ایده طرح یک بازی ویدیویی بر اساس شاهنامه فردوسی
تجربه یک بازی ویدیویی که بخشهایی از تاریخ واقعی، افسانههای جذاب و داستانهای ایرانی را به تصویر بکشد، آرزویی شیرین در قلب اکثر گیمرهای ایرانی است.
البته بدون شک شاهنامه فردوسی خواهان بیشتری بین ما دارد و معتقدیم که افسانه هفت خوان رستم، میتواند یکی از بهترین گزینهها برای تبدیل به ویدیو گیم باشد؛ اگرچه متاسفانه دست یابی به این موارد تنها در درون خواب و رویای یک ایرانی میسر است.
به هرحال، جملهای شنیده نشده هست که میگوید: «توصیف خوشی، نیمی از خود خوشی است.» پس چرا کمی به ایده طرح چنین بازی خاصی فکر نکنیم؟ کاری که در نگاه اول شاید بیهوده باشد؛ ولی در نگاه دوم به کار انداختن قوه خاک خورده تخیل و مرور پند و اندرزهای افسانههای آریایی است.
با ما همراه باشید…
طرح روایت بازی
اکثریت ما هفت خوان رستم را بارها شنیدهایم؛ لاکن کم پیش میآید کسی از پیش زمینه ماجرا خبری داشته باشد. بنابراین ضروری است که داستان از محل شروع حادثه آغاز بگردد.
البته بسته به نوع روایت میتواند در حالتی از فلش بک نیز رخدادهای پیشین ذره ذره مرور شوند. مانند شیوه روایت در Yakuza Kiwami 1 که ضمن پیشروی در داستان، به وسیله نماش تکههایی از گذشته شخصیت منفی، بازیکن را با وقایع مهمی که شخصیت مثبت بازی ندیده، آشنا میسازد.
محیط
داستان از کاخ کیکاووس شروع میشود؛ جایی که پهلوانان و سرداران ایران حضور دارند و با توجه به سناریو، در دو مکان از کاخ شامل سرای اصلی و اتاق جلسات پهلوانان روایت خواهد شد. سپس شخصیتهای اولیه داستانمان به مازندران سفر خواهند کرد.
بر طبق شاهنامه، زیبایی مازندران با مسیر سفر به حدی تفاوت دارد که فرستاده کیکاووس از آن به شدت تعریف میکند و زبان به ستایش میگشاید. پس طراحی محیط مازندران از نظر طبیعت و سبز بودن بایستی یک سر و گردن بالاتر باشد.
غار دیو سپید مکان بعدی ماجرا خواهد بود که دوازده هزار نگهبان دارد و تمام لشکریان ایرانی در آنجا حبس خواهند شد. اکنون نقطه اصلی آغاز هفت خوان از اینجا به بعد است.
مسیر هفت خوان شامل موارد روبهرو میگردد: دشتی پر از گورخر، یک بیابان بیآب و علف و داغ، آبشخوری در همان بیابان، چراگاهی نزدیک لانه اژدها (که در نزدیکی محیط بیابان قرار دارد)، محل زندگی جادوگر که به طرز چشمگیری خوش آب و هواست، تونلی از درختان که راه را تا حد کوری چشم تاریک میکنند و در نهایت سرزمین مازندران.
شرح خلاصه داستان
در شاهنامه فردوسی، بخش «پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران» میخوانیم که:
یکی خوشنوازم ز رامشگران
هنگام پادشاهی کیکاووس، ایران سرزمینی آباد، ثروتمند و پر از سپاهی وفادار بود. همین نعمتها برای شروع تکبر و غرور شاه ایران کفایت میکرد. پس روزی مجلس میگساری و جشنی راه انداخت و در نزد پهلوانان و سردارانش، دم از یکتایی و بیهمتاییاش زد.
متاسفانه در وسط چنین مجلس من من کردنی بود که دیوی با نیرنگ تغییر چهره داد تا در ظاهر یک انسان نوازنده وارد کاخ شود.
چنین گفت کز شهر مازندران
یکی خوشنوازم ز رامشگران
از قضا، مجلس هم که بساط میخواری و شراب داشت و فقط عدم حضور یک نوازنده در آن احساس میشد. پس دیو با کسب اجازه از شاه کارش را شروع کرد و با صدای خوش آهنگی در وصف زیباییهای مازندران خواند. همین موسیقی و خوانندگی کفایت میکرد تا شاه فریب اهریمن نوازنده را بخورد و به قول فردوسی، از راه راست کج شود.
کسی جنگ دیوان نکرد آرزوی!
کیکاووس اصرار داشت هرطور که شده باید مازندران را از آن خود کند. ولی با شنیدن چنین درخواستی…
همه زرد گشتند و پُر چین به روی
کسی جنگ دیوان نکرد آرزوی!
بعد از یک سری جلسات و مشورتهای گوناگون در بین پهلوانان، نتیجه این شد که به سراغ پدر رستم (زال) بروند و بگویند: «بیا به این شاه مست بفهمان که هیچ کدام از پادشاهان ایران تاکنون به فکر فتح مازندران و معرکهگیری با دیوهای آنجا نیفتادهاند…»
زال پیر مسیر طولانی زابلستان تا محل کاخ پادشاه را طی کرد؛ ولی به هیچ وجه نصیحتهایش در گوش کیکاووس جوان و مغرور فرو نرفت.
پس شد آنچه نباید میشد؛ عاقبت، لشکر به سمت مازندران به راه افتاد.
ببارید شمشیر و گرز گران
وقتی به کوه البرز رسیدند، کیکاووس و لشکرش آنجا تا صبح روز بعد اتراق کردند و همان شب هم دوباره حسابی میگساری و سور و سات راه انداختند.
روز بعد، کیکاووس به گیو (یکی از پهلوانان ایرانی) دستور داد با دوهزار لشکر سری به مازندران بزند و هرکه و هرچه بر سر راهش بود، نابود سازد.
