بهترین انیمههای سینمایی تاریخ | از کابوی بیباپ تا شهر اشباح
از آثار هایائو میازاکی همچون شاهزاده مونونوکه تا آثار سایبرپانک همچون آکیرا، بهترین انیمههای تاریخ بسیار متنوع و درخشان هستند.
برای دههها است که صنعت فیلم ژاپن برخی از برجستهترین انیمیشنهای سینمایی را تولید کرده است، تا جایی که اصطلاح انیمه به طور خاص به انیمیشنهایی از ژاپن اختصاص پیدا کرد. بسیاری از این فیلمهای فوقالعاده از ذهن هایائو میازاکی و دیگران در استودیوی معروف جیبلی بیرون آمدهاند اما این استودیو تنها منبع انیمههای سینمایی عالی نیست.
در ادامه این مطلب تلاشی برای رتبهبندی برخی از بهترین انیمهها از تاریخ غنی این دنیای رنگارنگ و جذاب صورت گرفته است. بدون شک، پوشش دادن همه آثار بزرگ در این لیست غیرممکن است و همچنین باید توجه داشت که آثار زیر فقط انیمههای سینمایی هستند و این در حالی است که انیمههای درخشانی نیز به صورت سریالی یا مینی سریال تولید شدند. در این مطلب سعی شده تا برخی از بهترین و محبوبترین آثار از هر ژانر انتخاب شوند تا فهرست بسیار خوبی برای کسانی شکل بگیرند که میخواهند وارد دنیای انیمیشن ژاپن شوند.
۲۵. انیمه کابوی بیباپ (Cowboy Bebop: The Movie) – محصول سال ۲۰۰۱
همین ابتدا باید گفت که «کابوی بیباپ» بیشتر به عنوان انیمهای سریالی شناخته میشود. این انیمه سریالی برای ۲۶ قسمت بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۱۹۹۹ میلادی ادامه داشت و اغلب نیز از آن به عنوان یکی از بهترین مجموعههای انیمه تاریخ یاد میکنند. این اثر داستان گروهی از شکارچیان جایزهبگیر همیشه بدشانس را دنبال میکند که در دهه ۲۰۷۰ میلادی در کهکشان سفر میکنند.
این انیمه سریالی به طور باورنکردنی و به طور قطعی و عالی به پایان رسید و همین نیز سبب شد تا فیلم سینمایی آن محصول سال ۲۰۰۱ میلادی باید یک دنباله و هم چنین یک پیشدرآمد میبود. این فیلم همانند یک قسمت اضافی از سریال محسوب میشود که به جای زمان ۲۵ دقیقهای، مدت زمان بیشتری دارد. بدون شک، صرف زمان بیشتر با شخصیتها و دنیای آن برای طرفداران بسیار عالی و دلنشین است.
۲۴. انیمه اینتراستلا ۵۵۵۵: داستان منظومه ستارهای پنهان (Interstella 5555: The 5tory of the 5ecret 5tar 5ystem) – محصول سال ۲۰۰۳
دفت پانک ممکن است آخرین آلبوم خود را در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر و متأسفانه در سال ۲۰۲۱ میلادی جدایی خودشان را از یکدیگر اعلام کرده باشند اما میراث آنها همچنان پابرجا است. موسیقی آنها به شکلی غیر قابل انکار جذاب و جاودانه است و همین نیز سبب شده تا این گروه دوتایی موسیقی الکترونیک به دنیای سینما نیز راه پیدا کنند و در انیمه «اینتراستلا ۵۵۵۵: داستان منظومه ستارهای پنهان» به نمایش گذاشته شوند.
این انیمه سینمایی یک اثر موزیکال و علمی تخیلی است که به طرز هیجانانگیزی ژانرها را در هم میآمیزد تا داستانی درباره یک گروه بیگانه را روایت کند که برای نجات یکی از خودشان در فضا سفر میکنند. صدای این انیمه اساسا فقط آلبوم Discovery از دفت پانک است و غیر از این نیز هیچ دیالوگ یا جلوههای صوتی زیادی ندارد. این یک انیمیشن منحصربهفرد، سرگرمکننده و رنگارنگ است و طرفداران دفت پانک باید به تماشای آن بنشینند.
۲۳. انیمه جن پابرهنه (Barefoot Gen) – محصول سال ۱۹۸۳
فیلمهای ضد جنگ سعی میکنند تا حد امکان تزلزلناپذیر و دلخراش باشند و انیمه «جن پابرهنه» نیز از این قاعده مستثنی نیست. این فیلم پیامدهای بمباران هیروشیما در پایان جنگ جهانی دوم را دنبال میکند و به طور خاص به تلاشهای یک پسر جوان برای زنده ماندن پس از کشته شدن بسیاری از اعضای خانوادهاش در این حمله میپردازد.
سکانسی که بمباران را به تصویر میکشد، یکی از ناراحتکنندهترین سکانسهای تمام دوران انیمه به شمار میرود و بقیه فیلم نیز به همان اندازه تأثیرگذار و ناراحتکننده است. این یک فیلم غمانگیز اما مهم است و وقتی با آگاهی از اینکه آن را بر اساس زندگی واقعی کیجی ناکازاوا ساختهاند که مانگای اصلی «جن پابرهنه» را نوشته است، این اثر قدرتمندتر نیز میشود. در حقیقت باید گفت که کیجی ناکازاوا تنها شش سال داشت که بمباران هیروشیما را از نزدیک تجربه کرد.
۲۲. انیمه بلادونای غم و اندوه (Belladonna of Sadness) – محصول سال ۱۹۷۳
بلادونای غم و اندوه (Belladonna of Sadness) یک انیمه تاریک و شدید است که به طور کلی میتوان آن را در هر ژانر فانتزی تعریف کرد و این در حالی است که به موضوع انتقام نیز میپردازد. این اثر درباره یک زن جوان است که با شیطان معامله میکند تا خودش را به شکلی در بیاورد تا بتواند انتقام خشونتآمیزی را از اربابی بگیرد که به طرز وحشتناکی به او ظلم کرده است.
داستان شدید این اثر به معنای آن است که مطمئنا این انیمه برای همه مناسب نیست و سبک منحصربهفرد آن نیز بر وهمآلود بودن و کیفیت اغلب ناراحتکننده فیلم میافزاید. با این حال، این اثر به دلیل پیشگامانه و ریسک پذیر بودن شایسته تحسین است و یکی از انیمههای اولیه است که حتی امروزه نیز بسیار خوب و جذاب به نظر میرسد.
۲۱. انیمه تخم مرغ فرشته (Angel’s Egg) – محصول سال ۱۹۸۵
انیمه «تخم مرغ فرشته» بسیار مبهم است و داستان دقیقی ندارد و بیشتر در مورد به تصویر کشیدن فضایی پیشگویانه برای مدت زمان نسبتا کوتاه ۷۱ دقیقهای خودش است. این انیمه سینمایی داستان یک دختر جوان را دنبال میکند که یک تخم مرغ بزرگ را از سرزمینی بایر و متروکه حمل میکند.
این اثر کم و بیش از بینندگان میخواهد تا آنها نظرات و ایدههای خودشان را درباره اینکه هر چیزی در این اثر میتواند به چه معنا باشد، داشته باشند و در کل، گم شدن در حال و هوای تاریک و متمایز این اثر بسیار آسان است. این اثر شبیه به تلاقی بین انیمه و خانه هنری است و از آن دسته آثاری است که به خوبی در مجموعه کرایتریون قرار میگیرد.
۲۰. انیمه نائوشیکا از دره باد (Nausicaä of the Valley of the Wind) – محصول سال ۱۹۸۴
مطمئنا ارائه فهرستی از بهترین انیمههای تاریخ سینما بدون در بر گرفتن برخی از انیمههای سینمایی به کارگردانی هایائو میازاکی غیرممکن است. انیمه «نائوشیکا از دره باد» یکی از اولین فیلمهای بلند وی به شمار میرود و این در حالی است که ممکن است بهترین اثر وی نباشد اما همچنان برجسته است و کیفیت بسیاری از فیلمهای بعدی و بزرگ وی را دارد.
