داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا

داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است

آرش بوالحسنی
۱۳:۰۰ ۱۳۹۹/۰۴/۰۳
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا

هشدار: این متن بخش‌های زیادی از داستان The Last of Us Part 2 را فاش می‌کند. در صورتی که هنوز بازی را به اتمام نرسانده‌اید، بهتر است که از خواندن ادامه‌ی خبر صرف نظر کنید.

با وجود اینکه هنوز آمار دقیقی از فروش The Last of Us Part 2 منتشر نشده است، اما به نظر می‌رسد که بازی در حال تجربه‌ی فروش بسیار موفقی است و همانند نسخه‌ی اول، قرار است که شاهد شکسته شدن رکوردهای زیاد در این زمینه توسط این بازی باشیم. همانند بازی اول، قرار است که شاهد بحث‌های زیادی در مورد این بازی در سال‌های آتی هم باشیم. اگر بازی را به پایان رسانده‌اید، متوجه تاثیرات زیاد نسخه‌ی اول برروی آن شده‌اید. اما شاید جالب باشید بدانید که بزرگ‌ترین الهامی که این بازی از نسخه‌ی اول گرفته است، مربوط به یکی از بخش‌های کوتاه آن است.

یکی از بزرگ‌ترین غافلگیری‌های The Last of Us Part 2، این است که در میانه‌ی راه کنترل شخصیت ابی (Abby) را بر عهده می‌گیرید و بیشتر اتفاقات نیمه‌ی دوم از دیدگاه او رخ می‌دهند. اما خوب است بدانید که این بخش که حدودا نیمی از بازی را تشکیل می‌دهد، براساس یکی از کوچک‌ترین بخش‌های بازی اول ساخته شده است.

در نسخه‌ی اول، برای مقطع کوتاهی شما کنترل شخصیت الی (Ellie) را بر عهده می‌گیرید. نیل دراکمن (Neil Druckmann)، کارگردان بازی، در این مورد گفته است که این تغییر کوچک بسیار تاثیرگذار بوده است و در دست گرفتن کنترل الی، احساسات بسیاری از مخاطبان را برانگیخته است و باعث علاقه‌ی بیشتر آن‌ها به این شخصیت شده است:

در بازی اول، این تغییر شخصیت بسیار هیجان‌انگیز بود. برای مدت زیادی شما در نقش این قهرمان سنتی بازی می‌کنید و ناگهان کنترل الی را در دست می‌گیرید. از آن جایی که این بخش خیلی تاثیرگذار بود، تصمیم گرفتیم که کل بازی دوم را حول محور آن بسازیم و شما باید کنترل شخصیت‌های غیرمنتظره‌ای را به دست بگیرید و با آن‌ها ارتباط برقرار کنید. شما همین حالا با الی احساس نزدیکی می‌کنید، اما با ابی آشنا می‌شوید و متوجه می‌شوید که او همین حالا هم به انتقام، چیزی که الی شدیدا به دنبال آن است، رسیده و هنوز نتوانسته رضایتی در زندگی خود پیدا کند. می‌خواستیم نشان دهیم که چه چیز موازی بین این دو شخصیت وجود دارد و حتی تحت شرایط متفاوت، این دو می‌توانستند دوست هم باشند.

The Last of Us Part 2 هم اکنون برروی پلی‌استیشن ۴ در دسترس است. شما می‌توانید نقد و بررسی این بازی را از طریق این لینک مطالعه کنید.

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا
داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • M_A.REZAIE گفت:

    خب ادامه همونه می خوای الهام نگیره :rotfl:

  • لست پارت ۲ به معنای واقعی کلمه شاهکار خالص هست،الان دارم برای بار دوم داستان رو جلو میبرم،و هر لحظه بیشتر عاشق بازی میشم،
    دوستان مطلب پایینی حاوی اسپویل هستش،
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    .
    .دوستان اخر بازی وقتی الی،Abby رو با اون وضع داغون پیدا میکنه،بعدش باهاش میجنگه،و میخواست خفش کنه،من خودم به شخصه دلم برای Abby سوخت،دوست نداشتم کشته بشه،با اینکه ازش متنفر بودم،ولی به نظرم تاوان کارش رو به اندازه کافی پس داده بود،تمام دوستانش کشته شده بودن،در صورتی که اوایل بازی که جول رو کشته بود،دوست داشتم تیکه تیکش کنم،واقعا حس عجیبی هست،از شخصیتی که متنفر هستی،آخر داستان دلت براش بسوزه!!!!!
    شما چطور؟دوست داشتید کشته بشه؟!

    • HALO INFINITE گفت:

      اسپویل
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      چی میشد آخر بازی الی با دسته گلف محکم میزد تو صورت ابی و…….
      متاسفاته این بازی الی رو به یک هیولا تبدیل کرد
      یادتونه دیالوگ طلایی الی تو قسمت اول
      “فکر نکنید ما قاتلیم ما برا بقا میجنگیم”
      نیل دراکمن من یکی را بدجور ناامید کرد با این داستان

    • darkwarrior گفت:

      من دلم واس شخصیت بالدر توی گاد سوخت ک اولش اونجوری باهاش درگیر شدم
      وقتی ک طلسم رویین تنی ازش برداشته شد و اون سرمای برف رو حس کرد دلم به حالش سوخت

      • RickSanchez گفت:

        اسپویل
        .
        .
        .
        .
        ولی من دلم به حالش نسوخت و تازه کیفم کردم که الانه که بزنم خا…. بیارم جلو چشاش
        دلم به حال مادرش یکم سوخت اشتباهی کرد که اخرش به مرگ بچش ختم شد …
        اون تیرهای سبز رو که انداخت تو اتیش من همونجا شک کردم اینا خیلی مهمن !!

