والهالا؛ وقتی یوبیسافت تصمیم بگیرد شاهکار بسازد | نقد و بررسی بازی Assassin’s Creed: Valhalla
Assassin’s Creed: Valhalla
از زمانی که اولین تریلر بازی Assassin’s Creed: Valhalla را دیدم این بازی تبدیل شد به یکی از مورد انتظارترین عناوین در تمام زندگی من. جدا از کیفیت و تم جذاب بازی، نکته ی مهم تر برای من این بود که بازی های این سری همیشه از برترین عناوین زندگی من بوده اند و حتی ضعیف ترین بازی های این فرنچایز هم از برترین جهان آزادهای تاریخ هستند. لااقل از نظر و دیدگاه من با حدود ۳ دهه تجربه ی بازی کردن اینطور است. تک تک نسخه های این سری را با عشق و لذت بازی کرده ام و هرگز و هرگز از این فرنچایز ناامید نشده ام. بعد از مدت ها انتظار سرانجام زمان انتشار بازی Assassin’s Creed: Valhalla فرا رسید و این بازی یکی دو روز قبل در تاریخ ۹ نوامبر ۲۰۲۰ برای پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان و رایانه های شخصی منتشر شد و ما نیز از حدود ۷ روز قبل عرضه ی بازی از نسخه منتقدین این بازی بهره مند شدیم تا بتوانیم سریعا و همزان با نقدهای دنیا این بازی را برای شما بررسی کنیم.
یوبیسافت آن قدر غول هست که وقتی قصد کند و تصمیم بگیرد و و دقت کند و هزینه کند، بتواند عناوینی در حد ویچر بسازد آن هم در سبک جهان ازاد که تخصص و تبحرش است و سال ها قبل از این که بدانیم سی دی پراچکت چیست و ویچر چیست، داشته شاهکارهای با متای بالای ۹۰ برای ما که خیلی فراموشکار هستیم تولید می کرده است. حالا وقتش بود که یوبیسافت (بگذارید رک بگویم) محکم بایستد و بزند توی دهن خیلی ها و نشان دهد که عزیزان من، اگر اراده کنیم می توانیم یک جهان آراد بسازیم که کل دنیای بازی انگشت به دهان و شگفت زده کند. Assassin’s Creed: Valhalla همان بازی بود. وقتی یک بازی یوبیسافت (که نمره های بازی هایش را آقایان Gatekeeper های دنیای بازی که سر در سایت های غول ایستاده اند و فقط آنها تعیین می کنند کدام بازی ها شاهکار هستند، از ۸ به پایین تازه شروع می کنند) متای ۸۸ بگیرد یعنی که با یک شاهکار واقعی طرف هستیم. من که از آن Gatekeeper های غول دنیای بازی در خارج ایران نیستم ولی به گیمرهای کشورم می توانم بگویم چه خبر است.
Assassin’s Creed: Valhalla یک شاهکار در حد و اندازه های ویچر است. چرا ویچر؟ چون شبیه ترین بازی از نظر ساختار به والهالا ویچر است و جالب است بگویم که درست است در بخش هایی برتر و قدرتمندتر است ولی والهالا هم دقیقا همینطور! یعنی دربخش هایی حسابی برتر است. مثلا چه بخش هایی؟ تنوع و حشتناک و عجیب و غیر طبیعی فعالیت های جانبی انجام دادنی در بازی. حالا این ها را در ادامه نقد به طور مو به مو برای شما می شکافم. قبول کردن و نکردنش با شما ولی رسالت من این است. یک هفته است که نشسته ام بازی می کنم و هر دقیقه برای شما از بازی نطق برداشته ام و عکس گرفته ام تا همه چیز را برایتان به طور کامل بگویم. در این مطلب و بعد از حدود ۶۰ ساعت تجریه ی این عنوان، با بررسی جزء به جزء بازی Assassin’s Creed: Valhalla و سپس بررسی کل تجربه آن به عنوان یک بازی در خدمت شما عزیزان هستیم. پس اگر از علاقمندانAssassin’s Creed: Valhalla هستید و می خواهید تا به طور کامل با المان های مختلف آن و تک تک بخش های بازی آشنا شوید، پیشنهاد می کنم تا در ادامه مقاله نقد و بررسی Assassin’s Creed: Valhalla با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
بررسی داستان
در بازی ابتدا شما با آیوار کوچک آشنا می شوید که می بینید پدر و مادر خوبی دارد و او را دوست دارند و پدرش هم با یک پادشاه آن سرزمین پیوند دوستی و برادری دارد و سرهایشان هم یعنی آیوار و سیگورد که از آیوار بزرگتر است و پسر شاه است مثل برادر هستند. در یک مهمانی یکی از اراذل و قلدرهای آن منطقه که لقبش “بی رحم و ظالم” است حمله می کند و با نامردی پدر و مادر آیوار را می کشد و خود او به سختی زنده می ماند و سپس داستان به سال ها بعد می رود که آیوار هن زهم تشنه ی خون قاتل پدر و مادرش است و سیگورد و پدرش هم حالا دیگر واقعا مثل پدر و برادرش هستند و او تا پای جان به برادرش وفادار است. دیگر برای شما توضیح بیشتر نمی دهم ولی مباداد فکر کنید داستان بازی قصه ی انتقام آیوار از قاتل خانواده اش است. نه دوستان این بخش، حدودا یک دهم داستان بازی هم نیست.
نمیخواهم دیگر خود داستان را شرح دهم زیرا یا توجه یه این که که Assassin’s Creed: Valhalla تازه عرضه شده و تعداد خیلی زیادی از شما قصد دارید آن را بازی کنید، بنابراین در این نقد و بررسی هرگز داستان را برای شما اسپویل نخواهم کرد و تنها به اشاراتی کوتاه در این حد که متوجه شوید داستان بازی در چه بستری رخ می دهد بسنده می کنم تا جذابیت آن برای شما حفظ شود. فقط می خواهم در مورد کیفیت داستان برایتان صحبت کنم. یکی از بهترین موارد در داستان بازی، شخصیت پردازی عالی و جذابیت بسیار بالای خیلی از شخصیت های آن است. در واقع رفتن به سراغ زندگی و تاریخ جذاب وایکینگ ها با پتانسیل بسیار بالای قصه گویی (که آن را در سریال وایکینگ هم دیده ایم) یکی از نقاط قوت Valhalla محسوب می شود و در زمینه داستان و شخصیت پردازی کمک بزرگ و قابل توجهی به سازندگان کرده است. همیشه یکی از چالش های بزرگ سری اساسین در دوره های تاریخی مختلف این بوده است که چطور بتواند موضوع اساسین ها را به طوری واقعی و قابل باور به یک دوره تاریخی واقعی پیوند بزند و آن را به بازیباز تحویل دهد به شکلی که کاملا باورپذیر باشد.
گاهی این کار بهتر انجام شده است و گاهی ضعیف تر اما در والهالا باید راحت بگویم این یکی از بهترین عملکردها در پیوند دادن اساسین ها به یکی از قدیمی ترین اقوام دنیا یعنی وایکینگ ها است. در واقع ترکیب دو موضوع وایکینگ ها و اساسین ها به شکلی عالی و قابل باور و جذاب که نشان می دهد چطور پای فرقه اساسین به تاریخ وایکینگ ها باز شده است و چطور تعالیم خود را با این مبارزان قدرتمند که اهل مخفیانه عمل کردن نیستند، در میان گذاشته اند و به آنها راه و روش اساسین ها و استفاده از Hidden Blade را آموزش داده اند. داستان به این شکل است که همان طور که می دانید و در سریال وایکینگ هم دیده ایم وایکینگ ها مدام سفر می کردند تا سرزمین های جدید را در آن سمت دریاها کشف کنند و غنایم و .. بیاورند و پایگاه های جدیدی بنا کنند.
برادر بزرگ تر شخصیت اصلی بازی یعنی Sigurd هم که دو سال به سفر رفته بوده است در بازگشت به خانه، دو نفر اساسین به نام های Haythem و Basim را با خود اورده است که آنها تعالیم اساسین را به درون زندگی وایکینگ ها آورده اند و شخصیت اصلی پیشنهاد عوض شدن می دهند و به او کار با تیغه مخفی اساسین ها و روش های مختلف به قتل رساندن هدف که در بازی های مختلف سری دیده ایم را به او آموزش می دهند و به این شکل پای اساسین ها به فرهنگ و زندکی وایکینگ ها باز می شود که این موضوع واقعا قشنگ و باورپذیر انجام شده است. البته حضور این دو نفر تصادفی نیست و آنها به آیوار می گویند که دشمن اصلی او که در کودکی پدر و مادرش را کشت و آیوار شدیدا در پی کشتن اوست، یک تمپلار است و آنها در اصل برای کشتن او آمده اند.
در طول بازی و طی تکامل شخصیت اصلی، او به طور پیوسته با تعالیم اساسین ها آشنا می شود و آرام آرام تبدیل به یک اساسین می شود که این موضوع بسیار عالی و باورپذیر برای بازیباز روایت می شود. در خصوص کلیت بخش داستان و روایت و شخصیت پردازی، Valhalla کاملا نمره قبولی دریافت می کند و شخصا داستان آن را از نسخه ی قبلی هم بسیار بیشتر دوست دارم زیرا شخصیت هایش کاملا پرداخت شده اند و در طول بازی بسیار بیشتر با شخصیت های مهم بازی و رفتار آنها و عمق شخصیتشان آشنا می شوید که این موضوع خیلی مهمی برای یک بازی است. سازندگان با انتخاب هوشمندانه دوره وایکینگ ها، تم اصلی داستانی جذاب با پیچش های به موقع، شخصیت های عمیق و پرداخت شده، هدفمند بودن داستان و روایتی دوست داشتنی، عنوانی را خلق کرده اند که جای هیچ گله و شکایتی را در این زمینه باقی نمی گذارد. والهالا بدون شک یکی از برترین بازی های کل این سری عظیم از نظر داستانی است. فرنچایزی که همیشه در ضعیف ترین نسخه هایش هم داستان یک برگ برنده بوده است. اگر بخواهم بگویم مهم ترین نکته ی مثبت داستان والهالا چیست باید گفت تزریق و ترکیب عالی داستان اساسین ها با تاریخ وایکینگ ها به باورپذیر ترین و واقعی ترین شکل ممکن و نشان دادن صبر و بزرگواری اساسین ها در زمان تعلیم به نیروهای کله شق و جدیدی مثل آیوار است که با خوش رویی و بدون هیچ فشاری میگذارند خود او تعالیمشان را از ته دل بپذیرد و قبول کند نه که او را وادار کنند. اصلا مگر وایکینگ کله شق دیوانه را هم می شود وادار کرد؟!!
بررسی گرافیک
Assassin’s Creed: Valhalla از نظر بصری یک شاهکار محض و بهتر بگویم یک ویجر ۳ است (خودتان در خیلی عکس ها می بینید که اگر واقعا ندانید این باری کدام بازی است می توانید فکر کنید برای ویچر ۳ است!). نکته مهمی که در بازی Assassin’s Creed: Odyssey از همان دقایق ابتدایی به چشم بازیباز می آید گرافیک چشم نواز و زیبای دنیای بازی چه در بخش اول بازی و سرزمین کوهستانی و برفی وایکینگ ها در نروژ و چه در بخش بعدی و مناطق زیبا و سرسبز انگلستان است که حال و هوایی کاملا واقعی به بازی بخشیده است. Assassin’s Creed: Valhalla در کنار نسخه ی قبلی این سری، برترین و زیباترین بازی از لحاظ بصری محسوب می شوند و جزو چشم نوازترین بازی های نسل هشتم هستند که به راحتی در کنار شاهکارهای بصری این نسل قرار می گیرند و واقعا بدون هیچ توضیح خاصی هم کیفیت گرافیکی بازی از عکس هایی که برایتان از دل گیم پلی آورده ام همه چیز مشخص است. به طور کلی گرافیک همواره در سری بازی های Assassin’s Creed فوق العاده زیبا و جزو برترین های زمان خود بوده است، اما اکنون گرافیک در Assassin’s Creed: Valhalla به نقطه اوج و پیک خود رسیده است و شاهد یکی از خوش اب و رنگ ترین و زیباترین بازی های نسل هشتم از لحاظ گرافیکی هستیم که راستش را بخواهید مثل نسخه ی قبلی دقایق خیلی زیادی از بازی را مدام فقط می ایستم و دوربین را می چرخانم و به دنیای بازی با شگفتی نگاه می کنم و اسکرین می گیرم تا این که امرز دیدم ۱۱۰ عکس گرفته ام برای نقد!!! خب مجبور شدم بنشینم و همه را هی پاک کنم و کم کنم تا نهایتا به تعداد خوبی برسم!!
ابتدا برویم سراغ مسائل فنی. بازی های این سری معمولا همواره مشکلات فنی از کوچک گرفته تا بزرگ را داشته اند ولی اکنون Assassin’s Creed: Valhalla بدون شک باثبات ترین بازی این سری محسوب می شود و امیدوارم که در نقد و بررسی های این بازی حقیقت در این مورد بیان شده باشد. طی تجربه ی این بازی افت فریم که هرگز ندیدم و فقط یکی دو بار شاهد باگ بودم و یک بار هم که بازی بسته شد. همین و همین و همین و بس!!!! یعنی این تمام مشکل فنی یک بازی عظیم که در لبه ی نسل نهم است بر روی یک پلی استیشن ۴ قدیمی معمولی است. آیا دوستان می بخشند احیانا یا این که بابت این باید یک ۷ نمره ای کم کنم از بازی؟ بازی ثبات فنی بی نظیری دارد و قابل تحسین است. همچنین در بازی هرگز شاهد مشکلات فنی مثل پارگی تصویر و دیر لود شدن بافت ها و… نیستیم.
از نکات مثبت گرافیک فنی در این بازی می توان به موضوع مهم زمان های بارگزاری بازی اشاره کرد که با وجود عظیم بودن بازی و کیفیت بالای گرافیکی آن، شاهد صفحه های بارگزاری معقول ومناسبی هستیم که بازیباز را خسته و دلزده نمی کنند برعکس خیلی از بازی های جدید و روز دنیا که از این مشکل رنج می برند و به شخصه در خیلی از بازی های جدیدی که اخیرا تجربه کرده ام شاهد صفحه های بارگزاری آزار دهنده بوده ام ولی در Assassin’s Creed: Valhalla با وجود این که حجم و کیفیت گرافیکی و بزرگی دنیای آن از خیلی از این بازی ها بالاتر است ولی زمان برگزاری خوب و معقولی دارد که نشان از پولیش شدن و بهینه شدن خوب بازی به دست سازندگان و تسلط بالای آنها بر انجین گرافیکی Anvil است. تازه برخلاف خیلی از بازی های جدید، در Assassin’s Creed: Valhalla کیفیت تکسچرها حتی از نمای نزدیک هم بسیار عالی است و به معنای واقعی شاهد یک شاهکار گرافیک در نسل هشتم هستیم که هر چیزی که در آن می بینید زیباست. از بزرگترین بناها تا ریزترین تکسچرها همگی در نهایت کیفیت کار شده اند. به طور کلی در مبحث فنی باید واقعا به سازندگان دست مریزاد بگویم.
