خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

خنده‌دارترین اتفاقات برای یک گیمر؛ با گیمر هم شوخی؟

آرین مرادی
۰۷:۰۰ ۱۴۰۰/۰۶/۰۹
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

پس از چندین هفته راهنمای ویچر ۳ و بحث جدی، این هفته یک استراحتی به خودم و خودتان می‌دهم تا با یک موضوع نسبتا طنز همراه شویم. امروز قصد دارم تا موارد خنده‌داری را ذکر کنم و توضیح دهم که تقریبا همه‌ی ما به عنوان گیمر یا بازیکن آن‌ها را انجام دادیم یا حداقل با آن‌ها روبرو شدیم. همچنین تمام مباحثی که امروز به آن‌ها می‌پردازیم کاملا جنبه‌ی طنز دارند. البته، تجربه‌ی من یک بحث است، تجربه‌ی شما هم یک بحث، پس در بخش نظرات خنده‌دارترین یا باحال‌ترین مواردی که به عنوان گیمر انجام داده‌اید یا مشاهده کرده‌اید که صورتی معمول و عمومی دارد را بنویسید که در شماره‌های بعدی بتوانیم از تجربیات شما نیز استفاده کنیم. بدون معطلی، برویم به سراغ اصل مطلب.

بازی آنلاین Pause ندارد!

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

یک بار برای همیشه، پدر عزیزم، مادر گرامی، من خیلی دوستتان دارم، عاشقتان هستم، ولی به جان خودم، به جان خودتان بازی آنلاین استپ ندارد … بگذارید بازی من تمام شود بعد دربست در اختیار شما خواهم بود عزیزان دل من!

این مسئله حداقل برای من و دوستانم بسیار شایع است. در قدیم الایام، خب همه‌ی بازی‌هایی که انجام می‌دادم آفلاین بودند، مادرم هر وقت که هوس می‌کرد من را صدا می‌زد:« آرین بازیت را استپ کن بیا فلان کار را انجام بده!» من هم که پسر خوب، بازی را متوقف می‌کردم و به کمک مادرم می‌رفتم. اما اوضاع از زمانی خراب شد که با بازی‌های آنلاین آشنا شدم. تصور کنید وسط مبارزات Overwatch ناگهان مادرم به من می‌گوید آرین بیا فلان ظرف را از بالای کابینت به من بده! مادر من بازی آنلاین استپ ندارد. در حال تجربه‌ی Warzone هستم، پشت گاز سمی گیر افتاده‌ام و با استرس در حال دویدن به سمت منطقه‌ی امن هستم، مادرم صدا می‌زند که آرین بیا آشغال‌ها را ببر سر کوچه! مادر من بازی آنلاین استپ ندارد. چه بگویم؟ چند سال است که این مکالمه بین من و مادرم در حال رفت و آمد است، ولی همچنان باید بگویم «مادر من بازی آنلاین استپ ندارد». حالا صد رحمت به مادر، خدا نیاورد روزی را که پدرتان وسط بازی آنلاین کارتان داشته باشد. اگر قرار بود بازی را برای مادرتان استپ کنید، برای پدر باید کنسول را خاموش کنید چون قطعا بیشتر از یک ساعت با شما کار دارد، و کارش چیست؟ رمز اکانت اینستاگرامش یادش رفته، فلان عکس به اشتباهی به جای استوری پست شده و از این دست مشکلات. واقعا ارزش دارد یک Win در Warzone را به دلیل فراموشی رمز اینستا که هر وقت بخواهی می‌توانی دوباره عوضش کنی، از دست بدهی؟ پس یک بار برای همیشه، پدر عزیزم، مادر گرامی، من خیلی دوستتان دارم، عاشقتان هستم، ولی به جان خودم، به جان خودتان بازی آنلاین استپ ندارد … بگذارید بازی من تمام شود بعد دربست در اختیار شما خواهم بود عزیزان دل من!

لگ داشتم! حریف چیتره!

ان الله مع الصابرین

ان الله مع الصابرین!

