نقد و بررسی بسته الحاقی Horizon Forbidden West: Burning Shores

سوال اصلی این است که آیا Horizon Forbidden West آنطور که لیاقت داشت دیده شد یا خیر؛ در بررسی بستۀ الحاقی Burning Shores پاسخ این سوال را پیدا میکنیم.
در بررسی بستۀ الحاقی Horizon Forbidden West که نامش Burning Shores باشد، ما به دو سوال مهم پاسخ میدهیم: اولی، آنکه چه اتفاقی برای نسخۀ اصلی افتاد و دومی، اینکه مقصرش چه بود.
«هورایزن فوربیدن وست» بازی خوبی است؛ این را جداً و با صراحتی مطمئن میگویم. بخش عظیمی از واقعیتی که این مسئله را منعکس میکند به گیمپلی برمیگردد و شیوۀ کارکرد مکانیکهای بازی. سیستم گیمپلی به طرز هوشمندانهای بر آناتومی مکانیکی ماشینهای حیوانی و رباتیک جوش میخورد و یافتن نقاظ ضعف هر سازۀ مکانیکی در یک مبارزۀ سریع و خشن تجربۀ خلاقانهای است. از طرفی این سیستم بهسختی میتواند با تنوع ماشینی بالا – و همچنین بهمناسبت شلوغتر شدن محیط مبارزه در قسمت دوم – تکراری شود. از این رو فوربیدن وست یک گیمپلی کارآمد و بسیار جدید و ناشناخته دارد، که پیشرفتهایش بر آن تأکید میکنند. از طرفی با صراحتی مطمئنتر میگویم که این بازی چیزی بیشتر از خوب نیست.

فوربیدن وست در ذات و در بنیه، از لحاظ عمق جهانپردازی ضعیف است و این مورد را نمیشود از زاویۀ دید دیگری بهجز ضعف دید؛ البته جهانپردازی ضعیف بهمعنی روایت ضعیف نیست. ترتیب و چینش روایی در فوربیدن وست کارآمد بودند و ایراد گرفتن بر آنها کمی سخت بود. شاید دلیل آنکه این بازی در بررسی جداگانهاش، یک واحد از نمرۀ کامل کمتر گرفت هم همین بود. مسئله این نبود که فرضاً سازندگان بازی یاد نگرفته بودند که چگونه داستان بگویند؛ مسئله بیشتر این بود که سازندگان بازی یاد نگرفته بودند که داستانشان را در چه بستری و با چه شرایط و قوانینی روایت کنند. در پیکر کلی داستان و جهانپردازی سری هورایزن، شخصیتها مدام فراموش میشوند، باز میگردند و دوباره فراموش میشوند. آدمها، موقعیتها، ارزشها و حتی برخی از مهمترین فرصتهای روایی و ایجاد قوس شخصیتی بهشکلی بیملاحظه و بیهوا به سطل زباله گوریلا گیمز میروند. در این بابت از همان موقع هم نمیشد کاری کرد و باید با آن کنار میآمدیم. اگر از این مسئله که فرصتهای روایی و شخصیتپردازی نادیده گرفته میشوند و شخصیت «ایلوی» رسماً یک تکه مقوای ابرقهرمانی است ایراد میگرفتیم، آنگاه محل ابهامی پیش میآمد که میگفت اگر چیزی کار میکند، دیگر تعمیرش نکن.

و تا یک محدودهای، فوربیدن وست واقعاً کار میکرد. میشد فوربیدن وست را بهعنوان یک اثر گیمپلیمحور دید که ساید کوئستهای خوبی دارد و دوست دارد تا آزادانه روایت شود؛ اما کمی که گذشت، خصوصاً پس از فرستادن بررسی، مشکلاتی که در عمق برکه افتاده بودند بالا آمدند و یکی از آنها «عدم وجود انتخاب آزاد» بود که در چنین اثری با ادعاهای واهی اکشن و آرپیجی کمی در ذوق آدمی میزند. از این رو، همهچیز موکول میشد به آمدن بستۀ الحاقی Burning Shores تا فرصتی پیش بیاید و این سوال را باز بپرسد که آیا سازندگان این بازی درواقع میدانند که دارند چهکار میکنند یا خیر.
برای فهمیدن جواب این معمای سخت، باید سری به ساحلهای سوخته بزنید و دستتان به شنهای داغش بخورد تا متوجه شوید که اصل ماجرا از چه قرار است. بازهم ایلوی قرار است تا دنیا را نجات دهد؛ یعنی در این زمینه هنوز اتفاق شاخص یا مسئلۀ خیلی تکاندهندهای پیش نیامده. این تریپ «نجات دنیا» تا الان در تایملاین اصلی بازی چهار بار اتفاق افتاده و اگر مراحل فرعی را هم حساب کنیم دیگر عددش از دستمان در میرود. بنابراین حقیقتاً داستان نجات جهان توسط ایلوی و اینکه حتی شخصیتهای غیرقابلبازی هم با لحنی خودآگاه و خودخندان این را میدانند، از مرز دمدگی و بیمزه شدن گذر کرده و به یک مشکل اساسی تبدیل شده. خصوصاً آنکه داریم این را برای یک DLC بهخصوصی میگوییم که هدفش گسترش داستان بازی است. شخصیتهای بازی مدام میگویند که «بله ایلوی! تنها کسی که میتواند دنیا را نجات دهد تو هستی و بس.» و این یک خط از دیالوگ، میشود خلاصهای از حد اکثر فعل و انفعالات و درامهای شخصیتی در بازی.

