نفس بکشی میمیری| نقد و بررسی بازی Maid Of Sker
قطعا با سابژانر Walking Simulator که زیرشاخهای از سبک Adventure هست آشنا هستید. سالانه تعداد بسیار زیادی بازی از این سبک منتشر میشوند و بعضی موفق و بقیه خیلی زود فراموش میشوند. در واقع بازیسازی در این ژانر به دلایلی مثل محیط کوچکتر، کمجزئیات بودن تکسچرها و تعداد آنها و خطی بودن، کمتر نیازمند بودجه هنگفت هستند. امروز با نقد یکی از این آثار این سبک آمدهایم; Maid Of Sker.
بازیهای سبک ادونچر در هر زیرشاخهای باشند، همواره بر مکالمات و حل معما تاکید دارند. اصولا هیچگاه نتوانتسم با بازی که صرفا سعی بر گفتن یک داستان، حال هرچقدر زیبا، در قالب یک سری صحنات پیادهروی و نهایتا یکی دو معما داشته باشد، کنار بیایم. ویدئوگیم یعنی داستان، گرافیک و موسیقی در خدمت گیمپلی باشند و نه برعکس. همواره این عقیده را داشتهام و هیچگاه آن را تغییر نمیدهم. اگر شما یک بازی میسازید، حال در هر سبکی که باشد، باید و حتما گیمپلی را ارجحیت بگذارید و اگر بازی بخواهد به این عنصر بسیار مهم توجهی نکند از نظر من اصلا یک ویدئوگیم نیست و نهایتا بتواند خود را در قالب یک رمان مصور معرفی کند.
بازی Maid Of Sker، ساخته استودیو Wales Interactive که از قضا ناشرش هم خود این استودیو خوشفکر است، مدتی است که برای پلتفرمهای نسل هشتم عرضه شده. این استودیو قبل از عرضه این بازی کارنامه درخشانی دارد. بازیهای قبلی این استودیو عناوین FMV هستند. این عناوین بازیهایی هستند که شما در آن یک فیلم را مشاهده میکنید و در مواقعی با انتخاب گزینهها روند آن را تغییر میدهید. البته المانهای گیمپلی هم در آنها به چشم میخورد اما خیلی زیاد نیستند و بیشتر به همان کلیک کردن خلاصه میشوند. با این که من هیچگاه چنین آثاری را دوست نداشتم، اما بازیهایی چون Shapeshifting، The Bunker و The Complex از بهترین آثار این سبک هستند که اتفاقا سازنده آنها هم Wales Interactive است.
بازی Maid Of Sker یک عنوان Adventure/Horror است که به خوبی توانسته المانهای ثابت شده و تقریبا خوب این دو سبک را باهم ترکیب کند و یک داستان تقریبا واقعی را بازسازی کند. مکان اتفاقات بازی هتلی است به نام Sker که در واقعیت نه به این نام، اما دقیقا در موقعیت مکانی بازی، یک باغ خصوصی و تفریحی در ولز وجود دارد که جزء سی مکان ترسناک کل UK محسوب میشود. گزارشهایی مبنی بر دیدن سایههایی در شب، صداهای ناله وهم برانگیز و رفت و آمدهای بسیار مشکوک در نیمه شب در مورد این مکان وجود دارد که کسی واقعیت آن را نمیداند. در این مکان در اوایل قرن نوزدهم دختری به نام Elizabeth William زندگی میکرده که پدرش به دلایلی دیوانه شده و او را در آن جا تا زمان مرگش زندانی کرده. حال سازندگان بازی Maid Of SKer با استفاده از این پیشزمینه و رمانی به همین نام، با اضافاتی خلاقانه دست به ساخت یک بازی ترسناک زدهاند.
داستان بازی از دید شخصی به نام توماس روایت میشود. توماس مشکل تنفسی دارد و اصلا نمیتواند در جای آلوده و شلوغ رفت و آمد کند. معشوقه توماس، الیزابت، برای او نامهای مینویسد و از او درخواست کمک میکند. الیزابت در نامه ذکر میکند او باید به هتل اسکر برود و او را از دست پدرش نجات دهد. این کار تنها از طریق پیدا کردن صفحه نتهایی که یک آهنگ خاص را میسازند امکانپذیر است، آهنگی که سالها پیش مادرش که مثل خودش یک خواننده خوش صدا بوده سروده و حال توماس باید در اوضاع ترسناک این هتل به دنبال آنها بگردد تا معشوقهاش از آن جهنم نجات پیدا کند. و چقدر داستانهای زیبایی که در پس داستان به ظاهر ساده بازی نهفته است که باید آن را تجربه کنید.
