Ubisoft؛ پوستهای خالی از گذشتهای درخشان
در این مقاله قصد داریم نگاهی به وضعیت یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین کمپانیهای تاریخ گیمینگ یعنی Ubisoft بیاندازیم و یادی کنیم از گذشتهی درخشان آن.
کمپانی یوبیسافت در طول تاریخ خودش فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرده است اما چیزی که شخصا مدتها به آن اعتقاد داشتم این بود که یوبیسافت جزو خلاقترین کمپانیهای این صنعت است که هر یک از فرنچایزها و عناوینی که میسازد به نوعی نوآورانه و تازه هستند، اعتقادی که الان سالهاست دیگر آن را در خودم نمییابم. متاسفانه امروزه بیش از هر زمان دیگری یوبیسافت در حال اثبات آن است که مهارت پیشین خود در ساخت بازیها و تجربههای تعاملی تازه و متفاوت را از دست داده است.
مسئله آن است که این کمپانی لزوما آثار ضعیفی نمیسازد اما در عین حال برخلاف گذشته، نوآوری، خلاقیت و یا خصوصیت متمایز کنندهای نیز در این آثار یافت نمیشود چرا که عموما به شدت کلیشهای و تکراری جلوه میکنند. امروز میخواهیم همراه هم یادی کنیم از دورانی که برای تک تک آثار یوبیسافت هیجان زده بودیم و همچنین نگاهی داشته باشیم به مشکلاتی که این کمپانی فرانسوی امروزه با آن دست و پنجه نرم میکند.
به یاد میآورید…؟!
به یاد دارم دورانی وجود داشت که امکان نداشت یوبیسافت اثری عرضه کند و برای آن هیجان زده نباشم چرا که میدانستم یک ماجراجویی جذاب، سرگرم کننده و به یادماندنی انتظارم را میکشد. دورانی وجود داشت که یوبیسافت بسیار ریسک پذیر بود و در همین راستا از ایدههای تازه، متفاوت و خلاقانه استقبال میکرد که نتیجهی آن بسیاری از فرنچایزها و عناوینی شدند که امروزه همهی ما از آنها به نیکی یاد میکنیم؛ دنیاهایی که در آن زندگی کردیم، تراژدیهایی که به چشم دیدیم و عشق و نزدیکیهایی که احساس کردیم.
“It Is a Good Life We Lead, Brother” این جمله را به یاد دارید؟ من به خوبی به یاد دارم، زمانی که Federico در بالای برج در حالی که دستان برادرش Ezio را گرفته بود این جمله را بیان کرد در حالی که نغمهی زیبای ترک Ezio Family در پس زمینه در حال پخش بود و نام Assassin’s Creed II روی صفحه نقش بست؛ این جمله در ذهنم ثبت شد و حقیقتا همین الان که دارم این صحنه را در ذهنم مرور میکنم باز هم مو بر تنم سیخ شد، عجب مقدمهای، عجب موسیقی، عجب صحنهی به یادماندنی و سنگینی. این صحنه به تنهایی میتواند فرنچایز AC را توصیف کند، زندگیهایی که به تراژدی تبدیل شدند، تغییر کردند و انسانها را نیز تغییر دادند.
حقیقتا این صحنه جزو معدود صحنههایی است که حتی پس از گذشته بیش از یک دهه از این بازی هرگاه که آن را تماشا میکنم یا به یاد میآورم موهای تنم سیخ میشوند. موسیقی متن این نسخه آن قدر جاودانه شد که تا همین امروز نیز در تک تک نسخههای فرنچایز به نوعی بازسازی و پخش شده است. این بازی را چه کمپانی ساخته بود؟ یوبیسافت!
یا حتی AC IV: Black Flag، یک اثر نوآورانهی دیگر که ما را در دل کارائیب غرق کرد و داستان مردی را روایت کرد که همچون بسیاری از ما انسانی غیر ایده آل بود اما با این وجود معنا و هدف زندگی خودش را پیدا کرد و ما را نیز همراه خود برد تا شاهد پستی و بلندیها و امواجی باشیم که در این راه پشت سر گذاشته است.
به یاد دارم در آن زمان که پای تجربهی این اثر مینشستم عادت کرده بودم همراه با دریانوردان Jackdaw شعرها را همخوانی کنم و واقعا احساس میکردم من هم همراه با آنها در حال شکافتن و گذر کردن از امواج هستم و حقیقتا گاها به کلی فراموش میکردم در حال تجربهی یک بازی ویدیویی هستم! این خصوصیات دیگر آن چنان در نسخههای جدید فرنچایز به چشم نمیآید.
از Assassin’s Creed که عبور کنیم به سایهای میرسیم که امروزه مدتهاست در تاریکی به فراموشی سپرده شده است. Splinter Cell نیز یک اثر کاملا متفاوت بود که به کلی ساختار آثار اکشن و مکانیزمهای مخفیکاری را متحول کرد. عجب آثاری بودند مگر نه؟ من شخصا این فرنچایز را با عنوان Splinter Cell: Pandora Tomorrow آغاز کردم و تجربهای داشتم که تا به آن روز هیچ اثر دیگری به من ارائه نداده بود. آن انعطاف پذیری سیستم مخفیکاری، بهرهگیری از محیط و خصوصیات آن در راستای پیشروی در مراحل و گرفتن دست بالا در مبارزات چیزی بود که این فرنچایز را از دیگری متمایز میکرد.
Splinter Cell Conviction نیز با وجود اینکه برای برخی آن چنان جذاب جلوه نکرد اما یکی دیگر از آثار به یادماندنی در این فرنچایز برای من بود به طوری که حتی نگاه کردن به عکس کاور آن نیز مرا هیجان زده میکرد. این نسخه خیلی حس و حال فیلمهای اکشن دهه ۲۰۰۰ را با خود یدک میکشید و کمی بیشتر به سمت اکشن سوق پیدا کرده بود اما با این وجود باز هم با معرفی مکانیزمهای تازه همچون Mark and Execute تجربهای خاص و متفاوت را در این فرنچایز بوجود میآورد.
اما به غیر از این فرنچایزها مگر میشود از Prince of Persia یاد نکنیم! یا Rayman! یا حتی Far Cry، Ghost Recon و Rainbow Six! حالا که دارم فکر میکنم میبینم اصلا کلیت مقاله ظرفیت پرداختن به تک تک این بازیها و فرنچایزها را ندارد چه برسد به این بخش.
اما مسئلهای که وجود دارد آن است که اگر با دقت به آثار گذشتهی یوبیسافت و حتی اواسط دههی ۲۰۱۰ بنگرید هر یک از این آثار و فرنچایزها به نوبهی خود این صنعت را به سمت جلو حرکت دادند و تجربههای بسیار خاصی را پدید آوردند و ایدههای نو را به تصویر کشیدند؛ همگی تجربههایی بودند که هویت مستقل و متمایز کنندهی خاص خود را داشتند و سعی نمیکردند مانند چیزی باشند بلکه خود به الگویی تبدیل شدند که دیگران میخواستند همانند آنها باشند!
این خصوصیتی بود که یوبیسافت را بسیار متمایز و برجسته نشان میداد به طوری که میدانستیم اگر اثری از این کمپانی بیرون میآید قطعا یک تجربهی تازه، خلاقانه و خاص خواهد بود. حتی عنوانی همچون Watch Dogs که درگیر تنزیل کیفیت فنی شد اما همچنان تجربهای بود که شخصا به شدت از آن لذت بردم و حتی تا همین امروز هم نمیتوانید اثری را بیابید که همانند آن بازی ظاهر شود.
این مسئله که شما در هنگام تجربهی بازی احساس میکردید شیکاگو و قوانینش روی نوک انگشتتان میچرخد واقعا حس خاصی بود و انعطاف پذیری مکانیزم هک و چگونگی تعامل با محیط و دنیای این اثر در آن زمان به راستی متمایز کننده و خلاقانه بود.
اما آیا امروز همچنان این خلاقیت پا برجاست؟ آیا یوبیسافت هنوز توانایی خلق تجربههایی را دارد که بتوانند برای همیشه در ذهنمان جاودانه شوند؟
پیکر تکه پارهی هویت
طی چندین سال اخیر شخصا یوبیسافت را به ساختمان آتش گرفتهای تشبیه میکنم که همهی ساکنانش طوری رفتار میکنند گویی که هیچ اتفاقی رخ نداده است. وضعیت مدیریتی، برنامه ریزی و حتی اتاق فکر حال حاضر یوبیسافت به شدت آشفته و بر هم ریخته است و این مسئله به خوبی در آثاری که خلق میکنند نمود میکند. گاها عناوینی همچون R6 Extraction عرضه میشود که با وجود ایدهی جالبی که دارد اما هرگز نمیتواند به پتانسیل نهایی خودش برسد. این اثر نمونهی فرزندی است که حتی والدینش نیز آن را طرد کردهاند و اصلا برایشان مهم نیست چه اتفاقی برایش میافتد.
