بازی با غم | تراژیکترین مرگها در دنیای بازیهای ویدئویی
بدون شک بازیهای ویدیویی بستری بسیار مناسب برای روایت داستانهای مختلف هستند. داستانهایی که غمها و شادیهای زیادی را با خود دارند و بدون شک، مرگ نیز بخشی جدایی ناپذیر از بسیاری از این داستانهاست. تا به حال در بازیهای مختلف شاهد مرگ شخصیتهای مثبت و منفی زیادی بودهایم و بدون شک، بعضی از آنها غمانگیزتر و تأثیرگذارتر از سایرین بودهاند. در این مقاله، نگاهی داریم به غمانگیزترین مرگها در دنیای بازیها.
توجه: با توجه به این که این مقاله در مورد مرگ شخصیتها در بازیهاست، طبیعی است که بخشهایی از داستان در آنها لو میرود. به همین دلیل در تیتر هر بخش تنها نام بازی نوشته شده است و شخصیتی که مد نظر بوده است، در متن آن بخش قرار دارد. تنها در مواردی که مدت زمان زیادی از عرضه بازی گذشته باشد، ممکن است تصویر نیز به وضوح بیانگر شخصیت مورد نظر باشد. در مورد بازیهای جدید، در ابتدای آن نیز هشدار خطر اسپویل قرار داده شده است. همچنین از آن جایی که مرگهای زیادی را در بازیها شاهد بودهایم و نظر شخصی در این انتخابها مؤثر است، طبیعی است که به دلیل انتخاب تنها ۱۰ مرگ، بعضی از مرگهای تأثیر گذار در این لیست نباشند.
۱۰- Assassin’s Creed 2
در سری Assassin’s Creed نیز ما شاهد مرگهای بسیار زیادی بودهایم که بعضی از آنها به شدت غم انگیز بودهاند. از میان همه این موارد، مرگ ابتدایی Assassin’s Creed 2 را در این لیست قرار دادیم. یکی از راههای موفقی که بازیکن را در همان ابتدا با داستان بازی خود همراه کنید، این است که در همان اول کار صحنههای مرگ بسیار شوکه کنندهای را در مقابل او قرار دهید تا حداقل برای دیدن سرنوشت بانیان آن مرگ هم که شده، بازیکن بازی را ادامه دهد. Assassin’s Creed 2 از همین بازیهاست. در فصل ابتدایی بازی و بعد از این که مدتی را با پدر و برادر اتزیو سپری میکنید، در نهایت آنها با توطئه عدهای دستگیر شده و بعد از این که اتزیو خود را به میدان شهر میرساند، با صحنه اعدام و دار زدن آنها به جرم خیانت مواجه میشود. در این صحنه، اکثر اعضای اصلی خانواده اتزیو از جمله برادر کوچکتر او که شاید از خیلی از اتفاقات با خبر نبود، همگی با هم دار زده میشوند و طبیعتاً با توجه به قدرت کم شما در ابتدای بازی، کاری برای نجاتشان نیز از دست شما بر نمیآید و تنها کاری که میتوانید انجام دهید، فرار از صحنه است. حضور چنین صحنهای در کنار این که بسیار ناراحت کننده است، یک روش بسیار خوب برای تشویق بازیکن به ادامه بازی است تا لااقل شاهد گرفتن انتقام از بانیان این جنایت باشید و سازندگان نیز با علم به این موضوع، به خوبی از پتانسیل این صحنه استفاده کردهاند.
۹- Gears of War 3
سری Gears of War نیز جزو عناوینی است که همواره داستان خوب و باکیفیتی را به کاربران ارائه داده است. با این وجود دو مرگ بسیار غم انگیز در این سری وجود دارند که ما در این لیست فقط یکی از آنها را آوردهایم اما ابتدا به مورد دیگر که مربوط به Gears of War 2 است اشاره میکنیم. در Gears of War 2 در بخشی از بازی شما به همراه Dominic Santiago و بقیه افرادتان به لانههای اصلی دشمنان بازی یعنی Locust ها میروید تا همسر Dom که ماریا نام دارد را پیدا کنید. بعد از جست و جوی فراوان در نهایت او را در درون یک محفظه پیدا میکنید. در این هنگام Dom در ابتدا چهره قدیمی همسرش را میبیند اما بعد از مدتی، متوجه میشود که او بعد از شکنجههای فراوان، تقریباً به حالتی شبیه اغما رسیده است و در زجر است. در این جا دام تصمیم میگیرد با وجود همه علاقهاش، همسرش را که دیگر امیدی به نجات او نیست، با تفنگ خود میکشد.
اما موردی که باعث شده عنوان Gears of War در لیست ما باشد، مربوط به Gears of War 3 میشود و این بار موضوع مرگ، خود Dominic Santiago است. در بخشی از بازی، نیروهای شما به همراه بسیاری از افراد مورد اعتمادتان توسط لشکری از Lambent ها که لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده میشود، محاصره شدهاند و تقریباً هیچ امیدی به زنده ماندن وجود ندارد. در این هنگام، Dom به درون یک ماشین حامل مواد منفجره رفته. ابتدا از محل دور شده و سپس با خبر دادن به مارکوس برای این که از موقعیت فاصله بگیرند، با سرعت زیاد خود ماشین را به سمت دشمنان رانده و منفجر میکند. در این صحنه تقریباً همه دشمنان سوخته و نابود میشوند و افراد شما نجات پیدا میکنند اما در کمال ناباوری، شخصیت Dom که در این سه نسخه، شخصیت پردازی بسیار خوبی داشته و بازیکنان را کاملاً با خود همراه کرده بود در جلوی چشمان شما کشته میشود. نکتهای که بار غم این صحنه را بیشتر میکند این است که ابتدا مارکوس فینیکس سعی میکند به سمت ماشین برود تا Dom را از درون آن خارج کند اما دوستانش جلوی او را گرفته و درست لحظاتی بعد، با انفجار کامل ماشین، تمام امیدهای بازیکنان برای زنده ماندن این شخصیت به یاس تبدیل میشود. این صحنه مطمئناً برای کسانی که هر سه نسخه این عنوان را تجربه کرده بودند و با شخصیت پردازی خوب این شخصیت آشنا بودند، بیشک یکی از غمانگیزترین لحظات در میان تمام بازیها محسوب میشود.
۸- Halo: Reach
سری Halo نیز همانند خیلی از بازیهایی که بر پایه جنگ هستند، مرگ شخصیتهای زیادی را به خود دیده است. با این وجود Halo Reach در این زمینه تا حدودی متفاوت است. در این عنوان شما در طول مراحل مختلف در نقش اعضای تیمی ویژه به نام Noble هستید که سعی دارند به هر قیمتی شده جلوی نفوذ Covenant ها (موجودات فضایی که نقش منفی این بازی هستند) به سیاره Reach را بگیرند. با این وجود، در طول مراحل مختلف بازی، شاهد این هستیم که یکییکی اعضای این تیم در نبرد در مقابل چشمان دوستانشان کشته میشوند. همه این مرگها تا حد زیادی تراژیک و غم انگیز هستند ولی مهمترینشان، در اصل مربوط به آخرین مرحله بازی میشود. در این مرحله، آخرین عضو زنده مانده گروه یعنی Noble 6، در حالی که میداند سیاره تا ساعاتی دیگر به طور کامل سقوط کرده و به دست دشمنان میافتد، برای این که به سایر نیروهای حاضر فرصت فرار بدهد، روی سیاره میماند. در این هنگام او کلاه خود ویژه خود را بر میدارد و بر زمین گذاشته و مشغول مبارزه با دشمنانی میشود که از هر سو به سمت او یورش میبرند. در همین حین بازی نیز این لحظات را از درون نمای کلاهخود بر زمین گذاشته شده نشان میدهد و بعد از کشتن تعدادی از دشمنان، در نهایت آنها بر او غالب شده و Noble 6 را از پا در میآورند. جدای از قاب بندی فوقالعاده این صحنه و موسیقی زیبای آن، چیزی که بر غم این صحنه میافزاید این است که این شخصیت با ماندن در سیاره، به نوعی مرگ خود را قطعی میکند. بدون شک، این که بعد از ساعتها انجام مأموریتهای بازی در نهایت شاهد مرگ تک تک شخصیتهای گروه باشید، باعث میشود که مرگهای Halo: Reach در لیست غمانگیزترین مرگهای دنیای بازیها قرار بگیرد.