این بازی دیگر به حدی بهینه شده است که حتی یک پلی استیشن معمولی نیز بدون حتی حتی حتی کوچکترین مشکلی این بازی عظیم را اجرا کرد و شاهد یک بازی کاملا با ثبات و روان هستیم که می گذارد شما تنها کاری که می کنید لذت بردن باشد. حالا چه برسد که بازی را روی یک کنسول نسل نهمی یا پرو بازی کنید که فکر کنم دیگر همین یکی دو مورد هم نخواهند بود. می رسیم به یکی دیگر از اصلی ترین نقاط قوتAssassin’s Creed: Valhalla. در بحث گرافیک هنری، شاهد یک طراحی بی نظیر و شگفت انگیز از نروژ و انگلستان در زمان وایکینگ ها هستیم. رنگ بندی بی نظیر هم یکی از اصلی ترین دلایل زیبایی بصری بازی Assassin’s Creed: Valhalla است. طراحی فوق العاده واقعی و زیبای مناطق این دو کشور، طراحی جذاب و تحسین برانگیز شخصیت های بازی و از همه مهم تر پیاده کردن کامل حس و حال وایکینگ ها در ظاهر شخصیت ها همه و همه باعث شده اند تا خود را به طور کامل در دل بازی حس کنید و واقعا باید بگویم این عنوان در به تصویر کشیدن عالی و کامل عظمت و هیبت وایکینگ ها در طراحی شخصیت ها و ظاهر آنها، یک شاهکار است.
طراحی شخصیت های بازی اعم از اصلی و فرعی فوق العاده عالی و قدرتمند انجام گرفته است و همین طور طراحی طبیعی و واقع گرایانه چهره ها نیز بازی را واقعی تر کرده است و حس و حالت صورت شخصیت ها در هنگام حرف زدن یا حالات روحی مختلف، کاملات طبیعی و زیبا از کار در آمده است. از نظر آب و هوایی و کلیت محیط های بازی، والهالا در بخش های ابتدایی بازی دقیقا نقطه مقابل آدیسی است. هر چقدر در آدیسی محیط ها سر سبز و خوش رنگ و شاداب بودند اینجا محیط ها برفی و یخ زده و کوهستانی هستند که این یک تنوع عالی نسبت به بازی قبلی به حساب می اید و کسانی که مثل من صدها ساعت آدیسی را بازی کرده اند اصلا از فضا و حال و هوای والهالا خسته نمی شوند زیرا کاملا جدید و واقعی است و دقیقا محیط و محل زندگی وایکینگ ها را تداعی می کند. البته این پایان کار نیست و وقتی که به انگلستان می روید آنجا پر است از مناطق خوش آب و رنگ و زیبا و چشم نواز که باعث می شوند تنوع محیطی این بازی بیشتر از نسخه ی قبلی باشد.
سازندگان بازی در این نسخه برحسب طبیعت و تاریخ نروژ و انگلستان، یک حیات وحش کامل و با بهترین کیفیت ممکن خلق کرده اند و انواع و اقسام حیوانات را در مناطق مختلف بازی قرار داده اند که می توانید به شکار آن ها بپردازید؛ از خرس های عظیم و گرازهای غول پیکر وحشی تا گوزن ها و گرگ های مختلف سیاه و سفید و سگ های وحشی و انواع و اقسام گونه های مختلف ماهی ها (که اتفاقا این ماهی ها باعث ایجاد یک بخش باحال در بازی شده اند به نام ماهیگیری که خودش جذابیت خاصی دارد)، همه و همه به زیباترین شکل ممکن طراحی و در بازی قرار گرفته اند تا هر چه بیشتر حس واقعی بودن محیط های بازی به شما دست دهد. در یک کلام باید بگویم به معنای واقعی هر چیزی که در گرافیک و طراحی بصری بازی Assassin’s Creed: Valhalla می بینیم بی نهایت زیباست و شاهد عنوانی در حداکثر سطح زیبایی و جذابیت بصری در نسل هشتم هستیم. نورپردازی بازی هم که یکی از مهم ترین جنبه های بصری آن محسوب می شود در سطح بسیار بالا و شگفت انگیزی انجام گرفته است و این نورپردازی بی نظیر باعث چند برابر شدن زیبایی دنیای بازی شده است و یکی از بهترین تجربه های بصری را برای بازیباز رقم می زند.
بررسی گیم پلی
یک چیزی را باید همین اول توضیحات گیم پلی بگویم. Assassin’s Creed: Valhalla عنوانی است که اصلا به هیچ وجه حتی نمی دانم چطور باید در مورد گیم پلیش شروع کنم به نوشتن و چطور آن را تمام کنم!! اصلا این یک بازی نیست که!! انگار کل خوبی های همه ی بازی های این سبک ها را ریخته اند در هم و یک معجون “شاهکار شاهکار” در گیم پلی در آورده اند که هر چقدر بگویم هم تمام نمی شود. یک جمله می گویم و خدا شاهد من است که عین واقعیت است و وقتی بازی کردی خودتان می فهمید. “Assassin’s Creed: Valhalla از نظر گیم پلی و تنوع گیم پلی رقیبی در نسل هشتم ندارد و اگر فکر می کنید ویچر ۳ تنوع دارد این را بازی کنید تا ببینید. حالا اگر این را یک دشمن ویچر ۳ می گفت باز مشکوک بود ولی ویچر ۳ مقدس ترین بازی کل زندگی من است و والهالا هر چقدر هم که حتی از ویچر ۳ در گیم پلی متنوع تر باشد و اصلا بهتر هم که باشد برای من ویچر نخواهد شد هرگز. این را برای این می گویم که فقط بدانید یوبیسافت چه کرده است. دوستان به هر چیزی که اعتقاد دارم قسم می خورم که اگر والهالا بازی راک استار و سی دی پراجکت بود الان کنار لست آو آس ۲ برای برترین بازی سال جا خوش کرده بود. والهالا رسما همراه لست آو آس ۲ برای من در کنار ویچر ۳ می نشیند در صف برترین بازی های کل زندگی من در کنار دارک سولز و بایوشاک و مس افکت.
یوبیسافت بدجوری زد توی دهن برخی که زیادی دیگر داشتند حرف بزرگ تر از دهانشان می زدند. خب حالا برویم سراغ توضیحات ریز به ریز گیم پلی. بازی از نظر گیم پلی یک اکشن ماجرایی نقش آفرینی جهان آزاد همه فن حریف است که هر چه فکرش را کنید دارد. زمانی که طی وقایع داستانی به انگلستان می روید، آنجا یک کمپ و منطقه اسکان بزرگ را در اختیار می گیرید که باید آن را در شاخه های مختلف قوی تر کنید و ساختمان های مفید بسازید تا لول کمپتان بالاتر برود و سرویس ها و خدمات بیشتری برایتان آزاد شود مثل آهنگری و آموزش و استخدام مبارز و…. حالا برای این ارتقاها به آیتم های خاصی نیاز دارید که اینها را باید از طریق یورش به دیگر مناطق یا همان Raid ها به دست بیاورید که حتما می دانید این یورش ها یکی از اصلی ترین کارها و علایق وایکینگ ها در سرزمین ها و مناطق جدید بوده است. نقطه ی اصلی شگفتی ساز بودن والهالا تنوع فعالیت های جانبی اش است که مثل رویاست که واقعا اگر بگویم خیلی بیشتر از ویچر ۳ فعالیت جانبی آن هم با تنوع و کیفیت AAA دارد، ذره ای اغراق نیست. با تجربه این عنوان شگفت زده میشوید که چطور یک بازی می تواند بیش از ۳۰ نوع فعالیت کاملا متفاوت اختیاری و کاملا فرعی فقط داشته باشد!!!
انواع و اقسام ماموریت های اصلی و جانبی در بازی وجود دارند که می توانند ساعت ها شما را سرگرم کنند و نکته ای که باید به آن اشاره کنم تنوع عجیب و غریب ماموریت های جانبی است که همان طور که گفتم واقعا حتی در ویچر هم اینقدر فعالیت جانبی متنوع نداشتیم. موضوع داشتن فعالیت های جانبی به تنهایی مهم است ولی نکته مهم تر این است که این فعالیت ها با دنیای بازی همسو باشند. چرا این مهم است؟ چون این موارد است که به دنیای یک بازی هوویت می بخشد. همیشه اگر دنیای یک بازی دارای هویت و جزییات خاص و به یادماندنی و کامل باشد، آن دنیا می تواند به یادماندنی شود زیرا هویت دارد و فقط یک دنیای بزرگ و الکی که خیلی هم عظیم است ولی داستان و پیشینه خاصی برای شما در خود ندارد و صرفا فقط در آن حضور دارید، نیست زیرا چنین دنیایی هرگز در ذهن شما نخواهد ماند. دنیای والهالا به طور کامل ریزترین جزییات را در مورد تاریخ و فرهنگ وایکینگ ها رعایت کرده است و ساعت ها صدها متن و کتار و توضیح و.. در مور دنیای بازی وجود دارد که می توانید بروید به بخش کدکس ها و آن را بخوانید و از ریز به ریز دنیای بازی و زندگی وایکینگ ها آگاه شوید. به همین دلیل هم هست که دنیای بازی کاملا زنده و با هویت و پویاست و در هر قدم می دایند که دارید در تاریخ وایکینگ ها قدم بر می دارید.
داشتن انواع فعالیت های جانبی مرتبط با فرهنگ وایکینگ ها باعث می شوند که این دنیا برای شما باورپذیر شود و آن را با تمام وجود درک کنید که دارید در دوران وایکینگ ها قدم بر می دارید. این بازی کل زندگی وایکیتگ ها را مو به مو پیاده کرده آن هم با تزریق عالی موضوع اساسین ها به داخل آن که تعالیمشان آرام آرام به دل وایکینگ ها نفوذ می کند . این بازی شبیه ترین بازی تاریخ به ویچر ۳ است و در واقع “اساسین، ویچر، وایکینگ” است. بگذارید تا مثالی از هویت داشتن و غنی بودن دنیای بازی و جزییات آن برای شما بزنم. در شهرهای مختلف یک بازی به نام Orlog وجود دارد که در واقع مثل Gwent یک نبرد رو در رو با مهره ها و قدرت های خدایان و… است ولی یچیده تر و سخت تر و تازه این بازی واقعی هم هست و از بازی های مورد علاقه وایکینگ ها به شمار می رفته است. ولی همانطور که گفتم باید مدتی بنشینید و فقط بازی کنید تا تازه بفهمید اصلا چطور است. از طرف دیگر هم شخص روبرویتان بسیار بسیار قوی است و به راحتی شما را شکست می دهد اگر ذره ای بد بازی کنید و یا کمی شانس در طاس ریختن نداشته باشید. وقتی این بازی را یاد بگیرید خیلی خیلی باحال و جذاب است و آن وقت ناگهان می بینید که نشسته اید و دارد ۴۰ دقیقه است این بازی را می کنید زیرا هر مسابقه اش هم طولانی است و شاید اگر هر دو خوب بازی کنید ناگهان یک دست مسابقه ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت طول بکشد!
این همان جزییاتی است که می گویم یک بازی و یک دنیا را شاهکار می کند. یعنی می بینید سازندگان ویچر یا والهالا فقط برای یک بازی کوچک در دنیای بزرگ بازیشان آنقدر وقت گذاشته اند و آن قدر جزییات دارد که خودش یک بازی کامل است که تازه شاید اصلا بازیباز حتی یک بار هم سراغش نرود ولی برای آنها مهم نیست زیرا می خواهند بازیشان کامل و واقعی باجزییات باشد. با کیفیت که این بازی دارد اصلا بعید نیست که بعدا ببینیم یوبیسافت بازی Orlog را مثل Gwent به صورت جدا منتشر کرد زیرا هم سخت ترو پیچیده تر از Gwent است و هم کاملا استراتژی و فکر می خواهد حتی در ترتیب انتخاب و طاس ریختن. یک سری فعالیت های جالب و با حال و جدید دیگر هم در بازی قرار دارند که بر اساس زندگی وایکینگ ها هستند و واقعا جالب هستند. مثلا یکی از این فعالیت ها مسابقه شعرخوانی با توهین است (که می توانید برای آن شرط ببندید در مبالغ مختلف) به این شکل که یک نفر که در ان منطقه و شهر مشهور به شعر و افسانه و .. است، یک مصراع شعر برای شما می خواند و شما باید در یک زمان کوتاه از بین گزینه هایی که در تصویر می بینید مصراع دون را به گونه ای انتخاب کنید که هم قافیه اش به شعر او بخورد و هم از لحاظ معنی به آن ربط داشته باشد و هم این که جواب شعر او را با توهین بدهد و به نوعی مثل کل کل کردن با ریتم و قافیه و معنی است که واقعا باحال و جدید است و تا جالا در هیچ بازی چنین چیزی ندیده بودم. تازه این فعالیت بی دلیل و یا فقط برای بردن پول نیست بلکه وقتی که این فعالیت را در مناطق مختلف برنده شوید میزان کاریزمای شما در آن منطقه بالا می رود و به آیتم های بهتر و … دسترسی می یابید.