فقر محتوایی و ضعف ساختاری و در نهایت آشفتگی پروسهی ساخت باعث شد این عنوان قبل از عرضه به صورت داخلی بمیرد و حتی یوبیسافت نیز تنها پس از یک سال پشتیبانی از این عنوان (آن هم از روی اجبار) را به طور کلی قطع کرد و حالا رسما R6 Extraction یک تراژدی ناراحت کننده در فرنچایزی انقلابی است.
اثری همچون Watch Dogs Legion عرضه میشود که با وجود ایدهی جاه طلبانهاش همچنان خام است و نیازمند زمان بیشتری در تنور بوده است به همین دلیل در زمینهی طراحی در برخی از بخشهایش نه تنها نوآوری ندارد بلکه بعضا از تکنیکهای بسیار کلیشهای استفاده میکند که دیگر بازدهی پیشین را ندارند. این دقیقا همان نمونه از بازیهایی است که لزوما ضعیف تلقی نمیشوند اما چیز خاصی هم برای ارائه ندارند و از همین رو به سرعت به فراموشی سپرده میشوند، یک عنوان جهان باز سرراست یوبیسافتی دیگر!
در حالی که Ghost Recon Wildlands یک اثر بسیار نوآورانه و یک تغییر ساختاری عظیم در این مجموعه محسوب میشد، Ghost Recon Breakpoint صرفا تکرار مکرراتی بود که البته در بخشهایی از خودش پیشرفتهای بسیار خوبی را شاهد بود و با وجود اینکه از نظر من امروزه با آپدیتها و محتوای جدیدی که دریافت کرده است یک تجربهی مطلوب محسوب میشود اما در هنگام عرضه زیر کوهی از سیاستهای یغماگرانهی تجاری یوبیسافت له شد. خریدهای درون برنامهای این عنوان آن قدر تهاجمی بودند که بعضا آدم با خودش فکر میکرد یوبیسافت صرفا یک بازی را درون فروشگاهی گسترده تعبیه کرده است!
Skull & Bones! پروسهی ساخت این بازی و وضعیت وحشتناک مدیریتی آن خود به تنهایی میتواند یک تصویر کامل از وضعیت فعلی یوبیسافت برایتان ترسیم کند. چطور کمپانی که سالیان سال پیش اثری همچون AC IV خلق کرده است نمیتواند حتی از کار خودش کپی برداری کند! نمایش اولیهی این عنوان بسیاری از طرفداران آن بازی از جمله مرا هیجان زده کرده چرا که ایدهی کلی آن برخواسته از یکی از برترین عناوین AC بود و حالا قصد داشت به شکلی بسیار گستردهتر و اختصاصیتر دزدان دریایی و جدلهای آنها در اقیانوس را به تصویر بکشد و حتی بنا بود هیولاهای دریایی نیز در این ماجراجویی وجود داشته باشند!
چه کسی از این ایده بدش میآمد؟ اما الان سالیان سال است که از آن اولین نمایش میگذرد و حقیقتا نمایشهای اخیر بازی آنقدر ناامید کننده بودند که نمیدانم چطور توانستند پس از تاخیرهای متعدد ایدهی اولیهی خود را تضعیف کنند. این بازی رسما به کابوسی برای یوبیسافت تبدیل شده است که فقط میخواهد سریعتر از شرش خلاص شود. از مکانیزمهای حذف شده گرفته تا تصرف کشتیهای دشمن که حالا تنها به یک کاتسین خلاصه میشود همگی باعث ناامید شدن بسیاری از مخاطبان شده است و این مسئله در حالی است که AC IV به شما اجازه میداد وارد کشتی دشمنانتان شوید، مبارزه کنید و در نهایت آنها را غارت کنید!
از آن جایی که بازی هنوز عرضه نشده است نمیتوان با قطعیت نظر داد اما برخی مسائل کاملا واضح است و آن هم این است که یوبیسافت حتی نمیتواند دست خط یک دههی پیش خود را بازنویسی کند. علاوه بر این عنوان میتوانیم از یکی دیگر از عناوین یوبیسافت یاد کنیم که حتی وضعیت بدتری دارد و آن هم Beyond: Good & Evil 2 است که بعید میدانم اصلا نیازی به توضیح دربارهی آن باشد چرا که همگی از فاجعهی پروسهی ساخت آن با خبر هستید.
Sam Fisher که دورانی خود به تنهایی سکاندار یکی از پرطرفدارترین فرنچایزهای این کمپانی بود حالا تبدیل به عروسک خیمه شب بازی شده است که یوبیسافت هرجا اسلحه میبیند به نوعی او را نیز به عنوان یک «حضور افتخاری» در آن قرار میدهد. Splinter Cell حالا همچون ماشینی است که این کمپانی هر بار قطعهای از آن را جدا میکند و به یکی دیگر از ماشینهایش وصل میکند. حقیقتا دیدن وضعیت فعلی این فرنچایز بسیار برایم دردناک است و با وجود آن که ریمیک آن در دست تولید است اما با توجه به عملکرد چند سال اخیر یوبیسافت و سیاستهایی که پیش گرفته است نمیدانم خوشحال باشم یا بترسم.
کاراکتری که یک طوفان در ژانر مخفیکاری برپا کرد حالا صرفا به یک کاراکتر فرعی در Ghost Recon و یک اوپراتور در R6 تبدیل شده است که مانند نمکی است که روی زخم طرفداران او ریخته میشود، طرفدارانی که بیش از یک دهه است که چشم انتظار یک نسخهی جدید هستند. این مسئله در صورتی که فرنچایز Splinter Cell همچنان در جریان و در حال شکوفایی بود میتوانست بسیار عالی باشد اما زمانی که یک دهه است که این مجموعه در خواب به سر میبرد عجیب است که یوبیسافت چنین رویکردهایی را برای زنده نگه داشتنش پیش میگیرد.
چنین رویکردهایی به خوبی نشان میدهد یوبیسافت توانایی مدیریت آیپیهای خودش را ندارد و یا اینقدر درگیر سودآوری مطلق شده است که اصلا اهمیتی به دیگر فرنچایزهای خودش به غیر از AC نمیدهد.
صحبت از AC شد، همانطور که در گذشته نیز اظهار داشتم این فرنچایز تا همین چند سال پیش یکی از فرنچایزهایی بود که مشتاقانه انتظار یک نسخهی جدید از آن را میکشیدم اما حالا حقیقتا وقتی اثری همچون Valhalla را تجربه میکنم اصلا نمیدانم باید چه دیدگاهی نسبت به آن داشته باشم. اشتباه برداشت نکنید، به نظر من دو نسخهی اخیر یعنی Valhalla و Odyssey به عنوان آثار جهان باز نقش آفرینی با وجود آن که بسیار محدود به قوانین بنیانی و ابتدایی این ژانر هستند اما همچنان تجربههای بسیار خوبی را ارائه میدهند اما به عنوان عناوینی که نام Assassin’s Creed را یدک میکشند به نظرم حسابی دچار بحران هویتی هستند.
در دو نسخهی اخیر به جای آن که المانهای نقش آفرینی تحت قالب هویتی فرنچایز پیادهسازی شده و در واقع در خدمت این قالب باشند، هویت فرنچایز خرد شده است تا در خدمت المانهای نقش آفرینی قرار بگیرد به طوری که حقیقتا بر سر تجربهی AC Valhalla به سختی میتوانستم خودم را راضی کنم که این یک عنوان در این مجموعه است و رویکرد یوبیسافت نسبت به المانها و روند نقش آفرینی بازی آنقدر کلیشهای و مبتدی بود که در اواخر بازی از شدت تکراری شدن روند آن دلم میخواست فقط آن را به پایان برسانم و هرگز دوباره به سراغش نروم و این اولین باری بود که چنین احساسی نسبت به یکی از نسخههای این مجموعه داشتم!
اما حالا زمان آن رسیده است که یوبیسافت جملهی طلایی «بازگشت به ریشهها» را بر سر نسخهی بعدی مجموعه یعنی AC Mirage از کتاب حقههای تجاری نقل قول کند؛ به طور کلی یوبیسافت علاقهی زیادی به این جمله دارد، به یاد دارید که حدود ۶ سال پیش نیز دقیقا این جمله در قبال همین فرنچایز تکرار شد؟ آنقدر یوبیسافت بر این مسئله تاکید داشت که حتی نام بازی را نیز Origins قرار داد و در حالی که از لحاظ داستانی این مسئله کاملا صدق میکرد اما آیا واقعا از لحاظ طراحی و گیم دیزاین این نسخه بازگشت به ریشهها بود یا دوری از آن؟
به نظر من این جمله مدتهاست که معنا و وزن خودش را از دست داده است. بازگشت این نسخه به خاورمیانه به معنای بازگشت به ریشهها نیست! ریشههای این فرنچایز هرگز در چنین چیزهایی خلاصه نمیشدند و تنها یک نگاه به آثاری که قبل از Origins منتشر شدند گواه بر این موضوع میدهند. ریشههای این مجموعه یعنی هنر قرار دادن اکشن، داستانسرایی، مخفیکاری، پارکور، محتوای معنادار و گشت و گذار و دنیایی پویا در یک هارمونی که به صورت هم راستا در حال حرکت هستند. در کدام یک از سه نسخهی اخیر توانستید سیستم پارکور عمیقی همچون AC Unity بیابید؟ کدام یک به راستی شخصیتپردازیهایی داشتند که در ذهنتان جاودانه شدند؟
طی مقالهی اختصاصی AC Mirage اظهار داشتم که بسیار خوشحالم از اینکه یوبیسافت میخواهد تمرکز بیشتری بر گیمپلی سابق فرنچایز داشته باشد اما حقیقتا پس از تماشای گیمپلی این نسخه متوجه شدم که بسیاری از نگرانیهایم درست بودند و آن هم این بود که این بازی لزوما به ریشههای فرنچایز بازنگشته است و حتی در زمینهی گیم دیزاین، لول دیزاین و مکانیزمهای گیمپلی هیچ تغییر رویکرد خاصی صورت نگرفته است و از آن جایی که موتور گرافیکی آن نیز همان موتور نسخههای پیشین است انعطاف پذیری در راستای تغییرات بزرگ در این بخشها را از آن سلب کرده است و این مسئله کاملا در گیمپلی آن مشخص است.