۷- Call of Duty: Modern Warfare 3
برخلاف عناوین جدید سری Call of Duty که از نظر داستانی ضعف بسیاری داشتهاند و در آخرین نسخه نیز این بخش به طور کلی حذف شده است، اما بعضی از نسخههای قدیمی Call of Duty، به واقع عناوینی بسیار باکیفیت از لحاظ داستانی بودهاند. در طول سری Modern Warfare شاهد مرگ شخصیتهای مختلفی بودهایم که به خصوص در نسخه دوم و سوم این سری، لحظههای به شدت غم انگیزی را برای بازیکن رقم میزنند؛ اما احتمالاً از نظر اکثر افراد، مرگ John “Soap” McTavish تأثیرگذارترین مرگ در تمام این سری است. بعد از مأموریتهای فراوانی که در طول نسخههای مختلف در کنار این شخصیت سپری کردهاید و خطرات مختلفی که پشت سر گذاشتهاید، درست در جایی که انتظار ندارید واقعه خیلی مهمی روی بدهد، با شکست در مأموریت ترور کردن ولادیمیر ماکاروف، در اثر انفجار، Soap به شدت مجروح میشود و با وجود این که شما تمام تلاشتان را میکنید تا او را به سرعت به پناهگاه برسانید، اما در نهایت او دوام نیاورده و در مقابل چشمان شما در پناهگاه جان میدهد. از آن جایی که این شخصیت، یکی از مهمترین شخصیتهای بازی در طول نسخههای مختلف Call of Duty بوده است، کمتر کسی انتظار مرگ او را داشت و با این اتفاق شوک بزرگی به بازیکنانی که از ابتدا پیگیر داستان سری Modern Warfare بودهاند وارد شد.
۶- Batman: Arkham City
Batman: Arkham City بدون شک یکی از بهترین عناوین –و شاید هم بهترین عنوانی- است که بر اساس بتمن ساخته شده است. با این وجود شاید دلیل حضور این عنوان در لیست ما کمی عجیب باشد. حضور این بازی در لیست به خاطر مرگ جوکر در انتهای بازی است. جوکر قطعاً یکی از مهمترین ضد قهرمانان در میان کل داستانهای کمیک است و با شخصیت پردازی فوقالعاده و منحصر به فرد، در بسیاری از عناوینی مرتبط با بتمن به شکلهای گوناگون حضور داشته است. جوکر در سری Batman: Arkham شخصیت پردازی بسیار خوبی داشت و با پیچشهای داستانی عجیب و غریب نظیر حضور دو جوکر، باعث خلق داستانی بسیار باکیفیت برای این عنوان شده بود. در نهایت، در تئاتر Monarch، جوکر سعی میکند که داروی مورد نیاز برای درمان خود را از بتمن بگیرد. دارویی که پیشتر بتمن نیز به دلیل آلوده شدن به بیماری جوکر اندکی از آن را نوشیده بود. در انتها نیز به دلیل دخالت خود جوکر، دارو از دست بتمن افتاده و جوکر به دلیل عدم دسترسی به آن، لحظاتی بعد میمیرد و بعد از آن بتمن با حالتی میان بهت و ناراحتی، در حالی که بدن جوکر را در دست گرفته، از تئاتر خارج میشود. با توجه به قتلهای زیادی که جوکر انجام داده است، در اصل نباید مرگ او ناراحت کننده باشد ولی شخصیت پردازی او به قدری خوب بوده است که باعث میشود اکثر بازیکنان و مخصوصاً افرادی که بیشتر با دنیای بتمن از طریق کمیکها آشنا هستند، از مرگ او در انتهای بازی احساس ناراحتی بکنند.
۵- Final Fantasy VII
Final Fantasy VII بدون شک یکی از شاهکارهای صنعت گیم است. این بازی آنقدر در زمان خود کیفیت بالایی از هر لحاظ داشته است که بعد از این همه سال، هنوز هم طرفداران زیادی دارد و اکنون نیز با توجه به این پتانسیل فوقالعاده بالا، شاهد ساخت مجدد آن تحت عنوان Final Fantasy VII Remake هستیم. طبیعتاً چنین عنوانی که ارزش ساخت مجدد را داشته، باید داستانی بسیار باکیفیت داشته باشد که ارزش این همه هزینه برای ساخت دوباره را داشته باشد. در کنار این موضوع، یکی از معروفترین و غمانگیزترین مرگها در تمام صنعت بازی نیز متعلق به همین عنوان است. مرگ Aerith در این بازی بیشک باعث ناراحتی بسیاری از گیمرها شده است. در قسمتی از بازی، شخصیت دوست داشتنی Aerith در یک عبادتگاه مشغول عبادت است و شخصیت اصلی بازی Cloud نیز وارد این مکان میشود. در این هنگام Sephiroth که یکی از مهمترین شخصیتهای منفی این سری است، سعی میکند با کنترل ذهن Cloud او را وادار به کشتن Aerith بکند و بعد از این که در این امر ناموفق میماند، خودش دست به کار شده و شمشیر معروفش که Masamune نام دارد را در درون بدن Aertih فرو میکند. این صحنه به همراه آهنگ همراه آن در زمان عرضه خود به قدری شوکه کننده بود که بسیاری از بازیکنان این بازی را به گریه انداخت. در حالی که اکثر بازیکنان انتظار داشتند در هنگامی که Sephiroth میخواهد شمشیرش را در بدن او فرو کند، با اتفاقی خارق العاده Aerith نجات پیدا کند، اما این طور نشد و در کمال ناباوری شاهد مرگ این شخصیت دوست داشتنی بودند. موسیقی فوقالعاده این صحنه که معروف به Aerith Theme است نیز اکنون به عنوان یکی از نمادهای این سری شناخته میشود. شاید بتوان این مرگ غیرمنتظره و به طور کلی داستان و روایت فوقالعاده این عنوان را مهمترین دلیل برای معروفتر بودن آن نسبت به سایر عناوین Final Fantasy دانست. با این تفاسیر این عنوان قطعاً شایسته رتبهای بسیار خوب در لیست ما است.
۴- Red Dead Redemption
نسخه اول Red Dead Redemption از جمله عناوینی بود که در بسیاری از زمینهها، از بازیهای زمان خود جلوتر بود و حتی امروز نیز بعد از ۹ سال میتوان متوجه کیفیت بسیار بالای آن در زمینههای مختلف شد. طبیعتاً داستانی که در مورد غرب وحشی باشد، پر از قتل و مرگ شخصیتهای مختلف خواهد بود و در این عنوان نیز ما شاهد کشته شدن شخصیتهای مختلفی بودیم. با همه اینها، بعید است که کسی منکر شوکه کننده بودن پایان بازی شود. بعد از ساعتها تجربه بازی در نقش جان مارستون و ارتباط برقرار کردن در نقش او، در نهایت در انتهای بازی شاهد مرگ فجیع او هستیم. جان مارستون که پیشتر عضو گروه Dutch van der Linde بوده، در پی اتفاقاتی که آنها را در Red Dead Redemption 2 مشاهده میکنیم از این گروه جدا شده و در این بازی، مأموران آژانس کارآگاهی پینکرتون، او را تحت فشار قرار میدهند تا اعضای سابق گروه خود را پیدا کرده و با کشتن یا تحویل دادن آنان، جرمهای گذشته خود را جبران کند. بعد از این که مارستون تمامی کارهایی که آنها خواسته بودند را انجام میدهد، با خیال راحت به خانه و مزرعهاش میرود تا زندگی آرامی را با همسر و فرزندش تجربه کند. با این وجود، مأموران که بهوسیله او تقریباً تمامی اعضای باند را از میان برداشتهاند، علیرغم وعدههای خود، در نهایت سراغ خود جان مارستون میروند. جان مارستون همسر و فرزندش را راهی میکند تا از محل دور شوند و در نهایت از مزرعه خود خارج شده و با تعداد بسیار زیادی از مأموران رو به رو میشود. در این هنگام بازی وارد حالت صحنه آهسته میشود و شما که تا به حال جان مارستون را کنترل کردهاید، فکر میکنید مانند سایر بخشهای بازی با ورود به این حالت آهسته میتوانید دشمنان را شکست دهید؛ اما بعد از شلیک چند تیر به دشمنان، همه آنها شخصیت اصلی داستان را که ماجراجوییهای زیادی را با او سپری کردهاید، تیرباران میکنند. کمتر کسی بود که انتظار داشته باشد بعد از این همه ماجراجویی و تلاش جان مارستون برای جبران گذشته، پایان او این چنین باشد. بعد از همه خدماتی که او به مأموران ارائه داد، در نهایت آنها به او خیانت کردند تا تمامی اعضای این باند را از میان برده باشند. بی هیچ شک و تردیدی، مرگ جان مارستون یکی از غمانگیزترین مرگها در میان تمامی بازیهای ویدیویی است.
