لینا عزیز،
از همون اول دنبال کارت بودم، وقتی اون بی‌دی‌های آماتور دیوونه‌وارت رو با اون بایکرهای بدلندز می‌ساختی.
الان دارم یه دوره سخت رو می‌گذرونم. زندگی حسابی بهم لگد زده.
تنها وقتی آروم می‌گیرم که خودمو جای تو تصور می‌کنم.
ممنونم برای محتوای فوق‌العاده‌ت.
می‌دونم که تمام وجودت رو توی این بی‌دی‌ها می‌ذاری.
بزرگ‌ترین طرفدارت،
ادگار تول

بعد از یه مدت طولانی اومدم کامنت بخونم
” نسخه قبلی سیستم مبارزاتش منسوخ شده ست ”
داداش یکم زیاد تند نرفتی ؟

این شات رو پارسال گرفتم
یه متن قطوری هم واسش نوشتم که گویا دوستان متن های بلند نمیخونن

📜 داستان مأموریت فرعی: Missing in Action – گمشده در میدان نبرد
وقتی گرالت بین خونهه‌ها قدم می‌زنه، با مردی آشنا میشه. یارو خایه کرده ، و یه سگ هم کنارش هست که پاهاش مصنوعیه .
یارو خواهش میکنه با صدایی لرزون از گرالت که کمکش کنه تا برادرش، Bastien رو پیدا کنه. ماجرا اینه که باستین همراه با ارتش Temerian رفته بوده جنگ، ولی بعد از نبرد هیچ خبری…[ادامه مطلب]

چی میگی ؟

من از هر خری پرسیدم پوله رو پس داده
من دو بار تا به حال این فرعی رو رفتم و هر ۲ بار هم پول رو قبول نکردم …
کسی هست که قبول کنه ؟

میرم که بکشم این روح بی ناموس رو .
یه نامه جالب پیدا میکنم که یه سری داستان رو میفهمم ولی خب حال ندارم برا شما بنویسم ….
اخرش نکته قابل توجه اینجاست که وقتی بخواید پولتون رو از پدر دلسوز ماجرا بگید یه سری دیالوگ جالب بهتون میگه .
میگه این پولی که میخوام بهت بدم در اصل پول جهیزیه دخترم بوده !…!
و بازی هم برا شما حق انتخاب گذاشته
میتونی…[ادامه مطلب]

داستان های فرعی ویچر ۳
این قسمت ( چاه و ارواح خارک.. )
تویه یکی از فرعی های ویچر ۳ همون اوایل بازی با یه پدر دلسوز مواجه شدم
بنده خدا یه دختر بیشتر نداره از داره دنیا
اگه این کار رو قبول کنید این پدر دلسوز بهتون میگه که دخترش به دلیل خوردن از اب چاه جن زده مریضه .
بهش بگی خب الاغ ببرش پیش دکتر ، بهت میگه جیوون بردمش …
دکتر گفته تنها راه…[ادامه مطلب]

بیشتر از اینکه بترسم ویچر ۴ به ۳ نرسه
نگرانم من نتونم ازش لذت ببرم
همین الانم دیگه حوصله گیم ندارم

متاسفانه رو گفتم چون فکر میکردم قراره معجزه بشه و پایان شادی رو ببینم

اسپویل
برای دومین بار پایان خودکشی رو انتخاب کردم و واقعا با کاتسین های پایانی و دیالوگ های اخر افرادی که میشناختنت از هم پاچیدم

متاسفانه اولین بار پایان بخشیدن بدن به جانی رو انتخاب کردم چون فکر میکردم بهترین پایانه

جالب ترین قسمتش اینجاست که همه پایان هاش کثافتن

میخنده چون اون کناریش بهش یه دیالوگ با این مضنون میگه
دارو /… مورد علاقه من ، لزبین
هیچ چیز از تمسخر توش نیست