درست است که تمرکز بیشتری بر مخفیکاری خواهد بود و یا پارکور کمی چند انیمشن جدید دریافت کرده است اما آیا واقعا بازی از لحاظ بنیادی و ساختاری ریشههایش را بازیابی کرده است؟ جواب این سوال در زمان عرضه مشخص میشود و با وجود تمام این صحبتها شخصا به طور قطعی استقبال بیشتری از این عنوان نسبت به دو اثر اخیر فرنچایز خواهم کرد و اعتقاد دارم که تجربهی متمرکزتر و پایبندتری نسبت به آنها خواهد بود اما در نهایت وقتی بحث از سیاستهای یوبیسافت در میان باشد بحث فرق میکند.
AC Mirage در ابتدا تنها یک محتوای اضافه برای Valhalla محسوب میشد که یوبیسافت تصمیم گرفت آن را در قالب یک اثر مستقل به فروش برساند. Mirage را میتوان به نسخههایی همچون Liberation یا Freedom Cry تشبیه کرد، هر دوی این عناوین تجربههای جذابی بودند و با وجود آن که بعضا مکانیزمهای تازهای را معرفی میکردند اما هرگز تغییرات بزرگ ساختاری یا انقلابی انجام ندادند و دقیقا بر پایهی ساختار نسخههای پشین خود بودند.
به نظرم Mirage نیز قرار است یک بازی مطلوب و جذاب در این فرنچایز باشد اما حقیقتا آن قدر یوبیسافت از جملهی بازگشت به ریشهها استفاده کرده است که دیگر نمیتوانم آن را باور کنم چرا که این جمله بیشتر برای برانگیخته کردن احساسات طرفداران قدیمی همچون من و شما استفاده میشود تا دوباره مشتاقانه به این فرنچایز بازگردیم و متوجه شویم که لزوما چنین خبری نیست.
روندی که یوبیسافت با این مجموعه پیش گرفته است نه تنها بهینه نیست بلکه باعث میشود تمام آیپیهای برجستهی دیگرش را به عنوان پروژههای کوچک ببیند و با آنها به عنوان پروژههای «فرعی» رفتار کند و علاوه بر این مسئله، هر فرنچایزی ظرفیت و کشش مشخصی دارد و زمانی که چنین فشاری از لحاظ محتوایی تجربه کند به جایی میرسد که چیزی برای ارائه ندارد و صرفا هویتش کم رنگتر و کم رنگتر میشود.
اما قبل از اینکه از این مبحث عبور کنیم بگذارید یک بررسی مختصر نیز روی کلیت مبحث بازگشت به ریشهها داشته باشیم. من اعتقاد دارم ریشهها باید بازیابی و در راستای حرکت به جلو استفاده شوند و لزوما نیازی به بازگشت صد در صدی به آنها نیست، نمونهی این امر Resident Evil 7 است. این اثر یک قدم بزرگ به سمت جلو برای سری RE بود و در این راستا اصل خود را بازیابی و ایدههای تازهاش را به خدمت آن در آورده و در آن قالب پرورش و شکل داد، این روش صحیح برای بازیابی ریشههاست.
بحث از پروژههای فرعی شد، بیایید یک نگاهی هم به Prince of Persia بیاندازیم؛ این فرنچایز بیش از پیش نمایانگر ضعفهای مدیریتی و رویکردهای تجاری عجیب و غریب این کمپانی در حال حاضر است. همگی میدانیم که یوبیسافت سالهاست که سعی بر بازسازی Prince of Persia: The Sands of Time دارد اما آن طور که به نظر میرسد این عنوان نیز در جهنم توسعه در حال دست به دست شدن بین استودیوهای مختلف، ریست شدن کلی پروسهی ساخت و مشکلات متعدد در راستای برنامهریزی است.
حتی در اولین نمایش این عنوان گرافیکش به عنوان یک ریمیک آن قدر مورد انتقاد قرار گرفت که یوبیسافت رسما اعلام کرد که در حال برطرف کردن مشکلات و ارتقای آن است که در نهایت به طور مستقیم تاخیر آن نقش داشت!
این مسئله در حالی است که در سوی دیگر این صنعت، کپکام را میبینیم که طی ۵ سال سه نسخهی بازسازی شده RE منتشر کرده است که دو نسخه از آن جزو برترین آثار چند سال اخیر بودهاند و علاوه بر آن روی پروژههای اصلی فرنچایز و حتی پشتیبانی و عرضهی آثار موفق و خوشساخت دیگر در مجموعههای متعدد خود از جمله Monster Hunter متمرکز بوده است.
در حالی که بازسازی POP در این شرایط به سر میبرد یوبیسافت تصمیم میگیرد عنوان Prince of Persia: The Lost Crown را معرفی کند و حسابی طرفداران را خشمگینتر از قبل کنند. تک تک این رویکردها نشان از عدم توانایی تجزیه و تحلیل و برنامهریزی یوبیسافت دارد چرا که این روش صحیحی برای بازگشت به فرنچایزی که سالیان سال است دفترش بسته شده است نیست! اشتباه نکنید، به نظر من این عنوان میتواند یک اثر پلتفرمر بسیار سرگرم کننده با آرت استایلی جذاب باشد اما مسئله آن است که اصلا آیا این زمان درستی ساخت برای چنین اثری است؟
این بازی قرار است مخاطبان تازه را وارد این فرنچایز کند؟ اصلا هدف از ساخت چنینی اثری در چنین دورانی از فرنچایز چیست؟ همانند آن است که کونامی پس از بیش از یک دهه خاموشی Silent Hill، تصمیم به عرضهی یک بازی همانند نسخهی Book of Memories بگیرد!
اگر این فرنچایز در جریان بود، چنین تجربهای میتوانست یک نسخهی فرعی عالی باشد که رویکردی متفاوت نسبت به آثار اصلی پیش میگیرد و کمی به سمت آثار گذشتهی فرنچایز سوق پیدا میکند اما به عنوان یک نسخه برای بازگرداندن طرفداران به سوی این سری آن هم پس از سالیان سال به هیچ عنوان مناسب و قابل قبول نیست چرا که اصلا توانایی حمل وزن این وظیفه را ندارد و به همین دلیل است که طرفداران پس از مشاهدهی آن به شدت سرخورده و ناراضی هستند چرا که احساس میکنند یوبیسافت آنها را به سخره گرفته است.
چه آیندهای انتظار یوبیسافت را میکشد
اگر توجه کنید میبینید که تمام موارد ذکر شده به نوعی تکهای از هویت سابق خود هستند که یا اصلا به درستی پیادهسازی نشدهاند یا اینکه به طور کامل سعی بر تقلید از یک ساختار موفق را دارند اما حتی در همان مسئله نیز شکست خوردند.
آشفتگی یوبیسافت در تک تک مواردی که از آن صحبت کردیم مشهود و واضح است؛ این کمپانی آیپیها و کاراکترهای بسیار نمادینی را در اختیار دارد اما به غیر بهینهترین حالات ممکن از آنها بهره میبرد یا اصلا به کلی از آنها بهرهای نمیبرد! اما واقعا دلیل این موضوع چیست؟ همانطور که در بخش پیشین نیز اشاره کردم یکی از دلایل مهم آن تمرکز اختصاصی و مطلق بر Assassin’s Creed است به طوری که تمام منابع و هزینهها به شکلی گسترده به این فرنچایز تعلق گرفته است.
این مسئله باعث میشود مجموعهها و آثار دیگر از جمله POP از آن جایی که ممکن است برای یوبیسافت به اندازهی AC سودآوری نداشته باشند کم اهمیتتر جلوه کنند و یوبیسافت توجه چندانی به آنها نداشته باشند.
