ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی

آرمان زرمهر
۱۷:۰۸ ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

طی این مقاله قصد داریم به بررسی تغییر و تحولات کاراکترهای ریمیک شده‌ی فرنچایز Resident Evil نسبت به ساختار اورجینال آن‌ها ییش از بازسازی‌ها بپردازیم.

همانطور که احتمالا می‌دانید من در طول زندگی روزمره‌ام بسیار به Resident Evil و مسائل حول محور آن فکر می‌کنم و به اصطلاح می‌توان گفت بخشی از کارکرد مغزم به کل مختص به این فرنچایز است. یکی از مسائلی که زیاد به آن فکر می‌کنم کاراکترهای فرنچایز و چگونگی به بلوغ رسیدن آن‌ها در طول سال‌هاست و اینکه کپ‌کام چطور می‌تواند در آینده دوباره هر یک از آن‌ها را در یک نسخه‌ی اصلی به تصویر بکشد از همین رو پس از عرضه‌ی ریمیک‌ها این مبحث را به دو بخش ساختار اورجینال و ساختار بازسازی شده تقسیم کردم.

پس از انتشار تریلر انیمیشن Resident Evil Death Island و مشاهده‌ی چگونگی به تصویر کشیده شدن Jill در آن با خود گفتم بد نیست در طی یک مقاله کمی به این موضوع بپردازیم که با وجود آن که این کاراکترها در ریمیک‌ها همان نام و استایل پیشین خود را دارند اما بعضا فرسخ‌ها با ساختار شخصیتی اورجینال خود فاصله داشته و اینکه تا چه حد بر اثر درگیری در موضوعات اجتماعی امروز دست خوش تغییرات شدند.

قبل از شروع بهتر است گوش‌زد کنم که انتقاد یا تمجید از یکی از دو نوع ساختار شخصیتی کاراکتری مبنی بر بی‌نقص بودن آن نیست. در اینجا بیشتر سعی بر سنجیدن این کاراکترها از منظر منطق، پایبندی به شخصیت‌پردازی اصلی و همچنین به تصویر کشیده شدن انسانی آن‌هاست و لزوما بحثمان بر سر بهتر یا بدتر نیست.

Claire Redfield

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

شخصیت پردازی Claire همیشه بر خلاف سنش بود، او دختری است که در کودکی والدینش را از دست داده و مکمل زندگی‌اش برادرش Chris محسوب می‌شود. این ارتباط بسیار عمیق بین Claire و Chris بخش گسترده‌ای از شخصیت این کاراکتر را در سال‌های ابتدایی تشکیل می‌داد و به دلیل مشکلاتی که در دوران کودکی داشتند باعث شد این شخصیت بر خلاف سنش بسیار خود ساخته‌تر و پخته‌تر به نظر برسد. اگر به یاد داشته باشید Claire در نسخه‌ی اورجینالResident Evil 2 با وجود آن که یک جوان محسوب می‌شد اما هرگز در طول بازی با اخلاقیات کلیشه‌ای یک نوجوان به تصویر کشیده نمی‌شد.

Code Veronica شاید بهترین مثالی است که می‌توان در راستای تحلیل شخصیت پردازی این کاراکتر زد و پس از آن نسخه‌ی Darkside Chronicles نیز به شکلی بسیار عالی خصوصیات شخصیتی این کاراکتر را در این سناریو برجسته می‌کرد. Claire همیشه کاراکتری خود ساخته، مصمم و از همه مهم‌تر بی‌پروا و پر انرژی بود که باعث می‌شد که لزوما صرفا نتوان صفت یک دختر جوان بازی‌گوش رو به او نسبت داد. این خصوصیات برجسته در ادامه‌ی تاریخ فرنچایز و در طول انیمیشن Degeneration نیز به شکلی بسیار مطلوب به تصویر کشیده شد.

البته شخصا شخصیت پردازی این کاراکتر در Resident Evil Revelations 2 را کمی خشک‌تر از نسخه‌های پیشین می‌بینم که البته تا حدی به افزایش سن او نیز مربوط است. تا به اینجای کار این توصیفات بر اساس ساختار شخصیتی پرداخته شده و پرورش یافته‌ی این کاراکتر تا قبل از نسخه‌ی ریمیک بود، حال بگذارید به سراغ این شخصیت در بازسازی RE2 بپردازیم.

شخصیت پردازی Claire در حالی که در نسخه‌ی ریمیک در قالب کلی قرار می‌گیرد اما کمی در تناقض با توصیفاتی است که تا الان از او داشتیم و همین موضوع باعث شد با وجود اینکه از کلیت شخصیت‌ پردازی او لذت بردم اما احساس نمی‌کردم این کاراکتر همان کاراکتری است که سالیان سال پیش با او روبه‌رو شدیم. Claire در این بازی بسیار بیشتر به سمت یک دختر تینیجر کلیشه‌ای سوق پیدا کرده بود و این مسئله روی برخی از خصوصیات شخصیتی او سایه می‌اندازد.

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

به عنوان مثال بر خلاف نسخه‌ی اورجینال، به دلایلی سازنده‌ها احساس کردند که لزوما باید این مسئله را برجسته کنند که این کاراکتر یک کراش بسیار سنگین روی Leon دارد. شخصا حقیقتا آن چنان با دیالوگ نویسی و منطق صحنه‌ی ملاقات این دو کاراکتر در اداره‌ی پلیس ارتباطی برقرار نکردم. اینکه این دو شخصیت وسط چنین جهنمی در حال Flirt کردن با یک‌دیگر هستند نه بار داستانی خاصی را ارائه می‌دهد و نه لزوما یک قدم در راستای پرداختن بیشتر به کاراکتر او بود.

مورد دیگر کم رنگ شدن هسته‌ی ارتباطی او با برادرش بود؛ در طی نسخه‌ی اورجینال، کلیر علاوه بر تلاش برای زنده ماندن، هدف دیگری را نیز دنبال می‌کرد و آن هم یافتن برادرش بود که باعث می‌شد هدفی بالاتر از صرفا نجات از Raccoon City داشته باشد. این رشته‌ی ارتباطی یکی از محرک‌های شخصیت پردازی این کاراکتر در سال‌های ابتدایی و بین دو نسخه‌ی دوم و CV به شمار می‌آمد که در راستای به تصویر کشیدن وابستگی و همچنین ارتباط بسیار قوی بین او و برادرش محسوب می‌شد به طوری که در پایان بازی طی صحنه‌ی پس از تیتراژ مشاهده می‌کردیم که Claire از Leon و Sherry جدا شد تا به جست و جوی خودش برای یافتن برادرش ادامه دهد.

در طی نسخه‌ی ریمیک این مسئله تقریبا به کلی حذف شده بود چرا که بر خلاف نسخه‌ی اورجینال که Chris برای تحقیق درباره‌ی Umbrella به شعبه‌ی اروپایی آن سفر کرده بود، در نسخه‌ی ریمیک صرفا برای خوش گذرانی به آن جا رفته و از همین رو پس از یافتن نامه‌ی او در دفتر S.T.A.R.S تقریبا به کلی این مسئله از روند داستان سرایی بازی حذف می‌شود.

حذف شدن این بخش از روند داستانی نه تنها یکی از محرک‌های شخصیتی اصلی Claire را در طی اتفاقات نسخه‌ی دوم از بین برد بلکه تا حدودی دلیل وجود داشتن نسخه‌ی Code Veronica را نیز نقض کرد چرا که در پایان Claire دیگر دلیلی برای دنبال کردن برادرش در اروپا نداشت. اگر دقت کرده باشید با وجود این تغییرات شخصیتی طی نسخه‌ی ریمیک، کپ‌کام همچنان در خط داستانی اصلی بر ساختار اورجینال این کاراکتر پایبند مانده و این موضوع در تریلر Death Island نیز به خوبی قابل مشاهده است.

