بازی هایی که به شکلی باور نکردنی در دنیایی مشترک روایت می‌شوند

یکی از پدیده‌های جالب دنیای گیمینگ، اشاره به یک بازی در بازی دیگر است. در این مقاله به ۱۵ جهان خلق شده در دنیای گیمینگ خواهیم پرداخت که چندین بازی غافلگیرکننده به صورت مشترک در آن‌ها روایت می‌شوند.

در سالیان اخیر، شاهد افزایش تعداد بازی‌های ویدیویی با دنیاهای مشترک بوده‌ایم. استودیوهای مختلف نسبت به مقوله‌ی به اشتراک گذشتن ویژگی‌ها با دیگر سازندگان، روی خوش نشان داده و بازیکنان نیز در حال استقبال از این ایده هستند و خود را در شرایطی می‌بینند که ریزبینانه، به دنبال سرنخ‌هایی می‌گردند که حاوی اطلاعاتی راجع به ارتباط بازی‌های مورد علاقه‌شان با یکدیگر هستند. با این‌‌که هنوز ایده‌ی داشتن یک دنیای مشترک برای بازی‌های ویدیویی نو و بدیع محسوب می‌شود اما این بدان معنا نیست که تعداد عناوینی که چنین مسیری را برای خود انتخاب نموده‌اند، اندک باشد. پیش از شروع مقاله، باید خاطر نشان کنیم که بازی‌هایی که داشتن دنیای مشترک در آن‌ها به صورت رسمی از سوی توسعه‌دهندگان‌شان تایید شده باشد، چندان زیاد نیستند.

در این مقاله به صحبت راجع به آن دسته عناوینی خواهیم پرداخت که ارتباط‌شان با یکدیگر توسط بیش از دو ایستر اِگ (Easter Egg) تایید شده است‌. با این‌که داشتن دنیایی مشترک برای برخی از این بازی‌ها تایید شده اما تعدادی دیگر با وجود مدارک بسیاری که در طول سال‌های‌گذشته پیرامون ارتباط‌شان ارائه شده، سازندگان به گونه رسمی راجع به آن اظهار نظر نکرده‌اند.

بازی Bomberman در واقع دنباله‌ Lode Runner محسوب می‌شود

با این‌که گرد و غبار گذر زمان باعث شده است تا فرنچایز Lode Runner تا حد زیادی به فراموشی سپرده شود، اما این‌ مجموعه زمانی یکی از عناوین قابل اعتنای سبک پازل و پلتفرمر محسوب می‌شد. Lode Runner مجموعه‌ای jست که تاثیر زیادی روی مقوله ویرایش مراحل و ساخت محتوا برای بازی توسط بازیکنان داشت‌. با این وجود، یکی از نکات جالب حول این فرنچایز، به ارتباط عجیب آن با دنیای Bomberman مربوط می‌شود. نسخه ساخته شده‌ از Bomberman توسط استودیوی فامیکام (Famicom)، اشارات مستقیمی به Lode Runner داشته و به وضوح نشان می‌دهد که وقایع این بازی پیش از Lode Runner جریان داشته و به آن مرتبط است. جدای از این‌که به این اطلاعات در اسناد بازی Bomberman اشاره می‌شود، در پایان این بازی نیز شاهد درج این جمله روی تصویر هستیم: «شما را یک بار دیگر در Lode Runner خواهیم دید».

این در حالی است که نسخه امریکایی Bomberman، نسبت به این ارتباط یک موضع مبهم را اختیار نموده است. با این وجود، در پایان این نسخه شاهد نمایش این عبارت روی صفحه هستیم: «شما موفق شدید تا به بمبرمن کمک کنید تا به یک انسان واقعی تبدیل شود». شاید در هنگام تجربه‌ی یکی از عناوین دیگر ساخته شده توسط هادسن سافت گیم (Hudson Soft Game)، شاهد حضور دوباره او باشید.

