به مناسبت بیست و دومین سالگرد مکس پین؛ زادۀ تنگناها
در آفرینش یک هنر متعالی، سناریوی «تقلید هنر از زندگی واقعی و بالعکس» زمانی رخ میدهد که زندگی حقیقی هنرمند یا هنرمندان در خلق اثر هنری تاثیر بگذارد و از جبهۀ مقابل، اثر هنری خلق شده و فرآیند پدید آمدن آن نیز زندگی هنرمند را متحول سازد.
میتوان مکس پین و رمدی را در این سناریو تصور کرد؛ اثری که گیمپلی چالشبرانگیز و روایت اندوهگین آن در حالی به موفقیت منتهی شد، که بازتابی کورکننده از یک بلندپروازی نیکفرجام بود. کابوسهای شب و روز رمدی که نامشان کمبود بودجه و ضیق وقت و ددلاین انتشار بود، از قضا آنها را در مسیر خلق یک اثر کلاسیک به نام مکس پین قرار داد که برجستهتر از هر چیز، کهنگی برای آن معنا ندارد.
بازیهای شوتر سوم شخص زیادی مدعی هستند که یک تجربۀ اکشن دست نیافتنی را در خود جای دادهاند و البته ادعای بسیاری از آنها در ساختار صحیح است؛ اما تعداد اندکی توانستهاند نبوغ و کرشمۀ مکس پین در نویسندگی، لحن و فضاسازی را درک کرده و به عنوان عناصر کلیدی، به اثر خود بیفزایند. البته این نویسه صرفاً با هدف تعریف و تمجید از مکس پین به نگارش در نیامده، بلکه به تحریر در آمده تا جستاری بایسته و مهم را نه آن که به شما بیاموزد، بلکه به شما خاطرنشان کند. مکس پین دلربایی و افسونگری خود را مدیون تنگناها و محدودیتهایی است که نظیر خطهایِ خونِ تودرتو در کابوسهای مکس پین، به طور پیاپی در مسیر توسعه قد علم کرده و سازندگان را سردرگم میکردند و ایدههای نوین اعضای رمدی در قبال این تنگناها، به المانها، میانبرها و رویکردهای هنرمندانه و در عین حال هوشمندانهای منجر شدند که از کهنه شدن اثر نهایی جلوگیری میکنند. همانطور که به هنگام مهلکه و مواجهه با خطری مرگآور، حس غریزی انسان بهتر عمل کرده و عامل رهایی او میشود، چالشهای توسعه نیز محرکی برای تراوشِ ایدههای نو پیرامون خلاصی از چهارچوبهای محدودکنندۀ خلقِ یک اثر هنری هستند. آن سر این قضیه، بازیهای ویدیویی با بودجههای کلان قرار دارند که محتمل است اصالت عناوین سابق تیم سازنده در حین بلوغ را فراموش کرده باشند. موفقیت، میتواند واقعهای وحشتآور برای آینده نیز تلقی شود، چرا که قادر است هنرمند را از سناریوی ایدهپردازی و به دنبال آن، چیرگی بر یک مسئلۀ به شیوهای نوین، باز دارد. رمدی خود از این سندروم دور نیست؛ اگرچه کنترل، کوانتوم بریک، مکس پین ۲ و آلن ویک آثار درخوری هستند و حتی در برخی مسائل خروجی باکیفیتتری را ارائه میدهند، اما آن «افسونگری» اولین مکس پین با رنگ و لعاب کمتری در این عناوین به چشم میخورد.
