نهایت تخیل با طعم میکی موس؛ معرفی Kingdom Hearts
تتسویا نومورا (Tetsuya Nomura)، کارگردان و خالق Final Fantasy 7 Remake، اولین کسی بود، هست و خواهد بود که نهایت تخیل را با طعم میکی موس به دنیای بازیهای ویدیویی هدیه داد؛ اما آیا حاصل این دستپخت او کاری با طعمی رضایتبخش است؟ با ما همراه باشید…
امپراطوری قلبها
اولین بار وقتی که نهایت تخیل با میکی موس ترکیب شد، یک شاهکار هنری به نام Kingdom Hearts پا به عرصه بازیهای ویدیویی گذاشت. شاهکاری که به عقیده محکم من، اگر امپراطوری قلبها نبود، خبری از هنرمندی دیگری به نام Final Fantasy 7 Remake نبود. چندین سال از سن Kingdom Hearts طول کشید و تجربه کسب شد تا نهایت تخیل هفتمی این چنین از آب درآمد؛ داستانی شگفت انگیز و کاراکترهایی جذاب.
بدبختانه باور کردنی نیست. چون همین که چشم ما بر روی درب امپراطوری قلبها میافتد، شروع به ایراد گرفتن میکنیم و گمان میبریم برای کودکان است. البته چنین افکاری متاسفانه بیشتر از طرف ما ایرانیهاست که خب طبیعی هم هست. ژانرها و بازیهای زیادی هستند که به مذاق ما سازگار نیستند؛ درست مانند Armored Core VI: Fires of Rubicon از FromSoftware.
هیچ وقت برای تغییر ذائقهها دیر نیست
یک مثال میزنم: «شاید شما هربار با دیدن ظاهر فلان غذایی خاص حالتان به هم بخورد. اما روزی که بالاخره به زور هم که شده، شروع به خوردنش میکنید، ناگهان میبینید که دیگر آن خصومت قدیم را ندارید و با حرص و ولع دارید غذا را میل میکنید. شما در آغاز نیاز به کمی تحمل و صبر داشتید. اما الان به آن علاقهمند شدهاید.»
ذائقههایمان برای بازیهای ویدیویی هم همین طور هستند. گاهی تنها نیاز هست فرصت بدهیم. اتفاقا یکبار که داشتم سایت The Gamer را میخواندم و نزدیک تعطیلات کریسمس آنها بود، نویسندهای همین را گفته بود. اینکه تعطیلات فرصت خوبی هستند برای فرصت دادن به بازیهایی که قبلا با تنفر رهایش کردیم و به ذائقهمان نمیخورند. خود نویسنده Death Stranding را نصفه نیمه رها کرده بود و اعتقاد داشت که آن موقع از تقویم، بهانه خوبی برای فرصت مجدد دادن است.
برگردیم سر اصل مطلب: نخوانید اگر…
اگر از آن دسته افرادی هستید که ترجیح میدهند میدانی اکشن و سریع در بازیهای خود داشته باشند یا انتظار هیجانات بالا دارند، این فرنچایز احتمالا شما را دلسرد میکند. چون هرتکه از پازل فرنچایز امپراطوری قلبها نیاز به صبر عجیبی دارد. ناگهان میبینید قسمتی از مجموعه بیش از ۱۵ ساعت وقت میبرد و به درازای ۳۰ ساعت هم میرسد. به طوری که اتمام کل فرنچایز تا حدود ۲۰۰ ساعت وقت میبرد.
برخی هم به دلیل سلیقه شخصیشان از انیمیشنها و کارتونهای دیزنی خوششان نمیآید. پس اگر اصلا علاقهای به چنین مواردی ندارید، باز هم بهتر است ادامه ندهید. چون حوصلهتان ممکن است سر میرود و احتمال میدهم که تحمل اکثر صحنهها را نخواهید داشت.
اکنون که به اندازه کافی مقدمه بلندی را برای موضوعمان بیان کردیم،؛ دیگر وقت آن رسیده که به سراغ اصل کلام برویم. پس بیایید تا به معرفی کوتاهی از این فرنچایز نگاهی بیندازیم (من مطلب را با این فرض نوشتهام که FF 7 Remake را تجربه کردهاید):
هشدار!
فرنچایز تا حدود اندکی اسپویل خواهد شد. اما جذابیت ماجراجویی در جزایر سرنوشت از دست نخواهد رفت و سعی کردهام بیشتر صحبتهایم در خصوص داستان، خیلی واضح نباشد تا محتواهای مهم امپراطوری قلبها اسپویل نشود.
