سمفونی زیبایی | نقد و بررسی بازی Ori and the Will of the Wisps
اگر خاطرتان باشد، سال ۲۰۱۵ یک سال فوق العاده برای مایکروسافت و طرفدارانش بود. اگر نگوییم بهترین، ولی قطعا ۲۰۱۵ را یکی از برترین سالهای نسل هشتم برای مایکروسافت و Xbox One می توان دانست. سالی که، بی راه نیست اگر بگوییم در جنگ کنسولها و انحصاری ها، این مایکروسافت و کاربران Xbox One بودند که برنده از میدان خارج شدند. کسی شاهکار Bloodborne را فراموش نمی کند! بازی انحصاری PS4 که هنوز هم که هنوز است، شایعات مربوط به دنباله آن جزو اخبار مهم دنیای گیم به شمار می روند. عنوانی با فضای دارک و حس و حال خاص به همراه موزیکهای اتمسفریکش که سخت بتوان آنها را فراموش کرد. به هر حال برای کسی که طرفدار سری Dark Souls است، عنوان Bloodborne یک بهشت محسوب می شد! البته خب تعریف این بهشت، با بهشتی که در محاوره استفاده می شود، زمین تا آسمان متفاوت است. Bloodborne در آن سال به متای فوق العاده ۹۲ دست یافت. این بازی جزو نامزدهای جایزه برترین بازی سال هم شد ولی خب این جایزه را به همراه بازیهای بزرگ دیگری مثل Metal Gear Solid V The Phantom Pain و Fallout 4، به محصول تحسین برانگیز سی دی پراجکت رد، The Witcher 3 Wild Hunt باخت. البته Bloodborne موفق به کسب چند جایزه هم شد که مهمترینشان، جایزه بهترین بازی PlayStation در مراسم گلدن جویاستیک اواردز ۲۰۱۵ بود. همچنین سونی در سال ۲۰۱۵ بازی Until Dawn را داشت. عنوانی مجددا با اتمسفر و فضای خاص و هیجان انگیز خودش که نسبتا با استقبال خوبی هم مواجه شد. با وجود موفقیتهای دو بازی نام برده شده، The Order 1886 نتوانست نظر منتقدان و حتی کاربران سونی را به خود جلب کند. عنوانی که همانند Ryse Son of Rome برای مایکروسافت، فقط و فقط میتوانست در بحث گرافیک از خودش دفاع کند. The Order 1886 و Ryse Son of Rome همچنان و با وجود گذشت سالها از انتشارشان، جزو بهترین نسل هشتم در بحث گرافیک هستند. اما خب چه سود که در بحث گیم پلی و داستان نتوانستند عملکرد قابل قبولی را از خود بر جای بگذارند.
این ها را گفتیم که بگوییم عملکرد سونی در سال ۲۰۱۵ بد نبود ولی مایکروسافت بهتر کار کرد. البته در مجموع، همچنان از سال ۲۰۱۵ به عنوان یکی از برترین سالهای صنعت گیم یاد میشود. جایی که به غیر از بازیهای نام برده شده، عناوین دیگری چون Batman Arkham Knight، Mortal Kombat X، Call of Duty Black Ops III و احتمالا موفق ترین بازی نسل یوبیسافت، Rainbow Six Siege منتشر شدند. تازه در این لیست، اسمی از بازیهای مستقل نیاوردیم. خب انتشار این همه بازی بزرگ و موفق و تنها در بازه ۳۶۵ روز، باعث شد تا ۲۰۱۵ بی شک یکی از برترین سالهای صنعت گیم محسوب شود. اما چه بازیهایی باعث شدند تا مایکروسافت در آن سال برتر از سونی عمل کند؟ خب در حالی که سونی در سال ۲۰۱۵ هیچ بازی ریسینگی را منتشر نکرد، مایکروسافت با سیمولیتور معروف خود، Forza Motorsport 6 توانست طرفداران این مجموعه را راضی نگه دارد. عنوان Forza Motorsport 6 محصول استودیو Turn 10 با متای حدودی ۹۰، جزو بازیهای انحصاری Xbox One بود که بعدا برای ویندوز ۱۰ و کاربران رایانههای شخصی هم منتشر شد. این بازی ۸۵ نقد در متاکرایتیک دارد و جالب اینجاست که از این ۸۵ نقد، ۸۲ تای آنها مثبت بوده و تنها ۳ نقد متوسط دارد. عنوان Forza Motorsport 6 در متاکرایتیک با ۸۵ نقد، هیچ نقد منفی را به خود اختصاص نداده است! البته خب در همان سال، بازی Project CARS هم منتشر شد و اتفاقا Project CARS هم یک سیمولیتور بود ولی خب به لحاظ کیفی، حتی قابل مقایسه با محصول استودیو Turn 10 و انحصاری مایکروسافت نبود. به هر شکل، Forza Motorsport 6 نیز مثل نسخههای قبل توانست طرفداران Xbox را راضی کرده و همچنین برای آن دسته از افرادی که به بازیهای Racing علاقه دارند، یک انتخاب ایده آل به شمار برود. عنوان Forza Motorsport 6 در ابتدا