بفهمند چه کسی و با چه قصدی آنها را به والهالا فراخوانده است.
زمانی که به ساحل این محل میرسند، ناگهان تمامی زرهها و اسلحههای Kratos به حالت ابتدایی خود بازگشته و در واقع همه چیز به حالت خام خود باز میگردد و حال آنها باید به والهالا ورود کنند و دریابند که دقیقا چه چیزی پشت درهای آن انتظارشان را میکشد. زمانی که وارد والهالا میشوند Kratos به سرعت در مییابد که محیط والهالا به طور مستقیم از ذهن و خاطرات او تغذیه کرده و تمامی محیطهایی که در آن قدم میگذارند دقیقا برگرفته از خاطرات و یا دورهای از زندگی اوست. در این بین Kratos در حال کلنجار رفتن با درخواستی است که Freya از او کرده بود و آن هم جایگزینی با Tyr به عنوان خدای جنگ بود.
او در این روند با محیطهایی از یونان روبهرو میشود که یادآور خاطرات نه چندان خوشایندی برای او بوده و حتی در این بین چهرههای آشنایی را ملاقات میکند که هرگز تصور نمیکرد دوباره با آنها روبهرو شود. با پیشروی هر چه بیشتر Kratos در والهالا، بیشتر مشخص میشود که این محیط در حال به چالش کشیدن او برای رویارویی با ارواحی است که قرنها پیش آنها را به زور درون خودش دفن کرده بود و حالا آنها بازگشتهاند تا او را تسخیر کنند. اما در نهایت زمانی که Kratos در این محیط کشته میشود، مستقیما به ساحل والهالا باز میگردد و در اینجا Freya ،Sigurn و همراهانشان را ملاقات میکند که برای یافتن او به والهالا آمدهاند.
با وجود عدم اطمینان Freya به ایدهی بازگشت به والهالا، Kratos با پافشاری بر این مسئله که باید دلیل دعوتش به آنجا را متوجه شود، تصمیم به بازگشت به دل والها میگیرد اما حالا والکریها نیز آن جا هستند تا پیش از هر بار ورودش به این دنیا، او را راهنمایی کرده و یاری دهند. فکر میکنم صحبت از جزئیات داستان کافی باشد؛ Valhalla و روایت آن قطعا تجربهای خواهد بود که بسیاری از طرفداران قدیمی فرنچایز فارغ از آن که چه دیدگاهی نسبت به داستان بازی اصلی دارند از آن لذت خواهند برد.
شخصا در حالی که از God of War Ragnarok به عنوان یک تجربهی لذتبخش یاد میکنم، اما مشکلات مختلفی با داستان آن داشتم که عوامل مختلفی از جمله Atreus و مشکلات تعلیق در آن دخیل هستند اما شخصا اعتقاد دارم Valhalla در مقیاس بسیار کوچکتر اما با روایتی بسیار هدفمندتر ارائه شده، به طوری که بسیاری از اشاراتی که طی این تجربه به بازیهای گذشته وجود دارند، صرفا برای برانگیخته کردن حس نوستالژی نیستند و به راستی هدفی مشخص و مهم را در راستای مبارزات درونی Kratos دنبال میکنند.
شاید دقت نکرده باشید، اما این بستهی الحاقی اولین تجربهی انفرادی ما در نقش Kratos پس از نسخهی سوم و پایان دوران پیشین مجموعه محسوب میشود و از آن جایی که دیگر نیازی نیست بخشی از ظرفیتهای روایی به Atreus اختصاص داده شود، حالا شاهد یک روایت بسیار متمرکزتر برای کاراکتر Kratos هستیم که گاها حتی برای من حس و حال سه گانهی این مجموعه را به خود میگیرند و از آن جایی که بیشتر به آن دوران از مجموعه سوق پیدا میکنم، این به کارگیری المانهای گذشته برای مطرح کردن ایدهای برای آیندهی این کاراکتر بسیار جذاب بود.
Valhalla در مبحث داستانی پایهگذار ایدههایی است که باید منتظر ماند و دید چطور در نسخههای آیندهی مجموعه به کار گرفته میشوند اما در نهایت در قالب یک DLC روگلایک، روایت آن به شدت گیرا و جذاب بود و دائما من را برای بازگشت به دل والهالا و پیشروی در آن تشویق میکرد. داستان ارائه شده در این بسته الحاقی بسیار شخصیتر از چیزی است که طی دو نسخهی اخیر و حتی در تاریخ فرنچایز ارائه شده است و به مسائلی میپردازد که آن طور که باید و شاید به دلیل مقیاس بزرگ روایی داستانهای اصلی به آنها پرداخته نشده است.
در نهایت، میزان تمرکز بر ارائهی یک روایت منسجم در این بستهی الحاقی، با توجه به رایگان بودن و هدف کلی آن، کاملا برخلاف انتظاری بود که در ابتدا داشتم. هنگام معرفی این DLC با خودم گفتم احتمالا یک خط داستانی کلی برای توجیه حضور در والهالا پایهگذاری شده و لزوما تمرکز خاصی بر آن نخواهد شد، اما پس از تجربهی آن باید بگویم به راستی از میزان توجه و ظرافتی که در این بخش به خرج داده شده، شگفت زده شدم. روایت بازی به خوبی بر روند گیمپلی منطبق است و خود یک عامل تشدید جذابیت آن محسوب میشود و میتوانم بگویم پیروزی در نبردها و پیشروی در داستان خود یکی از پاداشهای این تجربهی روگ لایک بود.
مرگ تنها بخشی از روند کار است!
و اما به بخش اصلی این بستهی الحاقی میرسیم و آن هم گیمپلی و المانهای روگ لایک است؛ حقیقتا در ابتدا زمانی که اعلام شد این محتوای اضافه قرار است یک تجربهی روگ لایک ارائه دهد و از آن جایی که با یک بازی سینماتیک طرف هستیم که سیستم مبارزات آن لزوما انعطافپذیری بسیار بالایی ندارد، کمی نگران شدم، اما در نهایت میتوانم با قاطعیت بگویم تجربهای سرگرمکننده در دل این محتوا نهفته است که میتواند ساعتها شما را درگیر خود کند.
