دنیای بازیها پر است از دروغهایی که متاسفانه منتقدین هم دیگر زیاد میگویند چه برسد به کاربران. حرفها و نظرات افراد افراطی که خدا نکند با یک چیزی مشکل داشته باشند و دشمن شوند، چون دیگر تا ابد ذهن تکبعدیشان نمیتواند غیر از آن را قبول کند. همهی ما بارها از این قبیل حرفها و دروغها شنیدهایم که در مجامع بازی یک کلاغ و چهل کلاغ شدهاند، هر کسی هم میرسد یک چیزی میگذارد رویش و میدهد دست بعدی تا نهایتا یک دروغ بزرگ درست شود که ذرهای هم با واقعیت همخوانی ندارد و خیلی وقتها باعث میشود بسیاری از بازیبازان سراغ برخی بازیهای عالی و جذاب نروند. امروز دقیقا دست گذاشتهام روی ۱۰ تا از این دروغهای بزرگ که در مورد ۱۰ بازی جذاب و باکیفیت، یک کلاغ و چهل کلاغ شدهاند و آنقدر دهان به دهان چرخیدهاند که باعث شدهاند از فلان بازی جذاب یک هیولا خلق شود که کلا ارزش ندارد و خیلیها به همین خاطر سراغش نرفتهاند. البته خب این مقاله نظر بنده است و شاید برخی از شما با این لیست موافق نباشید و یا شاید فکر کنید برخی از اینها دروغ نیستند. بدون شک نظر هر کسی محترم است، ولی این مقالهی من و نظر بنده است که منت گذاشته و مطالعه میفرمایید. پس اگر تا اینجا با من همراه بودهاید و یا از ۱۰ قسمت قبلی این سری مقالات لذت بردهاید، شما را دعوت میکنم به مطالعهی ادامهی مطلب قسمت یازدهم “۱۰ دروغ بزرگ که باعث میشوند ۱۰ بازی جذاب را از دست بدهید.”
۱۰ – بازیهای Dynasty Warriors عناوین باکیفیتی نیستند
Dynasty Warriors
قبلا برایم سوال بود که چرا اینقدر به تعداد وحشتناک و پشت سر هم، یک بازی با نام Dynasty Warriors عرضه میشود، ولی وقتی جستجویی در مورد این فرنچایز بزرگ به عمل آوردم، به حقایق جالبی دست یافتم. سری Dynasty Warriors چندین بار برندهی جایزههای مختلف شده و موفقترین و بزرگترین فرنچایز شرکت تکمو کوئی نه نینجا گایدن است و نه DOA و نه هیچ بازی دیگری، بلکه سری Dynasty Warriors موفقترین سری بازی این کمپانی به حساب میآید و جالب است بدانید که تا سال ۲۰۱۱ حدود ۱۸ میلیون نسخه از آن در سرتاسر دنیا فروش رفته بود که تبعا اکنون به بالای بیست میلیون رسیده است. نکتهی جالب دیگر در مورد این سری آن است که بازی اول سری با کل دیگر عناوین آن فرق دارد و یک بازی کاملا مبارزهای یک در مقابل یک بود! اما از نسخهی بعدی، سبک بازی عوض شد و شاهد عناوینی اکشن و هک اند اسلش بودهایم. خود فرنچایز Dynasty Warriors در اصل یک اسپینآف و سری فرعی از فرنچایز استراتژی نوبتی تکمو کوئی به نام Romance of the Three Kingdoms است که بسیار هم موفقتر از بازی مادر خود عمل کرده است و براساس دستنوشتهها و کتابهای تاریخ چین یعنی Records of the Three Kingdoms بنا نهاده شده است. یک نکتهی بسیار عجیب در مورد فرنچایز Dynasty Warriors این است که خود این سری که یک اسپینآف از سری دیگری است، تعداد بسیار زیادی اسپینآف دارد.
Dynasty Warriors
از نسخهی دوم سری که سبک این فرنچایز تغییر کرد، شما بایستی یک شخصیت قابل بازی را انتخاب میکردید و در طول مراحل مختلف در دوره تاریخی Three Kingdoms، با دیگر قبایل و طوایف رقیب و دشمن مبارزه کرده و آنها را شکست میدادید تا چین را تحت سلطهی یک حکومت واحد درآورید. این مد بازی «Musou Mode» نام داشت و در آن معمولا ژنرالهایی که انتخاب میکردید عضو یکی از ۳ قلمرو (Wu, Shu یا Wei) بودند. در بازیهای Dynasty Warriors 2،Dynasty Warriors 3، Dynasty Warriors ۵ و Dynasty Warriors ۶، تعداد زیادی ژنرال و شخصیت قابل بازی وجود دارند که جالب است بدانید برای تکتک آنها یک Musou Mode مجزا و داستانی جدا وجود دارد که تنوع فوقالعادهای را به بازی میبخشند. در بازیهای Dynasty Warriors 4،Dynasty Warriors 7 و Dynasty Warriors 8، این موضوع به شکلی دیگر است و در این بازیها هر کدام از ۳ قلمرو، Musou Mode مجزای خود را دارند که همهی شخصیتهای آن قلمرو میتوانند آن را بازی کنند. عناوین این سری همواره کیفیت تقریبا ثابتی را در طول تاریخ این فرنچایز داشتهاند و معمولا نه هیچگاه شاهکار بودهاند و نه یک بازی خیلی افتضاح (البته گفتیم معمولا) و همیشه هم طرفداران خاص خود را که مخصوصا در کشور ژاپن خیلی زیاد هستند، داشته و دارند. با تمام این توضیحات، یک نکته کاملا مشخص است. این سری نه تنها یک فرنچایز ضعیف نیست، بلکه عناوینش برای علاقهمندان به این سبک از بازیها، جزو برترینها در دنیای بازی محسوب میشود.
۹ – بازی Mirror’s Edge: Catalyst عنوانی ضعیف و بیارزش بود
Mirror’s Edge: Catalyst
Mirror’s Edge Catalyst نتوانست اندازهٔ نسخهٔ اولش مورد توجه قرار بگیرد، ولی خب این اصلا و ابدا به معنای آن نیست که شاهد یک بازی ضعیف هستیم، زیرا اتفاقا شاهد یک بازی خاص و یونیک هستیم. برخی بازیها هستند که در همان نگاه اول بلافاصله میفهمیم که طراحی بصری آنها به معنای واقعی خاص است، درست مثل Mirror’s Edge Catalyst. طراحی بینظیر شهر شیشهای و سفید رنگ بازی که اتفاقا در لایهی زیرین خود چندان سفید هم نیست، بسیار باکیفیت و دوستداشتنی انجام گرفته است و بارها و بارها در بازی دوست دارید که بایستید و از روی سقفها و پشتبامهای این شهر بینظیر، به دوردستها و دورنمای این شهر خیره شوید، البته بازی و سرعت آن، زیاد به شما اجازهی چنین کاری را نمیدهد و معمولا همیشه در حال حرکات پارکور سریع و پریدن از این ساختمان به آن ساختمان هستید. Mirror’s Edge Catalyst به مانند نسخهی قبلی بازی، حول محور داستان پروتاگونیست اصلی این سری یعنی Faith Connors میچرخد و تلاشهای او برای شکست حکومت توتالیتری که بر شهر شیشهای حکمرانی میکنند را نشان میدهد. Faith دختری سیاهپوش است که برای سفیدی میجنگد. همین تضادهای بازی در رنگبندی و کنتراست عالی رنگ قرمز با سفید، در کنار طراحی عالی شهر و ساختمانها و آسمانخراشهای زیبای آن، سبب شدهاند که Mirror’s Edge Catalyst و حتی عنوان اول این سری، تبدیل به عناوینی شوند که اگر همه چیز را کنار بگذاریم، فقط به خاطر زیبایی بصری و خاص بودن هم که شده، بازی کردن آنها لازم است.
Mirror’s Edge: Catalyst
در واقع باید گفت نقطهی عطف و اتکای اصلی بازی Mirror’s Edge Catalyst و همچنین نسخهی اول این سری، در درجهی اول بر پایهی حرکات پارکور بینظیر آن و سپس به خاطر جنبهی گرافیکی فنی و هنری بسیار زیبای آن که سبب خلق چنین شهری شده که چه از نمای دور و چه نزدیک، چه از بالای یک آسمان خراش و چه از پنجرهی یک آپارتمان که به آن بنگرید، زیبایی در طراحی و گرافیک پرزرق و برق آن را به وضوح میبینید. انتخاب رنگها و کلیت رنگبندی بازی، بینهایت هنرمندانه و در راستای هر چه زیباتر شدن بازی به کار گرفته شدهاند. رنگ سفید که رنگ غالب شهر و فضای بازی است، کنتراست بسیار زیبایی را با رنگ قرمز کفشهای شخصیت اصلی بازی (Faith) که در بازی همواره آنها را میبینید ایجاد کرده است و همینطور لباس مشکیرنگ او با فضای سفید شهر کاملا در تضاد است، به مانند روحیه و ارزشهای او در شهری سفید که به ذات، سیاه است. اگر مقدار بیشتری بر روی داستان بازی و مبارزات آن کار میشد، Mirror’s Edge Catalyst میتوانست تا خیلی بیشتر از این مورد توجه قرار بگیرد، ولی خب این بازی نتوانست تا موفقیت نسخهٔ اول را در تمام زمینهها تکرار نماید.
۸ – بازی Deadly Premonition ارزش بازی کردن ندارد
Deadly Premonition
دامنهٔ گستردهٔ نظرات مختلف و امتیازهای بسیار متنوع، Deadly Premonition را تبدیل کرد به یک بازی بحثبرانگیز و یکی از عناوینی که بحثهای زیادی در مورد آن انجام شد و حتی تا سطح ایجاد شدن یک فرقهی عجیب از طرفداران نیز پیش رفت. جالب است بدانید که این بازی رکورد گینس را نیز در زمینهی بالاترین دامنهٔ نمرات در سبک وحشت-بقا در اختیار دارد! Deadly Premonition در اصل یک ریبوت و بازسازی دوباره برای بازی قبلی استودیو Access Games به نام Rainy Woods است. وقایع بازی در یک شهر خیالی در واشنگتن آمریکا به نام Greenvale رخ میدهد و داستان یک افسر ویژهی FBI به نام Francis York Morgan را دنبال میکند که در حال تحقیق بر روی پروندهٔ قتل یک دختر ۱۸ ساله است که شباهتهایی با یک سری از قتلهای زنجیرهای که در سراسر کشور رخ داده است، دارد. Deadly Premonition با دستمایه قرار دادن سبک وحشت-بقا و پیاده کردن یک داستان جذاب با درونمایهی وحشت، توانست امتیاز متای خوب ۷۰/۱۰۰ را کسب نماید. نکتهی جالب در مورد نقدهای این بازی، دامنهی خیلی خیلی وسیع و گستردهی نظرات مختلفی بود که در مورد این بازی وجود داشت و از انواع نمرات بالا گرفته تا نمراتی در سطح یک بازی افتضاح به این بازی اختصاص داده شده بودند و واضح بود که نوع نگاه منتقدان به این بازی، با هم تفاوت زیادی دارد. گیمپلی بازی به صورت جهانآزاد و از زاویهٔ دوربین سومشخص روی شانه دنبال میشود. شما باید در بازی شخصیت اصلی را در مسیر حل پروندهی قتل و به دام انداختن قاتلی با لقب «کتبارانیپوش» یا Raincoat Killer هدایت نمایید. بازی دارای بخشهای مبارزات پرتعدادی نیز هست که در آنها Francis York Morgan که در یک دنیای دیگر گیر افتاده است، باید با موجوداتی فراطبیعی و شیطانی مبارزه نماید و این مبارزات هم از طریق سلاحهای سرد (که بعد از مدتی استفاده میشکنند) و هم از طریق شلیک با سلاحهای گرم مختلف انجام میشود.