در سال ۲۰۱۵ به صورت انحصاری برای Xbox One عرضه شد و یک سال بعد، در دسترس کاربران PC ( در اصل Windows 10 ) قرار گرفت. Halo 5: Guardian دیگر انحصاری موفق مایکروسافت در سال ۲۰۱۵ بود. به طور کلی سری Halo را میتوان یکی از برترین فرنچایزهای FPS تاریخ دانست. علی رغم شایعات متعدد به خصوص در یکی دو سال گذشته، بازی Halo 5: Guardian هرگز برای رایانههای شخصی عرضه نشد. متای بازی هر چند نسبت به نسخههای گذشته افت داشته و حوالی ۸۵ بود، ولی از نظر کاربران، این بازی به خوبی توانسته بود پاسخگوی انتظارات باشد. همچنان و در حالی که ۵ سال از انتشار بازی گذشته و Halo Infinite، نسخه جدید این مجموعه در صف انتشار قرار دارد، Halo 5: Guardian مخاطبان خاص خود را داشته و پلیرهای کمی ندارد. این بازی همچنین نامزد کسب جوایزی چون بهترین شوتر و بهترین بازی مالتیپلیر هم بود. جایزههایی که البته به بازیهای دیگری تعلق گرفتند. ور در نهایت Rise of Tomb Raider دیگر انحصاری AAA مایکروسافت بود. البته Rise of Tomb Raider یک انحصاری زمانی بود. سال ۲۰۱۶ این بازی علاوه بر PC، برای PS4 هم عرضه شد. با این وجود، دست کم در سال ۲۰۱۵ طرفداران مایکروسافت میتوانستند از Rise of Tomb Raider به عنوان یک بازی انحصاری یاد کنند.
و اما بازی محبوب و دوست داشتنی Ori and the Blind Forest نیز یکی از بازیهای انحصاری مایکروسافت، دستکم تا اواخر همین سال گذشته بود. به شخصه معتقدم که Ori and the Blind Forest از آن دست بازیهایی است که صرف نظر از این که برای چه پلتفرمی منتشر شده، نمی تواند بازی منفوری باشد. به عنوان مثال در سمت مقابل، Dreams که امسال منتشر شده هم چنین وضعیتی را دارد. چنین بازیهایی، بازی های بی ادعایی هستند که در نهایت در سبک خودشان، موفق میشوند که فراتر از انتظارات عمل کنند. Ori and the Blind Forest، دیگر انحصاری مایکروسافت در سال ۲۰۱۵ هم در چنین شرایطی قرار داشت. محصول استودیو Moon توانسته بود با عملکردش، همه را به خود جذب کند. فراموش نکنید که Ori and the Blind Forest اولین بازی این استودیو استرالیایی بود. سخت می توان استودیوهایی را پیدا کرد که اولین محصولشان از چنین کیفیتی برخوردار باشد. البته خب Ori and the Blind Forest در ۲۷ سپتامبر سال ۲۰۱۹ از حالت انحصاری خارج شده و برای نینتندو سوییچ نیز عرضه شد. این بازی در رویداد Golden Joystick Awards 2015 نامزد چند جایزه شد و در نهایت، برنده جایزه بهترین بازی Xbox هم شد. در The Game Awards 2015 علاوه بر این که جزو نامزدهای بهترین بازی مستقل سال به شمار می رفت، توانست برنده جایزه بهترین کارگردانی هنری شود. این بازی حتی در DICE Awards، نامزد کسب جایزه بهترین بازی سال هم بود. خلاصه که Ori and the Blind Forest بازی کم افتخار و کوچکی نبوده و به موفقیتهای زیادی دست پیدا کرده است. و اما اکنون در سال ۲۰۲۰ نوبت به Ori and the Will of the Wisps رسیده است! عنوانی که در سال ۲۰۱۷ معرفی شد و قرار بود در سال گذشته به بازار عرضه شود. تاخیر خورد و تاریخ انتشار آن تا ۱۱ مارس سال جاری به تعویق افتاد. خوشبختانه Ori and the Will of the Wisps از آن دست بازیهایی نبود که پس از تاخیرات فراوان، در نهایت با کوله باری از مشکلات و کمبودها به بازار عرضه میشوند. Ori and the Will of the Wisps شاید یکی از آن بازیهایی نباشد که به خاطرش، حاضر باشید کنسول خود را عوض کنید ولی برای کاربران Xbox One و PC، در حال حاضر عنوانی محسوب می شود که تجربه کردنش واجب است! چرا؟ در طول این مطلب می خواهیم به پاسخ همین سوال برسیم. اگر هنوز Ori and the Will of the Wisps را تجربه نکردهاید و نمرات وبسایتهای خارجی و متای بازی هم شما را قانع نمیکند، در ادامه با گیمفا و نقد و بررسی Ori and the Will of the Wisps همراه باشید. متوجه خواهید شد که چرا این بازی تا این اندازه در چنین روزهایی، در کانون توجهات قرار دارد.