۳- The Walking Dead
نسخه اول The Walking Dead را میتوان پدیدهای در زمینه بازیهای داستان محور دانست. عنوانی که در سال ۲۰۱۲ توانست لقب بهترین بازی سال را از آن خود کند و باعث ساخت بازیهای مشابهی زیادی توسط شرکت Telltale بشود. هر چند که در نهایت این شرکت در سال گذشته به خاطر عدم وجود نوآوری در بازیهای خود به این سرنوشت دچار شد. با این وجود کسی نمیتواند منکر کیفیت فوقالعاده داستان The Walking Dead بشود. در این بازی نیز شما بارها شاهد صحنههای بسیار ناراحت کننده و مرگ شخصیتهای مختلف هستید ولی مطمئناً هیچ چیزی در حد صحنه آخر آن ناراحت کننده نیست. بعد از مدتها که بازی را در نقش لی اورت پیگیری کرده و در کنار دختربچه کوچک داستان یعنی کلمنتاین از میان خطرات عبور میکنید، در نهایت لی نیز توسط یک زامبی گاز زده میشود. در این صحنه بسیار ناراحت کننده، بعد از دیالوگهای غم انگیز میان او و کلمنتاین، در نهایت او کلمنتاین را متقاعد میکند که دیگر نمیتواند با او باشد و دیر یا زود، او نیز تبدیل به یک زامبی خواهد شد. در این جا دو انتخاب در مقابل بازیکن قرار میگیرد. یکی این که لی را رها کند و یا این که خود کلمنتاین که کودکی بیش نیست، با تفنگ او را بکشد. در هر دو پایان، به هر حال میدانیم که لی در نهایت خواهد مرد و چه توسط کلمنتاین کشته شود و چه تنها بماند، دیگر لی وجود نخواهد داشت. هر انتخابی که بکنید، دیالوگهایی که میان این افراد رد و بدل میشود، به قدری ناراحت کننده هستند که به معنای واقعی کلمه غم را به شما منتقل میکنند؛ در نهایت نیز کلمنتاین باید لی را که به نوعی نقش پدر را برای او ایفا کرده، یا رها کند و یا با دستان خود بکشد. از آن بدتر این است که میدانید به هر حال، کلمنتاین در دنیای فوقالعاده بیرحم و خطرناک بازی تنها خواهد ماند و بهترین دوست و محافظش را از دست خواهد داد. مرگ لی اشک بسیاری از بازیکنانی که هیچ وقت در هنگام بازی گریه نکرده بودند را در آورده است و بدون شک در لیست ما قرار میگیرد.
۲- Red Dead Redemption 2
خطر شدید اسپویل… لطفاً اگر بازی را تمام نکردهاید، لطفاً به سراغ عناوین بعدی لیست بروید. متن زیر اواخر بازی را اسپویل میکند.
به طور کلی سری Red Dead Redemption از نظر داستان فوقالعاده عمل کرده است و در هر دو نسخه آن شاهد داستان و شخصیت پردازی فوقالعاده و در نهایت پایان غیرمنتظره هستیم. در این عنوان، تقریباً در نیمه دوم بازی متوجه میشوید که شخصیت اصلی بازی یعنی آرتور مورگان به بیماری سل دچار شده است و به هر حال مرگ او قریب الوقوع خواهد بود. بعد از این که خود او متوجه این موضوع میشود، نگرش او به دنیا به نوعی تغییر کرده و به جای تلاش برای به دست آوردن پول، سعی میکند اشتباهات گذشته خود را جبران کند. در نهایت او متوجه تغییر رفتار رئیس گروه یعنی Dutch Van der Linde هم شده و از طرفی میفهمد که یکی از اعضای گروه قصد خیانت دارد. با این وجود او همه سعی خود را میکند که اتفاقات را به نحو درستی پیش ببرد تا این که در نهایت، گروه که خود در معرض فروپاشی است، با حمله شدید نیروهای کلانتر و مأموران رو به رو میشوند. در همین حین، عضو نفوذی گروه به ذهن ِDutch القا کرده است که لو دادن گروه کار آرتور مورگان بوده و اوضاع بیش از پیش پیچیدهتر میشود. پس از تعقیب و گریزهای فراوان میان افراد مختلف، در نهایت آرتور مورگان، جان مارستون را از مهلکه نجات داده و مجبور به فرار میکند تا زن و بچهاش را نجات بدهد و به تنهایی سر دشمنان را گرم میکند. در نهایت او با عضو نفوذی گروه درگیر شده و در همین حین نیز Dutch سر میرسد. Dutch مانع برداشتن تفنگ توسط آرتور میشود و به نوعی باعث میشود که عضو خیانتکار اصلی زنده بماند. با همه این مشکلات، در نهایت آرتور با گفتن I gave you all I had Dutch … I did، بار غم انگیز صحنه را به بالاترین حالت ممکن میرساند و Dutch که همواره در طول بازی توانایی بالایی در سخنوری داشته است، در این جا هیچ حرفی برای گفتن ندارد. در صورتی که بازی را به شکل شخصی شرافتمند پیش برده باشید، در این جا شاهد رفتن Dutch و عضو خیانتکار گروه هستید و آرتور مورگان در هنگام طلوع خورشید، به دلیل بیماری و ضربات مختلفی که در نبرد خورده است، در زیر اولین تلالو نور خورشید جان خود را از دست میدهد. بله این بار نیز راکستار شخصیت اصلی بازی را که ساعتهای زیادی را با او سپری کرده بودید و کاملاً با شخصیت او همراه شده بودید، در انتهای بازی میکشد. بدون شک بعد از ساعتها ماجراجویی با این شخصیت، مشاهده مرگ او یکی از غمانگیزترین صحنهها در میان تمامی بازیها است.
۱- The Last of Us
The Last of Us به معنای واقعی کلمه نشان داد که بازیهای ویدیویی، پتانسیل فوقالعاده بالایی برای خلق داستانهای تأثیرگذار دارد. جدای از رابطه پدر و دختری خاصی که بین جوئل و الی شکل میگیرد و لحظات اکثراً غم انگیزی که در سفر این دو پیش میآید، چندین مرگ فوقالعاده غم انگیز نیز در این بازی وجود دارند. یکی از این موارد کشته شدن پسر سیزده سالهای به نام سم است که در طول داستان با او رو به رو میشوید. از آن جایی که این شخصیت توسط کلیکرها گاز گرفته میشود، شروع به تغییر کرده و به الی حمله میکند و برادر او هنری مجبور میشود با دستان خود به او شلیک کرده و او را بکشد. پس از آن نیز هنری نمیتواند با مرگ برادرش کنار بیاید و اقدام به خودکشی میکند. بدون شک این صحنه یکی از غم انگیزترین صحنههای این بازی است اما دلیل حضور این عنوان در این لیست، در اصل مربوط به مرگ دیگری میشود.
