درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا

درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us

حسین غزالی
۱۶:۳۰ ۱۴۰۱/۰۲/۱۷
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا

«جوئل» در فراسوی چهرۀ بی‌عاطفه‌اش، یک مرد از درون شکسته است که روی تکه‌های باقی‌مانده از قلبش راه می‌رود. اما به‌راستی چه چیزی باعث تغییر این رویه در او شد؟

وقتی در شبان‌گاه مردانی که برای تک‌دخترشان نجاری می‌کنند تا خرج خانوادۀ دونفره را بدهند، آن حادثه‌ای که نباید می‌افتاد افتاد، نشانه‌های نیم‌چه واقع‌گرایانۀ آخرین ماسبق از داستان آدمیان در یک حکایت زامبی‌نما مشخص شدند. جوئل مرد جوانی بود که یک‌شبه ۲۰ سال به عمرش اضافه کرد و پس از آن دیگر هرچقدر دکمۀ L1 را فشار می‌دادی سریع حرکت نمی‌کرد.

فصل اول: تابستان

The dark empty in the last of us

در تابستان از آن‌جا که همۀ بچه‌محل‌ها مشغول بازی کردن جی‌تی‌ای آنلاین با ایکس‌باکس جدیدشان هستند، تنهایی موج می‌زند و هرآن‌قدر که این موضوع را انکار کنیم، بازهم وقتی در اوجِ حوالی ظهر، راهی نزدیک‌ترین سوپرمارکت می‌شویم، می‌توان خیابان‌های خالی از دوست را دید که چه زمانی گذشته و چه روزهایی می‌آیند و می‌روند و دیگر برنمی‌گردند. این‌که قبل از پایان خرداد، فکر می‌کردی با تمام شدن مدرسه، خوش‌گذارترین و جمیل‌ترین ایامِ خوش به سنای زبان‌ات می‌آیند و می‌توانی از ته دل مسرور و مفروح باشی؛ غافل از آن‌که هر سال وقتی در سفیدِ زنگ‌زده مدرسه‌ را می‌بندند، تازه تابستان شروع می‌شود و خورشیدِ گرم اگرچه دیگر بر پشت گردنِ آفتاب‌سوخته‌ات نمی‌زند، اما خوش‌می‌داند چطور بر قلب خامِ پخته‌نشدۀ نوجوانی بزند. بسیاری از تصورات نوجوانی کوتاه و ناقص هستند.

فصل دوم: پاییز

درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا

پاییز که شد، فهمیدی که تابستان چقدر زود تمام می‌شود. جوئل هم فهمید؛ تابستان در یک چشم‌ به‌هم‌زدن گذشت و وقت ملاقات با سرنوشت دردآور «تس» رسید. پس از ماجرای «آن شب» و یتیم شدنِ وارونه‌ی جوئل، تس تنها کسی بود که می‌توانست کاری کند جوئل از آن مواضع غیرانسانی و غیراحساسی و خشک و سرسختانه و دفاعی‌اش کنار بیاید و کهنه دستش بگیرد تا صورت خونی تس را پاک کند. احتمالاً اگر کسی او را در جمع عموم می‌دید که این‌گونه برای کسی ارزش قائل است حکم رسوایی بزرگ‌اش را داشت. او مردی بود که با التزام به بی‌التزامی به مهر و صداقت و راستی میان هم‌قطاران‌اش در بخش قرنطینه شهیر شده بود و به همین شکل بود که توانست ۲۰ سال در بوستون دوام بیاورد. بوستون در قرنطینه است و قلب جوئل هم همین‌طور.. .

فایرفلای‌ها ناگهان به بخش قرنطینه حمله می‌کند و این‌وسط جوئل و تس طوری راه می‌روند که انگار این اتفاق هرروز می‌افتد. نمی‌شود با این شرایط کسی مثل جوئل را مقصر دانست که به‌طرز غریبی خیال برش داشته که می‌تواند در زندگی فقط به «بقا» فکر کند. اگر این‌طور بود دیگر ما شاهد علاقه‌اش به تس -حتی به‌صورت زیرلفظی- نبودیم. تس تنها کسی بود که می‌توانست کاری کند جوئل دوباره پدرش را به‌یاد بیاورد. در عین حال، او می‌دانست که حتی اگر باران پاییزی ببارد، بازهم مثل فیلم‌ها فقط با باران گناهان‌اش شسته نمی‌شوند و سنگینی شانه‌هایش را می‌توان حتی از طرز ایستادن و راه رفتن‌اش نظاره کرد. کمااینکه به هنگامۀ مرگ تس، زمانی که جوئل متوجه شد تس توسط یکی از همین آلوده‌شده‌ها زخمی شده و به‌زودی به سرنوشت‌شان دچار می‌شود، واکنش‌اش یک پوزخند خشک و خالی بود که از عدم باور او است نسبت به این اتفاقی که انتظارش را نداشت.

احتمالاً بعد از وفات تس، جوئل با خودش قرار گذاشت که این «آخرین تمنا و آرزو» را برای تنها همدم‌اش در این ۲۰ سال برآورده کند و بعد هم شاید همان زندگی گنگستری‌اش را با امثال رابرت بزدل و رفقایش ادامه دهد و شاید کلاً همان‌جا نقطه را سر خط بگذارد. به‌هرحال مردانگی و اندک‌ شرافتی که فقط برای نزدیکان‌اش نگه داشته بود به او اجازه نداد که وصیت پایانی تس را مبنی بر رساندن «الی» نادیده بگیرد. در این‌جا تنها چیزی که به ذهن می‌رسد آگاهی تس از احتمال محبتی است که جوئل و الی از همان اول برای یکدیگر نگاه داشته بودند و هدف تس از اصرار بر رساندن الی دادن یک فرصت دیگر به جوئل بود؛ برای این‌که دوباره دختر گمشده‌اش را پیدا کند. این شاید بزرگ‌ترین هدیه‌ای بود که از کسی مثل تس با آن وجنات روستایی و بچه‌مزرعه‌ای برمی‌آمد.

اگر جوئل ریشه در خاک گذاشته بود و مدت‌ها سند مالکیت دلش را ابطال، پس نمی‌توانستیم آن‌جا که برای اولین‌بار کلمه‌ی «مواظب باش» را می‌شنویم، به یک تفاوت ریز در دیالوگ‌ها فکر نکنیم. اگرچه کلمه‌ی ساده‌ای مثل مواظب باش در نگاه اول یک سخن بسیار عادی است که از دهان هر انسانی خارج می‌شود، اما برای جوئل یک دستاورد بزرگ است. یعنی چه مواظب خودت باش؟ لاجرم نمی‌شود همین‌طوری این را گفت و راه را کج کرد. زمانی که آسانسور هتل خراب شد و پیرمرد از ارتفاع بلندی افتاد در زیر زمین هتلی در پیتسبورگ، اولین‌نفری که واقعاً از ته دل این جمله را گفت الی بود.

حتی دیدن سم و هنری، که برادرانی بودند مشخصاً با مهر و علاقه نسبت به یکدیگر، جوئل نمی‌تواند با «بحران اعتماد» کنار بیاید و سابقۀ روانی‌اش به‌قیاس هیولایی است که در کمدها می‌خوابد. تا زمان رسیدن به محل استقرار «تامی»، هیچ‌گاه صحبتی جدی میان جوئل و الی دربارۀ ضعف‌ها و ترس‌هایشان رخ نداده بود و برای اولین بار، جوئل زمانی به‌خودش می‌آید که پس از در میان گذاشتن پیشنهاد بردن الی به بیمارستان فایرفلایز، به الی برمی‌خورد و قهر می‌کند که چگونه جوئل مثل تفنگی دسته‌دوم می‌خواهد او را بسپارد دست تامی که نمی‌شناسد. در این‌جا مشخص است که الی حساب دیگری برای جوئل باز کرده و کاملاً او را از مردی که تابه‌حال برایش لطیفه‌های بی‌مزۀ خنده‌بازاری نگفته و سوت‌های نافرجام نزده جدا می‌کند و تازه مکالمۀ واقعی میان آن دو شکل می‌گیرد.

غرور گاوچرانی جوئل، عمیقاً به او اجازه ابراز صریح احوال دلش را نمی‌داد و برایش مهم نبود که کارش خطا شناخته شود و نای عزاداری برای مرگ عزیزش را هم نداشت. شاید در ابتدا مجال سخن گفتن درباره چیزها میان الی و جوئل به‌همین سبب پیش نیامده بود و ترس دوبارۀ جوئل از پدیدار شدن یک تس دیگر به‌همراه یک دختر دیگر به‌شدت آزار دهنده می‌نمود. از این رو هنرمندی‌اش ذاتاً زمانی مشخص می‌شود که به‌زور سعی دارد به لطیفه‌های الی که از شدت بی‌مزه بود و مسخرگی خنده‌دار شده‌اند فقط لبخند نزند و در مقابل ادا و اطوارهای کاملاً دخترانه و بچه‌گانه‌ای که حتی برای سنگ‌دل‌ترین آدم روی زمین یادآور حداقل یک کودک نزدیک در خانواده است، این‌چنین خشک بماند و یاد عزیز و بچۀ خودش نیفتد.

فصل سوم: زمستان

joel and ellie the last of us

زمستان سرد است؛ مثل وقتی که دیر کرده‌ای و باید همۀ مسیر را بدوی و باد سرد می‌آید درون ریه‌هایت و شش‌هایت یخ می‌زنند و می‌سوزند.

در پایان پاییز، با پخش شدن سکانسی به‌نام خداحافظ برادر کوچولو که نام واقعی‌اش انتخاب (The Choice) است، تمامی سرنوشت و چینش تصمیمات جوئل برملا می‌شود که به چه طریقی برای اولین‌بار خودش را کنار می‌گذارد و پس از ۲۰ سال، می‌گوید: «دیگر تصمیم‌ام را گرفتم.» در ابتدا ممکن است منظور از «انتخاب» این‌چنین برداشت شود که جوئل میان بردن الی به بیمارستان فایرفلای‌ها و تسلیم او به تامی، گزینۀ اول را انتخاب کرده اما حقیقت بزرگ‌تر جوئل را به میان برملا کردن ترس‌ها و شکست‌هایش و احساس‌اش نسبت به الی و یا پنهان‌ کردن و خفه کردن‌شان و بازگشتن به زندگی سابقِ مبتنی بر بقا و منطق قرار می‌داد. در آن تصویرسازی در نزدیکی غروب، که عمداً با فضاسازی سنگین آغشته شده تا نشان دهد این تصمیم جوئل یک تصمیم کاملاً برآمده از قلب و احساس است و مخالف روند سابق، کلمۀ «انتخاب» اشاره به دو سبک زندگی متفاوت دارد.

پس از آن، چندی نمی‌گذرد که بازی سریعاً و با عجله شما را با عاقبت این انتخاب روبه‌رو می‌کند و بی رفت و برگشت این اعلامیۀ صادره را که جوئل از روی احساس و نه منطق تصمیم گرفت به دنبال یک شایعه (ماندن فایرفلای‌ها پس از سال‌ها در کمپ دانشگاه) بدود و به‌همین دلیل هم روی آن میلۀ آهنی تیز افتاد و سرتاسر بدنش سوراخ و خونین شد. در آن لحظه رسماً اوصاف بخش زمستان بازی شروع می‌شود و الی را به‌عنوان یک دختربچه می‌فرستد تا بزرگ شود. آن‌چه که بیش‌تر از همه دل آدم را می‌سوزاند این بود که جوئل تازه پس از ورود به دانشگاه، مشخصاً تصمیم‌اش را مبنی بر نگه داشتن الی و ابراز علاقه‌اش گرفته بود و دیگر جواب همۀ سوالات الی را می‌داد و دربارۀ همسر سابق و زندگی گذشته کلی با یکدیگر صحبت می‌کردند و اسم اسبی که تامی به آن‌ها داده بود را به یک لطیفۀ بی‌مزۀ دیگر تبدیل کرده بودند.

درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا

وقتی زمان درس‌پس‌دادن شد، کسی نمی‌توانست به نمرۀ الی در پیاده کردن همۀ آن تکنیک‌ها و افعال و خوی نترس و بی‌اعصاب جوئل برای در نظر گرفتن بدترین احتمال ممکن در بهترین شرایط ایرادی بگیرد. در رفتار با «دیویدِ کودک‌آزار» هم به‌همین نحو می‌توان دید که انگار لحظه‌لحظه آن مدت فقط در ذهن الی یک‌نفر می‌گذرد حتی اگر بازی او را نشان ندهد. در این مرحله دیگر مشخص است که هرکدام برای دیگری چه معنی‌ای دارند و همان‌طور که جوئل به قول‌اش نسبت به تس عمل کرد و الی را تنها نگذاشت تا با بزرگ‌ترین ترسش روبه‌رو شود، الی هم او را به حال خودش واگذار نکرد. کشیدن جوئل روی یک تُشَکِ خواب با اسب یکی از احمقانه‌ترین کارهاست برای کسی که می‌خواهد زنده بماند؛ اما مشخص است که الی نمی‌خواست تنها زنده بماند.

در تقلا برای انتخاب میان دو نوع از زندگی، جوئل انتخاب کرد که در ازای دوباره پیدا کردن یک خانواده خودساخته، یک‌بار دیگر برای خانواده‌دار و اهلی شدن خودش را پیش بکشد و ضعف‌هایش برملا شوند. عاقبت مسئلۀ جالبی که این‌وسط بر «ریسک» بزرگ جوئل و الی برای دوست داشتن در این‌چنین دنیایی می‌افزاید و بر صداقت محبت میان‌شان تأکید می‌کند، این است که هردوی آن‌ها برای دوست داشتن باقی، بدون پشیمانی تا سرحد مرگ می‌روند و همۀ این‌ها اتفاق نمی‌افتادند اگر جوئل آن تصمیمِ مصمم را نمی‌گرفت.

به هر شکل جوئل آن تصمیم را در آن بعدالظهر آوریل گرفت. زمستان در حال پایان یافتن بود و الی به‌دست دیویدِ دیوانۀ آدم‌خوار افتاد و این‌جاست در کشمکش هیاهو رستوران آتش می‌گیرد. جوئل از خواب برمی‌خیزد و هرکه دستش می‌رسد را به زمین گرم می‌نشاند. دیوید از بین می‌رود و در نجات دوباره الی، برای همیشه روی آن «انتخاب» جوئل برای تغییر به سوی دوباره پدر شدن مهر و امضا می‌خورد.

فصل چهارم: درباره جوئل (بهار)

درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا

عجیب آن‌که جوئل هیچ‌گاه حس پدری‌اش را از دست نداده بود و فقط مخفی‌اش می‌کرد. به‌همین دلیل است که تصمیم‌ها، همه تصمیمات بابایی برای دخترش بودند که فقط و فقط، نمی‌تواند مرگ دخترش را دوبار تجربه کند ولاغیر. تصور پدر بودن و تصویرسازی از آن‌چه که ممکن است فردی در جای جوئل، دیده باشد و چشیده باشد، به‌خودی خود آن‌قدر در دنیا بعید و سخت است که نتوان هم‌پایه و ملزومات منطقی برای آن سرهم کرد چه برسد به آن‌که برای آن نمایش قسمت پایانی دلیل و برهان آورد. جوئل در آن مسیر برگشت در غروبِ جکسون به‌همراه تامی و الی، یک‌بار برای همیشه برهان مرد بودن را کنار گذاشت و احساس کرد که دوباره پدر است. حالا دیگر نمی‌شود یک پایان دیگر برای آن داستان درنظر گرفت.

در نگاه به رفتارهای جوئل در قابل دیگران، تنها خاتمه‌ای که می‌توان برای این نتیجه لحاظ کرد، این است که طی آن‌همه سال و بسی رنج در آن سال بیست، جوئل در این بازی هیچ‌گاه عزاداری‌اش را برای مرگ تک‌دخترش تمام نکرد؛ یافتن جایگزین‌ها در روابط عاطفی از دست رفته نشانۀ این است که شخصی هنوز در بند و زنجیر خاطرات گذشته است. این را می‌شود در هرباری که جوئل پس از نگاه به الی، به ساعت شکسته‌اش نگاه می‌کند متوجه شد. معلوم نیست این چه عادتی است که جوئل گرفتارش شده؛ این میزان از وفا در گنجایش احساسی برای مردی که ادعای خشک و بی‌عاطفه بودنش عالم را کر کرده بود نمی‌گنجد. همین مورد که پس از هربار مرگ عزیزش، احتمالاً قسمی به همۀ مقدسات آسمان و روی زمین می‌خورد که دیگر عاشق و دل‌باختۀ کسی با اوصاف خانواده نشود و کسی را دوست نداشته باشد که بعدها درد دل‌تنگی آزارش ندهد و ناامید نشود و دردا که بازهم برای این حقه می‌افتد روی زمین و زانوهایش را خاکی می‌کند.

مسئله فقط او نیست؛ الی هم ترس از ترک شدن دارد. احتمالاً به‌این دلیل که مادرش او را در خردسالی تنها گذاشت و پدرش را هرگز ندید و «مارلین» او را بزرگ کرد تا پدرش روزگار باشد و مادرش زندگی و هرکجا که برود، نتواند این ادعای سخیف را داشته باشد که «دلم برای خانه تنگ شده». از این رو الی هم نمی‌خواهد که دوباره تن به دوست‌داشتن‌های الکی بدهد و دوست ندارد که تنها بماند. مشخصاً آن‌چه که تس قبلاً در جوئل دیده بود تا الی را دست او بسپارد، الی در جوئل دید تا خودش را به او بسپارد تا مواظبش باشد. سپس وفاداری جوئل که در اسرار مردانگی نهفته در رگ‌های بی‌رنگش استتار کرده ظاهر می‌شود و هراندازه که در زمان خداحافظی با برادر کوچولو فکر می‌کند و می‌خواهد حواسش را جمعِ دودوتا چهارتای بی‌عاطفۀ وحشت و بقا بیندازد، ذهنش کشش ریاضی حل کردن ندارد و به‌خودش اجازه نمی‌دهد دستی که محکم بر قفسۀ سینه‌اش خورد را رد کند.

مهم‌ترین زمان برای زندگی او، همان روزی بود که احساس مادرانگی تس گل کرد و تصمیم گرفت تا بدون اطلاع قبلی به همسرش، او و جوئل الی را به فرزندخواندگی قبول کنند و در اولین روز از زندگی سه‌نفرۀ جدیدشان، تس مجبور به خداحافظی شود و زندگی عجیبی که بیست سال پیش با یک همسر خداحافظی کرده و تک‌دخترِ پرحرف داشت دوباره تکرار شود.

🌱🌱Korok veganomidآرینAmir Hossein006Sami 227DARKSIRENalinerdHaj_Hosseinایمان غلامی مهرآبادیعلیmeysambonepunkmanیوهانO2A man who lives at end of the worldDeleted accountPARASITE EVE 2saman𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰🤘Mohsenj74more

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • Espresso گفت:

    متاسفانه مقاله رو بخاطر اسپویل نمیخونم
    ولی ذخیره اش میکنم و وقتی این شاهکار رو بازی کردم حتما میخونمش🗿🍻

    Haj_HosseinShrek PC LoverعلییوهانP.morgan 𔓙AmirAghaSoosmar (بازنشسته)Jin sakaiVisible 6-tigh manAtomic Soldiermore
  • PS6.2027 گفت:

    لعنت بهت ناتی که لست۲ خراب کردی اینهمه واسه بازی هایپ بودم رفته شخصیت اصلی حذف کرده بجاش چندتا جوجه رنگی گذاشته شخصیت اصلی بازی که هیچ ابهتی ندارن ادم انگیزیش از بین واسه ادامه بازی اصلا نتونستم با شخصیت های جدید ارتباط برقرار کنم چون واقعا شخصیت پردازیشون ضعیف بود و مثل جوئل ابهت نداشتن

    آقای پر مشکل ( در انتضار بولی 2 )Alucardbaآرینadams-khersiLucciola BalladDARKSIRENK1Haj_HosseinShrek PC LoverNlGHTCRAWLERmore
  • A,,sh گفت:

    بهترین پدر تو گیماست از نظر من

    K1Haj_HosseinMengoarshia.ya.moXERXESعلییوهانP.morgan 𔓙𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Visible 6-tigh manmore
  • G.LN گفت:

    عجب مقاله ی قشنگ و خوندنی نوشتید آقای غزالی.
    دست مریزاد👏👏
    این بازی چه شاهکاری بود که قشنگ مخاطب(گیمر) رو قشنگ محو شخصیت پردازی فوق العاده و روایت بی نظیرش کرد.
    ناتی داگ با شاهکار بینظیرش(لست ۱ و ۲) چی ساخت که حتی یه مقاله هم نوشته بشه بازم دوست داری بری بازی رو دانلود کنی و بازی کنی.
    ممنون از مقاله خیلی خوبتون آقای غزالی🙏🌹

    Haj_HosseinShrek PC Loverعلیحسین غزالیSquatlatexیوهانJin sakai𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Visible 6-tigh manAtomic Soldiermore
  • UK گفت:

    شخصیت جوئل خدا بود

    اون رابطه که بین الی داشته تو کمتر گیم هایی دیده میشد

    الحق که بهترین پدر صنعت گیم در کنار کریتوس

    پدر بزرگ دانته و ویرجیلMengoHaj_HosseinDream in Red (Playstation T)علیSquatlatexیوهانA,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Visible 6-tigh manmore
  • میشه گفت joel نمونه خیلی خوبی از یه شخصیت خاکستریه
    هدف براش وسیله رو توجیه می‌کنه و اصلا تلاش نمی‌کنه قهرمان باشه
    البته یه نکته رو باید بگم، این که جول دخترشو از دست داده رو نباید اینقدر بولد کرد، توی بازی واکینگ دد یه دیالوگ خیلی جالب بود:
    We all have lost someone. Friend, family, parent, that doesn’t make you special

    آرینSami 227پدر بزرگ دانته و ویرجیلبهنام رادHaj_HosseinDream in Red (Playstation T)علیSquatlatexیوهانP.morgan 𔓙more
    • O2 گفت:

      توی دنیای واقعی هم همینه، اما احساسات همه مثل هم نیست، غم از دست دادن عزیز همیشه و تا ابد در دل میمونه حتی اگر اون شخص چیزی نشون نده باز هم می سوزه جیگرش و روی خیلی از تصمیمات زندگیش تاثیر گذاره.