همانطور که در بخش قبلی اشاره کردم، شما در Valhalla درست همچون یک عنوان روگ لایک پس از مرگ به ابتدای کار بازگشته و هر آن چیزی که در دور یا به اصطلاح Run قبلی خود به دست آوردید را از دست میدهد. پیش از ورود به محیط والهالا، بازی برخی امکانات را در قالب لوحهایی به شما ارائه میدهد که با تعامل با آنها میتوانید به منوهای مختلف برای ارتقا و یا خرید دسترسی پیدا کنید. در ساحل والهالا، شما به لوحهایی تحت نامهای Tablet of Reflection و Tablet of Influence دسترسی پیدا میکنید که هر کدام کاربردهای اختصاصی خود را دارند.
Tablet of Reflection به شما اجازه میدهد که استحکام و قدرت Kratos از جمله Health یا Strength را ارتقا دهید که با استفاده از واحد پولی Fleeting Echos امکان پذیر خواهد بود؛ لازم به ذکر است که این ارتقاها دائمی بوده و در صورت مرگ طی یک دور ورود به والهالا ریست نمیشوند. در کنار این لوح، Tablet of Influence قرار میگیرد که به ارتقای Runicها و همچنین برخی ارتقاهای مهمات محور تعلق دارد و از Spirit Seals در راستای پرداخت برای این ارتقاها بهره میگیرد.
به عنوان مثال، شما از طریق منوی Offerings در این لوح میتوانید ارتقاهای مختلفی برای Runicها خریداری کنید، به طوری که برخی از این ارتقاها شانس شما برای دریافت Runicهای لول بالاتر طی روند بازی در والهالا را فراهم میآورند، برخی ارتقاهای دیگر نیز عبارتند از افزایش تعدد لوحهایی که درون طبقات والهالا به آنها دسترسی خواهید داشت که در ادامه بیشتر درباره آنها توضیح خواهیم داد.
علاوه بر این موارد، والهالا به شما اجازه میدهد پیش از شروع دور جدید، نوع Spartan Rage، Relic و همچنین نوع Shield خود را انتخاب کنید. همچنین پس از هر دور، بازی برای شما چالشی را مطرح میکند که در راستای انجام آن باید Spartan Rage و Shield مشخص شده توسط بازی را برای دور بعدی خود انتخاب کنید و در صورت به پایان رساندن آن دور، میتوانید پاداش آن چالش را دریافت کنید. تمام این توصیفات برای بخش آمادهسازی برای ورود به این محیط بود اما بخش حیاتی شخصیسازی تواناییهای Kratos درون والهالا اتفاق میافتد.
در همان ابتدای ورود به والهالا، پس از مبارزه با دشمنان بخش ابتدایی، با دو صندوقچه مواجه میشوید که در هر دور متفاوت خواهند بود و محتوای متفاوتی نیز ارائه میدهند؛ لازم به ذکر است که تمامی این صندوقچهها دارای نمادهای اختصاصی هستند که نشان دهندهی محتوای آن است. به عنوان مثال، برخی از این صندوقچهها چندین انتخاب را برای ارتقا تواناییها یا به اصطلاح Stat به شما ارائه میدهند، برخی دیگر به شما اجازه میدهند با توجه به استراتژی خود قابلیتهای Runic اسلحهها را انتخاب کنید و برخی دیگر به ارتقای اسلحههای شما و الصاق تواناییهای جدید به آنها اختصاص داده شدهاند.
همانطور که کمی بالاتر اشاره کردم، شما در طول زمانی که درون والهالا هستید، به برخی لوحها به نام Tablet of Endeavor دسترسی پیدا خواهید کرد که تماما محدود به روند آن دور از تجربه والهالا بوده و خریدهای شما در آن دائمی نیست. این دسته از لوحها به شما اجازهی ارتقای Runicهایی که در طول آن دور پیدا کردید را داده و همچنین این امکان را فراهم میآورد که حد مشخصی از میزان سلامتی و یا Rage خود را بازیابی کنید، اما این همچنان تمام چیزی نیست که Valhalla برای شخصیسازی و به خدمت در آوردن هر دور از تجربهی آن به شما ارائه میدهد!
والهالا به محیطهای هاب متعددی در قالب Sanctuary تقسیم میشود که در واقع همان محیطهای برگرفته از خاطرات Kratos هستند و شما از طریق آنها توانایی ورود به درهایی را دارید که با همان نمادهای صندوقچهها نشانهگذاری شدند و در واقع نشانگر پاداشی هستند که پشت چالش آن درب نهفته است، شما میتوانید با توجه به نیاز، استراتژی و Build کلی خود، انتخاب کنید که کدام صندوقچه میتواند در راستای اهداف شما برای آن دور موثرتر باشد. شما با پیشروی در این درها و در نهایت شکست دشمن منتخب والهالا، میتوانید به طبقات بالاتر آن وارد شوید.
همچنین لازم به ذکر است که هر یک از این مناطق دارای برخی بخشهای غیر قابل دسترسی هستند که با استفاده از کلیدهای خاصی که قبل از شروع هر دور امکان خرید آنها را دارید، قابل باز کردن هستند و هر کدام راه را برای دسترسی به صندوقچه یا آیتمی خاص باز میکنند. این رویکرد میتواند به قدرتمندتر شدن شما در طول هر دور کمک شایانی کنند. اما حالا که اکثریت موارد مهم در این تجربه را شرح دادیم، بد نیست کمی به عصارهی این تجربه بپردازیم و ببینیم همهی این مکانیزمها چطور در کنار یکدیگر عمل میکنند.
شاید تا همین الان نیز متوجه شده باشید که Valhalla لزوما به عنوان یک تجربهی روگ لایک کار خاص و یا متفاوتی انجام نمیدهد و تا حد زیادی به خصوصیات ساختاری استاندارد ژانر پایبند میماند اما این مسئله اصلا بدان معنا نیست که تجربهای که ارائه میدهد سطحی و یا غیر درگیرکننده است.
