روزی روزگاری: سایهی سنگین مرگ | نقد و بررسی بازی Stalker: Shadow of Chernobyl
سبک اکشن اول شخص را باید جزو گسترده ترین سبک ها در دنیای بازی ها دانست. از زمان گذشته تا حال با نمونه های بسیاری در این سبک مواجه بوده ایم و هر کدام از عناوینی که در این سبک عرضه شده اند، حال و هوا و هویت خاص خود را داشته اند. طبیعتاً هر کسی هم که به این سبک فکر می کند یک بازی متفاوت به ذهنش می آید. یکی Call of Duty، دیگری Half Life و یکی هم Bioshock. شاید دلیلش این باشد که قابلیت ترکیب این سبک با سبک های دیگر به شدت بالاست و هر ترکیبی، مزه ی خاص خود را دارد. اگر با نقش آفرینی ترکیبش کنید Outer Worlds تحویل می گیرید، اگر بخواهید داستان تعریف کنید Bioshock و اگر هم تجربه ی یک بازی ترس و بقا مد نظرتان هست، Metro. برای من، یکی از بازی هایی که با فکر کردن به سبک اکشن اول شخص فوراً به ذهنم می آید، S.T.A.L.K.E.R است که از این به بعد به خاطر سادگی کار آن را Stalker خواهم نوشت. این سری از بهترین نمونه های ساخته شده در این سبک و یکی از بازی های کلاسیک به شمار می رود. اگر سری Metro را بازی کرده باشید، با فضاسازی عمیق و گیم پلی نسبتاً سخت آن آشنا هستید. به جرئت می توان گفت یکی از بازی هایی که در ساخت آن سری به عنوان الگو قرار داده شده است، همین استاکر است. عرضه ی اولین بازی این مجموعه، یعنی Stalker: Shadow of Chernobyl به سال ۲۰۰۷ میلادی بازی می گردد که هم آن موقع و هم حالا، همواره مورد تحسین جامعه ی گیمری و منتقدین قرار گرفته است. موفقیت های سری استاکر به چند فاکتور مختلف مربوط می شود. یکی اینکه دیگر تقریباً به همهمان ثابت شده بازی هایی که با اقتباس از کتاب ساخته می شوند، بازی های غنی و خوبی از آب در می آیند. در سال ۱۹۷۲، آرکدی استراگتسکی و برادرش بوریس استراگتسکی کتابی به نام Roadside Picnic یا «پیک نیک کنار جاده ای» نوشتند که در آن به حوادث بعد از واقعه ی دهشتناک چرنوبیل پرداخته می شد. این کتاب به شکل مصاحبه ای نوشته شده و خواندن آن برای کسانی که به حال و هوای خفه ی شوروی آن زمان و حادثه ی چرنوبیل علاقه دارند واجب است. دوم هم اینکه واقعه ی هسته ای چرنوبیل، پتانسیل بسیار بالایی برای داستان سرایی و فضاسازی دارد که استاکر از این پتانسیل به زیبایی هرچه تمام تر استفاده کرده و این دنیای ناب را برایمان به وجود آورده است. Stalker: Shadow of Chernobyl یک بازی اشکن اول شخص، با المان های نقش آفرینی و ترس و بقا است. البته در سال ۲۰۰۷ مثل الآن مُد نبود که بیشتر بازی ها نقش آفرینی را قاطی فرمول خود کنند و استاکر در این زمینه پیشتاز بود. امروز در بخش روزی روزگاری، به ۱۳ سال قبل، زمانی که این بازی تازه عرضه شده بود بر می گردیم و این بازی را به شکلی مختصر از زیر نظر خواهیم گذراند. در هفته های آتی نیز دو بازی دیگر سری را بررسی خواهیم کرد و به این موضوع خواهیم پرداخت که چرا استاکر، یکی از بهترین بازی های اکشن اول شخص تاریخ و یک کلاسیک تمام عیار است. پس در ادامه با من و گیمفا همراه باشید!