ماجراجویی اصلی از کجا شروع میشود؟
ماجرای ما به طور خیلی مختصر، برخلاف ظاهر کودکانهاش، به دور جنگهای آرماگدون (نبردهای نهایی حق و باطل) میچرخد و با مفاهیم پیچیدهتری گره میخورد. ولیکن به صورت مستقیم به شما نمیگوید که میخواهیم به آرماگدون برسیم. اوایل سادهتر است و داستان به سرعتی بسیار کند به سمت پیچیدگی حرکت میکند؛ یعنی درآغاز حداکثر میشنویم نور و تاریکی. با این حال، فرنچایز Kingdom Hearts به هیچ وجه به چنین چیزی به طور مستقیم اشاره نمیکند، اما قابل درک است.
قصه ساده ما از نوجوانی به نام Sora شروع میشود. درحالی که او با دوستان همجزیرهای خود، ریکو (Riku) و کایری (Kairi) درصدد رفتن به مناطق دیگر جهان است؛ این کار برای پیدا کردن جواب سوالاتشان درباره جهان و چگونگی هستی بود. سوالاتی که تنها Riku را دچار شک و تردیدهای خطرناک کرده. پس برای سیراب کردن عطش کنجکاوی خود، یک قایق نحیف و لاغرمردنی با خوراکیها و وسایل کوچک مختلف آماده میکنند. اما با پیدا شدن غریبهای در کنار دربِ همیشه قفل و مرموز جزیره، تمام ماجرا عوض میشود و برنامهشان به خاک سیاه مینشیند.
«…This World Has Been Connected»
این جهان [به جهانهای دیگر] وصل شده است…
این مورد عجیبی هست که در داستان باید بدون چون و چرا بپذیریم؛ منظورم وصل بودن جهانهای دیزنی و Final Fantasy به جهان این نوجوانان کوچک است. مثلا میکی موس و دوستانش جزء جدایی ناپذیر و اصلی داستان هستند و عملاً حذفشان، موجب سقوط کل داستان میشود. یا از جهان Final Fantasy کاراکترهای زیادی میبینیم؛ Cloud، Aerith، Squall Leonhart، Cid و غیره.
هریک از جهانهای دیزنی نیز داستانهای فرعی خاص خود را دارند که روی هم رفته، حاصلی لذت بخش و سرگرم کننده به نظر میرسد. به طور مختصر، داستان هرکدام از جهانها تحت تاثیر تاریکی قرار گرفتهاند و ماجرایشان کمی عوض شده یا از اساس تغییر یافته. Sora در مسیر این داستانهای جدید قرار میگیرد، به هرجهان سفر میکند تا مسیر تاریکیها را ببندد.
مثلا در جهان Toy Story، اندی مدتهاست که در اتاق خود را باز نکرده و تعدادی از اسباب بازیها هم غیبشان زده؛ یا در جهان سرزمین اژدهایان، Sora به مولان کمک میکند تا برای حفظ آبروی خانوادهاش به ارتش بپیوندد و همزمان، با تاریکی وارد شده به این جهان دیزنی میجنگد.
همه اینها تقریبا داستانهای جدیدی محسوب میشوند و حال و هوای کارتونها و انیمیشنهای دیزنی را به خوبی منتقل میکنند. ولی به نظر شخصیام داستانهایی که جدید و جدا از خط داستانهای دیزنی هستند، بیشتر به دل مینشینند. چون مثلا جهان دزدان دریایی کاراییب در Kingdom Hearts 3 عملاً هیچ فرق خاصی با خط داستانی فیلمش ندارد و صرفا به صورتی گنگ و نامفهوم خلاصه شده است؛ تنها تفاوت کوچکش اضافه شدن سه بازیگر، آن هم در نقش سیاهی لشکرند.
اما آیا تمام جهانها را باید تجربه کرد؟ هم بله و هم خیر. اول که تقریبا پیشروی در راه اصلی داستان، حتما نیازمند طی کردن همین فرعیهاست و همه اجباری هستند؛ به جز جهانهایی مثل Atlantica (از Little Mermaid) که اختیاری هستند. اما در برخی از قسمتهای فرنچایز این اختیار موجود نیست (به شخصه از دکمه M برای رد کردن کات سینهای جهان اجباری Atlantica استفاده کردم).