بشد تا درِ شهر مازندران
ببارید شمشیر و گرز گران
گیو هم بدون هیچ شک و تردیدی تا به شهر مازندران رسید، کشتار و ویرانی راه انداخت و حتی به زن و کودک هم رحمی نداشت. آخر سر هم برای کیکاووس پیامی فرستاد که در آن از زیبایی شهر مازندران تعریفهای بسیاری کرده بود.
خبر شد سوی شاه مازندران
و یک هفته بگذشت، ایرانیان
ز غارت گشادند یکسر میان
خبر شد سوی شاه مازندران
دلش گشت پر درد و سر شد گران
بعد از یک هفته غارتگری، خبر خرابکاریهای ایرانیان به پادشاه مازندران رسید و از شدت طغیان احساساتش، دلش گرفت و دچار سردرد بدی شد.
حالا تنها یک راه حل برای نجات مازندران از غارتگری و کشتار بیشتر وجود دارد؛ دیو سپید و لشکرش! پادشاه برای او نامه فرستاد و از ویرانیها شکایت کرد. همین نامه کافی بود تا دیو سپید به راحتی با جادویش از خجالت لشکر ایران دربیاید و با یک ابر سیاه وحشتناک، بینایی را از چشمان همهشان بگیرد…
ز کم دانشی بر من آمد گزند
یک هفته به تلخی بر لشکر بیپناه ایران در همان حال کوری گذشت. دیو سپید سرانجام لشکر را در زندانی انداخت که دوازده هزار دیو نگهبانش بودند. همچنین دستور داد غذایی تا حد زنده ماندن به ایرانیان بدهند. سپس هم تاج و یاقوت و ثروت همراهِ کیکاووس به نفع پادشاه مازندران مصادره شدند و ارژنگ دیو آنها را به کاخ شاه برد.
اینجای داستان، کیکاووس تحت سرزنش دیو سپید قرار میگیرد که چرا با وجود خوشی و آبادی ایران هوس فتوحات به سرش زده، چرا ویرانی و کشتار در مازندران راه انداخته و …
البته عاقبت کیکاووس کسی را مخفیانه به زابلستان (زادگاه رستم) فرستاد تا طلب کمک کند و پیامش را برساند. پیامی که یادآور حرفهای کودک لجوجی است که بعد از فاجعه و دیر بودن، تازه به گریه میافتد و یاد پند و اندرزهای بزرگانش میکند!
نرفتم به گفتار تو هوشمند
ز کم دانشی بر من آمد گزند
هفت خوان رستم
با توجه به اینکه هفت خوان رستم را بارها شنیده یا خواندهایم، تنها به بیان تیتروار وقایع هرخوان میپردازیم؛ هرچند که هیچ لذتی مثل خواندن خود اشعار (یا معنای آنها) نیست. پیشنهاد میکنم جزئیات دقیقتر را آنجا مطالعه بفرمایید.
(البته لازم به ذکر است که پیش زمینه گفته شده از کیکاووس و لشکرش نیز به شدت خلاصه بود و متاسفانه به دلیل محدودیت است که از جزئیات دقیق و دلنشینش میگذریم.)
◆ خوان اول: مبارزه با شیر توسط رخش، اسب رستم
◆ خوان دوم: گذر از بیابان سخت و یافتن آب با دنبال کردن یک گوسفند
◆ خوان سوم: نبرد با اژدها
◆ خوان چهارم: دو نیم کردن جادوگر نیرنگباز
◆ خوان پنجم: نبرد با اولاد دیو و اسیر کردنش
◆ خوان ششم: نبرد با ارژنگ دیو و کشتن او
◆ خوان هفتم: پایان کار دیو سپید
گیم پلی پیشنهادی
ژانر
اولین ایدههایی که برای گیم پلی به ذهن میآیند، سولزلایک و المانهای همانند آن هستند. ولی به باور من، اصلا چنین چیزی در شان یک بازی بر اساس هفت خوان رستم نیست. چون سولزلایک یعنی باید با You Died رفاقت داشت. درحالی که باید بازیکن احساس کند: «من دارم یک پهلوان واقعی و قوی را کنترل میکنم.»
آخر اگر با سه چهار ضربه بمیرد، پس انگار رستم فرقی با شوالیههای دارک سولز ندارد. چنین مکانیکی بیشتر به درد بازیای برای یک پهلوان پنبه میخورد که تازه اول راهش باشد. نه رستمی که با تجربه و قهار وارد میدان میشود.
افزون بر این موارد، داستان پر از جزئیات ریز و دارای مسیری طولانی است و کات سینهایی سینماتیک و بلند میطلبد. پس طبیعی است که ژانری نزدیک به RPG بهترین ژانر برای بازی هفت خوان رستم باشد.
جهان و دیگر ویژگیها
با توجه به اینکه قرار است اصولا ماموریت رستم در نجات کیکاووس را دنبال کنیم، بهتر است جهان بازی Open World نباشد و از ایجاد Side Questها در محیط خودداری شود. درواقع میتوان گفت چیزی شبیه به فضای God of War گزینه ایده آل ما خواهد بود (Sandbox و نیمه باز).
از طرف دیگر، مبحث Level Up در چنین جهانی برخلاف بسیاری از بازیها، برای موضوع ما معنایی ندارد. شاید مخالفت کنید و بگویید حتی God of War هم چنین چیزی را دارد. ولی مسئله اینجاست که ما نمیخواهیم یک God of War بسازیم و کریتوس را کلون کنیم؛ بلکه میخواهیم یک بازی از رستمی بسازیم که کاملا افسانهای است.
Inventory هم از مواردی است که نیازی به وجودش نیست. شاید بپرسید پس چطور سلامتی و جان کاراکتر را با امثال Potion و داروها پر کنیم؟ در پاسخ میگویم که به جای این، میتوان به داستان شاهنامه اکتفا کرد؛ هرجا که رستم استراحت میکند، در چشمه خودش را شستشو میدهد و غذا میخورد و… نوار سلامتی بازیابی خواهد داشت. این گونه کمی هم چاشنی چالش در گیم پلی وجود خواهد داشت.