      Sami 227kia (Bye All)بهنام رادK1Haj_HosseinMengoDream in Red (Playstation T)علیEspressoSquatlatexmore
      • موافقم. ولی توی یه دنیای پسا‌اخرازمانی، تک تک آدما دوستان و نزدیکانشونو از دست دادن.منظورم اینه زمان تا حد زیادی غم آدم رو کم رنگ می‌کنه، نمیشه کل پرداخت جول رو به مرگ سارا ربط داد.

        Sami 227پدر بزرگ دانته و ویرجیلO2K1Haj_HosseinعلیSquatlatexیوهانP.morgan 𔓙
        • UK گفت:

          با اینکه ربط به گیم نداره ولی سریال واکینگ دد قشنگ از دست دادن عزیزان خیلی به خوبی نشون میده

          علیSquatlatex
        • Squatlatex گفت:

          تو این دنیا هر کسی یک هدفی داره یکی پول و مقام یکی اعتبار و محبوبیت یکی هم دیدن بزرگ شدن و موفقیت دخترش یا برادر کوچکش حتی در دنیای آخر الزمانی(sam).
          شما اگه به بچه چهار ساله یک شک بدی مثلا بترسونیش ممکنه لال بشه و تا ابد این اثر باهاش بمونه ولی وقتی به یک فرد ۳۰سال شک بدی یا بترسونیش شاید یک لحظه بهش فکر کنه و بیخیال بشه جول هم اون روزهای اول outbreak دخترش رو از دست داد دیدیم که بعد بیست سال وقتی تس میمیره حتی سریع تر از الی ازش رد میشه!!!.

          MengoO2kia (Bye All)
    • برای این‌که مشخص بشه مرگ دختر جوئل چه تأثیر مهم و بزرگی روی کلاً پلات بازی داره، باید اول بخش رسیدن به «تامی» رو درنظربگیریم. مسئله‌ای که دوباره باید بدونیم اینه که جوئل فقط قول داده بود الی رو برسونه دست تامی و بعد تامی از اون‌جا به بعد زمام امور رو به‌دست بگیره. در واقع قول جوئل به تس فقط رسوندن الی به تامی بود و تامی دیگه باید از بخش دانشگاه به بعد رو میرفت. اما چرا جوئل که اصلاً از اول علاقه‌ای به این کار اسلحه با رابرت و اصلاً اعتماد کردن به مارلین و اینا نداشت، یه دفعه نظرش عوض میشه و توی اون ویدیویی که در وسط این نوشته قرار داده شده، تصمیمش رو مبنی بر «راه جداگونه رفتن» که توی اون کات‌سین معروف گفت عوض میکنه و خودش الی رو میبره؟ حتی تامی هم توی اون سکانس اصرار میکنه که خودش میبره الی رو اما جوئل اجازه نمیده. یعنی در این‌جا جوئل داره یک کاری فراتر از انگیزه‌های سابق‌اش انجام میده و این یعنی نیازمند یک نیروی محرکه دیگری هست این تصمیم که بدون شک تجسم دختر سابقش در الی بوده. یعنی جوئل صراحتاً توی اون کات‌سین در اون خونه داد میزنه که الی رو دخترش میدیده و به‌خاطر مرگ دخترش بوده که اصلاً این ارتباط و علاقه به‌وجود میاد. درصورتی که وظیفه جوئل اصلاً اونی نبود که توی پاییز و زمستون و بهار دیدیم. و قطعاً تصمیمات احمقانه جوئل که نزدیک بود به قیمت جانش تموم بشه مهر تاییدیه براینکه انتخاب جوئل نه از روی منطق و اون شخصیت سابقش، بلکه کاملاً احساسی بوده.
      هرچند باز نباید یک بازی مثل تلو رو با واکینگ دد مقایسه کرد که بیشتر یک برداشت کامیک بوکی از همون فضاسازی رو ارائه میده حالا هرچند رابطه کلمنتاین و لی هم شباهت داره به جوئل و الی. به‌هر حال تلو خیلی تاکید میکنه بر روابط عاطفی انسانی به‌صورت خیلی واقعی و استخوان‌سوز و این رفتار جوئل ریشه در یک الگوی واقعی داره. ممنونم.

      O2بهنام رادMahyarMsmSquatlatexG.LN
  • Squatlatex گفت:

    جول رو از هر شخصیت دیگه ای تو کل تاریخ صنعت گیم بیشتر دوست دارم برای من رتبه اول رو داره جالبه جول با اینکه شخصیت منفی به حساب میاد ولی چون همه ماها تمام انتخاب هایی که جول انجام داده رو انجام می‌دادیم برای همین هم بیشتر از همه باهاش ارتباط برقرار می‌کنیم.
    تا به امروز هم گیمفا کلی مقاله جالب درباره لست نوشته البته برای دوستان علاقمند به بازی یک مقاله دیگه هم معرفی میکنم که توسط آقای حاج محمدی از سایت همسایه نوشته شده اسمش هم دلایل وفاداری لست ۲به لست۱ هست جو سایت همسایه اون دوره خیلی بد بود همه منتقد بازی رو زیر سوال میبردندو انگ فن بویی میزدن که چرا ده داده گفتن آقای حاج محمدی چون سخت گیر تره و بی طرفه نقد بکنه که یک نقد و مقاله طولانی نوشت و در آخر هم ده داد چشم هیتر ها اون روز درآمد 😂 اگه داستان لست۲ براتون جا نیفتاده نقد و بررسی آقای بابایی از همین سایت رو بخونید که با زبان ساده توضیح دادن.

    پدر بزرگ دانته و ویرجیلO2King Jim Ryankia (Bye All)Haj_HosseinG.LNعلییوهانA,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰more
  • molana 2020 گفت:

    لست ۲ فقط اونجاش که جوئل داره قهوه میخوره تو بالکن به الی میگه .. پس دینا خیلی خوشانسه که تو رو داره … با اختلاف بهترین گیم ساخته شده تا الان .. بقیه کار سختی دارن برسن بهش

    O2King Jim RyanHaj_Hosseinarshia.ya.moA,,shscorpionesSquatlatexیوهان🤘Mohsenj74𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰
  • دعا دعا میکنم که شایعه ریمیک لست یک حقیقت داشته باشه تا دوباره کنترل بهترین پدر دنیاروو به دست بگیریم
    مقاله به این میگن
    حسین جان ایولا داری

    آرینking nima shamsO2Haj_HosseinShrek PC Loverr_dhMengoحسین غزالیSquatlatexیوهانmore
    • چه احتیاجی به ریمیک اثری هست وقتی از نظر فنی زمان خودش خیلی خوب بوده و الان هم نه تنها قابل بازیه بلکه از لحاظ کیفی لذت بالا میده؟
      چرا وقتی که سر ریمیکش بشه رو نزارن سر نسخه بعد یا پروژه های دیگه؟

      آرینAmir Hossein006Jin sakaiHaj_Hosseinr_dhDream in Red (Playstation T)یوهانP.morgan 𔓙
      • Squatlatex گفت:

        یک بخشش فکر کنم بخاطر لانچ طولانی و فرهنگ کاری سخت اونجا بوده که یک بازی آسون تر بسازن یکم این کارمندها کم کار کردن رو یاد بگیرن کارکنان ناتی داگ خیلی وسواس رو بازی دارن و میخوان بهترین حالت رو در سریع ترین حالت ممکن داشته باشن چند سال پیش مقاله اش اومد از طرفی هم بعد تجاری داره قراره سریال جدید بیاد و مخاطب این دوره زمونه گرافیک می‌شناسه البته اینم اضافه کنم من به عنوان کسی که زمانی بیخیال بازی لست۱شده که ps4اش رو فروخت خوشحالم از این موضوع.

        kia (Bye All)Deleted account
    • به احتمال ۹۰ درصد حقیقت داره و حتی امکان نمایشش در رویداد بعدی سونی خیلی زیاده.

      kia (Bye All)MengoonepunkmanSquatlatex
    • عزیزی امید گل. همیشه حضورت، خوندنت، صحبتت مایه افتخاره واقعاً. سلامت باشی و اختیار داری. هرچند منم مثل یوهان که پایین‌تر نوشته، دلیلی برای ریمیک شدن بازی نمیبینم اما خب، انتخاب استودیوئه.
      بازم دمت گرم رفیق.

      Jin sakaiscorpionesSquatlatexمحمد حسین کریمی
  • mohammadhasan گفت:

    آقا داغ دل مارو هی تازه نکنید 🙁

    Squatlatexیوهان
  • با ویدیوی آخر دوباره اشکمو در آوردی اقای غزالی. با لست۱ عشق کردم، با لست۲ زندگی…

    آرینscorpionesKing Jim RyanMengoحسین غزالیsiavashEspressoSquatlatexیوهانA,,shmore
  • 🤘Mohsenj74 گفت:

    ممنون از اقای غزالی عزیز بابت این مقاله زیبا ، داستان لست ۱ و ۲ و اتفاقاتی که بین کرکترا و خود کرکترا ( جوئل و الی ) پیش میاد به قدری زیبا و احساسی و تلخ و واقعیه که ذهن رو کاملا درگیر میکنه و به نظر من باعث میشه نگاه مخاطب صرفا فقط انجام یک بازی نباشه ، از دید من لست ۱ و ۲ فقط یک بازی نیست و فراتر از اون میره ، لست ۱ و ۲ با داستان و روایت خودش مخاطب رو از بقیه بازیها جدا میکنه 💜🖤
    .
    اون ویدیو اخر مقاله یکی از بهترین لحظاتم در لست ۲ بود و واقعا حس خاصی داشتم ، اوه لعنتی !!! من تمام لحظات بازی همین حس رو داشتم.

    🌱🌱Korok veganMahyarMsmحسین غزالیEspressoSquatlatexیوهانA,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Soosmar (بازنشسته)
    • آقا محسن بزرگوار اختیار داری واقعاً. قبول دارم که داشتن همچین شخصیت‌های خیلی واقعی تأثیرگذارند و چیزی از دیدن همین داستان به‌صورت سینمایی یا حی مستندی کم نداره. از بس که پخته شده هستند به‌سادگی قابل ارتباط میشن. راستش ویدیویی پایانی تنها بخش قابل استناد بود که میشد بعد از ۹ سال از انتشار نسخه اول آورد و بقیه اون بازی ارتباط زیادی نداشت به نسخه اول. ولی درسته که احساس خاصی رو منتقل میکنه.
      بازم خیلی ممنونم محسن آقای عزیز.

