نقد قسمت ۵ سریال Halo | اکشنی تماشایی

در قسمت پنجم سریال Halo، رازهای زیادی برملا می‌شوند و اکشن قابل‌توجهی به نمایش در می‌آیند که سرانجام، ‌مقداری از هیجان بازی‌ها را منتقل می‌کند.

سرانجام سریال هیلو (Halo) متوجه شده است تا چطور هسته احساسی داستان خود را با اندکی اکشن ترکیب کند. واقعا مایه تاسف است که هسته مرکزی سریال درخشنده‌تر نبوده است اما قسمت پنجم سریال «هیلو»، سرشار از اکشن‌های هیجان‌انگیز است که مطمئنا برای طرفداران بسیار لذت‌بخش بوده است. اکشن‌های این قسمت از سریال بر گرفته شده از بازی‌ها هستند و همین باعث شده تا نبرد پایانی بسیار سرگرم‌کننده باشد اما همچنان عملکرد برخی از کاراکترها، آن جلای لازم را ندارد.

هشدار اسپویل!

در قسمت پنجم سریال «هیلو»، رازهای زیادی برملا می‌شوند. مسترچیف پس از اینکه به شیء تازه کشف شده دست می‌زند، داستان خودش را متوجه می‌شود؛ او می‌فهمد که هالزی با ربودنش و جایگزین کردنش با بچه‌ای دیگر، او را برای برنامه اسپارتان به خدمت گرفته است.

در بازی‌ها، مشخص می‌شود که جایگزین او، یک کلون بوده که برای مدتی کوتاه زنده مانده است؛ هر چند در سریال، به این موارد اشاره چندانی نمی‌شود. این کار سرانجام سبب می‌شود تا مسترچیف از چرخه گمراهی خارج و با دکتر هالزی روبه‌رو شود. جان به دکتر هالزی حمله‌ور می‌شود اما کورتانا جلوی او را می‌گیرد.

در همین حین نیز، کاوننت حمله می‌کنند. در این قسمت از سریال، احساسات زیادی جریان دارند و دکتر هالزی تصمیم می‌گیرد تا برای نجات میراندا، جان خودش را به خطر بیاندازد. کای نیز دچار شوک پس از انفجار می‌شود و تلاش جان برای نجات او نیز منجر به آن می‌شود تا کاوننت، شیء را به سرقت ببرند.

تمام این اتفاقات هیجان‌انگیز در حدود ۲۰ دقیقه پایانی قسمت رخ می‌دهند. هر چند، قبل از آن، قسمت پنجم، سرعت آرامی دارد و بیشتر روی داستان کار می‌کند. در قسمت پنجم، موتور سورن و کوان خراب می‌شود؛ آن‌ها اکنون در درون صحرا سرگردان هستند و سورن تصمیم می‌گیرد تا به عنوان غرامتی برای سفینه گمشده‌اش، کوان را برای کار اجباری با خود ببرد. در میان کشمکش‌های بین این دو نفر نیز کوان از دست سورن فرار می‌کند.

همانطور که سریال به جلو می‌رود و حالا به نیمه راه خود رسیده است، ارتباط داستان کوان و سورن با داستان اصلی سریال، کمتر و کمتر می‌شود. در حال حاضر، مشخص نیست که سریال قرار است چطور این داستان‌ها را به یکدیگر مرتبط کند. از سوی دیگر، کوان نسبت به اسپارتان‌ها کینه به دل گرفته است.

کاملا می‌توان حس کرد که کوان، سورن را به عنوان اسپارتان دیگری می‌بیند که زندگی‌اش را نابود کرده است. از سوی دیگر، سورن همچنان بر این عقیده است که برنامه اسپارتان زندگی‌اش را نابود کرده است. با اینکه آن‌ها انگیزه‌های متفاوتی دارند اما هر دوی آن‌ها همچنان دلایل زیادی برای تنفر از سازمان UNSC دارند و امید می‌رود که در قسمت‌های بعدی، بیشتر به این تنفر پرداخته شود.

سریال «هیلو» بهتر می‌توانست تا رابطه کوان و سورن را کنترل کند. رابطه آن‌ها، نمونه دیگری از ضعف رابطه‌ها در سریال به شمار می‌رود. دیالوگ‌های بین آن‌ها چندان خوب نیست و جذبه خاصی بین آن‌ها حس نمی‌شود.

یکی دیگر از رابطه‌های ضعیف به تصویر کشیده در سریال «هیلو»، رابطه دکتر هالزی و کیز است. در قسمت پنجم سریال، مشخص می‌شود که کیز نیز به همراه دکتر هالزی در پیدا کردن جان برای برنامه اسپارتان نقش داشته است. دخالت کیز بیانگر موضوعی مهم در مورد کل سازمان UNSC است. کیز همانند دکتر هالزی، دروغگو و حیله‌گر قهاری نیست. در عوض، او یک متعقد واقعی به سازمان است و زمانی که در مواجه خود با جان و میراندا زیر فشار قرار می‌گیرد، تشریفات نظامی را در پیش می‌گیرد. نقش او به عنوان یک پدر، قسمت پنجم سریال را نسبت به قسمت‌های قبلی بهتر کرده است.