بازی به طور کامل به علایق و تم کلی زندگی وایکینگ ها توجه دارد و مخصوصا اگر سریال بی نظیر وایکینگ ها را دیده باشید می توانید کاملا شباهت و تاثیر گرفتن این بازی و واقعی بودن فعالیت های زندگی وایکینگ ها در این عنوان را گواهی دهید. مثلا به طور قطع می دانید که یکی از مهم ترین و اصلی ترین علایق وایکینگ ها نوشیدن نوشیدنی بوده است آن هم نه با لیوان و این حرفها بلکه با سطل و شاخ خالی شده و… این موضوع دقیقا در این بازی وجود دارد و یکی از فعالیت های جانبی بازی است که می توانید انجام داده و در آن برنده شوید و نکته جالب تر هم مینی گیم های باحال و چالش برانگیز این فعالیت هاست. ده ها نوع فعالیت جانبی دیگر هم در بازی وجود دارد که شما را شگفت زده می کنند با تنوع خود. یافتن مناطق نفرین شده و پیدا کردن آیتم نفرینی و از بین بردن آن که شاید به راحتی پیدا نشود. ماهی گیری که واقعا یک چالش باحال است برای صید ماهی های عظیم، معماهای چیدن صحبح سنگ ها روی هم با مینی گیم عالی. حل کردن معماهای تطبیق شکل ها از طریق یافتن زاویه صحیح نور و ایستادن. یافتن آرتیکفت های باستانی در سخت ترین جاها. حل کردن پازل ها و باز کردن راه ها برای یافتن گنج های شدیدا مخفی، حرکات پارکور و دنبال کردن برگه های طرح های تتو روی در و دیوار و تعقیب و گرفتن آنها، یافتن مبارزان قدیمی سپاه رگنار لاتبروک و دادن مرگی شرافتمدانه به آنها که خواستار رفتن به والهالا نزد رگنار هستند که البته مبارزه اش به طور مرگباری سخت است، یافتن جادوگران قاتل و کشتن آنها در نبردهای وحشتناک و دشوار، بنا کردن پایگاه و ارتقای آن در حدود ۲۰ شاخه مختلف، یافتن چرخه ی اعضای گروه باستانی (همان تمپلارهای بعدا) و جمع کردن نشانه برای پیدا کردنشان و رسیدن به سران شاخه.
دسترسی به گنج های مخفی از راه های مختلف مثل شکستن قفل درب ها از پشت و از طریق حفره ای در ساختمان، حمل کوزه های منفجره جلوی دیوارهای شکستنی و شلیک به آنها. یک سری ماموریت سخت برای از پای در آوردن تعدادی جانور افسانه ای که برترین های نوع خود هستد و بسیار هم قوی بوده و یک گوزن را ما واقعا ۳ نفری با دو همراه به سختی کشتیم و چند بار من را کشت، البته این را هم بگویم که من زود به سراغ او رفتم و لولم هنوز خیلی پایین بود. کشتن این حیوانات افسانه ای بسیار جذاب است و جوایز خیلی خوبی نیز دارد و حس خیلی خوبی هم به شما می دهد زیرا این حیوانات به معنای واقعی خفن هستند! همین طور تعداد خیلی زیادی از آیتم های جمع کردنی و فعالیت های خاص نیز در بازی هستند که باعث می شوند ارزش تکرار بازی بسیار بالا برود و هرگز احساس خستگی و تکراری بودن به شما دست ندهد. اینها تنها ۱۰-۱۵ عدد از ۲۰-۳۰ تا فعالیت کاملا جانبی و غیر اجباری در بازی هستند که واقعا تعدادشان باورنکردنی است و وقتی ببینید چقدر هستند با خودتان می گویید “آقا ویچر ۳ هم این قدر تنوع جانبی نداشت.”
حالا بین ده ها شاخه ی ماموریت های فرعی، “ماموریت های مردمی جانبی” که فقط یکی از این شاخه هاست، خودش بیشتر از ۱۰۰ تا داستان تماما جدا از شخصیت های دیوانه و مردم قاطزده و رد دادهی وایکینگ دارد که گاهی خنده دار و گاهی گریه دار هستند و هر کدام یک داستان کوتاه دارند و باعث می شود با کلی شخصیت دیوانه و عجیب آشنا شوید. واقعا شگفت زده می شوید از دیوانگی این شخصیت ها چون اکثرشان بسیار عجیب و غریبند با اعتقادات دیوانه وار، درست مثل سریال وایکینگ ها. این شخصیت های عجیب ماموریت های عجیبی هم برای شما دارند وکلی فعالیت عجیب باید انجام دهید. مثلا یک مرد که نزدیک مرگ است برداشته کل داراییش را اورده بالای صخره ای بسیار بسیار مرتفع و می گوید بچه هایش گوش نمی دهند که این دارایی را با وی دفن کتتد و مطمئن است که آنها را می فروشند! وی از شما می خواهد آن ها را با زور بازویتان هرچقدر محکم تر می توانید پرتاب می کنید تا آنها بروند آن دنیا و وقتی وی مرد به آنها دسترسی یابد! وقتی هم داری اینها را می اندازید پایین یکی یکی توضیح می دهد که این جعبه درونش فلان تیرکمان است که از شاه فلانی گرفته ام یا نوشیدنی مشهور فلان است (به اینها می گویند جزییات). تازه این یک طرف دیوانگی اوست و بعد که آنها را می اندازید خود دیوانه اش هم می گوید خب حالا با جه زندگی کنم و بعد تشکر از شما از صخره می پرد پایین!!!! آیوار هم می گوید “یا چکش ثور!! واقعا شوک بهم وارد کرد!”
یا یک بار یک زن و شوهر دیوانه و عشق نبرد، از شما می خواهند به خانه شان حمله کنید و همه چیز را بشکنید و خانه شان را آتش بزنید!! یک دیوانه که فکر می کند یک جزیره دورافتاده، کشور انگلستان است و ایوار را به توی انگلستان می برد و همه جا را برای او معرفی می کند و تازه فکر می کند یک مترسک چوبی، کینگ آلفرد است که پسر او زبانش را بریده است تا نتواند با او حرف بزند!! بله چنین دیوانه هایی در بازی هستند که واقعا آن را باحال و جذاب کرده اند. بازی شگفت انگیز است وقتی گوش بدهید داستان های شخصیت ها را و با آنها صحبت کنید. البته از ضعف های معدود بازی که مربوط به همین بخش است باید به این اشاره کنم که دادن اطلاعات در مورد برخی از این ماموریت های جانبی مردمی جالب نیست و ممکن است اصلا ندانید برای آن ماموریت که علامتش روی نقشه هست چکار باید بکنید زیرا وقتی روی علامتش هم می روید چیزی نمایش داده نمی شود. مناطق بازی واقعا و عظیم هستند و نقشه بازی اگر بخواهید آن را مثل مریضی که بنده دارم به ضورت ۱۰۰ درصد کنید راحت راحت راحت باید بروید بالای ۲۰۰ ساعت. اما نه ۲۰۰ ساعت تکرار. ۲۰۰ ساعت محتوای ناب و شاهکار و متنوع. فعالیت های بازی در ۳ رنگ زرد و آبی و سفید هستند که زردها در شاخه مالی یا Wealth هستند و مثلا نشانه گنج وجود داشتن و صندوق و … هستند. آبی ها در شاخه رمز و رازها هستند و شامل ماموریت انجام دان برای افراد مختلف و رمز و رازهای آن منطقه را کشف کردن هستند. سفید ها هم نشانه آرتیفکت ها هستند که خودشان حدود ۷-۸ نوع ماموریت خاص و کاملا جدا دارند.
حالا هر منطقه بازی ۳ خط از این ۳ رنگ دارد که هر چقدر بیشتر این کارها را انجام دهید آن خط پر می شود و برای این که بدانید که یک منطقه را ۱۰۰ درصد کرده اید باید هر ۳ خط هر منطقه را کامل پر کنید. به طور کلی همیشه از تم وایکینگ ها و مبارزات دیوانه وار آنها و ظاهر خفن و خالکوبی های صورت و موهای بلند بافته آنها خوشم می آمده و این موضوع از وقتی که سریال وایکینگ ها را دیدم چندین برابر هم شد چون دیدم از آن چیزی که فکر می کردم هم خفن تر هستند. تازه دلیل دیگرش هم این است که خدایان اصلی آنها اودین و ثور هستند که واقعا اینها را هم دوست دارم مخصوصا به خاطر فیلم های ثور. خلاصه این که یک بازی اساسین با تم وایکینگ دقیقا همان چیزی بود که می خواستم و خدا رو شکر که این اتفاق افتاد. بهترین و جذاب ترین شخصیت سریال وایکینگ ها برای من همان که جذاب ترین ظاهر یک وایکینگ از نظر من به آن شکل است، شخصیت رگنار لاتبروک بود که اتفاقا همین چند شب پیش وقتی نیمه شب داشتم با ماشین در خیابان به سمت خانه می رفتم دیدم کنار خیابان تابلوهای بزرگ بسیار زیبای مختاف گذاشته و می فروشند و تا چشمم به یک تابلوی عظیم رگنار افتاد سریعا کنار زده و آن را خریدم (البته همراه یک تابلوی جوکر). جالب اینجاست که حتی شخصیت اصلی مذکر بازی والهالا هم شبیه رگنار است تا حدودی و این بازی را برای من باز هم جذاب تر می کند.
حتی در خود بازی هم وقتی برخی از قوی ترین و قدرتمندترین مبارزان وایکینگ را پیدا می کنید آنها به شما می گویند تا همیشه به پادشاه واقعی و اصلی وایکینگ ها یعنی رگنار لاتبروک وفادار هستند و حتی از شما می خواهند اگر می توانید در یک نبرد شرافتمندانه آنها را بکشید تا در دروازه های والهالا به دیدار رگنار بروند، البته این نبردها با این مبارزان بسیار بسیار سخت است و حتی در حالت نرمال هم با دو ضربه شما را می کشند. بازی از لحاظ واقع گرایانه بودن بسیار سطح بالاست و از همه نظر یک دنیای واقعی را تداعی می کند. مبارزات بازی فوق العاده لذتبخش هستند و باید بگویم درجه سخنی بازی در این نسخه نسبت به قبلی ها بالاتر رفته است و حتی در درجه نرمال اگر به سراغ دشمنان قدرتمندتری که عدد Power آنها از شما بالاتر است بروید درجا خرد و خمیر می شوید و منظورم این است که شاید با دو ضربه بمیرید. در بازی انواع سلاح های یک دستی و دو دستی دارید که شامل گرز و تبر و شمشیر و سپر و .. هستند که هر کدامشان یک نریب خاص و با دنیایی از فنون خاص دارند و برترین نسخه ی سری از این نظر را شاهد هستیم. یک تبر و یک سپر بر می دارید؟ کلی ترکیب حمله و دفاع و parry کرردن دارید. در هر دو دست ک تبر می گیرید. کلی ترکیب کمبوی باحال خواهید داشت با تمام کننده های مختلف. هر طوری که سلاح و تبر و سپر و گرز و … را در دو دست بگیرید کل سیستم نبردتان متفاوت می شود. حتی وقتی جای دو سلاح را عوض کنید در دو دستتان، باز هم سیستم نبرد و کمبوها فرق می کند.
می دانید چیست؟ سیستم نبرد این بازی خیلی خیلی خیلی متنوع تر از سیستم نبرد سلاح سرد ویچر ۳ است چون هر کار که بکنید می بینید روش نبرد فرق کرد. به همین خاطر هم باید خیلی صحیح بهترین ترکیب ها را برای نبرد با دشمنان مختلف که واقعا خوب می جنگند انتخاب کنید مخصوصا با مبارزات غول پیکر و قوی دشمن که شوخی ندارند و یک سپر اندازه خودشان جلویشان است که به سختی آنها را می بینید. خیلی وقت ها هم تیرکمان در این نبردهای سخت به کارتان می آید. زیر اگر بتوانید دو ۳ نقطه زرد رنگ و آسیب پذیر دشمنان قوی را با تیر کمان بزنید (که خیلی هم سخت است زیرا گاهی پشتشان است) می نشینند زمین و می توانید اگر سریع باشید زود کارشان را تمام کننده یکسره کنید. بازی کلی تمام کننده خفن خشن برای دشمنان و حالات و سلاح های مختلف دارد که واقعا زیاد هستند و دیر تکراری می شوند. سلاح و زره ها را در بازی می توانید نزد آهنگر کیفیتشان را ببرید بالا که البته این ها آیتم ها خام خاص می خواهد که اصلا زیاد نیستند و مخصوصا اوایل بازی باید خیلی خیلی با دقت انتخاب کنید که کدام سلاح را می خواهید از لحاط کیفی قوی کنید. هر بار که از لحاظ کیفی یک آیتم ارتقا یابد برایش ۴ خانه ارتقا باز می شود که باید با آیتم های خام دیگر قدرت و دیگر المان های آن آیتم را بالا ببرید. یعنی مثلا یک تبر اول عادی است و ۴ جای ارتقا دارد که آنها را پر می کنید و قدرتش را بالا می برید.
حالا دیگر اینجا متوقف می شوید زیرا باید حالا تبر از نطر کیفی به درجه مس برسد تا باز ۴ خانه دیگر برایش باز شود. وقتی پر شد باز باید آن را از نطر کیفیت کلی به نقره ارتقا دهید تا خانه های جدید برای افزایش قدرتش باز شوند و اخرین مرحله ارتقای کیفیت هم طلایی است. این برای تمام آیتم ها صادق است و یک سیستم عمیق و عالی را برای ارتقای تجهیزات به وجود آورده است. در این آیتم ها هر چقدر کیفیتشان بالاتر برود خانه های خالی استفاده از Rune ها هم برایشان باز می شود. زره های بازی هم از کلاس های کلاغ و گرگ و خرس هستند که در واقع سبک و متوسط و سنگین هستند از نظر وزن و قدرت آسیب تحمل کردن. واقعا سیستم تجهیزات و ارتقای این بازی بی نقص است و یکی از بهترین و جذاب ترین هاست که نیاز به فکر دارد چون همینطوری راحت در دنیای بازی آیتم های ارزشمند نریخته است که مدام هر چه را می خواهید از عادی به مس و نقره و طلا ارتقا دهید. از بهترین پیشرفت های این بازی نسبت به آدیسی پیشرفت هوش مصنوعی است که در آدیسی گیج می زدند و خیلی زود شما را یادشان می رفت ولی ایتجا لعنتی ها مگر ولتان می کنند. یارو یک ساعت می ایستد و مدام چک می کند و آخرش هم شما را می بیند!!! تازه بماند که این روی حالت نرمال است. وای به روزی که مخفی کاری را بگذارید روی درجه سخت. دیگر واقعا دخلتان می آید.
