نقد مستند Sly | زندگینامه سیلوستر استالونه
بیشک همه سینما دوستان با بازیگر کهنهکار سینما یعنی سیلوستر استالونه آشنا هستند. کسی که با بازی در نقش راکی، یکی از درخشانترین بازیهای تاریخ سینما را ایفا نمود. کسی که زندگی سختی را پشت سر گذاشته و به نوعی مثال معروفِ از فرش تا عرش را زندگی کرده است. حال شاید مهمترین وظیفه این سینماگر کهنهکار این باشد که تجربه زیسته و تمام آموختههایش را به نسل جوان انتقال دهد. از همین رو مستندساز مشهور آمریکایی یعنی Thom Zimny با حمایت کمپانی بزرگ نتفیلکس، به سراغ زندگی این اسطوره رفته و اثری به نام Sly (لقب سیلوستر استالونه) را ساخته است. مستندی خوب، مهم اما ناقص که در روایت و دوربینگذاری کمی همهچیز را سر سریع رد کرده است.
میخواهم نقد را با کارگردان این اثر یعنی آقای Thom Zimny شروع کنم. او مستندسازی است که گویا علاقه بسیار زیادی به هنرمندان آمریکایی دارد و تقریبا هرچه تا به کنون ساخته است، درباره یک سلبریتی آمریکایی بوده. از مشهورترین و بهترین مستندهای وی میشود به مستندی درباره اسطوره موسیقی کانتری یعنی جانی کش و همچنین مستندی درباره الویس پریسلی ستاره راک اند رول اشاره کرد. او همچنین یک مستند نسبتا خوب درباره موسیقی کانتری دارد. یعنی آقای مستندساز تا به کنون هرچه ساخته، درباره موسیقی بوده اما با مستند Sly او به نوعی تابو شکنی کرد. Thom Zimny به سراغ یکی از قهرمانهای دهه هشتاد و نود یعنی سیلوستر استالونه رفت.
مستند خوب شروع میشود. طبق عادتِ سبک مستند و برخلاف سینمای داستانی، کاراکتر اصلی یعنی سیلوستر استالونه رو به دوربین ایستاده و با مخاطب حرف میزند. سیلوستر استالونه روایتی بسیار فرمیک از زندگی خود را برای مخاطب بازگو میکند. سیلوستر استالونه میگوید: “پشیمونم؟ معلومه که پشیمونم. اما همین مسئله چیزیه که بهم انگیزه میده تا به پیشمونیهام غلبه کنم. چون دیگه به طور فیزیکی نمیشه درستش کرد، گذشته. یه چیز لعنتی به اسم زمان باعث میشه همهچیز از دست بره. مثل اینکه که سوار یه قطار شدی و همهچیز از جلوت رد میشه. اتفاقی که افتاده رو نمیشه کاریش کرد، فقط باید ازشون درس گرفت” همین دیالوگ ابتدایی درسهای زیادی را به مخاطبین خود میدهد. گویی سیلوستر استالونه کل تجربه زندگیاش را در این جمله خلاصه میکند. جالب ماجرا نیز آن است که در ادامه مستند، سیلوستر استالونه بارها اعلام میکند که اگر به گذشته برمیگشت مثلا در فلان فیلم بازی نمیکرد. اما هنر همین است و این ایراد بزرگ را دارد. یعنی وقتی اثر منتشر شد تا ابد میماند، چه بد چه خوب میماند. از لحظه به لحظه صحبتهای سیلوستر استالونه نیز میشود فهمید که او به راستی پشیمان است. اما درباره همین موضوع یک چیز مهم وجود دارد، سیلوستر استالونه هنوز هم فیلم بد میسازد! درست است که او یک اسطوره در دنیای سینماست اما اگر چهار فیلم خوب او را از لیست خارج کنیم، چیزی از سیلوستر استالونه باقی نمیماند. مثالش همین فیلم بی مصرفهای چهار. حال شاید سوال این باشد که چرا؟ چرا با اینکه او میداند نباید اشتباه کند، چرا با وجود اینکه او از اشتباه متنفر است، بازهم اشتباه میکند؟ دلیلش به فرم سینما بازمیگردد. بر فرض مثال، سیلوستر استالونه به هنگام شروع مستند از زندگی سخت خود و همچنین از پدری میگوید که زندگی را برای وی جهنم کرده بود. در ادامه نیز عنوان میکند که وقتی فیلم راکی را میساخت از این بُعد عاطفی خود استفاده کرده و به فیلم فرم داده است. اما همین که از این فرم خارج شده فیلمهای بسیار بدی را ساخته است که خود نیز از آنها پشیمان است. با این حال باز هم سوال پیش میآید. اگر سیلوستر استالونه سینما فهم خوبی نیست (که نیست) چرا در این حد معروف شده است؟ جواب ساده است. امروز در سینمای جهان معیار یک فیلمِ خوب حمایت از فمنیسم است (فمنیسمِ تحریف شده) در آن زمان یعنی در دهه ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ نیز معیار قهرمانبازی بود. کسی که مردم را نجات میدهد. اکثر این قهرمانها نیز آمریکایی هستند که قهرمانهای شوروی را شکست میدهند. این موضوع نیز ریشه در جنگ سرد دارد. دقت کنید که بعد از سقوط شوروی و خاموش شدن شعله کمونیسم در جهان، این فیلمهای قهرمانی آمریکایی نیز کم کم تمام شده و به دست فراموشی سپرده شد. منظور از این متن، این است که به نظر بنده اگر سیلوستر استالونه در هر زمان دیگری به غیر از دهه ۷۰ و ۸۰ وارد سینما میشد، هیچ موفقیتی را به دست نمیآورد.