به شما توصیه میکنم، قبل از انجام بازی حتما پیشینه موقعیت مکانی امروزه بازی را بخوانید. شک نکنید که بازی برایتان بسیار ترسناکتر جلوه خواهد کرد. این که سازندگان یک داستان واقعی را برای بازی خود انتخاب کردهاند، قطعا ترس بازی را بیشتر میکند. حتی در مورد صحبتهای محلیهای اطراف این باغ در اسناد قدیمی، دشمنان ساکتی که در بازی با آنها روبه رو میشوید هم واقعی بودهاند و تمام اینها را باید زمانی تصور کنید که در نیمه شب بازی را با هدفون بازی میکنید و این افکار هم در ذهن شماست. راه خوبی است برای ترسیدن. مگر نه؟
شخصیتپردازی بازی چندان به توماس و گذشتهاش تمرکزی ندارد و توماس صرفا نقش یک واسطه را برای فهمیدن گذشته این مکان مخوف و سرگذشت تراژدیک الیزابت را برعهده دارد. باور کنید بار احساسی داستان بازی آنقدر بالاست که وقتی با موسیقی غمگین بازی ترکیب میشود بغض را راهی گلویتان خواهد کرد. دستنوشتههایی که با لحجه بریتانیایی بسیار غلیظ الیزابت برایتان خوانده میشود و جنبه کلاسیک بازی را چندبرابر میکند. شما با فرد دیگری به جز الیزابت در بازی ارتباط ندارید، اما روایت بازی از طریق دستنوشتهها هم صورت میگیرد و شخصیتهای بسیاری در آنها معرفی میشوند و تا لحظه مرگشان در دستنوشتهها با شما هستند و زمانی که ارتباط دست نوشتهها را با صحبتهای الیزابت متوجه میشوید، آنگاه هست که به هنر سازندگان در خلق یک داستان مرکب از رمان بازی، وقایع حقیقی و اضافات خودشان پی میبرید.
اما شخصیت الیزابت، خانوادهاش، ساکنین قبلی هتل و روحهایی که آنجا را تسخیر کردهاند بسیار خوب برایتان بازگو میشود. حتی جزئیترین ویژگیهای خیلی از آنها را متوجه میشوید و اگر با حوصله دستنوشتهها را بخوانید داستان بازی را با همه پیچیدگیهایش تماما متوجه خواهید شد و حتی خواهید توانست آن را با جزئیات بنویسید! درست است که بازی در سبک شبیهسازی پیادهروی/ترسناک است و باید هم داستانش به این خوبی باشد، اما این که این استودیو به این خوبی از پس اصلیترین وظیفهاش برآمده بسیار جای تحسین دارد.
همانطور که گفتیم، گیمپلی مهمترین قسمت از هر بازی است. سازندگان Maid Of Sker با آنکه قبل این بازی تجربهای در خلق یک گیمپلی کامل را نداشتند، تقریبا توانستهاند در این قسمت یک گیمپلی خوب را خلق کنند. فضای بازی در یک سوم ابتدایی واقعا ترسناک است، اما هرچقدر پیش میرود و تمرکز بازی بر داستانگویی بیشتر میشود کمتر آن اتمسفر عالی اوایل بازی را میبینیم و میتوانم بگویم به مرور گیمپلی بازی افت میکند. البته این افت به معنای تبدیل شدن بازی به یک عنوان خستهکننده نیست، بلکه از اوج اولیه خود فاصله میگیرد. تقریبا این مورد را میتواسنتیم در عنوان ترسناک Devotion هم ببینیم; کمتر شدن لحظات ترسناک بازی با تمرکز بیشتر بازی بر قصهگویی در یک سوم پایانی.
