روزی روزگاری ماریو !
اکثر دنیای گیمرها را شخصیت هایی تشکیل می دهند که روزی بر چرخه ی دنیای دو بعدی می چرخیدند . چرخه ای که از کنسول NES همزمان با نسل سوم بازی های رایانه ای شروع شد و با عرضه ی کنسول PS1 و NES64 به اتمام رسید . گاهی در بین این شخصیت ها و قهرمانان موجودی دوپا یا چندپا آنقدر به شهرت می رسند که حتی با وجود سفر به دنیای ۳ بعدی فراموش کردن آن ها هم سخت است .
شخصیت هایی که هر یک بر روی کنسولی جداگانه پرداخته شده و در دنیای خود یکه تاز می تاختند و با مبارزات خود ما را به اوج می بردند ، اوجی که با گرفتن نمره بیست هم بهمان دست نمی داد . حال بعد از چند سال ، سفر کردن به آن دوران مطمئنا نه تنها باعث خوشحالی خودمان می شود ، بلکه باعث به یاد آوردن پیشرفت های این صنعت می شوند .
روزی روزگاری ماریو …..
در بین محبوب ترین شخصیت های دنیای دو بعدی شاید برترین آن ها ماریو یا همان قارچ خور باشد .
ماریو شخصیتی دو پا ، به همرا دو دست و باقی اعضای بدن است که سبیلی گنده بر روی لبان خود دارد .این شخصیت را در ایران با نام قارچ خور می شناسند ، پس بهتر است در این مقاله با همان نام صدایش کنیم .
قارچ خور علاوه بر تمامی مشخصات بالا از یک مشکل بزرگ رنج می برد ، مشکلی که حتی باعث افت تحصیلی وی شد و درس و مدرسه را ترک کرد . او از بچگی خیلی کوچک بود و با رشدش در طی سال های متمادی در همان اندازه ماند . پدر و مادر قارچ خور که برای پسرشان نگران بودند او را به خارج از کشور بردند و پزشکی بعد از معاینه ی وی او را توسط یک قارچ درمان کرد . بعد از بازگشت قارچ خور به وطن او بعد از هر کوچکی چند ساعته ، با خوردن قارچی به اندازه ی ایده آل خود باز می گشت . قارچ خور بعد از ترک تحصیل به دنبال لوله کشی رفت و بیشتر دوران زندگی خود را به همین کار مشغول بود .
در شهری که ماریو در آن زندگی می کرد شاهزاده خانمی وجود داشت که همه او را دوست داشتند . شاهزاده خانمی که اوایل مایه ی آسایش شهر بود و بعد ها مایه دردسر برای قارچ خور .
سال های زیاد اهالی این شهر در آرامش کامل در ذهن آقای Shigeru Miyamoto به زندگی روزانه خود ادامه دادند تا اینکه شرکت نینتیندو تصمیم به عرضه کنسولی جدید و مدرن کرد . کنسولی که قرار بود با بازیی خاص که وظیفه ساخت آن را Miyamoto بر عهده دارد ، عرضه شود ، کنسولی به اسم NES.
بعد از عرضه کنسول نینتیندو امنیت و آرامش از شهر قارچ خور دور شد و غولی با شاخ و دم بعد از یک حمله ی ناگهانی ، در خفا شاهزاده جوان را دزدید ، جانوری به اسم Bowser .
Bowser که موجودی پلید در ذهن Miyamoto بود بعد از عرضه کنسول به بازی راه پیدا کرد ، بازی که هم اسمش از یک لوله کش ساده برداشت شده بود ، و هم آن لوله کش قهرمان اصلی بود و همه وی را دوست داشتند . Bowser که وضعیت را چنین دید ، تصمیم به خراب کردن بازی Miyamoto گرفت ، پس با یک حمله غافلگیر کننده شبانه به قصر رفت و شاهزاده خانم قصه را دزدید . هر چند این نقشه برای خراب کردن بازی و ضرری بر فروش کنسول نینتیندو خوب بود ولی Miyamoto با هوش تر از یک فرضیه ذهنی بود و است . او که با چنین خیانتی رو به رو شد تصمیم گرفت که از Bowser به عنوان یک شخصیت منفی استفاده کند و ماریو بخت برگشته و ساده را برای نجات شاهزاده به جنگ با این غول بفرستد . با اینکه در آخر قارچ خور لوله کش داستان پیروز می شود ولی غول داستان هم به اندازه او محبوبیت بدست می آورد .
