آنالیز: چگونه Uncharted 4 یک ماجراجویی بینظیر را به تصویر کشید؟
چگونه عنوان تحسین شدهی Uncharted 4: A Thief’s End، یکی از بهترین ماجراجوییهای تاریخ گیم را به تصویر کشید؟
بازی Uncharted 4: A Thief’s End، بدون شک یکی از برترین آثار اکشن ماجراجویی تاریخ، و یکی از بهترین بازیهای نسل هشتم به شمار میرود. آنقدر عملکرد این عنوان شگفتانگیز بود که آثار مشابه دیگر، حتی نتوانستند به موفقیتهای این عنوان نزدیک شوند. حال امروز در قالب این مقاله، به بررسی علل موفقیت این عنوان، در به تصویر کشیدن یک ماجراجویی شگفتانگیز و هیجانانگیز خواهیم پرداخت.
داستانی جذاب، بستری فوقالعاده برای ماجراجویی
عناوین اکشن ماجراجویی، خصوصا آثاری که تمرکز عمیقی روی خود مفهوم Adventure و ماجراجویی دارند، در وهلهی اول نیازمند بستری مناسب برای رخ دادن اتفاقات و چینش حوادث هستند. آثاری مانند Uncharted یا Tomb Raider، همانطور که از نامشان نیز مشخص است، حول محور ماجراجویی برای یافتن آثار باستانی، گنجهای کهن یا اشیا قدیمی جادویی میچرخند.
پس به صورت پیشفرض، بستر لازم را فراهم شده میبینند. اما تصمیم بزرگ نیل دراکمن برای نسخهی چهارم Uncharted، تغییر تم و هسته درونی بازی بود. از ال دورادو گرفته تا مسیرهای نسخهی سوم، ماجراجوییهای نیتن دریک عموما ساختار فراطبیعی و Supernatural داشتند؛ اما در نسخهی چهارم، نه خبر از تابوت نفرین شده است، نه شهر گمشده جادویی، بلکه بازی کاملا ساختاری واقعی دارد. تصمیم دوم دراکمن که البته تا به امروز نیز قابل بحث است، به پایان رساندن و به نوعی بازنشسته کردن نیتن دریک بود. مفهوم «ترک بازنشستگی» یا همان One Last Job، تنها یک بار میتواند استفاده شود و در صورت استفاده مجدد، دیگر ارزشی نخواهد داشت. پس قطعا، کار سری با تیتن دریک در مقام پروتاگونیست اصلی تمام شده است (دقت کنید شایعات ریبوت سری ارتباطی با این مورد ندارد).
نسخهی چهارم Uncharted، که پایان یک دزد نام دارد، نه در مورد بزرگترین گنج دزدان دریایی تاریخ یعنی گنج Henry Avery و نه در مورد انتقام، هیجان و آدرنالین است. A Thief’s End، فقط یک مفهوم کلی در بر دارد و آن هم خانواده است. در واقع، به شکل فوقالعادهای، نیل دراکمن ماجراجوییای را به نگارش درآورده که فارغ از سکانسهای جذاب، تعقیب و گریزهای به یاد ماندنی و اکشن دلپذیر، خانواده را به عنوان هدف اصلی به مخاطب نشان میدهد. نیتن دریک، دیگر یک ماجراجوی کلهشق نیست، بلکه یک شوهر و یک برادر است. حتی اگر در این راه مجبور شود دروغ بگوید و حقیقت را پنهان کند. میتوان گفت کمک او به سم، فارغ از تلاش برای نجات دادنش، حکم رستگاری را برای او دارد. او سالها مشغول ماجراجویی، سفر و اتفاقات مختلف بوده است و در همین حین، برادرش سم در پشت میلهها آب خنک میخورده است! در واقع، فارغ از دروغی که سم به نیتن گفت، نیتن شخصا این حس را داشت که به سم بدهکار است. حتی در پایان بازی، با وجود این که سم دوباره آنها را تنها میگذارد، نیتن نمیتواند به راحتی از او بگذرد؛ حتی اگر به قیمت به خطر انداختن جانش تمام شود.
