بهترین بازی های مستقل سال ۲۰۲۲

در این مقاله قصد داریم به بهترین بازی های مستقل سال ۲۰۲۲ بپردازیم؛ آثاری که المان‌های خلاقانۀ بسیاری را در خود جای داده‌اند.

در سالی که بازی‌های زیادی از توسعه‌دهندگان AAA دچار تاخیر شده‌اند، عناوین مستقل عکس قضیه عمل کرده و برای امسال پا پیش گذاشته‌اند. غافلگیری‌های متعددی از این عناوین در بین سبک‌های مختلف وجود داشته که تجربۀ آن‌ها را حتی برای افرادی که چنین آثاری را هیچوقت امتحان نکرده‌اند، به یک گزینۀ حیاتی تبدیل می‌کند.

Cult of the Lamb

Cult of the Lamb برداشتی خیالی از فرمول Animal Crossing محسوب می‌شود. شما در نقش یک برّه قرار می‌گیرید که وظیفه دارد تا معبودی باستانی و اسرارآمیز را از بند و زنجیر آزاد کند و این کار را از طریق بررسی مجموعه‌ای از دانجن‌ها با روند تصادفی و ساخت یک مقر اصلی با منابع اولیۀ به دست آمده انجام خواهد داد. استودیوی Massive Monster، توسعه‌دهندۀ بازی، یک دنیای جذاب از حیوانات صلح‌طلب را ارائه می‌دهد و این وظیفۀ شما است تا آن‌ها را فاسد کرده و به عضوی از فرقۀ خود تبدیل کنید.

Cult Of The Lamb دو نوع از گیم‌پلی را ادغام می‌کند. یک وجه سازماندهی مقر اصلی است که به بازیکنان اجازۀ جذب و کنترل پیروان جدید در حین گسترش پایگاه را می‌دهد. بخش قابل‌توجۀ دیگر، مبارزات جذاب و پیش‌روی روگ‌لایک است. هر حالت بر دیگری تاثیر گذاشته و تسلط بر هر دو برای آزاد کردن آنکه منتظر شما است، ضروری خواهد بود.

Immortality

همانند دو عنوان Her Story و Telling Lies، این بازی نیز خواستار مشاهده و بررسی حجم عظیمی از محتوای ویدیویی برای حل معمای Marissa Marcel است. او یک بازیگر بوده که در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ و با حدود ۲۰ سال سن، در دو فیلم نقش‌آفرینی کرده و سپس ناپدید شده و در سال ۱۹۹۹ مجددا پدیدار می‌شود؛ این در حالی بوده که وی همان ظاهر سال ۱۹۶۸ خود را به صورت دقیق حفظ کرده است.

ماموریت شما قرار دادن تکه‌های پازل در کنار یکدیگر جهت پرده‌برداری از معمای مرموز بوده که با جلو و عقب بردن کلیپ‌های ویدیویی مختلف در سرعت‌های متفاوت و از همه مهم‌تر، مرور آن‌ها از طریق ابتکار بزرگ Immortality (عملا یک هایپرلینک برای کلیک روی بخشی در صفحه یا کلیپی دیگر) امکان‌پذیر است. جسورانه‌ترین ترفند Immortality، رها کردن گیمر در یک صحنه و سپردن آن در دستان او بوده و هرچند نتایج آشفته، پیچیده و نامشخصی دارد اما استفاده از این روش سازماندهی‌شده‌تر نسبت به روند خطی، به دلیل کنجکاو نگه داشتن شما تا پایان مسیر است. سم بارلو (Sam Barlow)، کارگردان بازی، به نحوی موفق شده تا بازیکنان را آزاد گذاشته و به آن‌ها اجازۀ یافتن برداشت خود از این دنیای ساختارمند را بدهد.

هستۀ اصلی این بازی حول جست‌وجو در میان کلیپ‌های متعدد و پراکنده از سه فیلم Marissa Marcel و زندگی او در پشت پرده بوده که در کنار یکدیگر حقیقت را در مورد حادثۀ ناپدید شدن او آشکار می‌سازد.

Neon White

به عنوان یکی از بزرگترین غافلگیری‌های سال ۲۰۲۲، بازی Neon White بهشتی برای علاقه‌مندان به اسپیدران (Speed-Run) محسوب می‌شود. این بازی در دنیایی واقع شده که ارواحی به نام Neon برای رسیدن به جایگاهی در بهشت به رقابت می‌پردازند. Neon White از تصویرسازی فرشتگان و شیاطین به منظور ایجاد یک زمینۀ جالب برای یک بازی شوتر اول شخص استفاده می‌کند. تاکید روی سرعت، هیجان بازی را در سطح بالایی قرار می‌دهد و مکانیک‌های دیگر، به ایجاد گان‌پلی سرگرم‌کننده‌ کمک می‌کنند.

