رتروگیم؛ بازیهای قدیمیای که همچنان تجربه آنها لذتبخش است (قسمت دوم)
در این قسمت از رتروگیم تصمیم گرفتیم باز هم سری به بازیهای قدیمیای بزنیم که با وجود گذشت سالیان طولانی از عرضه، همچنان تجربهای مطلوب را ارائه میدهند.
چندی پیش در طی یکی از قسمتهای رتروگیم از بازیهای سالخوردهای یاد کردیم که بعضا با گذشت بیش از یک دهه از عرضهشان همچنان تجربههای لذت بخش و جذابی را ارائه میدادند. اما از آن جایی که مقالات ما حجم محدودی دارند، متاسفانه فرصت صحبت دربارهی بسیاری دیگر از این دست بازیها نشد. از همین رو تصمیم گرفتیم در قسمت دوم، از چندین عنوان جاوادانۀ دیگر یاد کنیم.
Castlevania: Symphony of The Night
در گذشته یکی از قسمتهای رتروگیم را به طور اختصاصی به فرنچایز Castlevania اختصاص داده بودیم که پیشنهاد میکنم اگر مطالعه نکردید حتما یک سری به آن بزنید. شخصا احترام بسیاری برای این سری قائل هستم و بیصبرانه انتظار معرفی یک نسخهی تازه از آن پس از دو نسل غیبت را میکشم اما اگر راستش را بخواهید طبق وضعیت فعلی کونامی و همچنین تمرکز کامل آن بر Silent Hill بعید میدانم دیدن روز احیای این مجموعه نزدیک باشد. حال که نسخهی جدیدی وجود ندارد تنها راه ما تجربهی آثار پیشین مجموعه است.
Castlevania: Symphony of The Night نه تنها یکی از نسخههای فوقالعادهی این فرنچایز محسوب میشود بلکه جزو آن دسته از بازیهایی است که در طی پستی و بلندیهای زمان همچنان استوار ایستاده است و تجربهی آن مانند روز اول لذت بخش است. همانطور که میدانید ژانر مترویدونیا زادهی ترکیب ساختار Castlevania و Metroid بوده است و این ساختار به دلیل ثباتی که در طول تاریخ داشته است همچنان امروزه پذیرای آثار تازهای است و آن چنان محدود به یک دورهی خاص نبوده و نیست به همین دلیل است که میتوان به جرات گفت اکثر آثار کلاسیک این فرنچایز همچنان امروزه تجربهی خوبی را ارائه میدهند. اما چرا Symphony of The Night را انتخاب کردیم؟
این نسخه جزو پایبندترین و خوشساختترین آثار این ژانر محسوب میشود که نه تنها داستانی جذاب را روایت میکند بلکه گیمپلی و طراحی مراحل آن نیز فوقالعاده است بنابراین اگر اخیرا در فکر تجربهی یک نسخهی کلاسیک از Castlevania هستید پیشنهاد میکنم حتما به سراغ این نسخه بروید.
لازم به ذکر است که کونامی دو کالکشن نیز از این فرنچایز عرضه کرده است که شامل نسخههای کلاسیک آن هستند. شخصا چندین ماه پیش نسخهی ابتدایی این سری را دوباره به پایان رساندم و اگر راستش را بخواهید همچنان به شدت از آن لذت بردم بنابراین خصوصیات Symphony of The Night را میتوان به برخی دیگر از نسخههای کلاسیک پیش از آن نیز تعمیم داد.
Sonic the Hedgehog 2
همهی ما میدانیم که سگا در دههی ۹۰ میلادی برگ برندهای در دست داشت که رقابت را با استفاده از آن به شدت برای Mario و نینتندو چالش برانگیز میکرد و آن برگ برنده چیزی نبود جز Sonic the Hedgehog. این جوجه تیغی آبی رنگ به تنهایی دلیلی برای خریداری کنسولهای سگا توسط مخاطبان و طرفدارانش بود. در حالی که امروزه این فرنچایز در وضعیت عجیب و غریبی به سر میبرد، در دههی ۹۰ هویتی مشخص برای خود داشت و Sonic the Hedgehog 2 نیز این هویت و اصالت را به بهترین شکل به تصویر میکشد و از قضا همچنان تجربهای عالی را ارائه میدهد.