کلا یک قانون خیلی عمومی و نرمال در ایران حاکم است. اگر سوتی بدهید، حاضر به قبول آن نیستید. یا نت خراب بوده و لگ داشتید، یا حریف چیتر بوده و چیت زده! در حال FIFA بازی کردن هستم با دوستانم، به یکی پاس می‌دهد، تک به تک با دروازبان را گل نمی‌کند، در عوض با کله به شکم دروازبان حمله‌ور می‌شود. حالا مکالمه چگونه خواهد بود؟

– حسین چرا نزدی؟

– لگ خوردم حاجی نشد.

۱۰ دقیقه بعد دوباره چنین فرصتی پیش می‌آید، دوباره به جای شوتیدن محکم به دروازبان می‌خورد. مکالمه؟

– حسین ایندفعه هم لگ بود؟

– آره دیگه … شانس من است!

نمی‌گویم بازی خودم خیلی خوب و قوی است. نه! اتفاقا من جزو بدترین بازیکنان FIFA هستم؛ در حدی که اگر توی یک تیم حضور داشته باشم، بیشتر به عنوان امتیاز منفی از من یاد می‌شود. اما حداقل وقتی خراب می‌کنم، می‌گویم خراب کردم!

مثال دیگرش وقتی است که Rainbow Six بازی می‌کنیم. مبارزات بازی همان‌طور که می‌دانید در ثانیه اتفاق می‌افتند و در رنک‌های بالاتر کم‌تر پیش می‌آید که فرصت فکر داشته باشید. حالا ما در رنک‌های پایین بازی می‌کنیم، طرف از پشت به دشمن نزدیک می‌شود، رگبار می‌گیرد به دیوار! خب برادر من منطقی است که دشمن بچرخد و بزند تو را! چرا بعد از این که مردی می‌گویی طرف چیتر بود؟ نشانه‌ی تو کابل را می‌زد، طرف چیتر بود؟ حالا تمام این بهانه‌ آوردن‌ها یک طرف، بعد از این که در ۸ راند توانست ۱ کیل بگیرد، بالای سر جنازه‌ی فردی که Down بوده و فقط با تیر او را زده تا کیل به اسمش ثبت شود بشین پاشو می‌کند! ان الله مع الصابرین!

ناسزا گفتی؟ فدای سرت. به من می‌گویی نوب …؟ خونت حلال است

همه چیز به خودت بستگی دارد به عملکرد خودت نه به حرف مردم نوب سگ بودن یا نبودن مسئله این است

همه چیز به خودت بستگی دارد، به عملکرد خودت، نه به حرف مردم. نوب سگ بودن یا نبودن، مسئله این است!

این مورد راستش را بخواهید برای من خیلی صادق نیست، من کلا به هر حرفی که در بازی بشنوم بی‌حس هستم. ولی به کرآت دیده‌ام افرادی که با خیال راحت حتی با دوستانشان، حرف‌های ناجور می‌زنند، ناسزا می‌گویند و در نهایت نیز می‌خندند و می‌گذرند. اما اوضاع وقتی به «نوب سگ» می‌رسد خیلی جدی و خراب می‌شود. فردی که نوب سگ خطاب شده حاضر است سرورهای بازی را به فنا دهد، تیمش را بسیج کند، رفاقتش را به هم بزند، زمین و زمان را یکی کند، ولی به بازیکنی که این حرف را زده اثبات کند که اشتباه می‌کند و انتقامش را بگیرد. خب برادر من، خواهر من، حالا بگویند نوب سگ! آیا با این حرف واقعا تبدیل به یک نوب سگ می‌شوی؟ همه چیز به خودت بستگی دارد، به عملکرد خودت، نه به حرف مردم. نوب سگ بودن یا نبودن، مسئله این است!

امتحان کردن Friendly Fire

بارها و بارها هم تیمی‌های ما خواهند مرد و ما بارها و بارها همه چیز را به بهانه‌ی امتحان کردن فرندلی فایر از روی دوش خودمان کنار می‌گذاریم حالا یک بار امتحان کنید کیف می‌دهد

بارها و بارها هم تیمی‌های ما خواهند مرد و ما بارها و بارها همه چیز را به بهانه‌ی امتحان کردن فرندلی فایر از روی دوش خودمان کنار می‌گذاریم. حالا یک بار امتحان کنید، کیف می‌دهد.

