Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا

Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی

حسین غزالی
۱۸:۰۷ ۱۴۰۲/۰۴/۱۳
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا

مقدمۀ من، بیان‌گر همه‌چیز بازی است؛ Red Dead Redemption 2 این را می‌گوید نه من.

زمین‌های برفی، احساس غروبانۀ مرد خطاکار پشیمانی که در طوفان سرما گیر افتاده، زمستان و هوای سرد و سوز شب‌هنگام تنهایی و عزلت از سرانجام سخت زندگی مجرمانه، این‌ها همه در مقدمۀ Red Dead Redemption 2 بیان می‌شوند. «مقدمه، بیان‌گر همه‌چیز بازی است.» یعنی آن‌که تمامیت تلاش و زحمت موجود در قلب یک اثر ویدیوگیمی را می‌شود از همان جملۀ اول پیدا کرد. جملۀ اول رد دد ردمپشن ۲ این است:

ابیگیل میگه اون داره می‌میره داچ.

سوانسون

یعنی مرگ کلیدواژۀ اول رد دد ردمپشن ۲ است. حالا اگر بازی را شخصی تمام کرده باشد، می‌تواند بهتر ملتفت این قضیۀ تامه شود که مرگ چه‌گونه غالب بر حس و حال و فضای بازی است. شخصیت‌های بازی همیشه در گوشۀ تاریک ترس از نهایت‌مندی حیات می‌نشینند و گاهی هم مثل «هوزه‌آ» به‌انتظار پایان می‌نشینند و سعی می‌کنند البته تا زمان رسیدنش، دست کمک از قضای مهرانگیز قلب‌شان بر شانۀ همراهان و دوستان قدیم و عزیزان دل بیندازند. «ابیگیل» می‌گوید که او می‌میرد و این «او» تقریباً دربارۀ همۀ آدم‌هایی که در بازی می‌بینید صادق است؛ خصوصاً چون ابیگیل می‌گوید، راجع به «مارستون» صدق بیش‌تری دارد ولی اصولاً آن‌چه که ابیگیل می‌گوید نه به یک شخص که مربوط به یک دوران است. ابیگیل می‌گوید که «دیوی» عضو سابق گنگ در حال وداع با زندگی دنیاست ولی از آن‌جا که شیوۀ روایی استعاری و مجازی در مقدمۀ RDR 2 به‌شدت استفاده می‌شود می‌توان لااقل در این دو ساعت ابتدایی هر جمله و کلمه را تعبیر به یک منظور ثانوی کرد.

قبل از آن‌که ابیگیل این را بگوید اما، جملات اولِ اول بازی جملات دیگری هستند. نام راکستار گیمز به‌نمایش درمی‌آید و بلافاصله یک شرح ابتدایی و یک مرثیۀ سکوت‌انگیز نوشته می‌شود که می‌گوید:

تا سال ۱۸۹۹، دوران یاغیان و هفت‌تیرکشان روبه اتمام بود. تا پایان آن قرن، دیگر ایالات متحده به سرزمین قانون تبدیل می‌شد. تعدادی از گنگ‌ها و گروه‌ها هنوز باقی مانده بودند اما آن‌ها هم کم‌کم مورد جست‌وجو قرار می‌گرفتند و از بین می‌رفتند.

راکستار گیمز
مقدمۀ من، بیان‌گر همه‌چیز من است؛ Red Dead Redemption 2 این را می‌گوید نه من.

نمای مشخص بازی دوباره بازمی‌گردد به‌سمت هوزه‌آ و «داچ» که روی درشکه‌ای نشسته‌اند و به جلو حرکت می‌کنند. شاید حرکات نمادین و جملات نمادین شخصیت‌ها در نگاه اول مشخص نباشد اما در نگاه دوم، به‌خوبی واضح است که بخش مقدمۀ رد دد ۲، کاملاً بر یک کلیدواژۀ گفتاری به‌نام «مرگ» و یک کلیدواژۀ تصویری به‌نام «سرما» می‌چرخد که اصولاً هم با یکدیگر نوعی تعارف شاعرانه دارند. با این‌وجود ولی نوعی انتخاب کلمات عجیب در گفتار هوزه‌آ هست:

اگر زود تمامش نکنیم، همۀ ما می‌میریم. این آب و هوا را [ببین] الان ماه مِه است.

هوزه‌آ

با یک حساب سرانگشتی می‌شود فهمید که در بهار نباید چنین برف سنگینی ببارد و بهمن از همه‌جا سرازیر شود؛ ماه مه میلادی متعلق به فصل بهار است و با یک حساب سرانگشتی دیگر می‌شود فهمید که در بخش مقدمه، داچ و هوزه‌آ تقریباً در جنوب ایالات متحده قرار دارند. بنابراین، خیلی عجیب است که چنین برف سنگینی در چنین موقعیتی از سال ببارد. تعبیر از بطن مقصود، در بازگشت به روند استعاری داستان‌سرایی رد دد در مقدمه، می‌شود همه‌چیز را در یک جمله خلاصه کرد: «برف در جای اشتباه است و داچ و هوزه‌آ هم در جای اشتباه پازل قرار گرفته‌اند. برف آب می‌شود، برف قبل از آب شدن گرمی بهار را سرد و مرده می‌کند و خانواده وندرلیند هم قبل از آب شدن و ناپدید شدن، سردی رفتارهای آینده‌شان را تبدیل به خسارت‌های غیرقابل جبران می‌کنند.» یک جملۀ دیگر هم می‌شود در تعبیر کلام هوزه‌آ اضافه کرد: «اگر زود تمامش نکنیم، همۀ ما می‌میریم.» اشاره‌ای خفی و شعری برای آینده و پیش‌گویی بزرگِ جمع از حقیقتی که دیر یا زود در سبک زندگی‌اش فهمیده می‌شود. دیگر هیچ برفی به این شدت در جنوب ایالات متحده در بهار نمی‌آید و دیگر هیچ‌وقت آدم‌هایی مثل داچ و هوزه‌آ و آرتور پیدایشان نمی‌شود.

بعد از آن، کم‌کم تعابیر پنهان بیش‌تری از پس‌زمینه‌های روایی و شخصیت‌پردازی رو می‌شوند. هوزه‌آ دربی را باز می‌کند که به‌نظر نوعی سکوت متافیزیکال با خودش به‌همراه دارد؛ مثل دربی به‌سوی مرگ یا به‌سوی رویایی سراب‌گونه. پس از این‌که داچ یک سخنرانی بی‌فایدۀ دیگر ترتیب می‌دهد، درحالی که برای بازیکنی که قبلاً Red Dead Redemption را تجربه کرده مشخص است که این داچی که او اکنون می‌بیند، شبحی بیش نیست، بازیکن دوباره مجبور است تا یک کار تکراری انجام بدهد؛ کاری که او از قضای روزگار مجبور می‌شود تا پایان بازی ادامه دهد: دنبال کردن داچ وندرلیند و تلاش برای رسیدن به قدم‌های بلندش. فعالیت اول بازی، یعنی اولین‌باری که در آن بازی کنترل آرتور مورگان را به‌دستان بازیکن می‌سپارد، تقریباً خلاصه‌ای است کامل و جامع از آن‌چه او قرار است تا نهایت بازی انجام بدهد. داچ در پاسخ به سوال آرتور مبنی بر این‌که چه اتفاقی در بلک‌واتر افتاد یک جواب دم‌دستیِ مغرضانه سرهم می‌کند، داچ کارهای عجیب و یک‌دفعه‌ای انجام می‌دهد، داچ یک کار خوب انجام می‌دهد و فرار می‌کند.