در ماجراهای Burning Shores اما، مثل اینکه قصد و غرض چیز دیگری است. مثل اینکه اینبار شاید واقعاً قرار بوده تا امیدی باشد بر گسترش شخصیتها، رفتارها و داستانی که جهان پیرامون سری را احاطه میکند. با همۀ این اوصاف ولی از همان ابتدای کار، دوباره کلیشههای نخنما شدۀ سری شروع میشوند: «سایلنس» دوباره در نقش همهچیز فهم و همهچیز بلد ماجرا، به ایلوی خبر میدهد که فردی پیدا شده بهنام «والتر لاندرا» که از آخرین بازماندگان گروه Far Zenith است و بهطرز اتفاقی و بدون هیچ مقدمهای ناگهان در لس آنجلس ظاهر شده و دارد یک پروژۀ مرموزی را پیش میبرد. ایلوی به لس آنجلس سفر میکند، برج بزرگی را میبیند که باید بهسمت آن حرکت کند، توسط سیستمعامل ضد هوایی برج بههمراه ماشین پرندهاش سقوط میکند، با شخصیتی بهنام سِیکا (Seyka) آشنا میشود و سیکا هم بدون هیچ اما و اگری، بهطرز معجزهآسایی بهدنبال همان چیزی است که ایلوی بوده.
بههمین شکل روایت شتابزدۀ بازی پیش میرود و نه قواعدی میداند و نه اصل و اصولی. شاید بتوان در این زمینه دوباره به آن دلیل غیرموجه رجوع کرد که Horizon Forbidden West اثری بوده که دوست دارد گیمپلی سریع و خلاقانهاش را بر داستان سست و بیستونش ترجیح دهد. اگر شما هم طرفدار چنین موضعی هستید، باید بدانید که بستۀ الحاقی جدید بازی، متاسفانه در زمینۀ گیمپلی هم ناامیدکننده ظاهر میشود و به معرفی یک سلاح ابرقهرمانی، قدرت جدید و یک ماشین تماماً تازه بسنده میکند و میگوید که بهتر است حواستان را به داستانی که میخواهم بگویم جمع کنید. در Burning Shores، مسئله کماکان همان است که بود؛ البته از یک بستۀ الحاقی اصولاً نمیشود انتظارات ماوراء طبیعی داشت اما لااقل لازم بود تا همان انتظارات اولیه هم بهشکل درست و درمانی مورد توجه قرار بگیرند که این اتفاق نمیافتد. شاید تنها نکتۀ قابلتوجه این بستۀ الحاقی، موقعیت مکانی آن باشد و بهبود قابل توجه کارکرد مراحل فرعی.

لس آنجلس در Burning Shores نهتنها یک قدم، بلکه چند کیلومتر از آنچه بهعنوان سانفرانسیسکو دیده بودیم جلوتر است. یکی از بدترین و بزرگترین معضلهای موجود در کلیت سری هورایزن، همین سستی مشخص در جهانپردازی و ارائۀ حس حضور در یک دنیای واقعی بود و کماکان هم هست؛ ولیکن در این دیالسی، توجه زیادی به بازآفرینی برخی مشخصات جغرافیایی شده که بر حس حضور و مکان اضافه میکند و دوست دارد که مورد کاوش و اکتشاف هم قرار بگیرد. نماهای آشنای دیده شده در بازی و توپوگرافی موجود در نقشه و استفادۀ درست از «سانوینگها» بهعنوان ماشینهای پرنده برای انجام برخی از پلتفرمینگ موجود در بازی بهخوبی کارآمدی خودشان را در جریان یک تجربۀ قریب به هشت ساعته نشان میدهند. حالا میشود در لس آنجلس برخی کوهستانها و غارهای آتشفشانی را هم مشاهده کرد که مواد مذاب از پایین دستشان خارج میشوند. همین بهبود راجعبه محتوای جانبی و مراحل فرعی، و شخصیتهای گمشده در دنیای شنهای سوخته هم صدق میکند.

قوت و کیفیت مشخص مراحل فرعی از فوربیدن وست به اینجا سرایت میکند؛ مراحل فرعی همیشه یکی از نکات خوب شناخته شدۀ قسمت دوم بازی بودند و در «برنینگ شورز» هم نهتنها مراحل فرعی داریم به کیفیت و کمیت سابق، بلکه این مراحل فرعی و ساید کوئستها حالا با یک رویکردی بازیمحورتر، تبدیل به تجربههای مستقل خوشتری شدهاند که با ذات ماجرایی بازی همخوانی بیشتری پیدا میکند. حالا دیگر مراحل فرعی میتوانند در پارهای از موارد، فقط یک مشت علامت سوال موجود در نقشه نباشند؛ بلکه گاهی لازم باشد تا ایلوی، بهصورت اتفاقی در یک غار کهنسال مشغول استخراج منابع باشد و سپس، یک مرحلۀ فرعی برای او باز شود که ارتباطی به استخراج منابع نداشت. استخراج منابع هم البته در دیالسی جدید هورایزن فوربیدن وست تبدیل به یک داستان جداگانهای میشود. جدای از اینکه یک منبع ارزشمند جدید به بازی اضافه شده که کارها را راحتتر میکند، بهنظر میرسد که حالا در Burning Shores باید یکی دیگر از واقعیتهایی که نادیده گرفته شده بودند را یادآوری کنیم: اینکه سیستم ارتقای سطح سلاحهای بازی بهطرز عجیبی ساده و بیاهمیت است.