نسخهی دوم فرنچایز Sonic the Hedgehog همچنان تا همین امروز به عنوان یکی از برترین آثار پلتفرمر تاریخ شناخته میشود و دلیل آن نیز طراحی مراحل فوقالعادهی آن است که حتی پس از بیش از سه دهه همچنان نمایندهی دوران طلایی این مجموعه شناخته میشود. ساختار مراحل بازی در عین سرگرم کننده بودن، بسیار چالش برانگیز بودند و حضور Tails نیز تنوع خوبی به آنها میبخشید. در کنار ساختار پایدار و جذاب آن، موسیقی این نسخه نیز همچنان مثال زدنی است و به خوبی آن حس نوستالژی را منتقل میکند.
همانطور که گفتم امروزه Sonic the Hedgehog در وضعیت عجیبی به سر میبرد و سگا دائما در حال آزمون و خطا در نسخههای مختلف این سری است. البته لازم به ذکر است که Sonic Frontiers ایدههای بسیار جالبی را به تصویر میکشید و شاید در آینده سازندگان بتوانند با بهبود مشکلات ساختاری آن اثر، عنوانی لایق برای نام Sonic بسازند اما در حال حاضر اگر به دنبال یک تجربهی ناب و لذت بخش از این جوجه تیغی دوست داشتنی هستید هیچ چیز بهتر از تجربهی نسخهی دوم آن نیست.
Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty
تقریبا میتوان گفت که تمامی بازیهای Metal Gear از اولین نسخهی Metal Gear Solid تا شماره سوم، در دپارتمان گیمپلی به بهترین شکل جلوه میکنند اما از آن جایی که عنوان اول از لحاظ گرافیکی تا حدودی منسوخ شده محسوب میشود و نسخهی سوم نیز ساختار خود را تا حدودی تغییر داده بود و بیشتر به سمت و سوی مدرنیزه شدن رفت، شخصا تصمیم گرفتم از بازی دوم سری در این مقاله یاد کنم. این اثر با وجود آن که همچنان از ساختار کلاسیک فرنچایز پیروی میکند اما پس از گذشت سالیان طولانی خصوصیات برجستهی خود را حفظ کرده و همچنان یک اثر مخفیکاری فوقالعاده است.
داستان بازی و روایت آن هنوز در دنیای مدرن امروزی بسیار جذاب و درگیر کننده جلوه میکند، گرافیک بازی درست همچون RE4 آزار دهنده نشده است و گیمپلی و مکانیزمهای مخفیکاری آن نیز همچنان فوقالعاده باقی ماندهاند به طوری که شاید حتی از برخی آثار مخفی کاری امروزی نیز حس بهتری را به پلیر منتقل میکنند. Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty نسخهای بود که بسیاری همچنان تا همین امروز از آن به عنوان برترین نسخهی فرنچایز یاد میکنند و دلیل آن نیز پایداری کیفی آن و جلوتر بودنش از زمان خودش است که باعث میشود حتی در سال ۲۰۲۳ نیز یک انتخاب عالی برای تجربهی یک اثر مخفیکاری باشد.
بنده شخصا حدودا دو ماه پیش دوباره به پای تجربهی آن روی PlayStation 2 نشستم و میتوانم گواهی بدهم که این اثر همچنان یک تجربهی عالی است که در هیاهوی تاریخ همچنان پایدار و استوار مانده و حتی لحظهای گرد و غبار به خود ندیده است. البته شاید اگر در گذشته نسخهی اول و دوم را تجربه نکرده باشید کمی کنترلهای بازی برایتان عجیب به نظر برسند اما مطمئن باشید سریعا به آنها عادت خواهید کرد.
F.E.A.R.