    • حقیقتا این کامنتم رو از ته دلم دارم میگم:
      اسپویل
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      آخر بازی ابی اتفاقا حالش خوب بود،فقط یک کمی لاغر شده بود و بدنش آفتاب سوخته شده بود
      اگر آخر بازی نشون میدادن که تو اون زندان میزدن در حالی که به هوش هستش و درد رو حس میکنه،تک تک ناخن های دست و پاش رو میکندن
      بعد از اون تک تک انگشت های دست و پاش رو با یک چکش له میکردن به طوری از دستاش کنده بشن
      و بعد از اون با یک قاشق یکی از چشاش رو از حدقه در میاوردن اون هم در حالی که چشمش هنوز با مویرگ هاش به مغزش وصل مونده
      و پوست بدنش رو با اسید میسوزوندن و مو هاش رو انقدر میکشیدن که با پوست کلش،از سرش کنده بشه
      و در آخر هم استخون های دست و پاش رو میشکوندن به طوری که از گوشت بدنش بیرون بزنه…
      اگر همه ی این ها کنار یکسری شنکجه دیگه که حالا بنویسم کامنتم تایید نمیشه،روش انجام میدادن
      راضی بودم که ابی بره….
      (تایید لطفا)

      • MAX3D گفت:

        مخالفم باهات و واقعا این طرز فکر اشتباهه واسه همینه خیلیا بازیو درک نکردن کامل
        به جز اینکه از کاراکتر ابی بسیار خوشم میاد و کلیدی ترین کاراکتر بازی هستش
        اما خودت رو جای ابی بزار با اون زندگی بسیار سختی که داشت و اون اتفاقاتی که واسش افتاد
        حاوی اسپویل
        .
        .
        .
        .
        .
        .
        .
        .
        .
        خودت رو جاش بزار پدرت و خیلیای دیگه به دست یک آدم کشته بشن
        صدرصد میری واسه گرفتن انتقام از قاتل پدرت ابی هم همینکارو کرد
        ابی چندین بار که الی توی مشتش بود میتونست بکشش اما اینکارو نکرد
        چون هدفش جوئل بود میتونست بدترین کارهارو با الی بکنه اما نکرد همونکارایی که خودتم میدونی
        جوئل حتی اون لحظه آخرای بازی میتونست بدون شلیک به اون دکترا بگذره و بره اما شدت هیجانش کار دستش داد
        اگه ابی فقط یک نفر اونم جوئل رو کشت بجاش الی بهترین دوستای ابی رو کشت حتی عشقش رو کشت
        کشتن کسایی که دوستشون داری بسیار دردناک تر از مرگ خود طرفه حاضری بمیری ولی مرگ عزیزانت رو نبینی
        ابی هم احداف و تصمیم های خودشو داشت و فقط اون کارو با جوئل کرد و تمام اما الی از داستان زندگی ابی بی خبر بود
        ابی هم کسی بود مثل الی که عزیز ترین افراد زندگیشو از دست داد
        (این کاراکتر رو حتی از خود الی برترش میدونم این کاراکتر رو چون پتانسیل بالایی داره و پخته تره)
        مخصوصا اینکه وقتی میره واسه انتقام و مواقع مبارزه دقیقا طرفش رو میکشه واسش مهم نیست
        نه اینکه بیاد طرف رو بگیره و باهاش صحبت کنه دقیقا میکشه و کارشو درست انجام میده
        همونطور که به جس مستقیم شلیک کرد و الی رو هم بهش شلیک کرد اما جا خالی داد و جوئل رو هم کشت
        ابی اصلا آدم بدی نبود فقط انتقامش رو گرفت آخرش هم باز رحم کرد به الی و دینا
        اینجور بخوای حساب کنی خود الی ادم خیلی بدتری باید باشه یک طرفه به قضیه نگاه نکنید
        ابی عاشق نجات دادن آدم هاس و شخصیت خون گرمی داره اما سرنوشتش و کشته شدن عزیزاش باعث میشه حسابی قاطی کنه اگر ابی فقط جوئل رو کشت الی کارای خیلی بدتری کرد و بیشتر عزیزانش رو کشت و قبلش هم که جوئل پدر ابی رو کشته بود

        • اتفاقا شما شخصیت ها و تا حدی مکانیک های بازی رو درک نکردی.
          اسپویلر:
          .
          .
          .
          ابی نقطه متقابل الی بود. جوئل رو با لذت شکنجه میده و میکشه و وقتی میفهمه دینا بارداره میگه چه خوب. اما الی وقتی نورا شکنجه داد و کشت بعدش وحشت زده شده بود از کاری که کرد و وقتی میفهمه مل باردار بوده حالش شدیدا بد میشه.
          همیشه یکی باید جلو ابی رو میگرفت تا ادم نکشه. اول اوون جلوش رو میگیره و نمیذاره تا الی و تامی رو بکشه و بعدش بخاطر لِو، الی و دینا رو نمیکشه. (لِو یجورایی یادآور آرمان های اوون برای ابی هست، پایین یکم توضیح دادم چرا)
          ابی از انتقام و کشت و کشتار و شکنجه لذت میبره (اونجایی که سارافایت ها رو زندانی کردن میگه کاشکی با یکیشون چنددقیقه تنها باشم تا دلم رو خنک کنم).
          داستان بازی هم این واقعیت ابی رو پشت مکانیک ها و داستان فرعی پنهان میکنه و سعی میکنه مثلا ابی رو بهتر از الی جلوه بده. وقتی نقش ابی هستی، با رفیقاش بیشتر شوخی میکنه تا حس گرم بودن بده، رفیق های ابی موقع مبارزه کارآمدتر از جسی و دینا هستن، ابی با سگ ها بازی میکنه که نشون بده حیوان دوسته و غیره.
          اما وقتی نقش الی هستی صحبت های الی با بقیه جالب نیستن، مجبوری چندتا سگ بکشی و زوزه ی دردناکشون رو بشنوی، دشمن های مقابل الی همیشه اسم همدیگرو صدا میزنن که حس انسان واقعی بودن داشته باشن و…
          ابی هم اصلا عاشق نجات دادن آدم ها نیست، فقط بخاطر اینکه تحت تاثیر اوون و حرفاش قرار میگیره احساس گناه میکنه و میره تا یارا و لِو رو نجات بده و حتی مل بهش میگه میدونم بخاطر اوون اینکارا میکنی.
          در ضمن تو نسخه ی اول باید اولین دکتر رو بکشی چون چاقو جراحی میگیره طرف جوئل و نمیذاره الی رو برداره.

