وقتی که بخواهیم ردیف اول ویترین زیبای دنیای عظیم و رنگارنگ بازیهای ویدیویی را بچینیم، یکی از قویترین نامها و کاندیداها برای قرار گرفتن در اولین جایگاه، شاهکاری است به نام Bioshock. عنوانی که میشود گفت “هنر، در کاملترین فرم خود” است. Bioshock یکی از قانعکنندهترین مثالها برای کوبیدن در صورت کسی است که میگوید بازیهای ویدئویی هنر نیستند و در واقع به راحتی هر چهتمامتر میتواند نشان دهد که بازیهای ویدیویی نه تنها هنر هستند، بلکه اتفاقا یکی از کاملترین و زیباترین اشکال هنر هستند و هیچوقت مخاطب نمیتواند تا این حد با یک اثر هنری تعامل داشته باشد که در یک بازی ویدئویی میتواند. در صنعت بازی افرادی مانند کن لوین (خالق بایوشاک) شاید یکی دو نفر باشند و نه بیشتر. وقتی Bioshock را بازی کنید تازه میفهمید کن لوین چه نابغهای است. تازه میفهمید که ذهن و هنر یک بازیساز تا کجا میتواند پیش برود. این تعاریف و تحسینها مواردی هستند که هرگاه نام Bioshock میآید، همراه آن شنیده میشوند و کاملا هم به حق هستند.
موضوع مقالهی امروز ما که اولین قسمت از یک سری مقالات جدید با عنوان “چرا … یک شاهکار است؟”، به بررسی دلیل این که چرا Bioshock اینقدر تحسین میشود، اختصاص دارد و در واقع قصد داریم به شما بگوییم چرا Bioshock لایق این همه تحسین و تمجید و چرا بدون هیچ شکی لایق امتیاز کامل است.
همانطور که همیشه گفتهام، Bioshock از نظر شخصی من، معنا و مفهوم یک اثر هنری است؛ نه تنها یک بازی، بلکه یک اثر هنری کامل که متعلق به کل جامعهی هنر در دنیاست. Bioshock هرگز نیازی به خودنمایی و از خود تعریف کردن ندارد و سازندهاش هم در کمال تواضع هیچ وقت از بازیاش کوچکترین تعریفی نکرده است زیرا استاد لوین میداند که بازیاش، معنای هنر ناب است و اگر تعریف کردن شایستهی یک بازی باشد، آن بایوشاک است و بس. بایوشاک گیم است، فیلم است، موسیقی است، نقاشی است، کتاب است، جامعهشناسی است، فلسفه است، تراژدی است، درام است؛ بایوشاک مثل رپچر که در عمیقترین بخشهای اقیانوس است، در عمیقترین بخشهای روح شما جا باز میکند و با بیان یک داستان تلخ، ذات انسان را به چالش میکشد. اصولا یک اثر هنری باید به طور کلی و در مجموع تجربهای که به مخاطبش ارائه میدهد مورد بررسی قرار بگیرد، اما وقتی بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که “چرا Bioshock یک شاهکار بینظیر است؟”، ناگزیر باید بخشهای مختلف این اثر هنری را بشکافیم و به تحلیل جزئیات شگفتانگیز این اثر بپردازیم.
بگذارید تا از ابتدا شروع کنیم. حتما میدانید که نیم ساعت ابتدایی یک بازی ویدئویی چهقدر مهم است. این زمانی است که میتواند شما را کاملا به درون بازی بکشد و یا شما را از آن زده کند، حتی اگر بازی در ادامه خوب باشد. خب همینجا برای Bioshock باید توقف کنیم. Bioshock یکی از برترین آغازهای تاریخ بازیهای ویدئویی را دارد، اگر نگوییم برترین آغاز تاریخ بازیها. چرا اینطور است؟ یک بازی باید در نیم ساعت تا یک ساعت ابتدایی خود، نکات بسیاری را برای بازیباز روشن کند و به او بفهماند که قضیهی کلی از چه قرار است. خب Bioshock این کار را در کاملترین فرمی که میشود تصور کرد انجام میدهد. بگذارید بگویم چهطور. همان نمای گرافیکی رپچر در ویدئویی که از سطح اقیانوس و بین ماهیها پایین میرویم و ناگهان نورهای کلانشهری در زیر آب را میبینیم، از هر آغازی در هر بازی دیگری زیباتر و شگفتانگیزتر است. سپس در ادامه و طی همان نیم ساعت اول، شخصیت کلی شهر رپچر و ساکنین آن، خشونت زشت و عیان شهر و حتی قدرت بیگ ددیها را میبینیم و با پلاسمیدها آشنا میشویم. به این ترتیب بازی در همان یک ساعت اولش تاثیر عظیم خودش را روی شما گذاشته است و کاری کرده است که دیگر نتوانید بیخیال آن شوید، زیرا مدام در ذهنتان این سوال است که اینجا چه خبر است؟ این موجودات بزرگ و آن دختران کوچک چه داستانی دارند؟ چرا همه مثل دیوانهها حمله میکنند؟ به این میگویند یک شروع معرکه برای یک بازی.