البته باید خاطرنشان کرد که این دو مجموعه از طریق طراحی‌های شینیچی ناکاموتو (Shinichi Nakamoto) با یکدیگر ارتباط دارند. ناکاموتو برای نسخه NES بازی Lode Runner، برخی از شخصیت‌ها را خلق نمود. او در ادامه‌ی فعالیت‌های خود، در پورت نمودن Bomberman برای کنسول NES نیز نقش داشت. به نظر می‌رسد که ناکاموتو تصمیم گرفته تا از برخی Assetهای این دو عنوان به صورت مشترک استفاده کند و ارتباط بین این دو فرنچایز را از طریق متن‌های ظاهر شده روی صفحه در پایان بازی توجیه نماید.

ارتباط Gone Home و Bioshock

با این‌که شاید کمتر کسی فکر کند سرنخ‌هایی راجع به Bioshock در Gone Home وجود داشته باشند، اما بازیکنان موفق شده‌اند تا چندین ایستر اِگ (Easter Egg) پیرامون ارتباط این عناوین با یکدیگر پیدا کنند. یکی از بازی‌های جعلی کنسول SNES موجود در Gone Home، به نام Super Spitfire یاد می‌شود‌. این در حالیست که در Bioshock نیز شاهد وجود یک بازی‌ رایانه‌ای، که در مراحل اولیه ساخت قرار داشته و Spitfire نام دارد، هستیم. از سوی دیگر، شرکت مسافربری هوایی‌ای که کیتی (Katie) از طریق آن به اروپا سفر می‌کند، دارای لوگویی است که شباهت‌های بسیار زیادی به خطوط هواپیمایی موجود در Bioshock دارد.

علاوه بر این موارد، باید بدانید که یکی از موسسین شرکت فول‌برایت (Fullbright) یعنی آقای استیو گینور (Steve Gaynor)، قبلا در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که آن‌ها قصد داشتند تا Gone Home را به گونه‌ای با Bioshock ارتباط بدهند که از نظر قانونی برای‌شان مشکل‌ساز نشود. او حتی به این اشاره می‌کند که Gone Home به گونه‌ی عجیب و مرموز به بازی‌های System Shock نیز مرتبط است.

خانواده بلازکوویچ (Blazkowicz)، بازی‌های Doom ،Wolfenstein و Commander را با یکدیگر مرتبط می‌سازد

در ابتدا باید بدانید که یک ارتباط مستقیم بین Commander Keen و Wolfenstein وجود دارد. به خوبی می‌دانیم که در Commander Keen بازیکنان کنترل شخصیتی به نام بیلی بلیز (Billy Blaze) را برعهده می‌گیرند. قسمتی از لور (Lore) مشترک Wolfenstein و Commander Keen، نمایان‌گر این بوده که بیلی در واقع فرزند آرتور بلیز (Arthur Blaze) و سوزان الیزابت مک‌مایکلز (Susan Elizabeth McMichaels) است. پیش از این‌که آرتور نام خانوادگی‌اش را به بلیز تغییر دهد، او آرتور کنث بلازکوویچ (Arthur Kenneth Blazkowicz) نام داشت که نمایان‌گر این بوده که آرتور در حقیقت فرزند ویلیام بلازکوویچ (William Blazkowicz) در بازی Wolfenstein است. با توجه به این موارد، به وضوح می‌توان دید که بیلی نام خانوادگی‌اش را از پدربزرگ خود یعنی ویلیام به ارث برده است.

از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که Wolfenstein و Doom نیز از طریق نام خانوادگی بلازکوویچ به یکدیگر گره خورده‌اند. در Wolfenstein RPG، شاهد این هستیم که اتحاد محور (Axis) یک‌ نیروی شیطانی به نام Harbinger of Doom را احضار می‌کند. در ادامه، هاربینگر توسط بی‌ جی بلازکوویچ (B. J. Blazkowicz) آسیب می‌بیند. او سوگند یاد می‌کند که روزی انتقام خود را از خاندان بلازکوویچ خواهد گرفت. با توجه به این‌که اهریمنی شبیه به هاربینگر آن هم در حالی که دست‌و‌پایی روباتیک دارد در Doom دیده می‌شود، این تئوری مطرح شده که دوم گای (Doom Guy) یکی از اعضای خاندان بلازکوویچ است. از سوی دیگر، باید یادآور شد که سری بازی‌های Wolfenstein نیز سرنخ‌های زیادی را در خود جای داده‌اند که ارتباط این مجموعه با Doom را حکایت می‌کنند.

