کتابی ارزشمند با جلدی کهنه | نقد و بررسی بازی ELEX
حتی نمی دانم اصلا چطور شروع کنم. اصلا دیگر این موضوع هم خودش لوث شده است و از بس گفته ام دیگر خسته شده ام. آن قدر از این موضوع آزار می بینم و به هم می ریزم که واقعا نمی دانم چکار باید بکنم و این که آیا اصلا کاری می توانم بکنم یا خیر! نه نمی توانم. کار خاصی از دستم بر نمی آید جز سعی در آگاه کردن هر کسی که دور و برم است و حرفم را می خواند و می شنود. دوستان عزیزم از قدیم گفته اند “هر چه بگندد نمکش می زنند… وای به روزی که بگندد نمک”. این وضعیت نقدها و امتیازات بازی های ضعیف تر که زیاد زور ندارند و کوچک تر هستند دیگر قابل تحمل نیست. حتی من هم تقریبا گول خورده بودم ولی خدا رو شکر ته دلم حس می کردم که باید عنوانی که امروز می خواهم از آن حرف بزنم را تجربه کنم زیرا نمرات با چیزهایی که از بازی می دیدم تطابق نداشتند. خدا را شکر.. خدا را شکر که این بازی را تجربه کردم و حالا می بینم که بدون شک یکی از برترین نقش آفرینی های کل سال ۲۰۱۷ را داشتم از دست می دادم. یک نقش آفرینی خیلی عمیق و خیلی سخت که خوراک نقش آفرینی بازان هاردکور عاشق گشت و گذار و لوتینگ و نبردهای مرگبار هستند.
نقش آفرینی بازهایی که با Gothic و Risen خاطره دارند و می دانند نقش آفرینی های ساخت Piranha Bytes چطور بازی هایی هستن و چطور باید آنها را تجربه کرد. اما متاسفانه اکثر منتقدهای کم سن و سال دنیای لعنتی این روزهای گیمینگ اصلا نام Gothic و Risen را هم نشنیده اند و وقتی به عنوانی با این مدل برخورد می کنند تنها چیزی که می بینند “مشکلات فنی و انیمیشن ضعیف” و رک بگویم “گرافیک” است و نه ده ها نکته خوب و بسیار عمیق بازی. امروز صحبت از عنوانی به نام ELEX است که خیلی بدجور آن را کوبیدند (کلا با این THQ Nordic هم از وقتی که THQ قدیمی به فنا رفت، منتقدین خیلی بدجور مشکل پیدا کرده اند و آن ار دارک سایدرز ۳ و آن از Generation Zero و این هم از ELEX) ولی همین ابتدا به شما می گویم (می خواهید حرفم را باور کنید و به من اعتماد داشته باشید یا فکر کنید که دروغ می گویم) ELEX “یکی از بهترین و عمیق ترین نقش آفرینی های سال ۲۰۱۷ است” که تنها چیزی که در آن جای ایراد گرفتن اساسی دارد گرافیک فنی و انیمیشن و برخی موارد دیگر هستند. خوشبختانه اما هستند گیمرهایی که خیلی خوب این موارد را می فهمند و با خواندن مطالبی از این دست و یا چنین نوشته هایی خیلی روحیه ام حفظ می شود و می بینم که هستند گیمرهای ریزبین و نکته سنجی که خوب می دانند چه خبر است و چه وضعی است و چه به سر بازی های AAA که کمی زورشان از غول ها کمتر است می آورند.