مقدمۀ من، بیان‌گر همه‌چیز من است؛ Red Dead Redemption 2 این را می‌گوید نه من.

برای شخصی که داچ را می‌شناسد، این طفره‌رفتن‌های داچ از پاسخگویی خیلی آشنا به‌نظر می‌رسند چراکه هم در قسمت اول و هم در این بازی اشاره‌ها به رفتارهای ناشایست داچ در بلک‌واتر فراوان بودند. آرتور از داچ می‌پرسد که «واقعاً چه اتفاقی در بلک‌واتر افتاد» و داچ هم می‌گوید: «ما تو را نداشتیم؛ این اتفاقی بود که افتاد.» مشخص است که چنین پاسخی یک فرار شیک و کلاسیک از طرف وندرلیند است. با این‌وجود هنوز در قوانین منطقی پیش‌درآمدها وقت قضاوت داچ نرسیده و بازیکن مجبور است تا ادامه دهد. وقتی که بازیکن بازی را تمام کرده باشد اما، این پاسخ داچ یک معنی دیگر هم پیدا می‌کند؛ این‌که داچ وندرلیند درواقع هیچ‌گاه تغییر نکرده بود. داچ همیشه همان مردی بود که یک انسان بی‌گناه معصوم را وسط یک درگیری به‌خاطر پول و سلامتی خودش قربانی می‌کند و اگر بازیکن حواسش باشد این اتفاق چه در ابتدای داستان و چه در انتهای داستان بارها تکرار می‌شود. نکتۀ ظریفی که مشخصاً در تضاد با تئوری‌پردازی‌های عجیب و غریب طرفداران بی‌کار و زندگی رد دد ردمپشن ۲ راجع به مشکلات سلامتی داچ مطرح می‌شود.

نکتۀ پیش‌گویانۀ دیگر در گفته‌ها و رفتارهای داچ، کماکان به همان سخنرانی ابتدای بازی باز می‌گردد. جایی که داچ در چنین شرایط سختی –که مشخصاً هرچیزی هست به‌جز امن– از این می‌گوید که گنگ تاچه حد حالا در امنیت و سکوت است و این‌که این طوفان برف برای آن‌ها پوشش درست می‌کند تا خیالشان راحت باشد. در ادامه بازی نشان می‌دهد که داچ وندرلیند در زندگی واقعی هم همیشه به‌دنبال یک «پوشش» بوده؛ یک نخود سیاه و یک حواس‌پرتی موقت تا بتواند آن نقشه‌ای که واقعاً می‌خواهد را اجرا کند. از همین رو است که پاسخ‌های داچ نسبت به مهم‌ترین سوالات آرتور و گنگ، نه فقط در مقدمه که در تمامیت جریان بازی نامفهوم و شکسته و بی‌معنی هستند. حتی در قسمت چهارم بازی هم وقتی آرتور دوباره از داچ سوال می‌کند که پس از ایجاد یک حواس‌پرتی بزرگ در شهر سنت‌دنی به‌کجا می‌روند و عاقبت‌شان چه می‌شود، داچ می‌گوید: «نمی‌دانم.. یک جایی.»

مقدمۀ من، بیان‌گر همه‌چیز من است؛ Red Dead Redemption 2 این را می‌گوید نه من.

داچ و آرتور «مایکا» را پیدا می‌کنند و البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که داچ قرار بود تا به‌دنبال هردوی مایکا بیل و جان مارستون برود ولی سرنوشت طور دیگری رقم می‌خورد و جان در این‌جا به فراموشی سپرده می‌شود؛ درست همان‌طور که در پایان توسط داچ به‌فراموشی سپرده می‌شود. درهرصورت داچ، آرتور و مایکا به خانه‌ای می‌رسند که جماعت «اودریسکل» آن‌جا را تصرف کرده‌اند و طبق معمول و از سر دشمنی قدیمی، درگیری سختی شکل می‌گیرد و سه‌قهرمان داستان موفق می‌شوند تا خانه را تخلیه کنند. البته خانه واقعاً تخلیه نمی‌شود. مایکا بل «سیدی ادلر» را پیدا می‌کند که در شرایط بدی قرار گرفته و در این‌جاست که شاید مهم‌ترین پیش‌گویی تصویری بازی با رفتارهای روان‌پریشانۀ مایکا شکل می‌گیرند. مایکا شروع می‌کند به پرت کردن اسباب خانه و درنهایت به آتش کشیدن‌شان؛ اگرچه داچ و آرتور و ادلر خیلی سریع از خانه خارج می‌شوند، ولی طولی نمی‌کشد که آتش روشن شده به‌دستان مایکا تمام خانه را دربرمی‌گیرد و خانه‌ای که نماد سکون و آرامش و خانوادۀ وندرلیند است، طی مدت کوتاهی سقوط می‌کند.

بنابراین، مایکا بل همان نقش همیشگی‌اش را در مقدمه هم بازی می‌کند. یک شخصیت شکسته، مضطرب، بی‌اصل و اساس و کوتاه‌بین که در آخر همان‌طور که خانه ادلرها را با آتش واقعی پایین کشید، خانه وندرلیندها را با آتش غرور پایین می‌کشد. ولی اصل ماجرا، نهان در بطن متن رد دد ۲ از گذر از استعاره‌ها و پس از گذر از تمثیل‌ها به حقیقت اشیاء می‌رسد و مظاهر آسمان بازی در غروبی که در آن مرد بیچاره‌ای توسط آرتور گروگان گرفته می‌شود. مقدمه Red Dead Redemption 2 تا حد زیادی سعی می‌کند که از بازی با کلمات گذر کند و به گفتار صادقانه کلامی برسد.

این‌جاست که اهمیت دیالوگ‌های تصادفی و مونولوگ‌های آقای سوانسون و واکنش‌های آرتور مشخص می‌شوند و این‌جاست که اهمیت دیدن و اهمیت دیدن دنیا به نحو دیگر برای آرتور مورگان در بازی مشخص می‌شود. همه‌چیز در مقدمه پر می‌شود از این ریزه‌کاری‌های استادطور که گویی با زحمت کشیده شدند. نخست وقتی بازی اجرا می‌شود، آرتور در جایی ایستاده و تکیه می‌دهد و به گوشه دوری نگاه می‌کند که در نگاه عجیب است نتیجه خاصی در آن نمایان باشد ولی با این حال بازی نشان می‌دهد که او در دل یک انسان احساسی است. نحوه ایستادن‌های آرتور، نحوه حرکت کردنش و نحوه تعاملش با آدم‌ها و ابزارها و حتی اندک ریشه های نازک از مهربانی قلبش را هم می‌شود در این دو ساعت اول دید.

در سکوت به‌انتظار مقدمه نشستم

به وقت شب، در تمنا.. با گویشی غلیظ از بلندای سکوی کوتاه

حبیب در خانه نشسته بود و از دغل‌بازی خسته، روی‌برگردان از سبزی چمن برای دیدن آسمان بالای سرش در یک شب ماهتابی، به‌اتفاق قلبش که شده با شنیدن صدای برخورد سکه‌ها به‌هم تحت تأثیر قرار نگرفته و صدای دعوت عظمای صندلی‌ها را نشنیده می‌گیرد.