این یک اثر فانتزی و ماجراجویی با یک پیام زیستمحیطی قوی است و داستان مردم یکی از آخرین سرپناههای باقیمانده زمین را دنبال میکند که سعی دارند در برابر نیروهای یک جنگل سمی در آن نزدیکی زنده بمانند. این یک داستان خوب است که از لحاظ موضوعی غنی است و مانند همه فیلمهای میازاکی، قصد دارد بینندهها را در تصاویری مداوم و زیبای خودش غرق کند.
۱۹. انیمه افسانه شاهدخت کاگویا (The Tale of the Princess Kaguya) – محصول سال ۲۰۱۳
ایسائو تاکاهاتا شناختهشدهترین کارگردانی بود که در استودیو جیبلی در کنار هایائو میازاکی کار میکرد. او در دهه ۱۹۸۰ میلادی شرکت را به همراه میازاکی تأسیس کرد و در سن ۸۲ سالگی در سال ۲۰۱۸ میلادی از دنیا رفت و در نهایت، انیمه «افسانه شاهدخت کاگویا» در سال ۲۰۱۳ به آخرین فیلم وی تبدیل شد.
این انیمه یکی از بهترین آثار استودیو جیبلی به شمار میرود و داستانی افسانهوار از دختری جوان را روایت میکند که در یک ساقه بامبو پیدا میشود و زمانی که بزرگ میشود، سرنوشتی دراماتیک در انتظارش قرار دارد. این انیمه سبک بصری منحصربهفرد و روایتی متقاعدکننده دارد که در میان بسیاری از انیمههای سینمایی ژانر فانتزی برجسته است.
۱۸. انیمه پورکو روسو (Porco Rosso) – محصول سال ۱۹۹۲
هایائو میازاکی ممکن است بیشتر برای فیلمهای فانتزی و ماجراجویی جدیتر خودش شناخته شود اما چیزی همچون انیمه «پورکو روسو» نشان میدهد که او حس شوخطبعی خوبی نیز دارد. این انیمه سینمایی سال ۱۹۹۲ یک کمدی پر از ماجراجویی درباره یک خلبان مبارز ایتالیایی جنگ جهانی اول است که پس از جنگ به عنوان شکارچی جایزهبگیر مشغول به کار میشود و به دلیل یک طلسم نیز حالا سر خوک دارد.
پس اساسا این انیمه سینمایی درباره یک خوک خلبان است و مسیری را نشان میدهد که او زندگیاش را با این ظاهرش سپری میکند و در عین حال، در همه زمینههای زندگی با یک خلبان دیگر به رقابت میپردازد. این انیمه از ابتدا تا انتها سرگرمکننده و جذاب است و اگرچه ممکن است شبیه به یک اثر احمقانه یا حیلهگرانه به نظر برسد اما به طرز شگفتانگیزی خوب اجرا شده است.
۱۷. انیمه شبح درون پوسته (Ghost in the Shell) – محصول سال ۱۹۹۵
یکی از برجستهترین انیمههای دهه ۱۹۹۰ میلادی، انیمه «شبح درون پوسته» بود که به یک اثر فوقالعاده و افسانهای در دنیای انیمه تبدیل شد. اتفاقات این انیمه در سال ۲۰۲۹ میلادی جریان دارد و داستان گروهی از افسران پلیس را دنبال میکند که سعی دارند یک هکر بدنام به نام پاپتمستر را دستگیر کنند.
دنیایی که این فیلم خلق کرده دنیایی خارقالعاده و شاید یکی از نمادینترین و جالبترین دنیاهایی است که در چندین دهه اخیرا در ژانر علمی تخیلی وجود داشته است. این اثر سوالات بسیار مهم و سختی درباره بشریت و ارتباط آن با فناوری را در آینده میپرسد. مطمئنا طرفداران فیلمهای لایو اکشن علمی تخیلی محبوبی همچون ماتریکس (The Matrix) و بلید رانر (Blade Runner) از تماشای این انیمه بسیار لذت خواهند برد.
۱۶. انیمه باد برمیخیزد (The Wind Rises) – محصول سال ۲۰۱۳
با اینکه هایائو میازاکی در حال ساخت جدیدترین اثر خودش به نام انیمه چطور زندگی میکنی (How Do You Live?) است که در سال ۲۰۲۳ میلادی به روی پرده سینماها میآید اما در سال ۲۰۱۳ میلادی اعلام شده بود که انیمه «باد برمیخیزد» آخرین اثر وی قبل از بازنشستگی است.
انیمه «باد برمیخیزد» با توجه به اینکه هیچ عنصر فانتزی را وارد داستان خودش درباره یک مهندس هوانوردی به نام جیرو هوریکوشی در طی جنگ جهانی دوم نمیکند، اثری سادهتر و در عین حال متمایزتر نسبت به دیگر آثار هایائو میازاکی به شمار میرود. این فیلم داستانسرایی، جلوههای بصری و موسیقی فوقالعادهای دارد که میتوان از آثار میازاکی انتظار داشت و همین نیز آن را به یکی از نمونههای عالی در فیلموگرافی غنی وی تبدیل میکند.
۱۵. انیمه نام تو (Your Name) – محصول سال ۲۰۱۶
انیمه «نام تو» یکی از محبوبترین فیلمهای سینمایی غیر انگلیسی زبان دهه ۲۰۱۰ میلادی محسوب میشود و داستان دو فرد جوان را دنبال میکند که زندگیشان به طرز رازآلودی به یکدیگر گره خورده است و هر کدام در حال تجربه زندگی دیگری هستند و این در حالی است که سعی دارند تا دلیل این ارتباط عجیب را بیشتر متوجه بشوند.
این اثر اساسا یک برداشت جذاب و جالب از فرمول تعویض بدن است اما این زیرژانر را ارتقاء میدهد و به خوبی از انیمه بودن خودش سود میبرد. این اثر بسیار گیرا و جذاب است و تماشای آن آسان است و به طور کلی، ترکیبی متقاعدکننده از درام، عاشقانه و کمی فانتزی است.
۱۴. انیمه آبی تمام عیار (Perfect Blue) – محصول سال ۱۹۹۷
انیمه «آبی تمام عیار» نشان میدهد که چطور انیمیشن میتواند همانند لایو کشن موثر باشد و داستانی درام، مهیج و روانشناختی را به خوبی بازگو کند. داستان این اثر درباره یک خواننده و بازیگر پاپ است که کنترل خودش روی واقعیت را از دست داده و متوجه میشود که یک طرفدار وسواسی در حال تعقیب او است و این در حالی است که او باید با مشکلات شخصی خودش نیز دست و پنجه نرم کند.
تماشای این فیلم یک سفر تقریبا طاقتفرسا است زیرا هر دقیقهای که میگذرد، به منطقهای تاریکتر و آزاردهندهتر پیش میرود. با این حال، روشی که این کار را انجام میدهد، به همان اندازه جذاب است؛ اگرچه ممکن است برای درک همه موارد آن باید چندین بار به تماشای آن نشست.
۱۳. انیمه قلعه متحرک هاول (Howl’s Moving Castle) – محصول سال ۲۰۰۴
انیمه سینمایی «قلعه متحرک هاول» بدون شک از جمله محبوبترین فیلمهای میازاکی است چراکه این اثر بسیار جذاب و گیرا به نظر میرسد. این اثر داستان قلعهای را نشان میدهد که میتواند حرکت کند و همین نیز ممکن است در همین ابتدا توجه افراد زیادی را به خود جلب کند و در ادامه نیز چیزهای بیشتری را برای آنها به نمایش در میآورد.
داستان این اثر حول محور زن جوانی است که با یک جادوگر عجیب و غریب و قلعه متحرکش متحد میشود تا طلسمی که یک جادوگر روی او قرار داده را خنثی کند. به هر شکل قابل تصوری این اثر سبک و سیاق هایائو میازاکی را درون خودش دارد و با اینکه نشانهها و سبک او در همه جا به چشم میخورند، در نهایت به اندازه کافی تازه و جذاب است که میتواند به اثری برجسته تبدیل شود.