طبق اصول و قواعد روانشناختی تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلا درونی است . موجود تنها احساس انزوا کرده و از دنیا جدا میشود ، از کسانی که دلش میخواست با آنها رابطه داشته باشد ، میبرد . انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد . یکی از این موارد به این صورت است که تنهایی را یک احساس مبهم از درست نبودن امور می داند . این حالت نوع خفیفی از احساس تهی بودن است که Bowser دچار آن بود . او موجودی قدرتمند بود و ماریو ضعیف و نصفه نیمه ، ولی همه چیز بهم خورد و ماریو به شهرت رسید و او در دام تنهایی افتاد . تنهایی که باعث شد به ته چاه بیافتد و همه چیزش را از دست بدهد .
Bowser ، قارج خور و شاهزاده خانم قبل از اینکه وجود داشته باشند دنیای آن ها وجود داشت . دنیایی که به صورت یک بازی دیجیتالی به تصویر کشیده شده و توسط سازنده معروف Miyamoto خلق شد . نام این بازی “Super Mario bros” بود که به عنوان اولین بازی کنسول نینتیندو عرضه شد و به همرا خود کنسول بود .
بازی “Super Mario bros” ، بازیی بود که برای اولین بار داستان زندگی قارچ خور و Bowser را به تصویر کشید . همانطور که چند خط بالا تر گفتیم ، قارچ خور لوله کش برای نجات یک پرنسس جوان راهی دالان های زیر شهرش می شود و با شکست دادن انواع موجودات و جنگی حماسی با دشمن اصلی پرنسس را نجات می دهد .
هر چی باشه بازی های دهه ۸۰ داستانی بیشتر از دو خط ندارند و بیشتر از این هم نمیشه ازشون انتظار داشت . اما بر خلاف این داستان دو خطه باقی بخش های این بازی بیشتر از این حرف ها تعریف و خیلی بیشتر از این حرف ها ارزش دارند .
بازی Super Mario bros در هیچ زمینه ای کم نیاورده ، از گیم پلی تا صدا گزاری همه خوب و عالی کار شده اند . اول از گیم پلی شروع میکنیم ، قسمتی که جذابیتش بعد از دو دهه هنوز حفظ شده و برای خیلی از بازیبازان در این دوره زیبا و تماشایی است .
وقتی بازی شروع را شروع می کنیم ، در همان ابتدای بازی با اولین نوع دشمنان آشنا می شویم . دشمنانی که علاوه بر سختی ولی خیلی راحت از دست می روند و می میرند . قارچ خور سیبیلو در همان لحظه اول با یک ضربه پرشی بر روی سر اولین دشمن خود ، اولین قتل خودش را در اولین بازی از اولین کنسول نینتیندو انجام می دهد ! بعد از سه ثانیه دیگر این شخصیت با خیل عظیمی از علامت های سوال که بر روی سنگ هایی بر بالای سرش تگ شده است روبه رو می شود ، ولی قارچ خور نه اسلحه خاصی دارد نه چوب دستی برای ضربه زدن ، پس به فکر فرو می رود و تصمیم می گیرد که با فکر کردن و استفاده از مغز خود آن را باز کند . پس با پرشی مغز خود را به سنگ ها رسانید و با سر ضربه ای به آن زد و باقی قضایا …..