یوشیمیتسو (Yoshimitsu)، نقطه‌ی مشترک فرنچایزهای Tekken و Soul Calibur

با توجه به این‌که در مجموعه بازی‌های Soul Calibur، شاهد رونمایی از شخصیت‌هایی از قبیل اسپان (Spawn)، دارث ویدر (Darth Vader) و حتی لینک (Link) بوده‌ایم، پس به راحتی می‌توانید تصور کنید که این فرنچایز با عناوین بسیاری ارتباط داشته باشد. با این‌حال، آن‌چه که طرفداران آن را یک موضوع حتمی می‌دانند، این است که Soul Calibur و Tekken در یک دنیای مشترک جریان داشته و وقایع آن‌ها در یک خط زمانی مشابه رخ می‌دهند. آن‌طور که پیداست، در واقع این یوشیمیتسو است که این دو مجموعه را با یکدیگر ارتباط می‌دهد.

می‌دانیم که یوشیمیتسو، رهبر قبیله‌ی مانجی (Manji) محسوب می‌شود. با توجه به پیش‌زمینه‌های روایی مجموعه‌های Tekken و Soul Calibur، مانجی در واقع از اتحاد نینجاهای مختلف تشکیل شده است‌. باید بدانید که تاریخچه‌ی قبیله‌ی مانجی نشان می‌دهد که داستان Soul Calibur سال‌ها پیش از وقایع Tekken 1 رخ می‌دهد. حال سوالی که پیش می‌آید این بوده که یوشیمیتسو چگونه در هنگام رخ دادن داستان نسخه ابتدایی Tekken کماکان زنده است؟ تئوری ارائه شده توسط بازیکنان این است که یوشیمیتسو بیش از این‌که نام یک فرد خاص باشد، در واقع یک لقب یا نام مشترک است.

ارتباط عجیب بین Portal و Half-Life

با وجود این‌که داشتن دنیای مشترک بین دو فرنچایز Portal و Half-Life موضوعی است که بسیاری از بازیکنان از آن اطلاع دارند اما نمی‌توان این حقیقت را انکار کرد که این ارتباط از جمله جالب‌ترین اتفاقاتیست که در دنیای گیمینگ شاهد آن بوده‌ایم. آن طور که به نظر می‌رسد، ارتباط این دو عنوان به شرکت‌های Aperture Science و Black Mesa مربوط می‌شود. در جریان تیتراژ پایانی Portal، شاهد این هستیم که GLaDOS نغمه‌ای راجع به Black Mesa می‌خواند و از سوی دیگر، در Half-Life 2: Episode 2 به تکنولوژی Aperture اشاره می‌شود. در واقع مدیر عامل Aperture یعنی آقای کیو جانسون (Cave Johnson)، ادعا می‌کند که Black Mesa برخی از ایده‌های او را سرقت نموده است. این‌که به ارتباط این دو فرنچایز بزرگ اشارات بیشتری صورت نمی‌گیرد، یک مسئله‌ی ناامیدکننده محسوب می‌شود، چرا که کراس‌اُور بین این دو عنوان می‌توانست با استقبال بالای بازیکنان روبه‌رو شود.
این نکته را نیز باید بدانید که طرفداران تلاش نموده‌اند تا Counter-Strike را نیز به جهان این دو بازی ارتباط بدهند. با این وجود، مدارکی که دال بر این ارتباط ارائه شده چندان قابل اعتنا به نظر نمی‌رسند. یکی دیگر از تئوری‌های جذاب ارائه شده توسط بازیکنان این است که Counter-Strike سبب شد تا حادثه‌ی تهاجم زامبی‌ها در Left 4 Dead روی دهد. تئوری‌ای که با وجود جذابیت‌های بالای آن، به نظر نمی‌رسد که ریشه در حقیقت داشته باشد.