بعد از این مرحله در زندگی آرتور است که ارزش واقعی مقدمه در ساختار کلی بازی پیدا می‌شود.

نویسنده می‌گوید که در مقدمه بیش‌تر اوقات همه‌چیز معلوم می‌شود. در مقدمه معلوم می‌شود که بازی در آینده می‌خواهد چه‌کار کند. البته در مقدمۀ Red Dead Redemption 2 این وضوح کم‌تر است؛ چون رد دد باور دارد که انسان‌ها می‌توانند تغییر کنند و از اشتباهات گذشته درس بگیرند و به آدم‌های بهتری تبدیل بشوند. و این تبدیل شدن به آدم‌های بهتر، پول درآوردن بیش‌تر یا پیدا کردن شغل مناسب، گرفتن دیپلم یا یافتن همدم و ترک اعتیاد و فرار از ماتریکس نیست؛ این تبدیل شدن به آدم بهتر، فهمیدن اصل و اساس زندگی است. برای انسان واقعی.. که از همۀ آدم‌های برندخوردۀ تقلبی گذر می‌کند و می‌داند که با ساده‌ترین حساب و کتاب ممکن، او صرفاً به‌حال خودش رها نشده. در مقدمۀ Red Dead Redemption 2 نمی‌شود این را به تمامیتش فهمید و لازم است که مخاطب بازی را تمام کند. شاید از آن جهت که در مقدمه مقصود فقط این نبود. افتتاحیه اما چند درس ابتدایی مختصر و قیمتی به بازیکن می‌دهد تا حساب کار برای رسیدن به مقصودی که در ادامه «این» می‌شود دستش بیاید؛ مهم‌ترینش این است که در دنیای قدرت‌بازی، داچ وندرلیند زیاد هم فرقی با کولم اودرسکُل ندارد ولو این‌که داچ فرض کند که برخلاف کولم دارد کار خیلی قابل و ارزشمندی انجام می‌دهد. دیالوگی از داچ می‌گوید: «ما مردان بدی هستیم ولی آن‌ها نیستیم.» که مشخصاً نوعی استثناگرایی مطلق آمریکایی‌الاصل است که در توجیه زمان و مکان و افعال ناشایست صرف می‌شود و با این‌وجود کماکان در تاریخ‌های مختلف توسط انسان‌های مغرور یا قدرت‌پرست استفاده می‌شود. داچ از آن‌جا که هم‌چنان قدرت‌پست، خودشیفته و خودپرست و خودمرکز است، و محو در القاب و جایگاهی است که ابداً و مطلقاً برای او نیست، در عمل همان الگوهای رفتاری دشمنان خونی‌اش را تکرار می‌کند. در مقدمه مقصود این بود تا جایگاه هر شخصیت در ذهن مورگان مشخص شود، نقش‌ها و ادعاها و مواضع ترسم شوند و فضای نخستین بازی تاب پردازش بگیرد برای آمادگی تا رسیدن به پایان‌بندی اثر.

این‌جاست که دیگر بقیۀ داستان مشخص می‌شود.

در ادامۀ عشق به افتتاحیه خواندم

Fallout 3 یکی از معروف‌ترین مقدمه‌های موجود در یک بازی ویدیویی را دارد. شما را می‌برد به لحظۀ تولدتان، از صفرِ صفر شروع می‌کند و در یک اقدام عجیب، کاری می‌کند که صدای اولین صدای نوزادی‌تان را بشنوید. دقیقاً از لحظۀ پیدایش نخستین نفس‌تان؛ ماجرا دنبال می‌شود و در ادامه این‌گونه دنبال می‌شود که قطعه به قطعه، بخش‌هایی متجزا و خاطراتی مختلف از دوران کودکی و نوجوانی و جوانی‌تان را در پناهگاه ۱۰۱ ببینید. ولی نکتۀ مقدمه‌طوری استادانه‌اش در این مرحله این است که بازی متعمداً قصد دارد تا با این روش از قصه‌گویی، شما را پیوند بدهد به اعضای پناهگاه زادگاه‌تان و هم‌زمان، نوعی انتظارچینی روایی ترتیب بدهد و مواضع همه را مشخص کند و حتی در این میان، نوعی اشارات ریز کارگردان-به‌مخاطب هم بدهد به مخاطب عزیزش. این‌ها همه با نوعی اشتیاق و علاقۀ مهری شدید به تولید شخصیت‌های واقع‌گرایانه صورت گرفته‌اند. برای هر دیالوگ، هر شخصیت، صفات مجزا، اخلاق مجزا، و بازی با انتظارات کودکی شخصیت اصلی و تأثیر شگرف تصمیمات درون‌بازی پروتاگونیست روی تمهیدات آینده در دنیای فال‌اوت، و تعلق خاطر شخصیت بازیکن به پدرش و مسئلۀ قدرت‌پرستی در بازی، این استادی قدیمی بتسدا را در شخصیت‌پردازی تبدیل می‌کند به دست نوازشی بر مقولۀ طراحی و پردازش یک مقدمه خوب در ویدیوگیم و انواع دیگر داستان‌سرایی.

حالا شما در تولد ده‌سالگی خودتان هستید؛ اغلب این شخصیت‌ها در آینده نقش مهمی در داستان بازی اجرا می‌کنند که خصوصاً در یک بازی ویدیویی احساس عجیبی است.

بازی Half-life هم چنین قاعدۀ مشخصی را در ارائۀ مقدمه پیش می‌کشد؛ یعنی «جزئیات» نشان مخاطب می‌دهد و در ابتدای همه‌چیز برای مخاطب ارزش قائل بودن از حیث ارتباط با شخصیت‌ها و فهم دقیق موقعیت و نقشش در بازی که عموماً دلخواه هر محصول ویدیوگیمی است. وقتی در «هف‌لایف» سوار قطار می‌شوید و چشمان‌تان به چشمان آن مردی که با دو چشمانش دست از تماشای چشمان‌تان برنمی‌دارد می‌خورد، و متوجه ضایعات سمی پراکنده و انواع اتفاقات جهانش می‌شوید، بازهم می‌شود چنین مسئلۀ مشابهی را مطرح کرد. این‌که مقدمه تاچه حد از لحاظ گیرایی و بیان لحن روایی بازی کارساز است و اگر درست اجرا شود، می‌توان تا مدت‌زمان زیادی ضامن ادامۀ توجه بازیکن به باقی ماجرا باشد. و درست اجرا شدن، مثل اجرای صحیح مقدمه در اثری مثل Control است که همیشه در باب شوخی با بازیکن، شخصیتی مثل «آتی» را پیش می‌کشد که می‌داند اولاً نقشش در مقدمه به‌عنوان عامل ایجاد پرسش برای بازیکن چیست و ثانیاً، می‌داند چه زمانی دوباره برای تزریق این تکنیک قدیمی در روایت وارد زاویۀ دید چشمان بازیکن شود.