مکس پین در اوایل دهۀ ۲۰۰۰، مراحل توسعه را در حالی طی میکرد که بودجهای برای صحنههای سینمایی پر زرق و برق یا همکاری با چهرههای شناخته شده به عنوان بازیگران محوری وجود نداشت. کارگردان و نویسندۀ اثر، سم لیک (Sam Lake)، در نقش پروتاگونیست قرار گرفت و برای کاراکترهای دیگر، از سایر اعضای تیم رمدی استفاده شد؛ حتی آنتاگونیست قصه را مادر سم لیک بازی کرد. به همین خاطر است که نوعی فروتنی در رگهای بازی جاری و قلب آن همچنان تپنده است. مکس پین جلوۀ یک پروژۀ دانشگاهی را دارد، البته پروژهای که دستاندرکاران آن به خوبی با متریال و اجزاء آشنا و سخت به دنبال روشی کمهزینه برای انتقال مفاهیم خود هستند. قصۀ دردناک و غمانگیز، مونولوگهای پیدرپی که حس انزوا را انتقال میدهند، فضاسازی بیمارگونه و بعضاً حتی ترسناک، پرداخت به مفاهیم اجتماعی پیرامون اعتیاد و حتی جزئیات مهمی مانند وضعیت وخیم آب و هوا در طول قصه، دست در دست یکدیگر نمودی از نام کلیشهای اثر، یعنی «حداکثر درد»، را تداعی میکنند؛ اما به نحوی معجزهوار، تناقضهای خندهدار و طنز تلخی که از بازیگری ناشیانه یا ناپختگی رمدی در آن دوره ریشه میگیرد، در وهلۀ اول بازی را از سیاهی بیش از حد و تاریکی مطلق نجات میدهد و در مرحلۀ دوم، مکس پین را فیلسوفی کاریزماتیک به تصویر میکشد. تیم سازنده شاید هیچگاه تصور نمیکرد که اجبارِ پیرامونِ برعهده گرفتن نقشهای اصلی بازی به دنبال محدودیتهای مالی، اتمسفر و کاراکتر اصلی را در مسیری قرار دهد که مقصد آن ماندگاری بیشتر است.
فضیلت اولین مکس پین حولِ محور دیالوگ و مونولوگنویسی میچرخد که مرز میان طنز تلخ و جدیتی که موجب انجماد فضای آن شده را رعایت میکند؛ نویسنده نمیگذارد بار سنگین بازی بیش از حد به سمت طنزِ تلخ کج شود و به مانند چندی از همقطارهای خود در ژانر تیراندازی سوم شخص، تلو تلو بخورد و از سمتی زمینگیر شود. این متعادلسازیها در فیلنامه یا بازینامه، نکتهسنجی چشمگیری را طلب میکند؛ اگر آن میزان صحیح از قطراتِ فکاهه وارد پیمانۀ مملوء از تاریکی نشود، بازی کاریزمای خود را از دست میدهد و چنانچه میزان صحیح فکاهه را از دست بدهد، اتمسفر سنگینی خود را فراموش میکند.
بودجۀ راکستار شاید به یک گیمپلی روانتر و خروجی بصری واقعگرایانهتر در مکس پین ۳ ختم شده باشد، اما المان «چیرگی بر محدودیتها» نه بخشی از فرآیند تولید آن بود و نه میتوانست باشد. داستانسرایی کامیکگونهای که مکس پین در دل خود جای داده بود و این حقیقت که یک روایت تاریک با نکتهسنجیهای ظریف در قالب آن به تصویر کشیده میشد، تا به آن لحظه، فراتر از انتظاراتی که داشتیم دلربا و دلپذیر بود و آن را به یک اثر کلاسیک تبدیل میکرد. مکس پین ۲ اما، اگرچه در زمان بهتری عرضه شد و محبوبیت بیشتری را هم از آن خود کرد، لاکن در مواقعی فراموش میکرد که دستاوردهای نخستین اثر زادۀ محدودیتها بودند. بازیگران مطرح نقشهای اصلی را برعهده گرفتند و بخشی از کامیکها به نفع لحظات سینمایی کنار رفتند و به شکلی غیرمنتظره، در طول تجربۀ آن، تقلیل کاریزما نسبت به مکس پین ۱ نمایان میشود.
