درباره پتانسیل تاریخ ایران می‌توان هزاران نوشتار نوشت، گنجینه‌ای ارزشمند که از نیاکان برجای مانده و امروزه با هر نیرویی تلاش می‌شود آن را از ما دریغ کنند. بهره نبردن از این پس‌افکند چند هزارساله نه تنها بسیاری از ایده‌های ناب را بر باد می‌دهد بلکه زمینه را برای فراموشی و از میان رفتن پیوست با هویت، فرهنگ و تاریخ فراهم می‌آورد. کشوری که با سرگذشت و قهرمانان خویش آشنا نباشد به ناچار به دنبال دست و پا کردن هویتی برای خود بر پایه فرهنگ بیگانه خواهد بود؛ چنین رویداد ناگواری، مایه از خود بیگانگی و بدتر از آن سرخوردگی ملی خواهد شد چرا که این گمان را به‌وجود می‌آورد که سرزمین و مردمان آن کشور، در جهت‌دهی به تاریخ نقشی نداشته‌اند.

درباره پتانسیل ایران، تا به اینجا دو نوشتار به نام‌های «چرا ساخت بازی از روی شاهنامه اهمیت و پتانسیل زیادی دارد؟ » و «آشنایی با ۴ افسانه ترسناک محلی در مناطق مختلف ایران » نوشته شده و این نوشتار، سومین در این زمینه خواهد بود‌. همانگونه که از سرنویس برمی‌آید، به شخصیت‌های ایرانی خواهیم پرداخت که می‌توان از زندگی ایشان ایده ساخت یک بازی ویدیویی را بیرون کشید. تلاش می‌شود زندگی‌نامه کوتاهی از نامبردگان بازگو و در ادامه، ایده‌ای نیز برای هر کدام نوشته شود.

کوروش بزرگ؛ ابرمرد عصر آهن

شخصیت‌های تاریخی ایران که پتانسیل ساخت بازی ویدیویی را دارند - گیمفا
منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان.

بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی مردی است که با گشودن امپراتوری‌هایی چون مادها، لیدیه و بابل و فراتر از آن با فتح دل‌های مردمان خودی و بیگانه، نامش را در صفحه تاریخ جاودان کرده است. پدر او کمبوجیه یکم، پادشاه انزان و مادرش ماندانا شاهدخت مادها می‌باشد. کوروش از دو شاخه پدری و مادری بزرگ‌زاده و نژاده به شمار می‌رود و دوران کودکی پرماجرایی از سر گذرانده است. گفته می‌شود واپسین شاه ماد که آستیاگ یا اژی‌دهاگ نام داشت به دلیل خوابی که دیده بود سخت نگران شد و دستور داد فرزند دخترش ماندانا، به دست سردارش هارپاگ سر به نیست شود. هارپاگ نوزاد را به چوپانی سپرد تا چنین کند اما همسر چوپان چنین نکرد و جنازه فرزند مرده خویش را به هارپاگ داده و کوروش را همچون فرزند خود پرورید. پس از سالها و در پی یکسری رخدادهای افسانه‌گون، کوروش به درگاه پدربزرگش راه می‌یابد و شاه ماد سخت دلبسته نوه‌اش می‌گردد. هنگامی که اژی‌دهاگ دریافت هارپاگ کوروش را نکشته است، فرزندش را کشته و از گوشتش خوراکی پخته به خورد هارپاگ داد. پس از این رخداد هارپاگ سخت از پادشاه کینه به دل گرفته و در آینده نقش پررنگی در سرنگونی مادها و به قدرت رسیدن کوروش ایفا کرد. کوروش پس از چیرگی بر ماد، لیدی و بابل را نیز گشود و در خاور نیز پیروزی‌های به دست آورد به گونه‌ای که شاهنشاهی هخامنشی در باختر بر سراسر آناتولی و برخی شهرهای یونانی، در خاور به تاجیکستان و بخش‌هایی از هند امروزی و در جنوب به دروازه‌های مصر رسیده بود. درباره مرگ کوروش داستان‌های گوناگونی برجای مانده و اینگونه می‌نماید که کوروش در پی نبردی با سکاها، جان باخته است. آنچه بیش از نیروی رهبری و نبوغ فرماندهی کوروش شگفت‌انگیز می‌نماید آن است که او نزدیک به ۲۵۰۰ سال پیش کسی بوده که انسان مدرن امروزی تلاش می‌کند آنگونه باشد. در بخشی از استوانه کوروش که نخستین اعلامیه حقوق بشر خوانده می‌شود آورده شده که سپاهیان کوروش با آرامش به بابل گام گذاشته و مردمان این شهر را از جور و ستم پادشاه این سرزمین نجات داده‌اند. کوروش به آزادی اندیشه و دینی تاکید داشت و مردمان سایر کشورها را در پرستش خدای خود آزاد گذارد.

