آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا

آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ

محمد صالح اسدی
۱۲:۱۳ ۱۴۰۲/۰۴/۱۷
nintendo switch ps controller xbox controller keyboard

در میان جار و جنجال‌های دنیای بازی‌های ویدیویی، نگاهی به آسمان پرستاره آن کردیم و صمیمانه دست همدیگر را گرم گرفتیم و شما را هم به محفل جمع دوستانه‌مان دعوت می‌کنیم. فرقی نمی‌کند؛ از هواداران PlayStation باشید یا Xbox، از طرفداران Nintendo باشید یا PC. اکنون با هم رویاهای خود را می‌گوییم و سپس منتظر می‌مانیم تا شما نیز آرزوهای بزرگ خود را برای صنعت گیمینگ بیان بفرمایید.

امشب ستاره خیالی آرزوها برای خانواده گیمفا در حال گذر خواهد بود، پس خیال خود را بیدار کنید و با ما همراه شوید …

(ترتیب قرارگیری بر اساس بلندای آرزوهاست)

مهدی رضایی:

آرزو و خواسته بزرگ من این است که بازی‌ها به حدی پیشرفت کنند که ما بتوانیم درون آن‌ها زندگی کنیم؛ چیزی مثل انیمه Sword Art. راستش خیلی دوست ندارم به خطراتش فکر کنم و فقط فکرش هم مرا به لذت می‌رساند. دوست دارم وارد دنیای بازی‌ها بشویم و به صورت واقعی آن‌ها را تجربه کنیم، درواقع چند قدم فراتر از هوش مصنوعی.

همچنین دوست دارم بازی‌های تک نفره به واقعیت نزدیک‌تر بشوند و سالانه شاهد چند بازی در حد و اندازه Red Dead 2 باشیم. شرکت Quantic Dream هم اگر فعالیتش را بیشتر کند که دیگر نور علی نور [می‌شود].

انیمه sword art online
مهدی رضایی

محمد حسین کریمی:

بزرگ‌ترین خواستۀ من از صنعت بازی‌های ویدیویی، رسوخ المان‌های ایمرسیو سیم به عمق بازی‌هایی است که به طور بالقوه می‌توانند پذیرای این موضوع باشند؛ نه آن که هر زمان میل به یک ایمرسیو سیم خوب پیدا کردیم، به سراغ آثار آرکین یا اسپکتور برویم. ایمرسیو سیم بیش از آن که خود زیر-ژانری پر از پتانسیل مالی باشد و بتواند برای پروژۀ بعدی استودیوی خود تامین مالی کند، می‌تواند به دنبال ترکیب با جمع گسترده‌ای از آثار جهان آزاد و حتی خطی، یک بازی جادویی ارائه دهد که نه تنها شکست مالی نمی‌خورد، بلکه یکایک المان‌های نامربوط به ایمرسیو سیم را اعتلا می‌بخشد. در چند دهۀ آینده، عناوین معناداری را متصور شوید که با المان‌های ایمرسیو سیم و آزادی عمل در چگونگی انجام ماموریت‌ها عجین شده‌اند. به عبارت دیگر، بهره‌گیری از المان‌های ایمرسیو سیم باید به یک طریقت و آیین در صنعت گیم بدل گردد و در نهایت به نقطه‌ای برسیم که هر کس به شیوۀ خود مراحل را پیش ببرد و این پیش‌روی معنای منحصر به فرد خود را داشته باشد؛ بازی‌هایی که تکرارپذیری در آن‌ها موج می‌زند. اگرچه به حقیقت پیوستن این آرزو در کوتاه مدت را بعید می‌دانم، اما برای تحقق این رویا، بیشترین پتانسیل را در شرکت راکستار می‌دیدم، اما متاسفانه تمرکز روی جزئیات بصری و واقع‌گرایی، به خصوص در بازی‌های اخیر، امیدم را نسبت به این موضوع کاهش می‌دهد.

deus ex and dishonored

متاسفانه این رویکرد اگر بخواهد به طور عمیق و معنادار در قالب جهانی آزاد و به صورت سینماتیک اجرا شود به طراحان، بودجه و زمان توسعۀ بسیار طولانی‌ای نیاز دارد و آسان‌ترین مسیر برای رسیدن به آن واضح نیست، اما امروز می‌توان آرزو کرد، مگر نه؟

محمد علیایی:

هنر و رویا از یک جهان می‌آیند: از جهان گذشته، از ورطه‌؛ که اگر به قدر کافی به آن چشم دوخته باشی، خود را خواهی یافت؛ با همه تاریکی و زشتی‌ها، با تمام حسرت‌ها و دریغ‌ها، و با تمام اشتیاق و شادمانی‌ها.

بازی‌های ویدیویی هنر‌ هستند. بازی‌های ویدیویی جادویی‌اند. اما جادویی‌تر هم می‌توانند باشند؟ می‌توانند چنان تمام حس‌های ما را با هم برانگیزانند که گمان کنیم همه چیز واقعی است؟ که برای مدتی، دنیا روی سرمان خراب شود؛ یا در آغوش آنی باشیم که مدت‌ها به دنبالش بودیم. و بعد غبار خیال بر دستانمان بنشیند؛ همراه با حسرت و دریغ؛ اما چنان نزدیک، چنان واقعی، چنان زنده، که بخواهیم باری دیگر نیز تجربه‌اش کنیم.

در خیال بازی‌ای را تجسم می‌کنم که پنج حس را بر می‌انگیزاند. انگار که با تجربه‌ آن، مستقیم به جهانی موازی پرتاب می‌شوید. و در آن، گذشته را باری دیگر زندگی می‌کنید. و روزهایی را زندگی می‌کنید که می‌خواستم تا ابد در جایی، در کورسویی، باقی مانده باشند.

بازی‌های ویدیویی به صورت جهان واقعی

در این دنیا، خالق همه چیز شما هستید. دیگر فقط دیالوگ‌ها را انتخاب نمی‌کنید. دیگر فقط نشانه نمی‌گیرید؛ بلکه حالا دستتان به خون آغشته می‌شود و بویش را حس می‌کنید. کافی است اراده کنید، و همه چیز ممکن شود. کافی است تا اراده کنید و همه چیز نیست شود. و گاهی نیز، هیچ اختیاری ندارید جز آنکه رنج بکشید و ببینید که جانتان از دست می‌رود.

با گسترش ایده‌ غریب واقعیت مجازی، گمان می‌کنم بازی‌ها شکلی جدید به خود خواهند گرفت. و در آنجا، همه حسرت‌ها و قدرت‌نمایی‌ها و عقده‌ها راه خود را پیدا می‌کنند و ارضا می‌شوند. و در عوض، در جهان واقعی، همه چیز در آرامش مطلق به سر خواهد برد.

اما آیا ممکن است؟ مشخص است که خیر. اما بگذارید با خیالش آرام بگیریم.

آرمان زرمهر:

آرزوی من این است که روزی شاهد احترام متقابل اعضای جامعه گیمینگ به یکدیگر باشیم. به طوری که هرکسی با آسودگی و صداقت بتواند نظراتش را با دیگران به اشتراک بگذارد؛ بدون ترس از آن که عده‌ای به سوی وی یورش بیاورند، چیزی که بعید می‌دانم هرگز به آن دست پیدا کنیم.

این جامعه امروزه بیشتر از هرزمان دیگری تاکسیک و آزار دهنده شده، به طوری که تقریبا امکان ندارد یک رسانه گیمینگ، فروم و یا هراجتماع اینترنتی دیگری را باز کنید و عده‌ای در حال جنگ و دعوا با یکدیگر نباشند.

رقابت بین کمپانی‌های بزرگ باعث شده بسیاری از گیمرها آنقدر درگیر این مسئله بشوند که به کلی فراموش کنند اصلا چرا اعضای این جامعه و حتی بعضاً خودشان عاشق بازی‌های ویدیویی هستند.

جیم رایان در کنار فیل اسپنسر

صحنه‌ بحث و تبادل نظر گیمینگ، دوره پویایی این جامعه از لحاظ دیدگاه‌ها را نشان می‌داد و گاهاً این گفت‌وگوها باعث رشد گیمرها می‌شد، اما حالا بعضاً افراد صرفا به دنبال کوبیدن دیگران هستند و نظراتشان را هم در همین راستا تنظیم می‌کنند.

این صحنه بیشتر شبیه به میدان جنگی شده که افراد حاضر در آن به خون یکدیگر تشنه هستند، بدون این که واقعا دلیلش را بدانند. نمی‌دانم کِی نفرت اینقدر بر این جامعه غالب شد که برخی افراد اینقدر از زمین خوردن و کوبیدن دیگران لذت می‌برند.