با تجربه ای که Piranha Bytes در ساخت عناوین نقش آفرینی دارد و با طرفدارانی که از زمان عرضه عناوین سری Gothic و Risen پیدا کرده بود، در نسل هشتم اعلام کرد که در حال ساخت یک عنوان اکشن نقش آفرینی جدید و یک ای پی جدید با همکاری THQ Nordic است که بناست تبدیل به یک عنوان عالی شود. نام این بازی ELEX بود و با ویدئوها و تریلرهایی که از آن منتشر می شد نوید یک عنوان خوش ساخت را به بازیبازان می داد و تبدیل به عنوانی مورد انتظار برای خیلی از دوستداران سبک نقش آفرینی از جمله بنده گشت، اما از زمان عرضه آن در سال ۲۰۱۷ موفق به تجربه آن نشده بودم تا این که مدتی قبل این بازی در اختیار بنده قرار گرفت و آن را تجربه کردم و فهمیدم که عجب بازی باحال و جذابی است. البته منتقدین به خاطر مشکلات فنی به بازی بدجوری تاختند و هر چه دلشان می خواست به آن گفتند و هر مقدار که حال کردند، درست و نادرست از آن نمره کم کردند که البته حقشان هم بوده است چون نقد خودشان بوده و می توانند هر نمره ای دوست دارند بدهند! اما این هم نقد بنده است و من هم بازی را ساعت ها تجربه کرده ام و تنها تجربه بازیباز بودنم هم از کل سن و سال ۸۰ درصد منتقدین امروز بیشتر است و با عناوین نقش آفرینی بزرگ شده ام و زیر و بم کیفیت آنها را می دانم. امروز می خواهم تمام حقیقت را لااقل از نظر خودم به شما در مورد بازی ELEX بگویم و همین اول خیلی رک می گویم که اگر عاشق نقش آفرینی برپایه لوتینگ و مبارزات شدیدا هاردکور و سخت هستید و می توانید با برخی مشکلات فنی کنار بیایید، ELEX را اصلا از دست ندهید. پس اگر به عناوین نقش آفرینی و یا خود این بازی علاقمند هستید و یا از طرفداران و دوست داران سبک خاص نقش آفرینی بازی های P هستید و می خواهید واقعیت را در مورد این بازی بدانید، پیشنهاد میکنم در ادامه مقاله نقد و بررسی بازی ELEX با وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید تا به تجزیه و تحلیل و واکاوی المان های مختلف این عنوان بپردازیم.
داستان بازی ELEX واقعا مرا شگفت زده کرد. نه به خاطر زیبایی و عمق بالا بلکه به خاطر شاخه های بسیار زیاد و گوناگون که با تک تک تصمیمات شما راه جدیدی می روند و ممکن است برآیند متفاوتی را ببینید. اصلا از چنین بازی انتظار این تعداد از تنوع شاخه های داستان را نداشتم و به همین خاطر هر چقدر بیشتر در بازی پیش می روم می بینم که چقدر حرف برای گفتن دارد.تا الان که شاید بیشتر از ۱۰۰ ساعت بازی را انجام داده ام هنوز کلی از داستان اصلی مانده است و فقط این مدت را داشتم ماموریت فرعی انجام می دادم که “باور کنید” به طور عجیبی از نظر داستانی غیر تکراری هستند و خیلی عجیب است بازی با این تعداد ماموریت که شاید بیش از ۶۰۰ تا باشند، ماموریت های فرعی اش این قدر داستان هایشان گوناگون باشند و این مورد را تا به حال فقط در برخی از بزرگترین نقش آفرینی های تاریخ دیده ام. داستان و دنیای بازی ترکیبی خیلی باحال از افسانه و فانتزی و تکنولوژی و علم است و حتی در طاهر شخصیتتان هم این موضوع می تواند کاملا به چشم بیاید و مثلا خود من در حالی که یک زره فانتزی و قدیمی به تن داشتم یک عینک دودی پیشرفته هم زده بودم که آیتم ها را به من نشان دهد!! کمتر بازی است که در آن شاهد چنین ترکیب جذابی باشیم.
در ابتدای داستان در می یابید که شما یکی از فرماندهان مهم گروهی به نام Alb ها هستید که در ابتدای بازی به خاطر شکست در یک ماموریت می خواهند اعدامتان کنند و لب یک دره به شما شلیک می کنند و پرت می شوید پایین ولی زنده می مانید و سپس باید بروید و راهتان را برای کمک به مردم و از بین بردن Alb ها هموار کنید. وقتی جلوتر بروید با پیشروی در داستان در می یابید که ۳ گروه و قبیله و Faction در بازی وجود دارند که باید با آنها تعامل کنید و همکاری کنید و نهایتا عضو یکی از آنها شوید تا بتوانید داستان اصلی بازی را در مسیر شکست دادن alb ها پیش ببرید. از نکات جالبی که در مورد داستان بازی وجود دارد این است که ۳ گروه و Faction بازی که شامل Outlaw و Berseker و Cleric ها هستند هر ۳ نوعی دیوانه هستند و کارشان دروغ و فریب است و این خیلی داستان بازی را جذاب می کند. Berseker ها که می گویند تکنولوژی بد است و کثیف است و Elex انسان را نابود می کند رفته اند خوشان از همین Elex یک چیزی به نام جادو ساخته اند و از آن استفاده می کنند و اصلا به روی خودشان هم نمی آورند و کلی هم ادا و اطوار دارند!