از بستر کلی که عبور کنیم، به نگارش درآوردن حوادث و روایت بازی میرسیم که آن قدر جذاب و هوشمندانه صورت گرفته که گیمپلی به بهترین شکل ممکن، فرصت خودنمایی را پیدا میکند. از جستوجو در برج های ماداگاسکار گرفته، تا دشتهای زیبای اسکاتلند، نیل دراکمن به خوبی با حوادث بازی میکند و بدون این که مخاطب حس فریب خوردن پیدا کند، به ادامه دادن این ماجراجویی شگفتانگیز ترغیب میشود.
نکتهی قابل تحسین دیگر، استفادهی مناسب و به اندازه از شخصیتهای قدیمی سری مثل سالیوان و النا است. آنها به طور صد درصدی در طول بازی حضور ندارند، اما آن قدر سیر اتفاقات منطقی و درست خلق شده است که در همان چپترهایی که با نیتن همراه میشوند، اثرگذاری خود را به رخ میکشند. نسخهی چهارم، از لحاظ شخصیتهای همراه، تأثیر و عمق پرداخت آنها، عملکرد قابل قبولی دارد. همانطور که قبلتر گفتم، Uncharted 4: A Thief’s End یک ماجراجویی برای رستگاری و خانواده است و نیتن دریک، در کنار بهترین دوستش، برادرش و همسرش، ناممکنها را ممکن میسازد.
البته در کنار این موارد، نباید از پرداخت و ویژگیهای جذاب شخصیت Rafe نیز چشم پوشی کنیم که از لحاظ باورپذیری، میتوان گفت بهترین Villain سری به شمار میرود. جوان ثروتمندی که حسادت، رقابت و جاهطلبی برای خلق میراث، مهمترین اهداف او محسوب میشوند. او به دنبال نابودی دنیا، ثروتمند شدن یا دستیابی به سلاحی مرگبار نیست، بلکه تنها هدف او، این است که ثابت کند بیعرضه نیست و موفقیتش وابسته به ثروت خانوادگیاش نبوده است. فراموش نکنید گذشتهی او با نیتن، به جذابیت رقابت و دشمنی این دو نیز افزوده است. البته از طرف دیگر شخصیت Nadine، رفتاری سینوسی دارد و هرچند پر واضح است با تفکرات خاص نیل دراکمن نوشته شده، اما تصمیم پایانی او در رها کردن نیتن دریک و Rafe، با عقل جور در نمیآید و شاید تنها نقطه تاریک داستان بازی به شمار آید.
طراحی مراحل خلاقانه، تضمین دهنده ماجراجوییای بینظیر
مهمترین ویژگی یک اثر اکشن ماجراجویی، طراحی مراحل، محیط و ساختار کلی و جزئی آن است. بر خلاف اکثر آثار نسل هشتم، که وجود المانهای نقشآفرینی را پذیرفتند و از آن استفاده کردند، Uncharted 4: A Thief’s End، نه استفادهای از المانهای نقشآفرینی میکند و نه حقیقتا نیازی به آنها دارد. در واقع Uncharted همواره از سری بازیهایی بوده که در آن، سفر از مقصد مهمتر و جذابتر بوده است و نسخهی چهارم نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر نگاهی به تک تک چپترهای بازی بیندازیم، به خوبی شاهد یک کلاس درس فوقالعاده خواهیم بود. از بالانس بودن نسبی سکانسهای مبارزه، پلتفرمینگ و معماها گرفته، تا تنوع ظاهری و عملی مراحل بازی. در طول Uncharted 4: A Thief’s End، تقریبا شاهد تمام فعالیتهای ممکن هستیم.
تعقیب و گریزهای جذاب، سکانسهای رانندگی، منطقه نیمهسندباکس و بزرگ، اکشنهای پی در پی، محیطهای گوناگون، سکانسهای مخفیکاری و تقریبا هر چه که فکرش را بکنید را در این بازی انجام میدهید. البته باید بگویم بازی در زمینه تعداد سکانسهای درگیری و رویارویی، کمی مشکل دارد و ریتم بازی خصوصا در یک سوم ابتدایی بیش از حد کند است، اما این دو ایراد را کنار بگذاریم، Uncharted 4: A Thief’s End، تقریبا در یکایک مراحلش ماجراجوییای فوقالعاده را ارائه میدهد. در واقع یک ماجراجویی بزرگ، از ماجراجوییها و حوادث کوچکتر تشکیل شده، مشابه چیزی که در نسخهی چهارم شاهد آن بودیم.