از نظر فنی، هر مرحله دارای یک مسیر درست است، اما قابلیت‌های حرکتی یک عنصر عمیق‌تر به بازی اضافه می‌کنند که باعث تبدیل مراحل به یک زمین بازی هیجان‌انگیز می‌شود. حال اینکه بازیکنان پس از اتمام یک مرحله، به ادامه بازی بپردازند یا به دنبال مدال‌های Ace بروند، تصمیمی است که خودشان باید اتخاذ کنند. این شوتر اول شخص از Annapurna Interactive، عنوانی نخواهد بود که بازیکنان قصد نادیده گرفتن آن را داشته باشند.

Neon White یک بازی با محوریت هیجانات اسپیدران است. در این شوتر اول شخص، دشمنان به صورت کاملا تابعی عمل کرده و تهدید قابل‌توجه‌ای به شمار نمی‌روند. در عوض، آن‌ها تنها قابلیت حرکتی وابسته به هر سلاح‌ گرم را تامین می‌کنند. Neon White به یک سبک منحصر به فرد تعلق دارد و زمانی که به تداوم سرعت در این مراحل دست پیدا می‌کنید، لذتی وصف‌ناشدنی را تجربه خواهید کرد.

حتی شرح Neon White نیز غیرممکن است. به منظور اسپیدران مراحل، شما با استفاده از تفنگ‌هایی در ظاهر کارت به شیاطینی در بهشت شلیک می‌کنید. صداگذاری حرفه‌ای، داستان عالی، گیم‌پلی رضایت‌بخش، استایل هنری چشمگیر و … بدون شک Neon White را به یکی از به‌یاد‌ماندنی‌ترین عناوین مستقل تبدیل می‌کنند.

Norco

Norco هشداری تلخ از آینده‌ای در لبۀ پرتگاه است. این عنوان خارق‌العاده‌ برعکس تعداد روزافزون بازی‌هایی که قصد پرت کردن حواس از چنین مسائلی را دارند، کمی فراتر رفته و به طور مستقیم با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند.

Norco یک مکان واقعی در اطراف شهر نیواورلئان است. این منطقه در سیطرۀ یک پالایشگاه یکپارچه از شرکت shell oil قرار دارد. برداشتی که در بازی مطرح می‌شود کاملا واقعی نیست؛ اما در ازای تمام ابتذال آن، به نظر می‌رسد که Norco به طور شگفت‌آوری از هزاران تراژدی سال ۲۰۲۲ نشات گرفته است. این عنوان یک ماجراجویی Point & Click یا همان اشاره و کلیک بوده که از شما می‌خواهد معمایی مرموز را حل کنید اما قصد غرق کردن افراد در یک پادآرمان‌شهر منحصر به فرد آمریکایی را نیز به دنبال دارد. شما غم و اندوه را با هر نفس از هوای نمناک و مملوء از ذرات گوگرد را حس خواهید کرد.

Norco یک نوآر پیکسلی گاتیک (Gothic Pixel Noire) از استودیوی Geography of Robots بوده که دنیای آن از فروشگاه‌های متروکه تا اعماق مرداب، پر از رمز و راز است. همانطور که از میان روایت اندوهگین آن گذر می‌کنید، با ایستراگ‌های عجیبی نیز مواجه خواهید شد که کمی از شوخ‌طبعی موردنیاز فضای طاقت‌فرسای بازی را تامین می‌کند. این تنها چیز مخفی‌ای نیست که در گوشه‌های تاریک دنیای بازی پیدا خواهید کرد.

OlliOlli World

OlliOlli World جدیدترین عنوان این مجموعه بوده که توسط Roll7 توسعه یافته است. اولین بازی این سری در سال ۲۰۱۴ و بدون هیچ هیاهویی برای پلی استیشن ویتا و در نهایت برای اکثر پلتفرم‌های دیگر منتشر شد. دنبالۀ آن اثر یک سال بعد به انتشار رسید و نمرات بهتری را دریافت کرد؛ هرچند هیچکدام به اندازۀ کافی خاطره‌انگیز نبودند.