به طور کلی نوع بازسازی شده‌ی Claire لزوما ضعیف یا بد نیست و حتی به نظر من به عنوان یک شخصیت مستقل عملکردی عالی را به نمایش می‌گذارد اما شخصا وقتی ساختار اورجینال این شخصیت را با ساختار ریمیک مقایسه می‌کنم در حالی که برخی از خصوصیات برجسته‌ی او را می‌یابم، اما در عین حال شاهد کم رنگ شدن بسیاری دیگر از آن‌ها هستم. شخصا اعتقاد دارم برترین شخصیت پردازی Claire در عنوان Code Veronica به تصویر کشیده شد که هم ابعاد عاطفی این کاراکتر را به شکلی منطقی جست‌وجو می‌کند و هم خصوصیات پایه گذاری شده‌ی او در نسخه‌ی دوم را پرورش داده و برجسته‌تر به نمایش می‌گذارد.

Leon S. Kennedy

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

اگر یک کاراکتر وجود داشته باشد که ریمیک‌ها نه تنها به خوبی بر ساختار اورجینال او پایبند بوده‌اند بلکه حتی آن را بهبود بخشیدند آن Leon است. شخصیت پردازی این کاراکتر در طی نسخه‌ی دوم اورجینال بسیار متمرکز بر خام بودن او، عدالت طلبی و اراده‌ی محکم او در راستای نجات جان انسان‌ها بود، دلیلی که باعث شد به خاطر آن به نیروی پلیس بپیوندد. تا حدودی می‌توان گفت Leon در طول تاریخ فرنچایز سه نوع ساختاری شخصیت‌ پردازی داشته است چرا که قسسمت چهارم اورجینال نیز شخصیتی کاملا متفاوت از Leon را به تصویر می‌کشید.

اتفاقات Raccoon City تاثیرات شدید روحی و روانی بر Leon گذاشته بود و می‌توان گفت تا حد زیادی کاراکتر همیشه خوش‌بین و به اصطلاح Optimistic او را خرد کرد و همانطور که خودش هم اظهار داشت، بخشی از وجود او در سال ۱۹۹۸ در Raccoon City کشته و دفن شد. این موضوع همیشه باعث می‌شد Leon برای من به کاراکتری انعطاف پذیر تبدیل شود که گذشته‌ی او باعث برجسته‌تر شدن خصوصیات شخصیتی ابتدایی او از جمله اراده‌اش می‌شود.

تاثیرات شکسته شدن Leon در ادامه و بر خلاف شخصیت‌پردازی غیر منطقی و بیش از حد غیر جدی او طی Resident Evil 4 اورجینال، در انیمیشن Degeneration به نمایش گذاشته شد و به همین صورت تا امروز نیز ادامه دارد و حتی در انیمیشن Death Island نیز ما شاهد همان استایل شخصیت پردازی از Leon هستیم که در آخرین حضور او در بازی‌ها یعنی نسخه‌ی ششم شاهد آن بودیم.

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

خوش بختانه کپ‌کام به سرعت از رویکرد غیر منطقی بیش از حد فانتری که نسبت به این شخصیت در نسخه‌ی اورجینال RE4 اتخاذ کرده بود عقب کشید و متوجه شد که این رویکردی مناسب برای به تصویر کشید این کاراکتر نبود و با نسخه‌ی ریمیک نیز بر این مسئله صحه گذاشت.

همانطور که در طی نقد و بررسی Resident Evil 4 ریمیک اشاره کردم، کاراکتر Leon حالا به درستی و با در نظر گرفتن پیش زمینه‌ای که در نسخه‌های پیشین داشته است به او پرداخته می‌شود و دوباره تمرکز روی خصوصیات شخصیتی اصلی او همچون اراده‌ی آهنینش و میل به عدالت طلبی او قرار می‌گیرد. در کنار بار سنگین روحی این کاراکتر همچنان شاهد شوخ طبعی همیشگی او هستیم که حالا بسیار واقع گرایانه‌تر و به اصطلاح Grounded به نمایش گذاشته می‌شود که تعادل مناسبی بین ابعاد شخصیتی او به وجود می‌آورد.

Leon تنها کاراکتری است که طی تحولات صورت گرفته در بازسازی‌ها، همچنان به خوبی بر شخصیت پرورش یافته قبلی خود منطبق بوده و حتی در نسخه‌ی چهارم خطای شخصیت پردازی او برطرف شده و آن را با روند کلی مجموعه همراه می‌سازد و همین موضوع باعث می‌شود شخصا حالا RE4 را بیشتر به عنوان یک اثر Resident Evil پایبند بر اصول مجموعه در نظر بگیرم.

Jill Valentine

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

بسیار خوب بهتر است در همین ابتدا بگویم در حالی که فکر می‌کنم کاراکتر Jill در Resident Evil 3 Remake به عنوان یک کاراکتر مستقل می‌تواند بسیار مطلوب جلوه کند اما اگر بخواهیم بر اساس ساختار شخصیتی پایه‌گذاری شده‌ی این کاراکتر آن را بسنجیم به نظر من بدترین تغییرات شخصیت پردازی نسخه‌های ریمیک، به کاراکتر Jill باز می‌گردد و صرفا در اسم و فامیل خود با این شخصیت اشتراک دارد! Jill در نسخه‌ی ریمیک تا حد زیادی دقیقا در نقطه‌ی مقابل شخصیت پرداخته شده‌ی او در طی تاریخ فرنچایز قرار می‌گیرد. البته همچنان گوشه‌هایی از شخصیت اورجینال او قابل رویت است اما در حال له شدن بین تغییرات بیهوده هستند.

Jill از آن جایی که یکی از کاراکترهای نسخه‌ی ابتدایی محسوب شده و شخصا ارتباط احساسی بسیار قوی با این بازی دارم، کاراکتری است که همیشه علاقه‌ی بسیاری به او داشتم. از پس زمینه‌ی زندگی‌اش گرفته تا شخصیت پردازی او، همه و همه باعث می‌شود Jill در تاریخ این فرنچایز به یکی از جذاب‌ترین و گرم‌ترین کاراکترهای سری تبدیل شود.

این شخصیت همیشه برای من به شکل کاراکتری بسیار انسان گونه در بین کاراکترهای فرنچایز جلوه می‌کرد که لزوما هیچ‌گاه به عنوان یک «قهرمان» مطلق به تصویر کشیده نمی‌شد بلکه چه در گذشته‌اش و چه در سناریوهایی که او را در آن‌ها همراهی کردیم بیشتر همچون یک «بازمانده» یا به اصطلاح Survivor به تصویر کشیده شده است که یکی از خصوصیات اصلی شخصیت او به شمار می‌آید.

قدرت و استحکام روانی بالا در شرایط سخت، خون‌سردی و آرامش او، ارزش قائل شدن بسیار زیاد برای اطرافیانش، دوری نکردن از تکیه بر دیگران و همچنین گذشته‌ی گسسته‌ی او همیشه باعث می‌شد Jill در نگاه من بیشتر به یک انسان واقعی شبیه باشد تا یک قهرمان در سناریویی خیالی.

یکی از برجسته‌ترین خصوصیات این کاراکتر و طوری که به تصویر کشیده می‌شد آن بود که هرگز به عنوان یک کاراکتر کاملا نترس یا شخصیتی که در مقابل خطر باکی ندارد به تصویر کشیده نمی‌شد.