ممکن است وقایع Mass Effect و Dragon Age در یک تایملاین مشترک اتفاق افتاده باشند

در همین ابتدا باید بگوییم که سرنخ‌هایی که حول محور ارتباط بین دو فرنچایز Mass effect و Dragon Age وجود دارند، بیشتر به یک تئوری سرهم‌بندی شده توسط بازیکنان شباهت داشته و به نظر نمی‌رسد که ریشه در حقیقت داشته باشند. با این وجود، باید اذعان کرد که مدارک زیادی موجود هستند که وجود ارتباط بین این دو ساخته‌ی استودیوی بایوور (BioWare) را حکایت می‌نمایند. شاید در هنگام تجربه Dragon Age چنین تصور کنید که با نسخه‌ی ماقبل تاریخ سری Mass effect طرف هستید اما تئوری‌ای وجود داشته که می‌گوید دنیای Dragon age و وقایع روی داده در آن، در سیاره‌ای دوردست و در تایملاینی مشابه با خط زمانی Mass Effect رخ می‌دهند. برخی از مدارکی که در این‌باره ارائه شده‌اند، چیزی فراتر از ایستر اگ نیستند؛ برای مثال وجود سر Krogan در بالای دیوار در Dragon Age: Inquisition یا موجودیت تندیس یک Orge در Mass Effect 2 نکاتی نیستند که بتوان آن‌ها را چندان جدی گرفت. با این‌حال، به کررات دیده می‌شود که برخی از شخصیت‌ها، مکان‌ها، عبارات و وقایع روی داده در یکی از این عناوین در دیگری ذکر می‌شوند. شما حتی می‌توانید ماه دنیای Dragon Age را در Mass Effect پیدا کنید؛ واقعه‌ای که تصادفی بودن آن اندکی عجیب به نظر می‌رسد. در پایان باید یک بار دیگر خاطر نشان کرد که کلیه این سرنخ‌ها ممکن است چیزی فراتر از ایستر اگ نباشند. به خاطر داشته باشید که بایوور هرگز به صورت رسمی راجع به نظریه وجود ارتباط بین دو فرنچایز Mass Effect و Dragon Age اظهار نظر نکرده است.

وجود سازمان Evil Ultor در Red Faction و Saints Row

یکی از جذاب‌ترین دنیاهای مشترک در صنعت گیمینگ را در دو مجموعه‌ی Red Faction و Saints Row می‌توانیم مشاهده کنیم؛ ارتباطی که از طریق سازمان Evil Ultor شکل گرفته است. در واقع این سازمان، نقطه‌ی اتصال این دو فرنچایز با یکدیگر محسوب می‌شود. در مجموعه Saints Row، شاهد این هستیم که قدرت سازمان بد ذات Ultor در هر نسخه به تدریج افزایش پیدا می‌کند‌. در Red Faction، سازمان مذکور به حدی قدرت پیدا کرده است که آن‌ها عملا کنترل سیاره‌ی مریخ را به دست گرفته‌اند. استودیوی ولیشن (Volition) راجع به دامنه‌ی ارتباط این دو فرنچایز با یکدیگر اظهار نظر واضحی نداشته است و حتی برخی از اعضای این استودیو به صورت صریح وجود هرگونه ارتباط بین Red Faction و Saints Row را انکار کرده‌اند. از سوی دیگر، تعدادی دیگر از آن‌ها موضعی مبهم نسبت به این موضوع اختیار کرده و چنین گفته‌اند که همه‌چیز به قدرت تخیل بازیکنان ارتباط دارد. به نظر می‌رسد که استودیوی سازنده این عناوین سعی داشته تا به نوعی با بازیکنان شوخی کرده و به همین دلیل هرگز دیدگاهی رسمی پیرامون ارتباط بین این عناوین ارائه نکرده است.