OlliOlli World سعی نمی‌کند تا از عناوین کلاسیک Tony Hawk’s Pro Skater الهام بگیرد؛ بلکه اسکیت‌ سواری را به یک سطح دوبعدی آورده و رویکردی هنرمندانه و آرکید را پیش می‌گیرد. هر مرحله شما را در یک مسیر پر از مانع مشمول سراشیبی‌، ریل و … قرار می‌دهد. هدف اصلی شما این است که صحیح و سالم از چک‌پوینت‌ها عبور کنید؛ در واقع این به منظور ترکیب حرکاتی نظیر wall ride و ۵-۰ grind بوده که منجر به خلق یک ریتم تقریبا پارکورمانند به وسیلۀ مجموعه ترفند‌های خود می‌شود. اما چیزی که OlliOlli World را فراموش‌ نشدنی می‌کند، زیبایی‌شناسی آرمان‌شهر مملوء از کاراکترهای رنگارنگ است.

Rogue Legacy 2

این دنباله حدود یک دهه در دست ساخت قرار داشت و سرانجام در ماه آوریل سال ۲۰۲۲ از حالت Early Access خارج شد. نسخۀ اول این مجموعه یکی از نخسیتن روگ‌لایت‌ها به شمار می‌رود و بازی دوم نیز مکانیک‌ها و رویکرد مشابه‌ای دارد. بعد از هر مرگ، به جای حفظ شخصیت اصلی مثل اکثر بازی‌های این سبک، بازیکنان یک وارث را انتخاب می‌کنند که هرکدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. هرچند از بازی اول به خوبی یاد می‌شود اما بعضی از مکانیک‌های آن با گذر زمان منسوخ شدند.

از طرف دیگر، Rogue Legacy 2 برخی از مکانیک‌های منسوخ اثر اول را به‌روزرسانی کرده است. ویژگی‌های بازی نسبت به نسخۀ اول واضح‌تر بوده و سیستم Fast travel به منظور کاهش جابه‌جایی طاقت‌فرسا در آن تعبیه شده است؛ در حالی که از طریق فارم طلا، امکان باز کردن توانایی‌های دائمی بیشتری در قلعۀ ارتقا‌ی بازی وجود دارد. بازی اول تاثیر قابل‌توجه‌ای روی رشد یک سبک گذاشت، اما این دنباله، Rogue Legacy را به طور استادانه‌ای وارد عصر نوین می‌کند.

Sifu

این عنوان که بودجۀ بیشتری نسبت به سایر بازی‌های لیست دارد، یک روگ‌لایک فوق‌العاده است که در اوایل سال ۲۰۲۲ برای پلی استیشن ۴، ۵ و PC در دسترس قرار گرفت. Sifu داستانی از انتقام را در قالب هنرهای رزمی روایت می‌کند و دارای یک سیستم مبارزۀ‌ لذت‌بخش و محیط‌هایی جالب با تعاملات بسیار زیاد است؛ هرچند، مکانیک‌های کم‌نظیر آن در قبال گذر سن باعث درخشش بازی می‌شود.

Sifu یک بازی مبارزه‌ای خاص است که انتظار دقت و بردباری زیادی را از سوی بازیکنان دارد و از طریق کشمکش‌هایی بسیار شدید به شما پاداش می‌دهد. ساختار بخش داستانی آن عجیب اما جذاب است و بازیکنان را به تجربۀ مجدد مراحل متقاعد می‌کند.

Sifu به جز مجموعه‌ای از کلیشه‌های تکراری مربوط به کونگ فو، داستان خاصی ندارد و گیم‌پلی آن در طول مدت زمان هفت ساعتۀ بازی، هرگز از این موضوع منحرف نمی‌شود (تعدادی افراد عصبانی قصد کشتن شما را دارند، با ضربه‌های خود به هیچ کدام رحم نکنید!). اما این موضوع اهمیتی ندارد، زیرا قرار دادن افراد ناشناس زیر بار مشت و لگد، حس خوب عناوین قدیمی Beat ’em up را القا می‌کند. برای افرادی که به دنبال غرق شدن در یک سیستم مبارزۀ ادراکی هستند، Sifu همانند بهشت خواهد بود.

SIGNALIS

این بازی علمی ‌تخیلی ترسناک که توسط استودیوی rose-engine توسعه یافته، یادآور عصر پلی استیشن ۱ است. این عنوان در یک آیندۀ دیستوپیایی واقع شده و شخصیت اصلی آن Elster نام دارد که یک Replika (اندروید) بوده که پس از سقوط سفینه‌اش در یک سیارۀ برفی، از خواب بیدار می‌شود. همانطور که او تاسیسات متروکۀ نزدیک را بررسی می‌کند، با هیولاهای اندرویدی وحشتناک و ظاهرا یک بیگانۀ خشن مواجه خواهد شد.