به هنگام شروع مستند Sly ما نه با یک مستند سینمایی بلکه با یک مستند انگیزشی طرف هستیم. سیلوستر استالونه از زندگی سخت خود میگوید و اینکه در جوانی پشت سر هم از تستهای بازیگری رد میشده است. اما او پیشنهاد میکند که باید به مبارزه ادامه داد تا درنهایت پیروز شد. بر این داستانی که بر مبنای اسطوره شارلاتانیسمِ موفقیت ساخته شده است، چندین نقد وارد است. نقد اصلی بنده این است که چرا سیلوستر استالونه تصمیم نگرفت در کلاسهای بازیگری و فیلمنامهنویسی شرکت کند؟ چرا زمان خود را با اساتید بزرگ سانست بلوار نگذارند؟ حال شاید بگویید به تو چه، درست اما فراموش نکنید که وقتی که سیلوستر استالونه یک قهرمان معرفی میشود، از هر کار او نیز الگوبرداری میشود. یعنی شاید یک جوانِ علاقهمند به بازیگری در هرکجای دنیا این مستند را ببیند و با خود فکر کند که فرمول همین است. یعنی باید سماجت کرد و درنهایت موفق شد. گویی هنر و سینما مجهولی است که هیچ نیازی به آموزش پایه ندارد. مسئله دیگر این است که بنده جزو افرادی هستم که معتقدم موفقیت رابطه بسیار مستقیمی با موقعیت مکانی فرد دارد. یعنی کسی که در آمریکا به دنیا آمده، نباید فکر کند که اگر در افغانستان هم به دنیا میآمد، سیلوستر استالونه یا مثلا آرنولد میشد. نقد دوم بنده به مستند Sly بر مبنای همین موضوع است؛ Sly باید یه مستند سینمایی میشد تا یک مستند انگیزشی.
خوشبختانه Sly از این ریتم انگیزشی خود بیرون آمده و کم کم سینمایی میشود. سیلوستر استالونه درباره پشت صحنه فیلم بسیار محبوب و معروف راکی میگوید و کارگردان نیز با آرشیوی بسیار خوب و کامل این زندگی در گذشته را در قالب تصویر به مخاطب نشان میدهد. سینماگران بزرگی نیز در این بخش کم کم وارد مستند میشوند و آن را به اثری غنی تبدیل میکنند. مثلا آرنولد بزرگ از رقابت تنگاتنگ خود با سیلوستر استالونه میگوید و درنهایت همچون یک انسان پا به سن گذاشته و با تجربه میگوید: حالا به اون رورزها میخندیم.
در کنار ستارگان سینما یک شخص به خصوص دیگر حضور دارد که ارزش تماشای مستند Sly را دوچندان میکند، این شخص کسی نیست جز کوئنتین تارانتینو بزرگ. او با همان لحن عجیب خود درباره سینما حرف میزند و فیلمهای راکی و رامبو را در عین حال که توضیح میدهد، نقد نیز میکند.
اما همین فیلم راکی همچون زندگی سیلوستر استالونه بر روی مستند Sly سایه انداخته است. یعنی تقریبا هشتاد درصد این مستند درباره فیلم راکی است. اما نباید فراموش کرد که ما درحال تماشای یک مستند درباره سیلوستر استالونه هستیم، کسی که بارها گفته است راکی بر زندگی او سایه انداخته و بعد از مدتی نگذاشته است تا او پیشرفت کند. کارگردان این مستند نیز در همین دام میافتد. او ناخواسته کاری میکند که Sly بیشتر از اینکه درباره سیلوستر استالونه باشد، درباره راکی است.