این موضوع را هم درباره داستان FF 7 Remake و Kingdom Hearts درنظر داشته باشید؛ اینکه اغراق نیست اگر که بگوییم داستان نهایت تخیل هفتم حالتی به اصطلاح دارکتر، جدیتر و باجذبهتر دارد. پس خبری از شوخیهای آن چنانی نیست. هرچند که داستان DLCاش راه طنز را با شیطنتهای Yuffie در فضای تیره ماجرا باز کرد؛ ولی باز هم تیرگی و غم بر قصه حاکم بود. برعکس امپراطوری قلبها که با وجود جدیت، کمدی و برخی اوقات لوس بودن، تسلط خاص خودشان را حفظ میکنند. به فرض مثال در قسمتی، ناگهان Donald با باز شدن محکم درب توسط Aerith به دیوار کوبیده میشود و Goofy باید او را از دیوار جدا کند؛ یعنی همان شوخیهای همیشگی دیزنی.
حالا اگر از داستان بگذریم و به کاراکترها نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که با وجود اینکه شخصیت اصلی و قهرمان فرنچایز، Sora محسوب میگردد، داستان تمرکزش را بر دیگر شخصیتها نیز میگذارد و تنها به قصه Sora و نبرد او با تاریکی اکتفا نمیکند؛ برخلاف FF 7 Remake که محوریتش به دور Cloud یا حداکثر Zack میچرخد. به گونهای که ماجراجویی بیش از پنج شخصیت در طول فرنچایز در دستان شما خواهند بود. بنابراین میتوان به جرئت گفت که یک شخصیت اول اصلی در فرنچایز وجود ندارد. بلکه بسته به هرقسمتی، قهرمانان متفاوتی داریم. قهرمانانی که در پایان دور هم جمع میشوند و نبرد آرماگدون را شکل میدهند. همان طور که یک آنتاگونیست خاص معنایی ندارد و با چندین نفر از ابعاد زمانی مختلف و مالتی ورس روبهرو هستیم.
آنتاگونیستهای ترسناکتر از Sephiroth
خب البته خود Sephiroth (همان طور که پیشتر گفتم،) به عنوان یک باس فایت اختیاری در فرنچایز وجود دارد و همراه آهنگ مخصوصش از Final Fantasy 7 Reunion پیدایش میشود.
ولیکن آیا به نظر شما Sephiroth ترسناکتر است یا آنتاگونیستی که چندین بار کشته میشود، اما از چندین بعد زمانی (پیری، جوانی و نوجوانی) خودهایش را جمع میکند، در زمان هم سفر میکند و تا قبل از Kingdom Hearts 3 معلوم نیست عاقبت به طور واضح از تاریکی و نور چه میخواهد و اصلا نابود شدنی نیست؟ جالبتر آنکه بدنهای خاص خودش را هم دارد که اگر یکی نابود شد، از آن یکی استفاده کند! ضمن اینکه Sephiroth تنها بود. اما این یکی گروه، فرقه و پیروان زیادی از تاریکی دارد و شخصیت Sora هم از آن کاراکترهای مرسومی است که چندین بار فریب میخورند.
تصاویری از چند آنتاگونیست فرنچایز؛ برخی از آنها میمیرند و دوباره بازمیگردند…
هرقسمت از فرنچایز، دشمنان به خصوصی را علاوه بر آنتاگونیستهای اصلی نیز روبهروی شما قرار میدهد و در Kingdom Hearts 3 همهشان را به نبرد با Sora میفرستد. از بیقلبها و هیچکسها گرفته تا موجوداتی به نام Unversed که هرکدام لوگوی مخصوصی هم دارند و طراحیهای غریبشان آنها را از هم متمایز میکند.
علاوه بر اینها، هرجهان دیزنی هم طبیعی است که آنتاگونیست خاص خود را داشته باشد. مثلا در جهان کارخانه هیولاها شاهد حضور باس فایتی به نام The Lump of Horror (قلنبه ترس) هستیم. یا در جهان علاءالدین، جعفر به عنوان یک باس فایت حضور دارد. یعنی درکل از این نظر تنوع و وسعت قابل قبولی را داراست و برای من به شخصه رضایت بخش است. هرچند که در برخی نسخهها تکرار جهان با داستان تقریبا تکراری هم داریم و ممکن است خسته کننده شوند. اما حداقل گیمپلی تا حدودی میتواند به عنوان منجی آنها از این یکنواختی محسوب بگردد.