داستان تراژیک و شاهکار بایوشاک، هستهی وجودی اصلی آن است. وقتی میگوییم بایوشاک یک شاهکار بینظیر است، در درجهی اول به خاطر داستان فوقالعادهاش است. بایوشاک از آن عناوینی است که وقتی تجربه کردید بارها و بارها و حتی تا مدتها بعد از آن، به داستان بازی فکر خواهید کرد و آن را در ذهن خود مرور کرده و تجزیه و تحلیل میکنید. در واقع باید بگویم، بایوشاک به خاطر داستانش بایوشاک است. اندرو رایان رهبر و سازندهی آرمانشهر رپچر، شهری را بنا کرد که قرار نبود به دیوانهخانهای پر از قاتل و جانی و معتاد تبدیل شود، اما اینگونه شد، زیرا هوا و زمین و اقیانوس ندارد، انسان آخرش همهچیز را به گند میکشد. وقتی به تفکرات و ایدههای اندرو رایان مینگریم و صحبتهای وی را مطالعه میکنیم، بیشک به نبوغ و عزم بالای وی برای رساندن بشریت به آزادی و دادن حق انتخاب به همه و از بین بردن اختلاف طبقاتی، پی میبریم اما این نبوغ در راه صحیحی استفاده نشد و در نهایت به یک تراژدی ختم شد. آرمانشهری به نام رپچر که تبدیل به فاجعهای بشری و تراژدی محض شد.
ایده و زیربنای ساخت رپچر صحیح بود، اما رایان زیادی روی انسانها حساب کرده بود. روی زمین هم که اندرو رایان از آنجا فرار کرده بود تا رپچر را بسازد، توسط خود انسانها به این روز افتاده بود و نمیدانم چهطور رایان فکر میکرده که اگر همین انسانها را بیاورد زیر آب، یک آرمانشهر بدون مشکل بنا میشود. بالاخره انسان، انسان است دیگر؛ آخرش خرابکاری میکند؛ حتی اگر در خود بهشت باشد. کافی است که در یک جامعه، ارزشی به وجود بیاید که باعث تفاوت انسانها و برتری آنها بر یکدیگر بشود. اینجاست که طمع انسان بیداد میکند و برای به دست آوردن هر چه بیشتر این ارزش و دستمایه قرار دادن آن برای برتر بودن نسبت به دیگران، دست به هر کاری میزند. اصولا اعتقاد لوین بر این است که ایدهآلگرایی و کمالطلبی بیش از حد توسط انسان و جدا کردن عدهای خاص برای شهری خاص و زندگی خاص، همواره اثر معکوس خواهد داشت و باعث به بار آمدن فاجعهای انسانی خواهد شد. دلیل این موضوع همانطور که همیشه گفتهام، آن است که انسان کامل نیست و نمیتواند به دنبال زندگی کامل و بدون نقص باشد، حال هر چهقدر که برای دستیابی به آن سخت تلاش کند. بایوشاک پر است از شخصیتهای فوقالعاده که داستان بینظیر بازی بر اساس آنها روایت میشود. در بازی معمولا قبل از این که به یک شخصیت برسید تعداد زیادی از نوارهای ضبط شده توسط آن شخصیت را پیدا میکنید و میتوانید یکی یکی گوش دهید. جالب اینجاست که صداگذاری این شخصیتها به حدی بینظیر است و به قدری عالی انجام شده است که فقط با شنیدن صدای آنها انگار سالهاست که آنها را میشناسید و حتی میتوانید چهرهی آنها را تصور کنید.
به طور کلی باید گفت اولین جواب سوال اصلی این مقاله، یعنی “چرا Bioshock یک شاهکار بی نظیر است؟”، داستان، روایت و شخصیتپردازی فراتر از شاهکار این عنوان است که در هیچ بازی دیگری تا امروز ندیدهایم و نشان میدهد که کن لوین چهقدر نابغه است. گرافیک معرکه، طراحی هنری بینظیر و گیمپلی و مبارزات بینقص، به این دلیل تا این حد به چشم میآیند که در زیر سقف داستانی این بازی قرار گرفتهاند و این داستان تراژیک و روایت فوقالعاده، همهی زیباییهای بازی را چند برابر کرده است. از داستان که بگذریم، یکی دیگر از دلایل اصلی شاهکار بودن بایوشاک به عنوان یک بازی ویدئویی، گیمپلی آن است و اصولا نمیشود که یک “بازی ویدئویی” را شاهکار خطاب کنیم ولی گیمپلی آن شاهکار نباشد. چهقدر گفتم شاهکار!!! بایوشاک است دیگر!
گیمپلی این بازی لعنتی به قدری جذاب و لذتبخش است که فقط دوست دارید هرچه بیشتر و بیشتر آن را تجربه کنید. گیمپلی بایوشاک دنیایی از تنوع است و حجم کارهای متنوعی که میتوانید با ترکیب حملات دست راست و چپ که شامل سلاحها و پلاسمیدها است انجام دهید، خارقالعاده است و به حدی کارهای گوناگون برای شکست دادن دشمنان قابل دسترس است که انگار بازی هر بار تبدیل به یک بازی جدید میشود. بیشک همین ترکیب پلاسمیدها و سلاحها نقطهی عطف گیمپلی رویایی بایوشاک است و ارزش تکرار آن را بسیار بالا برده است. بایوشاک با این که یک بازی نقشآفرینی نیست اما راستش را بخواهید بهتر از اکثر بازیهای نقشآفرینی از المانهای این سبک مثل ارتقا و تاثیر واضح تصمیمات شما در داستان و مواردی از این دست استفاده کرده است و کن لوین به طور معرکهای گیمپلی بازی را به داستان گره زده و مقدار آدامی که برای پیشرفت در گیمپلی میگیرید کاملا بسته به نتیجهی داستانیای است که خواهید گرفت.