مورد بعدی از نظر من اصرار این کمپانی بر موج سواری روی ایدههای موفق است بدون آنکه واقعا اشتیاق، درک کافی یا رویکرد مناسبی نسبت به آنها پیشه کند. آیا Hyper scape را به یاد میآورید؟ آن اثر بتل رویالی که یوبیسافت قصد داشت به اثری سرویس محور و گسترده تبدیل کند؟ الان تنها چیزی که از آن باقی مانده است سرورهای خاموش، ایدهها و زحمات هدر رفتهی تیم سازنده است که میتوانستند به شکلی پختهتر پیادهسازی شوند اما باز هم قربانی بیبرنامگی یوبیسافت شدند. یا عنوان بتل رویال فرنچایز Ghost Recon یعنی Frontline که مدتی پس از معرفی به کلی کنسل شد! منابعی که هدر رفتند صرفا به این دلیل که یوبیسافت به درستی در اتاق فکرش مسائل را نمیسنجد.
بازیهای چند سال اخیر یوبیسافت بجز Mario + Rabbids Sparks of Hope که زیر نظر نینتندو و بر اساس استانداردهای آنها ساخته شد صرفا محصولات تجاری مطلقی بودند که هدف از ساخت آنها فقط درآمدزایی بوده است و نه ساخت یک تجربهی تعاملی عمیق، نوآورانه و خلاقانه. حتی آثاری که ایدههای جالبی در قلب خود داشتند هرگز فرصت شکوفایی را به دلیل عجلهی یوبیسافت در پروسهی ساخت و برنامهریزی غیر بهینه پیدا نکردند.
البته Mario + Rabbids نشان میدهد که یوبیسافت با پیروی از استانداردهای معقول به خوبی توانایی ساخت آثار جذاب را دارا است اما متاسفانه این رویکرد بیشتر به دلیل سختگیری نینتندو روی کیفیت بازیهایش بوده است نه وسواس یوبیسافت. شخصا با تجربهی بسیاری از عناوین اخیر یوبیسافت احساس میکردم هیچ عشق یا علاقهای در طراحی و ساخت آنها وجود نداشته است بلکه صرفا همچون کتابی جلوه میکنند که برخی معیارهای کلی را در آن نوشته و بر اساس آن عمل میکنند.
هیچگونه ریسک پذیری یا ساختار شکنی پذیرفته نیست و باید فقط و فقط بر پایهی این قوانین کلی پیش بروند، حداقل این حسی است که من از این عناوین گرفتم و این مسئله کاملا بر دوش یوبیسافت است و نه توسعه دهندگانی که شبانه روزی در راستای ساخت این آثار زحمت میکشند چرا که اجازهی رویاپردازی و خارج شدن از قالب را ندارند.
اما آیا آینده نیز همین قدر سیاه است؟ این سوالی است که جوابش را تنها یوبیسافت میتواند بدهد. قطعا آثار مطلوبی همچون AC Mirage در راه است و Star Wars Outlaws نیز بسیار جذاب و عالی به نظر میرسد اما این بازیها به تنهایی برای بیرون کشیدن این کمپانی از وضعیت فعلیاش کافی نیست.
یوبیسافت بیش از هر ریبوت، بازسازی یا نسخههای متعدد از فرنچایزهایش نیازمند یک ریمیک داخلی است؛ کمپانیها هم همچون بازیهایشان گاهی اوقات نیازمند بازسازی و نگاهی تازه هستند از همین رو این کمپانی باید در راستای پیشرفت تغییر رویه بدهد و رویکردها و سیاستهای فعلیاش را رها کند کاری که کپکام سالیان سال پیش انجام داد و نتیجهاش آن شد که امروزه آن را مثالی برای یک کمپانی بازیسازی عالی میدانیم.
یوبیسافت کمپانی است که تواناییهای بالایی دارد اما خودش را محدود به روشهای خاصی برای استفاده از آنها کرده است چرا که از خارج شدن از قالب تجاری فعلی و تغییر رویکردهایش دوری میکند و اگر این رویه ادامه پیدا کند در سالیان پیش رو ممکن است بیشتر از الان اعتبارش خدشهدار شده و بسیاری از مخاطبانش از سر ناامیدی از او روی برگردانند.
سخن پایانی
یوبیسافت کمپانی بود که میتوانست گیمرها را درون تک تک آثار خودش غرق کند، آثاری خلق کند که بسیاری با آنها زندگی کردند و استانداردهایی را پایهگذاری کند که امروزه آثارش در سرتاسر این صنعت دیده میشود با این وجود امروزه تنها کسی که نمیتواند از این معیارها پیروی کند خودش است. این مقاله از طرف طرفداری نوشته شده است که در دورانی یوبیسافت و آثارش را بخش جذابی از زندگیاش میدانست اما امروزه تنها چیزی که مشاهده میکند یک کمپانی خاکستری است که حتی خودش هم فراموش کرده است چه تواناییها و هویتی دارد.
حالا که پرحرفی و درد و دلهای من تمام شد نوبت شماست که صحبت کنید، از خاطراتی بگویید که یوبیسافت با آثارش برایتان خلق کرد، از انتقاداتتان نسبت به این کمپانی بگویید و یا حتی از خصوصیات مثبت یوبیسافت امروزی صحبت کنید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
چه عنوان عمیقی دمتون گرم
یوبی سافت را اول عدم خلاقیت و بعد عجله در انتشار و آخر لول دیزاین های بسیار پایین و گیم پلی های آزار دهنده، تکراری نبود ایده کشت، هر عنوانش رو ک میری حس جدید بودن رو نمیگیری حس میکنی یه بازی ریمیک یا ریمستر میری حتی اگه اون بازی جدید باشه ولی ایده و نقشه و گیم پلی میبنی از بازی های قبله
دقیقن مث کالاف
به شخصه عاشق بازی های یوبی سافت بودم تااینکه بافاجعه ای به نام واچ داگز لژیون اشنا شدم…حالم از صداهایی که کارکترا داشتن بهم میخورد (انگار صدای ربات روشون بود)
فک میکنم تنها بازی بوده که dlc از خود بازی بهتر بوده
بااینکه اولین بازی بوده که چهره همه ی npc ها باهم فرق میکرد ویه چیز جدید برای اولین بار بود
ولی روی گیم پلی بازی زیاد خوب کار نکرده بودن
اما داستان بازی واقعا جالب بود.
بازیش نکردم ولی تو لیستم هست
من برای فارکرای ۶ هایپ بودم دیدم همون فرمول تکراری فارکرای ۳ رو استفاده میکنه
گان پلیش هم فرقی با ۵ نداشت
زمانی اول بازی ها آرم یوبیسافت بود ಥ‿ಥ
نمیدونم چرا یوبیسافت از یجا به بعد فقط میخواد هرسال بازی بده و براش مهم نیست که آشغال باشه یا شاهکار
از فرانچایز ها هم حسابی شیردوشی میکنه
ولی هرچی که باشه یوبیسافت تو قلب ما جا داره
حاجی بخاطر بودجه هست
هرسال یه بازی میده که بتونه بودجه رو تامین کنه
بخاطر همینه که الان بازی هاش کیفیت قدیم رو ندارن چون براشون زمان کافی نمیزارن
آره ولی اگه اراده کنن و جای ۴ تا بازی، یدونه بازی خفن بده کلی پول در میارن
مثل ردد۲ و GTA V ، با اینکه چند سال از انتشارشون گذشته ولی همچنان جز پرفروش ترین بازی های سال هستن
چون نده پول نداره. چند وقت پیش یه گزارش مالی داشتم میخوندم ( صحتش رو حتما تایید یا تکذیب نمیکنم ) ولی نوشته بود یوبی اگه سالی یه بازی نده بیرون نمیتونه دووم بیاره و باید در خیلی استودیو هاشو تخته کنه. یوبیسافت خیلی وقته مرده دیگه خودشم نمیدونه داره چی میسازه
همین یوبیسافت اگر میتونست مثل نسل ۷ کیفیت بازی هاشو حفظ کنه شخصا خودم به هیچ ناشر دیگه ای احتیاج نداشتم
Farcry , Assassin’s creed, rainbow six, driver, ghost recon, splinter cell, the crew, watch dogs و……
کاش یوبیسافت این سه گانه آخر رو با نام (اساسینز کرید)عرضه نمیکرد.
میکردش یه آیپی جدید نقش آفرینی که اسم این سری رو خراب می کرد.
بقول دوستان الان شده یوبی باگ
یوبی باگ از زمان یونیتی هست تا به امروز
ممنون عالی بود، farcryهم جز عناوینی بود که باهاش زندگی کردم ولی متاسفانه مثل عناوین دیگر یوبی سافت نابود شده و ب نظر نمیرسه بتونن مثل گذشته یه نسخه درست و حسابی ازش بدن بعد از مدتی بازی کردنهfarcry 6 نصفه رهاش کردم انقدر حرصمو درآورد بازی از بس تکراری و شخصییتها و دیالوگها نچسب و مسخره بودن فک کنم در آینده نه چندان دور یوبی کلا بره سمت بازی های سرویس محور و تو اونهم به کلی ورشکسته و نابود بشه که با این وضع آینده ای جز این براش متصور نیست.
