گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا

گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟

محمد صالح اسدی
۱۷:۰۸ ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
گیوتین نامه 5 چگونه الدنگ رینگ شویم

دوستان گیمفایی عزیز، سلام! به پنجمین قسمت از گیوتین نامه خوش آمدید. از اینکه تا اینجا با بنده همراهی کرده‌اید، صمیمانه سپاسگزارم.

پاچه‌های امروز

پاچه Before The Start of : بازگشت به ریشه‌ها!

سردبیرجانم فرمودند: «قبلی رو زیادی عامیانه نوشتی، پررو شدی.» گفتم: «چشم؛ ببخشید.» سپس افزودند: «فرم رسمی‌تر باشه بهتره.» گفتم: «باز هم چشم؛ دیگر رسمی می‌نویسم.» بعد هم افزودند که: «هی ایموجی میموجی هم نذار. ضمنا، مطالب طنز حساسن. پس مانور دادن زیادی روشون امنیت جانی نداره.» «بله! البته که ندارد! چون توطئه در کار است! هرچه شما بفرمایید.»

گیوتین نامه 5 قلعه‌ای در elden ring

قلعه پرعظمت سردبیر گیمفا | خداوکیلی کی جرئت داره روی دیوارش با اسپری یادگاری بنویسه!؟

و القصه که در این قسمت به صورت آزمایشی، کمر را به فرمان سردبیر عزیز خم می‌کنیم، حق را به حق‌دار می‌دهیم، “فعلا” عامیانه نمی‌نویسیم وَ …

سردبیر (هم‌اکنون): فه… عه… لن…!؟

ببخشید! ببخشید! یعنی چیزه… چیز، چیز خیلی چیز خوبیه … چیز هم اتفاقا چیز هست و اینکه… چیز … چیز … اوهوم! اوهوم! به هیچ وجه و هرگز دیگر عامیانه با چیز نمی‌نویسم (یعنی غلط بکنم که عامیانه بنویسم و ایموجی چیز بگذارم 😎) و نماینده مواد مخدر گیمفا، محمد صالح اسدی چیز و فضول و خنگول را هم به اتهام عامیانه نویسی و چیز به گیوتین می‌کشم… فَچیزا (بر وزن فلذا)، دعوت می‌کنیم از سردبیرجانم که بدون هیچ چیز و خجالتی افتخار بدهند که چیز… یعنی… چیز… آهان! یادم آمد! چیز است! … که این گیوتین برای ذبح کله مبارک نماینده مواد مخدر گیمفا آماده و چیز است!

بنابراین از این به بعد به یوبیسافت اقتدا کرده، سپس به ریشه‌ها برگشته، زبان ادبیاتی گیوتین نامه را احیا می‌کنم … شرمنده رفقای گیمفا … دشمنان این خاک و بوم و سرزمین.

درهرحال، ای فرزندم؛ سوباسا! ای املت شفتالو! اینها را ولش! این یکی را بچسب:

امروز برایت نامه‌ای می‌نویسم از این قرار که چگونه لنگه استاد میازاکی کبیر بشوی و چطور به عینه الدنگ رینگ خالص بگردی. پس گوش خود را با سمباده تیز بفرما که اکنون گام به گامی را با درد عشق برایت می‌نویسم … «بیگیرش! بیگیرش که دارم می‌نویسم! اوی! بیگیرش! بیگیرش که داره میریزه! داره میریزه … ! اوی! خاک بر سرت نکنم پسرم که عرضه نداری تو هوا یه چی رو بیگیریش» 😐😐😐


ننه گیمر (درحال پخت آش نذری): ای ووی! دیدی چیطو شد آقوی کریمی، ننه‌جون!؟ دوباره دس زد به ایموجی! یعنی خاک تو سر خرُم! در دیزی بازه، حیای گربه کجو رفته!؟؟؟ تو رو به خدا قسم میدم تو رو عزیزُم! دردت به جونُم! حالو بیو این دفعه رو تو ببخش. ایشالا غلط بکنه تکرار بکنه. شرمنده اخلاقتم آقوی کریمی؛ ببخشید. حلالش کن ننه‌جون!