ساخت یک بازی استراتژی داستانی که دربرگیرنده زندگی پرفراز و فرود نخستین شاهنشاه هخامنشی بوده و به صورت اپیزودیک داستان خود را بازگو کند، می‌تواند ایده‌ای گیرا و بکر باشد. عنوانی که در خود مدیریت منابع، پی‌ریزی استراتژی‌های درست برای یورش و دفاع را جای بدهد و همچنین دربرگیرنده دیپلماسی و چالش‌های سیاسی نیز باشد. Total War نیز می‌تواند به بستری برای پذیرای سرگذشت کوروش بزرگ بدل شود چرا که این بازی، نبرد‌های حماسی خود را با سیاست و دیپلماسی می‌آمیزد و در هر دو زمینه بازی‌باز را به چالش می‌کشد. حتی اندیشیدن به این نکته که در قامت کوروش بزرگ و پیشاپیش ارتش نیرومند و جهانگشای هخامنشی با نیروهای جهان آن روزگار پنجه در پنجه شویم، بسیار هیجان‌انگیز می‌نماید. مایه شگفتی است که توتال وار، کوروش بزرگ را سوژه قرار نداده چرا که Creative Assembly تا کنون زندگی اسکندر مقدونی و ناپلئون بناپارت را به تصویر کشیده است.

حسن صباح؛ خداوندگار الموت

شخصیت‌های تاریخی ایران که پتانسیل ساخت بازی ویدیویی را دارند - گیمفا
من بر اندیشه‌های ایشان فرمان می‌رانم، من خداوندگار فداییان هستم.

حسن صباح در خانواده‌ای برخوردار و در شهر قم چشم به جهان گشود. پدرش از بازاریان به نام بود اما خودش به دانش‌اندوزی و علوم اسلامی دلباختگی داشت. خانواده وی شیعیان ۱۲ امامی بودند و او نیز در آغاز این مذهب را برگزید اما پس از مدتی به جرگه اسماعیلیان پیوست. در این زمان، ایران در اشغال ترکان سلجوقی سنی‌مذهب بود و به همین دلیل، حسن راهی مصر شد تا در پناه فاطمیون که شیعه بودند بتواند دانش‌اندوزی خود را به پایان برساند. او سه سال را در مصر به علم‌آموزی گذراند و توانست در این مدت جایگاه بلندی میان شیعیان مصر برای خود دست و پا کند. آرمان حسن صباح نبرد با ترکان سلجوقی و بیرون راندن ایشان از ایران بود. او تلاش می‌کرد شیعیان فاطمی را با شیعیان اسماعیلی یکپارچه کرده تا بتوانند در برابر سلجوقیان بایستند. او در گذر زمان دریافت که فاطمیان مصر و به طور کلی شیعیان، بسیار ضعیف‌تر از آن هستند که بتوانند با سلجوقیان ستیز کنند؛ از این‌رو به سوی تبرستان رهسپار شد و در آنجا رهروانی یافت. او سپس قلعه الموت قزوین را به عنوان پایتخت خود برگزید و سودای چیرگی بر آن را در سر می‌پروراند. حسن صباح با هوش سرشار و استراتژی کاربردی، خود را فردی با نام دهخدا جا زد و توانست وارد قلعه شده به کودکان آموزش بدهد. در همین زمان یاران او نیز اندک اندک به درون قلعه رخنه کرده و سربازان را با اسماعیلیه آشنا ساختند. پس از مدتی حسن صباح از نام و هویت راستین خود پرده برداشت و توانست قلعه را به چنگ آورد. در دیگر شهرهای ایران همچون قزوین و گیلان نیز بسیاری به کیش حسن صباح پیوستند. جای گرفتن این قلعه در مکانی استراتژیک و موقعیت مستحکم، الموت را به پایگاهی امن برای اسماعیلیان بدل می‌کرد. در گذر چند سال حسن صباح توانست حوزه نفوذ خود را تا خراسان، گیلان و قزوین بگستراند و به همین دلیل، سلجوقیان به سوی الموت رهسپار شده تا کار اسماعیلیان را یکسره کنند؛ در این نبرد سلجوقیان به سختی از پیروان حسن صباح شکست خورده و پس نشستند. اسماعیلیان برای زمین زدن سلجوقیان دست به ترورهای هدفمند زدند و توانستند برخی از مهم‌ترین شخصیت‌های آن دوران را از میان بردارند. یکی از این شخصیت‌های برجسته، خواجه نظام الملک طوسی وزیر ملکشاه سلجوقی بود؛ گفته می‌شود شخصی در پوشش یک صوفی به خواجه نزدیک گشته و دشنه‌ای بر قلب او فرود آورد.