راستش را بخواهید، پیش از این که بخواهم نقد و بررسی بازی را بنویسم، داشتم به این فکر می کردم که تحسین بیش از اندازه از داستان بازی، اغراق آمیز خواهد بود. نه این که Ori and the Will of the Wisps در این بُعد لنگ بزند یا این که نتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد، ابدا! ولی خب داستان Ori and the Will of the Wisps، بهترین بخش بازی نیست. اگرچه گاهی اوقات باید از داستان بازی هم تعریف کرد. باید روابط بین دو شخصیت مهم بازی را تحسین کرد، ولی خب در مجموع وقتی بازی روایت میشود، قرار نیست داستان بازی ما را از خود بی خود کند! قرار نیست این بازی هم داستانش، یک داستان مفهومی بوده و مثل برخی دیگر از بازیهای مستقلِ انحصاری، برای چندین روز ذهن ما را به خود مشغول کند! همچنین داستان Ori and the Will of the Wisps آن قدر بحث برانگیز نیست که در انجمنهای ردیت مورد بحث قرار بگیرد و یا برخی وبسایتها، شروع به بررسی آن کرده و بخواهند مو را از ماست بیرون بکشند. بگذارید ساده بگویم: داستان بازی Ori and the Will of the Wisps بد نیست ولی یک چیز انقلابی هم نیست. در حد و اندازه های خود، خوب، استاندارد و قانع کننده ظاهر شده و همین هم برای کاربری که در صدد تجربه بازی است، کافی خواهد بود.
شخصیت Ku در بازی Ori and the Will of the Wisps یک نقش مهم را بازی می کند. Ku یک جغد است که در ابتدای بازی می بینیم که اُری از وی مراقبت می کند. کو، نمی تواند پرواز کند و دلیلش هم، ضعیف بودن بالهایش است. اجازه دهید تا بیش از اندازه غرق شرح جزئیات داستان بازی نشویم. به صورت خلاصه، Ku به کمک اری موفق به پرواز کردن شده و در کنار مرغابیها، بر فراز آسمان و با اری به سفر کردن می پردازد. البته این سفر خوش نسبتا زود به پایان می رسد. هوا تاریک شده و ابرها سیاه می شوند. به جای پرندگان دیگر، این بار ابرهای باران زا کو و اری را محاصره کرده اند و در اثر یک رعد و برق و شدت یافتن باد، اری و کو از هم جدا می شوند. هر چند که بازی Ori and the Will of the Wisps دنباله بازی Ori and the Blind Forest محسوب می شود، ولی خب کاربری که نسخه قبلی را تجربه نکرده، نباید با درک کردن the Will of the Wisps مشکلی داشته باشد. داستان بازی سرراست و تقریبا بی آلایش است. روی چه چیزی تمرکز دارد؟ مفهوم دوستی. در همان دقایق ابتدایی بازی، Moon Studios سعی می کند که صمیمیتِ بین Ori و Ku را نشان دهد. خب موفق هم می شود. بازیکن متوجه شدت این صمیمیت می شود. پس از جدایی این دو، اری ماجراجویی خود را برای یافتن دوستش پیدا می کند که با شخصیت منفی بازی رو به رو می شود. ماجراجویی مشترک اری و کو، قرار بود به ماجراجویی در یک منطقه و یا شاید مناطق دیگر ختم شود. اکنون Ori تنهاست و باید به دنبال دوستش بگردد. در این مسیر خبری از پیچیدگیهای عجیب و غریب داستانی نیست و بازی نسبتا سرراست دنبال می شود. به طور مشخص داستان اولویت اول سازندگان نبوده و زمانی که بحث Ori and the Will of the Wisps به میان میآید، این موضوع قابل قبول و قابل احترام است.