با عرض سلام
یوبیسافت واقعا در قدیم بازی های بزرگی داشت یک متفاوت خدمتتون صحبت کنم.
بازی END WAR هست یادمه عجب بازی قشنگی بود یک استراتژیک با گیم پلی متفاوت جناح : آمریکا – روسیه – اروپا داشت آخر بازی اگر می باختی یا پیروز میشدی از سلاح های خطرناک استفاده می کردن. روسیه بمب اتم داشت – آمریکا یک لیزر از فضا میزد و اروپا چندتا موشک قدرتمند
گروه که ما کنترل می کردیم نیروهای نخبه بودن مثلا تانک های استاندارد مثل M1 قابل قیاس با تانک ما نبود خلاصه خیلی بازی خوبی بود
چقدر در تخیلاتم منتظر یک ASSASSINS CREED عالی از دوران جنگ جهانی دوم بودم. پاریس در اشغال نازی ها و یک گیم پلی درگیر کننده که نشد.
تازه یوبیسافت رو به افول رفت تا شد فاجعه
اما دوستان یک نکته خیلی خیلی مهم بهتون بگم
با تمام بدی های یوبی سافت دچارش شده و شکی درش نیست اما یک نکته خیلی مثبت داشت اگر این شرکت قدرتمند بود شهامت بالایی در رقابت با هر بازی رو داشت حتی اگر خوب نبود. مثلا در رقابت با GTA با WATCH DOG ورود کرد (نتیجه ش کار ندارم خخخخ) در قابت با FORZA HORIZON با CREW ورود کرد یا سبک های دیگر مثلا ACE COMBAT با HAWX ورود کرد و دیگر عناوین
من از یوبی سافت الان بدم میاد ولی آرزوی بهبود و موفقیت براش دارم چون اگر پا بگیره سودش به ما گیمرها میرسه
هرچند بیشتر مشکلاتش ناشی از نفوذ گروهای های سیاسی و عقیده ای هست که آرمان هاشون به گنجاندن تو در بازی های این شرکت تحمیل میکنند./
یکی از مدیران یا نویسندگان سری Ac بود دقیق یادم نمیاد کدوم ولی گفته بودن Ac هیچ موقع سمت جنگ جهانی دوم نمیره
نمی دونم چرا
آقا چرا یوبیسافت کل صنعت گیم و سینما زده جاده خاکی هیچی دیگه مثل قبل حال نمیده خفن نیست جدید نیست قشنگ نیست ،منطقی اصلا نیست !
یوبیسافت از یک طرف تصمیمات خیلی عجیب و اشتباهی میگیره آخه مرد حسابی آواتار میسازی اونم اول شخص ؟؟؟
والا منم فیلم های زیر ۲۰۱۰ عالیه بیشترشون اما بالای ۲۰۱۰ خیلی نه بیشتر شده ابر قهرمانی و همشون قصد از نابود کردن دنیا میزنن یه مقاله ای خونده بودم حرف دل منو زد بود میگه یه ابر قهرمانی میبینی طرف داره دنیا رو نابود میکنه اون تموم میشه بعدی یکی دیگه میاد این قبلش کجا بود چرا جلوتر نیومد تا با اون یکی دست به یکی کنن دنیا رو نابود کنند خلاصه که بگم فیلم ها اصلا لذت قبلاً ها رو ندارن قدیمی از بازی بگیر تا فیلم شاهکار حالا دارن فیلم یا بازی میسازن یه عکسی بیرون میدن کل مردم میریزن که آقا این چه … یعنی از بس تابلو که بد درست کردن 🤣🤣🤣
یعنی واقعا ac1 و ac2 فوق العاده بودند و آدم میمونه چطور هویت این فرانچایز نابود کردند…..ezio یکی از محبوب ترین شخصیت های تاریخ بود ؛البته مشخصه که وقتی بخوای سالی یکی Assassins بدی نمیتونی کیفیت قابل قبولی بدی ؛مگر چندتا ایده ناب تو هر سال برای یه بازی پیش میاد؟وقتی بازی نقش آفرینی با فیفا اشتباه بگیری همین میشه….شما اگر بازی های با داستان عالی مثل گاد و لست و رد دد ببینی میبینی که چندین سال برای ساختشون وقت گذاشته شده و نتیجه هم که مشخص…..یادمه اگر اشتباه نکنم از یکی از سازنده های بازی پرسیدن چرا تونسخه اول تیرکمونی به اون شکل که قرار بوده براش بذارید پشیمون شدید و حذف کردید؟ اونم گفت چون بررسی کردیم دیدیم اون زمان همچین چیزی نبوده و حذفش کردیم؛ حالا میرسیم به والهالا که میبینیم از چیزهایی استفاده شده که نمیگم بد هستند بلکه شاید باعث جذابیت هم شده باشند ولی نشون از تغییر تفکر تیم سازنده در این مدت و تغییر نگاه به بازی شده……prince of Persia هم که کلا عجیب شده که هنوز نتوانستند ریمیک خوبی بسازند ؛ اینجا بزرگی کار تیم سازنده ریمیک اویل شرکت کپکام نمایان میشه و مشخص میکنه که ریمیک ساختن هنر میخواد ….امیدوارم یکی این شرکت یوبیسافت از این وضعیت نجات بده.
بسیار حق بود فکر کنم حرف دل همه ما بود
تجربه اساسین دو با اینکه برای نسل هفت هست از نسخه های پایانی اساسین بیشتر حال میده هنوز اگرچه به نظرم والهالا یه بازی تمام عیار ولی از خیلی جنبه ها در حد یه اساسین نبود و اصلی ترین مشکلش کشش زیادش بود
به امید بازگشت یکی از بهترین کمپانی های بازی سازی که چه عرض کنم عشق سازی به دوران اوج❤️
زمانی دیدن لوگوی یوبی سافت کافی بود که بدونیم یک بازی باحال و خاطره ساز داریم اما این شرکت به صورت مستمر تصمیمات اشتباه گرفت و دچار بحران مدیریتی شد. نمیشه در ویدیو گیم مقطعی تصمیمات خوب گرفت این غلطه باید به صورت مستمر تصمیمات درست گرفت اره اشتباه همه شرکت ها میکنن اما سریعا باید خودشون رو جمع کنن چون دیگه برگشت هی سخت و سخت تر میشه ، واقعا دردناک هست که یوبی سافت اینطور شده شخصا زیاد امید ندارم به بازی های اینده این شرکت هر چند عنوان استار وار که تریلرش رو دیدم خیلی جذاب به نظر میاد اما باید ببینیم این جذابیت تا چه حد در ساختار گیمپلی هم نفوذ کرده و خب این خیلی مهمه باید ببینیم یوبی سافت تا چه حد بازم ریسک میکنه یا همون فرمول همیشگی رو باز هم اما اینبار در کالبدی جدید قرار بده
.
اما حالا چرا یوبی سافت اینطور شده به نظرم نتونست خودش رو با دوران جدید گیم درست وقف بده که دلیلش مدیریت و تصمیمات غلطه و محیط کاری ناجور خود شرکت که خبرش بار ها میومد همه و همه از یک بحران همه جانبه خبر میدادن و به یکباره یوبی سافت از عرش به فرش امد، حیف واقعا ….
.
امیدوارم این شرکت دوباره به مسیر موفقیت برگرده این قطعا باعث خوشحالی ماست.
Old is gold..
وقتی بزرگامون درباره اینکه قدیما بهتر از زمان حالشون بوده حرف میزدن مطمعن اکثرا واقعا این موضوع رو درک نمیکردیم..
ولی امروزه با وجود اینکه آنچنان دوره ای هنوز از زندگیمون گذر نکرده من به شخصه هوس قدیمارو کردم😞..
روزایی که رو سیستم اهل قجریت و کنسول های نسل ها پیشین هزار تا بازی داشتی که همین اساسین کرید ها پرنس آف پرشین ها و فارکرای رو بیست چهار ساعته پلی میدادی..
یوبیسافت استعداد های هنوز داره ، مثل کونامی نیست که استعداد هاش رو کور کرد اما مدیریت ناکارآمد ضربه میزند البته یوبی سافت سابقه خوبی با نینتندو داره حتی زمان Wii u هم حمایت میکرد و دو انحصاری هم داشت ، بقدری رابطه شون خوبه که ماریو که هیچ وقت از ژاپن خارج نشده بود رو داد به دست یوبی سافت و البته اگر بتونه مخ ساکورا و نینتندو رو بزنه برای ریمن توی اسمش آروم آروم میتونه برگرده البته برای نینتندو.