سختتر از Final Fantasy 7 Remake
گیمپلی Final Fantasy 7 را این طور تصور کنید که وسط نبرد دیگر نمیتوانید Space بزنید. بنابراین، چیزی به نام مکث در نبرد برای استفاده از فرمان Spells یا غیره وجود ندارد. بلکه باید همزمان (Real Time) کار کنید. چیزی به اسم تعویض کاراکتر درمیان مهلکه جنگ هم نداریم. به جای آن قبل از نبرد، معین میکنید که کاراکترهای همراه، هوش مصنوعیشان چطور عمل کند (تهاجمی، تدافعی، اعتدال یا…). حتی گارد گرفتن یا جاخالی دادن نیز تا جایی از بازی وجود ندارد و باید توانایی آنها را با Level Up کردن کسب کنید. همچنین تعداد Itemهای مصرفی شما (مثل Potion) در نبردها محدودند؛ درحالی که در FF VII Remake این گونه نیست.
به این میگویند گیمپلی Kingdom Hearts. وگرنه کاملا شبیه هم هستند و امانتها و ایدههای بسیاری را از یکدیگر گرفتهاند.
به تصاویر زیر نگاهی بیندازید و به رابط کاربری استفاده شده در هرکدام دقت بفرمایید تا متوجه وجود شباهتهایی بین نهایت تخیل و این فرنچایز شوید:
ضمن اینکه Kingdom Hearts شروع این سبک از گیمپلی نهایت تخیل است و قطعا کمبودهایی دارد. چرا که اولا قدیمی هست و خیلی روان نیست (البته به جز Kingdom Hearts 3). ثانیا، درواقع پدر سبک FF 7 Remake محسوب میشود. با این وجود، برخی از قسمتهای فرنچایز تفاوت میکنند (تصویر زیر را بنگرید).
مثلا علاوه بر فقط دکمهای را فشار دادن، اعداد ریاضی نیز وارد گیمپلی خواهند شد. یعنی بایستی پیش از نبرد با هرباس فایت، به صورتی استراتژیک و مرتب، یک Deck یا مجموعه کارت آماده کنید و کارتهای حریف را با دقت و سریع بشکنید (Card Break). این مورد که در Kingdom Hearts Re:Chain of Memories هست، درآغاز برایتان احتمالا سخت خواهد بود. اما بعد از اندک زمانی، نخ کار را به خوبی به دست میگیرید.
یا در Birth by Sleep از اساس با یک رابط کاربری بسیار متفاوت روبهرو خواهید شد و با توجه به Level خود، حداکثر تعداد خاصی از حرکات ویژه، جادو یا Item را میتوانید استفاده کنید. و در کمال تعجب فرمان Summon را نیز در این قسمت از فرنچایز نداریم.
افزون بر این موارد، در برخی قسمتها سفر به جهانهای مختلف دیزنی یک حالت گیمپلی دو/سه بعدی و پر از آشوب هم دارد. و آن اینکه با سفینه فضایی بایستی هم در برابر موانع مختلف جاخالی دهید، هم همزمان دشمنان را از بین ببرید.
البته مینیگیمهایی هم در فرنچایز داریم که بیشترشان در دنیای پوه و دوستانش است. حتی در یکی از نسخهها چیزی شبیه بازی صفحهای مونوپولی نیز وجود دارد.
نکته جالب توجهی نیز هست و آن اینکه طراحی کاراکترها و دشمنان بسته به جهان دیزنی تغییراتی مییابند و به تابع آن، در گیمپلی هم دگرگونیهای جالبی میبینیم؛ مثلا در جهان شیرشاه، Sora تبدیل به یک توله شیر میشود که نسبت به بدن اصلی خودش سرعت و چابکی بهتری دارد. یا در جهان دزدان دریای کارائیب، باید مردگان را به زیر نور ماه بکشانید، وگرنه در سایهها اصلا قابل شکست نیستند.
ضمنا، به این مورد هم بستگی دارد که در چه پلتفرمی بازی میکنید. خودم اولین بار با شبیهساز Kingdom Hearts 1 را تمام کردم؛ اما وقتی ادامه ماجرا (Kingdom Hearts 2) را در نسخه PC دنبال کردم، گیمپلی واقعا آزاردهنده بود. بدین دلیل که این پورتها متاسفانه هنوز از مشکل Crash کردن و افت فریم وحشتناک گهگاهی نیز رنج میبرند؛ مثلا Kingdom Hearts 358/2 Days کاملا فیلم و بدون بازی است. اما چرا قسمت آخر و حساس آن با Crash روبهرو شد، واقعا جای سوال دارد. البته به استثنای نسخههای جدید فرنچایز که در آنها مشکل خیلی خاصی را ندیدم.