من همیشه این جامعه را به یک کشتی تشبیه می‌کنم که همه‌ ما روی آن قرار داریم. برخی افراد فکر می‌کنند اگر زیر پای دیگران را سوراخ کنند، فقط آن‌ها غرق می‌شوند؛ در حالی که در نهایت اگر سوراخی در این کشتی ایجاد بشود، گریبان همه ما را خواهد گرفت و این مسئله در ارتباط با رقابت کنسول‌ها، فرنچایز‌ها و … صادق است.

محمد صالح اسدی:

خب، من هیچ آرزوی خاصی ندارم، جز آنکه تحقق رویاهای همه دوستانم را ببینم…

البته حالا که کمی بیشتر فکر می‌کنم، صبر کنید. انگار آرزوی دیگری هم دارم … ای کاش بحث و بساط انحصاری‌ها و دوز و کلک‌های شرکت‌های بازی‌سازی جمع می‌شدند و می‌رفتند خانه‌شان. گرچه خیلی‌ها اقتصادی نظر می‌دهند و نبود انحصاری را عامل سقوط صنعت گیم می‌دانند، اما در عقیده‌ام، این‌ها همه حرف‌های فیل اسپنسر و جیم رایان و رفقای آن دو است. یا بهتر بگویم: «طوری هست که می‌خواهند ما فکر کنیم!»

بفرمایید که چه کسی دوست دارد به خاطر اینکه بتواند لذت یک بازی را بچشد، به اجبار کنسولی بزرگ یا کوچک و پر سر و صدا را پناه خویش بفرماید؟ درحالی که صرفا یک چیز لوکس است و شاید خیلی‌ها مثل من نتوانند چنین شیء مکعب مستطیلی و سیاه یا سفید را در خانه داشته باشند. اصلا نمی‌ارزد برای چند ساعت انحصاری، خرید این پناهگاه را در کنار PC انجام دهیم؛ ولی چه کنیم که انحصاری‌ها از پشت شیشه‌ای غبارآلود برای کسی مثل من دست تکان می‌دهند و می‌گویند: «همان طور که جناب آقای زاهدی در آرزوی بزرگ بعدی خواهند فرمود، آرزو بر جوانان عیب نیست! برو و بعد از دو سه سال منتظر پورت‌های خراب ما باش!»

و بعد هر روزی که خبرهای پریشان صنعت بازی‌سازی را می‌خوانم، شبش در کابوس‌هایم جیم رایان را با فیل اسپنسر می‌بینم و آنجا هرکدام ادعایی می‌کنند مبنی بر اینکه: «ما دوست داریم تمام مردم بازی‌های ما را تجربه نمایند. ما حالمان از انحصاری، ببخشید، ولی به درازای جیب‌های پر از پولمان به هم می‌خورد.» بعد به یکدیگر اشاره می‌کنند و با اخم می‌گویند: «همه‌اش تقصیر تو و این کنسول فلانت است! از بازار عقب می‌مانم اگر انحصاری نکنم!» سپس صحنه تئاتر خبری را ترک می‌نمایند و با هم به من مسکین و وارفته می‌خندند.

عبور یک شهاب در آسمان شب

و در پایانِ آرزوهایم، از جانب پلی استیشن و ایکس باکس، خدای را سپاس می‌گویم که برخی چونان مجنون و فرهاد، تا پای جانشان از عفت شیرین و لیلی شرکت‌های بازی‌سازی آن دو حمایت می‌نمایند! طوری که دلم گاهی به حال شرکت‌هایشان می‌سوزد. اگر می‌دانستند اینجا چه هواخواهانی دارند، به خدا مزدی مطمئنا به همه رایگان می‌دادند. بالاخره در رویا روزی را امید دارم که این حرص و جوش‌های بیخود، پاداش بزرگی را از سونی و مایکروسافت بگیرند، وگرنه بساط ناسزاگویی و توهین کی برچیده نخواهد شد!؟ خداوند می‌داند و بس!

مصطفی زاهدی:

جواب به این سوال هم سخت است و هم در قالب چند جمله‌ی کوتاه خلاصه نمی‌شود. اما با این وجود برای خالی نبودن عریضه از کلام، باید قبل از اشاره به آرزو‌ها و رویاپردازی‌ها، به بزرگ‌ترین معضل و مشکل فعلی دنیای گیم اشاره کنم. شاید مهم‌ترین دغدغه‌ی من در مورد صنعت ویدیو گیم، کم ارزش شدن آثار ارزشمند و خلاقانه است. به شخصه نه مشکلی با بازی‌های آنلاین دارم، نه با آثار چند نفره و بتل رویال و بر خلاف اکثریت، معتقدم محبوبیت و رشد این آثار، یعنی محبوبیت و رشد صنعت بازی‌های ویدیویی. با این وجود، وقتی آثاری مثل Dishonored، که جزو بهترین و خلاقانه‌ترین آثار تاریخ این صنعت هستند، به خاطر عدم بازدهی مالی، به گورستان تاریخ می‌پیوندند، واقعا ناامید می‌شوم. کم نیستند آثار و فرنچایز‌هایی که در واقع یک سر و گردن از آثار هم رده خودشان بالاتر بوده و هستند، اما حالا کاملا فراموش شده و به یک خاطره تبدیل شده‌اند.

متأسفانه با وضعی که الان در ویدیو گیم می‌بینم، نزدیک نود درصد بازی‌هایی که معرفی یا عرضه می‌شوند، آثاری تکراری، تقلید شده و یکنواخت هستند که حتی بعضا ارزش یک بار تجربه را هم ندارند. به نظرم حریم امنی که سازنده‌ها برای خودشان خلق کرده‌اند و از آن هم خارج نمی‌شوند، باعث شده شاهد آثار مشابه با ساختار یکسان باشیم که عملا حرف جدیدی برای گفتن ندارند.

حریم امن

مواردی که اشاره کردم صرفا دغدغه‌های کلی بودند که حس می‌کنم در شرایط کنونی، بیشترین آسیب و لطمه را به این صنعت وارد می‌کنند.

اما در مورد جاه‌طلبی و رویاپردازی، باید بگویم به شخصه امیدوارم جامعه مخاطبان ویدیو گیم، حتی از میزان فعلی هم بیشتر و بیشتر بشود و به حدی برسد که عرضه یا معرفی بازی‌های درجه یک، از لحاظ اهمیت و ارزش خبری، به یک تیتر بزرگ و اتفاق مهم، در سطح بین‌المللی تبدیل شود. یعنی روزی به همان شکلی که موسیقی و سینما، تقریبا تمام مردم را در بر گرفته، بازی‌های ویدیویی هم به شکلی مشابه کاملا فراگیر شوند. حس می‌کنم با تغییر نسل و در چند دهه آینده، کاملا این مورد امکان‌پذیر است و حتی می‌توانیم شاهد همه‌گیری کامل بازی‌های ویدیویی در حد و اندازه‌های مدیوم‌های دیگر باشیم.

به عنوان نکته‌ آخر، باید به این نکته اشاره کنم که حالا که در مورد رویاپردازی حرف می‌زنیم، به یک مورد رویاپردازی داخلی هم بد نیست اشاره کنم. امیدوارم در نهایت یک روز، گیمینگ به عنوان یک صنعت یا یک محصول تولیدی، در ایران بتواند فعالیت کند. در شرایط فعلی که غیرممکن به نظر می‌رسد و آثار معرفی شده داخلی، آنچنان سطح کیفی مطلوبی ندارند، اما خب داریم در مورد رویاپردازی و خیالات صحبت می‌کنیم، موردی ندارد که در خیالاتمان یک بازی AAA عظیم بر اساس فولکلور یا شخصیت‌های تاریخی را متصور بشویم. آرزو بر جوانان عیب نیست!

حسین غزالی:

از اولین روزی که نوشتن راجع به بازی‌های ویدیویی شروع شد، مشخص بود که زمان گذر کردن می‌رسد.

آرزوی ما برای بازی‌های ویدیویی، واقعاً برای بازی‌های ویدیویی نیست؛ حرفی است برای کسانی که بازی‌های ویدیویی را بازی می‌کنند و می‌بینند. برای کودکانی که با بازی‌های ویدیویی شب‌های خستگی از برگه‌های سخت را گذراندند.