زمانی که در قسمت سوم اوریجنال برای اولین بار با Nemesis ملاقات کردیم، بازی به وضوح ترس و استرسی که Jill در آن لحظه احساس کرد را به تصویر کشیده و انتقال می‌داد، این خصوصیت کاراکتر باعث می‌شد پلیر نیز بیشتر بتواند ترس را از طریق کاراکتر خود لمس کند تا اینکه بیشتر محتاج این باشد که بازی او را بترساند. یا زمانی که در برج ساعت Nemesis تنها امید فرار Jill را با RPG متلاشی می‌کرد ما می‌توانستیم ناامیدی و شکست را در چهره‌ی Jill ببینیم.

ارزشمند بودن اطرافیانش در نگاه Jill باعث می‌شود که به شخصیتی بسیار گرم و قابل تکیه تبدیل شود که صرفا از یک بعد واحد پیروی نمی‌کند. بگذارید مثالی بزنم؛ پس از آن که در نسخه‌ی پنجم او را از چنگ Wesker نجات می‌دهیم تنها همان چند دیالوگی که بین او و Chris رد و بدل می‌شد به خوبی می‌تواند خصوصیات برجسته‌ی این کاراکتر را در خود خلاصه کند، نمی‌توانم دقیق آن را توصیف کنم اما Jill همیشه شخصیتی مادرگونه داشته است؛ یا زمانی که Parker در نسخه‌ی Revelations زخمی شده بود Jill تمام تلاشش را کرد تا همکار خود را از خطر دور کند.

رمان Umbrella Conspiracy نوشته‌ی S.D Perry نیز در حالی که امروزه از منظر برخی اطلاعات Lore محور دیگر Canon محسوب نمی‌شود اما می‌تواند جلوه‌ی بسیار واضح‌تری از شخصیت این کاراکتر ارائه دهد که توصیه می‌کنم در صورت علاقه حتما آن را مطالعه کنید. حال چرا اعتقاد دارم که ریمیک نسخه‌ی سوم به هیچ عنوان بر ساختار این کاراکتر پایبند نبوده است؟ فکر می‌کنم یک مقایسه بین خصوصیات ذکر شده یا آخرین حضور این کاراکتر در نسخه‌ی پنجم با نسخه‌ی سوم ریمیک به خوبی تناقضات مشخص شوند.

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

بزرگ‌ترین مشکل ریمیک RE3 در راستای به تصویر کشیدن این کاراکتر، تاکید بسیار بر تبدیل او به یک کاراکتر مونث «مستقل و قدرتمند» است. Jill همیشه این خصوصیت را در خود جای داده بود اما این مسئله هرگز باعث نمی‌شد این خصوصیت روی منطقی بودن کاراکتر او سایه انداخته و او را از کاراکتری انسان گونه به کاراکتری فانتزی تبدیل کند. همچنین Jill در نسخه‌ی سوم بر خلاف همیشه به هیچ عنوان از خون‌سردی و آرامش همیشگی خود برخوردار نیست.

شاید بگویید مسلما نمی‌شود در شرایطی که Jill در آن قرار داشت خون‌سرد بود و در حالی که این مسئله می‌تواند تا حدودی درست باشد اما Jill هرگز کاراکتر به اصطلاح Hot Tempered نبود که به سرعت کنترلش را از دست بدهد و همین خصوصیت مستقیما به قدرت مدیریت موقعیت‌های مختلف توسط او متصل می‌شود، این دلیل اصلی آن است که این شخصیت همیشه یک بازمانده بوده است.

طی عنوان ریمیک سوم دائما تکه کلام‌هایی از جمله “Eat This”، “Now It’s My Turn Bitch” و از این دست دیالوگ نویسی‌ها را می‌شنویم که اصلا در دایره لغات Jill اورجینال وجود نداشته و یا حداقل در چنین شرایط حیاتی و زمانی که یک تایرنت غول پیکر سعی بر کشتن او دارد از آن‌ها استفاده نمی‌کرد. Jill شخصیتی خون‌سرد است و همین مسئله باعث می‌شود زیر فشار همچنان راندمان بالایی از خود به نمایش بگذارد و تغییر این خصوصیت به یک کاراکتر خشمگین کاملا با ساختار شخصیتی او در تضاد است.

چنین دیالوگ نویسی افراطی که سعی دارد یک کاراکتر را به اصطلاح “Bad Ass” به تصویر بکشد باعث می‌شود آن حس اورجینال بالانس کاراکتر از بین برود و با کاراکتری بسیار تک بعدی‌تر روبه‌رو باشیم که نه تنها ذره‌ای از گرمی سابقش را ندارد بلکه بیشتر مصنوعی جلوه می‌کند. همچنین چگونگی برخورد او با Carlos در طول بازی به هیچ عنوان آن عمق و به اصطلاح Chemistry سابق را نداشت و یکی از دلایل آن سعی بر استقلال بخشیدن مطلق به این کاراکتر بود.

شاید بهتر است برای انتقال بهتر منظور از یک مثال دیگر استفاده کنم؛ کاراکتر Solid Snake را در نسخه‌ی ابتدایی MGS در نظر بگیرید، یک سرباز خون سرد، حرفه‌ای و متمرکز که البته خصوصیات شخصیتی ثانوی نیز در خود جای داده است اما در کل به عنوان یک سرباز خون سرد بسیار جدی به تصویر کشیده می‌شود که کم حرف می‌زند و بیشتر عمل می‌کند. حال تصور کنید در طی زمانی که در نسخه‌ی دوم کنترل او را به دست داریم، دائما به دشمنان خود تکه انداخته، جوک بگوید و دائما فحاشی کند.

این دقیقا میزان شکافی است که بین شخصیت پردازی Jill اورجینال و ریمیک وجود دارد به طوری که اگر امروز شما به کسی که هیچ آشنایی با این کاراکتر ندارد، یک ویدیو از نسخه‌ی پنجم و یک ویدیو از ریمیک RE3 نشان دهید امکان ندارد که بتواند حدس بزند این دو کاراکتر یک نفر هستند!

مشکلی که الان وجود دارد آن است که بر خلاف کاراکترهای دیگر به نظر می‌رسد کپ‌کام قصد دارد از ساختار شخصیتی ریمیک قسمت سوم برای آینده‌ی فرنچایز استفاده کند چرا که در طی تریلر Death Island این کاراکتر با مدل RE3 خود مو نمی‌زند و در حالی که کند شدن روند بالا رفتن سن او به دلیل وجود ویروس T در بدنش کاملا منطقی است اما به نظر می‌رسد بعد از گذشت ۱۷ سال از حادثه‌ی Raccoon City نه تنها Jill لباس خود را عوض نکرده است بلکه مدل موی خود را نیز تغییر نداده است.

با وجود آن که بسیار از پرداخته شدن دوباره به این کاراکتر پس از نسخه‌ی پنجم در این انیمیشن خوش‌حالم اما واقعا رویکردی که کپ‌کام نسبت به چگونگی به تصویر کشیدن او اتخاذ کرده است را درک نمی‌کنم. به طور کلی شخصا اعتقاد دارم شخصیت Jill در نسخه بازسازی شده RE3 به شدت در تناقض با ساختار اورجینال و دوست داشتنی آن است. البته این بدان معنا نیست که از این نسخه لذت نبرده یا به طور کلی نمایش Jill در این نسخه را بد تلقی می‌کنم اما قطعا اگر صحبت از وفاداری باشد، این بازی در زمینه‌ی شخصیت پردازی خود نیز نتوانسته است این «باید» را برآورده کند.

Ada Wong

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

شخصیت Ada Wong را شاید بتوان یکی از با ثبات‌ترین کاراکترهای این مجموعه تا به امروز دانست چرا که خصوصیات ساختاری و شخصیتی این کاراکتر از همان ابتدا به درستی پایه گذاری شده و از همین رو ما شاهد رشد و بلوغ او در همان قالب ثابت بودیم. حال زمانی که بحث از ریمیک‌ها به میان بیاید کمی کارمان برای توصیف این کاراکتر سخت‌تر می‌شود بنابراین بهتر است ابتدا به RE2 اوریجنال بپردازیم تا ببینیم هدف ابتدایی کپ‌کام با این کاراکتر چه بوده است.