گیم پلی این بازی در دو بعد کامل به همرا دو دکمه ، یکی برای پرش و خرد کردن ، و دیگری برای استفاده از قابلیت های ویژه برای حرفه ای ها ، انجام می شود . در زمینه دشمنان ، علاوه بر موارد محیطی همچون آب و آتش و سقوط آزاد و … از حیوانات اغلب دوست داشتنی ولی پلید مثل لاکپشت های پرنده و جهنده ، گیاهان آدم خوار ، عروس های دریایی ، ماهی های مختلف و … استفاده شده است و سعی در جلوگیری از رسیدن این شخصیت به رییس خود را دارند ، هرچند در اکثر موارد این موجودات هستند که پیروز می شوند و بازیباز از اول بازی را شروع می کند ولی بالاخره خواستن ، توانستن است . علاوه بر تنوع بالای دشمنان محیط های بازی هم از تنوع خوبی بهره می برند و در هر مرحله با قسمت هایی جدید و دشمنان جدید برخورد می کنیم .
چند خط بالاتر از این خط گفته شده کلیدی برای فعال کردن قابلیت های ویژه . این کلید زمانی برای بازیباز فعال می شود که وی از مکان قارچ های بازی آگاه باشد تا برای دومین بار با یک سنگی روبه رو شود که در آن قارچی قرار داشته باشد . بعد از ضربه زدن به آن گیاهی رشد می کند که ماریو یا همان قارچ خور با خوردن آن علاوه بر تغییر ظاهر به قابلیت تیر زدن دست پیدا می کند .
گفتیم ماریو یک لوله کش مشهور است ، پس یک لوله کش مطمئنا تمامی فوت و فن این کار را هم بلد است . ماریو می تواند در بعضی از قسمت ها به داخل لوله های شهر رفته و میانبری را برای خود پیدا کند . این میانبر علاوه بر سریع تر کردن راه به ماریو جایزه ای هم می دهد که تلاشی وی را در خم کردن کمر خود جبران می کند . بازی قارچ خور بدون این که در محیطی کاملا باز باشد ولی گاهی اوقات باعث درگیر شدن بازیباز با محیط می شود . همچنین با مواردی از قبیل راه های مخفی ، امکانات مخفی و البته مردن های پیاپی ارزش تکرار بازی بالا می رود .
بعد از گیم پلی بازی نوبت به گرافیک می رسد . گرافیک بازی قارچ خور در زمان خود در تلویزیون های کوچک رنگی و یا سیاه سفید بسیار زیبا و خوش رنگ و لعاب بود . گرافیکی که از پیکسل های بزرگ و کوچک تشکیل شده بود نه بافت ها و افکت ها و ….. . با وجود اینکه این پیکسل های رنگی بسیار ساده بودند ولی همه چیز در بازی با پیشروی رنگ و بویی تازه و پیشرفته به خود می گرفت ( البته در آن زمان ) . دنیای ماریو در دو بعد با پس زمینه هایی ساده طراحی شده . دنیایی که الان اکثر بازیبازها فقط در دفتر نقاشی کودکان مشاهده می کنند نه بازی های امروزی . بازی هایی که بعضا با گرافیک های زرق و برق دار فقط به دنبال پول جیب بازیباز ها هستند نه چیز دیگر .
نه چیز دیگر برای صدای بازی هم به کار می رود . این بازی برای هر عملی به جای عکس العمل یه صدا به گوش شما می دهد . با پریدن ، خرد کردن ، شروع بازی ، و مردن صداهایی جذاب به گوش می رسد که گاهی اوقات با توجه به شکل و شمایل بازی و شخصیت ها موجب خنده شما می شود . موسیقی متن بازی هم بسیار شنیدنی و دوستداشتنی کار شده است . موسیقی که همانند گرافیک آن به صورت پیکسلی به گوش می رسد و در مواقع لازم کمک کننده شما در بازی می باشد . به طور کلی این بخش بازی به صورتی بسیار دلچسب و تاثیر گذار می باشد نه چیز دیگر .
بازی Super Mario bros شاید برای بسیاری از بازیباز ها نقطه شروع باشد و شاید برای بسیاری دیگر نقطه وسط و انتهایی ولی نمی توان این را نادیده گرفت که تقریبا همه ما گذشته ای پررنگ را با این اثر داریم و روزهای زیادی را برای ماریو صرف کردیم پس چه خوب است که همه افراد هر از چند گاهی نگاهی به این اثر پررنگ بیاندازند و آن را دوباره تجربه کنند ، شاید هنوز نکته ای نیافته در آن باشد . حداقل به یاد آن دورانی که با دوستانمان و ماریو به دل دشت ها و اقیانوس ها می رفتیم و یا زمانی که بازی را چشم بسته و با توجه به صدای آن انجام می دادیم و یا خیلی موارد دیگر، بد نیست نگاهی به این عنوان بیاندازیم و از مشغله های بزرگ زندگی دور شویم .