هویت از ناملایمات و مشقتها زاده میشود و مکس پین مهر تاییدی بر این تئوری است. مکس پین در آن بازه از صنعت گیم، نه درخت مهارتی داشت که به یک گیمپلی پویا منجر شود و نه رمدی تجربۀ کنونی در طراحی مرحله را کسب کرده بود؛ اما موانع ساخت مجالی را برای ایدهپردازی فراهم آوردند و اعضای تیم توسعه نیز فرصت را غنیمت شمردند. ساختار تیراندازی، خروجی بصری و طراحی مرحله در آثار شوتر سوم شخص از آن زمان تا به امروز، تحولات مثبتی را به خود دیده است؛ اما چشمانداز متفاوت رمدی نسبت به دیالوگ و مونولوگنویسی، روایت متولد شده از تنگناها و برخی تصمیمات ریسکی حول بازیگری، جملگی مکس پین را به یک اثر کلاسیک تبدیل میکنند که نه مشابهای دارد و نه تاریخ انقضایی.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- چرا GTA IV بهترین ساخته راکستار است؟
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- گزارش: Intergalactic: The Heretic Prophet شامل عناصر وحشت خواهد بود
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- Indiana Jones and the Great Circle بهترین بازی سال Gamescom از دید مخاطبین شد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
- ۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب آرمین مُکاری، نویسنده
- بنیانگذار ناتی داگ دلیل فروش استودیو به سونی را توضیح میدهد
نظرات
لطفا هنگام مطاله ی مطلب این اهنگ رو هم بزارین Play بشه . با تشکر
https://www.tarafdari.com/node/2182411
دمت گرم سوسمار❤️
یک دنیا خاطره رو برام زنده کردی!
چه دورانی بود
گاهی اوقات همینجوری رو صفحه لودینگ می موندم، چشمام رو می بستم و به این آهنگ گوش می دادم😪
چقدر زود گذشت…
دمت گرم سوسمار جان خاطراتم زنده شد:)
کارت درسته سوسماری جونم 💙
دُمت گرم
❤️❤️
طرفداری بهترین سایت برای دانلود موزیک هستش.
اقا عالی
همین امروز شایعه شده که راکستار قراره در ماه نوامبر از چند بازی رونمایی کنه که میگن یکیش هم همین ریمیک تاییدشده مکس پین هاست !
آقا محمد ینی اگه اینی که می گی درست باشه خدایی پیدات می کنم یه شیرینی بهت می دم.
من حدوداً ۱۰ ساله توو حسرت اینم مکس پین ۳ برا پی اس ۴ یا حالا ۵ پورت شه و تشنه ی این بازی ام.
من که نگفتم مکس پین ۳ ، تایید هم نشده متاسفانه و حتی خبر یا شایعهای هم ازش نیست . منظور ریمیک مکس پین یک و دویی هست که بیش از یک سال پیش تایید شده بود
? Max Payne Or Max Pain
This is Masa’ale
مکس پین یا مکس پایین ؟
? Max Pain Or Max Down
شاهکار رمدی
سم لیک ازت ممنونیم❤
یادش بخیر …
چقدر خوب بود این گیم
اگه میخواین بازی کنین برای موبایل اومده ..
ممنون از استاد کریمی🌹
مکس پین عشقه:) دست سم لیک درد نکنه واقعا.
خیلی منتظر ریمیک نسخه یک و دو هستم امیدوارم زودتر بیاد
ممنون بابت ساخت ی هچنین شاهکاری
تجربه این که بتونی تو بازی آهسته بپری و تیراندازی کنی، انگار خون تازه ای بود که وارد رگ هام شده بود!
چقد هیجان انگیز بود، و چقد سرگرم کننده.
داستان بازی بر پایه انتقام؛ هنوز که هنوزه جزو بهترین داستان های روایی گفته شده در صنعت گیمینگه.
طراحی محیط و اتمسفر غم آلودش بیشتر به روایت داستان کمک میکرد.
موسیقیش هم که نیازی به گفتن نداره، با گذشت این همه سال هنوز تو ذهنم پلی میشه.
بازی مکس پین به همه نشون داد که حتی با کمبود امکانات میشه شاهکار خلق کرد.
سم لیک با گذاشتن تصویر خودش روی شخصیت اصلی بازی، تا ابد به عنوان چهره دوست داشتنی صنعت گیم باقی خواهد ماند.
امیدوارم ریمیک مکس پین ۱ و ۲ که رمدی وعده ساختشون رو داد، باز شاهکار از آب دربیاد.
دیگه به نظرم نیازی نیست که بگیم این بازی شاهکاره. سم لیک تو یه مصاحبه داشت از سختی نشر این بازی می گفت( دقیق نمی دونم تو چه ویدیویی ولی تو کانال یوتوب رمدی دیدم) خیلی حرف های جالبی می زنه. از نحوه شکل گیری استودیو تا پرواز به انگیلیس و آمریکا با هواپیمای مسافرتی. و حالا به چه استودیوی مستقل نامداری تبدیل شده. اما به نظرم مکس پین ۱ یه عنصری داشت که نمی شه تکرارش کرد. تا ابد تک می مونه.