نسخهی ابتدایی F.E.A.R. اثری است که همیشه از آن به عنوان یک الماس گم شده در ژانر وحشت یاد میکنم و یک مقالهی اختصاصی نیز حول محور آن نوشتهام که در آن بیشتر به خصوصیات مختلف این نسخه و به طور کلی فرنچایز پرداختهام. اما این بازی نه تنها یک الماس پنهان در ژانر وحشت امروزی محسوب میشود بلکه یک عنوان فوقالعاده جذاب نیز به شمار میآید که حتی در روزگار مدرن امروزی گیمینگ نیز گیمپلی و تخریبپذیری محیط آن مثال زدنی است. گانپلی این اثر در دوران خودش سالها جلوتر از بسیاری از آثار شوتر اول شخص بود و همین مسئله باعث شد که توجههای زیادی را به خود جلب کند.
از طرف دیگر سکانسها و لحظات ترسناک بازی نیز به شدت بهینه و خوش ساخت بودند و تعادل بسیار خوبی را بین اکشن و ترس برقرار میکردند به طوری که حتی با وجود اسلحههای مختلف و مهمات کافی نیز احساس امنیت نمیکردید. F.E.A.R. از آن دسته بازیهای به اصطلاح Timeless است که در هر زمان که به پای تجربهاش بنشینید شگفت زده میشوید که چطور پس از گذشت سالیان سال، این اثر همچنان یک تجربهی فوقالعاده سرگرم کننده را ارائه میدهد و حتی در برخی بخشها از جمله گانپلی و مکانیزمهای حول محور آن همچنان بسیاری از استانداردهای امروزی این ژانر را رعایت میکند.
سیستم Bullet Time نیز همچنان عملکردی عالی دارد و یکی از لذت بخشترین مکانیزمهای گیمپلی این عنوان به شمار میآید که به خوبی میتواند تجربهای متفاوت را در این ژانر خلق کند که حتی برخی آثار امروزی نیز از آن الگوبرداری کردهاند. اگر تا به امروز این اثر را به دلایل مختلف تجربه نکردید و یا فکر میکردید که قرار است که با تجربهای منسوخ شده روبهرو شوید، باید بگویم سخت در اشتباه هستید چرا که این اثر به بهترین شکل خود امروزه همچنان قابل تجربه و لذت بردن است.
GTA: San Andreas
قطعا وقتی صحبت از بازیهای قدیمی قابل بازی در دنیای مدرن گیمینگ در محفلهای مختلف به میان میآید نام GTA: San Andreas نیز در آن شنیده میشود و بعید میدانم کسی در بین شما کاربران پیدا بشود که در چندین سال اخیر به نوعی دوباره به سراغ تجربهی این عنوان نرفته باشد. البته بسیاری از خصوصیات و قابلیت تجربهی آن در هر زمان را میتوان به GTA: Vice City نیز تعمیم داد اما San Andreas در برخی دپارتمانها بهتر عمل میکند که باعث میشود پس از گذشت زمانی طولانی همچنان بسیاری با شوق و ذوق به پای تجربهی آن بنشینند.
دنیای این نسخه یکی از جذابترین بخشهای آن است چرا که بیش از پیش به پلیر احساس آزادی و زندگی کردن در یک دنیای دیجیتالی زنده را منتقل میکرد. گیمپلی بازی با وجود آن که از هستهی دو نسخهی پیشین خود پیروی میکرد اما طبق رسم همیشگی این فرنچایز مکانیزمها و یا قابلیتهای کاملا تازهای را به آن اضافه میکرد. مراحل بازی نیز تنوع بسیار مناسبی داشتند، کاراکترها به شدت به یادماندنی بودند و صداگذاری آنها نیز عالی بود.
تنوع وسایل نقلیه و اسلحههای GTA: San Andreas در زمان خود مثال زدنی بودند و تمام این خصوصیات در یک پکیج، دنیایی را به مخاطبان ارائه میدادند که میتوانستند صدها ساعت در آن غرق شده و زندگی کنند به همین دلیل است که امروزه حتی افرادی که در یک نسل اخیر به گیمینگ روی آوردند به نوعی این بازی را تجربه کردهاند چرا که سن زیاد این اثر برخلاف بسیاری دیگر از آثار این صنعت موجب جذابیت بیشتر آن شده است.
