چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟
چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟
چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟
چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

نصیر فرزان
۱۸:۱۹ ۱۴۰۱/۱۲/۱۹
چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

بیست سال پس از عرضه Devil May Cry 2، این بازی کماکان‌ یکی از بدترین و ناامیدکننده‌ترین دنباله‌های تاریخ صنعت‌ گیمینگ محسوب می‌شود‌.

دنباله‌های بازی‌های ویدیویی، به نحوی به یک معجزه شباهت دارند

یک دنباله، معمولا پس از عرضه یک اثر باکیفیت و موفق عرضه می‌شود. در عین حال، پیش از عرضه یک دنباله، چنین انتظار می‌رود که بازی مورد نظر بتواند به عنوان یک اثر مستقل نیز روی پای خود بایستد. این قبیل عناوین، در عین حال که باید خود را از زیر سایه‌ی محصول قبلی بیرون بکشند، موظفند تا خودشان هم‌ مسیر موفقیت را طی کنند. برخی از دنباله‌ها موفق می‌شوند تا انتظارات را برآورده کرده و حتی پا از آن فراتر بگذارند. در عین حال، تعدادی دیگر از آن‌ها از همان ابتدا محکوم به شکست هستند.

موضوعی که احتمالا باعث می‌شود تا ساخت یک دنباله در دنیای گیمینگ، در قیاس با مدیوم‌های دیگر متفاوت جلوه کند این است که در این صنعت، پیشرفت تکنولوژی باعث می‌شود تا از نظر بصری با اثری مواجه شویم که نسبت به بازی قبلی در رده بالاتری قرار می‌گیرد. دنباله‌های بازی‌های ویدیویی معمولا نسبت به بازی قبلی با استقبال بیشتری مواجه می‌شوند. اگر به برخی از فرنچایزهای مهم و مطرح صنعت گیمینگ نگاهی بیندازیم، دیده می‌شود که نسخه اورجینال در اغلب آن‌ها محبوب‌ترین بازی آن مجموعه محسوب نمی‌شود.

البته که این‌ جمله هرگز بدین معنا نیست که در صنعت گیمینگ شاهد عرضه دنباله‌های بد و ناامیدکننده نبوده‌ایم. با این‌حال، حقیقت ماجرا این است که در مدیوم گیمینگ، دنباله‌ها می‌توانند یک مسیر ساده را انتخاب کرده و ضمن ارتقای المان‌هایی که موجب محبوبیت بازی قبلی شدند، با برخی بهبودهای گرافیکی و افزودن مکانیک‌هایی جدید به گیم‌پلی، اثری بهتر را خلق نمایند. برای این‌که یک بازی‌ساز دست به تولید یک دنباله ضعیف بزند، باید اشتباهات بسیار زیادی از او سر زده و از جنبه‌های مختلف در پروسه ساخت بازی مورد نظر کوتاهی کند.

جهنم توسعه

مانند بسیاری از دنباله‌های بد دیگر، رد پای نقوص متعدد Devil May Cry 2 را می‌توان در پروسه تولید آن و شرایطی که در این زمان در استودیوی سازنده حاکم بود جست‌وجو نمود. تیم سازنده نسخه اورجینال Devil May Cry، متشکل از کسانی بود که نسخه اولیه Resident Evil 4 را بازسازی نموده و از روی یک گلیچ (Glitch) در Onimisha، یکی از تاثیرگذارترین بازی‌های ۳بعدی و اکشن را خلق نمود. به مانند Super Mario 64 که در سال‌های پیش‌تر عرضه شده بود، نسخه اورجینال DMC صرفاً یک بازی خوب محسوب نمی‌شد؛ این اثر، برای بسیاری از بازیکنان و توسعه‌دهندگان یک محصول الهام‌بخش بود و نشان داد که از یک بازی ۳‌بعدی چه انتظاراتی باید داشت. با وجود این‌که عناوین ماجراجویی و سه‌بعدی بسیار زیادی در طی این سال‌ها عرضه شده‌اند، Super mario 64 و Devil May Cry هنوز هم از ارزش تکرار بالایی برخوردارند.

چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

همه می‌دانیم که نسخه اورجینال DMC از کیفیت بالایی برخوردار بود. با این‌حال، به طور قطع این بازی در زمان عرضه یک اثر بدون عیب و نقص محسوب نمی‌شد. فراموش نکنید که این اثر در واقع از خاکستر دو بازی دیگر که عملا به فرنچایزهای دیگری تعلق داشتند، ساخته شده بود. شاید برخی از طرفداران استایل شسته‌ رُفته‌ی نسخه اورجینال، که به نحوی از فرنچایز Resident Evil اقتباس شده بود، را دوست داشتند. با این‌حال، حتی در زمان عرضه بازی نیز عده بسیاری معتقد بودند که این محصول، یک جهش بزرگ برای تیمی محسوب می‌شود که از روی نمونه اولیه یک بازی دست به ساخت یک اثر کاملا متفاوت زده است. اعضای تیم سازنده به یک فرصت برای نمایش پتانسیل حقیقی خود نیاز داشتند و ساخت دنباله Devil May Cry، این شانس را در اختیار آن‌ها قرار ‌می‌داد‌.

