Ys IX: Monstrum Nox
ژانر نقشآفرینی یکی از کاملترین شکلهای تعامل با مخاطب و غوطهوری آن در روند بازیهای ویدیویی به شمار میآید. این ژانر معمولاً با پیادهسازی عناصر اصلی چندین ژانر، موارد بیشتری را هم به طور منحصر به فرد در نظر میگیرد تا هیچگونه خللی بر تجربه عمیق بازیکن وارد نشود. از آن سو فرض کنید که ژاپنیها با شخصیسازی این ژانر برخی از موارد را به گونهای تغییر دهند که همه چیز برای یک ماجراجویی شرقی حاضر و آماده شود. در این صورت یا برخی از بازیکنان کاملاً از آن منتفر میشوند یا برخی دیگر با آن زندگی خواهند کرد.
این شکل تغییر یافته ژانر RPG که ما آن را به دلیل تغییرات ژاپنیمحور JRPG مینامیم، عناوین کاملاً خاصی هستند. اگر کاربران نسبت به تجربه آثار استاندارد RPG تردید دارند، بنابراین شاید در ورود به ژانر JRPG تدافعی عمل کنند؛ اما برخلاف این دسته، بسیاری از بازیکنان حرفهای ژانر نقشآفرینی میتوانند با افکاری گستردهتر به سراغ تجربه این آثار بروند. بازار ژاپن اکنون از اینگونه عناوین اشباع است و معمولاً تنها بازیهای بالارده میتوانند در آن سطحی که انتظار میرود به درخشش بپردازند و بازیکنان سراسر جهان را به سوی خود جذب کنند. در حالی که بسیاری از کاربران غربی و بازیکنان دیگر مناطق به دنبال فرهنگ و موضوعات منحصر به فرد کشور ژاپن هستند، اکنون بهترین زمان برای پاسخ به نیاز بازار است. مدتی پیش بازی Atelier Ryza 2: Lost Legends and the Secret Fairy به خوبی نشان داد که میتوان هنوز هم در این ژانر به نقشآفرینی پرداخت و از آن سو با ورود آثاری مانند Final Fantasy VII Remake دیگر هیچ حرف و حدیثی باقی نمیماند. بنابراین به خوبی میتوان درک کرد که هر اثری قادر به ماجراجویی در این ورطه نیست.
بازی Ys IX: Monstrum Nox مستقیماً با هدف جذب هر دو دسته از کاربران غربی و شرقی پا به عرصه گذاشته است و به نظر میرسد که ادعای زیادی هم دارد. این مجموعه ۳۰ ساله با کولهباری از تجربه و نسخههای مختلف هنوز حتی به پایان کار خود نزدیک هم نشده است و هر چند مدت، شاهد انفجار نسخه جدید از آن هستیم. استودیو Niohn Falcom مدتی پیش اعلام کرده بود که اکثر سازندگان نسخه VIII برای مرتفع ساختن مراحل توسعه این بازی بازگشتهاند. حال در ادامه به بررسی دستپخت آنها در ادامه عرضه یک میراث ۳۰ ساله میپردازیم. بازی Ys VIII: Lacrimosa of DANA نسخه پیشین با ثبت امتیازات قابل تقدیر مسیر را به خوبی هموار کرده است اما آیا سازندگان توانستهاند باری دیگر در همان جهت حرکت کنند!