Deadly Premonition
جالب است بدانید که اگر نخواهید مبارزه کنید و از دشمنان بگذرید، باید در بازی نفس شخصیت اصلی را نگه دارید تا به این ترتیب از مبارزه در امان بمانید! در طول بازی و دفعات مختلف شما باید با Raincoat Killer نیز دست و پنجه نرم کنید که شامل سکانسهای quick time event و تعقیب و گریز و همینطور مخفی شدن از قاتل هستند. مشاهده میکنید که این بازی المانهای جذاب و متنوع و خاصی را در سبک وحشت-بقا ارائه میدهد و همین خاص بودن باعث شده تا دامنهی نظرات در مورد آن خیلی گسترده باشد و برخی از منتقدین آن را حسابی درک کرده و پذیرفتهاند و برخی هم به شدت از آن زده شدهاند. شما در بازی با انجام فعالیتهای مختلف، پول رایج در بازی را کسب میکنید که این فعالیتها شامل انجام ماموریتها و لولهای اصلی و یا فعالیتهای جانبی و کوچکتر میباشند. در بازی به عنوان یک افسر ویژه باید حواستان به ظاهرتان هم باشد و ممکن است در بازی به خاطر پوشیدن لباسهای کثیف جریمه شوید و باید ریشهای خود را بزنید و لباسهایتان را عوض کنید! همچنین شخصیت اصلی نیاز به خواب و غذا دارد که با نوارهایی جداگانه نمایش داده میشوند. اگر نوار خواب به صفر برسد شما زودتر شروع به گرسنه شدن میکنید و وقتی هم که نوار گرسنگی به صفر برسد شما شروع به از دست دادن سلامتی خواهید کرد که این موارد بازی را جذابتر کردهاند و المانهای بقای بیشتری را به آن بخشیدهاند.
۷ – بازی Amnesia: A Machine For Pigs اصلا در حد نسخهی اول این سری نبود
Amnesia: A Machine For Pigs
واقعا در تاریخ بازیهای ویدئویی، کمتر عناوینی وجود داشتهاند که میزان ترس و استرس وحشتناک و مخوفی که بازیهای سری Amnesia به بازیباز منتقل میکنند را به وی انتقال دهند و یک بازی نمیتواند بیشتر از این سری مخوف شما را بترساند و تا مرز بیخیال شدن و رها کردن بازی پیش ببرد. در واقع باید گفت ۳ عدد از برترین و ترسناکترین عناوین لاوکرفتی در چندین سال اخیر و البته در تمامی تاریخ عناوین سبک وحشت، بدون شک بازیهای زیبای Amnesia: The Dark Descent و Amnesia: A Machine for Pigs و نسخهی سوم این سری هستند که استانداردهای سبک وحشت را به نوعی ارتقا دادند. بازی Amnesia: A Machine for Pigs که در این شماره صحبت از آن است، عنوانیست در ژانر وحشت که توسط استودیو The Chinese Room ساخته شد و در سال ۲۰۱۳ توسط Frictional Games برای رایانههای شخصی منتشر گردید و در سالهای بعد نسخههای پلیاستیشن ۴ و ایکسباکس وان بازی هم در قالب یک کالکشن به همراه بازی اول عرضه شد. از آنجایی که سازندهی بازی دوم، خالق این سری یعنی Frictional Games نبود، برخی میگویند این بازی کیفیت بالایی ندارد و مثل عنوان اول سری ترسناک نیست و برخی هم پا را فراتر نهاده و میگویند این بازی ارزش تجربه کردن ندارد و شایستهی نام Amnesia نیست، ولی خب این حرفها اصلا درست نیست.
Amnesia: A Machine For Pigs
بله این صحیح است که بازی از نظر فضاسازی نسبت به عنوان اول ضعف دارد، ولی هنوز هم یکی از بهترین بازیهای سبک وحشت است. هر چه پیش میروید، بیشتر داستان و وقایع خوفناک بازی برایتان آشکار میشود و در انتها واقعا سازندگان بازی را به خاطر این داستان و روایت جذاب، تحسین خواهید کرد. مثل بازی نخست، ماندن در فضاهای تاریک یا نگاه کردن در تاریکی، سلامت عقلی شخصیت اصلی بازی را کاهش میدهد، در حالی که نور، مجددا آن را بهبود خواهد بخشید. شما در این قصر تنها نیستید و آنجا پر است از هیولاهای انساننمای خوکشکل! برخلاف بسیاری از بازیها و مانند نسخهی اول، شما نمیتوانید در این عنوان با هیولاها مبارزه کنید و تنها گزینهی شما این است که در سایهها و نقاط تاریک در گوشه و کنار مخفی شوید و امیدوار باشید که هیولاها شما را پیدا نکنند. بازی داستان قدرتمند، عجیب و غریب و مخوفی داشت که شما را کاملا به درون خود میکشید و در دل ترس مرگبار تکتک لحظات بازی غرق میکرد تا حدی که از صدای نفسها و راه رفتن خودتان هم میترسیدید. Amnesia: A Machine for Pigs با خلق یک تجربهی ترسناک و روایت داستانی مرموز موفق شد تا بازخوردهای مناسبی را دریافت کند، اما نه به اندازهی بازی اول. این عنوان نهایتا از مجموع نقدها و نمرات خود، امتیاز متای ۷۲/۱۰۰ را کسب نمود که با این که مانند نسخهی اول نبود، ولی باز هم بیانگر یک بازی وحشت جذاب است و حتی میتوانست امتیاز بهتری هم داشته باشد. مخلص کلام این که اگر سبک وحشت را دوست دارید هر ۳ شمارهی این سری را نباید از دست بدهید.
۶ – بازی Haunting Ground در حد متای ۶۷ است
Haunting Ground
یکی از ترسناکترین و شوکآورترین فرنچایزها در بین عناوین ژانر وحشت، سری Clock Tower بود که بازیبازان قدیمیتر خوب یادشان است هر نسخه از آن، واقعا نفس گیمر را بند میآورد. بازی زیبای Haunting Ground یکی از عناوین فرعی و اسپینآف سری Clock Tower محسوب میشود که بعد از انتشار توانست لااقل در بین بازیبازان و طرفداران بسیار مقبول واقع شود. این عنوان زیبا و استرسزا توسط استودیو Capcom Production Studio 1 در سبک وحشت-بقا ساخته شد و در سال ۲۰۰۵ توسط کمپانی کپکام، انحصارا برای پلتفرم افسانهای PlayStation ۲ منتشر گردید. Haunting Ground پس از انتشار نسبتا موفق عمل کرد و بازخوردهای تقریبا خوبی را از سوی منتقدان و طرفداران دریافت نمود تا نهایتا امتیاز متای ۶۷ را کسب نماید. Haunting Ground داستان فوقالعاده زیبا و شخصیتی بسیار دوستداشتنی داشت، به همراه یک سگ باهوش و باوفا. شما کنترل دختری جوان و زیبا به نام Fionna Belli را بر عهده داشتید که پس از بیهوشی در یک تصادف ماشین، خود را در سیاهچالهای یک قصر مییابد و بایستی از آنجا فرار کند.
Haunting Ground
Haunting Ground یک نوع خاص و کاملا یونیک از یک بازی در ژانر وحشت بود و با دیگر عناوین روتین این سبک فرق میکرد. این بازی زیاد از محیط و اتمسفر بسیار تاریک یا خون و خشونت برای ایجاد حس ترس و ناامنی در بازیباز استفاده نمیکرد. در عوض، این بازی لحظههایی از وحشت ناب و خالص و استرس محض را در قالب صحنههایی که شما توسط ساکنان غیرعادی و عجیب و غریب قصر تعقیب میشوید، ایجاد میکرد. Fionna یک سگ نیز داشت که نامش Hewie بود و در بازی به وی کمک میکرد و میتوانستید به وی دستوراتی بدهید. Fionna بایستی فرار میکرد و مخفی میشد تا از شر تعقیبکنندهها در امان بماند. هر چقدر که وی بیشتر میترسید، شما بیشتر کنترل او را از دست میدادید و فرار سختتر میشد که این باعث میشد استرس بسیار زیادی به شما وارد شود. شاید این بازی به اندازهی عناوین اصلی سری ترسناک نبود، ولی حس غربت و استرس وحشتناکی که داشت آن را به عقیدهی بنده در صدر عناوین این فرنچایز قرار میدهد و اگر آن را تجربه کرده باشید قطعا میدانید که این عنوان تا چه حد با اعصاب بازیباز بازی میکرد و از طرفی هم داستان و روایت آن به قدری فوقالعاده بود که نمیتوانستیم بازی را رها کنیم. خیلی راحت باید بگویم هرگز و هرگز و هرگز گول متای این بازی را نخورید زیرا در حد لردز او فالن، غلط است! Haunting Ground برای کسانی که آن را تجربه کردهاند قطعا امتیاز خیلی بالاتری دارد و جزو بازیهایی است که امتیاز متای آن هرگز حتی نزدیک به لذتی که از آن میبرید هم نیست و بدون شک برای دوستداران عناوین کپکام و سبک وحشت-بقا یک بازی کاملا موفق و بهیادماندنی محسوب میگردد.
۵ – بازی A Way Out فقط یک داستان خوب دارد و بس
A Way Out
بازی A Way Out که ساختهٔ جوزف فارس و استودیو Hazelight است، یک اکشن ماجرایی جذاب است که در سال ۲۰۱۸ توسط Electronhc Arts برای پلتفرمهای پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان و رایانههای شخصی منتشر شد. بازی از زاویهی دوربین سومشخص دنبال میشد و دو نفر کنترل شخصیتهای لئو و وینسنت را بر عهده میگرفتند که قصد داشتند با هم از زندان فرار کنند و سپس باید از دست ماموران فرار میکردند. با این که داستان بازی و هر دو شخصیت همزمان روایت میشد ولی پیشروی آنها شاید همزمان نبود و مثلا در یک زمان یکی از بازیبازان کنترل شخصیتی را برعهده داشت و دیگری داشت کاتسین میدید. در بازی باید بسیار زیاد و در انواع و اقسام موقعیتها دو نفری با هم همکاری میکردید تا بتوانید آن را پیش ببرید. سازندگان بخشهای بسیار یونیک و جذابی را از این طریق در گیمپلی بازی قرار داده بودند که تجربهی دو نفرهی بازی را خیلی باحال میکرد. مثلا شما در زندان باید نگهبان و پرستار را مشغول نگه میداشتید تا بازیباز دیگر با لئو یک آیتم خاص که برای فرار لازم داشتید را بدزدد. حتی در بخشی که اکشن بود و باید به صورت شوتر سومشخص دشمنان را از بین میبردید، کیفیت بازی بسیار بسیار بالا بود و کیفیت گانپلی و شلیکها واقعا عالی و خوشدست از کار درآمده بودند.
