نقد و بررسی Starfield + بررسی ویدیویی
ما برای چرایی انجام یک کار و چگونگی انجام آن تفاوتی قائل میشویم. تفاوتی بین این دو، که کارکرد آن در بازیها، از جمله Starfield، به شکل یک تمایز تجربه میشود. استارفیلد سایه این کارکرد را احساس میکند، باید احساس کند و سوال این است که ما آن را چطور و چقدر احساس میکنیم.
حال این احساس یا منطق تا چه اندازه بنیادین یا حتی برعکس، تا چه حد نمادین است؟ پروسه شکفتن این تفاوت همینجا در این نقد و بررسی پیش روی شما است. با ما در ادامه همراه باشید.
در قسمت پایین میتوانید نقد و بررسی ویدیویی بازی Starfield را مشاهده کنید؛ بررسی کامل و مفصل در ادامه مطلب آمده است.
بودن، شدن و ماندن
ساده شروع کنیم که ساده است: دقایق اولیه بازی متوجه میشوید یک معدنچی هستید. در همان دقایق است که یک Artifact پیدا میکنید، یک شی مرموز و ظاهراً باستانی که بینش و اصوات خاصی را حین لمس کردن برای شما به ارمغان میآورد. گروه Constellation دیوانه یافتن این Artifactها است و به لطف این اتفاق، شما را هم دعوت میکند که روی این اشیای مرموز متمرکز شوید و رمز و راز احتمالی آنها و جهان نامتناهی بالای سرتان را پیدا کنید.
تمام، تا پایان بازی مشغول انجام همین کار خواهید بود و به غیر از یافتن برخی معابد، چیز بهخصوصی به پیرنگ اصلی اضافه نمیشود. این کلیت Starfield است همانطور که هر بازی، سریال، کتاب یا اثر دیگری ظرفیت چنین سادهسازیهایی را دارد و ما میتوانیم آنها را در دو خط خلاصه کنیم. اما حقیقتاً کوئست اصلی آخرین ساخته بتسدا به استثنای لحظاتی نفسگیر که عموماً در بهبوهه پایان بازی ظهور میکنند، از این مسیر ساده بیرون نمیزند.
این استودیو تحسین شده همچون کودکی که نقاشی ساده خود را رنگآمیزی میکند، به لبه خطوط توجه دارد. با هر نوک مدادی که بر کاغذ گذاشته میشود، هر از چند گاهی بررسی میکند که رنگآمیزی از خطوط پیشفرض و کهنالگوی بازیهای دیگرش خارج نشود. البته که چنین چیزی در عناوین پیشین بتسدا هم به چشم میخورد، با این تفاوت که بنمایه اصلی Main Quest این بازی بسیار شبیه به کلیشههایی است که فیلمها و سریالهای چند سال اخیر و بعضاً آثار ابرقهرمانی به آنها چنگ میزنند.
در مراحل انتهایی، نهایتاً بتسدا تصمیم میگیرد کمی از این فرمول تکراری فاصله بگیرد و چیزهایی را نشان دهد که در تمام مدت بیرون کشیدن Artifactها، فقدان آنها احساس میشد. مراحلی که با تعلیق و تعلق خاطر به چیزی غیر از اظهارنظرهای سادهلوحانه از فضا همراه هستند و به ساختار تکراری مراحل پیشین ختم نمیشوند. چند مرحله بهخصوص که تصمیمات شما واقعاً روی نتیجه، حداقل در همان لحظه تاثیر میگذارند.
حال چه میشود اگر خطوط را نادیده بگیریم و رنگها را به بیرون هدایت کنیم؟ کوئستهای فرعی از سمت دیگر ماجرا برمیخیزند تا با کیفیت خوبشان همین کار را کنند و ترند غالب در کوئست اصلی را به حاشیه برانند. در این کوئستها ما خودمان مداد را به دست میگیریم و اتودهای پیچیدهای که بتسدا بدون مرزبندی زده است را رنگ میکنیم. درهم و برهم، بدون تبعیت از قوانین. «دقیقتر»، «به عبارت دیگر» یا هر واژه دیگری را که میخواهید اینجا قرار دهید؛ لایههای چند گانه و تو در توی مراحل فرعی آنها را جذاب جلوه میدهند. مثل پیازی که زیر هر قشر، قشری دیگر، مصممتر وجود دارد و منتظر است که اشک شما را درآورد.
شما به داخل هر لایه فرو میروید و گروهی جدید، حقیقتی شوکهکننده یا دستاوردی اثرگذار را میبینید. چنین چیزی در مراحل اصلی غایب هستند و شاید در انتها، چند باری پیش بیایند و سپس بدون آن که متوجه شوید، دوباره مشغول دنبال کردن کلیشه شده باشید. در کنار این مراحل فرعی کمتعداد ولی طولانی، یک جنبه دیگر هم داستانهای جانبی، زیرپوستی اما کوتاهتر هستند که در شهرهای اصلی روایت میشوند و به همان مقدار جذابیت بالایی دارند. دنبال کردن این دو دسته از کوئستها حتی برای افرادی که از ساختههای همیشگی بتسدا لذت نمیبرند احتمالاً تسلیبخش خواهند بود.
تا بیشتر از این پیش نرفتهایم، به جنس کاغذهایی که داستانها روی آنها ترسیم میشوند هم بپردازیم و از رسایی هر مداد بگوییم. جایی در این زنجیره، احساسات انسانی آبستن فرمول همیشگی بتسدا شدهاند که شاید انتقاد کردن به آن، توهین به یکی از مقدسات دنیای بازی قلمداد شود. خمیر این مقدسات را گیمرها ورز میدهند و نان نهایی را، چقدر خوشمزه یا بدمزه تکه تکه میکنند و داغ میخورند تا توان چشیدن مزه آن را نداشته باشند.
دنیای عظیم استارفیلد داستانهای ریز و درشت شخصیتهایش را تعریف میکند و در عین حال هیچ مسئلهای با وضع بشری مردمانش ندارد. شما در بازی به آن مردمان کمک میکنید ولی پیرنگ اصلی به دنبال پیدا کردن راز هستی و کمک کردن به مسئلهای است که مغز اعضای Constellation را مشغول نگه میدارد. شما ذلت و حتی لذت مردمان را میبینید اما باز هم باید در میان ستارگان برای کسب آنها یا دفعشان بگردید. باید چشمها را بر هم بگذارید، مغزتان را با این منطق بیمنطق خلوت کنید و به آن موارد جزئی که اتفاقاً کلیات و اصول زندگی انسان را تشکیل میدهند، بیاهمیت باشید.
هدف استارفیلد هر چقدر فضاییتر میشود، فضای انسانی را بیشتر نادیده میگیرد. این که چه کسی بودیم و در آینده چه خواهیم شد، گاهی در پس و پیشزمینههای داستانی بازی پیدا میشود، میدرخشد و سپس محو میگردد؛ گویا دنبالهداری بود که آمدن و رفتنش را حتی به چشم ندیدیم و دیگران تعریفش را میکنند. از فجایعی که در مریخ رقم میخورند و کودکان اندکی که همانها هم چیزی برای امید ندارند. از کثافت مخدری که مردم رعیتگونه Neon را تهطیر میکند. از جنگ اخیر بین United Colonies، Freestar Collective و House Va’ruun که نتیجه آن مرگهای بسیار و یک پیمان صلح شکننده است؛ از همه اینها باید درسی گرفت و چیزی را احساس کرد، چیزی را بویید و منطقی را به ارث برد، اینطور فکر نمیکنید؟ اینطور احساس نمیکنید؟
در عوض استارفیلد از بازیکن چه میخواهد؟ در هر سیاره و هر گوشهای از منظومهها، به امید پیدا کردن چیزی شگفتانگیز، هر چقدر کوچک ولی مهم و مبهم با پاسخی که جوابش سکوت است. در عنوانی که ادعای اتصال جهانهای کوچک را به یک جهان بزرگ و Unity دارد، «یکه» و «تنها» خواهید ماند و از بخت بد، این تنهایی حتی نمیتواند یک شیوه بیان هنری باشد. به هر حال کم هم نیستند چنین سناریوهایی که میتوانستند هنری باشند چه بسا اگر با منطق دنیای بازی همگام نباشند.
این لحظات بعضی اوقات هم موفق میشوند. این نقطههای کمنور میتوانند از سوسوی امید فرا بروند و یک لحظه شاعرانه، یک خیرگی بیپایان به افق خورشید یا صدای ترک یخهای سیارهای را در گوش شما بیندازند. اما این شاعرانگیها فقط تا مرز چندمین باری است که آنها را میبینید و تجربه میکنید، نه بیشتر از آن؛ نه بیشتر از آن که به اینها عادت کردید و مطمئن شدید که درسی برای گرفتن نیست ولی هزاران بار باید درس پس داد.
نتیجتاً پس لحظاتی که در بازی تصمیم میگیرید از عزلت ستارگان لذت ببرید، یک جای کار میلنگد در حالی که جای دیگری این چفت و بست، اشتباهی اما عمدی انجام شده است. چه میتوان از سیاراتی انتظار داشت که چندین و چند ده سال نوری با تمدن ما فاصله دارند و هیچ فرمی از موجودات هوشمند روی آنها پا نگذاشتهاند؟ برخی این سوال را میپرسند که اکنون ما هم پرسیدیم. منطقی است اما استارفیلد گاهی اوقات از چیز دیگری استفاده میکند که نامش «منطق» نیست.
این استفهام انکاری پذیرفتنی است اما چرا در داستان اصلی و تلاشهایی که بتسدا در کنار آن داستان مانند معرفی و پرداخت ادیان انجام داده است، بازی مرز بین احساس و منطق را به چالش میکشد؛ طوری به چالش میکشد تا ما نگاههای هنری را به سر دروازه منطق برسانیم و هر جا که بازی از بیان منطقی اهداف داستانیش شکست خورد، مجدداً به احساس پناه ببریم؟ ما سرانجام تنهایی را بپذیریم و رنج منطقی و لذت برآمد از آن را، یا برداشت پیامبرگونه و الهیات بازی که معنا را از تنهایی نوع بشر و نگاه هنری ما خارج میدانند؟
در استارفیلد یک گروه مشخص به دنبال راز ستارگان هستند ولی هیچکس به دنبال دلیل و راز پناه بردن ما به ستارگان نیست. هیچکس نمیخواهد راز بدبختی و نکبت انسانهایی که پایشان روی هوا و سرشان در ثروت نیست را درک کند. در حقیقت زمانی که در پسزمینه، به تدریج از چگونگی و چرایی توسعه دولتهای مذکور، وقایع مهم و پدیدههای همجوار مثل ادیان آگاه میشویم، بیشتر حسرت میخوریم که چرا این جهان مجازی تا این اندازه جلو آمده و ناگهان در مهمترین قسمت، لغزیده است. برخی از این پدیدهها به جهان و تاریخ خود ما نیز بیشباهت نیستند.
استارفیلد در ساختن یک واقعیت جایگزین از مواردی که اتفاق افتاده و خواهند افتاد، ستودنی عمل کرده است اما فراموش کرده دانههای ریز و درشت واقعیت خودش را هم در نظر بگیرد تا یک بازی هویتمدار را بسازد که اوج تعریف ما از آن، اسکایریم و فالوت در فضا نباشد. شاید بهتر بود داستان اصلی ساده و خردهداستانهای پیچیدهتر استارفیلد اول به سوالات زمینی ما هر چند احساسی میپرداختند تا ما نیز با آن در آسمانها به شکل منطقی همراه شویم.
فراموش نکنید که ما همانقدر که یک اثر جاهطلبانه رفتار میکند، جاه را از آن میطلبیم. اگر فرضاً شما به عنوان یک بازیساز به وسعت یک کهکشان به دنبال معنا هستید، عجیب نیست که ما نیز به همان عمق به دنبال معنایی در این اثر دیجیتال باشیم.
این محوریت بر ساز و کارهای منطقی و احساسی بازی که در برخی بخشها بسیار پخته و در برخی بخشها خانمانسوز عمل میکند، در پناه گذشته و پرداخت شخصیتها از لا به لای گذشتهشان، شاخههای دیگری را برای ایجاد روابط اجتماعی و عاطفی رشد و انشعاب میدهد. شخصیتهای همراه، اکثر اوقات هیچ واکنش غیرکلیشهای به وقایع ندارند تا «شخصیت» بشوند. هر چند آنها به شکل منظم از شما درخواست میکنند تا بایستید و با آنها صحبت کنید یا بدون تعامل، نظری را به سمتتان پرتاب میکنند اما بتسدا با افزودن چنین توقفهای گاه و بیگاه نتوانسته جریان روابط اجتماعی و دوستانه ما با دیگران را خیلی معنادار تغییر دهد.
نظرهای کژوال، همانطور که انتظار میرود ماشینی هستند و این درخواستها هم بیش از هر چیزی به داستانهای شخصی خود شخصیتها بازمیگردند که در بازگشایی «صفهای موازی» از پیچیدگیهای شخصیتی هر فرد مناسب اما در جا دادن آنها کنار «صفحات» شخصیتی که خود ما به عنوان یک نفس و نهاد داریم، عاجز هستند.
از حق نگذریم دیالوگهای شخصیتهای همراه و در وهله بعدی، افراد دیگر تا اواسط بازی برای من جذاب بودند. برخی از آنها را با دقت گوش میدادم و از ادا شدن آنها خرسند بودم. از این که «من» آنها را میشنیدم و پاسخی که میدهم احتمالاً همان چیزی است که در آن لحظه، در آن مکان رد و بدل میکردم. خرسندیام به جا بود، اصلاً چه احساس دیگری میتوانستم داشته باشم؟
اما ظاهراً انسان باید اندکی به درون خود وارد شود تا بداند بعد از ساعات متوالی تجربه بازی، سخت نیست فهمیدن آن که چیزی فراتر از سادگی بدون پیچیدگی را میخواهد. تقریباً همه دیالوگهای استارفیلد طبق انتظار و یک فرم تر و تمیز از چیزی تشکیل شدهاند که باید باشند، فارغ، آزاد و رها از هر فراز و فرودی. شخصیتها جملات روتین میگویند، نه جملات به یادماندنی، در حالی که استارفیلد از آن جهانهای روتین نیست و به عنوان یک اثر بهیادماندنی بازاریابی شد و میشود. در این جهان آیندهنگر بشریت به شرایط خاصی رسیده است و با این حال چیز خاصی مثل یک دیالوگ منحصر به فرد از انسانهای دنیای استارفیلد وجود ندارد؟ یا ما باید لحظهها را برای پیدا کردن آنها بشماریم؟
همین اتفاق برای من رخ داد و وقتی درونی و شخصی، فراتر از خود کلمات به خود قضیه خیره شدم، کیفیت را هم کنار گذاشتم اما تاثیرگذاری انتخاب هر دیالوگ در هر حالتی را کمتر احساس کردم که اصلاً مهمتر هم هست. برآیند تاثیراتی که دیالوگها بر محیط اطراف و کوئستها دارند، به دفعات فقط تفاوت بین شلیک کردن یا نکردن است. تصمیمات از همان چیزی که به زبان بیان میشوند، فراتر نمیروند.
زنده ماندن یا مردن یکی از همراهان، اوج و نهایت هنرنمایی بتسدا برای القای احساس و توهم نقش داشتن در روایت است. پس خیلی مهم نیست کدام دیالوگ را انتخاب میکنید. شاید از تواناییهایی استفاده کنید که در بخش Skills در دسترس شما قرار گرفتهاند تا رشوه دهید یا کسی را متقاعد کنید اما نتیجه یک کوئست فارغ از فرایند طی شدن غالباً، همان خواهد بود که بدون آنها هم پیش آمدنش انتظار میرفت. توانایی تغییر، رسیدن و انجام دادن یک مرحله در بازی گنجانده شده است ولی توانایی تغییر دادن نتیجه و رساندن آن به چیزی که جور دیگری انجام شود، در اختیار شما نیست.
