۱۴ بازی ناموفق که گیمرها انتظارات بالایی از آنها داشتند
با وجود برخورداری از مکانیکها و گیمپلی جالب توجه، این بازی ها موفق نشدند تا نظر مثبت بازیکنان و یا منتقدین را جلب نمایند.
توسعه یک بازی ویدیویی میتواند فرآیندی سخت و پیچیده باشد؛ با اینحال، تعداد کمی از بازیسازها پروژهای را کلید میزنند که بیم شکست آن وجود دارد. در طی سالیان اخیر، عناوین جاهطلبانه و بزرگ متعددی وجود داشتهاند که نتوانستند انتظارات و توقعات گیمرها را برآورده نمایند. در این مقاله، به معرفی ۱۵ مورد از بازیهایی خواهیم پرداخت که از نظر تجاری و یا بازخورد از سوی جامعه گیمینگ با شکست مواجه شدند.
Mass Effect Andromeda
پروسه ساخت این بازی با وعدههایی بزرگ از سوی سازنده شروع شد. روایت یک داستان جدید و معرفی شخصیتهایی تازه، از جمله وعدههایی بود که سازندگان Mass Effect 3 راجع به Andromeda به بازیکنان دادند. یک ساختار متفاوت از گذشته و دنیایی بزرگتر در قیاس با عناوین قبلی، از جمله موارد دیگری بود که بازیکنان از Mass Effect Andromeda انتظار داشتند. با اینحال، این بازی از همان ابتدا دارای مشکلات متعددی بود. از مشکلات مرتبط با موتور گرافیکی Frostbite گرفته تا سیارههایی که به صورت تصادفی ایجاد شده بودند؛ همه و همه موجب شدند تا Andromeda بازخوردهای مثبتی از سوی بازیکنان دریافت نکند. اگرچه این عنوان دارای برخی نکات مثبت نسبت به نسخههای گذشته بود، اما عدم موفقیت آن منجر به این شد تا EA از عرضه یک بسته الحاقی برای آن صرف نظر کرده و برای چندین سال از انتشار دنباله برای سری نیز خودداری نماید.
Trek to Yomi
این اثر استودیوی فلایینگ وایلد هاگ (Flying Wild Hog)، از نظر استایل حرفهای بسیاری برای گفتن دارد اما مشکلات متعدد آن در بخشهای مختلف ساختار یک بازی ویدیویی، اجازه عرض اندام به آن را نمیدهند. این در حالیست که بازی Shadow Warrior 3 نیز از نقوص مشابهای رنج میبرد. Trek to Yomi که یک ادای دِین به آثار آکیرا کوروساوا (Akira Kurosawa) محسوب میشود، با گرافیگ تکرنگ خود، از نظر بصری دارای نکات خیرهکننده بسیاری است؛ با این وجود، سیستم مبارزۀ پر از ایراد و بیروح بودن بازی، صدمات جبرانناپذیری را به این اثر وارد کرد. با اینکه اطلاعات دقیقی راجع به میزان فروش Trek to Yomi در دست نیست، اما منتقدان نسبت به این بازی روی خوشی نشان ندادند. این در حالیست که ۹۸۴ نقد موجود برای این بازی در استیم (Steam) نیز نمایانگر متناقض بودن بازخورد طرفداران به Trek to Ymi است.
Project Cars 3
با وجود اینکه Project Cars 2 از برخی باگها و مشکلات تکنیکی رنج میبُرد، اما در مجموع توانست تجربهای لذتبخش و شایسته را به ارمغان بیاورد. پس از عرضه این بازی، استودیوی اسلایتلی مَد (Slightly Mad) وعده داد که Project Cars 3 نسبت به نسخه قبلی ۲۰۰ درصد بهتر بوده و به جانشینی شایسته برای Need for Speed SHIFT تبدیل خواهد شد. متاسفانه پس از عرضه Project Cars 3، بازیکنان به سرعت دریافتند که هیچکدام از وعدههای سلایتلی مد محقق نشدهاند. گیمپلی این بازی در قیاس با نسخه قبلی دارای نقصهای بیشتری بود. این در حالیست که این بازی در قیاس با Project Cars 2، بیشتر به سوی آرکید شدن میل داشت. عدم موجودیت گزینههای مرتبط با میزان مصرف سوخت، وضعیت تایرها و همچنین نبود ایستگاههای رفع عوارض اتومبیل باعث شدند تا Project Cars 3 با انتقادات بسیاری مواجه شود. قسمت تاسفبار ماجرا اینجاست که این بازی حتی با در نظر گرفتن معیارهای عناوین آرکید نیز یک اثر درخور توجه محسوب نمیشود. بیدلیل نیست که میزان فروش فیزیکی Project Cars 3 در قیاس با نسخه قبلی کاهش ۸۶ درصدی را نشان داده و منتقدان نمرات پایینی به آن دادند. تنها خبر خوب برای استودیوی سازنده پس از عرضه Project Cars 3 این بود که این بازی در ماه نخست انتشار خود توانست جایگاه پنجم را در خردهفروشیها تصاحب نماید.