در همان چند دقیقه ابتدایی بازی که بیماری در شهر فراگیر میشود و جوئل به همراه دخترش سارا فرار میکنند، با ماجراهای زیادی رو به رو شده و در نهایت یک سرباز که فکر میکند آنها نیز جزو مردم آلوده شده هستند به سمتشان شلیک میکنند. لحظاتی بعد از شلیک این سرباز نیز کشته میشود اما در همین لحظه است که جوئل متوجه میشود دختر کوچکش جلوی چشم او تیر خورده است و او را در آغوش میگیرد. سارا در دستان پدرش در حالی که به شدت خونریزی دارد، جان میدهد و موسیقی فوقالعاده غم انگیز بازی نیز غم این صحنه را که به طور کامل در مقابل چشمان بازیکنان قرار گرفته است، بیش از پیش افزایش میدهد. نکته دیگری که غم این صحنه را افزایش میدهد این است که برخلاف بسیاری از مرگهای بازیها که در آنها شخصیتهای آسیب دیده، اکثراً افرادی نسبتاً قوی از نظر فیزیکی هستند و در نهایت شاهد اندکی ناله از آنها هستیم، در این جا با تیر خوردن یک کودک طرف هستیم که به وضوح دردی فراتر از تحملش را تجربه میکند. بدون شک مرگ سارا، یکی از ناراحت کنندهترین مرگ در میان تمام بازیهای ویدیویی است. از طرفی نقش فوقالعاده بالای این صحنه در روایت داستان را نیز نمیتوان نادیده گرفت. جوئل که مرگ دخترش را در جلوی چشمانش دیده است، در ادامه به الی به چشم دختر خود نگاه کرده و با توجه به سابقه از دست دادن دختر واقعیاش، کاملاً در مقابل زندگی او حس مسئولیت میکند و سعی میکند هر طور که شده او را از خطرات حفظ کند و این احساس مسئولیت خاص جوئل، در پایان بازی نیز به وضوح خود را نشان میدهد. بی هیچ شک و تردیدی، این بازی شایسته حضور در رتبههای اول فهرست ما است.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
بعد از سکانس مرگ سوپ تا چندتا روز عصرا فقط به غروب خورشید نگاه میکردم. :dazed: یعنی اون سکانس داغونم کرد! :beatup: لعنتی فراتر از یه شخصیت مجازی بود که توسط CPU کنترل میشد. :brokenheart:
به قول JB
My breath is your breath
فقط وقتی زن نیتن خودشو به مردن زد :giggle:
از نویسنده عزیز هزاران بار تشکر میکنم بابت این مقاله ی خواندنی و بسیار زیبا و غمبار،خداییش خیلی وقت بود منتظر اینچنین مقاله هایی بودم واقعاً دستتون درد نکنه :rose: :rose: :rose:
در این لیست مرگ آرتور مورگان و جان مارستون کبیر به جرئت غم انگیزترین و اعصاب خوردکن ترین مرگ هایی بودن که در بازی ها دیده بودم چون به شدت مظلومانه و ناجوانمردانه کشته شدن،به شخصه هر موقع آهنگ Thats the way it is از redemption 2 رو گوش میدم بی اختیار اشک تو چشام جمع میشه و یاد لحظه رستگاری آرتور مورگان میفتم و این خودش اوج عظمت داستان نویسی راکستار کبیر نشون میده 😥 😥
اعدام خانواده اتزیو در جلوی چشماش و انتقام این اساسین باعظمت از تک تک اون افراد،مرگ گوست و روچ و سوپ و یوری از سری به یاد ماندنی مدرن وارفر،مرگ دختر کم سن وسال و بی گناه جوئل در آغوشش،
آقای نامجو واقعاً لذت بردم،دستتون درد نکنه :yes: :heart:
خسته نباشید آقای نامجو
سارا TLOU
گوست COD MW2
این دوتا فوق العاده شوک آور و ناراحت کننده بودن برام
سکانس مردن سوپ مال CoD: MW3 بود.
مرگ گوست واقعا ناراحت کننده بود
شاید بشه گفت تا حدودی از مرگ soap هم ناراحت کننده تر!
غم انگیز ترین و برترین مرگ قطعا ارتور مورگان هست
از مرگش غم انگیز تر اینه که وقتی مرد هیچکی نفهمید که قاتلش کیه و جان مارستون هم بخاطر این میخواست از مایکا انتقام بگیره که بهشون خیانت کرده بود و فکر میکرد مایکا و داچ باعث شدن مامورا بیان و ارتور بمیره در حالی که خودشون ارتور رو کشتن
فا… خاک! 🙁 هر چی مرگ در سکوت بیشتری باشه، غم انگیزتر ـه.
به شدت موافقم…
لی و آرتور مرگ های غم انگیزی داشتن…
چی گفتم
http://uupload.ir/files/a43o_screenshot_20190602-183951.jpg
دیگه همه مقاله های سایت یکی شده
۱-“و نظر شخصی در این انتخابها مؤثر است، ”
۲-این بازی ها تو داستان سرایی و شخصیت پردازی جز برترین ها هستن.
۳-انتظار داری یکی از ماشین های فورزا یا کاراکترهای SoD2 تو اینجور لیست ها رتبه بیارن؟!
چرا هرچیزیو به اکس باکس ربط میدین
طرف اکانت فرعیه فن های اکـس باکـسه. بعد از دادن این کامنت هم سریعا آواتار کریتوس رو گزاشت که بهش گیر ندن. تو عکسی هم که گزاشته آواتار کریتوس نداره.
*اسپویل*به نظرم مرگ سارا خیلی شوکه کننده بود و من موقع دیدن کات سین خشکم زده بودولی غم انگیزترینش قطعا مرگ ارتور هست واسم چون واقعا غم انگیز و دردناک با دیدن اخرین طلوع خورشید زندگیش مرد که با کارگردانی معرکه و موزیک بینظیرش نتونستم جلوی گریه خودمو بگیرم…
جهل شما مایه خنده ماست :laugh:
داداش این جمله برای تو برعکس کار میکنه، لااقل با یه اکانت دیگه پست میکردی. 😛
راستی بخاطر تو هم شده رفتم رسما از دیوید جفی سوال کردم:
https://twitter.com/davidscottjaffe/status/1131284608480243712
دیگه نبینم زیر پست های سونی چرت و پرت منتشر کنی. 😎
زبانت افتضاحه برو کلاس زبان خب :smug:
الان این کامنت من خـار داشت که حذفش کردین؟!
با توجه به لیست میشه به راحتی فهمید تمام بازی های این لیست به جز rdr2 هفت سال یا بیشتر از انتشارشون میگذره که نشون میده اهمیت داستان و صحنه های احساسی تو بازیا چقد کم شده
مقاله بسیار زیبایی بود
راس میگیا نکته خوبی بود
امسال شخصا بار احساسی خاصی تو بازیا ندیدم شخصا و این خیلی بده(بجز خود رددد ۲ و گاد او وار)
بشخصه تایم پلی انلاینم داره زیاد میشه و خودم اصن خوشم نمیاد ولی خب معتاد کنندن
همه ی این مرگ هایی که گفتید آدمو شوکه میکردن بدون استثنا ولی مرگ سارا یه چیز دیگست اصن هیچکس انتظارش نداشت تو ۱۰ دیقه اول بازی همچین چیزی ببینه اونم بعد اون رابطه زیبایی که تو خونه نشون داد بین جول و سارا با اون ناله های جوئل همه بغض کردن.
ممنون برای مقاله از آقای نامجو و قلم زیباشون..میتونستید مرگ سیری تو پایان بد ویچر ۳ رو هم بیارید.واقعا شکسته شدن شخصیت پر ابهتی مثل گرالت تو اون صحنه آخر بازی وقتی هیولا ها به خونه نزدیک میشن دل هر گیمری رو بدرد میاورد و اولین باری بود که یه بازی اشک منو درآورد.
تاثیرگذارترین مرگی که من تو نسل ۸ دیدم بعد از مرگ سیری تو پایان بد ویچر ، مرگ کلویی پرایس تو لایف ایز استرنج هست.(رد دد ۲رو بازی نکردم هنوز)
من فکر کنم آقای نامجو شاید یادش نیومده که تو لیست نزاشته وگرنه مرگ کلویی تو پایان sc از نصف بیشتر این لیست دردناک تره من سر تموم کردن لایف ایز استرنج حدود ۳ بار گریه کردم.اصن از درون نابودم کرد این بازی.