گاهی اوقات میتوانید هک کنید، از کردیت خودتان برای پرداخت بدهی یا رشوه دیگران استفاده کرده، یک مبارزه حسابی راه بیندازید یا کلاً بیخیال ماجرا شوید. این را انکار نمیکنم که راههای رسیدن به هدف زیاد هستند؛ چنین تغییراتی که تاثیری در مرحله بعدی یا کوئستهای دیگر ندارند، برای شخصی مثل من و افراد که ذهنیت من را برای طلب کردن از نتیجه «انتخاب» دارا هستند، کافی نیست. من نمیخواهم به هدفی برسم، من میخواهم یا هدف را تغییر دهم یا وقتی هدف به گونه دیگر برآورده شد، چیزهای دیگری تغییر کنند. به نظر شما این همان وظیفه غایی RPGها نیست؟
آنتالپی در تکینگی
گیمپلی بازی یک مکانیک پیچیده و چند بخشی را از تمام دستاوردهای بتسدا الهام گرفته است. ژن این استودیو در استارفیلد وجود دارد و اگر یک دهه گذشته را در کما میگذراندید و همین امروز بلند میشدید، میتوانستید امضای این شرکت را از میان صد بازی، باز هم درون استارفیلد تشخیص دهید.
شما با چند نفر حرف میزنید، بین سیارات جا به جا میشوید و به بقیه شلیک میکنید، حواستان به لوت کردن، مدیریت اینونتوری (Inventory)، منابع و کسب تواناییها و قدرتهای جدید خواهید بود که در این مسیرها، روش شما برای عمل کردن را تا حدودی دستخوش تغییر میکنند. خلاصه گیمپلی استارفیلد و با ارفاغ، اکثر بازیهای بتسدا چنین توصیفی است. ما دوباره روی یکی از آن سادهسازیها دست گذاشتیم تا بتوانیم نتیجه تعامل و برآیند عینی مراحل پیچیده ساخت استارفیلد را به سرعت تشریح کنیم.
اگر نقش و نگار بر این بستر کاغذی تمثیل ما باشد، شما تماشاگر لحظههایی هستید که بالاتر دربارهشان توضیح دادیم. حال چه تماشاگر، چه یک نقاش که نقشها را از نو اما از روی همان الگو تکرار میکند. در این ادیسه فضایی، اگر یگانه دستاورد بزرگی را برای این بازی و فرمت بازیهای بتسدا در نظر بگیریم شوتر صیقل خورده آن است.
شلیکها و ترجیح دادن قرارها بر فرارها، تا اواخر بازی با پاداشهایی که برای شما در نظر میگیرند، جذاب باقی میمانند. آزاد کردن برخی تواناییها، گانپلی بازی و مبارزات را منعطفتر میکنند و میتوانید بیشتر روی مهارتهای خودتان مانور دهید. آن گیمپلی خشک از بازیهای بتسدا که شخصیت اصلی به سختی در زاویه دید اول و سوم شخص حرکت و شلیک میکرد (و شمشیر میکشید و از جادوهایش بهره میبرد)، حالا به یک اثر نرم تبدیل شده است.
گانپلی بازی شبیه به Apex Legends یا تا حدودی سری Destiny به نظر میرسد و قابلیتهای آنها را به درستی پیاده میکند. زاویه دید سوم شخص هم از آن حالت خشک و نچسب خارج شده است. دیگر به نظر نمیرسد حالت سوم شخص چیزی است که فقط باشد و انتقادهای نبودنش را پاسخ دهد. این زاویه برای مبارزات جذاب نیست اما در حرکت، کاوش سیارهها و مبارزات فضایی با سفینه نشان میدهد که اگر نبود، الان از آن گله میکردیم.
بتسدا شجاعت زیادی برای سرمایهگذاری خاص روی سیستم بازآفرینی گانپلی بازی انجام داده است. انتظار میرفت با این سطح از شباهت به مجموعه Fallout، همان سیستم VATS که اتفاقاً بیشتر به جهان پیشرفته آینده و سر و پای استارفیلد میخورد، حضور داشته باشد. با این حال چنین چیزی برای افزودن عمق به مبارزات فضایی، به سفینهها منتقل شده و تحت یک Skills در دسترس قرار گرفته است.
سلاحهای بازی مجموعهای از بهترین اسلحههایی هستند که تا به حال توسط توسعه دهندگان بتسدا طراحی شدهاند. برای هر سلاح استفادهای در نظر گرفته شده است و تقریباً یک اختلاف فاحش بین آنها وجود دارد که شما را به استفاده هدفمند با توجه به شرایط ترغیب میکند.
بر عکس این موضوع، غالب Powerهایی که در بازی پیدا میکنید، یا به همدیگر شباهت دارند، یا در تفاوتهایشان، دلیل خاصی برای اختلاف ذاتی یک قدرت با دیگری نیست، جز اینکه بیشتر شوند و بازیکن معابد بیشتری را به بهانه کسب آنها کاوش کند. غیر از چند قدرت خاص که به سپر، فراهم کردن اکسیژن، دش کردن و کلون میپردازند، قرار نیست استفاده بهینهای (اگر نگوییم زیاد) را از بخش Power بیرون بکشید.
از مقطعی به بعد به احتمال زیاد به برخی از Powerها میچسبید و همانطور این اتفاق برای بخشی از Skillها، سلاحها و … اتفاق میافتد. اصلاً عجیب نیست که تا انتهای کوئستهای اصلی و فرعی علاقهای به تغییر سبک نداشته باشید. همان چند Power ابتدایی میتوانند شما را تا انتها یک فضانورد یاغی خطرناک باقی نگه دارند که حتی فقدان آنها هم قادر نیست بر قدرت تعیین کننده سلاحهای قدرتمند، اثر منفی بگذارد.
برای آپگرید کردن هر Skill یک چالش در نظر گرفته شده که دلیل مناسبی برای انجام آن وجود دارد. حتی اگر قابلیتی را با یک تصمیم اشتباه آزاد کنید و مجدداً به سراغ آن بروید، عدم انجام چالشها ثابت میکند که شما از آن ویژگی به اندازه کافی استفاده نمیکنید و هنوز زمان ارتقا یا اصلاً توجه کردن مجدد به آن فرا نرسیده است.
بتسدا همچنین نهایتاً در این بازی نردهبان را هم به محیط اضافه کرده است و مشکل همیشگی موتور بازیسازی خود را دور میزند؛ البته در حالی این اتفاق رخ میدهد که پکها در این اثر یک جزو کلیدی هستند و شما ترجیح میدهید که به جای هدر دادن زمان، کلید پرش را برای پرتاب به هر سمت و سو از جمله سکوهای متصل به نردبانها فشار دهید.
کارکرد واقعی مراحل (که غیر از شلیک و کشتن دشمنان چیز دیگری نیست و خود حرف زدن و سخن شنیدن آنچنان تفاوت خاصی را برای تعامل و تغییر رویدادها در دسترس مخاطب قرار نمیدهد) رویکرد پیشروی نقطه به نقطه است. متاسفانه معماها در بازی نقشی ندارند و به قفلها خاتمه پیدا میکنند که حل کردن آنها به یک تلاش جذاب نیاز دارد. بنابراین فضای بازی و گیمپلی اصلی شما را با چالش حل کردن مسائل اساسی طرف نمیکنند.
شاید عجیب باشد که بنشینیم و از مکانیزم بازگشایی قفلها ستایش به عمل آوریم، آن هم در حالی که بسیاری از گیمرها میتوانند کاملاً از درگیر شدن با آنها اجتناب کنند. این را میدانیم که گوش سپردن به دیالوگها و مبارزه با دشمنان چیزی نیست که طرفداران بتسدا از آنها فراری باشند. اگرچه اینها خصیصههای اصلی بازیهای شرکت مذکور هستند، اما به هر حال معمولاً یک عنصر سوم هم میتواند در چنین آثاری ظهور کند و بخشی از وظیفه سرگرم کردن مخاطب را به درستی به سرانجام برساند.
معابد بازی میتوانستند با الهامگیری از The Legend of Zelda: Breath of the Wild یا حتی الدن رینگ، هر کدام طراحی خاصی داشته باشند که به معلق شدن در فضا خلاصه نشوند. به این فکر کنید که چه عیبی داشت قدرتهای کمتری در کهکشان استارفیلد پراکنده باشند اما علاوه بر فرایند کسب خودشان در معابد، برای پیدا کردن آنها نیز یک پروسه سرگرم کننده طی میشد؟
افزون بر فقدان معماها، باید درباره عمق کم عنصر ماجراجویی هم بگوییم که در فضایی با ابعاد استارفیلد غایب بزرگی است. سفینههای فضایی (Ship) شاید جزء آخر، اول یا میانی عنصر سرگرم کننده بازی جدید بتسدا باشند که با تصور عظیمی از امکان فراهم آوردن ماجراجویی در بازی گنجانده شدهاند. سهولت و کارایی کنترل سفینهها به عنوان یکی دیگر از مکانیکهای خوشساخت بتسدا قابل دفاع است، به شکلی که به سادگی میتوان با آنها آشنا شد و به خوبی از آنها استفاده کرد.
اما «استفاده» ربطی به امکان، وجود داشتن و مهیا شدن ماجراجویی یا سرگرمی بیشتر ندارد. نیل آرمسترانگ چندین دهه قبل جمله معروف «یک گام کوچک برای یک انسان و گامی بزرگ برای بشریت» را هنگام قدم گذاشتن روی ماه بر زبان آورد. فضانوردی در استارفیلد نیز چندین و چند گام است و هیچ کدام از آنها برای طی شدن، و رساندن ما به آن لحظه بینظیری که آرمسترانگ تجربه کرد، بزرگ به نظر نمیرسند. شاید در پسزمینه و چیزی که بتسدا سعی میکند ارائه دهد، توهم عظمت و سالهای نوری آرمیده باشند اما شما فقط میتوانید با فریب دادن آگاهانه خودتان، آن را بپذیرید.
ورود و خروج کاتسینگونه از سیارات و استفاده افراطی از فست تراول به اندازهای جهان بزرگ بازی را کوچک جلوه میدهد که گاهی از خودتان سوال میپرسید آیا واقعاً در حال ماجراجویی و جست و جوی فضایی بیکران هستیم؟ یا این که در بین رشتههای عصبی خودمان جا به جا میشویم و طفره میرویم تا تعلیق ناباوری را نه ناخودآگاه که خودآگاه انجام دهیم؟
یک کلیک یا اشاره فاصله چند سال نوری بین دو سیاره است و شما حتی نمیتوانید فرایند نشستن، برخاستن و پرواز بر فراز جو سیارهای را کنترل کنید. هیچ سفری هم نمیتواند حس واقعی یک سفر را به شما منتقل کند. بتسدا یک مشکل دیگر را هم به قضیه اضافه میکند تا چیز قابل دفاعی باقی نماند: فواصل کهکشانی نمیتوانند شما را از سفرهای لحظهای باز دارند اما صفحات لودینگ میتوانند. یک اشاره و شما ۵ سال نوری آن طرفتر فرود میآیید. چندین صفحه لودینگ، فاصله شخصیت اصلی و مقصد بینستارهایی او هستند. این صفحات آزار دهنده بین بسیاری از محیطهای خارجی و داخلی قرار میگیرند و حتی الزام بازی به استفاده از SSD هم چارهساز نیست.
برای بار چندم حین استفاده از سفینه و سیستم جا به جایی محدود کننده بازی، عمیقاً درک میکنید بخشهای مختلف این جهان تکه و پاره به جای آن که توسط شما به همدیگر متصل شوند و رشتههای خیال را بین آنها حس کنید، توسط خود بتسدا به فکاهیترین شکل ممکن، به یکدیگر متصل شدهاند.
چنین تلاشی بر درهمتنیدگی و متاسفانه نتیجه آن که گسستگی بیشتر است، در هیچ یک از بازیهای قبلی این شرکت در این ابعاد و اندازه در چشم نبودند. ساخت و شخصیسازی سفینه فضایی بیشتر از همه Fallout 4 را یادآور میشود که در هیبت یک وسیله ثانویه یا ثالث اینجا است اما هدف سازندگانش را برآورده نمیکند.
۳ عنصر کلیدی هر سفینه موتور، Grav Drive و سپر هستند. نگران این عناصر نباشید چرا که خیلی زود به شما ثابت میشود نیاز قاطعانهای به کنترل کردنشان ندارید. همانطور که کنترل فرودها و خروجها از دست شما خارج است، کنترل این موارد هم دردی از دردتان دوا نمیکند. شما میتوانید تعداد مقادیر اختصاصی بین این عناصر و همچنین سلاحها را کم و زیاد کرده و جا به جا کنید. بعید میدانم با هر سبکی از بازی کردن، بیش از انگشتان دو دست مجبور به کلنجار رفتن با این عناصر شوید یا احساس کنید که حداقل نیاز مبرمی به ایجاد تعادل بین آنها و تعامل با خود آنها را دارید.
بیراه نیست بگوییم بتسدا تمام سعیش را زیر سایه فرمول قدیمی خودش انجام داده است. رویدادهای تصادفی در این بازی برخلاف آثار قبلی سازنده، از زمین زیرپایتان به فضای جلوی رویتان منتقل شدهاند. برخی از این رویدادها جذاب هستند و برخی دیگر در فضای بیکران بینستارهای بهسان یک غبار از خاطرتان پاک خواهند شد.
این رویدادها وقتی درون آثار قبلی بتسدا رخ میدادند، شما فرصتها و سناریوهای زیادی را تجربه میکردید. دوباره به TLoZ: BotW یا بازیهای تحسین شده دیگر از شرکتهای مختلف و خود بتسدا اشاره کنیم؛ همیشه در این بازیها عبور از یک منطقه و رسیدن به هدف، متنهی به رویاروییهای دیگر و پیگیری کوئستهای متفرقه میشد که گاهی اوقات از وجود آنها اطلاع نداشتید و اوقاتی هم ترجیح میدادید که آنها را نادیده بگیرید اما لول دیزاین بازی شما را برای توجه کردن به آنها برنامهریزی میکرد. شما ماجرا و ماجراجویی را احساس میکردید، نقش داشتن در انتخاب این که کدام سمت و سو را پیمایش کنید و به این قضاوت منطقی میرسیدید که یک دنیای پویای جذاب و لایق احترام را برای بازی کردن پیش رو دارید.
پریدن به گوشه و کنار گیتی که به واسطه آنها شهرهای مرکزی، دیگر مناطق حومه ندارند، استارفیلد را از ساختن یک تجربه غوطهور با هدف نقش «آفریدن» در اکثر پیشرویها عقیم میکند. Dock کردن به سفینههای دیگر، غارت کردن و دزدیدن خود آنها یک مسئله قابل توجه جانبی متفرقه در این جهت است که بتسدا چطور «آورده» و کارکرد هر چیزی که میتواند در بازی جدیدیش سرگرم کنندگی اضافه بر سازمان را داشته باشد، به واسطه سیستمهای همجوار نابود میکند.