عدم جذبه بین کیز و دکتر هالزی، اصلا کمکی به سریال نمی‌کند و اصلا مشخص نیست که آن‌ها چطور با یکدیگر زندگی کرده‌اند و یک فرزند دارند. از سوی دیگر، دروغ‌هایی که کیز می‌گوید، همانند دروغ‌های هالزی، خودخواهانه نیستند. می‌دانیم که دکتر هالزی می‌خواهد تا همچنان حمایت سازمان را داشته باشد اما کیز تنها می‌خواهد یک سرباز خوب باشد.

در قسمت پنجم سریال «هیلو»، در صحنه فلش‌بک مختصری، تصویری واضح‌تر از خانه جان و تاریخچه آن برای بینندگان ارائه می‌شود. مشخص می‌شود دکتر هالزی و کیز، زمانی که جان تنها یک پسر بچه کوچک بوده و با خانواده‌اش زندگی می‌کرده است، به دیدن او آمده بودند. این صحنه، اقتباسی از یکی از کتاب‌های «هیلو» است. در این صحنه،‌ جان یکی از هم‌کلاسیان خود را از سقوط نجات می‌دهد و در این زمان، دکتر هالزی متوجه می‌شود که او فردی خاص است. در کتاب، دکتر هالزی بیشتر به توانمندی‌های جان جذب می‌شود اما در سریال، این از خودگذشتگی و تاثیرگذاری جان است که مورد توجه دکتر هالزی قرار می‌گیرند.

در پایان قسمت پنجم سریال «هیلو»، سرانجام ماکی نیز به تصویر کشیده می‌شود. او در انتهای نبرد، وارد صحنه می‌شود و نقش انسانی بی‌خطر را بازی می‌کند که توسط بیگانه‌های شرور گرفتار شده است. پس از پنج قسمت، سرانجام ماکی با جان روبه‌رو می‌شود.

در کل، سریال «هیلو»، با موضوعات و حقایق متعارف که بیشتر افراد از آن آگاهی دارند، به شکلی برخورد می‌کند که برای بیننده بسیار خسته‌کننده است. بسیاری از موضوعات و مسائلی که در پنج قسمت ابتدایی سریال «هیلو» به آن پرداخته شده را بسیاری از افراد می‌دانند. از سوی دیگر، سریال پیرامون موضوعات خود، گنگ و نامفهوم است؛ این موضوع ممکن است باعث عدم رضایت بیننده شود اما آن‌ها را وادار می‌کند تا قسمت بعدی سریال را مشاهده کنند.

مسیری که قسمت پنجم سریال «هیلو» در پیش گرفته است، همچنان عادی است، هر چند که جلوه‌های آن سودمند به نظر می‌رسند. صحنه‌های اکشن پایانی قسمت نیز برخی انتظارات از این سریال را برآورده کرده‌اند. لباس و زره‌ها قسمت به قسمت بهتر به نظر می‌رسند. علاوه بر این، سلاح‌ها، ماشین‌ها و بیگانه‌ها در نبرد پایانی قسمت، به خوبی به تصویر کشیده شده‌اند. نورپردازی تاثیر بسیار خوبی گذاشته است و وضوح نبرد در میان گرد و غبارها، جالب‌توجه است.

سرانجام، ما در سریال «هیلو»، نبرد را مشاهده کردیم که تقریبا شبیه بازی است. از سوی دیگر، در این قسمت، برخی دیگر از گونه‌های دیده نشده از کاوننت نیز به تصویر کشیده شدند. مطمئنا نبرد مسترچیف با بروت (Brute) دیدنی خواهد بود.

سوال قابل توجه در مورد سریال «هیلو»، این است که اسپارتان‌ها چه تفاوتی با دیگر سربازان دارند؟ آیا آن‌ها ابرانسان هستند؟ قسمت پنجم سریال «هیلو» به خوبی نشان می‌دهد که چطور اسپارتان‌ها می‌توانند در نبرد جابه‌جا شوند و به طور موثری سلاح‌های خود را تعویض کنند و نسبت به دیگر سربازها، دشمن بیشتری را از پا در بیاوردند و در عین حال، در مقابل آتش دشمنان بیشتر مقاومت کنند. تماشای نبرد اسپارتان‌ها در کنار سربازهای عادی، بهتر می‌تواند قابلیت‌های آن‌ها را به نمایش بگذارد.

در کل، اکشن و همچنین پویایی کاراکترها در قسمت پنجم، بسیار جالب‌توجه بوده است؛ از سوی دیگر، تماشای آن همه انفجار و تیراندازی نیز هیجان‌انگیز بودند.

نمره قسمت ۵ سریال هیلو: ۳ از ۵

آنچه در قسمت ۶ سریال هیلو خواهید دید:

منبع: denofgeek