روایتی ساده؛ شخصیتهایی سادهتر
اگر پیشتر به تجربه حداقل یکی از نسخههای این سری پرداخته باشید، با شخصیت اصلی مجموعه یعنی Adol آشنا خواهید بود. این شخصیت در آغاز بازی Ys IX: Monstrum Nox سرانجام پس از مدتها به شهر زندان در منطقه Balduq سفر میکند. او به دلایلی عجیب و غیرمنطقی محکوم میشود و باید بقیه عمر خود را درون این شهر بگذراند. با این حال توقع ندارید که ما درون یک زندان بیکار بنشینیم و هیچ تلاشی نکنیم؟
در حقیقت همانند کلیشههای معمول بازیهای ویدیویی، بازیکن میتواند به راحتی از این زندان بسیار ایمن هم فرار کند و خود را از چنگ محکومیت احمقانهاش نجات دهد. پس از این اتفاقات که یک افتتاحیه بسیار کلیشهای را به اجرا میگذارند، نوبت به رونمایی از دومین کلیشه میشود. بدون پرسیدن نظر شما و تواناییهایتان، یک قدرت ماورایی در حلقومتان فرو میشود تا به نجات دنیا بپردازید و حدس بزنید که این قدرت چه محدودیتی را ایجاد میکند؟ شما قادر نخواهید بود که از محدوده Balduq فراتر بروید. این مورد نه تنها به یک بهانه خوب تبدیل میشود تا عدم توانایی شما در بیرون رفتن از مرزهای ساخته شده بازی را توجیه کند بلکه همانند کلیشههایی که به آنها اشاره شد، پس از تلاشهای طاقتفرسا برای خروج از یک مکان، بدون هیچ زحمتی دوباره شما را به اول قضایا باز میگردانند.
جدای از محدودیتی که شخصیت اصلی را ملزم میکند تا درون شهر باقی بماند و نیروی شیطانی آن را به درک واصل کند، قابلیتهای بسیاری هم در اختیار او قرار میگیرد. شما زمانی نقش Adol را به عهده میگیرید که در قامت یک Monstrum در کنار ۶ موجود همتای خود، وظیفه سنگین مذکور را به دوش گرفته است. شما در هنگام مبارزات میتوانید بین این Monstrumها تغییر موقعیت بدهید و از مهارتهای به خصوص آنها استفاده کنید.
شاید اکنون از خود سوال کنید که شخصیت Adol، قدرتهایی که به او قابلیت Monstrum شدن دادهاند و دیگر افراد چه ربطی به پیشینه سری دارند. خوشبختانه این موارد و بسیاری دیگر از موضوعات ارتباط مستقیمی با روایت نسخههای پیشین ندارند و شما به راحتی میتوانید بدون در نظر گرفتن داستان نسخههای قبل، به ادامه ماجراجوییهای خود بپردازید.
داستان قابل پیشبینی و شخصیتپردازی بسیار معمولی نکته خاصی را در روایت بازی Ys IX: Monstrum Nox ایجاد نمیکند و در صورتی که کاربر ارجاعهای جذاب بازی به نسخههای قبلی را درک نکند، تنها میتواند از ماموریتهای فرعی لذت ببرد. این ماموریتها برخلاف داستان که تنها در قسمتهای نهایی خود عمیق و جذاب میشود، در تمام طول گشتوگذار شخصیت اصلی در دنیای آزاد بازی یاد شده جذاب باقی میمانند و به درستی نشان میدهند که چه تاثیر شگرفی در ساخت و پرداخت یک اثر نقشآفرینی دارند.
هک اند اسلش در برابر مبارزات نوبتی
بازی Ys IX: Monstrum با استفاده از ترکیب مبارزات مرسوم ژانر JRPG با هک اند اسلش، نسبتاً متمایز ظاهر میشود. این مبارزات در کنار یک زاویه دوربین سوم شخص بینقص، بار بسیار بزرگی از جذابیت مورد نیاز بازی را بر دوش میکشند و زمانی که کاربر از دنبال کردن روند داستانی به ستوه میآید، به او یادآوری میکنند که شرایط تا چه حد میتوانست وخیمتر باشد. اگرچه مبارزات بازی یاد شده سرعتی و بعضاً جذاب به شمار میآیند اما بینقص نیستند. در حقیقت اگر ویژگیهای مخصوص هر شخصیت، درخت مهارتها، ساختوساز و امکان تعویض میان شخصیتها وجود نداشت، اساساً پس از ساعات ابتدایی چیزی برای عرضه باقی نمیماند. این مبارزات به لطف وجود چنین مواردی قابل قبول ظاهر شدهاند و در مواردی به هر نحوی شما باز هم احساس خواهید کرد که دشمنان و حتی باسهای اصلی قادر به ایجاد چالش خاصی نیستند.