یک درد دل بکنم
من سنم خیلی زیاده انقدر زیاد که خحالت میکشم بگم از با سگا و میکرو شروع کردم با پلی استیشن ۱, ۲ کلی بازی کردم بعد بازی های استراتژی مثل جنرال زیرو هور در دوران دانشجویی و دبیرستان دیگه بازی کردم تا نسل هشتم مشکل من این بود تا نسل هشتم یک ps4 خریدم اولین و دومی و سومی بازی که کردم GTA V و , last of us GOd of war یهو دیدم دنیای بازی چقدر عوض شده چهره ها چقد واقعیه گوست اف سوشیما که بازی کردم گفتم تمومه این دیگه بهترین چیزه که به عمرم دیدم بعد که بازیای خوب تموم شد رفتم سراغ بقیه مثلا والهالا که باز کردم فقط ۲۰ دقیقه قابل تحمل بود توقع ام بالا رفت far cry 6 یخورده بازی کردم دیدم این چیه اوون تمساح چه کوفته دیگه حتی تیکن از تیکن ۴ بازی نکرده بودم یهو دیدم شبیه انیمه شده یک مشت میزنی صفجه پراز افکت انفجار رنگی رنگی میشه تا لست اف اس پارت ۲ و سوشیما ایک ایلند خلاصه که علاقه مو از دست دادم به گیم جز برای بازیهایی که واقعا درجه یک باشه دیگه هیچ بازی بهم نمیچسبید
آدم سنش که بالاتر میره، علایق و سلایق گیمیاش گزیدهتر میشن. زمانی از خربازیای خوشم میاومد. ولی الآن واقعاً دوست ندارم وقتمو پای چیزی جز یک گیم درجه یک بذارم. والهالا و فارکرای ۶ بازیهایی هستند که باید خیلی واسشون وقت گذاشت و این چیزی نیست که با بالا رفتن سن خیلی مطابقت داشته باشه.
ظهور یک آیپی جدید ریسک بزرگی هست. اما از طرفی ادامه دادن یک آیپی قدیمی، چالشهای حودش رو داره.
حقیقتاً که بندبازی بین ۲ طناب وفاداری به ریشهها و نوآوری کردن سخت هست. اگر خیلی عوض بشه، طرفداران قدیمی از اون سرخورده خواهند شد. اگر هیچ تغییری نکنه همان طرفداران قدیمی خواهند گفت که چرا اصلاً تغییری نکرده. بنابراین برای استودیو و سرمایهگذار این بسیار سادهتر هست تا سر سیم تغییر در آیپیهای قدیمی رو به جداول فروش وصل کنند.
بعبارتی: تا وقتی برای کاد و فیفا مشتری هست، ما بازیهارو طوری تغییر میدهیم که نه سیخ بسوزد و نه کباب.
اما……در مورد ایول و AC, این کمی متفاوته. وقتی با چالش مواجه شدند، تصمیم گرفتند یک آیپی جدید که احتمال ساختش هست(ایدهها زیاده) مخلوط کنند با المانهای یک سری قدیمی. که البته کار بدی نیست و استقبال میشه ازش. در این نوبت فن بیس قدیمی شاید زده بشه اما بازی جدید، طرفداران جدیدی هم بخودش جذب میکنه. بنظرم بحث سلیقه و نظر شخصی خیلی دخیل هست که آیا یک نسخه واقعاً ادامه یک فرانچایز هست یا صرفاً اسمشو یدک میکشه.
یوبی از شروع نسل ۸ مرد.فکرم نمیکنم دیگه زنده بشه! الان شبح و سایه ای از اون داریم میبینیم.
یوبی بهترین نمونه برای نشون دادن اینه که چطور طمع و حریص بودن یک کمپانی پرچمدار رو از عرش به فرش میرسونه!
شاید یکی از بزرگترین تراژدی های دنیای گیم همین نابود شدن یوبی باشه. انقد تلخه که حتی نمیخام به گذشته پر افتخارش فکر کنم. چون قلبم درد میاد.
خیلی دوست دارم امیدوار باشم به برگشت یوبی ولی اخباری که ازش منتشر میشه اجازه نمیده…
واقعا مقاله جذابی بود حرفه دل همه ما گیمر هارو زدید به نظر من یوبیسافت فقط شانس این رو داره که یا با اساسین کرید میراج و یا با پرنس اف پرشیا کامبک بزنه اگه اینها هم شکست بخورن قبر یوبی کندست
یاد اون زمانی افتادم که بازی far cry 3 رو خریده بودم با دوستم داشتیم برمیگشتیم که تو راه بهش میگفتم هر بازی که این لوگوی یوبیسافت اولش داره رو حتما باید خرید، چه دورانی بود یادش بخیر 😔
من شروع کردم اساسین های نسخه اتزیو رو بازی کردن واقعا اگه به ترتیب بازی کنید چه لذتی میبرین از پیشرفت تو هر نسخه مثلا همین پارکور ،نسخه های اتزیو اولش کند بود ولی با اضافه شدن هوک بلید به نسخه رولیشن چقد سریع و جذاب شد یا سیستم تربیت اساسین ها که مخصوصا تو نسخه برادرهود که حس یه مستراساسین واقعی بهمون میداد با یه علامت نصف لشکر حریف از بین میبردن .
امیدوارم که این اساسین میراج یه نقطه بازگشت برای یوبیسافت باشه که البته بعید میدونم
والا هرچی بود و نبود خوده نویسنده گفت دیگه جایه نظر نمیمونه . یوبی سافت حتی نمیتونه یه بازی مثل بازی های خودش بسازه یعنی نسخه بعدی از قبلی بدتره
البته اینو من سر بازی داینگ لایت هم دیدم که چطور هر چیزی که سازنده ها تو نسخه اول بهش دست پیدا کرده بودن رو تو نسخه دوم نه بهترش رو بلکه حتی خودش رو وارد بازی نکردن و یه جورایی انگار دارن پیش یوبی سافت درس پس میدن
بسیار مقاله پخته ای بود
به نظرم یوبیسافت باید تقریبا اکثر پروژه های در دست ساختش رو لغو کنه شاید این طور ضرر زیادی کنه ولی عرضه بازی هم باعث سوددهی نمیشه با این روندی که در پیش گرفته
معامله دو سر باخته
ولی حداقل اینطوری میتونن یه ریکاوری کنن و خودشونو از این روند خارج کنن
وضعیت یوبیسافت درست مثل اکتیویژن شده ولی تفاوت در اینه که اکتیویژن صرفا رو یکی از آیپی هاش تمرکز کرده و شلختگی و بی برنامه گی تو عرضه اون یه بازیش دیده نمیشه
اما یوبیسافت واقعا خراب کرده ۱۸ عنوان برنامه ریزی شده از ac دو نسخه از سری pop و چندین آیپی دیگه که هیچکدوم وضعیت درست و درمونی ندارن
و دلیل این وضعیت صرفا پول پرستی شرکت ها و فریب خوردن گیمرا با چهارتا تریلر مهیج و اکشنه
یوبیسافت انگار هنوز درک نکرده که الآن دیگه کمیت مهم نیست.. کیفیته که مهمه..
چون اونقدر بازیها تعدادشون زیاد شده که حتی اگه هر روزت، تمام روز رو هم وقت بذاری نخواهی توانست همه ی بازیهای خوب و متوسط رو تموم کنی و مجبوری فقط بازیهای درجه یک رو بری..
شرکت هایی مثل تفکر یوبی کم کم محو میشن و به قهقرا میرن متاسفانه..
درسته که کمیت مهم نیست ولی یوبیسافت از اول هم کارش همین بوده
بحث سر کم کردن آیپی ها نیست
وقتی به گذشته یوبیسافت نگاه میکنی میبینی اون موقع هم از نظر کمیت و کیفیت مشکلی نداشتن
اتفاقا تعداد بازی هایی که عرضه میکرد هم بیشتر از الان بود
منتها اون موقع روند ساخت بازی و عرضه مثل الان از هم گسیخته نبود
مشکل از کمیت نیست چون کمیت هیچ موقع باعث کاهش کیفیت نبوده (یه زمان عنوان های بیشتری عرضه میکرد و همچنان کیفیت رو از دست نداده بود)
مشکل از روند عجیبیه که الان در پیش گرفتن
مشکل از اونجایی هست که فقط رو یکی از عنوان هاشون تمرکز کردن و سعی دارن تو یه اسانسور با ظرفیت ۶ نفر ۱۰۰ نفر فرو کنن در حالیکه ساختمون فقط یه اسانسور نداره چهارتا اسانسور داره
یوبیسافت شده عین یه مدیر ساختمونی که از رو احمق بودن در اسانسورای دیگرو تخته کرده و میگه فقط از این یکی استفاده کنید.
آخ ….
دست رو دلم نزار که خونه
چه پتانسیل هایی از دست رفت😮💨
ولی بنظرم یوبیسافت با والهالا تکامل نسبی ای پیدا کرد(چیزی که تو اودیسه و ارویجین) شاهدش نبودیم ، که اگه بتونه به خوبی اون المان های جدید رو با رنگ و بوی نسخه های قدیمی ترکیب کنه
شاهد یه AC خیلی با کیفیت خواهیم بود
در مورد فرا
یاد عنوان cold fear چه بازیی چه گرافیکی دوران خودش داشت بعد تبدیل شد به تکرار تکرار و تکرار
مشکلات اصلی الان بازی های یوبیسافت بنظرم نبود خلاقیت و ایده نو، تکراری و خسته کننده بودن، هوش مصنوعی خیلی ضعیف هست
اتفاقا همین هفتهی گذشته تصمیم گرفتم AC2 رو بازی کنم
و قبلا تا قسمتی که اتزیو به همراه مادر و خواهرش فرار میکنن(اوایل بازی) بازی کرده بودم. وقتی شروع کردم از ادامه جوری بازی من رو جذب کرد که در عرض دو روز تمومش کردم!