بازی Ori and the Will of the Wisps گیم پلی پیچیدهای هم ندارد. سوای از گیم پلی بی آلایش و عاری از پیچیدگی آن، شخصا می توانم Ori and the Will of the Wisps را یکی از بهترین دو بعدیهایی بدانم که تا کنون تجربه کرده ام. خب در وهله اول، اگر بازیهای پلتفرمر را دوست دارید، بدون شک عاشق Ori and the Will of the Wisps خواهید شد. به طور کلی بازی Ori and the Will of the Wisps، عنوانی نیست که بخواهید خیلی در آن به جست و جو و کاوش در دنیای محیط بپردازید. البته Moon Studio دست شما را کامل نبسته و این امکان در بازی وجود دارد، ولی خب در مجموع تمرکز بازی بیشتر بر روی انجام دادن ماموریتهایی است که به شما محول می شوند. ماموریت هایی که در خدمت داستان بازی بوده و با به انجام رساندن آنها، خود را به دوست صمیمیتان نزدیک تر می کنید. همان طور که اشاره شد، هدف اصلی و ابتدایی Ori پیدا کردن جغدِ بازی، Ku است. اولین Objective هم که به شما محول می شود، این است که یک کلید را پیدا کنید. همان طور که اشاره شد، پلتفرمینگ یکی از اصلی ترین ارکان گیم پلی بازی است. شما در Ori and the Will of the Wisps باید از سطوح مختلف بالا رفته و یا اگر سلاحی در دست ندارید، از موجوداتی که به Ori آسیب می رسانند، در امان بمانید. اگر با رایانه شخصی بازی کنید، کلید پریدن، کلید Space است. گاهی اوقات باید یک بار اسپیس را نگه داشته تا اوری مسافت طولانی تری را بپرد، گاهی اوقات باید بیش از یک بار این کلید را فشار دهید و یا برخی اوقات هم اری میتواند برخی از سطوح را گرفته و مثل یک عنکبوت، یک مسیر مستقیم را برای خود ایجاد کند. پلتفرمینگ بازی تقریبا بی نقص است.و کوچکترین مشکلی در کنترل کردن اوری در شرایط مختلف نخواهید داشت و پریدن از این سو به آن سو، جذاب و سرگرم کننده خواهد بود. به طور کلی اگر Ori and the Blind Forest را تجربه کرده باشید، با اصول گیم پلی بازی Ori and the Will of the Wisps نیز آشنا خواهید بود. شما برای پیشروی در داستان بازی باید از برخی جاها بالا بروید، از برخی جاها پایین رفته و گاهی اوقات نیز یک مسیر مستقیم را پیش بگیرید. در واقع، به واسطه جذابیت پلتفرمینگ بازی، جست و جو در دنیای Ori and the Will of the Wisps برای شما یکنواخت و خسته کننده نمی شود. این سیستم نیز مثل سیستمهای دیگر، می تواند دستخوش تغییراتی شود یا بگذارید بهتر بگویم، ارتقا پیدا کند. به عنوان مثال اگر اشتباه نکنم، اولین ارتقایی که در سیستم پلتفرمینگ بازی می تواند ایجاد شود، اضافه شدن اسکیل Double Jump است. اسکیلی که اتفاقا برخورداری از آن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده و به شما کمک زیادی می کند. به خصوص این که هر چه در بازی جلوتر بروید، دشمنان شما بیشتر شده، فواصل بین سطوح افزایش پیدا کرده و در مجموع، بازی سخت تر می شود.
برخلاف آن چه در ابتدای بازی تصور می شود، شما در Ori and the Will of the Wisps مبارزات زیادی را تجربه خواهید کرد. این مبارزات در ابتدای بازی همیشگی نیستند. یعنی چه؟ زمانی که شما بازی آغاز کرده که اصلا نیازی به مبارزه کردن ندارید. در منطقهای هستید که تنها شخصیتهای آن، به جز اری و Ku، دو کاراکتر Naru و Gumo هستند. بنابراین در پنج الی ده دقیقه آغازین بازی، چیزی به نام Combat در بازی وجود ندارد. پس از سقوط Ku است که بخش مبارزات بازی خودش را نشان می دهد. خب در ابتدا، شما هیچ اسکیلی نداشته و طبیعتا کار مبارزه برایتان دشوارتر است. تنها سلاح ممکن هم مشعل است که شاید همیشه در دسترس نباشد. بنابراین دو انتخاب دارید. یا باید با مشعل با دشمنان خود بجنگید که البته برای شکست دادن دشمنان ابتدایی بازی هم مشعل سلاح مناسبی است و یا باید از مبارزه با آنها پرهیز کنید. کلا Ori and the Will of the Wisps در ابتدای کار، ابدا بازی سختی به نظر نمی رسد ولی خب به تدریج، متوجه چالش برانگیز بودن آن خواهید شد. با به دست آوردن اولین اسکیل، دشمنان شما هم کمی سخت تر خواهند شد. بر خلاف گذشته، اگر شما با آن ها کاری نداشته باشید، آن ها با شما کار دارند! به سمت شما حمله ور می شوند و یا چیزی پرتاب می کنند. مهم نیست چقدر Ori سریع است، دشمنان شما هم توانایی های خاص خودشان را دارند. البته با توجه به این که شما در همان ابتدای کار سه اورب سبز رنگ ( که به معنی زندگی است ) دارید، شکست دادن آنها نباید خیلی سخت باشد. به خصوص این که در دنیای بازی می توانید به صورت