۱۲. انیمه خط قرمز (Redline) – محصول سال ۲۰۰۹
تعداد بسیار زیادی از فیلمهای علمی تخیلی بزرگ در سال ۲۰۰۹ میلادی به روی پرده سینماها آمدند و یکی از همین موارد نیز انیمه «خط قرمز» است. این اثر در آینده جریان دارد و داستان یک سری مسابقات اتومبیلرانی پرسرعت و بسیار خطرناک را روایت میکند که در مقیاس بین سیارهای برگزار میشود و رقبایی از تمام مناطق کهکشان در آن شرکت میکنند.
صحنههای مسابقه دیدنی هستند و دانستن اینکه همه چیز با انیمیشنسازی دستی انجام شده نیز جزئیات و شدت انیمه «خط قرمز» را چشمگیرتر میکند. کسانی که دوست دارند انیمههایشان تا حد امکان اکشن باشد، باید به تماشای این اثر بنشیند چراکه انیمههای اکشن بهتر از این نمیشوند.
۱۱. انیمه بازی ذهن (Mind Game) – محصول سال ۲۰۰۴
اینکه انیمه «بازی ذهن» را فیلمی عجیب و غریب معرفی کرد، دست کم گرفتن آن است. این اثر ممکن است یکی از عجیبترین انیمیشنهای قرن بیست و یکم باشد اما در عین حال، عمیقا فلسفی است و در عین حال کمدی پوچی دارد که داستانی حول محور یاکوزا و تلاشهای او را روایت میکند که درون یک نهنگ غول پیکر به دام افتاده است.
انیمه «بازی ذهن» در هر صحنه چیزی شگفتانگیز را ارائه میکند و تقریبا غیرممکن است که آن را پیشبینی کرد. تعداد کمی از فیلمها همانند انیمه «بازی ذهن» حس یک سفر را دارند و با اینکه برخی ممکن است از تماشای آن احساس خستگی کنند اما منحصربهفرد بودن و حس شوخ طبعی داشتن آن را به یک انیمه کلاسیک غیر قابل انکار تبدیل کرده است.
۱۰. انیمه همسایه من توتورو (My Neighbor Totoro) – محصول سال ۱۹۸۸
انیمه «همسایه من توتورو» اثری کوتاه و شیرین از هایائو میازاکی به شمار میرود که احتمالا نیازی به معرفی ندارد. این اثر یکی از نمادینترین و محبوبترین انیمیشنهای ژاپنی تاریخ سینما است که داستانی ساده و در عین حال دوستداشتنی از دو خواهر را روایت میکند که به همراه پدر خود به روستا سفر میکنند و در آنجا نیز ارواح جادویی مختلفی را در جنگلی در همان نزدیکی مشاهده میکنند.
مناظر و موجودات خارقالعادهای که در اینجا به نمایش گذاشته میشوند، فقط میتوانستند از ذهن هایائو میازاکی نشأت بگیرند. به طور کلی، اگر تنها یک انیمه را برای متقاعد کردن یک فرد برای ورود به دنیای انیمه باید انتخاب کرد، انیمه «همسایه من توتورو» گزینه بسیار خوبی است.
۹. انیمه زندگی کوتاه است، راه بیفت دختر (Night Is Short, Walk on Girl) – محصول سال ۲۰۱۷
انیمه «زندگی کوتاه است، راه بیفت دختر» برگرفته از ذهن ماساکی یواسا است، کسی که انیمه «بازی ذهن» را ساخته است. این اثر نیز یک انیمه کمدی وحشی و عجیب و غریب است اما نسبت به انیمه «بازی ذهن» شدت کمتری دارد. به این ترتیب، تماشای این اثر شروع بسیار خوبی برای ورود به آثار منحصربهفرد یواسا محسوب میشود.
داستان این اثر روی کاغذ ساده است اما سبکی وحشی و اغلب خیرهکننده دارد. این اثر عمدتا درباره مردی جوان است که عاشق یک زن جوان شده، زنی که به او اصلا توجهی نمیکند. این انیمه سرعت دیوانهوار و برانگیزندهای دارد و دائما نیز خندهدار است.
۸. انیمه نئون جنسیس اوانگلیون: پایان اوانگلیون (Neon Genesis Evangelion: The End of Evangelion) – محصول سال ۱۹۹۷
انیمه «پایان اوانگلیون» از جمله انیمههایی است که ترسناک به نظر میرسد، به خصوص اینکه اصلا در ژانر وحشت قرار ندارد. این انیمه سینمایی محصول سال ۱۹۹۷ یک پایان دراماتیک و تاریک برای انیمه سریالی نمادین آن در دهه ۹۰ است و روی شخصیتهای اصلی تمرکز دارد که با یک تهدیدی آخرالزمانی سر و کار دارند، تهدیدی که جهان را به پایان خواهد رساند.
انیمه «پایان اوانگلیون» فقط روی وحشتهای پایان جهان متمرکز نشده بلکه یک درام روانشناختی شدید است که ذهنیتهای تاریک شخصیتهایش را بررسی میکند. این انیمه یک فیلم سرگرمکننده و خندهدار نیست اما کاملا جذاب و تماشایی است و تصاویر کابوسوار و موسیقی دلخراش را نیز به گونهای با یکدیگر ترکیب میکند که فراموش کردن آن بسیار سخت است.
۷. انیمه بازیگر هزاره (Millennium Actress) – محصول سال ۲۰۰۱
ساتوشی کن به خوبی برای فیلمهایی مانند «آبی تمام عیار» که در بالا معرفی شده بود، شناخته میشود اما انیمه «بازیگر هزاره» از جمله آثار کمتر دیده وی به شمار میرود. این اثر به طور مشابه یک بازیگر زن را به عنوان شخصیت اصلی خود دنبال میکند اما همچون انیمه «آبی تمام عیار» نیست و بیشتر یک درام شخصیتی منحصربهفرد است که ماهرانه از فلشبکها و خاطرات شکسته استفاده میکند.
این فیلم مانند سایر انیمههای سینمایی بزرگ منکوبکننده نیست اما در عوض، به آرامی شما را به عنوان یک بیننده جذب میکند و در نهایت تجربهای تکاندهنده و بسیار زیبا را به شما هدیه میدهد. مطمئنا تصاویری جسورانه در این اثر وجود دارند اما داستان بسیار ساده و صمیمی آن است که سبب شده تا این انیمه منحصربهفرد و خاص احساس شود.
۶. انیمه قلعهای در آسمان (Castle in the Sky) – محصول سال ۱۹۸۶
انیمه «قلعهای در آسمان» یکی دیگر از فیلمهای فانتزی هایائو میازاکی به شمار میرود که به عنوان یکی از بهترین فیلمهای انیمه تاریخ شناخته میشود. به نظر میرسد که هایائو میازاکی به عنوان یک کارگردان هیچ کار اشتباهی را مرتکب نمیشود. این اثر داستان دختر و پسر جوانی را دنبال میکند که به دنبال پیدا کردن قلعهای پرنده هستند.
در تمام این مدت، آنها با دزدان دریایی و دشمنان مختلف دیگر درگیر میشوند و همین نیز سبب شده تا این انیمه به طور مداوم سریع و سرگرمکننده باشد. این یک داستان ماجراجویی ساده است که به خوبی به تصویر کشیده شده و با اینکه بیش از ۳۰ سال از آن میگذرد، همچنان در گذر زمان استوار و جذاب باقی مانده است.
۵. انیمه پاپریکا (Paprika) – محصول سال ۲۰۰۶
آخرین انیمه سینمایی ساتوشی کن به همان اندازه انیمه «آبی تمام عیار» و «بازیگر هزاره» عالی است و بدون شک، انیمه «پاپریکا» بهترین فیلم او است. این یک فیلم بصری خیرهکننده با موسیقی خارقالعاده است و داستانی شگفتانگیز و گیجکننده حول دستگاهی دارد که به درمانگران اجازه میدهد تا درون رویاهای بیمارانشان کاوش کنند. حالا این دستگاه دزدیده میشود و تلاش برای پیدا کردن آن شروع میشود.