با این وجود، کپکام (Capcom) تصمیم گرفت تا این فرصت را در اختیار تیم توسعه دهنده‌ی نسخه اورجینال DMC، یعنی Production Studio 4 و کارگردان آن آقای هیدکی کامیا (Hideki Kamiya)، قرار ندهد. به جای آن، وظیفه ساخت Devil May Cry به Production Studio 1 که در ساخت عناوین آرکید تبحر داشت محول شد. حال سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا کپکام اجازه نداد تا کسانی که در خلق فرنچایز DMC نقش اساسی داشتند، روی دنباله آن نیز کار کنند؟ کامیا می‌گوید که در آن زمان کپکام راجع به این موضوع که یک کارگردان تا چه اندازه می‌تواند روی یک بازی ویدیویی تاثیرگذار باشد، درک صحیحی نداشت. از سوی دیگر، گفته می‌شود که کپکام قصد داشت تا از استعداد کامیا، صرفاً در ساخت پروژه‌های جدید استفاده نماید. به هر ترتیب، فرضیه غالب این است که کپکام می‌خواست تا تیم آرکیدساز این شرکت، خود را بیش از پیش با ساخت عناوین کنسولی آشنا کند. در آن زمان، کپکام باور داشت که بازی‌های کنسولی به مراتب بیشتر از عناوین آرکید می‌توانند روی آینده این شرکت تاثیرگذار بوده و موفقیت آن را تضمین نمایند.

به جای درخواست از استودیوی سازنده DMC برای بهبود المان‌های موجود در این بازی و عرضه یک دنباله باکیفیت، کپکام تصمیم گرفت تا از استودیوی شماره ۱ بخواهد تا وظیفه توسعه‌ی Devil May Cry 2 را برعهده بگیرد‌. با این‌که دادن آزادی عمل به اعضای یک استودیو، یک اتفاق مثبت تلقی می‌شود اما این واقعه منجر به برخی تصمیم‌گیری‌های پرسش‌برانگیز شده و از همان ابتدا روند توسعه DMC 2 را دچار اشکال نمود.

به نظر می‌رسد که برخی از اعضای کپکام باور داشتند که نسخه اورجینال Devil May Cry، تا حدودی احمقانه و مضحک بوده است. به همین دلیل، استودیوی شماره ۱ تصمیم گرفت تا نسخه دوم دارای یک اتمسفر تاریک‌تر و در عین حال بالغ‌تر باشد. از سوی دیگر، برخی معتقد بودند که نسخه اورجینال یک بازی سخت محسوب می‌شد؛ به همین دلیل، تصمیم گرفته شد تا Devil May Cry 2 یک تجربه آسان‌تر را برای بازیکنان رقم زده و از چالش‌های نسحه اورجینال تا حد زیادی کاسته شود. باید خاطر نشان کرد که همه‌ی ایده‌های تیم توسعه دهنده جدید بد نبودند. با این‌حال، همان‌طور که یکی از اعضای سازنده DMC 2 یعنی دیگو ایکنو (Daigo Ikeno) اظهار داشت، اعضای تیم توسعه دهنده جدید قصد داشتند تا حد ممکن Devil May Cry 2 را به خود متعلق نموده و امضای خودشان پای این اثر باشد‌؛ آن هم در حالی که این افراد به کلی فراموش کرده بودند که این بازی صرفا به دلیل موفقیت‌های نسخه اورجینال در حال ساخت بود.
یکی از گزارش‌هایی که حول محور پروسه ساخت DMC 2 منتشر شده، نشان می‌دهد که اعضای استودیوی شماره ۱ حتی قصد داشتند تا دانته (Dante) را به کلی از بازی حذف نموده و یک شخصیت دیگر را به عنوان پروتاگونیست اصلی بازی خلق نمایند؛ آن هم در حالی که این شخصیت جدید برای مبارزه با شیاطین راهی شهر نیویورک می‌شود. با این‌حال، با توجه به استقبال زیاد بازیکنان غربی از شخصیت دانته و همچنین وقایعی که در آن سال‌ها در امریکا رخ داد (برای مثال حادثه ۱۱ سپتامبر)، این تصمیم خوشبختانه در نهایت عملی نشد‌.

چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

ایده‌های اولیه‌ی دور انداخته شده، تنها برخی از مشکلات DMC 2 در ابتدای مسیر توسعه آن محسوب می‌شدند. یکی دیگر از معضل‌های عمده کپکام در این زمان، این بود که اعضای استودیوی شماره ۱ از تجربه کافی برخوردار نبوده و به طور همزمان مشغول کار روی پروژه‌های دیگری نیز بودند. پس از مدتی، کارگردان ابتدایی DMC 2 این پروژه را ترک نمود و یکی از اعضای باسابقه کپکام یعنی هیدکی ایتسونو (Hideaki Itsuno) این وظیفه را برعهده گرفت. در آن زمان، به ایتسونو گفته شد که DMC 2 به هیچ‌وجه حال و روز خوبی نداشته و با اتمام پروسه ساخت فاصله زیادی دارد. به هر ترتیب، کپکام تصمیم داشت تا با وجود مشکلات فراوان، Devil May Cry 2 را ۶ ماه پس از ملحق شدن ایتسونو به پروژه، به بازار عرضه نماید.