و آن آرزوی ما، به‌صراحت این است که از بازی‌های ویدیویی گذر کنند و دیگر کودک نباشند؛ آن‌قدر گذر کنند که دیگر نیازی به آن‌ها نداشته باشند. مردانی که از حقیقت فرار نمی‌کنند، و از زندگی واقعی به بهانۀ سرگرمی گریزان نیستند؛ این اصل و رسم واقعی زندگی است در روزگاری که بعضی‌ها در آن می‌خواهند همه‌طوره و در همه زمان‌ها در سرگرمی بخوابند و دیگر هرگز بیدار نشوند.

quit the game

و نیاز نداشتن به اتلاف وقت، به نابودسازی دقیقه‌ها و سال‌های ارزشمند پدیده محسوسی است؛ یعنی آن‌که کم‌یاب است. کم‌یاب بودنش هم دلیل دارد؛ کم‌یاب بودنش از آن‌جا است که اتلاف وقت و فرار از حقایق ذاتی آدمی و زندگی تبدیل به یک عرف و نُرم روزمره و جهانی شده که فعلاً دست‌بردار نیست. از این رو، هرشخصی که واقعاً قلبش را و خودش را دوست داشته باشد، می‌داند که باید در دنیا به کجا برود و اگر جایی هم بخواهد برود، می‌داند که آن‌جا لااقل «بازی ویدیویی» نیست.

ما خیلی وقت پیش به‌همراه عزیزی این‌جا بودیم. در استراحتگاهی به‌نام «ویدیوگیم» نشستیم که در نظر اول سبزه داشت و پر از درخت و چمن و سایه و رود بود و از زیبایی عجیبش در تحیر بودیم و تعجب باعث می‌شد شیفته باشیم بر تداوم به نشستن در استراحتگاه. ولی واقعاً کمی که گذشت، دیدیم اگر قرار باشد بعد از هفت سال کماکان یک‌جا بنشینیم، زخم بستر می‌گیریم و می‌میریم از شدت نشستن و سکون و عدم تحرک.

با این حال، اتفاقی افتاد و کماکان نشستیم تا آن‌که چهره خوش نخستینِ سراب، بعد از مدتی رنگ خودش را باخت و عوضش تصاویر وحشتناکی از درختان پژمرده در استراحتگاه ویدیوگیم پدیدار شدند. پر از زخم و وحشت، پشیمان شدیم و بلند شدیم. به همه کسانی هم که مثل خودمان با نشستن آن‌جا و سرهم آوردن چهارکلمه و چهار بررسی بازی فکر کردند که شخص خاصی هستند گفتیم که هیچ‌شخصی با سرهم آوردن چهارکلمه و چهار بررسی بازی شخص خاصی نمی‌شود.

کنترلرهای شکسته ps و xbox

از قضای پیش‌آمده، مسئلۀ قلبی حاصل این است که بازی‌های ویدیویی هرچیزی که باشند و هرچیزی که بشوند، حتی اگر این وسط یکی دو حرف قشنگ ناقص هم زده باشند، در آخر داستان، راه‌های فراری از واقعیت بیش نیستند.

سراب‌هایی که شاید بشود از آن‌ها رد شد ولی نباید به آن‌ها برای ابدیت دل‌باخت؛ صرفاً چرا؟ صرفاً چون بازی‌های ویدیویی نه قلب دارند و نه روح و نه مهر و عطوفت. اگر روزی دوازده ساعت بازی کنید، برای بازی ویدیویی فرقی ندارد؛ اگر روزی نیم ساعت بازی کنید، برای بازی ویدیویی فرقی ندارد. اگر بازی آنلاین بازی کنید، برای بازی ویدیویی فرقی ندارد. اگر بازی آفلاین بازی کنید، برای او فرقی ندارد که چه‌گونه و چرا دارید وقت قشنگ و ارزشمند زندگی ثمین‌تان را به زباله‌دان می‌فرستید که خیلی اتفاق ناگوار و سختی است.

در این‌جا دیگر نمی‌شود به روال سابق سر از دلایل عاشقانۀ موجه درآورد که هیچ‌کدام‌شان پاسخگو نیستند. هر جوابیه‌ای هم که شخصی بابت استمرارش در غرق شدن در بازی‌های ویدیویی بدهد، آخرسر هم خودش، و هم اهل قلب‌های واقعی می‌دانند که بازی‌های ویدیویی در ذات‌شان وسایلی هستند تا بشود با استفاده از آن‌ها قلب را دور زد و از دنیای واقعی فرار کرد که کار خوبی نیست.

گیمر خواب و خسته

آدم مگر از دنیای واقعی فرار می‌کند؟ مگر می‌شود آدمی چشمانش را روی زندگی حقیقی ببندد و بخوابد؟ ممکن است در ادامه، دلیل دیگر این باشد که می‌شود گاهی از دنیای واقعی فرار کرد و گاهی هم در دنیای واقعی ماند. ولی نکتۀ فراموش شده آن است که فرار کردن از دنیای واقعی، دلیل می‌خواهد و وقتی که آن دلیل گرفته شود، دیگر نمی‌شود از آن فرار کرد.

این‌جاست که در دل هر پازل، در دل هر راهروی ترسناک درپیتی، وقتی که در دنیای یک بازی ویدیویی راه می‌روید، ناگهان تصویر خراب می‌شود و دنیای واقعی سر از دنیای خیالی ویدیوگیمی درمی‌آورد و شروع می‌کند دنبال شما افتادن. گشتن دنبال قلب شما در هر گوشه و کنار سکوت و خلوت، در هر کوچه‌پس‌کوچه حتی بی‌اهمیت‌ترین و خنثی‌ترین بازی‌ها و دنیاهای مجازی.

در پشت درب‌های خلوت نقشه‌های کال‌آف‌دیوتی ۴، گشتن دنبال ناخودآگاه و پرسیدن سوالی بزرگ که از گذر ایام و تلف شدن زندگی و جوانی، و حق مرگ و حقیقت نهفته در ماورایش می‌گوید. در هر لحظه‌ای که در آن آرتور مورگان به دیواری تکیه می‌دهد و فکر می‌کند و جک موهایش را مرتب می‌کند و لیان به قلبش نگاه می‌کند.

پرتاب کنترلر توسط یک گیمر

فرجام کار، آخر قصه نهایت زمانی می‌رسد که قلب اذیت می‌شود. در این لحظه است که وقتی شخصی از بازی‌های ویدیویی گذر کند، دیگر نمی‌تواند برگردد. مثل دوستی که زمان کودکی، همراه همیشگی بود و درس‌هایی داشت که یاد می‌داد و شاید غیرمستقیم بودند اما گاهی باعث می‌شدند که کمی راجع به این و آن فکر کنی؛ ولی شما بزرگ شدید، و دیگر وقت جدایی رسید. بزرگ‌تر از آن‌که دیگر برای آن‌چه در کودکی نگرانش بودید نگران باشید و حالا باید حواس‌تان به قلب‌های بزرگ‌تری باشد.

شاید در لحظه وداع با بازی‌های ویدیویی، و بازگشت به قلب‌های واقعی و راستی و درستی، و فهمیدن دلیل چیزها، دوست قدیمی را در آغوش بگیرید، شاید دستی هم بر شانه‌اش بزنید اما سرانجام روزی که رویتان را برگردانید و بخواهید تا دوباره پشت‌سرتان را ببینید، دیگر خبری از او نیست.

آرزوهای شما برای صنعت گیمینگ چیست؟ کدام آرزوی مطرح شده توسط تیم تحریریه را جذاب و ممکن می‌دانید؟

ممنونم از همراهی شما دوستان گیمفایی عزیز 🌹

موفق و تندرست باشید

191
11
MuhammadAliStalker𝓐𝓫𝓫𝓪𝓼milad saMalenia Blade of Miquella77DanialRanjbarzadehARTHUR MORGANUNCLE ARTHURMehdi_MorganDARKSIRENdamhazerبهزاد سالمیژنرال اردکFinal seyedدکتر گیمفاکیاNemesisAlbert Weskerامیر حسینmore

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • Amin گفت:

    چه سونی چه ماکرو یا حتی نینتندو ما باهاشون خاطره داریم…

    87
    3
    Doesn't MatterMZOkabe Rintarou𝓐𝓫𝓫𝓪𝓼Malenia Blade of MiquellaRest_In_Peace77FrostDARKSIRENzaman80more
  • Arthur Stop گفت:

    خیلی خوشحالم که نویسنده های عزیز گیمفا در یکجا جمع شدند و نظر خودشون رو بیان کردن 🤝🏼
    لطفاً از اینجور مقاله ها بیشتر بگذارید تا ما بیشتر با شما نویسندگان آشنا بشیم🌹

    77
    0
    MuhammadAli𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻StalkerOkabe Rintarou𝓐𝓫𝓫𝓪𝓼77Amir rezayatFrostسبحان کورلئونهبهزاد سالمیmore
    • سلام و درود بر شما همراه و یار همیشگی
      چشم؛ به امید خدا اگه باز ایده بزنه به سرمون، یه حرکتی می‌زنیم. 😊
      ممنونم از همراهی شما 🌹