Need For Speed: Most Wanted
Need For Speed: Most Wanted، یک اثر کلاسیک دیگر که درست همچون مورد قبلی نامش به گوش همگان آشناست و از آن جایی که این مجموعه امروزه آن چنان در وضعیت خوبی قرار ندارد شاید بسیاری بخواهند برای تجربهی یک اثر مسابقهای ناب که هنوز به خوبی حس و حال این فرنچایز را در خود نگه داشته است به عقب برگردند و چه نسخهای بهتر از این نسخه!
بر هیچکس پوشیده نیست که Need For Speed: Most Wanted امروزه به عنوان یک پارامتر نه تنها برای سنجیدن نسخههای دیگر این مجموعه بلکه برای سنجیدن بسیاری دیگر از آثار ریسینگ هیبرید و یا آرکیدی استفاده میشود. این عنوان از بسیاری از جهات یک اثر فوقالعادهی مسابقهای بود که توانست دو گوشهی دنیای NFS را در یک بازی ارائه دهد.
شخصیسازی و ماشینهای فوقالعادهی عنوان Need For Speed: Underground و تعقیب و گریزهای گسترده و هیجان انگیز عناوین Hot Pursuit در این عنوان به یک دیگر پیوستند و ترکیبی را بوجود آوردند که در تاریخ فرنچایز جاودانه شد به طوری که پس از آن، EA بارها سعی کرد این دو دنیا را دوباره با هم ترکیب کند اما هیچ وقت همانند Need For Speed: Most Wanted موفق نشد.
گیمپلی رانندگی روان، انعطاف پذیر و به شدت لذت بخش به همراه ماشینهای فوقالعاده جذاب همچون BMW E46 M3 GTR که به نماد این مجموعه تبدیل شده است همه و همه طرفداران جدید و قدیم این فرنچایز را فرا میخوانند که هرگاه که خواستند به پای تجربهی این اثر بنشینند و همچون روز اول از آن لذت ببرند.
God of War 2
امروزه نام God of War به نوعی در هر گوشه از این صنعت وسیع شنیده میشود و همه آواز موفقیتهای آن را سر میدهند اما اگر شما هم مثل من بیشتر به استایل قدیمی Hack And Slash محور سنتی این مجموعه علاقهمند باشید احتمالا گاهی هوس میکنید که به سراغ تجربهی نسخههای قدیمیتر فرنچایز بروید و اگر از من میپرسید، نسخهی دوم همچنان تجربهای فوقالعاده را به عنوان یک اثر Hack and Slash ارائه میدهد. به نظر من این نسخه جزو خاصترین نسخههای تاریخ God of War محسوب میشود که به بهترین شکل هویت آن را در طرز ارائه و ساختارش به تصویر میکشد.
گیمپلی Hack And Slash بازی هنوز در سال ۲۰۲۳ لذت بخش و سرگرم کننده است و قطعا میتواند حتی برای مخاطبان تازهی این سری نیز جذاب باشد. داستان بازی نیز نسبت به سنش همچنان به خوبی میتواند پلیر را درگیر کرده و همراه خود بکشاند، همچنین باس فایتهای این نسخه نیز مثال زدنی هستند و طراحی هر یک از آنها جذابتر از دیگری است، از همین رو شاهد تنوع بسیار مناسبی در نحوه و استراتژیهای مبارزه با باسهای این عنوان هستیم.
به طور کلی God of War 2 یک نسخهی فوقالعاده در این مجموعه محسوب میشود که به نظرم تجربهی آن یک «باید» برای طرفداران تازهی آن است که شاید با استایل سابق فرنچایز آشنایی ندارند و خوشبختانه انعطاف پذیری بخشهای مختلف این نسخه به آن اجازه داده است بی دغدغه در زمان سفر کند.
Devil May Cry 3
در بین چهار نسخهی ابتدایی Devil May Cry، به جرات میتوانم بگویم تمامی نسخهها به غیر از نسخهی دوم همچنان تجربههای فوقالعادهای هستند. نسخهی دوم به نظر من یک اثر بسیار ضعیف بود که با مشکلات هویتی بسیاری دست و پنجه نرم میکرد و در کنار آن طراحی مراحل، گیمپلی و باسفایتهای آن حتی در زمان عرضه نیز آن چنان چنگی به دل نمیزدند.