سردبیر (لحن جدی): من رو مطالب طنز خیلی حساسیت دارم. برای همین هیچ کدوم از این حرفاتون رو نخوندم، ندیدم، نشنیدم 🗿

ژان والژان بی‌کوزت (درحال گریه): میشه بیشتر از ۳۰۰۰ کلمه مطلب نوشتن رو هم مثل همین الان نخونید، نبینید، نشنوید، حساسیت هم روشون داشته باشید!؟


پسرم؛ ای املت شفتالو! دیروز که از مغازه سرکوچه شهرداری فرانسه رفتم یک دست پپسی کولا به عنوان رشوه برای سردبیر بخرم، ناگاه شعاری را دیدم که لرزه بر وجودم انداخت: «در لحظه زندگی کن!» آنگاه منقلب شدم. در حالتی از مکاشفه (دنیای عرفان) و توهم قرار گرفتم و فروشنده آن مغازه حقیر را شیخ عزیزمان، استاد میازاکی کبیر دیدم و به یاد پاچه‌های بزرگی از تنبان محترم الدنگ رینگ بیفتادم!

گیوتین نامه 5 میازاکی خالق elden ring
جناب آقای کریمی بنده پپسی رو تو مغازه به خاطر توهم زدن جا گذاشتم | ببخشید حلال کنید ما رو

پاچه اول: دامبو، خر پرنده!

پسرم! در کودکی و هنگامی که ۳ کیلو بیشتر وزن نداشتم، الاغی داشتم به قامت دامبو، فیل پرنده. منتها دامبو به زور و با گوش‌هایش پرواز می‌فرمود. ولی این خر خوشگلم مثل پراید بوئیگ ۷۳۷ بود. یعنی بدون هیچ آپشن و تجهیزات خاصی فقط کافی بود اراده کند؛ خودش خودبه‌خود پرواز می‌کرد. فیوووووو! می‌رفت به هوا! خلاصه نیازی هم به بال و گوش پهن نداشت ها. همین طوری الکی می‌رفت در آسمان‌ها و ما هم پشتش بودیم و لذت می‌بردیم.

گیوتین نامه الاغ ژان والژان
گفت به به چقدر زیبایی | چه سری چه دمی عجب پایی❗😘😘😘

خب حالا این چه ربطی به الدنگ رینگ دارد!؟ آهان! مجید! دلبندم! اشتباه تو همین جاست. چون به نظر می‌رسد که تاکنون لگد خر از باس فایت الدنگ رینگ نخوردی پسر گل و عزیزم. بنده‌ی سه کیلویی یکبار خواستم الاغم را نوازش کنم. البته که نیت خیر بود؛ ولی فعل و عمل غلط بود. چون نفهمیدم دقیقا کجا را دست گذاشتم. فقط می‌دانم هرجا بود، نقطه فول الاغ بود و function لگد را فعال فرمود. به وجهی که مرا همچون هندوانه سه کیلویی شوتید.

این خاطره ظاهرش تلخ است. ولی اینقدر لگد خوردن از خر لذت بخش هست که نگو و نپرس! همان طور که خودآزاری با باس فایت‌های خیلی خر الدنگ رینگ (بلانسبت!) بسیار لذت بخش است! از لگد ناموسی و کف گرگی کینه‌ای بگیر تا جون آدمیزاد؛ همه در الدنگ رینگ پیدا می‌شود. به خدا قسم، پسر نازنینم، سادیسم هم داشته باشی ها، با الدنگ رینگی شدن نه تنها درمان می‌شوی، بلکه به فکر سلامت روح و روان خویش هم می‌افتی!

گیوتین نامه 5 margit the fell omen
یکی از راه‌های نزدیک شدن به خدا عمل مستحب Elden Ring است | چرا که شما هرلحظه و هرمکان از شر You Died شدن رجیم به خداوند رحیم پناه می‌برید

ضمن اینکه … می‌گویم … من عمری ژانر سولزلایک مصرف داشتم؛ ولی عاقبت نفهمیدم چرا بعد از مصرف جنس سنتی و مرغوب bon fire در دارک سولز و این نمی‌دانم‌چی‌چی grace در الدنگ رینگ … آره … بعد از اینها چرا خداوکیلی باس فایت‌های دوست داشتنی رجعت و بازگشت نمی‌کنند، اما نوکرهای روی مخشان برمی‌گردند!؟

