چه چیزی بازی های ایندی را خاص کرده است؟ دنیایی سرشار از عشق

کنسول را روشن کرده و بازی را اجرا می‌کنید، سعی دارید از بازی‌ای که در حال اجرا است لذت ببرید و تا آن‌جایی که می‌شود درگیرش شوید، اما این اتفاق رخ نمی‌دهد، خیلی زود بازی را می‌بندید، کنسول را خاموش کرده و به انجام کار‌های دیگر می‌پردازید. بدون شک این اتفاق برای همه گیمر‌ها رخ داده است، زمانی در زندگی ما وجود دارد که اندکی از بازی‌های ویدیویی فاصله می‌گیریم، چون هیچ چیزی نمی‌تواند مثل گذشته ما را به وجد بیاورد و دیگر آن جادوی بازی‌ها را در وجودمان حس نخواهیم کرد. منظورمان این نیست که دیگر بازی‌ها به درد نمی‌خورند و این جمله کذب محض است، بلکه هر سال شاهد عناوین باکیفیت از شرکت‌های بزرگ هستیم که اجازه نمی‌دهند گیمر‌ها دست خالی بمانند. این موضوع کاملا به ذوق و شوق گیمر گرامی مربوط می‌شود، وقتی که دیگر شوقی در او وجود ندارد که مانند گذشته چندین ساعت پای بازی بنشیند و از تک تک آن لحظات لذت ببرد. در این‌ جا است که شما به جادوی بازی‌های ایندی پی خواهید برد، هنگامی که هیچ عنوان AAA‌ نمی‌تواند شما را سر حال بیاورد، فقط کافی است به سراغ یکی از بازی‌های ایندی بروید تا دوباره مانند دوران بچگی با خوشحالی و لبخند رضایت ساعت‌ها به صفحه‌نمایش میخکوب شوید و از بازی‌ کردن لذت ببرید.

Your Turn To Die – Omori – Moonlighter – Don’t Starve

دنیای بازی‌های ایندی به قدری شگفت‌انگیز و دوست‌داشتنی است که هر گیمری را با هر سلیقه‌ای به خودش جلب می‌کند و به راستی این بازی‌های مستقل و کوچک جادوی این صنعت بزرگ هستند، اما چرا؟ چه چیزی باعث شده است که بازی‌های ایندی را خاص بدانیم؟ در این مقاله به دنبال پاسخ این سوال خواهیم رفت و به نکاتی اشاره خواهیم کرد که فقط و فقط در عناوین ایندی مشاهده خواهند شد. پس حتما در ادامه با گیمفا همراه باشید تا بیشتر با این معجزه دوست‌داشتنی از هنر هشتم آشنا شوید.

‌‌‌‌

انتقال شوق و عشق بازی‌ساز به گیمر

عناوین ایندی و مستقل توسط گروه کوچکی از بازی‌سازان ساخته می‌شوند، چه بسا در خیلی از این بازی‌ها وظیفه ساخت صفر تا صد اثر تنها بر دوش یک نفر است. همین کوچک بودن تیم سازنده باعث می‌شود در هنگام تجربه عناوین ایندی یک حس خاص به شما منتقل شود، شما وقتی Hollow Knight را بازی می‌کنید، کاملا این حس در وجودتان شکل می‌گیرد که این بازی متعلق به ویلیام پلن و آری گیبسون است، حسی که هنگام تجربه اکثر عناوین AAA به ندرت در ما ظاهر می‌شود.

“Decay of Logos”

سازندگان عناوین ایندی با عشقی که در هنگام ساخت بازی صرف می‌کنند، به اثر خودشان روحی می‌بخشند که آن عنوان را تک می‌کند، گویا بازی داد می‌زند:«هیچ چیزی مثل من در این جهان وجود ندارد!». همین موضوع باعث شده است عناوین ایندی به تنوع باورنکردنی‌ای دست پیدا کنند و هنگامی که شما در فروشگاه استیم به بخش بازی‌های ایندی سر می‌زنید، به ندرت شاهد بازی‌های مشابه هستید و هرکدام از آن‌ها دارای اتمسفری خاص، ظاهری یونیک و در نهایت روح منحصر به فرد خودشان هستند.

‌‌‌‌‌

شکوفایی در محدودیت‌ها

در پشت بازی‌های بزرگ، بودجه‌ای عظیم وجود دارد که قرار است محدودیت‌ها را از پیش روی تیم کاری بردارد، اما سازندگان بازی‌های ایندی چنین موقعیتی را ندارند و پیش روی آن‌ها نه تنها پول و سرمایه نیست، بلکه محدودیت‌هایی دیده می‌شود که پروسه کاری را برایشان سخت خواهد کرد، اما بیایید نگاه سر‌سری از این مسئله را کنار بگذاریم و باری دیگر به نبود بودجه عظیم برای سازندگان ایندی دقت کنیم، بله درست حدس زدید، محدودیت‌ها بازی‌های ایندی را بهتر می‌کنند، یعنی سازندگان به جای پر کردن کمبود‌ها با پول و سرمایه، آن‌ها را با خلاقیت پر خواهند کرد و بیایید قبول کنیم که هیچکدام از ما گیمر‌ها از خلاقیت بیزار نیستیم، بلکه دلمان برای تماشای آن‌ها در بازی‌ها لک زده است.