Maquette
این بازی در زمان معرفی، یک اثر جذاب و جالب توجه به نظر میرسید. یک عنوان معمایی که همزمان با پیشرفت در بازی، ابعاد دنیای اطراف شما گستردهتر میشود و اندازه محیط بازی رابطه مستقیم با داستان عاشقانه آن دارد. با این وجود، پس از عرضه Maquette مشخص شد که سازندگان آن موفق نشدهاند تا یک گیمپلی جذاب را برای این بازی خلق کنند. سیستم کنترل بازی پر از ایراد بوده و داستان آن کشش لازم را ندارد. این در حالیست که وقایع پایان بازی نیز نمیتواند انتظارات شما را برآورده کند. Maquette پس از عرضه با انتقادات بسیاری از سوی منتقدان مواجه شد و بازیکنان نیز در استیم روی خوشی به آن نشان ندادند.
Pathologic 2
با وجود اینکه این بازی دومین نسخه از فرنچایز Pathologic محسوب میشود، استودیوی آیس پک لاج (Ice Pack lodge)، آن را یک ریبوت میداند. داستان Pathologic 2 در شهری واقع میشود که برای بیش از ۲ سال در معرض یک بیماری عفونی قرار گرفته است. پروتاگونیست بازی که آرتمی بوراخ (Artemy Burakh) نام دارد، مصمم است تا پیرامون این بیماری واگیردار تحقیق کرده و راه درمان آن را در سریعترین زمان ممکن پیدا کند. شما میتوانید از المانهای ایمرسیو (Immersive) و تعامل با شخصیتهای مختلف، برای پیشروی در داستان بازی استفاده نمایید. انتخابهایی از قبیل قتل، سرقت و مداوای بیماران بر عهده بازیکن قرار گرفته و با توجه به مسیری که او برمیگزیند، عواقب مختلفی انتظارش را خواهد کشید. با وجود اینکه Pathologic 2 از سوی منتقدان با نمرات درخشانی مواجه نشد اما بازیکنان نسبت به این بازی روی خوش نشان داده و گیمپلی خلاقانه آن را تحسین کردند. در ابتدا، توسعهدهنده برای این بازی ۳ سناریوی مختلف در نظر داشت؛ این در حالیست که در زمان عرضه Pathologic 2، صرفا یک سناریو در آن وجود داشت. پروسه ساخت سناریوی دوم در ژوئیه سال ۲۰۲۰ آغاز شد؛ با این وجود، هنوز زمان انتشار این دنباله مشخص نشده است.
Crackdown 3
در زمان معرفی، Crackdown 3 خبر از به ارمغان آوردن یک دنیای آزاد و گستردهی سندباکس به بازیکنان داد. دنیایی که شما در آن قادر خواهید بود تا همهچیز را نابود نمایید. طبق وعدههای سازنده، به لطف تکنولوژی محاسبه ابری (Cloud Computing)، این امکان میسر میشود تا در دنیای بازی تغییرات مختلفی ایجاد نمایید. متاسفانه پس از عرضه Crackdown 3، مشخص شد که وعدههای سازندگان عملی نشده است. این بازی پس از تاخیرهای متعدد و جدایی خالق آن یعنی دیوید جونز (David Jones) منتشر و با انتقادات بسباری مواجه شد. عمده علت بازخوردهای منفیای که Crackdown 3 دریافت نمود، به این دلیل بود که قابلیت تخریبپذیری به شکل محدود و صرفا در حالت چندنفره آن وجود داشت. به وضوح مشخص بود که تکنولوژی ابری مورد استفاده قرار گرفته در این بازی، ظرفیت عملی نمودن وعدههای توسعهدهنده را ندارد.
Neo: The World Ends With You
شکست این بازی احتمالا ناامیدکنندهترین اتفاق ممکن برای علاقمندان به بازیهای نقشآفرینی و مجموعه The World Ends with You است. این بازی سهبعدی، ضمن معرفی شخصیتهای جدید، دارای یک سیستم مبارزۀ نفسگیر است. استایل جذاب بازی در کنار موسیقی گیرای تاکیهارو ایشیموتو (Takeharu Ishimoto)، از جمله نقاط قوت Neo: The World Ends with You محسوب میشوند. با وجود اینکه این اثر بازخوردهای مثبتی از سوی منتقدین و بازیکنان دریافت نمود، از نظر تجاری موفق عمل نکرده و نتوانست بیش از ۱۴ هزار نسخه در هفته اول انتشار خود در کشور ژاپن فروش کند. اسکوئر انیکس (Square Enix)، در گزارش مالی خود اعلام کرد که Neo: The World Ends with You نتوانست از نظر تجاری انتظارات این استودیو را برآورده نماید. شکست این عنوان، با وجود کیفیت بالای آن و زمان زیادی که صرف ساخت آن شد، یک اتفاق ناامیدکننده برای علاقمندان به بازیهای RPG محسوب میشود.