به عبارت دیگر، اینطور نباشد که مثل Witcher در کات سین غذا بخورد، سپس در گیم پلی نوار سلامتی آب از آبش تکان نخورده باشد. درحالی که در گیم پلی باید همان غذا را از Inventory نوش جان کند تا بلکه برایش مقداری بازیابی رخ دهد! بازی هفت خوان رستم میتواند برعکس چنین ماجرایی را اجرا کند تا حالت واقعگرایانهتری را به خود بگیرد.
به همین خاطر مسئله Inventory در بازی ما پوچ است و نیازی به وجودش نیست. اعمال موجود در کات سین کارهای Inventory را پیش میبرند (تعویض لباس، سلاح و خوردن غذا و دارو و غیره).
شخصیتهای قابل کنترل
رستم و رخش میتوانند از شخصیتهای قابل کنترل باشند؛ البته با یک تفاوت مهم.
در دو خوان افسانه، رخش حضوری اساسی دارد. در خوان اول، خودش شیر را با سم و دندانش آنقدر بر زمین میکوبد تا بمیرد. خوان سوم نیز بحث بیدار کردن رستم و دیدن اژدها توسط اوست. همچنین، تهمتن تقریبا در نبرد با اژدها درحال شکست بود که ناگهان رخش با دندانش قسمت بزرگی از پوست اژدها را مثل شیر جدا میکند! آن وقت است که رستم میتواند شکستش دهد.
لاکن در باقی مسیر خبری از همکاری رخش با رستم در نبردها نیست و صرفا پهلوان خودش به تنهایی با دشمنان میجنگد.
حال با وجود این موارد، باید دانست که کنترل اسب در نقاط ذکر شده از بازی به صورت کاراکتری جدا مثل رستم قابل تصور نیست. اگر هم باشد، اجرای قسمت نبرد سخت به نظر میرسد. بنابراین صحنههای نبرد رخش با QTEهای منطقی میتوانند ظاهر شوند و باقی ماجرا همانند کنترل اسب در بازیهای دیگری مثل Witcher عمل نماید.
نبردها
نبردهای سینماتیک همانند God of War میتوانند منبعی برای الهام گرفتن در طراحی بازی واقع شود. پس فرق خاصی نیست، جز مواردی که در ادامه به آنها اشاره مینماییم.
سه باس فایت اصلی در مسیر داستان قرار میگیرند؛ اژدها، اولاد دیو و دیو سپید. باقی موارد بیشتر حالت QTE به خود میگیرند، چون درواقع رستم وارد نبرد سهمگینی با آنها نمیشود.
مثلا در خوان ششم، ارژنگ دیو از خیمه بیرون میآید تا ببیند چه خبر است. اما تا میخواهد حرکتی علیه رستم و رخش از خود نشان دهد، یکهو سرش به طور برق آسایی کنده میشود و اصلا فرصتی به آن معنا برای نبرد تن به تن برایش باقی نمیماند! لشکریانش نیز با دیدن چنین وضعی از وحشت فرار میکنند.
در خوان چهارم که با زن جادوگر سر و کار داریم هم، جنگ و دعوای به خصوصی نمیبینیم. حداکثر رستم طنابی به گردن آن ساحره میاندازد و او را با خنجرش از وسط به دو نیم میکند. چنین مواردی بیشتر مستعد QTEها هستند تا نبرد مستقیم. مگر اینکه بخواهیم مثل یوبیسافت پیاز داغش را زیادتر کنیم (تحریف و دست بردن در ماجرا).
در مورد سه باس فایتی که گفتیم، قرار نیست سختی و چالش هرسه یکسان درنظر گرفته شود. بلکه به همان ترتیبی که گفته شد، از سختی کم تا سختی زیاد خواهیم رسید و تنها باس فایتی که میتواند مثل Elden Ring بیش از یک فاز داشته باشد، دیو سپید است. فاصله فازها با هم میتواند با کات سینهای بیان کننده احساسات دیو سپید پربگردد.
همیدون به دل گفت دیو سپید
که از جان شیرین شدم ناامید …
مکانیک Game Over
در لابهلای هربخش از بازی در صورتی که رستم بمیرد، خوشبختانه چیزی به نام Game Over خالص نخواهیم دید. چرا که شاهنامه میگوید رستم بعد از شکست یا هنگام مشکل، به سراغ سیمرغ میرفت و همچنین، با خدایش راز و نیاز میکرد.
فلذا به جای صفحه سنتی You’re Dead با دکمه Load و Continue، میتوان از همین شرح شاهنامه الهام گرفت. رستم وقتی در نبرد شکست بخورد، به مکانی منتقل شویم که سیمرغ با او حرف بزند.
در برخی بازیها بسته به عملکرد ضعیف، متوسط، خوب یا عالی ما NPCها واکنش نشان میدهند. میتوان از چنین هوش مصنوعی مفیدی استفاده کرد و برای سیمرغ گذاشت تا با توجه به عملکرد رستم به او مشورت دهد. مثلا تصور کنید بازی از حرکات بازیکن الگوریتم بگیرد و بفهمد که زیادی دارد Dodge (جاخالی) میدهد. حالا سیمرغ به او تذکر دهد و بگوید شجاع باش، چرا اینقدر از ضربه زدن سر باز میزنی و فلان مورد نقطه ضعفش هست و…
با این وجود اگر بازیکن از حد خاصی بیشتر ببازد، بازی همان جا تمام میشود. بدین شکل که اول با پخش کات سین به مخاطب نشان بدهد چه اتفاقاتی بر سر کیکاووس با مرگ رستم خواهد افتاد و بر ایران چه خواهد گذشت (خارج از متن شاهنامه). سپس با نمایش End Credit Scene پایان بازی به بازیکن اعلام میگردد.