قضیه از این قرار است که برای ارتقای سلاح باید چهارتا ماشین را پایین بکشید و سپس بروید کنار میز کار و ضربدر بزنید؛ در نوع خود اشکال زیادی به این حرکت وارد نیست اما وقتی متوجه باشیم که بیشتر این منابع بهصورت اتفاقی و ناگهانی از ناکجاآباد در دستان ایلوی میافتند و گاهی حتی نمیدانید فلان چیز را از کجا آوردید، سیستم ارتقای سلاح کمی بامزه و طنز هم میشود. خصوصاً با توجه بیشتر به این نکته که اصولاً در سری هورایزن، چیزی بهعنوان محدودیت هدفمند وجود ندارد و هیچ سقفی برای حمل اشیاء مختلف یا وجود وزن و سنگینی در سلاحها نیست و هراندازه هم که وسیله و قطعات آهنی و چوب و گیاه بردارید، حتی اگر ایلوی دیگر فضایی برای ذخیرۀ آنها نداشته باشد، قطعات سنگین آهنی بهشکلی عجیب و غریب تلپورت میشوند به صندوق ذخیرۀ ایلوی در هشتهزار متر آنطرفتر.

از این رو باید انتظار داشته باشید که دیگر در این DLC با یک گیمپلی تکرارشونده مواجه شوید که به ورطۀ بازبینی خودش گرفتار میشود. البته آن چیزهایی که منجر به این اتفاق میشوند هم یکی یا دوتا نیستند. متاسفانه در Burning Shores بهجز چند عدد تغییرات ریز و برخی دشمنهای کوچکتر، تنها یک عدد ماشین وحشی جدید و کامل وجود دارد و الباقی یا نسخههای اصلاحشدۀ ماشینهای قدیمی هستند و یا آنکه به ورژن اپکس (سختتر) خود رسیدهاند. مبارزه با «بایلگات» البته که چالشهای خاص خودش را دارد اما هنوز هم نمیتواند ناامیدی حاصله از کمبود محتوای بازی را کنار بزند. حتی اضافه کردن یک ست جدید از مهارتها مثل «بمبهای دودزای دارویی» و یک انیمیشن تمام کنندۀ جدید هم نمیتواند کمکی به افزایش تنوع در جریان مبارزات داشته باشد چون همۀ اینها آنقدر جزئی هستند که تأثیری در کلیت جریان گیمپلی نمیگذراند. از این رو، شاید آخرین دفاعیۀ موجود برای دیالسی، داستان جدیدی باشد که پیرامون شخصیت ایلوی میچرخد.
اما چه میشود اگر من به شما بگویم که این آخرین دفاعیۀ بازی هم وارد نیست و Burning Shores نهتنها در روایتش هیچ حرفی برای گفتن ندارد، بلکه حرفهای بزرگتر از دهانش هم میزند و در چالههای اشتباهی میافتد؟ این دیالسی حتی نسبت به روایت اصلی فوربیدن وست یک عقبگرد بزرگ است. شاید هیچ احدالناسی در جریان ساخت بازی حواسش به این تک مورد نبود؛ اما مراحل فرعی این بستۀ الحاقی خودشان مهمترین دشمنان خط روایی اصلی هستند. تماشا کردن بحث و جدالهای تقریباً قابلباور شخصیتهای فرعی مثل «بتا» و گفتوگوهای ارزشمندتری که دارند، لحظهلحظهاش در قیاس با دیالوگهای پلاستیکی سیکا و ایلوی بهقیاس یک شوخی بد میماند که در هیچ جمعی نمیشود بیانش کرد. شخصیتهای فرعی با یکدیگر بحث میکنند، در نظر و ارزشگذاری دچار تضاد میشوند و یاد میگیرند و از این رو قوس شخصیتی بهدست میآورند و از روی تماشای ضعف و تلاش و انسان بودن، در چشم بازیکن در بدترین حالت قابل باور میشوند؛ در عوض، Burning Shores میآید و سیکا را معرفی میکند. کسی که بهمحض درافتادن نوعی تنش در دیالوگ، سریع شروع میکند به قربانصدقۀ ایلوی رفتن و معذرت خواهی میکند. سیکا بدون هیچ اغراقی، در عرض پنج دقیقه از دیالوگ، سهبار به ایلوی میگوید: «آره معذرت میخواهم حق با تو بود.»

DLC ما بهواقع پرشده از چنین لحظات ساختگی و شخصیتهای مقوایی و دیالوگهای پلاستیکی که با اهدافی مغرضانه پر شدهاند و حتی در قوانین و منطق موجود در نفس خط اصلی داستان هم نمیگنجند. بازی بهناگهان همۀ لحظات و مقدمهچینیهای موجود برای شخصیتهای مهمی چون «اِرند» را فراموش میکند و در عرض یک ساعت و نیم، از بازیکن میخواهد تا قبول کند که آن ۸۰ ساعتی که در دو بازی قبلی با نزدیکترین افراد دایرۀ دوستانش گذرانده بود به یغما رفته است و با زور و اجبار، این بنر تبلیغاتی متحرک را بهجای شخصیتهای قدیمی سری در ویکی بازی با القاب مشخص قرار بدهد. همهچیز شعارزده است، همهچیز مصنوعی است، همهچیز تبلیغاتی است. این مورد البته فقط دربارۀ سیکا نیست؛ حتی ابرشرور موجود در بازی، این شخصیت بدذات هم از دایرۀ سبکسری نویسندگی این دیالسی خارج نیست.