اخ اخ حرف دل منو زدی :brokenheart:
مرگ کلویی خیلی خیلی احساسی بود بعد ار اون همه تلاش
آراد جان چون من کلاً تو بازی ها دوست دارم به هر کسی کمک کنم و طرفدار صلح و دوستیم 😀 بازیُ روی max honor تموم کردم و دیگه خودت میدونی چه پایان غم انگیزی رو تجربه کردم 😥
تا یه هفته افسردگی گرفته بودم 😥
عه دیر رسیدم کامنت بدم
اون عشق منه soap که موقع مرگش من اشک بود که میریختم
من که اولش سعی کردم خوب باشم ولی یه بار از دستم دررفت یکی رو کشتم. بعد مامورا دنبالم کردن. مامورا رو کشتم. همینجوری شرافتم کم شد و پول بیشتری میبایست بدم. این روند ادامه داشت تا اینکه گفتم ولش کن. پول که ندادم هیچ بلکه خودم رو روز به روز به اون راه زدم ! تا اینکه آخرش شرافتم min شد !
بازی سر یک اتفاق ناخواسته منو عقده ای کرد و درنهایت از راه راست منحرف شدم 😀 دیگه هرکی رو میدیدم میکشتم 😀 اون زنه که اسب رو پاش بود و کمک میخواست رو کشتم یا اون گدای بدبخت کور رو کشتم 😀 الان که دوباره یادم اومد عذاب وجدان گرفتم :-(( 😀
البته بار دوم و سوم که بازی کردم دیگه بازی رو لحظه به لحظه دستی ذخیره میکردم تا از این اتفاقا نیوفته !
ولی این گرگه و آهو ول نمیکردن لامصبا :rotfl:
ممنون بابت مقاله. تو این لیست بدون شک غمگین ترین آرتور مورگان و بدون شک شوکه کننده ترین جان مارستون
سارا خیلی زود مرد نشد که خوب باهاش ارتباط برقرار کنم.
اشتباه کردی دیگه.آرتور تو نوار شرافت بالا خیلی شخصیت پردازی اش قشنگ تر میشه.
خطر اسپویل:
.
.
.
اون لحظه ای که گفت im afraid واقعا داشت گریم میگرفت
.
.
.
پایان اسپویل
درضمن خواستی بری آدم بکشی برو ون هورن.اونا اعتقادی به مامورا و کلانترا ندارن.یکی رو بکشی کل شهر میریزن رو سرت.کشتن خیلیاشون از نوار شرافت کم نمیکنه.با خیال راحت میکشتمشون خیلی حال میداد لامصب کشتار جمعی راه انداخته بودم :laugh:
صدردصد. ولی سوءتفاهم شده 😀 اتفاقا برعکس اون چیزی که شما برداشت کردید همون بار اول هم تو موارد داستانی همیشه اونی که خوب بود انتخاب میکردم. مثلا اونی که نمیکشت یا اونی که کمک میکرد. ولی فقط وقتی تو شهر بیکار میشدم و تو مراحل تصادفی مثل همون زنه که اسب رو پاش بود آدم میکشتم 😀 و اینقدر کشتم که موارد داستانی نتونست شرافتم رو جبران کنه 😀
البته من بازی رو سه بار کامل با تمام مراحل فرعی و تصادفی و گشت و گذار رفتم و بار دوم و سوم شرافتم max بود یک خطا هم نکردم.
اون سکانس راهبه رو هم که شما فرمودید بار دوم که بازی کردم دیدم به نظرم بهترین سکانس بازی بود. :yes:
من تو همه شهر ها آدم کشتم ولی بهترینش سنت دنیس بود 😀 خیلی بهم تعلیق و استرس وارد میکرد و معمولا آخرش میمردم 😀 تازه دوبار هم اسبمو از دست دادم یکیش اسب عربی سفید بود که خیلی ناب بود و با راهنما های بازی از غرب نقشه پیداش کرده بودم 😀
موفق باشید.
آره داداش اون اسبه رو پیدا کردم تو lake isabella(نمیدونم درست نوشتم یا نه)
ولی یه گلیچ هست که باعث میشه خفن ترین اسبای بازی رو پیدا کنید که من اینکارو کردم قبلا.نمیدونم الان پچ شده یا نه
موفق باشی:rose:
شما قوس شخصیتی والتروایت رو با سرعت نور طی کردی :laugh:
:yes: 😀
اینجور مقاله ها مزه میده. من هم که مالیخولیایی.
بگذریم که صددرصد موافق نیستم… اجتناب ناپذیر ـه
ولی به ویژه چهار تای اولی خیلی حال گیری بود.
یه چند تا honorable mentions 😀 :
Warcraft III، کشته شدن ایلیدان (الان یادم اومد وارکرفت مرگ کم نداشته! مورادین، یوثر، گروم و …)
تو Starcraft II، کشته شدن تایکوس فیندلی
تو Modern Warfare 2، کشتن گوست و تیم ـش
تو Bioshock، کشته شدن اندرو رایان کسی که با ایده آل گرایی و کلی زحمت، رپچر ـو ساخت. گیریم بعدا کلی لغزش هم تو مسیرش داشت ولی حساب کنی، رپچر حرکت خیلی بزرگی بود.
و
و
و
ایلیدن نمرد
حق با شماست. مرگ ـشو نشون نمیده.
نمی دونم چرا واسه من مرد.
:-/
اوه اوه وارکرفت یادم داشت میرفت
من بیشتر مرگ آرتاس مخصوصا اون آهنگ غم انگیز invincible (حتما گوش بده)
به یاد آرتاس عزیز (محبوب ترین شخصیت گیم من )
(به لاتین)
O Thanagor…..
An Karanir Thanagor,
Mor Ok Angalor.
Mor Ok Gorum
Palahm Raval.
Ro-mun A’l Ga
Ballog A’l Enthu
Korok Na Boda…
Ha! Ma! Da! Ma!
Erigo Eo Draco Modo!
Mor Ok Gorum Pala’ahm
Mor Ok Croval Angalor
Thanagor…..
Mor Ok Gorum
Pala Ah’m raval
Specto Su Praesenti…
Caligo Caelum…
Mor Ok Croval Anga’lor
Karanir Thanagor….
Karanir Thanagor!
(به انگلیسی)
O King…..
Long live the king,
May he reign…forever.
May his strength
fail him never.
First in battle
last in retreat.
Even in death…
Ha! Ma! Da! Ma!
Raise this dragon now!
May his strength fail him never
May his reign last forever
King….
May his strength
fail him never
See his power…
Darken the sky…
May his reign last forever
Long live the king…
Long live the king!
عالی :yes:
البته این اهنگ invincible نیست این arthas my son هست
آرتاس ازون شخصیت های ماندگار تو تاریخ گیمه و پتانسیل بسیار بسیار زیادی داره کاراکترش و ساختن همچین شخصیتی از عهده هیچکس بجز بلیزارد بر نمیاد.حتی خوندن متن این موسیقی هم مو به تنم سیخ کرد.
ایلیدن نمیمیره
کلا wow مرگ غمگین زیاد داشته از آرتاس و یسرا و کوریاستراژ بگیر تا کرکتر های کوچک تر
وارکرفت دنیای بی رحمی داره
کوریاستراژ به احمقانه ترین شکل ممکن مرد
توی wow از همه دردناک تر(جز آرتاس)برای من ysera بود با اون سینماتیک فوقالعاده
مرگ ghost تو mw2 هم خیلی دردناک بود مخصوصا با موسیقی هانس زیمر که واقعا زیبا بود و تاثیر گذار
تراژیک ترین مرگ تاریخ گیم ?:-)
راه دور نریم همین پروفایل من :laugh:
به طور قطع میتونم اینو بگم( بین بازیایی که کردم البته )
شما ۶۰ ساعت با یه کرکتر میگذرونین و از زیر و بم زندگیش مطلع میشین و قوس شخصیت پردازیش طی میشه
قطعا مرگش خیلی دردناکه
به نظرم جای شماره دو و یک باید عوض میشد حداقل. مرگ سارا شروع داستان جوله درسته ناراحت کننده ست ولی شما کلا ۲۰ دقیقه هم با سارا وقت نمی گذرونین و مشخصا قوس شخصیت پردازی و وابسته شدن مخاطب به شخصیت شکل نمیگیره هرچند به نوبه خودش خیلی ناراحت کننده بود با اون شوک خفنش
دردناک بودن مرگ کرکتر از همین وابستگی شکل میگیره
البته با همین استدلال میتونم بگم مرگ جان مارستون هم خیلی ناراحت کننده بود (اندازه آرتور نه ولی خب بازم خیلی!)