زاویه دوربین نیز از دیگر موارد مثبتی است که به مرتفع ساختن مبارزات کمک قابل توجهی میکند. از نسخه آخر مجموعه God of War و The Witcher تا اثر تحسینشدهای مانند Shadow of the Colussos فارغ از کیفیتشان، همیشه دچار مشکلات کوچک و بزرگی در زاویه دید و آسایش مخاطب شدهاند. این مورد مخصوصاً در سومین بازی یاد شده خط قبل گاه به شدت آزاردهنده است و کاربر را به تامل و دوری از بازیهای ویدیویی وامیدارد!
خوشبختانه بازی Ys IX: Monstrum در این دام اسیر نمیشود و سازندگان آن تمام تلاش خود را به کار بردهاند تا هیچ زاویه بستهای باقی نماند و دشمنان و حملههایشان همیشه در دید مخاطب باشند. تنها کافی بود که زاویه دید مناسب نیز از نکات برجسته این اثر حذف میشد تا عملاً چیزی برای تعریف باقی نمیماند.
بقیه موارد موجود در اکثر نقشآفرینیها اینجا نیز به چشم میخورند؛ شاخه مهارتها، ویژگیها، حالتهای ویژه و … اما نمیتوان ایده نسبی را از بین آنها استخراج کرد و بیشتر به نظر میرسد که با عناصر اساسی سروکار داریم. مورد بعدی وجود کاتسینهای کوتاه حین مبارزات است. هنگامی که شخصیت مورد بازی عمل ویژهای را انجام میدهد، دوربین با یک کات در قسمت دیگری قرار میگیرد و شما از برخی لحاظ، بیشتر با شخصیت خود انس میگیرید. اگر این چنین مواردی در کنار شخصیتپردازی درست و درمانی به کار گرفته میشدند، مسلماً تاثیرات به سزایی داشتند که اکنون خبری از آنها نیست.
جدای از مبارزات، بازیهای نقشآفرینی معمولاً به دلیل فضاهای وسیع خود نیز شناخته میشوند. Ys IX: Monstrum Nox نیز از این قضیه مستثنی نیست و جوهر اصلی گیمپلی در این بخش نمایان میشود. اگر چند خط پیشین را مطالعه کرده باشید، به دفعات از کیفیت بالای مراحل فرعی سخن گفته شده است. این مراحل فرعی مسلماً بدون وجود قابلیت شخصیتهای اصلی در حرکت بین محیطهای گوناگون هیچ ارزشی ندارند. تیم توسعهدهنده به زیبایی هر چه تمامتر بخشهایی از نقشه را همانند آثار مترویدوانیا غیرقابل دسترس پایهریزی کردهاند تا شما به هر نحوی که شده است، به آنها نفوذ کنید. این مورد نه تنها استفاده درست از پتانسیلهای هر شخصیت را نمایش میدهد، بلکه برای حس ماجراجویی هم احترام قائل میشود.
به نسل ششم خوش آمدید!
سفر به شهر زندان با وجود تمام موارد قابل توجه خود، ما را در زمان هم به عقب میبرد. بازی Ys IX: Monstrum Nox با به تصویر کشیدن یک گرافیک نسل ششمی قصد دارد که ما چشممان را به روی پیشرفتهای حال حاضر بشر ببندیم. ظاهراً سازندگان قصد داشتهاند که در ادامه روند نسخه VIII طراحی بصری ویژهای را در جدیدترین نسخه مجموعه به عرصه نمایش بگذارند اما در عوض به نحوی به خلق گرافیک فنی و هنری پرداختهاند که گاهی کنسول پلی استیشن ۲ و ایکس باکس اورجینال هم دستگاههای مناسبی برای میزبانی از این عنوان به نظر میرسند! نه تنها بافتهای بازی بیکیفیت و تاریخ مصرف گذشته هستند بلکه افکتهای حاصل از حرکت، خود حرکت و انیمیشن، ضربات، بارگذاری دوردستها و بسیاری از موارد دیگر، حتی بهبودهای پایه نسل هشتم را نیز شامل نمیشوند و ما در نسل نهم شاهد عرضه آن هستیم. از آن سو شخصیتها، دشمنان و مناطق کاملاً با فرهنگ ژاپنی و یک بازی JRPG هماهنگی دارند اما خبری از جلوههای بصری چشمنواز نیست.
