خاکسترهای زمان | نقد و بررسی Chronos: Before the Ashes
احتمالاً اگر از طرفداران بازیهای Soulslike بوده باشید، سال گذشته نام Remnant from the Ashes به گوشتان خورده و شاید هم آن را تجربه کرده باشید. Chronos: Before the Ashes با هدف روایت پیشزمینههای داستانی این سری ساخته شده و سعی دارد فضای داستانی گذشته این سری را برای بازیکنان واضحتر کند. در ادامه به نقد و بررسی این بازی میپردازیم.
پیش از شروع نقد باید کمی در مورد تاریخچه این عنوان توضیح بدهیم. اول این که هر چند Chronos: Before the Ashes بعد از Remnant: From the Ashes عرضه شده است، اما باید به نوعی Remnant را دنباله Chronos بدانیم. اولین نسخه Chronos پیش از Remnant و به عنوان اثری کاملاً مبتنی بر VR عرضه شد و پس از آن Remnant به نوعی در نقش دنباله این بازی خارج از فضای VR ساخته و عرضه شد و حالا با توجه به پتانسیل سری، شرکت THQ Nordic به عنوان ناشر و Gunfire Games به عنوان سازنده بازی تصمیم گرفتند که Chronos را از روی پلتفرمهای VR پورت کرده و نسخهای قابل انجام بدون نیاز به هدستهای واقعیت مجازی را عرضه کنند.
داستان Chronos: Before the Ashes
با این مقدمه ابتدا به سراغ داستان بازی میرویم. داستان بازی در اصل مقدمهای بر وقایعی محسوب میشود که در نسخه بعدی منجر به آسیب بزرگ به انسانها میشود. داستان این نسخه حول اژدهایی شیطانی است که پای موجودات وحشی را به دنیای انسانها باز میکند. عملاً داستان کلی بازی پیرامون همین موضوع خلاصه میشود و هر چند شخصیتهایی در طول بازی مشاهده خواهید کرد که کمی داستان را بسط میدهند، اما نباید انتظار خیلی زیادی از داستان داشته باشید. البته این بازی سعی کرده به مانند سری سولز تا حدی از طریق روایتهای محیطی داستان را پیش ببرد ولی به هر حال سطح داستان آن در حد عنوانی نظیر Dark Souls نیست و هر چند آنقدر هم سطحی نیست که بازیکن را زده کند، ولی نمیتوان به آن به چشم یک داستان درخشان نگاه کرد.
در ضمن موارد بند قبل، باید توجه کنید که بازی در ابتدا برای واقعیت مجازی طراحی شده بود و در نتیجه مدت زمان انجام آن هم خیلی زیاد نیست. عملاً بازی چیزی در حدود ۱۲ ساعت برای اتمام آن زمان نیاز است. در نتیجه بهتر است انتظار داستانی طولانی را از این عنوان نداشته باشید. هر چند با توجه به برچسب قیمتی ۳۰ دلاری بازی و این که عملاً با یک پورت از نسخه VR رو به رو هستیم، خیلی نمیتوان به این نکته به چشم ایراد نگاه کرد.
گیمپلی Chronos: Before the Ashes
مکانیزمهای اصلی بازی
بعد از داستان نوبت به گیم پلی Chronos: Before the Ashes میرسد. حتی با نگاه کردن به تصاویر بازی هم میتوان متوجه شد که بازی از لحاظ کلی تا حدی شبیه Dark Souls است. از مکانیزمهای حرکتی شخصیتها گرفته تا مبارزات و همین طور نحوه چینش دشمنان در محیط، همگی تا حدی وامدار Dark Souls هستند. با این حال یکسری تفاوت مهم هم وجود دارد که باعث میشود بازی را نتوانیم از نظر سختی در حد Dark Souls بدانیم. مهمترین نکته آن مربوط به درجه سختی است. چیزی که در هیچ یک از عناوین سولز شاهد آن نیستیم ولی در این بازی در همان ابتدا امکان انتخاب درجه سختی وجود دارد و عملاً بازی در درجات سختی پایین بازی سختی محسوب نمیشود.
در بعد مبارزه، Chronos: Before the Ashes تا حدی شبیه سایر عناوین Soulslike است ولی تفاوتهایی جزئی هم در آن وجود دارد. مثلاً در این عنوان ضربه زدن چیزی از Stamina و نوار استقامت شما کم نمیکند و در نتیجه عملاً بازی بخشندهتر از سایر عناوین این سبک که به شدت از این لحاظ سختگیر هستند به نظر میرسد. البته همچنان بلاک کردن ضربات دشمنان نیاز به مصرف Stamina دارد و از این لحاظ باید حواستان جمع باشد. نکته دیگری هم که وجود دارد، وجود دو دکمه مختلف برای Parry کردن و بلاک کردن است. بدیهتاً اگر بتوانید با موفقیت دشمن را Parry کنید میتوانید ضربهای سهمگین به او وارد کنید ولی باید توجه کنید که در صورتی که در این کار موفق نشوید، برخلاف بسیاری از بازیهای مشابه نمیتوانید ضربه در حال فرود آمدن را بلاک کنید و در نتیجه ضربه به شما آسیب خواهد زد. در نتیجه باید سعی کنید با توجه به مهارت خود و این سیستم که حالت ریسک / پاداش دارد به خوبی با این مسئله برخورد کنید.