این انیمه از این پیشفرص خلاقانه خودش به بهترین شکل ممکن استفاده میکند و در نتیجه، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین انیمیشنهای سینمایی تاریخ شناخته میشود. این اثر وحشی، وحشتناک، خندهدار، متحرک و هیجانانگیز است و داستانی متقاعدکننده را روایت میکند که هرگز از جلو رفتن باز نمیماند. این یک انیمه کلاسیک مدرن است و میراث آن احتمالا با گذشت سالها به رشد خود ادامه خواهد داد.
۴. انیمه شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke) – محصول سال ۱۹۹۷
انیمه «شاهزاده مونونوکه» صریحترین فیلم هایائو میازاکی درباره محیط زیست به شمار میرود. این فیلم درباره مرد جوانی است که در جستجوی درمانی برای یک نفرین است و همین نیز او را به روستایی صنعتی میبرد که در حال جنگ با نیروهایی از جمله زنی مرموز و جوان به نام سان است که در جنگلی در همان نزدیکی زندگی میکنند.
انیمه «شاهزاده مونونوکه» یک انیمه فانتزی بالغ و به طور شگفتانگیزی خشونتآمیز است و برخی از بهترین جلوههای بصری آثار استودیو جیبلی را دارد. این فقط یک انیمه کلاسیک نیست و در کل سینما نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این در حالی است که باید اذعان کرد که این انیمه از سال ۱۹۹۷ میلادی نیز اصل کهنه و از مد افتاده نشده است.
۳. انیمه آکیرا (Akira) – محصول سال ۱۹۸۸
انیمه «آکیرا» یک اثر سینمایی پر از اکشن با محیطی نمادین و پادآرمانی است که به یکی از مشهورترین انیمیشنهای سینمایی تاریخ ژاپن تبدیل شده است. داستان این فیلم در شهر آینده محور نئو توکیو جریان دارد و داستان گروهی از موتورسواران را روایت میکند که درگیر یک آزمایش نظامی اسرارآمیز میشوند و همین نیز عواقبی وحشتناک و نابودی شهر را به همراه دارد.
نفوذ این انیمه بسیار زیاد بوده و حتی فیلمهای غیرژاپنی و غیر انیمیشنی را نیز در بر گرفته است. این فیلم یک انیمه ضروری برای کسانی است که میخواهند به دنیای انیمه ورود کنند و پس از تماشای آن نیز به خوبی متوجه خواهید شد که چرا تا این اندازه به ستایش این انیمه سینمایی پرداخته میشود.
۲. انیمه مدفن کرمهای شبتاب (Grave of the Fireflies) – محصول سال ۱۹۸۸
شناخته شدهترین فیلم ایسائو تاکاهاتا، یکی از بهترین انیمههای دهه هشتاد میلادی محسوب میشود و آن نیز انیمه «مدفن کرمهای شبتاب» است. این انیمه داستان یک پسر و خواهر جوانش را دنبال میکند که مادرشان را در جریان بمباران جنگ جهانی دوم از دست میدهند و مجبور میشوند خودشان در دنیایی که دیگر با آن آشنایی ندارند، زنده بمانند.
این انیمه همانند فیلمهای ضد جنگ دلخراش و دلهرهآور است و روی کودکان و چگونگی نابودی زندگیها توسط جنگ تمرکز دارد و اینکه جنگ منجر به تلفات غیرنظامی میشود را محکوم کرده است. تماشای این اثر سخت و دلخراش است اما اثری ضروری و مهم به شمار میرود که همچنان نیز ملموس است.
۱. انیمه شهر اشباح (Spirited Away) – محصول سال ۲۰۰۱
انیمه «شهر اشباح» معمولا به عنوان بهترین انیمه سینمایی تاریخ سینما شناخته میشود و این موضوع اصلا شوکهکننده نیست. این اثر مشهورترین انیمه هایائو میازاکی به شمار میرود و احتمالا شناختهشدهترین انیمه سینمایی در سراسر جهان به شمار میرود که در زمان اکرانش توانست در خارج از ژاپن به موفقیت بسیار زیادی دست پیدا کند.
این انیمه اثری است که باعث شده تا بسیاری از افراد نسبت به کیفیتهای منحصربهفرد انیمیشنسازی ژاپنی علاقهمند شوند و حتی بدون نگاه کردن به اهمیت تاریخی آن، فقط یک داستان فانتزی فوقالعاده خوب روایتشده با تصاویری خارقالعاده است که تقریبا در هر فریم از آن به چشم میخورند. این اثر به دلیل تأثیرات، میراث، خلاقیت و تماشایی بودن بینظیرش، به بهترین شکل ممکن نشان دهنده رسانه انیمه است.
در این مطلب به معرفی بهترین انیمه تاریخ سینما از انیمه کابوی بیباپ تا شهر اشباح پرداختیم. نظر شماره درباره این آثار چیست؟
منبع: کولایدر
پر بحثترینها
- نقد و بررسی بازی STALKER 2: Heart of Chornobyl
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- مدیرعامل ناتی داگ: بازی بعدی هیجانانگیزترین پروژهای است که روی آن کار کردهایم
- شایعات مربوط به حضور God of War در TGA 2024 قوت گرفت [تکذیب شد]
- شایعه: پورت PS5 بازی Forza Horizon 5 آماده است اما تاریخ عرضه مشخصی ندارد
- مشکلات متعدد بهینهسازی STALKER 2 روی ایکس باکس سری ایکس؛ رسیدن به نرخ فریم صفر در مکانهای شلوغ
- اطلاعات جدیدی از مذاکره میان سونی و شرکت مادر FromSoftware منتشر شد
- بازی STALKER 2 در عرض دو روز بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت
- آیا بازیهای ویدیویی به ما آسیب میرسانند؟
- جزئیات اولین بهروزرسانی Stalker 2 اعلام شد
نظرات
من اکثرا عنیمه خوشم نویاد ولی تنها عنیمه ایی که ودیدم و از خودم احساسات در وکردم فرزندان آب و هوا بید
سلیقه عتیقیه داری
چرا داش
حالا بگذریم که هیچکس طنز ماجرا رو نگرفت ولی مگه چه مشکلی داره Weathring with you کجاش بده
خودمم اهل انیمه نیستم شاید بشینم گاهی وان پیس ببینم ولی با این یدونه حال کردم
تو محل ما کسی به انیمه بگه عنیمه سرشو می برن 😂
Your name رو ببین
دلیل این همه دیسلایک رو نمی فهمم واقعا😐
اینکه بگی از انیمه خوشت نمیاد اشتباه بزرگی بود 😂
شاید چون انیمه های متنوع زیاد نگاه نکری …ما انیمه دارک هم داریم
پیشنهاد من به شما دیدن فیلمای شبکه نمایش است تا با اثار فاخر و دوبله زیبا لذت ببری
به نظرم انیمه نام تو و شهر ارواح و قلعه متحرک و مدفن کرم های شب تاب و صدای خاموش و آریتی هم بشین ببین
عجب لیست خوبی …بیشتر این هارو دیدم …از بین اینا کار های میازاکی بهترین
تقریبا میازاکی هر چی ساخته تو این لیست هست ..این ادم واقعا غیر از شاهکار چیز دیگه ای نساخته تا الان
ولی جدا از کار های میازاکی که فوق العاده ن
تخم مرغ فرشته هم طراحی هنری بسیار زیبایی داره هر چند داستان گنگی داره
استاد میازاکی یه افسانه ست🔥
در کنار ساتوشی کن این دو نفر واقعا عالین
لیست حقیه ۷۰ درصدش رو دیدم
مدفن و کرم های شبتاب
شاهکار شهر اشباح
Perfect Blue هم باید شونصد بار تماشا کنی بعدش تجزیه تحلیل کنی
همین که دیمن اسلیر یا دیگر آثار کارگردان یورنیم که اورریتد شده تو لیست نیست نشان از درست بودن این لیسته. البته خود یورنیم خوبه که شانسی بوده . البته بازم در حد آثار میازاکی نیست. چون روح نداره
ولی به نظرم ،کلا آثار میازاکی >>>> کل انیمه های سینمایی که تا الان ساخته شدن
شیطان کش یه جور انیمه مستقل نیست..در اصل یه ارک از انیمه س
اصلا تو این لیست بود توهین به بقیه انیمه ها حساب می شد
نابود شدم سید یعنی چی که یورنیم خوبه چون شانسی بوده؟
کاش مینوشتید آبی تمام عیار منبع الهام مرثیه ای برای یک رویا و پاپریکا هم برای اینسپشن منبع بوده
شهر اشباح رو تابستون میبینم .ببینم از این سبک خوشم میاد یا نه
بی نظیر
داستان جذابی داره. واقعا ندیدیش هنوز؟؟ من فقط آخرشو متوجه نشدم چجوری با اینکه چهیرو (یا همون سِن) نتونست سوال یوبابا رو جواب بده پدر مادرش شکل آدم شدن
فیلم Redline قشنگ هر فریمش واس خودش یه Wallpaper بود
بهترین انیمه پهلوانان هست
همینکه به پهلوانان میگی انیمه یعنی هیچی نمیدونی.