A Way Out
همچنین شما میتوانستید با کلی از شخصیتهای غیر قابل بازی تعامل داشته باشید و حتی گزینههای مختلف دیالوگ نیز برای انتخاب کردن به شما داده میشد. گیمپلی بازی پر بود از مینی گیمهای مختلف و جذاب. از بازی کامپیوتری آرکید به نام Grenade Brothers گرفته تا مینی گیمهای مچاندازی و پیانو نوازی دونفره و بانجو و بیسبال و بسکتبال و تیراندازی به بطری و انواع و اقسام مینیگیمهای جذاب دیگر که سبب میشدند هر کس که این بازی را تجربه کرده است از آن به خوبی یاد کند، زیرا بازی اصلا اجازه نمیداد شما خسته شوید. حتی در داستان بازی هم پیچیدگیها و شوکهایی وجود داشت که آن را برای شما غیرقابل پیشبینی میکرد. این بازی اصلا قابلیت بازی تکنفره نداشت و یا به صورت آنلاین و یا Split-Screen باید آن را دونفره بازی میکردید. البته سازندگان برای این که کسانی که بازی را خریدهاند بتوانند راحت آن را تجربه کنند، قابلیتی را گذاشتند که صاحب بازی میتوانست آن را به رایگان با یکی از دوستانش به اشتراک بگذارد و دوتایی با هم بازی کنند که این دقیقا کاری بود که هامون معتقدی عزیز انجام داد و این عنوان جذاب را تجربه کردیم. جالب است بدانید که این بازی در همان دو هفتهٔ اول عرضهاش بیش از یک میلیون نسخه فروخت. A Way Out پس از عرضه، امتیاز متای ۷۹/۱۰۰ را کسب کرد که برای عنوانی در این سبک که متفاوت از دیگر عناوینی است که دیدهایم و سعی کرده ساختار متفاوتی داشته باشد، بسیار مناسب است، ولی وقتی با کسانی که این عنوان را تجربه کردهاند صحبت کنید، اکثرا اعتقاد دارند که کیفیت تجربهٔ این بازی واقعا بیش از امتیاز ۷۹ است.
۴ – بازی Beyond: Two Souls یک عنوان فوقالعاده نیست
Beyond: Two Souls
من هم به شخصه بین تمام بازیهای دیوید کیج (که همهٔ آنها را یکی دو بار بازی کردهام)، عنوانی که کمتر از بقیه مورد علاقهام است Beyond: Two Souls است، ولی خب این بازی هنوز یک عنوان بینظیر و بینهایت زیباست. تازه خیلیها دقیقا برعکس من فکر میکنند و این بازی را از بقیه بیشتر دوست دارند. مهم این است که به هر حال هر کس بگوید Beyond: Two Souls یک بازی ضعیف است، یک دروغگو است. Beyond: Two Souls داستان دختری به نام جودی هولمز را روایت میکند که در بازی و جلوی چشمان ما از کودکی تا نوجوانی و جوانی بزرگ میشود و فریم به فریم، اوج و عمق بدبختی و سیهروزی وی را میبینیم و با او همدردی میکنیم. لحظه به لحظهی کشمکشهای وی با روح یا نیرو یا نور محافظش را شاهد هستیم که حتی در زندگی عشقی وی نیز دخالت میکند و اجازه نمیدهد تا جودی بتواند کسی را دوست داشته باشد و با او رابطهای عاشقانه برقرار کند. سرنوشت این دختر به قدری دردناک بود که اشک را در چشمان ما جمع میکرد. الن پیج، بازیگر جوان و توانمند سینمای هالیوود نیز در اوج توان خود در این نقش ظاهر شده و شخصیتی فوقالعاده را از لحاظ احساسات و حالات صورت و همچنین صداگذاری برای ما خلق کرد؛ البته شخصیتپردازی قوی همیشه و همیشه جزء ثابت عناوین دیوید کیج بوده و هستند و یکی از نمادها و مثالهای بارز این شخصیتپردازی قوی، بدون شک دختری است به نام جودی هولمز که در عنوان Beyond: Two Souls با مصائب زندگی وی آشنا شدیم.
Beyond: Two Souls
ترکیب شخصیتپردازی و داستان در این بازی (که البته میتوانست روایت بهتری داشته باشد)، با گرافیک بینظیر و فوقالعاده طبیعی و واقعی آن سبب خلق عنوانی شدند که نمیتوان از آن چشم برداشت و حتی کوچکترین احساسی که شخصیتهای بازی دارند در چهره و خطوط صورت آنها به وضوح قابل مشاهده است. در عناوین استادانه و فوقالعاده زیبای دیوید کیج، همواره داستان و گرافیک حرف اول را میزنند و تمام سکانسهای بازیهای وی با بالاترین کیفیت گرافیکی و موشن کپچر و … تهیه و تولید میشوند. توجه بسیار بالا به احساسات شخصیتها در بازی و پیاده کردن فوقالعادهی این احساسات در صورت شخصیتها، همیشه سبب خلق تعدادی از بهترین و زیباترین گرافیکها و جلوههای بصری در بازیهای دیوید کیج شده است و همچنین این موضوع در داستان بازی و انتقال حس آن به مخاطب نیز بسیار خوشنقش عمل میکند و به مانند فیلمی زیبا با شخصیتهای واقعی برای مخاطب به نظر میرسند، اما با این تفاوت که در این فیلم شما همهکاره هستید. Beyond: Two Souls عنوانی است که در آن گرافیک، کاملا در راستای خلق یک دنیای واقعی عمل کرده و به بهترین شکل هم این کار را انجام داده تا شاهد یک بازی بسیار قدرتمند از این لحاظ باشیم. Beyond: Two Souls عنوانی است که اگر آن را تجربه نکردهاید بهتر است به سراغش بروید، زیرا کمتر چنین عنوانی میبینید.
۳ – بازی Crysis 3 در حد نام این سری نبود
Crysis 3
بازی نخست Crysis عنوانی است که هنوز هم بعد از ۹ سال اگر آن را بر روی بالاترین کیفیت گرافیکی بازی کنید، از جلوههای بصری آن لذت میبرید. این بازی در سال انتشار خود و حتی تا چند سال بعد از آن نیز به عنوان یک میزان و شاخص گرافیکی برای بازیها محسوب میشد و بسیار از سوی منتقدان و بازیبازان تحسین گردید. نسخهی دوم و سوم سری هم عناوین بسیار جذابی بودند و یک سهگانهی دوستداشتنی را خلق کردند. متاسفانه باید بگویم عناوین دوم و مخصوصا سوم این سری با وجود کلی پیشرفت و کیفیت بسیار بالا، اصلا در حد شایستگیشان تحسین نشدند و جالب است که هنوز هم اگر به سراغ نسخهی سوم بروید، میبینید که از خیلی شوترهای اولشخص جدید بهتر است، مخصوصا با آن گرافیک چشمنواز و تیر و کمان معرکهاش. بازی Crysis 3 مثل دو عنوان قبلی، عنوانیست در ژانر شوتر اولشخص که توسط استودیو Crytek ساخته شد و در سال ۲۰۱۳ توسط Electronic Arts برای پلتفرمهای پلیاستیشن ۳ و ایکسباکس ۳۶۰ و رایانههای شخصی منتشر گردید.
Crysis 3
بازی از المانهای جذابی در گیمپلی خود بهرهمند بود و شخصیت اصلی آن با انواع و اقسام تجهیزات و سلاحهای آینده مجهز شده بود که در رٱس آنها «Nanosuit» به عنوان ستون اصلی این فرنچایز و نشان و نماد این سری قرار دارد که لباسی است که از روی یک طرح واقعی برای سربازهای ارتش آمریکا الهام گرفته شده است و در نسخهی سوم پیشرفتهایی هم به خود دیده بود. Crysis 3 با وجود ارائهٔ یک گیمپلی جذاب و اصطلاحا Solid و استفاده از المانهای جدیدی مثل تیر و کمان، موفق نشد تا بازخوردهایی در حد بازی اول سری را دریافت کند و این عنوان نهایتا از مجموع نقدها و نمرات خود، امتیاز متای ۷۶/۱۰۰ را کسب نمود که واقعا باید بگویم حقش این امتیاز نبود و ارزش بازی و کیفیت آن بیشتر از این حرفها بود. مبارزات بازی بسیار جذاب و نفسگیر هستند و گرافیک فوقالعادهی بازی که هنوز هم بعد از چند سال قدیمی نشده است، نقش بسیار زیادی در جذابتر کردن بازی دارد. محیطهای فوقالعاده زیبا با طراحیهای عالی و نورپردازی بسیار واقعی بازی، همه و همه باعث میشدند که شاهد یک بازی جذاب باشیم. کیفیت نسخهی سوم این سری، انصافا بالاتر از امتیاز ۷۶ است.
۲ – بازی Alien: Isolation بازی فوقالعاده ای نبود
Alien: Isolation
یکی از دلایل اصلی خاص بودن Alien isolation آن است که برخلاف دیگر بازیها و مدیاهای این فرنچایز که در آنها با تعداد زیادی از بیگانگان خوفناک طرف هستیم، در Alien isolation تنها ماییم و یک عدد از این بیگانگان یا Xenomorphها. یعنی در حقیقت در این بازی کشتن زینومورف در کار نیست و فقط باید از دست او بگریزید تا شما را نبیند. Alien Isolation یک بازی عالی بود و شخصیت اصلی آن یعنی Amanda Ripley یکی از اصلیترین دلایل عالی بودن این عنوان است. وی دختر شخصیت اصلی فیلم اریجینال «بیگانه» یعنی Ellen Ripley است که در عنوان Alien Isolation درگیر ماجرایی خوفناک برای بقا میشود که کوچکترین اشتباهی از سوی او تنها و تنها یک معنی دارد و آن، مرگی سخت و دردناک است. Amanda Ripley یک مهندس خبره و کاربلد است که خوب میداند از هر آیتم و وسیلهی به ظاهر بهدردنخوری چطور به نفع خود استفاده کند و برای بقا بجنگد. آماندا به همراه یک بیگانهی بسیار باهوش و مخوف (با رفتاری بسیار طبیعی و هوشمندانه که واقعا چنین هوش مصنوعی را در کمتر عنوانی تا به حال دیدهایم) عنوانی را شکل دادند که در لیست برترین بازیهای سال اکثر سایتها و مراسم معتبر جای داشت.
Alien: Isolation
جالب اینجاست که هر چه در طول بازی پیش میروید انگار حس میشود که یک رابطهی نامرئی بین بیگانه و آماندا شکل گرفته است که واقعا عجیب است و انگار حالتی از ترس و احترام و باشرافت مردن بین آنها در جریان است که هر چند اینطور هم نباشد، ولی چنین فضایی را حس خواهید کرد. انگار هر دو میدانند که فقط آنها در این مکان هستند و انگار هر دو به هم احتیاج دارند تا سرپا باشند و تلاش کنند. انگار که بیگانه میداند بدون وجود آماندا او نیز معنایی نخواهد داشت. حتی یک لحظه اشتباه از سوی شخصیت اصلی بازی و در واقع شما، برابر با زنده خورده شدن توسط بیگانه بود و واقعگرایی بازی در کنار هوش مصنوعی بینظیر بیگانه، کاری کرده بودند تا بازی از هر عنوان دیگری استرسزاتر به نظر برسد و مجال هیچ اشتباهی را به شما نمیداد. حس و حال زمانی که در مناطق تاریک و مخوف بازی به آرامی حرکت میکنید و مدام چشمتان به صفحهی سنسورتان است که مبادا زنومورف به شما نزدیک شود را تنها کسانی درک میکنند که این بازی را تجربه کرده باشند و استرس واقعیای که این عنوان زیبا به بازیباز منتقل میکند را کاملا درک کرده باشند. به حدی سازندگان حس استرس و ترس را در این عنوان، واقعی و باکیفیت به بازیباز منتقل میکردند که گاها انگار یادمان میرفت در حال تجربهی یک «بازی» هستیم و به واقع انگار میخواستیم خودمان از چنگال زنومورف فرار کنیم!