در دنیای استاکر، چند سال بعد از فاجعه ی اتمی چرنوبیل، یک بار دیگر انفجاری در نیروگاه هسته ای این شهر رخ می دهد و این بار تاثیرات بیشتری بر روی محیط این شهر می گذارد. حیوانات تحت تاثیر مواد رادیواکتیو جهش می یابند و بسیاری از انسان ها نیز به شکل خاصی تحت تاثیر آن قرار می گیرند. قوانین فیزیکی هم در برخی نقاط این شهر تغییر می کند و کلاً فاجعه در فاجعه می شود! پس از دیدن یک میان پرده ی مرموز و کوتاه و چپ شدن کامیونی که در آن نشسته اید، تنها کسی که جان سالم به در می برد شما هستید و توسط سربازی نزد سیدورویچ (Sidorovich) برده می شوید. سیدورویچ دلال بازار سیاه است که در «منطقه» یا آنچه در بازی به آن Zone گفته می شود فعالیت می کند. او شما را به زندگی بر می گرداند، اما وقتی به زندگی بر می گردید هیچ چیزی در خاطرتان نمانده، زیرا پس از تصادف کاراکتر شما دچار فراموشی شده است. تنها چیزهایی که از گذشته با خود به همراه دارید، خالکوبی S.T.A.L.K.E.R روی دستتان و دستگاه PDA است که فقط در آن نوشته شده «استرلوک (Strelok) را بکش.». به خاطر جبران کاری که سیدورویچ در حق شما کرده و شما را به زندگی باز گردانده، برای او در منطقه کارهایی انجام می دهید، اما هدف اصلی داستان بازی این است که هویت خودتان را پیدا کنید. رفته رفته می فهمید استاکرها کسیتند، استرلوک چرا باید کشته شود و چرا شما به منطقه ی قرنطینه ی چرنوبیل اعزام شده اید. سیدورویچ به شما لقب «انتخاب شده» (Marked One) را می دهد و به تدریج می فهمید اوضاع خراب تر از چیزی است که دیده می شود و به عمق مسائل پی می برید.
داستان بازی کمی گنگ است ولی در نهایت سر در خواهید آورد که چی به چیست و از آن جایی که چندین پایان پیش رو دارید، می توانید آن را چندین بار تجربه کنید تا بیشتر بفهمید موضوع از چه قرار است. برای فهمیدن کامل داستان باید مقدار زیادی متن که در گوشه و کنار محیط ریخته را پیدا کنید و بخوانید. همچنین با عده ی زیادی از NPC ها می توانید حرف بزنید که البته نه کاراکتر شما صدا دارد نه در بیشتر موارد کاراکتر آن ها! این دو مورد می توانند بازی را کمی خسته کننده جلوه دهند. البته کلاً Shadow of Chernobyl برای آدم های کم حوصله ساخته نشده و گیم پلی عمیق آن که کم کم اوج می گیرد، صبر می خواهد. اما داستان می توانست بهتر روایت شود که مخاطب هم مجبور نباشد اندازه ی چند جزوه دیالوگ یا متن بخواند.
در عوض فضاسازی بازی همه چیز را جبران می کند. قرار گرفتن در فضای غم زده، سرد و تاریک چرنوبیل به خودیِ خود می گوید داستان از چه قرار است! با اینکه ۱۳ سال از عرضه ی بازی می گذرد، به جرئت می توان گفت هنوز هم استاکر از بهتریت عناوین موجود در زمینه ی فضاسازی به شمار می رود. آسمان ابری و خاکستری، مناظر متروکه، ساختمان های کوتاه با وسایل زهوار در رفته ی درونشان، صدای باد که لابلای چمن ها و درختان کم جان منطقه می پیچد و لهجه ی روسی و اوکراینی کاراکترهای بازی، شما را کاملاً در خود غرق می کند. یک منطقه ی سرد و خشک که از هر طرف آن تهدید جانی انتظار شما را می کشد، یک منطقه ی قرنطینه با زمین های وسیع که جستجو در آن در عین لذت بخش بودن، می تواند ترسناک نیز باشد، حس همه ی این ها کاملاً به مخاطب انتقال داده می شود. اگر فضاسازی های بازی Metro را دوست دارید، (با در نظر گرفتن سال عرضه ی بازی) به استاکر هم سری بزنید.