          • MAX3D گفت:

            دوست عزیزم Justice for JM حرفای شما برای من جالب بود و قسمت هایی رو قبول دارم اما..
            الی یک آدم تنها هستش و به هیچ گروهی وابسته نیست و باندی نداره این طبیعیه توی بازی مجبوره با دو دسته از آدم ها که بی رحم هم هستن نسبت به دشمنانشون مبارزه کنه چه انسان باشه چه سگ های تربیت شده اونها مجبوره مبارزه کنه و بکشه راهی نداره اما ابی از اولش با دار و دسته خودش بوده و حتی تا حدی بر روی خیلیاشون مسلط بوده و همه دوسش دارن و احترام قائلن موقعیت ابی اینجوری ایجاد میکنه که با سگ ها مهربون باشه چرا چون موقعیت و سبک زندگیش اینه سگ ها مال خود این گروه هستن و الی هم با هیچکی گروهی همکار نیست و خودش تنها زندگی میکنه ابی در صورتی از انتقام و کشتار لذت میبره که دشمنانش رو ببینه ابی اگه بی رحم بود به دینا رحم نمیکرد که وقتی فهمید حامله س دست کشید ازش ابی اون دو تا خواهر ژاپنی رو نجات داد و کل راهی که با اینا بود رو احساس مسئولیت میکرد نسبت بهشون و تا آخر همراهیشون میکرد و حتی ضد گروه خودش دراومد (isaac) ابی فقط انتقامش رو گرفت و تمام اما الی و تامی برادر جوئل برای انتقام ادامه دادند و خیلی از دوستای ابی رو کشتن ابی شخصیتی پخته داره ولی هرکی دشمنش باشه از سر راه میزنش کنار آخرش هم الی رو زد معلوم هم بود که الی رو میزنه تو مبارزه تن به تن و چندین جا الی که توی دست هاش بود رو ول کرد با اینکه دوستای اطرافش موقع مرگ جوئل میگفتن اینم بکش واسمون خطرناکه اما اینکارو نکرد کلا بازی طولانی و پیچیده ای هستش و زیاد میشه به داستانش نقد وارد کرد

            • marilyn گفت:

              ابی شخصیت عمیق و پیچیده ای داره واقعا و درکش سخته یک مقدار
              واقعا داستان این بازی سالها تو ذهن اونایی که بازیش کردن موندگار میشه و نقد میشه
              هر کسی هم یکجور برداشتی داره از داستان من الی رو خیلی دوست دارم اما جاهایی تصمیم های اشتباه میگیره الی هم باید شخصیتی ترکیبی از خودش و ابی باشه تا توی همچین دنیای اخرزمانی بتونه رو پای خودش باشه و کاراشو دقیق و کامل انجام بده باید دید برای لست ۳ چه ادامه ای برای این داستان رقم میخوره و انتقام الی به کجا ختم میشه

            • اسپویل
              .
              .
              .
              .
              .
              .
              .
              .
              .
              .
              .
              بخش مربوط به سگ ها و دوستان مربروط به استفاده ی روانشناختی از مکانیک و فضای بازی هست. تو بخش های ابی اکثر دشمنان سارافایت ها (کله خشک مذهبی که مثل آدم های مدرن زندگی نمیکنن، که باعث میشه اکثر پلیرها باهاشون حس انسان دوستانه نداشته باشن) هستن که دشمن مشترک هر دو بخش الی و ابی هستن.
              بازم میگم دفعه اول اوون جلوی ابی و منی و جردن رو میگیره تا الی و تامی رو نکشن و دفعه ی دوم ابی میخواست با لذت دینای حامله رو بکشه که لِو نذاشت، برای این به دوتا خواهر ژاپنی رو کمک میکنه چون بخاطر حرف های اوون برای یارا و لِو در وهله ی اول احساس گناه و به مرور زمان احساس مسئولیت میکنه. و در کل بخاطر حرف های اوون نظرش نسبت به WLF عوض میشه.
              .
              همچنین شما متوجه نشدی که الی حتی یه نفر رو بخاطر انتقام نکشت (اونجوری که ابی میکشه) و اکثر مرگ های رفقای ابی برای دفاع از خود بود.
              جردن داشت دینا رو میکشت الی مجبور میشه با چاقو بزنتش قبل از اینکه بقیه ی اعضای گروه بیان، سارافایت ها لیا رو کشته بودن نه الی، نورا آلوده میشه و به هرحال میمیره ولی الی مجبوره شکنجه اش بده تا جای ابی رو لو بده، اوون سعی میکنه تفنگ رو از الی بگیره و مل با چاقو حمله میکنه طرف الی و آخرش هم تامی، منی رو میکشه اونم وقتی ابی و منی دو به یک دنبالش افتادن.
              و نکته ای که خیلی ها متوجه نشدن اینه که الی بیشتر از اینکه احساس انتقام داشته باشه، حس گناه نسبت به جوئل داره و بیشتر دنبال بخشش از طرف جوئل و بخشیدن جوئل بخاطر دروغش هست. تو دفترش وقتی جوئل رو نقاشی میکنه چشم هاش رو یادش نمیاد، یا تو اولین تریلر که از بازی نشون دادن جوئل تو تصورات الی هست ولی چهره اش معلوم نیست که نشون از احساس گناه و شرمساری الی از جوئل داره. اگه درست یادم باشه فقط موقع خواب، خاطرات گذشته اش با جوئل و چهره اش رو درست میبینه و اخرش همش به دروغ جوئل ختم میشه. و در آخر اون لحظه ای که داره ابی رو میکشه، چهره ی کامل جوئل رو برای اولین بار بعد از مدت ها میتونه تصور کنه. الی میفهمه که هیچوقت انتقام رو نمیخواسته، و اینکه نفرتش از ابی با نفرتش از دروغ جوئل امیخته شده وفقط با بخشیدن ابی، میتونه جوئل رو هم ببخشه و از این نفرت رهایی پیدا کنه.
              به نظر منکه ابی به هیچوجه شخصیت بهتری از الی نیست. برعکس ابی، الی با اراده و تصمیم خودش بخشش نشون میده و به عنوان شخصیت بزرگتر و خالی از نفرت اون ساحل رو ترک میکنه.