همانطور که اشاره کردم، با این که بایوشاک یک عنوان نقشآفرینی با چندین شاخهی داستانی و تصمیمات مختلف نیست، اما تصمیم برای سرنوشت لیتل سیسترها در این بازی یکی از تصمیمات واقعا سخت در بازیهاست، زیرا بحث سر آدام بیشتر است که بسیار کمیاب است و با آن میتوان پلاسمیدهای بیشتری خرید. اما فکر نکنید که وقتی آنها را از بین میبرید تا آدام بیشتری بگیرید هیچ اتفاقی رخ نداده و هیچکس این بیرحمی شما را نمیبیند. بعدا باید تاوان گناهان خود را پس بدهید و البته جایزهی خوشقلبی خود را نیز خواهید گرفت. اکشن در بایوشاک فوقالعاده است و این بازی جزو هیجانانگیزترین عناوین اکشن اولشخص در تاریخ بازیها محسوب میشود که هم از نظر المانهای شوتر فوقالعاده است و هم از لحاظ ترکیب شوتر با قدرتهای خاص و خلق کردن کلی نتیجهی مختلف که ارزش تکرار بازی را بسیار بالا میبرند. مبارزات در بازی بسیار جذاب و لذتبخش هستند و مخصوصا مبارزه با بیگ ددیها بسیار دشوار و نفسگیر است و جوری که با سرعت و صدایی مخوف به سمت شما حمله میکنند، واقعا انسان را میترساند و جالب اینجاست که آنها به خودی خود موجوداتی صلحطلب هستند و تا زمانی که کاری به کار آنها و لیتل سیسترها نداشته باشید کاری به شما ندارند. بعد از کشتن آنها و در اختیار گرفتن کنترل لیتل سیسترها میتوانید از آنها برای جمعآوری آدام که واحد اصلی خرید پلاسمیدها است استفاده کنید و در نهایت باید سرنوشت این دختران را رقم بزنید. میتوانید آنها را دوباره به همان دختران بیگناه کوچکی که قبلا بودهاند بازگردانده و Adam کمتری بگیرید و یا این که آنها را با سنگدلی برای به دست آوردن Adam بیشتر Harvest کنید.
یکی دیگر از جوابهای اصلی این سوال که “چرا Bioshock یک شاهکار بینظیر است؟”، فضاسازی و خلق دنیایی است که به هیچ عنوان نظیری در دنیای بازیها ندارد و اگر بگوییم رپچر برترین شهر خلق شده در تاریخ بازیهای ویدئویی است، بیراه نگفتهایم. فضاسازی بایوشاک بینهایت خاص و زیبا و البته غمگین و مرده است. بایوشاک از طراحی هنری بینظیر، بینقص، چشمنواز، شگفتانگیز و بسیار زیبایی برخوردار است که این طراحیهای زیبا در شهر رپچر نمود یافته است و لایق بارها و بارها و بارها دیده شدن است. رپچر با وجود خیالی بودن، به طور کامل یک جامعهی انسانی را به تصویر میکشد و تصمیمات و انتخابهای انسان و ذات انسان را به چالش میکشد. به شخصه اعتقاد دارم از نظر فضاسازی، بایوشاک برترین بازی تاریخ است و بعد از آن است که دیگر شاهکارهایی مثل بلادبورن و … قرار میگیرند. یعنی به نظر من حتی عناوین استاد میازاکی هم از نظر فضاسازی مقداری پایینتر از ابرشاهکار استاد لوین قرار دارند. رپچر به قدری زیبا و استادانه توسط استاد کن لوین خلق شده است که مو لای درز آن نمیرود و از هر نظر با فکر و حسابشده ساخته و پرداخته شده و از هر نظر شهری کامل است. وقتی که به طراحی شهر رپچر، مناظر آن، دنیای زیر آب از پشت شیشههای شهر، ماهیها، مردم دیوانه و قاتل شهر، مکانهای تخریب شده، بیگ ددیها و همینطور لیتل سیسترها و هر چیز دیگری که در بازی است نگاه میکنیم درمییابیم که این بازی با هر بازی دیگری از نظر طراحی و گرافیک هنری متفاوت است؛ گرافیک هنریای که هیچ بازی دیگری نتوانسته است در این سطح، محیط و شهری را با این خصوصیات و المانها و این سرنوشت و جو غمناک و مخوف برای ما به نمایش درآورد؛ BioShock در این زمینه به معنای واقعی کلمه بیرقیب است.
نمیشود از بایوشاک صحبت کرد و از Big Daddyها چیزی نگفت. Big Daddyها بیشک یکی از برترین موجودات خلق شده در تاریخ بازیهای ویدیویی هستند. موجوداتی بسیار قدرتمند و مرگبار با طراحی بینظیر و مخوف که البته یک محافظ هستند و دستهای بزرگشان را به دستان کودکانهی لیتل سیسترها که دخترانی معصوم بودهاند (و البته دیگر نیستند) میدهند و از آنها تا پای جان محافظت میکنند. خلق کردن دنیا و شهری مثل رپچر و طراحی موجوداتی مثل بیگ ددیها و لیتل سیسترها که هر کدامشان استعارهای از بخشها و خصوصیات مختلف جوامع انسانی هستند، تنها و تنها از ذهن یک نابغه با دیدی وسیع نسبت به مسائل اجتماعی، عرف، ارزشها، ضد ارزشها و هنجارها بر میآید. رپچر با توجه وحشتناکی به جزئیات خلق شده است و شاهد کیفیت بسیار بالای طراحی در جایجای گوشه و کنار این شهر نفرینشده هستیم. نکتهی شاهکار در مورد طراحی و فضاسازی رپچر این است که با این که این شهر در بازی حالتی از هم گسیخته و بسیار ویران و متروکه دارد، ولی فلسفهی وجودی خلق آن و شکوه و عظمتی که در آغاز دوران خود داشته است، کاملا قابل مشاهده است.