حقیقتا در یک ساعت ابتدایی تجربهی این DLC، کمی احساس میکردم که به سرعت این روند تکراری خواهد شد و عمق مناسبی برای این مود وجود ندارد، اما با پیشروی بیشتر، آنلاک کردن المانهای تازه و همچنین آشنایی با ساز و کار و رویکرد God of War به این تجربهی روگلایک، آرام آرام روشهای به خدمتگیری این روند و مکانیزمهای آن نیز برایم روشنتر شد.
برخلاف چیزی که تصور میکردم، این DLC در قالب آن ساز و کار مبارزات سنگین توانسته بود با ارائهی انتخابها و چالشهای متعادل و تاثیرگذار، روندی را خلق کند که به خوبی بر بعد آزمون و خطای این ژانر پایبند بوده و همچنین مرا وادار میکرد که دائما به انتخابهای پیش رویم فکر کرده و با توجه به موقعیت، قابلیتها و تمرکزم روی تواناییهای Kratos (قدرت، مقاومت، استحکام و …) تصمیمگیری کنم و اضافه شدن این پروسه به گیمپلی، درست همچون بسیاری از عناوین این ژانر، بخش گستردهای از وزن این تجربه و ارزش تکرار آن را حمل میکند.
به عنوان مثال، یک دور جدید را با یک Spartan Rage، Shield و Relic خاص آغاز کرده و تصمیم میگیرم روی Blades of Choas به عنوان اسلحهی اصلیام تمرکز کنم؛ بنابراین، در طول تجربه، تمام تمرکزم را روی ارتقای این اسلحه و همچنین انتخاب خصوصیات همراستا با آن میکنم اما پس از چند سناریوی مبارزه متوجه میشوم که این Build بازدهی مناسبی ندارد بنابراین در ادامه سعی میکنم تمرکزم را تغییر داده و راه متفاوتی پیش بگیرم.
والهالا به طور دائمی از شما تصمیمگیری و بهینهسازی لحظهای میطلبد و در صورت بیاعتنایی به آن، ممکن است به آخرین نقطهی یک دور برسید اما به دلیل تناقض در رویکرد خود در آن دور شکست بخورید و به ابتدای کار برگردید، اما همین مسئله یک تجربه است که در دل خود درسهایی دارد که اگر به خوبی آنها را بررسی و به بهبود و برطرف کردن ضعفها و تناقضات بپردازید، متوجه میشوید والهالا نیز به این کار شما پاداش میدهد.
از همین رو، زمانی که در یک دور شکست میخوردم، با وجود سرخوردگی، هیجان آن را داشتم که راه و استراتژی متفاوتی را پیش گرفته و به روشی متفاوت به چالش پیش رو نزدیک شوم. البته لازم به ذکر است که Valhalla به دلیل تمرکز بر روایت و همچنین افزایش دسترسی برای مخاطبان، لزوما یک تجربهی روگلایک هاردکور محسوب نمیشود و به پلیر این اجازه داده میشود که با انتخاب درجه سختی، تجربه خود را بهینهسازی کرده و اگر صرفا قصد تجربهی داستان را دارد، لزوما درگیر چالشهای گستردهی این تجربه نشود.
البته متاسفانه یکی از مشکلاتی که شخصا با مبارزات دو نسخهی اخیر دارم، در این DLC به دلیل تمرکز بر مبارزات پی در پی بسیار بیشتر به چشم میخورد و آن هم دوربین بازی است. متاسفانه دوربین بازی در برخی سناریوها توانایی پاسخگویی به موقعیت حاضر را نداشته و بعضا میتواند منجر به غافلگیری شما به سبب زاویه دید کم شود و این مسئله در تجربهای که کاملا بر مبارزات تکیه میکند و شکست در آنها مجازات قابل توجهای دارد میتواند آزار دهنده باشد.
به طور کلی، Valhalla از لحاظ محتوایی بسیار غنی بوده و برخلاف انتظاراتم میتواند برای ساعات متوالی سرگرمتان کند و این مسئله با توجه به رایگان بودن آن بسیار قابل تحسین است. المانهای روگ لایک و میزان انعطافپذیری که به سبب وجود آنها به مبارزات تعمیم داده شده، باعث شد بیش از بازی اصلی از روند مبارزات و چگونگی شخصیسازی آن با توجه به استراتژیهایم لذت ببرم و به راستی مرا به طور کامل در خود غوطهور کرد.
خاطرات تکراری
و اما بگذارید کمی از طراحی مراحل Valhalla برایتان صحبت کنم، بخشی که بزرگترین انتقادم نسبت به این تجربه را نیز در بر میگیرد. همانطور که گفتم، والهالا از چندین طبقه تشکیل شده که شما با هر بار ورود از طبقه اول شروع کرده و با گذراندن چالشها به طبقات بالاتر میروید. در طی این روند شما وارد بخشهایی از Asgard، Midgard و بسیاری دیگر از محیطهای آشنا از خاطرات Kratos میشوید که شاید برای یک ساعت ابتدایی بازدهی مناسبی داشته باشند اما متاسفانه پس از آن به شدت تکراری و یکنواخت میشوند.
در حالی که این محیطها رندوم و تصادفی هستند، اما تعداد محدود آنها باعث میشود پس از مدتی به شدت تکراری شدن آنها در طی تجربه جلوه کند و این مسئله در اثری که بر پایهی «تکرار» بنا شده است، میتواند حسابی خسته کننده شود و یا حداقل جذابیت اولیهی خود را از دست بدهد. این وضعیت در طبقات بالایی کمی وخیمتر میشود چرا که تعداد محیطهای انفرادی کمتر است.
با این وجود، طراحی بخشهایی که بر پایهی نسخههای یونان ساخته شدهاند بسیار عالی انجام شده است و در کنار حس نو و تازگی به خوبی هویت آن بخشها را در خود حفظ کرده و به سرعت برایتان آشنا جلوه میکنند و شخصا به عنوان یکی از طرفداران قدیمی این مجموعه به شدت از بازدید دوباره از این محیطها لذت بردم.