با این‌که ایرادات زیادی را می‌توان پیرامون Devil May Cry 2 به صورت فهرست‌وار ذکر کرد اما باید این نکته را خاطر نشان کنیم که شرایطی که ایتسونو در آن زمان پروژه مذکور را در دست گرفت، به هیچ وجه آرمانی نبود. پیش از روی کار آمدن ایتسونو، DMC 2 مجموعه‌ای از ایده‌های ناهمگون بود که صرفاً توسط تکنولوژی نه چندان ایده‌آل آن روزها گرد هم آمده بودند. در چنین وضعیتی، ایتسونو وظیفه داشت تا همه‌ی این موارد ناهمگون و ایده‌های مختلف را ظرف مدت ۶ ماه به یک بازی موفق تبدیل نماید. حقیقت این است که DMC 2 در زمان عرضه‌ی خود در سال ۲۰۰۳، عملا نباید وجود خارجی می‌داشت.

پرنده‌های بیمار قدرت پرواز در ارتفاعات بلند را ندارند

حال سوالی که پیش می‌آید این است که جدای از این‌که DMC 2 یک پروسه توسعه سراسر مشکل را سپری نمود، این بازی دیگر از کدام نکات منفی رنج می‌بُرد؟ شاید پاسخ دادن به این سوال از به پایان رساندن نسخه‌های بعدی فرنچایز Devil May Cry دشوارتر باشد. با این‌حال، می‌توان برای شروع این جمله را راجع به نقص‌های DMC 2 ذکر نمود که پرنده‌های بیمار نمی‌توانند در ارتفاعات بلند پرواز کنند. در یکی از مراحل Devil May Cry 2، شما وظیفه پیدا می‌کنید تا از دست یک باس به نام Infested Chopper فرار کنید. این باس در واقع شیطانی محسوب می‌شود که به صورت پارازیت‌وار، یک هلیکوپتر را آلوده کرده و شکل و شمایل آن را اختیار نموده است. این ایده به خودی خود حداقل روی کاغذ جذاب به نظر می‌رسد‌، اما در حقیقت Infested Chopper مدلی ساده از هلیکوپترهایی بود که به طور معمول در بازی‌های ویدیویی می‌بینیم؛ آن هم در حالی که با بودجه‌ای که صرف طراحی یکی از اسلحه‌های ساده Call of Duty می‌شود، برای ایجاد آن هزینه شده بود. خوشبختانه دوربین بی‌کیفیت DMC 2 باعث می‌شد تا شما زمان زیادی را صرف خیره شدن به Infested Chopper نکرده و چندان به عمق فاجعه پی نبرید. در زمانی که با این باس به نبرد می‌پردازید، بیشتر فقط صدای آن را می‌شنوید؛ آن‌هم در حالی که این باس در خارج از کادر نمایش داده شده توسط دوربین فرود آمده و به سوی شما شلیک می‌کند.

چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

وقتی که در نهایت مجبور می‌شوید تا با Infested Chopper مقابله کنید، در نگاه اول اطمینان حاصل می‌کنید آن‌چه در حال تماشای آن هستید، یک مدل ناقص یا گلیچ ناخوشایند است. شما در حالی باید این پارازیت هلیکوپترسان را به کمک اسلحه‌های خود از بین ببرید که در اغلب اوقات به سوی هدفی نشانه می‌روید که عملا آن را در تصویر مشاهده نمی‌کنید. گفته می‌شود که برخی از بازیکن‌ها موفق شده‌اند تا با شمشیر نیز ضربانی به این باس وارد کنند؛ اما آن‌چه که واضح است این بوده که طراحی این باس به گونه‌ایست که شما باید به کمک دو تپانچه خود آن را از پیش رو بردارید.
تصور کنید که همسایه شما برای ۵ دقیقه به سوی هدفی که نه خود او می‌تواند ببیند و نه شما قادر به مشاهده آن هستید شلیک کند؛ مبارزه با Infested Chopper به چنین سناریویی شباهت دارد. با این‌که Infested Chopper در طول سال‌ها به یکی از میم‌های اصلی DMC 2 تبدیل شده اما می‌توان آن را نمود واقعی همه‌ی مشکلاتی دانست که این بازی از نقطه نظر ایده و اجرا با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد.