Fuga: Melodies of Steel
نسخه اول این بازی، با وجود کیفیت بالای خود، از نظر تجاری نتوانست موفقیت زیادی حاصل نماید. به هر ترتیب، استودیوی سایبرکانکت۲ (CyberConnect2) اقدام به ساخت Fuga: Melodies of Steel نمود. این بازی که پیشینهای روایی برای Tail Concerto محسوب میشود، روایتگر تلاش گروهی از کودکان است که از طریق کنترل یک تانک جنگی قصد دارند تا بر ضد امپراطوری برمن (Berman Empire) قیام نمایند. دیالوگهای جذاب، مبارزات درگیرکننده و داستان گیرا از جمله نقاط قوت Fuga: Melodies of Steel محسوب میشوند؛ با این وجود، استودیوی سازنده این بازی اعلام کرد که در مدت ۶ ماه، Fuga موفق به فروش ۸۰۰ هزار دلاری شده که با توجه به هزینه ۲ میلیون دلاری ساخت بازی، یک شکست بزرگ محسوب میشود. فرنچایز Fuga در سال آینده یک دنباله جدید را به خود خواهد دید. امیدواریم این بازی از نظر تجاری بتواند به آنچه که لیاقتش را دارد دست پیدا کند.
Baldo: The Guardian Owls
در هنگام تجربه این بازی، به سرعت متوجه میشوید که The Guardian Owls از Legend of Zelda، دانجنهای متعدد آن و همچنین انیمیشنهای ساخته شده توسط استودیوی جیبلی (Ghibli) و هایائو میازاکی (Hayao Miyazaki) الهام گرفته است. این موضوع را به وضوح میتوانید در آرت استایل ترسیم شده با دست در این بازی مشاهده نمایید. Baldo: The Guardian Owls از نظر بصری حرفهای بسیاری برای گفتن دارد اما سیستم کامبت اسفناک در کنار درجه سختی آزاردهنده و باگهای متعدد، آسیب زیادی به کیفیت نهایی آن وارد کردند. این بازی پس از عرضه موفق نشد تا نظر مثبت بازیکنان را در استیم جلب کند.
Deathloop
با وجود گیمپلی تکراری و این حقیقت که Deathloop از وجود برخی ایرادات آشکار رنج میبرد، نمیتوان منکر این موضوع شد که این بازی یک عنوان جاهطلبانه است. جستوجو و ماجراجویی در ۴ جزیره و متصل کردن نکات مبهم برای درک داستان بازی و از بین بردن ۸ باس در یک روز، از جمله مواردی بودند که Deathloop را به اثری جذاب تبدیل کردند. از سوی دیگر، موسیقی جذاب و کیفیت بصری بالای بازی که با استایل دهه ۷۰ میلادی ساخته شده بود، خبر از یک تجربه فراموشنشدنی را میداد. با این وجود، نقدهای مثبت منتقدین و بازخوردهای مناسب بازیکنان کارساز نبود و Deathloop از نظر تجاری نتوانست آنطور که باید و شاید موفق عمل نماید. این در حالیست که میزان فروش بازی در بریتانیا و در بین آثار آرکین (Arkane)، در پایینترین جایگاه قرار دارد. لازم به ذکر است که Deathloop در کانادا و آمریکا جایگاه هجدهم را در بین عناوین دانلود شده از پلیاستیشن استور (PlayStation Store) به خود اختصاص داد. این موضوع نمایانگر این بود که نسخه دیجیتالی Deathloop، از نظر فروش نسبتا خوب عمل کرده است. به هر ترتیب، با توجه به بازاریابی گسترده و بازخوردهای بسیار خوبی که Deathloop از سوی جامعه گیمینگ دریافت نمود، آمار فروش بازی هرگز نتوانست تا انتظارات استودیوی سازنده را برآورده نماید.