بعد سوال دیگری هم دارم. ما وقتی مغلوب می‌شویم، چرا باس فایت‌ها منتظر، آماده و چشم به راه می‌ایستند تا برگردیم!؟ چرا به جستجوی ما نمی‌افتند و یک وجب هم تکان نمی‌خورند؟ به خدا راضی به زحمت نیستیم. یک خرده‌ای بنشینید، پا درد می‌گیرید. چون ما می‌خواهیم برویم به اندازه چند ساعتی سر کوچه یک کاری داریم، یک پیتزایی با رفقا بخوریم، زیر باران یک قدمی با یار بزنیم و (منحرف! منظورم از یار، خالق صرف سردبیر گیمفاست!) خلاصه خوب که rune جمع کردیم، level up در حد لیگ لالیگا شد، آن وقت برمی‌گردیم و دهان همه‌تان را با تریلی هجده چرخ شهرداری آسفالت می‌کنیم. کمی صبور باشید عزیزان. ساعت‌ها ایستادن پای شما را دچار خون مردگی الدنگ رینگی می‌کند.

گیوتین نامه 5 یک گیمر ناراحت پس از آبلمبو شدن در باس فایت elden ring
تصویر لو رفته از یک گیمر پس از کتک خوری‌های پی در پی در بیرون بر باس فایت Elden Ring | نوش جان

پاچه دوم: هوش مشنوعی!

پسرم! ای املت شفتالو! هان! ای سوباسای پدر! عبرت بگیر از هوش مشنوعی الدنگ رینگ که چقدر له است. ولی به چشم نمی‌آید. چنان ماهرانه زیر هنر و مهارت خوابیده که تو لعل قرمز می‌بینی، ولی زرشک! داری قالپاق لاستیک پیکان خوشگل را می‌بینی! مخالفت می‌کنی!؟ ای شیطون! مدارک خود را برایت بیاورم. «بیگیرش! بیگیرش که داره میریزه از پشت صفحه وب سایت! بیگیرش!»

خیلی خب … پسرم! سوباسا! آن غول‌تشن‌های الدنگ رینگ را به یاد داری؟

گیوتین نامه 5 giantها در elden ring

شما: آری!

من: بنده با پسرم دارم صحبت می‌کنم. شما چرا میاید وسط!؟

شما: عههههههههههه!؟؟؟؟ آخی! ببخشید!

من: خواهش می‌کنم. ایراد نداره. فقط دیگه تکرار نشه!

فلذا همیشه برایم سوال است که چرا هییییییی … چه چه چه … یعنی هییییی … چه چه چه سربازی … خداوکیلی چرا هیییییچچچچچ سربازی زیر پای این یارو هنگام شروع تهاجمش نمی‌رود؟ نه خداوکیلی چرا نمی‌رود!؟ اصلا حتی تصورش هم لذت بخش است! می‌بینی یک گله گوسفند از سرباز جلویت هستند. تو می‌پری جلو تا غول‌تشن پشت سرشان تو را ببیند…

غول‌تشن(شروع جنبیدن هیولا): عااااااااااااااااا…!

بعد می‌بینی چقدر قشنگ و شیک، چقدر زیبا و دلربا، می‌آید و هرچی سرباز گوسفند جلویش است را مثل ماشین‌های شهرداری … بععععععع! … که کج و معوج آسفالت می‌سازند و مجبورند از نو هردو سالی یکبار رویش یک دور دیگر آسفالت بکشند ها … بله! بععععععع! … می‌بینی مثل آنها می‌آید و هرچه سرباز است را در راهش پهن و گشاد می‌کند و بععععععع! … به به! به به! می‌بینی چقدر لذت بخش است؟ بععععع! ببین الان من چقدر حس خوبی دارم برای خوردن چمن و یونجه! بعععععع!

ولی زهی خیال باطل. چون خر در کوهستان هرجا پا گذاشت و گیر کرد، دفعه بعدی پایش را آنجا نمی‌گذارد. ولیکن بز هرجا پا گذاشت و گیر کرد، دفعه بعدی هم دقیقا در همان جا پایش را از عمد فرو می‌کند! البته این را فقط بچه‌های کوه آلپ و هایدی می‌فهمند. ولی خب شماها که بچه شهری هستید، حداقل باید یک نتیجه‌ای بگیرید از مشاهداتمان و آن اینکه غول‌تشن‌ها… آقا جان! دقت کن! کلاس درس منطق و ریاضی هستا!… و آن اینکه غول‌تشن‌ها بز نیستند.