مرگ جان مارستون وقتی بدتر میشه ک رد دد ۲ رو قبل رد دد ۱ بازی کنین
اون قسمت هایی جان که با خانواده ش بود و رفتن عکس گرفتن رو دیدم مغزم داشت از ناراحتی می ترکید چون میدونستم چه بلایی قراره سر جان و خانواده ش بیاد
یه یادیم بکنیم از لینک و نینتندو
درواقع برخلاف چیزی ک به نظر میرسه ما شخصیت fi رو در skyward sword از دست میدیم و میمیره
اون خاطراتی ک ایجاد کرد طی گیم پلی برام لااقل مرگشو ناراحت کننده کرد (هرچند خیلی مرگ به نظر نمیومد!) مخصوصا با اون سکانس پایانی قشنگ
ولی کلا آرتور یچی دیگس 😎
درود.
سخن شما صحیحه. هرچی شخصیت پردازی بیشتر و به خصوص بهتر باشه مرگ دردناک تره ولی همیشه مرگ غمگین نیست. بسته به داستان و روایت و حتی خوب یا بد بودن شخصیت داره
اسپویل سریال برکینگ بد :
بهترین شخصیت تاریخ برای من چه گیم چه سینما چه سریال والتر وایته. عاشق این بشرم. دوست داشتنی ترین آنتاگونیست تاریخه برای من. ولی قسمت آخر برکینگ بد مونده بودم چی بگم. به قول خود سریال گاهی اوقات باید سکوت کرد. ولی اصلا غمگین نبود. خود سریال هم نخواسته بود این حسو منتقل کنه. ولی اصلا نمیدونستم چی بگم چه واکنشی نشون بدم. خیلی عجیب بود به خصوص با اهنگ مای دیر بلو و خداحافظی والتر با مواد آبیش. نه شوکه کننده بود نه غمگین ولی خیلی عجیب بود برام.
ولی خداحافظی با این شخصیت نابودم کرد.
مرگ والتر وایت و ارتور مورگان هردو برام قابل پیش بینی بود ولی خب فضا کاملا متفاوت بود و اهداف فرق میکرد. صرفا هم به خاطر خوب یا بد بودن شخصیت نیست مثلا من سر مرگ بالدر هم با اینکه انتاگونیست و منفی و بعضی اوقات نفرت انگیز بود گریم گرفت. اخه خیلی دلم براش و برای زجری که به خاطر دوستی خاله خرسه مادرش کشید و رابطه ای که با مادرش پیدا کرده بود و نفرتی که از مادرش داشا میسوخت.
وقتی رفتیم هل هایم و داستان بالدر با مادرش رو دیدم و اونجا دیدم که طی گذشت زمان این زجر چه تاثیری روی نفرتش گذاشته بود خیلی دلم سوخت. ولی عجب شخصیت پردازی ای داشت.
ولی در کل با شما موافقم.
موفق باشید.
من که سر بریکینگ بد داشتم عین سگ زار میزدم متوجه نمیشم چطور میگی غمگین نبود
واقعا؟؟؟ اخه به نظرم اصلا فضا غمگین نبود. آهنگ مای دیر بلو هم پخش میشد که اصلا غمگین نبود. فکر نمیکنم اصلا هدف خود سریال گریه تو سکانس آخر بود ?:-) بیشتر یه پایان باشکوه برای یک شخصیت باشکوه بود. میدونی کاری که میخواست هرچند بد انجام داد و عواقبشم دید. یه جورایی خودشم دیگه نمیخواست زنده بمونه هدفی هم برای زندگی نداشت. پیوندش با خانوادش هم تموم شده البته بهشون پولم رسوند. سرطانشم که دوباره برگشته بود.
ولی گفتم خیلی نابودم کرد. خیلی ناراحت شدم. به خصوص اینکه خداحافظی با بهترین شخصیت عمرم بود. تا چند ماه تو فکرش بودم ! چند ماه !
البته خب آدما متفاوتن دیگه و تاثیر رو هرکدوم متفاوت. من خیلی از مواردی که خیلیا گریه شدن گریم نگرفت و خیلی اوقات گریم گرفت و دقیقا برعکس خودم تو دوستام زیاد دیدم.
موفق باشید
اصن همون بیبی بلو منو به گریه انداخت.چیز عجیبی بود اصن.
بعد از اون هم فصل اول ۱۳ reason why منو از قسمت ۴ به بعد هر قسمت۳ بار به گریه انداخت.اصن چشام خشک شد تا تموم شد.
فکر کنم یکم بیش از حد احساساتیم 😐
grave of the fireflies رو ببینیفکر کنم کور بشی از گریه 😯 اون گریه دار ترین چیزیه ک دیدم
آره واقعا :yes:
سایر فیلم های غمگین بعد از اون:
فارست گامپ
لیست شیندلر
مسیر سبز
رقصنده در تاریکی
دفترچه
سه رنگ:آبی
ای تی
د فالت این اور استارز
عزیز میلیون دلاری
وال ای
نابخشوده
.
.
. دیگه یادم نیست البته من فقط سر مدفن کرم های ابریشم و فارست گامپ و لیست شیندلر و مسیر سبز و د فالت این اور استارز گریم گرفت ولی همشون غمگین بودن. البته بگم فقط بعضی از فیلم هایی که در بالا اوردم شاهکارن نه همشون. فیلم هایی مثل مرثیه ای برای یک رویا غمگین نیستن به شدت اعصابت رو بهم میریزن.
اگه چیزی یادم رفته خوشحال میشم یادآوری کنید.
موفق باشید
صحنه کشته شدن اون دختر بچه، سارا اصلاً قابل مقایسه با سوپ نیس. مخاطب هیچ شناختی ازون دختر بچهٔ نداره فقط ۱۰ دقیقه کنترلشو بدست میگیرم ولی سوپ شخصیت پذیری قویتری داره، ۲ نسخه باهاش بودیم و… سوپ حداقل برای من کاراکتر آشناتری بود.
سه نسخه تو COD4:MW شخصیت اصلی بازی سوپ بود هرچند خودش تو بازی نشون داده نمی شه ولی اکثر بازی از دیده سوپه…
ممنون آقای نامجو چه موضوع جالبی رو انتخاب کردین :yes:
و واقعا شماره یک حق سارا بود یادمه اولین بار تو PS3 بازیش کردمو و وقتی این اتفاق افتاد خدایش خیلی جلوی خودمو گرفتم که گریه نکنم خدایش صحنه تکان دهنده ای بود
مرگ جوکر در ارکام سیتی فوقالعاده تاثیرگذار بود، هیچکس فکرش رو نمیکرد ارکام سیتی با مرگ جوکر به پایان برسه، البته یکسری شواهد وجود داره که نشون میده جوکر در ارکام سیتی نمرد بلکه اون کسی که مرد clayface بود که خودش رو به شکل جوکر در اورده بود و داخل نیوگیمپلاس بتمن ارکام نایت هم جوکر زمانی که در حال سوختن هستش میخنده…پیشنهاد میکنم حتما انیمیشن Batman the killing joke رو تماشا کنید
مرگ ۲b به خاطر انسان هایی که وجود خارجی نداشتند
با عرض خسته نباشید ولی باید عرض کنم در نوشتن مقاله فن بازی صورت گرفته :yes:
همه ی رتبه های دوم تا دهم شایسته تر از رتبه یک هستند :yes:
چگونه میتوان مرگ کسی که فقط چند ثانیه با او بودیم درد ناکتر از مرگ کسی باشد که روز ها و ماه ها به او عادت کرده ایم و جزو گوشت و خون ما شده :yes:
مرگ Soap واقعا درناک بود بعد از مرگ یوری هم کنترل کاپیتان رو در دست میگری حس میکنی دیگه فقط کاپیتان مونده توی بازی چه حس تنهایی بدی داشت بازم سیگار برگ اما اینبار تنهای تنها بدون هیچ تیمی سندمن هم نبود یکم دلداری بده ولی از همه بدتر مرگ گست بود مرحله سختی بود توی یک دشت از چپ و راست میریختند آخر بازی هم تا اومدم از تموم شدن مرحله یک نفس راحت بکشم یک یارویی اومد هم من هم گست رو کشت شوکه کننده بود اون یارو که گست رو کشت اول بازی فرمانده عملیات بود و بازیکن رو راهنمایی میکنه بعضی از مرگها توی سری رزیدنت اویل هم واقعا تحملش سخت بود مثل Luis Sera توی رزیدنت ۴
رتبه بندی برای همچین چیزی احمقانه است،
ولی این لیست خیلی بلند تر میتونه باشه. مثلا سولار از بازی دارک سولز که واقعا ناراحت کننده بود(گرچه میشد از مرگش جلوگیری کرد)
یا بازی two brothers و valiant hearts.