رپچر مانند چهرهای است بسیار زیبا و جذاب که دچار سوختگی و سانحه شده است و تنها تهچهرهای محو از زیبایی قبلی خود را هنوز به همراه دارد که آن هم در پس زشتی و اثرات حاصل از سانحه به سختی نمایان است. در و دیوار خراب و پنجرههای زخمی، شیشههای شکسته و ریخته در همهجای شهر، مغازههای ویران و غارت شده، انواع و اقسام آشغالها و لوازم بهدردنخور که در شهر پخش شدهاند، انسانهایی وحشی که مانند حیوانات حمله میکنند و خیابانهایی که مانند میدان جنگ است و پر از سلاح و خونریزی و قتل و جنازه و اعضای کندهشدهی بدن است. در این شرایط دیگر زشتی روی تمام زیباییها را میپوشاند. این همان شهری است که از زیباییاش گفتیم و قرار بوده ایدهآلترین شهر برای زندگی باشد، ولی قبرستانی برای مرگ ایدهآلگرایی و ساکنینش شد. همانطور که در مقالات قبلی در مورد بایوشاک خدمت شما عرض کردهام “خلق چنین شهری در دنیای بازیهای ویدیویی مطابق همان کاری بوده که اندرو رایان در بازی انجام داده است؛ با این تفاوت که “آرمانشهر اندرو رایان” شکست میخورد و موفق نمیشود اما “آرمانبازی کن لوین” کاملا جواب مثبت میدهد و یکی از برترین بازیهای تاریخ این هنر و صنعت خلق میشود.”
در کل اگر بخواهم به صورت یک نتیجهگیری کلی بگویم “چرا بایوشاک یک شاهکار است”، باید اینطور بگویم که “دلیلش این است که این بازی مجموعهای کاملا به هم پیوسته و یکپارچه از بخشهایی است که به تنهایی هم شاهکار هستند، ولی وقتی در یک قالب کلی به نام بایوشاک با هم ترکیب میشوند، ارزش هرکدامشان چندین برابر میشود و خیلی بیشتر به چشم میآیند و سبب میشوند تا بایوشاک در چشم مخاطب یک بازی فراتر از شاهکار جلوه کند.” در واقع هیچ بخشی در این بازی از دیگری جدا نیست و تکتک المانهای این عنوان از گیمپلی گرفته تا داستان و گرافیک و … ، یک محصول کلی را خلق کردهاند که کاملا به هم پیوسته است.
به شخصه اعتقاد دارم که مهمترین نکتهای که در یک بازی شاهکار به چشم میخورد، حس پیوستگی کامل بین تمام اجزای آن است؛ انگار که یک چسب قوی و یک شیرهی وجودی قدرتمند، تمام بخشهای مختلف را به هم متصل کرده است و وقتی بازیباز هم به درون این فضا میآید، انگار به درونش کشیده میشود و روح و قلبش به آن بازی گره میخورد. در واقع اگر به بازیهایی که در ذهنتان شاهکار هستند فکر کنید و زمانی را تصور کنید که آنها را بازی میکردهاید، دقیقا میفهمید که هرکدامشان یک حس خاص داشتهاند که هرگز در بازی دیگری نبوده است. انگار که هر کدام یک مزه و طعم خاص را در ذهنتان به جای گذاشتهاند. مصداق بارز این موضوع دقیقا بازی بایوشاک است که وقتی آن را تجربه میکنید یک حس عجیب و غریب و خاصی شما را احاطه میکند و طوری به درون فضای رپچر میروید که قبلا مشابهش را تجربه نکردهاید. هنر خاص و خالص کن لوین در بازیسازی و خلق یک اثر هنری در جای جای بازی بایوشاک به چشم میخورد و این بازی طوری ساخته شده است که مدام شما را شگفتزده میکند. بدون هیچ شکی، بایوشاک یک بازی کاملا بینقص است و هر بار که آن را بازی میکنید بیشتر و بیشتر آن را درک خواهید کرد و بیشتر جذب این ابرشاهکاری که استاد کن لوین به دنیای بازیها و به ما هدیه داده است، خواهید شد. لطفی به خودتان بکنید و این بازی را تجربه کنید …
نظرات
سعید آقابابایی عزیز حرف دلمو زدین یکی از بهترین trilogy های بازی در تاریخ بشریت :: :inlove:
به خصوص بایوشاک ۱ 😎 A man chooses, a slave obeys
بایوشاک ۱ شاهکاریه که نمیشه شاهکار بودنش رو هیچ جوره توصیف کرد :yes:
in the end what separates a man from a slave?money?power?no,a man chooses and a slave obeys
😎 😎
خسته نباشید اقای اقابابایی عزیز بابت این مقاله فوق العاده
سلام و درود خدمت شما مهیار جان. سلامت باشید انشالله. یک دنیا سپاس از لطف و محبتتون. خوشحالم رضایت داشتید از مقاله. واقعا در مورد بایوشاک درست فرمودید.
:heart: :rose:
سلام و درود خدمت شما یونس جان (Reversepoint). خیلی متشکرم که لطف کردید مطالعه فرمودید. خوشحالم رضایت داشتید از مقاله. کاملا باهاتون موافقم که یکی از برترین های تاریخه.
من فقط بایوشاک یک رو بازی کردم و بقیه رو حتی گیم پلی هم ندیدم ازشون
درود بر شما. ممنون که نظرتون رو نوشتید. مطمئن باشید از تجربه ی دو نسخه ی دیگه ی این سری هم پشیمون نخواهید شد.