یک بار سفینهای را به سرقت میبرید، آن را به فروش میرسانید. Credit یا همان پول حاصل از این زد و خورد و آوردن و فروختن، به محض اینکه سفینه دیگری بخرید، چندان وسوسه کنند نیست. اکثر لباسها و سلاحهایی که به آنها نیاز دارید، در مراحل بازی پیدا میشوند و حتی Level بهتری از آیتمهایی دارند که در شهرها به فروش میرسند. با این همه پول اضافه چه خواهید کرد و اصلاً چه انگیزهای برای ثروتافزونی وجود خواهد داشت وقتی چیزی برای خرج کردن اساسی و دگرگونی پیشروی در بازی، نه صرفاً از جنبه سفینهها که دیگر بخشها مهیا نیست؟
حتی نیاز نیست خودتان را برای شخصیسازی سفینه اذیت کنید و آن قدر حریص شوید که پرکهایی جدیدی را از Skillها برای در دسترس قرار گرفتن برخی از آپدیتها یا امکان راندن بعضی از سفینهها به دست آورید. جدای از این عنصر نابهجای ماجراجویی که بویی از ماجرا و جوییدن آن را به مشام نمیرساند، در طول دهها ساعت، هرگز احساس نکردم که استفاده از تجهیزات خاص مثل پک، لباس فضایی و کلاهخود برای هر شرایط آب و هوایی، بدون توجه به آن نشانگرهای سمت چپ و ساعت مچی فرضی شخصیت اصلی، تاثیر محسوسی روی تصمیمگیری برای کنکاش سیاره، ترک آن سیاره یا تمایل پیدا کردن برای بدست آوردن یک پیش نیاز ایجاد کند.
تواناییهایی که با Skill Point کسب میکنید و تا اینجا اندکی از آنها گفتهایم و شنیدهاید، سعی میکنند روی تمام ابعاد بازی تاثیر بگذارند. حقیقتاً اینطور هم میشود و آنها روی بازی و بخشهای مختلف تاثیرگذار میگذارند ولی شما مجبور به بهرهگیری از این تاثیرات نمیشوید. از شیوه متقاعد کردن افراد گرفته تا مقدار باری که خودتان و سفینهتان حمل میکنید یا تعداد افرادی که قادر به استخدام آنها خواهید بود، با باز کردن تواناییها یا ارتقای آنها، تحت تاثیر قرار میگیرند. از طرفی همه مواردی که آزاد کرده و ارتقا میدهید، این حقیقت را تغییر نمیدهند که پیش و پس از مراحل اندکی دیالوگ وجود دارد و مابین آنها، کمی تا حدودی شلیک، گلوله و نهایتاً هم لوت.
لازمه طی کردن درختی که برای رسیدن به قله تواناییها البته از بالا به پایین به چشم میخورد، انجام فعالیتهای مختلف و در راس آنها، پشت سر گذاشتن مراحل است ولی نیازی به پیمودن این درخت برای بازی کردن به شیوه بهتر نیست. سادهسازی پرکها که از Skyrim هم به چشم میخورد، در اینجا هم به صورتی دیگر خودش را به رخ میکشد؛ آنجا در تعداد بود و اینجا در تاثیر.
برخی از موارد حتی برای پیچیدهترین و نامتعارفترین شیوههایی که میتوانیم برای بازی کردن یک شخص تصور کنیم (Playstyle)، ارزش افزودهای نخواهند داشت. میدانم که بعضی افراد میتوانند نظری مخالف این داشته باشند اما ساعتها زمانی که صرف بازی کردم، حتی یک مثال نقض بزرگ به من نشان نداد، در حالی که من به دنبال «مثالهای نقض» بودم.
استدلال بالا را برای Traitها نمیتوان به کار برد. دامنه و محدوده تاثیر عملیاتی این بخش از بازی تا لایههای بهتری از اختیار و اجبار شما برای بهتر بازی کردن نفوذ میکند. Traitها که در بدو بازی و حین ساخت شخصیت قابل انتخاب هستند، بعضی رویدادهای جهان بازی را هم تغییر یا در دسترس قرار میدهند و بعداً میتوانید خود یک Trait را هم حذف کنید.
توانایی داشتن پدر و مادر، یک خانه لاکچری یا یک طرفدار وسواسی سر به هوا بخشی از مزایای Traitها هستند که در کنار معایب آنها، شما را به انتخابهای عاقلانه و شخصی برای شیوه تجربه بازی وا میدارند. استفاده از برخی Traitها از برخی دیگر جذابتر، عمیقتر و نتیجهبخشتر خواهند بود. این تا آنجایی پیش میرود که پسزمینه داستانی خودتان را از یاد میبرید. در مقایسه با RPGهای دیگر که سعی بر پیادهسازی پیشپاده افتاده سیستمهای همرده Trait دارند، استفاده استارفیلد از آنها یک سطح مشخصی از اهمیت واقعی (بخوانید بهتر) را بر جا میگذارد.
انتظار شخصی من بر این بود که تصمیمات و انتخابهایی که انجام میدهیم تا اندازه این Traitها در بازی برش داشته باشند. مثلاً قاچاق کالاها یکی از آن جزئیات جانبی است که به رویدادهای جهان پسزمینه بازی چیزی نمیافزاید. شاید احساس کنید با انجام مراحل جانبی و کوئستهای فرعی طولانی، مشغول ساختن یک داستان و روایت شخصی شدهاید. این روایت شخصی شما خارج از پیشبینیهای بتسدا جایی ندارد.
در سمت مقال شما میتوانید Trait پدر و مادر خود را انتخاب کنید و آنها را در شهرهای اصلی که سفر میکنید مشاهده کنید اما هیچ وقت کسی به دنبال کالاهای قاچاقی که از آنها سرقت کردهاید، نمیگردد. هیچ داستان خارقالعاده و به یادمادنی از این موضوع به یاد نخواهید آورد غیر از این مورد که وارد شدن با کالای قاچاق به سیستم تحت سلطه حکومتهای فضایی، ممنوع است. هر چند Traitها هم از پیشفرضهای طراحی شده توسط بتسدا، دست دراز نمیکنند اما مراحل فرعی هم به همین ترتیب ناخودآگاه و جذاب، شما را در خودشان حل میکنند و در دو مورد هم من آنها را بر داستان بازی اولویت میدهم.
تا ساعتها در بازی به یک موضوع دیگر هم وسواس نشان خواهید: این موضوع که تجهیزات کاملی برای تمام شرایط مختلف داشته باشید. شما را راحت میکنم، بالاخره بعد از ۱۰ ساعت میفهمید که نیاز نیست و ما هم تاکید میکنیم: نیازی نیست. حتی لوت کردن زیاد به شما کمک میکند به Aidهایی دسترسی پیدا کنید که عواقب ناشی از عدم رعایت نیازمندیهای جو یک سیاره، سقوط و … را درمان میکنند. پس لباسهای فضایی متنوع آنقدر هم که فکر میکنید، اهمیت ندارند و بیشتر باید روی قدرت پیشگیری آنها از آسیبهای دشمنان فکر کنید.
نحوه چیدمان و وزن وسایلی که به همراه میبرید همیشه یک معضل خواهد بود. برخی از تجهیزات شما به عنوان یک ویژگی اضافه، اجازه حمل بار بیشتری را میدهند. از طریق یکی از Skillها میتوانید در چند سطح، اینونتوری خود را بزرگ و بزرگتر کنید. همین موضوع در خصوص سفینهها هم صدق میکند. خوشبختانه ماژولهای Container و سیستم تغییر و تحول پرجزئیات سفینهها حتی این کار را راحتتر هم میکنند.
اصل موضوع مهم است، آن را فراموش نکنید که دستنخورده باقی میماند. شما در هر سطحی از آپگریدها، باز هم از دردسرهای مدیریت اینونتوری خلاص نمیشوید. به مراتب نیاز میشود برخی از تجهیزات را به شخصیتهای همراه منتقل کنید. بعداً که شخصیتهای همراه را تغییر میدهید باید به یاد داشته باشید که در یک مقطعی (یا حین سوییچ کردن) این تجهیزات را پس بگیرید. میتوانید تجهیزات اضافه را به Outpostها و محفظه سفینه که بالاتر به آن پرداختیم منتقل کنید. قدم به قدم، هر چقدر تجهیزات شما بین افراد و مکانهای بیشتری پخش شوند، مدیریت، فروش و بازیابی آنها گیج کنندهتر خواهند شد.
این تجهیزات که همه جا باید یدک بکشید (حتی وقتی باور میکنید به آنها نیاز ندارید)، همیشه هم در مقابل دشمنان مقرون به صرفه و کارآمد بودنشان را ثابت نمیکنند. دشمنان بازی جدای از این که همه انسان هستند، تفاوتی در علمکرد آنها نیست و نیازی نمیبینید که خاص و آماده عمل کنید. کم پیش میآید که یکی از یاران دشمن شما را با نوع خفقانآوری از سلاح به دردسر بیندازد که نیازمند یک لباس یا کلاهخود خاص برای دفاع باشید.
طراحی عمودی مراحل بازی، شانس بهرهگیری از جاذبههای متغیر و پک در محیطهای مختلف را مهیا میکند. مراحلی که در محیطهای داخلی جریان دارند معمولاً کمتر به سناریوهای عمودپیما اجازه ظهور میدهند و بیشتر شیوههای مختلف پیشروی را محدود میکنند با این حال لذت خودشان را دارند و احتمالات رویاروییهای نزدیک با گانپلی متعادل بازی جذاب هستند.
بدون وجود پکها میتوان مراحل را انجام داد؟ صد در صد. بدون Powerها و Skillها چطور؟ باز هم امکانش هست ولی هر چه این قابلیتها و قدرتها کمتر میشوند، کار شما هم سختتر میشود و روش انجام مراحل هم محدودتر خواهد شد. اما هر چه آنها را بیشتر باز کرده و مورد استفاده قرار دهید، باز هم راندمان کارتان پایینتر میآید. این وسط باید یک مقدار متوازنی از تواناییها برای هر Playstyleای وجود داشته باشد که به باور من برای همه، تمایلها به سمت خاصی خواهد بود.
ناامید کننده است که جدای از منطق داستانی تکراری مراحل اصلی، شما دقیقاً در خیل عظیمی از کوئستهای اصلی به معادنی با ظاهر یکسان در سیارهها وارد و خارج میشوید. بناهای یادبود سیارهها متنوعتر هستند اما در آنها هیچ سناریویی برای مبارزه نیست. سازههای دشمن یا بناهایی که توسط دشمنان تسخیر شدهاند مجدداً تکراری خواهند بود و باید با این قضیه کنار بیایید. بتسدا در مجموع چند طرح ساختمانی را برای این موارد تهیه و آنها را در ابعاد بالا کپی کرده است.
بعد از مدتی مکان قرارگیری Turretها، کامپیوترهایی که رباتها را کنترل میکنند، راههای میانبر، اتاقهای مهم و … مثل روز برای شما روشن میشود و اول از همه سراغ آنها میروید. این مشکل در اکثر بازیها به چشم میخورد اما چشمانداز سیارات متعدد استارفیلد قضیه را وخیمتر میکند.
اگر دنبال فرقی بین شیوه مبارزه دشمنان بازی هستید، چیزی غیر از سلاحها و تجهیزات مختلف، ضعیف و قوی در آنها نخواهید دید. برداشت افراد از هوش مصنوعی استارفیلد میتواند متفاوت باشد. پریدن یکی از دشمنان به جهتهای مختلف با استفاده از پک یا فرار کردن از مهلکهای که شما به سادگی روی آن آتش باز کردهاید و پنهان شدن پشت یک بلاک، حتی برای بتسدا هم یک استاندارد مناسب محسوب میشود که نسبت به آثار گذشتهاش ارتقا پیدا کرده است. اما برای صنعت بازی، به لبههای مرزها و نقاطی نزدیک میشود که یک دهه پیش آنجا بود.
این را در سفینههای دشمن هم میتوان نظاره کرد. آنها بیشتر اوقات به شما شلیک و سعی میکنند از طرفین شما، همجهت یا خلاف جهت حرکتتان سبقت بگیرند. هرگز سناریویی را به یاد ندارم که چند سفینه دشمن مانوری تاکتیکی را برای چیره شدن بر من پیاده کرده باشند. به همین ترتیب به یاد ندارم که سفینه دشمن به این نتیجه برسد که من پیروز مبارزه خواهم بود، تصمیم به فرار بگیرد و من آن را دنبال کنم.
در موقعیتهای زمینی و هوایی، شخصیتهای همراه شما ترجیح میدهند بیتاثیر باشند. یعنی در مبارزاتی که روی زمین انجام میدهید، چند گلوله شلیک میکنند و جلوی راهتان را نمیگیرند. همینطور که کمک خیلی خاصی نمیکنند، ضرری هم به شما وارد نمیآورند. تعامل با آنها غیر از برخی آیتمهایی که پیدا و به شما اهدا میکنند و به استثنای حرفهای روتینی که میزنند، چندان عمیق نیست. هیچ شخصیت همراهی ناگهان شما را به سمت یک نقطه جدید هدایت نمیکند (غیر از مراحل شخصی خودشان). با این حال میتوانید با آنها انس بگیرید و به وجودشان عادت و به نبودنشان حسادت کنید.
به لطف این شخصیتها نیازی به استخدام خدمه جدید نیست و با همان افرادی که از Constellation آشنا میشوید، تقریباً هر چیزی پیش میرود. در این بین حتی به کسی نیاز پیدا نمیکنید تا Outpost شما را مدیریت کند چرا که داستان، چنین شخصی را جلوی راهتان قرار میدهد.
ساخت Outpost هم در روش تجربه من در بازی فایده و بازدهی نداشت. بسیاری از منابع مورد نیاز صرفاً با همان گشت و گذارهایی که در سیارات انجام میشوند، در معادن یا سطوح به دست میآیند. منابع اساسی در همان معادنی که مراحل اصلی بازدید از آنها را اجباری میکنند، جلوی چشم هستند. میتوانید از ظرفیت ذخیرهسازی Outpostها استفاده کنید که یک مزیت به همراه میآورد. عیب آن هم پیچیدهتر شدن مدیریت تجهیزات و منابع است.
شاید تا به اینجا منتظر پرداختن به سیارات متعدد بازی باشید. ساعتهای زیادی که پشت نمایشگر، خیره و مشغول، به جهان استارفیلد گذراندم فقط میتواند من را بیشتر در این عقیده پابرجا کند که سخنان «هزارتایی» ناشر از سیارات، بازاریابی مهلکی بود که گیمرهای زیادی میدانستند چه چیزی پشت آن است و در بخش بعدی در این خصوص هم توضیح خواهم داد.
در انتها حالت New Game + خیلی از فرصتهای از دست رفته را دوباره در اختیار شما میگذارد. یکی از معدود خلاقیتها و نوآوریهای ضمنی بازی که نحوه پیوند خوردن آن با داستان سرراستش، تحسین برانگیز است. از جنس همان بازی با فضا-زمان که بتسدا به طرز عجیبی استفاده گسترده از آن را نادیده و خلاقیتهای این چنینی را غیرضروری در نظر میگیرد.
فضا – زمان کوانتیده
هر چقدر هم که خط خطیهای بتسدا در بخش داستان اصلی (و نه کوئستهای فرعی) روی محتوای کاغذ محتاطانه و مرزبندی شده باشند، جلد این اثر در بعضی بخشهای بصری و شنیداری، مولد حیات است. در این خصوص که طراحی هنری چقدر میتواند خوب به نظر برسد، همانند هوش مصنوعی، نگرش متفاوتی قادر به شکل گرفتن است.