طراحی مراحل این بازی، آنقدر فوقالعاده صورت گرفته که همچنان برخی مراحل آن، نقل صحبت محافل مختلف است. از مرحلهی Hidden in Plain sight و آن سکانس معروف تعقیب و گریز گرفته، تا چند چپتر پایانی که ریتم فوقالعاده تند و جذابی داشتند. نکتهی تحسینبرانگیز دیگر این است که بازی، در دل سکانسهای شلوغ و اکشن خود که پر است از خرابی و انفجار و بارش گلوله، به روابط نیتن و نزدیکانش میپردازد و روابط آنها را بسط میدهد. خصوصا در چپترهای پایانی که النا با نیتن همراه میشود، در میان باران گلوله و انفجار، دیالوگهای جذابی بین این دو رخ میدهد، مثل صحبت آنها هنگام استفاده از آسانسور در چپتر Better or Worse.
خوشبختانه بازی در این بخش زیادهروی نمیکند و خبری از سکانسهای متعدد و دیالوگهای پر تعداد بدون هدف نیست. در واقع این ویژگی بازی بسیار جذاب است، قرار نیست مدام شاهد دیالوگهای مختلف و تعامل شخصیتها باشیم بلکه در بسیاری از لحظات، کارهایی که نیتن با دیگر همراهانش انجام میدهد (از فرار با ماشین گرفته تا حضور در مراسم حراج)، به نوعی روابط آنها را به تصویر میکشد. در کنار این موارد، شخصیتهای بازی و اتفاقات رخ داده، سعی میکنند در وادی حقیقت باقی بمانند و بازی به ندرت وارد بعدی فانتزی و غیرواقعی میشود (منظور از فانتزی، اعمالی است که شاید از منطق به دور باشند و حتی داستان را وادار کند از Plot Armor استفاده کند).
یک گان پلی تمام عیار
به شکلی حیرتآور، گان پلی بازی، با وجود عمری ۷ ساله، هنوز هم عملکرد بینقصی دارد و حتی در مقایسه با بسیاری از آثار امروزی، بهتر است! همین چند وقت پیش بود که برای دریافت تروفی پلاتینیوم، پس از چند سال این بار روی PS5 به تجربه بازی پرداختم و از کیفیت، روانی و نرمی گان پلی بازی، متحیر شدم. واقعا ناتی داگ در این زمینه بینظیر عمل میکند. جالب است که اگر به انیمیشنهای حرکتی، فیزیک شخصیتها، نبردهای تن به تن و پلتفرمینگ هم دقت کنیم، باز شاهد کیفیتی فوقالعاده هستیم که بسیاری از عناوین فعلی آرزوی رسیدن به آن را دارند. در واقع گیمپلی بازی، جایی است که زحمت سازندگان در بخش داستانپردازی و طراحی مراحل جلوه پیدا میکند و خروجیای درخور را به مخاطب ارائه میدهد.
حال این گیمپلی جذاب را در کنار گرافیک هنری فوقالعاده بازی قرار دهید و از خروجی لذت ببرید! در واقع Uncharted 4: A Thief’s End، پکیجی کامل از بهترین چیزهایی است که میتوانید در یک عنوان اکشن ماجراجویی پیدا کنید. از داستان جذاب، شخصیتهای دوست داشتنی و روایت مناسب گرفته، تا گان پلی نرم و روان و گرافیک هنری حیرتآور.