Ada Wong از همان ابتدا یک خصوصیت برجسته و البته حیاتی داشته است و آن هم اغوا کنندگی او بوده است. امروزه به نظر می‌رسد زمانی که از این کلمه استفاده می‌شود همه‌ی اذهان به سمت پوشش کاراکتر می‌رود اما اغوا کنندگی بیشتر از پوشش به خصوصیات درونی، رفتاری و شخصیتی یک کاراکتر باز می‌گردد. طریقه‌ی صحبت، حرکت و رفتار یک شخصیت مونث همه و همه در راستای انتقال چنین خصوصیت شخصیتی موثر است و در وهله‌ی آخر می‌توان از پوشش به عنوان یک مکمل غیر ضروری برای این امر یاد کرد.

همه‌ی ما می‌دانیم Ada یک جاسوس زبده است و در نسخه‌ی اورجینال نیز بر همین اساس بر خصوصیاتی از جمله اغوا کنندگی، مرموز بودن و همچنین خون سردی و قدرت تجزیه و تحلیل بالای او در شرایط دشوار تاکید شده بود. در این نسخه دلیلی که Ada برای حضور خود در Raccoon City به Leon ارائه داد جست‌وجو برای دوست پسرش John Clemens بود که از قضا در نسخه‌ی اول متوجه شدیم یکی از سرپرستان محقق در آزمایشگاه واقع در Arklay بوده است.

در ادامه ما شاهد مانور بیشتر بر مرموز بودن Ada و ناپدید شدن‌های ناگهانی او بودیم که بیشتر روند شکل گیری کاراکتر او را به سمت جلو حرکت داده و برای پلیر حلاجی می‌کرد. در طی این نسخه ما به خوبی به یک ایده‌ی کلی راجع به قالب شخصیتی این کاراکتر رسیدیم تا در نهایت در Resident Evil 4 اورجینال این کاراکتر به خوبی در قالب خود جای گرفته و خصوصیات برجسته‌ی پایه گذاری شده در نسخه‌ی دوم را به کلی جذب کرد. نمایش نسخه‌ی چهارم از Ada عالی بود و از آن پس همچون نقشه‌ی راهی برای نسخه‌های بعدی فرنچایز مورد استفاده قرار گرفت.

به طور کلی ریمیک RE2 در زمینه‌ی به تصویر کشیدن کاراکترهای خود و پایبندی به خصوصیات آن‌ها تا حد زیادی موفق بوده است و Ada Wong نیز از این قاعده مستثنی نبوده است حتی با وجود انتقادات نسبتا جزئی که به شخصیت پردازی Claire در این بازی دارم اما همچنان آن را یک تناقض کلی همچون نسخه‌ی سوم تلقی نمی‌کنم و همانطور که گفتم همچنان از حضور او روی صفحه‌ی نمایش لذت بردم.

در این بازسازی سازندگان به کلی Lore مجموعه را نادید گرفته، Clemens را حذف کرده و Ada را به عنوان یک مامور FBI معرفی می‌کنند.

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

در حالی که شخصا اکثر اوقات مخالف سرپیچی از Lore پایه گذاری شده‌ی فرنچایز هستم اما در این مورد باید بگویم حالا نه تنها Ada و داستان او بسیار منطقی‌تر جلوه می‌کند بلکه از آن جایی که ریمیک از تاریخچه‌ی یک کاراکتر پایه گذاری شده الگوبرداری کرده است ما شاهد یک Ada Wong تمام و کمال از همه‌ی جهات هستیم که تک تک خصوصیات شخصیتی برجسته‌ی او از اغوا کنندگی تا مرموز بودن و همچنین مقابله‌ی درونی با احساساتش را بهتر از هر زمان دیگری به نمایش می‌گذارد.

Ada بر خلاف باور بسیاری صرفا فقط یک کاراکتر مونث اغوا کننده نیست و یکی از خصوصیات اصلی شخصیت او خاموش کردن خود واقعی‌اش است. در پایان Resident Evil 3 Nemesis صحنه‌ی پس از تیتراژی وجود داشت که به خوبی شخصیت پشت نام Ada را به تصویر می‌کشد، شخصی که هر روز خود واقعی‌اش را پشت نقاب Ada Wong پنهان کرده و زخم‌های راهی که در آن قدم گذاشته است تنها چیزی است که Ada واقعی احساس می‌کند.

حال نوبت به چگونگی به تصویر کشیده شدن این کاراکتر در RE4 Remake می‌رسد و متاسفانه همان قدری که از بازسازی Resident Evil 4 و تغییرات و بهبودهای شخصیتی Leon تعریف و تمجید کردیم به همان اندازه باید از چگونگی تغییر ساختار Ada انتقاد کنیم.

متاسفانه Resident Evil 4 بیش از هر اثر دیگری در این فرنچایز درگیر مسائل اجتماعی و دوری از به تصویر کشیدن بی‌پرده‌ی کاراکترهای خود شده است و تنها دلیلی که به این دلیل از بازی در طی نقد آن نمره کسر نکردم بی‌نقص بودن پکیج و تجربه‌ی کلی بازی بود اما در هر صورت این مشکلی است که حسابی در اینترنت سر و صدا به پا کرد و فکر می‌کنم همه‌ی شما از آن با خبر هستید.

قبل از هر چیزی باید بگویم این بازسازی از لحاظ طراحی ظاهری عملکردی عالی را در قبال این شخصیت به نمایش می‌گذارد و Ada را بسیار منطقی‌تر از نسخه‌ی اورجینال به تصویر می‌کشد به گونه‌ای که پوشش او حالا بیشتر به جاسوسی شبیه است که در حال انجام ماموریت است و نه کسی که می‌خواهد به پارتی برود. اما دو مشکل بسیار اساسی در رابطه با این نوع از ساختار شخصیتی Ada وجود دارد و آن دیالوگ نویسی نه چندان جالب و صداگذاری بسیار ضعیف آن است. Ada Wong در ریمیک RE4 نه مرموز است، نه اغوا کننده است و نه می‌تواند این خصوصیات را حداقل در صدای خود انتقال دهد.

صداگذاری غیر مناسب این کاراکتر باعث می‌شود بر خلاف ریمیک RE2 هیچ‌گونه هماهنگی و آهنگی میان Ada و Leon در این نسخه بر قرار نباشد و صرفا یک صدای بی‌روح بسیار بم در حال روخوانی تعدادی کلمه از روی کاغذ است.

شخصا به هیچ عنوان موافق اذیت و آزار یک فرد به دلیل کیفیت کارش نیستم اما بر خلاف باور بسیاری، این انتقادات در رابطه با اغوا کننده بودن این کاراکتر و صداگذار او Lily Gao نه به چگونگی پوشش این کاراکتر در بازی بلکه به این مسئله باز می‌گردد که این صداگذار نتوانسته است شخصیتی که وظیفه‌ی به تصویر کشیدنش را بر عهده داشته را در آغوش بگیرد و از همین رو عملکردی ضعیف و در راستای آن Ada Wong مصنوعی را ارائه داده است.

چگونگی به تصویر کشیده شدن Ada Wong در طی دو عنوان بازسازی شده‌ای که در آن حضور داشته است دقیقا همچون دو روی یک سکه است، یکی به خوبی متوجه خصوصیات پایه‌ای و ساختاری کاراکتر شده و تصویری منطقی و جذاب از او خلق می‌کند و دیگری با سعی در تغییر چیزی که سالیان سال پیش پایه گذاری شده است عملکردی ضعیف و غیر اورجینال را به نمایش می‌گذارد.