البته با توجه به مکان مرگ رستم در داستان، بدیهی است که بازی کات سینهای پایانی متفاوتی برای مخاطب در چنته خواهد داشت.
گرافیک و طراحی
شاهنامه طهماسبی، اثری است که افسانههای تاریخی فردوسی را به تصویر کشیده و شامل نگارگریهایی بسیار ارزشمند است. افزون بر این، نقاشیهای قدیمی دیگری نیز وجود دارند که میتوانند در طراحی محیط و شخصیتها، اساس کار قرار بگیرند. موردی که در طراحیهای مدرن هیچ خبری از آن نیست.
البته شاید فکر کنید که طراحیهای امروزی نتیجه بهتری بدهند. ولیکن بدبختانه همه آنها اکثرا برگرفته از طراحیهای غربی یا یونانی بوده و بوی ایرانی بودن نمیدهند. مثلا برای رستم میآیند و یک تکه را از هرکول برمیدارند، یک تکه را هم از فلان بازی و فلان فیلم و فلان شخصیت و… دست آخر هم میبینیم رستم بیشتر شبیه تابلوی تبلیغ باشگاه پرورش اندام است تا یک پهلوان نامدار!
از طراحی شخصیتها که بگذریم، به طراحیهای محیط بازی میرسیم. خیلی عالی خواهد شد اگر به فرض، طراحی مکانها و طبیعتهای بازی با وجود واقعگرایانه بودن، یک حالت به اصطلاح Exotic به خود بگیرد و حتما حال و هوای مینیاتوری را به مخاطب منتقل نماید.
Something that is exotic seems unusual and interesting because it is related to a foreign country.
شیء (چیز) exotic جالب و عجیب و غریب به نظر میآید؛ به دلیل اینکه مربوط به کشوری خارجی است.
و در آخر باید دانست که طراحی خشونت و خون ریزی بازی در سطح بالایی قرار خواهد گرفت؛ به دلیل اینکه توصیفات نبردها در شاهنامه خبر از جنگ خونین و بیرحمانهای دادهاند.
آیا این پایان فکر ماست؟
ایدههایی که ذکر شدند، صرفا نظر شخصی هستند؛ بنابراین میتوانند غلط باشند و شما نیز حق دارید که با آن مخالفت یا موافقت نمایید.
ولیکن به هرشکل، مهم طرح ایدههاست و نزدیکی کوتاهی به سمت کتاب ابوالقاسم فردوسی؛ و چه بسا این مورد موجب انگیزهای شود برای خواندن تاریخ از شاهنامه. تاریخی که بارها و بارها بدون اینکه کسی از آن درس بگیرد، تکرار میگردد.
هدف اصلی ساخت چنین بازیهایی نیز همین است. مطالعه شاهنامه برای همه آسان نیست، اما یک بازی ویدیویی مطالعهای هم از سوی چشم، هم گوش و هم دستهایمان خواهد بود؛ دستهایی که کنترلر یا موس و کیبورد را حرکت میدهند.
در هرحال، این پایان فکر ما نیست. به هیچ وجه و اصلا این گونه فکر نکنید.
زیرا همه ما مشتاقانه روزی را آرزو داریم که شاهد تولید بازی ویدیوییای بدون تحریف و بر اساس هفت خوان رستم باشیم. منتها به شخصه امیدوارم این رویا قبل از آنکه شرکتی مثل یوبیسافت خرابش کند، حتما توسط خود ایرانیان به حقیقت تبدیل بگردد… امیدوارم… امیدوارم… امیدوارم!
نظر شما چیست؟
شما چه انتقادات و پیشنهادهایی برای این بازی ویدیویی دارید؟
ممنونم از همراهی شما دوستان گیمفایی عزیز 🌹
موفق و تندرست باشید
* باسپاس فراوان از سردبیر محترم، جناب آقای کریمی بابت راهنمایی در بخش گیمپلی
پر بحثترینها
- اینترگلکتیک، کانکورد، ناتی داگ؛ در اتاق فکر سونی چه میگذرد؟
- گزارش: طراحی سختافزار پلی استیشن ۶ برخلاف نسل بعدی ایکس باکس، به پایان رسید
- حساب توییتر پلی استیشن باعث ترند شدن دوباره Bloodborne Remake شده است
- یوشیدا: Horizon Forbidden West در حد انتظارم نفروخت
- یوشیدا: اگر خواهان بازی های انحصاری جدید PS5 هستید، بهتر است از ریمسترها حمایت کنید
- شایعه: اطلاعات فاش شده از GTA 6 توسط کاربری که ادعا میکند چندین ساعت از گیمپلی را دیده است
نظرات
نظرم اینه که با این همه محدودیت ها حالا حالا ایرانی ها سمت ساخت گیم نرن بهتره.
خجالت بکشن اسم کاربریت رو گزاشتی کریتوس بزرگ , مگر ما خودمون الگو نداریم؟
ببین نام کاربری من دستان هست که رستم دستان گرفته بشه,
چه ربطی به الگو داره؟ خودت چرا تصویر مارکوس رو گذاشتی؟ طرف خوشش میاد از کریتوس خب
من به شخصه اهل وانمود کردن نیستم، اکثریت قریب به اتفاق ماها با قهرمان های غربی، یه تعداد کمی هم با قهرمان های شرقی عموما ژاپنی (انیمه و بعضی بازی ها) که نمود تصویری دارن بزرگ شدیم. درست یا غلط، خوشمون بیاد یا نه نشان از موفقیتشون در صنعت رسانه هست. آلترناتیوی هم جز متون دارای چند قرن قدمت که بسیار مهم و هویت ما بعنوان ملت هستند ولی آشنایی اکثریت باهاش از دروس ادبیاتی هست که در مدارسی تدریس میشن که کم تر کسی دل و خاطره خوشی داره ازشون، نبوده. ژانر اصلی در سینمای ایران هم «اجتماعی» هست و در تلویزیون هم اونچه بعنوان طنز های خوب پربیننده زمان خودش نگاه میکردیم، الان بیشترشون غیرقابل دیدن شدن و اون چیزی که جدیدا پخش میشه هم صدها مرتبه بدتره!