علاوه بر بازگشت برخی محیطهای یونان شاهد بازگشت تعداد مطلوبی از دشمنان به یادماندنی آن دوره از مجموعه در این DLC نیز هستیم که نه تنها چالشهای تازهای را به گیمپلی معرفی میکنند بلکه تنوع دشمنان را نیز در این تجربه به درجهی بسیار خوبی میرسانند. در زمینهی ساندترک نیز در این بستهی الحاقی درست همچون تمامی ابعاد دیگرش شاهد اتصالات قوی به سهگانهی اولیه هستیم که قطعا برای طرفداران قدیمی لذتبخش خواهد بود.
God of War Ragnarok: Valhalla
بستهالحاقی Valhalla کاملا فراتر از انتظاراتم عمل کرد و توانست یک تجربه روایتمحور بسیار جذاب با ارزش تکرار بالا را ارائه دهد. مکانیزمهای روگلایک و چگونگی پیادهسازی آنها در این تجربه بسیار بهینه و متعادل صورت گرفته که باعث میشود در هیچ نقطه از بازی احساس نکنید کمبود مکانیکال در راستای پیشروی و تجربهی آن دارید. انعطافپذیری گیمپلی و امکاناتی که در اختیار پلیر گذاشته میشود به خوبی چالشهای منطقی و روندی پویا از آزمون و خطا را به وجود میآورند که میتواند حسابی پلیر را درگیر خودش کند. در نهایت، با وجود محیطهای تکراری و عدم عملکرد بهینه دوربین در برخی مبارزات، Valhalla یک تجربهی غیر جاهطلبانه اما به شدت سرگرمکننده در ژانر روگلایک محسوب میشود که شخصا تجربه آن را به طرفداران جدید و مخصوصا طرفداران قدیمی God of War پیشنهاد میکنم.
نکات مثبت:
- ارائه یک روایت جذاب در هم آمیخته با روند گیمپلی
- داستانی شخصی و متمرکز بر شخصیت Kratos مملوء از اتصالات هدفمند به نسخههای پیشین مجموعه
- امکانات و محرکهای متنوع در راستای شخصیسازی هر دور تجربه و تصمیمگیریهای استراتژیک
- ایجاد تعادل بین ارتقاهای دائمی، موقت و چالشهای مختلف والهالا
- ارزش تکرار بالا به لطف انعطافپذیری المانهای روگ لایک و تلفیق مناسب آنها با ساختار گیمپلی
- بازگشت تعداد قابل توجهای از دشمنان سابق مجموعه
نکات منفی:
- تنوع نه چندان زیاد محیطها و مراحل بازی
- عدم پاسخگویی بهینه دوربین و زوایای آن در برخی از سناریوهای مبارزاتی شلوغ، که میتواند به از بین رفتن ریتم مبارزات و حتی شکست منجر شود
۹
این بازی روی PS5 تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
خوشم اومد از این حرکت سونی خودش میدونست کچل تو نورث یه دی ال سیه اومد یه دی ال سی هم براش داد. که ثابت کنه یه بازی هستش
درکل پایان بندیش تونست فاجعه رگناروک رو جمع کنه هرچند بازم دی ال سی حسن کچل و پسرتیرکمونیه
خوبه آقایه آرمان زرمهر اینو نقد کرد وگرنه کریمی اگر نقدش میکرد بازم سونی فنا میریختن روش بابت گفتن حقیقت
هر وقت از شوک دخترک در جنگل دراومدی بعد بیا نظر بده
ترول کردن یکی از موزد انتظار ترین بازی های سال اینده از یک تیم حرفه ایی برای جواب دادن به این شخص فاقد ارزش کار درستی نیست
این خودش فیکه
همونی که فیک کاربر مسترچیف رو زده بود داشت ترول میکرد حالا میخواد ایکس باکس فنا رو خراب کنه 😂😂😂
معلومه هلبیلد بدجور فشاریش کرده
یه جوری داری حرف میزنی انگار همه نمیدونن سابقت چقدر تو گروهها خرابه
والا من تقریبا یه سال تو این سایت میچرخم هیچ کس از خودتو اون کاربر استارفیلد ترول تر نیست ، با اقتدار سطح پایین ترین رفتار برا خودتون ۲نفره
اون تروله اینطوری حرف میزنه شما چرا اینطوری حرف میزنید
اپوزوسیون گیمفا؟؟؟
دی ال سی رحمناروگ هیچ محتوای خاص و جدیدی نداره
دلیل رایگان بودنش هم همینه
این روزا هیچ ارزونی ای بی دلیل نیست خودشون هم میدونستن این دی ال سی ارزش پول رو نداره و برای همین رایگان دادنش
این روز ها تو صنعت گیم چیزی که خوب باشه یه هیچ وجه رایگان نیست
فقط کریتوس با گذشته اش رو به رو میشد و هی ناله میکرد و از خدای رحم به خدای پشیمانی تغییر کاربری داده بود
همین الان کل محتوای xbox رو خورد کردی رفت 🤣
دقیقا
گیمپس مگه رایگانه باهوش؟
متوجه نشدم
الان گیم پسو کل ایکس باکسو بردی زیر سوال یا فقط والهالارو؟😐
دهنت سرویس 🤣🤣🤣🤣
آیا گیمپس رایگان هست؟
ماهی ۱۸ دلار باید بابتش بدی
“این روزا هیچ ارزونی ای بی دلیل نیست”
آبو بریز اونجات که میسوزه عزیز
به به حضرت ترول های نا منظم خوش برگشتی
بازگشت شکوهمندانه ات را تسلیت میگویم
خسته نباشید
فقط آخرش 🔥
پشمام ریخت ، فقط اونایی که میگفتن داستان نداره 😂🖐️
آیا خود اونا dlc رو تجربه کردند🗿
هنوز باورم نمیشه این دیالسی با این همه محتوا رایگانه، یک تجربه فراموش نشدنی و فوقالعاده بود چه از نظر داستانی چه از گیمپلی
استودیو سانتامونیکا تو قلبمون جا داره
نه ببین اقای مرتضی ( برای پلی نمادی مثل ویلی نداشتم) روایت و این چیزا مهم نیست مهم اینه که ما بتونیم باهاش میمای سیگما بسازیم بگه ها بیان نگاه کنن