منظم، اورب زندگی جدید پیدا کرده و خود را ریکاوری کنید. اگر بازی Ori and the Blind Forest را تجربه کرده باشید و سپس وارد دنیای Ori and the Will of the Wisps شوید، متوجه خواهید شد که اکشن و Combat، در نسخه جدید این مجموعه نقش بزرگ تر و پررنگی تری را ایفا خواهد کرد. بگذارید این گونه بگویم که اصلا بخش مبارزات بازی، یکی از هستههای گیم پلی آن است. مبارزات در این نسخه، قرار نیست صرفا شما را سرگرم کرده و جهت تنوع دادن به گیم پلی بازی باشند. در Ori and the Will of the Wisps مبارزات نقشی اساسی و غیر قابل انکار را ایفا می کنند. کم تر از یک ساعت تجربه Ori and the Will of the Wisps کافیست تا متوجه شوید اصلا بازی بدون داشتن یک بخش اکشن، انگار پیش نمی رود. خبر خوب این است که Ori and the Will of the Wisps گزینههای متنوعی برای بخش مبارزات خود به شما ارائه می دهد. شما زمانی که بازی را آغاز می کنید و حتی وقتی که هیچ مهارتی ( اسکیل ) ندارید، سه اسلات خالی برای مهارت های خود دارید. به این ترتیب بازی دست شما را در انتخاب سبک مبارزه تقریبا باز گذاشته و این موضوع هم باعث می شود تا شما از حق انتخاب برخوردار باشید. همان طور که می توانید بین جست و جو کردن و نکردن در محیط و بین انجام دادن و ندادن فعالیتهای جانبی، یکی را انتخاب کنید. به عبارتی، سبک مبارزه خود را می توانید شخصی سازی کرده و بدون محدودیت، به مبارزه کردن با دشمنان خود بپردازید. در واقع انتخابهای عاقلانه در رابطه با سبک مبارزه هم در Ori and the Will of the Wisps بسیار مهم خواهند بود. همان طور که اشاره شد، Ori and the Will of the Wisps برخلاف ظاهر گول زنندهاش، بازی سختی است. مرگهای متععدی در کمین شما هستند و انتخاب مهارتهای درست، یکی از کارهایی است که می تواند کار شما را در طول بازی راحت تر کند. البته حالا که صحبت از مرگ شد، بد نیست یادی هم از چکپوینت های بازی کنیم. یکی از نکاتی که شاید به چشم نیاید ولی واقعا بر روی لذت بازیکن از بازی تاثیر گذاشته است، چک پوینتهای بازیست. خوشبختانه شما کمتر پیش میآید که ببازید و مجبور باشید از فاصلهای طولانی نسبت به جایی که شکست خورده اید، کار خود را آغاز کنید.
همان طور که اشاره شد، بازی Ori and the Will of the Wisps تمرکز زیادی بر روی بخش مبارزات خود دارد. Moon Studios سعی کرده تا محصول جدیدش، خیلی بیشتر از محصول قبلی اش بر مبارزات تکیه کند. به همین خاطر، بازی باس فایت های زیادی هم دارد که از قضا، مبارزه با آنها هم کار ساده ای نیست. هم باید قلق آنها دستتان بیاید و هم به طور کلی، کار سختی را در پیش خواهید داشت. برخلاف سلامتی شما که نسبتا زود به پایان می رسد، سلامتی دشمنان حالت خطی داشته و اگر بحث یک باس به میان بیاید، یک خط طویل را باید در نظر بگیرید. خط طویلی که به این راحتیها هم خالی نمی شود. نکته جالب در رابطه با بخش مبارزات بازی، ترکیب آن با پلتفرمینگ است. محال است که بتوانید در طول تجربه خود از Ori and the Will of the Wisps، بدون این که از کارهایی مثل پریدن و دویدن استفاده کنید، بر دشمنانتان غلبه کنید. البته طبیعتا این موضوع الزاما در رابطه با دشمنان نسبتا ضعیفی که در محیط بازی پراکنده هستند، صدق نمی کند. ولی خب حتی دشمنان ضعیف شما هم در صورت عدم استفاده از پلتفرمینگ، می توانند دست کم اورب های پر شما را کاهش دهند. به طور کلی ترکیب پلتفرمینگ و مبارزات در بازی Ori and the Will of the Wisps به طرز باور نکردنی به جذابیت و هیجان بازی افزوده است. تا پیش از تجربه بازی، این موضوع زمانی ملموس تر می شود که بدانید سیستم پلتفرمینگ و سیستم مبارزات بازی تقریبا بی نقص بوده و جای هیچ حرفی باقی نمی گذارند. به طور کلی گیم پلی بازی Ori and the Will of the Wisps گسترده تر از چیزی است که تاکنون در موردش صحبت کرده ایم، ولی خب ترجیح می دهم که بیش از این در موردش در این مطلب صحبت نکنم. فقط در این حد بدانید که اصول گیم پلی تا به این جای مطلب گفته شده و اکنون شناخت کافی در این باره را دارید. عنوان Ori and the Will of the Wisps یک مترویدوانیای کاملا اکشن نیست ولی خب ترکیب سیستم Combat با Platforming، باعث شده تا این عنوان در سبک خودش، تبدیل به یک بازی منحصر به فرد باشد. البته طراحی هنری فوق العاده دنیای بازی و همچنین استفاده از موسیقیهایی که هیچ حرفی برای گفتن باقی نمی گذارند نیز، به این منحصر به فرد بودن کمک شایانی کرده اند.