مرگ سوپ مک تاویش خیلی تاثیر گذار بود اونم در یه بازیه fps که کمتر همچین صحنه هایی رو می بینیم
حالا مطالب بعدی:
زیبا ترین زامبی های دنیای گیم کلیکر های لست
بهترین مدل ریش رتبه اول جوئل
بهترین بازی ها با تنوع اسلحه رتبه اول لست
و ….
مشکل؟ شمام بیا نویسنده شو لیستتو بذار
لست فقط یه بازی نبود مطمین باشین تا سال های سال عین برکینگ بد با اون پایان شگفت انگیزش از پایان لست هم یاد میشه و تقریبا تو هرچیزی که بهش ربط داره جزو top 5 و اکثرا رتبه اول هست
یعنی شما از شخصیت پردازی و روایت و خط داستانی کاراکتر ها تا موسیقی و زمینه های فنی و هنری گرافیک بگیرین تا گیمپلی فوق سنگین و جون دار بازی
به هرحال وقتی تو سالی که gta و bioshock عرضه شدن پرافتخارترین بازی تاریخ بشی با بیشترین جوایز کسب شده حرفی باقی نمیمونه
لست دومین بازی پر افتخار تاریخه
در این که چرا موفقیت بایوشاک کمتر از لست شد خیلی میشه حرف زد ولی فقط همینو بدونین در حق بایوشاک خیلی نامردی شد
بیگ باس توی متال گیر ۴ خیلی تاثیرگذار بود
و البته به نظر خودم تا حالا هیچ مرگی تراژیک تر از باس توی متال گیر ۳ ندیدم…
آره فردی که اسنیک رو پرورش داد و بزرگ کرد و بخاطر کشورش حاضر شد اعتبار ش رو از دست بده و از نظر مردم یه خاین شناخته بشه واقعا اون سکانس بود که کوجیما شاهکار کرد و بعیده دیگه تکرار شه چنین سکانس و پیش زمینه داستانی ی
خواهشا مقاله رو دو قسمتی کنید خیلی موارد دیگه هستن
بله درسته، یه مبارزه به شدت احساسی با اون دشت گل ها و موسیقی Snake Eater و لحظهای که شلیک کردیم و اسب باس و گلهایی که قرمز شدن و بعدشم افشای حقیقت توسط ایوا…
There’s only room for one Boss… and one Snake
و البته مرگ بیگ باس توی MGS 4 و دیالوگ نوستالژیکش که اشاره به حرف باس داشت هم فراموش نشدینه:
The world would be better of without snakes
واقعا عمق دیالوگ های MGS رو میشه تو همین دو خط دیالوگ دید
یکی از بهترین مقالاتی که در گیمفا خوندم
بسیار عالی آقای نامجو
مرگ لوییز سرا و پیر نیوانس هم غم انگیز بود 😐
صدر این لیست بنظرم heavy rainهم میتونست باشه
از بین اینا لست او اس و واکینگ دد و بتمن مرگ عم انگیز داشتن و بیشترین مرگ غم انگیز واسه من توی بازی نیر بود
Jason و( با توجه به بازی شما) مرگ ethan و Sean تو heavy rain
Detroit و beyond two souls که به خاطر اسپویل چیزی نمیگم
کلویی و ریچل تو life is strange
Booker تو bioshock
Wander تو shadow of the clossus
Riley تو left behind لست او اس
مرگ kenny تو فصل دوم واکینگ دد ( یا پیش درآمد فصل سوم)
مرگ دام تو گیرز ۲
مرگ برادر بزرگتر brothers a tale of two sons
و خیلی های دیگه که تو ذهنم نیست ولی میتونستن تو لیست باشن
اونجا که می فهمیدن ریچل مرده واقعا خیلی سنگین بود
تعجب میکنم چرا از نسل های گذشته چیزی به چشم نمیخوره؟؟؟
یکی از غم انگیز ترین صحنه ها Tenchu2 بود که تاتسومارو بعد از به دست اوردن حافظش شمشیرو میگیره و فرو میکنه تو شکمش وقتی آیامه میگه چرا میگه خیانت کار باید بمیره پایبند بودن شجاعت و درعین حال قهرمان گونه مردن واقعا من بعد اون همه سال هیچوقت یادم نمیره
وای اقای نامجو چه کردی با ما
با اختلاف بهترین مقاله ای بود که خوندم واقعا دست مریزاد
واای که چقد گریه کردم با مرگ ارتورمورگان
تنها بازی بود که گریه کردم چون واقعا با ارتور زندگی کردم از پروفایلم هم معلومه
در کل ممنون بایت مقاله فوق العاده
منم مثل خودت تنها بازی که اشکمو در اورد همین بود
همین پایان رو هم رفتم واقعا که شاهکار بود خیلی حس گرفته بودم واقعا بهترین تجربه گیمی من بود
حقیقتا جایگاه اول این لیست باید the walking dead season 1 باش و بس و دوم red dead 2 و سوم the last of us نظر شخصی نظر همه هم محترم
از نظر من هم rdr2 اول-tlou دوم-twd سوم و rdr1 چهارم
موفق باشی :rose:
من خودم مرگ لیو و وینسنت تو a way out برام خیلی غم انگیز بود
سارا تو لست هم به خاطر اینکه شحصیت پردازی خاصی نداشت برام جالب نبود
پایان rdr2 واقعا اشکمو در اورد
لامصب افسردگی گرفته بودم شدیییید
مرگ مونا در آخر بازی مکس پین۲ هم غمناک بود
پس مرگ ۲B چی؟ 😥 😥 😥
اخ گفتی مرگ ۲b برای من غم انگیز ترین صحنه ی تاریخ بود nier automata جوری با احساسات بازی میکنه که حتی نام و رد دد بازی نمیکنن کلا بازی تو route c افسردت میکنه
حلالت نمیکنم , برام اسپویل کردی
اون دنیا منتظرتم
حداقل یکی از اون کامنت های پایین رو میدیدی که اشاره نکرده کی میمیره
مرگ مونا در مکس پین۲ هم غم انگیز بود
البته یکش اول بازی!