هرچقدر که مورد قبلی را انجام نمی‌دهم، در این کار مهارت دارم. کلا هم بازی‌های من می‌دانند، اگر یک نفر باشد که قرار است توی کل تیم باعث شود حرص بقیه در بیاید و کرم بریزد، آن فرد من هستم. کافی است به یک بازی جدید مهاجرت کنیم، اولین کاری که می‌کنم آن است که دوستم را در نگاه اول بکشم، پس از آن نیز به بهانه‌ی «می‌خواستم ببینم فرندلی فایر دارد یا نه» کارم را لاپوشانی می‌کنم. حالا جالبی کار کجا است؟ این که تقریبا هر اسکوادی که من با آن‌ها در ارتباط بودم، همچنین بازیکنی دارد. و این چرخه بارها و بارها تکرار می‌شود، بارها و بارها هم تیمی‌های ما خواهند مرد و ما بارها و بارها همه چیز را به بهانه‌ی امتحان کردن فرندلی فایر از روی دوش خودمان کنار می‌گذاریم. حالا یک بار امتحان کنید، کیف می‌دهد.

محکم فشار دادن دکمه‌ها

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

نکن برادر…کنترلر گران است.

این مورد به صورت ناخودآگاه در اکثر بازیکنان وجود دارد؛ یعنی بازیکن قرار است که دکمه‌ی X را فشار دهد تا فلان شخصیت را بکشد. حالا با چنان قدرتی این دکمه را فشار می‌دهد که انگار قدرت مشت‌های شخصیت بازی به قدرت دست شما و محکم فشار دادن دکمه‌ی X بستگی دارد. این حرف را قبول ندارید؟ یک بار که کسی در حال تجربه‌ی God of War و مبارزه با بالدور است، بنشینید و بازی کردن او را تماشا کنید. باور کنید از هیجان و حالی که بازیکن دارد و این که چقدر به صورت ناخوداگاه دکمه‌ها را محکم فشار می‌دهد، شگفت‌زده خواهید شد.

تفاوت میان پسر و دختر

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

کوله پشتی هم تیمی من وقتی یک دختر تقاضای شیلد می‌کند!

آقا من از این موضوع هم دلخورم، هم شگفت‌زده، هم بهت‌زده و هم خیلی عصبی. البته بگذریم از این موضوع که خیلی اوقات به آن می‌خندم، ولی عموما عصبانیت حس قوی‌تر است. حالا قضیه از چه قرار است؟ بگذارید با بازی Apex Legends مثال بزنم. یک اسکواد سه نفری داریم، هر سه غریبه و هیچ یک همدیگر را نمی‌شناسیم. هر سه میکروفون را باز می‌کنیم و شروع می‌کنیم به صحبت کردن. ععع! یکی از ما سه نفر دختر است! خب چه عالی! شروع می‌کنیم به لوت کردن. اسلحه‌ را پیدا می‌کنم، همه چیز برایش برمی‌دارم و فقط یک خشاب اضافه نیاز دارم. ۲۰۰ بار درخواست خشاب می‌کنم و هیچ‌کس اصلا توجه نمی‌کند. ۱ دقیقه بعد دختر گروهمان تقاضای شیلد قرمز می‌کند، ناگهان شیرمرد سوم گروه نمی‌دانم از کجا، ولی شیلد قرمز زمین می‌اندازد! دختره درخواست شیل سل می‌کند، ۵۸ تا شیلد باتری برایش می‌اندازند، بعد من که ۱ شیلد سل می‌خواستم به دلیل نبود منابع وسط مبارزه داون می‌شوم. حالا جای دردناک‌تر کجا است؟ بازی که تمام می‌شود می‌بینیم من ۴۰۰ ۵۰۰ تا دمیج زدم، پسر دیگر گروه هم همین اندازه و فرد سوم که رسما تمام منابع را خورد، ۱۸ تا دمیج! آخه انصاف است؟ چرا واقعا؟ منصف باشیم! برادر من، حالا که ۵۸ تا شیلد باتری دادی به طرف، چه اتفاق خوبی افتاد؟ نه با طرف اشنا شدی، نه شماره گرفتی، نه دست بعد با هم در یک تیم ماندید و نه حتی وین گرفتیم، چرا پس؟