سخن پایانی:
بررسی عمیقتر طراحی مراحل Uncharted 4: A Thief’s End، مقالهای مجزا طلب میکند، اما در این مقاله، به صورت خلاصه سعی کردم به بررسی علل موفقیت این عنوان، در خلق یک ماجراجویی شگفتانگیز بپردازم. چهارمین نسخهی اصلی از سری Uncharted، نه تنها به شکلی شایسته و بایسته نیتن را بازنشسته کرد و او را به رستگاری رساند، بلکه به شکلی مثال زدنی، یک ماجراجویی عمیق، لذتبخش و پر حادثه را، از صفر تا صد روایت کرد، آن هم در حالی که هم به گذشتهی سری وفادار بود و هم چیزهای بیشتری برای عرضه ایجاد کرد.
پر بحثترینها
- رسمی: Forza Horizon 5 بهار امسال برای PS5 عرضه خواهد شد
- گزارش: بازی بعدی God of War با محوریت اساطیر مصر در دست ساخت قرار دارد [بهروزرسانی شد]
- کارگردان Ori: پلی استیشن بهزودی استراتژی چندپلتفرمی ایکس باکس را دنبال خواهد کرد
- منبع داخلی: Halo: The Master Chief Collection به PS5 میآید
- شایعه: Halo: Infinite به پلی استیشن خواهد آمد
- سیستم مورد نیاز Marvel’s Spider-Man 2 مشخص شد + تریلر نسخه PC
نظرات
آنچارتد یک فرنچایزیه که به دلیل پوکیدن تومب رایدر (قبلش هم به آنچارتد نمی رسید) در سبک خودش با اقتدار یکه تازی میکنه.
شاید با امدن ایندیانا جونز یک رقیب جدید پیدا کنه شایدم نه.
به بانو توهین نکن
میدونی چقدر تو پلی استیشن واسه خانم R2 نگه داشتم؟
😂🌚
حقیقتا خود بانو رو کاری نداریم ولی اسکوئرانیکس واقعا ابهت لارا رو بعد از نسخه ۲۰۱۳ که ریبوت خوبی شروع کردن گند زد توش ۲ نسخه بعدش هیچکدوم نتونستن در حد و اندازه نسخه های قبلی بشن نسخه ۲۰۱۳ نوید یه ریبوت قشنگ رو میداد که گند زدن به بازی تموم شد رفت
درسته حیف شد حقیقتا
ولی خب در یاد و خاطره ها باقی مونده
خیلی بازی خفنیه. من ۲ بار رو PC پلی دادم خیلی لذت بردم. هیچوقت در طول بازی خسته نمیشدم، همیشه بازی با لول دیزاین نابش یه تنوع باحالی ایجاد میکرد که حال میداد.
چپتر ها هر کدوم اتمسفر خاص خودشونو داشتن. مخصوصا قبل از چپتر ماداگاسکار.
والا آنچارتد گیمش مالی نیست روی پیسی هم اومد کسی بهش اهمیت نداد و حسابش نکردن و فراموش شد
این همه سونی فنا تعریف میکردن همین بودش؟
کل بازی اسلحه از رو زمین عوض کن و بکش برو جلو بودش که کژوال تر و بچگانه ترین سبک ممکن هست
از اون طرف tomb raider سیستم درخت مهارت و XP و crafting و کلی مکانیک پیشرفته دیگه داشت که کلی به بازی عمق میداد
هر چقدر از خنده دار و فمنیستی بودن اون سکانسی که نیتن و برادرش که یک ارتش آدم رو شکست داده بودن ولی از یک زن سیاه پوست کتک میخوردن گفته بشه هم کم هست که تفکرات کارگردانش رو نشون میده
باز اومدی گریه کنی😂
عیب نداره گریه کن
یه مثال ساده میزنم مخت بکشه
فرض کن میخوای با ده تا هالک ایرانی بجنگی چجوریه
ولی با یدونه بروسلی بخوای بجنگی چجوریه
البته درک همچین شاهکاری برای بچه سال ها یه ذره سخته
داداش حقیقتا حال جواب دادن ندارم
چاره کارت فقط مطالعه است وگرنه از دست میری …
این بازی همه چی تموم بود واقعا به معنای واقعی شاهکار🔥اون گرافیک واسه هفت سال پیش خییییلیه که حتی از خیلی از بازیای الان هم بهتره🔥
حتی خیلی از بازی های امروزی به گرافیک انچارتد نمی رسن!!!