      39
      0
      MuhammadAli𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻StalkerOkabe RintarouMalenia Blade of MiquellaT_tex77Amir rezayatAli_pxسبحان کورلئونهmore
      • Arthur Stop گفت:

        به به آقای اسدی دوباره کامنت من رو ریپلای زدید🌹😁
        ایده های خیلی زیادی هست مثلا: بهترین بازی هایی که تجربه کردید، یا بدترین…یا اگر میخواستید تغییراتی در یک بازی ایجاد کنید اون تغییرات چی بودند و…
        اگر لطف کنید از بحث گیمینگ هم کمی جدا بشیم و مثلا راجب مورد علاقه ترین آهنگ ها، فیلم و… مقاله بنویسید😃
        با تشکر از شما🌹😁

        19
        0
        𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻Stalker77Amir rezayatمحمد صالح اسدیAli_pxبهزاد سالمی
      • سلام به آقای اسدی عزیز
        متاسفانه از همراهی نمسیس وارانه ام به مدت یک ماه محروم بودید 🤣💔به دلایلی خودمم از خوندن مقاله هاتون محروم بودم جز حشاشین که نشد واسش کامنت بذارم
        یه ایده دارم
        برای مثال یک بازی
        یک نویسنده رو بذارید که منتقد بازیه و زیاد رابطه ی خوبی با بازی ندارع
        و یک طرف نویسنده ای رو بذارید که عاشق بازیه و حالا با هم در مورد بازی بحث کنن به نظرم می‌تونه جالب باشه

        3
        0
        محمد صالح اسدی
        • به به! سلام بر شما یار و همراه همیشگی گرانقدر 🌹
          آره. اتفاقا به فکر شما بودم، وقتی می‌دیدم موقع گیوتین نامه‌های جدید و غیره نبودین. جای شما سبز🌸 والا بنده که خوشحال میشم از همراهی نمسیس وارانه شما 😅

          ایده‌تون جالبه. حالا باید ببینم اجراشون میشه کرد یا نه. چون سر همین آرزوهای بزرگ یه کوچول موچول جیزویز شدم 😂
          ممنونم از لطف و محبتتون 💐

          2
          0
  • Dastan گفت:

    آرزو میکنم پولمون با ارزش بشه بتونیم بازی ها رو روز اول بخریم ,
    و همینطور همسر آیندم هم مثل خودم گیمر باشه ,

    156
    4
    StalkerQUFOkabe Rintarou𝓐𝓫𝓫𝓪𝓼AmrasRest_In_Peace77Amir rezayatDoctorبهزاد سالمیmore
  • Young boy گفت:

    آرزویم این است که روزی بدون هیچ مشکلی بتوتیم صادقانه همگی با هم دوست باشیم و به هم دیگه یورش نکنیم
    در اخر امیدوارم اساتید گیمفا به برخی کاربرا اهمیت بیشتری بدن

    9
    65
    UNCLE ARTHURFrostبهزاد سالمیomidaref44کیاAlbert Weskerاپوزوسیون گیمفاODERezamore
  • امیدوارم همگی به آرزو های که دوست دارید برسید❤️

    46
    0
    MuhammadAliRest_In_Peace77UNCLE ARTHURبهزاد سالمیAlbert WeskerMɾ Mɱԃمحمد صالح اسدیHadesCharlie Chaplinmore
  • kia گفت:

    آرزوم اینه برام جذابیت به دنیای گیم برگرده و انگشت شمار نباشه دیگه به ندرت لذت میبرم امسال فقط های فای راش بوده با زلدا (به غیر قسمت پایانیش)

    38
    3
    MuhammadAli77UNCLE ARTHURFrost.Albert Wesker.FaithCharlie ChaplinPop_Starmore
    • ارزوم اینه شرکت های سی دی پراجکت رد و رمدی وQuantic Dream و راکستار سالی ۳تا۴تا بازی بدن
      و دویل مای کرای جدید هم معرفی بشه.
      کپکام لعنتی به جا ریمیک کردن دویل بساز😡

      36
      3
      77UNCLE ARTHURFrostAli_pxبهزاد سالمیAlbert WeskerRezz˝KianThunderDoomCharlie Chaplinmore
    • Sekiro گفت:

      همه همینطور شدیم فقط شما نیستی . فکر نمیکنم دیگه هیچوقت لذت اولین باری که پلی میدادیم برگرده یا حتی اولین سال ها
      دیگه تکراری شده حتی گیم برامون
      این وسطا یه تعداد هستن که یه نیم حسی رو به ادم القا میکنن مثل هالونایت و … گیم های متفاوت و عجیب غریب که خب زیادم نیستن

      14
      0
      بهزاد سالمیمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Albert Weskerقاتل فنبویred-eyed Banished KnightCharlie ChaplinPop_Star🖤james McCaffreyAMIR WAZOWSKIsnowgirlmore
      • Spiderman 2 گفت:

        از نظر من برخی از ریمیک ها نیازه مثله ریمیک اویل ۴ ولی برخی ها نیاز نیست مثل ریمیک لست ۱ . ولی در جایگاه اول ، ساختن یه آی پی جدید یا دنباله ی یه بازی هستش تا ریمیک و ریمستر که متاسفانه همگی تو کار ریمیک و ریمستر زدن

        14
        0
        FrostAlbert WeskerCharlie ChaplinPop_StarSepehrAMIR WAZOWSKIهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)AnnyzrMaster blademore
    • Persian King گفت:

      kia@ قدیم واقعا گیم زدن یه حس خاصی داشت، مخصوصا میکروژن و سگا.
      یکی از دلایلش طبیعتا سن میره بالا دیگه جواب نمیده بازی، باید بری سراغ یه سری تفریحات دیگه.
      یکی دیگه از هزاران دلیل دیگشم باز به خود ما برمیگرده. ما انقد درگیر متا و نقد و کوفت و زهر مار شدیم دیگه بازی بهمون نمی چسبه، بیشتر بدیه بازیارو میبینیم تا خوبیاشو.
      من خودم سعی میکنم نادیده بگیرم این قضایارو.
      نمونه بارزشم این چند وقته تجربه کردم، بازیه بسیار خوب The Callisto Protocol بود. آقا این بازی نمیگم خالی از اشکال بود، ولی خداییش خوب یود. تمام سایتا نقد تیزشونو به این بازیه بدبخت کشیدن. من فکر کنم چون استودیوی سازندش اونقد غول نبود هیکل بازیو قهوه ای کردن. اخه واقعا انقد بد نبود. به نظرم ۸ از ۱۰ هست بازی.
      خلاصه من به متا و نقدا کاری نداشتم، رفتم دل بازی. محشر شد تجربم از بازی.

      16
      0
      بهزاد سالمیAlbert WeskerRezzhėřvıň§محمد صالح اسدیمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)FaithPop_StarAMIR WAZOWSKIsnowgirlmore
  • شرک گفت:

    ارزو من برای صنعت گیم به هم پیوستن همه کنسول به خانواده های خودشون هست چون جنگ همه کنسول ها رو بی خانمان کرده مرسی بابت مقاله

    20
    1
    MuhammadAli77بهزاد سالمیSekirov-alkalineAlbert Weskerمسافر خستهمحمد صالح اسدیPop_StarAMIR WAZOWSKImore
  • Alireza1882 گفت:

    آرزوی من هم اینه که بتونیم ‌‌توی ایرانی آزاد با هم از تاریخ بسیار غنی ایران آثار با کیفیتی بسازیم که بتونن ایران واقعی رو به همه بشناسونه
    و کسی مجبور نباشه چون زمینه ای برای درآمد از علایقش نیست مجبور باشه روزی دوازده ساعت کار کنه و همزمان توی رشته ای که دوست نداره فقط برای فرار از سربازی تحصیل کنه همراه کار
    قسمت دومش ربطی به گیم فقط داشت و همه علایق رو در بر میگیره ولی خب چه کنیم دیگه عقده اش تو دلمونه همیشه

    56
    2
    MuhammadAli77Amir :))UNCLE ARTHUR𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻بهزاد سالمیFaithAlbert WeskerMarvel-Man˝Kianmore
  • Alireza1882 گفت:

    بزرگترین آرزو هم اینه که همه دوستان عزیز بتونن به تمام چیزای قشنگی که دلشونه برسن و حسرت هیچ چیزی به دلشون نمونه و همه بتونیم زندگی که دوست داریم رو داشته باشیم
    و دور هم گیم بزنیم و لذت ببریم

    25
    0
    MuhammadAli77UNCLE ARTHUR𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻بهزاد سالمیv-alkalineAlbert Weskermohammad reza gamerBehnam.HzhPop_Starmore
  • Master گفت:

    آرزوی من در دسترس پذیری بیشتر گیمه
    یعنی به همون سادگی که میتونی یه آهنگ پلی بدی یا یه فیلم ببینی بتونی بازی کنی بدون نگرانی در مورد سرعت اینترنت و سخت افزار و مسائل مالی

    23
    1
    UNCLE ARTHUR𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻.RezaMɾ Mɱԃمحمد صالح اسدیmohammad reza gamerSnake and kratos❤️AMIR WAZOWSKIAnnymore
  • Wounds گفت:

    آرزوی من برای این صنعت پیشرفت تکنولوژی در جهت تسهیل فرآیند توسعه بازی و کاهش هزینه های تولید،وقتی تصور می کنم برای تجربه آثار بازیساز محبوب مون حداقل پنج سال باید منتظر باشیم و این یعنی در طول یک دوره ۲۰ ساله یک فرد فقط چند اثر محدود از بازی های که باب میلش هست می تونه تجربه کنه این در حالیه که در گذشته نه چندان دور دنباله آثار مختلف یا ip های جدید در بازه زمانی یک الی دو سال منتشر می شدن و افت کیفیتی هم نداشتن، دوست دارم دوباره همچین رویکردی در این صنعت حاکم بشه، کاهش هزینه های تولید هم می تونه ریسک پذیری را افزایش بده و در نتیجه شاهد رشد خلاقیت باشیم

    توصیه آقایی غزالی مبنی بر گذر کردن از بازی های ویدئویی هم کاملا بجاس اما اینکه تجربه بازی های ویدئویی را تلف کردن وقت تلقی کنیم به نظر بیان دقیقی نیست،با این استدلال تمام سرگرمی های بشری از کشیدن نقاشی تا مطالعه کتاب تا ورزش و… را باید تلف وقت تلقی کنیم در حالی که انسان ماشین نیست و در بطن خودش اون چیزی که شوق به ادامه زندگی در فرد ایجاد می کنه بخش عمده ای مربوط به سرگرمی هاس که در قالب های مختلفی میشه براش متصور شد .برداشت من از صحبت های آقای غزالی اینکه در مجموع هر سرگرمی اگر مخل اون بقایی فرد در زندگی واقعی بشه کار بیهوده ای هست و نام تلف کردن وقت برش نهادن بجاس
    مثلا به شخصه هیچ مشکلی با اینکه پنج سال نتوانم هیچ بازی را تجربه کنم ندارم حتی اگر شرایط زندگی ایجاب کنه ترک کامل بازی های رایانه ای هیچ مشکلی برام ایجاد نمی کنه اما در عین حال می تونم زندگیم را طوری بچینم که در دو ماه ۵۴۰ ساعت بدون دغدغه های واقعی با خیال راحت الدن رینگ بازی کنم

    29
    2
    MuhammadAliSekiroمحمد صالح اسدیmohammad reza gamerred-eyed Banished KnightBig BossPop_Starمحمدامین حیدریAMIR WAZOWSKIAnnymore
  • Assassin گفت:

    خیلی ممنون از مقاله واقعا قشنگ بود
    فقط آقای غزالی من منظور شما رو نفهمیدم
    یعنی کلا بازی ویدئویی نکنیم یا بازی ویدئویی رو زندگیمون نکنیم 🤔🤔🤔🤔🤔🤔

    15
    0
    UNCLE ARTHURFaithمحمد صالح اسدیFaridPop_StarAMIR WAZOWSKIAnnyکلاغMaster bladeSina7294more
    • قطعا مورد دوم
      این درباره هرچیزی که در صنعت سرگرمی وجود داره صدق میکنه حالا اینجا چون بحث از گیم بود آقای غزالی همچین حرفی زدن

      10
      0
      ArmanO2FaridPersian KingAMIR WAZOWSKIهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)
    • سلام. وقتی شما وسط یک جمع پرسروصدا از عاشقان بازی ویدیویی باشید، طبیعیه که گفتن این مسئله یکم عجیب به‌نظر برسه. منظور ساده بود: از بازی‌های ویدیویی گذر کنید. یعنی دیگه بازی نکنید؛ یعنی دیگه نیازی به بازی‌های ویدیویی نداشته باشید. چه‌طور؟ دلیل تجربه بازی ویدیویی اینه که آدم می‌خواد تا فرار کنه از دنیای واقعی. برای مدتی لااقل. خودش رو سرگرم کننده که این هم یک اسم دیگه برای فراره. بیش‌تر کارهای دیگه هم که به اسم سرگرمی خونده میشن هم به همین شکل هستند. وسیله‌هایی هستند برای فراموش کردن دنیای واقعی. حالا گاهی برای یک ساعت، دو ساعت، شاید ماه‌ها. ولی شما نباید این‌کار رو انجام بدید. اگر واقعاً بدونید که چه وقت مهمی رو دارید از دست می‌دید…
      اگر می‌بینید که تعداد زیادی از کسانی که حتی توی همین سایت، سنشون بالا رفته و حالا مردای بزرگی شدن و میگن که دیگه تجربه بازی ویدیویی برای ما مثل سابق معنی خاصی نمیده، تعجب نکنید. لطفاً بدونید که لازمه بزرگ شدن، اینه که آدم انتخاب کنه واقعاً چه‌طور زندگی کنه. و اینه که آدم دیگه توی سرگرمی‌ها و آرزوهای کوچک سابقش جا نشه. ما نگفتیم که کنار دوستان و خانواده وقت نگذرونید یا خوش نباشید و از این دست مسائل. ابداً حرف ما این نیست. حرف ما اینه که خودتون رو الکی فریب ندید. زندگی شما خیلی ارزشمنده؛ خیلی ارزشمندتر از این‌حرفاست؛ و آدم‌ها هروقت ارزش واقعی زندگی خودشون رو فهمیدند، اونموقع راجع بهش درست تصمیم می‌گیرند. هرچقدر ارزش زندگی فردی بالاتر باشه، طوری که زندگی‌اش رو میگذرونه هم تغییر میکنه. همه این‌ها نشانه‌های بزرگ شدن و رشد کردن هستند.

      19
      31
      Lonesome guy the Mad OneMuhammadAliRoadieاوردک تک تک ورژن حقیقیBig BossArmanO2biomaxᴘᴏʀɪUNCLE ARTHURmore
      • Marvel-Man گفت:

        آدم از چیزی که عمیقاً بهش علاقه داره، هیچ وقت نباید گذر کنه مگه اینکه خیلی مجبور باشه که در اون صورت هم باز یه تراژدیه.
        واقعیت و زندگی واقعی که شما می‌فرمایی برای بیشتر ماها اورریتد هستش!

        13
        4
        Deleted accountUNCLE ARTHURAli_px🖤james McCaffrey.TomMaster bladeDesignerRoyalknight
      • AmirGtx گفت:

        احسنتم . این حرف رو باید طلا گرفت . یک سخن معروف از یک فرد معروف هست میگه بهترین تفریح کار است . اگر انسان بتونه تفریح و لذت حقیقی خودشو در کار و موثر بودن برای جامعه و انسان ها و رشد قرار بده این واقعا رشد کرده . این خیلی بده ما تفریح و کارمون از نظرمون جداس مثلا میگم این کار منه انجامش میدم ولی برای تفریح میرم بازی میکنم یعنی ازا ون لذت نمی بردم . از درس لذت نمی بردم و خسته شدم حالا میام اینجا تفریح کنم … حالا یکی ممکنه بگه هردو لذت میبرم میگیم خب تا میتونی برو سمت لذتی که سود بیشتری داره …
        ولی خب من نفی کامل نمی کنم بازی رو ولی انسان هرچقدر بیشتر رشد کنه بیشتر به این درک میرسه وقتشو صرف کار هایی که سود بیشتری داره بزاره و ازش لذت ببره … یعنی کار هایی که وقتی چند سال بعد نگاه میکنی می بینی یک سودی برای خودت یا جایی یا کسی داشت و داری اثرشو میبینی نه اینکه وقتت بره سر چیزی که بعد با خودت فکر کنی خب اخرش چیشد …
        یک چیز هم اینکه درسته بعضی ها واقعا شرایط سختی براشون پیش میاد مثل عزیزی فوت میکنه و واقعا به مثلا بازی پناه میارن تا چیزی باشه ارومشون کنه خب این هم باید موقتی باشه نه تا اخر عمر انسان موجودی هست که قدرتشو داره خودشو رشد بده تا بتونه کنار بیاد ولی غیر این افراد دیگه نباید اینطور باشه چون الان شرایط سخت هست دیگه همگی بگیم اعصاب ها خرابه و تا میتونم بازی میکنم تا خودمونو ترمیم بدیم یعنی ما همیشه در حال تلاشیم تا تازه اسیب هارو جبران کنیم و رشدی حاصل نمیشه بااید اونقدر قوی باشیم تا این ها اثر نذاره روی روحیه ما که بعد بخواهیم جبران کنیم