و بعد Brotherhood رو که شروع کردم باورم نمیشد یوبیسافت انقدر سعی میکرد بازی رو حتی توی نسخهی مکملی مثل Brotherhood که شماره دار هم نبود متحول کنه!
بعد از Watch Dogs متاسفانه یوبیسافت کمکم افت کرد و دیگه به اوجش برنگشت.
یوبیسافت قدیم چه ابهتی داشت ….
هم خودتو نابود کردی هم اعتماد و علاقه ی مارو
Assassin’s Creed 2 رو برای داداشم ریختم
داشت بازی میکرد
بعد مقدمه رو که دیدم
لوگو و اتزیو و اون آهنگ فوق العاده
گریه کردم
یوبیسافت شده مثل اون پوسته ای که ازون زنه بانکدار تو هالونایت تو چشمه گیرش میندازی همونکه پولت رو بالا کشیده بود !
اینقدر میزنی تا کل پولت رو ازش بگیری و اخرم اون پوسته خالی میشه . همش ترس داری که چه زمانی قراره خالی بشه با اینکه میدونی مقدار پولی که ازت بالا کشیده چقدر بوده
تنها پارادوکسی که اینجا وجود داره اینکه نسخه پی سی بازی باگ هست اونو تا صبح هم بزنی میشه ازش پول در اورد و تموم نمیشه تمیز میشد باش همه چی خرید … هههههه یادش بخیر چه شاهکاری بود
با اختلاف بدترین کمپانی بازیسازی واسه من. واقعا یه چیز حال بهم زنی راجب به بازیهای یوبیسافت هست… کاملا میشه حس کرد که بازیهای این شرکت با استفاده از یه فرمول و با عبور از خط تولید ساخته میشن تا توجه بزرگترین و در عین حال بیسلیقهترین گروه مخاطبان رو جلب کنن. هیچوقت حس نمیکنی یه سری آدم که یه دید هنری داشتن این بازیهارو ساختن. این تنها شرکتیه که بهمحض دیدن لوگوش توی تریلرها و… کاملا بیخیال بازی میشم، و جالبیش اینه که حتی وقتهایی هم که بلافاصله بعد از دیدن لوگوی شرکت بازی رو خط نمیزنم و بدون کار داشتن با اینکه کجا بازی رو ساخته تریلرهارو میبینم یه چیزی تو مایعهای “واو، چه آشغالی!” میاد تو ذهنم! ایاِی تو چند سال اخیر جدای فالن اوردر رو داشت، حتی اکتیویژن هم سکیرو رو منتشر کرد، ولی یوبیسافت؟! آخرین بازی یوبیسافت که یه آشغال بیروح نبود و حس میکردی یه سری آدم که به بازیسازی علاقه دارن ساختنش Child of light بود که تقریبا ده سال پیش اومد! اگه یه بازی خوب رو به یه غذا تو یه رستوران خوب تشبیه کنیم که همهچیزش با دقت و ظرافت آماده شده، بازیهای یوبیسافت مثل غذای منجمد هستن!
غذای منجمد فقط شتنال فانتزی با ۷۲۰ ۲۶ فریم:دی
فقط یوبیسافت نیست …
الکترونیک آرتز ، اسکوئر انیکس ، اکتیویژن ، گیملافت ، و …
و خیلیهای دیگه هم چنین وضعیتی دارند …
گفتنش تکرار مکرراته و بس کلیشهایست … ولی حقیقتا خلاقیت و نوآوری در صنعت ویدویو گیم مرده …
گفتیم صنعت ؟! همین واژه خودش گویای همه چیزه ..
EA وضعیت بسیار بهتری نسبت تمام این شرکت ها داره. مخصوصا چند سال اخیر که کامبک خوبی زده.
امیدوارم همشون کامبک بزنن و پیشرفت کنن تا به ارتقا و اعتلای دنیای ویدیوگیم کمک کنن .
خیلی ممنون از شما
کاشکی به روزهای اوج برگرده
درود بر شما
نه دیگه هیچ حرف و صحبتی در مورد یوبیسافت جدید نداریم
گلایههامونم کردیم
این یوبیسافت اون یوبیسافت نسل ۷ نمیشه و نخواهد شد
یوبیسافت اکتویژن از نهایت فرصت استفاده میکنن هر سال یه بازی اسم رسم دار شناخته شده تکراری روانه بازار میکنن برای خالی کردن جیب مخاطب ها البته چندان هم مقصر نیستن چون خیلی از مخاطب ها از بازیهای کپی پست یوبی سافتی هنوز خسته نشدن بخاطر همین هست یوبی چنین فرمول تکراری با محیط تکراری هر ساله عرضه میکنه و دوستان هم دوست دارن هر سال سرگرم بشن تا بازی محبوبشون بعد از سالها عرضه بشه
از فارکرای ۲ تا فارکرای ۶ یه محیط عجیب قریب ندیدم همش یه مپ جنگلیه با چند تا پایگاه چند تا ساختمون و چند تا دهکده کوچیک فقط هر ساله میاد یه رنگ لعابی به ساختمان ها به پایگاها میده میگه نسخه جدید عرضه شد. تنها تغییری انجام میدن توی هر نسخه فارکرای عوض شدن شخصیت های بازیه که اونم اگه مجبور نبودن انجام نمیدادن
این اکانت رو ساختم که فقط بگم بهترین شبیه ساز نظامی که بازی کردم و دیگه هیچوقت اون کیفیت و حس جنگ واقعی رو در هیچ عنوانی ندیدم، بازی Tom Clancy’s Ghost Recon Advanced Warfighter 2 بود که فکر کنم سال ۲۰۰۶ عرضه شد. احتمالا نویسنده این عنوان رو بازی نکرده وگرنه می بایست بخش زیادی از مقاله رو به این بازی اختصاص می داد. بهترین عنوان cod هم در حد این بازی نبود.
من ghost recon 1 رو بار ها و بار ها بازی کردم
کاملا تکتیکال و زیبا بود با اینکه داستان خاصی نداشت
عجب تیتری! خود تیتر نمایانگر متن بود
معتقدم پتانسیلی که تو عناوین و فرنچایزای یوبیسافت هست تو ۹۰درصد کمپانی ها نیست. اگه یوبیسافت قدرشو میدونست قطعا به یکی از بهترین ها تبدیل میشد
امیدوارم با بازی های جدیدش مخصوصا اساسین کرید میراج به اوج برگرده
نمیدونم چی شد که این کمپانی به این روز افتاد عحیبه برام ولی امیدوارم هر چه زودتر دوباره آثار فراموش نشدنی خلق کنه
اگه مایکروسافت به جای خرید اکتیویژن یا سونی به جای خرید بانجی یوبیسافت رو میخریدن تا آخر حیات برندشون هیچ نیازی به خرید استودیوی جدیدی نداشتن و از بازی های انحصاری هم بی نیاز می شدن بعیدم میدونم رگولاتوری ها هم سخت گیری خاصی میکردن نگاه به حالو روز الان یوبیسافت نکنید هم کلی آی پی خفن داره و هم کلی استودیو و بازی ساز با استعداد در سرتاسر جهان داره تنها مشکل یوبیسافت مدیریت افتضاح و فاجعه بارشه که حاظر به فروش شرکت نیستن تا یوبیسافت نجات پیدا کنه و متاسفانه بر این استراتژی غلطشون پافشاری شدیدی دارن یکم از این مدیرای اکتیویژن بیلزارد یاد بگیرن تا دیدن یه مقدار اوضاع خرابه دارن گند میزنن پول هنگوفتشون رو گرفتن کشیدن کنار البته تا تایید صد در صدی قرارداد باید صبر کرد همه منتظریم
گیمای قدیمش هم مالی نبود
شاید اگر یک روزی اومد زیردست مایکروسافت درست شدش
باشه
چرا اسمی از درایور نمیبینم 🥲🥲 من زندگی کردم با این عنوان هنوز که هنوزه گاهی نسخه سانفرانسیسکو رو تجربه میکنم و لذت میبرم هیچ عنوانی حتی بازی مثل فورزا نتونسته جای این عنوان رو برام بگیره لعنتی اون جابجایی بین ماشین ها ماموریت های که دیونت میکنن ….
یادمه تا قبل این بازی بهترین تجربه ریسینگ من نیدفور اسپید ماس وانتد بود بعد گذشت چند سال این عنوان تونست جایگاه اونو برای من بگیره حیف که یوبی سافت به این روز افتاد ….