سخن پایانی

کاراکترهای Resident Evil یکی از دلایل اصلی تمایز آن با بسیاری از مجموعه‌های گیمینگ و بازدهی بالای آن تا به امروز حتی پس از گذشت ۲۷ سال از ظهور آن است. این کاراکترها درست همچون ما مخاطبان در طی تاریخچه‌ی ۲۷ ساله‌ی این فرنچایز رشد کرده و متحول شده‌اند اما در بخش گسترده‌ای از این راه همیشه هویت مستقل خود را حفظ کردند.

به عنوان مثال کاراکتر Chris در طی ۲۷ سال اخیر موج‌های شخصیتی مختلفی را گذرانده است اما هرگز خصوصیات برجسته‌ی شخصیتی خود را از دست نداده است بلکه می‌توان گفت این موج‌های هویتی و شخصیت پردازی خصوصیات ساختاری این کاراکتر را به چالش کشیده و گاها با ایجاد پارادوکس باعث جذابیت بیشتر او می‌شوند.

متاسفانه این موضوع برای ریمیک‌ها صدق نمی‌کند چرا که این عناوین بازسازی‌های پایه‌ای هستند و از همین رو کپ‌کام برای گیرایی بیشتر کاراکترها برای مخاطبان امروزی، با توجه به شرایط اجتماعی و ترندهای رایج این شخصیت‌ها را دست‌خوش تغییرات کرده است که بعضا همچون Jill کاملا در تضاد با ساختار و ابعاد شخصیتی واقعی اورجینال اوست.

به نظر من فرنچایزهایی همچون RE یا MGS که کاراکترهای اصلی آن‌ها به نوعی نماد برایشان تبدیل شده و در طول سالیان پرورش یافته‌اند باید بر اساس همان روند رشد اصلی خود پیش بروند. بازسازی کردن یک اثر لزوما نیازی به تغییر ساختار شخصیتی یک کاراکتر ندارد و همانطور که در نسخه‌ی دوم مشاهده کردیم این مسئله تا حد زیادی امکان پذیر است.

نظر شما درباره‌ی این تغییرات و تحولات شخصیتی در عناوین بازسازی شده‌ی فرنچایز چیست؟ آیا بهتر است کپ‌کام با این کاراکترهای بازسازی شده به راه خود در آینده‌ی سری ادامه دهد یا باید به ساختار اورجینال شخصیت‌ها پایبند بماند؟

Big BossHosoCellDota2NemesisArmageddonDaniel WayneP.morgan 𔓙Ash77DARKSIRENA C ESepehr1100ParhamMR.BADGUYBlack SwordsmanA SlashPARASITE EVE 2Alan Wakemore

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -
ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • MD گفت:

    کارکتر لیان از نسخه ۶ به بعد دیگه توی سری رزیدنت ایول نبوده
    توی ریمیک ها فقط بوده
    شخصیت جیب هم همین طور
    ولی بهترین شخصیت سری رزیدنت ایول لیان هست

    AEOAxelDota2ᴘᴏʀɪAlucardba77DARKSIRENSpider-ManA C Eبیگ اسموکmore
  • Lady Apran گفت:

    دقیقا موقع پلی دادن ریمیک ۳ فکر میکردم چرا این جیل انقدر گنده لات شده. ماشینو روشن می کرد می رفت تو شیکم نمسیس… جیل اورجینال مهربون و شجاع و منطقی بود. اما همزمان می ترسید و حاضرجوابم نبود. جیل ریمیک بچه دروازه غاره انگار. یه نفس کش کم داشت واقعا

    AEOMamad(you?)MDDota2Daniel WayneᴘᴏʀɪP.morgan 𔓙Alucardba77.more
  • AMIRE گفت:

    سلام ممنون بابت مقالتون
    من بنظرم جیل واقعا شخصیت افتضاحی توی ریمیک براش ساختن البته کات کردن داستان اصلی هم توش بی تاثیر نبود
    تو نسخه اورجینال جیل شخص مهربونی بود ک خیلی مواقع میبینیم به میکایل امید میداد و کارلوس رو مثل یه دوست میدید ولی در عین حال شخصیت شجاع و متکی به خودش بود و این شخصیتشو جالب میکرد
    حتی توی اورجینال نیکولای رو میبخشه(درسته انتخاب داریم ولی انتخاب کنون بخشیدنش حساب میشه) ولی توری ریمیک ولش میکنه که همونجا بمیره! زیادی شخصیتش رو عوض کردن و اون جیل ساکت و مهربون رو بطور کل فراموش کردن…البته کلا شخصیت پردازی ها توی ریمیک تعریف چندانی نداشت از کارلوس که شده بود رامبو تا میکایل که یه سرباز عصبانی! نمسیس هم که نگم ابهتش بطور کل نابود شد با این قیافه خمیری و صدای افتضاح
    بنظرم کلا ریمیک افتضاحی انجام دادن و نسخه بعدی هم واقعا ریمیک سختیه، نسخه ۵ البته ایده های اولیه که داشتن رو اجرا کنن و شوا رو حذف کنن تا حدی حل میشه

    AxelDaniel WayneAsh77بیگ اسموکامیر حسینMamadi7260
  • XERXES گفت:

    چه جالب بعد ریلیز RE4make توی گروه‌ با دوستان درمورد پروتاگونیست‌های RE و خصوصا لیان و تغییراتش صحبت کردیم، همچین مقاله‌ای نیاز بود.
    درمورد لیان، همونطور که گفتید ریمیک و اوریجینال دو شخصیت متفاوت ازش نشون میدن، که بنظر من همین شخصیت متفاوت دلیل اصلی‌ایه که ریمیک با اوریجینال اینقدر حس متفاوتی داره. ریمیک از همون روی تغییر شخصیتی لیان مانور میده، توی اوریجینال اگه درست یادم باشه کات‌سینی که وقایع راکون سیتی رو شرح میده عملا گزارش‌گونه بیان میکنه ولی ریمیک وقایع رو از نظر لیان میگه. The cop inside me died that day
    اگه لیان ۴ اوریجینال رو یه شخصیت جدا از وقایع بازی دوم بدونیم بنظر من یه شخصیت ایده‌آل برای بازی‌های سروایول هارره. یه کرکتر شوخ که به موقع شوخی‌ها و punch line هاشو میگه و در مواقعی که باید جدی باشه جدیه. شخصیت شکست ناپذیر و badass رو نشون میده ولی از خودش ضعف هم نشون میده توی روند داستان اسیب میبینه‌ بهترین توصیف برای لیان ۴، به جا بودنه. همین به جا بودن کارها و حرفهاش توی ۴ اوریجینال باعث شد که تبدیل به یکی از محبوب‌ترین کرکترها بشه و شوخی‌هاش بین گیمرا iconic بشن. متاسفانه بعد ۴ اوریجینال بنظر من کپکام دیگه نتونست همچین چیزی رو بازسازی کنه‌. مهم ترین دلیل شکست ویلیج هم از نظر من فقط و فقط پروتاگونیستش بود، هرمشکلی که از ویلیج میشه پیدا کرد رو میشه به ایتن ربط داد.
    درمورد لیان توی ریمیک هم خیلی کامل توضیح دادید، حقیقتش بخاطر کم شدن شوخی‌ها و لاینهاش حسرت میخورم ولی به قول شما این تغییر کامل شخصیت پردازیش منطقی تر کرد بازی رو، و نتیجه هم اصلا بد از اب درنیومده. در کل بخاطر این تغییر اساسی‌ای که ریمیک نسبت به بازی اصلی دید، من خیلی مقایسه کردن اوریجینال و ریمیک رو قبول ندارم. امیدوارم ازین جور تغییرهای بزرگ توی ریمیک ۵ و ۶ ببینیم.
    ممنون ازتون، جناب زرمهر عزیز

    Axelامیرحسین نصرتیKdKdP.morgan 𔓙AMIRE77بیگ اسموکSepehrMehdi_MorganMR.BADGUYmore
    • Almiller گفت:

      راجب ایتن باهاتون موافقم
      یکی از جذابیت های رزیدنت ایول اینه که شخصیت ها بدون قدرت فرابشری به جنگ سلاح های بیولوژیکی میرن ولی ایتن و دخترش کلا قضیشون فرق میکرد ,بطوری که ویلیج اصلا رزیدنت ایول نبود. بیشتر شبیه ایتن در سرزمین عجایب بود.