همانگونه که می‌دانید سری بازی‌های Assassin’s Creed با الگو برداری از زندگی حسن صباح و پیروان او ساخته شده و بسیار جای شگفتگی دارد که چگونه تا به حال این شخصیت در بازی‌های Assassin’s Creed حضور نداشته است. ساخت یک بازی از این سری با محوریت حسن صباح و پرداختن به داستان زندگی او از دوران جوانی می‌تواند جذاب باشد. به تصویر کشیدن روند شکل‌گیری شخصیت حسن صباح، گردآوری نیروها و پیام‌رسانی اندیشه‌هایش در کنار برنامه‌های ترور و گسترش دامنه قدرت اسماعیلیان، از بخش‌های اصلی بازی خواهند بود. از پتانسیل‌های شخصیت حسن صباح که بگذریم، یوبی‌سافت یک Assassin’s Creed به تاریخ ایران بدهکار است. تا کنون کشورهای زیادی همچون یونان، مصر، عراق و… به بستری برای داستان سرایی قاتلان مخوف در سایه بدل گشته‌اند اما افسوس که نامی از ایران که خواستگاه این کیش می‌باشد به میان نیامده.

فردوسی؛ سوشیانس فرهنگ ایرانی

شخصیت‌های تاریخی ایران که پتانسیل ساخت بازی ویدیویی را دارند - گیمفا
بزرگا! جاود‌ان مرد‌ا! هُشیواری و د‌انایی، نه د‌یروزی، که امروزی، نه امروزی، که فرد‌ایی، همه د‌یروز ما از تو،‌ همه امروز ما با تو همه فرد‌ای ما د‌ر تو، که بالایی و والایی

در روزگاری که زبان و فرهنگ پارسی رو به فراموشی گذارده بود سخن‌دانی بزرگ با کوششی درخور ستایش و با نبوغی باورنکردنی در زمینه سرایش، باری دیگر هویت، تاریخ و فرهنگ ایرانی را زنده کرد. فردوسی دهقان‌زاده‌ای بود که به سرگذشت نیاکان خود و فرهنگ ایرانی دلبستگی بسیار داشت. درباره داستان زندگی او پراکندگی‌های زیادی وجود دارد و کارشناسان و پژوهشگران دیدگاه‌ گوناگونی در این باره دارند. آنچه درست‌تر می‌نماید آن باشد که فردوسی در سال ۳۲۹ ه.ق به جهان آمده و در ۴۰ سالگی، سرودن شاهنامه را برپایه شاهنامه ابومنصوری آغاز کرده است. او سه سال پیش از به تخت نشستن سلطان محمود غزنوی ویراست نخست شاهنامه را به پایان رساند. گفته می‌شود محمود در ازای سرایش شاهنامه به فردوسی نوید پاداش داده بود، پاداشی که هیچگاه به دستان فرزانه توس نرسید. به هر روی فردوسی با میهن‌دوستی و ایران‌شناسی شگفت‌انگیز خود توانست سرگذشت شاهان ایرانی را به نظم در آورد؛ آنچه درباره شاهنامه درخور توجه بوده آن می‌باشد که فردوسی با خردی مثال‌زدنی سرگذشت سیاسی و مانیفست فرهنگی ایران را با واژگان جاودانه کرده است. فردوسی در هفتاد و یک سالگی ویرایش دوم شاهنامه را به پایان رساند. برپایه شاهنامه و بیت: بسی رنج بردم در این سال سی | عجم زنده کردم بدین پارسی می‌توان گفت ویرایش دوم شاهنامه در سال ۴۰۰ ه.ق به پایان رسیده چرا که آغاز سرایش شاهنامه را سال ۳۷۰ دانسته‌اند. فردوسی عمر گرانبهای خود را در راه زنده نگاه‌داشتن فرهنگ ایرانی سپری کرد و به دلیل بدعهدی محمود غزنوی، به تنگدستی دچار گردید. او هیچ‌گاه از کار خود دست نکشید و حتی تنگدستی و مرگ پسر نیز نتوانست او را از سرودن شاهنامه بازبدارد. گفته می‌شود در سالهای پایانی عمر فردوسی، محمود از کرده خویش پشیمان گشته و دستور داد پاداشی هنگفت برای فردوسی روانه کنند؛ هنگامی که پاداش‌ها از دروازه شهر وارد می‌گشت، تن بی‌جان فردوسی را از دروازه خارج می‌کردند.