از این رو متاسفانه این مرموزیت در چنین اثری میسر نمی‌شود مگر آن‌که دلیل و تنش خیلی خوبی برای دنبال کردن سوالاتش به مخاطب بدهد. مشکل اساسی کنترل هم این است که نمی‌تواند به‌صورت صمیمی برای مخاطبش توضیح دهد که چرا این ادا و اطوارها را دارد اجرا می‌کند. در ادامه، مقدمه‌هایی از انواع دیگر هم داریم که در طرح‌ریزی عمدتاً ساده‌تر هستند. مثل بخش‌های مقدمه‌ای بیش‌تر بازی‌های یوبی‌سافت که برای جلب توجه بازیکن، او را ناگهان در یک فضای کاملاً جدید و یک بحران مصنوعی پرسروصدا قرار می‌دهد ولی در ادامه چون نمی‌تواند برای ادا و اطوارهایش دلیل بیاورد، خیلی زود به‌قول معروف دل بازیکن را می‌زند می‌شکند و او مطمئناً متوجه می‌شود که بازی چه‌قدر نادرست مقدمه‌چینی کرده.

محمدnobodySina FateminezhadNashvilleOverlordVisible 6-tigh manمنم یکی مثل خودتReza.Hbiomaxᚱ.ᚻmilad saUNCLE ARTHURSekiroاوردک تک تک ورژن حقیقیآقای کلوند عزیزAtomic SoldierParsa III (عمو ساول سابق)امیرحسین نصرتیCarddragonDallimore

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا
Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • farhadqp گفت:

    به به آقای غزالی دلمون برای اینجور مقالاتتون تنگ شده بود

    YasinSina7294منم یکی مثل خودتᚱ.ᚻSekiroAlbert WeskerSONYXArcix™ツ`بهزاد سالمیAli_pxmore
    • من نخوندم ولی همینکه در مورد red dead هست معلومه عجب چیزیه ❤

      nobodyThe last Elden ringSekiro
      • Black zing گفت:

        مظلوم ترین بازی تاریخ ک اکنون زیر عناوین جدید مثل یک گنج گرانبها خاک می‌خورد، و آرتور مورگانی ک دل شکسته تر از قبل چشم به دیداره دوباره گیمر ها نشسته تا آنها را به غرب وحشی ببرد، امروزه ردد بسیار غمگین است هم از دست گیمر ها و خیلی بیشتر از دست خالق خود راکستار ک مثل یک پسر ناتنی با آن برخورد می‌کند نه آپدیتی به آن می‌دهد نه حرفی از آن می‌زند و نه لباس نویی از جنس نسل نهمی به تنش می پوشاند…

        YasinSponge bobAMIRALI MORGAN ⭐ استارفیلد فن شدم人Acker益man人Sina7294arianNashville𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻بهزاد سالمی
  • neo loyed گفت:

    اومدم سایت دو تا مقاله خفن از دو تا نویسنده دست به قلم خاص اقای غزالی و کریمی در مورد دوتا بازی عالی ،،، 😍 خستگی ادم در میره

    人Acker益man人𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻NimaAlbert Weskerfarhadqpبهزاد سالمیGoodbye GamefaAli_pxFaridAMIR WAZOWSKImore
  • به به واقعا زیبا بود :)) آقای غزالی عذر میخوام اسپمه اما شما نمره تون به رد دد ردمپشن ۲ چنده ؟ براتون توی چه جایگاهیی بین بقیه بازیا قرار میگیره ؟ خیلی کنجکاو بودم اینو بدونم چون بارها دیدم توی مقالاتتون از ردد گفتید

    OverlordNimaبهزاد سالمیAli_pxFaridAMIR WAZOWSKIZodiacKratosHaj_HosseinAnnymore
    • سلام. ممنونم. من دیگه واقعاً نمی‌خوام به بازی‌ها نمره بدم. همونطور که خیلی از دوستان می‌دونن، ما بلد نیستیم بازی بررسی کنیم؛ یعنی زیاد توی بررسی بازی‌ها و نمره دادن به بازی‌ها خوب نیستیم. البته من این رو اتفاق بدی نمی‌دونم. اتفاقاً خوبه چون باعث میشه حواسمون به چیزهای بی‌فایده‌ای مثل متاکریتیک و امثال این‌ها و اختلاف بین دو صدم نمره پرت نشه. باور کنید ما نصف مصیبت‌هایی که می‌کشیم در دنیای ویدیوگیم همش تقصیر همین نمره است.
      با این وجود اگر فرض کنیم که قرار باشه برای رد دد ردمپشن ۲ جایگاهی وجود داشته باشه در یک لیستی که ما برای بازی‌های خوب درست کرده باشیم، حتماً حتماً این بازی جزء اولین بازی‌هایی میشه که در اون لیست قرار میدیم. رد دد ردمپشن ۲ جزء مهم‌ترین بازی‌هایی هستش که باعث شد ما هنوز نسبت به ویدیوگیم دلزده نشیم. عمده دلایلش البته به خاطر داستان بازیه و درسی که آدم عاقل و خوش‌قلب و صادق میتونه از سرنوشت مورگان برای خودش متصور بشه. اونم این‌که زندگی، زندگی همیشه از فرد زنده معنا می‌خواد و زندگی بدون ایمان، یک زندگی هدر رفته است. ایمان و اعتقاد، پروردگار و قلب، سرنوشت و معنای زندگی چیزهایی هستند که همیشه به دنبال آدم میان.. همیشه. حتی اگر خودش نخواد، بالاخره یه روزی روزگار آدم رو گیر میندازه و ازش میپرسه که واقعاً برای خودش و زندگیش چه‌کار کرده؟ من به شما میگم به‌عنوان یک دوست.. که لطفاً مسئله ایمان حقیقی و واقعی رو جدی بگیرید به پروردگاری که شما و ما و همه رو آفریده.
      و مسئله نمره و مقایسه نمره‌ها رو بگذارید کنار. بازی‌ها رو به چشم حرف‌هایی ببینید که ممکنه درست باشن، ممکنه اشتباه باشن و ممکنه هیچ ارزش خاصی نداشته باشن. بازی‌ها به خودی خودشون هیچ ارزشی ندارند مگر اینکه باعث بشن ما چیزی یاد بگیریم برای زندگی خودمون. و چه بهتر، وقتی که به مرحله آخر رسیدیم، و فهمیدیم که مرد خوبی شدیم، اونموقع هستش که دیگه شاید، و باید که هیچ نیازی به بازی‌های ویدیویی برای فرار از حقیقت زندگی نداشته باشیم.
      ممنونم

      人Acker益man人NashvilleTonyOverlordامیرحسین نصرتیSekirored-eyed Banished Knightᚱ.ᚻپوریادراکولا/پیر گیم‌خانهNimamore
  • Outlaw bity گفت:

    افتتاحیه سایبرپانک هم واقعا جالب بود.

    بهزاد سالمیAMIR WAZOWSKIPeterParkerPro gamerمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)
  • Big Boss گفت:

    کاش متنتون یکم تمرکز بیشتری رو موضوع میداشت

    OverlordCarddragonArcix™ツ`بهزاد سالمیGoodbye GamefaAli_pxAMIR WAZOWSKIKratos77مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)more
    • سلام. اگر قرار بود تمرکز بیشتری روی موضوع می‌ذاشتیم مثلاً باید راجع به مقدمه چی میگفتیم؟ چون به‌نظر میاد که ذکر کردن تک تک بازی‌ها با مقدمه خوب درحالی که فرمول و اصل و اساس نگارش یک مقدمه خوب درواقع یکسانه، بیش‌تر از همه‌چیز آب‌بستن به مقاله است برای اینکه بگن فلانی بیشتر نوشته یا هرچیز دیگری و اتلاف وقته. فواید تولید یک مقدمه خوب ذکر شدند به علاوه مثال کامل و مفصلی از یک بازی مشخص که رد دد ۲ باشه.