      Axel77بیگ اسموکSepehrMR.BADGUYgoatXERXES
    • goat گفت:

      شوخی ها و لاین های لیان تو ریمیک که بیش تر شده! تو نسخه ی اورجینال فقط تو کات سین ها یه تیکه ای مینداخت چون تو گیمپلی حرف نمیزد کلا لیان، ولی ریمیک تو گیم پلی هم هر کیو میبینه یه تیکه ای بهش میندازه بعد از این که نفلشون میکنه
      یا مثلا وقتی مندز رو نصف میکنه بهش میگه I guess your tap dancing days are over که مردم از خنده من، چون خودمم دقت نکردم بودم ولی مندز تو فازه یکش صدای پاهاش عین تب دنسر ها هست وقتی میاد سمت لیان

      Daniel Wayne77بیگ اسموکXERXES
      • XERXES گفت:

        لاینهای جدید داره ولی خیلی کمن، و اکثریت لاینهای قدیمی یا حذف شدن یا اون لحن گفتاری قدیمی رو ندارن
        No thanks bro
        You’re small time
        Women☕️ xd
        و کلی لاین دیگه
        فقط بحث دیالوگها نیست لیان اصلا لحنش دیگه اونقدر شوخ نیست، شما همون ابتدای بازی که با دو افسر پلیسه رو مقایسه کنید، خیلی تفاوت هست.

        Axelامیرحسین نصرتیDaniel Wayne77بیگ اسموکAMIRE
        • goat گفت:

          اره خب ریمیک جدی تر هست نسبت به اورجینال ولی همچنان اون شوخی هاش رو داره از جمله مهم ترینشون که بینگو باشه
          خودم ترجیح میدم که کپکام لاین های جدید اضافه کرده، چون قدیمی ها رو اگه بخوام بشنوم خب میرم همون اورجینال رو بازی میکنم هر وقت بخوام

          بیگ اسموکAxelXERXES
      • لئون البته که جدی شده ولی تیکه هاش که سنگینه و می کوبونه بازم یاد نسخه اوریجینال می اندازه البته ظاهرش و اون رفتارش فرق کرده مثلا تو نسخه اوریجینال تو رفتارش جوک گفتن زیاد بود ولی توی این نسخه یک شخصیت جدی ولی در عین حال وجود عنصری بنام جوک گفتن هنوز هستش البته در قالبی تند و تیکه.

        goat
  • مقاله بسیار عالی بود ، خوشحالی من هم با دیدن تغییر رویکرد شخصیت لئون نسبت به قبل نمایان شد ، ما تو نسخه ۴ و نسخه ۶ تقریبا یه نسخه هندی از لئون داشتیم و متاسفانه این فانتزی بودن هم در انیمیشن هاش دیده میشد ، البته که ادم از یه ژاپنی چه انتظاری میتونه داشته باشه ، یه پسر رعنا و خوش سیما ، موهای بلوندش جلوی صورتش میرقصن و طبق معمول یه دختر که نه ده تا دختر کشته مرده نگاهشن ، خوب چرا مثل یه کارکتر انیمه ای اور پاورش نکنن که بتونه سوپر من بازی در بیاره و بخواد قضیه کلیشه ای قدیمیش رو ادامه بده؟

    Axel77Spider-Manبیگ اسموکAMIRE
  • Almiller گفت:

    بهترین شخصیت پردازی برای لیان ریمیک ۲و۴ بود و انیمیشن Damnation
    بقیه نسخه هارو کلا درنظر نگیرید

    بیگ اسموک
  • درود بر جناب آقای زرمهر
    چه حسن تصادفی! اتفاقا درمورد جیل ولنتاین که فرمودید عوض نکرده لباسش رو، من هم برام نکته جالبی بود و می خواستم توی گیوتین نامه دوم بهش بپردازم. به خصوص اینکه (اگه اشتباه نکنم و درست یادم باشه) توی یه دیالوگ از فاضلاب ها گفت که میخواد از شر لباسش راحت بشه.
    ممنون از مقاله جالب شما

    god of warDaniel WayneP.morgan 𔓙77Spider-Manبیگ اسموکSepehrامیر حسینMehdi_MorganKENOBImore
  • goat گفت:

    خوشم میاد بر خلاف شخصیت های دیگه که تغییر زیادی کردن، لیان نسخه ی ۴ تو ریمیک هم، مثل اورجینالش همچنان گیگاچد باقی مونده ولی شخصیت پردازیش هم بهتر شده
    نمیدونم کپکام چرا بیش تر از لیان استفاده نمیکنه تو نسخه های جدید، هر رزیدنت اویلی که لیان داشته از بهترین های سری بود، البته به جز ۶، اون حساب نمیشه چون ۵۰ تا شخصیت داشت
    عجیب ترین کارش هم این بود که بعد از نسخه ی ۴ اورجینال، اومد برای نسخه ی ۵ از کریس استفاده کرد به جای همون لیان، اخه فرمول موفق رو کی تغییر میده؟

    بیگ اسموکAMIRE
    • AMIRE گفت:

      نه نسخه ۱ نه نسخه ۳ نه کد ورونیکا توش لیان حضور نداشت و جزو بهترین های سری بودن

      بیگ اسموکgoat
      • goat گفت:

        نسخه های ۲ و ۴ بین فن بیس و به صورت کلی بهترین نسخه های سری هستن، البته ریمیک ۱ هم هست، بعدش بقیه ی نسخه ها
        نسخه ی ۳ که قرار بود دی ال سی نسخه ی ۲ باشه و به خوبی ۲ نیست
        کد ورونیکا هم اصلا نصف فن بیس متنفرن ازش و اصلا در حد و اندازه های سه نسخه ی اول نیست

        بیگ اسموکAMIRE
        • AMIRE گفت:

          همه دارن خودشونو میکشن کد ورونیکا ریمیک بشه بعد اینو میگی! حتی شینجی میکامی میگفت اسم ۳ رو باید به کد ورونیکا میدادن!!
          DLC هم قرار نبود باشه نسخه فرعی بود. نظرت فقط از دیدگاه خودت بود بنظرم بهتره واسه خودت نگهش داری

          بیگ اسموکAxelgoat
          • goat گفت:

            کدوم همه رو میگی؟ کد ورونیکا زمانی که اومد نصف فندوم متنفر بودن از بازی تا حدی مثل زیرو، اطلاعات نداری نیازی نیست حرف بزنی
            الان هم اگه میگن ریمیک بشه برای اینه که مشکلاتش رو ریمیک میتونه برطرف کنه و یه بازیه خوبش کنه

            بیگ اسموکAMIRE
            • دادا نسخه کد مزخرف نیست مشکل اینکه داستانش تا یک حدودی ساده بنظر میرسه و مراحلش آسونه البته بجز باس فایت آخر و فرار از اون پسره که تبدیل به سلاحB.O.W شد.
              پازل هاش خوب هستش ولی بنا به یک سری از آیتم هایی که در مرحله بازی قرار دارند یک سری از مراحل اصلا خالی و هیچ پتانسیلی درونشون بکار نرفته.
              بازی هم یک خورده چون از رنگ های بسیار روشن استفاده کرده تو ذوق می زنه البته با یک ریمیک حل میشه و حیف شد اون ریمیک فن بیس رو متوقف کردند چون همون حالت داستانی رو با یکسری تغییرات و همون مراحل رو به ما می داد با یک سری مکان های جدید مثلا بزرگ تر شدن قسمت ورودی به کاخ آشفورد.