در حقیقت تلاشهای اصلی سازندگان در قسمت هنری کار به چشم میخورد. برای مثال با وجود آن که انیمیشنها در کنار بافتهای ساده بازی اصلاً به هدف سازندگان در تداعی جلوههای قابل توجه کمکی نمیکنند و در جهت اشتباه پیش میروند، این بخش هنری است که شما را به ادامه مسیر ترغیب میکند. طراحی Monstrumها، سلاحهای آنها، برخی دشمنان، نحوه پیادهسازی قدرتهای هر شخصیت و چنین مواردی همان چیزی هستند که اگر در یک اثر JRPG دیده نشوند، سخت میتوان آن را JRPG نامید.
با این وجود زمانی گرافیک فنی به فاجعه تبدیل میشود که مشکلات کیفی هم پای خود را به میان میگذارند. افت نرخ فریم در این بازی امری بدیع برای بازیکن به شمار نخواهد آمد و با وجود تمام کمکاریهای موجود، سازندگان حتی صحنههای شلوغ را نیز به خوبی بهینه نکردهاند. یکی دیگر از مشکلات عجیب نیز پرش تصویر است. این مشکل به دفعات در قسمت کاتسینها مشاهده خواهد شد و ناگزیر است. در ساعات ابتدایی بازی به ندرت میتوان این مشکل را مشاهده کرد اما مدتی بعد، شروع ایراد مذکور بسیار آرام و پایان آن بسیار پرهیاهو است؛ به صورتی که در هر دقیقه شاهد چندین نویز و پرش تصویر خواهید بود که اصلاً و ابداً قابل قبول نیست.
بنابراین گرافیک فنی بازی مورد بحث در کنار مشکلات کیفی اثر با وجود تمام تلاش سازندگان جهت منحصر به فرد ترسیم کردن آن، خود را بیشتر شبیه به یک بازی نسل ششمی معرفی میکند. این مشکلات بارها و بارها از زمین و آسمان بر سر کاربر میبارند و او را از تصمیمگیری درباره کیفیت نهایی بازی عاجز خواهند کرد. بافتهای محیط و نویز موجود در رندر دوردستها شاید از دمدستیترین مشکلاتی باشد که امیدواریم در بهروزرسانیهای آینده فکری به حال آنها شود. در نهایت باید ذکر کرد که اکثر طرفداران این مجموعه احتمالاً چندان به این موضوع اهمیتی نخواهند داد. اگر مخاطب به طراحی هنری چنین آثاری عشق بورزد، هیچ چیزی جلودار او نخواهد بود و حتی تمام کم کاریهای موجود به منزله شاهکاری بینقص در نظر گرفته خواهد شد.
نوا، نوای معمول
پیادهسازی صدا و موسیقیهای بازی Ys IX: Monstrum مورد قابل توجهی ندارد. موسیقی پسزمینه اکثراً چندان تابع حالت و شرایط حال حاضر نیست. چه شما در حال کاوش یا انجام مراحل فرعی و یا چه در حال کشتن یک باس عظیم الجثه باشید، موسیقی با روند یکسانی شروع به پخش و تغییر میکند. حتی موسیقی اصلی اثر نیز از همین حالت پیروی میکند و نمیتوان چندان تفاوتی را در آن احساس کرد.
با این حال استودیو Niohn Falcom به وعده خود عمل کردهاند و این بار شاهد صداگذاری انگلیسی و در کل غیرژاپنی زبان نیز هستیم. شاید احساس کنید که این موضوع جزو موارد پایه است اما دنیای آرمانی هرگز به دنیای واقعی نزدیک هم نمیشود! این مشکلات از بدو تولید بازیهای ویدیویی همیشه بین بازیسازان و کاربران وجود داشته است و محلیسازی کمک بسیاری به جذب مخاطبان بیشتر خواهد کرد. برای مثال بازی Atelier Ryza 2: Lost Legends & the Secret Fary از دیگر عناوین پرادعای این زمینه است که مدتی پیش عرضه شد و علیرغم کیفیت قابل قبول خود، هیچگونه صداگذاری غیرژاپنی در آن دیده نمیشد. با وجود زیرنویس انگلیسی نمیتوان انتظار داشت که یک محصول درجه یک بدون استفاده از تمام پتانسیلهای موجود به نقطه والایی از نظر جذب مخاطب دست یابد.
