شکار هیولا در سیلیکون ولی | نقد و بررسی Going Under
ساختن یک بازی بر اساس طعنه و کنایه به شرکتهای بزرگ و فناوری، ایده جالبی به نظر میرسد که تا به حال در کمتر بازی شاهد آن بودهایم. بازی Going Under عنوانی خلاقانه است که با توجه به این ایده و در سبک Roguelite ساخته شده است و در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
ابتدا در مورد شرکت سازنده بازی توضیح میدهیم. سازنده این بازی، یک استودیوی بسیار کوچک مستقل مستقر در سیاتل به نام Aggro Crab است که از هفت عضو تشکیل شده و دو عضو مؤسس اصلی آن Nick Caman و Caelan Pollock نام دارند. این تیم کوچک در چند سال گذشته روی پروژههای کوچک مختلفی کار کردهاند که نام زیادی از آنها نیست و Going Under را میتوان اولین عنوان اصلی این استودیو دانست که پوشش رسانهای روی انتشار آن صورت گرفته است. ناشر بازی اما استودیوی شناخته شدهای در زمینه حمایت از عناوین مستقل است. Team 17 که بیش از هر چیزی به خاطر سری معروف Worms شناخته میشود، ناشر و سازنده معروف بریتانیایی است که با رشد و بزرگتر شدنش، در سالهای اخیر به حمایت از استودیوهای بازی سازی مستقل و کوچک روی آورده و وظیفه انتشار عناوین متعددی را بر عهده گرفته است که اکثراً از کیفیت نسبتاً خوبی برخوردار بودهاند. از این رو و به خاطر به سابقه نسبتاً خوب Team 17 در انتخاب بازیهای جذاب که دارای ایدههای نو هستند، توجه نسبتاً خوبی در حد یک عنوان مستقل به سمت بازی Going Under که اولین بازی مهم Aggro Crab نیز محسوب میشود، جذب شد.
با این مقدمه به سراغ نقد بازی میرویم. در این بازی شما در نقش یک کارآموز بازاریابی به نام جکی فیاسکو (Jackie Fiasco) قرار می گیرید که به یک شرکت بزرگ فناورانه به نام Fizzle رفته است که نوشیدنیهای گازداری تولید میکند که میتواند جایگزین همه غذاها شود. این شرکت استارت آپی به تازگی توسط یک ابر شرکت فناورانه دیگر به نام Cubicle تصرف شده است. جکی در ابتدا انتظار دارد که مانند یک کارآموز معمولی به سراغ کارش برود. با این وجود در همان ابتدا کار مأموریتی که به او داده میشود این است که به بخش زیر زمینی شرکت برود و گابلینهایی که در آن جا وجود دارند را بکشد! او در ابتدا از این کار به شدت متعجب میشود و اصلاً نمیداند چرا باید به سراغ کشتن این موجودات هیولایی در زیر شرکت برود و اصلاً آنها زیر شرکت چه کار میکنند ولی به هر حال این پیشنهاد را قبول میکند و راهی این مسیر پر پیچ و خم میشود.
بازی سیستم روایی نسبتاً سادهای دارد و حتی کلیات اصلی داستانی آن را میتوان از ابتدا هم حدس زد، اما با این وجود برگ برنده داستان بازی، طنز قوی بازی و پارودی آن نسبت به شرکتهای فناورانه بزرگ است. در اصل شرکتهای زیرین شرکت که هر کدام چالشهای مختلفی را در مقابل شما قرار میدهند، استارتاپهای کوچکی بودهاند که شکست خورده و یا توسط شرکت Cubicle و دیگر زیرمجموعههایش له شدهاند. از طرف دیگر، بازی طعنههای زیادی به سیستم مدیریتی شرکتهای بزرگ میزند و تا حد زیادی آنان را به سخره میگیرد. در میان شرکتهای موجود در بازی، گروههایی مربوط به رمزارزها (Cryptocurrency) و شرکتهای کار فریلنسری و مواردی نظیر این وجود دارند. در کنار آن شخصیتهای جذابی هم در بازی قرار گرفتهاند. از مدیران بسیار سودجویی که سعی دارند یک ایده را در تک تک شرکتهای زیر مجموعه خود پیاده سازی کنند تا برنامه نویسانی که حوصله پیاده سازی خواستههای این مدیران را ندارند. در این میان دیالوگهای رد و بدل شده بازی هم به صورت یکسری باکسهای مشابه پیامرسانها نمایش داده میشوند تا بیش از پیش بازی از نظر فضاسازی به محیط مد نظر خود نزدیک بشود. شاید البته فضای شرکتهای بزرگ فناوری به این شکل نباشد اما به هر حال بازی توانسته از این فضا و اتمسفر داستانی به شکل زیبایی استفاده کرده و داستان خود را در قالب آن شکل بدهد. ضمن این که طعنههای زیادی را هم به شیوه کاری کارمندان در این شرکتها بزند که هر چند شاید خیلیهایشان کاملاً درست نباشند اما به نظر میرسد که حداقل برای بعضی از کمپانیها چنین شرایطی برقرار باشد.