ببخشید چرا نسخه دوم بایوشاک متایش کمتر شد ؟ دلیل خاصی داشت؟
در ضمن متشکر از مقاله.
پ.ن : شهادت امام سجاد علیه السلام بر شما و تمام مسلمانان تسلیت باد
خسته نباشی سعید جان ، بایوشاک واقعا یک افتخار هست برای این صنعت و گیمر ها و دستاورد های این اثر زیبا بسیار زیاد هست ، بایوشاک از آن عناوینی هست که اگر به عنوان برترین انتخاب بشه جای هیچ اعتراضی برای کسی باقی نمیزاره این بازی کاملا بدون ایراد هست و تمام المان ها رو در هنری ترین شکل ممکن برخوردار هست ، کاملا موافقم که نیم ساعت اول بازی بسیار تعیین کنندست ( استثناء هم داریم و همیشه هست که شروع جالبی نداره ولی شاهکاره ) و بایوشاک مثل بقیه بخش ها نظیر داستان و گیم پلی و طراحی مراحل و موزیک و شخصیت ها در کنار برترین و تاپ ترین اثار تاریخ قرار میگیره ، واقعا درود بر شرفت کن لوین
.
.
موضوع مقاله بسیار جالب هست و کل تاریخ ویدیو گیم رو در بر میگیره از زمان بازی های ارکید و پیکسلی تا الان ، چه بسا بازی هایی شاهکار هستند ولی کسی بهشون توجه میکنه و یا کسی نشنیده و یا خبر نداره چه شاهکاریه و اثار بزرکی مثل همین بایوشاک که در موردش خوندن و نوشتن خستگی نمیشناسه ، سعید جان موضوع مقاله عالیه خودتم بهترین شخص برای سفر به مرکز ویدیو گیم :inlove:
درود بر دوست عزیزم محسن گل. یک دنیا سپاس محسن جان به خاطر این نظر زیبا و لطف و محبت همیشگیت. مثل همیشه لذت بردم از خوندن نظرت. خوشحالم که از نظرت این سری مقالات، میتونه خوب و جذاب باشه. تشکر محسن جان
جنگ و صلح دنیای گیم
درود بر شما. تشکر از تشبیه زیباتون.
سلام آقای بابای عزیز بنده..حمید رضا خلیفه هستم متولد ۱۳۶۸…….۳۲ سالمه…چندین ساله تو گیمفا هستم از سال ۹۳….از اون موقع شما رو میشناختم…خب مطالب و آنالیز بازیها رو میبینم و مطالعه میکنم اما نمیتونستم نظر بدم که بعد از چندین سال موفق شدم همین الان به جمع شما بپیوندم و از این لحاظ بسیار خرسندم..
سلام خدمت شما حمیدرضا جان. خیلی ممنون از لطف و محبتتون. از اشناییتون خوشحالم. باعث افتخارمه که مطالبم رو چند ساله دنبال کردید. انشالله که همیشه نظرات زیباتون رو ببینیم. از دیدن گیمرهای هم نسل خودم همیشه خوشحال میشم.
“لطفی به خودتان بکنید و این بازی را تجربه کنید”
مقاله عالی بود
واقعا بایوشاک یک ابرشاهکاره که هربار تجربه کردنش حس تازگی داره و هیچ وقت تکراری نمیشه
ممنون که با این قبیل مقالات گیمرهایی که هنوز این بازی رو تجربه نکردن رو به سمت بازی سوق میدین
سلام و درود خدمت شما. خیلی ممنونم که محبت کردید مطالعه فرمودید مقاله رو. خوشحالم رضایت داشتید از مقاله. واقعا عالی فرمودید که بایوشاک ابرشاهکاره.
ببخشید بابت اسپم
لطفا اخبار بازی Black Myth: Wukong رو پوشش بدید
چند ساعت پیش یه تریلر خفن از گیمپلی بازی منتشر شده
درود بر شما. پوشش داده شده در سایت.
همه چیز در این بازی در اوج شکوفایی و هنر است. هنر ناب.
درود بر شما. بسیار زیبا فرمودید.
عرض خسته نباشید دارم خدمت آقا سعید آقابابایی :inlove: که با دست توانمندتون برامون زحمت میکشید مینویسید از این دنیای گیم که از بچگی تو این دنیا هستم..هنوزم که هنوزه گیم میزنم واقعا گیم میتونه اینقدر توش غرق شد و حکمت هایی که تو زندگی درک نکردیم بشه تو گیم فهمید و بی اغراق بشه گفت شاید اسرار زندگی بشری رو در گیم بتونیم درک کنیم حرف گزافه نبوده..واقعا برا من خیلی زمانی پدر مادرم بهم گیر میدادن اینا بچه بازیه و بی هدفی رو دنبال میکنه و چیزی عایدت نمیشه خب الحمدلله صنعت بازی جای خودشو در دنیای امروز باز کرده و رده سنی شایدم نشناسه من جمله خودم که ۳۲ سالمه هنوز که هنوزه دنیای گیم از دنیای حقیقی خودم بسی جذاب تره…واقعا جالبه یه زمانی صنعت گیم به چشم نمیومد و بچه بازی و بی هدفی بود ولی در بطن این صنعت عظیم که روزگاری خیلیا روش حساب نمیکردن بشه درس های از زندگی ازش گرفت و زیبای دنیا رو درش بوجود بیارن و ما تماشا کنیم و لذت ببریم..ممنون و متشکر از زحمات آقای بابایی عزیز و بسیار دوس داشتنی..