    • lie?no گفت:

      عزیز کلا کپکام تا نسخه ششم کاراکتر ها رو تعویض میکرد و
      با اینکه نسخه ۴ کلا یه جور گیم پلی رو کوبید و دوباره ساخت ولی باز موفق شد
      کپکام فکر کرد اگه هر نسخه کاراکتر هارو تعویض کنه می‌تونه به موفقیت برسه که شد فرمول موفقیت کپکام واسه همین کریس رو تو نسخه پنج آورد

      بیگ اسموک
    • گیگ هم رد کرده ترا هستش.
      نسخه قبلی گیگا چد بود ولی این نسخه بیش از حد چده.

      goatAMIRE
  • god of war گفت:

    خسته نباشید اقا ارمان
    بالاخره یکی این رو گفت
    شخصیت کلر در نسخه ریمیک ۲ به شدت افت کرده بود
    من کلر ایی وه می شناسم همونی بود که توی Revelations بود همون شخصیت محکمی که با اینکه می ترسید ولی بهترین تصمیم رو می‌گرفت
    نه این کلر که نیاز به مراقبت توسط لیان و رفتار های تینجری پیدا کرده و حتی به قول شما کراش سنگینی روی لیان داره که قطعا مخاطب به راحتی متوجهش می شه
    این که بازی ریمیک هست و کپکام اجازه داره شخصیت رو عوض کنه بر کسی پوشیده نیست و قطعا افرادی هستن از این ورژن کلر بیشتر خوششون می اد ولی برای بنده قطعا اون کلر دارای احترام بیشتری هست

    77بیگ اسموکSepehrعمو کریتوسPerfectREZAGAMERDream in Red (Playstation T)RezzSoosmar (بازنشسته)محمدامین حیدری
    • god of war گفت:

      در مورد جین ولنتاین هم دقیقا باهاتون موافق هستم به نوعی که انگار نویسندگان کپکام رو از پای بازی هورایزون بلند کردی و گفتی بیا یک داستان بنویس اون ها هم خود شخصیت الوی رو گرفتن و اسمشو عوض کردن و توی بازی قرار دادن
      یک زن قدرت مند و خیر خواه که سعی می کنه خفن باشه و با بدی ها مبارزه کنه و حتی از نمسیس هم ترسی نداره
      خب کجا توی نسخه های اورجینال همچین چیزی بوده؟

      بیگ اسموک77SepehrKingforsعمو کریتوسMamadi7260REZAGAMERLove GameSoosmar (بازنشسته)
    • goat گفت:

      کلیر تو Revelations طرفای سی چهل سالش بود، معلومه که با کلیر re 2 فرق میکنه!! کلیر ریمیک ۱۹ سالش بود، نکنه انتظار داشتی یه ۱۹ ساله مثل سی چهل ساله ها رفتار کنه!
      کلیر شخصیتش مطابق سنش بود و مشکلی هم نداشت
      ولی در مورد جیل درست میگی

      بیگ اسموکgod of warREZAGAMER
  • بی ربطه ولی
    https://uupload.ir/view/nzc0_resident_evil_3_ost_%E2%80%93_save_room_theme.mp3/
    رو گوش کنید .واسه حسرت روزها و حال و هوای قدیم و جوهره دستگاه تایپ

    بیگ اسموک77Anti FANBOYAMIREgod of warعقابASSADullahامیر حسین
    • دلم تنگ شده واسه آزادیه فکری که این توانایی رو بهم میداد تا وقت واسه هر چی که دوست دارم بزارم . وقتی بزرگترین دشمن زندگیم اون اژدهای بازی قارچ خور روی میکرو بود . بزرگترین سورپرایز زندگیم ، تبدیل شدنه تلویون سیاه سفید به رنگی بود تا بتونم بازی ها رو رنگی تجربه کنم . مهمترین اقدام زندگیم فوت کردن توی کارتریج بازیم بود تا خاکش بره و دوباره کار کنه . شب به عشق بازی و ….. (آخ ببخشید . همزمان اون اهنگ داشت پخش میشد و احساساتی شدم و شروع کردم به نوشتن ولی اهنگ نموم شد و صدا قطع شد و متوجه شدم که دارم چرت و پرت میگم 😱و احساس شرمندگی کردم 🥴)

      بیگ اسموکامیرحسین نصرتی77🤘Mohsenj74Anti FANBOYAMIREgod of warآرمان زرمهرهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)امیر حسین
    • ASSADullah گفت:

      نمیدونی چه حالی میکردم اون موقعه که آقام رزیدنت ایول بازی میکرد.(سه گانه رو خودش تمام کرد )
      بهترین قسمت سیو بازی، موقعه “تایپ کردن” بود.

      مزه گیم دیگه مثل اون زمان نمیشه.

      نمیدونی وقتی ریمیک ۳ رو به آقام نشون دادم ازش پرسیدم می‌دونی این کیه ؟ به ثانیه نکشید :
      جیل‌ !!🫠

      خدایی ssd هم اینجور سرعت تشخیص نداره 🫠(آخه زمان ps one بازی پیکسلی بود حتی هم بش نگفتم کدوم نسخه رو دارم بازی میکنم)

      اون زمان دیگه مرد.
      خدا رو شکر تو اون زمان گیمر شدیم و واقعاً لذت‌بخش بود.

      این هم یکی از زیباترین لحظه گیمریم.
      https://s8.uupload.ir/files/medal-of-honor-allied-assault-spearhead_2_m8.jpg

      بیگ اسموکامیرحسین نصرتی77Anti FANBOYAQUARIUSAMIRESoosmar (بازنشسته)
    • AMIRE گفت:

      بهترین اهنگ سیو روم در سری
      که هم صدای ارامش بخش، استرس زا و ترسناک رو با هم به پلیر منتقل میکرد…

      بیگ اسموک77AQUARIUSASSADullahSoosmar (بازنشسته)
  • morfin گفت:

    چه کنون چه غیر کنون برای من همیشه رمان های اس دی پری کنون شخصیت ها بوده بعلاوه ی نسخه ی چهارم .رزیدنت اویل یک دنیای فوق دارک با شخصیت های خیلی عمیق نیست که این جزو خوبی هاش هم حساب می شه .از نسخه های قدیم مثل جیل ساندویچ بگیریم تا ۴ ریمیک با حذف کردن کلی جک هنوز دیالوگ مثل بینگو وجود داره . تمامی کرکتر های نامبرده یکجور کول و باحال بودن خاص خودشونو دارن که مقداری فانتزی هست . اگه انیمیشن ها رو حساب نکنیم چون این اخری ها افتضاح بودن ،کرکتر های جدید راه جدی تری پیش گرفتن حتی کلیر هم در نسخه ی اورجینال هم مقداری کراش رو لیون داشت .اصلا میم اینکه لیون باید بلاد لاین خانواده ردفیلد رو ادامه بده از همینجا شروع شد.اینکه کدوم بهتره سوالی هست که واقعا جواب نداره (بجز ایدا اون کلاسیکش بهتره ) چون با اینکه خودم حتی مانگا های رزیدت هم دنبال کردم لور وایز خیلی قوی نیست و بقول معروف stick and stone might break my bone but همیشه یک مشکلاتی تو داستان رزیدت اویل وجود داره