Your Name. 2016 از شروع گرفته تا ادامه و پایان همه چیزش واقعا خاصه و بهترین انیمه سینمایی هست که تا بحال دیدم و به نظرم باید اسکار میگرفت هرچند این مراسم دیگه اعتبار نداره (در ادامه احتمال اسپویل).
داستان احساسی و درگیر کننده، شخصیت های دوست داشتنی، موسیقی متن و آهنگ های فوق العاده، آرت چشم نواز و …
خاص ترین و احساسی ترین عاشقانه ممکن رو به تصویر کشید وقتی که دو شخصیت اصلی در ۳ صحنه و فقط ۵ دقیقه کنار همدیگه حضور داشتند!
خیلی خوب نشون داد واکنش دختر و پسر چی میتونه باشه اگه جاشون عوض بشه.
پیچش داستانیش رو که نگم.
3 صحنه میتسوها و تاکی که بالاتر گفتم بدون اغراق تاریخی بودند مخصوصا صحنه غروب با ترک Katawaredoki و راه پله ها با آهنگ Sparkle (همون لحظه ای که جرقه زد).
توصیف این انیمه “ذهن شاید فراموش کنه ولی قلب یادش میمونه”
چند تا نکته خیلی جالب هم بهتون بگم.
1) بعضی ها میگن پایانش با اینکه شاده اما بازم غم انگیزه چون میتسوها و تاکی گذشتشون رو یادشون نمیاد اما اینطور نیست چون میتسوها و تاکی بعد اینکه اسم همدیگه رو پرسیدند خاطراتشون کاملا برگشت و الکی نبود که آبغوره میگرفتن 😃.
2) ماکاتو شینکای گفته بعد اتفاقات این انیمه میتسوها و تاکی ازدواج میکنند.
3) بعضیا میگن چرا تاکی به جای “دوست دارم” اسمشو تو دست میتسوها ننوشت خب دلیلش این بود که بعد از اون صحنه همه چیزشون پاک میشد حتی اسمشون ولی خیلی ها به این دقت نکردند و همش این سوال رو میپرسند.
خدا رحم کنه که هالیوود داره لایو اکشنش رو میسازه با اون نویسدگان و بازیگرای درجه یکش!
اصلا از این کار راضی نیستم و بهتر میبود خود ژاپنی ها میساختنش و ویس اکتر اصلی میتسوها و تاکی رو هم انتخاب میکردند برای ایفای نقش دوباره.
(نظر کاملا شخصی).
خوشحالم که یکی مثله من هم هست که دیوانه این انیمه باشه
با این تفاسیر هیچ وقت لایو اکشنش رو نبین
تمام خاطراتت رو خراب خواهد کرد
همین که میگی این انیمه بهترینه یعنی انیمه بین نیستی و بهتره دایره انیمه هات رو بیشتر کنی
خیلی ببخشید اینو میگم ولی یه چیزی داریم به اسم “نظر شخصی” که برای هر کسی متفاوته و باید به اون احترام گذاشت!
رد لاین عالی بود سکانس های دیوانه کننده ای داشت به خصوص اونجا که داشت فکر کنم دختره توت فرنگی میخورد
بند انگشتی ها هم محسوب میشه ؟🗿
تقریبا همشونو دیدم
عجیب ترین انیمه ای که تا به حال دیدم همین آبی تمام عیار هست.میتونم بگم بعد از پنج بار دیدن هنوزم داستان و فضای انیمه برام تازگی داره.
چند تا هم من بهش اضافه کنم: (:
ponyo
…
The Secret World of Arrietty
…
When Marnie Was There
…
Mary and the Witch’s Flower
…
Tales from Earthsea اولین بار از شبکه چهار دیدمش
…
kiki’s delivery service
“ممکنه بهترین نباشن، ولی قطعا ارزش دیدن دارن.”
شخصیت از این داغون تر نبود بزاری پروف 😂
تو این لیست بشدت ghost in the shell،akira،neon gensis میدرخشن
اما خب نئون ادامه سریاله و برای درک کامل گوست هم باید سریالی هاشو دید
شاهکار های میازاکی و ساتوشی کن هم که نیاز به تعریف ندارند،ولی در برابر این لیست your name فقط یه شوخی زشته
Your name واقعا زیباست
حتما ببینیدش
Angel’s Egg ملال آور و خسته کننده است! یه انیمه ۱۰۰% نمادگرا و سمبلیک با الهاماتی از انجیل با دیالوگهای اندک. اصلاً دیدنش توصیه نمیشه.
مگه هر اثری که سمبلیسم رو وارد اتمسفرش بکنه و شیوه روایتش متفاوت باشه با آثار معمول مدیوم خودش ملال آوره؟
اینطوری بخوایم حساب کنیم تریلوژی دارک سولز از مبحث روایی کسالت آور ترین شیوه روایت رو داره
آنجلز اگ یکی از شخصی ترین آثار مامورو اوشی(که سازنده گوست این د شل هم هست) هستش و توی دوره ای ساخته شد که اوشی که سابقا مسیحی معتقدی بود به مفاهیم و فلسفه مسیحیت شک کرد
جالبه که شما حتی نقاط ضعف انیمه رو گوش زد نکردی و صرفا ویژگی های ساختاریش رو به عنوان نقطه ضعف در نظر گرفتی!
انیمه هم در خیلی از موارد بازتاب عقاید شکاکانه اوشی هستش
چه از نظر بصری چه روایی انیمه به شدت زیبایی هستش و با اینکه کلا استایل متفاوتی دارن اما از مبحث دیدگاهی شباهت زیادی به گوست این د شل داره(که اون بر خلاف این انیمه در نقد مدرنیزه بود)
پس توصیه میکنم قبل از چسبوندن برچسب به هر نظری یک”این نظر شخصی منه” هم بهش بچسبونید
الآن دارک سولز چه ربطی به Angel’s Egg داشت؟!!!!
…
انیمه Angel’s Egg هیچ داستان جذاب و گیرایی نداره و متشکل از یکسری سکانس، شخصیتها و عناصر نمادگرا و سمبلیک گنگ و مبهم هست که متاسفانه مخاطب هیچ چیزی ازش نمیفهمه و هیچ شباهتی به انیمه Ghost in the Shell که جزء بهترین انیمه های علمی-تخیلی و سایبرپانک هست نداره.
…
شما بیا یه تحلیل از Angel’s Egg بنویس و نمادها و سمبل هاشو برای من توضیح بده تا منم قبول کنم انیمه خوبیه. وگرنه برای منی که خودم آثاره نمادگرا و معناگرا رو میپسندم این انیمه گنگ و مبهم یک اثره ملال آور و خسته کننده است که حتی با ساعتها سرچ در نت هم نتونستم یک تحلیل درست و حسابی ازش پیدا کنم.