با همین حرف می رسیم به یک نکته ی خوب دیگر بازی و آن هم دادن آزادی عمل به شما در ۳ زمینه مختلف برای انتخاب درجه سختی که واقعا کار خوبی بوده است. در واقع از بهترین نکات موجود در بازی باید به انتخاب درجه سختی در ۳ بخش مختلف اشاره کرد. یکی درجه سختی مبارزات که از آسان تا خیلی سخت هستند (۴ تا)، یکی درجه سختی نشان دادن فعالیت ها و گنج ها (که ۳ حالت دارد از نشان دادن بسیار واضح همه چیز در نقشه و در دوردست تا نبود نشانه خاص و پیدا کردن همه چیز توسط خودتان است) و همچنین درجه سختی مخفی کاری (که هوش دشمنان و سختی مخفی کاری کردن چقدر باشد). به این ترتیب می توانید هر طور که دوست دارید المان های مختلف بازی را برای خود Custom کنید. بازی به جای لول بیشتر بر روی عدد Power تمرکز دارد که این عدد با لول زدن شما و خرچ کردن امتیاز تجربه تان روی بخش های مختلف بالا می رود و مناطق بازی هم بر همین اساس درجه بندی شده اند و مثلا وقتی قدرت شما ۵۰ است کسی جلوتان را نمی گیرد که به منطقه ای بروبید که نوشته قدرت ۲۸۰ می خواهد ولی خب آنجا یک سگ یا گرگ یا یک عدد تیر دخلتان را آورده و مرده اید. در اینجاها می بینید بغل خط سلامتی دشمنان اسکلت قرمز است که یعنی آقا جان بفرمایید بروید سریعا!!!
صحبت از خرج امتیاز تجربه روی توانایی ها شد. این بازی یک آسمان (دقت کنید یک آسمان) قابلیت و توانایی و .. دارد که هرچقدر امتیا تجربه خرج می کنید می بینید یک خط باز شد به بخش دیگری از آسمان که اصلا خیلی عجیب و غریب است زیرا واقعا معلوم نیست این آسمان تا کجا قرار است هی گسترش پیدا کند. ابتدا از یک بخش مرکزی شروع می شود که ۳ شاخه دارد شامل بخش اسکیل های مخفی کاری و حمله از راه دور حمله نزدیک، بعد که شروع به گسترش این شاخه ها می کنید می بینید که اینها اصلا تمامی و “ته” ندارند و ناگهان می بینید یک دور عظیم چرخیدید و از یک طرف دیگر وصل شدید به یکی از شاخه های بخش مخفی کاری یا حمله از راه دور که باز از خود آنجا یم خط دیگر شروع می شود و می رود به ادامه ی کهکشانی که معلوم نیست تا کجا خواهد رفت. البته راستش معلوم است! جون وقتی من که الان Power م بعد از ۶۰ ساعت بازی ۸۰ است و می بینم که یک منطقه بازی نوشته قدرت ۳۶۰ می خواهد پس معلوم است تا جا این کهکشان خواهد رفت! جدا از این اسکیل پوینت ها که مثلا قدرت نبرد نزدیک و دور و مخفی کاری و.. را زیاد می کنند، یک سری کتاب خیلی مخفی Skill هم در دنیای بازی وجود دارد که وقتی پیدا کنید یک مهارت Active یا Passive بلافاصله می گیرید (بدون نیاز به لول زدن و خرج تجربه و …) که می توانید ۸ تا از مهارت های اکتیو را روی دو دکمه ی R2 +چهار دکمه اصلی و L2 + چهار دکمه اصلی فعال کنید تا در نبرد استفاده کنید.
در این بخش Ability ها یا قابلیت های مختلف شخصیت اصلی، برخلاف خیلی از بازی ها که کلی قابلیت دارند ولی اکثرشان به درد نخور هستند، تعداد خیلی زیادی قابلیت مختلف که قابل ارتقا هم هستند وجود دارد که واقعا همه ی آنها فوق العاده کارآمد و قابل استفاده هستند و با این که می توانید ۸ تا را تجهیز کنید باز هم انگار کم است! همچنین خود قابلیت ها هم موارد جدید و با حالی دارند مثل گول زدن دشمنان با تظاهر کردن به مردن و از پای در آوردن آنها وقتی نزدیک می شوند یا از کنار شما رد می شوند. و یا وقتی جای خاصی برای مخفی شده نیست. برویم به سراغ حمل و نقل!! اسب سواری بازی عالی است و کاملا با اسب سواری ویچر ۳ قابل مقایسه است و با توجه به دنیای فوق عظیم بازی، بسیار هم کارآمد و به درد بخور است مخصوصا که می توانید خیلی وقت ها اسب را روی حالت خودکار بگذاری تا جاده را با سرعت برود به سمت محل مورد نظر شما (این برای کشتی و قایق هم وجود دارد). سواری کردن در دنیای به غایت زیبای بازی که قدم به قدم آن بی نهایت زیباست و با گشت و گذار با کشتی در آب های زیبای بازی و آواز خواندن مبارزان (تازه می توانید آهنگ را عوض کنید و بزنید پلی لیست بعدی!!!) واقعا لذتبخش است. فقط کشتی و اسب را روی حالت خودکار بگذارید تا به سمت منطقه علامت گذاری شده برود و شما هم مناظر را نگاه کنید و کیف کنید و آواز بشنوید!
در بازی حتی قابلیت شخصی سازی کردن کشتی و اسب و کلاغتان هم وجود دارد. تازه این که چیزی نیست. می توانید اسب را تمرین دهید تا استقامتش بیشتر شود و شنا یاد بگیرد و بهتر شنا کند و دیرتر کشته شود و سریع تر بدود. مکانیک بالا و پایین رفتن از در و دیوار و ساختمان ها و صخره ها و.. در ادامه ی همان سیستم کار آمد بازی آدیسی بود که راحت می توانی از همه جا بالا بروید و در والهالا هم به معنای واقعی کارآْمد و عالی شده است و تقریبا از هر جایی که دلتان بخواهد بدون محدودیت خاصی می تواند خیلی سریع با انیمیشن های بدنی زیبا، بالا یا پایین بروید و حتی مثلا از صخره هایی که شاید به نظر برسند جای دست مشخصی که بازی نشان بدهد ندارند نیز می توانید جابجا شوید و بازی اصلا شما را در این مورد اذیت نمی کند که با توجه به نقش آفرینی بودن بازی و این که مدام باید برای ماموریت ها و سپس گزارش تکمیل آنها و .. به این طرف و آن طرف بروید، این موضوع بسیار حیاتی بوده است و البته این مکانیک روان و جذاب از اوریجینز تقریبا آغاز شده بود و حالا در والهالا به سطح کارآمدتری هم رسیده است تا بالا رفتن از در و دیوار و ساختمان ها به راحتی و به صورت روان و بدون دردسر انجام شود و بتوانید تا از بلند ترین ارتفاعات نیز راحت بالا بروید و به مانند رسم همیشگی این سری Viewpoint های مختلف را برای باز شدن بخش های نقشه بازی و نمایان شدن ماموریت ها و گنج ها، فتح کنید.
سیستم سیو و ذخیره بازی نیز بسیار عالی است. چرا؟ از این نظر می گویم که بر خلاف تقریبا تمام بازی ها که فایل اتوسیو خود بازی یک عدد است و مدام overwrite می شود در اینجا خود بازی چند فایل اتوسیو برای شما نگه می دارد که مثلا به فاصله ۳ دقیقه ۳ دقیقه هستن و اگر مثلا یادتان برود سیو کنید یا کاری را اشتباه انجام بدهید و بخواهید برگردید، چند گزینه دارید که چه مقدار عقب بروید و یا اگر کشته شدید می دانید که یک فایل سیو همان نزدیک زمان کشته شدنتان حتما وجود دارد. اما این سیستم سیو یک بار هم من را اذیت کرد و یک فایل سیو دستی من خراب شد و وقتی میخواستم از روی آن لود کنم برایم نوشت دیتا خراب شده است. البته واقعا این موضوع فقط یک بار برای من پیش آمد و تازه همان خوبی این سیستم که گفتم چند اتوسیو درست می کند به فاصله ی چند دقیقه اینجا هم به کارم آمد و لازم نشد که از خیلی قبل تر لود کنم.
بررسی صدا و موسیقی Assassin’s Creed: Valhalla
به طور کلی باید گفت Assassin’s Creed: Valhalla در زمینه صداگذاری و موسیقی یکی از بهترین بازی های نسل هشتم است و شاهد یک بازی بی نقص از این منظر هستیم. وقتی یک بازی را با لقب شاهکار معرفی می کنیم یعنی باید از همه نظر شاهکار باشد و خوشبختانه Assassin’s Creed: Valhalla از لحاظ صداگذاری و موسیقی هم عنوانی فوق العاده و معرکه است که از نظر کارگردانی صدا و خلق یک ساندترک بی نظیر هم در سطح بسیار بالا قرار دارد. البته همان طور که می دانید این بخش ها همیشه در عناوین این فرنچایز در نهایت کیفیت و از بهترین های زمان خود بوده اند ولی خب حالا در Assassin’s Creed: Valhalla بهتر هم شده اند، مثل تمام بخش های بازی. صدا گذاری بازی و شخصیت ها از قدرتمندترین بخش های Valhalla است و سازندگان در این زمینه سنگ تمام گذاشته اند.
صداگذاری های محیطی بازی و صدای حیوانات بسیار متنوع بازی و صدای دریا و حرکت کشتی روی آن و … بسیار بسیار عالی صورت پذیرفته و تحسین برانگیز است. همچنین صداگذاری تمامی شخصیت های بازی به شکلی پرفکت و عالی انجام گرفته است. موسیقی های بازی نیز بسیار هماهنگ و همخوان با حال و هوای بازی هستند و این موسیقی ها و ساندترک زیبای بازی، بسیار آن را جذاب تر کرده است و کاملا حس و حال وایکینگی بازی را به شما منتقل می کنند و حتی وقتی آن ها را به تنهایی گوش کنید نیز زیبا و لذت بخش هستند. برخی موسیقی های بازی به قدری شنیدنی و زیبا هستند که دوست دارید آن ها را مدام گوش دهید و کیف کنید و قطعا بعدا در قالب آیتم موسیقی های برتر برای شما عزیزان در گیمفا قرار خواهند گرفت. موسیقی های متن و آوازخوانی وایکینگ ها در کشتی (که تازه می توانید از آنها آهنگ جدید هم درخواست کنید) بسیار جذاب و لذتبخش هستند.
نتجیه گیری Assassin’s Creed: Valhalla
خب جزء به جزء بازی را برای شما عزیزان توضیح دادم. این بود بررسی کسی که بیش از ۶۰ ساعت است دارد بازی می کند این شاهکار را. قبول کردن و نکردنش پای خودتان که دیگر همگی کاملا مسلط به دنیای گیم هستید و واجد نظر دادن. امیدوارم که این توضیحات به کارتان بیاید در مسیر آشنایی بیشتر با این بازی. ولی خب اگر همین چند خط آخر را هم بخوانید همه چیز دستتان می اید چون فهمیدن شاهکار بودن یک بازی نیاز به کلی حرف و حدیث برای کسی که اهل دل است ندارد. والهالا یکی از زیباترین نسخه های این سری از نظر داستان و ترکیب تاریخ اساسین ها با وایکینگ ها به واقعی ترین شکل ممکن است. این بازی من را انگشت به دهان گذاشت که یوبیسافت با کار و تمرکز و دقت و تیم خوب و هزینه بالا به راحتی می تواند ویچر بسازد. در این عنوان. به زیبایی هر چه تمام تر و به بهترین شکل ممکن و بهتر از تمام بازی های قبلی، داستان نشان می دهد چطور تعالیم اساسین ها به دنیای وایکینگ ها وارد می شود و چطور شخصیت اصلی که اصلا اعتماد ندارد به این فرقه که به خودشان “hidden ones” می گوبند (و با عقل می جنگند برعکس وایکیتگ ها)، آرام آرام در طی زمان با تعالیم و سلاح های آنها آشنا می شود و به آنها کم کم اعتماد پیدا می کند و همراه با پیشرفت و تکامل شخصیت اصلی، تعالیم اساسین ها به دلش می نشیند.
در تاریخ بازی ها یک عنوان AAA شاهکار با تم وایکینگها تا امروز نداشتیم ولی خوشبختانه حالا چنین عنوانی داریم. بله خیلی راحت و مطمئن می گویم Assassin’s Creed: Valhalla یک شاهکار محض در سبک خود و یکی از برترین بازی های نسل هشتم است و کمترین حقش این است که مثل Odyssey کاندید بازی سال شود. البته خب می دانم این سری و کمپانی سازنده اش دشمنان متعصب و تشنه به خون هم کم ندارد که منتظرند کلا هر بازی با نام یوبیسافت بیاید بیرون تا آن را بکوبند ولی خوشبختانه بازی های این شرکت مثل بنز می فروشند و باز هم ساخته می شوند و تازه نکته مهم تر این است که خود این دشمنان هم خیلی زود می روند سراغ این عناوین و یواشکی بازی می کنند و کیف می کنند. لطفا اگر کسی فکتی صادر کرد که ای بازی باگ دارد و فلان، مطمئن باشید که دارد همینطوری یک چیزی می گوید زیرا اصلا بازی را هنوز کسی به آن صورت بازی نکرده غیر منتقدین. بازی A.C Odyssey معرکه بود و حالا باید بگویم بازی A.C Valhalla باز هم کلی پیشرفت کرده است و لایق آن است که خیلی راحت به آن لقب یک Masterpiece بدهیم. برای من والهالا بسیار حال هوای ویچر ۳ که برترین بازی زندگی ام است را دارد.
یک نقشه عظیم با تعداد زیادی مناطق مختلف که از اطراف به دریا متصل هستند، رمز و راز و آیتم های جمع کردنی و پازل های ساده در گوشه گوشه نقشه که به شما انگیزه می دهند همه جا را بگردید، اسب سواری بسیار لذتبخش و کارآمد با قابلیت سواری خودکار، قایق سواری و کشتی سواری عالی، سیستم سفر سریع به بخش های اصلی نقشه، انواع ماموریت های مختلف جانبی در شاخه های مختلف با پاداش های عالی، ماموریت ها و مناطق وابسته به عدد قدرت شما، دنیایی بی نهایت زیبا از لحاظ گرافیکی، طراحی های خیره کننده محیط، انواع سلاح ها زره ها و قابلیت شخصی سازی بالا و ارتقای آیتم ها نزد آهنگر و سیستم خرید و فروش، سیستم ذخیره سریع در هر لحظه بازی و خیلی از المان های دیگر، همه و همه شبیه به ویچر ۳ هستند و خیلی حس و حال آن را تداعی می کنند که خوب می دانید این حرف یعنی چه! بازی که ویچر ۳ را تداعی کند دیگر تکلیفش معلوم است. حنی رنگ بندی دنیای بازی و آب دریا و سیستم نورپردازی و تابیدن اشعه های نور بر روی دنیای بازی نیز خیلی خیلی شبیه به ویچر ۳ هستند و اگر به جای شخصیت اصلی این بازی گرالت را بگذاریم و عکس بگیریم کاملا همخوان است. بازی A.C Valhalla یک شگفتی در نسل هشتم است از نظر همه فن حریف بودن و لیاقتش کاندید بازی سال شدن است زیرا از همه نظر یکی از باکیفیت ترین بازی هایی است که در نسل هشتم خلق شده است و واقعا وقتی می گویند یک بازی از همه نظر معرکه است دقیقا می شود تعریف A.C Valhalla. احسنت به یوبیسافت که یک بازی با تم وایکینگ به این شاهکاری خلق کرده است و امیدوارم در آینده هم شاهد سفر اساسین ها به دیگر تاریخ ها و تمدن های شرقی و غربی باشیم آن هم با چنین کیفیتی و چنین روایتی و چنین عنوانی.