مثلا حتی وقتی در کمپ آنها نقشه ات را که با تکنولوژی نمایش داده می شود باز می کنی، هر کس از کنارت رد شود می گوید “اه اه اینجا از تکنولوژی استفاده نکن!”. گروه Outlaw ها که کلا اصلا چیزی به نام اخلاقیات ندارند و عین آب خوردن همدیگر را هم می کشند و هر کس فقط و فقط و فقط برای خودش کار می کند و هیچ چیزی برایشان بد نیست. گروه Cleric ها هم که مریض و دیوانه تکنولوژی هستند و خدایشان تکنولوژی است و آن را پرستش می کنند و کاملا مخشان شستشو داده شده است. اما به هر حال با این که هر ۳ تقریبا با هم بد هستند یک دشمن مشترک دارند به نام Alb ها که گروه معتادان Elex و بسیار بسیار قدرتمند هستند و به واسطه استفاده مدام از Elex خیلی قوی شده اند و به راحتی همه جا را می گیرند.
در بازی با تعداد خیلی خیلی زیادی شخصیت های مختلف آشنا می شوید که هر کدام شخصیت پردازی و روحیات خودشان را دارند و با کارها و حرف های شما خوشحال و ناراحت می شوند و از شما خوششان می آید یا عصبانی می شوند و حمله می کنند یا با حرف های شما گیج می شوند و جالب است که بازی همه اینها را به شما می گوید. مثلا وقتی با یک شخصیت در حال حرف زدن مدام صحبت های عجیب و غریب بکنید روی صفحه نوشته می شود که فلان شخصیت فکر می کند شما یک آدم عجیب غریب هستید و به شما اعتماد ندارد. حالا همین بی اعتمادی ممکن است که باعث شود یک ماموریت را دیگر به شما ندهد و یک بخش فرعی از داستان را دیگر از دست بدهید. باورتان نمی شود که بازی تا چه حد داستان فرعی دارد و چقدر روایت چند شاخه و باحالی دارد و از همه مهمتر این که چقدر تک تک تصمیمات و حرف های شما روی داستان بازی تاثیرگذار است و ریزترین چیزها، تغییرات بزرگی در آینده ایجاد می کنند. واقعا در یک کلام باید بگویم کار سازندگان بازی از نظر داستان و روایت و تنوع شاخه های داستان و شخصیت های مختلف، جدا تحسین برانگیز است.
ELEX هر چه و هر چه و هرچه می کشد از گرافیک فنی اش می کشد و بد هم می کشد! گرافیک فنی که یک تنه کلی مشکلات برای بازی به وجود آورده است و واقعا می گویم تمام نمره ای که از این بازی کسر شده است به خاطر گرافیک و مشکلات فنی اش است. بازی تا دلتان بخواهد باگ های مختلف دارد و از گیر کردن در در و دیوار تا رد شدن از درون آدم ها و پرتاب شدن جنازه ها و گیر کردن دوربین هر چه فکرش را بکنید. دوربین بازی هم گاهی اوقات خیلی بد عمل می کند و جاهایی می رود که نباید بروید! در بازی گاها افت فریم هم شاهد هستیم که البته به اندازه دیگر مشکلات فنی بازی نیست ولی باز هم نقش خود را در ضربه زدن به بازی ایفا می کند! انیمیشن های بازی در بالاترین حد ضعف هستند و واقعا زشت و فاقد جذابیت خلق شده اند و همچنین شاهد دیر لود شدن تکسچرها نیز هستیم.