حس اکتشاف در استارفیلد بدون تزریق اندکی خیالپردازی و نمایشهای غلطانداز از مناظر مدهوش کننده بازی، وجود خارجی ندارد. از طرفی، شما تقریباً همان چیزهایی را در سیارات دور دست میبینید که در سیارات نزدیکتر هم دیده بودید. از طرف دیگر موجودات عجیب و غولپیکر، گیاههایی که رنگهای جذاب دارند و برخی موجودات دیگر که پرواز میکنند تا مدتی جذابیت بالایی دارند.
گونههای گیاهی و جانوری بدون استثنا دفعات اول همیشه جذاب هستند. همیشه یک عقده خاصی خواهید داشت تا با زیباییهای آنها آمیخته شوید، جلو بروید و سطح هوشیاری آنها را بررسی کنید و چه بسا که روی آنها آتش خشم بگشایید تا آتش جذابیت بازی شما را در بر بگیرد.
اگر فقط چند سیاره به اندازه قمر زمین یا یکی از سیاراتی که در فازهای انتهایی کوئست اصلی دستمایه بازی با فضا-زمان میشوند، جذاب بودند، قضیه فرق میکرد. اما آن جریان یک شیوه دیگری از بازیسازی است. حتی شما میتوانید با کاوش در مناطق جالب توجه هر سیاره، اکثر اوقات نتیجه Survey کردن مواد اولیه و گونههای گیاهی و جانوری آن سیاره را از یک کامپیوتر استخراج کنید و دیگر خودتان و اسکنر مبارکتان را به این دام خیالی نیندازید.
اجازه دهید اینطور بگویم که طراحی هنری برای مواردی که واقعاً زمان صرف آنها شده است، تحسینبرانگیز است. در غیاب یک نقشه خوب، طراحی هنری فشار زیادی را متحمل میشود و علاوه بر مفاهیم زیباییشناسی، از رسالتش بر راهنمایی کاربر در مکانها سر بلند بیرون میآید. برای مسیریابی میتوانید از نمای کلی مکانهای اصلی یک سیاره، Surface Map و نهایتاً نشانگرهای جهان بازی که به شکل خودکار ماموریت را نشان میدهند، بهره بگیرید.
این مورد آخر در مواردی که مسیر همواری پیش روی شما باشد، حین وارد شدن به حالت اسکنر، همراه یک نوار روی زمین به تصویر کشیده میشود. نوار زمینی شبیه راهنمای مسیریابی Dead Space است و در خیلی از مواقع شما را سریعتر به مقصد میرساند. مسئله اصلی و آزار دهنده در خصوص دو حالت دیگر پا بر جا باقی میماند.
مشخص است با توجه به پرشهای طویل و عریض بین سیارات در یک چشم بر هم زدن، بتسدا سعی کرده از قرار دادن نقشههای با جزئیات اجتناب کند تا کاربران بیشتر در محیطهای زمینی کاوش کرده و به صورت بصری و ذهنی، با در نظر گرفتن یک حافظه با آنها تعامل کنند. شاید این راه حل بتسدا برای کمرنگ کردن فست تراولها بوده که در لبهها حرکت میکند تا یک ویژگی کاملاً آزار دهنده نباشد.
این را فراموش نکنید که اطراف شهرهای New Atlantis، Akila City و Neon خبری از فعالیتهای بهخصوص نیست. هر کوئست غیرمحلی که نیاز به انجام آنها است، در سیاراتی دیگر پخش شدهاند، بنابراین یک هسته مرکزی و هستههای فرعی دور این سه مرکز اصلی و کوئستهای بازی شکل نمیگیرند.
بتسدا میتوانست این سازش و راه حل بحثبرانگیز خودش را در رابط کاربری هم تا جایی پیش ببرد و شاید هم نتیجه فعلی چیزی باشد که تا جایی پیش آمده است! پارامترهای مختلفی که از اطلاعات تجهیزات نمایش داده میشوند، اصلاً کافی نیستند. هنگام لوت کردن دشمنان و … نمیدانید آیتم مورد نظر دقیقاً چه ویژگی و قدرتی دارد و حتماً باید وارد حالت Transfer شوید تا جزئیات را ببینید.
بعداً هم حین گشت و گذار در منوی اینوتوری، این مشکل، با درصد نفوذ کمتر احساس میشود. تعدد منوها و پراکندگی گزینهها در واسطهای مختلف بعد از آن که به بازی و دکمههای میانبر (برای من روی PC، اطلاعی از نسخه کنسولی ندارم) عادت میکنید، خیلی احساس نمیشود اما به آن معنا نیست که کاملاً از بین میرود.
طراحی هنری در مکانهای بسیاری چشمگیر است که آب و هوا و اتمسفر خاص هر سیاره یکی از آن موارد است. اما پتانسیل آب و هوای «پویا» به صورت عمده به ندرت دیده میشود. شما مدت کمی در شهرهای اصلی زیر فضای باز هستید. به غیر از چرخه شب و روز، بیشتر اوقات حین ورود به سیارههای مختلف، فقط شرایط آب و هوایی «لحظهای» آن سیاره شما را تحت تاثیر قرار میدهد.
مشخص است که چرا وسایل نقلیه هم در سیارات تعبیه نشدهاند (هر چند که به عنوان اجسام غیرقابل استفاده وجود دارند). جدای از مقدار جاذبه متفاوت در هر سیاره (که البته میتوانست با یکی از اکتشافات دنیای آینده، جاذبه وسایل نقلیه تغییر کند و به این شکل توجیه شود)، جای معناداری برای رفتن وجود ندارد. از طرفی هم به واسطه چنین وسایل نقلیهای، شما میتوانستید به سرعت به مرز مجازی هر سیاره برسید.
دهها ساعت شنیدن موسیقیهای پسزمینه و صداهای مختلف شما را خسته نمیکند؛ در واقع بخش صوتی بازی به آن شکل محرز و آشکار که برای هر بازی بزرگ و طولانی انتظار میرود، آزار دهنده نمیشود. صداگذاری یک مقام نظامی همان صلابتی را دارد که از چنین شخصیتی انتظار میرود و یک دزد دمدمی مزاج هم همانقدر خشن و بیمهابا سخن میگوید که در جهان دور و بر خودمان میتوانیم بشنویم.
موسیقیها با ستینگ تناسب دارند و برای آن که بارها شنیده شوند، شنیدنی تنظیم شدهاند. در Akila City همیشه با صدایی همراه میشوید که از غرب وحشی انتظار دارید و در Neon، موسیقیهای الکترونیک، محیط سایبرپانک آن را باورپذیرتر میکنند. در Neon حتی یک کوئست اختصاصی با محوریت موسیقی وجود دارد.
هر چند دیالوگها همانطور که در ابتدا گفتیم بسیاری از اوقات و اکثراً روتین هستند، گاهی میتوانند از وجهه کیفی، کاملاً مرزی شوند، خیلی خوب یا خیلی بد اما این تاثیری در سطح صداگذاری شخصیتهای داستانی ندارد. آنها کارشان را درست انجام میدهند.
با این وجود، طراحی حالات چهره دوگانه به نظر میرسند و فارغ از نتیجه کار صداپیشه/بازیگر، حالتهایی از نقایض را خواهید دید. اما چه منظوری داریم؟ فناوری موشن کپچر این دفعه بتسدا را به سمت شخصیتهای باورپذیرتر حرکت داده که از قضا، گاهی اوقات عجیب و غیرعادی هم به نظر میرسند. دیالوگهای هماهنگ و واکنش طبیعی چهره به کلماتی که ادا میشوند، با آن مقدار از بزرگنمایی شخصیتها که نمایشگر را میپوشانند، خبر خوبی است.
تاکید میکنیم از سمتی گاهی اوقات نتیجه کار آن قدری که انتظار میرود منطبق بر رفتار واقعی انسانها نیست و حالت چهره، بیانگر یک احساس خاص است که اتفاقاً شخصیت مقابل در تلاش برای نمایش آن نیست.
بخش شوتر گیمپلی را اندکی قبل تا حدی یگانه خواندیم که شاید فکر کنید دستاوردهای دیگری در این بازی وجود ندارند یا برای فرمت بازیسازی بتسدا چندان بزرگ نیستند. مسلماً کذب محض است اگر عملکرد فنی بازی را در مقایسه با آثار قبلی همین سازنده، در این تحسین و تمجیدها جا ندهیم. بالاخره بتسدا موفق به ساخت عنوانی شده که شما را به خاطر باگهایش آزرده خاطر نمیکند یا لاقل من را آزار نداد.
باگهایی که من با آنها مواجه شدم، در مقابل چیزی که بتسدا عادت به باقی گذاشتن آنها داشت، هیچ نیست. یک بار گردن و سر یکی از شخصیتهای همراه من کاملاً نامرئی شد و تا یکی دو ساعت به همین شکل ادامه داشت. در بخشی از تجربهام، یکی دیگر از شخصیتهای همراه من در بخش فوقانی سفینه فرو رفت و در ادامه، چند بار هم در زاویه سوم شخص، حین راندن سفینه، خارج از فضای قابل استفاده آن و در فضا دیده شد. برخی از NPCها مخصوصاً در Akila City حین ارائه نظر خودشان، قدم زدند و به قدری فاصله گرفتند که اساساً حتی در دیدرس من هم نبودند. هیچ کدام چیزی نبودند که تجربه بازی من را از بین ببرند. به هر حال ممکن است این مورد برای شما متفاوت ظاهر شود.
آیا میتوان این را برای ثبات و عملکرد فنی بازی هم گفت؟ مشخص است که جاهطلبی ساخت چنین فضای عظیمی، استارفیلد را تشنه قدرت سختافزارهای ما کرده است. نرخ فریم بازی در محیطهای باز همیشه به سمت پایین تمایل دارد و رایانهای که نتواند نیازهای این اثر را مهیا کند و حتی بسیاری از کانفیگهایی که میتوانند، محکوم به تنبیه هستند. به هر نحو، در بدترین حالت همان نرخ ۳۰ فریمی که در کنسولها قفل است، تا حد زیادی در سیستمهایی که با مشخصات مورد نیاز رسمی بازی تطابق دارند، حفظ میشود.
نرخ فریم بالاتر به محض ورود به محیطهای بسته بازیابی میشود و اگر روی تصویر حساس هم نباشید، به شدت ساده متوجه تغییر تجربه خود خواهید شد و تاثیر بازی کردن با نرخ بالاتر از ۳۰ را درک میکنید. تشنگی بازی تا این حد و اندازه و در عین حال باقی بودن صفحات لودینگ و عدم ارائه تجربه واقعی فرود و خروج از سیارات دست و پای بتسدا را تا حد زیادی برای دفاع کردن از بهینهسازی بازی میبندد. استارفیلد عنوان سنگینی برای رایانههای شخصی است که من مشکلات بهینهسازی آن را توجیهپذیر نمیدانم و باور دارم که فشار بیش از اندازهای را بر سختافزار روا میدارد.
در بازی یاد شده که روی محاسبات حساسیت دارد، معمولاً NPCها هیچ اهمیتی به رفتار شما ندارند. آنها گاهی اوقات به دنبال شما میدوند تا مطمئن شوند در اتاق پشتی، چیزی را زیر بغل نخواهید زد. در خصوص شلیکهای تصادفی چطور؟ یا درباره پرشهای شما که با پکها انجام میشوند؟ آنها چشمهایشان را میبندند، گوشی برای شنیدن ندارند و به روتین عادی زندگی خود ادامه میدهند که بتسدا بیش از یک دهه بر آنها اصرار میکند تا باور کنیم مغزی هم در سر آنها نیست و این جهان، تماماً به دنبال فریفتن ما از یک توهم پویایی است.
وقتی در داستان یک NPC از شما درخواست میکند از این سیاره به یک سیاره دیگر در یک منظومه مجزا یک نامه عاشقانه را حمل کنید و در همین حال توانایی واکنش به چیزی که شاید جانش را تهدید کند ندارد، نمیتوان از پویایی و منطق داستانی حتی با استانداردهای بتسدا سخن گفت. بتسدا سبک خاص خودش را برای استارفیلد دارد اما ما چیزی به نام «استاندارد» داریم که برای هیچ شرکتی فورجه قائل نمیشود. این نقص و کوتاهیها شبیه سازشهایی نیستند که بتوانیم با برچسب زدن روی ژانر RPG تحمل کنیم و انتظار داشته باشیم جهانسازی و جو بازی بیضربت بماند.
اما گاهی اوقات واقعاً خوشحال خواهید شد که شخصیت همراه شما به درستی از پلتفرمها عبور میکند و پا به پای شما میتواند در سیارات، معادن و برخی سازههای دیگر، به پایین و بالا و بین اتاقها جا به جا شود. نه فقط بتسدا، بلکه دو جین استودیوی بازیساز عظیمالجثه وجود دارند که در طراحی الگوریتم حرکت شخصیتهای همراه به حالت آرمانی نزدیک هم نشدهاند. حال بتسدا را داریم آن هم در عنوانی که پیمایش عمودی در کار است، یک موفقیت بزرگ را کسب میکند و از مسئله گذشته خود در این زمینه درس میگیرد.
تمایز و تفاوت جاذبه حتی بدون حضور شخصیتهای جانبی نیز در سیارهها جالب از آب درآمدهاند. مقدار فاصلهای که میتوانید با هر پرش از سطح بگیرید، حالت پرتاب و از بین رفتن تعادل دشمنان، حرکت آنها به طرفین، واکنششان بعد از گلوله خوردن، مرگ و سقوط آرام، همه نشان میدهند که بتسدا تلاشهای شبانه روزی و بیوقفهای برای این جنبههای بازی در نظر گرفته است. معلق شدن شما در فضا دقیقاً بر مبنای قوانین فیزیک است.
انفجارها جدای از جلوههای بصری و شنیداری واقعگرایانه، در سناریوهای مختلفی که در جهان استارفیلد رخ میدهند، رابطه صحیح یک شی منفجر شونده، موج انفجار و چگونگی پرتاب اشیا را به درستی شبیهسازی میکند. در یک مثال دیگر، اشیا نسبت به قدرتهایی که استفاده میکنید واکنش نشان میدهند. یکی از قدرتها برای از بین بردن جاذبه در اطراف شما است. هنگام فعال کردن این قدرت، اشیای محیط نیز واکنش نشان میدهند و معلق میشوند.
مواردی هم وجود دارند که برخی شاید آنها را قابل ملاحظه در نظر نگیرند. این حقیقت که شیشههای بیاثر بر محیط (منظور آن دسته هستند که راههای دسترسی به مکانها و تغییر کوئستها را ندارند و در صورت تغییر نیز میتوانستند جزوی از مکانیک و ساختار روش جانبی انجام مراحل بازی شوند) یا برخی اشیای تزئینی و بیارزش یا غیرقابل برداشت، تخریبپذیر نیستند حداقل برای من عجیب است اما هیچ تاثیری بر ارزیابی نهاییام نداشتند.
استارفیلد دستاوردهایی دارد که حداقل نیمی از آنها ستودنی نیستند و نیمه دیگر ما را سرگرم میکنند. تعداد خلاقیتهای بازی حتی از این هم کمتر هستند و نوآوری نتوانسته حتی در مواردی که فرمول سنتی بتسدا جواب نمیدهد، خودی نشان دهد.
ظاهراً هدف در استودیوی بتسدا ساختن چیزی بوده که تحت هر شرایطی نامی از فضا را در خود جا دهد، هر چند اگر نتواند معنایی از آن را به یدک بکشد. ما هنوز نمیدانیم شهامت پشت سر گذاشتن چیزی که دیگر جواب نمیدهد یا جوابهای کمی برای دادن دارد یا سوالاتی که اصلاً دیگر وجود ندارند که جوابی بگیرند ولی هنوز مطرح میشوند، چرا باید تا این اندازه دهشتناک باشد.