جدای از گرافیک فنی غیراستاندارد بازی Ys IX: Monstrum، اکثر بخشهای صداگذاری و نواهای ثانویه قابل قبول هستند. صداگذاری ژاپنی حداقل از دید این شخص در سطح بسیار بالایی قرار دارد و به راحتی میتواند مفاهیم خود را به کاربران عمده خود منتقل کند. همانطور که قابل مشاهده است، صداگذاری انگلیسی تنها برای پر کردن عرصه، تهیه شده است که البته باز هم با توجه به روندی که بسیاری دیگر از آثار ژاپنی در پیش میگیرند، تنها میتوان از آن چشمپوشی کرد.
جمعبندی
بازی Ys IX: Monstrum Nox در استفاده از داستان و شخصیتپردازی بسیار خوب که لازمه یک اثر نقشآفرینی است، چندان مطلوب عمل نمیکند. آخرین ساخته استودیو Niohn Falcom در زمینه داستان و شخصیتپردازی تنها به حد سطحی رضایت میدهد و جدای از آن متاسفانه در قسمت گرافیک فنی و کیفیت کلی نیز به درجه قابل قبولی نمیرسد. با این حال ما میتوانیم بازی Ys IX: Monstrum Nox را به دلیل استفاده مناسب از دیگر مولفههای ژانر نقشآفرینی نظیر ماموریتهای فرعی جذاب، ویژگیهای قابل توجه هر شخصیت و اثرگذاری آنها در یک ماجراجویی جهان آزاد تحسین کنیم. توسعهدهندگان آیندهنگر این عنوان همانطور که وعده داده بودند برخلاف بسیاری از عناوین ژاپنی، از صداگذاریهای غیربومی کشورشان نیز استفاده کردهاند و در کنار طراحی هنری مرسوم ژاپن میتوان به نشانههایی از احترام در تمام فرهنگها دست یافت. اگر از طرفداران اصلی ژانر JRPG هستید، با وجود پیشنهادهای بهتری که در بازار وجود دارند، تجربه اثر مورد بحث نیز خالی از لطف نخواهد بود.
نکات مثبت:
- ماموریتهای فرعی جذاب
- تواناییهای شخصیتهای اصلی نه تنها بسیار جذاب هستند بلکه نقش کلیدی در عدم تکراری شدن گیمپلی بازی دارند.
- درخت مهارتها و دیگر موارد مرسوم ژانر نقشآفرینی به خوبی پیاده شدهاند.
- زاویه دید برخلاف اکثر آثار این سبک به خوبی هر چه تمامتر عمل میکند.
- مبارزات اگرچه ایدههای جدیدی را به نمایش نمیگذارند و به سرعت تکراری میشوند اما به واسطه موارد جانبی از سرعت و هیجان خوبی برخوردار هستند.
نکات منفی:
- افت فریم، پرش تصویر شخصیتها، مشکل در رندر مناظر و مشکلات فنی متعدد
- داستان و شخصیتپردازی کاملاً معمولی است.
- کیفیت ضعیف بافتها؛ در کل گرافیک فنی در جایگاه قابل قبولی قرار ندارد و سازندگان نتوانستهاند به مقصود خود دست یابند.
- باسفایتها و دشمنان بازی برخلاف فلسفه اصلی بازیهای ویدیویی چالش خاصی ایجاد نمیکنند.
- مبارزات به خودی خود جذابیت خاصی ندارند و پس از مدتی درگیر چرخه تکرار میشوند.
- ارزش تکرارپذیری بسیار پایین
نظرات
گرافیکش منو یاد Devil May Cry 3 انداخت نمیدونم چرا :rotfl:
ممنون آقای ملکی، نقداتون منصفانس و خیلی اخیرا پرکار شدید که عالیه
موفق باشید :heart: :rose:
)::::)
آقا مهدی خسته نباشید
❤️
آقای ملکی
به قول خودتون
زنده باد!
به نظر من یکی از بزرکترین بازی های ژاپنی که تو غرب منتشر میشن مارکتینگه اصن باید اسم بازی رو عوض کنن که تو غرب باهاش ارتباط برقرار کنن والا اسم اینو اصن نمیشه خوند