گیم پلی استاکر، مخلوطی از شوتر اول شخص، نقش آفرینی و ترس و بقاست و باید بگویم با یکی از Survivalترین بازی های تاریخ طرف هستید. اگر طرفدار سیستم بقای بازی هایی مانند Fallout باشید، سیستم بقای استاکر را نیز تحسین خواهید کرد. نقش آفرینی در بازی به شکلی نیست که شما بتوانید از بین گزینه های فراوان یکی را انتخاب کنید یا با چیزهایی مانند قدرت و سرعت و استامینای شخصیت خود سر و کله بزنید، اما حس پیشرفت و بهتر شدن همیشه در بازی وجود دارد. کاراکتر شما به وضوح در طول بازی بهتر و بهتر می شود و قابلیت هایی که اواخر بازی خواهید داشت، با آن هایی که اوایل بازی داشتید فرق خواهد کرد.
در Shadow of Chernobyl آرزو به دل می مانید که یک بار همه ی آن وسایلی را که نیاز دارید بتوانید با خود حمل کنید! وزنی که کاراکتر شما می تواند حمل کند محدود است و تمام سلاح ها و آیتم هایی که بازی به شما می دهد، چیزهایی هستند که دوست دارید لذتش را ببرید، اما استاکر بازی ای نیست که شما تنهایی به دل دشمن بزنید و زنده بیرون بیایید. کلی بانداژ، کیت کمک های اولیه و حتی غذا لازم دارید که بتوانید ادامه دهید. در استاکر اگر مدت طولانی غذا نخورید کاراکترتان ضعیف می شود و این موضوع روی بازی اثر مستقیم خواهد داشت. کلاً باید در آنِ واحد، حواستان به همه چیز باشد وگرنه زنده نمی مانید. این سیستم بقا به طرز بی نظیری روی بازی نشسته است و تجربه ای کامل تر و عمیق تر را از یک منطقه ی قرنطینه و غم زده به مخاطب منتقل می کند.
مبارزات در Shadow of Chernobyl به لطف هوش مصنوعی بالای دشمنان بسیار لذت بخش از آب در آمده اند. مخصوصاً وقتی در محیط های باز به مبارزه می پردازید، بیشتر متوجه این موضوع خواهید شد. سربازان دشمن بی مهابا دست به حمله نمی زنند و با دقت پیشروی می کنند. حیوانات نیز کاملاً طبیعی و برای بقا به شما حمله می کنند. حیوانات مختلفی مانند سگ های وحشی و گراز در منطقه وجود دارند. سگ ها و گرگ ها معمولاً به شکل گله ای به شما حمله می کنند و اگر اوضاع به نفعشان باشد به حمله ادامه می دهند، اما اگر چند تا از آن ها را بکشید، در برخی مواقع فرار می کنند. البته وقتی در محیط های بسته با سربازان دیگر می جنگید، حرکات دشمن کمی تکراری می شود، اما با در نظر گرفتن سالی که بازی در آن عرضه شده، یعنی ۱۳ سال پیش، می توان گفت این بازی یکی از مدرن ترین هوش مصنوعی ها را در بازی اش پیاده سازی کرده بود. در کنار هوش مصنوعی، سلاح های خوبی که بازی در اختیارتان قرار می دهد و ترتیبی که این سلاح ها در اختیارتان قرار می گیرند نیز روی کیفیت کل مبارزات اثر دارد. در استاکر حتی می توانید نوع گلوله ای که برای یک اسلحه به کار می برید را هم عوض کنید. نشانه گیری با اسلحه ها در استاکر کمی تمرین می خواهد، بخصوص اوایل که دوربین هدف گیری ندارید، اما با پیشرفت در بازی، Shadow of Chernobyl با سخت گیری به شما آموزش می دهد که از کدام اسلحه چطور و در کجا باید استفاده کرد.