در پاسخ به سوال ابتدای مطلب، این را بگویم که من از بازی لذت بردم و مطمئن هستم افراد بسیاری آن بیرون از این اثر لذت میبرند اما این یک مبحث جدا و آن که یک بازی در فراهم کردن محیطی لذتبخش، از یک مفهوم معنادار استفاده کند، مبحثی دیگر است. تاد هاوارد و توسعه دهندگان بااستعداد این شرکت تحت هر شرایطی سعی کردند به چیزی که دوست داشتند برسند، فارغ از آن که ما فقط به تشعشی از آن خیره شدهایم.
Starfield یک بازی برای «ماجراجویی کردن» تلقی میشود که از ترکیب The Elder Scrolls و Fallout با رگههای فضایی عجین شده است تا اینکه یک بازی تماماً فضایی با ترکیب المانهایی از بازیهای قبلی شرکت مورد بحث باشد. چه میشد اگر بتسدا این کاغذ گرتهبرداری را که ما از آن سخن گفتیم، برای یک بار کنار میگذاشت و چیز جدیدی را برای ما میکشید که زیر آن طرحی برای الگوبرداری نبود؟ استارفیلد برخی از قدیمیترین مشکلات بتسدا را کنار میزند و این کار را انقدر خوب انجام میدهد که ما مشکلات اساسیتری را در فرمول حساب پس داده آن میبینیم. فرمولی که تا مدتها جواب میداد اما به یک تغییر نگرش برای تغییرات چندین نگرش نیاز دارد.
گالری گیمفا:
Starfield
استارفیلد همانطور که همه میدانند، به شدت بزرگ است اما این معادل بهترین یا بهتر بودن نسبت به ساختههای قبلی استودیوی سازنده نیست. بازی کردن استارفیلد مسلماً سرگرمکننده است و برخی از کوئستهای این بازی به شما دلایلی بیشتر از سرگرمی، برای ادامه دادنش میدهند. جهانِ پسزمینه، پتانسیلهای زیادی را برای منطق، احساس و هنری بودن میسوزاند اما شوتر اثر، امیدهای زیادی را هم به منصه ظهور برمیگرداند. مبارزات فضایی، مدیریت Outpostها، کاوش در سیارات، یک داستان حداقل غیرکلیشهای و پایبندی به المانهای RPGهای اصیل که قرار بود ویژگیهای متمایز این بازی باشند، در انجام کاری که باید میکردند، همیشه و همهجا یک نقص و اشکالی دارند. بنابراین استارفیلد هویت خودش را تعریف نمیکند اما برای سرگرم کردن شما تا آن سطحی که الآن انجام میدهد، نیازی هم به آن ندارد. این بازی چیزی از خودش نمیگوید ولی بسیار درباره چیزهایی میگوید که میتوانست باشد. شما در استارفیلد لحظات ناب و به جد خوبی را تجربه خواهید کرد. مشکل بزرگتر آن جا خواهد بود که بتسدا دوباره این کار را برای بازی بعدی خود تکرار کند. این روزها شاید این جمله را بیشتر بشنوید: من استارفیلد را دوست دارم ولی چیزی که این بازی میتوانست به آن تبدیل شود را بیشتر.
نکات مثبت:
- المانهای شوتر صیقل خورده و مبارزات لذتبخش
- خرده داستانها و کوئستهای فرعی جذاب
- فیزیک و طراحی واکنشگرا به شخصیتها، Powerها و محیط
- موسیقی و صداگذاری شنیدنی و کاملاً متناسب با شرایط
- طراحی هنری چشمنواز سیارات و شهرهای اصلی
- کنترل مناسب و شخصیسازی سفینهها و Outpostها
- تنوع بالای سلاحها، تجهیزات و شخصیسازیها
- در شخصیتپردازی همراهان، استانداردهای حداقلی رعایت شدهاند اما دیالوگهای سطحی بیشتر از آن هستند که به دیالوگهای خوب اجازه درخشش دهند؛ دیالوگها در بهترین حالت تبدیل به نقطه ضعف بازی نمیشوند
نکات منفی:
- داستان اصلی به غیر از چند لحظه مهم و پایانبندی، کاملاً یکنواخت و تکراری روایت میشود
- سادهسازی بیش از اندازه کاوش در فضا و ناوبری سفینه، تجربه منقطع، گسسته و سطحی از ماجراجویی و سیارات تکرار شونده
- محدود شدن فرایند انجام تمام مراحل به ساز و کارهای یکسان گیمپلی و فقدان چالشهای متمایز و درگیر کننده
- مولفههای نقشآفرینی کارکرد تاثیرگذار و منحصر به فردی در روش بازی شخص ندارند و تاثیر محسوس و مورد انتظاری بر عواقب تصمیمگیریها نمیگذارند
- پتانسیلهای هدر رفته برای جهانسازی و شخصیتپردازی هنری و معنادارتر که قربانی روایت داستان اصلی میشوند
- هوش مصنوعی ضد و نقیض دشمنان در سطح سیارات و فضا و رفتار منسوخ NPCها
- بازی سختافزار را به چالش میکشد و بهینهسازی خوبی ندارد
۷.۹
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Publisher) و روی PC تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- مدیر سابق پلیاستیشن رویکرد چند پلتفرمی Xbox را تحسین میکند
- عملکرد ضعیف Spider-Man 2 روی PC همچنان ادامه دارد
- بیاحترامی دوباره Assassin’s Creed Shadows به فرهنگ و سنتهای ژاپن
- رسمی: Forza Horizon 5 بهار امسال برای PS5 عرضه خواهد شد
- فروش ۸ میلیون دلاری Marvel’s Spider-Man 2 روی استیم تنها در دو روز ابتدایی عرضه
- شایعه: Halo: Infinite به پلی استیشن خواهد آمد
نظرات
:/ نمره ۷.۹ واقعا ظلمه به این بازی
نسبت به ایراداتی که آقای ملکی گرفتند نمره ۸ منطقیه ، ولی مطمئنا نظرات و سلیقه ها متفاوته .
یکی از ایراداتی که ایشون گرفته
بازی سختافزار را به چالش میکشد و بهینهسازی خوبی ندارد
هیچ نقدی این ایراد رو نگرفته و ایشون امده روی سیستم پایین بازی کرده
سلام بهینه سازی بازی واقعا خرابه با سیستم خیلی قوی GPU RTX 4090 روی آلترا ۲۰ فریم بود
داداش خودت رو ۴۰۹۰ ران کردی؟
شاید سخت افزار محدود کننده چیز دیگه ای بوده مثلا حافظه یا رم یا پردازنده نسل هفت سیستم!!!
نه تستش رو دیدم بقیه سخت افزارش هم خوب بود خودم رو ۷۲۰p ۲۵ فریم میگیرم با FSR بد نیست ولی بار خوبه
اینطور باشه واسه من سی شصت دوازده گیگ پس کلا تعطیل دیگه حالا رمم سی دو هست سی پیو کورای ۹ چجوری میشه؟نا امید شدم وقتی چهل نود اینطور ما بهتر نصب نکنیم😔
سلام و خسته نباشید – تشکر بابت نقدتون
فقط یک انتقاد دوستان اینکه خیلی نقدتون خشک و بی روح بود ، یعنی برای نقد بنظرم هز چه زبان عامیانه تر باشه جذاب تر
دوم در پاسخ برخی عزیزان اول توجه کنید که قدرت اجرایی برای تنظیمات 4k و ۱۰۸۰ تفاوت خیلی زیاده داره
بنده با لبتاپ گینیگ rtx3070 – ram32 – ryzen 5 تقریبا ۶۰ تا ۸۰ فریم رو بالاترین تنظیامت بازی با کیفیت ۱۰۸۰ می گیرن – البته فقط مقداری از بازی بازی کردم و منتظرم زیر نویس فارسیم
مرد حسابی طرف توی یوتیوب با رم فرکانس ۶۰۰۰ و سی پی یو i9 13900K و ssd سگ سرعت ۲۵ فریم میگیره بعد تو میگی خودت ران کردی؟
کمی بیشتر فکر کن
هر چی دیدی باور نکن، من با ۱۰۵۰ روی low ۳۰ تا ۳۶ فریم گرفتم. ۴۰۹۰ که دیگه جای خود دارد
کسی که rtx 4090 داشته باشه الان اینجا نیست
چی میگه بنچ مارکشو ندیدی مگ ؟ از کجات میگی ، ۶۸۰۰ هم ۷۰ رو اولترا میگیره بدون اف اس آر
ما داریم رو الترا ۶۰ فریم میگیریم ،۴۰۹۰ هم نداریم…
دوست عزیز
اسنارفیلد ۳۰ فریم عرضی شده
و هر چقدر هم سیستمت قوی باشه
بیشتر از ۳۰ فریم نمی گیری
دوست من بازی روی ایکس باکسهای سری ایکس و اس به ۳۰ فریم قفل شده. روی PC هیچ محدودیتی برای نرخ فریم وجود نداره و من خودم ۶۰ فریم بر ثانیه تجربه کردم
روی RX 5700XT رزولوشن 1080p fsr Off کیفیت Ultra میانگین 38fps
https://youtube.com/shorts/yusa32OZ19w?si=sF3cIXA2-LwD_FQr
برای من روی ۳۰۶۰ روی high به بهترین شکل بدون حتی یکبار افت فریم اجرا شد. چطور روی ۴۰۹۰ افت فریم داره؟
بازی ایرادات ریز و درشتی داره و این مورد چیزی نیست که باعث شده باشه شما احساس کنید نمره پایین شده و برای اگاهی خواننده باید گفته بشه و مشکل اصلی این بازی بهینه نبودن اون نیست بلکه مشکل این موارد دیگریست اما این حقیقت هم که بازی بهینه سازیش در حالت ایده الی نیست قابل انکار نیست
بازی که از DLSS پشتیبانی نمیکنه ، با کارت های، های اند امروزی هم به زور و لطف الهی به ۶۰ فریم میرسه بعد این بنده خدا میگه مشکل از سیستم منتقده .
خب د آخه نا مسلمون….
در پاسخ به @Dastan
دوست عزیز زیر همین مطلب هم برخی از عزیزان اشاره کردن به این موضوع و بهینهسازی ضعیف و توجیهناپذیر بازی. من برای اطمینان از این جریان سیستمی که رسانههای خارجی برای اجرای بازی روی PC داشتن رو هم بررسی کردم و داخل همهشون، سیستم به کار رفته تا ۲ یا ۳ برابر از کانفیگ من قویتر بود و باز هم با بهینهسازی مسئله داشتن. نمیدونم منظور شما کدوم رسانه است اما دست کم ۵ تا رسانه رو میتونم نام ببرم که مشکل داشتن
الان هزاران چنل یوتوپ هست که این مسئله رو بررسی میکنن و بالاترین کارت گرافیک تست میکنن
الان بنده می بینیم روی ۴۰۹۰ با 4k و ۱۲۰ فریم بازی کرده
درباره ۴۰۹۰ هیچ نظری ندارم ولی واقعاً اومدی به اجرای بازی روی ۴۰۹۰ برای تثبیت حرفت اشاره میکنه؟ اون کارت گرافیک اگه نتونه راندمان بالایی داشته باشه که ما اصلاً نمیتونستیم بازی رو ران کنیم
۴۰۹۰ پایین تر از ۱۰۰ فریم بده که دیگه باید فاتحه بهینه سازی برای یه بازی خوند ، اونم بازی مثل استارفیلد
الان چند نفر ۴۰۹۰ دارن ؟
بعد برای ۱۲۰ فریم بازی کردن بازی که گرافیک خاصی هم نداره باید کارت گرافیک ۲۰۰ ملیونی داشته باشی ؟ خنده دار نیست حرفت ؟
در صورتی حرفت درسته که سیستم پیشنهادی خود بتسدا سری ۲۰ نبود اما اینا از سریه ۲۰ به عنوان سیستمه پیشنهادی استفاده کردن وقتی تو اینو بزرای یعنی میتونی از بازی یه تجربه اسموت داشته باشی با گرافیک خوب اما تو با اون کارت گرافیک ۳۰ فریمم ممکنه نگیری بنده با ۳۰۷۰ مجبورم کلی چیزارو نرمال یا لو یا خاموش کنم مود dlssبریزم تا بتونم ۶۰ رو بگیرم (اونم یه جاهایی میاد رو ۴۰)شما خودت بگون این ایراد نیست بعد ما نباید کسی که با ۴۰۹۰ بازیو تجربه میکنه بیاریم تو معادله چون دیگه اون بهینه سازی نمیخواد هرچی بزاری میکشه بعد اکثریت رو هم شامل نمیشن از اونور یکی هم ایراد گرفته بود دیالوگا عالین فیلان بسال گفتم بزار یجا همینجا جواب بدم : دوست عزیز این بازی دومین ژانرش نقش افرینیه یکی از نکات مهمه بازی هم تصمیم گیری تاثیر گزاره این درحالیه که ۹۰ درصد انتخاب های استارفیلد خاکستریه و این دقیقا ایرادی بود که تو فاینال فانتزی ۱۶ گرفتن کم بعد بودن نقش افرینی درحالی که دومین ژانر بازی نقش افرینیه از اونور بازی اصلا اونچیزی که گفته بودن نبود کوش اون کاوش بی نهایت درفضا الان که اینو مینویسم تقریبا ۷ ساعت استرفیلد بازی کردم ولی این بازی نتونستش اون ازادیی که وعده داده بودن رو نشونم بده
من رو لپ تاپ دارم بازی میکنم ۳۰۵۰ با ssd و core i5 و ۱۶ گیگ رم اگه تو شارژ نرم بازی خمیری اجرا میشه و فریم تا زیر ۲۰ هم میاد فیلم هم ازش دارم حیف این u upload اذیت میکنه وگرنه نشون میدادم بهینه سازی قشنگش رو
بدون تعصب بنظرم منتقدا با این امتیازاتی که دادن خیلی لطف کردن در حق این بازی تقریبا همه انتظارات به شدت بالایی ازش داشتن من خودم به شخصه میخواستم بخاطرش سری اکس بخرم فکر میکردم گیمر میتونه تو این بازی کل کیهان رو سفر کنه و به صورت مستقیم بدون فست تراول و لودینگ وارد و خارج سیاره ها بشه و بتونه سفینه رو لند کنه ولی وقتی اخبارش قبل عرضه منتشر شد فهمیدیم نه خیر ظاهرا بتسدا با کمک مایکروسافت هم نتونسته فعلا همچین جهانی رو بسازه و این واقعا نامیدم کرد – یه مشکل بزرگ دیگه ایی که داره بهینه سازیه به شدت ضعیفه ! همه میدونن که بازی های بتسدا رو کسی بخاطر گرافیکشون نمیشناسه با اینحال تیم سازنده انگار اصلا به خودشون زحمت ندادن برا بهینه سازی – رو پی سی که قویترین کارت گرافیک هارو رو
۱۰۸۰ به چالش میکشه !! حالا سری اس قضیش به کنار چرا روی سری ایکس ۳۰ فریم اجرا میشه ؟ ممکنه بخاطر جهان بزرگش باشه ؟ شاید ولی اُپن ورلدی که مربوط به فضا باشه و نتونی جهانش رو کاوش کنی به چه درد میخوره ؟
چرا بازی از dlss انویدیا پشتیبانی نمیکنه ؟
این نشون دهنده کم کاریه سازنده هاس
به نظرم اشتباه گرفتی این یک بازی نقش آفرینی اکشن و شوتر هست نه شبیه ساز پرواز
هیچکجای تبلیغات بازی هم نگفتن شمامیتوانید مستقیما وارد و خارج بشید از جو سیاره و به نظرم موتور کریشن در رندر این قضیه مشکل داره این چیز خوبی نیست اما واقعیتیه که نمیشه انکارش کرد کافیه به این فکر کنی همین بازی با جزییات فعلیش رو چرا نمیشه با انجین دیگه ای ساخت؟؟؟ چون با توجه به اینکه چیزای زیادی رو پردازش میکنه اضافه کردن ورود به یک سیاره براش غیر ممکنه بوده اگر فضا رو خالی در نظر بگیریم صرفا طراحی ورود و لند روی سیاره چیز پیچیده ای نباید باشه.