کلا گیما جدیدا خیلی بدن 😥
بازم کسی نفهمید شوخیو
نقد عالی بود
۹ واقعا خوبه
والهالا یک دی ال سی نبود یک نامه عاشقانه از طرف سانتا برای فن های قدیمی این ای پی بود
یک نامه خداحافظی برای اخرین وداع با کریتوس قدیمی که به بهترین شکل انجام می شه
از موسیقی های بازی بگیرید تا لوکیشن ها و انمی ها و حتی دیالوگ هایی که گفته می شه
چیز هایی که من ارزو داشتم کریتوس جدید راجع بهشون صحبت کنه و حالا که فرصت دوباره ایی بهش داده شده نظرشو رو راجع به کار هایی که کرده بگه
اسپویل کم
مثلا کریتوس در یک جا به تیر می گه از کشتن برادرش هرکول اصلا پشیمون نیست و اگه اون خدای جنگ می شد اتفاقات خوبی نمی افتاد
اشارات کریتوس به دخترش وقتی در والهالا یک فلوت پیدا می کنه بی نظیره به نوعی که خود من فقط در یک محیط بی حریکت می موندم تا صحبت های کریتوس و ممیر رو گوش کنم و باید بگم کریستفر جاج بهتر از این نمی تونست این نقش رو ایفا کنه
اون سوزی که توی صدای کریستفر جاج وقتی داره خاطرات بازی {زنجیر های المپ } و جدا شدن از دخترش رو تعریف می کنه وجود داره در کمتر فیلم و سریال و بازی ایی دیدم
کریتوس : ممیر روزی که خانواده ام رو نابود کردم اخرین بازی نبود که دخترم رو دیدم
وقتی برای نجات هیلیوس به جهان زیرین رفتم اون اونجا بود ولی اینم یک عذاب از طرف خدایان بود
ممیر: یعنی اون واقعی نبود ؟
کریتوس: بد تر . اون خودش بود
ملکه جهان زیرین می خواست کل فانی ها رو نابود کنه
اون می دونست اگه من بخوام باهاش مقابله کنم باید برای همیشه با دخترم خداحافظی کنم
پس من مجبور شدم دخترم رو کنار بزنم درحالی که داشت در حالی که داشت با گریه بهم التماس می کرد این کار رو نکنم
حقیقتا این دی ال سی جایی نیست که بخوایم راجع به باس فایت و یا گیم پلی و دوربین صحبت کنیم ولی این دی ال سی از نظر گیم پلی ایی هم شاهکاره و به لطف گیم پلی روگ لایک متوجه گذر زمان نمی شید
دیگر مواردی که این دی ال سی درش شاهکار کرد پایانش بود {اسپویل زیاد}
پشت اون در انتظار دیدن هر چیزی رو داشتم به غیر از کریتوس جوان و مغروری که حالا مثل ایینه دغ در جلوی کریتوس پیر ایستاده
واضح بود که تمام این مدت که بازی داشت شما رو اماده می کرد برای امادگی بدنی نبوده بلکه برای این بوده کریتوس پیر حتی فکر کردن به نسخه قبلی خودش رو نداره چه برسه به این که بخواد باهاش رو به رو بشه
و این شاهکار نویسندگی سانتا بود وقتی که کریتوس پیر جرات صحبت با نسخه قبلی خودش رو می کنه واون دیالوگ بی نقص پندورا در گاد ۳ رو یادش می یاد
{وقتی همه چیز از دست می ره امید هست که باهاش ادامه می دیم }
برات بخششی نیست خودت انتخاب کردی . من انتخاب کردم
اونقدری در من هست که تبدیل به تو نشم؟
تو ظالم و خودخواه بودی . ولیبیشتر از اینی .بیشتر از کسی که همه میگفتن
کریتوس پیر نه دنبال توجیح اعمال قدیمی خودش بود و نه تلاشی برای جبران می کرد بلکه در دو نسخه نورث فقط کریتوس اشفته ایی رو می دیدیم که از کوچک ترین اشاره به گذشته خودش فرار می کرد ولی در والهالا دقیقا خلاف این موضوع رو شاهد هستیم
این دی ال سی مو طور که خود سانتا قبل انتشار گفت یک هدیه از طرف استودیو برای فن های گاد اف وار بود دی ال سی ایی که منو به شدت از نظر داستانی سوپرایز کرد
مورد اخر که حتما متوجه شدید سلاح های تیر در هر چرخه بود که گفتن نداره در هر چرخه با یک سلاح می جنگه و مشخص هست این سلاح ها از دنیای نورث نیستن و اگه شک دارید خود تیر در یکی از نبرد ها می گه {تو تنها کسی نیستی که سلاحی خارج از این دنیا داری}
ما که می دونیم اون ای پی جدید بارلوگ مسخره بازی هست و داره روی گاد مصر کار می کنه ولی خب الکی مثلا نمی دونیم سوپرایز شیم
عالی بود. ممنون بابت آماده سازی این متن. نمیدونم یه سریا رو چه حساب میگن داستانِ راگناروک بد بود!!! اتفاقا سورپرایز کننده بود و به شخصه این پایان رو ترجیح میدادم به اینکه داستان از پیش قابلِ تصور باشه
حرفت خیلی درسته. آخه میدونی اون پروژه علمی تخیلی زمانی ساخته میشد که سانتا مونیکا مجبور شد که گاد اف وار رو بزاره کنار و یه پروژه جدیدی شروع بکنه که کوری بارلوگ اومد و با ایده های بسیار خطرناک و بزرگ و پر ریسکش ساخت ریبوت گاد اف وار رو شروع کرد که بسیار موفق ظاهر شد .
الان دقیقا بعد از اینهمه موفقیت چه لزومی داشت بارلوگ بدو بدو رگناروک رو ولکنه و بره یه پروژه علمی تخیلی بسازه ؟؟؟ واقعا هر جور فکر میکنم حرف شما خیلی منطقی تر از شایعه هایی هست که اومده بود .