در بخش مبارزه Chronos: Before the Ashes باید به تنوع دشمنان هم اشاره کنیم. متأسفانه در این زمینه بازی خیلی خوب عمل نکرده است. بخشی از دشمنان عیناً همان مواردی هستند که در Remnant from the Ashes دیده بودیم و به علاوه دشمنانی که در یک محیط وجود دارند هم خیلی تفاوت خاصی با هم ندارند. البته خوشبختانه با توجه به زمان بازی، اوضاع در مورد باس فایت ها که یکی از عناصر اساسی سبک Soulslike هستند، خوب است. در این عنوان با باسهای متنوعی با شیوههای حرکتی مختلف رو به رو هستیم و اکثراً نیازمند استراتژیهای متفاوتی برای مبارزه کردن هستند.
المانهای نقش آفرینی
بازی همانند سایر عناوین این سبک از عناصر نقش آفرینی هم الهام گرفته است. اولین مورد که البته چندان در بازی درخشان پیاده سازی نشده، مربوط به بعد شخصی سازی است که عملاً در بازی وجود ندارد. نهایت کاری که در زمینه شخصی سازی در بازی قابل انجام است، تعیین جنسیت شخصیت و سلاحی است که بازی را با آن شروع میکند و عملاً هیچ قدرت عمل خاصی در این زمینه ندارید. اصلیترین دلیل این موضوع هم این است که بازی در ابتدا برای VR طراحی شده بود و عملاً چهره نقش اصلی دیده نمیشد که طراحی آن اهمیتی داشته باشد ولی حالا که بازی به حالت غیر واقعیت مجازی پورت شده، انتظار بیشتری از سازندگان در این زمینه میرفت.
بازی علاوه بر جنبههای اکشن، تا حدی به جنبههای ماجرایی و معمایی هم تأکید داشته است. تعدادی معمای مختلف در بازی هم وجود دارند که اکثراً به صورت پازل گونه طراحی شدهاند و میتوانند تا حدی جلوی خسته کننده شدن بازی را بگیرند. یکی دو تا از این معماها هم تا حدی به نسبت به این سبک دشوار هستند که البته در نهایت این سختی به شکلی نیست که روند بازی را خیلی با خلل مواجه کند و در کل به عنوان یک اثر سبک اکشن ادونچر نقش آفرینی، با عنوان نسبتاً خوبی در این زمینه رو به رو هستیم.
مکانیزم پیرشدن
اصلیترین نکته Chronos: Before the Ashes مربوط به مکانیزم پیر شدن در بازی میشود که روی سیستم ارتقای شخصیت هم اثر گذار است. در ابتدا شما بازی را در نقش فردی ۱۸ ساله آغاز میکنید و با هر بار مرگ در بازی، شخصیت شما یک سال پیرتر میشود. در سنهای خاصی، میتوانید یکسری قابلیت اضافی برای شخصیت خود انتخاب کنید و عملاً مرگ میتواند تبدیل به یک ابزار مثبت در این بازی بشود. به علاوه در سیستم ارتقا هم سن نقش مهمی دارد. در سنهای جوانی، مهارتهای مبتنی بر توانایی فیزیکی نظیر قدرت به یک واحد برای ارتقا نیاز دارند و در عوض مهارتهای ذهنی نظیر Arcane که به جادو مرتبط است، نیازمند دو یا سه واحد است. با این حال با افزایش سن شخصیت، به مرور ارتقای قابلیتهای فیزیکی سخت شده و تواناییهای جادویی و ذهنی با هزینه کمتر در دسترس خواهند بود.
مکانیزم افزایش سن، سیستم جالبی است که در کلیت بازی تأثیر مستقیمی میگذارید ولی مشکلی که وجود دارد این است که درجه سختی بازی به شکلی است که شاید بخش زیادی از بازیکنان قبل از این که اصلاً به سن پیری شخصیت اصلی برسند آن را تمام کنند؛ در نتیجه در این حالت عملاً بخش زیادی از این سیستم بدون استفاده باقی میماند و هر چند ایده کلی جذاب بوده و پیاده سازی کلی آن هم درست بوده، درجه سختی و مدت زمان کلی بازی به شکلی طراحی شده است که عملاً ممکن است این سیستم به نزدیک پتانسیل بالقوه خود هم نشود.
در کنار این موارد باید به طراحی مراحل کلی بازی هم اشاره کنیم. نمیتوان منکر این شد که بازی از طراحی مرحله عناوینی نظیر Dark Souls الهام گرفته و سعی کرده از طریق طراحی میانبرهای مختلف بین قسمتهای گوناگون محیط، مراحل را به شکل به هم پیوسته طراحی کند. در این زمینه بازی در حد عنوانی نظیر Dark Souls و بازیهای مطرح این سبک نیست و کمی در زمینه ایجاد میانبرها زیاده روی کرده است اما در کل طراحی مراحل بازی روند قابل قبول و مناسبی دارند. بازی به هیچ وجه در رده شاهکار قرار نمیگیرد اما وضعیت آن در حد معمول قرار دارد و قابل تحمل است.