دقیقا اینم شد مثل سایبرپانک که همه انتظار داشتن شبیع جی تی ای باشه واسه همینم از نمراتش کم شد الانم اینجا خیلیا انتظار سفینه گردی دارن تا شوترو اکشن
بازی RPG که هست. زیر سایه RPG که باید یه کارهایی رو انجام بده؟ اون موارد هم که اصلاً انجام نمیشن چطور؟
سایبر پانک نصف اونچیزی که نشون داده بودنو تحویل نداد کوش اون ماشین های پرنده که یارو سوارش میشد کو اون اکشن خفن کوش ملت گیر میدن چون یچیز دیگه وعده داده بودن بازی وقتی اومد فاجعه بود پر باگ (باگ رو به یه لول دیگه رسوند) و از همه بدتر خالی بود استارفیلدم همینه یه جوری نشون دادن انگار نو من اسکای رو گرفتن تا ناموس ارتقا دادن همه هم کف کرده بودن اما نتیجه یه اپن ورد غیر یک پارچه بود بود (یه اسم جالبی داشتش اپنوردی که لندارو با فست ترول یا لودیگ میری)
دوست عزیز mammad1166 من اکثر بازی های بتسدا رو بازی کردم و میدونم تو چه سبکی هستن ظاهرا شما اشتباه متوجه شدین منظور من رو – چرا قبل از عرضه کلی مانور و تبلیغ کردن روی کاوش در فضا با استارفیلد اون همه بیلبورد تبلیغاتی آخر برخلافش ثابت شد . استارفیلد مثل یه جی تی ای میمونه که بجای اینکه بتونی با ماشین خودت کل مپ رو بگردی با تاکسی فست تراول میکنی به هر نقطه اونم با لودینگ های زیاد- اگرم قرار باشه توی سیارات با پای پیاده کاوش کنی پس دیگه چه فرقی میکنه با ساخته های قبلیشون ؟ اضافه کردن یه جت پک ؟
اصلا منطقی نیست با ایراداتی به بهینه سازی .داستان.دیالوگ های سطحی(جالبه این ایراد رو اشتباها در بخش نکات مثبت نوشتن) جهان سازی و شخصیت پردازی بد و … .با این نقد باید نهایت ۵ میدادن . نمره ی واقعی نظرشون رو میدادن
بازی فقط مشکلاتش نیست که میاد توی چشم، نکات مثبت هم خیلی داره و یه تجربه سرگرم کننده است. شما میخوای پیش خودت ۵ بده، من ۸۰۰۰ کلمه ننوشتم و توضیح ندادم که بر اساس نظر دیگران عمل کنم
آقای ملکی خسته نباشید که اینهمه وقت گذاشتید با اینکه بازم یک عده نقد رو نخونده میان نظر میدن چه مثبت چه منفی ولی بازم زحمت کشیدید🙏
میگم دیگه نظرات متفاوته
حیف وقتی که صرف این بازی کردید کاش بجاش از گوتی ردفال مینوشتید.🤣🤣
۵۰ درصد کسایی که دیس دادن فن ps5 هستن و تجربه نکردن بازی رو
شاید از این نمره کم ناراضی باشن بنده خداها🤨🤝🏻
میگم چرا نظراتم انقد زود تایید میشن؟ باگه؟
والا نمیدونم فکر کنم گاهی اوقات واسه برخی پستا جذب کامنت میکنه و نظرات زود ثبت میشن
من هم یکیشم هم دارم تجربه میکنم هم از لودینگ های بی نهایت و سفر بین کهکشانی در حد مس افکت لذت میبرمxd.
نه که مس افکت این مشکلات رو نداشت، مس افکت رو من دیر تجربه کردم ولی نکته مثبتش، داستان خارقالعاده و المانهای RPG موثر بود، از بقیه جهات چندان بالاتر از حد معمول نبود
Rpg چون بزرگه همیشه یک مشکلاتی داره ولی باید دید که آیا خوبی هاش به بدی هاش میچربه یا نه
بنده فن سونی هستم از ایکس باکس متنفرم ولی استارفیلدو با پی سی حدود ۳۰ ساعت پلی دادم،حرف در نیار از خودت برادر
گیمفا و ویجیاتو هم احتمالاً از سونی پول گرفتن :))
اصلا منتقد حق نظر دادن از نظر یک سری عزیزان نداره.
پ.ن: کامنت من هم سر پست رگنوراک هست که کریمی ۸/۵ داد گفتم بی احترامی نکنید نظرش رو داده.
هر کسی نظر خاص خودشو داره هرچقدر که اون نظر اشتباه و دور از منطق باشه
افرین افرین
اصلا من بحثم اینه بیا با دلیل درست نظر رو رد کن نه با اینکه چون انحصار Xbox عه و این حرفا
خب شما بگو کدوم ایراد گرفته شده غلطه خب بگید دیگه
عزیز من خودم ps فنم دارم حرف شما رو میزنم :دی
نمره گیمفا که در ۹۰ درصد موارد ±۵٪ نمره متا بوده و هست بجز در موارد خاص
حتماً این رو میدونید که متاکریتیک براساس میانگین وزنی خود رسانههاست دیگه، نه؟
نه داداش ببین نمره متای بازی از پیش مشخص بود همه سایتا نقد نکرده ۸ در نظر گرفته بودن سونی چون دید نتونسته اکتیویژن رو کنسل کنه پول میده بازیای xbox رو بد جلوه بدن ، استارفیلد انحصاری سونی بود متاش زیر ۱۵۰ نمی شد
خدا شفات بده پسر خوب
داره ترول میکنه ۱۵۰ مگه نمره داریم
همین استارفیلد دقیقا همین شکلی انحصار سونی بود الان همه میگفتن شاهکار تاریخ😂 توروخدا برید سراغ بازیای خودتون ولمون کنید
داداش استارفیلد تازه اومده هر وقت اسپایدرمن ۲ اومد شست برد میریم از بازی خودمون لذت میبریم البته این بازی شما هم نیست من ps فن روز عرضه کرکی نصبش کردم.
پ.ن:یک بازی سونی رو نام ببر که متاش زیر ۹۰ باشه که ps فنها بگن شاهکار تاریخ
#بهترین بازی قرن
#ps5 خود را بفروشید و Xboxss/game pass بخرید
من نه طرفدار هیچ شرکتیم نه هیچ سازنده ای هر چی عالی باشه میگم عالیه هر چی بد باشه میگم بده من هم لستو عاشقشم هم گیرزو هم جی تی ایو هم گاد هم استارفیلدو چه ربطی داره میگم چرا دلیلای الکی میارین چرا چرت میگین
خب تو که میگی طرفدار هیچ پلتفرمی نیستی چجوری بازی استارفیلد رو مال خودت میدونی؟اصلا عجیبه
چون رشتم ریاضیه و علاقه به نجوم دارم و از بازی کاملا خوشم اومده و سلیقمه
گوست آف سوشیما و هورایزن
کدوم کاربر اینو میگه همینجا ایدیشم بزن که بیاد ببینم و الکی چهارتا اسم نگی
گوست اف سوشیما
فاینال فانتزی
دایز گون
همینجا ایدیشون رو بزن بیاد که به این بازی ها گفته باشن شاهکار تاریخی
ای دی چند نفرو بزنه؟ تمام سونی فنا اینجا این بازیارو شاهکار میدونستن خوبه کامنتاشونم تو پستای مربوط به این بازیا هست
داره تیکه میندازه😐
وقتی طرفدار یه پلتفرم باشی دیگه به پول اون پلتفرم برای بالا کشیدن بازیاش نیازی نداری 🗿 (گیمفا رو نمیگم، منظورم ign و gamespotعه)
همون گیم اسپات به لست ۸/۱۰ داده و به گوست اف سوشیما ۷/۱۰. ماله کشی کافیه.
ign رو یادت رفته ؟
به لست ریمیک ۹ داد
لست آف آس شاهکاره، ولی این نسخه ریمستر بود تا ریمیک
Ign به دد اسپیس ریمیک هم ۹ داد
تغییری کرده بود نسبت به بازی قبل؟
نه همون بود
IGN به Forza Horizon 5 هم ۱۰/۱۰ داد.
دیگه می خواست اونجا هم بیاد ۶یا۷بده دیگه مشکلی هم نیست😂
واقعا سهام داری
نه بابا شوخیه🤣♥️
اگه منو تو بتزدا راه بدن توی صنعت گیم انقلاب میکنم (و البته پای افراد گیمفا رو هم به شرکت باز میکنم🗿🤣)
حتما بازی سنتر هم از ماکرو پول گرفته که ۹ بهش داده
کسی پول نگرفته هر کس از زاویه دید خودش نقد کرده
تیکه بود ، چون گفت ویجیاتو و گیمفا از سونی پول گرفتن که نمره کم دادن منم با تیکه بهش گفتم بازی سنترم ۹داده از ماکرو پول گرفته
ایشون که فقط این نمره رو نداده ، بیشتر منتقدام نمرشون همینه و نشون میده بازی یک ضعف بزرگ داره که با بازی کردن میشه فهمید ..
بازی کردیش؟ایشونم حتما ps داره رفته رو پیسی بازی کرده نسخه پیسی نیاز به اپدیت داره
برعکس زیادم دادن نمره ۶ باید میدادن.
بازی شاخ تاحالا نکردید این رو شاخ میدونید . باور کنید سونی فن ها اینقدر ازاین شاخ ترهاشو بازی کردن این براشون جوکه
اولا که خدا شفات نده یکم بیشتر به کامنتات بخندیم
دوما متا ۸۵ اصلا جوک نیست هرچند شاهکار هم نیست اما در حد عالی هست
درآخر بگم من ن فن سونی هستم ن فن ماکرو
تو یوتیوب کیفیت ۲۴۰ نگاه میکنی استارفیلد رو یا ۳۶۰؟
هیچ کدوم روهردو کیفیت واضح نیست،
اکثرا رو ۴۸۰ نگا میکنم بعًی وقتا که سرعت نت خوبه ۷۲۰ هم نگا میکنم
برو شاهکارتو بزن متاپرست ، نمره بازی ما به تویی که به غیر از پی اس فایوت بویی از گیم نبردی ربطی نداره
مگه سونی اصلا بازی تو این سبک و سیاق داره که میگی “بازی کردن”؟!! سونی فیلم سینمایی میسازه با یکمی هم چاشنی گیمپلی
اخی حالا چرا فشاری میشی🤣
هر کسی میتونه با استفاده از کلمات کلیشه ای مثل فشار و این چیزا جواب بده چیز زیاد شاخی نیست. اگه میتونی منطقی بحث کنی بسم الله اگرم نه دلتو به همون کلمات خوش کن
جملت کاملا حق بود ولی جمله منم متاسفانه حق بود
اون بالا کامنت ها جا نبود اینجا مینویسم اسم چندتا از کسایی که به دیزگان میگن شاهکار رو بیار تمام سونی فنا یکیشون منم که اون بازی رو ضعیف میدونم یک قاعده کلی با یک مثال نقض رد میشه
دیزگان کجاش ضعیف بود من که خیلی باهاش حال کردم مخصوصا با رفیق دیک بوزر کلا همه فنبویا گیمر نمان تو که فنی باید از بازی به اون قشنگی دفاع کنی فقط یکم موتور سواریش بد بود نمیتونستی قشنگ بپر بپر کنی رو تپه ها وگرنه عالی بود یکی از بهترین بازی های سروایوالی بود که من بازی کردم
راستش داداش من با مراحل فرعی حال نکردم رو ps4 هم مشکل فنی کم نداشت اشتباهشون این بود که دسته های بزرگ زامبی داشتن رو سخت افزار ps4
اها میگم من رو ps4 pro بازی کرده بودم این مشکلو نداشت اتفاقا اون دسته های بزرگ زامبی خیلی خوب بودن بخاطر همونم مشکلات از زاویه دید شما ندیده بودم ولی مراحل فرعی واقعا ضعیف بودن
شاهکار فقط اینکه هفتاد دلار بدی بازی که چند سال پیش بازی کردی دوباره بازی کنی خود گیمه خوبه ها ولی کار سونی شاهکاره
اخی حالا چرا فشاری میشی🤣 حداقل سونی بازی هایی داره که ارزش دوباره بازی کردن داشته باش
چه فشاری دوست عزیز من هیچ دشمنی با سونی ندارم اتفاقا خودم میگم سونی یا مایکرو هر کدومشون نباشن به ضرر گیمره ولی دوستان فن بوی یه جوری حرف میزنن انگار استارفیلد یه بازی مزخرفه من خودم بازی پلی استیشن رو دوست دارم بازی مورد علاقم هم گاد اف واره قبول دارم یکم موقع خوندن کامنتا فشاری شده بودم 😁 معذرت اگه ترول کردم
بخش اولشو برای یکی دیگه نوشتم صفحه ریست نشد برای شما ارسال شد
نمره ۸ برای این بازی خوب و منصفانه ست ، متای بازی هم ۸۵ هست که نشون میده بیشتر نمرات توی همین رنج بوده. اگه ۱۰ میدادن نمیگفتی به بازی زیادی نمره دادن
چرا چون ۱۰۰۰ تا سیاره داره؟؟ چون خیلی عظیمه ؟؟ خب برادر من بین این بازی و اساسین کرید اودیسی دیگه چه فرقی وجود داره . جفتشون از یه سیستم پیروری میکنند . من گفتم که اگه بازی تو بعضی از مسائل فوقالعاده باشه قرار نیست بهش لقب شاهکار رو داد . بازی باید نمره بالای ۹ رو بگیره که عملا با داشتن همین ۱۰۰۰ تا سیاره رو مابقی بخش ها هم فوق العاده باشه وقتی بازی بی نقص نیست و با بی نقص شدن فاصله زیادی داره چه لزومی داره نمره بالاتری رو بگیره ؟؟ مطمئن باش این نمره هارو هم منتقد ها بخاطره همین ۱۰۰۰ سیاره و المان های rpg بهش دادن وگرنه اینم نداشت باید زیر ۵ میگرفت. مثلا ردد ۲ با اینکه نقشه عظیمی داره و جزئیات بی حد و اندازه ای داره در این حال در باقیه موارد هم فوق العاده عمل میکنه ، طوری که از موسیقی میشه یه آلبوم ساخت ، میشه از داستانش یه رمان ساخت ، میشه از گیم پلیش یه بازیه شوتر و مولتی پلیر ساخت ، میشه از جزئیاتش یه بازی جدا ساخت و … که باعث میشه ردد ۲ متای ۹۷ بگیره و شاهکار باشه . وگرنه شما بیای بگو چون ۱۰۰۰ تا سیاره داره پس از مابقی مشکلات باید چشم پوشی کرد . کار استادانه اینکه با حفظ ۱۰۰۰ تا سیاره بازی در همه موارد هم فوق العاده باشه نه فقط یه تو یه مورد خوب باشه .