“Stonefly”

خلاقیت گزینه‌ای است که در خیلی از بازی‌های بزرگ حذف شده‌ است، گویا این سرمایه عظیم و سیاست‌های پول‌پرستانه بعضی از شرکت‌ها جان گرفته‌اند و به یک غول عظیم تبدیل شده‌اند که رحمی به خلاقیت‌ها نمی‌کند و فقط وظیفه نابود کردنشان را دارند. گرافیک بازی‌های ایندی در زمینه فنی هیچ‌ وقت عالی نبوده و این نتیجه وجود محدودیت‌ها است، به همین دلیل بازی‌سازان به جای توجه بیشتر بر روی بخش فنی، بخش عظیمی از تمرکزشان را بر روی گرافیک بصری و طراحی هنری بازی قرار می‌دهند که نتیجه این روند کاری ساخته شدن بازی‌هایی است که در عین سادگی، از زیبایی فوق‌العاده‌ای برخوردار هستند. همان‌طور که می‌بینید محدویت‌ها و نبود بودجه عظیم نه تنها لطمه‌ای به عناوین ایندی وارد نمی‌کنند، بلکه یکی از دلایل اصلی فوق‌العاده بودن آن‌ها هستند.

‌‌‌‌‌

خبری از نام‌های بزرگ نیست

می‌خواهم شما را به دو سال آینده ببرم، سال ۲۰۲۳ است و نسخه جدیدی از فارکرای معرفی شده، گیمر‌ها خوشحال هستند و می‌خواهند باری دیگر در اتمسفر جذاب سری فارکرای قرار بگیرند، بسیاری از افراد نسخه هفتم فارکرای را پیش‌خرید کرده‌اند و یوبیسافت خیلی خوب می‌داند که قرار است اثرش فروش برود و سود کند، بالاخره فارکرای جدید منتشر می‌شود و به احتمال فراوان شما هفته بعد در حال خواندن نقد و بررسی بازی در سایت گیمفا هستید و قرار است آن‌ را خریداری کنید. قرار نیست بگوییم فارکرای جدید قرار است عنوانی بد باشد که صرفا به دلیل نامش به فروش خواهد رفت، بلکه هدف این است که نشان دهیم چقدر نام بزرگ می‌تواند در فروش و موفقیت یک بازی تاثیر‌گذار باشد.

“Wonder Boy: The Dragon’s Trap”

حال تمام داستان‌سرایی من را فراموش کرده و به این نکته دقت کنید که هیچ عنوان ایندی‌ای قرار نیست به دلیل نامش موفق شود، هزاران بازی ایندی وجود دارد، شما حتی نمی‌توانید نام آن‌ها را به خاطر بسپارید، پس وقتی یک عنوان ایندی موفق می‌شود، یعنی آن بازی در هر زمینه‌ای عالی بوده و حواشی مختلف این موفقیت را به وجود نیاورده‌اند. در دوره‌ای هستیم که منتقدان هیچ رحمی به بازی‌های مستقل نمی‌کنند و خیلی راحت آن‌ها را می‌کوبند، مثال بارز آن Lords of the Fallen است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و نتوانست امتیازی که پیش‌بینی می‌شد را کسب کند. در ضمن Lords of the Fallen یک عنوان ایندی نیست، پس خدا به عناوین ایندی رحم کند! با این شرایط وقتی بازی ایندی‌ای را می‌بینید که به موفقیت رسیده، مطمئن باشید که آن بازی عملا بی‌نقص بوده است.

‌‌‌‌

رقابتی سخت که بهترین‌ها را مشخص می‌کند

هزاران هزار بازی ایندی در فروشگاه‌های دیجیتال وجود دارد که نمی‌توانید حتی با همه‌ی آن‌ها آشنا شوید و به تجربه همگی این بازی‌ها بپردازید. با این حال در بین بازی‌های ایندی، نمونه‌هایی پیدا می‌شود که بیشتر در معرض دید قرار می‌گیرند و خیلی از گیمر‌ها با آن‌ها آشنا هستند. دیده شدن در بین این حجم زیاد از بازی‌ها کاری است بسیار سخت که تنها در صورتی رخ می‌دهد که آن اثر بی‌نقص باشد. شاید عناوین ایندی کوچک، دوست‌‌داشتنی و جذاب باشند، اما برای دیده شدن باید از یک رقابت خونین و سخت جان سالم به در ببرند، در این رقابت کوچک‌ترین اشتباهات باعث می‌شود تا یک عنوان نابود شود و به کلی فراموش گردد.