Below
این بازی برای نخستین بار در نمایشگاه E3 در سال ۲۰۱۳ به عنوان یک اثر انحصاری برای ایکس باکس معرفی شد. با این وجود، تاخیرهای متعدد باعث عرضه شد تا Below سرانجام در سال ۲۰۱۸ عرضه شود. این اثر اکشن ماجراجویی با اتمسفر تیره خود و استفاده از المانهای روگلایک (Roguelike)، نوید یک بازی باکیفیت را میداد؛ اما مراحل تکراری و کند بودن سیر پیشرفت در آن، باعث شدند تا Below نتواند به پتانسیل واقعی خود دست پیدا کند. استودیوی کَپیبارا گیمز (Capybara Games)، در طی چند ماه پس از عرضه بازی اقدام به ایجاد برخی بهبودها در این اثر نمود؛ با اینحال، Below نتوانست با وجود بازخوردهای عمدتا مثبت از سوی بازیکنان، به موفقیت چندانی دست پیدا کند.
Twelve minutes
این عنوان که در سبک Time Loop قرار دارد، بازیکن را در یک آپارتمان قرار داده و هر بار، ۱۲ دقیقه به او فرصت میدهد تا پرده از اسرار ماجرا بگشاید. پس از معرفی Twelve Minutes و اطلاع از اینکه بازیگران سرشناسی از قبیل جیمز مکآوی (James McAvoy)، دیزی ریدلی (Daisy Ridley) و ویلم دفو (Willem Dafoe) در آن صداپیشگی نمودهاند، بازیکنان انتظار داشتند تا با یک عنوان رمزآلود تمامعیار و باکیفیت مواجه شوند. Twelve Minutes شروعی جذاب و درگیرکننده دارد اما هرچه بیشتر در بازی پیشروی کرده و گرههای داستان را باز میکنید، متوجه میشوید که با یک سناریوی نه چندان جالب مواجه هستید؛ سناریویی که سازنده برای به پایان رساندن آن، به وضوح ایده واضحی نداشته است. Twelve Minutes در سال ۲۰۲۱ عرضه شد و در همین مدت کم نیز میتوانیم آن را یک بازی فراموششده بدانیم.
Last Oasis
سناریویی که براساس آن بازی Last Oasis خلق شده، بسیار ساده است. شما در دنیایی قرار دارید که کرهی زمین دیگر به دور خورشید نمیچرخد و این موضوع منجر به ایجاد یک نیمکره سرشار از گرما و یک نیمکره غرق در سرما شده است. به عنوان یک شخص خانه به دوش که وظیفه هدایت کشتیای به نام Walker به شما سپرده شده، وظیفه دارید تا در این دنیای آخرالزمانی به ماجراجویی پرداخته و برای بقا تلاش نمایید. Last Oasis در زمان عرضه از مشکلات متعددی رنج میبُرد. پس از اینکه انتقادات بسیاری به این بازی وارد شد، استودیوی سازنده تصمیم گرفت تا آن را با کلی حذف، عرضه نماید. با تبدیل شدن Walker به یک ایستگاه راکد، عملا تنها ویژگی جذاب بازی از آن گرفته شد. این موضوع سطح دشواری بازی را تا حد زیادی افزایش داد و باعث شد تا استقبال بازیکنان از Last Oasis به طور قابل ملاحظهای کاهش پیدا کند.
Twin Mirror
از بین تمام بازیهای خلق شده توسط دونت ناد اینترتینمنت (DON’T NOD Entertainment)، عنوان Twin Mirror احتمالا کلیشهایترین اثر محسوب میشود. این بازی سوم شخص ماجراجویی، روایتگر داستان خبرنگاری به نام ساموئل (Samuel) است که پس از مرگ دوستش، نیک (Nick)، تصمیم میگیرد تا به زادگاه خود بازگردد. مرگ مرموز نیک باعث شده تا ساموئل وارد یک ماجراجویی بزرگ شده و از طریق Mind Palace، تکههای خاطرات را کنار هم قرار داده و گره از ماجرای مرگ دوست خود بگشاید. شاید ایده Twin Mirror در نگاه اول جذاب به نظر برسد اما کوتاه بودن بازی و مکانیکهای پر از مشکل موجود در گیمپلی، اجازه درخشش به این اثر را نمیدهند. استودیوی دونت ناد اعلام کرد که صرفا موفق شده تا ۷۵ درصد سرمایه مورد استفاده برای توسعه Twin Mirror را بازیابی کند. با توجه به بازخوردهای نه چندان خوب مخاطبین به این بازی، شکست تجاری آن به هیچوجه جای تعجب ندارد.