کاش به جای ۱۰۰۰ تا سیاره بتزدا وقتش رو روی ۲۰ یا نهایت ۳۰ تا سیاره میذاشت که کمیت رو به کیفیت ترجیح نمیداد. یعنی بتزدا باید فرمول ساخت بازی هاش رو عوض کنه چون فرمول اسکایریم تو همون زمان جواب میداد ولی دیگه الان جواب نمیده . الان دیگه کسی به عظمت توجه نمیکنه و بیشتر همه به جزئیات توجه میکنن .
امیدوارم که بتزدا هر بازی که قراره بسازه ، فرمولش رو به کل عوض کنه و همینطور موتور گرافیکش رو کاملا تغییر بده که اصلا موتوری در حد و اندازه سال ۲۰۲۳ نیست .
وگرنه بهخدا من هیچ پدر کشتگی با بتزدا ندارم و دلم می خواد برگرده به زمان اوجش
تو با پروفایل انحصاری پلی استیشن و چیزی که بازی نکردی نظر ندی سنگین تره
🤡🤡 صنعت گیمه مال تو نیست ارث بابات نیست یکم بزرگ شو بازی های سونی روی ایکس باکس تاثیر میزارهدو همینطور بر عکس .مگه به شرکت بابات توهین کرده؟اصلا چرا سر یه بازی تعصب داری؟
الان تو با پروفایل گاد آف وار بزرگت تعصب نداری؟ ما نیازی به تعصب نداریم گیمپس میگیریم یک و نیم و کلی بازی خفن میکنیم دیگه کیفیت بازیامونم که واقعا داره میره بالا و الان در حد سونی هم بازی شاهکار داریم. همین های فای راش ۸۹ متا گرقته استارفیلدم که بهش متای پایین دادن ولی با این که ۸۵ متا گرفته بازم رکورد کلی از بازیای سال رو زده و همین کافیه. در آینده ام هل بلید میاد که احتمالا اونم باز سرش رو ببرن که مهم نیست همونم کلی رکورد جا به جا میکنه. بازیای اکتی ام میاد رو گیمپس و کلی ام با اونا حال میکنیم. ما به همین شرایط زاضی هستیم داداش همین که مایکرو جرات داره یه بازی رو منتشر کنه حتی اگه متای پایین بگیره ام باز پاش وایسه مثل همین ردفال و فالوت ۷۶. نه این که تکرار مکررات کار کنه از هر چیزی پنجاه نسخه بسازه. عموما اصلا تعصبی در صنعت گیم وجود نداره هرجا بهتر باشه میریم اونجا
خدا شفات بده مگه من گفتم فن سونی نیستم؟هستم و عاشق کارکتر کریتوس هم هستم خب که چی ؟؟به کتفم .بچه سالی ؟؟خب گیمپس داشتن افتخاره؟؟فکر کردی خرید یه ایکس باکس برای ما سخته؟ درکش سخته برات ما از بازی های سونی خوشم میاد.تو تعصب نداری🤣من گفتم استارفیلد در حد الدنگ رینگ نیست انقدر بهت فشار اومد گفتی گاد هم نیست خودتو گول نزن
چه ربطی داره ؟ چون سونی تونسته که خیلی از ماها آرزوی یه بازی فوقالعاده از اسپایدرمن رو داشتیم رو بسازه پس من سونی فنم ؟؟؟؟ یا عاشق گاد هستم سونی فنم؟؟؟
بابا سونی و ماکروسافت کیلویی چنده من خودم تو حرفام ، ، جفتشون رو برای سیستم های مسخرشون میکوبم . الان اگه gta 6 انحصاری زمانیه ps5 بشه و اگه ازش تعریف کنم پس سونی فنم ؟؟؟؟
لطفا با منطق حرف بزن . تو هیچ وقت نکردی نقد رو بخونی و فقط نمره رو دیدی و کامنت گذاشتی پس اول برو نقد رو بخون بعد بیا نظر بده درثانی این شما هستین که میگین هر بازی ماکروسافت بسازه پس شاهکاره و اصلا هم برای شما مهم نیست که چه بازی چه کسی ساخته فقط چون انحصاری ایکس باکسه پس شاهکاره . من به شخصه فن استودیو های سونی هستن . چون استودیو های سونی همشون بازی های فوق العاده میسازن دیگه مشکل من نیست که رئیسشون سونیه . من هیچوقت سونی فن یا ایکس باکس فن مثل شما بچه سال ها نخواهم شد الان من همیشه بازی مثل فورزا هورایزن ۵ رو مورد ستایش قرار میدم چون واقعا شاهکاره ولی چه لزومی داره وقتی بازی که شاهکار نیست رو لقب شاهکار بهش بدم ؟؟؟ بازی نمره خوبی گرفت و سرگرم کننده است ولی به هیچ عنوان نمیشه به این بازی لقب فوق العاده یا شاهکار براش داد . خیلی از منتقد ها هم بخاطره همین ۱۰۰۰ تا سیاره بهش چندین نمره ارفاق دادن و هیمنطور چون انحصاری ماکروسافته وگرنه اگه این بازی به همه پلتفرم ها عرضه میشد مطمئن باش متای زیر ۸۰ میگرفت . بهخدا که اگه ماکروسافت هم شاهکار ساز باشه ازش تعریف میکنم ولی چه لزومی داره بازی مثل ردفال رو یا بازی مثل هیلو که یه زمان بازی پرچمدار با متای های بسیار بالایی بود رو الکی ازش تعریف کنم ؟؟؟ دیگه بازی خوب ماکروسافت نداره کسی هم ازش ( به غیر از شما بچه سال ) تعریف نمیکنه . شما انتظار داری که ما بیام مثلا هواریزن یا اسپایدرمن یا لست اف از یا گاد اف وار یا …. که چون سونی ساخته و رقیب ماکروسافت رو بکوبیم ولی یه بازی شاهکار همیشه شاهکار حالا چه ماکروسافت بسازه چه سونی و هر خره دیگه . بازم میگم بازیه شاهکار همیشه شاهکاره و بازیه خوب هم همیشه خوبه .
برام هم مهم نیست که چه کسی میسازه الان اگه ماکروسافت هم به اندازه سونی بازی های فوق العاده یا شاهکار داشت مگه خر بودن که پلی استیشن بخرم یا عاشق چشم و آبروی جیم رایانم ؟؟ خیرم هرکی بهتر باشه کنسول اون رو میخرم و حالا چون سونی وضعیت انحصاری خیلی خوبی داره دلیل بزرگی نمیبینم که بیام ایکس باکس بگیرم وگرنه اگه همین انحصاری سونی بر فرض مال ماکروسافت میشد و تنها انحصاری سونی هم فورزا و استارفیلد میشد مطمئنم باش که من و امثال هم اگه وضع مالی خوبی داشتیم حتما ایکس باکس میخریدم . الان هم اگه یه زمان ۱۵ میلیون پول اضافه داشته باشم هرجور شده یه ایکس باکس میخرم بخاطره این دوبازی وگرنه عین شما و امثالتون تو سونی یا ماکروسافت سهام ندارم و فقط هدفم گیم بازی کردنه
خودمونیم، من یکی اصلا با رد دد ۲ حال نکردم. دو ساعت سوار اسب شی از این سر بری اون سر دوباره ۲ کیلومتر اسب سواری کنی. مشکل از بازی نیست، مشکل از ایده ای هست که برای بازی انتخاب کردن و پتانسیل زیادی نداره و حداقل برای من حوصله سر بره. (نظر شخصی)
تو کلا rpg دوس نداری 😅 پس چرا نظر میدی؟🙂
متوجه منظورتون نشدم.
تا حدودی باهات موافقم
مگه بچه بازی موتور بازیسازیشو تغییر بده. فک کردی به همین راحتیه؟
خوشم میاد با رد دد مقایسه کردی و با اسپایدر من سونی نه که در بهترین حالت متاش ۸۷ شد
از استارفیلد متاش و فروشش بالاتره حالم ندارم از لحاظ فنی باهات بحث کنم
کاملا موافقم اینم دقیقا داره از همون فرمول یوبیسافت استفاده میکنه ، مپ بزرگ و بدون محتوا
۱۳:۱۳
۱۳:۱۵
یه لطفی کن اول نقد رو بخون اگه باهاش مشکلی داشتی بعد مخالفتت رو اعلام کن.
نقد کامل و پرمحتوایی بود و باید به تیم گیمفا برای این نقد کامل تبریک گفت.
اما من واقعا انتظار ۷/۹ رو نداشتم…
به نظرم منتقد باید در نمره بازی تجدید نظر کنه.
به هرحال خسته نباشید خدمت جناب ملکی برای این نقد جامع و پرمحتوا.
مچکرم که مطالعه کردید. روی نمره بازی خیلی فکر کردم و با نگرشی که از تحلیل عمیق بازی (حداقل برای خودم) انجام دادم، منطقیترین چیز ممکنه. سعی کردم متن نقد، اثباتی بر این ادعا باشه
به هر نحو، باز هم تشکر میکنم که از همه افرادی که خوندن، میخونن و خواهند خوند. امیدوارم از بازی لذت ببرن
باید از ده پانزده میدادید 🤣
اقای ملکی نقد باید ساده نویس باشه نع اثر ادبی با اصطلاحات وکنایات ادبی فلسفی اینجور که دوساعت باید تمرکز کنی معنی جمله هارو بفهمی.
نه با شما موافق نیستم و اولین باریه که داخل بخش نظرات این نقد کاملاً مستقیم اینو میگم. سادهترین کلمات و ساختارها استفاده شدن اما هدفمند و معنادار. اون نقل قول معروف که میگه «تا جای ممکن ساده ولی نه سادهتر» برای متن من صدق میکنه. سادگی تا جایی که نیازه و حق مطلب رو ادا میکنه باید پیش بره. من خودم با نقدی که شبیه شعر و ستایش/مدحنامه میشه مشکل دارم و تاییدش نمیکنم. هیچ کنایه فلسفی خاصی وجود نداره. شاید ما انقدر به متنهای بیاندازه ساده و بیمعنا خو گرفتیم که یادمون رفته برای برخی از متون به هر حال باید فکر کرد. من سعی کردم منظورم رو ساده برسونم اما اگه محتوای اون بیش از اندازه پیچیده باشه، چارهای ندارید غیر از این که با دقت بخونید. متنهایی که تا جایی که ارزششون رو از دست ندادن و ساده شدن، باز هم و گاهی نیازه که پیچیده باشن
بابا بس کن قبول کن نسبت به تبلیغاتش خراب کرد کی رو داری گول میزنیی؟؟؟؟؟
فاز بعضیا رو نمیفهمم مثلا به گاد هم هشت دادن وااالا اون زمانم سونی فنا ناراحت شدن .چه فرقی بین هشت گاد و استارفیلد هست؟یه سری فن بوی متعصب میگن نه بازی پلتفرم ما لیاقت ۱۰داره.خب از نظر منتقد اینجوری نیست چه گاد چه استارفیلد. کلا انسان دوست داره علایق خودش مورد ستایش همه باشه که این امکان نداره.نمره اهمیت نداره بشینید بازیتونو بکنید لذتشو ببرید
حالم به هم میخوره وقتی یه فن بوی با سابقه سعی میکنه خودشو منطقی جلو بده
🤣🤣توی خبر نمره دادن استارفیلد یه فن بوی خودشو منطقی نشون بده واقعا سطح کامیونیتی ایکس باکس همینه بچه سال همین بیا ده تومن میریزم حسابت برو ایکس باکستو بفروس یکی پلی پنج بگیر انقدر به خودت فشار نیار
من با بیستو چهار سال سن بچه سالم؟!!! رو که نیست، سنگ پا قزوینه🤣🤣
شما میگی بیست چهاری اوکی من میپذیرم ولی چطور به منی که به بازی استارفیلد میگم بازی عالی میگی فن بوی؟؟
میدونی چرا ما عاشقان گاد به نمره این بازی انتقاد میکردیم ؟؟ چون متای بازی ۹۴ شده بود و همه منتقد ها داشتن ازش ستایش میکردن ولی این وسط گیمفا ۸.۵ داده که خب طبیعی هست که انتقاد کنیم ولی بخاطره بازی که متاش با جمع دو پلتفرم میشه ۸۶ نمره ۸ واسش طبیعیه یعنی یکی ۸ میده یکی ۸.۵ میده و یکی حتی ۹ میده ولی خب به بازی که متای ۹۴ گرفته نمره ۸.۵ طبیعی نیست ولی خب هر کسی یه نظری داره و الان متوجه شدم که چون ما از یه بازی خوشمون میاد قرار نیست که همه خوشوشن بیاد و حداقل از بین ۱۵۰ منتقد باید حداقل ۱۰ نفر به یه بازی انتقاد کنن که از اون بازی خوشوشن نمیاد حالا جه رگناروک باشه چه ردد۲ باشه و چه الدن رینگ
نکات منفی فقط😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣
اتفاقا زیادم هست
بهتره متعصب برخورد نکنیم و قبول کنیم بازی چندین نقاط ضعفم داشت
هیچی دیگه
از این به بعد باید ۱۴۰۰ سال هم واسه مظلومیت فیل و تاد تو صحرای ردموند بزنیم تو سر خودمون
دیگه واقعا نیازی به واردات نمک نداریم
😂😂😂 خوب بود
کاری به اینکه چه نمره ای گرفته یا باید بگیره ندارم، من خودم اصلا متا و نمره هیچکس و هیجا برام مهم نیست و فقط سلیقه خودم مهمه!
فقط برام نمره گیمفا با توجه به لیست طول و درازی که نوشته عجیبه! این همه ایراد رو هر بازی ای دربارش مینوشتن بیشتر از ۵ ۶ بهش نمیدادن! نمره ۷.۹ یا ۸ ماکزیمم باید ۴ تا ایراد اساسی بنویسی براش نه اینکه ۱۰ ۱۲ آیتم نکات منفی بنویسی! نکات منفی از مثبت بیشتره تو نقد!
شما به نکات مثبت توجه نداری که تقریباً به اندازه نکات منفی هستن و چه بسا ک بعضیاشون هم اهمیتشون از برخی مواردی که این سمته بیشتره؟
بعد از جدای از اون، نمره صرفاً براساس تعداد نکات داده نمیشه. چجوری میخوای تفاضل اینها رو حساب کنی نمره بدی؟
با این نکات منفی که ردیف شده من انتظار داشتم نمره ۷ رو ببینم تازه زیادی هم داده به بازی.
چه خبره ۷.۹
این نمره با ارفاق داده شده
۳ باید میدادیم، کیلویی مثل شما حساب میکردیم
سلام و خسته نباشید.
من این کامنت رو در جواب اون آقا که گفتن نمره کم داده شده گفتم.
درمورد نمره هم با توجه به نقد احساس میکنم نمره ۷ مناسب بود که خب بنظرم نمره شما کمی با ارفاق بود.