سلام مجدد خدمت شما حمیدرضا جان. بسیار لذت بردم از خوندن نظرتون. واقعا خوشحالم که گیمرهای قدیمی میبینم که مطالبم رو دنبال می کنن. یک دنیا سپاس از محبت و لطف شما.
فقط بایوشاک میتونه کاری کنی که اسپویل :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تنها سه کلمه Would You Kindly انقدر معنی پیدا کنن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پایان اسپویل
درود بر شما Daenerys Targaryen. ممنون از نظر کوتاه ولی بسیار زیباتون.
اخ سعید اقا با این مقاله روزمو ساختی خسته نباشی به شخصه هیچ بازی ای نتونسته منو به اندازه بایوشاک توی نیم ساعت اول جذب کنه
سلام و عرض ادب خدمت شما مجید جان (n’zoth the corruptor). خیلی ممنون که محبت کردید مطالعه فرمودید. باعث افتخار منه که مطلب مورد رضایتتون قرار گرفته و ارزش وقتتون رو داشته.
سلام و احترام خدمت جناب آقای آقابابایی . امیدوارم روز خوبی داشته باشید .
ضمن تشکر از حضرتعالی بابت تهیه ی مقاله ی فوق ، اگر به بنده اجازه دهید در مورد تاریخچه ی اثر فوق و همچنین خالق آن چند خطی بنویسم .
عنوان یا بهتر بگویم سری Bioshock توسط ناشر بزرگ بازی های ویدیویی ۲K Games برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ ساخته و منتشر گردید .
کارگردانی ، نویسندگی و فیلم نامه نویسی اثر فوق تماماً بر عهده ی شخص Ken Levine بود .
شاید برای خواننده ی متن بد نباشد تا بداند نویسنده ی اثر ، الهامات زیادی را از ادبیات جهان در جهت خلق عنوان فوق وام گرفته که می توان به نوشته های نویسنده ی شهیر و سرشناس معاصر ، یعنی شخص George Orwell اشاره داشت .
اگر بخواهیم در مورد المان های Gameplay عنوان فوق به صورت کلی حرفی به میان آوریم باید اذعان کرد این اثر حاوی عناصر و المان های عناوین RPG می باشد و در زمینه ی فضاسازی یا Emotive Design وام دار سری ترس و بقای Resident Evil می باشد .
اثر فوق برای خیلی از وبسایت های معتبر جهان در زمینه ی بازی های ویدیویی ، بهترین بازی تمام دوران شناخته شده است و جایزه ی بهترین بازی سال را در مراسم BAFTA از آن خود کرد . از این جهت خیلی از منتقدین بازی های ویدیویی لقب هنر را به این بازی داده اند .
عنوان فوق به لحاظ فنی از موتور بازی سازی Unreal Engine بهره برده است .
اگر از خود عنوان فوق و تاریخچه ی اثر فوق بگذریم به خالق آن یعنی شخص Ken Levine خواهیم رسید .
طراح بازی های ویدیویی ، کارگردان ، نویسنده و فیلم نامه نویس اثر جاودانه ی فوق که هم اکنون نزدیک به ۵۵ سال سن دارد ، امروزه تقریباً از صنعت بازی های ویدیویی کناره گیری نموده و صرفاً مشغول نویسندگی و نوشتن فیلم نامه برای شرکت های بزرگ فیلم سازی و تلویزیونی همچون CBS می باشد .
شاید بد نباشد خواننده متن بداند شخص Ken Kevine نقشی موثر در ساخت آثار نام آشنایی همچون Thief و System Shock و SWAT و برخی از عناوین دیگر ، داشته است .
علی ایحال باید این سوال را از خود پرسید که چرا اشخاصی نظیر ایشان و Cliff Bleszinski و سایرین دیگر در این صنعت جایگاهی ندارند !
به هر حال بنده شخصاً مدیون تمامی دست آوردهای ایشان در این صنعت خواهم بود .
پیروز و پایدار باشید .
فک کنم کن لوین تو استودیوی خودش در حال ساخت بازی جدیدشه.
ممنون از اطلاعات ارزشمندتون مثل جواهر تو قسمت کامنت میدرخشید ممنون از وقتی که میزارید
سلام و عرض احترام خدمت شما جناب چمنی عزیز. خیلی ممنون که محبت کردید و مطالعه فرمودید. همیشه از خوندن نظراتتون لذت می برم و هم صحبتی با شما واقعا عالیه. حتی گاهی که نمیتونم پاسخ بدم، ولی مطمئن باشید همواره نظرتی که لطف می کنید در مقالاتم می نویسید کاملا مطالعه میکنم و لذت میبرم. ببخشید اگر گاهی وقت نمیشه که پاسخ شایسته ای بدم خدمتتون.
واقعا نظر زیبایی نوشتید و از خوندنش برخی نکات رو در مورد این سری و این بازی یاد گرفتم.
جملهی اواخر مقاله تون واقعا صحیح و دردناکه. خیلی عالی فرمودید که با وجود این نبوغ “چرا اشخاصی نظیر ایشان و Cliff Bleszinski و سایرین دیگر در این صنعت جایگاهی ندارند”
یک دنیا سپاس از نظر زیباتون
واقعاً هرچقدر از شاهکار بودن بایوشاک گفته بشه کمه! صد حیف که استاد کن لوین در ساخت ادامهی این فرنچایز دست نداره! با تشکر از نویسندهی مقاله بابت این تحلیل زیبا.