نظر شما در مورد فهرست بالا چیست؟
پر بحثترینها
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- گپفا ۲۵؛ تریلرهای مورد علاقه شما از مراسم The Game Awards 2024
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
نظرات
اگه بگم Trek to Yomi بدترین بازی عمرمه دروغ نگفتم،ولی ۱۲ دقیقه اونقدراهم بد نبود،فقط داستانش ابرسم بود یعنی اصلامنطقی نبود مگه میشه یه نفر اون کار رو بکنه و بگه ای وای یادم رفت😐
افتضاح و سطحی هست
دقیقا
Andromeda بازی خوبی بود ولی مس افکت خوبی نبود…
دیزگان هم میتونست باشه
هیلو هم میتونستت باشه
اکثر کسایی که مخالف نظرت هستن یا Halo Infinite رو زمان عرضه بازی نکردن و یا Pirate کردن و فقط بخش داستانیش رو رفتن؛ چون وقتی فنای قدیمی و دوآتیشهای مثل The Act Man زمان عرضه از مشکلات و کمبودهای بازی مینالیدن، دیگه بقیه چی دارن که بگن.
خودم سونی فنم
هایپ الکی و زمان عرضه نامناسب پاشنه آشیل دیزگان شد
وگرنه منی ک حدود۱۰۰ساعت دیزگان رو تجربه کردم کلی از بازی لذت بردم و مشکلی ندیدم
Twelve Minutes خیلی جالب بود
تقریبا با همه موافقم به جز deathloop و twelve minute
انصافا تجربه های خاصی بودن.خودم که عاشق deathloop بودم و برای من و امثال من که Dishonored رو بازی نکرده واقعا بازی جدیدی با داستان خلاقانه بود. درسته که twelve minute نتونست انتظاری که ازش داشتیم رو برآورده کنه(پایان بندی بازی) اما اصلا عنوان ناموفقی نبود
پروجکت کارز ۳ که دیگه ناااااابود بود
این لیست هم روز به روز بزرگتر میشه
عجیبه سایبرپانک نیستش، تا مدت ها بزرگترین هایپ کل گیمینگ بود o_O
به نظرم Death loop نباید میبود
خیلی بازی های بدتر هم بودن
یه نمونش هم کالیستو پروتکل که همه انتظار متای ۹۰ داشتن
هرگاه نام بازی ناموفق مطرح میشه بازیای ایکس باکس میدرخشه 😂😂😂
همون حرف خودم
«سونی هر آشغالی رو بندازه جلوتون میخرید» معلومه که همه بازی هاش موفق میشن حتی دایزگان 😂
متاسفانه سازمان بندی و مدیریت شون تو دیواره 😔😫😫
مخصوصا کرک دان۳با اردک بازیش
از سونی یاد بگیرید بازی سازیو. البته نمیتونید
این سایت واقعا داره بی راهه داره میره مثلا دثلوب نامزد گوتی بود و کلی جایزه برد متاش هم ۸۸ شد کلی پلیر بازی کردن امتیاز منتقد همین سایت هم بالا بود نمیدونم نویسنده این مقاله چرا اسم این بازی رو برده؟ واقعا روز به روز گیمفا به قهقرا داره میره
دیروز هم مقاله در مورد گرم توریسمو و بازی های ورزشی سال واقعا چکار دارین میکنین؟ دارین دستی دستی این سایت رو نابود میکنین
توی این لیست فقط از دث لوپ خوشم اومد..بنظرم بازی بدون نقصی بود.. درک نشده.. بازی جدید و ساختارشکنانه ای بود.. من خودم ازش لذت بردم..
ولی پروجکت کارز ۳ نسبت به ۲ از عرش بود تا فرش!
خیلی از پروجکت کارز ۳ نا امید شدم
اون روزی که بازیش کردم و اون تو ذهنی هایی که بهم خورد یکی از بدترین تجربه های تلخ گیمم بود..
بازی های ارکین هیچوقت با هدف موفقیت تجاری ساخته نمیشن، بازی هاشون شاهکارن ولی با سبک هنری خاص که هرکسی دوست نداره. اگرم مجبورشون کنن به ساخت بازی تجاری، نتیجه میشه pray که اتفاقا بازی خوبی بود ولی مثل باقی آثار ارکین شاهکار نشد. امیدوارم مایکروسافت هم در ادامه بذاره چیزی که دوست دارن، بسازن تا براشون شاهکار خلق کنه
پری شاهکار بود و اصلا برای نتیجه ی تجاری ساخته نشده بود. واسه ی همین فروش ناموفقی داشت و باعث شد کارگردان و موسس Arkane از استودیو بره. بازی ش اصلا برای casual audience که انتظار شوتر فضایی داشتن ساخته نشده بود. دقیقا یه Immersive sim خالص بود و Spiritual successor عنوان system shock 2
برعکس Deathloop خیلی Mainstream تر بود و اسون تر بود نسبت به PREY و حتی خیلی از مکانیک های Dishonored حذف شده بود ازش و بیشتر اکشن بود
داش والا شما اولین نفری که میگی پری شاهکار بود! از سختی نا متعادل بازی تا حس وحشتی که به وجود نمیاد و داستان خوبی که خوب پرداخت و روایت نمیشه
شاید شما منظورت از شاهکار اون پری اورجینال هست
در مورد این که بازی را با اجبار ساختن : اعضای ارکین خودشون مصاحبه کرده بودند و علت ضعف بازی را به این ارتباط دادند که قرار نبود اصلا پری بسازند و با اصرار بتسدا، بازی که داشتند میساختند را به پری تبدیل کردند!