واقعا من باهاش حال کردم
ناتی داگ غول صنعت گیم دمت گرم بابت این بازی و بازی معروف د لست هم
لطفا یه مقاله کار کنید با عنوان ” بهترین بازی هایی که نتوانستند بازی سال شوند ”
قطعا لیست جالب و پرستاره ای خواهد شد
مهم نیست کدوم بازی اون سال جایزه رو برد
انچ ۴ همیشه برای ما بازی سال و یکی از بهرترین های نسل ۸ خواهد موند
آنچاردوبار حق ناتی داگ رو توی بازی سال خوردن
اولیش توی آنچارتد۳یبارم آنچارتد۴
نه ۲۰۱۱ حق پورتال ۲ بود اما ۲۰۱۶ قطعا حق آنچارتد ۴ بود و اینو دیگه همه قبول دارن. ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ حق ناتی داگ خورده شد، البته مهم نیست چون توی هر دو سال بازیاش با اختلاف زیاد بیگ وینر شدن.
اصل کاری رو فراموش کردی در سال ۲۰۱۳
چگونه آنچارتد یک ماجراجویی بی نظیر را به تصویر کشید؟
با مداد؟
دقت نمیکنی دیگه
مداد سیاهه
انچارتد رنگیه
با ماژیک
درسته اینجا اشتباه کردم
این بازی باید بهترین بازی سال ۲۰۱۶ میشد
فهمیدید چرا سونی همیشه غول صنعت گیمه
سونی تو هیچی کم نداره دنه تو کیفیت
نه تو طرفدار
نه تو سعی و کوشش
همیشه بهترین ها رو برای گیمراش عرضه می کنه
این بازی یکی از بهترین بازیایی بود که رو ps4 تجربه کردم تو دوره ۶ سالی که با این کنسول گذروندم و واقعا شخصیت های دوست داشتنی داشت خیلی از نیتن خوشم اومد با اینکه قبلش نسخه های قبلی آنچارتد هم پلی ندادم بعد این بازی رفتم سراغ اونا اما بهترین نکته این بازی در کنار اون صحنه اکشن های فوق العاده بنظرم اون پایان شیرین و دل خوشی بود که برای نیتن رقم زدن بعد از ماجراجویی های مختلف یعنی دراکمن بنظرم بهتر از این نمی تونست داستان نیتن رو تموم کنه اگه از فیلم های جان ویک خوشتون میاد حتما این بازیو بازی کنید خودم میخوام بعد چند سال دوباره برم سراغش
فقط گرافیک…
به نظرم مجموعه آنچارتد بخصوص نسخه ۲ و ۴ نمونه کامل یک بازی ویدیویی هستند . یعنی کسی بگه یه بازی به من معرفی کن که حال کنم باید بگی آنچارتد چون هم گیمپلی ، هم داستان ، هم موسیقی و خلاصه همه چیزش عالیه . البته خیلی بازیهای دیگه هم هستند که فوق العاده هستند اما آنچارتد کلا تجربهاش یه حال خوبی داره
انچارتد ۴ با جرات جز ۵ بازی برتر زندگیم و ۵ بازی برتر گرافیکی عمرمه هنوزم که هنوزه طراحل مراحل انچارتد ۴ با اون گرافیکش رو تو هیچ بازی ندیدم حتی از لست ۲ هم گرافیکش بهتر بود با اون تنوع محیطی
{به شکلی حیرتآور، گان پلی بازی، با وجود عمری ۷ ساله، هنوز هم عملکرد بینقصی دارد }
ادعا بسیار سنگین هرچند خود بنده نمی تونم منکر بی نظیر بودن گان پلی بشم ولی بی نقص بودن شاید کمی اغراق باشه
از نظر داستانی و شخصیت پردازی واقعا نمی شه این بازی رو تحسین نکرد
شخصیت هایی که ۳ نسخه با ما بودن و حالا پخته تر و دلنشین تر شدن به نوعی انگار سال ها می شناسیمشون
انچارتد ۴ یک masterpiece به تمام معنا هست که چه امروز که ۷ سال از انتشارش گذشته بازی کنید و یا ۷۰ سال اینده {اگه سونی عزیز ده تا ریمیک و ریمستر نسازه} قطعا تحسینش می کنید
تنها ایرادی که می تونم به این بازی بگیرم نبودم یک مرحله بزرگ مثل قطار انچ ۲ و یا هواپیما انچ ۳ هستش
قطعا ثانیه به ثانیه این بازی عالیه به قول اقای زاهدی از تعقیب و گریز ها و یا اکشن های پی در پی و..