              • MAX3D گفت:

                اسپویل
                .
                .
                Justice for JM بسیار از صحبت با شما خوشحال شدم و دیدگاه جالبی دارید نسبت به بازی که البته دیدگاه درستی هم هست شما دیدگاهی از طرف الی و به قولی این بازی به دو بخش تقسیم میشه بخش الی و بخش ابی که من بیشتر از طرف ابی صحبت کردم که اونجور هم که فکر میکنید نیست که واقعا هم همینطور بود من نمیخوام بگم این کاراکتر خیلی خوبه و بهترین آدمه چون اشتباهات زیادی داشته اما این کشمکش ها و بگیر و ببندهای الی و تامی که دنبال ابی بودند کار دستشون میده آخرای بازی هم بدجور تامی بدشانسی اورد و افتاد به دست ابی و بعدش هم الی داغون شد که واقعا ناراحت شدم و حتی اشک تو چشمام جمع شد چون الی دختر عاطفی و مهربونی بودش و لیاقتش این نبود و دیگه توان بلند شدن نداشت ابی که زنی ورزشکار و عضلانی هستش با انرژی بلند میشه و میره بنظرم این داستان بازی نیاز درک بسیار بالا و تحلیل حرفه ای از هردو جانب داره که من و شما بخوبی انجامش دادیم و نوشته های شما و خودم رو در یک
                فایل ذخیره میکنم چون از خوندنشون لذت میبرم
                حرف دوستمون مرلین هم درسته الی باید شخصیت پخته تری داشته باشه برای لست ۳ که بتونه تصمیم های درست رو بگیره در ضمن اگه الی دنبال انتقام نبود چرا این همه راهو رفت که حتی آخر بازی هم به اون حس انتقامش اشاره میشه و تامی هم یک نقشه میاره و خود تامی فردای اون شب مرگ جوئل سریع سفر میکنه سیاتل در کل واقعا روی این داستان بازی به شدت کار شده و برای همین از لحاظ روانشناختی افراد دچار دو گانگی و دو دلی میشن که کی کاراش درست تره و جریان در اصل چی بوده

                • ممنون دوست عزیز، راستش چون نمیتونم ابی رو ببخشم پس به هیچوجه هم نمیتنونم بخش داستانیش رو هم درک کنم. من هم لذت بردم از اینکه با شما صحبت کردم و داستان رو بیشتر درک کردم.

              • aliamini595 گفت:

                اقا باریکلا واقعا باریکلا دید شما نسبت به بازی خیلی جالبه و حال کردم با نظرت من خودمم از داستان بازی ناراحت بودم ولی اصلا اصلا به این چیزا توجه نکرده بودم
                امیدوارم اوناییم که به بازی نمره کم دادن یا ناراحت هستن همه مثل شما بازیو خسلی عمیق تجربه کرده باشن :yes:

              • Unknown_AH گفت:

                دیدگاه شما به شدت جالب هستش. راستش من هم دیدگاه نسبتا مشابهی داشتم تنها با این تفاوت که فکن کنم الی نمیتونست ابی رو بکشه چون هنوز نمیتونست جوئل رو بابت دروغش ببخشه که این براش مثل یه بار سنگین به عنوان انتقام رو دوششه که نمیتونه تحمل کنه، پس میزاره ابی بره.

                • اسپویل:
                  .
                  .
                  .
                  به نظرم بخشیده. در آخر هم وقتی سعی میکنه با دست ناقص گیتار بزنه تا تمام اتفاقات شب آخر قبل از مرگ جوئل رو بیاد میاره (در اصل لحظه ی کشتن ابی همه چیز یادش میاد ولی تا قبل از گیتار زدن بهش فکر نمیکنه). اینکه چطور به جوئل احساسات واقعیش رو گفته و اینکه با جوئل بهتر رفتار میکنه و این فرصت رو میده تا جبران کنه. یعنی در اصل یادش میاد که شب قبل از حادثه تصمیم این رو داشتن که همدیگرو ببخشن و دوباره مثل قبل بشن.

        • aliamini595 گفت:

          الان میخای بگی که شما بازیو درک کردی؟
          مشکل این بازی اینجاس که کارگردان این بازی آقای نیل دراکمن صنعت بازیو با صنعت فیلم و سینما اشتباه گرفته
          اگه قرار بود همه پلیرا برن سمت اون داستانی که این دوست عزیزمون تو تخیلاتش ساخته و منتقدا گیمفا هم ازش به عنوان هنر یاد میکنن به به و چه چه میکنن هرکی میاد ازشون نقد میکنه رو بی هنر میخونن یا هیتر پس اصن دلیل ساختن یه بازی چیه؟
          میرفتی یه سریال میساختی ۲۵ تا قسمت ۱ ساعته همم میشستن داستانی که تو دلت میخاد رو تماشا میکردن تهشم در بد ترین حال شبیه گات میشد که البته باید بگم ته این بازی سرنوشتی که ناتی داگ برای یکی از پر پتانسیل ترین فرنچایز های تاریخ گیم رقم زد خیلی افتضاح تر از گاته
          ممکن نمیدونم دیگه اگر لست ۳ ای ساخته بشه دیگه الی تو بازی باشه یا نه باید و اگرم قرار باشه داستان بره رو abby و ادامه داستان اون به هیچ وجه حاظر نیستم ۲ تومن دیگه بخاطر اون پول بدم (اگه دلار هنوز ۲۰ تومن باشه:))

      • Ilya گفت:

        یا خدا این دیگه به مغز منم نمی‌رسید این چی بود دیگههه!

    • Unknown_AH گفت:

      دوست عزیز من کلمه شاهکار رو برای این اثر به کار نمیبرم. این بازی در نسل حاضر به معنای واقعی از نظر تکنیکی (گیمپلی، انیمیشن، گرافیک، طراحی محیط و مراحل و…) خارق العاده هست ولی شاهکار نیست.
      داستان بازی بحث جداگانه ای برای بحث کردن داره! به نظر من بخش های داستانی بسیار تاثیرگذاری تو این بازی وجود داره که واقعا نشان از تبهر نویسنده و تیم تو نوشتن، اجراسازی بصری و تاثیرگذاری داره. ولی وقتی کل این بخش ها در کنار هم قرار میگیرن به علت عدم تناسب از هم میپاشن. به شخصه فکر میکنم با این که موضوع داستان (وسواس انتقام و نفرت) پیچیده هستش، ولی کلیت داستان این بازی با تمامی نقاط مثبت، بسیار کلیشه ای تر از نسخه اول هستش. روایت جدای از داستان نیست بلکه بخش از اون برای نحوه بیانش هستش. نسخه اول با روایت به شدت عالیش، کلیشه ای بودن داستان رو از یاد مخاطب میبرد. این درحالیه که نسخه دوم اینطور نیست. سعی در بیان داستانی پخته تر و واقعی تر و گیراتر داره ولی کلیتش در کنار روایت بدش (به نظر من) اون حس ارتباط رو از بین میبره.
      میخوام یه مثال براتون بزنم. تو نسخه اول حدود ۵-۱۰ دقیقه با سارا، جوئل و تامی آشنا میشیم. نیازی به شناخت چندان اونا نداریم ولی فضا سازی و روند بازی باعث میشه تا حدودی با اونا ارتباط برقرار کنیم تا اینکه با ضربه عاطقی به شدت محکمی که به مخاطب وارد میشه همه چیز متوقف میشه! (مرگ سارا جدا از کشتن دیوید توسط الی و آرامش شدن الی در آغوش جوئل، برای من تاثیرگذار ترین بخش های داستان بودن) حالا مهمترین بخش این مثال؛ اگه به روایت داستان و نحوه جلو رفتن اون تو بازی توجه کنید، میبینید که بازی هیچ وقت بهتون مهلت فکر کردن به گذشته و مرگ سارا رو نمیده. جوئل هم تماما در حال فرار و سعی در فراموش کردنش داره ولی نمیتونه. این نحوه روایت و جلو رفتن بازی باعث شدن من حس غمی که جوئل داره رو حس کنم. اون سعی در فراموش کردن داشت ولی نمیتونست (وجود ساعتش نشونی از این موضوعه) و من هم هی به یاد می اودم مرگش رو ولی بازی با روایتش بهم اجازه آنچنانی برای فکر کردن بهش رو نمیداد. هردومون برای فرار از غم تلاش میکردیم ولی نمیتونسیم! به همین خاطره که نسخه اول در بیان داستانش خارق العاده بود. عملا هیچ فلش بکی برای بیان افکار و احساسات نشون داد نمیشد ولی ما (و شخصیت ها) به یادش می افتادیم.
      حالا نسخه دوم. راستش من در مراحل بازی چنین احساس ارتباطی با شخصیت ها پیدا نکردم و نداشتم. به نظر من یک ضربه بدی که به این نسخه تو روایتش زده شده، تلاش برای بیان داستان از دید دو شخص و با استفاده از فلش بکه. استفاده از فلش بک در دورانی که تازه به دنیای سینما و فیلم اومده بود ایده بسیار جالب و هوشمندانه ای برای روایت داستان بود ولی کارگردان باید بدونه چجوری ازش استفاده کنه تا فیلم حسی رو که دنباشه در مخاطب القا کنه. هر داستانی دو جنبه (یا چند جنبه) بر اساس دید شخصیت های موثرش داره به خصوص داستان انتقامی که این بازی سعی داره روایت کنه. مشکل کار اینجاس که ما آدما تقریبا همیشه یک جنبه رو میبینیم اونم جنبه خودمونه. این بازی برای توجیح انتقام، جنبه شخصیت ابی رو نشون میده در حالی که من فک میکنم این یک اشتباه بزرگه. داستان باید تنها از جنبه الی دیده میشد نه به خاطر اینکه من از ابی بدم میاد، بلکه به این خاطر که چه آگاهانه و چه غیر آگاهانه من طرف جنبه الی کشیده میشم چون با اون بودم، احساساتش رو درک کردم و دوستش دارم. داستان باید از همون یک جنبه برای بیان جنبه دیگه استفاده میکرد. باید آسیبی که الی به بقیه میزنه رو بدون اینکه اون و مخاطب از جنبه دیگه اطلاعی داشته باشد نشون میداد و ضربه روحی ناشی از عمل وحشت ناکشون رو نشونشون میداد. مخاطب اینجوری حتی اگه هنگام انتقام لدت ببره، حس بسیار بدی بهش القا میشه. درسته که این روش روایت ممکنه به اندازه اون مدلی که ناتی داگ در پیش گرفته هیجان انگیز نباشه ولی حتی وقتی که مدلی رو که ناتی داگ در پیش گرفته رو میبینم، یک عالمه نقطه ضعف رو مشاهده میکنم. شخصیت پردازی ابی و اطرافیانش به اندازه کافی زمان به مخاطب نمیده که باهاشون ارتباط برقرار کمه بلکه بهانه ای برای توجیح دلایل آسیب هایی هستش که بهشون وارد میشه. بازی بازی که بخواد چه نخواد الی و جوئل رو دوست داره و از همون اول از ابی و دوستاش متنفر میشه. این نحوه بیان اصلا موثر نیست. اینکه ناتی داگ کاری کرده ما از شخصیت ها بدمون بیاد ولی دلایلشون و احساساتشون رو بپذیریم درحالی که ماهیت کلی رو نمیتونیم و در نهایت دلمون به حالشون بسوزه کار هوشمندانه ای نیست. تحریک کردن احساسات تو این فرنچایز نقطه قوت اون بوده ولی تو نسخه اول به جا بود درحالی که اینجا تنها روشی برای اینه که ناتی داگ بگه “ببینید ما چه خوب احساساتتون رو بر می انگیزیم” این کارشون احمقانه است. بله هر انسانی موقع کشتن نورا به شد حس بدی بهش دست میده ولی اون کار رو نمیتونه بکه. تو اون شرایط هر چقدر هم که نفرت قوی باشه کشتن طرف به شدت وحشتناک تر و نفرت برانگیزتره. حالا ناتی داگ چیکار کرده، ما رو مجبور به انجامش کرده در حالی که ما از انجامش به شدت حس بدی میگیریم و بعد الی رو نشون میده که به شدت شکسته. من از اونجا دیگه طاقت ادامه به هیچ وجه نداشتم ولی بازی و الی هرچقدر هم که حالشون بد شده دارن ادامه میدن! من به این کار نمیگم شاهکار و هوشمندی در روایت داستان.
      داستان (ناتی داگ) برای اینکه میدونه ملت جوئل رو میخوان هی فلش بک میزنه به عقب و اون و الی رو نشون میدن. بله مو اون صحنه ها رو خیلی دوست داشتم ولی وقتی رابطه خراب شده الی و کلیت داستان فعلی رو میبینم از خودم میپرسم این فلش بک برا چی اینجا بود. جای بدتر بازی اونجاست که مجبور میشم همه چیز رو از اول از دید ابی ببینم. اینجا بود که دیگه واقعا خسته شده بودم. جنبه ابی اصلا به روایت داستا کمکی نمیکرد.
      آخرین بحثم سر پایانه. اول از همه بگم که من از مرگ جوئل سورپرایز نشدم. به شدت غمگین شدم ولی میدونسم الی برای هیچ کس جز جوئل دست به انتقام نمیزنه پس متنفر و شگفت زده نشدم! ولی چیزی که منو دیوونه میکنه شخصیت پردازی تمامی شخصیت های جدید و قدیمیه. شخصیت های جدید به شدت مزخرفن (ابی یکم استثناست ولی شخصیت ضعیفی داره) و شخصیت های قدیمی مثل تامی و بعضا جوئل و به خصوص الی تصمیماتی میگیرن که به شدت عجیب و به دور از شخصیتشونه. بله زمان سبب تغییر آدما میشه ولی نه اون مدلی که تامی الی رو مجبور به ادامه انتقام کنه یا جوئل رو مجبور به کمک به یه عده غریبه کنه و یا الی رو پشیمون از کاراش! حالا درمورد پایان که شما فرمودید. به نظر من پایان این بازی به شدت خوبه چون احساسی هستش ولی در عین حال پیغامی رو که داستان قصد داشت بگه رو به مخاطب القا میکنه. اونو بگم که مردم الان از رو عصبانیت جیغ و داد میکنه و من درکشون میکنم ولی اگه فرصت بدن میبینن چه پایان خوبی هستش. الی دیگه نمیتونست بیشتر از اون چیزایی که میخواست رو از دست بده و چون جوئل رو نبخشیده بود نمیتونست ابی رو بکشه ولی حتی با اینکه دیگه نمیخواست ادامه بده به علت تمامی اشتباهاتش (که نمیتونست به قول معروف Let It Go کنه!) تنها چیزی که از جوئل (به جز خاطرات) براش مونده بود و میتونست به فرزنداش بده رو از دست میده (گیتار و آهنگ جوئل) این پایان واقعا خوبه ولی شخصیت های موثر درش و تمامی زمینه سازی ها براش به شدت بده که موجب شکست در نمایشش میشه. به منم ابی رو دیدم دلم براش سوخت. احتمالا همه همینطورن ولی وقتی روابط و کارا و عواقب کارای ابی رو میبینم هیچ ارتباطی باهاش برقرار نمیکنم. این کار ناتی داگ که باعث شد دلم به حال ابی بسوزه شاهکار نیست.
      این بازی واقعا خوبه. صحنه های تاثیرگذازی داره ولی ارزش به یاد سپردن و صحبت رو نداره. اینو به این خاطر نمیگم که هیتر. The Last of Us یکی از محبوب ترین بازی های بنده هستش ولی من رو چنین چیزهایی تعصب چه از جنبه خوب چه بد ندارم.