در انتهای این نقد طولانی باید بگویم می دانید که ویچر ۳ برای من مقدس است و برترین بازی کل تاریخ برای من محسوب می شود. پس بدانید که باید یک بازی خیلی محق باشد و خیلی قدرت داشته باشد که به خودم اجازه بدهم اسمش را بیاورم کنار نام ویچر ۳. همین جا می گویم برای من محق ترین بازی که از نظر کیفیت جایش دقیقا در یک صندلی کنار ویچر ۳ است، فقط و فقط Assassin’s Creed: Valhalla است و به هیج بازی دیگری اجازه ی این حد از نزدیک نشستن به صندلی ویچر ۳ را نمی دهم. والهالا برای من رفت در کنار ویچر ۳ و یکی از چند بازی برتر کل زندگی ام کنار سولز و ویچر و مس افکت. تازه هنوز کلی محتوای بازی را ندیدم و نرسیده ام به آنها. واقعا بعد از تجربه ی این بازی باید بگویم “دست مریزاد یوبیسافت.” واقعا این بازی که یوبیبسافت خلق کرده یکی از کامل ترین نمادها و مقیاس های یک بازی شاهکار جهان آزاد در طول تاریخ است و وقتی می گوییم شاهکار جهان آزاد با محتوای ۲۰۰ ساعته، یعنی دقیقا و دقیقا عناوینی مثل ویچر ۳ و والهالا. به احترام یوبیسافت کلاه از سر بر می دارم که نشان داد اگر قصدش را کند یکی از بهترین بازی های تاریخ را هم می تواند بسازد. بروید به دنیای بی انتهایی از لذت که در اختیارتان است تا ماه ها داستان عالی بشنوید و لذت ببرید و نبرد کنید و بازی کنید و عشق کنید. وقتش بود یوبیسافت دهان برخی را بنندد.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
تا حدودی قابل پیش بینی بود که این بازی باید خیلی خوب از آب دربیاد. غیر از سرمایه گذاری یوبیسافت و رفتن به سمت المان های نقش آفرینی ، یکی از موضوعات پولیش شدن چند بازی اساسین که تقریبا روی یک پلت فرم و طراحی کلی ساخته میشن هم تأثیرگذار هست.
غیر از اساسین یک ، اساسین ۲ و برادرهود و رولیشین تقریبا از یک پلت فرم یکسان بهره برده بودن ، اساسین ۳ و بلک فلگ و روگ از یک پلت فرم و طراحی کلی ، اساسین یونیتی و سیندیکت با هم ، حالا هم اریجینز و ادیسی و والهالا روی یک پلت فرم و طراحی یکسان.
شماره بعدی اساسین احتمالا طبق این روند کاری ، باید یک جهش بزرگ با طراحی کاملا متفاوت باشه ، که البته با همزمانی تغییر نسل همخونی داره.
درود بر شما. خیلی ممنون از نظر خوب و صحیحی که نوشتید.
جالبه که نظر شما برعکس بقیه به این بازی مثبته ازونجایی که سلیقه من با توجه به مطالب شما در سال های اخیر به شما نزدیکه حتما ازین بازی خوشم میاد ولی در کل اساسین افت داشته آخرین اساسین خوب syndicate بود
سلام و درود خدمت شما. والا دیگه قطعا می دونید که من خودم می شینم بازی میکنم و نظرمون می نویسم از تجربه م. اینم بعد از حدود ۶۰ ساعت بازی کردن و نطق بر داشتن به دست اومده. امدیوارم که بازی کنید و خوشتون بیاد از بازی. به هر حال از این که محبت کردید و نظر نوشتید ممنونم. همیشه مثل این چند سال دیدن نظرتون باعث خوشحالیه در مقالاتم.
من متاسفانه هنوز موفق به انجام بازی نشدم کاش زودتر کرک بشه و اینکه تو متن غلط زیاد داشتین{غلط املایی}
درود بر شما. خیلی محبت کردید که نقد رو با دقت مطالعه فرمودید. چون بسیار طولانی بود و میخواستم زود براتون قرار بگیره ممکنه غلط های املایی داشته باشه که حتما سریعا رفع میکنم. از تذکر و دقتتون و این که مقاله طولانی رو مطالعه فرمودید واقعا ممنونم.
بالاخره به حرفتون گوش دادن(جای تیم سازنده و تریلر رو عوض کردن :laugh: ) شوخی کردم ولی دومشون گرم خدایی :-))
سلام
لطفا مطالب پایین عکسها رو مختصر و مفید بنویسید تا حداقل اونها رو بخونیم این چه وضعشه آخه :wilt:
خیلی ممنون
سلام و درود خدمت شما. والا قبلا در این مورد گفتم. از اونجایی که برخی بیشتر عکس ها رو می بینن و رد میکنن ومیرن جلو، بخش های مهم نقد رو میذارم زیر عکس ها که در کنار عکس ها رو دیدن، بخش های مهم نقد رو هم بخونن. ببخشید اگر اذیت شدید.
داستان:مثل همیشه عالی
صدا گذاری=مثل همه عناوین این شرکت عالی
گرافیک و کیفیت تکسچر= عالی (در حد شاهکار نسل یعنی رد دد ۲)
گیم پلی====۱) از نظر وفادار بودن به سری=عالی
۲)از نظر داشتن نو آوری های جدید=عالی
=====================> نمره منتقد ولی= ۷/۵
ههههههه خنده داره واقعا:))))
منم خندیدم عجیب بود یه کلی تعریف دادن بعد یه سری مشکل هست که من خودم حس دوگانه دارم نمره کم کنن بعد از چندتا آپدیت عملا بی معنی میشه اون نمره کم کردن نمره کم نکنن پس چه رفقی هست بین بازی بهینه و بی باگ با بازی که به نظر نیاز به کار بیشتری داشته
ولی در کل حدی داره نمره کم کردن مثلا بازی باگ نداشته باشه و کامل نمره میره بالای ۹ بازی باگ داشته باشه و نیاز به کار بیشتر میشه بین ۸ تا ۹ نه ۷٫۵
احسنت به شما به این نظر زیبا. گاهی فقط با چند کلمه دنیایی از حرف خونده میشه.
خنده دار نیست واقعا. مسخره و گزیه داره.
سعید آقابابایی عزیز :heart: باوووووووو این دیگه چه نقدی بود؟ :inlove: یعنی واقعا این بازی در حد ویچر ۳ هست!؟ :inlove: اونم با کیفیت آخر نسلی! 😯
بعید میدونم بازخوردهای بازی هم مثل نقد سعید جان باشه ولی مطمئنا سعید آقابابایی مرجع بسیار معتبری هست و با این نقد واقعا خوشحالم که یوبیسافت به هدفی که از تغییر حال و هوای سری اساسینز داشت رسیده. :yes: رسیدن به استانداردهای شاهکاری مثل ویچر ۳ البته با حفظ خصوصیات دوست داشتنی سری اساسینز. :inlove:
درود بر شما نوید جان. ویچر ۳ برای من نام مقدسه و برترین بازی تاریخ. پس وقتی بازی رو با اون مقایسه میکنم یعنی بهش اعتقاد دارم. وقتی نمره ی ویچر ۳ برای من ۱۰ هست نمره ی این بازی برای من ۹.۷ است چون شبیه ترین بازی از همه نظر به ویچر ۳ هست برای من. این نقد و نظر من هست نوید دوست داشتنی و عزیز و گل. اگر مطابق نظر شما نیست واقعا متاسفم ولی خب نمیتونم چیزی غیر از تجربه ای که داشتم و نظرم بنویسم چون مدیونم به شما این رو نوید جان. یک دنیا سپاس از این که محبت کردی و مثل همیشه نظر نوشتی.
سعید جان من که بازی رو هنوز تجربه نکردم. تعجبم هم بخاطر همون عظمتی هست که ویچر ۳ داره، و اگه یه بازی تو این سال میلادی حتی نزدیک اون اثر باشه هم خیلی عالیه. وگرنه منظورم این نبوده که نقد شما برام عجیبه.
اینیم که گفتم فکر نمیکنم بازخوردها و متای بازی مثل نقد شما باشه به جهت همون رویه و گارد همیشگی هست که مقابل آثار یوبیسافت وجود داشته.
و اینکه باید تاکید کنم من همین سعید آقابابایی رو با همین مدل نقدهای جسورانه دوست دارم. :heart:
و غیر از این نیست که همیشه گفتم سلیقه ی شما بسیار به من نزدیکه، ولی حتی اگر اینطورم نبود باز فقط و فقط نویسنده ای که بر اساس تجربه خودش از بازی نقد بنویسه، نقدش ارزشمنده. :rose:
ختم کلام اینکه سعید جان با قدرت به کارت ادامه بده و ذرهای شک نکن که ازین نقدت هم مثل سایر مقالاتی که مینویسی کاملا لذت برم، فقط شاید منظورم رو بد عنوان کردم.
درود مجدد بر نوید عزیز و گل. نوید جان اصلا نیازی نداری شما که چیزی رو توضیح بدی. شما خیلی خیلی وقته ثابت شده هستی برای من و جزو الماس های گراتقدر گیمفا هستی. اصلا گیریم که شما خیلی از این بازی یا این نقد خوشت هم نیاد، حق طبیعیته نوید عزیز. این که چیزی رو عوض نمیمنه نوید جان. شما همیشه حقیقت در وجودته و همینم برای من با دنیا عوض شدنی نیست. شما نه تنها مخاطب ارزشمندی هستی که هر سایتی ارزوش رو داره بلکه دوست خیلی خیلی خوب من هستی و این مدت هاست مثل روز برام روشنه نوید جان. شما تا روزی که من در گیمفا هستم یکی از دلایل و انگیزه های اصلی من برای کار کردن هستی نوید عزیز و دگل. ما قتر شما رو می دونیم در این سایت نوید جان. هم به عنوان کسی که به فکر پیشرفت سایته و هم یک دوست خوب و عزیز برای من.
شما به من لطف داری سعید جان. :heart:
بحث اختلاف نظر نیست که خب مطرح کردنش به شکل دوستانه فقط میتونه باعث یه بحث شیرین باشه.
بحث حمایته. بعد این همه زحمتی که میکشی و بعد این همه لذتی که از مقالاتت بردم، عمرا بذارم ذرهای فکرت بابت کاری که به درستی انجام دادی ناراحت باشه. :rose:
استاد قرار بود به نظرات پاسخ بدین 😀
زیاد بود
یه جواب دادن برا همه 😀
ولی خب به احترامتون انجاک دادم. باور کنید که ۴ ساعته دارم جواب می نویسم فقط.
واقعا لطف دارید که به همه جواب میدید
سلامت باشید. وقتی شما محبت می کنید مقاله طولانی رو میخونید ئ نظر می نویسید این کمترین کاریه که برای جبران میتونیم بکنم. تکر از شما
پاسخ دادم که محمد عزیز و گل.
چند ساعتی بازی اساسین جدید روی کنسول دوستم تست کردم برای امتحان. نظرم بدون جانب داری : جو و اتمسفر بازی و نروژ خیلی خوب در اومده . حس زیبایی داری . فیزیک برف خوبه . موسیقی و صدا گذاری خوبه . فیزیک راه رفتن بد نیست . اسب سواری مصنوعی . طراحی چهره ها و اسب متوسط . داستان بازی خوب . رنگ بندی محیطی زنده و جالب نور پردازی خوب . گرافیک هنری محیط خیلی خوب . گرافیک فنی و کیفیت بافت ها خوب ولی نه عالی . بخواهم نمره بدهم چیزی بین ۷.۵ تا ۸ . روی کنسول پلی استیشن ۸۱ ۸۲ شده . ۸۰ نمره خوبی هست براش . یک عنوان خوب و نه بیشتر . کمی حس گاد آف وار داشت
جالبه نویسنده به شاهکار رد دد ۲ نمره ۹٫۵ داده بعد به این نمره ۹٫۷ . اصلا هم سلیقه شخصی دخیل نبوده .
احسنت
عزیزم ابتدا اسم نویسنده رو بخون بعد فکت صادر کن. در ضمن همین حرف اشتباهت هم باز اشتباه توشه. نمره رد دد ۹.۷ هست. لطفا حرف رو درست بزنید نه روی هوا و الکی
مهم نیست ایمان جان. حرف همیجوری زدن کاری نداره که. مهم این نظر شماست برای من نه حرف این شخص
“چند ساعتی رو کنسول دوستم بازی کردم!!!!”
:heart: :heart: .
کی دیده یوبی سافت بازی بد بسازه اینم رفت تو لیست آرزوهام
چرا این شکرکتای بازی سازی بازیاشونو برای pc بهینه نمی کنن اجراش رو rtx 3090 زیاد جالب نبوده نتونسته ۶۰ فریم ثابت بده
ممنون از آقای سعید آقا بابایی بابت این مطلب پر محتوا و جذاب
سلام و درود خدمت شما. خیلی متشکرم از لطف و محبتتون. باعث افتخار منه که رضایت داشتید.
منصفانه، منطقی و دقیق. به راحتی یکی از بهترین نقدهایی که تا حالا در یک وبسایت ایرانی خوندم. موفق باشید.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما. یک دنیا سپاس از محتتون. این واقعا باعث افتخار منه که اینطور می فرمایید. انشالله لایق این لطف شما باشم.