اما از آن جایی که تنها امکان صحبت دربارهی یک نسخه از Devil May Cry در این مقاله وجود دارد، تصمیم گرفتیم از نسخهی سوم یاد کنیم چرا که این نسخه به راستی نقطهی پرشی برای این مجموعه به شمار میآید و به قدری ساختار Hack And Slash را به زیبایی در خود پیادهسازی میکند که رسما روح این ژانر را با خودش یدک میکشد و هیچگاه نمیتوان گفت این اثر «قدیمی شده است» به طوری که حتی نسخهی پنجم نیز الگوبرداریهای بسیاری در زمینهی گیمپلی از نسخهی سوم داشته است که نشان از عدم محدودیت این بازی به یک دورهی خاص است.
با وجود آن که تا نسخهی سوم، داستانگویی عمیق از اهداف این فرنچایز محسوب نمیشد اما داستان این نسخه برای اولین بار در یک بازی Devil May Cry، داستانی بسیار درگیر کنند و منسجم بود که به راستی پلیر را عاشق تک تک کاراکترهای آن میکرد و همچنین تا حدودی تغییرات هویتی بسیاری در شخصیت Dante نسبت به دو نسخهی پیشین بوجود میآورد که در نهایت به هویت دائمی آن در ادامهی تاریخ فرنچایز تبدیل شد.
گیمپلی نیز فوقالعاده متنوع، انعطاف پذیر و عمیق بود و لحظهای در طول تجربهی بازی احساس تکراری شدن را به پلیر منتقل نمیکرد بلکه کاملا برعکس، دائما با معرفی اسلحههای جدید یک در کاملا جدید در زمینهی کمبو سازی و ساخت روشهای تازه برای مبارزه به روی پلیر باز میکرد. تمام این خصوصیات، خصوصیاتی هستند که نه تنها نسخههای تازهی Devil May Cry بلکه آثار Hack And Slash دیگری همچون Bayonetta از آن الگوبرداری میکنند چرا که ساختار این عنوان در تاریخ شناور بوده و هرگز در یک نقطه توقف نکرده است.
Age of Empires II: The Age of Kings
Age of Empires مجموعهای است که از همان ابتدای ورودم به دنیای گیمینگ با آن بزرگ شدم و همیشه تجربهی نسخههای مختلفش برایم جذاب و لذت بخش بوده است اما بین این آثار، نسخهی دوم آن یعنی Age of Empires II: The Age of Kings نه تنها یکی از برترین آثار RTS(Real Time Tactics) تاریخ است بلکه به شکلی مثال زدنی در طول تاریخ رشد کرده است به طوری که حتی دو نسخهی سوم و چهارم نیز نتوانستند به محبوبیت فوقالعاده زیاد این اثر دست پیدا کنند و حتی روی پلتفرم استیم در حال حاضر پلیرهای این بازی دهها هزار نفر بیشتر از دو عنوان دیگر است.
این عنوان یک ارتقای قابل توجه در بسیاری از بخشها نسبت به نسخهی ابتدایی بود که یکی از برجستهترین آنها که از قضا این بازی را بین آثار هم ژانر خودش در آن دوره متمایز میکرد، امکان ارتقا به دورههای مختلف تاریخی و دسترسی به تکنولوژی جدید بود که در عین حال سازههای شما را نیز ارتقا داده و از لحاظ ظاهری نیز تنوع بسیار خوبی به این بازی میبخشید. همین مکانیزم به تنهایی باعث میشد رقابت شدیدی بین تمدنهای مختلف شکل بگیرد و درست همانند دنیای واقعی، تمدنی که زودتر در علم، دانش و تکنولوژی پیشرفت میکرد قدرت بیشتر و برتری را در میدان جنگ و مقابله با دیگر تمدنها به دست میآورد.