اگر بازی Outlast و هر عنوان از سبک شبیهساز پیادهروی را باهم ترکیب کنید، نتیجه میشود گیمپلی The Maid Of Sker. در بازی دشمنان ساکتی وجود دارند که به دلیل کور بودن حس شنوایی بسیار دقیقی دارند و اگر کوچکترین حضوری از شما حس کنند به طرفتان حملهور میشوند. شما هم تنها ابزارتان برای زنده ماندن دویدن و توقف نفستان است. اگر در موقعی که آنها نزدیک شما هستند نفس نکشید( با دکمه مخصوص توقف تنفس به مدت چند ثانیه) دشمنان متوجه حضور شما نمیشوند. البته داستان به این سادگی نیست و همانطور که گفتیم توماس مشکل تنفسی دارد و نمیتواند بیش از چند ثاینه نفسش را حبس کند. جدای از آن در بعضی محیطها دود و گرد و خاک هم وجود دارند که باید برای عبور از آنها حتما نفستان را حبس کنید، مگر نه توماس به سرفه میافتد و دشمنان از چند متری متوجه شما میشوند.
متاسفانه هوش مصنوعی بازی بسیار نامتعادل است. گاهی یک دشمن از چند متری صدای شما را میشنود و به جانتان میافتد و گاهی از دو قدمی شما رد میشود و متوجه شما نمیشود. لذا خیلی مشخص نیست دقیقا چه زمانی باید از چندثانیه فرصتتان برای حبس نفس بهره ببرید تا به دردسر نیوفتید و گاها این مورد حالت آزمون و خظا پیدا میکند که آزاردهنده است. معماهای بازی تعداد کمی دارند اما با همان تعداد کم تقریبا چالش برانگیزند. مخصوصا معماهایی که باید با عنصر موسیقی حل کنید و لذت خاصیی دارند. در جاهایی هم حضور دشمنان و معماها ترکیب میشوند و باید در عین استرس کشیدن فکرتان را هم به کار بیندازید که از جمله زیباترین لحظات بازی هستند.
با تمام اینها بازی در بخش گیمپلی چیز جدیدی برای ارائه ندارد. عنصر حبس نفس ایده جالبی است که البته خیلی هم نو نیست، اما اگر همین ایده به درستی در بازی پیاده میشد، شاهد گیمپلی بسیار بهتری بودیم. هر آنچه در بازی میبینید ترکیبی است از عناصری که در بازیهای نامبرده دیدهایم و سکانسی در بازی نیست که با دیدنش هیجان زده شوید. عنصر ترس در مواجهه با دشمنان به یک دلیل ترسناک بودن خود را از دست میدهد: نیاز به زدن ۳ ضربه از سمت دشمنان برای مرگ شما. مثلا در بازی Outlast میدانستید اگر دشمن شما را پیدا کند غزلتان خوانده است و چکپوینت هم که خیلی دور بوده و واقعا میترسید. اما در این بازی شما شانس مجدد دارید و میتوانید به راحتی فرار کنید. اتاق امن شما در بازی اتاقهای سیو هستند که دشمنان به آنها ورود نمیکنند. اگر تعداد این اتاقها کمتر میبود، باز هم شاهد بازی ترسناکتری بودیم.
کیفیت بصری بازی شاید در حد یک بازی آخر نسل هشت نباشد، اما از یک استودیو مستقل نباید توقع معجزه داشت. گرافیک بازی در محیط باز بسیار زیباست و محیطهای سبر چشمنوازی دارد. در شب هم سایهپردازی بازی راضی کننده است و لحظات ترسناکی برای شما رقم میزند. در محیطهای بسته، گاهی با مشکل نورپردازی مواجه میشویم و باید گامای بازی را به میلتان تنظیم کنید. مثلا نور یک اتاق آنقدر کم میشود که جلوی پایتان هم نمیبینید. اما لحظاتی هم هستند که نور اتاق بسیار کم است اما در حد کافیست و شما مثلا باید یک پریز را برای روشن کردن پیدا کنید. این صحنات در عین وارد کردن استرس نوآوری خوبی هم دارند. در کل بازی زنگبندی تیره و تاریکی دارد و فضایش القاکننده ترس و وحشت است. فریمریت بازی هم همیشه ثابت است و نباید هم از محیطهای تقریبا خلوت بازی چیزی جز این انتظار داشت.