وقتی ELEX را تجربه می کنید حس می کنید گرافیک و کلیت بصری بازی مقداری کهنه است و یک لایه از کهنگی روی بازی کشیده شده است که با این که دنیای بازی بسیار زیباست ولی نمی تواند آن طور که باید و شاید زیبایی اش را به بازیباز نشان دهد. از نظر طراحی هنری بازی وضعیت خیلی خوبی دارد ولی از آنجایی که گرافیک فنی و هنری در نهایت از هم جدا نیستند، مشکلات فنی بازی نمی گذارد طراحی های هنری زیبای بازی خودشان را به شایستگی نشان دهند. در زمینه گرافیک هنری سازندگان بازی که قبلا تجربه زیادی در خلق دنیاهای فانتزی و جذاب داشتهاند از این تجربه استفاده کردهاند و شاهد طراحی هنری با کیفیت و زیبایی در بازی هستیم که به خوبی حال و هوای دنیای بازی را به ما منتقل میکند تا هر چه بیشتر با شخصیتهای بازی و مخصوصا Faction های مختلف و عقاید و آداب مخصوص هر کدام حتی از نظر ظاهری هم آشنا شویم و در انصافا نیز این امر نیز موفق بوده اند.
دنیای بازی خیلی خاص است می دانید چرا؟ چون یک ترکیب زیبا از افسانه ها و هیولاهای فانتزی و باستانی با جدیدترین ساختمان ها و تکنولوژی های پیشرفته است و دقیقا دو دنیای فانتزی و Sci-fi در هم تنیده شده اند و دنیای جذابی را پدید آورده اند که در آن از کایمراها و عنکبوت های غول پیکر و ترول ها و هیولاها و انسان های جهش یافته گرفته تا جدیدترین ربات های ارتشی و نظامی و ابرسربازان وجود دارند و شما را به بدجوری به چالش می کشند. تنوع مناطق بازی بسیار خوب است و هر نوع محیطی که فکرش را بکنید در بازی وجود دارد. از مناطق جنگلی زیبا گرفته تا بیابان و کوهستان های برفی و مناطق دارای گدازه های مذاب آتشفشانی و پایگاه های نظامی پیشرفته و مناطق رادیواکتیو، همه و همه در بازی وجود دارند.
بازی پر است از لوکیشنهای عالی و زیبا و محیطهای گوناگون برای گشت و گذار که برخی از آنها واقعا فوق العاده زیبا هستند ولی باز هم نهایتا در زیر لایه کهنگی گرافیکی و مشکلات فنی باقی می مانند. تنوع دشمنان هم همانطور که قبل تر اشاره کردم در بازی بسیار مناسب است و واقعا تعداد خیلی زیادی از انواع و اقسام دشمنان را در بازی می بینید که واقعا کوچکترینشان هم خیلی خیلی سخت است و شما را به راحتی آب خوردن می کشد. از دیگر نکات منفی بصری و فنی بازی باید به رابط کاربری آن اشاره کرد که واقعا اذیتتان می کند. وقتی میخواهد بزنید تا اینونتوری و نقشه تان باز شود گاهی ۶-۷ ثانیه طول می کشد تا بالا بیاید انگار که دارید آنچارتد ۴ را بالا می آورد!
همچنین از آن بدتر و زجر آورتر وقتی است که نقشه باز شود! حرکت کردن روی نقشه بازی و بردن هدف روی بخش های مختلف به معنای واقعی و بدون هیچ اغراقی گریه تان را در می آورد زیرا گیر می کند و حرکت نمی کند و می چسبد به نزدیکترین هدفی که روی نقش نزدیک آن است و هی شما آن را می کشید و باز کش می اید و بر می گردد سر جایش!!! آن هم در چنین بازی که لحظه لحظه به نقشه و جابجایی نیاز دارید. این برای من بدترین ضعف بازی بوده است که جدا اذیتم کرده است. البته اول که بازی را شروع می کنید اینطور نیست و خیلی سریع عمل می کند ولی بعد از چند ساعت دیگر انگار خسته می شود! در مجموع باید بگویم بازی ELEX از مجموع کیفیت گرافیکی فنی و هنری نمره قبولی نمیگیرد. در واقع گرافیک بازی برای آن یک ضعف محسوب میشود و خوبی هایش در زیر مشکلات فنی اش مانده اند.