هیچ ارفاقی نبوده. خیلی فکر کردم روی نمره و به این نتیجه رسیدم که باید ۷.۹ باشه. علت معلولهای منم داخل نقد هست و میتونید مطالعه کنید. من دلیلی برای ارفاق به چیزی نمیبینم. اگه نیاز بود ۵ هم میدادم به بازی
این بازی میتونست دلیلی باشه که من اکس باکس بخرم
در خوب بودنش شکی نیست ولی انتظارات ازش بیشتر بود و در حد انتظارات عمل نکرد
بهرحال خسته نباشید جناب ملکی عزیز 🙏
زندهباد
فاز بعضیا رو نمیفهمم مثلا به گاد هم هشت دادن وااالا اون زمانم سونی فنا ناراحت شدن .چه فرقی بین هشت گاد و استارفیلد هست؟یه سری فن بوی متعصب میگن نه بازی پلتفرم ما لیاقت ۱۰داره.خب از نظر منتقد اینجوری نیست چه گاد چه استارفیلد. کلا انسان دوست داره علایق خودش مورد ستایش همه باشه که این امکان نداره.نمره اهمیت نداره بشینید بازیتونو بکنید لذتشو ببرید
❤️🩵❤️🩵
😐
نقد عالی و جامعی بود،نمره هم کاملا بجا و شایسته ،دست شما درد نکنه.
انتضار امتیاز بالاتری داشتم خودم به شخصه،ولی در کل سلیقه ها و برداشتها متفاوته…
۲۰۰ هزار استارفیلد معذرت
۲۰۰ هزار ستاره و ۱۰۰۰۰هزار سیاره معذرت در واقع🙏
تو اکسترکتش کردی 😂
.exe تهش کم داشتxd
چه نقد کاملی واقعا خسته نباشید ، با اینکه در حد انتظارات ظاهر نشد ولی هنوز بازی خوبی هست مبارک کسایی که xbox دارن
زندهباد
بیستوپنجسالمعذرتفیلد
هزاران ریمستر معذرت
😂😂😂
تاثیرگذار بود، استفاده کردیم D:
درود بر شما❤
تمام نکات منفی که آوردید تاثیر گرفته از نقد های متاکریتیک از جمله گیم اسپات و آی جی ان هست
با این لیست بلند بالای نکات منفی عجیبه به بازی ۴ ندادید
چه جالب، یعنی زمانی که به عنوان مثال، AI ضعف و نقشه مشکل داره و منتقدهای ده تا سایت باهاش روبهرو میشن، از این به بعد فقط میگیم اونی که اولین نقد و بررسی رو نوشت بهش اشاره کنه، چون فرهاد کیو پی قراره تهمت بزنه که شما از گیم اسپات و ای جی ان تاثیر گرفتین.
ضعف داشت نه درحد ۷.۹ !
هوش مصنوعی که داغونه واقعا ولی بخش های مثبتشو نصفشو نگفتید
۷.۹ امتیاز بسیار خوب و مناسبیه. بازی ۷۹ درصد رضایت منتقد رو جلب کرده.
حالا چرا ۷.۹ ؟ یه صدم میذاشتید رند میشد😐🤣
ولی به نظر من (تأکید میکنم، به نظر من) ۸.۵ مناسبه
چون میخواستم ۷.۹ باشه
استاد لطفا ارفاق کنید بازی شرکت من گناه داره :دی
چون تویی ۹
هفت ممیز ۹
هرجور شما صلاح میدونید :دی
چون بازی ۸۰ درصد رضایت منتقد رو جلب نکرده
منتقد یادش رفت تو نکات منفی بنویسه انحصاری ایکس باکس 😂
اون زمان که به گاد هشت دادن چی؟؟؟؟ کل دنیا رو کردین سونی فن🤣سونی حتی به گیمفا هم پول داده؟؟؟
باز ۸ خوبه ۷.۹ دادن که شکل بازی به صورت سنگین خراب میکنه این نمره
والا از نظر خودمم گاد لیاقتش هشت بود چون پتانسیل خیلی بالایی داشت ولی خرابش کردن
حالا من که ایکس باکس نداشتم بازی کنم ولی کلا بهت میگم منم زمان انتشار رگنوراک همین زاویه با منتقدین سایت داشتم و حتی دفعه اول که بازی کردم گفتم بهترین بازی عمرم ولی وقتی بیشتر دقت کردم و دفعه دوم بازی کردم فهمیدم بازی چه پتانسیل از دست رفته ای داره و نمرم به نظر سایت نزدیک شد…..مشکل بازی های بزرگی مثل گاد یا استارفیلد هرچند استارفیلد بازی نکردم اینه که معمولا پتانسیل بالایی از دست میدن …الان همه میگن استارفیلد خوبه ولی مثل اینکه از پتانسیل عظیمی استفاده نکرده و این باعث حسرت میشه….دراخر این بزرگواران سایت به چشم مخاطب بازی انجام نمیدن بلکه به چشم یک نقدکننده بازی میکنند و وظیفه دارند ریزودرشت بازی دربیارند که شاید خیلی هاش به چشم من و شما اصلا نیاد…برای همین اگر از بازی لذت بردی و میبری زیاد نگران نمره نباش و لذت ببر و انتظاراتتم از هر بازی بیار پایین که اگر به نهایت پنتانسیلش نرسید تو ذوقت نخوره…من بعد سریال game of thrones و بازی ragnarok( هرچند بازی عالی بود ولی پتانسیل بیشتری داشت ) دیگه انتظار دارم بازی مورد علاقم به نهایت پتانسیلش نرسه و سعی می کنم قافل گیر نشم.
وقت بخیر. تا حدودی، به راستی این اتفاقی که عرض کردید رخ میده و من اصلاً وظیفمه که سعی کنم تا جای ممکن، از جنبههایی به بازی نگاه کنم که گیمر مسئولیتی برای نگاه کردن به اون نقاط نداره و در عین حال، نظری که ارائه میدم یه نظر حساب شده و منصفانه باشه که باز هم گیمر و بازیساز داخلش یه رای و بینش داشته باشن
دقیقا. اگه این موضوع درک بشه خیلی از بحث و جدلهای بیمغز سایت تموم میشن. همون چیزی که شما گفتین؛ منتقد قرار نیست از زاویهی دید یه بازیکن معمولی به بازی نگاه کنه، چه انحصاری سونی باشه چه ایکس باکس.
گر تو بهتر میزنی بستان بزن.
اونایی که نگفته رو شما بگو.
حتی نمره ای که دادید تاثیر از نمره متاکریتیکه بعد ضعف ai وسط میکشید؟
👏
اگه میخواستن نقد کپی کنن یه هفته پیش بررسی رو میدادن که تحت تاثیر heat کاربرها قرار بگیره. نویسنده هم اینقدر خودشو خسته نمیکرد.
من اسمی از کپی نیاوردم و برای متن ارزش قائلم. چون منتقد دیر نقد نوشته باعث میشه تاثیر نگرفته باشه؟
مگه میشه در جهان فعلی تاثیر هم نگرفت ولی بحث اینه که ما چه واکنشی دربرابر تاثیرات داریم و چطور موفق میشیم نظر خودمون رو هم داشته باشیم. ما کد بازی رو شب اتمام امبارگو دریافت کردیم و نقدها و بررسیها همون زمان هم منتشر شده بود اما مسئله اینه که من توجه خیلی خاصی به نمرات نداشتم و خودم بازی رو شبانهروزی تجربه کردم تا نظر منصفانهای ارائه بدم. دلایلم رو روشن و واضح گفتم و در نهایت هم گفتم که لذت بردم ولی پتانسیلهای هدر رفته بازی میتونستن لذت خیلی بیشتری رو برای ما مهیا کنن. شما هم میتونید دلایل خودتونو بگید
با نکات منفی کاملا موافقم مخصوصا ایرادات داستانی و ضعف المان های ارپیجی این بازی اصلا در حد انتظارات نبود حتی در حد فال اوت ۴ هم نبود اون بازی با وجود ایراداتش حداقل اکتشاف خوبشو نگه داشته بود ولی استارفیلد به لطف سیاره های خالی همون اکتشافم نداره قبلترم گفتم بتسدا اصلا در حد نصف دوران نسل هفت خودشم نیست نه فال اوت ۴ نه فال اوت ۷۶ نه استارفیلد نزدیک اسکایریم هم نیستن برای من بتسدا دیگه ارزش یه استودیو درجه ۱ رو نداره
شرمنده بابت اسپم
دوستان من مورتال کمبت ۱۱رو دارم اما ایکس الم دوست دارم بنظرتون خریدن ایکس ال ارزش داره
بله
بدون شک
خسته نباشید آقای ملکی عزیز . لذت بردم از نقدتون . نمره هم شایسته این بازی بود.
زندهباد
نه ببین سونی به گیمفا پول داده
مگه خبر نداری سونی ایلومیناتی هست
گیمفا به سونی پول داده
من ۸.۹ 👌
اشتباه تایپی شد منظورم ۸.۷ بود .. به نظرم همون نمره ای که منتقدا دادن خوبه …
من به بازی۹.۳میدم🩵
که اینطور
واقعا پیشرفت خوبیه واسه گیمفا، یه روزی اصلا در حد رسانه های خارجی نبود ولی الان در زمینه نقد های بیخود و الکی و خنده دار بودن داره حتی از ای جی ان با اون عظمت سبقت میگیره
الان شما مشکلت ۷.۹ هست ؟ تقریباً همون ۸ دیگه ، چرا انقدر سخت گیری میکنید نمره خوبیه که
کاری به نمره بازی ندارم منتقد میتونه ۵ بده اما با دلایل محکم و قانع کننده
بنظرم نقدی که به بازی شده در راستای ایراداتی که گرفتن ۷۹ نمره قانع کننده ای
منتقد میتونست با ۴ ، ۵ صفحه نوشته بیاد چنین نمره ای رو بده ولی اومده بیشتر از ده صحفه نقد نوشته ، بعد شما فقط به نمره توجه میکنی .
یه سری ها مثل خودت قانع نمیشن
به اون کامنتی که ریپ زدی نمیتونم پاسخ بدم
یعنی چی جرات داری با همچین شخصی اینطوری صحبت کنی؟ ایشون مثلا کی ان من کیم تو کی هستی چه فرقی باهم دیگه داریم
ایشون منتقد هستن نمیشه بابت یک نقد به کسی اتهام زد منم شاید نمراتی که به بازی مورد علاقم بدن ناراحت بشن ولی دلیلی نداره طی ده تا کامنت به منتقد بگم وای این چطور نقدیه و کلی حرف دیگه .شما از دکتر نمیتونی بابات یه اشتباه پزشکی ایراد بگیری (اگه یکی باشه) منتقد هم میتونه اشتباه نقد کنه (منظورم این نقد نیست چون بازیو تجربه نکردم و نظری درموردش ندارم ولی طبق چیزی که دیدم به نظرم بازی هست که نمرش لایق بهتر از این عدد باشه )ولی چرا باید بابت نقد (هرچند اشتباه) به منتقد و نقدش توهین کرد؟همین سایت به گاد هشت داد و خیلی سونی فن ها اعتراض کردن همون موقع هم همینا رو به سونی فنا گفتم.نظرات متفاوته یکی ۱۰۰میده یکی ۸۰ .توهین توهینه شما منتقدی؟؟بازی رو کامل تجربه کردی؟پس وقتی کامل تجربه نکردی و در حیطه گیم انقدر تجربه نداری وقتی ایراد میگیری یعنی داری توهین میکنی
هیچ ایدهای ندارم که به غیر از محتوای نقد، چطور دیگه میتونم دلایل قانع و محکم ارائه بدم
یکی از ایرادات بازی هم اضافه نشده بود من اضافه میکنم:
بازی رو ایکس باکس پابلیش کرده و انحصاریه
بخدا اگه واس ps هم میومد راحت ۹.۵ رو میگرفت🤣
رگنوراک واسه ps5 اومد متاش ۹۴ شد بهش ۸/۵ دادن همه سایت ها یعنی بخاطر اینکه برای Xbox هست نمره کم کردن؟توهم توطئه هم حدی داره.
پ.ن:همینا گم شو رو سر توهم زدنهاش که میگه ign و گیم اسپات رسانه رسمی مایکروسافت هست مسخره میکنن بعد سطح تحلیل خودشون:
نظرت راجب نمره ی ۴۰، ۵۰ چیه ؟ (یه ل.گ بت ۴۰ داده بود)
داداش درست پیام بده اصلا متوجه نشدم
منظورش متاعه فک کنم
آره فقط چرا به گاد رگنوراک ۸/۵ دادن؟ اونم چون انحصاریه؟بخدا اگه متن رو خونده باشی فقط میگی مخالفم
اصلا چه ضرری میبرن که بازی ها انحصاری باشه اینا پلتفرمش رو دارن نه یک مشت بیچاره بلا نسبت تنها پلتفرمشون یوتوب هست
چجوری به رگناروک ۸ داده شده بود درست بود الان اینجا این نقد اشتباهه نکنه سونی به گیمفا و ویجیاتو هم پول داده؟
من چند روزی هست که فعالیت نداشتم و بعد از این کامنت هم تا چند وقتی قرار نیست به خاطر مشغله ها دوباره فعالیت داشته باشم،امروز اومدم سایت رو چک کنم و دیدم که نقد استارفیلد اومده.
۹۹ درصد مطمئن بودم که باز هم فن بوی ها خودشونو نشون میدن و شروع میکنن به همون حرف های همیشگی!
چرا بزرگ نمیشید؟چرا فکر میکنید که مشکل بازی هر چیزی هست جز محتوای خود بازی؟حتی نمیتونید نقدی که دارید نقد میکنید رو اثبات کنید!حتی ارزش این رو ندادید که این حجم از نقد و دلیل اینکه بازی نمره ۷.۹ گرفته رو بخونید و حتی با توجه به اینکه حاضر نیستید نقد رو بخونید نمیتونید با این حال باز هم مثال نقض برای نقد بیارید که چرا نمره اشتباهه یا چرا ایراد فلان از بازی اینطور نیست!
همین اتفاق سر پست بازی گاد اف وار رگناروک افتاد و نفر اول هم خودم بودم،بعد که بازی رو خودم تموم کردم با خودم فکر کردم که اگر من گفتم نمره ناحقه چه استدلالی پشتش دارم؟(اسپویل رگناروک)چه استدلالی در رابطه با پایان بندی عجله زده و شخصیت پردازی ضعیف بازی و روند حوصله سر برش در اواسطه بازی دارم؟وقتی جوابی برای خودم نداشتم و نتونستم با منطق خودم رو توجیه کنم به این نتیجه رسیدم که نمره منتقد به بازی و اشکالاتش کاملا درست هستند!(پایان اسپویل)
الان هم اگر این بازی ناحقی شده در حقش بسم الله،این گوی و این میدان
خداروشکر که اینترنت هم دارید نقد رو که زحمت نمیکشید بخونید حداقل از این ایرادات گرفته شده بیا دو مثال بزن که همچین ایراداتی وجود خارجی ندارند.
باز هم ما از شما قبول میکنیم که ناحقی شده در قبال نمره بازی با اینکه شما نه دستت به بازی رسیده(اکثر فن بوی ها) و نه زحمت کشیدی نقد رو کامل بخونی
فقط تعصب بی جا که این هم جزو چیز های رواج پیدا کرده در کشورمون ایرانه،در هر زمینه ای متعصب و بی منطق
ورزشی،سیاسی،اجتماعی،تفریح سرگرمی؛و اکثر موارد متاسفانه که با اندکی اطلاعات و نبود ذره ای درک از کلیت ماجرا شروع به نقد های فلسفی میکنیم و چهره حق به جانب میگیریم و به هیچ حرف منطقی هم گوش نمیدیم.
«تعصب» ، احمقانه ترین و بدترین چیزی که انسان میتونه در خودش داشته باشه.
بنظرم این بازی انقدر نکات مثبت داره که بشه نکات منفی رو نادیده گرفت.
همیشه قبل از بازی کردن نگاه به نمره میکردم اما بعد از نمرات استارفیلد متماعن شدم که تا خودت بازی نکنی نباید قضاوت کنی.