درود بر شما. عرض کنم خدمتتون که ببینید یک موضوعی وجود داره که واقعا مهم ترین موضوعه در این جور بحث ها. اون هم سلیقه اس. ببینید رد دد بازی شاهکاریه و یکی از بهترین بازی های تاریخه ولی من حاضرم ۷ بار اساسین رو تکرارای بازی کنم ولی رد دد رو نه. اینجا مشکل از رد دد نیست بلکه موضوع سلیقه منه. شما هم کلا سری اساسین و نوع بازی های جهان زاد یوبیسافت با اون سلیقه و انرژی مثبتی که از بازی های مورد علاقه تون می گیرید منطبق نیست و در سک راستا قرار ندارن پس نمیتونید از این عناوین لذت ببرید باور کنید من هم در این ۳ دهه بازی کردن کلی بازی هستن که خیلی هاشون شاهکار هم هستن ولی برای من حتی دقیقه ای هم قابل تحمل نیستن پس نمیرم سراغشون. قرار نیست خودمون رو اذیت کنیم میخوایم لذت ببریم. البته یک نکته رو بگم که بعث ایحاد اشتباه نشه. درسته من رد دد رو دوست ندارن ولی اگر نقدش کنم اصلا و ابدا کاری به سلیقه م ندارم و مسئولم که نمره ای که حق بازیه بدم. همینطور دسته که عاشق اساسین هستم ولی وقتی نقد کنم باید هر چه وجود داره بگم و از ضعفش نگذرم. در کل میگم اصلا مهم نیست که از بازی یوبیسافت خوشتون نمیاد بلکه برید سراغ اون بازی ایی که باهاشون عشق می کنید و روحتون به پرواز در میاد. حالا شاید این یک بازی کوچک مستقل ساده باشه. نشکل از شما یا یوبیسافت نیست بلکه مشکل از خاص و یونیک بودن تک تک ما انسان های روی کره زمینه.
سعید جان من اساسین ۱ رو خیلی دوست داشتم تا ۲ ۳ پیش رفتم ولی بعد از اون ماهیت بازی تکامل پیدا نکرد هر سری یه داستان سر هم کردن شد براش یه محتوی انجین بازی هم که با سرعت لاکپشتی تکامل پیدا میکرد تا جایی که الان داری میگی مشکل فنی به ندرت تو بازی پیدا کردی,خوب من حرفم اینه این بازی اصالت خودشو از دست داده چه دلیلی داره بیام بهش لقب شاهکار بدیم؟ فکر میکنم سازنده اصلیشم اون خانومه که اسمشو نمیدونم از یوبی سافت رفت انگار ایده ی اصلی بازی رو اون داده بود اگه بگی شاهکار یوبی سافت برای من یجور بار کمدی داره,یوبی سافت زورش رو زده و ته توانش لابد شده اینی که شما شاهکار میخونیش,منتهی من بعید میدونم همچین ناشری با این همه درآمد که نمیدونم چقدره نتونه شاهکار حقیقی بسازه مثل آثاری که سونی یا ماکروسافت یا نینتندو یا هر ناشری بجا گذاشتن,چرا نباید سیاست هاش رو عوض کنه و برای شعور مخاطب ارزش قایل بشه؟ میدونی,من از این میسوزم که همچین آدمایی برای وقت و انرژی ما چندان ارزشی قایل نیستن جز اینکه پول ما براشون مهمه,و ما میایم ساعت ها وقت و هزاران کیلو کالری پاش میسوزونیم امثال من و تو جوونیمون رو توی دنیایی که اینا ساختن میگذرونیم که شاید بعد ها پشیمون شیم و آگاه شیم که همچین بازی هایی ارزشش رو نداشت,من معتقدم همچین بازی هایی رو نباید جدی گرفت و ازشون حمایت کرد نباید اصلا راجع بهشون حرفی هم زد و ذره ای برای بود و نبودشون اهمیتی قایل شد,این ماییم که با گنده کردن تصویر بازی هایی مثل اینها تو ذهنمون و بعد برای دوستانمون و در نهایت همه ی بازی باز ها و صحبت در موردشون باعث میشیم دوباره ناشرانشون تصمیم به ساخت همون تکرار مکررات بکنن,با تبلیغات گسترده مارو فریب بدن,وقتی پول اصل باشه میشه اینی که هست,هر سال یه بازی تکراری که فقط ظاهرش عوض شده,ماهیتش تکامل پیدا نکرده,میدونی چی میگم…امثال تو که نقد میکنین به نظرم یه چنین باری روی دوشتونه و لازمه بازی باز ها رو قبل از تجربه و گذاشتن وقت و انرژی و هزینه,که هر سه گرانبهان,آگاه کنین,شما حکم یه مشاور رو پیدا میکنی که هرکس با هر سلیقه ای و با هر سنی بتونه بازی ای تجربه کنه که ارزش گذاشتن وقت انرژی و هزینش رو داشته باشه,مشابهش فیلم,اینهمه فیلم ساخته میشه من نوعی که فیلم باز نیستم و نمیخوام برم سراق هر فیلمی که ارزشش رو نداره باید کیو ببینم؟ یه منتقد ماهر که بتونه درست ارزش گذاری کنه,یه منتقدی که داره وقت و انرژی و هزینش رو میذاره فیلم یا بازی رو تجربه میکنه,در ازاش وقت و انرژی و هزینه ی هزاران یا میلیون ها نفر رو جبران میکنه,تا نرن سراق اونچه که ارزشش رو نداره,این خیلی گرانبهاست…توی عصری زندگی میکنیم که پر از اطلاعات هستش بازی و فیلم هم ۲ مصداقشن که به نوعی منابع اطلاعاتی برای مخاطبانشون حساب میشن,مگه چند درصد از این همه محتوی که تولید میشه ارزش دریافتنش رو داره؟
سلام و درود مجدد خدمت شما. واقعا ممنون که نظرات به این زیبایی نوشتید و واقعا لذت بردم از خوندنشون. خیلی خلی دوست دارم بشینم و با هم مفصل صحبت کنیم و لی به خدا قسمت ۱۰ روز نگارش یم نقد کامل و بعد پاسه دادت به ۳۰۰ تا کامنت تمام انرژیمو تخلیع کرد و بماند که فقط این تیست و دارم مقاله بعدی رو می نویسم و مجله بعدی رو تهیه میکنم و …. واسه همین واقعا خودم رو شایسته ی وقت عزیز شما نمی بینم که بشینم حرف بزنم و وقتتونر بگیرم. دوست دارم سر فرصت بشینیم و در این موارد صحبت کنیم. و یه تشکر بهتون بدهکارم ه این نظرات زیبا رو نوشتید.
قربون محبتت سعید جان,اینا حرفای دلم بود که امیدوارم عقل سلیم تاییدش کنه,من از یه منتقد به نوعی نقد کردم,بدمم نمیاد نقد بشم,نقد هر اندیشه ای باعث تکامل اون اندیشه میشه چه اون اندیشه ازان من باشه چه هرکس دیگه ای… منم مشابه تو با این صنعت بزرگ شدم به مرور که بزرگتر شدم آگاه تر شدم فهمیدم تجربه هام رو باید سبک سنگین کنم و کمال گرایی رو در تجربه ی هرچه بیشتر بازی ها یا هر پدیده ای تو زندگی نمیدونم,فهمیدم که باید تجربه هارو الک کرد و بدرد بخور هاش رو سوا کرد,نقد به نظرم نوعی قضاوت هم حساب میشه و یجورایی بهم نزدیکن و هردو خیلی حساسن,و در هردو ملاک عقل هستش… باید توی یه کف عقل رو گذاشت و توی کفه ی دیگر اون چیزی رو که میخوایم نقد کنیم و ببینیم چقدر هم وزن عقل هستش هرچی عاقلانه تر با ارزش تر…. و اینکه عقل ما لزوما معیار نیست بچه به اندازه عقل خودش و فرد مسن به اندازه عقل خودش پدیده هارو میسنجه,عقل چراغی در دست و آگاهی چراغی که روبروی مارو روشن میکنه هردو رو نیاز داریم,چراغ روبرو رو با کسب آگاهی و شناخت میشه بدست آورد و اما چراغ عقل چراغیست که در طول زندگی و تکامل ما به مرور نورانی تر میشه و درون مارو روشن تر میکنه و با روشن تر شدن درون,درک ما از بیرونمون هم بیشتر میشه…من خودم تفکر انتقادی دارم به نوعی,ینی هرچیزی رو میخوام نقد کنم,فلسفه برام جایگاه مهمی داره,اینم به ذهنم اومد به نظرم خوبه که بدونی نقد به چه معنیه…پول نقد که شنیدی؟ قدیم بجای پول میگفتن نقد,قدیم سکه بود و هرکس سکه ای میگرفت اول با دندون تستش میکرد که ببینه این سکه مثلا طلاست؟ اصله یا نه,فریبی در کار هست یا نه,واژه ی نقد یه همچین ریشه ای داره و امروز به معنای مشابه قدیمش بکار میره منتهی در مورد اندیشه و یک اثر دیگه بغیر از پول… من پیشنهادم اینه برای کارشناسی و نقد در هر زمینه ای,هر محتوی ای در هر قالبی,چه فیلم چه بازی چه هر قالبی برای اندیشه, فلسفه و پرسش از چرا ها و چیستی ها بدرد بخوره,چگونگی ها از حیطه ی ما خارجه,کار متخصص و مهندسه حالا هر رشته ای در هر زمینه ای, ولی چیستی ها رو فلاسفه بهش میپردازن ولی خوب برای درک چیستی نیاز به چگونگی هم وجود داره و بهتره در کنار هم دیدشون… مثلا برای درک چیستی در فضا نیاز به تلسکوپ هست.
خلاصه اینکه اگر اسمت بزرگ شد از وقت و انرژیت بهتره بهینه تر استفاده کنی و بیشتر به کسب آگاهی بپردازی تا جایگاهت رو داشته باشی و درش محکم تر بمونی و ادامه بدی,تو که انقدر عرق خاصی به این صنعت داری حیفه یه چیزایی بپردازی که شاید چندان لزومی به وجودش نیست,باز جسارت میکنم,مثل walkthrough dark souls
دوست دارم امثال شما که عرق خاصی به این صنعت دارید به مطالب عمیق تر بپردازید یکم فلسفی تر به بازی نگاه کنید بیشتر پیام هر بازی رو سعی کنید دریافت کنید و به ابعاد محتوایی و نمادینش بپردازید مثلا بازی death stranding یه سوژه ی فوق العاده خاص و نو که واقعا من از محتواش تحت تاثیر قرار گرفتم با اینکه کمی با تجربه ی بازیش دچار خستگی میشم…من از عاشقان کوجیمام و بدون دلیل خلاقیت کوجیما همین مغز فعالشه که سراق هر محتوایی میره از هر محتوایی ایده ای میگیره و با وصل کردنشون به هم برای ما یه تصویر جدید میسازه,تصویری که تا بحال وجود خارجی نداشت,مثل یک پازل تیکه هایی رو جمع کنه و به ((معنایی)) جدید برسه,و این هنر این شخصه نه مثل یه عده که محتوایی پوشالی رو زور چپون میکنن تو دنیاهای خاص و هیچ حرفی برای گفتن ندارن…
سرت رو درد پیشنهاد میکنم برای شروع شنا کردن توی دریای اندیشه سراق غول های اندیشه بری که من غول مورد علاقم که خیلی بهش ارادت دارم و بهش مدیونم دکتر ابراهیمی دینانی هستش,امیدوارم دروازه های جدیدی از اندیشه بروت باز بشن و حالشو ببری!
اساسا سعید جان توی ارزش گذاری ها به کمیت چندان اعتقاد ندارم ساده بگم نمره دادن به یه بازی به یه شخص که داره مثلا درسی رو امتحان میده چطور میشه در مورد پدیده ای که کیفیه با کمیت ارزش گذاریش کنیم؟ توصیفش کنیم؟ در موردش قضاوت کنیم؟ یه نمره مثل ۲۰ رو ایده آل قرار میدیم و نمره هرچی به اون نزدیک تر بود میگیم بازی کامل تره در صورتی که اون ۲۰ یی که توی ذهن منه یا ایده آل منه با ۲۰ شخصی شما که ایده آل شماست شاید کیلومتر ها فاصله داشته باشه,یا از طرفی قبول داری اشخاصی وجود دارن که نمره ۱۰ میگیرن ولی از اونی که ۲۰ میگیره با سواد تره؟ این روزا اینو راحت تر درک میکنن مردم,میدونی چی میگم؟ دوست دارم حرفایی که میزنم رو به یه نتیجه برسونم ببینم از پسش بر میام یا نه 🙂 وقتی با نمرات بازی به اونها نگاه میکنیم ماهیت اونارو نمیتونیم بسنجیم من انگشتمو گذاشتم رو ماهیت بازی,ذات بازی,من میگم این بازی مثل میوه ای میمونه که هنوز نرسیده و از درخت میچیننش و به عنوان یه بازی کامل به ما میدنش چطور؟ مهم ترین دلیلی که میتونم بیارم اینه که ماهیت اساسین رو که معلوم نبود دقیقا توی ذهن ایده پرداز اصلیش چی بوده رو مالیدنش به دنیاهای متفاوت که هر کدوم اصالت خودش رو داره مثل دنیای وایکینگ ها و اساطیر اسکاندیناوی یا مصر باستان یا دزدان دریایی و… که هر کدوم به نوعی استقلال خودش رو داره,خوب سوال اینجاست که این اساسینی که توی همه ی دوره ها و دنیاها داره سیر میکنه خودش چیه؟ چیکارست؟ اساسین چه ایده ای باید میبود که الان شاید اون نباشه؟ شاید خیلی از بازی ها اقتباسی ساخته شدن ولی در همون حد ادعا داشتن و گفتن ما اینیم اما این بازی رو با کلی فریب و نقاب انگار پوشوندنش و شاید وقتی این نقاب رو برداریم ببینیم پشتش هیچی نیست! عجییبه ینی اساسین هیچی نبود؟!! خوب خیلی سوزش ناکه سعید جان کسانی که بصیرت و شعور کافی ندارن شاید هیچوقت همچین سوالی تو ذهنشون شکل نگیره,به شما جسارت نمیکنم… با سریالی کردن بازی هم که حسابی کاسبی میکنن,خود پول هم به نظرم همچین ماهیت پوچ و پوشالی ای داره یه نمونه بگم مثلا یه بطری آب ۲ ۳ تومن بابتش حاضریم پوب بدیم اگه یکی بگه ۱۰ تومن ما میدیم؟ معمولا نه حالا اگه وسط بیابون به آب نیاز پیدا کردی ممکنه ۱۰۰ میلیون هم بابتش بدی چون بهش نیاز داری,چون نخوری مردی… پس چطور میشه یه بطری آب رو با پول و واحد و کمیت سنجید؟ پول و کاغذ حساب بانکی هم یه فریبه درد من همینه سعید جان فریب فریب فریب… دنیای امروز پر از فریبه باید به ۹۹ تا insight مجهز باشی تا بتونی فریب نخوری… نمونه ی دیگش فارکرای امیدوارم اون بتونه ماهیتش رو پیدا کنه…
عرض سلام خدمت شما. سلامت باشید انشالله. نقد متنی و ویدئوویی با هم ارزش هر دو رو کم میکنه و نه نقد متن رو کامل میخونید نه ویدئو رو کامل می بینید. حجتما خیلی زود نقد ویدئویی کامل این بازی رو هم براتون خواهیم رفتع.