در کنار حیوانات، انسان های قطع عضو شده و جهش یافته و کلاً هر چیز دیگری که در محیط می خواهد شما را بکشد (!)، افراد دیگری مثل خودتان هم هستند که به شکل تنها در منطقه چرخ می زنند. می توانید با این افراد متحد شوید یا آن ها را بکشید و وسایلشان را تصاحب کنید. همه ی این موجودات و رفتارهایی که از خود نشان می دهند، از Stalker: Shadow of Chernobyl، یک بازی جذاب، پویا و زنده ساخته اند. همچنین حس جستجو و ماجراجویی را به این معجون اضافه کنید. محیط بازی هنوز هم بعد از ۱۳ سال بزرگ است و در گوشه و کنار آن همیشه چیزی پیدا می شود که توجه شما را جلب کند. همچنین اگر جستجو کنید، دیگر نیازی به انجام ماموریت های جانبی برای پیشرفت ندارید، زیرا تنها چیزی که به جز لذت از این مراحل عایدتان می شود، مقداری پول برای خرید لباس، اسلحه، بانداژ و … است که همه شان را با کمی جستجو و درگیری با دشمن می توان یافت.
در کنار فضاسازی عمیق و گرفته ی چرنوبیل، مدلسازی کاراکترها و محیط نیز هنوز بعد از این همه سال در سطح قابل قبولی است. انیمیشن ها شاید کهنه شده باشند، اما مدل ها و طراحی محیط و کیفیت میان پرده ها آنقدری خوب هستند که به خاطرش بازی را رها نکنید. البته همه ی این ها در صورتی است که گرافیک برای شما اولویت بالایی داشته باشد، وگرنه گیم پلی عمیق استاکر نمی گذارد از جایتان تکان بخورید! به ظاهر نسخه ی ریمستر HD این بازی نیز در دست ساخت است و مشکل گرافیک هم به زودی حل خواهد شد.
روی هم رفته سری استاکر یک سری کم نظیر، کامل و عمیق در بین بازی های اکشن اول شخص است. همه چیز از گیم پلی گرفته تا فضاسازی و لذتی که در کل از بازی می برید، در کلاس جهانی قرار دارد و اگر تا به حال این بازی را امتحان نکرده اید، حتماً وقتی برای آن کنار بگذارید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
نقد خوبی بود ولی نکات منفی که ذکر کردین تو اکثر بازی ها هست مخصوصا ار پی جی ها چون بازی خیلی پیچیده و قشنگه
به نظرم استاکر دیگ تکرار نمیشه تو تاریخ
شاهکاره این بازی :yes:
من نسخه ۳ رو بازی کردم گیچ شدم
ولی فضا سازی خوبی داره
ندای پریپیات کلا شامل ۳ قسمته
قسمت اول تکمیل کردن ماموریتهای اسکودافسک ( همون کشتیه )
قسمت دوم یانوف استیشن ( همون جا که دیوتی و فریدوم مقر دارن )
قسمت سوم پریپیات هستش
حتی یک هزاری برای این عنوان ندادم نمیدم .
یکی یاد با رسم شکل به این بفهمونه که انحصاری پیسی رو کنسول قابل اجرا نیست
ممنون از اریا مقدم عزیز بابت نقد این بازی
به نظرم نکات منفی که ازش گرفتین زیاد به گیمپلی و داستان بازی لطمه ای وارد نمیکنه و نمره ی ۸.۵ براش کمه باید بهش۹میدادین
استالکر یکی از بهترین هوش مصنوعی هارو در بازی ها داره (در کنار سریfear) وبازیش مثل کال اف نیست که بری بزنی تو دل دشمن
من که هر وقت یک نفری رو میکشم سیو میکنم چون من یه نوبم :rotfl:
اره معلومه مدام با F5 و F6 سر و کار داری :laugh: :yes: :rose: :heart:
یاد استالکر بخیر… به نظر من مجموعه استالکر یکی از بی نظیرترین ها هست که دنیای بازی به خوش دیده… ؛ نقد جالبی بود و خسته نباشید به آقای آریا مقدم…
