نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا
نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا
نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا
نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا

نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده

مصطفی درویشی
۱۲:۰۰ ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا

فیلم C’mon C’mon به کارگردانی «مایک میلز» که در فهرست اعلام­ شده از سوی هیئت ملّی نقد فیلم آمریکا، در میان ده فیلم مستقل برتر سال ۲۰۲۱ حضور دارد؛ فیلمی سیاه و سفید که با تمرکز بر روابط میان کودکان و بزرگسالان، با تلفیق قطعات مستند و داستانی، اساساً بر درونمایه «فهم متقابل» تأکید دارد و به عبارت دقیق­‌تر، فیلمی است درباره «شنیدن و شنونده­‌ای فعّال بودن»، «بیان احساسات و کنار آمدن با احساسات منفی و ناخوشایند».

جانی (با بازی واکین فینیکس) یک خبرنگار رادیویی است که برای مصاحبه با کودکان درباره‌­ی موضوعات گوناگون (آینده، طبیعت، شهر، خانواده، احساسات و مشکلات‌­شان) به ایالت­‌های مختلف آمریکا سفر می­‌کند. شرایط آشفته‌­ی خانواده‌­ی خواهرش، ویو (با بازی گابی هافمن) باعث می‌شود تا جانی برای مراقبت چند روزه از خواهرزاده‌­ی نُه ساله­‌اش، جسی (با بازی وودی نورمن) به لس­‌آنجلس سفر کند. در ادامه‌­ی داستان، به دلایلی معیّن، جانی مجبور می‌شود تا جسی را نیز به همراه خود به سفر کاری دنباله­‌دارش به ایالت­‌های آمریکا ببرد. در ابتدای این سفر، جسی و جانی وقت­‌شان را بیشتر با فعّالیّت­‌هایی می­‌گذرانند که جسی عادت داشت با مادر یا پدرش انجام دهد: داستان­‌خوانی، بازی عجیب فرو رفتن جسی در نقش یتیم، و… . امّا به تدریج، جانی به جای اینکه جایگزین پدر و مادری غایب باشد، جایگاه مستقل دایی [یا یک دوست] بودن را در رابطه با جسی به دست می‌آورد و این دو به درکی از هم می­‌رسند.

نکته­‌ی برجسته‌­ی فیلم C’mon C’mon در وهله­‌ی نخست، اهمیّتی است که برای کودکان به عنوان یک گروه سنی متمایز قائل است. به همان اندازه که می­‌توان فیلم را در گونه­‌ای از فیلم‌­های جاده­‌ای دسته­‌بندی کرد، می­‌توان آن را فیلمی درباره‌­ی کودکان دانست که مخاطب اصلی‌­اش بزرگسالان هستند.

نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا

در تار و پود فیلم، نگرشی درباره‌­ی کودکان جاری است که آن‌ها را به عنوان موجوداتی پیچیده، با فُرم‌­های ارتباطی و ابرازگری خاصّ خودشان، دارای مسائل و مشکلات واقعی مختص به خودشان، به نوعی عاقلی و منطق خاصّ خودشان به تصویر می­‌کشد. این نگرش هم در قطعات مستند مصاحبه با کودکان و هم در شخصیت داستانی-ساختگی فیلم یعنی جسی به خوبی قابل تشخیص است. تا جایی که جسی با همه‌ی مسائل روانی و زیستی­‌اش که اقتضای سن و شرایط خانوادگی­‌اش است، در قالب فیلسوفی کوچک درمی­‌آید و به دفعات، جانی را به چالش می­‌کشد یا با پرسش‌­ها و جواب­‌های هوشمندانه‌­اش موجب حیرت و شگفتی بیننده می­‌شود. در نتیجه­‌ی نگرش یادشده درباره­‌ی کودکان، رابطه‌­ی میان بزرگسالان و کودکان در فیلم عمدتاً در قالب نوعی تلاش برای فهم و درک متقابل درمی­‌آید. به همین دلیل، فیلم در مسیر کندوکاو احساسات و ایده­‌های کودکان درباره‌­ی جهان پیرامون‌شان حرکت می­‌کند.

فیلم C’mon C’mon به طور مشهودی بر تحلیل فرآیند ارتباط انسانی تأکید دارد و در این زمینه، از الگوی خاصّی پیروی می­‌کند. در طول فیلم، بزرگسالانْ به شیوه‌های مختلف در حال مرور مجدد، تحلیل و گفتگو به منظور فهم موقعیت‌ها، پدیده‌­ها و اتفاقات رخ­‌داده هستند. جانی به طور منظم به ضبط صوتی خاطرات و وقایع روزمره‌­اش می‌­پردازد و در این ثبتِ احوالِ شفاهی، بر احساسات خودش، گره­‌های مهم و یا پیش‌پا افتاده­ در فرآیند ارتباط با دیگران به ویژه جسی تمرکز دارد؛ جانی و ویو درباره رفتارها و احساسات جسی که گاهی به راحتی قابل­‌فهم نیست (مثل فرو رفتن جسی در نقش یک یتیم) مرتباً گفتگو می­‌کنند؛ جانی و همکارانش درخصوص حرف­‌هایی که کودکان در حین مصاحبه‌­ها عنوان کردند، به گفتگو می­‌نشینند؛ و گاهی هم احساسات و ایده‌ها در قالب غیرمستقیم خواندن متنی داستانی یا غیرداستانی بیان و منتقل می‌شود. گویی یک متن از پیش‌نوشته‌شده به خوبی از پسِ بیان احوال جانی برمی‌آید.

به عبارت بهتر، در فیلم با الگویی تکرارشونده از وقوع یا یادآوری یک رویداد و سپس تأمّل‌­ورزی، شرح و تلاش برای فهم و درک آن، درون­‌کاوی و رمزگشایی از احساسات، برداشت­‌ها، رفع سوءتفاهم‌­ها و… مواجه هستیم.

نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا
در فیلم با الگویی تکرارشونده از وقوع یا یادآوری یک رویداد و سپس تأمّل‌­ورزی و تلاش برای فهم و درک آن روبه‌رو هستیم.

فیلم‌برداری سیاه و سفید زیبای فیلم را می‌­توان کوششی برای برقراری انسجام میان قطعاتِ ظاهراً گسسته‌­ی فیلم تفسیر کرد. از یک سو، فیلم‌برداری یک­دست سیاه و سفیدْ فصل­‌هایِ مستند، داستانی و غیرداستانی را به لحاظ بصری به یکدیگر متصل کرده است. قطعاتی که از حیث مضمونی با بخشی از فیلم در ارتباط و در کل، در خدمت درونمایه­‌های اصلی آن هستند. اوّل اینکه، فیلم‌برداری سیاه و سفید و رنگ‌­پریدهْ فضایی دل­گیر و افسرده به فیلم بخشیده که با حال و هوای داستان و شخصیت‌­های اصلی، وضعیت آشفته­‌ی خانوادگی و تنهایی هر کدام از آنها تناسب دارد.

دوّم اینکه، یک پیوستگی بصری میان بخش­‌های مستند، داستانی و غیرداستانی برقرار کرده که دستاوردی مهم و ارزشمند برای فیلم است. در واقع، فیلم به دفعات زیاد از خط روایی خود خارج می­‌شود و بیانی غیرمستقیم می‌­یابد. مصاحبه‌­های مستند با کودکان، تدوین چشم­‌اندازهای شهری با مناظر طبیعی اقیانوس، آسمان، درختان و…، خواندن داستانک­‌ها (مثل داستان خانواده‌­ی خرس قطبی که پوششی می‌­شود بر ارائه اطلاعات درباره وضعیت خانواده‌ی خواهر جانی)، خواندن جستارهای غیرداستانی (مثل جستارِ «مادران: جستاری درباب عشق و جفا» که با تصاویری از روابط جسی و ویو همراه است).

با این حال، در نگاهی موشکافانه‌­تر، فیلم C’mon C’mon فیلمی درباره شنیدن و شنونده‌­ای فعّال بودن است. شغل جانی در مقام خبرنگاری رادیویی که به فُرم «مصاحبه» گرایش دارد و دائماً در حال شنیدن فایل‌های صوتی مصاحبه­‌های انجام‌­گرفته با کودکان به تصویر کشیده شده است. صحنه‌­هایی تکرارشونده از جانی و جسی که صداهای پیرامونی در شهر (پیاده‌­رو، خیابان، زیر پل، قطار شهری، محوطه اسکیت‌­بازی، و…) و طبیعت (ساحل، جنگل و…) را ضبط و گوش می­‌کنند. جانی که به ثبت احوال و خاطرات به طور صوتی می‌پردازد و احتمالاً خودشْ شنونده خودش است یا می­‌خواهد خودش را بشنود.

مکالمات تلفنی که بخش عمده‌­ی فرآیند روایی فیلم بر بستر آن رخ می­‌دهد و در نهایت، خواندن جُستار «لیستی ناتمام از آنچه آدم دوربینی می­‌تواند انجام دهد»؛ همگی تکرار و تأکیدات فیلم بر اهمیّت نقش «شنونده فعّال بودن» در کار و زندگی شخصی است. در واقع، گویی مصاحبه­‌گری در تار و پود زیست شغلی و روزمره جانی چنان ریشه دوانده که به بخشی ضروری از شخصیت وی تبدیل شده است. بخشی که البته نیازمند مراقبت و تلاش همیشگی است.

نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا

از این نظر، می­‌توان چنین تصور کرد که فیلم در حال ارائه پیشنهادی به بیننده است که هر موقعیت ارتباطی زندگی روزمره را به یک مصاحبه تبدیل کند. جایی که بتوان با برعهده گرفتن نقش «مصاحبه‌­گر» به شرط رضایت طرف یا طرفین مقابل، به کندوکاو احساسات یا ایده‌­ها درباره‌­ی اتفاقات و پدیده‌­ها پرداخت. به گفتگو و مصاحبه با خود نشست. راهی برای تفاهم جُست. الگویی برای «شنیدن» و «شنیده شدن» را تمرین کرد. مهارتی برای زندگی را پروراند و احتمالاً در زندگی روزمره به کار بست. چنان که جانی توانست رابطه­‌ی کمرنگ­‌شده با ویو را احیاء کند، به فهمی از خواهرزاده‌­ی نُه ساله‌­اش برسد، به اشتباهاتش، به دلتنگی‌­اش برای لوئیزا، زنی که عاشقش بود؛ اعتراف کند، از کودکی نُه ساله عذرخواهی کند. و به طور کلی، با احساساتِ مثبت و منفی و گاه متناقضش کنار بیاید. همین بینش را به جسی نیز پیشنهاد کند.

در پایان، می­‌توانم تصوّر کنم که اگر جسی، واقعی بود و این نوشتار درباره فیلم را می‌خواند، در مقایسه این نوشته با خود فیلم که فیلمی گرم و پراحساس است، احتمالاً چه واکنشی نشان می­‌داد. احتمالاً با صدای نازک و لحنی مسخره­­‌کننده، با آن صورت بانمک و جذابش می­‌گفت: «حرف مفت، حرف مفت، حرف مفت، …»[Blah Blah Blah…].

آرینمینو فرجیP.morgan 𔓙

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا
نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا
نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا
نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا
نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نقد و بررسی فیلم C’mon C’mon؛ این کودکان پیچیده - گیمفا