۱ – بازی Dragon’s Dogma یک نقشآفرینی بیکیفیت بود
Dragon’s Dogma
یکی از آن بازیهایی که هر مقدار با خودم کلنجار میروم که دلیلش را بفهمم که چرا به آن خیلی بیتوجهی شد، متوجه نمیشوم. Dragon’s Dogma را در نسل هفتم بازی و آن را ۱۰۰ درصد کردم و واقعا فوقالعاده بود. چندین سال بعد یعنی در سال گذشته، دوباره آن را در نسل هشتم ۱۰۰ درصد کردم و حتی هنوز هم فوقالعاده بود. اما نمیدانم چرا دیگر هرگز نامی از این سری نشنیدیم. بازی Dragon’s Dogma عنوانیست در ژانر Action-RPG که توسط کپکام ساخته شد و در سال ۲۰۱۰ توسط این کمپانی برای پلتفرمهای پلیاستیشن ۳ و ایکسباکس ۳۶۰ و رایانههای شخصی منتشر گردید. در نسل هشتم نیز نسخهی کامل این بازی همراه بستهی الحاقی بزرگ Dark Arisen برای پلتفرمهای پلیاستیشن ۴ و ایکسباکس وان عرضه شد.
Dragon’s Dogma
واقعا باید بگویم Dragon’s Dogma در سبک خودش یک بازی باکلاس است که شخصیت خودش را دارد و تقلیدی از دیگر بازیها نیست. همه چیز در این بازی سر جای خودش قرار داشت و در تمام زمینهها شاهد یک بازی قدرتمند و لذتبخش بودیم که کاملا شما را غرق در خودش میکرد. فکر نکنید این را به عنوان یک بازی نسل هفتمی میگویم، زیرا همانطور که در ابتدا خدمت شما عرض کردم همین سال قبل بود که Dragon’s Dogma را در نسل هشتم دوباره کامل تجربه کردم و باید بگویم اگر این سبک را دوست دارید و به خاطر متا سراغ Dragon’s Dogma نرفتهاید، بدجوری ضرر کردهاید. از ما گفتن بود!
Dragon’s Dogma
صحبت از متا شد. Dragon’s Dogma با وجود خلق یک اکشن نقشآفرینی بینظیر جهانآزاد با دنیایی از دشمنان متنوع و فعالیتهای گوناگون و قابلیتهای مختلف، اصلا و ابدا آنطور که شایستهاش بود تحسین نشد و این عنوان نهایتا از مجموع نقدها و نمرات خود، امتیاز متای ۶۳/۱۰۰ را کسب نمود که واقعا باید بگویم ارزش بازی بیشتر از این حرفها بود. به عنوان کسی که این بازی را هم در نسل هفتم و هم در نسل هشتم به صورت ۱۰۰ درصد به پایان رساندهام باید بگویم این بازی همین الان و در ابتدای نسل نهم، از ۸۰ درصد اکشن نقشآفرینیهای جهانآزاد غربی زیباتر و پرمحتواتر و باکیفیتتر است و اگر شیفتهی عناوینی مثل ویچر و دراگون ایج هستید، یکی از بزرگترین اشتباهات زندگیتان خواهد بود اگر Dragon’s Dogma را تجربه نکنید، زیرا هنوز خیلی وقت خوبی است که به سراغش بروید.
خسته نباشی سعید جان فقط اومدم بگم باورم نمیشه متای هانتینگ گراند ۶۷ هستش یعنی واقعا خنده دار تر از این دیگه نیست وقتی به این بازی با اون حس وحشتناک و استرسی که به گیمر انتقال میداد و تازه زمان خودش از گرافیک و گیم پلی و داستان خوبی برخوردار بود میدن ۶۷ واقعا باید برای سایت متا توسط یک گیمر ارزشی قائل شد ؟ جواب من که قطعا نه هست یه نه بزرگ با تمام بازی هایی که در موردشون توضیح دادی موافقم ، در مورد بیاند هم بگم در کنار هوی رین و فارنهایت جزو محبوب ترین بازی های من هست از دیوید کیج بزرگ ، خیلی زیاد با کاراکتر جودی هولمز که با بازی بسیار استادانه الن پیج همراه بود ارتباط بر قرار کردم یه رنج خاصی داشت جودی هولمز ما هم که ملتی رنج کشیده 😀 ….. درود بر سعید جان و موفق باشی
با تشکر از سعید خان عزیز
برای من هم درسته که بیاند در حد ابر شاهکاری به نام هوی رین نبود ولی جدا خیلی در حقش ظلم شد … حق استاد دیوید کیج کبیر بیش تر از این حرف ها هست.
از اثار استاد برای من رتبه اول صد در صد هوی رین بعدش دیترویت و بعدش بیاند :yes:
جدا که کوانتیک دریمز الماسی هست که باید قدرشو بیشتر از این حرف ها دانست :heart:
درود بر شما. خیلی ممنونم از لطف و محبت شما. دقیقا باهاتون در مورد عناوین دیوید کیج موافقم و یه مقاله هم در این مورد نوشتم. نظر من هم مثل شماست و ابتدا هوی رین و بعد دیترویت برام بهترین ها هستن. البته فارنهایت هم کنار دیترویت قرار می گیره.
خدایی زمان پای استیشن ۲چقدر خوب بود اصلا متا چی بود میرفتیم سی دی رو میخردیم بازیش میکردیم حال میکردیم دوباره بازیش میکردیم حال میکردیم بعد برای بقیه دوستامون تعریف میکردیم و تمام من زمان پلی استیشن ۲با یه بازی هایی خاطره دارم که شاید اسشمو خیلی ها نشنیده باشن و خودمم اسمشونو یادم نیست 😀 ولی قشنگ یادمه با چه شوقی بازی میکردیم مهم نبود بازی گرافیکش پیکسیلیه یا سه بعدی سازنده بازی کیه؟ بازی سال شده یا نه؟ فقط مهم این بود تونست برای من قشنگ ترین لحظات رو رقم بزنه
سلام خدمت دوست خوبم محسن عزیز. سلامت باشی انشالله. یک دنیا سپاس از نظر زیبات مثل همیشه. واقعا در مورد هانتینگ گراند درست میگی و خوشحالم که مخاطبی دارم که چنین نگاهی داره به دنیای بازی ها. ممنون از شما محسن عزیز و گل.
خیلی ممنون سعید جان بابت این مقالهی زیبا
واقعا راجع کرایسیس موافقم
به نظرم کاملا شایستگی اینو داشت که هر سه نسخهی اصلیشو برای نسل هشتم (و مثلا با فریم ریت بالاتر) پورت کنن … .
بیاند توو سوولز هم انقدر مطمئنم خوبه و درگیرش میشم، الان هنوز جرئت نکردم برم سراغش و حقیقتش منتظرم تابستون بشه و تو خونه تنها بشم بعد برم بازیش کنم!! موقع بروز احساسات دوست ندارم کسی صدامو بشنوه آخه 😀
با تشکر بابت قسمت جدید این مقاله خیلی مهم کراسیس ۳ که مشکل خاصی نداشت فقط بخش داستانیش خیلی کوتاه بود
بازی Beyond: Two Souls هم که بعد لست اف اس ۱یکی از درد ناک ترین و ناراحت کننده ترین داستان ها رو داشت واقعا هنوز دلیل متای پایین این بازی رو نفهمیدم در حالی که میتونم بگم از دیتروید هم بهتر بود
اره منم قبول دارم بیاند تو سولز یه بازی که سراسر از دیدگاه رسانه و مخاطبین مورد ظلم قرار گرفت و بارها هم گفتم بهترین تجربه درام تعاملی من به شخصه با اختلاف زیاد ه چون شخصیت پردازی که من تو این عنوان دیدم شاید به تعداد انگشتای یک دست هم تو هر عنوان دیگه ای نرسه؛
اسپم : تو پست برترین شدن لست نبودم درگیر یه سری مسایل و …. اما یه دلنوشته دارم که امیدوارم تا آخرش بخونید چون حرف دل خودمه :
((هیچوقت یادم نمیره مراسم Play Station Experience 2016…. یک مراسم داغ داغ با شروع طوفانی مراسم با نمایش آنچارتد لاست لگسی و….. همه چی تو مراسم کامل بود اما نگاه ها جای دیگه بود…. شاون لیدن اومد روی سن : But there is one more thing…..
و one more thing ی که الان ثمره ش رو میبینیم…..
همه چی از یک one more thing شروع شد و الان همون بازی، همون اسم همون نام تو جایگاه برترین تاریخ تکیه زده….. سونی جواب ریسک کردن ش رو گرفت، ناتی داگ از هر زمانی بیشتر در اوج ه و لست آو آس مانند الماس تاج پادشاهی ناتی داگ ( خود تاج Uncharted و الماس ش The Last of Us ) بالاتر از هر جایگاهی قرار گرفته و به تمامی این صنعت نگاه میکنه : (( صنعت گیم تو به من مدیونی چون من …. بله من… من TLOUPII سطح و جایگاه تو رو ارتقا دادم)) چیزی رو روایت کردم که تا حالا کسی نکرده بود ، چیزی رو به مخاطب هدیه دادم که تا حالا استدیویی نداده، چیزی رو به همه ثابت کردم که تا الان کسی نتونسته ….
و دم هوادارایی گرم که از همون one more thing میدونستن که طوفانی در راهه با لیک ها و…. دلشون سرد نشد و به تیم دراکمن تا لحظه آخر اعتماد کامل داشتن …. طوفانی که بیشتر از به خاک و خون کشیدن این صنعت ، دل هواداراش رو به خاک و خون کشید
ناتی داگ یک استدیو ثابت شده س و هیچ نیازی به این جوایز برای اثبات یکه تازی خود ش نداره اما….. اما خیلی خوشحالم که به عنوان بخشی از جامعه هواداران این استدیو این موفقیت بزرگ بازی رو با همگان شریک باشم….
در انتهای همون تریلر فقط یک جمله هست که الان مفهوم واقعی خود ش رو پیدا کرده (( And I’m Gonna Kill Every Last One Of Them ))
بله الی تو موفق شدی تو کل این صنعت رو…. تک تک شون رو از میون برداشتی….
#Every_Last_One_Of_Them))
Clara
لست اف اس ۱و۲ جزو معدود بازی هایی بودن که از مفهوم ویودیو گیم جلو زدن و به جایگاه هنر هشتم رو به رخ کشیدن که میتونه از ۱۰۰تا فیلم سینمایی تر باشه از ۱۰۰موسیقی شنیدنی تر باشه از ۱۰۰تا عکس دیدنی تر باشه و از ۱۰۰بازی سرگرم کننده تر و میخکوب کننده تر باشه
هزاران کتاب و فیلم و موسیقی هستند که ژرفایی عمیق تر از لحاظ داستانی نسبت به ویدیو گیم دارن تازه تایمی که ما با این اثر ها ارتباط برقرار میکنیم خیلی کمتر از ویدئو گیمه متوسط یک بازی ۲۰ ساعت گیم پلی داره وی فیلم نهایت ۲تا۳ساعت و موسیقی تا حداکثر ۱۰دقیقه
.
.
.
موضوع دیگه اینه که لست ۲ برای ویدئو گیم در بخش داستان یک جهش بزرگ بود ولی عمق داستان نسبت به بعضی فیلم ها و کتاب ها مثل مورچه در برابر فیله موضوع کلی بازی راجب انتقام و چرخه انتقام بود و بالاخره باید یک جا این چرخه قطع بشه (شایدم من نتوانستم داستان لست۲ رو درک کنم چون از قوه ی ادراک من فرا تر بودو آنقدر داستان پیچیدگی زیادی داشت که من تا یک هفته کف بالا نیاوردم)
استاد پرافتخارترین بازی تاریخ شدن لست اف اس ۲رو بهتون تبریک میگم وقتی یه بازی اینقدر خوب باشه که حتی هیتر های و هک کردن سایت های نظر سنجی و ۰دادن ها ۵دقیقه بعد از انتشارم جلوی موفقیتشوپ نگیره یعنی این بازی و سازنده اون برترین بازری تاریخ و بهترین استدیو بازی سازی تاریخ هستن
به نظر من homefront the revolution هم میتونه تو لیست باشه. شما رو نمیدونم ولی من که خیلی ازش خوشم اومد. وقتی متاشو دیدم اصلا فک نمیکردم بازی قراره اینجوری باشه. متاش خیلی ناعادلانه پایین بود.