اگر به خاطر داشته باشید، در بخشی از مقاله این موضوع را یادآور شدیم که تیم سازنده Devil May Cry 2 قصد داشت تا این بازی را برای جامعه گسترده‌تری از بازیکنان، قابل تجربه نماید. آن‌ها این نکته را به گونه‌ای در بازی پیاده کردند که احتمالا فکرش را نمی‌کنید. در کمال تعجب، به جز چند مرحله معدود، شما قادر هستید تا DMC 2 را صرفا با تکیه بر تپانچه‌های خود به پایان برسانید‌. به خاطر داشته باشید که این بازی هیچ شباهتی به عناوینی از قبیل Max Payne نداشت و هرگز قادر نبود تا حس و حال تجربه یک اثر شوتر سوم شخص را به خوبی به وجودتان تزریق کند. حالا در چنین شرایطی شاید بتوانید تصور کنید که تکیه بیش از حد بر اسلحه‌های شخصیت اصلی، تا چه اندازه فاجعه‌‌بار به نظر می‌رسید. گمان نمی‌کنم که بازیکنان زیادی وجود داشته باشند که از تجربه اثری که در آن از فواصل بسیار دور و با هدف‌گیری خودکار، می‌توانید دشمنان‌ را نابود کنید لذت ببرند.

باید یادآور شد که سیستم هدف‌گیری خودکار یکی از بزرگ‌ترین مشکلات Devil May Cry 2 در زمان عرضه محسوب می‌شد. با این‌که نسخه اورجینال نیز دارای المانی شبیه به این بود، اما مراحل کوچک‌تر آن بازی سبب شدند تا راحت‌تر بتوان با این قابلیت کنار آمد. در مقام قیاس، باید گفت که DMC 3 دارای مراحلی به مراتب بزرگ‌تر بوده و سیستم هدف‌گیری خودکار در آن انعطاف نسبتاً بیشتری داشت.

این‌که سازندگان DMC 2 قصد داشتند تا مراحلی با ابعاد بزرگ‌تر را در قیاس با نسخه اورجینال خلق کنند، یک تصمیم بد محسوب نمی‌شود. با این وجود، بزرگ‌ بودن بیش از حد محیط باعث شده است تا شما بعضاً از فواصل بسیار دور دشمنانی را مورد هدف قرار دهید که عملا نمی‌توانید آن‌ها را در تصویر مشاهده کنید‌. در برخی از مواقع، ممکن است خود را در شرایطی ببینید که نمی‌توانید در یک مرحله به پیش‌روی بپردازید، چرا که هوش مصنوعی نامطلوب بازی، به یکی از دشمنانی که آن را در تصویر مشاهده نمی‌کنید اجازه نمی‌دهد تا به شما نزدیک شود. برخی از مشکلات DMC 2 هرگز قابل بخشش نیستند؛ این مورد یکی از برجسته‌ترین ایرادات بازی در زمان عرضه محسوب می‌شد.

چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

حین تجربه DMC 2، در بسیاری از مواقع خود را در شرایطی می‌بینید که در تقلا برای لذت بردن از آن هستید؛ چرا که بازی هرگز هیچ کوششی برای لذت‌بخش‌تر شدن خود نمی‌کند. نکته ناامید‌کننده دیگر راجع به Devil May Cry 2 این است که بازی نهایت تلاش خود را می‌کند تا به شما اجازه ندهد تا با سبک و سیاق مختص به خود در آن پیش‌روی کرده و یک تجربه لذت‌بخش را برای خود رقم بزنید. برای مثال، در نسخه اورجینال شما می‌توانستید با آپگرید نمودن سلاح‌های خود، توانایی‌های جدیدی بدست بیاورید‌. در DMC 2 به غیر از موجودیت قابلیت Devil Trigger، ارتقای سلاح فقط به معنای قوی‌تر شدن آن است و هیچ حرکت جدیدی را به سبک حمله شخصیت تحت کنترل شما نمی‌افزاید.

این آپگریدها صرفا باعث می‌شوند تا شما لحظات کمتری را به مقابله با شیاطین بپردازید. در واقع داستان بازی ظرف ۱۰ الی ۱۵ ساعت به پایان می‌رسد، اما آپگرید سلاح‌ها می‌تواند این زمان را به طور قابل ملاحظه‌ای کوتاه‌تر کند. ممکن است برخی از بازیکنان ترجیح بدهند تا بازی را با یک درجه دشواری سخت‌تر شروع کنند. سطوح دشواری مختلف بازی از همان ابتدا باز بوده و از این نظر نیز Devil May Cry 2 شما را برای تجربه چندباره آن تشویق نمی‌کند. با وجود این‌که DMC 2 یک بازی کوتاه محسوب می‌شود، اما این اثر هرگز نمی‌تواند در ابن مدت زمان، یک تجربه لذت‌بخش را برای بازیکنان خلق کند. در حین تجربه بازی چنین فکر می‌کنید که برخی از بخش‌های آن صرفا برای این به بازی افزوده شده‌اند تا محصول نهایی در خرده‌فروشی‌ها به یک کالای قابل فروش تبدیل شود. با توجه به مسیری که این بازی در اثنای توسعه خود سپری نمود، این فرضیه هرگز بیراه و خلاف واقع به نظر نمی‌رسد.