بزرگ ترین مزیت بازی Ori and the Will of the Wisps نسبت به سایر رقبای هم سبکش، نه داستان آن است و نه گیم پلی کم نقص و جذابش. طراحی هنری منحصر به فرد دنیای بازی به همراه استفاده از موسیقیهایی که از بدو بازی شما را در خود غرق می کنند، باعث شده تا Ori and the Will of the Wisps تبدیل به عنوانی شود که نه تنها برای طرفداران Xbox و مایکروسافت، که برای کل جامعه گیمر، یک بازی دوست داشتنی باشد. واقعا الزامی وجود ندارد که بازی را تجربه کنید تا متوجه شاهکار Moon Studios در زمینه طراحی هنری Ori and the Will of the Wisps شوید. در مورد Ori and the Will of the Wisps هر چه بیشتر در دنیای بازی پیش رفته و به کاوش می پرداختم، بیشتر هنر Moon Studios را تحسین می کردم. این استودیو استرالیایی پیش از این در Ori and the Blind Forest نیز هنر خودش را به رخ کشیده بود و اکنون در The Will of the Wisps نشان داده که عملکردش در رابطه با نسخه قبلی این مجموعه، بر حسب شانس یا اتفاق نبوده است. کیفیت تکسچرها و اجزای محیط به لحاظ هنری فوق العاده است. طراحی دشمنان و به خصوص باس فایتها، جای حرف باقی نگذاشته. به عنوان مثال باس فایت اول، قرار بوده یک باس فایت نسبتا ترسناک و وحشی به نظر برسد و Moon Studios به بهترین شکل ممکن، این ترکیب را چیده. رنگ پردازی و نورپردازی بازی به ایدهال ترین شکل ممکن در Ori and the Will of the Wisps پیاده سازی شده اند. راستش را بخواهید، از لحاظ هنری و آرت استایل، Ori and the Will of the Wisps یکی از بهترین بازی هایی است که تا کنون آن را تجربه کرده ام. البته بازی به لحاظ فنی بی نقص نیست. در واقع مشکلات فنی بازی اگر وجود نداشتند، احتمالا Ori and the Will of the Wisps یک بازی واقعا بدون نقص و ایراد می شد. متاسفانه در طول تجربه ام از این بازی، متوجه شدم که گاهی اوقات بازی به مدت کمتر از یک ثانیه فریز می کند. خب این موضوع به خودی خود، یک مشکل محسوب می شود. به خصوص وقتی چندین بار در طول تجربهتان تکرار شود. همچنین گزارش شده که گاهی اوقات هم فریم ریت بازی افت می کند. البته شخصا متوجه چنین موضوعی نشدهام ولی خب احتمالا افراد زیادی با چنین مشکلی دست و پنجه نرم کرده اند. به هر ترتیب، Ori and the Will of the Wisps از لحاظ هنری، یک بازی بی نظیر است. کمتر عنوانی را می توان پیدا کرد از این لحاظ، یارای رقابت با Ori and the Will of the Wisps را داشته باشد. از لحظهای که پایتان را در دنیای بازی می گذارید تا انتهای آن، فقط و فقط دنیای بازی را تماشا کنید و از آن لذت ببرید. چنین چیزی شاید به این زودی ها تکرار نشود.