بله بچه‌های گل توی خونه! خلاصه پس مااااا… عاقبت نتیجه گرفتیم که غول‌تشن‌هاااااا… حساب و کتاب می‌کنن کهههههه: «برای شروع حرکتم کجا پا بذارم تا به فرمان استاد میازاکی کسی جز پلیر له نشه؟ آهان! فهمیدم! اینجاها پا میذارم! خب، خوبه. حله! بزن بریم.» 🗿

گیوتین نامه 5 you died
نتیجه حرکت حساب شده غول‌تشن‌ها 😭😭😭

ننه گیمر (هنوز در حال پخت آش نذری): ای ووی! خاک تو سرش! دیدی!؟ باز این غلط کِرد، چندتا ایموجی توی متنش پشت سرهم هی گذاشت! هی باز گذاشت! آقوی کریمی، ننه‌جون! تو رو به خدا این دفعه رو هم ببخش، عزیز دلُم! قول میده تکرار نشه. این بار آخرشه. به جاش منم قول میدما … که اگه یکی دیگه گذاشتا … دولگدی میرم تو شیکمش! واه! غلط میکنه هی ایموجی میذاره و عامیانه می‌نویسه!

سردبیر: امان از دست گوسفندای شهرداری فرانسه 🤕 !!!


اتهام بازرگانی: از بدون شرح تا گزارشگر فوتبال گیمفا!

بدون شرح!

مایکروسافت همچنان شکایت خود علیه تصمیم CMA را پیگیری می‌کند و دادگاه مربوط به آن نیز در ماه جولای برگزار خواهد شد

البته به قول ژان والژانی: ان شاءالله با اجازه FTC!


نتایج کنکور سراسری گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت!

گیوتین نامه کاربر دقیق و ریزبین برتر
مدال طلای دقت در مطالعه می‌رسد به رفیق عزیزم فرید

فریدجان! در حکایتی مشتق شده از کامنت شما نوشته‌ام بدین شرح: هنگامی که سر محمد صالح اسدی فضول و خنگول و عامیانه‌نویس زیر گیوتین رفت، حرفی زد که بنده دلم به رحم آمد و این بلبل پررو را آزاد کردم!

ای سردبیر و جانِ من!

همتای گیم و فانِ من!

ای گیمفا را سروری!

🍉 این هندوانم* می‌خری؟ 🍉

(*هندوانه‌ام)

سردبیرم! سرورم! مگه متنم رو نخونده بودید!؟ مگه شما ادیتور متنم نبودید!؟ پس چرا بهم نگفتید که “آی کیو! این مرغ نیست! خروسه!” چرا گذاشتید سوتی بدم!؟ چرا هیچی نگفتید!؟ حالا هم می‌خواید با گیوتین سرمو بزنید!؟

سردبیر (با لحن اعتراض گیوتینی): من!؟ اینجانب به هیچ وجه کله این بچه رو نخواستم با گیوتین بزنم. این بچه خودش با خودش خوددرگیری مزمن داره و هی از زبون من می‌نویسه…! 😐

گیوتین نامه کاربر کنجکاو برتر
مدال افتخار حمایت از کار و سرمایه فیل اسپنسری می‌رسد به کاربر کنجکاو برتر یعنی کلاغ عزیز | ببخشید البته بنده اسم شریفتونو نمی‌دونم برا همین گفتم کلاغ
گیوتین نامه معترض برتر
و معترض برتری که ژان والژان بی‌کوزت که خودم باشم برایش لایک زد | حقیقتا بله تمام متون محمد صالح اسدی کرینج هستن | ولی ماشالا به خودم که تو یه عالمه المپیک نوشتن مقام دارم ❕

گزارشگر فوتبال گیمفا!