ما در فرهنگ عامه ایران قهرمان درست حسابی نداریم، هرچی هست یا به شدت اگزجره هست یا خیلی آرمانی و ایدیولوژیک پس اینکه یه نفر حاضره عکس کاپیتان آمریکا رو بذاره رو پروفش که یه نماد کاملا پروپاگاندایی از ناسیونالیسم آمریکاست ولی مثلا داش مجید اخراجی هارو نذاره برای من کاملا قابل درک هست چون حداقل یکسری ویژگی های فردی خارج از بحث آرمان تو اقتباس های اخیر بروز میده و حتی دوگانگی وجودی dastan هم معتقدم از همون جاست با در حرف چیز دیگری میگه
رستم دستان ؟ اسفندیار روئین تنی برات میام لت پار شی بری کد تقلب بزنی سیمرغ بیاد کمکت 😏
هفت خوان اسفندیار >>>> هفت خوان رستم
چشاش رو میزنه
سلام بر هیولای عزیز
😅 آره، هفت خوان اسفندیار به نظر خودمم از هفت خوان رستم جذابتر هست. البته سلیقه شخصی هست دیگه 😁
منتها سانسوری زیاد داره. آخه مثلا یه تیکههاییش هست که اسفندیار به اسیرش آب شنگولی میده تا بلکه حرف بزنه و لو بده!
ممنونم از همراهیتون 🌹
سلام صالح اسدی عزیزم، پیشنهاد میدم یه موزیک ترکیبی سنتی-متال هم پلی بشه و گوینده ای که شعرهارو اولِ هر خان میخونه، صداش شبیه Metalsinger: Hellbalde باشه. فقط یک لحظه تصور کن. معرکه میشه
سلام بر شما 🌹
سنتی-متال… 😳😳😳 اوه اوه! دیگه خیلی تنورمون داغ شد… 😂
ممنونم از پیشنهاد جالبتون و از اینکه همراهی فرمودید 🌹
داش حالا زیاد تو حس فرو نرو هنوز که ساخته نشده کد تقلب بزنه
تو نبرد اول اسفندیار و رستم
رستم شکست سنگین میخوره فرار میکنه یا اسفندیار از خونش میگذره میزاره بره دقیق نمی دونم
بعد سیمرغ میاد کمک رستم زخماشو خوب میکنه و بهش راه شکست اسفندیار یاد میده منظورم اون بود
آنقدر تخیلیه که فک کردم از خودت گفتی داش شرمنده 😂😂
پروفایلتو و باور کنیم یا اسم کاربریتو؟
بله شما یک ایرانی واقعی هستی حتی برای پروفایل مردمم وکیلی به شما چه مربوطه نام کاربریش چیه وقتی صدا سیماشم که دولتیه بجای تولید محتوای درست از شاهنامه میاد از یاران امام ها و خاندانش میسازه دیگه این نسل کسی به نام رستم یا فردوسی از کجا می خواد بشناسه؟
من فکر میکردم پروفایل کاربری شما “داستان” بودش! یعنی فکر میکردم که از داستان گیرز مثلاً خیلی خوشت اومده.
چه ربطی داره یه نفرم اسمش بچشو گذاشته ایران .حالا به این معنیه که عاشق ایرانه؟خیر
داش دقیقا به همین معناست
حاجی نگران این نباش تیک آبی اش گرفتم بدجور قاطی کرد 😂😂 کاری کردم آقا کریمی سریع بن کردش
بیا برو داستان😂
حالا شما ببخشش جوونی کرد به جوونیش رحم کن
لازم نیس حتما خودمون بسازیم که
خودمون نساختیم دیدیم یوبیسافت چی در موردمون گفت حالا ایران یه چیز نسبتا انحرافی بوده ببینیم تو نسخه میراژ چه سرمون میارن
بدجوری تو مختون کردن که نمیشود و نمیتوانیم
مث این میمونه یکی لاغر باشه بهش بگی تو که خیلی ضعیفی غذا نخور و ب فکر افزایش وزن نباش
خب چون واقعیت اینه که نمیشه. من تو یه تیم بازی سازی ایندی کار میکنم. برات چنتا مثال از گرفتاری های توسعه دهنده ایرانی میزنم. اقتصاد خراب که وضعیت کاری و معیشتی سازنده ها رو تحت شعاع قرار میده و سوای اون سرمایه گذاری و برنامه ریزی مالی رو توسعه گیم رو مشکل میکنه. نبود قانون کپی رایت و بازار داخل برای عرضه بازی و مشکلات خیلی زیاد عرضه بازی تو بازار خارجی (تازه اگه تیم خوش شانس باشه و موفق شه ناشر خارجی پیدا کنه) تحریم و خطر نهاد های داخلی برای توسعه بازی (حتی اگه بازیت قرار نباشه تو ایران منتشر بشه ممکنه چیزایی داشته باشه که بعدا برات گرون تموم شه.) عدم علاقه ایرانی ها به انجام کار گروهی. نبود تجربه ساخت بازی های تریپل ای. نبود سرمایه و سرمایه گذار برای ساخت بازی های تریپل ای. نبود نیروی متخصص برای ساخت بازی های تریپل ای. این تازه بخش کوچیکشه. حالا شما که معتقید میشه و تو مخمون کردن که نمی تونیم برام با مثال توضیح بده چطور و چگونه میشه
من موندم چرا اینقدر دیس خوردی.یعنی این همه آدم به نمی توانیم باور دارند
حق
بهترین بازی های چند سال اخیر در ایران فیلتر هستن بعد انتظار داری بازی سازی ایران به همچین بازی هایی برسه؟؟
همفکران شما اجازه ساخت داستانهای ایرانی را نمیدهند. اگر هم چیزی ساخته بشه ۱۸۰ درجه با مفهوم داستان اصلی تفاوت داره و در راستای خدمت به اهداف خودشون هست
همفکر های من در معابد هندوستان و تبت در حال مدیتیشن هستن منو نچسبون ب اینا
من فقط با امثال شما مخالفم
جفتتون از هم بدترید
دقیق تر اینطوریه که به یه فرد فقیر یگی چرا رژیم گرفتی!