ممنون که پاسخ دادی
راجب مورد اول که نگفتم ربطی به دارک سولز داره
درواقع گفتم بازی از نظر اتمسفریک شباهت داره به دارک سولز و اگه بخوایم روایات محیطی رو خسته کننده در نظر بگیریم پس دارک سولز هم گنگ و کسل کنندست
در ضمن چندان بی شباهت هم نیستن
پیشنهاد میکنم ویدئوی dark souls 3 lore angel’s egg & filianore angel egg رو توی یوتیوب ببینی
راجب تحلیل هم توی یوتیوب اتفاقا ویدئو های خوبی هست
یه سرچ بزنی پیدا میکنی
مسئله اینه چون به صورت بیسیک این انیمه بر اساس مفهوم شک گرایانه مامورو اوشی بوده تحلیل های مختلفی از مرجع میشه داشت
اتفاقا من تحلیل خودمو ثبت کردم قبلا ولی خب زیادی طولانیه
سعی میکنم یه بخش هایی رو اینجا منشن کنم:
تخمی که دخترک حمل میکنه، نمادیه از یک ایده/تفکر/مکتب/ایدئولوژی/عقیده/یا حتی دین جدید. تفکری که هنوز در ابتدای راهشه و دخترک امید زیادی بهش داره. به اینکه زمانی یک عقیده بزرگ و شکوهمند بشه(همون پرنده غول پیکر).
همزمان، مرد نمادیه از مسیحیت یا حتی خودِ عیسی مسیح. اون همیشه یک صلیب شکسته و کهنه رو بر دوش خودش حمل میکنه. لباس جنگاورانه اون، میتونه نمادی باشه از اینکه یک سرباز و مبارزه در راه ترویج مسیحیت.
وقتی دختر و مرد باهم روبرو میشن، مرد خیلی درباره درون تخم مرغ(محتوای این تفکر جدید) کنجکاوه، در حالی که دختر اعتماد زیادی بهش نداره و بهش چیزی نمیگه. با اینحال، مرد دائما دنبال دختر راه میفته. انگار بی صبرانه میخواد چیزیو بدونه، اینکه درون تخم واقعا چیه
اما اعتماد دختر به مرد بیشتر میشه. مرد برای دخترک، داستان نوح رو تعریف میکنه، هرچند که در ادامه، موضعی شکاکانه به این داستان میگیره و میگه که شاید همه اینها رویا باشن. این میتونه نمادی باشه از پدید اومدن تفاسیر غیر تحت اللفظی از مسیحیت. تفاسیری که ظرفیت شکاکیت بیشتری رو از کاتولیسم جزمگرایانه قرون وسطی داشتن، و داستان های کتاب مقدس رو نه واقعی، بلکه استعاری میدونستن.
دخترک، اسکلت پرنده غول پیکری که معتقده درون تخم هست رو به مرد نشون میده. مرد با بدبینی خاصی به اسکلت نگاه میکنه. در واقع در اینجا، جنگاور مسیحی آگاه میشه که قبلا چیزهایی از این عقیده جدید رو به یاد داشته(از پرنده درون تخم خبر داره)، عقیده ای که انگار بصورت یک ققنوس به تصویر کشیده شده، پرنده ای آزاد و جاودانه که هروقت بمیره، دوباره به دنیا میاد. ققنوس غول پیکر باستانی، میتونه نمادی باشه از تفکر فلسفی بزرگِ یونان باستان. سنت فلسفی ای که به واسطه حکومت مسیحیت در اروپا، در قرون وسطی به فراموشی سپرده شد و اون سنت فلسفی بزرگ، با فلسفه ای کاملا دینی و جزمگرایانه، جایگزین شد. دوره ای که مثل یک توقف تفکر بلند مدت در اروپا بود. اما فلاسفه و عالمان و دیگر بزرگان اروپا، به تدریج دوباره با این میراث فلسفی عظیم آشنا شدن و سعی کردن راهشو ادامه بدن و فلسفه جدیدی در برابر تعصب مسیحی ایجاد کنن(زاده شدن دوباره ققنوس در قالب اون تخم)…
ولی همونطور که میدونیم، مسیحیت قرون وسطایی هیچ وقت از این حرکت ها استقبال خوبی به عمل نمی اورد! تمامی عقاید جدید، میتونستن تهدیدی باشن برای فروپاشی این نظام. به همین دلیل، مرد ابتدا سعی میکنه اعتقاد دخترک به این تفکر جدید رو از بین ببره. به این شکل که وقتی دختر میگه صدای نفس کشیدن و بال زدن پرنده رو میشنوه و بهش امیدواره، مرد سعی داره این امیدواری رو با گفتن اینکه اینها صدای نفس کشیدن خودِ دختر و باد هستن، از بین ببره، که البته ناموفق واقع میشه.
پس، وقتی دختر به خواب رفت، مرد تخم رو برداشت، به زمین گذاشت، و با صلیبش اون رو شکوند! مرد مسیحی با اینکار، کل امیدهای دخترک و جوانه های این عقیده جدید رو از بین برد، کاری که در قرون وسطی با سوزوندن کتابها(و البته انسان های معتقد!) انجام میشد. ولی این کشتارها و حذف هارو نباید به پای بیروزی این مسیحیت توتالیتر گذاشت! این همه دیکتاتوری و حذف مخالفان، در وهله اول خودِ حقانیت و خوب بودن این مسیحیت رو زیر سوال میبره. اگر حرفی حقیقت داشته باشه، بالاخره ثابت خواهد شد، چه نیازی داره با حذف بیرحمانه مخالفانش؟ با این کار، فقط اعتبار خودشو کمتر میکنه و تاکید بر این نکته که هیچ استدلال منطقی ای در برابر مخالفان نداره. این موضوع، زمانی نشون داده میشه که بعد از شکستن تخم، طوفان و سیل بزرگی در شهر بخش میشه. طوفانی که محکم بودن پایه های چنین جامعه ای رو زیر سوال میبره. هرچند مقامات مسیحی، تا مدت زیادی متوجه خطر این کار برای خودشون نمیشدن، و مرد هم با نگاهی سرد و بیخیال و عادی، به طوفان نگاه میکنه.
وقتی دخترک بیدار میشه، مرد رفته، و میبینه که تخم شکسته. این موضوع اون رو به گریه میندازه. امیدی که این همه وقت مراقبش بود، بخاطر اعتماد نابجا به فردی دیگه، بر باد رفته بود! دختر وقتی به دنبال مرد میدوه، به گودال عمیقی پر از آب میفته. در اونجا، با حقیقت منفی ای که پشت مرد(مسیحیت) بود، با ذات سرکوبگر و غیر قابل اعتماد این عقیده، آشنا میشه، و به همین دلیل به بلوغی فکری دست پیدا میکنه که بصورت بالغ شدنش درون آب نشون داده میشه(نمادی از وقتی که کارگردان هم با غلط بودن مسیحیت آشنا شد و ازش دست کشید). هرچند که این بلوغ دیرهنگامه و دخترک جون خودش رو درون آب از دست میده. ولی آخرین نفس هاش، بصورت تعداد زیادی تخم در میان. نمادی از اینکه شاید اشخاص بمیرن، ولی ایده ها زنده میمونن و هیچ فرد مرتجعی، نمیتونه با هر تعداد کشتار، جلوی پیشرفت رو بگیره. شاید مرد یک تخم رو از بین برد، ولی عوضش تعداد زیادی تخم دیگه به وجود اومدن. همچنین در پس زمینه، میتونستیم درخت هایی رو هم ببینیم که روی اونها، یک تخم بزرگ با یک جنین درونشون وجود داشت. نمادی از ظهور تفکرات جدیدتری که منجر به ظهور عصر روشنگری شدن.