بعد از داستان نوبت به گیم پلی بازی میرسیم. بازی به طور کلی در سبک Roguelite قرار دارد. در عناوین این سبک، در اصل معیار بر تکرار چندباره مراحلی است که چینش آنها معمولاً به صورت تصادفی توسط بازی ایجاد شده و مرگ در مراحل مساوی با از دست دادن بخش زیادی از پیشرفتهای شما است؛ اما در عین حال برخلاف بازیهای Roguelike که مرگ به طور کلی به معنای اتمام کامل آن دور از بازی بوده و بازیکن باید بازی را از ابتدا شروع کند، در بازیهای Roguelite همچنان بعضی از ارتقاهای کلیتر برای شخصیت اصلی باقی میمانند و در نتیجه حتی اگر از نظر مهارتی ضعیف باشید، با انجام بازی برای چند ساعت میتوانید به تدریج قویتر شده و توانایی لازم برای پیشروی در بازی را به دست بیاورید.
منطق کلی Going Under هم به همین صورت است. در این بازی یک Hub کلی وجود دارد که خود شرکت Fizzle است و در آن کارمندان مختلف این کمپانی قرار دارند و امکان ارتقا دادن شخصیت هم در این بخشها برای شما مهیا میشود. این Hub به سه Dungeon زیرزمینی متصل میشود که همان مراحل اصلی بازی را شکل میدهند.
با ورود به هر Dungeon باید از میان سلاحهای معمولی که در محیط پراکنده هستند (مثلاً صندلی، تبر، شمشیر، کیبورد و سلاحهای عجیب و غریب دیگر) تعدادی را برداشته و به جنگ با دشمنان بروید. اصلیترین چالش مبارزات بازی هم این است که سلاحهای شما به سرعت از بین میروند و در نتیجه هر لحظه باید به دنبال سلاحهای جدیدی و البته قدرتمندی در محیط باشید که بتوانید دشمنان را به کمک آنها نابود کنید. تنوع سلاحهای بازی نسبتاً خوب است و با توجه به سیستم فیزیک جالب بازی و این که امکان پرت کردن آنان هم وجود دارد، فضای مفرح و بامزهای در بازی ایجاد میشود. ضمن این که چند اسلحه خاص نظیر خودرو هم هستند که سیستم کنترلی متفاوتی دارند و باعث تنوع در بازی میشوند. با این وجود یک ضعف اساسی در بازی وجود دارد و آن هم این است که کل سیستم مبارزه بازی بعد از مدتی بازی کردن تکراری و خسته کننده میشود؛ زیرا با وجود تنوع ظاهری دشمنان، بعد از مدت تیپهای آنان برای شما تکراری خواهند شد و ترکیب قرار گرفتن آنان هم نمیتواند خیلی به تنوع بازی کمک کند. البته چیزی که وجود دارد این است که اساساً خود بازی آنقدر عنوان طولانیای نیست و شاید این ایراد آنقدر بزرگ نباشد ولی به هر حال مشکلی است که از نقطهای به بعد آن را حس خواهید کرد.