ما به یه انیمیشنم راضیم
سلام بر شما یار و همراه همیشگی 🥰
یه چندتا انیمیشن کم ساختن، منتها با تغییرات. البته حرف خیلی وقت پیشهها. جدید تا حالا ندیدم بسازن. ولی خب، کم هستن. همین مشکله.
قدیم انیمیشن استاپ موشن مربوط به ضحاک و فریدون داشتیم… یه رستم و سهراب داشتیم…منتها این آخری رو متاسفانه تغییر دادن که تراژدیک نباشه
ممنونم از همراهیتون 🌹
بله داستان ضحاک که فکر کنم دو یا سه قسمت بود به شدت جذاب و خوب بود حتی پهلوانان
ولی ما سال هاست انیمیشن خوب نداریم
با اینکه میشه از تاریخ غنی و شاهنامه و حتی عملیات های دفاع مقدس انیمیشن های جذاب ساخت
اقای اسدی یه سریال راجب رستم و اسفندیار ساختن از تلویزیون پخش شد دیدین ؟
منکه خیلی خوشم اومد دوسش داشتم
از اونجا عاشق اسفندیار شدم
درود بر شما 🌹
نه والا. ندیدم 😅. ولی مستحب شد که بعدا نگاه کنم 😁
کریتوس بزرگ(😐میشناسیم)
.
ببین دوست من این مشکلی که گفتی درست هستش، اما یک مشکل اساسی تر هستش اونم اینه که مشکل بازیساز های ایرانی اینه که یک شبه میخوان ره صد ساله رو برن البته فقط مختص بازیسازا نیست متاسفانه همه مردم ایران همینطورن طرف میره باشگاه بدنسازی بعد دوماه میگه چرا بدنم مثل آرنولد نشده یا اون یکی میره کانال یوتیوب میزنه بعد یک ماه میگه چرا ویدیوهام ویو نمیگیره چرا سابام اضافه نمیشه، میدونی صبر ندارن متاسفانه عجله دارن توقع دارن معجزه بشه مثلا یه شبه میخوان بشن ناتی داگ یه شبه میخوان بشن راکستار نمیدونن که همین استودیوها که لقب بهترین استودیوهای بازیسازی جهان رو یدک میکشن یک شبه به اینجا نرسیدن کلی زحمت کشیدن از بازی های کوچیک شروع کردن پله پله اومدن بالا اما بازیسازی های ایرانی میخوان یک شبه لست بسازن یک شبه جی تی ای بسازن یا یک شبه گاد بسازن اگه برین اولین بازی های این استودیوها رو نگاه کنین خندتون میگیره تازه این بیچاره ها اون موقع ها امکاناتی و تجهیزاتی نداشتن ولی الان همه چی فراهمه واسه بازیسازا
.
قبول دارم مشکلات امکانات و تجهیزات، بودجه، تحریم و… هستش ولی کی گفته از همون اول از یک بازی بزرگ شروع کنید آقا بیاید از یک بازی کوچیک برای موبایل شروع کنید بعد بعد پله پله بیاید تو ایران هم اگر کسی اهمیت نداد حداقل میتونین واسه اونور تبلیغ کنین که بازیتون دیده بشه و چندتا سرمایه گذار پیدا کنید دوستان از مسئولین انتظار همکاری یا کمک نداشته باشین هیچکس نیست اگر میخواین کاری رو انجام بدین خودتون باهم دیگه باید کار کنید یک تیم جمع کنید اونایی که به بازیسازی علاقه دارن باهم کارکنید یکی سرمایه میده یکی تجهیزات میده یکی بازاریابی میکنه، من خودم به شخصه خیلی علاقه به بازیسازی دارم از همون بچگی، ولی خب متاسفانه تو مشهد کلاسایی دایر نشد که آدم بره یاد بگیره خودم اومدم تنهایی با انجین یونیتی کار کنم اما نتونستم، البته الان هست یه سری کلاسا اومده گویا ولی دیگه مثل قبل انگیزه ندارم البته اگر یکی باشه هولم بده چرا که نه D:
کلاس فقط یوتیوب
عذرمیخوام سرکار خانم بازیسازی فتوشاپ یا پریمیر یا افترافکت نیست که شما بتونی به راحتی از تو یوتیوب آموزش ببینی، تو خود بازیسازی چندتا تخصص و شغل هست که شما اگر تنهایی بخوای کار کنی باید موسیقی بلد باشی، طراحی بلد باشی، برنامه نویسی بلد باشی، نویسندگی بلد باشی که بتونی داستان بازی رو بنویسی اینا هرکدومش یک شغله بازی همون طراحی هم به چند دسته تقسیم میشه یکی طراحی مراحل یا همون لول دیزاین انجام میده یکی طراحی سلاح یکی طراحی شخصیت انجام میده، اگر بازی موبایل هم باشه باید یک تیم باشین به تنهایی شاید بتونین یک بازی کوچیک برای موبایل بسازین اما کلی وقتتون رو میگیره و میبینین کلی از عمرتون هدر رفته، گره ای که با دست باز میشه رو که با دندون باز نمیکنن آدم تیم داشته باشه و هرکدوم رو بزاره سر این تخصصا و شغلایی که گفتم خیلی راحت تر و زودتر میتونه به نتیجه برسه
قصد بی احترامی ندارم ولی حرفت مزخرفه
خودم سه ساله دارم آنریل کار میکنم و پیشرفت زیادی هم داشتم حتی همین الانم کلاس آموزش آنریل نیست چه برسه به سه سال پیش
@thundertech84 آیدی چنل تلگرامی من هست که از بازیم ویدیو میذارم
👍👌🌹❤
سلام و عرض ادب آقای اسدی عزیز، هم میخواستم تشکر کنم بابت اموجی ها و لطفی که داشتید، هم فراموش کردم که بابت نوشتن همچین مقاله ای از شما تشکر کنم خیلی مفید و جامع بود دست شما درد نکنه ❤️🙏
.