در یکی از مراحل بازی، یک شخصیت علیالظاهر قدرتمند مرد، مثل یک بزدل در ماشین رباتیک عظیمالجثهاش پنهان میشود و –طبیعتاً و مشخصاً– این ایلوی و سیکا هستند که در مقام ساختارشکنی اجتماعی برمیآیند و بدون هیچ ترسی در دلشان او را شکست میدهند که یک مرد ترسو و بیجزئت است. حداقل در یک بازی قدیمیتر از استودیوهای سونی با رویکرد مشابه و دیالوگهای بهتر، دو شخصیت اصلی با آن نماد مرد قدرتمند یک مبارزۀ اکشن ترتیب میدهند ولیکن هورایزن از همین یک مقابله هم نوعی اضطراب و فوبیا دارد. سپس هورایزن نمیتواند حتی یک پایانبندی درخور برای بازیاش ارائه دهد. بسیاری از قوانین داستاننویسی در بدترین فرم خود در این بستۀ الحاقی حاضر هستند. از این دست رفتارهای بیمقدمه و بیمنطق که شخصیتهای ریز و درشت بازی انجام میدهند کم نیستند؛ حتی مهمترین پلاتتویست این ماجرا با عقل آدم بالغ جور در نمیآید.

هیچگاه هم نباید انتظار داشت که این فوبیای گوریلا گیمز از مقابله و ارائۀ مسائل تمام شود. در فوربیدن وست، گوریلا گیمز از این میترسید که به ایلوی «احساسات» بدهد و ترجیح داد تا اینکار را در جریان یک دیالسی جداگانه انجام دهد که برای بخش عظیمی از مشتریان نسخۀ اصلی در دسترس نیست. جدا از اینکه این حرکت هم بهنوعی خودش یک نکتۀ منفی و علامت سوال بزرگ است، علامت سوال بزرگتر این است که دقیقاً گوریلا گیمز و سونی در رویکرد جدید بازیسازیشان، این شخصیتها را براساس کدام آمار و ارقام و برای کدام جامعۀ هدف ساختهاند؟ چون همیشه در طول تاریخ بازیهای ویدیویی، مشخص بوده که در جامعۀ هدف ویدیوگیم چه افرادی هستند و با چه پسزمینۀ فرهنگی و اخلاقی و خصوصاً با چه محدودۀ سنی مشغول بازی میشوند. گوریلا گیمز در یک بازی که برچسب «اکشن آرپیجی» رویش خورده، میآید و سه انتخاب قرار میدهد که دقیقاً هرسهتای آنها یک معنی مشخص و واضح میدهند و توقع دارد که واقعاً بپذیریم شخصیتهایش زوری، تصنعی و صرفاً برای مانور دادن روی رویکردهای جدید مدیا و ترندسواری نیستند.
اینچنین است که برای نویسندۀ این نوشته، Horizon Forbidden West: Burning Shores پس از سقوط از لحاظ بیان روایی زوری و ضعیفش و در شخصیتهای تکبعدی و حتی بدون بعدش، از لحاظ اخلاقی هم ساقط است و مشخصاً در حال تقلا برای رساندن اجباری یک مشکل بزرگ در شخصیتپردازی و نویسندگی مدرن، بهاسم اختیار بوده و هست. اینبار، اولین موعدی نیست که چنین اخطاری در باب آیندۀ ویدیوگیم ارائه میشود اما لازم است تا برای باری دیگر یادآوری شود که رویکرد جدیدی که استودیوهای سونی در ساخت شخصیتها و انتخاب جامعۀ هدفشان برداشت کردهاند، نهتنها در مقام سوءاستفاده برآمده، بلکه میتواند و شاید تاالان هم بارها توانسته تا به کلیت و ذات بازیهای ویدیویی ضربه بزند و این ضربهها را با نمکهایی بهنام «تنوع شخصیتی» تبدیل به زخم کاری کند.
Horizon Forbidden West: Burning Shores
بستۀ الحاقی بازی Horizon Forbidden West با نام Burning Shores تلاش داشت تا خط اصلی روایی بازی را گسترش بدهد؛ اما در واقعیت، تنها چیزی که گسترش میدهد بیان و نگاه اشتباه است به بازیهای ویدیویی. شخصیتهای Burning Shores مصنوعی و تبلیغاتی هستند و در نتیجه یک داستان تبلیغاتی هم به مخاطبشان تحویل میدهند. با پایانبندی و شروع شتابزده و کمبود محتوا در زمینۀ مبارزات و گیمپلی، میشود از Burning Shores بهعنوان یکی از بدترین بستههای گسترشدهندۀ ویدیوگیم یاد کرد.