حالا که کاربران PS4 می توانند از عنوانی متفاوت و جذاب به نام Dreams لذت ببرند، کاربران مایکروسافت هم Ori and the Will of the Wisps را دارند! بدون تعارف باید گفت که Ori and the Will of the Wisps در حال حاضر، یکی از برترین بازیهای سال ۲۰۲۰ بوده و به احتمال زیاد، نامزد دریافت چند جایزه هم در انتهای سال جاری خواهد بود. Moon Studios نشان داد که موفقیتهایش در قالب Ori and the Blind Forest هرگز شانسی نبوده و میتوانند تکرار شوند. کاربران و طرفداران مایکروسافت هم میتوانند خوشحال باشد که Ori and the Blind Forest یک جرقه نبوده و از این به بعد، Ori می تواند به یک سریِ دوست داشتنی و پرطرفدار برای مایکروسافت تبدیل شود. Ori خودش را به اثبات رسانده، ولی سوال این جاست که آیا Moon Studios می تواند همین عملکرد را در قبال بازیهای دیگر هم داشته باشد؟ پاسخ من به این سوال “بله” است. Moon Studios استودیوی با استعداد و خلاقی نشان داده است. عنوان Ori and the Will of the Wisps برای Xbox One و PC در دسترس بوده و یک تجربه واجب برای کاربران این دو پلتفرم محسوب می شود.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
ممنون از اقای اریامقدم بابت مقاله خوبشون :yes:
من این بازی رو داخل پیسیم دارم و احتمالا بعد از black mesa میرم سراغش.نمراتش که فوق العاده بود و این طور که معلومه از نسخه ی قبلی شاهکارتره.
بهترین بازی پلتفرمر.
مشت محکمی بود بر دهان یاوهگویانی که تصورشون بر این که فقط گیمهای AAA که ۱۰ ها ساعت کاتسین دارن، بازیاند.
نوش جون ما طرفدارای اکس و پیسی.
#نه به کاتسین
مبارک دوستان مایکرو فن :inlove:
اون فریز شدن ها مال نسخه بدون دی وان پچشه
حقش نیست نیم نمره کم شه بخاطرش
دوستان هرکسی تاحالا بازیش نکرده بره از شماره یکش شروع کنه حتی اگ به ایندی علاقه ندارین
باور کنین بهترین تجربه کل طول زندگیتون میشه
این یه بازی نیست
فک کنین یه تابلو دستتون دادن گفتن روش نقاشی کنین
موقع بازی کردنش یه همچین حسی داشتم من دیشب
منم موافقم، واقعا نباید نیم نمره کم کنن
یه ایراد بزرگی که به نظرم به سیستم نقد تمام منتقدین وارده، (و یه علتی که کلا نقدها رو کم ارزش می کنه)، اینه که نقد ها باید همراه با بازی بروز رسانی بشه! حداقل بعد از چند ماه، یک بار باید این اتفاق بیفته! این سیستم که وقتی بازی تازه اومد، یه بار نقدش کنیم و تمام برای زمان PS2 جواب می داد! الان بعضی بازی ها حجم آپدیتشون از خود گیماشون داره می زنه بالا کم کم! منصفانه نیست بازی ای که از ۲ سال پیش تا حالا شدیدا داره بروز رسانی میشه رو با نقد ۲ سال پیشش بسنجیم!
این سیستم نقد کردن تو صنعت سینما جواب می ده، ولی برای گیم، اونم تو سال ۲۰۲۰ قدیمی شده. برام عجیبه که هیچ سایتی تو دنیا این کارو انجام نمیده!
باهات موافقم ولی منتقدا میگن پس چطور استودیویی که در روز عرضه بازیشون بدون مشکل عرضه میشه رو از استودیویی که بازیشون رو ناقص عرضه میکنن جدا کنیم ؟ ولی در کل موافقم که مثلا از یک بازی ۱ نمره کم بشه به خاط باگی که یک ماه بعد رفع میشه یا کم بودن محتوایی که طی سه سال با محتواهای رایگان پی در پی رفع میشه !!!