همین مکانیزم به تنهایی گیمپلی این عنوان را آن قدر اعتیادآور میکرد که گاهی اوقات به کلی فراموشی میکردید که چندین ساعت است که در حال تجربهی آن هستید. Age of Empires II: The Age of Kings یک اثر فوقالعاده است که هرچقدر از آن در این ژانر تعریف کنم کم است بنابراین اگر طرفدار آثار RTS هستید خبر خوشحال کننده آن است که این عنوان همچنان یک تجربهی عالی است. لازم به ذکر است که کمپانی مایکروسافت در سال ۲۰۱۹ یک نسخهی Definitive Edition از این اثر عرضه کرد که با برخی بهبودهای گرافیکی همراه بوده است و دسترسی به آن را برای کاربران آسانتر میکند.
Resident Evil (2002)
اگر قسمت دوم آیتم صندلی داغ گیمفا را مطالعه کرده باشید احتمالا میدانید که بنده چقدر به نسخهی ریمیک Resident Evil ارج مینهم و آن را ستایش میکنم. نسخهی ابتدایی اوریجینال فرنچایز که در سال ۱۹۹۶ عرضه شد برای من اثری بسیار خاص و با ارزش بشمار میآید و این مسئله به ریمیک آن نیز تعمیم داده میشود. حقیقتا در قسمت قبلی مقاله بین این نسخه و نسخهی چهارم بر سر دو راهی قرار گرفته بودم اما با انتخاب این عنوان میتوانستم نظرات متعددی همچون «پس RE4 کو؟»، «لیستی که توش RE4 نباشه بیاعتباره» و از این قبیل کامنتها را ببینم که زیر آن مقاله نوشته میشد بنابراین تصمیم گرفتم از نسخهی چهارم در قسمت اول یاد کنم.
چیزی که برایم بسیار جالب بود این مسئله بود که حتی یک نفر هم در بخش نظرات به این عنوان اشاره نکرد که به راستی قلبم را به درد آورد! نسخهی ریمیک Resident Evil یک اثر وحشت بقای فوقالعاده است که به بهترین شکل ساختار این ژانر را در خود جای داده و در عین حال سورس متریال خودش را گسترش داده و رنگ و لعابی مدرنتر به آن میبخشد. هر چقدر از ثبات و عمق المانهای وحشت بقا در این اثر تعریف کنم کم گفتهام!
در کنار آن، موسیقی متن فوقالعاده، بازسازی و طراحی محیط بینقص، معرفی دشمنان تازه و همچنین پایبند بودن مثال زدنی این بازسازی به نسخهی اصلی باعث میشود همیشه از آن به عنوان یکی از برترین آثار این ژانر یاد کنم که هرگز رنگ کهنگی به خود نمیگیرد. البته لازم به ذکر است که این نسخه نیز همچون نسخههای کلاسیک فرنچایز همچنان دوربین ثابت و Tank کنترلها را در خودش حفظ کرده است که در حالی که برای اکثر مخاطبان و طرفداران قدیمی این ژانر مانند یک موهبت الهی است، شاید برای مخاطبان تازه کمی آزار دهنده باشد اما از لحاظ بصری Resident Evil هنوز در سال ۲۰۲۳ فوقالعاده جلوه میکند.
لازم به ذکر است که این اثر در قالب Origins Collection همراه با عنوان Resident Evil 0 برای کنسولهای نسل هشتمی در دسترس است که دسترسی به آن را برای کاربران تازه بسیار آسان میکند.
سخن پایانی
و در نهایت به پایان یک قسمت دیگر از رتروگیم رسیدیم و امیدوارم در طول این قسمت خاطرات عناوین جذابی در ذهنتان زنده شده باشد. لازم به ذکر است که این مقاله حجم کافی برای پرداختن به عناوین دیگر را نداشته و از همین رو قطعا آثار دیگری هستند که از آنها نام نبردیم بنابراین شما میتوانید همانند قسمت قبلی در بخش نظرات این آثار را با من و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
در آخر شما با کدامیک از این عناوین بیشتر خاطره دارید؟ آیا پس از مطالعهی مقاله، به تجربهی هیچ یک از بازیهای نام برده شده ترغیب شدید؟
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
همین الان که برید سمپ سرور های rp سرور ها ۱۰۰۰/۱۰۰۰ بلیر داره
Splatterhoue رو کسی هست که بازی کرده باشه؟
مخصوصا اون نسخه سوم شخصش که برای ps4 و X360 اومده.
به نظرم سری بازی خفنی و پر خون بود