در نهایت باید گفت که Chronos: Before the Ashes از لحاظ گیم پلی عنوانی نسبتاً معمولی در سبک Soulslike محسوب میشود. تقریباً هیچ کدام از بخشهای بازی شاهکار یا بدون نقص نیستند و حتی اصلیترین سیستم آن یعنی زیاد شدن سن شخصیت هم عملاً برای عدهای از بازیکنان بلا استفاده است. با این حال، کلیت طراحی بازی در حد قابل قبولی قرار دارد و میتوان آن را تجربه کرده و از آن لذت برد.
گرافیک Chronos: Before the Ashes
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. از بعد هنری بازی تا حدی شبیه Remnant: From the Ashes است. هر چند یکسری جنبههای مدرنتر Remnant نظیر ساختمانهای مدرن و موارد این چنینی در این بازی کمتر دیده میشوند و در عوض تأکید تا حد بیشتری روی معماری و موارد باستانی و با گرایش به سبک فانتزی تر است. از بعد طراحی دشمنان همان طور که در گیم پلی هم اشاره شد، بخشی از آنها عیناً از بازی Remnant وارد این عنوان شدهاند و از نظر کلی هم تنوع خیلی زیادی ندارند، ولی مواردی که وجود دارند در مجموع از طراحی قابل قبولی برخوردار هستند. از بعد فنی بازی وضعیت نسبتاً متوسطی دارد. نمیتوان بازی را به هیچ عنوان از لحاظ فنی در حد بالا دانست ولی با توجه به سبک گرافیکی بازی تا حدی قابل قبول است. هر چند عملاً از این لحاظ بازی چیز جدیدی برای عرضه ندارد.
موسیقی و صداگذاری Chronos: Before the Ashes
در نهایت به صداگذاری و موسیقی میرسیم. از بعد موسیقی هم بازی کاملاً نرمال و متوسط عمل میکند. عملاً موسیقی خیلی ویژهای در بازی وجود ندارد ولی کیفیت کلی قطعات استفاده شده در بازی که خیلی هم پر شمار نیستند، تقریباً در حد استاندارد و متوسط سایر آثار نقش آفرینی است و خیلی مشکل جدی هم وجود ندارد. در بعد صداگذاری خوشبختانه وضعیت بازی و به خصوص صدای اسلحهها و قدم زدم در محیط و مواردی نظیر این خوب از کار درآمده و بازی ایراد جدی در این زمینه ندارد.
نتیجهگیری:
در نهایت و با تمام مواردی که ذکر شد، میتوان به این نتیجه رسید که Chronos: Before the Ashes یک عنوان اکشن نقش آفرینی نسبتاً خوب است. بازی هر چند المان سن را به این سبک اضافه کرده ولی در هماهنگ کردن آن با روند بازی خیلی درست عمل نکرده و نتیجه کار عنوانی خوب ولی به شدت معمولی در این سبک است. بازی برای طرفداران این سبک و عناوین Soulslike لذت بخش خواهد بود ولی عملاً چیز جدیدی برای عرضه ندارد که سایر بازیکنان را مجاب به تجربه آن بکند.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
خیلی ممنون که نقد بازی رو رفتید
یه نگاه سریع انداختم و یه نظر کلی در رابطه با بازی میخوام بدم اینطور که به نظر میرسه با بازیه بسیار خوبی در این سبک روبه رو هستیم البته در حد و اندازه خود بازی و توانش منظورم هستش
تنوع پایین دشمنان تو بازی یه مشکل مهم حساب میشه و میتونه روی تجربه بازی و سرگرم کنندگی بازی تاثیر بسزایی بزاره
خب حالا برم سراغ ادامه نقد :blush:
من تمومش کردم چند روز پیش
این نسخه شمشیری remnant هست
گمونم بزرگترین مشکل بازی شباهت خیلی زیادش به بازی قبلیه از محیط های بازی بگیر تا دشمنها
مکانیک سن جالبه اما با توجه به اینکه هر بار بمیری ۱ سال به سنت اضافه میشه و هر ۱۰ سال یه اسکیل آزاد میشه و با توجه به اینکه میشه مکانیک سن رو دور زد یعنی نزدیک یه محل ذخیره بایستی و مدام خودتو بسوزونی و نهایتا نیم ساعته همه اسکیل ها رو آنلاک کنی بازی رو به شدت آسون تر میکنه اونم واسه بازی که نسبت به سبکش چالش چندانی نداره خودش
مبارزات بازی به شدت سطحی و خسته کننده هستن اما پازل های بازی خیلی با حالن
برعکس این بازی remnant عالیه
انیمیشن بازی مثل نسل ۶ میمونه و مبارزاتش. حال نمیده