نکات مثبت:
- بهبود قابل توجه در طراحی محیط و ساختار پلتفرمینگ
- مراحل فرعی حالا نسبت به گذشته رویکرد خلاقانهتری پیش گرفتهاند
نکات منفی:
- یک داستان و روایت شعارزده، شتابزده و تبلیغاتی که توجیهی برای آن وجود ندارد
- شخصیتپردازی ضعیف و بیپایه
- ایلوی همچنان باید دنیا را نجات بدهد و هیچ تغییری نکند
- گیمپلی بازی با توجه به مقدار کم افزودنیها و تغییرات، رفتهرفته در دام تکرار و کهنگی میافتد
۴.۷
این بازی روی PS5 تجربه و بررسی شده است




















پر بحثترینها
- حمله شدید حساب رسمی Assassin’s Creed به ایلان ماسک
- گپفا ۲۸؛ در یک ماه گذشته چه بازیهایی تجربه کردهاید؟
- فروش ضعیف Assassin’s Creed Shadows در ژاپن
- دراکمن: Intergalactic: The Heretic Prophet هماکنون قابل بازی است
- گزارش: Intergalactic تا سال ۲۰۲۷ منتشر نمیشود
- تاکید دراکمن بر عدم تضمین ساخت The Last of Us Part 3
نظرات
پفیلارو اماده کنید که کامنتا قرار جذاب باشنxd
🔥🗿
من تمام تجهیزات گرفتم
منتظرم کامنت ها تایید بشن
بخندیم بعدش.
نمره به ۵ ادیت شد xd
نه اون اشکال فنی بود. نمره منصفانه ۴.۷ بوده.
احسنت بر شما . بسیار حرفه ای و عالی نقد کردید . امیدوارم در زندگی موفق باشین .
نمرت منصفانه و صادقانه نیست
بیشتر فراستی بازیه
در حال برچسب زنی هستین
ممنون از نقد زیباتون.درباره نمره داده شده دلایل کافی اوردید بسیار عالی.
بنده طبق تجربه ای که از نسخه اصلی داشتم با تجربه ای که از این دی ال سی شما داشتید تقریبا یکسانه و منم اصلا نتونستم با بازی ارتباط بگیرم:
درباره نسخه اصلی هم بگم که بنده خوشم نیومد احساس میکنم درک کافی رو نسبت به روایت بازی نداشتم و حتی شخصیت ها و کرکتر های گیم جذابیت کافی رو نداشتن و حوصله سر بر و خسته کننده بازی روایت میشد اما به لحاظ گیمپلی(فارق از مبارزات با نیزه ؛مبارزه با نیزه واقعا در حد متوسط و خیلی ابتدایی طراحی شده بالعکس مبارزات با گجت ها مث مین و..و تیرکمون فوقعلاده جذاب و تاکتیکی بودن) و عمق گیمپلی و اینکه هر ربات پاشنه آشیل خاص خودشو داشت برا اینکه از پا دربیان واقعا عالی بود و بعد اینکه سطح گرافیکی بازی عالی بود اما اشکالاتی وجود داره حتی تو نسخه ps5 (با شدت کمتر نسبت بهps4) pop in داریم. ویکسری اشکالات مربوط به سیستم حرکتی(که مربوط به انیمیشن های بازیه) هم هست مخصوصا وقتی کنار یه لبه صخره کرکتر رو قرار میدی نمیدونم تو این دی ال سی این مشکل هست یا نه.
ولی در کل نسخه forbidden west جا داشت از ۶تا ۸ نمره بگیره به نظرم.
ولی این مشخصه (با توجه به نقد شما)عوض اینکه اون ایرادات بد رو بهتر کنه بازم با همون ایرادات همیشگی منتشر شده و حتی در بعضی موارد بدتر شده و این مسلما نمره بازی رو پایین میاره.👍
اون آقایونی که اون روز گفتم لگبت جدید سونی و بی دلیل ریختن سرم ، الان پاسخگو باشن ، حالا خوبه چون من بازی نکرده بودم با کل دی ال سی کاری نداشتم و کلا اعتراضم به شخصیت بی هویت الوی بود …
من هنوز dlc رو بازی نکردم به نظرم این نقد نمیتواند بدور از تعصب باشد
GamesHub 100
GAMINGbible 90
GGRecon 90
ign 80
Hardcore Gamer 80
Press Start Australia 80
دنیا روز به روز داره پیشرفت میکنه و انسان ها روز به روز دارن به ازادی مدنی بیشتری دست پیدا میکنن
ادم های فسیل مغذ و متعصب روز به روز دارن کم تر میشن چه بخوان چه نخوان
بفرما یه جا دیگه بساط ارجیفتو پهن کن
زارت
نمره بسیار عالیه بازی کلا چرته 💩💩💩💩💩💩💩💩💩💩💩💩💩💩💩 بدرد همین فمنیست های تینیجر میخوره ممنون اقای غزالی کارت درسته بهترین نقد
👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍
Go back to youtube kid😘
come down kid
I will come back and play with my ps5 what about you ???? 🤣🤣🤣🤣🤣
خخخ اوکی
:gigachad theme play
وقتی نمیتونی تجربهش کنی نمیتونی نظر بدی در موردش ته تهش تو بتونی در مورد انگری بردز نظر بدی هرچند فکر نکنم اونم گوشیت بکشه
انگری بردز»»»»»»»این
تحقیر افراد عاقبت خوشی نداره
مطلب باطل را جواب دادن با توهین و تحقیر یعنی ضعف شخصیتی و ضعف اطلاعاتی و حتی با توجه به این پیام تان نشان از لذت بردن از تحقیر و عادت به آن دارد . اگر خودتون رو اصلاح نکنین بعد ها در جامعه بسیار به مشکل خواهید خورد .