Signalis با یادداشت برداری از عناوین کلاسیک مانند Resident Evil و Silent Hill و از طریق زاویۀ دوربین ایزومتریک ثابت، محدودیت آیتم‌های قابل‌حمل و سیستم تصمیم‌گیری مبتنی بر متن، به ریشه‌هایی قدیمی ترس بقا ادای احترام می‌کند. شاید چنین ویژگی‌هایی برای بعضی از بازیکنان که با نحوۀ روایت بازی‌های ترسناک دهۀ ۱۹۹۰ آشنایی نداشته باشند، غیرعادی به نظر برسد.

این بازی توسط یک تیم دونفره توسعه یافته است. Signalis نوع جدیدی از سبک وحشت و بقا را تعریف و نقاط قوت بازی‌های وحشت کلاسیک را بازنگری می‌کند. در آیندۀ‌ تجسم شده توسط این عنوان، جامعه از فرمانده‌های انسان با لقب Gestalt و زیردستان اندرویدی با عنوان Replika تشکیل شده است. این بازی با زیبایی‌شناسی انیمه، استایل سایبرپانکی و رویکردی مشابه با آثار کلاسیک سبک وحشت بقا را به همۀ شما توصیه می‌کنیم.

Stray

استودیوی BlueTwelve، توسعه‌دهندۀ بازی Stray، کار فوق‌العاده‌ای را در زمینۀ القای حس یک گربه به مخاطب انجام داده. در حالی که تسلط بر آن به طرز عجیبی آسان است، کنترل این گربه تجربۀ بی‌مانندی را ارائه می‌دهد. تمام ویژگی‌های کوچک بازی است که خصوصیات بارز یک گربه را مجسم می‌کند؛ از انداختن آیتم‌ها از لبه تا اثر به جا مانده از پنجه‌ها بعد عبور از میان رنگ تا نحوه معکوس شدن کنترل‌ها در زمانی که به بررسی یک پاکت کاغذی می‌پردازید.

Stray فانتزی تجسم یک گربۀ خانگی که برخی افراد از زمان شروع انجام بازی‌های ویدیویی در ذهن خود داشته‌اند را ارائه می‌دهد. شخصیت اصلی که عنوان بازی از نام او گرفته شده، یک گربۀ نارنجی رنگ بوده که از دوستان خود جدا شده است. این گربه می‌تواند فرش‌های زیادی را خراش داده و روی سطح‌های نرم بسیاری برای یک چرت ناگهانی لم دهد. تمام این جزئیات در حالی وجود دارند که در یک ابرشهر پسا آخرالزمانی و مملو از نورهای نئونی به حل یک معمای سایبرپانکی مخفی می‌پردازید.

راه رفتن در اطراف walled city 99 در قالب یک گربۀ کنجکاو، نمی‌تواند بهتر از این باشد. جست‌وجو در این پس‌زمینۀ پسا آخرالزمانی و کشف آخرین بقایای انسانی در عین کمک به ربات‌های هم‌نشین برای فرار از زندان، رعب‌آور اما به طرز عجیبی شادی‌بخش است.

Tunic

Tunic به عنوان یک ماجراجویی زلدا-مانند به همراه زاویۀ دید «از بالا به پایین»، یک تجربۀ فوق‌العاده و فراموش‌نشدنی است. رویکرد در قبال اکتشاف در این بازی به صورت عمدی کمی مبهم و سردرگم‌کننده است و تنها راه نجات شما یک کتاب راهنمای کهنه از دستور‌العمل‌های درون بازی خواهد بود که صفحات آن در دنیای بازی پراکنده شده‌اند. Tunic قصد دارد تا دست به دامان آشفتگی شگرف گیمینگ در زمان گذشته شود؛ زمانی که یک کارتیج گمنام را قبل از اینکه حتی خواندن بلد باشیم، درون کنسول قرار داده و برای پیش‌روی در بازی، به حدس و گمان خود متکی می‌شدیم. اندرو شولدایس (Andrew Shouldice)، طراح بازی، به بازیکنان اعتماد می‌کند تا دل را به دریا بزنند و زمانی که به عمق آن پی بردند، متوجه خواهند شد که این روند به هیچ وجه مشکل‌ساز نیست.

بازی‌های اندکی وجود دارند که همانند Tunic توانایی برقراری توازن بین جذاب و چالش‌‌برانگیز بودن را داشته باشند. این پلتفرمر دوست‌ داشتنی، استایل هنری سرزندۀ خود را با گیم‌پلی دشوار و اکتشاف بی‌انتها مخلوط می‌کند که منجر به ترکیب عناصر از عناوینی نظیر Dark Souls ،Legend of Zelda و Diablo می‌شود. نتیجۀ کار یک تجربۀ ارزشمند است که می‌توانید ساعت‌ها را در آن سپری کنید.

نظر شما در این باره چیست؟