عرض سلام و احترام خدمت شما. نفرمایید این حرف زو شرمنده می شم من. شما بزرگوار هستید و تاج سر گیمفا و بنده هستید. بسیار خوشحالم که اینقدر واقف و مطلع هستید به وضعیت این روزها. کلا شخصا وقتی ببینم کسی گفت یوبی باگ دیگه ذره ای براش ارزش قائل نیستم و گلا دیگه بقیه حرفاش برام وجود نداره. وقتتون رو تلف هر کسی نکنید. همین که خودتون فهمیده و یاشعور هستید کافیه و لازم نیست با هر کسی که ذره ای بویی نبرده از گیم و .. حرف بزنید و بهش ارزش بدذین چون نداره حتی ذره ای. منم بسیار خوشحالم که شخصی مثل شما وجود داره که این قدر فهمیده و با منطقه. میدونید سوزش اونا از چیه/ از این که خودشون رو با این کلمات و نمره های دروغ و … پاره می کنن (خبلی بببخشید) بعد بازی یوبیسافت مثل بنز می فروشه و باز سال دیکه هم میاد!!!! تازه دلتون بیشتر از این خنک بشه که خود اینا میرن میشینن یواشکی بازی کنن کیف میکنن!!! آی می خندیم!
خیلی لطف دارین اقای بابایی عزیز⚘⚘❤❤
نظر لطف شماست
بله دقیقا❤❤❤
درود مجدد بر شما محمد جان. سلامت باشید انشالله. شما هستید که لطف دارید به بنده.
سلام و درود خدمت شما. یک دنیا سپاس از شما. شما هم برای ما خیلی عزیز هستید که لطف می کنید و هر روز وقت عزیزتون رو برای دیدن مطالب ما اختصاص میدین. کاری نداره آدم نمزره ی الکی بده به بازی و چون کم میده فکرکنه خفنه. با تازه کاش بازی کنه و نمره ی کم بده نه الکی ب اساس جو بقیه سایت های خارجیو کاش ادم عزت نفس داشته باشه. کسی که به خاطر باک از بازی۳ نمره کم کنه دیگه تکلیفش معلومه. نقد پر از تعریف و نمجید میکنن بعد میدن ۷!!! باید گفت شرم بر اینها فقط. باز هم تشکر از لطف و محبت شما.
سلام و درود خدمت شما. خیلی ممنونم حسام جان از لطف شما. اونا هم همکار ما هستن و من قبلا واقعا احترام براشون قائل بودم ولی طی یکی دو سال اخیر اینقدر بی دلیل و به خاطر خسادت یا هر دلیلی به گیمفا توهین کردن که مدتهاست دیگه من این نتیجه رو گرفتم که نیستن واقعا.
آقا سعید دست مریزاد.واقعا دلچسب ترین نقدی بود که تا الان خوانده بودم.بنظرم شما برای این نقد از لست ۲ هم بیشتر زحمت کشیدید و کاملا و مو به مو توضیح دادید.این بازی در اصل برای نسل بعد است و آن موقع تمام و کمال میشه لذت برد از این شاهکار.یوبیسافت واقعا شرکت پر کار و پر جنب و جوشی است که همزمان چندین پروژه در دست دارد.عرضه ی ۲ بازی عالی مثل واچ داگز لژیون و اساسین والهالا اونم در کمتر از ۱ ماه کار هر کسی نیست و یوبیسافت فوق العاده عمل کرده است.
هیتر را هر کاری اش هم بکنی باز هم هیتر است.ساخت بازی ای با چنان گرافیک و نورپردازی قطعا بدون باگ نمیشود.رد دد ۲ هم که بعضی ها سنگش را به سینه میزنند هم از این قاعده استثنا نبود و باگ های بسیار بزرگی داشت.
سلام خدمت شما. یک دنیا سپاس ازتون. دست مریزاد به شما که ارزش قائب می شید برای کگار نویسنده و می دونید چقدز زمان خحواخد این نقد. بسیار زیبا و عالی نوشتید که بهترن تجربه این بازی نسل بعده. واقعا یویسافت این همه بازی بزرگ باکیفیت رو برا هر دو نسل میده ت هیچ گیمری بدون بازی نمونه. واقعا از تک تک کلمات نظرتون لذت بردم و واقعا زیبا نوشتید. هیتر رو کاری نمشه کرد جز این که بی خیتاش باشی. چون خودش اخرش میشینه یواشکی بازی میکنه اینا رو و کیف میکنه.
واقعا اگه یوبی سافت نبود باید می رفتیم دنبال بازی های بچه گونه و زیر ۹ سال … بله، راک استار و ناتی داگ شاهکار می سازن اما اولی هر دهه دوتا بازی می سازه، دومی سه تا… (بله من یادم نرفته که آنچارتد اسپین آف هم داشته که قرار بوده دی اس سی باشه)
یوبی سافت در این دهه بازی متوسط زیاد ساخته، ولی والهالا واقعا عالیه. هرچی بیشتر بازی کنی بیشتر وابسته اش میشی.
درود بر آقای آقابابایی عزیز بنده با اساسین بزرگ شدم ولی طی این سال ها ازش ناامید شدم البته به جز اریجین و به نظرم کلمه شاهکار برای این اثر یه کم زیاده البته نظر شخصی خودم رو گفتم و همیشه برای مقاله های شما ارزش زیادی قائلم
عرض سلام و ادب خدمت شما. خیلی ازتون ممنونم که محبت کردی و مطالعهع فرمودید. نظرتون عزیز و محترمه برای بنده. همینت که وقت عزیزتون رو برای مطالعه مقاله طولانی من قرار دادین منت بر سر ما گذاشتید.
درود واقعا افتخار میکنم کشور ما چند نفر مثل شما داشته باشه دیگه مردم فکر نمیکنن بازی مال بچه ها واقعا این قضیه خیلی منو رنج میده
دوستان نمره و نقد هر سایتی صرفا و صرفا نظر شخصی همون نویسندس. اینکه یه سایتی کم داده دلیل بر خصومت شخصی نیست و یه سایتی هم مثل گیمفا که این نمره رو داده دلیل بر رابطه ی عاشقانه نیست! به نظرم بهترین حالت اینه که به نظر تمام منتقدین احترام بذاریم چه پایین چه بالا و خودمون اثر رو تجربه کنیم. (نمره ی من بعد از تجربه ۲۵ ساعت تا الان ۸ هست)
درود بر شما میلاد جان.خیلی ممنون که لطف کردید وئ نظر کذاشتید به این زیبایی
از روزی که من وارد سایت شدم کلا دو عدد کامنت گذاشتم که این دومی هستش ..
چقد قلم جناب آقابابایی شیوا و قوی هست که باعث میشه خواننده بخواد تا اخر متنو بخونه
درود و دست مریزاد به جناب نویسنده برای این متن کامل و بسیار زیبا
قطعا ولهالا رو تهیه میکنم و بازیشو تا ته میرم
سلتم و درود خدمت شما مهران جان. واقعا افتخاتر دادین به بنده کخ لطف کردید و نظر گذاشتید در مقاله ی من. واقعا باعث دلگرمی منه این حمایت و محبت شما. مرسی که اعتماد دارید به حرف بنده. لتشالله بازی کنید و لذا ببریدو بازم افتخار بدین و نظر بذارید در سایت خودتون. نظرات شما ارزشمندترین دستاورد ماست. خیلی ممنونم مهران عزیز.
دمت گرم آقای بابایی
از اونجا که میخوام تجربه ی صد در صد تازه داشته باشم از بازی، از خوندن این مقاله اجتناب میکنم و مثل همیشه بعد از بازی کردن، میام سراغش
فقط یه سوال آقای بابایی
من مشکلی که با اوریجینز و اودیسه داشتم، پارگی انیمیشن در شخصیت، اسب سواری یا نحوه ی تعامل با محیط بودم و حس میکردم بازی سبکه! و مستحکم و پایدار نیست
من همیشه میگم بازی های یوبیسافت یه چند ماه زود تر عرضه میشن؛ بخاطر همین مسائل
این نسخه چطوره؟
شخصیت و تعاملات با محیط رو میشه حس کرد؟
سلام و و درود خدمت شما رضا جان. انشالله وقتی مقاله رو خوندید راضی باشیدو از بازی هم لذت ببرید.
والا هرگز در بازی چنین مواردی رو ندیدم رضا جان. بازی بسیار مسنحکم و با ثباته.
نقد یعنی این.تجربی و منطقی.
یوبیسافت همون یوبیسافت نسل هفته
ما گیمرا همون گیمرای نسل هفت نیستیم
اون موقع کسی به خاطره دوتا باگ ده نمره ده نمره کم نمی کرد از امتیاز
اون موقع کسی به چیز های فنی بازی زیاد گیر نمی داد و سعی میکرد از بازی لذت ببره
اون موقع توقع ها انقدر بالا نبود
این بازی از نظر ساختاری قطعا شاهکاره بستگی به نگاه خودتون داره که چطور می بینیتش
در ضمن خسته نباش اقای بابایی ببخشید دیر سر زدم
خب نمیشه در همون دوران موند
مثل اینکه بگیم مثل ده سال پیش یه موبایل با ۵۱۲ مگابایت رم عالیه یا اصلا بریم فلاپی و کاست بیاریم… گذشت اون زمان. الان کارت های گرافیگ پایین رده اندازۀ غولهای ده سال پیش کارایی دارن. انتظار اینه وقتی ادیسه روی پی اس۴ عالی اجرا میشه، والهالا که با همون موتور ساخته شده همون کارایی رو داشته باشه، حتی بهتر ! ولی می بینیم که والهالا وسط صحنه های شلوغ و برفی، هوس میکنه با پی اس۴ زدوخورد داشته باشه. نه تنها افت فریم بدی داره، گاهی هم بازی کرش میکنه و صفحه آبی عزیز بهمون سلام میکنه
نقد عالی بود تشکر… یکم ارزون شد حتما میخرمش
درود بر شما محمد جات. باعث افتخار منه که می فرماییذ نقد خوب بوده. یک دنیا سپاس از شما. امیدوارم بازی کنید و لذت ببرید.
سلام اقا سعید با تشکر از بررسی عالیتون. من یه سوال داشتم. این بازی رو ایا میشه مراحل اصلی وبخش داستانی رو بدون بازی کردن مراحل فرعی طی کرد یا اینکه مثل نسخه قبلی origins میبایست حتما مراحل فرعی رو برای کسب لول وقدرت بیشتر بازی کرد؟؟
درود مجدد بر شما. همه رو لازم نیست بازی کنید ولی خیلی ها لازمه برای قوی شدن.
ایول لله خسته نباشی
نقد عالی بود
توی چند سال اخیر تنها چیزی که دیدم این بوده که یکسری منتقد حرفه ای با مدرک منتقدی بین المللی به بست نشستن,که بازی های یوبیسافت, مخصوصا از سری اسسینز کرید نسخه ای جدید منتشر بشه تا با دید اولیه اینکه میخوان ایراد بگیرن , و اون تصورات بسیار شگفت انگیزی که تو ذهنشون ساختن رو تو بازی به عمل ببینن,و شروع کنن به نوشتن در مورد بازی.
به امید روزی که نه تنها توی عرصه گیم بلکه توی تمام عرصه ها بدون قصد و غرض و نظرات و علایق شخصی اثرات و عملکرد درست خودمونو داشته باشیم و تاثیر گذار باشیم :peace: :yinyang:
کارت درسته خسته نباشی. :coffee:
سلام و عرض ادب خدمت شما. سلامت باشید انشالله. باعث افتخار من بود خوندن این نظر زیباتون. واقعا از بزرگواری و فهمیدگی شما ممنونم. خیلی خیلی خیلی زیبا نوشتید نظرتون رو واقعا کلمه به کلمه با شما موافق هستم. کاشکی که بیشتر افرادی با طرز فکر و نگاه سالم و صحیح شما داشتیم. باعث افتحاره برای شما می نویسم. “سالم” بودن نگاهتون دنیایی می ارزه.
خسته نباشید جناب آقابابایی :rose:
واقعا افتخار میکنم توی همچین سایت و همچین در کنار نویسنده های توانمندی چون شما حضور دارم اینو از ته دلم میگم واقعا :heart:
همین که تیتر خبرو دیدم فهمیدم یوبیسافت چه کرده
فقط یه سوال… شما از ساخته شدن چنین شاهکاری از قبل خبر داشتین که تقریبا بعد از معرفی بازی عکس پروفایلتونو تغییر دادین؟؟ 😀 😀
عرض ادب و احترام خدمت شما. سلامت باشید انشالله. من هم واقعا واقعا افتخار میکن در سایتس می نویسم که مخاظبینش ده ها برابر از منتقدین دیگر سایت ها فهمیده تر هستن ونگاهی خالی از کینه ونفرت دارن به دنیای گیم مثل شما. واقعا شما باعث سربلندی دجامعه گیم در ایران هستین. والا راستش من همیشه به یوبیسافت امیدوارم و مخصوصا که عاشق وایکینگ ها هستم این بازی برام مورد انتظار شد خیلی. یک ددنیا سپاس از شما.