        4
        1
        Lonesome guy the Mad OneSirAmirMuhammadAli
      • Roadie گفت:

        سلام مرد. من اون آرزو شما خوندم و درک کردم و حس عجیبی بهش دارم. از طرفی مخالفت های کاملم حسی از گناهکاری توشون هست چون این آسیب ها میشه دید در خیلیا و از سویی موافقت بی چون و چرا اگر کنم یعنی دروغ گفتم و چشم بستم رو این همه آرامش و گشایش فهم و لذت که از بازی تو بزرگسالی تجربه کردم. پیتر سینگر یک مقاله و نظریه کاملاً محکم داره، میگه انسان مدرن اگه تا یه حد عجیب بالایی از درآمد و زمانش وقف کمک و یاری به نیازمندان و حفظ جونشون نکنه، یک موجود پلیده. میگه اسمش خیریه و کمک نیست، اسمش وظیفه هست و باید لذت زندگیُ تو همین درویشِ خلق بودن ببینیم، نه که فکر کنیم از لذت خود کم گذاشتیم. یادمه از همون بار اول که خوندمش کاملاً قانع شدم چون مو لا درزش نمی‌رفت و برای هر پرسشی، پاسخی محکم از جنس اخلاق و تقابل لذت های خودخواهانه با جان یک کودک مطرح می‌کرد، تنها به علت اینکه اونقدر بزرگ نیستم نتونستم با این حقیقت کنار بیام و بهش چشم می بندم. حالام دوباره این حس دارم که اگه بخوام این دست کشیدن کامل از قبضه کننده ترین تفریح سالمم قبول کنم تنها از اون نگاه درویش غرب خواهد بود. چون درسته منی که بزرگ شدم و کار و شریک زندگی دارم نمی تونم خودم غرق این تفریح نگه دارم (و اصلا راستش خودم هم خیلی سخت پسند تر شدم و آثار مورد علاقم روی هم عمقی نمی سازن که بیشتر از هفته ای ۵ ساعت ازم وقت بخوان، گاهاً ماه ها به سمت بازی نمیرم)؛ اما اگه اون زندگی درویشی پیتر سینگر خط بزنیم از گزینه هامون، اصلا نمی‌تونم قبولش کنم اینو که بازی برای بزرگسال بطور کل اشتباست و تخریبگره. مگه میشه زنده باشم و بشنوم فومیتو اودا، میازاکی، کوجیما و… چیزی ساختن و تجربش از خودم دریغ کنم. مگه تاثیر تجربه های پیشینم ازشون ندیدم؟ درسته بازی، کتاب، فیلم، فوتبال و حتی خوندن یک جوک یا دیدن کلیپ خنده دار نوعی فرار از حقیقت یا escapismعه، اما خودمونیم که پخته می‌شیم و تصمیم می‌گیریم تا چه حد و رو به چه چیز. شاید باید خواست که «پخته شید و کورکورانه مثل پیتر پن، کودک بزرگسال نباشید». اصلا تجربه خودم این بوده که در بزرگسالی بیش از همیشه نیاز هست به تجربه ی هنر تکان دهنده، وقتی احساس ها تکراری شدن و دگرگونی مثبت فکری و ادراک جدید سخت بدست میاد و مغز به هر محرکی بی حس بی محلی می کنه. نباید از فرصتی برای گشایش فکر فرار کرد، چه بسا این فرصت که در حقیقت غالباً با تجربه دردناک (رشد بعد از آسیب) یا مواجهه با درد دیگری در فجایع (دگرگونی اجتماعی) همراست، اینجا تجربه ای لذت بخش باشه. به نظرم بهتره انتظاری دیگه داشته باشیم، اینکه با افزایش سن، به بازی ها فرا تر از یک ابزار اعتیاد آور برای فرار از خود نگاه کنیم، اینکه تنها زمانی به سراغ تفریحات بریم که به دغدغه های واقعی خودمون رسیدگی کردیم تا تفریح، به جای فرار استراحت یا حتی فرستی برای تفکر باشه؛ یا اینکه بیشتر بفهمیم و جاهای جدی زندگی جدی بگیریم نه که واسه یک بازی فحاشی کنیم و واسه همنوع ککمون نگزه. من راستش در نهایت تو خودم درویشی نمی بینم ولی یه اعتمادیم تو خودم دارم که بدونم حواسم هست با چنین علاقه ای چیزی مهم تر نابود نمی کنم. مثلا من روزانه یک ساعت ورزش می کنم، یک ساعت طراحی می کنم و اگه وقت و حالی باشه یکی دو ساعت شاید وقتم به اینترنت گردی و بازی و فیلم و کتاب اختصاص بدم. اما حواسم هست همون جاهای پرتم به گونه ای بهتر طی شه، اینجا مثلا وقتی میام برای کل کل اینکه کدوم کنسول بهتره یا جواب به توهین دیگری نیست و احتمالاً خودتم می دونی کار راحتی نیست در ابتدا. باید همش حواسمون باشه. خلاصه قبول دارم همین که باید حواسمون باشه، نه اینکه یک مدیم از ترس آسیب های احتمالی کامل کنار بذاریم. خلاصه اینکه این آسیب ها غیر قابل کنترل و پیشگیری نیستن. من از دوران دانشجویی خیلی چیزارو کنار گذاشتم :)) ولی می ترسم از روزی که لذت بردن از هنر کنار بذارم!

        در نهایت می گم خوبه که اونروی سکه میبینی و در افکاری باز کردی که شاید باعث شه چند نفری به فکر فرو برن که واقعا بهش نیاز دارن چون منم می دونم زیاد هستن… و واسه همینه که با وجود اینکه موافقتم باهات کامل نیست، ارزش حرفت کامل درک می کنم. جرعتت هم ستودنیه که اینجا گفتیشون! :)) موفق باشی حسین جان.