برای یک اکشن نقش آفرینی که بخش بصری اش ناموفق عمل کرده است و نمره قبولی نمی گیرد هر چه می ماند گیم پلی است و بس. در واقع گیم پلی باید آن قدر قوی باشد که جور گرافیک را هم بکشد و کاری کند که بازیباز مشکلات فنی بازی را تحمل کند و پای بازی بنشیند و زمان بگذارد. خب چطور باید بگویم که عمق موضوع را لمس کنید؟! آقا ELEX گیم پلیش به حدی بی نظیره که نه تنها جور گرافیک بازی بلکه جور ۲-۳ بازی نقش آفرینی دیگه رو هم می کشه و به حدی عمیق و پر محتواس که بدون هیچ اغراقی می گویم “خیلی از بازی های عظیم نقش آفرینی از نظر گیم پلی پیش آن مثل شوخی هستند.” گیم پلی بازی بدون هیچ شکی برترین نقطه قوت آن است و کاملا در سطح یک بازی فوقالعاده زیبای اکشن نقشآفرینی عمل میکند. اگر سایر بخش های بازی نیز به مانند گیم پلی آن بهینه شده بودند میتوانستیم ELEX را در زمره برترین نقشآفرینی های نسل هشتم قرار دهیم. ماموریتهای بازی بسیار بسیار پرتعداد و جالب و جذاب هستند و بیراه نیست اگر بگویم بازی چیزی بیشتر از ۶۰۰ ماموریت مختلف دارد که باور کنید تقریبا همگیشان از هم متفاوتند و یک داستان حتی خیلی کوچکی هم که شده پشت خودشان دارند. یعنی علاوه بر ماموریت های اصلی بازی که خب روند اصلی داستان چند شاخه بازی را دنبال می کنند، همه ماموریت های فرعی بازی هم هر کدام یک ماجرا و داستانی با خود دارند و حتی روی آینده بازی و رفتار شخصیت ها با شما تاثیرگذار هستند. هم در خط داستانی اصلی و هم ماموریتهای جانبی دارای کشش لازم برای بازیباز هستند و وقتی ساعتهای زیادی از بازی میگذرد آنها هرگز حالتی خستهکننده و تکراری به خود نخواهند گرفت و این به معنای واقعی قابل تحسین است زیرا تنها تعداد کمی بازی نقش آفرینی قادر به انجام این کار هستند.
ماموریت های بازی واقعا باحال هستند و مثلا حتی ممکن است شما را گول بزنند. مثلا در راه عضویت در گروه Berseker ها که شدیدا مخالف ماده Elex و تکنولوژی های آن هستند و بر پایه جادو کار می کنند، یک ماموریت هست که یکی از روسای این گروه به شما می گوید که می توانید یواشکی برایم یک سلاح برپایه تکنولوژی بیاوری؟ من هم قبول کردم و رفتم با یک نفر صحبت کردم و او هم به من گفت که سلاح ها را فلان جا دور می ریزیم و من رفتم بردارم که دیدم آن یارو آمد بالا سرم و فهمیدم مامور مخفی بوده و من را برد پیش آن رئیس و من گفتم خودت گفتی که برایت سلاح را بیاورم ولی او گفت داشتم امتحانت می کردم ببینم چقدر به قوانین ما پایبندی و تو شکست خوردی! بعدش باید یکی دو ماموریت خیلی سخت برای او انجام دهید و تازه بعد هم به او مدیون شوید تا زمان عضو شدن در گروه موافقتش را به شما بدهد و بگذارد عضو شوید! یعنی من همان اول باید به او می گفتم این کار را نمی کنم زیرا خلاف قوانین است.
در بازی ELEX نقش انتخاب هایی که انجام می دهید و تصمیماتی که میگیرید بسیار بسیار مهم هستند و با هر شخصیتی که صحبت می کنید باید حواستان به خوشحال شدن یا ناراحت شدنش باشد و مخصوصا با چند یار همراهتان (که می توانید از بین آنها در هر جای بازی انتخاب کنید که کدام همراهتان باشد)، باید مراقب رفتارتان باشید زیرا هر کدام بسته به فکر و شخصیتشان از تصمیمات شما خوششان می آید یا بدشان می آید. این شخصیت ها ممکن است رابطه شان با شما در حد این باشد که از شما رسما بدشان می آید و یا با شما دوست صمیمی هستند که البته در این بین ده ها مورد حالت دیگر هم وجود دارد که مثلا در یکی از آنها شخصیت بازی فقط از شما مقداری خوشش می آید یا این که فقط برایش قابل احترام هستید و یا نه از شما خوشش می آید و نه بدش می آید. کوچکترین تصمیمات و صحبت هایی که می کنید کاملا در روند پیشروی داستان بازی موثر هستند و جالب اینجاست مخصوصا تصمیماتی که به نظر بی اهمیت میآیند تاثیرات بزرگی در آینده خواهند داشت. هر کاری که انجام میدهید (مخصوصا در ماموریتهای جانبی) به نحوی در آینده به آن بازخواهند گشت. آیا تصمیم گرفته اید که بگذارید فلان شخصیت زنده بماند یا بمیرد؟ این تصمیم ممکن است در آینده یک گزینه دیالوگ در یک ماموریت جانبی دیگر یا ماموریت داستانی بازی اضافه کند. فلان ماموریت جانبی را اصلا انجام ندادهاید؟ ممکن است در آینده یک ماموریت خوب را دیگر نگیرید.