حالا بگذار بازی را عوض کنم، برویم سراغ بخش آنلاین GTA V . تصمیم می‌گیرم که یک ماموریت انجام دهم. در صورت عادی، ۴ نفر پیدا می‌شوند، با هم می‌گوییم، می‌خندیم، ماموریت را انجام می‌دهیم و همه چیز عادی است. حالا خدا نکند یک دختر در اسکواد باشد، همان فردی که ماموریت قبل به بهترین و معقول‌ترین شکل ممکن ما را به مقصد رساند، این دست با ماشین روی هوا ملق می‌زند، دشمنان را به سبک جان ویک می‌کشد، یهو می‌بینیم از هواپیما شیرجه زد بیرون و حرکت نمایشی روی هوا زد، اصلا همه چیز به هم می‌ریزد. اولویت از انجام دادن ماموریت، به اثبات کردن این که «من خفن‌ترین پسری هستم که به عمرت دیده‌ای» عوض می‌شود. حالا که دارید این مقاله را می‌خوانید، برادر من، به خدا قسم اصلا خفن ظاهر نمی‌شوی، فقط باعث می‌شوی تعدادی کلمه‌ی رکیک و مقداری هم خنده و عصبانیت به بازی تزریق شود، همین! بیخیال برادر.

زره زنان

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

جدا انتظار داشتید زرهی که توصیف کردم را نشان دهم؟ پاشو وقت نماز است.

نیایید بگویید آرین گیر داده به دخترهای گیمر، نه. این موضوع اصلا به دخترها ربطی ندارد، بلکه می‌خواهیم کمی منطق بازی‌ها را دست بیندازیم. یک بازی نقش آفرینی را در نظر بگیرید، اگر آنلاین باشد که چه بهتر. یک شخصیت مرد می‌سازم، شروع می‌کنم به جمع کردن زره. اول کلاه‌خود، بعد زره سینه، بازوها، شکم، ران پا، زانو، ساق پا، روی پا، کفش، شانه و … بعضی بازی‌های نقش‌آفرینی حتی آپشن‌های بیشتری برای زره‌های مردها دارند. بعد این زره‌ها به قدری حجیم، گنده و پوشیده هستند که اصلا شخصیت خودتان را دیگر نمی‌شناسید. حالا برویم شخصیت زن بسازیم. اولا که حتی رنگ سایه‌ی چشم را هم می‌شود در طراحی شخصیت عوض کرد، در صورتی که اوج آپشن شخصی‌سازی برای صورت یک مرد، بزرگ و کوچک کردن دماغش بود. دوما، بعد از ساخت شخصیت می‌رویم به دنبال زره. بازی ۲ تکه پارچه به شما می‌دهد و این ۲ تکه پارچه با این که هیچ جا را هم محافظت نمی‌کند، ولی کار تمام زره‌هایی که برای شخصیت مرد گفتیم را انجام می‌دهد! Fan Service تا چه حد؟ حالا بازیکنان خلاق و غیور از این ۲ تکه پارچه، یک تکه را هم بی‌رنگ یا به اصطلاح هاید می‌کنند تا تنها با یک تکه پارچه به جنگ اژدها بروند. اشکال ندارد که! عوضش ظاهر شخصیت مورد قبول بازیکنان دیگر است!

شخصیت مخالف جنسیت

خدا رحم کند به سایبرپانک 2077 که معلوم نیست شخصیت بازی اصلا مرد است زن است زن و مرد است معلوم نیست

خدا رحم کند به سایبرپانک ۲۰۷۷ که معلوم نیست شخصیت بازی اصلا مرد است، زن است، زن و مرد است، معلوم نیست.