        2
        0
        MuhammadAliمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)
        • سلام Roadieجان. ممنونم بابت وقتی که گذاشتی و لطفی که داری. با این وجود من هم کاملاً موافق نیستم با این نوع از استدلال.
          ببینید مسئله از ابتدا این‌طور بود: این پست مربوط به آرزوهای نویسندگان گیمفا هستش و ما هم اون آرزوی نهایی رو گفتیم که واقعاً از روی صداقت بود. ما اون آرزویی رو گفتیم که در نهایت مسیر، بعد از طی کردن همه این پستی و بلندی‌ها و صحبت‌ها وقت عمل بهش میرسه. یعنی گذشتن از بازی ویدیویی.. یعنی این‌که فردی دیگه نیازی نداشته باشه که از حقیقت دنیا و دنیای حقیقی فرار کنه. حالا در ادامه ماجرا، فکر می‌کنم که دلیل تفاوت نظرات تفاوت در نگاه به زندگی و دنیا باشه. شما می‌دونید، و از قرار معلوم خیلی از دوستانی که این‌جا بودند می‌دونستند من بنده پروردگارم و اسم از دوازده ستاره روشن [امامان معصوم علیهم السلام] میارم و چون مخاطب‌هام رو دوست دارم، و چون شیفته حقیقتم و چون از روی صداقت دوست دارم که بقیه هم حقیقت رو بدونند، همیشه اگر مجالی باشه در نوشته‌ها از گفتن راه و روش درست زندگی ابا ندارم و دریغ نمی‌کنم. وگرنه هم شما، هم من می‌دونیم که ما بلدیم چیکار کنیم که صدای به‌به و چه‌چه بلند بشه و صدای دست و تشویق حضار بیاد اما این‌ها، یعنی همه این تشویق‌ها و قربان صدقه رفتن‌ها هیچ ارزشی ندارند واقعاً وقتی از روی صداقت نباشن. من اگر امروز صدتا که نه، صدهزار دیسلایک هم بگیرم برام هیچ ارزش و اهمیتی نداره. چون وظیفه من به‌عنوان بازی‌نویس مشخصه. من اگر از این میگم که رد دد ردمپشن ۲ درباره تلاش انسان برای جست و جوی معنی در زندگی‌اش میگه، دیگر دست خودم نیست.. وظیفه من به‌عنوان آدمی که دوست نداره دروغ بگه ایجاب میکنه که بگم اون معنا چیه. بنابراین از این‌جا اگر بریم سراغ مسئله «گذر کردن از بازی ویدیویی»، دیدگاهی که ما بیان کردیم خیلی صادقانه بود و به طرز دیدمون نسبت به دنیا بازمی‌گشت. برای فردی که به خداوند اعتقاد داره، زندگی شیوه کارکرد و معنای کاملاً متفاوتی پیدا می‌کنه. دیگه فرد مومن قرار نیست تا به کمک «هنر» یا بازی ویدیویی، سعی کنه تا دنیا رو تحمل کنه و همین‌طوری زمان رو به همین‌شکل تا رسیدن مرگش جلو بیندازه. این دیدگاه خیلی ناامیدانه است؛ خیلی تاریک‌تر از اون‌چیزیه که فکرش رو می‌کنید یا در جوامع انسانی نشون داده میشه. گویی برای انسانی که باور به پروردگار نداره، بیش‌تر چیزها وسایلی هستند برای فرار کردن از پاسخگو بودن به قلب آدم. نمی‌دونم حقیقتاً عمق تاریکی واقعی موجود در این شیوه از زندگی کردن از گفتار ما درست مشخص هست یا نه ولی واقعیت مسئله همینطوره. نکته این‌جاست که فرد باایمان چون می‌دونه مرگ حقیقتی است که همه آدم‌ها بهش می‌رسند، خیلی براش گذر بیهوده ایام دردناک‌تر میشه.
          البته میشه این مسئله «گذر کردن از بازی‌ها» رو به شکل دیگری هم دید. بیش‌ترش بازمی‌گرده به این‌که گستره مسائل و موضوعاتی که بازی‌های ویدیویی مطرح می‌کنند بسیار محدود هستند. حتی به‌مراتب محدودتر از دیگر مدیوم‌ها و روش‌های بیانی مثل نوشتار و کتاب. و کلاً مسائل و موضوعات دنیا هم کلاً خودشان به خودی خود یک گستره و تعداد محدودی رو در بر میگرند دیگه قاعدتاً. فرضاً شرورانه بودن و بد بودن پول‌پرستی، قدرت‌پرستی و بازی‌های ناشایست سیاستمدارانه‌ای که از روی سودجویی و قدرت‌پرستی شکل می‌گیرند، محبت به پدر و مادر، خانواده، عشق و دوستی و دشمنی و کودکی و از این دست مسائل. و در همۀ این موارد هم امکان فهمیدن روش درست تصمیم‌گیری و تشخیص خطا از درست وجود داره. یعنی این‌طور نیست که خوب بودن محبت به خانواده مثلاً نیازمند بررسی‌های زیادی باشه تا توسط فردی پذیرفته بشه و از این دست مسائل. بنابراین وقتی فردی متوجه این موضوعات باشه، و تصمیم خودش رو بابت همه این موضوعات گرفته باشه و جواب‌های خودش رو که حقیقتاً مبتنی بر حقیقت و ایمان باشند دریافت کرده باشه، اصولاً اون نوع دیدگاه که میگه «بیاید بازی‌های ویدیویی بازی کنیم تا یاد بگیریم» هم کم‌کم رنگ می‌بازه و دیگه ارزش سابق خودش رو از دست میده و ارزشی نداره. چون فرد پاسخ‌های خودش رو مدت‌هاست دریافت کرده و هم‌چنین.. هم‌چنین هر درسی که فرضاً در زمانی که نمی‌دانست بازی‌ ویدیوییِ فلان به او یاد داده را گرفته. خب حالا این فرد وقتی ۱. درس‌های خودش رو درباره موضوعات مختلف گرفته و پاسخ‌های خودش رو دریافت کرده و ۲. نیازی به مصرف هنر یا بازی‌ ویدیویی به‌عنوان مواد مخدری برای فراموش کردن دنیا نداره (چون ایمان رو داره به جاش) بنابراین قابل درک میشه حتماً که چرا این فرد گذر میکنه از بازی‌های ویدیویی و سرگرمی‌های گذرا و تصمیم میگیره که برای زندگی خودش رفتارهای مفیدتری بروز بده و درباره مسائل مهم‌تری یاد بگیره و کارهایی انجام بده که برای قلبش بهتر باشند.
          و بگذریم از این‌که صنعت بازی‌های ویدیویی خیلی وقته که به‌سمت و سوی وحشتناکی رفته که خلاصه میشه در برندینگ مغرضانه و تبلیغات و جیب‌زنی دیجیتال کمپانی‌های مولتی‌میلیاردی.
          مشکل اساسی این‌جاست که شما فکر می‌کنید خارج از بازی‌های ویدیویی یا خارج از بازی‌های اوئدا، کوجیما یا غیره چیزهای زیادی نیستند که ارزش بیش‌تری داشته باشند درحالی که ما میگیم اتفاقاً چیزهای خیلی زیادی هستند به‌مراتب باارزش‌تر از حتی کارهای اوئدا یا میازاکی و غیره. و درسته که ممکنه در جمع کسانی که عاشق بازی‌ها هستند زیاد گفتن این کلمات باب میلشون نباشه اما حقیقته. در دنیای واقعی به مراتب مسائل باارزش‌تری نسبت به بازی‌های کوجیما و میازاکی و اوئدا وجود داره. واقعاً این مسئله رو جداً گفتم و با صداقت تمام. کمااینکه اگر آدم واقعاً دقیق نگاه کنه، بسیاری از بازی‌های ویدیویی، بسیاری از مسائل رو اشتباه مطرح می‌کنند یا اشتباهات مفصل خودشون رو هم دارند.
          خلاصه این‌که هدررفت وقت، به‌شدت ناخوشاینده و حسرت بزرگی با خودش داره. حسرت بسیار بزرگی که اگر به‌موقع بهش رسیدگی نشه، واقعاً جبرانش سخته. و سنگینه.
          بازم ممنونم که وقت گذاشتید و پیام فرستادید.

          4
          0
          MuhammadAliمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Roadie
          • Roadie گفت:

            افلاطون می‌گه سقراط از اثوفرون پیامبر و دادگر پرسید کار داد، مقدس و نیک چیست؟ اثوفرون پاسخ داد نیک هر آنچه است که خدایم نیک می‌شمارد. سقراط پرسید چون خدایت نیکش می‌شمارد نیک است، یا چون نیک است پس خدایت نیک می‌شمارد؟ اثوفرون پا‌ می‌فشارد که تعریف نیک همه آن چیزیست که خدا گوید نیک است. سقراط سؤال را مطرح می کند: هسته و ماهیت نیکی چیست اثوفرون بزرگ؟ جدا از آنکه چه کسی یا خدایی آن را می پسندد یا نام این نیک روی چه عملی گذاشته میشود، خود نیکی به چه معناست؟ اثوفرون پیامبر به سقراط می گوید: من نمی دانم سقراط! هر بار که پرسشی می کنی گره ای اضافه کرده ای.

            غزالی جان افلاطون و سقراط سخنشون اینه، اگر هر دین و فلسفه ای عاشقانه می پرستید باید بخاطر داشته باشید که گسترش فهم حقیقی جهان، نیک زندگی کردن و تلاش برای افزایش ژرفای اندیشه، باید از تمامی خود جهان پیرامون و در تمامی خود اندیشه ما صورت بگیره.

            من فکر نمی کنم ارزش فقط در این بازی هاست. نمی دونم چرا این برداشت کردید. اتفاقا من می گم ارزش در گوش تا گوش این جهان لایتناهی هست، و بستن در ابرازات هنری به خود -که نسل ها و نسل ها ثابت شده می تونه عصاره جان بزرگان باشه- از کارهای نادرستیه که نباید کرد. مثلا همون سخن افلاطون که چند سطرش بالا هست. پرهیز از هنر و ابرازات ماندگار انسانی من یاد همون سوزاندن کتابخانه‌ها میندازه و در عمل تفاوت چندانی با این رویکرد نداره. بله بازی بد پیدا میشه، همونطور که در جامعه هم انسان بد هست، در کتابخانه هم کتاب بد هست، در سبد میوه هم میوه پوسیده هست… اما خرد و تجربه در ما هم هست. و درست نیست جز به یک کتاب به این حجمه بی کران افکار زیبا انسانی چشم ببندیم. باز هم میگم، جای تبو سازی شاید بهتر باشه این ادراک گسترش بدیم تا نسل های بعد در هر انتخابی حواس جمع تر باشن. حال چه در کتاب، جامعه، میوه یا بازی.