“Inmost”

بازی‌های ایندی حق ندارند در اولین روز عرضه مشکل داشته باشند، زیرا هزاران جایگزین وجود دارد که خیلی راحت می‌توانند جای آن‌ها را بگیرند و باز هر کدام از این عناوین دارای هزاران جایگزین دیگر هستند و این چرخه به همین شکل ادامه خواهد داشت. اگر بازی‌های AAA با مشکلات و ایراداتی حتی بزرگ منتشر شوند، باز هم این فرصت را دارند که آن‌ها را حل کنند، برای نمونه می‌توان بازی No Man’s Sky را نام برد، این عنوان در ابتدا با تصورات گیمر‌ها فاصله زیادی داشت و طی چندین سال و به کمک آپدیت‌های گوناگون توانست به چیزی تبدیل شود که قرار بود در ابتدا شاهدش باشیم. بازی‌های ایندی چنین فرصتی ندارند و باید از همان ابتدا به بهترین شکل ممکن ظاهر شوند، وگرنه آینده درخشانی در انتظارشان نیست. بنا به همین دلیل، بسیاری از سازندگان بازی‌های ایندی وسواس شدیدی به خرج می‌دهند و همیشه سعی دارند تا بهترین خروجی را از اثر خودشان بگیرند.

‌‌‌‌

بهشت گیمر‌هایی که به دنبال داستان ناب هستند

هرچه ‌قدر که خودمان را با بازی‌های مولتی‌پلیر و آنلاین سرگرم کنیم، در نهایت این بازی‌های داستانی هستند که بخش اعظم خاطرات ما را تشکیل می‌دهند و هیچ‌گاه قرار نیست داستان از بازی‌های ویدیویی جدا شود. اگر از عاشقان بازی‌های داستانی هستید، عناوین ایندی مانند یک بهشت برای شما خواهند بود. در بین این بازی‌های کوچک می‌توانید داستان‌هایی را بشنوید که شما را شگفت‌زده خواهند کرد. داستان‌هایی با روایت خاص، شخصیت‌های فوق‌العاده و اتمسفری دوست‌داشتنی که قدرت میخکوب کردن هر گیمری را دارند.

“Hollow Knight”

در اوایل مقاله به این موضوع اشاره کرده بودیم که سازندگان بازی‌های ایندی عشقی را به اثرشان منتقل می‌کنند که به آن بازی روح می‌بخشد. این عشق را در داستان‌ چنین عناوینی هم به خوبی حس خواهید کرد، زیرا اکثر آن‌ها دارای داستان‌هایی احساسی و آرامش‌بخش هستند که تجربه کاملا جدید و خاصی را برای شما خلق خواهند کرد.

‌‌‌‌

قیمت معقول عناوین ایندی

در نسل نهم باید شاهد قیمت ۷۰ دلاری بعضی از بازی‌ها باشیم که چنین قیمت‌گذاری‌‌هایی باعث شده‌اند خیلی از گیمر‌ها توان خرید بسیاری از بازی‌ها را نداشته باشند، این مشکل در کشور خودمان با پوست و استخوان حس می‌شود و متاسفانه باتوجه به مشکلات اقتصادی کشور و قیمت‌گذاری نامتعارف فروشندگان، خیلی از گیمر‌های داخلی از تجربه بسیاری از بازی‌ها محروم خواهند شد. در این جا است که باری دیگر ارزش بازی‌های ایندی نمایان می‌شود، شما می‌توانید با پرداخت هزینه یک بازی بزرگ، چندین عنوان ایندی را خریداری کنید و ساعت‌ها سرگرم شوید. چه بسا بسیاری از این عناوین به صورت کاملا رایگان و به اصطلاح Free To Play عرضه می‌شوند و نیازی نیست حتی برای دانلود آن‌ها هزینه‌ای کنید.

“Dead Cells”

نکته جالب دیگر این‌گونه بازی‌‌ها، انتشارشان برای پلتفرم‌های مختلف است که از این طریق قادر هستید آن‌ها را تقریبا با هر پلتفرمی، حتی گوشی‌های هوشمند تجربه کنید. البته نمی‌توان منکر این موضوع شد که بسیاری از عناوین ایندی تنها برای رایانه‌های شخصی عرضه می‌شوند، اما در این شرایط هم نیازی به نگرانی نیست، زیرا شما می‌توانید با ضعیف‌ترین سیستم‌ها به تجربه چنین بازی‌هایی بپردازید.

‌‌‌‌‌

سخن آخر

عناوین ایندی خلاقیت را به صنعت بازی‌های ویدیویی هدیه کردند و نشان دادند که یک بازی، هرچند کوچک قادر است فوق‌العاده ظاهر شود. در ساخت این بازی‌ها، بازی‌ساز عشق را به اثر خودش منتقل می‌کند و به همین دلیل با تجربه هر کدام از عناوین ایندی،‌ به خوبی صفت خاص بودن را درک می‌کنید. نظر شما چیست؟ آیا به تازگی به تجربه عنوانی ایندی پرداخته‌اید؟ نظر خودتان را در این رابطه با ما در میان بگذارید.