پر بحثترینها
- رسمی: Death Stranding Director’s Cut برای ایکس باکس عرضه شد
- گپفا ۲۴؛ امتیاز شما به نیمۀ اول نسل نهم پلی استیشن
- ادعای مدیر سابق Sweet Baby: استودیوها سراغ ما میآیند تا داستان بازیهایشان را بهبود دهیم
- دیجیتال فاندری: پلی استیشن ۵ پرو نمیتواند برخی بازیها را با نرخ فریم ۶۰ اجرا کند
- آیپی Death Stranding دیگر متعلق به سونی نیست
- مشخصات کامل سختافزار پلی استیشن ۵ پرو فاش شد
- مدیرعامل پلی استیشن: طرفداران باید انتظارات خود را کاهش دهند، PS5 Pro یک کنسول نسل بعدی نیست
- دیجیتال فاندری: کیفیت Horizon Forbidden West روی PS5 Pro معادل با قویترین رایانههای شخصی است
- پلی استیشن ۵ پرو با قیمت نجومی وارد ایران شد
- سازنده سابق راکستار: مردم سالها از واقعگرایی GTA 6 صحبت خواهند کرد
نظرات
ممنون عالی بود :yes:
چه حالی می کردم با این بازی تو آتاری باید برو یه اتاری دیگه بگیرم 😥
جالب بود. مرسی آقا هادی
خواهش میشه :yes:
بازی عالیه بود… یادش بخیر.. خیلی حال میداد.. اگه هنوز هم با این گرافیک بیاد بازم دوس دارم بازی کنم.. 😀
خیلی ازتون ممنوم.
هنوزم هنوزه اون طعم خوش آیند قارچ هایی که اون زمان با ماریو میخوردیم رو یادم نرفته. چقدر زود گذشت. انگار همین دیروز بود که بابام از سر کار برگشتنی یه اسباب بازی آورده بود که بهش میکرو می گفتیم. قارچ خور رو توش مینداختیم و برای خودمون زنگی می کردیم!
من نداشتم ولی صبح تا شب خونه خالم داشتم با بچه هاش بازی می کردم … یادش بخیر …
:yes: :yes: :yes:
یادش بخیر چه دعواهای با برادرامون سر این بازی که نداشتیم
خدای نکرده جونمون از دست میرفت یه داد و هوارایی میزدند که دیگه جرات دوباره بازی کردن نداشتیم
واقعا ، ولی حیف که اینقد سخت بود نتونستم همون موقع تموم کنم تازه تمومش کردم 😀
بهتر بود یه عنوان دیگه ای پیدا میکردی چون کپ کردی عنوان رو همون روزی روزگاری گیم ،گیم ایمگ رو میگم 🙁
جناب آقای محمد نعمتی ،
فکر نکنم سایت گیم ایمگ این عنوانو در انحصار خودش داشته باشه .. :-/
و اینکه قبل از اینکه سایت گیم ایمگ این بخشو اضاف کنه گیم فا بیوگرافی و بررسی بازی های قدیمیو داشت …..
:idk:
وای یادتونه وقتی گیم اور میشدیم چه اهنگی میزد!!!
من الان دارمش!!!دانلود کردم وقتی دستم خالیه بازی میکنم!!!!
ولی با میکرو و دسته اش یه چیز دیگه بود!!!! 🙁
هیچی اون موقع ها نمیشه 😥
وای یادش بخیر چقد حال میداد 😀 :yes:
یادش بخیر با میکرو قارچخور رو بازی میکردم وقتی که سه بار میباختیم باید از اول میومدی خیلی باحال بود یادش بخیر :-* :laugh:
ممنون هادی عزیز برای این مقاله زیبا :-* 😉
خواهش میشه …. 😀