ولی چه حالی بده که یه سال دیگه پروژه بعدی گاد اف وار با کارگردانی بارلوگ معرفی بشه . اصلا غوغا میشه . ولی خب به شخصه اصلا برام مهم نیست که گاد اف وار بعدی کی میاد فقط اینو میخوام که کارگردانش حتما بارلوگ باشه همین .
اتفاقا بر عکس شما برای من نام کارگردان زیاد اهمیتی نداره
تیم سانتا بسیار بزرگ و کار بلد هستش و این که اسم چه کسی به عنوان کارگردان مطرح می شه اهمیتی نداره
در واقع ما در این همه سالی که گاد اف وار داشتیم تا حالا نشده کارگردان دو نسخه یکی باشه
شکی نیست ادامه گاد ساخته خواهد شد و کریتوس جدید رو ور جایگاه والا پدر نظاره می کنیم
گفتم این دی ال سی صد لول از رحمناروک بهتره.
داستان این دی ال سی دقیقا دلیل ارام شدن کریتوس و توجیحی برای رگناروک بوده
بیشتر یه کنترل دمیج بعد اون داستان داغون بوده.
داستان داغون؟
بله داستان داغون.
فکر کنم شما هنوز بازی هایی مثل Duke Nukem و Bayonetta و
Tiny Tina’s Wonderlan و ….
والا من روم نمی شه به دووم هم بگم داستانش داغون بود من نمی دونم شما چی بازی کردید که فکر می کنید این داستان داغونه!
@god of war
دستشون به گوشت نمی رسه میگن پیف پیف بو میده
مطمئنی؟
چیزی که تو الان از یوتیوب بهش میگی شاهکار رو من روز عرضه بازی کردم
فکر کنم باید جای گربه رو عوض کنیم.
گل پسر
من نیازی به دیده شدن ندارم،میام امثال شما رو ترول میکنم
هیچ حرفی نداری برای دفاع از بازی،صرفا کل چیزی که میتونی بگی نظر منتقد ها و فروش بازیه
این ها اگر ملاک بود که با اجازه کالاف مدرن ۳ الان بازی سال بود
ادم کوچیک اونیه که بدون تجربه یه چیزی راجبش نظر میده و جالب تر از اون اونی که بازی کرده رو به گربه تشبیه میکنه.
بهتره بزرگ شی،لست اف اس ۲ پر افتخارترین بازی تاریخ و یه بازی بزرگ از نظر منتقدینه
وقتی پر افتخار ترینه یعنی داستانش مشکل نداره؟
بهتره وقتی حرفت محتوایی نداره هیچ کامنتی ندی.
دستم به هیچکدوم از نسخه های گاد اف وار نخورده؟
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
نیازی به مثال های دیگه نداریم.
فقط داریم راجب این بازی صحبت میکنیم،بار ها هم به حفره ها و پتانسیل های هدر رفته بازی اشاره شده چه توسط من چه خیلی های دیگه.
الان هم اگر دلیل منطقی داری میشنوم داداش مگه اینکه بخوای بگی داستانش خوبه چون خوب فروخته یا متاش بالا شده.
همین رگناروک رو شماها آرزو دارید یه باز پلیش بدید بعد می فهمیدید که چ خزعبلاتی سر هم کردی از اینکه اینهمه فنبوی بودن در آوردین
@Mãhdīær
مطمئنی گاد بوده که بازی کردی فکر کنم سرت با چیزه دیگه گرم بوده که متوجه خوب بودن بازی نشدی حتی اگه به قول خودت تو یوتیوب هم اگه بازی دیده بودی متوجه خوب بودن بازی میشدی اینکه بیای به یه بازی پرطرفدار که کل طرفداراش قبولش دارن و همه بیش از ۹۰ درصد منتقدان تحسینش کردن ایراد بی مورد بگیری نشون میده که آدم کوچیکی هستی و به دنبال دیده شدن هستی
@Mãhdīær
حاضرم شرط ببندم دستت به یکی از نسخه های سری هم نخورده و هیچکدوم تجربه نکردی چون اگه شناختی به سری God of war داشتی می دونستی که هیچ کدوم از نسخه ها داستان محور نبودن و بیشتر روی گرافیک و پازل و گیم پلی مانور داشتن چون سبک hack and slash داشتن و در بازی های این سبکی نباید دنبال داستانی مثل red dead باشی چون اونا روایت محوری هستن و از گاد ۲۰۱۸ که دوربین بازی تغییر کرد با گیم پلی اش داستان پر رنگ تر شد
اینکه فکر می کنی به حد و حدودی رسیدی که خیلی از داستان خوب سر در میاری و از نویسنده های سانتا مونیکا بیشتر حالیته نشون از خود بزرگ بینی کاذبی هست که داری و باید به فکر برطرف کردنش باشی و چیزی عجیبی هم برای من نیست چون از امثال شما زیاد دیدیم
جالبه خودت هم قبول داری که کاربر ترولی هستی و نه بیشتر
“رحمناروک”
داداش برای جلب توجه راهکار های دیگه ای هم هست لازم به این مسخره بازیا نیس 😑
خیلیا اینجا فکر می کنن من ایکس باکس فنم که اینطور نیست در واقع جفت کنسول هارو دارم و در ضمن سری گاد جزو سه بازی برتره عمرمه.
خب جعبه فنی دیگه این همه هیت مگه از یه گادفن همچین چیزایی ما می شنویم که این همه به رگناروک توهین کنه
و عامل فشار مجدد برای هیترها
با این حساب هر بازی ای که دی ال سی داشته باشه قبلن داستانش مزخرف بوده
منطق شما جعبه فنان همینه دیگه
مگه رحمناروک بازی کردی که ببینی بهتره؟
نه پس فقط تو بازی کردی کامنتامو خونده باشی جفت کنسول هارو دارم ps4/ سری ایکس
دوربین خیلی بده.میمیرین حالت دوربین بزارین
دوربینش خیلی هم خفنه
همین زاویه دوربینه که ابهت و خفنی به بازی می بخشه
مثلاً خواستی یه ایرادی بگیری؟؟
جالبه نمرهdlc از خود گیم بیشتر شده
از عجایب وبسایت سرگرمی گیمفا
عجیبه ،واقعا هم عجیبه😕
دی ال سی سایبرپانک هم از خودش بیشتر شد
چیز جدیدی نیست گاهی اوقات عناوین بزرگ دی ال سیشون از خود بازی اصلی جذاب تره
نمونش دی ال سی blood and wine ویچر ۳
نقد خفنی بود
نکات منفی هم درست بود
محیطا تکراری میشد
مشکل دور بینم تو باس فایت اخر هر چرخه داشتم
یه بخش جالبی داشت که کله حرف دل خیلیامونو زد 😂
اسپویییییل
………..