موسیقی در بازی واقعا میدرخشد. قطعات بسیار زیبا که میارزد قبل از تجربه بازی هم به آنها گوش کنید. موسیقیهای کلاسیک، غمگین، ترسناک و آرامشبخش در جای جای بازی پخش میشوند و تعداد بسیار زیادی هم دارند. واقعا بیراه نگفتهام اگر بگویم تا یک سوم انتهایی بازی اصلا آهنگ تکراری به جز Main Theme بازی نشنیدم و واقعا شگفت زده شدم. از آنجا که هم الیزابت و هم مادرش خواننده هستند و بازی هم در کل تمرکز خاصی بر پیدا کردن نتهای موسیقی دارد، سازندگان توحه خاصی به این قسمت داشتهاند و الحق هم وظیفهشان را انجام دادهاند. صداگذاری بازی هم تنها بینقص توصیف میکند و با لهجه شیرین غلیظ بریتانیایی جملات را میشنوید که باعث غرق شدن شما در داستان واقعی بازی میشود. این قسمت از بازی لیاقتی بیشتر از نمره کامل دارد و هرچه از آن تعریف کنم حق مطلب ادا نمیشود.
بازی Maid Of Sker ترکیبی است از المانهایی که بارها در دو سبک Walking Simulator و Survival Horror دیدهاید. اگر الهامگیریهای بازی در زمنیه گیمپلی از بازیهای معروف این دو سبک کامل بود، شاهد یکی از بهترین بازیهای سبک ترس و ادونچر بودیم; اما کمبودهای نسبتا مهمی مشاهده میشود. داستان عالی بازی با یک گیمپلی نسبتا خوب ترکیب شده و با اضافه شدن عنصر موسیقی تجربه لذتبخشی از بازی خواهید داشت.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
به نظر بازی جالبی میاد. ممنون از نقد شما اقای رضایی.
فقط چندتا نکته:
تو بند چهارم خط آخر فکر کنم کلمه رمان نوشته نشده.
و لطفا اگه میشه عکس های با کیفیت تری برای نقد ها بزارید ( مثلا ۱۰۸۰P ) نه فقط شما کل گیمفا اگه تو مقالات، نقد و بررسی ها و اخبار از عکس های با کیفیت استفاده کنن خیلی خوب میشه.
لطفا اون قسمتی که توش نمره میدید رو طراحیش رو عوض کنید. طراحی قدیمی مثل این
https://gamefa.com/wp-content/uploads/2020/09/Wasteland-3.png
خیلی از طراحی جدید مثل این
https://gamefa.com/wp-content/uploads/2020/09/score3-min.png
بهتر بود.
با تشکر
ممنونم اصلاح شد
نفس بکشیم میمیریم ?:-)
نفس نکشیم هم میمیریم که :laugh:
محکوم به مرگی:)
خیلی ممنون از بابت شفاف سازی راجب سبک شبیه ساز پیاده روی برای دوستان.
ما تو این سایت هر موقع به همچین بازیهای گفتیم شبیه ساز پیاده روی با واکنش منفی مواجه شدیم و اینکه داریم بازی رو ترول میکنیم.
به شخصه مشکلی با این سبک ندارم چون مدل دیگه ای از سبک محبوبم ادونچر اشاره و کلیک محسوب میشه، اما مشکل اصلی اینجاست که اکثر این بازی ها در زمینه “معما” که گیمپلی اصلی سبک ادونچر هست ضعیف ظاهر میشند و بعضی بازی ها که حتی ۴ تا معمای آبکی هم ندارند و همش پیاده رویه.
.
.
شاهکار بلامنازع این سبک رو به همه توصیه میکنم
Return of the obra dinn
بله این سبک هم برای خودش یک ژانره و اصلا اصطلاح ترولی نیست. و اتفاقا بازی های خوب زیادی هم داریم ازش
اسمش خیلی با نمکه
made of scare
من خیلی دوست دارم اینجور بازیا کلا سبک ترسناک خیلی علاقه دارم بعدش سبک نظامی چیریکی مثل کراس فایر ایکس انحصاری ماکرو…
مرسی از نقد زیباتون..
ممنون از توجهتون
مرسی برای نقد عالی بود
نفس بکشی میمیری :laugh: نکشی هم میمیری
یه جورایی شبیه فیلم نفس نکش لامصب نفس گیر بود نمیشد اصلا نفس کشید :laugh:
:yes: :laugh:
بازی جالبیه سعی میکنم تجربش کنم