و اینکه من راجع به بازیسازی صحبت کردم میخواستم راجع به مقاله هم کوتاه صحبت کنم اینکه به نظرم میشه از شاهنامه تو هر سبکی بازی درآورد مثل سولزهای استودیو فرام سافتور یا هک ان اسلش های گاد اف وار استودیو سانتامونیکا یا اکشن مخفی کاری اساسین کرید یوبی سافت و یا حتی نقش آفرینی ویچر سی دی پراجکت به نظرم پتانسیل همه اینارو داره، یا میشه هم یک فرنچایز ازش ساخته بشه که همه این سبک ها داخلش باشن
درود بر شما🌹❤
ممنونم از لطف و محبتتون 💐
بله؛ ایدههای بسیار زیادی درست مثل همینهایی که اشاره فرمودید وجود دارن.
حالا ای کاش واقعا حداقل یکیش اجرایی میشد 😅
باز هم ممنونم از همراهیتون 🙏
زنده باشین ممنون از شما با این مقاله متفاوتتون چون واقعا نیاز بود هی تو کامنتا گفته میشد که چی میشه اگر از شاهنامه بازی بسازن که شما مقالش رو کار کردید مشخصه که به نیاز کاربرا خیلی اهمیت میدید ❤️
هیچ چیز غیرممکن نیست آقای اسدی دنیا کلا غیرقابل پیشبینیه شب میخوابی صبح پا میشی یک اتفاق تازه میوفته، ان شالله که به زودیه زود شاهد این اتفاق باشیم 😊
خواهش میکنم عزیزدلین ❤️🙏
دقیقا، خداتومن بودجه میگیرن، همه پول رو خودشون میخورن و بعد سالها علافی در میاد که یا هیچ بازی ای در کار نیست یا اگه هست هم، یه چیز ایدیولوژی زده و کپی درجه ۳ ای از فرمول بازی های یوبیسافته!
مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان
این ایده رو جوانان وطن دادن ؟ 😐
خوبه ولی با این امکانات پایین و محدودیت های سنگین جواب نمیده
یک رویای تقریبا غیر ممکن: استودیو سانتا مونیکا یا ناتی داگ یکیشون میتونست یه بازی aaa از تاریخ ایران همچین بازی ای بسازن….
یا حداقلش یوبیسافت میساخت
فرام سافتور هم میتونه خوب در بیاره 👍🗿
بله
فرام سافتور می تونه بخش اساطیری مخصوصا داستان سفر جمشید یا مواجه فریدون و ضحاک با استفاده از روایت محیطی و lore به خوبی از آب در بیاره اما به هیچ وجه گزینه مناسبی برای دوران پهلوانی شاهنامه. نیست داستان های سهراب و رستم و سیاوش و… بخش عمده ای از زیبای شون به خاطر اون تراژدی های که جریان داره،فرام سافتور نه تکنولوژی ترسیم همچین چیزی را داره نه توانایش
فرام سافتویر بدترین گزینه هست چون بلد نیست داستان بگه باید تو محیط بگردی دنبال اسکرول و اینا داستان باید سینماتیک مستقیم روایت بشه کاری که فرام سافتویر انجام میده چیزی جز تنبلی تو روایت نیست
الان اومدی نحوه روایت فرام سافتور که یکی از بهتریناس تو گیمینگ رو زیر سوال بردی؟!!! پشمام
فرام سافتور چطور ؟
یه سولز لایک خفن از روی هفت خان رستم چه میشد 😋
فقط نوع داستان سرایی ، طراحی محیطی و یکسری المانهای دیگه با کار همیشگی استودیو یکم فرق داره که البته میشد یه کاریش کرد .
ولی تو زمینه گیمپلی خیلی خیلی حق میشد 👌
اونم میشد ولی من به بازیای این شرکت علاقه ندارم پس بازیش نمیکردم
فرام سافتور حرفشم نزن اون بسازه سولز لایک میسازه باید چقدر فحش به اینو اون بدیم 🗿
با آثار همیشگیشون متفاوت خواهد بود .
گیمپلی تلفیقی از ژانر سولز لایک و هک اند اسلش خواهد بود تا در عین چالش برانگیز بودن خیلی سخت نباشه .
فقط نوع روایت ، طراحی محیط و کاراکترها و البته صداپیشگیشون باید متفاوت از کارهای خودشون باشه .
میتونن از تجربه سانتامونیکا تو این عرصه استفاده کنن ، حتی همکاری سانتامونیکا و فرام سافتور برای ساخت این بازی خیلی رویایی میشه 🤩
صرفا این که یه بازی به دلیل علاقه زیاد باید ساخته بشه دلیل نمیشه هر استودیویی اون بازی رو بسازه ،نمیگم نسازن ولی به شخصه اولویت من یه استودیو ایرانی هست به دو دلیل:
۱ اون افتخار و غروری که همراه داره
۲ عدم اعتماد به استودیو های خارجی برای دوری از حاشیه و کلیشه ها(مخصوصا یوبیسافت)
البته که با وضع فعلی متاسفانه نمیشه چشم اندازی متصور شد برای ساخت همچین بازی در کشور خودمون
ردی ات دان
ساکرپانچ
و خیلی از بزرگان
یوبیسافتو ول کن بازی هاش بیشتر غیر ایرانی مثلا شاهزاده ایرانی یا اساسین که حتی ی نسخش تو ایران نیست اما داشتم فک میکردم ای کاش سانتا مونیکا بیاد ی بازی از رستم بسازه که توش هفت خان رستم رو میکشتیم مثل حالت گاد اف وار ۳
یوبیسافت ارزش ها تاریخیمون رو خراب نکنه نمیخواد برامون بازی بسازه
سانتا مونیکا تو gow chains of olumpus اشاراتی به اساطیر ایران داشت (البته منفی) اگر اونا بسازن هم مثل یوبیسافت بیشتر شبیه هند و عربستان میشه تا ایران
سلام رفیق
🌹👌👍💐
منتها تحریفش نکنن 😁 مثلا یهو توی عصر طلایی عباسی در بغداد، نبینیم که ایرانیا دارن با زبان سال ۱۴۰۲ هجری شمسی صحبت میکنن! حداقل یه کم ادبیاتیش کنن به فرض مثال، بیشتر همخوانی داره.