من به شخصه بیاند رو تجربه کردم یه بازی خیلی جالب و باکیفیته ک از زمان خودش خیلی جلوتر بود لذت بخش ترین مرحله بازی هم مربوط میشد به اونجایی کاراکتر اصلی بی خانمان بود و باید گدایی میکرد تا بتونه واس اون زن باردار غذا تهییه کنه
کرایسیس ک شاهکار گرافیکیه کرایتکه و بااون تیر و کمان بازی متحول شد
دراگون دوگما با اون پک الحاقیش هم ک کلی تنوع داشت و لذت بخش بود
آقای بابایی ممنون که اسپین اف سری Clock Tower رو گذاشتید کمتر کسی هستد که این بازی رو کرده باشه خدایی ترس متفاوت با resident evil و silent Hill داشت هر چند بیشتر قسمت های بازی رو یادم رفته در مورد crysis 3 بگم تنها مشکلی که بود بازی بعد از مدتی از مراحل به شدت تکرار بود رو القاء می کنه و روایت داستانی هم نسبت به نسخه قبلی نه پیشرفت داشت و نه پسرفت خیلی ضعیف بود ولی موارد مثل گرافیک ( من رو ps3 بازی کردم ) و گیم پلی ارزش بازی رو بالا می ببره :yes:
دوستان mgs فن یک مورد ترسناک شاید هم جالب در سری مقاله آیا می دانستید پیدا کرد در قسمت اول این سری در شماره ۵۲ این طوری نوشته ( زمانی که Mantis در نسخه ژاپنی MGS می میرد، می گوید که بنظرش “نوستالژیک” است. موضوعی که اشاره دارد به حضور احتمالی او در MGS V. از نظر زمانی این نسخه اتفاقات قبل از بازی PS1 را روایت می کند.)
این مقاله در ۱۳۹۴ نوشته شده یعنی پیش بینی آینده . چهره من بعد خواندن 😐
😐 چقد عجییب. البته شایدم کوجیما از همون اولش داستانو تا اخر نوشته بوده و خودش میدونسته که قراره این اتفاقا بیفته اینم به عنوان یه راهنمایی گذاشته بوده. البته این کونامیه منحوس تهش نذاشت ببینیم که اخرش تو MGS V TPP چی میشه و داستان یکی از مهم ترین سری بازیا رو ناقص کرد.
به گفته خود کوجیما داستان هر نسخه رو دقیقا بعد ساخته نسخه بعد نوشته یعنی بازی ساخته بعدفکر کرده خب الان نسخه بعدی بندازم ۲۰سال قبل و چند تا اتفاق بیفته که به این نسخه ختم بشه همینجوری
درود بر شما. خیلی متشکرم از لطفتون. خوشحالم که با هانتینگ گراند اشنایی دارید کاملا. دقیقا درست می فرمایید در مورد متفاوت بودن ترس در این بازی. هنوز هیچ بازی مثل این عنوان ساخته نشده و واقعا متای ۸۷ مسخره اس براش.
دست سعید آقابابایی درد نکنه، واقعا این مقاله ارزشش بیشتر از خیلی مقاله هاست که راجع به بازیهای محبوب و پرافتخار نوشته میشه. چون توش میتونی عناوین خوبی رو پیدا کنی که ممکنه براحتی از کنارشون گذشته باشی.
Haunting Ground واقعا داستان و گرافیک جذابی داشت. بازی چندین پایان مختلف داشت که حتی یکی از اون پایان تو همون اول بازی بود! از همه زیباتر سرگذشت هیولای هیکل گندهی بازی بود که در واقع قلب مهربونی داشت و فقط ظاهرش ترسناک بود!
سلام خدمت نوید عزیز و گل. یک دنیا سپاس نوید جان از لطف و محبت همیشگیت. مثل همیشه لذت برم از خوندن نظرت. افتخار میکنم که چند ساله مخاطبی مثل شما دارم و دیدن نظرت همیشه باعث دلگرمیه نوید جان. در مورد هانتینگ گراند کاملا درست می فرمایید.
خسته نباشی سعید جان.
اسم dynasty warriors رو آوردی یادمه یه زمانی به اسم جومونگ میکردن تو پاچه ملت کلی هم فروش میرفت.
Dragons dogma رو هم بازی کردم یکم گنگ بود برام از داستانش هم چیز زیادی نمیفهمیدم یه مقدار هم انیمیشن هاش دیگه به چشم قدیمی میومد ادامه ندادم.
فقط دو مورد رو تو مقاله بعدی اگه ممکنه قرار بدین :
اولی بازی God hand بود که خیلی در حقش بی انصافی شد IGN بهش ۴ یا ۵ (درست یادم نیست) داده بود(چند بارم گفتم یه نقد روزی روزگاری هم بزارید ملت بفهمن چی رو از دست دادن خلاصه سه ساله منتظرم شاید فرجی شد).
دومی هم بازی DMC Devil may cry بود که اونم یادم نیست تو قسمت های قبلی مقاله بود یا نه ولی ملت در حقش خیلی کم لطفی کردن.
بازی هایی که گفتین همه بنظرم ارزش یکبار تجربه رو حداقل داره و بعضیاشون بیشتر.
کرایسیس ۳ انصافا بازی بدی نبود و حالت پایانی بر یک سه گانه که بنظرم بازی خوبی بود.
mirror’s edge تنها بدیش open world شدنش بود وگرنه همه چیش پیشرفت کرده بود ولی چون open world بود و دنیای بازی خیلی خوب بنظر من ساخته نشده بود یکذره از کیفیت بازی کم کرد ولی در کل بازیی که ارزش یکبار تجربه رو داره
اما alien رو تعجب میکنم اصن کسی فک کنه بازی بدیه!!!!!!!!! این بازی از هر نظر فوق العادس و باید حتما تجربه بشه به دوستانی که بازی نکردن تو کیفیت این بازی شک نکنن که واقعا عالیه نمیدونم چرا ادامش ساخته نشد حیفه واقعا
درگونز داگما رو با اکانت رفیقم یکم رفتم
بازی از نظر گیم پلی و سایر موارد خوبه و جالبه باسهای خوبیم داره
مشکل بازی برای من شخصا بی روح بودن و بی شخصیت و هویت بودن دنیای بازیه
موقع بازی کردن رسما هیچ حسی بهش نداشتم نه بدم میومد و نه ذره ای لذت میبردم
و این دقیقا برخلاف سری موفقتر کپکام یعنی مانستر هانتره که بخاطر دیزاین های خاص مانستر هاش و زره های بازی و بخاطر نواوری تو سبک خودش و باس هایی که هرکدوم عین یه موجود زنده رفتار میکنن
یک بازی کاملا هویت دار و به یاد موندنیه حداقل بنظر من
و خب دراگونز داگما رو هم بیشتر از چند ساعت واقعا نتونستم تحمل کنم و پاکش کردم به همون دلایلی که بالا گفتم
خسته نباشید جناب آقابابایی لیست عالی مثل همیشه بود،mirror edge عنوان یونیکی بود،کمتر بازی به شکل اول شخص به این شکل وجود داشت،نسخه ریبوتش حتی کاتسین ها فوق العاده ای داشت ولی موافقم میتونست داستان بهتری داشته باشه،beyond two souls معتقدم فقط به خاطر کمبود حق انتخاب کمی ضعیف بود وگرنه به شدت احساسی و عالی بود،ممنون برای معرفیHaunting Ground قبلا تعریفش شنیده بودم در آخر چون بحث هک اند اسلش و Dynasty Warriors اومد به دوستان پیشنهاد میکنم عنوان Asura’s Wrath تجربه کنند،اینم یکی از هک اند اسلش هایی که کمتر شناخته بین ما هست،نقد جناب آقابابایی هم درباره این بازی موجوده،با تشکر از جناب آقابابایی
اگر امکانش باشه لطفا درمقاله بعدی به بعضی عناوین telltale هم اشاره کنید،با وجود اینکه آثار دیوید کیج دوست دارم ولی هنوز walking dead یکی از برترین های منه،شاید بعضیا به خاطر گرافیک یا کمبود حق انتخاب این آثار کوچیک میشمارند
سلام و درود خدمت شما سلامت باشید انشالله. خیلی متشکرم ازتون. باعث افتخار منه که از نظرتون لیست خوبی بوده. کاملا با نظرتون موفق هستم مخصوصا در مورد Asura
هرگز این عناوین برای بچه ها نیستن و تحسینی که دریافت کردن نشان دهده ی شایستگیشونه. زلدا که بازی سال شد و یک شاهکار فوق العاده بود. ادیسی هم درسته که به نظرم نمره اش مقداری بالاست ولی باز هم یکی از بهترین های سبک خودشه. این لیست در مورد بازی هاییه که بهشون بی توجهی شده ولی دو عنوانی که فرمودید حداکثر توجه رو دریافت کردذن
اونایی که تو این لیست بازی کردم رو کاملا تصدیق میکنم و باهات همنظرم یاد a Way out هم بخیر. راجع به Beyond میخواستم بگم مرحله ای که با بیخانمان ها همراه میشدیم و (اسپویل) به خصوص لحظه ای که بچه به دنیا میومد برای من جزو بهترین مراحل زندگیمه
سعید جان این مقاله بسیار خوبیه دلیلش وجود بازیای کمتر دیده شده و نسل هفت و شیش هستند که عالی بودن و خاطره انگیز
کلاک تاور و هانتینگ گراند دورانی بود چقدر بازیای این سبک وحشت بقا و هک اند اسلش و گیمپلی محور با داستان های عالی زیاد بود اون دوران
اقا سعید یادمه یه دورانی تو سال ۹۶ افتاده بودی روی دور و جو که روزی روزگاری زیاد مینوشتی و خیلی بازی هایی که میخواستم رو و مد نظرم بود نقد میکردی و نقد کرده بودی و خودت همینجوری میرفتی جلو ولی این وسط یک بازی موند اونم فکر کنم دلیلش این بود گفتی بازی یجورایی +۱۸ و سخت میشه ازش عکس گذاشت ولی گفتی میشه یکاریش کرد پس لطفا سعید جان نقدش کن تا هم این بازی دیده بشه و هم به آرشیوت اضافه بشه نقدش هیچ جا نیست اسم بازی Lollipop Chainsaw هستش یک هک اند اسلش عالی بود با داستان فان و بامزه و پر انرژی و سرگرم کننده بعدش این بازی رو هم نقد کنید No More Heroes حیفه که تو آرشیو روزی روزگاری سایت انواع بازی ها مثل shadow of the damned هستند این ها نباشند چون قبلا قول داده بودید نقدشون میکنید البته اگه قراره نقد بازی lollipop chainsaw همراه کمبود محتوا و سانسور زیاد باشه بهتره نقد نشه چیزی مثل نقد dantes inferno خوبه به همه جزییات اشاره بشه با تشکر فراوان ببخشید طولانی شد یکم
سلام و درود خدمت شما. یک دنیا سپاس که وقت عزیزتون رو گذاشتید و مطالعه فرمودید. خوشحالم از نظرتون مقاله خوب و مفیدی بوده.