حالا که این ۲ مورد را ذکر کردم، بگذارید سری هم به دلاوران سرزمینم بزنم. آقا اصلا نباید قابلیت انتخاب جنسیت در بازی باشد، نه این که این قابلیت بد باشد، نه، ولی تنها ۵ درصد از بازیکنان واقعا از آن به درستی استفاده می‌کنند. ۹۵ درصد بازیکنان اگر در واقعیت پسر باشند، در بازی دختر بوده و برعکس. حالا خدا رحم کند به سایبرپانک ۲۰۷۷ که معلوم نیست شخصیت بازی اصلا مرد است، زن است، زن و مرد است، معلوم نیست. چه ملق‌ها و چه کارهای نمایشی‌ای که دوستان من در GTA V برای Sara 007 زدند و در آخر مشخص شد برای Akbar_Gamer این کارها را کرده‌اند. بحث را خلاصه کنم، نکنید دوستان! بگذارید صداقت و راستی در میان بازیکنان رواج داشته باشد. آدم نمی‌داند به کی اعتماد کند و به کی اعتماد نکند، این درست نیست.

نقش بندی کردن

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

این رسما منم !

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

ایشون هم هم تیمی شریف بنده

این مورد شاید خنده‌دار نباشد، ولی بیایید قبول کنیم که اگر عضو یک اسکواد ثابت هستید، بدون شک تا حالا صدها بار این کار را انجام داده‌اید و از آن لذت برده‌اید. خب بگذارید مسئله را کامل توضیح دهم. معمولا هر اسکواد از ۳ یا ۴ نفر تشکیل می‌شود. حالا از این ۴ نفر، هر کس بنا به سبک بازی و مهارت‌هایش به یک چیز خاص معروف می‌شود. الان هم که الا ماشاالله در اینستاگرام ویدیوهای مربوط به این قضیه وجود دارد و می‌توانید برای نقش دادن به هر کس از آن‌ها الهام بگیرید. ویدئویی دیده بودم که اتفاقا به خود من بسیار کیف داد و در اسکواد نقش بندی کردیم؛ قوی‌ترین فرد گروه (واندا در دنیای مارول)، قوی‌ترین گروه دو نفره (باکی و کاپتان آمریکا)، راننده‌ی گروه (وین دیزل)، کسی که همه را در گروه ریواو می‌کند و … اگر تا کنون این کار را انجام نداده‌اید، حتما یک بار آن را امتحان کنید. هم بحث‌های جذابی در اسکوادتان به وجود خواهد آمد و هم هر کس بیشتر به نقش خودش و دیدگاه دیگران به خودش واقف می‌شود.

شخصیت کاستوم

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

اگر می‌خواهی قیاقه‌ی عجیب درست کنی، حداقل چنین چیزی درست کن که ۲ نفر دیگر با دیدن شخصیتت بخندند!

خب فکر کنم همه قبول داریم که در چند سال اخیر، بازی‌ها دست بازیکن را برای شخصیت‌سازی شخصیتشان بسیار باز گذاشته‌اند. حال گرفته از رنگ و مدل مو، تا لباس و استایل راه رفتن و ایستادن. بگذارید اول دسته بندی کنیم. کلا چند نوع گیمر بیشتر نداریم. نوع اول آن است که تلاش می‌کند شخصیتش را شبیه به واقعیت بسازد. شاید حتی خودش یا یک سلبریتی را الگو قرار دهد، ولی تمام تلاشش را می‌کند تا شخصیتی که می‌سازد کاملا باورپذیر و نزدیک به واقعیت باشد. این دسته از گیمرها انسان‌هایی عاقل و مورد پسند دیگران هستند که درود خدا بر آنان باد. دسته‌ی دوم، شخصیتشان را به دور از واقعیت، ولی با ابهت و با جذبه طراحی می‌کنند. هیکل شخصیت شبیه دواین جانسون، صدای حرف زدن شبیه دوبلورهای حرفه‌ای و استایل راه رفتن نیز همانند یک پادشاه. لباس‌هایی که به تن می‌کنند نیز همگی با ابهت، بزرگ، پر از رنگ‌های مختلف و جذاب هستند. این دسته از بازیکنان نیز مشکل خاصی ایجاد نمی‌کنند و درود خدا بر آنان باد. اما امان از دسته‌ی سوم. اصلا آبرو برای منی که به عنوان هم تیمی در تیم او هستم برایم نمی‌ماند، مخصوصا اگر از شانس بد من همان لحظه مادرم وارد اتاق شود. نمی‌دانم چه اصراری هست که دسته‌ی سوم گیمرها، شخصیت خودشان را به زشت‌ترین و چندش‌ناک‌ترین شکل ممکن طراحی کنند. تصورش را بکنید که در GTA یک کات‌سین پخش می‌شود. اعضای تیم وارد یک اتاق می‌شوند. نفر اول با کت و شلوار، نفر دوم با تی شرت و شلوار، ناگهان نفر سوم با موهای خروسی زرد و قرمز، زیرپوش سبز، شلوارک کوتاه، سر تا پا تتوی هندوانه و عینک آفتابی به شکل طالبی وارد اتاق می‌شود. برادر من ما در این اتاق در حال برنامه‌ریزی برای سرقت از بانک هستیم، کی با این قیافه سر قرار می‌آید؟ اصلا GTA را بیخیال شویم. بیایید ببینید در فیفا چه قیافه‌هایی درست می‌کنند! تازه خدا رو شکر که دستشان بسته است و خیلی در لباس شخصیتشان نمی‌توانند تغییر ایجاد کنند. ولی از حق نگذریم، عده‌ای هستند که ظاهر نوستالژی برای شخصیتشان در فیفا درست می‌کنند که حالا شاید به مذاق همه خوش نیاید، ولی حداقل فان است: پشت مو بلند کفتری و سیبیل! اگر می‌خواهی قیاقه‌ی عجیب درست کنی، حداقل چنین چیزی درست کن که ۲ نفر دیگر با دیدن شخصیتت بخندند!