دوست عزیز من نمیدونم این حرفا رو از کجا اوردی…مشخصه که خوب متوجه ی خبر نشدی. بتسدا فقط *اسم* پری رو به آرکین تحمیل کرد نه گیم رو. بخاطر اینکه اگه از اسمش استفاده نمیکردن حق کلمه رو از دست می دادن. در اصل اسم گیم قرار بود Typhoon باشه ولی اصل گیم دقیقا قرار بود شبیه system shock2 باشه. پیشنهاد میکنم مستند noclip رو ببینی
پری جزو معدودترین گیم هایی هست که انقدر به پلیر آزادی عمل میده. همه ی مکانیک های بازی به هم دیگه متصل ن و برای انجام هر کاری کلی روش مختلف هست که گیم هیچ اشاره ای بهشون نمیکنه
بازی PREY 2017 شاهکاره و مرزها از نسخه ی ۲۰۰۶ بهتره. موضوع اینجاست همه انتظار یه شوتر داشتن بخاطر تبلیغات غلط. شما میتونی نقدهای استیم رو بخونی. توی کامیونیتی Immersive sim همه قبول دارن که بهترین Imm sim تاریخه درکنار Deus Ex
دث لوپ از نظر فروش درسته که خیلی موفق نبود اما نا امید کننده هم نبود واقعا
واچ داگ ۱ هم بد بود مثل تلیرش نبود
واچ داگز نتیجه سیاست غلط عجیب یوبی سافت بود مخصوصا با اون گرافیک عجیب غریب بیشتر از این ناراحت بودن دقیقا مثل چیزی که گفتی واقعا مثل تریلرش نبود ولی داستانش قشنگ بود واقعا واسه همینه اونایی که طرفدار واچ داگزن وقتی دی ال سی ایدن معرفی شد خوشحال شدن ولی کلا چیزی که واچ داگز شروع کرد به چیزی که الان رسید مخصوصا با داستان اَشغالی مثل واچ داگز ۲ با اون مارکوس کاغذی چیزی نبود که طرفدارا میخواستن این اخریه هم که اصلا بازی نکردم
آره🤓
بازی death loop که فوق العاده بود. یه سری مشکلاتی داشت ولی ایده پردازی و مفهومی رو که می خواست برسونه واقعا زیبا بود من که خیلی ازش لذت بردم. بازی هایی که یه مفهوم و فلسفه ای پشت داستانش وجود داره برای من ارزش بالایی دارن چون صرفا وقت گذرونی نیستن یه دیدگاه و طرز تفکر جدید تو ذهنت ایجاد می کنن مثل بازی last of us , red dead 2,spec ops the line یا همین death loop . این بازیان که هر چند سال هم بگذره داستانش و جزئیاتش از یادت نمیره .
12 دقیقه هم مشکلش پایان بندی چرتش بود .
به نظرم باید anthem هم قرار میدادین
یژزگترین اشتباهی که برای پیش خرید یه عنوان پول دادم همین anthem بود
برید گیم پلی e3 بازی رو ببینید
هنوز که هنوزه بازی با چنین گرافیکی نیومده
حالا وقتی بازی منتشر شد شبیه قارچ خور بود
مرسی از کیبورد گرامی
یژزگترین چیه xd
منظورم بزرگترین * بود xd
دث لوپ عالی بود
انتظار نداشتم Deathloop رو تو این لیست ببینم.
درسته که بازی خیلی موفقی هم نبود اما انقدر هم بد نبود.
Pathologic 2 فوقالعاده است، اصلا بی اغراق از بهترین آثار گیمینگه به نظر بنده. منتقد هایی که فقط میگفتن چرا تنها یک داستان داره یا این بازی یک سوم بازی هست، یجورایی بی انصافی کردن. راحت ۲۰ تا ۳۰ ساعت بازی سنگین و بی نظیر پیش رو دارید که توش مکانیزم های گیم پلی و گیم دیزاین به شدت پیشرفت کردن نسبت به ۱. ازون بازیاست که باید تجربه کنه هر کسی چون علاوه بر زیبایی هاش، چیز زیادی شبیهش پیدا نمی شه.