در ابتدای نقد اشاره کردم که این مستند خوب اما ناقص است. بر فرض مثال، وقتی سیلوستر استالونه به هالیوود میآید، مستند تنها زندگی شغلی سیلوستر استالونه را به تصویر میکشد و هیچ خبری از زندگی عاطفی او نیست. نه مادرش در زندگی او حضور دارد و نه معشوقهایش. یا مثلا جایی دیگر پسر بزرگ سیلوستر استالونه یعنی سیچ استالونه وارد مستند میشود. پسری که از همسر قبلی سیلوستر استالونه بود. البته او تا به کنون سه بار ازدواج کرده است اما در Sly هیچ یک از این موارد نشانِ مخاطب داده نمیشود. برگردیم به پسر سیلوستر استالونه. او در کنار پدر بازی میکند و سپس میفهمیم که او مُرده است. چرا؟ این سوال بسیار مهمی است که ذهن هر مخاطبی را درگیر میکند. چرا پسر سیلوستر استالونه مرده است؟ چگونه؟ این سوال باعث میشود تا به هنگام تماشای این مستند با هزار مصیبت در اینترنت دلیل را جستجو کنیم. این موضوع نیز برخلاف یک اثر سینمایی خوب است. یک اثر سینمایی باید به قدری کامل باشد که تمامی نیازهای مخاطب را بر طرف کرده و به نوعی مستقل از همهچیز باشد.
درباره تکنیک نیز خیلی کوتاه بگویم که Sly در دوربین گذاری مشکل بزرگی دارد. در بسیاری از صحنهها دوربین روی شانه و لرزان است، گویی یک فیلم هیجانی است! یا مثلا در فضاهای باز و محیط خارجی، دوربین به قدری به سیلوستر استالونه نزدیک میشود که هیچ یک از فضاها ساخته نمیشود. سیلوستر استالونه میگوید که در این محله بزرگ شده است اما دوربینِ کلوز شده به وی، اجازه نمیدهد تا بفهمیم که مثلا این محله چگونه جایی است. محله فقیر نشین است یا پولدار؟ زیباست یا محروم؟
در پایان میشود گفت مستند Sly اثری خوب و تماشایی است که بنده به شخصه به سینمادوستان پیشنهادش میکنم. البته Sly ایرادات زیادی دارد که آن را از یک مستند عالی، مثل مستند چاپلین دور کرده و آن را صرفا به یک مستند قابل قبول تبدیل میکند. Sly مهمترین ضربه را از روایت غیر منسجم، انگیزشی و راکی محور خود میخورد و اگر کمی مستند را بیشتر درباره سیلوستر استالونه و جهان بینی او میساخت، قطعا نتیجه بسیار بهتری میگرفت.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
استوره سینما فقط خودت
ممنون از نقد خوبتون اقای کریمی
به نظرتون بهترین سکانس این ابر بازیگر کدوم بود
خودم یکی دویدنش تو خیابون که مردم میفتن دنبالش یکی فایتش با هالک هوگن ( کلا فن سریه راکیم)
تمام سکانس های رامبو ۱
لحظه به لحظش بی نظیر بود
رحمان جان چطوری سریع تیک گرفتی من اصلا نمیدونم تو کی اومدی الانم رقابت شدیدی رو با جهرمی داری
با فعالیت و مشارکت زیاد تو بحثا ، من خیلی درگیر این داستان تیک نیستم ، ولی رحمان تو اکثر پستا تو بحثا شرکت میکنه و اینک ترول و هیت هم نمیکنه حداقل من ک ازش ندیدم
همون کاربر noob خودمونه
آها اوکی
بهترین فیلماش مربوط به قبل از دهه ۲۰۰۰ و از اون سال به بعد فیلماش افت کرد
منم با فیلمای اکشن احمقانش خیلی حال نکردم
وجدانا بعد از اسطوره های خاطره سازی مثل این ، آرنولد ، کلینت ایستوود، جکی چان و…. کی میخواد جاشون رو بگیره ؟
اکثر بازیگرای اکشن ک واقعا ورزشکار یا اینکاره باشن اکتشون ضعیفه مثل اسکات ادکینز و … حتی راک
ممنونم.نقدتون رو خوندم.عالی بود.سپاس
کلا حال نمیکنم باهاش
نمیدونستم زندگی نامه هم نقد میکنن
جالب بود برام
به بعضیا نوار خالی هم بدی، برات ۱۰ صفحه نقد ازش مینویسن :)))
عجب
اولاً که استالونه در ساخت قسمت ۴ فیلم Expendables هیچ نقشی بجزء بازیگری نداشته. درحالیکه در سه قسمت قبلی بجزء بازیگری، در سِمت های: کارگردان، فیلمنامه نویس و تهیه کننده حضور داشته.
ثانیاً سه قسمت Expendables جزء فیلمهای موفق با فروش خوب بودن. استالونه هم با همین پیش-فرض و تجربه در فیلم چهارم بازی کرد. علم غیب نداشت که قسمت ۴ موفق نمیشه. ۱۰۰% خودتم بودی چشم بسته تو قسمت ۴ فیلمی که سه قسمت قبلش موفق بوده بازی میکردی.
ستون گنگ های پارتیسانی و رینگی … سید سیلوستر حاج استالونه ، واقعا باید ی باندل ک توش اسکین رامبو باشه تو همه گیمای شوتر بیارن