باشه تو خوبی دکتر
هم گیم اصلی و هم دی ال سی زباله هست
کمی جالبه شما انقدر پیگیر سونی و عناوینشی ولی داخل پستای مربوط به ایکس باکس که اتفاقا کمه چون کنسول بی حاشیه و بی سر و صدایی هست کلا ، نیستی ! معلومه عاشق سونی و عناوینش هستی ولی تظاهر میکنی که نیستی حالا بخاطر چی نمیدونم شاید چون از روی ناچاری رفتی سری اس خریدی و در کف پیاس هستی ؟!
میخواد ایکس فنا رو تخریب کنه
اساسین دایناسوری قرص خواب آور و شبیه ساز لز
اصلا سونی چیزی غیر لز بلده بسازه؟
افرین به سونی بابت شاهکار های لز بازی
اصلا کدوم بازیتون لز و گی نداره؟؟؟
گاد آف وار نداره
البته تا الان 🫣
اسپایدرمن هست رچتم هست ریترنالم هست دث استرندینگم هست و ….
اونم متاسفانه کم کم میشه…..
انقدر بازیا درست کرده که تو الان اومدی اینجا گریه کنی 😂
گاد اف وار
تصور کریتوس در حالتی که سر ثور رو بغل گرفته و داره حرف های عاشقانه میزنه و ثور سرش رو برمیگردونه و کریتوس رو میبوسه و گونه های رو نوازش میکنه و کریتوس یه دفعه اونو بغل میگیره و پرت میکنه رو تخت خواب…
😑😑 استغفرالله توبه 😑😑
این چه سمی بود نوشتی!!!
دور از شوخی من یک بار دیگه سانتا رو تحسین می کنم که برای نمره و خود شیرینی بازی خودشو با این چرت و پرت ها قاطی نکرد در حالی که این روز ها تنورش خیلی داغه
خدای نکرده اگر تو گاد هم میبود و پاگیر کریتوس میشد. رسماً باید م…دیم تو دنیای گیم. خوشحالم که مارکوس هم بنوعی بازنشسته شده و اگر این طاعون جدید به گیرز هم سرایت کنه اون در امان میمونه 😑
صدا البته هستن بازی هایی که هنوز خودشون رو از این به قول شما طاعون حفظ کردن
ویچر
رد دد ۲
دیزگان
دی اس
گوست اف سوشیما
و خیلی از بازی های کاملا داستان محور دیگه که توشون حتی یک شخصیت لگبت هم نمی بینیم
ولی وقتی منتقد های غیر محترم بازی ایی که حقش ۶ هست رو به دلیل حمایت از اقلیت ۹ می دن استودیو ها هم طبیعتا می رن به سمت اینکه یک شخصیت از لگبت توی بازیشون قرار بدن
این موضوع بنوعی زمینه ساز سواستفاده شده و سودجویی شده.
البته lady masako در ghost of tsushima جز همین اقلیت هاست البته نکته بی اهمیتی هست و سازنده ها مشخص فقط واسه خودشیرینی همچین کاری کردن.
بابا اون بچه داره زشته این حرفا
ولورین هم تو یکی از کامیکاش
😂😂😂 اره دیگه….
با هرکول XD
در کل حرفت درسته، ولی اینکه بگیم سانتا هم وُک زده نیست، اشتباهه. یعنی شاید برداشتی که تو از وُک داری فرق داره و در اون صورت درست میگی.
سانتا، شخصیت انگر بودا رو سیاه پوست کرد، درحالی که بازی روایتگر افسانه های نورثه. یا در پایان بازی فریا خیلی شیک با طنابی که نور های رنگین کمانی داشت به اودین گفت جلوی ملکت زانو بزن که اونجا عملا میشه مردستیزی رو دید. اون صحنه، حرف ها و کلا نگاه و حرکات صورت فریا خیلی حس بدی بهم داد. ترود هم استایل مردونه ای داشت، مثل خیلی از زنایی که این روزها تو فیلم و سریال و بازی ها بیشتر مرد نشون داده میشن تا زن. آخرم که دیدیم جایگزین تور شد و این داستان جایگزین کردن شخصیت های زن به جای مرد چند سالی هست که جا افتاده. پس اینکه بگیم سانتا خیلی خوبه شاید درست نباشه. هر استودیویی بسته به بازی که داره میسازه میتونه تغییراتی که به وُک مربوط میشه رو تو بازیشون اعمال کنه. اما خب قطعا سانتا دستش در مقابل یکی مثل ناتی داگ بسته تره. مثلا نمیتونه کریتوس رو یهو گی کنه یا یکی از خدایان نورث رو.