      خدا قوت که تا اینجا خوندید!!!!

    • pegasus گفت:

      داداش بزار بازی رو بکوبن متنفر باشن و فحش بدن
      همون کاری رو میکنن که ناتی داگ مبخواست
      یادته بازی اول راجب عشق بود همه میگفتن عجب کارگردانی عجب نویسنده ای ولی دراکمن گفت بازی دوم راجب خشم و نفرته الانم همونا میان بهش فحش میدن و میکوبوننش همونطور که خودش میخواست لست و ناتی داگ کاری کردن که میخواستن انجامش بدن و موفق هم شدن

  • اسپویلر پایان بازی!
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    البته فرقش اینه که تو بازی اول از الی خوشمون میومد، کسی هست از ابی متنفر نباشه؟
    واقعا بی انصافی بود که ابی در پایان به دست الی رستگار شد ولی الی همه چیز رو از دست داد، حتی توانایی گیتار زدن رو که از جوئل یاد گرفته بود.

    • pegasus گفت:

      اسپویل
      .
      .
      .
      .
      .
      ابی که وضعش ازون بدتر بود
      اول پدرش
      دوم صمیمی ترین دوستاش
      سوم عشقش
      چهارم شکنجه
      پنجم گرسنگی و تشنگی و در نتیجه بدنش نصف شد(به معنای واقعی کلمه)
      الی فقط جوئل و جسی رو از دست داد و انگشتاش
      سعی کنه میتونه رابطشو با دینا و تامی هم درس کنه ولی الی کلا باخت

  • CoD123 گفت:

    سونی نمره های پایین پلی استیشن استور رو پاک می کنه تو سایت متاکرتیک هم نمی تونی ب بازی نمره ی پایین بدی
    این ینی سرپوش گذاشتن
    فروش بالاشم فقط بخاطر ایام قرنطینه س

    • garshasb33 گفت:

      کاری ب پلی استیشن استور ندارم ولی تو سایت متا کریتک ادماایی هستن که حتی پلی استیشن ۴ هم ندارن و فن بوی یه شرکت دیگن البته دور از جون شما سعی در ترول این بازی دارن و سعی میکنن پاییین ترین نمره رو ب این شاهکار بدن

    • Xseries گفت:

      اسپویل
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      بابا یه گندی زدند دیگه نمیتونن چطور جمش کنن مدام دارن ازش تعریف و تمجید میکنن

      اصن داخل بازی محبوب ترین شخصیتش کشته میشه و جوری به کاربر القا میکنن انگار حقش بوده

      مثل این میمونه که یه عمر با بتمن بازی کردی و باهاش بزرگ شدی بعد یهو بتمن میکشن و جوری داستانش رو روایت میکنن که انگار بتمن دشمن مردم بوده

      • pegasus گفت:

        اسپویل
        .
        .
        .
        .
        .
        .
        داداش اصلا بازی از اولش به دنبال قهرمان ساختن از جوئل و تبدیل کردنش به سمبل نبود تو دنیای بازی کسی که به خاطر نجات یک نفر جون میلیونها نفرو از دم ببخ بزنه محبوبه؟(تو منطق دنیای بازی منظورم هست نه بین طرفدارا) اگه از اول قبل از لست نسخه یک در نقش ابی بودین نظرتون راجب جوئل چجوری بود صد در صد بلای بدتری سرش میاوردی
        بازی اصلا سعی نداره کاری کنه که جوئل آدم بده هست(معلومه بازی نکردین و از چند جا چند ساعت فقط دیدین)بازی میخواد جریان پشت پرده بازی رو هم از دید کانون بازی نمایش بده
        #تلنگر بر سر هیترها