ارتباط دنیای Tom Clancy با برخی از بازی‌های Ubisoft

با این‌که بسیاری از بازی‌سازان در عناوین جدیدشان به آثار قبلی خود اشاره می‌کنند اما یوبیسافت معمولا از طریق ایستر اگ‌های متعدد و برخی اشارات پیچیده، سعی می‌کند ایده وجود یک دنیای مشترک را در ذهن بازیکن ایجاد نماید. اگر بخواهیم صرفا راجع به وجود ایستر اگ‌ها صحبت کنیم، در برخی از فرنچایزهای یوبیسافت از قبیل Assassin’s Creed ، Far Cry، Ghost Recon و Watch Dogs اشارات مستقیمی به بازی‌های مختلف این کمپانی وجود دارد. برخی از این اشارات به یافتن اشیای مخفی مربوط می‌شوند؛ این در حالی است که تعدادی دیگر از آن‌ها به مراتب آشکارتر هستند؛ به عنوان مثال، پروتاگونیست بازی Splinter Cell یعنی سم فیشر (Sam Fisher)، عملا در بسته الحاقی Ghost Recon Wildlands حضور پیدا می‌کند. به نظر می‌رسد که یوبیسافت هیچ مشکلی با این‌ تئوری که عناوین مرتبط به Tom Clancy این شرکت در یک دنیای مشترک جریان دارند نداشته و خود به وضوح این نظریه را تقویت می‌کند.
از سوی دیگر، باید بدانید که در بین عناوین ساخته شده توسط یوبیسافت، احتمالا Assassin’s Creed و Watch Dogs جذاب‌ترین ارتباط را با یکدیگر دارند‌. علاوه بر این‌که نام یک سازمان تبهکاری مشترک در هر دوی این عناوین ذکر می‌شود، برخی شخصیت‌های مشترک و حوادث مهم نیز در هر دو بازی به صورت مشابه رخ می‌دهند. می‌توان چنین قلمداد کرد که برخی از این اشارات چیزی فراتر از ایستر اگ نباشند اما در پایان این طور به نظر می‌رسد که ارتباط بین Watch Dogs و Assassin’s Creed فراتر از یک تئوری سطحی باشد.

تایملاین مشترک Wing Commander و Ultima

این مورد، یکی دیگر از دنیاهای مشترکی به حساب می‌آید که ممکن است مدارکی مبنی بر صحیح بودن آن، چیزی بیشتر از تعدادی ایستر اگ نباشند. دو فرنچایز Wing Commander و Ultima بارها در نسخه‌های مختلف خود به یکدیگر اشاره داشته‌اند. شما می‌توانید یکی از کشتی‌های غرق شده‌ در Wing Commander را عیناً در Ultima مشاهده نمایید. از سوی دیگر، در Ultima به تابلویی برمی‌خوردید که روی آن نوشته شده بود شما توانایی غلبه بر دراکای (Drakhai) را نخواهید داشت. شاید به خاطر داشته باشید که دراکای به عنوان یک میم (meme) در اوایل Wing commander وجود داشت. همچنین، در Ultima Underworld 2 شاهد مسابقه‌‌ای میان موجوداتی شبیه به گربه به نام تریلکای (Trilkhai) بودیم که در جنگ‌های بین ستارگان نقش داشتند. نکته جالب توجه این بوده که تریکای در واقع آناگرام (کلمه‌ای که از جابه‌جایی حروف یک‌کلمه دیگر حاصل می‌شود) کیلراثی (Kilrathi) است. شاید به خاطر داشته باشید که در سری بازی‌های Wing Commander، شاهد حضور موجودات گربه‌سانی به نام کیلراثی بودیم.
در پایان باید خاطر نشان کرد که ناشر Wing Commander و Ultima، زمانی به طور جدی ایده ایجاد یک دنیای مشترک بین این دو فرنچایز را مد نظر داشته و در پی توسعه آن بود. با این‌حال، در نهایت به این ایده هرگز جامه عمل پوشانیده نشد.