کریتوس به هیلیوس میگه مرگی که بهت دادم حقت نبود
هیلیوس بهش میگه خفه شو
هیچ کس دوست نداره همچین چیزی از تو بشنوه
دیگه تکرارش نکن
😂
……
خوب بودش
اگه تونستم اسپایدرمن و این هفته تموم کنم میرم سراغش صبر ندارم برا تجربش
خسته نباشید آقای زرمهر نسبتا جامعی بود اما برخی از قسمت های اون موافق نیستم و یکی دو مورد هم جا داشت که ذکر بشه.
۱.مهمترین قسمتی که با شما مخالفم قسمت داستان این dlc هست که یه ریتم کاملا یکسان داره و کوچکترین اتفاقی توش نمی افته، تنها سورپرایز و نقطه عطف اون هم اضافه شدن blade of Olympus هست که همون انمیشن های قدیمی اما مبارزات بسیار کندتر رو داره که تغییر خاصی تو گیم پلی ایجاد نمیکنه که همین هم میتونست با سناریوهای بسیار جذاب تر توسط کریتوس بدست بیاد.
یعنی کل داستان رو میشه این طور خلاصه کرد که کریتوس رفته یه جلسه روانشناسی پیش تیر و میمیر که اره من خیلی آدم بدی بودم و الان میخوام آدم خوبی بشم و از گذشته خیلی ناراحتم و… یا به عبارتی کل dlc راجب این هست که نشون بده چطوری پیش گویی god of hope به وقوع میپیونده، حتی جایی که انتظار داشتم یه اتفاق خاص بیفته یعنی قسمتی که کریتوس والهالا رو میشکنه به طور معجزه طوری مثل داستان اصلی سیگورن میاد و کریتوس رو نجات میده و باید شاهد دیالوگ های کرینج میمیر و سیگورن باشیم.
متاسفانه چیزی که در بازی اصلی و این dlc شاهدش هستیم در تناقض کامل با شخصیت کریتوس هست.
۲.مبارزات بخش های قبل از قسمت یونان به شدت کم و کوتاه هستن و جا داشت خیلی پر و پیمان تر مثل بخش یونان باشن یعنی بازه زمانی مبارزه از ۱۵ ثانیه هم عبور نمیکنه و نهایت با ۴ الی ۶ دشمن رو به رو میشیم و خیلی روتین هست یجورایی انکانتر ها.
۳.البته این بیشتر انتقاد از عدم استفاده صحیح از چیز هایی هست که پتانسیل استفاده به شکلی بسیار بهتر با سناریوهای بسیار جذاب تر رو داشتن مثل blade of Olympus که تو قسمت اول هم ذکر کردم یا مثلاً بعد از اینکه بازی رو تموم میکنیم میتونیم از لباس کریتوس در gow 2 استفاده کنیم مثلاً همین مورد رو ببینید چقدر ساده از کنارش گذشتن در حالی که اگر بخوایم یکی از بهترین لحظات gow 2018 رو ذکر کنیم لحظه ای هست که blade of chaos رو برمیداریم، یعنی همین قسمت استفاده از لباس قدیمی کریتوس میتونست به شکلی فوقالعاده جذاب رقم بخوره مثل چیزی که تو gow 2018 رخ داد.
در آخر هم با توجه به اینکه این dlc رایگان هست اما نمرش یقیناً چیزی بالاتر ۷ نیست و حقیقتا لیاقت نمره ۹ رو ندارن به نظر خودم.
عرض ادب و احترام خدمت جناب آقای زرمهر. بابت نقد و بررسی دقیق حضرتعالی بسیار سپاسگذارم.
چند روزی است که علاوه بر تجربه عنوان اصلی God of War Ragnarök با عرضه شدن محتوای رایگان آن یعنی God of War Ragnarök: Valhalla DLC نیز فرصتی شد برای غوطهوری در جهان Norse
اینجا هستم تا با شما از ایرادات این محتوای رایگان صحبت کنم پس اگر از طرفداران چشم و گوش بسته این سری هستید و یا عاشق و سینهچاک برند PlayStation هستید لطفاً این پیام را نادیده بگیرید.
اولین نقدی که بر این محتوای رایگان دارم داشتن درجه سختی است. ما در مورد یک اثر به اصطلاح Rogue-Like صحبت میکنیم، جایی که با هر بار مرگ بایستی یک چرخه را مجدداً از نو آغاز کنیم. هیچ ارفاق و ذخیرهای نیست مگر آنکه به جایی که لازم است رسیده باشیم. توسعهدهندگان بایستی سیستم بسیار نامناسب انتخاب درجه سختی را با قرار دادن یک سیستم سختی واحد و البته بالانس و حساب شده جایگزین میکردند که دلیل آن چیزی نیست جز عدم در اختیار داشتن زمان مناسب، مباحث فنی پیرامون آن و تمایل برای استفاده حدأکثری Gamerها از این محتوا به مانند اثر اصلی.
مورد دومی که میخواهم از آن با شما بگویم رویکرد و وجه سینمایی این عنوان است که خود را به وضوح در دل Gameplay و سیستم Combat و مهمتر از همه Interactionهای داخل بازی نشان میدهد. در یک اثر Rogue-Like مبحث ریتم (Pacing) از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و به همین دلیل بود که این ژانر پا به عرصه ظهور گذاشت. مبارزات پشت سر هم و بدون وقفه. رویکرد سینمایی این محتوای رایگان منجربه شکسته شدن ریتم شده است که چه در مبحث ضربات پشت سر هم (Combo) و چه در حرکت بین Levelها مدام خودنمایی میکند و داشتن ریتم مناسب را به راحتی از بازی میدزد.