این را هم از تجربه شخصی اضافه کنم؛ خودم اولین بار ترجیح دادم FF 7 Remake را در سطح سختی Easy تمام کنم و خب، خیلی راحت تمام شد. اما Kingdom Hearts اصلا اینطور نیست. مثلا در Chain of Memories که بالاتر به گیمپلی آن اشارهای کردیم، با وجود انتخاب سطح Beginner، برخی باس فایتهای آن سختی به شدت عجیبی دارند؛ مخصوصا وقتی که کارتهای کاراکتر تمام میشود و تا آخر نبرد دیگر سه عدد باقی میماند. درحالی که باس فایت هیچ وقت کارتهایش تمام نمیشود. البته احتمالات هم در مبارزات دخیل هستند و امکان پیروزی بر حسب شانس خوب نیز در چنین موقعیتی حضور دارد (ضمن اینکه حالت آسان در برخی قسمتهای فرنچایز، شما را از دیدن پایان مخفی محروم مینماید، برخلاف FF 7 Remake).
با توجه به این موارد، پس طبیعی به نظر میرسد که Kingdom Hearts از FF 7 Remake سختتر باشد.
از کات سینها تا گرافیک
اگر اعتقاد دارید داستان سرایی FF 7 Remake فیلم سینمایی هست و نه یک بازی، اینجا هم با آنجا فرقی نمیکند؛ چون کل فرنچایز Kingdom Hearts همانند یک سریال طولانی است.
حال شاید نسخه اول این فرنچایزِ همانند سریال، در کات سینها و جذابیت لنگ بزند که خب عادی هست. چون قدیمیترین تکه پازل این مجموعه حساب میشود. اما باقی قسمتها صداپیشگی و کات سین های جالبی دارند. البته همان طور که گفتم: «جالب.» یعنی انتظار هیجانات سینمایی نهایت تخیل را نداشته باشید. کلی طول کشیده تا خالق این سری به جذابیت کات سینها و سینماتیک FF 7 Remake برسد. ضمن اینکه این هیجانات فعلا فقط برای Kingdom Hearts 4 به درد میخورد.
بعد از سینماتیک ماجرایمان، بیایید به سراغ گرافیک و انیمیشن برویم. در اینجا از نظر گرافیک شاید Kingdom Hearts طرفداران کیفیتهای بالا را ناامید کند. چرا که اثری قدیمی هست و احتمال میرود که تجربه فرنچایز تا پیش از Kingdom Hearts 2.8 برایشان عذابی دردآور باشد. مثلا گاهی خیلی آشکار است که صحبت کردن درحقیقت تغییر واضحی در عکسهای کم کیفیت Texture و بافت صورت است؛ یک انیمیشن بسیار پیش پا افتاده. مثل یک دایره (دهان) که بسته و باز شدنش در سه حرکت رخ بدهد، و نه به نرمی و در چندین فریم بر ثانیه.
هرچند که حتی بعد از همان ۲.۸ هم که گفتیم، قسمت Kingdom Hearts 3 هنوز در گرافیک و انیمیشن عقبتر از FF 7 Remake میافتد. نهایت کیفیت میرسد به کیفیت متحرک سازی و گرافیک در انیمیشنهای Frozen و Big Hero 6 و امثال آنها. با وجود اینکه یک سال قبل از نهایت تخیل منتشر شده و در قسمتی از بازه زمانی تولید، هردو با توسعه همزمانی توسط کارگردان مدیریت میشدند.
همین الان ماجراجویی را شروع کنید!
البته انتظار یک FF 7 Remake نداشته باشید. بالاخره چنین فرنچایزی به نظرم هرچه باشد، شروع کار و دست گرمی کارگردان محسوب میشد برای شاهکاری به نام FF 7 Remake. اما پیشنهاد میکنم که اگر از علاقهمندان ژانر JRPG هستید و حوصله داستانی طولانی به قامت سریال های بلند را دارید، این فرصت را هرگز از دست ندهید. تمامی مجموعه امپراطوری قلبها خلاصه میشود در:
- Kingdom Hearts HD 1.5 + 2.5 ReMix
- Kingdom Hearts HD 2.8 Final Chapter Prologue
- Kingdom Hearts 3
- Kingdom Hearts: Melody of Memory
البته اگر PC پلیر هستید، با توجه به تجربه خودم میتوانم بگویم که خیلی سخت میشود تمامش کرد و احتمال دارد به خاطر Crashها از بازی زده بشوید؛ بنابراین پیشنهاد میکنم از شبیه سازهای معتبری مثل RPCS3 استفاده کنید. یا آنکه تنها نسخههای جدید بازی را تجربه کرده، و به بقیه با دیدن ویدیوی خلاصهای از داستان اکتفا نمایید.