به نظر من باید مرگ گوست تو مدرن وارفر دو هم میبود فوق العاده بود اون صحنه,لامصب تو رد دد ۲ مرگ آرتوور بشدت غم انگیز بود عجیب صحنه ای بود.با تشکر از نویسنده عزیز مقاله
من بیشترشو رفتم (اونایی رو که نرفتم هنوز رو pc نیومدن یا کلا انحصاری هستن)
تو cod که واقعا ادم ناراحت میشه اونم با اون اهنگ های بسیار زیبا و غم انگیزش صحنه مرگ soap درست لحظه ای که پرایس و یوری مجبور میشن جسدشو ول کنن وقتی ریتم اهنگ عوض میشه یا لحظه ای که sandman و گروهش تو محاصره قرار میگیرن و درست لحظه ای که بدن (خودمون که بازی میکنیم) رو گرفتن و دارن روی زمین میکشن میبرن سوار هلیکوپتر کنن و جایی که اون اهنگ بسیار زیبا پخش میشه و صحنه اهسته میشه (شاید مرگشون رو نبینیم ولی واقعا حسش به ادم دست میده)
صحنه مرگ پدر و دو برادر ezio هم واقعا شوکه کننده بود جایی که سه تا از اعضای خانوده خود رو از دست میده با اون اهنگ درگیر کننده اش
lee چه بگم در موردش کل بازی در نقشش هستی و تصمیمات مهمی میگیری از کلمنتاین با جون و دل محافظت و براش پدری میکنی (شماره یک نباشه ۲ هست توی لیست برترین پدر های تاریخ بازی های ویدیویی) لحظه ای که خطر میکنه و میره تو گله زامبی ها فقط برا نجات کلمنتاین و لحظه مرگش در کنارش با اون اهنگ زیباش
مرگ جوکر هم خیلی ناراحت کننده باشه دشمن بتمن کسی که یه روانی به تمام معناس کسی که کلی ادم بی گناهو میکشه
کلا بیشتر این صحنه ها که ادم غمگین میشه رو مدیون شخصیت پردازی و موسیقی متنی میباشه که در اون لحظه پخش میشه (البته دلایل دیگری هم هستن ولی این دو مهم ترینشون هستن)
مقاله بسیار زیبایی بود اقای امیرمهدی نامجو خسته نباشید.
البته این مقاله جا داشت که
شخصیت هایی مثل
black beard (ریش سیاه) تو بازی assassins creed iv black flag
miles upshur تو بازی outlast 1 که شخصیت اصلیه و در اخرش کشته میشه کلا شخصیت اصلی تو بازی ها کم میمیره (مثل red dead 2) برا همین غم انگیزه اون برا بازی ای مثل outlast
البت قسمت دوم outlast هم میتونه باشه blake همراه با زن و فرزند خود در اخرش…
ghost و شخصیتی که خودمون بودیم (متاسفانه اسمشو یادم نیست) تو بازی cod modern warfare 2 خیانته شپرد
میشه elise تو assassins creed unity رو هم گذاشت
شخصیت بوکر (booker) تو bioshock
و یه چند تای دیگه که درست یادم نیستن.
من واسه مردن soap و ghost تو کالاف واقعا گریه کردم
هیچ مرگی غم انگیزتر از مرگ the boss نیست و برای نویسنده متاسفم که تو این لیست قرارش ندادن
من به حدی از مرگ آرتور ناراحت شدم که هم اشکم در اومد و هم تا یه ماه حالم خراب بود 😥 خلاصه اینکه دوباره بازیو شروع کردم و دارم دوباره با آرتور میرم ، وقتی که شادیاشو میبینم ، یادم میافته که این شخصیت چی در انتظارشه و کلاً حالم بد میشه و بازیو میذارم کنار…
Joel: Don’t Do This To Me Baby
……Don’t Do This To Me
از نظر من غم انگیزترین مرگ سری call of duty ، مرگ ghost هست . خدا رحمتش کنه.
انتظار داشتم مرگ یکی از کرکتر های nier automata رو ببینم ولی انگار نویسنده بازیش نکرده بوده یا یادش رفته در هر صورت مرسی بابت مقاله ی زیباتون :yes:
مرسی از نامجوی عزیز بابت این مقاله
بین موارد ذکر شده در بالا برای من مرگ سارا بیشترین بار احساسی و تاثیرگذاری را داشت
ولی بازی های دیگری هم بودند که شایستی حضور در این لیست را داشتند
که رتبه اول برای من مرگ Big Boss در پایان MGS3 بود که به خاطر کشورش …. ( فکر میکنم دیگه همه بدونن )
و بعد مرگ شپرد در پایان Mass Effect 3 با اون موزیک متن فوق العاده تاثیر گذارش
شک ندارم نویسنده هوی رین رو بازی نکرده وگرنه رتبه ۱ بدون بحث باید هوی رین بود.
آقا بعضی جاها اسم هارو اگه ننوشتم یا غلط املایی دیدید ببخشید اون لحظه خداحافضی با مری اسمش رو یادم رفت بنویسم
من که دور اول رو با اندینگ خوب تموم کردم، Max Honor
الان دور دوممه دارم میخوام آدم بدی باشم هرچی سعی می کنم نمیشه :rotfl:
تمام مرگ های این لست شوکه کننده و دردناک بودن اما
***RDR2 Spoilers ahead!***
قطعا مرگ آرتور از همه بدتر (یا بهتر از لحاظ هنری) بود، قشنگ به ما فهموندن که قراره بمیره و ما با یک شخصیت درحال مرگ بازی می کردیم، جایی که می گفت “I’m afraid” من رو به گریه انداخت، That’s the way it is هم من هم کل خانواده رو ناراحت کرد (ما کلی گیمر هستیم، حال کنید 😀 ) و آخر هم… May I stand unshaken….
واقعا لیست درخور و مناسبی بود. البته من انتظار داشتم مرگ باس از بازی metal gear solid 3 هم در لیست باشه ولی بازم این لیست رو مرور میکنم صحنه ها دوباره تو ذهنم تداعی میشه 😥 😥 😥
مرگ کلارا تو واچ داگز هم خیلی ناراحت کننده بود. و اون ویس میل که بعد مرگش گوش میدادیم…
خطر اسپویل :announce: :announce:
.
.
.
.
.
.
.
به نظر من غم انگیز ترین مرگ، مردن kyle crane تو Dying light: the following بود. خیلی شخصیت معرکه ای بود، نباید میمرد 😥 😥 😥
خطر اسپویل
مرگ ارتور خیلی من رو ناراحت کرد و من وقتی ناراحت تر شدم که فهمیدم ارتور بخاطر جان جونش رو فدا کرد تا حداقل اون بتونه نجات پیدا کنه از اون مهلکه اما جان و خانواده اش هم مردن :-(( 🙁 😥 راک استار کل عادت داره شخصیت مورد علاقت رو برات خلق کنه و بعد اونو با بی رحمی بکشه
خواهشا این خطر اسپویل رو واضح تر بنویسید و دورش حاشیه ای چیزی بذارید
الان واسم اسپویل شد :brokenheart:
مرگ ارتور خیلی برام دردناک بود
اما مورد یک نباید لست اف اس باشه چون ما هنوز نه ارتباطی برقرار مردیم با کاراکتر ها نه چیز دیگه ای طبیعتا ناراحت شدم ولی نه به اندازه ای که برای مورگان یا مارستون و سواپ ناراحت شدم
به نظرم مرگ vito تو مافیا ۳ هم واقعا دردناک بود
حداقل واسه من ک عاشق مافیا ۲ بودم
اقا یکی میتونه یه کمکی بهم کنه شاید در اینده rdr2 برا pc اومد.
اولش بگم بخ شخصه از اسپویل متنفرم اصلا کیه که از اسپویل خوشش بیاد قبلا به صورت اتفاقی پایان rdr2 تو یوتیوب برام لو رفت سمت راست که ویدیو هاست عکس ارتور بود و نوشته بود پایانش رو خیلی ناراحت و عصبانی شدم.
خواستم بگم مگه پایان خوب هم داره چون تو گوگل همچین چیزی پیدا نکردم اگه پایان خوب داره لطفا بگید ممنون.
چرا final fantasy xv تو لیست نیست؟ واقعا یکی از غمگین ترین پایانارو داشت.
?:-)
هیچکدوم از اینا واسه من به اندازه مرگ The Boss تو MGS3 تراژیک نبود
مرگ سوپ و گوست همچنین یوری توی سری مدرن وارفر خیلی تاثیر گذار بود امیدوارم کالاف مدرن جدید علاوه بر داشتن این شخصیتها یه عقبه ازشون نشون بده و اونا رو :inlove:
به خوبی به تصویر بکشه
خیلی خنده داره که مرگ باس تو MGS3 نه تنها اول نباشه بلکه تو لیست هم نباشه. مرسی واقعا.
چرا مرگ وزمیر از بازی ویچر ۳ تو این نیست؟
در حالی که از بازی red dead دو نسخه قرار دادین؟
Boss کو؟ ?:-) ?:-)
یادش بخیر سر مرگش منم مثل اسنیک پاشدم جلو قبرش احترام نظامی دادم کثافت اون صحنه اشکو از آدم سرازیر میکرد 😥 😥 😥