از سوی دیگر، در حین تجربه Devil May Cry 2 همواره چنین تصور می‌کنید که در حال پیش‌روی در یک بازی افسرده‌کننده و غم‌انگیز هستید. این بازی، دشواری خاصی را پیش روی‌تان قرار نمی‌دهد؛ دشمنان چالش‌برانگیز آن به راحتی توسط سلاح‌های ابتدایی‌تان از بین می‌روند‌. حرکات جدیدی که پروتاگونیست بازی قادر به انجام آن‌ها است، مانورهایی نیستند که مبارزات شما را از نظر استراتژیک دست‌خوش تغیبرات عمده‌ای نمایند. در هر صورت، شما به راحتی می‌توانید با فشار دادن کلیدهای مختلف، دشمنان بازی را که از هوش مصنوعی ضعیف رنج می‌برند شکست دهید.

این‌که پس از انتشار نسخه اورجینال DMC که یکی از باکیفیت‌ترین عناوین عرضه شده در سبک اکشن محسوب می‌شود، شاهد عرضه چنین دنباله پُرنقصی باشیم یک اتفاق ناامیدکننده است.

استایل، جوهره و دیگر ویژگی‌های از دست رفته

حقیقت امر این است که می‌توانیم ایرادات زیادی به داستان و شیوه روایت Devil May Cry 2 وارد کنیم. این بازی از این نظر حرف خاصی برای گفتن ندارد. با این‌حال، نمی‌توان این موضوع را کتمان کرد که نسخه ابتدایی DMC نیز از وجود یک داستان یکپارچه و باکیفیت بهره نمی‌بُرد‌. آن‌چه که باعث شد تا نسخه اورجینال به یک عنوان دوست‌داشتنی تبدیل شود، بیشتر از داستان ساده و درگیر‌کننده آن، استایل منحصر ‌به‌ فرد و گیم‌پلی جذاب بازی بود؛ استایل ویژه‌ای که در DMC 2 عملا هیچ رد و نشانه‌ای از آن دیده نمی‌شود.

چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

داستان نسخه دوم با یکی از پروتاگونیست‌های سری یعنی دانته شروع می‌شود. در بازی اورجینال، دانته یک شکارچی شیاطین بود که با شوخ‌طبعی و در عین حال سبک مبارزه جذاب خود، دشمنانش را از پیش رو برمی‌داشت. با این‌که دانته ممکن بود از نظر برخی بازیکنان یک شخصیت حراف باشد، اما نمی‌توان منکر این موضوع شد که جذابیت‌های فردی دانته باعث شدند تا او برای بسیاری از بازیکنان به یک پروتاگونیست خاص تبدیل شود. در واقع همین ویژگی‌های جالب توجه شخصیت دانته بود که عملا باعث شد تا از دل فرنچایز Resident Evil، یک بازی کاملا متفاوت خلق شود؛ چرا که کاراکتری با چنین استایل بی‌پروا و سرخوشی عملا نمی‌توانست در دنیای تاریک RE به یک ماجراجویی باورپذیر بپردازد. در زمانی که اکثر پروتاگونیست‌ها چیزی فراتر از شخصیت‌هایی عبوس و کم‌حرف نبودند، دانته دقیقا آن دوستی بود که شما همواره می‌خواهید تا با او بیرون رفته و اوقات مفرحی داشته باشید‌. نکته ناامید‌کننده راجع به DMC 2 این است که بازی تلاش می‌کند تا ویژگی‌های شخصیتی دانته را تغییر داده و او را به یک پروتاگونیست عبوس دیگر تبدیل کند. شخصیتی که عاری از همه‌ی ویژگی‌هاییست که موجب شده بود تا بازیکنان پس از عرضه نسخه اول، به آن علاقمند شوند.

باید یادآور شد دانته‌ای که در DMC 2 به تصویر کشیده می‌شود، به حدی با دانته نسخه اورجینال تفاوت دارد که بسیاری از بازیکنان در زمان عرضه بازی چنین تصور می‌کردند احتمالا بین وقایع نسخه اول و دوم، او درگیر یک مصیبت و تراژدی غیرقابل تصور شده است. اکنون ما می‌دانیم که این تراژدی، چیزی به جز پروسه توسعه‌ی سراسر مشکل Devil May Cry 2 نبوده است.
از سوی دیگر، باید یادآور شد که شما می‌توانید در قالب لوسیا (Lucia) نیز به تجربه بازی بپردازید. با این‌حال، این شخصیت نیز تفاوت چندانی با دانته‌ ندارد. در واقع به جز چند مورد معدود، بسیاری از حرکات این دو شخصیت کاملا مشابه یکدیگر هستند. برای لوسیا، برخی حرکات و انیمیشن‌های متفاوت خلق شده اما آن‌ها هرگز تفاوت قابل ملاحظه‌ای در گیم‌پلی بازی ایجاد نمی‌کنند.
پس از عرضه نسخه اورجینال، برخی بازیکنان نسبت به این‌که نمی‌توانستند در قالب تریش (Trish) به تجربه بازی بپردازند، ناراضی بودند. به نظر می‌رسد که تیم توسعه دهنده DMC 2 به همین دلیل تصمیم گرفته تا شخصیت لوسیا را بدون پرداخت کافی در این بازی بگنجاند‌.