            1
            0
            مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)
            • با کلمات بازی نکنید؛ این نقل قول‌هایی که از بخش اول نظرتون میارید و باهاش نتیجه‌گیری می‌کنید، صرفاً حیله‌گری‌های دروغ‌آمیزی هستند که فلاسفه با ترکیب جمله‌ها انجام میدن. ما هم هیچ سنخیتی با فلسفه نداریم و نخواهیم داشت. جالبه که برای همه غلط و غلوط‌هایی که به عنوان سوال مطرح میشن جواب هست ولی شیوه کار برای دغل‌بازان فکری اینطوره که شخصیت مقابلشون رو با پیش‌فرض‌های از قبل تعیین شده مغرضانه قفل می‌کنند و پاسخ‌های فرضی رو از قبل در سوالشون تعبیه می‌کنند تا داستان من‌درآوردی و پاسخ من‌درآوردی خودشون رو بسازند.
              بعد از این، باید بگم که این درک و تصور خشک و وحشتناکی که از آدم باایمان درست کردید رو بازنگری کنید. این تصاویر گرافیکی عجیبی که دارید در عین حال هم مایه ناراحتی هستند هم مایه تعجب. چون هزاران ساله در تاریخ بشری «کتاب» نقش اساسی رو برای فرد باایمان بازی میکنه. فرد باایمان همیشه هم‌دم کتابه در طول حیاتش البته اگر درباره فرد باایمان درست صحبت کنیم. و خودتون بهتر از همه این رو میدونید. ولی در عوض جای این دانستن رو دادید به همون کلماتی که نخ‌نما شدن در مکالمات مربوط به مباحث اینچنینی. واضحه که مقصود از گذر کردن از بازی‌ها چیه؛ وقتی خونه قبلی شما برای شما کوچیک شده، وقتی کفش قبلی شما برای شما کوچیک شده و شما بزرگ‌تر شدی و دیگه کفش سابق اندازه پاهای شما نیست، شما چه کار میکنی؟ کفش بزرگ‌تر میخری و کفش قبلی رو میذاری برای انسان کوچک‌تر یا سطل زباله.

              1
              0
              Lonesome guy the Mad One
  • Dark Night گفت:

    خلاقیت و هنر زمانی از ویدیو گیم رنگ باخت که شرکت ها اون رو به شکل یک دستگاه پول چاپ کن دیدن . نمیگم که شرکت ها نگاه مالی به اثارشون نداشته باشن اما استفاده از فرمول های تکراری که صرفا یک حاشیه امن ایجاد کنه برای فروش بازی نه تنها به صنعت ویدیو گیم کمکی نمیکنه بلکه باعث از حرکت افتادن این صنعت میشه. ارزو من اینه که شرکت ها بازی ها رو فقط پول نبینن و بدونن که این یک اثر هنری هست که خلق میکنن و تاریخ از اون ها همیشه یاد خواهد کرد.

    12
    0
    مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)بهزاد سالمیمحمد صالح اسدیFaridPop_StarPersian KingAMIR WAZOWSKIMaster blade
  • farshadx گفت:

    آرزوی های یا امید های من
    1- نابودی کامل کلمه انحصاری توی صنعت گیم برخلاف نظر خیلی‌ها اصلآ لازم پیشرفت و سود دهی صنعت گیم نمیبینمشون
    در واقع این نظر کسی هست که ندونه هدف از انحصار چی هست
    انحصار یعنی دیگران محروم شدن
    انحصار یعنی مجبورت میکنن سخت افزار که نمیخوای بخری
    انحصار یعنی مجبورت میکنن برای آنلاین بازی کردن پول پرداخت کنی
    انحصار یعنی قوانین سخت گیرانه به ضرر مشتری و حتی بازی ساز
    انحصار یعنی……
    2-اینکه بتونی تو بازی زندگی کنی مثل سورد آرت آنلاین خیلی هیجان انگیز هست یادمه تا چند سال بعد از دیدن فصل اول این انیمه همه اش منتظر بودم چنین اتفاقی بیوفته و تا مدت ها هیچ بازی بهم نمچسبید
    3- به نظر منم بازی‌ها باید به سمت آزادی عمل برن این که ما داستان دیگران رو به شکلی که اونا میخوان به پایان میرسونیم هر چند لذت بخش باشه بعد از بار دوم تکراری میشه
    مگر اینکه هر بار بتونی از راهای مختلف انجام‌ش بدی و پایان های مختلف ببینی
    تو این مورد بتسدا و cdpr جزو امیدهایم هستن

    34
    8
    Lonesome guy the Mad One.RezaMɾ Mɱԃمحمد صالح اسدیhėřvıň§Royalknightred-eyed Banished KnightFaithtwo facemore
  • Behzaad گفت:

    به امید روزی که صنعت گیمینگ یک صنعت یکپارچه باشه و دیگه بحث طرفدار بخش خاصی از گیمینگ بودن معنایی نداشته باشه. یک جامعه بزرگ از گیمینگ که درون خودش هیچ تقابل خَصمانه ایی نداره

    4
    0
    محمد صالح اسدیAshen undead the bearer
    • Master گفت:

      متاسفانه هیچ صنعتی یکپارچه نمیشه مگر اینکه یه شرکت غالب داشته باشه که بدی های خودشو داره

      4
      1
      .بهزاد سالمیPersian King
    • Sekiro گفت:

      روزی که صنعت یکپارچه بشه کیفیت به شدت پایین خواهد امد . اگر رقابت نباشه کیفیت بالا هم تضمین شده نخواهد بود
      رقابت بازی ساز هارو وادار میکنه تا از محدودیت ها بگذرن و استعداد هاشون شکوفا بشه !

      10
      1
      Hamedبهزاد سالمی.Persian KingMaster blade
      • تا قبل از اینکه بتسدا به انحصار در بیاد ار پی جی الدر اسکرولز و ویچز رقیب همیدیگه بودن..
        ..
        جی تی ای ۱ و ۲ که اصلا بی رقیب بودن..
        کدوم بازی توی سبک جهان آزاد شهری به گرد gta 3 میرسید؟
        آیا gta vc بازی بدی شد؟
        کدوم بازی به گرد gta sa میرسید؟
        آیا gta 4 بازی بدی شد؟
        کدوم بازی به گرد gta4 میرسید!؟
        آیا gtav بازی بدی هست؟
        ..
        کدوم بازی توی این تقریبا ۱۰ سال تونست با gtav رقابت کنه؟
        آیا gta 6 بازی بدی میشه؟
        جواب آخری رو نمیگم که میدونم..
        اما برای بازیسازی که کیفیت رو اولویت قرار بده مهم نیست رقابت باشه یا نه.. اون شرکت بازیش رو با نهایت کیفیت میسازه
        ..
        رقابت همیشه هست و خواهد بود
        با انحصار یا بدون انحصار..
        اما برای کسانیکه اولویت اولشون پوله مهمتره تا کسانیکه به کیفیت اهمیت میدن..

        3
        0
        محمد صالح اسدیkia
        • Sekiro گفت:

          همه اینارو گفتی ولی ایا اینو در نظر گرفتی که رقابت حتما نباید با هم سبک ها باشه ؟ و درواقع رقابت بین استودیو هاست ؟
          اینم دوباره در نظر گرفتی که مثل راک استار هر صدتا یکی هست که بدون حتی رقابت خوب در میان !!
          اکثر مواقع استودیو ها با الهام از یکدیگه و با رقابت با هم این کارو انجام میدن
          زمانیکه بحث انحصار کشیده میشه وسط بازی ساز مجبوره یه بازی با کیفیت خوب ارائه بده حالا میپرسی چرا ؟ به یک دلیل واضح و روشن تضمین فروش بازی و کنسول + محبوبیت یک برند وقتی اینا میون نباشن عملا هیچ چیزی در خطر نیست و هرکسی صرفا با یه اثر خوب و یه فروش خوب راضی میشه ولی همیشه کسانی هستند که جاه طلبند و ریسک پذیر اونان که اثار به اصطلاح شاهکار رو خلق میکنند

          نمونش بلادبورن . هیچ سولزی به اون اندازه خاص و شاهکار نبود به نظرم .
          نمونه دوم لست اف اس . هیچ گیمی در حدش ساخته نشد
          نمونه سوم گاد اف وار که هیچ هک اند اسلشی نتونست باش رقابت کنه ( ۳ نسخه اول رو میگم )
          بقیه مجبور بودن با گاد رقابت کنند و اثر بهتری خلق کنند تا زمانیکه انحصار هست کیفیت باالا هم خواهد بود این امری اجتناب ناپذیره تعداد استودیو هایی که شاهکار مولتی خلق میکنند . انگشت شماره

          3
          0
          Hamedبهزاد سالمی
        • Reza گفت:

          همیشه بی رقیب بودن تو کیفیت اثر نمیذاره
          یوقتایی تو قیمتگذاری اثر میذاره
          رقابت یک بازی با بازی دیگه سازندس ، و بی رقیب بودنش مضره بی شک ، ولی ی بازی کل صنعت نیست ، نبود رقابت تو ی صنعت نابودی کامل ب بار میاره ، مثل خودرو سازی ایران ، ن یدونه ماشینش ک می‌تونه خوبم باشه بدون رقابت
          کلا رقابت سازندس و جای بحث نداره ،اینا صد ساله اثبات شدن

          1
          0
آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ - گیمفا