تعداد Dungeon های بازی هم چندان زیاد نیست ولی هر کدام تم کاملاً مخصوص به خود را دارند و یکسری المانهای بازی هم در آنها عوض میشود که متناسب با فضای داستانی بازی است. مثلاً شرکت مربوط به فریلنسری پر از گابلینهایی است که مدام در حال کار کردن هستند و شرکت مربوط به رمزارزها متشکل از یکسری اسکلت است که در حال معدن کاوی هستند. هر Dungeon از چند طبقه تشکیل شده که هر طبقه هم متشکل از چند اتاق است. در بسیاری از این اتاقها دشمنان مختلف انتظار شما را میکشند اما به سبک سایر بازیهای Roguelite در بعضی قسمتها هم دشمنی وجود نداشته و در عوض آپگریدهای قرار داده شدهاند که میتوانند قدرتهای شما را برای زمان مشخصی افزایش بدهند. بعضی از این آپگریدها تنها برای چند اتاق بعدی باقی خواهند بود؛ اما تعدادی از آنان هم تا انتهای آن Dungeon شما را تقویت خواهند کرد؛ اما به هر حال آپگریدهایی که در طول مراحل پیدا میکنید دائمی نبوده و در صورت شکست، باید دوباره وارد Dungeon شوید که چینش جدیدی داشته و آپگریدهای متفاوتی در مقابل شما قرار خواهند گرفت. علاوه بر آن، تعدادی فروشگاه هم در میان این اتاقها وجود خواهند داشت که بسته به پولی که در طور مرحله از شکست دشمنان به دست میآورید، آیتمهای خاصی به شما میفروشند؛ از سلاحهای عجیب و غریب گرفته تا آیتمهایی برای افزایش حداکثر سلامتی شخصیت. ضمن این که یکسری فروشگاه خاص هم وجود دارند که توسط یک ومپایر اداره میشوند و در عوض ایجاد یک نفرین روی شما که تا چند دور اثر آن با شما خواهد بود، آپگریدهای قدرتمندی را به شما میدهند. این موارد تا حد خوبی عمق سیستمهای درونی بازی را افزایش میدهند و مخصوصاً اگر بتوانید از مورد آخر به خوبی استفاده کنید، میتوانید یک برگ برنده قوی در مبارزات در اختیار داشته باشید. با این حال خواهناخواه با توجه به سبک کلی بازی، Going Under از این لحاظ با عنوانی نظیر Hades که با فاصله زمانی کم نسبت به این بازی منتشر شده مقایسه خواهد شد و قطعاً بازی از نظر عمق این سیستمها، از Hades ضعیفتر است و قطعاً با توجه به سبک مشابه، Hades در تمامی زمینهها میتواند به شکل بلامنازع پیروز میدان باشد.
بازی مکانیزمهای دیگری هم دارد که میتواند آن را تا حدی جذاب کند. تعدادی شخصیت در Hub اصلی بازی وجود دارند که به عنوان منتور شخصیت اصلی، به او مأموریتهایی میدهند و در صورتی که آن مأموریتها را انجام بدهید، آپگریدهای دائمی نسبتاً قدرتمندی را در اختیار شما قرار میدهند. ضمن این که امکان خرید از یکسری فروشگاهها هم در Hub اصلی شرکت وجود دارد که تأثیرات آیتمهایشان بیشتر از آیتمهای Dungeon هاست. بعضی از آپگریدها هم بدین صورت هستند که با انجام مرحله به تدریج یک نوار مشخص پر میشود و در هنگامی که کامل پر شد، امکان فعال کردن آن آپگرید در اتاق بعدی وجود خواهد داشت.
یکی از اساسیترین نکاتی که در مورد بازی وجود دارد سیستم درجه سختی بازی است. بازیهای Roguelite و Roguelike معمولاً عناوین سختی هستند و این موضوع به خصوص در ابتدای کار ممکن است برای بازیکنانی که خیلی حرفهای بازی نمیکنند، میتواند سد بزرگی برای انجام این عناوین باشد. یکی از ویژگیهای مثبت Going Under وجود تنظیمات مختلف برای درجه سختی بازی است که کمک میکند تا در صورتی که این عنوان به نظر شما دشوارتر از حد انتظار بود، بخشهایی از آن را سادهتر کنید. البته به هر حال سازندگان در بازی هشدار میدهند که تجربه اصلی بازی در درجه سختی کامل آن و بدون فعال کردن سیستمهای کمکی برای شما حاصل خواهد شد ولی به هر حال وجود تنظیمات درجه سختی باعث میشود که ورود به این بازی برای افرادی که تا به حال عنوانی از این سبک را تجربه نکردهاند، به نسبت راحتتر از بسیاری از عناوین دیگر باشد. این موضوع خود نکته مثبت مهمی محسوب میشود.