شاید می خواستن کمی واقع گرایانه تر باشه و اینطوری شد که یک مرحله به بزرگی مرحله قطار در بازی وجود نداشت
مرحله تعقیب و گریز توی ماداگاسکار هم عالی بود
مقاله عالی بود، لذت بردم. واقعاً بازی های ناتی داگ یه پکیج کاملن و همه چیز رو با هم در بالاترین سطح دارن. داستان، گیمپلی، لول دیزاین، موسیقی، شخصیت پردازی، گرافیک فنی و هنری، عملکرد فنی و… همگی در بالاترین سطح ممکن هستن و تجربه های ماندگار و به یاد موندنی برای گیمر خلق می کنن.
.
“شخصیتهای بازی و اتفاقات رخ داده، سعی میکنند در وادی حقیقت باقی بمانند و بازی به ندرت وارد بعدی فانتزی و غیرواقعی میشود”
یکی از بهترین ویژگی های روایی بازیای نیل دراکمن اینه که بیش از حد تخیلی نیستن و و با عقل جور در میان. اینطوری بیشتر میشه با روایت بازی ارتباط برقرار کرد و گیمر میتونه درک عمیق تری از اتفاقات بازی داشته باشه. (برخلاف نسخه های قبلی – مثلا تو نسخه اول حضور اون موجودات عجیب الخلقه رو واقعا نتونستم درک کنم😑)
تا منظورت از گیمپلی و لول دیزاین چی باشه ، بازی های ناتی داگ نسبت به سینمایی بودنشون گیمپلی و لول دیزاین خیلی عالی دارن ولی اگه جدا از بحث سینمایی بودن حساب کنیم و مثلا تمام استودیو و بازی ها رو بیاریم وسط قطعا ناتی داگ تو گیمپلی و لول دیزاین نمیتونه در سطح امثال فرام سافتور ، کپکام ، پلاتینیوم گیمز ، تیم نینجا و … بقیه ناشر ها و استودیو های ژاپنی که خدای گیمپلی و لول دیزاین هستن برسه
تو سبک خودش (اکشن ادونچر) بهترین گیمپلی و لول دیزاین ها رو داره. اصلا ناتی داگ یکی از نقاط قوت اصلی بازیاش لول دیزاینه و چند تا از بهترین و به یادموندنی ترین مراحل صنعت گیم رو خلق کرده.
خلاصه مقاله:
ناتی داگ >>>>>> کل استودیوهای داغون ایکس باکس
یادمه زمانی که رفتم ps4 بخرم اولیل ۲۰۱۷ بود ، فروشنده گفت میخوای برات بازی بریزنم ؟ ، گفتم بریز .
چندتا بازی ریخت که آنچارتد ۴م توش بود .
استارت نسل ۸ برام با the last of us و uncharted 4 زده شد ، ۲تا از بهترین ها .
واقعا حس خوبی بهم داد تجربه ی آنچارتد که هیچ وقت میتونم فراموشش کنم .
خوشحالم که کم کم داره انحصاری های سونی برای pc عرضه میشه تا بقیه هم بتونن از این بازی ها استفاده کنند .
به امید روزی که هیچ انحصاری یی وجود نداشته باشه و همه بدون هیچ تعصبی درکنار هم بازی کنند .
به نظرم نسبت به بقیه بازیهای که برا پی سی اومدن آنچارتد خیلی بهتر بود .با نظر در مورد گانپلی به شدت مخالفم چون تنها قسمتی که تو ذوق میزنه گانپلی و تعداد دشمنهای هست که سرازیر میشن اصلا بالانس نیست و آدمو یاد بازیهای هک اند اسلش میندازه که معلوم نیست از کجا انمی میباره