      🤘Mohsenj74بهنام راد
  • ممنون بابت مقاله زیباتون آقای غزالی
    بعد از کریتوس و آرتور مورگان به یاد موندنی ترین شخصیت تاریخ گیم هست این مرد… ( حداقل برای من )

    scorpionesحسین غزالیSquatlatexیوهانP.morgan 𔓙A,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰GhostSoosmar (بازنشسته)Jin sakaimore
  • MahyarMsm گفت:

    خوب بود، خسته نباشید.
    ناتی داگ با این بازی تونست یه دید جدیدی از تعامل و ارتباط بین دو کاراکتر در دنیای بازی ها به ما نشون بده. یه هدیه ویژه که شاید نظیرش جایی نباشه. مرحله اول بازی tlou 1 یکی از بهترین مراحل بازی بود، حتی اگه tlou 2 رو در نظر بگیریم! لحظه اخر این مرحله از بازی درست قبل اینکه جوئل شکسته شده رو تو اخرالزمان ببینیم مات و مبهوت مونده بودم! فکرشو نمیکردم یه بازی تنها توی چند دقیقه احساسات بازیباز رو زیر و رو کنه!!!! من اون موقع مثل الان پیگیر نبودم، انتظاری هم نداشتم، فقط بهش به چشم یه بازی جدید نگاه میکردم. من فقط لوگوی ناتی رو دیدم و گفتم: عهههه همونی که انچارتد رو ساخته!!!!
    جوئل بعد الی خیلی عوض شد. سخت گیری هاش، سخت اعتماد کردن هاش، اخلاق های افتضاحش، احساساتش و….. همه چیزش عوض شد. اعمال جوئل نتایج سیاهی داشت، اما گفت پشیمون نیستش. ولی بعد مرگش اگه میدید الی چه چیزهایی میگذرونه، هنوزم پشیمون نمیبود؟ اصلا لحظه مرگش پشیمون نشد از گناهی که انجام داد؟ توی بحث ها سعی داشتم گناه جوئل رو جوری جلوه بدم که انگار این شخص گناهی مرتکب نشده! انگار نه انگار اخرین امید رو از بشریت گرفته!!!! ولی این حرف ها فقط از روی احساسات بود……
    دو شخصیت توی دنیای ویدیو گیم هستن که من به قدری باهاشون خو گرفتم که با دیدن سفید شدن موهاشون خیلی ناراحت شدم. یکی جوئل میلر یکی نیتن دریک. ممنون از ناتی داگ به خاطر این دو شخصیت دوست داشتنی

    MengoSquatlatexیوهانP.morgan 𔓙A,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Soosmar (بازنشسته)Jin sakai🤘Mohsenj74
    • سلام! ممنونم. اجازه ندید که جو و فضاسازی کاملاً متفاوت و پرت قسمت دوم شما رو تحت تأثیرقرار بده مهیار جان. اتفاقی که افتاده اینه که قسمت دوم اصلاً یک برداشت دیگه از این کاراکترها و حتی شخصیت جوئل و الی و مارلین و حتی اون دکتر داره! اصلاً لازم نیست توضیح بدم که چرا سایه‌زنی‌های روی صورت همین دکتر و مارلین تا این حد عوض شده و از اون‌جا که لست ۱ خودش به‌اندازه کافی به‌روز هست، نمیشه گفت معصومیت و ناامیدی و بیچارگی در چهره مارلین یا عوض شدن کلی صورت دکتر از یه فایرفلای حموم‌نرفته شبیه به دیوانه ها به یک مرد زیبای پاکیزه به‌خاطر تغییر نسل بوده. تحت هیچ‌عنوانی نمیشد اصلاً این برداشت رو داشت که با مرگ الی، قطعاً واکسنِ‌ضد قارچ تولید میشه و در اون فایل صوتی که در بازی اول الان هم میتونید توی بیمارستان پیدا کنید، به عمد گفته میشه که بارها تلاش شده قبلاً برای ساختن واکسن ولی همه افراد تحت آزمایش مردن و هیچ نتیجه‌ای نداشته. اصلاً فرض کنیم تمام مقتضیات دنیای عجیب لست ۱ کنار رفتن و واکسنِ ضد قارچ هم ساخته شد؛ خب از کجا معلوم گروه فایرفلایز یه گند دیگه نزنه و نتونن تولید انبوه کنن؟ از کجا معلوم ازش برای خودشون فقط استفاده نکنند و هزارتا اتفاق دیگه؟ چون هیچوقت نمیشه گفت نتیجه یک عمل به این سختی و تازگی میتونه موفقیت‌آمیزباشه. و تازه دلایل علمی دیگه به کنار که اصلاً لازم نبود از مغز الی نمونه بگیرن و.. که میشه گفت حالا بازیه و ازش فرار کرد. ولی اگر بازیه که هیچی.. .
      حالا باز همه این‌ها به کنار، در این نوشته تلاش شد تا نشون داده بشه در شرایط غیرممکن، تصمیمات غیرممکن هم گرفته میشه. در حالت عادی، جوئل هیچوقت خودش رو جلوی گلوله یک مسلسل نمی‌اندازه اما برای دخترش چرا. بنابراین به‌این دلیل که جوئل در ذهنش هنوز پدره و تاثیرات روانی مرگ دخترش پس از ۲۰ سال هنوز پابرجان، یعنی الی رو هنوز دختر اصلیش میبینه و هنوز سوگواره. حالا برای یک پدر که عزادار مرگ دخترشه و حاضره هرچیزی بده که فقط برگرده به اون روز، غیرممکنه تصور کنید جوئل ایندفعه دخترش رو نجات نده. برای یک فرد عزادار هیچ چیز بدتر از این نیست که روز عزا دوباره تکرار بشه و حاضره بمیره به جای اون. و توی دنیای لست ۱ این تصمیم جوئل کاملاً مستحق بوده. باز هم دلیل؟ چون بازی اول کاملاً و کاملاً تمی داشت که قرار بود به بازیکن این پیام رو برسونه: که میشه توی دنیایی مثل لست ۱ هنوز هم عشق و محبت و زیبایی پیدا کرد اما بازی دوم اصلاً یک بازی دیگست و میخواد توی دنیایی زیبای جوئل و الی، زشتی‌ها و پلیدی‌ها رو نشون بده. بنابراین بهتره به چشم دوتا بازی گاملاً مجزا بهشون نگاه کنید.
      ممنونم مهیارجان.

      آرینJin sakaiMahyarMsmSquatlatex🤘Mohsenj74
  • کاش اینهمه که مقاله واس لست میدید یکمم در مورد بازی های دیگه مقاله بدید یا حداقل بیاید درباره ژانرها و اینا مقاله بزنید چه میدونم بازی های ایندی که کمتر دیده شدند یا شخصیت پردازی های قوی بازی هایی که خیلی دیده نشدند
    نمیدونم چرا اینهمه مقاله در مورد این بازی میاد که اونم یه قسمتش واقعا تکرارین
    جدای اون متاسفانه مقالتون بیشتر شبیه یه دلنوشته ادبی هستش یا نگاه به کرکتر جوئل
    بازم تشکر بابت وقتی که سر مقاله گزاشتید

    PilgrimAmir Hossein006Squatlatex𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰MengoXERXES77حسین غزالی
    • سلام جناب یوهان. والله ما درباره همون بازی‌های کوچک و کمتر دیده شده هم کلی نوشته دادیم. اونقدر کم‌تر دیده شده که حتی خود شما هم نبودید توی بخش نظراتشون. نمونش هم نوشته فایرواچ و یا هزار و یک شب لایف ایز استرنج و حتی همین مقاله قبلی که نقد و بررسی بازی بسیار قدر و زیبا و درجه یک This war of mine بوده. تنوع همیشه لازمه و به‌هر حال اگر بازی بزرگه، بنابراین حجم دایره اطلاعات و نکات و نوشته‌هاش هم بزرگ میشه و طبیعیه.
      درباره حالت نوشته که بیشتر شبیه به چیه، خیلی جالبه اگر بدونید که کلاً هرچی که به‌اسم «مقاله» منتشر میشه توی کلاً وبسایت‌های گیم حتی یک درصد شبیه به یک مقاله واقعی نیستند. بخش اعظمشون که میشن همون کامنت که فقط شاخ و برگ و قالب گرفته و یک بخش کوچکی هم میشه مطلب و پست استاندارد بلاگ نویسی و شاید در حد دهم درصد و اینا باشه که بتونید یک مقاله استاندارد پیدا کنید درباره بازی‌های ویدیویی.
      بازم تشکر بابت وقتی که سر کامنت گذاشتید. همیشه ممنون میشم بابت ایرادها اگر بگید کجا ایراد بوده.

      Amir Hossein006Jin sakaiA,,shSquatlatex🤘Mohsenj74Deleted accountMengoمحمد حسین کریمی
    • هر بازی ای پتانسیل و ارزش نوشتن مقاله مثل شاهکارهای هنری The Last of Us و The Last of Us Part II رو نداره.

      PilgrimAmir Hossein006kia (Bye All)A,,shSquatlatex
      • PC GAMER گفت:

        اتفاقا بازیهای زیادی هستند که پتانسیل خیلی بیشتری از عناوین the last of us برای نوشتن یک مقاله زیبا رو دارند

        Amir Hossein006ArnaldXERXESkia (Bye All)
        • Mengo گفت:

          میشه چند تا از این بازی ها رو برام مثال بزنی ؟

          • PC GAMER گفت:

            سه گانه bioshock و half life و batman arkham و red dead و dark souls و bloodborne و halo و mass effect و the elder scrolls و …..
            اینا از نظر من پتانسیل خیلی بیشتری از عناوین لست دارند برای نوشتن مقاله

            Amir Hossein006ArnaldXERXES
            • Mengo گفت:

              به جزء BioShock هیچکدوم پتانسیل بیشتر رو ندارن
              به علاوه The Last of Us از ابعاد مختلف داره مورد بررسی و واکاوی قرار میگیره و یکی از بزرگ ترین فرنچایز های تاریخه و بیشتر به خاطر داستان و شخصیت هاش معروف و اینجا هم دارن درباره همین چیز ها صحبت میکنن

              Amir Hossein006ArnaldXERXES
              • PC GAMER گفت:

                سه گانه Mass effect یکی از برترین شخصیت پردازی تاریخ رو ارائه میده اگه بخوایم مثلا بگیم شخصیت پردازی های لست فوق العاده ای داره سه گانه Mass Effect چیزی فراتر از فوق العادست
                سری batman arkham یکی از فلسفی ترین داستان تاریخ صنعت رو روایت میکنه ایا از نظر شما داستان فوق العاده این سری پتانسیل بیشتری از دو عناوین لست رو نداره ؟
                Red dead redemption ها هم از نظر جریحه دار کردن احساسات فرسنگ ها بهتر از لست بهتر میکنند ایا عناوین نیز به اندازه لست ارزش صحبت ندارن
                Dark souls هم یکی از قوی ترین لورها رو داره نه میشه ساعت ها در مورد تئوری پردازی کرد
                The elder scrolls هم یکی از عظیم ترین لورهای تاریخ رو داره که میشه ساعت ها در موردش بحث کرد ( یعنی چندین هزار سال تاریخ tamriel به اندازه لست ارزش نداره)
                در کل عناوین بالا به نظر بنده ارزش بحث بیشتر و پتانسیل بیشتری برای نوشتن مقاله دارند

                Amir Hossein006XERXES
                • Mengo گفت:

                  سری بتمن آرکهام اقتباس از کمیک هست پس قضیش فرق داره
                  سری Mass Effect هم به هیچ عنوان تو شخصیت پردازی به شخصیت پردازی های The Last of US نزدیک هم نمیشه
                  Red Dead Redemption باز یه چیزی
                  Dark Souls هم عملا توش شخصیت پردازی معنی نداره همش بزن بکش برو جلو و شخصیت هاش صرفا در حد یه پیش زمینه داستانی ساده برای Lore بازی هستن همین
                  درباره The Elder Scrolls موافقم
                  ولی بقیه اون مواردی که نوشتی تو شخصیت پردازی و اینطور چیزا اندازه The Last of Us نیستن واقعا

                  Amir Hossein006XERXES
              • PC GAMER گفت:

                Mass effect یکی از غنی ترین شخصیت پردازی های تاریخ رو داره
                کدوم یک از شخصیت های لست پردازش دقیق کامندر شپدر رو دارند
                اکثر شخصیت های فرعی و همراه Mass effect پردازشی فوق‌العاده دارند در حالی که لست دو در پرادزش شخصیت های فرعی مشکل جدی داره
                خودتون از گفتن این حرف خندتون نگرفت که شخصیت پردازی های mass effect اصلا به پای لست نمیرسن اتفاقا شخصیت پردازی های mass effect فرسنگ ها از لست بهتره
                سری بتمن هم درسته یک اقتباس از کمیک بوک هاست اما داستان کاملا اوریجینال خودشو داره ابن بهانه شما رو هم درک نمیکنم
                در مورد سری دارک سولز هم حرف شما بازم مایه تعجبه خوب روایت سری دارک فرمش همینه و این اصلا ضعف نیست حرف من اینکه شخصیت پردازی های دارک سولز در نوع خودش فوق العادست و حرف زدن در موردش بسیار لذت بخشه

                MengoAmir Hossein006
                • Mengo گفت:

                  لازم نیست نظر شخصی خودتون رو به صورت فکت وار صادر کنید !!!
                  مس افکت هیچوقت جزء برترین بازی های تاریخ از نظر شخصیت پردازی نبوده بخصوص اینکه کرکترش اصلا شخصیت ثابتی نداره و میشه مرد و زن بودنش رو مشخص کرد و بازی هم چندین پایان داره و عملا شخصیت پردازی کرکتر رو باز میزاره که چطوری باشه گرالت رو که میبینی تو ویچر محبوبه اون فرق داره چون کرکتر کتاب هستش
                  وقتی میای به صورت فکت وار میگی سری مس افکت و هیلو و غیره از لست هم پتانسیل های بیشتری دارن مشخصه با هر بازی که از سونی مقاله برن مشکل داری و فقط دنبال اینی بازی های سونی رو کم ارزش جلوه بدی وگرنه اینو یه بچه ۵ ساله هم میدونه که از نظر شخصیت پردازی و بعد فلسفی هیچکدوم نزدیک لست هم نمیشن به جزء همون سری بایوشاک که گفتم

          • PC GAMER گفت:

            اولش من نظر شخصی خودمو گفتم
            هر کی اینجا کامنت میده نظر شخصی خودشو میگه من کی گفتم نظرم فکته
            مورد بعدی تمام منابع معروف و بررسی های دنیا شخصیت پردازی های mass effect رو یکی از برترین شخصیت پردازی های دنیا میدونن
            شما سیستم ساخت شخصیت در mass effect رو با الدر اسکرولز اشتباه گرفتید در elder scrolls ما شخصیت ثابتی نداریم و در هر کوئست لاین شاهد شخصیت دیگه ای هستیم به عبارت و شاهد شخصیت ثابتی نیستم
            تازه اگه کامندر شپرد شخصیت پردازی بهتری نسبت به گرالت نداشته باشه کمتر تیست
            همچنین این طرز تفکر شماست که هر که بگه فلان بازی از لست بهتره رو فن بوی میدونید
            شما پلیر منطقی نیستید شما مقدس پلیرید و فکر میکنید هر انتقادی به منظور تخریبه

            Mengo
  • Ghost گفت:

    واقعا شاهکار چه پارت یک و چه پارت ۲
    جوئل که از همون بازی اول خیلی باهاش ارتباط کردم

    god of warA,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Squatlatex
  • احساسات عمیق . چه خاطراه ای شد . لفت بیهاید حتی . بازیه معصومانه الی و رایلی . پرت کردن اجر به شیشه ماشین ها . بازی مبارزه ای فرضی با دستگاه ارکید خراب. عکس های دو نفره . رقص با اهنگ i got you babe از اتا جیمز . بعد اون زامبیه لعنتی .
    حالم اصلا یه جوری شد 🙁 اهنگ at last از اتا جیمز رو هم گوش بدید اگه خواستید 🙁 نیاز دارم تنها باشم
    . فعلا 🙁 ( 🙂 )

    god of warآرینJin sakaiPS6.2027A,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰حسین غزالی77EspressoSquatlatexmore
  • onepunkman گفت:

    وقتی که بازی اومد یکی از منتقدا تو نقد این بازی گفته بود “gaming’s citizen kane moment” فکر کردم داره زیاده رویی میکنه.
    ولی واقعیتش برای من لست اف آس لحظاتی و خصوصیت هایی داره که تو نه تنها بازی ها بلکه کل رسانه های بصری نظیر نداره.
    لست مثل یک فیلم شاهکار هست، که توی فرم یک بازی متولد شده و با بازی بودنش اصلیت و هویت و مخصوصا تعامل اش رو به وجود اورده.
    اندک چیزایی هستن که به اندازه لست تا حالا تونستم باهاشون ارتباط بگیرم.
    یک شاهکار از هر لحاظی که فکرشو بشه کرد، من واقعا این بازی رو دوست دارم و واقعا خوشحالم که بازیش کردم و تجربه اش کردم، حیف که پلی ندارم و نمیتونم دوباره بازی کنم.

    MengoA,,shSquatlatex𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰حسین غزالی
  • Squatlatex گفت:

    آقای بابایی اون موقع خوب حرفی زدن گفتن اگه لست۲ داستان پر حفره ای داره پس چرا هر گیمری با داستانش احساساتش جریحه دار میشه؟بازی که ضعیف باشه نمیتونه احساس رو منتقل کنه به همین سادگی.
    حاوی اسپویل لست ۲.
    اون جا که الی و جول میرن به موزه فضانوردی که بنظرم بهترین سکانس کل تاریخ صنعت گیم بود هیچ حسی نداشتی؟وقتی از اون رویای شیرین بیرون اومدی و با دنیای واقعی دوباره روبه رو شدی هیچ حسی نداشتی؟وقتی جسی مرد یا الی در خطر بود و تبدیل شد به باس فایت هیچ احساسی نداشتی؟و…اون صحنه مبارزه الی با آبی که ابی رو کنترل میکردیم بالای سه بار هر گیمری به عمد ابی رو تو مبارزه مغلوب کرد چه بسا تو مبارزه آخر هم وقتی ما داشتیم جای الی،ابی که بدبخت شده چندین روز از اسکله آویزون بوده و به بردگی گرفته شد و یک بچه کوچک هم همراهشه همچین حسی داشتیم از سکانس آخر بازی هم حرفی نمی‌زنم که هر گیمری رو به گریه انداخت اون آهنگ آخر بازی(wayfaring stranger) هم فینیشری برای روح و روان گیمرها بود.

    🌱🌱Korok vegankia (Bye All)god of warA,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Mengo
    • حفره داستانی ارتباطی به جریحه‌دار شدن احساسات نداره. حفره‌های پلات ربط به منطق داستانی داره. من نمیگم tlou حفره داستانی داره یا نه اما این دو موضوع مستقیماً ارتباطی به یکدیگر ندارند که در ادامه بیشتر توضیح میدم.
      *اسپویل*
      .
      .

      جریحه‌دار کردن احساسات گیمرها نیازی به یک روایت خیره‌کننده و بی‌نظیر نداره و روش‌های چیپ و بی‌ارزش برای برانگیختن به وفور در سینما و بازی وجود داره، کافیه شما یک صحنه زورگویی بدون Context ببینید و حس خشم و عدالت‌جویی شما بروز کنه. ممکنه صحنه بی‌مهری یک فرزند به مادر خودش رو ببینید و چندین دقیقه گریه کنید، کلیپ‌هایی که ممکنه همه‌ی ما رو درگیر کنن، اما یک پس‌زمینه و روایت وجود نداشته باشه. بنابراین جریحه دار کردن احساسات نشان از یک دست بودن، عالی بودن یا plot hole نداشتن یک روایت نیست. چیزی که به عقیده شخصی من، TLOU 2 ازش رنج میبره یعنی جریحه‌دار کردن نیرنگ‌گونه احساسات (به لطف TLOU 1 مرگ جوئل بهترین قسمت بازی هست)، که درست در مقابل بزرگترین دستاورد tlou 1 قرار میگیره.

      هر گیمری احساساتش جریحه دار میشه؟ چنین چیزی غیرقابل اثباته. با این وجود، جریحه‌دار کردن احساسات کار سختی نیست، بلکه جریحه‌دار کردن احساسات در کنار پیوستگی روایی، شخصیت‌پردازی درست و ارائه یک قصه آموزنده ارزشمنده که TLOU 2 در برخی عملکرد بدی نداره. در برخی بی‌نظیره و در برخی مفتضحه.

      🌱🌱Korok veganAmir Hossein006PC GAMERgod of waronepunkmanحسین غزالی𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰MengoXERXES
      • Mengo گفت:

        میشه بپرسم تو کجا ها عملکرد مفتضحی داره ؟

        𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Squatlatexgod of war
      • god of war گفت:

        اون وقت ب نظر شما کدوم بازی حتی توانسته نزدیک لست ۲ از نظر جریحه دار کردن احساسات بشه
        جریحه دار کردن کار سختی نیست
        از شما بعیده این حرف رو بزنید
        برای این ک شما با شخصیت همزاد پنداری کنید باید شخصیت رو کامل درک کنید
        یعنی باید ساعت ها لست ۱ رو بازی کرده باشی تا بفهمی الان ک این پیر مرد داره می میره چ اتفاق سختی برای الی هست
        یعنی باید ۷ ساعت جای ابی بازی کرده باشی تا شاید بتونی باهاش ارطبات بگیری و اخر بازی نخوای ک کشته بشه
        این کار ها اصلا کار راحتی نیست
        شما دارید قدرت نویسندگی کار کارگردانی این بازی رو زیر سوال می برید
        قصه اموزنده؟
        جدای اینکه شما از هر بازی ایی‌ ی درس بزرگ می گیرید ک اینجا دنبال حکایت و روایت هستید ولی چ اموزه بزرگ تر از اینکه انتقام همیشه بهتر از بخشش نیست
        بهتر از اینکه هر کاری ک می کنید با یه اثر پروانه ایی روی دیگران تاثیر می زاره و شاید حتی ب خودمون برگرده

        MengoA,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Squatlatexgod of war
        • PC GAMER گفت:

          ( اون وقت ب نظر شما کدوم بازی حتی توانسته نزدیک لست ۲ از نظر جریحه دار کردن احساسات بشه )
          لطفا از داستان لست ۲ بت نسازید ( از هر گیمی نمی بایست بت ساخت )
          اگه بحث شما دوست عزیز جریحه دار کردن احساسات باشه از نظر من صدها بازی دیگه هم هستن که در جریحه دار کردن احساسات به شدت از لست ۲ بهتر عمل کردن نمونش هم فصل اول بازی واکینگ دد ( ساخته telltale )که در فضای مشابه با لست قرار داره عملکرد به شدت بهتری در این موضوع داره
          اسپویل لست ۲
          الان مرگ جوئل به چه دلیلی احساسات شما رو جریحه دار میکنه ؟؟ به این دلیل که پرداختش انقدر خوب در لست ۲ کار شده ؟؟ خیر به این دلیل که شما از نسخه اول با این فرد خاطره دارید
          پرداخت جوئل در لست دو یکی از ضعف هایی اساسی لست دو برخلاف لست یکه
          ناتی داگ به شکل به شدت بچه گانه ای سعی کرد با کشتن جوئل احساسات من و شما رو به چالش بکشه تا بیاد داستانشو مثلا عمیق نشون بده
          ( دوستان سونی فن و لست فن گرامی و عزیز امیدوارم از حرف های من ناراحت نشده باشید حرف های من کاملا بر لساس نظر شخصی منه و من نمیگم صد در صد درسته )

          Amir Hossein006MengoArnaldA,,sh𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰XERXESمحمد حسین کریمی
          • A,,sh گفت:

            مگه جوئل اصلا چقدر در لست دو بوده که انتظار دارید پرداختش در حد نسخه اول باشه که تو ۹۰ درصد بازی بودش
            مهمترین قسمتایی که تو نسخه دوم بهمراه جوئل بوده فلش بک هایی بوده که بهمراه الی بود مخصوصا تولد الی و پایانش که اخرین دیالوگاشو میگه که بنظر خود منم بهترین بخش های نسخه دوم همینا بودن (بقیه بخشا هم عالی بود) این مرگ جوئلم برای ادامه دادن روایت و مفهوم داستان لازم بود

            MengoPC GAMER
            • مرگ جوئل میشینه به دل چون پرداخته شده، منظور دوستمونم اینه که اگر جوئل و مرگش همچنان خوب هستند بخاطر دستاورد tlou 2 نیست بلکه به لطف tlou 1 هست. ناتی داگ نیازی نداشت جوئل رو بسازه برای بازی دوم چون از بازی اول ساخته شده. اما بقیه شخصیت‌هایی که میسازه بخش عمده‌ایشون پردازش خوبی ندارن که به اندازه کافی در موردش صحبت کردیم.