چگونه می‌توان زندگی یک فرهیخته و شاعر را به بازی ویدیویی بدل کرد؟ سرگذشت دماوند شعر ایران، نه تنها بار درام بلکه جنبه کاوش و پازلی فراوانی دارد. از این‌رو می‌توان بازی‌ای پازل‌محور با محوریت فردوسی ساخت و بازی‌باز در قامت فردوسی تلاش کند افسانه‌های ایران را از دل کتاب‌های کهن بیرون کشیده و به نظم درآورد. امکان دیدار با دیگر شخصیت‌ها، مخفی‌کاری و سرک کشیدن به درون کتابخانه‌های دولتی و گریز از دست ماموران محمود غزنوی نیز می‌تواند به هرچه هیجان‌انگیزتر شدن بازی بیفزاید. از این گذشته داستان تراژیک فردوسی می‌تواند دستخوش گیمی همچون عناوین Telltale Games نیز بشود که در آن انتخابات بازیکن بر روی روابط میان شخصیتی و جهان بازی تاثیر می‌گذارد.

زرتشت؛ پیام‌آور اهورامزدا

شخصیت‌های تاریخی ایران که پتانسیل ساخت بازی ویدیویی را دارند - گیمفا
هر کس باید بیاندیشد که کیست؟ از کجا آمده است؟ برای چه در این جهان زندگی میکند؟

زرتشت نخستین کسی بود که درباره پدیده خیر و شر به صورت سیستماتیک سخن راند. جهان‌بینی او بیان می‌دارد که جهان آوردگاهی میان خیر و شر می‌باشد که آدمی‌زاد در جایگاه یک موجود آزاد، باید میان این دو یکی را برگزیند. درباره محل تولد زرتشت، دیدگاه‌های بسیاری وجود دارد اما بر پایه سنگ‌نبشته‌ها می‌توان بیان داشت که او در آذربایجان امروزی چشم به جهان گشوده؛ به باور زرتشتیان، پیامبر ایشان در ششم فروردین ماه سال ۱۷۶۸ پیش از میلاد مسیح متولد گشته است. زرتشت در گاتاها بیان می‌دارد که به خواست اهورامزدا برگزیده شده تا جهان را به یکتاپرستی بخواند. عرصه آذربایجان به دلیل ستم پیشگویان و درباریان و همچنین اندک بودن شمار پیروان، بر زرتشت تنگ آمده به ناچار به بلخ رهسپار شد. فرمانروای بلخ که گشتاسب‌شاه نام داشت به گرمی زرتشت را پذیرفته ‌و به آیین او گروید. پس از همه‌گیری آیین زرتشتی، عبادت‌گاهی بنا شده و زرتشت در کنار آن سروی کاشت؛ پس از مدتی، سرو بسیار تنومند و بزرگ شد به گونه‌ای که اندازه‌گیری ضخامت آن آسان نبود. گفته می‌شود این سرو تا روزگار عباسیان پابرجای بوده و خلفای عباسی آن را قطع کرده‌اند. شگفت‌آور آنکه متوکل یک روز پیش از رسیدن سرو به بغداد جان باخت و پیش‌بینی زرتشت مبنی بر اینکه هر که این درخت را ببرد خواهد مرد، درست از آب درآمد. در روز پنجم دی ماه و هنگامی که زرتشت هفتاد و هفت ساله در آتشکده به نیایش می‌پرداخت، تورانیان این آتش روشنی‌بخش را خاموش ساختند.

ساخت یک بازی معنوی-فلسفی همچون Journey که بتواند سفر زرتشت از آذربایجان تا بلخ و همچنین پیروزی او بر اهریمنان را به تصویر بکشد می‌تواند به تجربه ماندگار بدل شود. در این بازی و در نقش زرتشت به کنکاش حقیقت و سفر به جهان معنا خواهیم پرداخت و بن‌مایه آیین زرتشتی را به کنکاش خواهیم نشست. عنصر موسیقی و نمادهای ایران باستان در این عنوان نقشی پررنگ خواهد داشت و طراحی هنری بازی باید به گونه‌ای باشد که حس آرامش و حقانیت را به خوبی منتقل کند.

همانگونه که پیشتر گفته شد، شخصیت‌های زیادی می‌توانند به سوژه بازی ویدیویی بدل شوند و در این نوشتار به چهار تن از ایشان پرداخته شد. از شما دعوت می‌کنم در بخش نونوار شده دیدگاه‌ها، شخصیت‌هایی که گمان می‌کنید می‌توان از آن‌ها بازی ویدیویی ساخت را با ما در میان بگذارید.

530
28
iliya fireMoeinAlireza10SMmdPhantomhosein1485nobodyPr_TheBestWolfKind KillerGray FoxYaghiمحمدامینAriyatabibv-alkaline𝐍.𝐟kamyarsp🇺🇲God bless AmericaDARKSIRENآنارشیستSeyyed abolfazl mirarabmore