ممنونم از همراهی شما 🌹
واقعا داستان های ایرانی رو اگر در حد و اندازهشون بسازن جز شاهکار در نمیاد
واقعا چند روزی بود این ایده ذهنم درگیر کرده بود ولی حیف …🚬🖤
اگه سال ۱۹۷۹ اون اتفاق نمیوفتاد شاید امیدش بود از تاریخمون بازی بسازن یا اونقد خودمون موفق میبودیم که خودمون شرکت بازیسازی میداشتیم
۵۷ آره آره
اگر اون اتفاق نمیفتاد تا الان انقدر گیم و سریال و… ساخته بودن همه مردم دنیا عاشق تاریخ و اساطیر و فرهنگ ایران بودن ولی الان ما رو از اعراب تشخیص نمیدن (با احترام به هممیهنان عرب)
بله بیچاره شدیم این ۴۰ سال ، الان جزو با فرهنگ ترینای دنیا بودیم جا اینکه بیوفتیم دنبال اتوبوس رونالدو
واقعا مقاله عالی بود
🥰💐🌹❤
فعلا اولویت بعضی ها، ساخت یه بازی برای رقابت با COD هستش؛ بعد از پیروزی در این رقابت و به دست آوردن متای ۱۰۰ و کسب مقام بهترین بازی تمام ادوار، بعدا سراغ ساخت بازی بر اساس شاهنامه نمیرن بازم
میدونم کیا رو داری میگی 🤣😂 البته اونم بساط بخور بخوره اسما دارن کنارش یه بازی با کلی اَسِت آماده هم سر هم میارن
مختار مگه دد شده لایی لایی لایی قراره با مختار کمبو بزنیم خدایا زیر این پست فشاری شدم
مقاله خیلی قشنگی بود🔥 ، واقعا حیف که ما شاهنامه داریم و از روش چیزی نمی سازیم همین دست خارجیا بود ده تا بازی مثل گاد اف وار ازش بیرون میاوردن
💐🌹🥰👍👌
تا یه جایی خوندم قبل اینکه ادامه بدم خواستم تشکر کنم از آقای اسدی که همچین مقاله زیبایی رو نوشتید امیدارم روزی این رویای ساخت بازی از افسانه های ایرانی به بهترین شکل ممکن بشه و به قول شما دستیابی به این موارد (تنها از طریق خواب و رویا) نباشه🌹🌹❤️
سلام و درود خداوند بر شما
من هم ممنونم از اینکه لطف فرمودید و با مقاله بنده همراهی کردید 🌹
منم امیدوارم که چنین روزی رو ببینم
مقاله عالی بود آقای اسدی❤🌹
🥰💐🌹❤
اصلا غیر ممکنه
یعنی شاهنامه خیلی وسیعیه
و تمرکزش رو یه داستان نیست
و حتی وقتیم که یه داستانی رو گلچین میکنیم که بگیم
به قدری که کاراکتر ها ، کاراکتر پردازی عمیقی دارن و پیش زمینه وسیعی دارن که هیچ استودیو ایی نمیتونه بشینه بسازه
حلاصه ترین داستانی که ما بخوایم بسازیم همین ۷ خوان هست
که برا هرکدوم از خوان ها
باید بیایم یه بازی جدا بدیم که داستان اون باس رو تعریف کنه
و با یه متن ساده هم در ذهن مخاطب نمی گنجه
در هر صورت این ایده هیچوقت صورت نمی پیذیره
نهایت کاری که میشه کرد ساخت یه بازی با خط داستانی کاملا جدا
و استفاده از اسم کاراکتر های شاهنامه است
به عنوان یه نویسنده که تقریبا نوشته هاش باب میل مخاطب هاست گاهی بایدبه پتانسیل ها توجه کنی برادر ♥️
هفت خوان رستم هر کدوم یه بازی……
داداش فکر کردی چی گفتی؟
بله
یا درک کلی از شاهنامه اسمشه
یا نه خیلی با جزیات ادعا کردی که در این صورت احتمالا جزیات مربوط به خود کاراکتر هارو در نظر نگرفتی
داداش شما لابد هر بازی ده ساعتی حساب کردی کل شاهنامه رو توی یه بازی نقش افرینی جا داد مثل ویچر یا اسکایریم
حتما xD
قطعا ایرانم درست میشه
تو بازی هایی مثل دارک سولز مثلا تو لور بازی میان این جزییات و پیشینه رو میذارن نه اینکه کلشو یجا تو یه بازی بذارن
در هر صورت من میشینم
هروقت از شاهنامه گیم ساختن
تو بیا هرچی دوست داشتی بهم بگو💜
میسازن شاید روزی
ولی جوری شما گفتی نه
اقا اگه ساختن
هر استودیویی ساخت
و توانشو داشت
بیا فحش بده من
چون چه سانتا یا فرام سافتور باشه و یا استودیو کوچک ایرانی بیاد اینجوری شما گفتی هفت خوان رو یه بازی اکشن در بیاره حتما