باید این نکته را یادآور شد که Devil May Cry 2 از نظر استایل، یک بازی تماماً پوچ و بی‌محتوا محسوب نمی‌شود. برخی از موسیقی‌های به کار رفته در این دنباله از جذاببت بالایی برخوردارند. روی تعدادی از انیمیشن‌ها، به خوبی کار شده است. از سوی دیگر، بسیاری از بازیکنان معتقدند که طراحی شخصیت دانته از نظر ظاهری، در این نسخه از فرنچایز DMC بی‌همتاست. با این‌حال، نکته ناامیدکننده این است که جنبه‌های مثبت این بازی فقط به برخی موارد معدود مربوط می‌شوند. وقتی صحبت از یک بازی تما‌م‌وکمال که در آن قطعات مختلف به درستی کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند می‌شود، DMC 2 هرگز حرف خاصی برای گفتن ندارد.

از نقطه نظر استایل، احتمالا نحوه طراحی مراحل بیشترین آسیب را به Devil May Cry 2 وارد کرده است. پیش‌تر گفته شد که ابعاد بزرگ مراحل تا چه اندازه به این دنباله لطمه زده‌ است اما نکته تاسف‌بار این بوده که بسیاری از مراحل بازی تا حد زیادی به یکدیگر شباهت داشته و به کرات در حین تجربه بازی چنین تصور می‌کنید که در حال تکرار یک مرحله هستید. در واقع، تفاوت بسیاری از مراحل در DMC 2 با یکدیگر، تنها به تغییر رنگ و لعاب محیط مربوط می‌شود. اگر بگوییم که این بازی یکی از معدود عناوینی است که در حالت HD بدتر به نظر می‌رسند، اغراق نکرده‌ایم. وقتی با وضوح تصویر بالاتر به تجربه Devil May Cry می‌پردازید، مدام از خود خواهید پرسید که چرا این مرحله تا این‌ حد به مراحل قبلی شبیه است؟ این موضوع باعث می‌شود تا یک تجربه به مراتب ناخوشایندتر داشته باشید.

چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

باید بدانید که تیم توسعه‌دهنده بازی، پیش از عرضه آن اظهار داشت که از نظر تکنیکی DMC 2 به مراتب جایگاهی بالاتر در قیاس با نسخه اورجینال دارد. پس از تجربه نسخه دوم، می‌توان اذعان کرد که این سخن تیم توسعه‌دهنده بازی ریشه در حقیقت دارد. با این‌حال، این موضوع نشان می‌دهد که آن‌چه باعث شد تا نسخه اورجینال به یک بازی موفق و فراموش‌نشدنی تبدیل شود، استایل ویژه آن بود و نه کیفیت بصری بازی‌. استایلی که در نسخه دوم عملا به فراموشی سپرده شد. با این‌که DMC 2 تلاش دارد تا به شما تلقین کند که در قالب یک شکارچی شیاطین توانمند در حال ماجراجویی هستید، این بازی در سرگرم کردن مخاطب تا حد زیادی شکست می‌خورد.

از سوی دیگر، باید یادآور شد که تقریبا هر نسخه جدید از فرنچایز DMC، همواره در مقام قیاس با نسخه قبلی انتقادات بسیاری را دریافت نموده است. مخاطبین به طور کلی با عرضه نسخه جدید از هر فرنچایز، انتظار دارند تا با یک بازی به مراتب ارتقایافته‌تر در قیاس با نسخه قبلی مواجه شوند. آن‌چه باعث می‌شود DMC 2 یک شکست بزرگ محسوب شود، این حقیقت است که این بازی در مقام مقایسه با نسخه قبلی حرفی برای گفتن ندارد.

شاید برخی از گیمرها معتقد باشند که دنباله‌های دیگری از قبیل Duke Nikem Forever، Tony Hawk’s Pro Skater 5 و Perfect Dark Zero آثاری ناامیدکننده‌تر از DMC 2 محسوب می‌شوند. من هرگز قصد ندارم تا با چنین دیدگاهی مخالفت کرده و برای رد نمودن آن دلیل بیاورم. با این‌حال، حقیقت امر این است که نمی‌توانم اثری را به خاطر بیاورم که بیش از DMC 2 مرا ناامید کرده باشد.

تلاش برای بهره‌برداری از نام یک بازی محبوب

این بازی در جریان پروسه تولید خود درگیر مشکلات متعددی شد. از سوی دیگر، مجموعه‌ای از تصمیم‌گیری‌‌های نادرست از سوی کپکام باعث شدند تا صدمات جبران‌ناپذیری به این دنباله مورد انتظار وارد شود. به هر ترتیب، اگر قرار باشد از دنباله‌ای نام ببریم که به طور کلی تک‌تک المان‌های لازم برای رسیدن به موفقیت را از یاد برده است، Devil May Cry 2 اولین اثریست که نامش در ذهن‌مان نقش می‌بندد‌. اگر کپکام از تیم توسعه‌دهنده نسخه نخست صرفا درخواست می‌کرد تا اقدام به ساخت بازی جدیدی برای این فرنچایز کند، احتمالا نتیجه کار به مراتب بهتر از شلم شوربایی می‌شد که تحت عنوان DMC 2 به بازار عرضه شد.