              Amir Hossein006MengoPC GAMER
              • A,,sh گفت:

                راستش با نیمه اول کامنتتون تا حدودی موافقم بلاخره هر گیمی که ادامش ساخته میشه شخصیت های اصلی بازی از شخصیت پردازی های بازیای قبلیشون کمک میگیرن تا به دل گیمرا بیشتر بشینن اما ۱۰۰ درصد نه اما بخش زیادیش اینطوره
                فقط در مورد بخش اخرم با احترام مخالفم این شخصیت های جدیدی که ناتی داگ خلق کرده درسته به شخصیت پردازی الی و جوئل قطعا نمیرسن اما به نوع خودشون خوبن البته اینا نظر من هستش

                Squatlatex
                • به نظرم بازی اول شخصیت‌های فرعی پرداخته شده و درک شده از سمت نویسنده هستند با این که بازی مهلت خیلی کمتری برای مطرح کردنشون داره و اگر نقد وارده بخاطر قدرت عجیب نسخه اول هست در این زمینه.

                  Amir Hossein006
                • A,,sh گفت:

                  این و هم من با برخی مواردش موافقم بنظرم سارا تامی(مخصوصا تامی در نسخه ۲) و بیل و owen بهترین شخصیت فرعی های سری هستن البته من بقیه کارکترای فرعی هم شخصیت پردازیشون رو خوب میدونم ولی اینا برای من بالاتر بودن از بقیه، این مورد اخرم که گفتید درسته بلاخره وقتی یه استودیو یه چیزی میسازه و خیلی عالی باشه انتظارات خیلی میره بالا در کل بنظرم بعضی جاها خیلی بی مورد نسبت به لست ۲ سخت گیری انجام میشه چون کاریم که ناتی داگ انجام داد و روشی که خواست باهاش دنباله رو بسازه شاید سخت ترین راه ممکن بود اما من جاه طلبیشون رو دوست داشتم

              • Mengo گفت:

                ببخشید آقای کریمی ولی من با حرفتون مخالفم من شخصا با کرکتر Owen (که به نظرم با اختلاف بهترین کرکتر تو بخش ابی بود) خیلی ارتباط برقرار کردم و از همون اول جذبش شدم
                اینکه توقع داشته باشیم تک تک این شخصیت هایی که تازه تو قسما دوم رونمایی شدن درست مثل قسمت اول بهشون پرداخته بشه وقتی اصلا هدف داستان و نحوه روایتش با نسخه اول فرق میکنه به نظرم دلیل در اون منطقی نیست چون ما یه نیمه با یه سری شخصیت هستیم نیم بعدی با یه سری شخصیت دیگه و هر کدوم از این ها باز یه سری پیوند ارتباطی با هم دارن که به داستان بازی مربوط میشن و در حقیقت شخصیت پردازی هر کدوم مکمل بقیه هست من شخصا با کرکتر ابی ارتباط برقرار کردم البته که قطعا برام هیچوقت جای الی و جوئل رو نمیتونه بگیره ولی در اون حدی که میگین نبود که اصلا نتونم درکش کنم

            • PC GAMER گفت:

              من زیاد با مرگ جوئل مشکلی ندارم
              ولی از نظرم مرگ جوئل میتونست در موقعیت بهتری اتفاق بیفته
              همچنین مرگ جوئل به خاطر پرداخت خوبش در نسخه یک بود که احساسات ادمو جریحه دار میکرد
              پرداخت جوئل میتونست در لست دو بهتر باشه سازنده ها میتونستن موقعیت های بهتری رو برای مرگ جوئل خلق کنن

              • A,,sh گفت:

                من خودمم قبلا این حرفو شنیدم و خودمم بهش فکر کردم در کل من با نوع مرگ جوئل مشکل نداشتم جدا از اون بخش اصلی بازی از بعد مرگ جوئل شروع میشه که سفر الی اغاز میشه به سمت سیاتل مرگ جوئل فقط دلیل اغاز داستان اصلیه اون صحنه هم از قصد جوری طراحی شده بود که مخاطبو شدیدا خشمگین کنه که میشه گفت موفقیت امیز بود تو هدفش و بعدا بازی تلاش کرد نظر مارو تغییر بده در کل من مشکلی نداشتم ولی خب داستان بازی خیلی سلیقه ای هست و نظرات متفاوته که طبیعیه در مورد مرگ جوئل هم این که نسخه یک تاثیر میذاره که درسته خودم قبول دارم ولی من منظورم بیشتر فلش بک های بازی بود که جوئل توشون بود مخصوصا موزه جوئل بنسبت حضور کمترش تو بازی ولی هر جا بود تاثیر گذار بود اگه بگیم تمام اینا ۱۰۰ درصد فقط بخاطر شخصیت پردازیش تو نسخه اوله بی انصافیه، دیالوگ نویسیشم خیلی خوب بود

                PC GAMER
        • ۱- “اون وقت ب نظر شما کدوم بازی حتی توانسته نزدیک لست ۲ از نظر جریحه دار کردن احساسات بشه”:
          telltale games walking dead
          The Last of Us 1
          Spec Ops: The Line
          RDR 2
          RDR 1
          Brothers: A tale of two sons
          Shadow of the Colossus
          البته اینا نزدیک نیستن به tlou 2، بلکه فرسخ‌ها بهترن و نه تنها احساسات رو جریحه داره میکنن، بلکه روایتی هدفمندتر و به دور از شلختگی دارن.
          —————————————–
          2- ” جریحه دار کردن کار سختی نیست”
          فکر کنم شما اصلا کامنت‌ها رو کامل نمیخونی، به محض این که متوجه میشی یه نفر با بازی مورد علاقت مخالفه، شروع میکنی یه کله به نوشتن. توضیحاتی دادم که بهش اشاره نکردی، گفتم جریحه دار کردن احساسات کار سختی نیست و در ادامه توضیح دادم، همانطور که میشه روزانه هزاران ویدیو از طرق مختلف مشاهده کرد که حس‌های مختلف رو از شما بکشه بیرون اما نه Context و نه روایت و نه پیوستگی‌ای وجود داشته باشه، چندین مثال هم زدم.
          بنابراین جریحه دار کردن احساسات کار سختی نیست، بلکه جریحه‌دار کردن احساسات در کنار چندین پوینت مختلف مثل پیوستگی روایی، شخصیت‌پردازی، ارائه داستانی نو و … اهمیت داره.
          3- ” یعنی باید ساعت ها لست ۱ رو بازی کرده باشی تا بفهمی الان ک این پیر مرد داره می میره چ اتفاق سختی برای الی هست”
          ذکر کردم داخل کامنت قبلی که مرگ جوئل بهترین قسمت و پردازش شده‌ترین بخش بازی tlou 2 به حساب میاد. دقیقاً بخاطر این که شخصیت جوئل در بازی اول پردازش شده.
          4- ” قصه اموزنده؟”
          جایی از کامنت من میبینی که گفتم TLOU 2 نکته آموزنده نداره؟
          چیزی که من گفتم:
          “جریحه‌دار کردن احساسات کار سختی نیست، بلکه جریحه‌دار کردن احساسات در کنار پیوستگی روایی، شخصیت‌پردازی درست و ارائه یک قصه آموزنده ارزشمنده که TLOU 2 در برخی عملکرد بدی نداره. در برخی بی‌نظیره و در برخی مفتضحه.”
          قبلاً مفصل توضیح دادم اگر خیلی دوست داری مشخص کنم این موضوع رو:
          TLOU 2 شخصیت پردازی مفتضحی داره به غیر از کاراکترهای آشنا از نسخه اول (مفتضح)
          TLOU 2 برای انتقال پیام ساخته شده و بنابراین داستان آموزنده‌ای داره. (بی‌نظیر)
          TLOU 2 خط داستانی بدی نداره و پوینت‌هایی که میخواد مشخص کنه درسته، اما ساختار و نحوه قرارگیری حوادث خوب نیست.
          —————————————————-
          اطرافیان اَبی به غیر از یک مورد بقیه هیچگونه شخصیت‌پردازی درستی ندارند و اطرافیان الی، همان‌هایی شخصیت پردازی درستی دارن که ازشون پس زمینه داریم. مِل و نورا دو نمونه کاملاً واضح هستند. شخصیت پردازی این افراد شبیه فیلم‌های درجه سوم سینماست، در صورتی که کاراکترهایی با نقش مشابه (فرعی یا نزدیک به اصلی بودن) در بازی اول پرداخت درستی داشتند. حالا که بازی عاجز از پرداخت شخصیت مل و نورا و جس و یارا هست، مجبور میشه که از روش‌های چیپ و بی‌ارزش برای برانگیختن احساسات استفاده کنه:
          کدوم گیمری بخاطر شخصیت‎‌پردازی خوب از مرگ مِل ناراحت میشه؟ مرگ مِل ناراحت‌کننده اس چون به سادگی بارداره. این عملکردی استادانه در شخصیت‌پردازی و نوشتن یک روایت نیست، این یک حقه کوچه بازاریه که در هر داستان درجه سومی میشه اعمال کرد. بعد مخاطب گیم میشینه به به و چه چه میکنه که بهترین بازی در زمینه جریحه دار کردن احساسات رو بازی کردم.

          شخصیت پردازی نورا چیزی در حد فیلم فارسیه. اما برای مرگ این شخصیت، کارگردان و نویسنده به جای این که ارتباطی قوی بین مخاطب و شخصیت بنا کنه، مثل بازی اول با دیالوگ‌های محدود اما هوشمدانه. میاد اول از همه این کاراکتر رو رنجور میکنه و بعد با یک فضاسازی سرخ و انتقام جویانه کشتن این کاراکتر از سمت الی رو بولد نشون میده. این یک حقه اس نه نویسندگی‌ای در حد بازی اول.