نمیدونم چرا اون روزا روی سیستمم فقط مکس پین ۱ و ۲ اجرا می شد. به خاطر همین بالای ۱۰ بار هرکدومشون را تموم کردم. فضای برفی و دارک نسخه اول یه مدت افسردم کرده بود. خاطره انگیز ترین بازی عمرم مکس پینه.
( با مکس پین ۳ اصلا حال نکردم )
یک بازی که خیلی استادانه و تر و تمیز به محیط هاش پرداخته شده بود، محیط های بازی درست انگار سعی دارن اضطراب هایی که خود مکس پین داره رو بهتون انتقال بدن
محیط دشمن اول مکسه از صدا های آزاردهنده تا معتادای خیابونی با جملات متشنج کننده
اتمسفر تنش زا و داستان به شدت غمگین باعث شده با یه عنوان متفاوت طرف باشیم ، موفقیت تو این بازی جایی نداره کسی بعد از دیدن آخرین کاتسین تو این بازی موفقیتش رو جشن نمیگیره همونطور که مکس میگه:
مسکن ها، اون ها فقط دردم رو کمتر میکردن
تو این مسیر مکس فقط دنبال گزینه ایه که از شر درد ها و کابوس های خودش رها بشه ، کابوس هایی که بعد از مرگ دختر و همسرش روی ذهنش پیله بستن تا ابد و هیچ راه فراری از اون ها نداشت
پس تصمیم میگیره تا هرکی جلوی راهش قرار میگیره رو قتل عام کنه و مسبب این حوادث رو به سزای عملش برسونه تا شاید یکم از درد هاش کم بشه
داستان gow1 هم بی شباهت با این نسخه از مکس پین نیست اونجا کریتوس خانواده ش رو میکشه و خاکستر خانواده ش تا ابد روی تنش میمونه و برای رهایی از این عذاب کریتوس تصمیم میگیره هرکی جلوی مسیرش قرار گرفته رو نابود کنه.
اسم مکس پین که میاد یاد اون صحنه ی اسلوموشن شیرجه زدن به کنار مکس پین در یک راهرو و تیراندازی هم زمانش می افتم
موسیقی بازی شاهکارههههه
البته بیست و دومین سالگرد بازی. سال ۲۰۰۱ اومد.
Max Pain: In the land of the blind, the one-eyed man is king.
مکس پین یک… برف نیویورک و ساختمونهای عجیب که توشون از معتاد تا پیرزنایی که تنها زندگی می کردن پیدا می شد. عشقبازی ش با مونا ، کابوس هاش و ایستگاه های مترو پر از موش.
مکس پین ۳ هم خیلی خفن بود و باهاش حال کردم.
مکس پین ۲ فوقالعاده بود برام
موسیقی جذاب و سینماتیک دیدنی
با مکس پین ۳ با داستانش حال نکردم انگار داستانش ریبوت شده بود
رو دست بازی مکس پین هیچ وقت نمیاد واقعا از لحاظ داستانی فوق العاده بود به خصوص نسخه دوم که بازی خیلی بهتر و پخته تر از قبل شده بود واقعا نسخه های یک و دو از لحاظ داستان سرایی شاهکار های زمان خودشون بودن🗿❤️من خودم به شخصه مکس پین دو رو خیلی دوست داشتم🗿❤️❤️❤️
هنوزم که هنوزه گیمپلیاش لذت بخشه. بازیهای بسیار کمی هستند که در طول زمان گیمپلیاشون کلانکی نمیشه و طراوت و تازگی خودشون رو حفظ میکنند.
اتفاقناینبازیرودوبارههمیندیروزتمومکردمواقعنعالییییییییییبود
خیلی کنجکاوم که بدانم ریمیک این اثر جاودان چه عطر و بویی خواهد داشت.
دوره خودش بازی باحالی بود،اونجا که روی رگ های خونی حرکت میکردی حس عجیبی به آدم دست میداد.