۱۲ دیقه مشکلش گیم پلی و خوب نتونسته بود با داستان ترکیب کنه و داستانش یکم پلات هول داشت ولی واقعا جزو بازی های تازه بود با ایده فوق العاده خوبی بازی ایندی همینه زاویه دید جدید امیدوارم از این چیزا زیاد ببینیم چون واقعا فقدان بازی با نگرش جدید خیلی حس میشه چون این بازی برای من ۴ ساعت طول کشید ولی حس رضایت اونطوری نداشتم ولی داغون ایده شدم که پتانسیلش اونقدر خوب ولی استفاده نشد ولی بازی مثل دث دور از نا کجا آباد اومد ولی بدجور عاشق بازی شدم حتما اونایی که بازی نکردن بازی کنن مخصوصا داستان فوق العاده عمیق بازی اندرومدا هم جزو بازی های بود که واقعا عذاب اور بود مخصوصا برای کسایی که عاشق سه گانه ان خیلی ها مشکل بازی و انیمشن های صورت میدونن یا باگ های بازی ولی مشکل اصلی بازی شخصیت پردازی بد بازی بود نه اینکه بد باشه صرفا مقایسه با سه گانه اصلا شخصیت پردازی درست و حسابی نداریم همین باعث ناامیدی میشه
ینی هرجا صحبت از بازی های نا امید یا بازی های بد یا بازی های نا موفق میشه بازی های ایکس باکس همراه با سر دسته کرک داون میاد وسط
یکی دیگه از مشکلات کرک دون این بود بازی بعضی وقتا خودشپ حتی از gta هم جدی تر میگرفت
بعضی وقتا از سینترو بیشتر مسخره بازی در میاورد
دثلوپ هم با وجود گیمپلی جالب ولی بعد ۴ ساعت تجربه واس من تمراری شد و پاکش کردم
ولی ترک تو یامی و ۱۲ دقیقه خیلی دوس داشتم من
دوازده دقیقه واقعا عالی بود تنها ایرادش از نظر من که ضربه ای هم به تجربه نزده کیفیت اجسامه. داستانش واقعا برای من عالی بود یعنی وقتی جریان اصلی معلوم شد و شوکه شدم فکر کردم دیگه چی میتونه توی ادامه بازی باعث تعجبم بشه که دو بار دیگه غافلگیر شدم یکی پایان و یکی کل قضیه اصلی. اگه واقعا کسی از داستان سر در اورده باشه و بدونه هر پایان چه عاقبتی داره (البته باید دو سه بار برای پایان بهتر تلاش کنه ) با انتخاب بهترین پایان یه تجربه عالی رو برای خودش رقم میزنه.
من بازیش کردم و باهات موافقم اما پایان خیلی بهتر کدوم بود؟
اسپویل
.
.
یا طرف قبول میکرد ازدواج کنه یا ازدواج نکنه دیگه
اسپویل
بهترین پایان mindfulness هستش که باعث میشه کلا فراموش کنه همچین ارتباطی داره و دختره و این نقشه پدره رو به کل فراموش کنه بره پی زندگی خودش. این اتفاقات که کلا نیوفتاده بود و همش نقشه اون پدره بود که با هیپنوتیزم میخواست بگه یه وقت اینکارو نکی ها که بعدا یقتو میگیره این انتخابت و خب این پسره هم دید سرنوشت شوم و کثیفی براش پیش میاد (نقشه پدره گرفت) پس بهترین تصمیم فراموش کردن این ارتباطات و احساساته. روش رسیدن بهش هم اینه یه بار کلا انتخاب کنی بین اون دیالوگ ها که میری. بعدش دوباره بازی شروع میشه ولی دیگه خونه خالیه ساعتو برمیداری و میزاریش روی دو دقیقه قبل از ۱۲ یهو برمیگردی به اون اتاق و پدره باهات دوباره صحبت میکنه میزنی روی کتاب بعد بهت پیشنهاد میده که کلا همه چیز رو فراموش کنی به محض اینکه گفت این اخرین شانسته روی ساعت دیواری کلیک میکنه تازه کردیت اندینگ اصلی پخش میشه. جالبیش این دیگه بهت اجازه نمیده بازی کنی مگه اینکه ساعت رو بزاری روی دو دقیقه قبل تا پایان غیر اصلی رو شروع کنی بازی رو اگه خواستی دوباره تجربه کنی
این بازی هایی که میگم همه شون Flop حساب نمیشن ولی ناامیدترین گیم ها از نظر من تا الان Anthem، Cyberpunk 2077، Dying light 2 و جدیدا Callisto Protocol بودن…