          مشکل چینش وقایع هم وجود داره اما لازم نمیبینم توضیح بدم، برای این که ایراداتی که شخصا به بازی وارد میدونم رو مطالعه کنید، لینک زیر موجوده و به اندازه کافی بحث شده حول این موضوع:
          https://gamefa.com/786270/analyse-the-last-of-us-part-2-frustration-to-narrate-cycle-of-hatred/

          آرینMengoArnaldAmir Hossein006Deleted account𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰PC GAMERgod of warXERXES
          • god of war گفت:

            ممنون اقای کریمی بابت پاسختون
            بله هیچ بازی ایی ۱۰۰ درصد بی نقص نیست و همه ممکنه از یه بازی خوششون نیاد
            مخصوصا لست ۲
            چ بسا خود کارگردان خلاق بازی گفته گفته بود همه از داستان لست ۲ لذت نمی برند
            ب هر حال من قبول دارم اون طور ک من ی بازی رو انجام می دم شما انجام نمی دید و دید شما با من فرق داره
            و احتمالا من نمی تونم‌جواب انتقاد های شما رو بدم و باید ی نفر هم سطح شما باشه
            ب نظرم‌با نویسنده ی مقاله نقد لست ۲ یه ویدیو لایو و یا ی مقاله پرسش و پاسخ درست کنید
            جدای اینکه ب نظرم والکینگ دد و اسپیس آپ چند برابر از اون حقه ها ک فرمودید استفاده کرده بودند ولی بازم می‌گم باید با هم سطح خودت ن بحث بشه
            ب نظرم شما در اینجا رقیب فنی ایی ندارید برای همین نمی شع عدالتی باشه

            آرینA,,shSquatlatex𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰
          • فرسنگ ها بهترن؟ حرفتون خنده داره! اکثر بازیایی که نام بردید رو تموم کردم ولی به جرات میگم هیچکدوم نتونستن به اندازه لست۲ منو تحت تاثیر قرار بدن.
            شخصیت پردازی مفتضح؟ دارید درباره لست۲ صحبت می کنید یا من اشتباه می کنم؟!

            PilgrimAmir Hossein006XERXESDeleted accountkia (Bye All)god of war
            • یک صحبت دوستانه:
              چون چندین بار دیدم که از این روش برای دفاع از بازی‌های مختلف استفاده کردی. این که میگی:
              “هیچکدوم نتونستن به اندازه لست۲ منو تحت تاثیر قرار بدن”
              دفاع یا دیدگاه مفید نیست، این یک ابراز احساسات و دلنوشته کودکانه‌اس و ابراز بچگانه یک سلیقه شخصی. ابراز احساسات با دفاعیه فرق داره. این که نظر شخصیتو فریاد میزنی مشکلی نداره اما هرزنامه‌اس وقتی ریپلای میشه به یک کامنت ۲۰ خطی با سعی در ارائه Reason. کسی که مدافع TLOU 2 هست و از بازی لذت برده دوست نداره نهایت ریپلای به یک مخالف بازی این باشه که «من رو نتونستن تحت تاثیر قرار بدن». این صحبت من نه برای تخریبه نه چیزی. کاملاً دوستانه بود نه فقط برای شما بلکه برای بقیه که عاشق بحث کردن در مورد گیم هستند. چون تقریباً اطمینان دارم در سنی به سر می‌بری که از استدلال (چه صحیح چه غلط) و Reasoning در بحث برای رسوندن یک پوینت آگاهی نداری. نه این که سن پایین مشکلی داشته باشه، این وضعیتیه که همه ما در مقطعی درش به سر می‌بریم و کاملاً عادیه.

              Amir Hossein006EspressoDeleted account𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰kia (Bye All)sorenagod of warPC GAMERXERXES
              • god of war گفت:

                من ۷ ساله تو گیم فا هستم و ۲۳ سالم هست
                و منم ب شدت از بحث با ی ادم منطقی درباره دنیای گیم لذت می برم
                حضوری بود ۱۰ برابر زیشتر

                آرین𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰محمد حسین کریمی
                • بحث در مورد گیمینگ لذت‌بخشه باعث میشه Point of Viewهای مختلف مطرح بشن و دو طرف در ذهنشون چیزی جرقه بخوره که در طول بازی متوجه‌اش نشدن. حیف که به سمت این موضوع رفته که اگر کسی از بازی‌ پلی استیشن نقد کرد پس در جبهه ایکس باکسه و کسی اگر از بازی ایکس باکس نقد کردن در جبهه پلی استیشنه. افرادی که بشه از بحث کردن باهاشون لذت برد زیاد نیستن امروزه نه فقط در جامعه ایران بلکه جامعه گیمینگ غربی چه بسا تاکسیک‌تره. بحث حضوری و غیرحضوری هر کدام نکته مثبت خودشون رو دارن. حضوری باعث میشه لحن ها شنیده بشه و ممکنه با لحن مشخص بشه اون نقدی که شخص بر بازی وارد میکنه جدی نیست یا خیلی جدیه. اما نقد به صورت متن باعث میشه هیچ نکته‌ای از قلم نیوفته. خوبی دیگرش هم اینه که کسی کتک نمیخوره :دی

                  آرینAmir Hossein006kia (Bye All)god of war
              • sorena گفت:

                آقای کریمی یک بخش از فن بیس سونی بشدت دچار دگماتیسم هستن،به این شکل که هرگونه نقد و انتقادی رو به منزله حمله به سونی و درجهت تخریب عمدی عرضیابی میکنن. این قشر عمومآ کم سن و سال هستن.برای این حرفم مدرکی ندارم و صرفاً از روی مشاهدات عینی هست اما به یک چنین رتبه بندی رسیدم که سونی فنا قلدری بیشتری میکنن و پی سی فن ها عموما میانه‌رو تر از کنسول ها پلیر هانD: فن بیس نینتندو هم که اصلا تو یه عالم دیگه اند!

                آرینMengoking nima shamskia (Bye All)PC GAMER
                • من بار‌ها از tlou 2 و گیم‌پلی بازی تعریف کردم، به نظر من دیزاین گیمپلی بی‌نظیری داره در میان بازی های سینماتیک. از محدود بازی های سینماتیکی هست که چندین بار تونستم بازی کنم. اما به نظر میرسه که اصلا نباید انتقاد کرد از بازی های پلی استیشن.

                  البته من در عرض این ۱۲ ۱۳ سالی که فعالیت دارم داخل سایت های مختلف از هر سه سمت فن بوی دیدم پی سی پلیر، ایکس باکس پلیر و پلی استیشن. همه تعصبی دارن و جالبه که پلی استیشن و ایکس باکس فن‌ها به اندازه تقریباً یکسان تعصبی درشون دیدم. این حالت تهاجمی هم در اکثریت دیده میشه.

                  آرینMengoSquatlatexAmir Hossein006XERXES
                • PC GAMER گفت:

                  کلا این تفکر مقدس بودن و بی نقص بودن بازیهای سونی خیلی وقتکه در بین برخی از فن های پلی استیشن جا افتاده متاسفانه
                  در بین فن بیس برخی از کمپانی های بزرگ مثل ( راک استار و حتی به تازگیا بتسدا ) هم این قضیه وجود داره که مثلا بازیهای راک استار و بتسدا هیچ نقصی ندارن و …
                  اما خوب هنوز هم برخی از افراد هستن که فن متعصب کنسول و برند خاصی نباشن و بشه از بحث باهاشون نکات زیادی یاد گرفت

                  آرینMengo
              • sorena گفت:

                بله متوجهم و موافق.اتفاقا tlou2 جزو معدود بازی هایی هست که من پلاتش کردم و اتفاقا گیم پلی بازی چه در زمینه اکشن چه مخفی کاریش فوق‌العاده است هست. در بخش فنی و هنری باز هم یک دستاورد برای ناتی هست بخصوص در پرداختن به جزییات .

                خاطرت باشه نسل هفت پی سی گیمر ها بشدت تهاجمی بودن،چه داخلی چه خارجی اما الانا من حس میکنم به نسبت از تعصبات کمتری برخوردارند.

                🌱🌱Korok veganآرینMengogod of war
            • PC GAMER گفت:

              خوب دلیلت چیه ؟؟ طرف مقابل شما دلایل زیادی اورد برای این موضوع شما هم یه چندتا دلیل بیارید ؟؟ و حرف های ایشون رو نقص کنید
              قرار نیست که شما از لست ۲ لذت بردید پس نباید به این بازی انتقاد بشه
              لست ۲ یک بازی خوبه ( مخصوصا گیم پلی و گرافیک بازی ) اما خوب از نظر من و خیلیا ضعف هایی زیادی داره
              شما میتونی قشنگ با نوشتن یک کامنت پر مفهوم جواب ما رو بدی ؟؟ و اگه دلایلت هم قابل قبول بود ما هم قبول میکنیم
              نه اینکه از رو احساسات جواب بدی

              🌱🌱Korok veganآرینgod of warXERXES
  • onepunkman گفت:

    The World took everything from him, so he took everything from the world.

    Mengor_dhSquatlatex
  • اسپویل
    بی ربط:
    به نظرم الی باید اخر بازی last 2 هم ابی و هم لو رو میکشت اینطوری پایان بازی خیلی بهتر میشد و انتقادات از نسخه دوم کمتر میشد بخاطر همین بعضی ها از نسخه دوم بدشون میاد چون آخر نسخه ۱ پایان خوب و معناداری داشت

    A,,shMengoKing Jim RyanSquatlatexgod of warPS6.2027king nima shams𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰
  • منم اگه حسین غزالی رو میخواستم توصیف کنم میگفتم عشق.
    خسته‌نباشی حسین جان❤
    خیلی ممنونم🌻🌻

    آرین𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Squatlatex🤘Mohsenj74حسین غزالی
  • Shelbia گفت:

    اوایل یکی از هیتر های لست بودم (بدلیل تند رویی فن ها) الان دارم نسخه دومش رو بازی میکنم، این بازی واقعا شاهکاره. عاشق کارکتر الی هستم

    آرینKing Jim RyanSquatlatexgod of war
  • Mengo گفت:

    جوئل مثال بارز یه ضد قهرمان تو دنیای ویدئو گیمه خیلی خوب به تصویر کشیدنش یعنی با وجود اینکه میدونی چه کار های وحشتناکی انجام داده و با نجات الی تو بیمارستان جون میلیون ها آدم رو به نوعی گرفته ولی بازم نمیتونی ازش متنفر باشی چون این مرد اونقدر سختی دیده و تو این دنیای پسا آخرالزمانی سختی کشیده که نمیتونه بعد از مرگ دخترش یه بار دیگه شاهد مرگ الی که به نوعی دختر خونده خودش میبینه اون رو باشه
    این سری همیشه جایگاه ویژه ای تو قلب من داشته چه نسخه اول چه دوم
    برخلاف خیلی ها من حتی نسخه دوم رو هم دوست داشتم و به نظرم کاملا به داستان و منطق و فلسفه قسمت اول وفادار بود
    برای درک بهتر داستان هم حتما به نظرم ویدئو Omid Lennon رو ببینید خیلی خوب و عالی درباره قسمت دوم توضیح میده

    SquatlatexA,,shKing Jim Ryangod of war
  • god of war گفت:

    زیبا بود
    خیلی زیبا
    خیلی خیلی زیبا
    دلم می خواد از اول دوباره بخونمش

    آرینSquatlatexKing Jim Ryan𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰god of war
  • sorena گفت:

    جوئل و رابطه اش با الی با یک پیش‌زمینه از جوئل و دختر خودش به طرز دقیقی مخاطب رو تحت تاثیر قرار می داد و کاملا حس همزاد پنداری رو در اون بوجود می‌آورد.اون قسمت آخر بازی که جوئل،الی رو بغلش میگیره و سعی می‌کنه از اون بیمارستان فرار کنه اوج یک از خودگذشتگی نوامیدانه رو به تصور می‌کشه. مخاطب که صحنه اول بازی رو بیاد میاره جایی جوئل دختر خودش رو هم همینطور بغل کرده بود بشدت ملتهب و نگران میشه که نکنه اتفاق مشابهی هم رخ بده پس خودخواهی جوئل اینجا کاملا رنگ باخته و به حاشیه رفته و انگار تنها چیزی که تو دنیا مهمه احساسات جوئل و جون الیه،بوجود آوردن چنین حس عمقی در مخاطب با پیش‌زمینه های قبلی و با فراز و نشیب های داستانی قوی در طول بازی میسر شد،چیزی که در نسخه دوم نبود و باعث نمی‌شد کار و اتفاقات اون نه قبل همزاد پنداری باشه و نه دارای اهمیتی برای مخاطب. لحظه کشته شدن جوئل بدست یک دختر نوجوان نه دراماتیک بود و نه باعث برانگیختن احساسات می‌شد،بلکه یک صحنه زشت و منزجر کننده ی بود که از ندانم کاری و اشتباه مهلک سازندگان نشأت می‌گرفت. این صحنه منو یاد بازیهای ترسناک درجه دو/سه انداخت،جایی که سازندگان از ایجاد تنش های روانی و القای ترس پایدار در مخاطب ناتوان و مفلوجن و روی به خلق موجودات منزجر کننده و باعث استفراغ میارن.در ادامه شرایط بدتر هم شد جایی که ناتی خواست یک شبه جوئل از ابی بسازه و بایک سری توجیهات کودکانه این رو یک آدم خوب یا دست کم آدم! نشون بده کسی که همینجوری پامیشه میره سراغ دو نفری که اصلا نباید اهمیتی داشته باشن بدون هیچ زمینه ای بدون هیچ دلیل… از این دست مشکلات در نسخه دوم چند باری دیده میشه که بهیچ وجه باعث همدردی یا درگیر کردن مخاطب با شخصیت های جدید بازی نشه.

    حسین غزالیA,,shآرینMengogod of war
    • Mengo گفت:

      ناتی داگ هیچوقت سعی نکرد از ابی یه شخصیت شبیه به جوئل بسازه ابی دقیقا نقطه متقابل الی هستش نه جوئل
      نقطه مقابل جوئل بیشتر پدر ابی بود که با همون حضور کوتاهش به خوبی شخصیت پردازیش رو به مخاطب نشون دادن و شخصیت پردازی و هدف ابی از انجام اون کار با جوئل رو تکمیل کردن
      بازی اصلا سعی نمیکنه شما با شخصیتی همدردی بکنید اتفاقا برعکس سعی میکنه شما از همه شخصیت ها متنفر بشید و ببینید تو یه دنیای آخرالزمانی چه قدر یه انسان میتونه بی رحم بشه و دست به کار های وحشتناکی بزنه از الی که یه زن حامله رو میکشه تا ابی که جوئل رو به بی رحمانه ترین شکل ممکن به قتل میرسونه همه این ها نشون دهنده اون بی قانونی تو اون دوران آخرالزمانی و سفید نبودن همه شخصیت های داخل بازیه
      شخصیت جوئل قطعا بهترین شخصیت سری لست آو آس هستش ولی اینکه بگیم نباید تو بازی کشته میشد یا اون مرگ حقش نبود حرف اشتباهیه و به نظرم با اون اتفاقا بیشتر حق بازی به نسبت نسخه اول ادا شد چون همونقدر که جوئل برای کرکتر دوست داشتنی بود کار ها نابخشودنی و وحشتناکی رو تو قسمت اول انجام داد که اگه یکم با منطق و به دور از علاقه بهش نگاه بکنیم میبینیم سزاوار همچین مرگی بود کرکتر ابی هم برخلاف حرف شما شخصیت پردازیش به خوبی انجام شده و به نظرم اصلا نچسب نیست مشکل این بازی اینه اون روایتی که باید از ابی بده رو نمیتونه مثل الی و جوئل به مخاطب بده دلیلش هم اینه که ما با الی و جوئل خیلی زودتر از ابی آشنا شدیم و یه بازی کامل به رابطه و شخصیت پردازی این دو کرکتر پرداخته شده ولی تو ابی هیچ راهی جزء پرداخت با همون یه نیمه دوم نیست که همون به نظرم به استادانه ترین شکل ممکن انجام شده
      لست ۲ شاید اون داستان شیرین و جذاب لست ۱ رو نداشته باشه ولی هنوزم که هنوزه یکی از بهترین داستان های صنعت گیم رو روایت میکنه و نمیشه منکر تلاش و جاه طلبی که ناتی داگ برای ساختش کرده شد

      god of war
    • آرین گفت:

      سلام
      چه تحلیل درستی…. حرف نداره.

  • Kratos Miller گفت:

    واقعا جول یکی از تاثیر گزار ترین شخصیت های دنیای گیمه. مرگش واقعا خیلی دردناک بود ولی کم لطفیه بگیم به خاطر حذف این کارکتر محبوب، لست ۲ بازی خوبی نیست یا داستان خوبی نداره. هر دو گیم شاهکار بودن . شاهکاری ک تکرار نمیشن…

  • adams-khersi گفت:

    آدمای بضله گو، آدم های پول پرست و آدم هایی که غرق دنیای مادی شدن امکان نداره بتونن این بازی رو درک کنن، کسی که تم دارک این بازی رو درک کنه شاید بتونه دوست خوبی واسه من باشه منی که تنها آرزوم این بود که میتونستم واقعا یکی از شخصیت های بازی باشم و بتونم تو راه بازی جونم رو هم بدم ولی خب برای خیلی از آدم ها که مخصوصا توی ایران بزرگ شدن همچین چیزی قابل درک نیس

    آرین
  • آرین گفت:

    سلام
    خب مای بی‌معرفت باید اولین کامنت و پیام رو می‌دادیم، آخری رسید به ما.
    مردی که از دست داد و در نهایت، از دست داده‌شد.
    چیزی که جول سعی داشته در ۲۰ سال پنهان کنه با پیش اومدن یه سری شرایط خاص، ناغافل، زبان باز می‌کنه.
    یجور حس آمیخته با درد هست که نهایتا شکوفا می‌شه.
    تا لحظه مرگ تس، جول کاملا ناظره، شخصیتی ست که هیچ اکت و کنش خاصی نداره.
    صرفا با ما همراه ست و ناظر بر دنیا ست و آدم‌ها.
    از زمان مرگ تس و قبول کردن مسئولیت الی ست که رفته‌رفته مهرومومش باز می‌شه.
    هر چند نمی‌شه از گره‌های قبل از مرگ تس گذشت.
    1. رفتار تند جول با الی
    که واضحا مشخصه بخاطر نپذیرفتن دردها و سعیش بر انکار موضوع ست.
    از همون ابتدا بنظر میاد الی مظهری از سارا هست.
    2. سکانس آپارتمان
    که بیشتر مربوط به الی ست تا جول.
    منتها بعد از مرگ تس در نهایت جول و الی می‌افتند تو مخمصه.
    از زمین و آسمان می‌باره.
    و این یه فرصتی می‌ده به این دو، برای همکاری (در بقا) و نزدیک شدن.
    در نهایت چند فصل مهم داریم که تعمدا در سناریو هستند.
    1.بیل
    بیل آینه‌ای از جول، منتها ادامه اون ۲۰ سال بدون الی و تس.
    در نهایت بیل بدبین و پارانوئید که حصار کاملا امنی دور خودش چیده، به یک پوچی می‌رسه که حاصل از تنهایی ست.
    و در ظاهر نه مشکل تنهایی داره نه چیزی، از آدم‌ها هم بیزاره و نیازی هم بهشون نداره.
    ولی بخاطر مرگ یکی از دوستانش، مثل ابر بهار اشک می‌ریزه.
    اینجا برای جول جرقه اول هست
    2. سم و هنری
    این دو که فقط هم رو دارند.
    صمیمیت بین ۲ نفر و رابطه نزدیکی که برقراره، این چیزی ست که اینجا جول رو درگیر می‌کنه.
    و اینکه می‌فهمه بدون دیگری، اون یکی طرف هم زنده نخواهد ماند.
    3. تامی
    دو تا اتفاق قبلی ما رو تبدیل به یک جول مردد کرده که نمی‌دونه چطور با خودش دست‌وپنجه نرم کنه و چکار کنه.
    از اون طرف ما فرار الی رو داریم که یک فرصتی مهمی به جول می‌ده برای انتخاب.
    4. دیوید
    فصل دیوید باعث تثبیت رابطه می‌شه و تیر خلاصی ست بر این که الی و جول حالا حسابی به هم جوش خورده‌اند.
    بقا و فرار از مرگ و زمستان سخت، در نهایت عشق می‌آفریند و این فرصت بزرگ را.
    در دل سرما گرما پدید می‌آید که استاد فرمودند.
    در نهایت از اینجا به بعد ماجرا قابل‌ پیش‌بینی می‌شود.
    شاید اگه به اینا دقت می‌کردیم، همون دفعه اول هم از پایان بازی غافل‌گیر نمی‌شدیم.
    از اینجا به بعد دیگه نظر شخصی یه:
    متأسفانه نسخه دوم بازی به این شخصیت خیانت کرد.
    علی‌رغم فرض بچه‌های گیمفا که خیلی شاهکاره و خیلی ریسک بزرگی یه.
    منتها در حقیقت یک جور بزدلی و بی‌لیاقتی یه.
    چون نتونستند پای تصمیم بزرگ‌شون تو نسخه اول بایستند و براحتی و در عرض ۲ ساعت ناقابل! از زیر بار سنگین اون شونه خالی کردند.
    و قضیه با یه انتقام شخصی ساده فیصله یافت.
    در نهایت علی‌رغم همه تعاریف راجب داستان بازی، هیچوقت بنظرم داستان کار خیلی شاخص نبوده و تو سناریو و خصوصا اجرا و کارگردانی که متأسفانه تماما سینمایی ست نواقص دارد و اینها تو نسخه ۲ بسیار بیشتر است.
    تنها جای مثبت داستانی ۳ تا بازی اخیر ناتی‌داگ، گفتگو بین شخصیت‌ها و دیالوگ‌هایی ست که تو مراحل (بدون کات‌‌سین) زده‌می‌شه.
    که ما رو بسیار به آدم‌ها نزدیک می‌کنه و از هر کات‌‌سین مؤثرتره.
    اما در نهایت، علاقه ما به جول بحثش جدا ست….
    “اگر پروردگار هزار بار دیگر همون فرصت رو به من بده و همون شرایط رو بیافرینه؛ من هر دفعه همون کار رو می‌کنم و هیچ شکی به دلم راه نمی‌دم و حتی ذره‌ای هم در وجودم پشیمانی ندارم.”

    حسین غزالیA,,shامیر حسین
درباره جوئل: نگاهی به روند تغییر شخصیت Joel در داستان The Last of Us - گیمفا