به هرحال، امیدوارم بتوانید این فرنچایز را تجربه کنید و از آن لذت ببرید. و درنهایت، سخن آخر اینکه… :
May Your Heart Be Your Guiding Key
قلبت کلید راهنمایت باد…
Kingdom Hearts
نظر شما درباره این فرنچایز چیست؟
آیا ماجراجویی خود را شروع میکنید یا ترجیح میدهید از چنین آثاری دوری کنید؟
درپایان، ممنونم از اینکه مرا همراهی کردید.🌹
موفق باشید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
یه زمانی به دلیل علاقه شدید به انیمیشنهای دیزنی شیفته این بازی بودم . متاسفانه به دلیل روند طولانی توسعه و انتشار نسخه سه و چهار این علاقه و عطش فروکش کرد. الان هم معلوم نیس کی قراره بیاد نسخه جدید.
سلام و درود بر شما
البته دو سه سال بعد از نسخه دوم، قسمت Chain of Memories برای PS2 منتشر شد. بعد دوباره دو سال بعد ۳۵۸/۲ اومد. یک سال بعدش هم که شد Birth by Sleep و…
یعنی درواقع روند طولانی نبوده. بلکه متاسفانه اسکوئر انیکس به جای اینکه بگه ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶… اومده براشون اسم گذاشته و این طوری اکثریت فکر کردن بقیه نسخه فرعی داستان هستن و چشم به راه ۳ شدن. درحالی که برای Kingdom Hearts ۳ بدون تجربه قبلیهاش اصلا داستان رو نمیشه فهمید.
البته شهریور ماه امسال توی مراسم فکر کنم توکیو شو بود (اسمش یادم نمیاد. ولی مطمئنم)، قراره از Kingdom Hearts 4 یه خبری برسه. راستش منم خیلی منتظرشم 😂.
ممنونم از همراهی شما 🌹
حقیقتش من تا همین الان هم فکر میکردم اون نسخه ها مینی گیم یا همون قبلیا با محتوای اضافه یا ریمستر و اچ دی بودن. کاش نسخه جدید رو با شخصیتهای جدید پر نکنن ، چون تمام عشق طرفداران به این بازی به خاطر دنیای کلاسیک دیزنی بوده.
سلام و خسته نباشید.
مقاله زیبایی بود مثل همیشه متفاوت. ولی!…
آیا؟
Empire = امپراطوری
Kingdom= سلطنت (پادشاهی )
نیست؟
تمام کردن final fantasy 7 remake روی درجه ی سختی easy اشتباهه چون ۹۰ درصد زیبایی بازی به سختی وحشتناک باس ها و چیدن استراتژی برای کشتن باس هست.
سلام رفیق
سلامت باشید 🌺
بگذار تا با واژهها بازی کنم من
معنا و مفهومش پر از سختی کنم من …
😁😁😁😁
مثلا Emperor هم میشه امپراطور؛ King میشه پادشاه. ولی درواقع توی زبان فارسی امپراطور با پادشاه فرقی نداره. شایدم داره و من نمیدونم! اما گمونم هممعنی باشن! 😅 ولی بازم نکته خوبی بود. مرسی. 💐
راستش easy به خاطر این رفتم که عجله داشتم. مثلا من God of War رو هم همین کار رو کردم. چون برخی اوقات یا انرژی کارش رو ندارم و خسته هستم (به قول این خارجکیها توی moodش نیستم😂)، یا صرفا دوست دارم فقط داستان و جهانگردی بازی رو تجربه کنم. ولی آره. کاملا از این نظر درسته حرفتون 🙏❤
ممنونم از اینکه همراهی فرمودید 🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
مقاله بسیار عالی بود اقای اسدی دست مریزاد.
یکی از جذابیت هایی که این دوتا فرنچایز از نظر من دارن ( بعد از سیستم کامبت و آنتاگونیستهاشون ) داستان نویسه قویه. مخصوصا فاینال فانتزی ۷ ریمیک که تا اینجا داستان از نسخه اورجینالم بهتر عمل کرده
👌👍🌹🥰💐
سرگرم کننده بنظر میاد
مقاله زیبا و کاملی بود خسته نباشید
با خوندنش فلش بک های فایت با سافیراث که بالغ بر ۲ هفته طول کشید به ذهنم برگشت
کینگدام هرتز فارق از اینکه گیم پلی نسبتا پیچیده ای داره و در طی نسخه های مختلف تغییراتی هم کرده
پلات شدیدا پیچیده ای داره و داستان بازی به صورت زنجیر وار بین بازی های مجموعه متصل هست
مثلا من به نظر خودم پلات DDD دشوار و غیرقابل فهمه چون هنوز پلاتش ناقصه و باید منتظر قسمت های بعدی باشیم تا کاملش کنن. یا چندروز پیش که پلات union x تموم شد تازه فهمیدم چیریتی ها واقعا چی هستن!!