      OverlordSekiroNimaCarddragonArcix™ツ`Ahmad_bkبهزاد سالمیFaridAMIR WAZOWSKIOld fashion GAMERmore
      • Big Boss گفت:

        “حبیب در مقدمه نشسته بود و از دغل‌بازی خسته، روی‌برگردان از سبزی چمن در اشتیاق دیدن آسمان و دوران غیبت عزیزش از دوران، به‌اتفاق زمان محض قلبش که شده با شنیدن صدای برخورد سکه‌ها به‌هم تحت تأثیر قرار نگرفته و صدای دعوت عظمای صندلی‌ها را نشنیده می‌گیرد.”

        TomPop_Star
        • می‎دونید زندگی چه‌طوریه؟ توی زندگی واقعی، وقتی شما آب می‌خورید یا کار می‌کنید یا دارید دستگاه خرابی رو تعمیر می‌کنید، ارتباطتون با بقیه قسمت‌های زندگیتون قطع نمیشه. یعنی ممکنه ناگهان یک نفر صداتون کنه یا یک نفر با شما تماس بگیره یا ناگهان یک اتفاق بدی براتون بیفته یا هرچیز دیگری. وقتی بازی ویدیویی هم بازی می‌کنید، شاید یکی دو تا درس زندگی بتونید از بازی ویدیویی برای زندگی‌تون بگیرید. ما که طبق دلیلی که بالا ارائه دادیم، به وظیفه خودمون مبنی بر شرح مسئله مقدمه در ویدیوگیم عمل کردیم. بنابراین از باب عمل به وظیفه کوتاهی نکردیم در این یک مورد.

          SekiroCarddragonAhmad_bkبهزاد سالمیAli_pxFaridAMIR WAZOWSKIمحمدامین حیدریֆǟʍʊʀǟɨ77more
  • Apex Legends گفت:

    سطح مقالات گیمفا روز به روز در حال پیشرفته واقعا خسته نباشید دارید

    ♤Kiarash Morgan♤Apex Legends𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻NimaCarddragonبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKIAnny77Black Swordsman
  • یکی از بهترین بازی های تاریخ و آرتور یکی از بهترین کاراکتر های تاریخ❤

    سگ غمگینکاربر شماره 85Overlord𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻NimaCarddragonبهزاد سالمیAli_pxAMIR WAZOWSKIARTHUR MORGANmore
    • Kingsbounty گفت:

      من دارم بازیش میکنم و الان که حدود ۱۰ ساعت گیم پلیشو رفتم واقعا به نظرم خیلی هم بازی خوبی نبوده تا اینجا برا من. یه جورایی دارم زوری میرم جلو فقط ببینم چی میشه. به نظرم اصلا بازیش هیجان نداره، داستانشم زیاد خوب نیست. کلا gta v بهتر بود به نظرم . و اینکه مثلا با ویچر ۳ خیلی لذت بردم. اصلا اون حس ویچر وgta vرا نداره red deadبر خلاف تعاریف!!

      سگ غمگینThe last Elden ringOverlord𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻
  • نمیخوان اپدیت نسل نهی بدن ؟ ویچر داد . جی تی عای داد . سایبرپانچ داد . رد دد نداد 🤔

    Overlord𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻بهزاد سالمیGoodbye GamefaAli_pxAMIR WAZOWSKIOld fashion GAMERPeterParkerPro gamerARTHUR MORGANmore
  • Cell گفت:

    سلام آقا حسین 🖖🌹🖤
    ارادت
    مثل همیشه عالی
    .
    مقدمه، بیان‌گر همه‌چیز من است من رو میترسونه 🫠
    .
    دوست دارم برم توی دنیای red dead این مایکا خیانت کار کثیف رو بکشم 😁 موش کثیفی بود البته توهین به حیوانات نشه
    .
    خاطره انگیزه ترین عنوانی بود که نسل ۸ تجربه کردم و امیدوارم دوباره در صنعت گیم تکرار بشه
    .
    هیچ وقت با سری fall out خو نگرفتم انگار برای من ساخته نشده حالا هرچقدر هم میخواد مقدمه و داستان خفنی داشته باشه
    .
    داستان این حبیب چی هست کنجکاو شدم
    .
    Dutch
    ما توی موقعیت از این بدتر هم بودیم قوی باشید در کنارم بمونید
    (خطاب به زندگی در ایران)
    .
    .
    .
    Arthur
    پس زن و بچه ها چی میشن
    +
    Dutch
    داری مثل هوزیا صحبت می‌کنی دلم براش تنگ شده
    .
    .
    .
    در آخر
    Dutch
    من هنوز یه نقشه نهایی نکشیدم آرتور هنوز وقت می‌خوام

    nobodyOverlord𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻Nimaبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKIمحمدامین حیدریAnny77حسین غزالیmore
    • aliow گفت:

      نیمی از سرانه استفاده از Enter رو مدیون وجود شماییم .

      biomaxبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKICellֆǟʍʊʀǟɨAnnyحسین غزالیpacman remastered
    • سلام خدمت به Cell عزیز از دوستان خوبم و رفقای قدیمی. راست میگید. واقعاً رد دد ردمپشن ۲ جزء قشنگ‌ترین اتفاقات نسل هشتم بود. راجع به مقدمه من همه‌چیز من هست، این رو ما یکم مبالغه انجام دادیم تا جالب بشه ماجرا. درواقع مقدمه لزوماً همه‌چیز رو نمیگه. اصلاً بخش عمده ماجرا توی متن اصلی پنهان شده ولی خب مقصود اینه که مقدمه واقعاً گویای میزان و کیفیت و زحمتی هستش که پای یک اثر صرف شده.
      راجع به سری Fallout ولی چرا خوشتون نیومده سل‌جان؟ اتفاقاً خیلی سری بازی‌های خوبی هستند. بازی‌هایی هستند که مدام در هر شماره از وحشتناک بودن قدرت‌پرستی و عواقب انجام کارهای بدون دلیل و سند فقط به‌خاطر خودشیفتگی و خودپرستی و قدرت‌بازی میگن. خیلی بازی‌های خوش‌ساختی هستند از این لحاظ که واقعاً میخوان شما رو بیندازند در دنیایی که به‌طرز خیلی قشنگی کاری کنه احساس کنید کنار آدم‌های واقعی هستید و اتفاقات واقعی میفتند و همه این کارها رو بدون توجه خیلی زیاد به مسئله گرافیک هنوز هم انجام میده. البته سری Red Dead Redemption هم در باب معضل قدرت‌بازی هم مثل نمونه داچ کم نمی‌گذاره با این وجود بیشتر از همه چیز در قسمت دوم مسئله‌اش مسئله تلاش انسان جدید برای بازیابی معناست در زندگی و اینکه چه‌طوری معنا نقش اساسی بازی میکنه در زندگی آدم.
      طبق معمول هم که شما استاد دیالوگ‌ها هستید ما حرفی نداریم :))
      راجع به حبیب.. حبیب بچه خیلی خوبیه. حبیب خیلی پسر خوبیه. ما فقط داستان زندگیش رو سعی میکنیم قدم به قدم تعریف کنیم. چون واقعاً همیشه به ما میگفته که دوست داره به بقیه کمک کنه. و چه کمکی بهتر از گفتن سرگذشت آدم‌های سابق؟

      𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻biomaxCarddragonبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKICellֆǟʍʊʀǟɨAnny77
      • Cell گفت:

        آقا حسین عزیز
        راجب مقدمه من شیر فهم شدم اصلا فکر نمی‌کردم تا حد تاثیر گذار باشه دمت گرم
        .
        راستش این توضیحی که راجب سری fallout دادین همین چند خط باعث شد که من وسوسه بشم این سری رو تجربه کنم fallout 4 من فکر کنم تا menu اون جلو تر نرفتم 😅
        ای کاش بعضی از عناوین رو نقد و بررسی میکردین جدید یا قدیمی بیشتر با ادبیات و نوشتار شما واقعا جذاب تر میشه شما از عمق موضوع صحبت میکنید که برای من بشدت جالبه و میخ کوب میشم مثل اینکه طرف دیگر رو می‌بینید
        همین تعریف شما از red dead و انسان و معنا مثال خوبی هست
        .
        دست و پا میزنم برای زبان انگلیسی
        ای کاش اصلا از اول که سنی نداشتم زبان انگلیسی فول میشدم بعد شروع می‌کردیم
        درسته میگن هیچ وقت دیر نیست ولی مشکلات ، زندگی …..هزار چیز دیگه اوضاع رو سخت می‌کنه و زمان بر
        مغز یاد گیری قبل کجا الان کجا
        .
        حبیب حرف دل شماست شاید …شاید رفیق قدیمی شما
        در کل بهتره مرموز بمونه که جذاب تره
        .
        ممنونم برای وقتی که میزارین 🙏 تا وقت کنم مقاله های گذشته شما و دوستان دیگر گیمفا رو میخونم

        Carddragonبهزاد سالمیFaridAMIR WAZOWSKIحسین غزالی
  • Cell گفت:

    اینم فراموش کردم این مقاله رو من چند دقیقه پیش توی یه سایت دیگه دیدم کپی کردن یا خودتون قرار دادین اسمی از شما برده نشده بود

    بهزاد سالمیAMIR WAZOWSKISami 22777سید دراگونحسین غزالیسبحان کورلئونهمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Porfosor
  • hander16 گفت:

    واقعا متن فوق‌العاده‌ای بود دمتون گرم آقای غزالی من رد دد بازی نکردم اما داستان و تعریفشو خیلی زیاد شنیدم

    بهزاد سالمیAnnyحسین غزالی
  • cactus گفت:

    این بازی چطوری گوتی سال نشد؟
    واقعا شاهکاره…

    𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻PotgSina7294biomaxUNCLE ARTHURNimaبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKIPeterParkerARTHUR MORGANmore
  • PeterParker گفت:

    عالی بود 👌🏻 خسته نباشید آقای غزالی
    نکته جالبی که هست اینه که تجربه رددد ۱ بعد از ۲ واقعا جذابه هرکی ۲ رو بازی کرده یا نه حتما یک رو بازی کنه با پی سی میان رده راحت میشه تجربه اش کرد اگه کسی کمک خواست تو اجرای بازی من هستم 🙂

    بهزاد سالمیAMIR WAZOWSKISami 227ARTHUR MORGANAnnyجان قمارباز
  • (AK) گفت:

    واقعا حیف بود که گوتی سال ۲۰۱۸ رو ندادن بش همه میدونن که حق ردد بود

    𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻Sina7294PeterParkerbiomaxUNCLE ARTHURAMIR WAZOWSKISami 227ARTHUR MORGANAnnyداچ پلن دِر لیندmore
  • Sekiro گفت:

    سلام و علیکم دوستان نبودم و برگشتم همه رو با اومدنم شاد کنم :)))
    قشنگ نوشتی غزالی جان واقعا هرچقدر سنم بیشتر میشه رفتن سخت تر میشه ادم درگیر زندگی و مشکلاتش میشه ولی ازین سایت نمیشه دل کند
    تا امثال غزالی و … هستند
    واقعا عالی بود

    𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻امیرحسین نصرتیبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKISami 227ARTHUR MORGANحسین غزالی
  • ali گفت:

    عجیبه فقط خودت میتونی آقای غزالی یه متنی بنویسی که تک تک جملاتش رو با عشق بخونم. مرسی از مقاله زیبات

    𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻بهزاد سالمیامیرحسین نصرتیFaridAMIR WAZOWSKISami 227ARTHUR MORGANسید دراگونحسین غزالی
  • Arthur morgan گفت:

    مگه مایکا دلیل فروپاشی گنگ نبود ؟ پس چرا داچ رو شرور اصلی داستان حساب می کنند ؟

    بهزاد سالمیSekiroArthur morganAMIR WAZOWSKIARTHUR MORGANسید دراگونErfan Teax Plays(ThomasAngelo(Born in vigiato
    • Sekiro گفت:

      اسپویل رد دد ۱و۲
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      چون علارغم گوشزد های مکرری که ارتور و بقیه اعضای گنگ میکردن گوشش بدهکار نبود ..تقریبا همه از اون بدشون میومد بخاطر اینکه میشناختنش
      داچ برای منافع گروه ( البته در واقع برای خودش ) با اون و نقشه هاش جلو میرفت و این کارش مخالفت همه رو داشت دلیل اصلی اینکه مایکا اینقدر باعث و بانی بدبختی بود این بودکه داچ بهش این اجازه رو میداد …
      دلیل دوم این بود که باوجود اینکه داچ فهمید که مایکا گناه کاره اخر رد دد ۲ بازم تصمیم گرفت که پشت ارتور در نیادش و ارتور جونش الکی از دست رفت …. چون اینقدر شکاک بود که حتی به ارتورم اعتماد نداشت ولی اخرش واقعا خیانت کرد
      . تو رد دد ۱ هم که اون یه یاغی ادم کشه و هیچ عقلی تو سرش نمونده که وقتی جان میپرسه چرا این کارارو میکنی میگه برا sport

      بهزاد سالمیbiomaxAMIR WAZOWSKI
      • Arthur morgan گفت:

        اما تو مرحله اخر epilouge وقتی جان حقیقت رو به داچ گفت ، داچ به مایکا شلیک کرد و جان و سدی رو نجات داد . به نظرم داچ به آرتور و جان شک کرده و بود فکر می کرد بعد از سرقت قطار به داچ پشت می کنن اما آخرش دیگه فهمید که یکی از وفادارترین افرادش رو از دست داد .

        البته نمی شه مطمئن شد که داچ تغییر کرد یا همیشه اینجوری بوده

        Arthur morgan(ThomasAngelo(Born in vigiatoبهزاد سالمی
  • بهترین بازی تاریخ
    بدون هیچ شک یا اختلافی
    هم از لحاظ نوآوری
    هم داستان
    هم خلاقیت
    جزئیات
    گرافیک
    همه چیز
    این بازی هیچ وقت تکراری نمیشه، فقط و فقط بازی بعدی راک استار میتونه رقیبش بشه. اون هم من فکر نمی کنم.