عصبانی نبودم ازشون، فقط ناامید. چون استودیوهای خیلی خوبی پشت شون بودن و پتانسیل خیلی خوبی داشتن ولی با مارکتینگ اشتباه و مدیریت بد منابع و نداشتن هدف ثابت توی پروژه اصلا به نصف پتانسیل شون هم نرسیدن…
همین Callisto رو مثال میزنم که قرار بود یه عنوان Survival Horror خفن باشه ولی بیشتر یه بازی اکشن خطی سینماتیک با داستان ضعیف بود. Refund کردن ش واقعا دردناک بود ولی حاضر نیستم به دولاپری که دروغ میگه و بازی ش رو ناقص عرضه میکنه حتی یک ریال هم پول بدم
البته anthem فاجعه بشری بود واقعا من خودم انقدر عاشق بازی شده بودم از بایور خیلی من انتظارم زیاد بود بایوری که مس افکت به اون شاهکاری داد دراگون ایج داد بالدور گیت داد تمرکزش رو بازی سینگل پلیر داستانی بود تبدیل شد به یه بازی سرویسی بدرد نخور سایبرپانک و باز من یه امیدی داشتم من از اول رو پی سی بازی کردم مشکلاتش رو پی سی اونقدر بد نبود فیزیکش خوب نبودا مخصوصا تو رانندگی ولی انقدر گیم پلی و داستان بازی فوق العاده بود برای من زیاد ناامید کننده نبود بدبختی سی دی پراجکت رد این بود که همه اون سیستم ها رو مطمئنم طراحی کرده بود اشتباهش اون بود که اومد گفت واسه کنسول هاس نسل ۸ میاد واسه همین خیلی از سیستم های بازی رو حذف کرد ولی هنوزم برام سی دی پراجکت رد مشتری مدار ترین استدیو هیچ وقت قیمت های دی ال سی هاشو یادم نمیره تو ویچر ۳ هنوزم داره سرویس میده به ویچر اپدیت نسل نهمی خودش دلجویه
واقعا من نمیدونم صنعت گیم داره به کجا میره.
خدا کنه یک بازی عرضه بشه که نسل ۸ و ۹ رو متحول کنه
به امید عرضه gta vi
دث لوپ ، ترک تو یومی و ۱۲مینتس
هر سه بازی شاهکار نبودن ولی بازیای خوبی هستن
به شخصه تجربشون رو پیشنهاد میکنم
از دثلوپ چه انتظاری داشتید دیگه… بازیش خوب بود که…🧐
Cyberpunk 2077 هم سلام میرسونه
Daysgone یک کار تکنیکی خوب و یک داستان و شخصیت پردازی مثل فیلم هندی داشت به همین خاطر خیلیا که گیم پلی رو دوست دارن این بازیو دوست دارن و اونایی که روایتگری، شخصیت پردازی و داستان براشون مهمه در همون ده دقیقه اول قید این بازیو میزنن.
سر ترک تو یومی جو گرفته بود چه خفن و شاهکاری میشه اومد دیدم به درد نمیخوره خورد تو ذوقم🤣
deathloop حقش نبود تو این لیست باشه
گاتهام نایتز هم فکر کنم میتونیم تو لیست بیاریم
Fuga بازیش بد و یا ناامید کننده نبود فقط فروشش ضعیف بود که اونم به خاطر خاص بودن بازیش و شباهتش به Advanced war بود.
خودم انتظاراتم از neo world ends with you خیلی زیاد بود. اولین قسمتش واقعا عالی و به یاد موندنی بود و خب بقیه بازی های Tetsuya nomura مثل کینگدام هارتز هم خیلی خوب بودن اما در هر حال Neo بازی بدی نبود و نقاط قوت زیادی هم داشت.
Pes2022 حضرت باگ.
GTA trigloy آیا من برای شما جک هستم!؟
رزیدنت اویل۳ریمیک که ترکوند از بس حذفیات داشت.
اکثر عناوین بالا بازیهای نسبتاً خوب یا متوسطی هستن و هیچ کدوم به معنای واقعی کلمه ”بد“ یا بیکیفیت نیستن، نکتهای که وجود داره اینه که انتظارات مخاطبین از اون عناوین بیشتر بوده.
Twelve minutes خیلیم خوب بود کجا گیمر هارو نا امید کرد
Pes2014🗿🗿🗿
بازی بازی هشتم لیست بدجوری حال منو گرفت، تو تخفیفای معدود نینتندو دیدم بازی از ۵۰€ شده بود ۱۵€ فورا و بدون دقت کردن بازی رو گرفتم و بعد از دانلود تازه متوجه شدم که آرت بوک و ساندتراک های بازی رو عوضی خریدم و خود بازی با تخفیف ۳۰€ شده 😢 واسه همین هرجا اسمfuga:melodies of steel رو میبینم یاد خنگ بازیم تو اون روز میفتم 🥺
دث لوپ؟؟؟؟؟ 😂😂😂😂😂😂
نویسنده کم دارید بچه ها هستن