    • Moein MM2 گفت:

      دختر خوب تا کی میخوای جک بگی مارو بخندونی؟
      تو متاکریتیک که قطعا تو یوزر اسکور تا تونستی صفر دادی نکنه دیگه انتظار داشتی بذارن تو متای اصلی دخالت داشته باشی؟در ضمن کسی نقد میکنه که بازی رو انجام داده باشه و تجربه ش رو داشته باشه.هرکسی نمیتونه حقیقت این گیم رو درک کنه.سازنده ها نگران این نبودند که فلان دخمل خانم از دارک بودن بازی بتلسه 😀
      خداروشکر نقد زیبای آقای آقابابایی دهن خیلی از هیترا رو گل گرفت.وگرنه الان شاهد ۲۰۰ کامنت زیر این مطلب و جدال شدیدی بین هیترا و طرفدارا بودیم.
      هنوز نفهمیدی تاج سر کیه؟فروش بالای بازی بخاطر اینه که شاهکار مطلقه .گیمی کامل و بی نقص
      لست ۲ مشت محکم بر کسانی ست که در واقع از هنر متنفرند.

      • CoD123 گفت:

        از دیروز داخل سایت متاکرتیک دیگه نمی تونی نمره ی پایین بدی من خاستم بهش صفر بدم ولی نشد حتما باید نمره ی بالا بدی تا ثبت شه برای همین یوزر اسکور از ۳/۳ ب ۳/۸ رسیده
        سونی هم بازی رو باخت هم بازی جوانمردانه رو
        چندان فروش بالایی هم نداشته همون بخاطر قرنطینه س ۲-۳ ماهی ک گیم خوبی نیومده بیشتر مردم از سر ناچاری میشنن اینو بازی میکنن
        سونی حتی ب نظر شما ps باز هام احترام نمیزار برین پلی استیشن استور نمره پایین بدین ببین ثبت می شه

        • Sackboy گفت:

          وقتی خود طرف اعتراف می کنه انقدر تروله که بدون داشتن بازی که هیچی، بدون این که کنسولو داشته باشه رفته صفر بده! بازی جوانمردانگی رو شما بردی اصن.

          • من نمی‌دونم با دادن ۰ به انحصاری‌های اکس‌باکس اضافه میشه یا نه، اما می‌دونم نظر دادن در مورد عنوانی که تجربه نکردین اصلا خوب نیست حالا طرفدار هر کنسولی باشین
            واقعا نامردیه که یک سری ریختن به این بازی ۰ دادن و ۹۰ درصد تمومش نکردن یا حتی شروعش هم نکردن
            من به شخصه خیلی راضی بودم از بازی، ایراد داشت اما جزئی

  • قبول دارید،این بازی بیشتر برای زجر دادن طرفدار ها ساخته شد بود،تا خوشحال کردن اون ها…
    چون هنوز هم اون یک تیکه لعنتی هر لحظه جلوی چشام میادش…
    و بعدش وقتی یاد پایان بازی می افتم،بیشتر اذیت میشم‌…
    شما ها هم اینطوری اید؟

  • Dr.Who گفت:

    داستان بازی اول مثل تابلوی مونالیزا بود زیبا و فوق العاده و سرشار از احساس ولی این داستان نسخه دوم مثل اینه که برای همون تابلوی مونالیزا بیای به ظرافت تمام دو تا شاخ بز بذاری چیزی که مشخصه اینه که شاخ ها زیبان ولی گند زده شده به تابلو

  • Wiki گفت:

    با این که هنوز بازی رو تهیه نکردم ولی با توجه به سابقه ناتی داگ مطمئنا بازی شاهکاری هست
    برخی دوستان هم میگن از داستان بازی متنفرن خوب هدف سازنده هم همین بوده تا شما تمام احساس خشم رو در تک تک استخوان هاستان حس کنین

    • Xseries گفت:

      من خودم یکشو بازی کردم
      من سوالم اینه چرا کارگردان به سلیقه خودش رفته جلو

      چرا یه عده ای باید از لذت ببرن و یه عده ای از بازی متنفر بشن
      تکلیف اون یه عده چیه که بعد هشت سال صبرکردن یه داستان خوب ببینن بعد یهو ناتی داگ میزنه زیر کاسه کوزشون یعنی به اون یه عده اهمیت ندادن

      همه میدونن بازی از بابت گرافیک چیزی کم نداره ولی همه لست رو به داستان خوبش میشناسن و دوستش دارن
      اسپویل
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      اصن چه دلیلی داشت جوئل بمیره
      چه فیلم و چه بازی در سبک بقا شخصیتهای اصلی نمیمیرن
      انقدر که خشونت در لست۲ بود در خدای جنگ۳ با اون همه انتقام گیری نبود
      بازی لست۱ به خاطر اون رابطه عاطفی بین این دونفر بود که به اوج خودش رسید

      در کل چه نویسنده و چه کارگردان مقصرند در داستان بازی هر چقدر هم که متای بازی بالا باشه

  • vahid-m گفت:

    ۴ نسله که کنسول های سونی رو دارم و به عنوان یک طرفدار و نه متعصب این بازی از لحاظ داستانی واقعا ضعیف عمل کرد.
    یادش بخیر یک زمانی چه منتقد های بی طرفی داشتیم مثل سید طه رسولی(از شماره ۳۶ دنیای بازی تا آخرین شمارش رو هنوز دارم) بازی رو نقد می کردند فارغ از تعصب به کنسول و بازی
    ولی حالا منتقدها داخلی مثل همین سایت و ز و م جی که فقط از روی تعصب میگن بازی بدون ذره ایی ضعف در داستان
    متاسفانه امتیاز منقدین به این بازی بر اساس نسخه قبل و اسم ناتی داگ هست در صورتی که اگر همین بازی رو یک کمپانی غیر از
    ناتی داگ ساخته بود همچین امتیازی رو دریافت نمی کرد.