یادش بخیر یادمه هفت هزار تومن دادم و کلی دعوام کردن بازی خون و خون ریزی چرا گرفتی همه نسخه های این سری و کلی بازی اون زمان تو چهار تا دی وی دی گرفتم و اینو تونستم رد کنم و بازی برای زمان خودش عالی بود ولی نسخه سایه استالینگراد مرحله ای که اسنایپر داشت نتونستم رد کنم یه نقدی هم از اون نسخه برید خیلی خوب میشه
خیلی ممنون اریا جان :yes: :heart: :rose:
این بازی وقتی که اومد گرافیکهای اون موقع رو باهاش تست میکردن و جالبه برای ماکزیموم تنظیمات به ۸ گیگ رم احتیاج داشت و ۴ گیگ گرافیک قوی اونم اون موقع
نورپردازی بازی یکی از بهترینهاست همیشه و از روبرو نور افتاب میزنه به چشمتون انگار واقعا حسش میکنید و دقیقا همون اثر رو داره
ولی بشخصه با نسخه لاست الفا خیلی خیلی بیشتر حال کردم( لاست الفا ریمیک مجانی سایه چرنوبیله ) چون خیلی سخت تر شده و تنوع اسلحه و مهماتم تو بازی بیشتر شده
یکی از نکاتی که انتظار داشتم نویسنده بهش بپردازه اما اشاره نکرد اینه که تو استالکر تونع سلاح و مهمات خیلی بالاست و هر مدل اسلحه چند مدل مهمات داره و جالبیش به اینه که هرچی کالیبر اسلحه بالاتر باشه قدرتمند تره و مثل خیلی از بازیها من جمله رزیدنت اویل نیومده یه تیر با عکس گرگ بذاره و بنویسه AMMO FOR SUBMASHINGUN AND ASSUALT RIFLE
شما چند مدل فشنگ ۹میلیمتری و چند مدل سری ۵۰۰ و ۷۰۰ و ۹۰۰ دارید و ۴ مدل تیر شاتگان دارید و حتی ۳ مدل نارنجک تفنگی و ۳ مدل نارنجک دستی دارید و جنگیدن با سلاح کمری یعنی خودکشی محض برعکس خیلی از بازیها
دشمانانتونم همیشه از بهترین تجهیزات برخوردارن و بارها میبینید که نارنجک پرتاب میکنن
سر راس بگم که شوتر رو دست استالکر نمیاد
صادقانه بگم هر جا می رم یه کامنتی ازت می بینم و واقعا هم ادم دلنشینی نیستی یعنی یه جا نیست نظر نذاشته باشی و بی هدف بتوپی به یه جا دیگه خوب الان رزیدنت اویل این وسط چیکار داشت این یک بازی شوتر جهان ازاده با تم بقا رزیدنت اویل یک بازی ترسناک خطی با تم بقا هیچ rpg توش بکار نرفته اکثر گیم های این طوری هم تنوع بالای تیر یا اصلحه دارن
با این سری حال نمیکنم 🙁
نسخه اخرش یا بهتره بکم نسخه فرعی اخرش بنظرم از همشون بهتر بود.هر ماموریت فرعی ای حتی جالب بودش
موسیقی متن فوق العاده چیزی که میتونست تو نکات مثبت بازی ذکر بشه
ممنونم اقای مقدم عزیز نقد عالی بود
واقعا مشکلاتش اساسی بودن ولی بازی تجربه ای عالی رو برامون رقم زد
بی صبرانه منتظر نسخه بعدیم
هیچ چرنوبیلی، چرنوبیل cod:modern warfare نمیشه
Fifty thousand people used to live here… Now its just a ghost town
البته اسم شهر پریپیاد بود 😐 نمیدونم واقعا چرا این ویرایش کامنت رو حذف کردن مسخرس
بتای مود stalker gunslinger اومده برین ببینید گان پلی کل بازیو عوض کرده یه جورایی شبیه escape from tarkov درآوردنش خیلی خوب شده حتما بعد از انتشار این آپدیت یه بار دیگه باید بازیو تجربه کنین چون به نظر من تنها ایراد این بازی گان پلی خشکش بود ولی حالا با این گان پلی جدید معرکه شده.
باشه ولی «اوکراین (شوروی)، سرما، چرنوبیل…»، نه «روسیه، سرما، چرنوبیل…».
یکی از بهترین بازی های عمرم
این بازی شاهکاره ، عالیه ، چقد باهاش خاطره دارم