در مورد Lollipop من واقعا عاشق اینم که نقدش کنم اما میدونم که قطعا برای سایت مشکل پیش میاد و هرگز نمیخوام این اتفاق بیافته و میدونم که شما هم نمیخواید برای گیمفا مشکلی پیش بیاد. بازی واقعا باحالی بود. حالا بازم بررسی میکنم اگکر شد می نویسیم. no more heroes هم چشم نقدش رو قرار میدیم حتما
سعید خان دم شما گرم. مثل همیشه عالی.
بالاخره یه لیستی دادی که همه رو می شناسم و تجربه کردم.
Clock Tower هم واقعا عالی بود. و با یادش کلی خاطره زنده شد از PS1
خب عزیزم در کل آثاری مثل بیاند یا دیترویت و هویرین به سینماتیک بودن نسبت به بقیه بازیها یجورایی اعتراف کردن نیازی نیست که به صورت فکت بیان بشه که که فلان بازی ،بازی نیست و فقط کاتسینه این موضوع رو همه میدونن.اون چیزی که در ذهن سازنده هست که میخواد به مخاطب منتقل بشه در این بازیها بیشتر به واسطه کاتسین منتقل میشه که این روش هم انتخاب سازنده هستش.
دقیقا
با اینکه با این موضوع مشکل ندارم اما نمیتونم منکر این بشم که اگه گیمپلی اهمیت بیشتری داشت میتونست خیلی خیلی بیشتر خودنمایی کنه.نمیدونم کجا خوندم که دیوید کیج یجایی گفته بود نمیخواد مشابه بقیه توسعه دهنده عمل کنه و میخواد کاری متفاوت انجام بده.امیدوارم در بازیهای آیندش تمرکز بیشتری رو گیمپلی داشته باشه.
راه های بهتری هم برای متفاوت بودن هست
مثل کاری که کوجیما یا میازاکی میکنه
تصور اون قدرت تصمیم گیری دیترویت به همراه یه گیم پلی حتی در سطح دث دیوانه کنندست
مرسی اقا سعید قشنگ این مقاله ها داره تبدیل میشه یه دروغ هایی که اکس فنا پشت بازی های سونی میسازن قشنگ ساکت شدند دیگه دمتون گرم با هم از این چیزا بذارید دیگه سایت واس خودمون شه :rotfl:
درود بر شما علی جان. خیلی ممنونم از لطف شما. گیمفا سایتیه برای همه ی گیمرها فارغ از هر پلتفرم و سلیقه ای. ما همه چیز رو پوشش میدیم و در مورد تمام بازی ها و پلتفرم ها حقیقت رو سعی میکنیم منتقل کنیم به شما چون وظیفه مونه
بیاند تو سولز جزو ده بازی برتری هست که تا حالا تجربه کردم و البته بهترین اثر دیوید کیج از نظر من. داستان فوق العاده زیبا و درگیر کننده ای داشت که واقعا به دلم نشست و در ذهنم موندگار شد. بازی کرایسیس ۳ هم واقعا بازی قشنگی بود و ارزش تجربه ی زیادی داره
من تو این لیست بازی Beyond: Two Souls و a way out رو بازی کردم . beyond ;که بعد از heavy rain بهترین بازی دیوید کیج بود واقعا عالی بود داستان عالی گرافیک زیبا و موسیقی عالی .
away out هم بازی در خور توجهی بود که با برادرم نشستم بازی کردم
فقط dynasty warriors نیست بلکه اکثر بازی های کویی تکمو اسیر این دروغ هستند که بی کیفیت هستند. مثلا attack on titan , one piece pirate warrior , atelier همه بازی های خوب و با کیفیتی هستند. خودم با سری دینستی واریورز و ساموریی واریورز و واریورز اوراچی خیلی اشنا هستم و تقریبا تمامی نسخه های اصلی رو بازی کردم و دارم. دینستی واریورز های ۶ و ۹ عناوین ضعیفی بودن ولی بقیه نسخه ها به خصوص ۸ واقعا لدت بخش بودن. تازه اگر با شخصیت ها اشنا بشید خیلی بهتر هم هست. شخصیت هایی مثل Cao Cao , Zhang Liao , Sima Yi و …
واریورز اوروچی ۴ هم یکی از بهترین هک ان اسلش های ps4 هست. مقاله های بسیار عالی هستن این سری مقالات. واقعا خسته نباشید اقا سعید.
نظرات
خسته نباشی سعید جان فقط اومدم بگم باورم نمیشه متای هانتینگ گراند ۶۷ هستش یعنی واقعا خنده دار تر از این دیگه نیست وقتی به این بازی با اون حس وحشتناک و استرسی که به گیمر انتقال میداد و تازه زمان خودش از گرافیک و گیم پلی و داستان خوبی برخوردار بود میدن ۶۷ واقعا باید برای سایت متا توسط یک گیمر ارزشی قائل شد ؟ جواب من که قطعا نه هست یه نه بزرگ با تمام بازی هایی که در موردشون توضیح دادی موافقم ، در مورد بیاند هم بگم در کنار هوی رین و فارنهایت جزو محبوب ترین بازی های من هست از دیوید کیج بزرگ ، خیلی زیاد با کاراکتر جودی هولمز که با بازی بسیار استادانه الن پیج همراه بود ارتباط بر قرار کردم یه رنج خاصی داشت جودی هولمز ما هم که ملتی رنج کشیده 😀 ….. درود بر سعید جان و موفق باشی
با تشکر از سعید خان عزیز
برای من هم درسته که بیاند در حد ابر شاهکاری به نام هوی رین نبود ولی جدا خیلی در حقش ظلم شد … حق استاد دیوید کیج کبیر بیش تر از این حرف ها هست.
از اثار استاد برای من رتبه اول صد در صد هوی رین بعدش دیترویت و بعدش بیاند :yes:
جدا که کوانتیک دریمز الماسی هست که باید قدرشو بیشتر از این حرف ها دانست :heart:
دیوید کیج و کوانتیک دریم واقعا هم الماس هستن از معدود بازیساز هایی که به ژانر ادونچر وفادار موندن و شاهکار میسازن
درود بر شما. خیلی ممنونم از لطف و محبت شما. دقیقا باهاتون در مورد عناوین دیوید کیج موافقم و یه مقاله هم در این مورد نوشتم. نظر من هم مثل شماست و ابتدا هوی رین و بعد دیترویت برام بهترین ها هستن. البته فارنهایت هم کنار دیترویت قرار می گیره.
خدایی زمان پای استیشن ۲چقدر خوب بود اصلا متا چی بود میرفتیم سی دی رو میخردیم بازیش میکردیم حال میکردیم دوباره بازیش میکردیم حال میکردیم بعد برای بقیه دوستامون تعریف میکردیم و تمام من زمان پلی استیشن ۲با یه بازی هایی خاطره دارم که شاید اسشمو خیلی ها نشنیده باشن و خودمم اسمشونو یادم نیست 😀 ولی قشنگ یادمه با چه شوقی بازی میکردیم مهم نبود بازی گرافیکش پیکسیلیه یا سه بعدی سازنده بازی کیه؟ بازی سال شده یا نه؟ فقط مهم این بود تونست برای من قشنگ ترین لحظات رو رقم بزنه
دقیقا :yes: 🙂
سلام خدمت دوست خوبم محسن عزیز. سلامت باشی انشالله. یک دنیا سپاس از نظر زیبات مثل همیشه. واقعا در مورد هانتینگ گراند درست میگی و خوشحالم که مخاطبی دارم که چنین نگاهی داره به دنیای بازی ها. ممنون از شما محسن عزیز و گل.
خیلی ممنون سعید جان بابت این مقالهی زیبا
واقعا راجع کرایسیس موافقم
به نظرم کاملا شایستگی اینو داشت که هر سه نسخهی اصلیشو برای نسل هشتم (و مثلا با فریم ریت بالاتر) پورت کنن … .
بیاند توو سوولز هم انقدر مطمئنم خوبه و درگیرش میشم، الان هنوز جرئت نکردم برم سراغش و حقیقتش منتظرم تابستون بشه و تو خونه تنها بشم بعد برم بازیش کنم!! موقع بروز احساسات دوست ندارم کسی صدامو بشنوه آخه 😀
سلام به دوست و همکار خوبم محمد عزیز. خیلی ممنون از لطف و محبتت محمد جان. مثل همیشه لذت بردم از خوندن نظرت. خوشحالم که موافق هستی با این لیست
با تشکر بابت قسمت جدید این مقاله خیلی مهم کراسیس ۳ که مشکل خاصی نداشت فقط بخش داستانیش خیلی کوتاه بود
بازی Beyond: Two Souls هم که بعد لست اف اس ۱یکی از درد ناک ترین و ناراحت کننده ترین داستان ها رو داشت واقعا هنوز دلیل متای پایین این بازی رو نفهمیدم در حالی که میتونم بگم از دیتروید هم بهتر بود
اره منم قبول دارم بیاند تو سولز یه بازی که سراسر از دیدگاه رسانه و مخاطبین مورد ظلم قرار گرفت و بارها هم گفتم بهترین تجربه درام تعاملی من به شخصه با اختلاف زیاد ه چون شخصیت پردازی که من تو این عنوان دیدم شاید به تعداد انگشتای یک دست هم تو هر عنوان دیگه ای نرسه؛
اسپم : تو پست برترین شدن لست نبودم درگیر یه سری مسایل و …. اما یه دلنوشته دارم که امیدوارم تا آخرش بخونید چون حرف دل خودمه :
((هیچوقت یادم نمیره مراسم Play Station Experience 2016…. یک مراسم داغ داغ با شروع طوفانی مراسم با نمایش آنچارتد لاست لگسی و….. همه چی تو مراسم کامل بود اما نگاه ها جای دیگه بود…. شاون لیدن اومد روی سن : But there is one more thing…..
و one more thing ی که الان ثمره ش رو میبینیم…..
همه چی از یک one more thing شروع شد و الان همون بازی، همون اسم همون نام تو جایگاه برترین تاریخ تکیه زده….. سونی جواب ریسک کردن ش رو گرفت، ناتی داگ از هر زمانی بیشتر در اوج ه و لست آو آس مانند الماس تاج پادشاهی ناتی داگ ( خود تاج Uncharted و الماس ش The Last of Us ) بالاتر از هر جایگاهی قرار گرفته و به تمامی این صنعت نگاه میکنه : (( صنعت گیم تو به من مدیونی چون من …. بله من… من TLOUPII سطح و جایگاه تو رو ارتقا دادم)) چیزی رو روایت کردم که تا حالا کسی نکرده بود ، چیزی رو به مخاطب هدیه دادم که تا حالا استدیویی نداده، چیزی رو به همه ثابت کردم که تا الان کسی نتونسته ….
و دم هوادارایی گرم که از همون one more thing میدونستن که طوفانی در راهه با لیک ها و…. دلشون سرد نشد و به تیم دراکمن تا لحظه آخر اعتماد کامل داشتن …. طوفانی که بیشتر از به خاک و خون کشیدن این صنعت ، دل هواداراش رو به خاک و خون کشید
ناتی داگ یک استدیو ثابت شده س و هیچ نیازی به این جوایز برای اثبات یکه تازی خود ش نداره اما….. اما خیلی خوشحالم که به عنوان بخشی از جامعه هواداران این استدیو این موفقیت بزرگ بازی رو با همگان شریک باشم….
در انتهای همون تریلر فقط یک جمله هست که الان مفهوم واقعی خود ش رو پیدا کرده (( And I’m Gonna Kill Every Last One Of Them ))
بله الی تو موفق شدی تو کل این صنعت رو…. تک تک شون رو از میون برداشتی….