  • کاراکتر جیل یکی از بدترین تغییراتی هست که یک ریمیک میتونه نسبت به نسخه اصلی داشته باشه

    بیگ اسموک
  • 🤘Mohsenj74 گفت:

    ممنون خیلی عالی تحلیل کردید و نکته دیگری نمیشه گفت ففط اینکه همونطور که گفتین نکته متمایز رزیدنت اویل از تمام آثار این ژانر کرکتر پردازی بسیار عالی کپکام هست چه کرکتر های منفی مثل آلبرت وسکر و نمسیس و چه کرکتر های مثبت و تعداد بالای این کرکتر ها و داستان دنباله دارشون باعث شده یک پیوند فوق العاده میان پلیر ها و این فرنچایز بر قرار بشه

    بیگ اسموک77goatآرمان زرمهرSoosmar (بازنشسته)
  • عرض ادب و احترام خدمت جناب آقای زرمهر.
    وقتی نمی‌دانی چه کاری را باید شروع کرد دوباره همان کارهای قبلی را این بار به شیوه‌ای متفاوت از نو شروع کن.
    گفتیم روایت چیزی است که به داستان معنا می‌دهد و بین پی‌رفت‌ها همچون یک حلقه اتصال عمل ‌می‌کند.
    سوال:
    پس چرا برخی از آثار فاقد یک پیرنگ منسجم و پیوسته هستند و برای همه چیز، یک رابطه علت و معلولی قائل نیستند؟
    جواب سوال فوق را از زبان Miyazaki می‌خوانیم که بهترین پاسخ است.
    Easy-to-understand movies are boring
    Logical storyline sacrifice creativity
    همیشه به یاد داشته باشید اگر فرم ادبی یک داستان بخواهد همچون یک نقاب عمل کند (انتزاعی) نویسنده، این زنجیر (پی‌رنگ) را تکه تکه می‌کند تا بتواند توجه مخاطب را به هدف اصلی از داستان خود جلب کند.
    نکته مهم: به یاد داشته باشید که این قوانین نیستند که هنر را تعریف می‌کنند بلکه این هنر است که هر روز قوانینی جدید برای خود تعریف می‌کند.

    امیرحسین نصرتی
  • AQUARIUS گفت:

    سلام و خسته نباشید.
    ملاقات کلیر و لیؤن توی اورجینال ۲ وقتی بعد از کاتسین روی کلیر کلیک کنی میگه: من نمیدونم چه بلایی سر این شهر اومده. ولی توی ریمیک تکیه میده روی میله ها و میگه می‌دونی دارم بقا میکنم! .
    از نظر من بهترین کلیر توی کد ورونیکا بود که شما هم اشاره کردید. راستش من از کلیر ریمیک اصلا خوشم نیومد.
    لیؤن رو من از همون نسخه ی اورجینال خیلی دوست داشتم ولی توی شماره ۴ شخصیتش خیلی استایلیش شده بود که البته ناشی از تاثیرات DMC بر فضای حاکم بر کپکام اون زمان بود ولی توی ریمیک کاراکتر رو عالی از آب در آوردن.
    جیل شخصیت مورد علاقه ی من در بین تمام کاراکترهای گیم هست اولین بار در سن ۱۳ سالگی باهاش آشنا شدم و بشدت به شخصیتش علاقه مند شدم و تونست جای لیؤن رو بعنوان کاراکتر اول بین شخصیت های مورد علاقه ی من بگیره (اولین شخصیت مورد علاقه ی من در ویدیو گیم شخصیت ریو در استریت فایتر و بعد اکسل در استریت آف ریج تونست جای
    اون رو بگیره و بعد لیؤن و در نهایت جیل و تا به امروز همچنان جیل محبوب ترین شخصیت در ویدیو گیم هست برای من. کاملا قبول دارم که در ریمیک شخصیت او عوض شده ولی خب من این شخصیت جدیدش رو هم دوست دارم و خوشحالم که قراره bring back بشه.
    علاقه ای به کاراکتر ada ندارم ولی توی ریمیک ۲ خیلی خوب کار شده و یه جورایی بعد از سالها تونستم باهاش ارتباط برقرار بکنم. ولی توی ۴ نه اورجینال و نه ریمیک علاقه ای بهش ندارم و دوست ندارم توی نسخه های بیشتری ظاهر بشه. درمورد پوشش هم توی ۴ اورجینال وسط اون سرما چجوری با اون لباس رفته ماموریت انجام بده!

    AMIRE
  • Alan Wake گفت:

    با تشکر از گیمفا
    خیلی مقاله قشنگی بود
    لذت بردم 👌👌👌👌👌👌👌👌

    آرمان زرمهر
  • Anti FANBOY گفت:

    ممنونم از آقای آرمان عزیز بابت این مقاله زیبا 🌹❤️🙏🏻

    آرمان زرمهر
  • برای من هر دو کلر فرقی نداشت نمی دونم چرا ولی احساس می کنم از هر شخصیت دختر دیگه ای توی سری اویل قابل تحمل تر بود نسبت به هر نسخه دیگه ای.😁
    می تونم شخصیت های دختر توی این گیم رو اینطوری بگم.
    نسخه اصلی۱ جیل:خنک،نسخه ریمیک۱:شخصیتی واقع گرایانه تر.
    جیل نسخه اصلی۳:شخصیتی واقع گرایانه تر و انسانی تر،نسخه ریمیک۳:بزن بهادر.
    ربکا(اشلی تفنگ بدست)البته یک خورده قابل تحمل بود ولی از اونجایی که با بیلی یک جوری رفتار می کرد حالا با اینکه ۱۸ سالش بود تو اون نسخه ولی منو بیشتر یاد نسخه اوریجینال اشلی می انداخت البته این یکی واقعا قابل تحمل تر از اون جوجه اردک زشت بود.
    آیدا:نسخه اصلی:شخصیتی مرموز و مانند روباه قطبی،نسخه ریمیک۴:آدم سرماخورده.
    نسخه دو اصلی:یک شخصیت معمول،نسخه دو ریمیک:هوری وارد می شود.😁
    کلر نسخه۲اصلی و ریمیک:اون هم هوری البته نسخه ریمیک هوری بودنش رفت بالا.😁
    اشلی:ملقب به جوجه اردک زشت،نسخه اصلی زشت،نسخه ریمیک همچون قویی زیبا.😁
    شری:نظری ندارم.

    AMIRE
  • Ash گفت:

    چقدر مطالب زیبا و ارزنده‌ای ، موشکافانه شخصیت ها رو نقد کردید
    من همه شخصیت های این فرانچایز رو دوست دارم

    بیگ اسموکآرمان زرمهر
  • CJ_ef_2004 گفت:

    فقط قیافه ی کریس که زرت و زرت عوض میشه🗿

    بیگ اسموک
  • Nemesis گفت:

    کاش کپکام چند نسخه به سبک دوربین ثابت بسازه تا این سبک از یاد نره

    بیگ اسموک
  • سلام دوستان من تازه اومدم تو سایت میشه بگید اسپم و اینا یعنی چی؟

  • دادا ببخشید شاید جمله ام ربطی به این مقاله نداره.
    آقا من یک Ps4 دارم نمی دونم چرا صداF14(جت جنگی)میده!؟
    قبلا که روی سطح شیشه ای بود هیچ صدایی نداشت و گرماش کمتر بود الان کنسولم زیرش چوبی هستش و من هم اولش متوجه نشدم ولی وقتی گیم رو استپ کردم دیدم این صدا رو میده.
    اگر کسی می دونه یکی بگه.
    من فکر می کنم چون توی یک فضای کوچیک گذاشتمش اینجوری صدا میده.

ریمیک‌های Resident Evil و بحران هویتی کاراکترهای اصلی -