کلید حل مشکلات یوبیسافت ساخت آی پی های جدیده
واقعا حق
مشکلی که ناشرین معروف و قدیمی که صاحب استودیو های بازی سازی هستن دارن اینه که در این دو نسل گذشته و حال از ریسک پذیری برای خلق آی پی جدید عاجزن قدیما مگه همین یوبیسافت فرنچایز اسسین رو تو نسل هفت خلق نکرد مگه نتونست صنعت گیم رو تکون بده پس چرا به ایده های جدید بها نمیده و چسبیده به فرنچایزهای قدیمیش!!!! بنظرم ضعف مدیریت و ریسک پذیری و اهمیت دادن به ایده های خلاق عامل این ناکامی هست، شما تصور کنید اگر که پرنس پارسی جدید رو با یه مکانیک خلاقانه تر به عنوان یک آی پی جدید معرفی میکرد شاید مقبولتر میشد اما همچنان با الصاقش به این آی پی میخواد فروشش رو تضمین کنه.
به نظر اینجانب در این دو نسل واقعا ناشران صنعت گیم کژدار و مریض راه رو پیمودن و بجز اندک ناشرانی سایرین در کلاف سردرگم توسعه عناوین گرفتار شدن.
من خیلی از تجربیات خوبم توی دنیای گیم رو مدیون یوبی سافتم
اینو چندین بار دیگه هم گفتم که زمانی که سنم کم بود و اسسینز کرید ۱ رو بازی کردم، این بازی یه دید جدید نسبت به بازیا به من داد و برای من یه چیز کاملا جدید بود
حیف که یوبی سافت قدر خودشو پتانسیل هاش رو نمیدونه
کاش یکی حداقل آیپی PoP رو از این عوضی ها بگیره
بعضی آدما، بعضی شرکت ها و بعضی واحدها قدرت زیادی پیدا میکنن تا چندسال واقعا تصمیمات درست میگیرن، اما در ادامه خودشون با دست خودشون قبر خودشونو میکنن و از یه زمانی به بعد فقط فکر میکنن که دارن درست تصمیم میگیرن
.
اینا هم شاید مثل نوکیا نتونسته باشن خودشونو با خواسته های روز تطبیق بدن و هی مدام دچار اشتباه میشن
خیلی خوب و کامل بود ولی بنظرم باید بهش بازیه هایپر اسکیپ هم اضافه کرد که با وجود پتانسیل بالا بخاطر عرضه بد موقعه نتونست خودشو خوب نشون بده و یوبیسافت هم خیلی زود ازش قطع امید کرد
واقعا شرکتیه که خیلی ایده ها و فرنچایزای جذابی داره و حیف که به خاطر سود کوتاه مدت از این پتانسیل درست استفاده نمیشه.
یکم طولانی ولی خوب بود.
یوبیسافت برای من مثل نون برای صبحانه بود. اگه نبود صبحانه صبحانه نبود.
نمیشه همه چیز با هم داشت. وقتی پول بشه اولویت کیفیت و تنوع از پنجره میره بیرون.
همه میخوان مثل تیک تو پول دربیارن ولی غافل از اینکه تیک تو کیفیت میفروشه نه بازی!
واقعا مطلب حقی بود و همون طور که گفتین یوبیسافت واقعا تو نسل هفت و اوایل نسل هشت خیلی ریسک پذیر بود
و واقعا prime یوبیسافت همون نسل هفت بود و هیچوقت به اون دوران بر نمیگرده
وضعیت این روزهای یوبیسافت من رو یاد شعری میندازه از ابوالقاسم فردوسی شاعر حماسهسرای ایرانی ، افتخار ایران زمین ، حکیم سخن ، مردی که تاریخ هیچگاه دورباره به خودش نخواهد دید .
یا حق
یاد کدوم شعر؟
ببخشید ولی من زیاد اهل شعر نیستم . فکر کنم اشتباه گرفتی 😏 اینجا وبسایت بازی و سرگرمیه . لطفا به حاشیه نبریدش
درسته باید بحث سیاسی نکنیم
چقدر باید بگم
سیاست مثل یک گاوی میمونه که شیرش ترشه
سود نداره
حتی یه جا پروین اعتصامی میگه : سیاست چی داره کی هی میری پاش
هی لیریکاتو بالاپایین میکنی رو ریل میری بام
بت نمیاد ادا اطوار
ادا دیپلماتا رو در نیار برا من داش
این که مال پروین اعتصامی نیست . ماله فردوسیه . منم داشتم در مورد همین شعر صحبت میکردم .
در مورد کدوم شعر صحبت میکنی؟
این شعر نبود
این سرود ملی ژاپنه
گرچه من هرچقدر گفتم در مورد سیاست حرف نزنیم گوش نکردی
حالا نمیدونم باهات چیکار کنم
بهتره به دوستای ژاپنیم بگم در ازای تحویل دادن تو بهم یه دونه دیپلمات هدیه بدن
یوبیسافت بازم میتونه بازیهای خوب بسازه.ولی با ارامش بدون عجله و با تمرکز.
مقاله درباره افتخارات یوبیسافت باشه و اسمی از pop توش نباشه به درد خوندن نمیخوره
تیتر و متن این مقاله چیزی بود که من همه چیشو با پوست و استخون درک کردم و واقعا یکی از بهترین مقاله های این چند وقت اخیر برای من بود
{گیمفا جدیدا واقعا مقاله های خیلی خوبی رو داره ارائه میده }
اصلا قابل تصور نیست که چطور عنوان بزرگ فارکرای رو به این فضاحت کشوندن. فارکرای ۶ رو علی رغم تماما علاقه م به این سری بعد از چند مرحله پاک کردم.هوش مصنوعی دشمنا طبق معمول ضعیف و داغون.تکرار در تکرار و عدم خلاقیت. والهالا رو هم بیشتر از چند دقیقه نتونستم تحمل کنم و پاک کردم. کاور ها قشنگه و تریلر ها جادویی اما خود بازی ها نچسب و پر از کج سلیقگی.حیف فارکرای شیش.
یه زمانی یوبیسافت سلطانه صنعت گیم بود ولی متاسفانه بخاطر مدیریت اشتباه از عرش به فرش رسید…
watch dogs روی سریز اس چند روز پیش تموم کردنم چند چیز برام جالب بود
گرافیک هنوز خویش
داستان خوب که شروع غمگینی داشت
گیم پلی بهتر و حتی لحظات سینماتیک (موقع هک کردن) جالب تر از واچ داگز ۲
شخصیت پردازی بهتر از واچ داگز ۲ به جوری که میشد با ایدن پریس همزاد پنداری کرد
و شهر شیکاگو همون شهری که داخل درایور ۲ اگه درست یادم باشه داخلش میگشتیم تو ps1
و اینم بگم قسمت ۱ و ۲ این بازی روی سریز اس به لطف قابلیت fpsboost ایکسباکس
60 فریمه
سری اسپلینتر سل واقعا فوق العاده بودن
با تک تک نسخه هاش خاطره دارم
مخصوصا دو نسخه آخر
سم فیشر یکی از محبوب ترین کرکتر های دنیای گیم برام بوده و هست
و تاسف آوره که یوبیسافتی که انتشار هر نسخه کلی مکانیزم جذاب به بازی اضافه میکرد به کجا رسیده
سیستم شکنجه دادنش فوق العاده بود .
وقتی طرفو میبردی بغل سینک دستشویی سرشو میکوبیدی تو سینک و بعد تو آینه خودتو نگاه میکردی… چه ابهتی داشت 🙁
یوبی سافت : i love money
متاسفانه تک تک چیزایی که میگید درسته جناب زرمهر
Ubisoft یه زمان بازی هایی میساخت که با بزرگان این صنعت مثل Rockstar Games مقایسه میشد
از Assassin’s Creed II بگیر تا Prince of Persia: The Sands of Time و Splinter Cell: Chaos Theory و Far Cry 3 و Rayman Legends همه اینا میشه گفت بهترین تو سبک خودشون بودن و جزء شاهکار های نسل هفت و شش Ubisoft هستن ولی از نسل هشت به بعدا رسما سقوط آزاد کرد و رفت سمت عناوین بی کیفیت و ایده های خلاقانه کمتر
به عنوان یه Ubisoft فن دو آتیشه اصلا از Ubisoft الان راضی نیستم
یوبیسافت به نظر من داره بازی هایی که توی چند سال گذشته که تونستند خیلی طرفدار جذب کنند رو با یه ایده جدید به قول خودش می دن بیرون فقط همین دیگه محصول نهایی چی می شه کی راضی هست یا نیست براشون مهم نیست ….مثلا به بازی فارکرای ۶ نگاه کنیم از نسخه های قبل یه چیزی گرفته یکم تغییرش داده اضافه کرده به بازی و بیشتر شبیه اسپاگتی شده تا بازی و بقیه عناوین هم از قاعده مستنا نیستن
فعلا روندی که دارن همینه شاید به نظرمن می خوان این ایپی ها رو زود تر تمام کنن و کم کم عناوین جدید رو استارت بزنن برگرفته شده از بازی های گذشته اشون باشه
داغ دلمون رو تازه کردی فقط نمکی که روی زخم طرفداری مثل من پاشید با اون پرنس او پرشیا… حرفی نزنم بهتره