صحنه و ورود مادر

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

اصلا آیه داریم که امکان ندارد گیمر باشی و این قضیه برایت پیش نیاید.

جنگ، جنگ، کاوش، جنگ، جنگ … حالا که یک ثانیه صحنه‌ی خلاف شرع در بازی وجود دارد مادر من نیز از آسمان نازل می‌شود! بدون شک، بدون شک، بدون شک، این قضیه برای تک تک شما پیش آمده است. اصلا آیه داریم که امکان ندارد گیمر باشی و این قضیه برایت پیش نیاید. ولی خداوکیلی، یک بار باید از مادرم بپرسم که چطور اینقدر دقیق زمانبندی می‌کند و سر به زنگاه وارد اتاق می‌شود. بازی را تازه خریدم، خودم نمی‌دانم کی قرار است اوضاع خراب شود، ولی مادرم می‌داند و همان لحظه به بهانه‌ای وارد اتاقم می‌شود. حالا قبول، یک بازی شبیه ویچر ۳ معلوم است که هر لحظه در شرف اتفاق ناجور است، ولی شانس بد من را ببینید که کلی از The Last of Us 2 برای مادر و پدرم تعریف کردم، کلی از گرافیک و گیم‌پلی و صداگذاری‌اش برای اهل خانه پز دادم، آقا چشمتان روز بد نبیند. تمام مدتی که داشتم آدم می‌کشتم و در شهر می‌گشتم و با زامبی‌ها مبارزه می‌کردم که هیچ‌کس نیامد بگوید «آرین بیا ببینم آن The Last of Us که می‌گویی چه هست»، همه صبر کردند تا برسم به مرحله‌ی ابی و اوون در قایق، بعد خواستند بازی را بررسی کنند! خداوکیلی انصاف نیست!

به عنوان اولین نسخه از این سری، نظر خودتان را در رابطه با نقاط قوت و ضعف این مقاله با ما در میان بگذارید. هر چند وقت یک بار، برای دوری از فضای واقعی و برای چند دقیقه خندیدن، می‌خواهیم که این مقاله را ادامه دهیم. چیزی که می‌تواند باعث شود تا موردهای ذکر شده در شماره‌های بعدی هر چه بیشتر خنده‌دار، فان و جذاب باشند، مشارکت شما برای به اشتراک گذاشتن خاطرات و عادت‌های فان و خنده‌دار است. اگر قصد دارید تا این خاطرات را به اشتراک بگذارید و در عین حال نمی‌خواهید تا در بخش نظرات اسپویل شود، می‌توانید از طریق پیام خصوصی با من در ارتباط باشید تا در آینده‌، شماره‌هایی هر چه جذاب‌تر، خنده‌دارتر و جذاب‌تر را با هم داشته باشیم.

Jin sakai

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا
خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

خنده‌دار‌ترین اتفاقات برای یک گیمر- گیمفا