«من یک بار دیگه سانتا رو تحسین می کنم که برای نمره و خود شیرینی بازی خودشو با این چرت و پرت ها قاطی نکرد»
میشه بگی دو تا شخصیت سیاه پوست وسط اسکاندیناوی و جایی که کلا همه سفید پوست و چشم آبی هستن چیکار میکردن؟
همینکه کل بازی فقط دو تا شخصیت سیاه پوست داره یعنی خودشو وارد این مسائل نکرده
خجالت بکش چطور تونستی این صحنه رو تصور کنی
سورنا جان ، کجایی که ببینی در رگناروک هم به شخصیت کریتوس توهین میشه و براش سیب پرت میکنن ، تو فرهنگ نورث وقتی سیب پرت میکنن منظورشون علاقه و ایجاد ارتباطه ،که یکی از اون اشخاص به کریتوس این اهانت رو میکنه و ایشون سیب رو با تبر نصف میکنن … دقت کنین که اصلا لزومی به این صحنه نبوده و این دقت نویسنده رو نشون میده در تبحرش و چیرگیش در فرهنگ نورث که از این یک استفاده زشت انجام میده ، به نظر من نه گیم گاد آف وار بلکه کمپانی سونی در حال ایجاد woke هست …
من میگم ،ولی دوستان فکر میکنن من از سر دشمنی با اونها این حرف رو میزنم
نه این تو فرهنگ یونانه
که سیندری نمیدونست اینو براش سیب میندازه کریتوسم نصفش میکنه
این برای کریتوس معنی بدی میده نه بقیه
ماجرای سیب در رگناروک نیست. در گاد۲۰۱۸ هست.
و سی جی هم میاد وسط تخت hesoyam میزنه🗿
اگه نمیدونید قبل از اینکه رگناروک بیاد دیوید جفی و کوری بارلوگ امکان این رو داده بودن که شاید آترئوس تو بازی جدید…🤢🤢🤢 که به لطف اعتراض فنای گاد تو توییتر کنسل شد
اگه کلمه atreus رو سرچ کنید و تو تصاویر برید همون اوایل میتونید با توجه به یه عکس خاص خبر رو پیدا میکنید
اتفاقا توی توییتر داشتن بحث میکردن که کریتوس هم اونطوریه 🙂 میگفتن بخاطر اینکه Spartan بوده و عرف بوده اون موقع. خیلی دیوانه ن به خدا
ولم کن 🤯😵💫😐😂
گاد که ته فمنیستی بود
کریتوس شده بود نوکر یکسری زن و کار های اونا رو انجام میداد
فریا هم هر نیم ساعت یکبار تهدیدش میکرد میفرستمت اعماق جهنم اونم ازش میترسید هر چی میگفت انجام میداد🤣🤣
گرن توریسمو🗿
شت اصلا نابود شدم
فکرش بکن لامبورگینی با فراری…🗿
🫥😵💫
چلنجر با کامارو
😐
😂😂😂😂
استری🗿🗿🗿🗿
عجیبه برام من تو کامنتم یک واژه اح.مق رو استفاده کردم تایید نشد اون وقت کامنتای شما رد میشه😐
لعنتی ها برید کنار
استاد غزالی همراه یه برسی بازی با شیوه نابش برگشته
آماده نبرد تایتان ها باشید.
نمره ۴.۷ بود،چرا شد پنج؟😐توی این نیم ساعت اتفاقی افتاد؟
با تروریست ها؟
بخاطر روایت و داستان ضعیف ۵ دادید😅 کاملا مشخصه نویسنده در دام افتاده و مثل افراد کم تجربه نقد رو نوشته، بهرحال من حتما تجربش میکنم.
کار بلد ترین نویسنده گیم فا آقای غزالیه بعد تو میگی کم تجربه؟
خود همین آقای غزالی به بازی اصلی که فوربیدن وست باشه ۹ داده
عمو جون من هشت ساله اینجا عضوم و میدونم ایشون نویسنده قدیمی هستند، اگه چشاتو باز کنی نوشتم (مثل) افراد کم تجربه شتابزده نقد کردن.
البته بعدش تو یک پست اومد عذرخواهی کرد و گفت نمرش هیجانی بوده و اصلا بازی لیاقت نمره ۹ رو نداره
بخاطر روایت و داستان ضعیف پنج دادید؟
ببخشید دیگه چه چیزی مونده بود؟
حتما گیمپلی؟ عشقم این دی ال سیه
گرافیکم که گیم اصلیم همین بود خب👺
بله نویسنده مطلب و تمام مخالفین بازی
کم تجربه و نوب، فن کنسول و شرکت…. هستن و شما استاد بزرگ هستین و فقط شما میفهمین ،
، فقط حواستون باشه دانشمند، با این سطح فقط یه وقت ترور نشید توسط دشمنان متخاصم،
هنوز بازیو پلی ندادی بعد به کسی که منتقد گیمه و بازیو هم پلی داده میگه نقدتو قبول ندارم حداقل بازیو پلی میدادی بعد میگفتی به این دلیل نقدتو قبول ندارم خلاصه که موفق باشی😂
احمق جون متای ۸۱ گرفته اما اینجا بهش ۴/۷ دادن. مشخصه که زمان بازی حواسش جای دیگه بوده😃
اگه سونی بازی شبیه ساز توالت شستنم بسازه امثال سونی فن های متعصب افراطی مثل شما میگین ابر فراشاهکار قرنه😆👌
پسرم بشین با سیب زمینی ۱۰۸۰p ۳۰ فریمتو بازی کن، چرا تو بحث بزرگان شرکت میکنی اخه آفرین😘
😂😂گل گفتی👌