گیوتین نامه 5 پیشگویی شوکیس دیگری از سونی
جیمبودگارا زندگی ایتن گچ را پر از شوکیس انحصاری موفقیت قرار بده جیمبو آمین | دعای یک سونی فن‌بوی خارجکی از محضر تنها خدای زندگی‌اش

درحالی که داشتم از میوه و تره بار هندوانه شیرازی می‌خریدم، یکهو یادم افتاد به یک گزارشگری عجیب؛ گزارشگری عجیبی به سبزی همان هندوانه بزرگی که داشتم می‌خریدم. یعنی خدایی چه کسی فکرش را می‌کرد که شوکیس دیگری از آستین سونی سرش را بیرون بیاورد و بگوید: «سلام مامانی. منو تو آستینت جا گذاشتی!» یا درحالی که هنوز اخبارها خبر موثقی از پیروزی بزرگ شوکیس تیم فیل اسپنسر سبزپوش بر تیم جیمبو رایان آبی‌پوش نداده بود، چه کسی این را حدس می‌زد؟

من می‌دانم!!!! کسی که همه اینها را از قبل می‌دانست و حدس زده بود، گزارشگر اعظم فوتبال گیمفاست! کسی که زودتر از همه خبر از تغییر سیاست‌های زمانی سونی و افتادن توپ در زمین ایکس باکس داده بود!!!! و این پیشگوی برتر کسی نیست جز:

گیوتین نامه 5 پیشگوی اعظم گیمفا
البته بنده بیشتر منظورم ته عبارت هایلایت شده هست ها | لطفا به سر ماجرا گیر سه پیچ ندهید

برای اینکه ریا نشود و ثواب این عمل خیر الهی دوچندان بگردد، اسم مقاله این گزارشگر اعظم و گرانقدر، یعنی «بررسی شوکیس پلی‌استیشن ۲۰۲۳؛ امید های رنگ باخته» را هرگز فاش نمی‌کنیم و لینک هم به مقاله نمی‌کنیم. شما هم اینقدر از نام خانوادگی ایشان نپرسید. چرا که ما به هیچ وجه نام خانوادگی گزارشگر فوتبال گیمفا، یعنی جناب آقای زاهدی عزیز 🌹 را فاش و برجسته نمی‌کنیم.

بنابراین ما هم فقط از اینجا و از پشت مجلس سلام و درود نازی را خدمت ایشان ارسال می‌فرماییم و مزاحم ایشان نمی‌شویم. خیلی خب دیگر؛ برگردیم سر اصل مطلب که یکهو الان شمشیر Malenia می‌خورد توی سرمان. برویم! برویم که دیرمان شده!

گیوتین نامه 5 malenia meme

تصویر بالا: Malenia

تصویر پایین: من، دقیقا زیر پاش!


پاچه سوم: ای خوشم میاد!

هان! ای پسرم! ای املت شفتالو! ای سوباسا! ای خوشم می‌آید از این NPCهای الدنگ رینگ. آدم احساس می‌کند دارد توپ بسکتبال را همه‌اش توی صورت یکی (با حالتی سادیسمی) می‌کوبد! یعنی هرچقدر هم باهاشان شما interact بفرمایید، خسته که نمی‌شوند و فحشت نمی‌دهند که هیچ؛ تازه همراهی هم می‌کنند! نمی‌دانم زبانشان مو درنمی‌آورد با این همه تکرار؟؟؟

گیوتین نامه 5 npc ها در elden ring
Feel free to go off and die in a ditch somewhere | راحت باش برو تو یه جایی چیزی میزی از یه خندقی و بمیر | از سخنان قصار NPCهای شیخ عزیزمان استاد میازاکی 😐

دارم تصور می‌کنم در دنیای واقعیت اگر این‌طوری بود چه می‌شد. دنبال آدرس بودی و می‌رفتی پیش پیرمردی در تهران که با کت و شلوار کنار تیرچراغ برق قراضه‌ای ایستاده و آن وقت …

– ببخشید، برج آزادی کجاست؟

– اوه! Tarnished! دور بزن؛ سمت راستت هست.

– چی؟ دور بزنم؟ اون وقت میشه بگید از کدوم طرف دور بزنم؟

– من همین جا منتظر می‌مونم تا بکشیش. از اون طرف دور بزن.

– از کدوم طرف؟ میشه دقیق‌تر بگید؟

– اوه! Tarnished! دور بزن؛ سمت راستت هست.

– سمت راستم؟ ولی سمت راست من که یه دیواره!

– من همین جا منتظر می‌مونم تا بکشیش. از اون طرف دور بزن.

– ببخشید!؟

– اوه! Tarnished! دور بزن؛ سمت راستت هست.

– حاجی من متوجه آدرس‌دهی شما نمیشم. میشه واضح‌تر توضیح بدید؟

– من همین جا منتظر می‌مونم تا بکشیش. از اون طرف دور بزن.

– دور بزنم … دور بزنم … آخه دور بزنم که میرم تو دیوار!