    ♤Kiarash Morgan♤𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻Sina7294ᚱ.ᚻUNCLE ARTHURTacitus KilgoreAMIR WAZOWSKISami 227Big BossARTHUR MORGANmore
  • خسته نباشید آقای غزالی. متن عالی بود، هوس کردم یه دور دیگه بازی رو از اول بازی کنم

    Alii𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻Faridبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKISami 227ARTHUR MORGANMahyarMsmحسین غزالی
    • سلام. لطفاً بازی رو از اول بازی نکنید که کار بیهوده‌ایه و مرد خوب هیچوقت کار بیهوده انجام نمیده! به‌جاش هر درسی که لازم بود از بازی گرفته بشه رو بردارید برای زندگی و حرکت کنید. ازش بگذرید و برید سراغ راستی و درستی بیش‌تر. اگر هم می‌بینید ما مدام اسم این بازی رو تکرار می‌کنیم یا ازش میگیم، دلیلش اینه که دوست داشتیم رفقای بیش‌تری از درس‌های بازی یاد بگیرن. یا اینکه کم‌کم درس‌های بازی رو بیشتر بگیم. همین.

      𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻ᚱ.ᚻبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKIمحمدامین حیدریSami 227Big BossCellARTHUR MORGANMehdi_Morganmore
      • عزیز شما مگه وقتی یه کتاب رو میخونی فقط دنبال اینی که ازش درس بگیری بعد دیگه نمیخونیش؟
        فیلم همچنین ، کار بیهوده ای نیست قطعا چون لذت داره ، چیزی که لذت داره ابدا نمیتونه بیهوده باشه ، اونم لذت اینقدر پاک و بی ضرر

        𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻Persian King(ThomasAngelo(Born in vigiatoArthur morganAtomic Soldierبهزاد سالمیMahyarMsm
  • Wounds گفت:

    مثل همیشه حبیب حق مطلب ادا کرد،این بار در باب مقدمه

    در مجموع مقدمه های خوب و به یاد ماندنی هستن بتونن نقطه نظری برای مخاطب در باب اون بازی ایجاد کنن لزوما هم لازم نیست محرک داستان باشن یا در بردارنده کلیت مفهوم و مقصود یک اثر

    𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻بهزاد سالمیAMIR WAZOWSKISami 227ARTHUR MORGANحسین غزالی
  • MahyarMsm گفت:

    وقتی در حال بازی کردن rdr2 بودم هیچ انتقادی نمیکردم که چرا اینجاش اینجوریه‌ یا اینکه اینطوری بگم هیچ ضعفی از بازی حین تجربش احساس نمیکردم‌. قشنگ توی دنیای شاهکارش غرق میشدم و فقط و فقط لذت میبردم. درمورد کاراکتر های این بازی هم باید بگم که واقعا وحشتناکه تا این حد شخصیت پردازی یه بازی واقعی و قوی باشه! کاملا میشد با کاراکتر های بازی همدردی کرد و درکشون کرد
    باید احسنت گفت به راکستار و همینطور احسنت به نویسنده این مقاله که مثل باقی نوشته های قبلیش شاهکار کرد:)
    خسته نباشی اقای غزالی عزیز

    Alii𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻biomaxᚱ.ᚻArthur morganبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKISami 227ARTHUR MORGANyasharmore
  • Sami 227 گفت:

    سلام آقای غزالی عزیز این دفعه بیشتر از همیشه لذت بردم
    فقط واسه خودم متاسفم که این بازی رو خیلی دیر تجربه کردم
    خیلی منتظر یک مقاله از شما برای این بازی در قالب یک هزار و یک شب بودم ولی همین مقاله هم اینقدر عالی بود که حرفی برای گفتن نمیزاره دستتون درد نکنه آقای غزالی
    پ.ن : الان ساند ترک that’s the way it is تو ذهنم پلی شد

    Aliiحسین غزالیبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKIMahyarMsmARTHUR MORGAN
  • یکی از توانایی‌های چشم‌گیر شما دست گذاشتن روی موضوعاتی است که کمتر به اون‌ها پرداخته شده و از طرف دیگه از ضروری‌ترین موضوعات هستند. چقدر خوب بود اگر بیشتر می‌تونستیم از مقالات شما استفاده کنیم ولی خب متاسفانه ذات کارهای اینچنینی توان بالا می‌طلبند.
    جدای از تمام مواردی که در تشریح شما به خوبی درباب اهمیت مقدمه‌ی خوب ذکر شد، شاید بشه این رو هم اضافه کرد که یک مقدمه‌ی درست مانند یک پارچه‌ی بافته‌ای است که بر روی متن پهن می‌شه و موجب حرکت متن از یک تکثر بی‌قاعده به یک وحدت رگولاتیو خواهد بود (هرچند چنین وحدتی همچنان دسترس‌ناپذیر باقی بماند). به بیان ساده مقدمه‌ی خوب می‌تواند زبان منطقی خاص یک اثر رو در اولین قدم روشن کند.

    AliiAMIR WAZOWSKIبهزاد سالمیFaridSami 227
  • ŴILliAm گفت:

    عالی بود
    وسوسه شدم یبار دیگه از اول برمش

    AliiAMIR WAZOWSKIبهزاد سالمیSami 227
  • Afshin_Sony گفت:

    داستان، گیم پلی، مکانیزم حرفه ای، این بازی فوق العاده ست، بعد از ۴ بار تموم کردن داستان بازی هنوز هم با ماموریت های فرعیش نشون میده چقدر درجه یکه و حرفایی برای گفتن داره.

    AMIR WAZOWSKISami 227
  • kia (Bye All) گفت:

    دوست دارم دوباره پلیش بدم اما فقط تا قسمتی که کارکتر به جان تغییر میکنه از اونجا به بعد گیم با کله زمین میخوره.آخرای هر گیمی وقتی گیمپلی تکراری میشه فقط دوست داری بازی تموم شه که تو بازی رد دد ۲ تصمیم میگیره با جان یه عالمه کار حوصله سر بر دیگه انجام بدی .یکی از نکات منفیش همینه بجای اینکه آخرای بازی ریتم داستان بازی سریعتر شه کندتر میشه

    AMIR WAZOWSKISami 227ֆǟʍʊʀǟɨ
  • آقای غزالی واقعا عالی بود
    رد دد ردمپشن شاهکاری تکرار نشدنی

    بهزاد سالمیAMIR WAZOWSKI
  • سلام و درود خدمت شما آقای غزالی
    ضمن عرض خسته نباشید خواستم بگم مطلب خیلی جالبی بود و نکات جالبی داشت
    یادمه یک بار گفته بودید که داچ تغییر نکرد و همیشه همون بوده فقط بقیه نکات بدش رو نمیدیدن
    الان واسم کاملا روشن شد که دلیل این حرفتون چی بوده و فکر که میکنم منطقی هم هست
    ما عادت داریم عزیزانمون و افراد نزدیک بهمون رو خیلی مقدس و بدون ایراد ببینیم
    مثلا اعضای خانوادمون رو
    ولی تازه وقتی که بخاطر اشتباهاتشون داریم غرق میشیم متوجه این موضوع میشیم
    دقیقا اتفاقی که برای آرتور و بقیه اعضای گنگ افتاد
    حتی خود ما به عنوان بازی باز زمانی متوجه اشتباهات داچ شدیم که همه چیز در حال فروپاشی بود و خیلی از اعضای گنگ کشته شده بودن
    اما با یه فلش بک اینطوری میشه فهمید این اشتباهات و رهبری نادرست و بی هدف داچ اتفاق جدیدی نیست

    Sina7294Aliiبهزاد سالمی
  • Farid گفت:

    عالی بود آقای غزالی لذت بردیم از متن
    یه مدتی بود خبری از متن هاتون نبود و این باعث ناراحتی بود
    متن رو تا آخر خوندم و باید بگم چون تجربه هام از بازی ها زیاد نیستن بازی ای به ذهنم نرسید که از نظر مقدمه سرایی زبان زد باشن
    شاید بشه به مقدمه gow1 هم اشاره کرد جایی که با تمایل kratos به خودکشی ذهن مخاطب رو کنجکاو ادامه بازی میکنه

    AMIR WAZOWSKISami 227بهزاد سالمی
  • lie?no گفت:

    خسته نباشید به آقای غزالی مثل همیشه زیبا نواختین🌹

    بهزاد سالمیAMIR WAZOWSKIFarid
  • خسته نباشی حسین خان. می دونم که نوشتن و منظم کردن مقاله ها، انرژی و وقت زیادی از آدمیزاد می گیره. و خب یک خسته نباشید ساده کوچک ترین زحمتی که می تونیم انجام بدیم. داشتم فکر می‌کردم ممکن هست که در بخش روزی روزگاری بازی Journey را قرار بدید. من معمولا هنگام بازی کردن تمرکزم بیشتر به موسیقی متن اثره، به همین دلیل به هیچ وجه نمی تونم حتی از یک بازی هم چشم پوشی کنم. چون که خودتون بهتر می دونید، موسیقی متن بازی ربطی به کیفیت خود بازی نداره. زیاد پیش آمده که بازی فلان، ضعیف ظاهر شده، اما موسیقی همان اثر، قدرتمند اجرا شده. البته این ماجرا برای دیگر حوزه‌های سرگرمی، از جمله، انیمیشن، سریال وفیلم های سینمایی هم صدق میکنه. اما این اتفاق در بازی های رایانه ای بیشتر مشاهده شده. آن هم به دلیل بازتر و در دسترس بودن صنعت بازی در مقایسه با دیگر مدیوم های سرگرمی. در مورد Journey این بازی برای من همیشه جایگاه ویژه ای داشته. به دلیل این که این عنوان به خصوص، کاملاً به موسیقی خودش متکی. و اگر اشتباهی در این زمینه رخ می داد. نگاه زننده انگشت اتهام به سمت آهنگساز بدبخت هدف می رفت. هر زمانی که به موسیقی متن بازی گوش می‌کنم، بیش تر به این پی می برم که Austin Wintory یک نابغه به تمام معناست. آقای غزالی به شما پیشنهاد میکنم حتما برنامه های که از Austin در YouTube هست تماشا کنید. یکیش مربوط به این که آهنگسازی آخرین ترک بازی چقدر برای او دشوار بوده. اگه اشتباه نکنم تیترش این بود.
    Austin Wintory Why Composing The Ending Song For Journey Was Difficult.
    خود Austin یک چنل در YouTube هم داره. با نام Austin Wintory Channel که معمولاً آهنگساز های مختلفی رو دعوت می کنه و باهاشون مصاحبه می کنه. یکی از قسمت های مورد علاقه ی بنده، مربوط به Jesper Kyd میشه که ایشون دعوت کرده بود. در مورد هنگام شروعش به عنوان آهنگساز در اروپا تا این که چگونه به ایالات متحده سفر می‌کنند و با بازی Hitman شناخته شده تر میشوند. و در پایان چگونه به عنوان آهنگساز Assassin’s Creed 2007 انتخاب میشه. برای پیدا کردن این ویدئو در YouTube کافی بنویسید Austin Wintory Channel Jesper Kyd. ببخشید که طولانی شد. 🙏

    AMIR WAZOWSKIFarid
  • SONYX گفت:

    ۲۷ساله گیم میزنم. رد دد۲ بهترین بازی عمرمه.
    تمام.

    سگ غمگینyashar𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻AMIR WAZOWSKIبهزاد سالمیSami 227جان قماربازFarid
  • حسین یعنی مقالاتت نیازِ روحن…. ممنون که چشممون رو بیشتر به دقت، ظرافت و اهمیت مقدمه RDR2 روشن کردی…
    باز هم لذت بردم؛ ممنونتم:))
    راستی، مقاله اسنیک ایتر هم تا حدود زیادی خوندم ولی وقت نمی‌شد تمومش رو بخونم. بعداً که برگشتم، دیگه نبود. نمی‌دونم چی شد…

    AliiCellFaridبهزاد سالمیAMIR WAZOWSKI
    • Farid گفت:

      من ذخیره کرده بودم نمیدونم چی شد به کل حذف شد یا کاورش عوض شد
      یا اونی که خوندم یه مطلب دیگه بوده

      بهزاد سالمیCellامیرحسین نصرتیAMIR WAZOWSKI
    • سلام امیرحسین. خواهش می‌کنم رفیق چه حرفیه. ما ارادتمندتیم.
      راستش بین خودمون بمونه امیرحسین. نوشته بسیار شلخته، بی‌مرکز و بدی بود که به‌هیچ‌وجه نمی‌تونست دو دقیقه سرپاش بایسته. خلاصه زیاد مهم نیست. بعضی اوقات پیش میاد دیگه. من ولی خیلی خیلی معذرت می‌خوام باید من رو بابتش ببخشی.

      بهزاد سالمیFaridCellامیرحسین نصرتیAMIR WAZOWSKI
      • عزیز دلی حسین:)
        حدس می‌زدم دلت راضی نشد نگهش داری… من درکت می‌کنم حسین. پراکندگیش رو احساس کردم اما می‌دونی، تیکه تیکه قسمت‌های ارزشمندی خیلی زیادی داشت که آدم دوست داشت از زبون یکی بشنوه…
        من کسی نیستم که کسی رو ببخشم:)
        اتفاقا از اینکه اکثرشو خوندم و لذتشم بردم خوشحالم و ازت ممنون:))

        حسین غزالیAMIR WAZOWSKIبهزاد سالمیFaridCell
      • Cell گفت:

        آقا حسین من کنجکاو شدم اگه امکان داره مقاله رو دوباره قرار بدید و راست و ریس کنید
        اونجوری که آقای نصرتی میگه چیز خفنی بوده
        مخصوصا اینکه در مورد اسنیک بوده 😭

        Aliiحسین غزالیامیرحسین نصرتیAMIR WAZOWSKIبهزاد سالمیFarid
  • و منی که رو دوتا اکانتام ۱۰۰٪ کردم ❤️ حتما ۱۰۰٪ کنید بازی رو تا…

    بهزاد سالمیAMIR WAZOWSKI
  • nobody گفت:

    مقاله خواندنی و آموزنده‌ای بود.
    درود بر شما

    Alii
  • Alii گفت:

    حسین جان در کلمات وتعبیر آنها همانند یک موسیقیدان متبحرانه نواختند اغراق نمیکنم اگر بنویسم شما استاد بی‌نظیری در آمیزش احساس
    ومعنا ومفهوم در ادبیات هستید ازاینکه اینگونه وقت میزارید ومقتدرانه دست به قلم میشوید باعث افتخارید امثال شما کم نظیر هستند سپاس

    Alii
  • محمد گفت:

    آقای غزالی خوش قلم و شاهکار های زیبای همیشگی…
    مقاله عالی بود.
    خسته نباشید

  • بهترین تاریخ با اختلاف فضایی ردد دوعه لامصب هیچ گیمی تو هیچ چیزی به گرد پاشم نمیرسه

Red Dead Redemption 2 و عشق به افتتاحیه در بازی‌های ویدیویی - گیمفا