نکته خوب اینجاست که بازی هم به شما می گوید که مثلا مرگ فلان شخصیت داستان را تغییر خواهد داد یا وقتی به یک شخصیت دروغ می گویید بازی به شما می گوید آن شخصیت این را به خاطر خواهد داشت. موضوع دیگری که باید به آن توجه کنید این است که با پیشروی در بازی و آشنایی با گروههای مختلف اگر خیلی زود عضو یکی از ۳ گروه اصلی بازی یعنی Outlaw و Berseker و Cleric ها شوید، آن وقت دیگر نمیتوانید همه کارها را برای همه دیگر گروهها انجام دهید و کاری کنید که همه شما را دوست داشته باشند، بلکه به مانند دنیای واقعی برخی گروهها ضد یکدیگر هستند و انجام ماموریت یک گروه، ماموریتهای گروه مخالف آنها را از دسترس شما خارج میکند و باید تصمیم بگیرید که بر اساس شخصیت و نوع رفتارتان ترجیح میدهید عضو کدام گروه شوید و یا اصلا کی در بازی عضو یک گروه شوید. بهترین کار برای خوره های نقش آفرینی این است که اصلا عضو گروهی نشوید و ماموریت های تمام Faction ها را انجام دهید و به مرز عضویت در هر ۳ برسید و آن وقت یکی را انتخاب کنید.
من همین کار را کردم. یعنی راحت و آزادانه بین هر ۳ گروه چرخیدم و حدود ۵۰-۶۰ ساعت ماموریت های کل آنها را انجام دادم و حتی خط ماموریت لازم برای عضویت در هر گروه را هم که طولانی است انجام دادم و برای هر ۳ گروه برایم گزینه نهایی “می خواهم در گروهتان عضو شوم” آزاد شد و تقریبا کل ماموریت های فرعی همه گروه ها را رفته بودم و آن وقت بود که تصمیم گرفتم عضو cleric ها شوم زیرا با توجه به سختی بازی مبارزات با سلاح های گرم از راه دور خیلی بهتر است و این گروه متخصص این کار هستند. درست است که وقتی عضو هیچ گروهی نیستید کارتان خیلی سخت تر است زیرا نه به زره های خاص آن گروه و نه قدرت ها و سلاح های آن ها دسترسی دارید ولی خب به جایش می توانید کلی ماموریت انجام بدهید و لول بزنید آن هم در عنوانی که همه چیزش لول است. نکته جالب اینجاست که وقتی که عضو یک گروه شوید جدا از لول زدن در بازی و ارتقای شخصیت، یک سیستم ارتقای شخصیت برای آن گروه هم دارید و باید از سطح یک تازه کار در آن گروه به درجات بالاتر ارتقا پیدا کنید و سلاح و زره های بهتری را بگیرید.