کراس‌آور بین Dead or alive و Ninja Gaiden

وجود دنیای مشترک بین Dead or Alive و Ninja Gaiden یکی دیگر از تئوری‌هایی است که از جذابیت بالایی برخوردار بوده و بسیاری از بازیکنان راجع به آن نظریه‌پردازی نموده‌اند. حجم زیاد سرنخ‌هایی که حول محور این ارتباط وجود دارد، باعث شده تا این نظریه از جذابیت زیادی برخوردار باشد. ایده وجود دنیای مشترک بین این دو عنوان زمانی مطرح شد که ریو هایابوسا (Ryu Hayabusa) وارد تورنمنت Dead or Alive 2 شده و موفق شد تا در آن پیروزی کسب کند. سپس شخصیت آیانه (Ayane) از مجموعه Dead or Alive، در ریبوت سه‌گانه‌ی Ninja Gaiden حضور پیدا کرد. در ادامه، یکی دیگر از مبارزان فرنچایز Dead or Alive به نام کاسومی (Kasumi) نیز در سری Ninja Gaiden ظاهر شد. شما قادر بودید تا کاسومی را به عنوان یکی از شخصیت‌های قابل بازی انتخاب نموده و در داستان پیش‌روی کنید. علاوه بر این‌ موارد، هایابوسا در بستۀ‌الحاقی آخر NioH حضور داشت و این موضوع باعث شد تا ایده‌ی وجود دنیای مشترک بین این دو فرنچایز بیش از پیش قوت بگیرد؛ هرچند این موضوع در ابتدا صرفا یک ایستر اگ به نظر می‌رسید.

ارتباط Final Fantasy 12 با Final Fantasy Taftics و Vagrant Story

می‌دانیم که وقایع ۳ بازی Final Fantasy Tactics ،Final Fantasy 12 و Vagrant Story در سرزمینی به نام ایوالیس (Ivalice) جریان دارد. با این‌که Final Fantasy Tactics پیش از ۲ بازی دیگر عرضه شد، باور عموم بر این است که FF 12، اولین بازی‌ای است که وقایع آن در تایملاین ایوالیس رخ داد. این وقایع، سپس منجر به اتفاقاتی شدند که در FF Tactics شاهد آن‌ها بودیم. سپس، همه‌ی این رخدادها در نهایت داستان بازی Vagrant Story را تشکیل دادند. نکته‌ای که باید به آن دقت داشته باشید، این است که یاسومی ماتسونو (Yasumi Matsuno) در توسعه‌ی هر ۳ بازی ذکر شده نقش داشته است‌. در نتیجه، وجود ارتباط بین این عناوین چندان غیرمنطقی به نظر نمی‌رسد. با این‌حال، اصل ماجرا کمی پیچیده‌تر از آن‌چه که پیش‌تر گفته شد جلوه می‌کند. با این‌که ماتسونی قبلاً در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که این ۳ بازی به واقع با یکدیگر ارتباط دارند، اما او اخیراً از موضع خود عقب‌نشینی کرده و اعلام کرد که وی در ابتدا قصد نداشته تا ارتباطی بین Final Fantasy و Vagrant Story از طریق سرزمین ایوالیس برقرار نماید. به نظر می‌رسد که ارتباط بین Vagrant Story و ایوالیس به معرفی رتکان (Retcon) در FF 12 مربوط می‌شود. برخی از بازیکنان باور دارند که استودیوی اسکوئر انیکس (Square Enix) در هنگام خروج‌ ماتسونو از تیم‌ توسعه FF 12، اصرار داشت تا ۳ عنوان ذکر شده در یک دنیای مشترک جریان داشته باشند؛ با این‌حال، در حال حاضر از جزئیات کامل این‌ ماجرا اطلاعات دقیق و موثقی در دست نیست.

حضور شخصیت‌های Kane و Lynch در فرنچایز Hitman

اگرچه این مورد مثالی راجع به یکی از دنیاهای مشترکِ پیچیده‌ی دنیای گیمینگ محسوب نمی‌شود، اما نمی‌توان این حقیقت را کتمان کرد که مورد ذکر شده، یکی از سرراست‌ترین‌آن‌ها است. در Hitman: Blood Money، شما به روزنامه‌ای برمی‌خورید که در آن شرح جنایاتی که توسط دو قاتل به نام‌های کین (Kane) و لینچ (Lynch) صورت گرفته، به تفصیل نوشته شده است. اگر چنین تصور می‌کنید که این مورد یک ایستر اگ نه‌چندان هوشمندانه محسوب می‌شود، باید بدانید که Hitman: Absoluion پا را فراتر گذاشت و در اقدامی جالب از این دو شخصیت رونمایی کرد. در واقع، شما در قالب مامور ۴۷ در یکی از ماموریت‌های خود وظیفه پیدا می‌کنید تا کین و لینچ را به قتل برسانید.