بعد از مرگ دختر، طوفان و سیل بازم شدیدتر میشه و حتی خیلی از ماهیگیران رو به زیر آب میبره. از دریا، همون دیسکی که در ابتدا بود، بالا میاد، با یه تغییر جدید: مجسمه سنگی دخترک، با تخمی در دست، بهش اضافه شده. همچنین میتونیم ببینیم بقیه مجسمه هائم تخمی در دست دارن. این دیسک میتونه یادبودی از افرادی باشه که مسیحیت(مرد) بخاطر داشتن عقایدی جدید، کشته بود.
مرد به مجسمه دختر، با سردی و بیخیالی نگاه میکنه، و دیسک هم بالا و بالاتر میره و مشخص میشه که اون منطقه، شبیه یک کشتی بزرگ، مثل کشتی نوح بوده. در واقع، افرادی که مسیحیت کشته بودشون، آزاد شدن! در حالی که جامعه کهنه مسیحی، در کشتی ای تنها و در دریایی بی کران و طوفانی، باقی موند. مرد مسیحی فکر میکرد با کشتن بقیه، همه چیز تمومه و جامعه به رستگاری میرسه، در حالی که نه تنها باورهای مخالف و جدید مثل ققنوسی جاودان، بیشتر میشدن، بلکه حتی اون مخالفان بودن که آزاد شدن و جامعه خودش در حال دست و پنجه نرم کردن با سیلابی عظیم بود! سیلی که بقای اسن سیستم رو به خطر میندازه.
برخلاف داستان نوح، که کشتی سرانجام نجات پیدا میکنه، در اینجا کشتی(جامعه) نجات پیدا نکرده بلکه همچنان در معرض طوفان دریاست. همین موضوع(نزدیکی به دریا) باعث میشد که سایه های ماهی های غول آسایی دیده بشه. اونا فقط سایه های ماهی هایی بودن که در دریا زندگی میکردن، ولی ماهیگیران با این تفکر غلط که کشتی نجات پیدا کرده و به خشکی رسیده، فکر میکردن اونا ماهی هایی فراطبیعی و پلید و غیر عادین که باید از بین برن.
البته تخم فرشته از اون انیمه های مبهمه که تفاسیر مختلف و گاه متضادی میشه ازشون داشت، ولی تفاسیر مذهبی(که پیام انیمه رو موافق مسیحیت میدونن) با توجه به فضای انیمه، خیلی نامحتمل بنظر میرسن!
در کل انیمه قویا نقد مسیحیت رو با قالبی هنری و ضعیف ارائه میده
هرچند همینم با توجه به شرایط و دورانی که اوشی درش به سر میبرد نتیجه گیری میشه
ما آثاری که در نقد مسیحیت باشن، کم نداریم. ولی اکثرشون مثل ساوث پارک و فمیلی گای، بصورت طنز و کمدین. اما تخمِ فرشته، همین کارو با یه روایت عمیق و سورئال و تکان دهنده انجام داد!
واقعا از این کامنت و تحلیلتون لذت بردم .
👌👍🫡
باید به این نکته توجه کرد که صرفاً هر اثر سمبلیکی قرار نیست شاهکار و عمیق باشه
در اصل باید بجا باشه و حس کنجکاوی مخاطب رو برانگیخته کنه و همزمان نباید زیادی مبهم و گنگ باشه این هنریه که هرکسی نداره
منم این حرفو نزدم به هیچ عنوان
فاصله بین اثر فاخر و پوچ زیاده
اما نمیشه آنجلز اگ رو پوچ در نظر گرفت
حداقل طبق دیدگاه من که مفاهیم انیمه برام پررنگ بود و شدیدا لذت بردم از اتمسفر و داستانش
نظر هرکسی محترمه ولی همونطور که بالاتر گفتم نظر شخص باید در غالی نظر شخصی ارائه بشه
نه یک فکت کلی
بله
این انیمه جزو فیوریت های Yoshihiro Togashi و Rumiko Takahashi بوده و ازش تمجید کردن
ولی از نظر آقا اسماعیل ملال آور و خسته کننده است!
حتی ضعیف هم نه بلکه ملال آور!
این حرف های رایگان رو یکجا دیدم در وصف اونگلیون هم گفته بودی
توصیه میکنم در وحله اول نقد این انیمه رو توی چنل script weaver در یوتیوب ببینی
سپس به ویدئو تحلیلی چنل overthinker رجوع کنی
اونوقت شاید این بزله گویی هارو کنار گذاشتی
متأسفانه بعضیا یادگرفتن چیزی رو که نمیفهمن شاهکار تلقی میکنن. حالا نمیدونم دلیلش چیه؟ شاید فکر میکنن اینطوری خفن بنظر میان یا اینکه فکر میکنن حتی مثل بقیه ازش تعریف و تمجید نکنن اونارو نادان میپندارن!
…
شمائیکه انیمه Angel’s Egg رو عالی و یک اثره خوب میدونی. میشه لطفاً این انیمه رو برای من توضیح بدی که اصلاً چی میخواد بگه، مفهومش چیه، داستانش چیه، نمادها و سمبل هاش چی هستن.
…
اگه شاهکاری به نامفهومی و گنگی باشه منم بلدم یه فیلم بسازم کلّی توش نماد و سمبل و… که فقط خودم میدونم چی هستن و چه ربطی بهم دارن بریزم توش هرکسی هم که نفهمید بگن تو قدرت درک و سوادش رو نداری.
…
بله… انیمه ایی که بعداز ۱۰-۲۰ دقیقه تماشا باعث بشه آدم خمیازه بکشه و به زور چُرت نزنه و تا آخرش ۱۰ بار تایم-لاین پلیر رو نگاه کنه تا ببینه کی بالاخره تموم میشه بهش میگنن ملال آور.
اسمائیل جان داره مغالطه میکنی و یه نگاه به کامنتت بندازی خودتم نفهمیدی چی گفتی
میدونی فاز خلاف جریان موج که اول متنت گفتی شامل خودت میشه؟
اومدی میگی بیا داستان رو برای من تفسیر کن!
خودت خودت نمیگیره وقتی دوتا منبع ویدئویی بهت دادم و هزاران سایت دیگه تحلیل داستانی کردن این اثر من بیام تحلیل خودمو توی کامنت سکشن گیمفا ارائه بدم چون جنابعالی بعد از مطالعه چندین تفسیر نگرفتی چی شده؟
احساس نمیکنی گاهی وقتی مشکل از تیست خودته و دلیل بر بد بودن اثر نیست؟
برای تو بعد ۱۰ دقیقه کسالت آور بوده؟
برای من نبود و برای خیلیای دیگه هم همچنین
وقتی یاد گرفتی به نظرات بقیه احترام بزاری میتونی نقدتو منشن کنی
میدونی چرا انیمه Neon Genesis Evangelion جزء آثاره بسیار بَد دنیای انیمه است؟ چونکه این انیمه در ژانر مکا، سوپرروبات با ته مایه های سایکولوژیک شروع میشه و تقریباً تا اواخره انیمه هم به خوبی در این ژانر پیش میره ولی یکدفعه خراب میکنه! تو قسمت آخرش که اصلا مشخص نیست چی میشه. جالب اینجاست که قسمت آخر اونقد گنگ و نامفهوم هست که باعث اعتراضات زیاد مخاطبان به سازنده انیمه میشه که اون مجبور میشه چند قسمت اضافی درست کنه تا آخرش رو حداقل برای مخاطبان قابل فهم کنه. جالب اینکه در نسخه فیلمهای ریبوت باز میان از نیمه داستان و پایانش رو تغییر میدن :))) یک عنوان Evangelion با چندین پایان و داستان مختلف! انگار حتی خود سازنده هم نمیدونه چی میخواد!!!
دو انیمه Argento Soma و RahXephon که با الهام از Evangelion ساخته شدن به مراتب داستان و مفاهیم بهتری دارن. نه مثل Evangelion که سازنده اش حتی تکلیفش برای نشون دادن یک پایان با خودش مشخص نیست.