– اوه! Tarnished! دور بزن؛ سمت راستت هست.

– عاه! باشه حاجی، ممنون. پس انگار این خودمم که باید با GPS پیداش کنم.

– من همین جا منتظر می‌مونم تا بکشیش. از اون طرف دور بزن!

– بله! متوجه‌ شدم حاجی. خیلی خیلی ممنونم. دارم از GPS برای پیدا کردنش استفاده می‌کنم. البته با اجازتون.

– اوه! Tarnished! دور بزن؛ سمت راستت هست… من همین جا منتظر می‌مونم تا بکشیش. از اون طرف دور بزن!

– آمممم… (نگاه به صندلی بغلش می‌کند) عزیزم؛ فکر کنم دیگه بهتره دکمه E رو پیش این یارو اصلا فشار ندم. تو هم اینقدر دست به کیبوردم نزن و هی فشارش نده دیگه. باشه؟ …

گیوتین نامه 5 روز شکرگزاری برای elden ring
الهی امروز هم شکرت | یک روز دیگر از شکرگزاری خداوند به خاطر اینکه Elden Ring رو بندای نمکو منتشر کرد نه سونی | البته اگه دست ایکس باکس بود که همون روز اول مینداخت تو گیم پس و دیگه راحت‌تر بودیم 😅

آخر پاچه: دیگه وقت لاف-لاف دیوتیه!

املت شفتالوی عزیزم، سوباسا جان

باتوجه به درخواست مظلومانه کاربر گرانقدر، جناب آقای قورباغه گرامی🌹، و اینکه مدتی هست خواهرت کوزت پس از جواب رد سردبیر در خواستگاری گیوتین نامه قبلی، خیلی خطرناک شده، تصمیم گرفتم خودم را در برابر حرکات رزمی و جنگی ایشان آماده کنم. آخر یکبار نفهمیدم این چش شد. داشتم در مهمانی سینی چای تعارف می‌کردم. به کوزت که رسید، با پا کشید زیرش و سینی … فیووووووو! … رفت در آسمان‌ها! یعنی به معنای واقعی چسبید توی سقف! عینهو کارتن بسته‌بندی شده تام و جری. بدبختانه این بود که همان طور سینی عاشق چسبیده بود به سقف و منتظر بود. لهذا تا بنده حقیر سرم را یک لحظه بالا بردم، سینی بوسه‌اش را از سقف جدا کرد و نامرد بی‌حیا و بی‌مروت برگشت پایین.

من به خدا سر بیچاره‌ام را یک لحظه بالا گرفتم تا فقط ببینم چه می‌شود. کاری‌شان نداشتم به خدا قسم! ولیکن پس شد آنچه شد! … واووووووووو! … هرچه چای بود بر سر و روی من مسکین و بیچاره خالی گردید. البته نگران نباش. مایع چای الهی شکر به کمک قوانین فیزیک یخ شده بود. وگرنه الان در بیمارستان پدر سوختگی بودم.

گیوتین نامه 5 call of duty black ops 1

 فلذا دارم می‌روم با Reznov و Mason به سازمان روسیاه. اگر برنگشتم، مرگ بر اسنک‌بار جهانی را با تمام وجودت هرروز روشن سر بده و بگو: «ای کوزت! ژان والژان را حلالش کن!» ولی این را هم بگو که: «زیادی پررو نشو!»

مرسی پسرم

ژان والژان بی‌کوزت

شهردار غیور فرانسه

پی نوشت رسمی: به فرقه آسانسور هم نامه نوشتم که بیایند و یک سری فنون یادم بدهند؛ لهذا…

گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا

لهذا گیوتین نامه‌ای متفاوت برای “فرقه آسانسور: اودیسه” در راه است…

البته به امید خدا و اگه عمری باقی باشه

ممنونم از همراهی شما دوستان عزیز 🌹

موفق باشید

MincraftSadraܢ̣ࡅ࡙ܝ̇‌ࡅ߭ܚࡍ ܩࡍ߭esmaaielCyrusLonesome guy the Mad OneshhDARKSIRENdodoBehzad zargaryسبحان کورلئونهMalassezia furfurkhan2000FaridAlbert WeskerThe last Elden ringیوهانsorena77more

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا
گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

گیوتین نامه ۵؛ چگونه الدنگ رینگ شویم!؟ - گیمفا