اولا توهین نکن . دوماً یه سوال: احتمال نمی دی منتقدانی خارجی به خاطر پول حواسشون جای دیگه ای بوده ؟
اجازه بده قبول نکنم
بله حق با شماست دوست عزیز کسی که ۵ سال هست نویسندگی میکنه کم تجربه هست!! میخواستم جواب شما رو بیشتر از این بدم گفتم ممکنه ناراحت بشید پس من سکوت میکنم 🙏🏻🌹
واقعا فکر میکنی من از مزخرفات تو ناراحت میشم😐🤣 خودتو خالی کن داش مشکلی نیس. حرف حق زدم سنگین اومده برا همه. اتفاقا کلی حال کردم با خودم
از طرز حرف زدنت همه چیز مشخصه نیازی به فکر نیست
من بعد تجربه فرا شاهکار های سونی گرایشم عوض شده
بدو بیا
به هرحال تو حتما فن بویی
پسرم برو با سیب زمینی ۳۰ فریمیت بازی کن افرین😘
شرط میبندم زیر ۱۷ سن داری
اگر نظر یک منتقد رو محترم نمیدونید سعی کنید نیاین و نقدش رو نخونین اگر نمیتونین این کارو بکنید حتی حق ندارید به شیوه ی نقد کردنش اعتراض کنید چه برسه به توهین کردن واقعا که 😔
همممممم اهمیت نداره واسم XD
ممنون از آقای غزالی بابت نوشتن این نقد
دوستان تحویل بگیرید xdddd
بازی اول خیلی خسته کنندس، اما داستان جالبی داره. بازی دوم توی همه چیز متوسطه اما حالا توی این DLC همه چیز وحشتناکه. سونی چقدر ضعیف شدی😏
الان فن های سونی میریزن اینجا 😂
معمولا اینجور جاها فن بوی ها ایکس باکس بیشترن
Xd
از ۴ تا ایرادی که گرفتید ۳ تای اول تقریبا یکی حساب میشن، گیمپلی نسخه دوم هم که من تجربه کردم جذاب بود اینم باید شبیه اون باشه قاعدتا، فک کنم دلیل اصلی این نمره ای که دادین چیز دیگریست 😅
همون چیز دیگریست هم تاثیر بسزایی توی شعار زدگی و تبلیغاتی بودن شخصیت های بازی هستش که در نقد ذکر شده
اینو
مونطغد
مگه نمره چشه😐 زیادشم هست
۱.چی مثلا؟ ۲.گیمپلی هم باید باشه ولی ظاهراً تکراری میشه و با دست و پا زدن و استیکر چیزی درست نمیشه
اول یه خسته نباشید خدمت نویسنده ی محترم
بنده خیلی ادم متعصبی هستم روی انحصاریای سونی ولی با واقعیت باید کنار اومد. من بعد تموم کردن این دی ال سی هیچ چیز خفنی ندیدم توش.
تو دنیایی که دی ال سی خون و شراب و قلب سنگی ویچر اونم سال ۲۰۱۶ با اون ابهت عظمت شخصیت های فوق العاده ی جدید داستان بی نظیر به بازار عرضه شدن و یا همچنین دی ال سی بلادبورن که اسمش یادم نیس واقعا این دی ال سی هیچ حرفی واسه گفتن نداشت.
من هیچوقت نتونستم ایلوی رو به اندازه ینیفر الی یا حتی اترئوس دوست داشته باشم و باهاش ارتباط برقرار کنم
میلی اتک بازی حتی تو فوربیدن وستم خوب نیس و حتی وقتی با ادما هم میجنگی نیزت انگار داره به ربات میخوره و اینکه بازی خشونت نداره هم یکی از دلایلشه که بازی و مبارزاتش از جذابیتشون کم میشه هرچند تیراندازیای ایلوی بعد فوکوس کردن و فهمیدن نقاط ضعف دشمن خیلی حال میده🤤
دوستان عزیزی که فن پی اسن لطفا قبل اینکه چشماتونو ببندید رو حقیقت این دی ال سی رو اول بازی کنید بعد نظر بدید
بنازم اقای غزالی🔥🔥🔥
نمره درخوری بهش دادید
درخور کجا بود زیادم داده
کلا من به شخصه مخالف دی ال سی هستم هیچ کدومشون خوب نیستن
مخالف بودن یه بحثه بد بودن یه بحث دیگه دکتر
DLC های ویچر سلام میرسونن
یعنی اصلا با هیچکدوم از دی ال سی ها حال نکردی ؟!
Burial at Sea ( bioshock infinite ) ؟
Old hunters ( Bloodborne) ?
Left behind ( the last of us ) ?
Blood and wine ( Witcher 3 ) ?
Artorias of abyss ( Dark souls ) ?
و…
دی ال سی های اویل ویتن و دد اسپیس ۳ هم عالی بودن
Dragon age Origins Awakening
Mass Effect Cidatel
Oblivion : Shivring Isles
Skyrim : Dragonborn
Witcher 3 : Blood and Wine
Fallout 3 : The Pitt
Fallout 4 : Far Harbor
Fallout New Vegas : Dead Money
Bioshock 2 : Minerva’s Den
Bloodborne : Old Hunters
Dark souls 3 : Ringed City
اینا همه شاهکار بودن. هنوز بگم؟
dead mony ایول
خسته نباشید آقای غزالی بابت نقد و بررسی
پن: جمع بعضا کثیری میان آنتی لگبت خطابتون کنن XD
بازیش قطعا برا بد بودن نمره ی بد گرفته نه چیز دیگری