در تفکر و جهانبینی ژاپنی ( که عقاید توحیدپرستی مانند ادیان ابراهیمی ، هیچ جایگاهی در اون ندارن ) عناصر سمبولیک ، اگزیستاناسیالیسمی ، و نهیلیسم به وفور یافت میشه .
جزیره ژاپن سالها به دور از بقیه دنیا بوده و اگه به اساطیرشون یه نگاهی بندازی ، میبینی که خلقت رو هم محدود به سرزمین خودشون میدونستن .
حتی بعد از سالها و تلاش زیاد ادیان هندی و سامی برای نفوذ در ژاپن ، هنوز تفکراتشون رو حفظ کردن و کاملا دیدگاه منحصربهفردی نسبت به دنیا دارن ( مخصوصا بعد از جنگجهانی دوم و اون دو تا بمب اتم ، عقایدشون متفاوتتر هم شد ) .
در این دوران آثار ادبی و فلسفی قرن ۱۹ام و ۲۰ام بیشترین نفوذ رو در ژاپن پیدا کردن و به همین دلیل مفاهیمی مثل هستی گرایی ، جستجو برای درک علت خلقت ، کوشش برای درک وجود ، سرزنش بشریت و جنایاتش ، و همینطور عناصر مکاتبی همچون سمبلیسم ، اگزیستاناسیالیسم ، نهیلیسم و … در آثارشون زیاد دیده میشه .
همین تفکر ایزوله و غریب نسبت به دیگر ملل ، درک کردن ژاپنیها ، طرز تفکرشون ، دیدگاهها و عقایدشون ( که در آثار ادبی و رسانهایشون هم رخنه کرد ) رو به شدت مشکل میکنه .
همونطور که ما بعضا آثار اونها رو عجیب و غیرقابلدرک میدونیم ، ژاپنیها هم هیچوقت نتونستن عقاید ادیانی مثل مسیحیت یا اسلام رو درک کنن .
و این تفاوتها نباید دلیلی باشه برای توهین یا تحقیر دیگر ملل و فرهنگها ، بلکه به نظر من باعث اشتیاق برای یادگیری و محرکیست برای مطالعه و سعی در درک دیگران …
قبول دارم داستان خیلی بیخودی داره …ولی فقط به طراحی های انیمه توجه کن ….به شخصه هر فریم این انیمه رو به چشم یه تابلوی نقاشی می بینم …واقعا زیباست انیمه ش
دلم میخواد با ۳۰ سال سن بشینم همشو ببینم ولی حیف که کار و زندگی نمیزاره
در تمام این لیست و همچنین کل سریال ها و سینمایی های (عنیمه)،فقط عنیمه (شهر اشباح) برای بنده قابل احترام است
تموم شد خیلی تاثیر گذار بود👏👏
ای پیر مغان
آیا تو شروط نادر را قبول کردی یا که خیر ؟
بگو که برای قضاوت در تاریخ نیازت دارم
خیر
ای پیرمد ، با این سن تو گیمفا چیکار میکنی
بیشترشون رو ندیدم باید یه وقتی بشینم ببینمشون
شاهزاده مونونوکه اولین انیمه ای بود که دیدم اون زمان حتی نمیدونستم انیمه چیه ولی میخکوبم کرد
درود بر استاد میازاکی💖
الان قسمت ۱۸۷ گینتامام واقعا خیلی شاهکاره 😍
بت گفتم که خیلی خوب میشه از اینم قشنگتر و دیوونه تر میشه😂
اسم تو که باید جزو پنج تای اول باشه از اخر اوله . هیچوقت نویسنده های گیم فا رو قبول نداشتم
داش صرفن یک لیسته و هرکس نگرش متفاوتی داره برا چینش لیست. از جهتی هم میتونم با اطمینان بگم نام تو در حد و اندازه ده تای اول نیست. بدون شک اثری فوق العاده و زیباس. اما در حد ده تا نیست.
چه ربطی به نویسندگان گیمفا داره؟ … آخره مطلب نوشته “منبع: کولایدر” یعنی این مطلب از سایت Collider کپی شده نه اینکه توسط نویسندگان گیمفا تهیه شده باشه.
( اسم تو )که باید جزو پنج تای اول باشه از اخر اوله . منطقیه
لیست خیلی خوبی بود
بین این تایتل ها پاپریکا، اونگلیون و آنجل اگ مورد علاقه هام هستن
الخصوص اونگلیون که اندینگش در کنار دویل من بهترین اندینگ هایی هستن که دیدم
دوست دارم به این لیست موارد زیر هم اضافه کنم:
Children of the Sea
Tokyo Godfathers
Excel Saga
Spriggan
Memories
Steamboy
A Letter To Momo
لیست فوق العاده ایه، یسری از انیمه ها مثه psycho pass یا violet evergarden هم میتونستن توی لیست باشن ولی در مجموع لیست خوبیه
مدیوم انیمه واقعا یه سبک فکری و فلسفی مخصوص ژاپنه که باعث شده تاثیر فرهنگیش از آمریکا هم بالاتر باشه. برای هر قشری و هر نوع فکری محتوا داره. از سینما دوستانی که فقط دنبال آثار برتر تو لیست ها هستن تا بچه دبستانی
شاهزاده مونونوکه اولین انیمه ای بود که دیدم اون گوزنه هنوزم برام عجیبه یه حس عجیبی داشت
مدفن کرم های شب تاب
سال ها قبل دیدم و
تنها اشک بیانگر احساسات آن هست
فقط اشک …
از اینکه صدای خاموش تو لیست نبود ناراحت شدم🥲
یا حتی فرزند گرگ و پونیو…
ولی در مجموع لیست خوبیه👌
کار Leiji Matsumoto خیلی درسته
انیمه های Galaxy Express 999 و Yamato هم کار ایشونه
کارای Kazuyoshi Yokota مثل Maetel Legend هم توی همین سبک و سیاق هست مخصوصا از نظر موسیقی و آرت استایل(باهم همکاری هم داشتن)
کارای استودیو جیبلی مخصوصا اونایی که میازاکی ساختن هم که نیاز به تعریف ندارن و بی نظیرن
مایند گیم هم انیمه خیلی عجیبی بود مخصوصا نیمه دومش که شدیدا سورئال بود ولی کمدی خیلی جالبی داشن
هرچند بین آثار یواسا به پای Inu-Oh نمیرسید
آنجلز اگ و گوست این د شل هم فوق العاده بودن
نسخه دوم گوست این د شل هم با پسوند Innocence ساخته که استند آلون هست و اونم در حد و اندازه نسخه اول به نظرم خوب بود
زمانی عاشق انیمه شدم که حتی نمیدونستم به این مدل انیمیشن میگن انیمه! دنیایی که میازاکی با انیمههاش برام ساخت رو هرگز فراموش نمیکنم.
از این لیست چند مورد از کارهای میازاکی رو دیدم و انیمه your name که در سبک و ژانر خودش دیدنش خیلی لذت بخش بود. از خوبی پاپریکا، پرفکت بلو و مدفن کرمهای شبتاب هم خیلی شنیدم و مطمئنا توی اولین فرصت میبینمشون.
ممنون بابت این مقاله.
هممممممه رو دیدم 💪💪💪
و واقعا هم از این مورد خوشحالم …
آثار استاد ساتوشی کن و استاد هایائو میازاکی ، به راستی جزو شاهکارهای سینمایی تاریخ هستند .
آثاری که فقط در مدیوم انیمه میشد اونا رو به تصویر کشید …
انیمه فانتزی رو به یه سطح دیگه برده شاید چیزایی که ما تو خواب میبینم تو انیمه پیاده شده
گاهی جذاب گاهی زشت گاهی عجیب گاهی ترسناک!
امتیاز IMDB رو هم میزدی خیلی خوب میشد
چرا کامنتا رو میخونم نصف ملت به انیمه هیت میده وقتی چیزی از انیمه نمیدونید و ادای شاخ بودن در میارید الکی نظر ندید برید همون بن تن رو نگاه کنید👍