#Every_Last_One_Of_Them))
Clara
لست اف اس ۱و۲ جزو معدود بازی هایی بودن که از مفهوم ویودیو گیم جلو زدن و به جایگاه هنر هشتم رو به رخ کشیدن که میتونه از ۱۰۰تا فیلم سینمایی تر باشه از ۱۰۰موسیقی شنیدنی تر باشه از ۱۰۰تا عکس دیدنی تر باشه و از ۱۰۰بازی سرگرم کننده تر و میخکوب کننده تر باشه
هزاران کتاب و فیلم و موسیقی هستند که ژرفایی عمیق تر از لحاظ داستانی نسبت به ویدیو گیم دارن تازه تایمی که ما با این اثر ها ارتباط برقرار میکنیم خیلی کمتر از ویدئو گیمه متوسط یک بازی ۲۰ ساعت گیم پلی داره وی فیلم نهایت ۲تا۳ساعت و موسیقی تا حداکثر ۱۰دقیقه
.
.
.
موضوع دیگه اینه که لست ۲ برای ویدئو گیم در بخش داستان یک جهش بزرگ بود ولی عمق داستان نسبت به بعضی فیلم ها و کتاب ها مثل مورچه در برابر فیله موضوع کلی بازی راجب انتقام و چرخه انتقام بود و بالاخره باید یک جا این چرخه قطع بشه (شایدم من نتوانستم داستان لست۲ رو درک کنم چون از قوه ی ادراک من فرا تر بودو آنقدر داستان پیچیدگی زیادی داشت که من تا یک هفته کف بالا نیاوردم)
ادیت:کف بالا میاوردم
خب قدرت لست اف اس اینه ۲۰ساعت ادمو نه خسته میکنه و نه ارتباط ادم با گیم قطع میشه
بسیار بسیار زیبا بود :yes: :yes: :rose:
من واقعا تا آخر عمرم این جمله شاون لیدنِ دوستداشتنی رو یادم نمیره.همه مراسم یه طرف و آخر مراسم و اون جمله But there is one more thing هم یه طرف.
درود بر شما مجید جان. خیلی ممنونم که لطف کردید و مطالعه فرمودید مقاله رو. خوشحالم رضایت داشتید
استاد پرافتخارترین بازی تاریخ شدن لست اف اس ۲رو بهتون تبریک میگم وقتی یه بازی اینقدر خوب باشه که حتی هیتر های و هک کردن سایت های نظر سنجی و ۰دادن ها ۵دقیقه بعد از انتشارم جلوی موفقیتشوپ نگیره یعنی این بازی و سازنده اون برترین بازری تاریخ و بهترین استدیو بازی سازی تاریخ هستن
موفقیت یه بازی رو فروشش تعیین میکنه نه هزینه کردن برا جایزه
فروشش از نسخه پنجم یه بازی معروف که متاش ۸۴ هست بیشتره
من هم به شما تبریک میگم مجید عزیز. واقعا این بازی بی نظیره.
به نظر من homefront the revolution هم میتونه تو لیست باشه. شما رو نمیدونم ولی من که خیلی ازش خوشم اومد. وقتی متاشو دیدم اصلا فک نمیکردم بازی قراره اینجوری باشه. متاش خیلی ناعادلانه پایین بود.
سلام
آره، منم موافقم.
بله درسته در قسمت های بعدی خواهد بود حتما
من به شخصه بیاند رو تجربه کردم یه بازی خیلی جالب و باکیفیته ک از زمان خودش خیلی جلوتر بود لذت بخش ترین مرحله بازی هم مربوط میشد به اونجایی کاراکتر اصلی بی خانمان بود و باید گدایی میکرد تا بتونه واس اون زن باردار غذا تهییه کنه
کرایسیس ک شاهکار گرافیکیه کرایتکه و بااون تیر و کمان بازی متحول شد
دراگون دوگما با اون پک الحاقیش هم ک کلی تنوع داشت و لذت بخش بود
آقای بابایی ممنون که اسپین اف سری Clock Tower رو گذاشتید کمتر کسی هستد که این بازی رو کرده باشه خدایی ترس متفاوت با resident evil و silent Hill داشت هر چند بیشتر قسمت های بازی رو یادم رفته در مورد crysis 3 بگم تنها مشکلی که بود بازی بعد از مدتی از مراحل به شدت تکرار بود رو القاء می کنه و روایت داستانی هم نسبت به نسخه قبلی نه پیشرفت داشت و نه پسرفت خیلی ضعیف بود ولی موارد مثل گرافیک ( من رو ps3 بازی کردم ) و گیم پلی ارزش بازی رو بالا می ببره :yes:
دوستان mgs فن یک مورد ترسناک شاید هم جالب در سری مقاله آیا می دانستید پیدا کرد در قسمت اول این سری در شماره ۵۲ این طوری نوشته ( زمانی که Mantis در نسخه ژاپنی MGS می میرد، می گوید که بنظرش “نوستالژیک” است. موضوعی که اشاره دارد به حضور احتمالی او در MGS V. از نظر زمانی این نسخه اتفاقات قبل از بازی PS1 را روایت می کند.)
این مقاله در ۱۳۹۴ نوشته شده یعنی پیش بینی آینده . چهره من بعد خواندن 😐
داداش راجع به mgs جدی میگی؟
قلبم رگ به رگ شد با من از این شوخی ها نکنید.
داداش ( آیا می دانستید قسمت اول) بخوان :yes:
😐 چقد عجییب. البته شایدم کوجیما از همون اولش داستانو تا اخر نوشته بوده و خودش میدونسته که قراره این اتفاقا بیفته اینم به عنوان یه راهنمایی گذاشته بوده. البته این کونامیه منحوس تهش نذاشت ببینیم که اخرش تو MGS V TPP چی میشه و داستان یکی از مهم ترین سری بازیا رو ناقص کرد.
به گفته خود کوجیما داستان هر نسخه رو دقیقا بعد ساخته نسخه بعد نوشته یعنی بازی ساخته بعدفکر کرده خب الان نسخه بعدی بندازم ۲۰سال قبل و چند تا اتفاق بیفته که به این نسخه ختم بشه همینجوری
درود بر شما. خیلی متشکرم از لطفتون. خوشحالم که با هانتینگ گراند اشنایی دارید کاملا. دقیقا درست می فرمایید در مورد متفاوت بودن ترس در این بازی. هنوز هیچ بازی مثل این عنوان ساخته نشده و واقعا متای ۸۷ مسخره اس براش.
دست سعید آقابابایی درد نکنه، واقعا این مقاله ارزشش بیشتر از خیلی مقاله هاست که راجع به بازیهای محبوب و پرافتخار نوشته میشه. چون توش میتونی عناوین خوبی رو پیدا کنی که ممکنه براحتی از کنارشون گذشته باشی.
Haunting Ground واقعا داستان و گرافیک جذابی داشت. بازی چندین پایان مختلف داشت که حتی یکی از اون پایان تو همون اول بازی بود! از همه زیباتر سرگذشت هیولای هیکل گندهی بازی بود که در واقع قلب مهربونی داشت و فقط ظاهرش ترسناک بود!
سلام خدمت نوید عزیز و گل. یک دنیا سپاس نوید جان از لطف و محبت همیشگیت. مثل همیشه لذت برم از خوندن نظرت. افتخار میکنم که چند ساله مخاطبی مثل شما دارم و دیدن نظرت همیشه باعث دلگرمیه نوید جان. در مورد هانتینگ گراند کاملا درست می فرمایید.
سلام، خسته نباشید
خداقوت و تشکر از شما، در کنار dynasty Warriors سریهای Warriors orochi و Samurai Warriors هم هستند.
درود بر شما آرین جان. خیلی ممنونم سلامت باشید. بله اون فرنچایزها هم میتونن باشن قطعا
ارادتمند
تشکر
سلامت باشید. خیلی ممنونم
A way out و mirrors edge هرکی بگه بده حرف مفت زده چون توسط سلطان ea ساخته شده.
جفت این بازی ها رو گیمپس هم هستن حتما بازی کنید
چون تو گفتی حتما سفارش میکنم هیشکی بازیش نکنه چون حتما یه مشکلی داره
ایشون اکانت فیکه زیاد توجه نکنید
خطاب به xbox game pass : چقد باید ps fan متعصبی باشی که دست به همچین کاری بزنی ؟
ای بابا چرا؟ :laugh:
چون تو کسی نیستی گیم واقعی بازی کنه حتما این بازیا یا سرویس محور شدن تازگی ها یا مشکلی چیزی دارن که گیمرا رو کیف پول میبینن
احتمالا باید سهام دار مایکرو باشی که تو هر پست تبلیغ گیم پس رو میکنی!سلطان ea!یه زمانی آره
اره سهامدارم 😀
خسته نباشی سعید جان.
اسم dynasty warriors رو آوردی یادمه یه زمانی به اسم جومونگ میکردن تو پاچه ملت کلی هم فروش میرفت.
Dragons dogma رو هم بازی کردم یکم گنگ بود برام از داستانش هم چیز زیادی نمیفهمیدم یه مقدار هم انیمیشن هاش دیگه به چشم قدیمی میومد ادامه ندادم.
فقط دو مورد رو تو مقاله بعدی اگه ممکنه قرار بدین :
اولی بازی God hand بود که خیلی در حقش بی انصافی شد IGN بهش ۴ یا ۵ (درست یادم نیست) داده بود(چند بارم گفتم یه نقد روزی روزگاری هم بزارید ملت بفهمن چی رو از دست دادن خلاصه سه ساله منتظرم شاید فرجی شد).
دومی هم بازی DMC Devil may cry بود که اونم یادم نیست تو قسمت های قبلی مقاله بود یا نه ولی ملت در حقش خیلی کم لطفی کردن.
درود بر شما. سلامت باشید انشالله. خیلی ممنون از نظر زیباتون. دویل می کرای که بود در قسمت های قبلی و گاد هند هم قطعا در قسمت های بعدی خواهد بود.
بازی هایی که گفتین همه بنظرم ارزش یکبار تجربه رو حداقل داره و بعضیاشون بیشتر.
کرایسیس ۳ انصافا بازی بدی نبود و حالت پایانی بر یک سه گانه که بنظرم بازی خوبی بود.
mirror’s edge تنها بدیش open world شدنش بود وگرنه همه چیش پیشرفت کرده بود ولی چون open world بود و دنیای بازی خیلی خوب بنظر من ساخته نشده بود یکذره از کیفیت بازی کم کرد ولی در کل بازیی که ارزش یکبار تجربه رو داره
اما alien رو تعجب میکنم اصن کسی فک کنه بازی بدیه!!!!!!!!! این بازی از هر نظر فوق العادس و باید حتما تجربه بشه به دوستانی که بازی نکردن تو کیفیت این بازی شک نکنن که واقعا عالیه نمیدونم چرا ادامش ساخته نشد حیفه واقعا
درود بر شما. خیلی ممنونم از نظرتون. خوشحالم با لیست موافق هستید. بله دقیقا این عناوین ارزش تجربه کردن دارن و هدف مقاله هم همینه.