سلام و درود خدمت شما Mr. Ryan عزیز. یک دنیا سپاس که وقت عزیزتون رو گذاشتید و مطالعه فرمودید مقاله رو. خوشحالم که رضایت داشتید از کیفیت مقاله. واقعا در مورد بایوشاک همونطور که فرمودید هر چقدر گفته بشه بازم کمه.
چون در قالب بازی بودن داستان میگه
سعی نمیکنه یه فیلم باشه
و اینکه چیزی که شاهکار است شاهکار است ده دلیل ندارد:-D
سلام
تبارکالله! آفتاب شد خود دلیل آفتاب!
با عرض خسته نباشید خدمت شما نویسنده عزیز و گرامی،اثر کن لوین بزرگ نیازی به هیچ تمجید و تعریفی نداره و خود شاهکارش گویای همه چیز هست.خوشحالم که در عصری زندگی میکنم که تونستم چنین شاهکاری رو از یک نابغه به تمام معنا تجربه کنم
سلام و درود خدمت شما امیرمحمد جان (Vigilante). خیلی ممنون که لطف کردید و نظر گذاشتید. بله همونطور که شما فرمودید و بنده هم در ابتدای مقاله عرض کردم، این بازی خودش گویای همه چیزه…
واقعا باعث خوشحالیه که تونستیم این بازی رو تجربه کنیم.
فرانچایز بایوشاک دیگه فراتز یه بازی هست،بهترینش همون اینفینیت هست با اون دی ال سی های محشرش،بعدش ۱ بعدشم ۲.
درود بر شما پرهام جان. خیلی ممنون که لطف کردید و نظرتون رو نوشتید.
این بازی واقعا با روح و روان آدم بازی میکنه عجب فضاسازی ای داره…
این سگانه همشون عالی هستند من خودم نسخه اینفینیت رو بیشتر دوست دارم بخاطر فضای شادش(در ظاهر) و غیرقابل پیشبینی بودنش بخصوص داستان فوق العاده جذابش که مارو با الیزابت همراهی میکنه و این مسیر رو برامون لذت بخش میکنه و گیمپلی هم که نگم روان و عالی و اسلحه ها تنوعشون هم مناسب بود و نبرد ها نفس گیر و عالی بودند.
با تشکر از آقای آقابابایی عزیز.
سلام و درود خدمت شما سروش جان (vas). یک دنیا سپاس از این که وقت عزیزتون رو گذاشتید و مطالعه فرمودید و نظر زیباتون رو نوشتید. واقعا اینفینیت هم بی نظیره همونطور که فرمودید.
تنها سه گانه ای که برابر با بایوشاک میدونم سه گانه سولزه.هر دو شون برای من بهترینن حتی سه گانه ویچر هم جاشونو نگرفت
سلام و درود خدمت شما محمد خلیلی عزیز. بله یکی از قوی ترین نام ها که شایستگی قرار گرفتن در کنار بایوشاک رو داره ۳گانه ی شاهکار سولزه.
ممنون بابت مقاله آقای آقابابایی عزیز
یادم میاد همون سالها وقتی بازی رو به ۲ نفر از بچه ها معرفی کردم هر ۲ تاشون بازی رو به طرز عجیبی پس زدن !
اون زمان هر چی صحبت بود در مورد modern warfare بود. بله modern warfare هم شاهکاری بود برای خودش اما انصافا انقدر بایوشاک ساده بود که باید ساده از کنارش رد میشدیم ؟! حتی توی بازار بین مغازه دارها کمتر صحبتی از این اثر بینظیر به گوش میخورد.
دلیلش هم نمیدونستم. کلا بایوشاک در بین گیمر ها یخورده دیرتر شناخته شد .
یکی از دلایلی که سالها نسخه ی جدیدی برای این اثر نیومد این بود که لوین و تیمش نگاه تجاری ای به این اثر نداشتن. اینجاست که باید گفت الحق یک کار هنری فاخر انجام دادن. وقتی ناشرین دیدن irrational دلیلی برای ادامه ی سری نمیبینه درشو بستن و خیلی از کارمندان این استدیو به جاهای مختلفی رفتن.
آخر کار هم که دیدیم کن لوین در کجای ماجرا قرار داره ! همه ی اینها به خاطر پول هست اگر نبود هیچوقت این استدیو رو تحت فشار قرار نمیدادن. یکی از دلایلی که نسخه ی دوم رو این استدیو نساخت این بود که میخواست حرف جدیدی رو برای گفتن داشته باشه که در نسخه ی بی کران زد. در واقع نگاه هنری سازندگان به این اثر ( و نه مادی که به هر دلیلی اونو ادامه بدن ) جای ستایش داره.
البته چند سالی هست که کن لوین گفته داره روی یک اثر جدید کار میکنه و معلوم نیست شایدم همین نسخه ی جدید باشه و شاید هم یک ip جدید. امیدوارم فقط برگرده و صد البته take two , 2k در غیاب ایشون خرابکاری نکنن عین همون بلایی که سر مافیا آوردن
عرض سلام خدمت شما محسن جان. خیلی متشکرم از لطف و محبتتون. باعث افتخار منه که لطف کردید مطالعه فرمودید و خوشحالم اگر رضایت داشتید از مقاله.
بسیار از خوندن نظرتون لذت بردم. من هم مثل شما امیدوارم باز هم استاد لوین یک نسخه از این سری بسازه.