  • Geralt74 گفت:

    اره ولی به جز گیم پلی و محیط بازی هیچیش مث نسخه یک نبوود

    من قصد نداشتم اینو بگم چون یه چیز شخصیه ولی دیگه واسه خاطر این بازی میگم
    من فن سونی و انحصاریاش بودم و هستم
    همه با هر پلتفرمی میدونن انحصاریهای سونی بیش از نصفشون شاهکارن
    اما یه چیزی !
    بعد از اینکه این بازیو با کلی ناراحتی و زجر تموم کردم دلم میخواست برم یه مسافرت که همه چی یادم بره و البته به لطف رد دد آنلاین دیگه کم کم حالم نرمال شد
    من وان ایکس دارم
    پلی ۴ رو دو ماه پیش فروختم و وان ایکس گرفتم فقط به خاطر اینکه لست ۲ یهو از تو سایت سونی حذف شد و علنا گفتن تاریخ نامعلوم
    این دقیقا بدترین خبری بود که راجع به دنیای گیم شنیدم
    با خودم گفتم پس قطعا میخوان لانچ ps5 کنن با این وضع
    تصمیم اینو داشتم وان x بگیرم البته بعد از تموم کردن لست ۲ و سوشیما
    اما با اون خبر دیگه پلی رو فروختم و اکس باکس برداشتم
    میخواستم هم نخوام ماهی ۳۰۰ تومن پول بازی بدم هم بازیهایی که تو کل نسل ۸ نتونستم به خاطر هزینه رو پلی بازی کنم رو بتونم تجربه کنم و از همه مهمتر آنلاین بازی کنم و نخوام اینقد پول بازی بدم
    و الان که فکر میکنم میبینم بهترین کار رو کردم
    ولی حیفم از اون ۴۰۰ تومنی میاد که بالای کرایه ps4 دادم واسه خاطر فقط همین بازی ولی دیگه این همیشه یادم میمونه که چجوری ناتی داگ شاهکار لست ۱ رو خراب کرد
    من به شخصه دیگه حاضر نیستم یاد همون یکشم بیوفتم
    دقیقا مثل پایان دری وری سریال تا.ج و تخ.ت بود که باعث شد گند بزنه به کل سیزنای نفس گیر قبلی

  • در یک کلام فوق العاده هستش از گرافیک و جلوه های بصری و گیم پلی ، داستان احساسی بازی که بگذریم بسیار عالی هستن چیزی که تا به الان توی هیچ بازی من ندیده ام هوش مصنوعی فوق العاده بالای دشمنان و کلیکر ها توی بازی هست حیرت انگیزه واقعاً . دمت گرم ناتی داگ عشقی خدایی :heart:

  • کلا فرنچایز لست رو خراب کرد نیل.

  • hrbz3 گفت:

    سلام. من کاری به حفره های داستانی یا اینکه چه اصراری بوده که تنها از فلش فوروارد و فلش بک استفاده بشه تو بازی ندارم، اما یه مطلبی. خطر اسپویل
    .
    .
    .
    در قسمت اول لست، سازنده با قرار دادن ما در جای جول و روایت قصه دردناکش برای ما، احساس همزاد پنداری رو در ما به وجود میاره و ما در پایان بازی به جول به خاطر تصمیمش حق میدیم.
    بعد در قسمت دوم، خود سازنده حرفش رو پس میگیره و اون کاراکتر دوست داشتنی رو نه با یه مرگ عادی بلکه به فجیع ترین شکل ممکن میکشه.
    بدتر از اون، ما رو جای شخصیت منفور قصه که هیچ همزاد پنداری باهاش نداریم و پیدا نمیکنیم، میذاره یعنی یه جورایی به اونم حق میده و در آخر اگه جول لایق کشته شدن بود، قطعا ابی هم باید کشته میشد اما باز هم ادای روشنفکری میگه ازش بگذر.
    اینکه راجع به نفرت و انتقام بازی ساختن که هنر نیست، باید ببینیم تو قصه چقدر شخصیت ها در اومدن و اینکه از چه زاویه ای به انتقام نگاه میکنی. به نظر من، بازی به همه حق میده و با زور میخواد همه رو گناهکار کنه. حتی قهرمان بازی یعنی الی رو هم خراب میکنه. به جای اینکه بگه ظلم پایدار نیست، تازه به ظالم حق هم میده.( این قسمت وجه انسانی قضیه بود)
    به نظر لست ۲ با پایانش تمام حرفش رو پس میگیره و میگه با هم خوب باشیم! حالا طرف زد عزیزترین شخصت رو هم کشت، تو حق نداری کاریش داشته باشی.
    اگه واقعا جول از منظر سازنده آدم بدی بود، پس چرا سمپاتی ما رو برانگیختی و بعد زدی به اون شکل کشتیش.
    به نظرم سازنده میخواد مخاطبانش رو اذیت کنه نه حس نفرت درست رو در اونها برانگیزه.
    هنوز نتونستم بفهممش و امیدوار بودم یک کابوس باشه چون از همه انتظار داشتم الا ناتی داگ اما خب همه انسانیم…

  • hrbz3 گفت:

    خطر اسپویل
    .
    .
    .
    شاید خنده دار باشه اما به خودم دلداری میدم و میگم اگه قرره نسخه سوم ساخته بشه، کاش جول یه جوری زنده بمونه همانطور که مثل نسخه اول که چاقو رفت تو شکمش و زنده موند، اینجا هم شاید به کما رفته باشه و به هوش بیاد اما…

  • pink panther گفت:

    امروز بازی رو تموم کردم و واقعا لذت بردم برعکس خیلی ها از پایان هم خوشم اومد مثل فیلم خوب بد زشت بود تا حدودی
    ولی دوتا مشکل کوچیک دارم که اومدم باهاتون در میون بزارم
    اول این که شخصیت های مونث بازی هیچ زنانگی ای نداشتن
    مثلا ابی اندازه ارنولد پشت بازو داشت و مرد هایی که خودشون بازمانده و وحشی هستن رو راحت کتک میزد یا الی اگه اون چندتا ناله منزجر کننده رو نمیزد نمیشد تشخیص داد مرده یا زن خصوصا اون لحظه که وی تخت نشسته بود و دوربین پشتش بود کاملا این مورد توش مشهوده
    دوم جوعل رو تو این نسخه یه پدر روشن فکر و مهربون در اورده بودن که خیلی چنگی به دلم نزد

داستان The Last of Us Part 2 الهام زیادی از بازی اول گرفته است - گیمفا