دقیقا
من جز لودینگ اولیه مشکل دیگه ای نداشتم
پ.ن
عکس آخر تو بازی بود؟:-|
یا امام حسین
جان؟:-D
پست بعد
یا حضرت فیل اسپنسر:-D
راستی من کل بازی رو شخم زدم ولی اون عکس اخرو پیدا نکردم
منم همینطور ۹۹ درصد کردم ولی پیدا نشد:-|
اون کارکتره هست تو بازی ولی مکانه نه:-|
یه جام هست تو تریلرش نشون میده سوار یه چیزیه از روی یه ریل داره رد میشه واس لوکیشن اخر بازی
اونم پیدا نکردم
دستتون درد نکنه اقای مقدم عزیز
نقدتون در یک کلام عالی
یه شاهکاره این بازی از همه لحاظ
دوستان من بازی رو گرفتم و یه چهار ساعت الان بازیش کردم بازی واقعا پیشرفت کرده از همه لحاظ گرافیک بازی واقعا بالا رفته به طوری که خیلی از سیستم هایی که نسخه یک رو آوردن شاید نتونن این رو اجرا کنن برای من جذاب ترین بخش بازی مبارزات بود به نظر من نسخه دوم بازی خیلی از بازی شاهکار هالو نایت الهام گرفته و سعی کرده سیستم مبارزاتی شبیه اون رو وارد بازی کنن که خیلی خوب هم تونستن این کار رو بکنن داستان بازی خوب و همانند نسخه اول احساسیه فوق العداه پر هیجان و جشم نوازه این بازی بر هر گیمری این بازی واجبه تنها مشکل اینه که نسخه pc یکم باگ داره که فکر کنم از کرک بود چون من از وقتی کرک هولدم رو ریختم درست شد
دستتون درد نکنه به خاطر نقد و بررسی
یه سوال داشتم بازی بازی سختی است یا نورماله؟
والله من این رو تجربه نکردم ولی نسخه اولش برا من خیلی سخت میشد یه جاهایی. اینقدر سخت که دست به دامن ترینر شدم.
ممنون نقد خوبی بود
“طراحی هنری منحصر به فرد دنیای بازی به همراه استفاده از موسیقیهایی که از بدو بازی شما را در خود غرق می کنند،”
من از این سبک بازی خوشم نمیاد ولی وقتی وارد بازی میشم دیگه نمی تونم ادامه ندم و دلیلش هم همین جمله بالاست
عشق است این انحصاری ناب واقعا تو گیم پس برترین سرویس دنیا پلی دادم نسخه قبلی دیوانه وار بود اری ۲ هم یک کلام ترکوند لامصب تو سبک خودش خداهه رو دستش نیست وقتی غرق بازی میشی دوس نداری به هیچی توجه کنی و بیرون بیای فوقالعادس حرف نداره دم استودیو موون گرم مرسی از این انحصاری ماکرو عشق کردم واقعا،،،
امیدوارم هم سونی ها از دریمز خلاق عشق کرده باشن
تمام نقاط ضعف قسمت قبل رفع شده .
دوستان بازی من خیلی مواقع فریز میشه ، اگه میشه بگید چطور این مشکلو حل کنم.
یه پچ براش اومده، بازی رو بروز کنید مشکل حل میشه
نقد ضعیف
بازی که معلومه با جون و دل ساختن و از هر لحاظ هنر میباره ازش تشکر بابت نقد و بررسی
رایمن و اوری و ترین ۳ تا از خوبای این سبک هستن
رِیمن روست عزیز
من will of wisp رو فعلا تا اون جایى که کرم گنده میوفته دنبالمون بازى کردم و على رغم اینکه تو کیفیت خوب بازى شکى نیست اما دیگه اون حس نو بودن رو نداره و اواخر کمو احساس یکنواختى کردم. در کل بر خلاف دوستان که این نسخه رو بهتر مى دونن من هنوز blind forest رو بدیع تر و جذابتر مى بینم
متاسفانه باید منفی بدم چون همچین چیزی تو بازی ندیدم کلی چیزای جدید داره !!
و این برمیگرده به اینکه چقدر به این سبک علاقه داری !!!
استودیو سازنده بازی اتریشی هستش نه استرالیایی .
بله درسته. ممنون بابت تذکرتون و عرض پوزش 🙂
از اون شاهکارهایی هستش ک واحبه هر گیمری تجربش کنه!
مبارک Xboxفن ها
نوش جونتون D:
ممنون از نقد
ببینید اصلا از دیدن تصاویرش آدم لذت می بره ..
شاهکار هست حقیقتن :inlove:
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نقد این نقاشی هنری سراپا زیبایی واقعا حق این بازی چیزیه که الان بهش رسیده امید وارم دوستان همه ازش لذت ببرند منم در زود ترین فرصت میرم سراغش
عالیه دارم بازیش میکنم محشره
اگر عضو گیم پس نیستید با یک دلار مفت بازیش کنید بجای کرکی بازی کردنش !
چجوری گیم پس میخری از کجا؟ اگر زحمتی نیست راهنمایی کن
اینجا توضییح داده
https://pspro.ir/mag/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-Xbox-Game-Pass-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1
من این بازی رو ابتدا از شماره یکش شروع کردم که واقعا از همون ابتدا به شدت مجذوبش شدم البته تا انتها بازیش نکردم به دلایلی مانند محیط تکراری و دشمنان کم تنوع این رو هم همین امروز زدم حذف کردم