سلام و درود به شما سعید خان. راستش من همیشه نظراتتون و نقدهاتون واسم حجت بوده و خواهد بود اما تو این یک مورد چون هم ویچر رو بالای ۳۰۰ ساعت رفتم هم اینو حدودا ۵۰ ساعت تا العان میتونم بگم یه مقدار اغراق شده تو نقدتون به نظرم. واقعا مشکلات هوش مصنوعی اینقدر زیاده که نمیشه گذشت ازش همینطور باگهای ریز و درشت اینم بگم من روی آخرین درجه سختی میرم بازی رو اما واقعا واسم قابل درک نیس این حجم از باگ ها و در مورد آسمان ability ها هم همشون به جز هسته مرکزی هر شاخه صرفا damage وstunو… رو افزایش میدن و چیز جدیدی واسه ارائه نیس. موسیقی عالیه side missionها هیچ راهنمایی نمیکنن و به نظرم نقطه مثبت بزرگ و نواوری جالبی بوده مینی گیمها هم واقعا حس وحال یه وایکینگ کله خرابو دارن و خوبن. در کل اکتشاف توی ۵ قلمروی انگلیس اصلا خالی از لطف نیست اما به نظرم صندلی این بازی فقط وقتی میتونه کنار ویچر کبیر باشه که ایوور یه مقدار قارچ توهم زا بخوره و بره اودین رو بیاره کمک از تو آزگارد:) بازم میگم این نظر منه یه گیمر معمولی و سعید جان خودش همون گرالته خودمونه توی نقد بازی.. کاملا دست نیافتنی
عزیزم من ویچر رو بازی کردم و تنها دو چیزش بهتر از والهالا بوده. نرخ فریمش روی پی اس۴ و یه چیز منشوری که انقدر واضحه، گفتن نداره… :blush:
والاهالا واقعاً عالیه به شرط این که دل بدی بهش و چشماتو بشوری و جور دیگر ببینی.
سلام به همگی.
منم حدودا ۱۲ ساعت بازی کردم.
این هم رفت جزء بازیهایی که تا دو سال بعد و اومدن نسخه بعدیش رو سیستم من نصب هست و پاک نمیشه.
موارد مثبت:
گرافیک عالی حتی با سطح تنظیمات high، تنوع مراحل بازی، شخصیت پردازی خوب Eivor، محیط های متنوع با رنگ پردازی خوب، توجه بالا به جزئیات بازی، محیط متراکم با وجود جهان باز بودن بازی و …
موارد منفی:
افت فریم بعد از مدتی بازی کردن (که البته با خروج به منو و برگشت به بازی حل میشه)، باگ گهگاهی، مشکلات جزئی ولی تکراری در گیم پلی مثل نسخه های قبلی در بازی، عدم پیشرفت انیمیشن کاراکترها نسبت به نسخه های قبلی و …
در کل بازی خیلی خوبیه و توصیه میشه.
جالبه که نسبت به نسخه های قبلی اصلا احساس تکراری بودن بعد از ۱۲ ساعت بازی کردن هنوز بهم دست نداده.
من فکر میکنم بازی شاهکاره و واقعا سرگرم کننده. ارزش وقت و پولتون رو با تمام وجود احساس می کنید که هدر نرفته. انگلستان بسیار زیباست، مأموریت ها باحال و چالش برانگیز و ارتقای لِوِل هم جذاب. مبارزات سهل و ممتنعن و اگه دقت و سرعت داشته باشی پیروز شدن راحته اما یه اشتباه میتونه خیلی راحت به کشتنت بده. ایوور مؤنث برخلاف کاساندرا، جذابه و خوش بیان.
مشکل بزرگی که من با این بازی داشتم اینه که همچنان اساسینز کرید نیست. وقتی داریم میگیم اساسینز کرید یعنی سلسله مراتب، اطاعت محض از بالادست، دنبال کردن اهداف فرقه و نداشتن هیچگونه هدف و شغل و کار و بار دیگر، تمرکز بر مخفی کاری و درگیری های رودرروی کوتاه. یعنی هویت کاراکتر، اساسینه، نه مدجای، میستیوس یا درنگر. متأسفانه یوبیسافت خودش رو به خواب زده و این دفعه با کارگذاشتن چندتا کات سین و مکانیک، میخواد بازی باز رو گول بزنه که مثلاً داره یکی از اساسین ها رو کنترل میکنه…
به غیر از این نکته، بازی بسیار جذاب و عالیه. اسمش رو عوض بکنید در ذهنتون، میشه ۱۰۰ از ۱۰۰
می خواستم بگم بعد از تجربه ۱۰ ساعته بازی واقعا ناامید شدم. به نظرم خیلی وقت پیش باید پرونده سری اساسینز بسته میشد تا همون خاطراتی که از بازی داشتیم حفظ بشه. و بیشتر از همه، آقای بابایی از شما ناامید شدم که یه همچین بازی پر ایرادی رو شاهکار میدونید. البته نظرتون محترمه. بازی به شدت تو بخش سیستم انیمیشن ها مشکل داره. موشن کپچر ها درست کار نشدن. شخصیت پردازیا در حد متوسطی هستن. گیم پلی بازی خیلی پرایراد و گاها عذاب آوره و انگار سازنده ها عجله داشتن سریعتر تموم کنن روند ساخت رو. برای مثال موقعی که داری حمله میکنی انگار ضربات شخصیت بازی تاخیر داره و خیلی وقتا حتی صدای ضربات هم با تاخیر پخش میشه. هوش مصنوعی ان پی سی ها فاجعست. اسب سواری به شدت خشک طراحی شده. همه این موارد رو و خیلی خیلی موارد دیگه رو بزارید کنار این قضیه که این کمپانی ۱۱ تا بازی از این سری ساخته تا بدونید درجا زدن و حتی عقب گرد تو صنعت گیم یعنی چی!
بازیش در جهت دوشیدن ملت هست . اساسین تا شماره ۴ خوب بود . نویسنده مقاله بیش از حد تعریف کرده
بعد مدتی تکراری می شود و ملال آور
خیلی عالی بود. خسته نباشید. من تازه عضو شدم ولی از قبل مطالبتون رو میخوندم. این مطلب اینقدر زیبا بود که کامل خوندمش. فقط دو سوال: چرا بعضی از سایت های دیگه گفتن باگ های زیادی داره و بهش ۷٫۵ دادن؟ و آیا میدونید که روی کدوم کنسول نسل نهم بهتر اجرا شده؟
بهترین نسخههای سری از نظر من یکی روگ بود، یکی یونیتی و یکی والهالا
سلام
فقط ماییم که گاهی پست قدیمی میبینیم؟ خوشبختم بزرگوار.
کار دل حساب و کتاب نمیشناسه، نمیتونم بگم نسخهای از بازی برام جالب نبوده، شاید فقط نسخه فرعی Liberation.
عالی بود لذت بردم از این نقد و خسته نباشید بابت نقد واقعا از این که دیدم منتقد مثل خودم از لحظه به لحظه این شاهکار لذت برده به وجد ومدم و در خیلی از موارد دقیقا با رشما هم نظر هستم و در اخر هم بگم که من الان در حال تجربه این شاهکار هستم و واقعا به معنای واقعی کلمه دارم لذت میبرم از این بازی و یکی از بیشترین لذت ها برای من تشابه بازی به ویچر سه در برخی المان ها هست در کل بسیار بسیار نقد خوب و منطقی و جامعی بود و این بازی قطعا یک شاهکار هست
تشکر
این نقد باعث شد من برم بازیو بخرم.در خوشبینانه ترین حالت به بازی نمره ۶/۵ میدم.بازی در پرداخت تمام چیزهایی که میخواد ارائه بده عاجزه! ویچر ۳ ؟ اتفاقا بهترین تجربه گیم منی که ۲۵ سال همه سبک گیمیو تجربه کردمم ویچره سه عه. این بازی نزدیک ویچر دوست داشتنیم نیست.بعد از ۴۰ ساعت تجربه از این بازی خسته شدم و خیلی رغبتی ندارم ادامش بدم.حقیقتا بعد از تجربه شخصی خودم از بازی نقدتونو پر از ایراد و اغراق میدونم و از شما که ویچرو تجربه کردید و میدونید که چه شاهکار عظیم و با حس های به شدت زنده ای یه تعریف واژه شاهکار برای والهالا حداقل برای من عجیبه.
نه داداش این بازی شاهکار نیست حداکثر متوسطه گرافیکش به سیندیکیت نمیرسه حتی اگر از باگ ها و گلیج هاش فاکتور بگیریم از همه مهمتر اصلا همچون اودیسی اصلا اسسینز کرید به حساب نمیاد چون هیچکدام از المانها ، ارکان و پایه های این فرنچایز در والهالا وجود ندارند شده یه نقش آفرینی تخیلی تکراری مثل بقیه صدها نقش آفرینی که بازار گیم رو قبضه کردند اصلا همینکه شبیه ویچره ایراده نه حسن ! هر فرنچایز سبک و سیاق خودشو داره . اسسینز کرید بر اساس چند رکن و بن مایه معرفی و توسعه یافت واقع گرایی ، پارکور مخصوص به خود ، مخفی کاری مخصوص به خود حضور شخصیتهای حقیقی در برهه تاریخی مورد نظر ، نقش آفرینی نبودن و رئالیسم و پروتوگانیستهای از قبل تعیین شده ، وقایع مهم تاریخی و تعریف اسسین بودن و تمپلار بودن . همه آنها را یوبیسافت به فاظلاب ریخت و شاهکارهایی همچون اسسینز کرید ۳ و سبندیکیت زیبا اصیل و باشکوه ( آخرین نسخه واقعی این فرنچایز) بعد از اوریجینز تبدیل به کلونهایی ضعیف از ویچر۳ و صدها نقش آفرینی دیگر شدند آنهم در زمانه ای که نقش آفرینی از در و دیوار میریزد اما دیگر بازی با سبک و سیاقی همچون انجمن برادری یا اسسینز یونیتی هیچ کجا نخواهید یافت ، همانطور که منتقدان با نقدهای ماجوانمردانه و بازیبازها با نخریدن رزیدنت ایول ۶ کپکام را واداشتند تا شاهکاری همچون ایول ۶ به جامپ اسکر اسلشر ضعیف اول شخصی چون ایول ۷ تبدیل کند که و تمام المانها و اصالت و پایه های این فرنچایز نابود شد و دیگر رنگ گیم پلی متنوع و جذاب لوکیشنهای متفاوت ، داستان و روایت پیچیده و متقاطع کمپینها ، نوع ترس و باس فایتها و مکانیک های کاملا متفاوت و منحصر بفرد هر کمپین ، شحصیت پردازی و صداگذاری عالی ده ها شخصیت اصلی و حتی فرعی ، از سواری با اسنوموبیل و جیب ارتشی و موتور تا احساس معلق شدن در هوا در یک هواپیمای مسافربری در حال سقوط ، از موسیقی متن فوق العاده اش در هر ۴ کمپین که هیجان لحظه را بهتر به بازیباز منتقل میکرد ، از انیمیشن فوق العاده کاراکترها و مکانیکهای منحصر بفرد با لول دیزاین بینظیرش ، از گرافیک بسیار با ثبات فنی و طراحی های عالی گرافیک هنریش در هر مکان کوچک خفه یا خیابانهای طویل و ….. دیگر هیچگاه رنگ هیچکدام را نخواهید دید .
داداش زحمت زیادی برای نقد این بازی کشیدی ولی مهمترین نکته تاکید میکنم مهمترین نکته رو فراموش کردی این بازی خوب یا بد اصلا اسسینز کرید نیست حتی خودت اعتراف کردی به شباهت بسیار زیادش به ویچر ۳ ! همین بزرگترین دلیل نابودی این فرنچایز و بی هویتی این بازی به حساب میاد . یه بازی واقعی اسسینز کرید ( آخرین نسخه حقیقی سیندیکیت بود ) نباید شبیه ویچر باشه نباید اصلا نقش آفرینی باشه بلکه باید هویت خاص و بکر خودشو در دنیای بازیها داشته باشه باید المانهای و ستونهای گیم پلی ساختاری روایی و .. خودشو داشته باشه تا دلت بخواد صدها بازی نقش آفرینی تا حالا ساخته شده و بدبختانه هر روز سهم بیشتری از دنیای گیم رو تسخیر میکنه اما سری اسسینز کرید هویت مستقل خودشو داشت اصلا نمیخواد و درست نیست و نباید تنوع گیم پلی ویچر ۳ رو داشته باشه انگار بگی مثلا فلان نسخه کالاف دیوتی بهترین نسخه فرنچایزه چون شبیه ترین بازی شده به فار کرای ۳ ! یا مثلا فلان نسخه توم ریدر بهترین نسخه اش به حساب میاد چون شبیه ترین توم ریدر به جی تی ای وی به حساب میاد . در شکوه و عظمت ویچر۳ هیچ شکی نیست اما دیگه قرار نیست فرنچایزهای قدیمی تر یا حتی جدیدتر که سبک و سیاق منحصر بفرد و با شکوه و نبوغ مخصوص به خودشونو دارن و نقش آفرینی هم نیستند و در سبک خودشون شاهکار به حساب میان با نزدیک شدن به ویچر ۳ ارزش پیدا کنند نه داداشم والهالا و اودیسی تمام خاص بودن استثنایی بودن متفاوت بودن و در عین حال با ارزش و با شکوه بودن فرنچایزشونو از بیخ و بن نابود کردند . حالا اگر انسان منطقی هستی یا قبول میکنی یا حداقل حقایق تلخی که گفتم کمی حتی چند دقیقه لااقل بهش فکر میکنی همینطور بقیه کسانیکه کامنت من رو خواندند به دور از تعصب کمی بیاندیشید بزرگترین طرفدارهای جی تی ای یا کالاف دیوتی یا بتل رویال به نظر شما اگر تمام بازیها به سبک مورد علاقه تون ساخته میشدند بهتر میشد یا بدتر !؟
آنچه لازم میدونستم گفتم برای کسانیکه گوش شنوا و مغزی باز دارند چه منتقد بسیار با ادب این مقاله داداش گلم آقا سعید عزیز ( با اینکه تا حالا ندیدم و ذره ای شناخت ندارم احساسم میگه احتمالا حدودا هم سن من و فوق العاده مودب باشه آقا بابایی گل ) چه خوانندگان عزیز نقدها و کامنتها چه سایر منتقدین گرامی گیمفا دیگه بقیه اش به خودتون مربوط میشه .
راستی چون بحث سن و سال شد متولد ۶۳ هستم .
من از ۱۸ سالگی که رفتم دانشگاه از دنیای اصلی گیم فاصله گرفتم و نسل ۸ رو از دست دادم ولی الان که برگشتم خیلی خوشحالم
نقد بسیار عالی و با جزئیات بسیار ممنونم ازشما
جالبه سایت همسایه نقدی گذاشته و از بازی کلی تعریف کرده ولی تهش به خاطر مشکلات جزئی ۷.۵ دادن بهش که عجیب بود برام
چه سه سال پیش که این نقد رو خوندم چه الان که دوباره خوندم بیشتر به این پی بردم که بهترین نقد رو بین همه سایت ها چه ایرانی چه خارجی شما نوشتین و قلم جناب آقای سعید آقابابایی واقعا آدم رو جذب میکنه و نشون میده ایشون قلم روان و استعداد بالایی در نوشتن داره واقعا نقد خوبی بود هنوز بعد سه سال از این نقد لذت بردم