فارغ از اون اگه به گیم پلی فاینال فانتزی و حتی سبک داستان گوییش علاقه دارید انتخاب شدیدا خوبیه کینگدام هرتز
ترتیب بازی ها هم به این صورت توصیه میکنم و شخصا خودمم اینطوری تجربه کردم
با اینکه دقیقا ترتیب داستانی نیست ولی جامپ های گیج کننده نداره و برای آشنایی قدم به قدم با فرانچیز خوبه:
Kingdom Hearts Final Mix
Kingdom Hearts Re: Chain of Memories
Kingdom Hearts 358/Days
Kingdom Hearts 2 Final Mix
Kingdom Hearts Birth By Sleep Final Mix
Kingdom Hearts Birth By Sleep 0.2: A Fragmentary Passage
Kingdom Hearts Re: Coded
Kingdom Hearts 3D: Dream Drop Distance
Kingdom Hearts Union X
Kingdom Hearts Dark Road
Kingdom Hearts 3
Kingdom Hearts 3: ReMind DLC
Kingdom Hearts: Melody of Memory
👍👌💐🌹❤
با تشکر از مقاله عالیتون اقای اسدی 😅🍋
لطفا همچین مقاله ای هم برای بازی های پرسونا بنویسید ، واقعا دوست دارم ببینم چطوری میشه 😄
🙏💐
قبلا یه چیزایی ازشون نوشتم؛ منتها اختصاصی مثل این Kingdom Hearts نبود و البته اونا متاسفانه حالت انتقادی داشتن بیشتر تا معرفی.
یکی توی مقاله “بررسی سایههای توهم در بازیهای ویدیویی” بود که اونجا درباره پرسونا ۵ انتقاد نوشتم. یکی دیگه هم باز توی “چگونه خلاقیت در بازیسازی مثل قورباغه قورت داده شد؟” هست. اونجا هم یه انتقاد دیگه رو نوشتم.
متشکرم از اینکه همراهی فرمودید 🌹
اوه بله اوناروهم دیدم اتفاقا
حتی اگه کل مقاله انتقاد هم باشه بازهم جالب میشه برام 😅
مینویسم ان شاءالله اگه عمری باقی باشه و مشکلی پیش نیاد. از اون چیزای ۱۰تایی مینویسم براش که از چه مواردی بهتر بود دوری کنه و چه مواردی بهتر بود دستش نزنه همون جوری بمونه (مثل ویژگی رتبه دوستی توی پرسونا ۳ که اگه دیالوگ بدی انتخاب میکردیم، فرد مقابل بهش برمیخورد و کلا از دستش میدادیم. این از پرسونا ۴ به بعد متاسفانه حذف شد. طوری که ناسزا و طعنه هم انتخاب میکردیم، باز رتبه دوستی به طور نامعقولی بالا میرفت!).
متشکرم از پیشنهاد خوبی که دادید 🙏 فقط احتمالا زود نشه نوشتنش و کمی دیر برسه؛ ببخشید.
خیلی از شما ممنونم دستتون درد نکنه 🙏🏻🙏🏻🍋
جالبه ، عصر امروز دنبال یه مقاله برا معرفی این سری میگشتم.
الان که سایت رو باز کردم دیدم شما هم همین مطلب رو گذاشتین.
استفاده کردیم ، دستتون درد نکنه.❤
کاش مقاله های بیشتری برا معرفی فرانچایز های کمتر دیده شده (تو ایران) بذارید.
سلام بر شما
دل به دل راه داره! 😉🌹
خواهش میکنم. منم ممنونم از اینکه همراهی فرمودید 💐
چشم. حتما. البته بازی بعدی Alien: Isolation هست که دربارش میخوام بعدا بنویسم. درباره The Great Ace Attorney Chronicles و ژانر FMV هم در نظر دارم.