قربان شما
تشکر از شما بابت اینکه وقت میذارید برای فراگیری و معرفی بیشتر اینچنین عناوینی
یادمه قدیم که بازیا کیلویی بود یه ایکس باکس داشتمم توش شصت تا بازی ای بود بایوشاکم یکی از بازی هاش بود،،منم نمیدونستم که بازی واس خودش شاهکاریه یه ساعتی بازی کردم خوشم نیومد دیگه سراغش نرفتم،بازی دد اسپیس هم همینطوری شد فکرکردم از این بازی فضایی های مسخرس بازی نکردم اصلا هم نفهمیدم بازی ترسناکه،این روزا که دارم مطلب در موردشون میخونم با خودم میگم چه بازی هایی از دست دادم ،شاید دوباره بریزمشون بازیشون بکنم،ممنون از تحلیل زیباتون
درود بر شما armor king. خیلی ممنون از لطف و محبتتون. خوشحالم که از نظرتون تحلیل خوبی بوده. امیدوارم که بایوشاک رو دوباره بازی کنید و حسابی لذت ببرید.
سلام
من سر ویچر اینطوری شدم!
دارکسولز ۱ رو هم سیدی خریدم، نصب کردم، اصلا نمیدونستم بازی چیه و چطوره.
نصب که کردم؛ کاتسین اول رو دیدم، بعد وارد زندان که شدم، درست در همونجا بازی صفحهسیاه میشد و کرش میکرد.
تنها بازی اول شخصی که از هر لحظش لذت بردم
اصلا داستان یه گانه هر کدومشون ذهنتونو مدتها درگیر میکنه
درود بر شما pegasus. خیلی متشکرم که لطف کردید و نظرتون رو نوشتید. واقعا داستان این عناوین همونطور که فرمودید هرگز از ذهن ادم نمیره.
دیگه مثل بایوشاک یک ساخته نخواهد شد
چون حاصل کار و تلاش تیمی بود که کهنکار ترین تیم آثار سه بعدی بودن و بلوغ کامل رسیده بودن و هرکدوم رفتن برای خودشون مستقل کار کردن
سالها اینا توion storm وlooking glass زحمت کشیده بودن
درود بر شما Solid snake forever. خیلی ممنون که لطف کردید و نظر گذاشتید.
بله درست فرمودید. کاملا باهاتون موافقم که دیگه مثل بایوشاک ساخته نخواهد شد هرگز.
آدم وقتی به سری بایوشاک نگاه میکنه، حس میکنه خیلی از سازندگان بازی دارن کم کاری میکنن.
پشت سر هم بازیهایی ساخته میشه که از یه فرمول موفق تکرار میشن.
ولی خیلی کم بازیهایی مثل بایوشاک ساخته میشه که به قول سعید آقابابایی عزیز فیلم و موسیقی و نقاشی و فلسفه و جامعه شناسی و… رو درون دنیای خودشون به نمایش بذارن.
نقطه ی قوت بایوشاک از نظر من اینه که تمام کاراکترها و حتی دشمنان این بازی دارای هدف خاصی هستن که همین بهشون روح میده. اینطور نیست که فقط با یه مشت دشمن کله خر روبرو باشیم که تنها کارشون اینه که به شما حمله کنن! و تمام این موجودات به واسطه ی اهدافی که دارن به صورت زنجیرهای به هم مرتبط میشن و یک دنیای باورپذیر رو میسازن.
سلام و درود خدمت دوست عزیزم نوید گل. خیلی ممنون از نظر زیبایی که نوشتی. البته این کار همیشگی شماست نوید عزیز. بسیار کیف کردم از خوندن نظرت مثل همیشه. بسیار عالی در مورد هدف دار بودن تمام عناصر بازی گفتی و کاملا با شما موافق هستم. یک دنیا سپاس از نظر زیبات نوید جان.
واقعا متن زیبایی بود لذت بردم از خوندنش
این طور مقالات واقعا باعث میشه بازی موشکافی بشه و ما بیشتر با این جادوی بازی ها آشنا بشیم
خسته نباشید
درود بر شما فرید جان. سلامت باشید انشالله. خیلی خیلی از لطف و محبتتون ممنونم. باعث افتخار منه که مقاله از نظرتون کیفیت خوبی داشته و مفید بوده. امیدوارم در اینده هم بتونم مقالاتی بنویسم که ارزش وقتتون رو داشته باشه.
:rose:
من به داستان خیلی توجه دارم ولی تا حالا بازی نکردم حتما توبرنامه هام هست
انشالله بازی کنید و لذت ببرید. قطعا پشیمون نخواهید شد چون گیم پلی بازی هم بی نظیره.
سلام ارین جان. خیلی ممنون از نظر زیبات. همونظور که گفتی گیم پلی این سری هم واقعا معرکه و فوق العاده اس و در مقاه هم توضیح دادم در موردش.
سلام استاد، سلامت باشید!
سلام و درود خدمت شما ASHEN ONE. خیلی ممنون که لطف کردید و نظر گذاشتید.
فکر کنم این قسمت راهنما مد نظرتون باشه
https://gamefa.com/461735/%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%b5%db%8c-%da%af%db%8c%d9%85%d9%81%d8%a7-%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%af%d9%85-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d8%af%d9%85-%d9%88-%d8%ac%d8%a7%d9%85-71/
سلام
میگن “لطفا” کلمهای جادویی ست، از بایوشاک گفتن!
نمی دونم چرا هرچی bioshock infinite رو بازی می کردم باهاش ارتباط نمی گرفتم… با فارسی ساز هم رفته بودم فقط intro بازی خوب بود… رفتیم یک شاهزاده رو نجات بدیم و داستان خیلی معمولی به نظر میرسید…
شاید به این خاطره که دو نسخه اول رو پلی ندادم نمی دونم…