جهان مشترک Drakengard و Nier: Automata

اگر به صورت سطحی به قضیه نگاه کنیم‌، خواهیم دید که سرزمین قرون وسطی‌ای Drakengard و دنیای سای‌فای (Sci-fi) موجود در Nier: Automata، هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. با این‌حال، این دو بازی دارای تشابهات شگفت‌انگیزی هستند. می‌دانیم که Drakengard دارای چندین پایان مختلف است. در پایان E، می‌بینیم که کایم (Caim) و آنجلوس (Angelus) برای شکست دادن کوئین بیست (Queen Beast)، به آینده و به طور مشخص سال ۲۰۰۳ سفر می‌کنند. با این‌که این‌ پایان در زمان انتشار بازی عجیب به نظر می‌رسید، حال ما می‌دانیم که پایان مذکور زمینه‌ساز وقایع آخرالزمانی‌‌ای شد که در عنوان Nier 2010 شاهد وقوع آن‌ها بودیم. با این وجود، در Nier: Automata که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، دیده می‌شود که انسان‌ها پس از به آتش کشیده شدن کره‌ی زمین در انتهای Drakengard، تصمیم می‌گیرند تا این سیاره را ترک کنند.

ارتباط فرنچایز Grand Theft Auto با Manhunt و Bully

طرفداران برای مدت زیادی دنبال سرنخ‌هایی بودند که سپری شدن وقایع همه‌ی عناوین راک‌استار (Rockstar) در یک دنیای مشترک‌ را تایید کند. با وجود این‌که بعضاً شاهد وجود برخی ایستر اگ‌ها در آثار راک‌استار بوده‌ایم، اما هرگز مدرکی قابل استناد پیرامون سپری شدن داستان این بازی‌ها در یک دنیای مشترک یافت نشده است. با این وجود، این بدان‌ معنا نیست که برخی از عناوین‌ مهم راک‌استار در یک دنیای مشترک جریان ندارند. باید بدانید که Manhunt و GTA دارای مشابهت‌هایی هستند که تصادفی بودن‌شان بسیار بعید به نظر می‌رسد. برای‌ مثال، داستان Manhunt در Carcer City جریان دارد؛ مکانی که در بسیاری از نسخه‌های GTA به طور مستقیم‌ به آن اشاره می‌شود. از سوی دیگر، شخصیت جیمز ایرل کش (James Earl Cash) از بازی Manhunt، روی برخی پوسترهای موجود در GTA دیده می‌شود. علاوه بر این، به نظر می‌رسد که وقایع Bully نیز با دنیای GTA تداخل دارند. برای مثال، نام Bullworth Academy چندین بار در برخی از نسخه‌های GTA ذکر می‌شود. جدای از این، باید بدانید که برخی از لوگو‌ها و وسایل نقلیه موجود در GTA در Bully نیز عیناً به همان شکل یافت می‌شوند.

بازی‌های Street Fighter ،Rival Schools ،Final Fight و Saturday Night Slam Masters دارای یک دنیای مشترک هستند

همه‌ی این عناوین از ساخته‌های کپکام (Capcom) بوده و به نظر می‌رسد که در یک‌ دنیای مشترک جریان دارند‌. ارتباط بین این بازی‌ها زمانی واضح شد که نسخه‌های متعددی برای مجموعه Street Fighter عرضه گردید. ایده‌ای که در ابتدا صرفا با حضور چند شخصیت از یک بازی در فرنچایز دیگر شروع شد، رفته‌رفته پر و بال یافت و نهایتاً به یک دنیای مشترک و وسیع تبدیل شد. قسمت جالب ماجرا اینجاست که یکی از حالت‌های عنوان مورد انتظار Street Fighter 6 در Metro City که مربوط به بازی Final Fight می‌شود، رخ خواهد داد. شایعاتی وجود دارند که می‌گویند، برخی از بازی‌های دیگر کپکام مانند Strider نیز ممکن است به این دنیای مشترک تعلق داشته باشند، اما در حال حاضر نمی‌توان با قطعیت راجع به درستی این شایعات اظهار نظر نمود.

نظر شما در این باره چیست؟ آیا دنیای مشترکی میان چند بازی را از قلم انداخته‌ایم؟ حتما از آن نام ببرید.