وقتی به این فکر می‌کنیم که تیم سازنده نسخه ابتدایی تا چه اندازه می‌توانست DMC 2 را به یک بازی بزرک تبدیل کند، این خود باعث می‌شود که آن‌چه که به عنوان بازیکن در نهایت تجربه نمودیم برای‌مان دردناک‌تر جلوه کند‌. یکی از دلایلی که باعث می‌شود تا دنباله‌های عناوین رایانه‌ای معمولا مورد تاخت‌و‌تاز قرار بگیرند، این باور عمومیست که هدف از تولید آن‌ها چیزی جز کسب درآمد بیشتر نبوده است. DMC 2 از جمله آثاریست که تا حد زیادی روی این دیدگاه صحه گذاشته و آن را تایید می‌کند. کپکام این بازی را با استفاده از برند Devil May Cry و با نازل‌ترین کیفیت ممکن به بازار عرضه نمود و چنین تصور کرد که می‌تواند با توجه به محبوبیت نسخه اورجینال، موفقیت زیادی کسب نماید. کپکام تصور می‌کرد که موفقیت Devil May Cry 2 یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر خواهد بود و به همین دلیل کار توسعه آن را به استودیویی سپرد که عملا باید تا حد ممکن از این فرنچایز دوری می‌کرد.

این تصمیم می‌توانست آینده فرنچایز را به طور جدی به خطر بی‌اندازد. با این‌حال، DMC 2 از نظر تجاری عملکرد نسبتاً خوبی داشت. علت این موضوع تا حد زیادی به محبوبیت‌ بی‌حدوحصر نسخه قبلی و کمبود عناوین ۳‌بعدی باکیفیت در بازار مربوط می‌شود. این بازی هرگز یک محصول بی‌عیب نبود؛ با این‌حال DMC 2 در آن زمان، نزدیک‌ترین اثر در دسترس به نسخه اورجینال محسوب می‌شد.

دنباله‌های بازی‌های رایانه‌ای تا حد زیادی به یک معجزه شباهت دارند. شاید هرگز با دنباله‌ی دیگری مواجه نشویم که مانند Devil May Cry 2، دقیقا در آن جنبه‌هایی شکست بخورد که می‌توانستند آن را به یکی از بهترین‌های این صنعت تبدیل نمایند‌.

DanialRanjbarzadehT_texMenhera0ParhamMincraftAlirezared-eyed Banished KnightM.O.H.3.E.NVisible 6-tigh manDARKSIRENArmageddonDota2mrPorfosorABOL gamerLonesome guyRuby.Ninja theorey_Rmore

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟
چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟
چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟
چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟
چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • Gigachad756 گفت:

    اونقدراهم بد نی متوسطه به نظرم

    ARSHIAAAAMenhera0Amir :))ParhamMincraft𝓘𝓛𝓘𝓨𝓐Dota2AMIR WAZOWSKIBlueAmir(PC & PS4)more
  • من که کلی باهاش حال کردم و انایی که گفتید تاثیری روی من نداشته

    Menhera0AlirezaParhamMincraftMaster bladeAMIR WAZOWSKIBlueAmir(PC & PS4)Hitasepmariomore
  • Shadow گفت:

    به نظرم اگر شروع کنن سری ۱تا۴ رو ریمیک کنن میتونن هم یه سودی کنن هم گند کاری قسمت ۲ رو درست کنن

    T_texARSHIAAAAMenhera0ParhamMincraftAMIR WAZOWSKIagha mahanAmir(PC & PS4)بیگ اسموکHitasepmore
  • god of war گفت:

    عجب
    خیلی چیز هاشو نمی دونستم
    بنده دی ام سی رو از نسخه سوم شروع کردم ولی چه داستانی پشت نسخه دوم بوده ها

    ARSHIAAAAnfs3foreverMenhera0ParhamMincraftM.O.H.3.E.NAMIR WAZOWSKIAmir(PC & PS4)Lonesome guyRubymore
  • ThunderDoom گفت:

    خدایی نسبت به نسخه یکش خیلییی افت کرده بود حتی از نظر گیم پلی

    ARSHIAAAAnfs3foreverMenhera0Mincraft
  • 30nabhl گفت:

    ریمیک از dmc 1 تا ۳ (یا ۱ تا ۴) البته به شرطی که ایرادای نسخه ۲ رو برطرف کن
    ریمیک از گاد ۱ تا ۳
    ریمیک از آنچارتد ۱ تا ۳

    اینا برای صنعت گیم لازمن

    T_texARSHIAAAAMenhera0AlirezaThunderDoomMincraftMaster blade
    • nfs3forever گفت:

      مهمترین و لازم ترین دموی تاریخ باید need for speed hot pursuit 1998 باشه . در رتبه دوم یه ریمیک با گرافیک و کیفیت اویل ۲ ریمیک از نسخه اویل کد ورونیکا باشه یعنی یه بازسازی تمام و کمال از ابتدا تا انتها تمام گیم پلی و تمام دموها ، صداگذاری ها ، بافت ها و …. با گرافیک و دوربینی همچون ریمیک ۲ . سومین گزینه لازم ریمیک درست و حسابی از سایلنت هیل ۲ فقط تصور کنین چی میشه ! و همچنین یه ریمیک اساسی با کیفیت روز از سایلنت هیل ۱ حتی تصورش هیجان انگیزه . ریمیک اونیموشا ۳ و داینو کرایسس ۱ هم میتونن عالی باشن . اما از همه واجب تر و لازم تر میتونه ریمیک کالاف ۳ ( انحصاری سونی ۲ ) باشه اگه خوب بازسازی بشه میشه بهترین شوتر اول شخص تاریخ !
      راستی ریمیک نسل نهمی از آلن ویک و مکس پین ۱ و ۲ میتونن شاهکارهای دنیای گیم رو افزایش بدن . در آخر یه ریمیک خوب نسل نهمی ( و نه ریمستر ) از f.e.a.r ۱ ، دویل می کرای ۳ و شادو آف موردور با بهبودهای اساسی در تمام جنبه ها حتی فکر کردن بهش بینهایت هیجان آوره .

  • Ninja theorey گفت:

    دویل ۲ یک چرت و پرتی بیش نبود من فقط ۱ دقیقه بازی کردم بیخیالش شدم.اما اصلا دویل ۱ بازی مسخره ایی نمیدونم خب اما هیچکدام به اندازه نسخه۳ نبود.چیزی که جای حسرت داره این هست که دویل چرا به اندازه گاد اف وار رشد نکرد چه در بحث گرافیک و چه در بخش داستان ؟حتی آخرین نسخه آن هم که خیلی نظر ها جلب کرده برای من چیزی جز نامیدی نیست

    ARSHIAAAAMenhera0AlirezaBluePORI
  • توی این نسخه از بس دکمه دایره زدم که تو نسخه یک نزدم.😐
    چون بیشتر حمله نزدیک توی نسخه یک کار آمد بود و انمی نمی گذاشت ازش فاصله بگیری حتی هون عنکبوت لعنتی که نزدیک به ۱۳ دفعه همش توی تنگنا منو می کشت.😐
    اون نسخه یک خیلی بهتر از نسخه دو بود با اینکه خیلی همه چیزش معمایی طور بود ولی بهتر از نسخه دو بود.
    توی نسخه دو دسته پی اس توم از بس دکمه دایره زده بودم برای بازی های بعدی صدای خرت خرت چیپس میداد.
    نسخه یک قسمت آخرش که سوار اون هواپیما میشی و از اون جزیره می خوای فرار بکنی منو یاد مرحله آخر جت اسکی اویل۴ انداخت کپ همونه هیچ فرقی باهاش نداره فقط این هواپیما هستش اون جت اسکی.
    از نسخه سوم به بعد رو بازی نکردم ولی دلم می خواد دوباره برم سمت این فرانچز.
    ولی انصافا یک چیز خنده دار توی همین نسخه وجود داره اون هم عمو سنگی(🗿)قرمز رنگ وجود داره.

    T_texMincraft
  • Blue گفت:

    بچه ها میدونید از کجا میشه بازیشو دانلود کنم برای pc?

    Mincraft
  • AQUARIUS گفت:

    یکی از مزخرف ترین بازی های که بازی کردم البته خوشبختانه چیزی ازش یادم نمیاد بجز همون هلیکوپتر و تانک زامبی شده همون زمان که برایش میکردم داشت حالم بهم میخورد از بازی الان که فکرشو میکنم با خودم میگم واقعا چرا من این بازی رو تا آخر رفتم اونم ۲ تا دیسک

    ARSHIAAAAAmir :))MincraftBlue
  • nfs3forever گفت:

    یه فاجعه تمام عیار بود افتضاح به تمام معنا ! یه دنباله آشغال به معنای واقعی کلمه ، اگر دویل می کرای ۳ شاهکار بی چون و چرای صنعت گیم ساخته نمیشد حتی نسخه اول هم از چشمم میفتاد ! تبدیل DMC 2 به DMC 3 چیزی کم از معجزه نداشت ! دقیقا از فرش به عرش بالا برد این فرنچایز رو . انقدر پیشرفت بین ۲ نسخه پشت سر هم من نمیشناسم البته با فاصله زمانی کم و نبود هیچ نسخه فرعی بینشون . الان تو ذهنم شاید جی تی ای ۲ به ۳ یا شاید نمونه دیگه اش اسسینز کرید رولیشنز به اسسینز کرید ۳ یا حتی ویچر۲ به ویچر۳ ابرشاهکار تاریخ بازیها و صدالبته نید فور اسپید ۲ به نسخه pc نید فور اسپید ۳ که هنوز برای من بازی ریسینگ بهتر از اون نیومده . البته خب در شرایطی که ریمیک ها و ریبوت های بزرگ در نظر گرفته نشوند وگرنه توم ریدر انیورسری آشغال کجا نسخه ریبوت ۲۰۱۳ کجا !؟

    ARSHIAAAA
چرا Devil May Cry 2 یکی از بدترین دنباله‌های تاریخ است؟