ان شاءالله عمری باقی باشه و مشکلی پیش نیاد، درخدمتم.💐
اقای اسدی ولی رو صندلی داغ ننشستی ها
اینکه چندسالتونه یه راز موند اخرش از فضولی میمیرم خونم میفته گردن شما🗿👍
سلام بر شما یار و همراه عزیز
😂
فعلا اگه خدا قبول کنه جوانی هستم با دل پیر 😁 در ریاضی تقریب بگیریم، سنم میشه ۲۰ و خردهای.
در مورد نوب بودن هم بگم که پنجاه پنجاهه. بعضی وقتا به قول شوخی شیرازیها عامو حسش نیس (خارجکیا میگن moodش نیست)، این میشه که Easy میزنم. بعضی وقتا هم حسش هست، Normal و حتی Hard میزنم. البته تنها بازیای که Hard رفتم و واقعا تجربه عالیای بود، Alien: Isolation بود.
ممنونم از اینکه همراهی فرمودید 🌹
زمان مارو از خیلی چیزها دور کرده
ممنون از شما آقای اسدی. امیدوارم یه کالکشن از همه بازیاش با بهبود های گرافیکی برای PC بدن. اینجوری تجربه ش مشکله.
سلام رفیق
قسمت سوم و Melody of Memories مشکلی نداره؛ فقط نیازه که ویدیوی فلش بک از خلاصه قدیمش تماشا بفرمایید. البته یه کمی داستانش گیج کننده هست 😅 و برای همین من خودم دو سه تا ویدیوی خلاصه نگاه کردم تا فهمیدم!
البته بعدا دوباره برگشتم و اونایی که جا موندن، همه رو تا Birth by Sleep رفتم. بقیهشو هم گذاشتم موقع انتشار خبرای بیشتر از Kingdom Hearts 4.
ممنونم از همراهی شما 🌹
درود بر شما. حس میکنم از ابتدای یک فرانچایز شروع کردن و دیدن تکاملش لذتش رو چند برابر میکنه. با این وجود دیدن ویدئوی خلاصه قطعا بهترین کاره اگه بخوایم از آخرین نسخه ها شروع کنیم
هلو اقای اسدی
من نه فاینال رو بازی کردم نه امپراطور قلب ها البته این دومی نمی تونم تجربه کنم و بیشتر روی اف اف حساسم اسپویل شدید ندارع؟؟میتونم بخونم؟؟
سلام سبحان جان
نه اصلا هیچ اسپویل شدیدی از اون لحاظ نداره. چون از داستان FF 7 سفرهای رو باز نکردم به اون شدت.
ممنونم از اینکه همراهی میفرمایید 🌹
پس از مطالعه کامل نظرو رو می گم
یکی از سم ترین بازی هایی که دیدم
تاحالا هم تجربش نکردم
😅🌹
قلبت کلید راهنمایت باد…
همین یه جمله دنیایی از ماجراجویی رو فراخوانی میکنه :)🔥
چند نکته دوستان عزیز
۱. اگه فک کردید گیم پلی این بازی ها سوسول بازی سخت اشتباه کردید حتی توی رمز نرمال هم بعضی باس هاش از کل سری سولز سخت تره
۲. اگه فک کردید داستانی در کار نیست،سخت اشتباه کردید انقدر داستان کارگردان فاینال فانتزی ۷ اقا نومورا پیچونده،که برای فهمیدن این ۱۰ به بالا نسخه و بعلاوه تمامی بازی ها موبایل و اسپین اف اش بیشتر از داستان ها نولان فسفر میسوزونه
۳. اگه فک کردید شخصیت اصلی داستان یه دسته کلید دستشه و ضعیفه باید بگم سخت در اشتباه اید،سورا جز قوی ترین کرکتر ها ویدیو گیمی با رنک 1C هه و از دانته و ورجیل و سفیروث و کریتوس و بایونتا به شدت قوی تره(یشنوید از منی که خاک این سری خوردم مخصوصا با تغییر اخیر توییتر)
۴. Kingdom heart 358 days یکی از برترین داستان ها ویدیو گیمیه
۵. Just a pancake اخر خندست
سلام بر شما 🌹
جانا سخن از زبان ما میگویی 👌👍💐🌸🌷
ممنونم از همراهیتون ❤
وای این بازی خیلی خوبه واقعا سرگرم کننده اس یه جورایی ترکیبی از فاینال فانتزی و آثار دیزنی و پیکسار و من واقعا باهاش سرگرم شدم
یکی از آنتاگونیست های بالا سمت چپ منو یاد دانته تو دویل می کرای می اندازه نمی دونم چرا.😵💫🥴
منظورم داخل اون سه تا لاین عکس برای آنتاگونیست ها بود.