درگونز داگما رو با اکانت رفیقم یکم رفتم
بازی از نظر گیم پلی و سایر موارد خوبه و جالبه باسهای خوبیم داره
مشکل بازی برای من شخصا بی روح بودن و بی شخصیت و هویت بودن دنیای بازیه
موقع بازی کردن رسما هیچ حسی بهش نداشتم نه بدم میومد و نه ذره ای لذت میبردم
و این دقیقا برخلاف سری موفقتر کپکام یعنی مانستر هانتره که بخاطر دیزاین های خاص مانستر هاش و زره های بازی و بخاطر نواوری تو سبک خودش و باس هایی که هرکدوم عین یه موجود زنده رفتار میکنن
یک بازی کاملا هویت دار و به یاد موندنیه حداقل بنظر من
و خب دراگونز داگما رو هم بیشتر از چند ساعت واقعا نتونستم تحمل کنم و پاکش کردم به همون دلایلی که بالا گفتم
خسته نباشید جناب آقابابایی لیست عالی مثل همیشه بود،mirror edge عنوان یونیکی بود،کمتر بازی به شکل اول شخص به این شکل وجود داشت،نسخه ریبوتش حتی کاتسین ها فوق العاده ای داشت ولی موافقم میتونست داستان بهتری داشته باشه،beyond two souls معتقدم فقط به خاطر کمبود حق انتخاب کمی ضعیف بود وگرنه به شدت احساسی و عالی بود،ممنون برای معرفیHaunting Ground قبلا تعریفش شنیده بودم در آخر چون بحث هک اند اسلش و Dynasty Warriors اومد به دوستان پیشنهاد میکنم عنوان Asura’s Wrath تجربه کنند،اینم یکی از هک اند اسلش هایی که کمتر شناخته بین ما هست،نقد جناب آقابابایی هم درباره این بازی موجوده،با تشکر از جناب آقابابایی
اگر امکانش باشه لطفا درمقاله بعدی به بعضی عناوین telltale هم اشاره کنید،با وجود اینکه آثار دیوید کیج دوست دارم ولی هنوز walking dead یکی از برترین های منه،شاید بعضیا به خاطر گرافیک یا کمبود حق انتخاب این آثار کوچیک میشمارند
بله میشه به عناوین تل تیل هم اشاره کرد
سلام و درود خدمت شما سلامت باشید انشالله. خیلی متشکرم ازتون. باعث افتخار منه که از نظرتون لیست خوبی بوده. کاملا با نظرتون موفق هستم مخصوصا در مورد Asura
خودم بشخصه از a way out خیلی خوشم نمیاد بعد پسر داییم خودش تک نصف بازیو رفته 😐
بازم در مورد پروف اخطار بدم؟
نه درمورد مایکی پول پرست با ویندوز نصفه نیمه و ۱۰۰ دلاری اخطار بده
به نظرم عناوینی مثل zelda breath of the wild یا mario Odyssey که از نظر بعضی ها برای بچه هاست باید گزینه های مناسبی برای این لیست باشن.
هرگز این عناوین برای بچه ها نیستن و تحسینی که دریافت کردن نشان دهده ی شایستگیشونه. زلدا که بازی سال شد و یک شاهکار فوق العاده بود. ادیسی هم درسته که به نظرم نمره اش مقداری بالاست ولی باز هم یکی از بهترین های سبک خودشه. این لیست در مورد بازی هاییه که بهشون بی توجهی شده ولی دو عنوانی که فرمودید حداکثر توجه رو دریافت کردذن
خدایی a way outبازی خیلی خوبی بود به خصوص داستانش خیلی عالی بود گرافیکش چشم نواز نبود ولی به خاطر داستان خوبش به چشم نمیومد
اونایی که تو این لیست بازی کردم رو کاملا تصدیق میکنم و باهات همنظرم یاد a Way out هم بخیر. راجع به Beyond میخواستم بگم مرحله ای که با بیخانمان ها همراه میشدیم و (اسپویل) به خصوص لحظه ای که بچه به دنیا میومد برای من جزو بهترین مراحل زندگیمه
درود به دوست خوبم هامون عزیز و گل. خیلی خوشحالم از دیدن نظرت هامون جان. یادش بخیر که A Way out رو با هم تموم کردیم.
سعید جان این مقاله بسیار خوبیه دلیلش وجود بازیای کمتر دیده شده و نسل هفت و شیش هستند که عالی بودن و خاطره انگیز
کلاک تاور و هانتینگ گراند دورانی بود چقدر بازیای این سبک وحشت بقا و هک اند اسلش و گیمپلی محور با داستان های عالی زیاد بود اون دوران
اقا سعید یادمه یه دورانی تو سال ۹۶ افتاده بودی روی دور و جو که روزی روزگاری زیاد مینوشتی و خیلی بازی هایی که میخواستم رو و مد نظرم بود نقد میکردی و نقد کرده بودی و خودت همینجوری میرفتی جلو ولی این وسط یک بازی موند اونم فکر کنم دلیلش این بود گفتی بازی یجورایی +۱۸ و سخت میشه ازش عکس گذاشت ولی گفتی میشه یکاریش کرد پس لطفا سعید جان نقدش کن تا هم این بازی دیده بشه و هم به آرشیوت اضافه بشه نقدش هیچ جا نیست اسم بازی Lollipop Chainsaw هستش یک هک اند اسلش عالی بود با داستان فان و بامزه و پر انرژی و سرگرم کننده بعدش این بازی رو هم نقد کنید No More Heroes حیفه که تو آرشیو روزی روزگاری سایت انواع بازی ها مثل shadow of the damned هستند این ها نباشند چون قبلا قول داده بودید نقدشون میکنید البته اگه قراره نقد بازی lollipop chainsaw همراه کمبود محتوا و سانسور زیاد باشه بهتره نقد نشه چیزی مثل نقد dantes inferno خوبه به همه جزییات اشاره بشه با تشکر فراوان ببخشید طولانی شد یکم
سلام و درود خدمت شما. یک دنیا سپاس که وقت عزیزتون رو گذاشتید و مطالعه فرمودید. خوشحالم از نظرتون مقاله خوب و مفیدی بوده.
در مورد Lollipop من واقعا عاشق اینم که نقدش کنم اما میدونم که قطعا برای سایت مشکل پیش میاد و هرگز نمیخوام این اتفاق بیافته و میدونم که شما هم نمیخواید برای گیمفا مشکلی پیش بیاد. بازی واقعا باحالی بود. حالا بازم بررسی میکنم اگکر شد می نویسیم. no more heroes هم چشم نقدش رو قرار میدیم حتما
آقا سعید آخرش به اصل رد دد ۲ رسیدی یا نه؟
نه والا هنوز که اصلا وقت نکردم بازی کنم. انشالله سر فرصت
سعید خان دم شما گرم. مثل همیشه عالی.
بالاخره یه لیستی دادی که همه رو می شناسم و تجربه کردم.
Clock Tower هم واقعا عالی بود. و با یادش کلی خاطره زنده شد از PS1
درود بر شما علی جان. یک دنیا سپاس از محبتتون. باعث افتخار منه که از نظرتون لیست عالی بوده و خوشحالم همه رو تجربه کردین.
لطفا تو این لیست در مقاله های بعدی از بازی هایی مثل god hand و def jam نسخه ps2 یاد کنید و نقد و بررسی هم بزارید عالی میشه
درود بر شما. بله حتماعنوانی مثل گادهند قرار می گیره در لیست های بعدی
دوستان حتما beyond two souls رو تجربه کنید یکی از اون کاراییه که باید حتما قبل از مرگ انجام داد…فقط میتونم بگم فوق العادست
Beyond: Two Souls اصلا بازی نیست کاتسین خالصه
تل می وای سلام میرسونه البته برای کسایی که بهترین بازی زندگیشون شبیه ساز نارگیله انتظار خاصی نیست
خب عزیزم در کل آثاری مثل بیاند یا دیترویت و هویرین به سینماتیک بودن نسبت به بقیه بازیها یجورایی اعتراف کردن نیازی نیست که به صورت فکت بیان بشه که که فلان بازی ،بازی نیست و فقط کاتسینه این موضوع رو همه میدونن.اون چیزی که در ذهن سازنده هست که میخواد به مخاطب منتقل بشه در این بازیها بیشتر به واسطه کاتسین منتقل میشه که این روش هم انتخاب سازنده هستش.
یکم دیره برای جواب ولی این روش انتخاب درستی نیست
همین بازی با یه گیم پلی محشر با همین داستان با وجود تمام نقص هاش میتونه راحت بشه بهترین بازی سال
دقیقا
با اینکه با این موضوع مشکل ندارم اما نمیتونم منکر این بشم که اگه گیمپلی اهمیت بیشتری داشت میتونست خیلی خیلی بیشتر خودنمایی کنه.نمیدونم کجا خوندم که دیوید کیج یجایی گفته بود نمیخواد مشابه بقیه توسعه دهنده عمل کنه و میخواد کاری متفاوت انجام بده.امیدوارم در بازیهای آیندش تمرکز بیشتری رو گیمپلی داشته باشه.
راه های بهتری هم برای متفاوت بودن هست
مثل کاری که کوجیما یا میازاکی میکنه
تصور اون قدرت تصمیم گیری دیترویت به همراه یه گیم پلی حتی در سطح دث دیوانه کنندست
مرسی اقا سعید قشنگ این مقاله ها داره تبدیل میشه یه دروغ هایی که اکس فنا پشت بازی های سونی میسازن قشنگ ساکت شدند دیگه دمتون گرم با هم از این چیزا بذارید دیگه سایت واس خودمون شه :rotfl:
درود بر شما علی جان. خیلی ممنونم از لطف شما. گیمفا سایتیه برای همه ی گیمرها فارغ از هر پلتفرم و سلیقه ای. ما همه چیز رو پوشش میدیم و در مورد تمام بازی ها و پلتفرم ها حقیقت رو سعی میکنیم منتقل کنیم به شما چون وظیفه مونه
بیاند تو سولز جزو ده بازی برتری هست که تا حالا تجربه کردم و البته بهترین اثر دیوید کیج از نظر من. داستان فوق العاده زیبا و درگیر کننده ای داشت که واقعا به دلم نشست و در ذهنم موندگار شد. بازی کرایسیس ۳ هم واقعا بازی قشنگی بود و ارزش تجربه ی زیادی داره
سلام به سعیدِ عزیز و گل
خستهنباشی سعید جان.مقاله بسیار عالی مثل همیشه.
مرسی سعید جان :rose: :heart: :heart: :heart: :-* .
سلام به دوست عزیزم مهرداد گل. سلامت باشی انشالله مهرداد جان. یک دنیا سپاس به خاطر لطف و محبتت. لطف کردی که مطالعه کردی.
من تو این لیست بازی Beyond: Two Souls و a way out رو بازی کردم . beyond ;که بعد از heavy rain بهترین بازی دیوید کیج بود واقعا عالی بود داستان عالی گرافیک زیبا و موسیقی عالی .
away out هم بازی در خور توجهی بود که با برادرم نشستم بازی کردم
بنظرم nfs 2015 هم میتونه باشه
ریسینگ خوبی بود اصلا لایق نمره ۶۶ نبود
فقط dynasty warriors نیست بلکه اکثر بازی های کویی تکمو اسیر این دروغ هستند که بی کیفیت هستند. مثلا attack on titan , one piece pirate warrior , atelier همه بازی های خوب و با کیفیتی هستند. خودم با سری دینستی واریورز و ساموریی واریورز و واریورز اوراچی خیلی اشنا هستم و تقریبا تمامی نسخه های اصلی رو بازی کردم و دارم. دینستی واریورز های ۶ و ۹ عناوین ضعیفی بودن ولی بقیه نسخه ها به خصوص ۸ واقعا لدت بخش بودن. تازه اگر با شخصیت ها اشنا بشید خیلی بهتر هم هست. شخصیت هایی مثل Cao Cao , Zhang Liao , Sima Yi و …
واریورز اوروچی ۴ هم یکی از بهترین هک ان اسلش های ps4 هست. مقاله های بسیار عالی هستن این سری مقالات. واقعا خسته نباشید اقا سعید.
هر کس هر بازی ای از کویی رو بازی نکنه ضرر کرده
بهترینای سبک خودشونن