تقریباً تمام بخشهای اساسی بازی در مواردی که در بالا گفته شد خلاصه میشوند. Going Under عنوان نسبتاً خوبی از لحاظ گیم پلی است اما ضعفهایی در سیستم مبارزات دارد که باعث میشود بازی بعد از مدتی تکراری بشود و به هر حال با توجه به عرضهاش در فاصله کم نسبت به Hades و وجود تشابه سبکی و ساختاری، برای یک طرفدار سبک Roguelite بدون شک مقایسهای ذهنی شکل گرفته که از جنبههای فنی گیم پلی بدون شک برنده آن Hades است. این موضوع، مخصوصاً اگر این دو بازی را در فاصله زمانی کم نسبت به هم تجربه کنید، بر روی تجربه کلی شما از Going Under هم اثر گذار خواهد بود. با این وجود میتوان گفت که بازی از لحاظ گیم پلی در کل عنوان نسبتاً موفقی است و با وجود ضعفهایی که دارد، ایرادات اساسی ندارد که باعث ایجاد مشکلات جدی در آن بشوند.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. همان طور که از تصاویر این عنوان مشخص است، بازی از سبک هنری خاصی پیروی میکند. سبک هنری بازی حالت کارتونی خاصی دارد که در آن از رنگهای متنوع ولی عموماً کمرنگ زیادی استفاده شده است که در کنار طراحی خنده دار مدلهای مختلف بازی و سیستم فیزیک خاص آن، فضای بصری آن را به طور کامل با جو طنز خاصی که در بازی حاکم است، هماهنگ میکنند. با توجه به سبک گرافیکی خاصی بازی، بازی از لحاظ فنی عنوان خیلی بزرگی نیست اما با توجه به پیاده سازی جذاب سیستم فیزیکی، میتوان گفت که سازندگان از پس مسئولیتهای خود به خوبی برآمدهاند. Going Under به کمک موتور بازیسازی Unity ساخته شده است و از لحاظ پرفرمنسی عملکرد قابل قبولی روی پلتفرمهای هدف خود نشان میدهد. هر چند بازی در بعضی لحظات روی نسخههای کنسولی دچار افت فریمهای لحظهای میشود، اما به هر حال میتوان نمره قبولی را در این زمینه به سازندگان داد.
در نهایت به موسیقی و صداگذاری بازی میرسیم. موسیقیهای استفاده شده در بازی، شاید خیلی چشمگیر و به یاد ماندنی نباشند اما به خوبی با فضای بازی که نمایانگر یک دنیای کاملاً درگیری مدرنیته است، موفق عمل میکند. در بعد صداگذاری، برای صدای شخصیتهای بازی از اصوات نامفهومی استفاده شده است اما با این وجود به لطف افکتهای مختلف صوتی که در قسمتهای گوناگون استفاده شده است، حس طنز خاص بازی به قوت در این بخش هم حضور دارد و نتیجه کار رضایت بخش بوده است.
نتیجهگیری نهایی:
Going Under عنوانی با فضای داستانی جذاب در سبک Roguelite است که موفق شده به خوبی گیم پلی نسبتاً لذت بخشی را در کنار داستانی طنز پیرامون شرکتهای بزرگ فناوری ارائه بدهد. از بعد گرافیک هنری و صداگذاری تطابق بسیار خوبی را با سبک روایی بازی شاهد هستیم و در کنار آن سیستمهای کلی پیاده سازی شده در گیم پلی هم میتوانند تا حد خوبی بازیکنان را سرگرم نگه دارند؛ ضمن این که تنظیمات فراوانی برای درجه سختی وجود دارند که بازی را برای افراد تازه کار هم مناسب میکند. هر چند سیستم مبارزات بازی بعد از مدتی تکراری شده و بازی در مقابل غولهای این سبک نمیتواند چندان قوی جلوه کند، اما عنوانی است که طرفداران این سبک میتوانند از آن لذت ببرند.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
ممنون از گیمفا و اقای نامجو به خاطر نقد و زمان با ارزشی که برای مقاله گذاشتید بازی خیلی شاد و شنگولیه . مناسب برای تجربه بعد از بازی هایی مثل لست اف اس ۲ یا ولفنشاتین . بازی های ایندی مهم ترین سرگرمی ما در تابستون بودن چون خبری از عناوین بزرگ نبود . به هر حال نقد خیلی خوبی بود و فکر میکنم به تمام جزئیات مثبت و منفی اشاره کردین . ممنون
ممنون بابت نقد
بازی جالبیه و محیط رنگیش خیلی باحاله بنظرم واسه سرگرمی عنوان خیلی خوبی باشه