مورد سوم که بسیار برای شخص من آزاردهنده بود مسئله دوربین است که البته در نقد نیز جناب آقای زرمهر به خوبی به آن اشاره کردهاند. اگر موضوع دوربین و فاصله آن از شخصیت اصلی را در عنوان ۲۰۱۸ نادیده گرفتم اما دیگر با عرضه شدن عنوان God of War Ragnarök باید این موضوع توسط توسعهدهندگان به نوعی برطرف میشد با این حال به راحتی میبینیم در اثری که سرعت عکسالعمل حرف اول و آخر را میزند و دشمنان از در و دیوار بر روی شما خراب میشوند، دوربین بازی بدترین پتانسیل خود را به نمایش میگذارد.
کدام اثر Rogue-Like را سراغ دارید که صرفاً به سه سلاح از ابتدا تا انتها مسلح باشد. (اینترنت را زیر و رو کنید). با این حال توسعهدهندگان تصمیم گرفتهاند برای این محتوا از Skillهای متنوع به جای سلاحهای متنوع استفاده کنند. این مهم به زیباییشنایی و تاریخشناسی توسعهدهندگان برمیگردد که به ایشان حق میدهم اما باید اذعان کرد نیمی از پتانسیل ژانر Rogue-Like را ناخودآگاه از بین بردهاند.
بدترین رویکرد این محتوای رایگان در بالاترین درجه سختی خودنمایی میکند، در ابتدای سخن نیز این موضوع را بیان کردم که توسعهدهندگان میبایست با ظرافتی مثالزدنی یک درجه سختی واحد برای این عنوان طراحی میکردند اما همه چیز صرفاً به کم یا زیاد شدن Health Gauge شما و دشمنانتان خلاصه میشود.
سخن نهایی:
عنوان God of War Ragnarök: Valhalla یک اثر نه چندان باکیفیت در سبک Rogue-Like است که نه چیزی به آن اضافه میکند و نه توسعهدهندگان حاضر به ریسک کردن در آن شدهاند در حالی که میتوانستند در این محتوای کوچک تغییراتی بنیادین را ایجاد نمایند و از آن به عنوان تجربه در جهت بهبود مکانیکها در سایر آثار آتی خود استفاده نمایند با این حال ما صحبت از یک محتوای رایگان میکنیم که برای PlayStation و کاربران آن یک غافلگیری شیرین است.
یه سری میگفتند قبلا( البته برای هیت میگفتند) اتریوس بازی خراب کرده…..نمی خوام حرفشونو کامل تایید کنم ولی الان که نبود بازی بهتر بود( البته چون نوجوون بود و مقداری بازی از تم دارک بودن خارج می کرد مخصوصا تو رگنوراک چون تو نسخه ۲۰۱۸ با اینکه بچه تر بود ولی بهتر بود)
https://youtube.com/shorts/kinO3FjK0b4?si=SaFQsVMUkok98utE
😂
قابل توجه هیتر ها
به نظرم نمره خوبیه براش. اینکه رایگان هست رو هم میتونستید تو نکات مثبت بیارید. معمولا وقتی یه گیمی قیمتش زیاده تو نکات منفی مینوسن قیمت نامناسب و زیاد ولی وقتی که یه گیمی قیمتش نسبت به چیزی که ارائه میکنه ارزون تره یا اصلا رایگانه تو قسمت نکات مثبت نمیارنش.
مثل همیشه شاهکار …
این دی ال سی فوق العادس چقد من لذت بردم خاطراتم زنده شد، احساسیم کرد آخرش چقد خفن بود. واقعا باورنکردنیه همچین محتوای عالی رایگان داده سانتامونیکا بزرگ🔥 ۱۰/۱۰
این نکات منفی که گرفتید خیلی بی منطقه واقعا الکی کم کردید
یه دی ال سی خوب با یه داستان قابل قبوله ولی به عنوان یه روگ لایک خوب نیست (کلا ۳ سلاح و هر ۳ در دسترس از ابتدای هر لوپ بخش بزرگی از روگ لایک بودن بازی رو تباه میکنه، وجود درجه سختی خودش تا حد زیادی اشکاله برای یه روگ لایک ولی اینجا تو بازی پایه هم تنظیمات درجه سختی خیلی جالب نیست (خیلی بی منطق تانک میشن دشمنا تو درجات سختی آخر))
باز هم به هرحال یه دی ال سی رایگانه و سانتا به کسی بدهکار نبود، همین که ساخته هم عالیه
کریتوس فیلسوف
امروز صبح با ۱۵ ساعت پلی تایم، والهالا رو به اتمام رسوندم و حقیقتا فکر نمیکردم ترکیب سبک روگ لایک با گاد او وار انقدر معرکه باشه!
ایراداتی که گرفته شده به جا و منطقی هست ولی از اونجایی که دی ال سی رایگانه، من شخصاً از ایرادات چشم پوشی میکنم.
بازم میگیم بهترین دی ال سی بود که تو عمرم بازی کردم مارو برد تو حال و هوای گاد آف وار های قدیم وااااااای این سونی با طرفداراش چیکار میکنه همیشه سلطان سونی یه چیز خفن واس طرفداراش داره الهی دورش بگردم
نقد و بررسی خوبی بود خسته نباشید
به نظر من dlc واقعا خوبی بود مبارزه با تیر داخل چند بخش واقعا عالی کار شده بود و اگه ایجور نگاه کنیم شاید یه نشونه به نسخه بعدی هم داشته باشه ولی تنها قسمت ناراحت کننده اش برای من اینه که داخل این dlc خبر از هایمدال نبود ثور و اودین که بنا به دلیل خود بازی باید نباشن ولی لااقل هایمدال باید داخل والهالا می بود البته نظر شخصی من هست امیدورام از بازی لذت ببرید
رو ps4 اکانتو فروخته بودم همون اوایل تموم کردم،اگه خدا بخواد رو pc در انتظار…