در دنیای بازی تعداد خیلی زیادی تلپورترهای مختلف وجود دارند که وقتی یک بار به آنها برسید و فعال شوند دیگر می توانید دفعات بعدی از طریق آنها سفر سریع انجام دهید و تلپورت شوید. همچنین جت پکی که در اختیار دارید باعث می شود تا بالارفتن از صخره و کوه و .. خیلی راحت تر شود و این فکر بسیار خوبی از سوی سازندگان بوده است. زیرا علاوه بر جابجایی راحت تر، جت پک یک باعث امکان خلق تاکتیک های مختلف هنگام نبرد هم هست و مثلا پرواز و معلق ماندن در آسمان و شلیک با سلاح گرم یا تیرکمان به دشمنان از بالا می تواند برتری خوبی هنگام نبردهای سخت بازی برای شما ایجاد کند که این حتی یک خلاقیت جذاب و باحال هم محسوب می شود. در بازی با انجام ماموریت ها و کشتن دشمنان و .. امتیاز تجربه می گیرید و وقتی که یک لول می زنید به شما ۱۰ عدد امتیاز Attribute و یک عدد امتیاز یادگیری داده می شود. این ۱۰ امتیاز را باید روی بخش های مختلف شخصیت خود مثل Strength و Dexterity و Intelligence و… خرج کنید و آن ها را بالا ببرید. آن یک امتیاز یادگیری را هم باید پیش معلم درستش برای یاد گیری یک قابلیت و یا ارتقای برخی موارد هزینه کنید.
مثلا تصمیم بگیرید که آن را پیش معلم نبرد بر روی افزایش آسیب سلاح های نزدیک و دور و…. خرج کنید یا پیش معلم دفاع، آن را روی قوی تر شدن دفاع و زره تان و افزایش خط سلامتی هزینه کنید و یا این که با آن قابلیت های مردمی مثل کاریزما و تاثیرگذاری در صحبت ها (که باعث می شود کلی دیالوگ جدید برایتان آزاد شود) و باز کردن قفل ها و هک کردن و یاد گرفتن قابلیت Chemistry برای ساختن محلول ها یا قابلیت Crafting برای ساخت و ساز سلاح و زره و ارتقای آن ها هزینه نمایید. اما موضوع به همین سادگی نیست که وقتی یک امتیاز یادگیری دارید هر کدام را که دلتان بخواهد آزاد کنید. زیرا مثلا این که بخواهید قابلیت بالا بردن آسیب سلاح های نزدیکتان را فعال کنید، خودش نیاز دارد به این که Strength و Dexterity شما مثلا ۴۰ و ۳۰ باشند یعنی شما در واقع باید امتیازات Attribute خود را در مسیری خرج کنید که میخواهید قابلیتش را یاد بگیرید و این باعث می شود سیستم ارتقای شخصیت و مهارت ها در بازی یک سر و گردن قوی تر و عمیق تر از دیگر عناوین نقش آفرینی باشد. تازه تعداد این قابلیت ها خیلی خیلی زیاد است و هر کدام هم که یک درجه ندارند، بلکه ۲-۳ درجه دارند که هی قوی و قوی تر می شوند و البته هر بار که بخواهید درجه های قویترشان را فعال کنید باید عدد خصوصیات شخصیتی تان هم به اندازه ای باشد که آنها می خواهند وگرنه نمی توانید.
تازه این یک بخش قضیه است و وقتی که عضو یک گروه شوید یک شاخه ویژه برای قابلیت های آن گروه خاص برایتان آزاد می شود که باید پیش معلم مخصوص آن گروه یاد بگیرید. مثلا وقتی عضو Berseker ها شوید شاخه جادو برایتان به کار می افتد و از آن به بعد خط Mana و جادوی پرتاب آتش و برق و سم و Healing و … را می توانید یاد بگیرید و استفاده کنید. یا وقتی عضو Cleric ها شوید به جای نوار جادو، خط PSi برایتان فعال می شود که قابلیت های پیشرفته ای مثل ایجاد یک گودال سیاه برای بلعیدن دشمنان یا پرتاب الکتریسیته به دشمنان و تاثیر گذاشتن روی ذهن مردم هنگام حرف زدن و… در اختیار شما قرار می دهد. ممکن است که پس از مدتی پیشروی و دیدن کلی صندوق قفل و درب های بسته متوجه شوید که نیاز به توانایی هک کردن و باز کردن قفل ها یا هک کردن درب های الکترونیکی نیز دارید و باید این قابلیت ها را برای خود آزاد کنید که البته درجات مختلفی هم دارند و مثلا شما باید ۳ بار قابلیت قفل باز کردن را ارتقا دهید تا بتوانید قفل های لول ۳ را باز کنید و برای این که بتوانید قابلیت قفل باز کردن در درجات بالاتر را آزاد کنید هم نیاز دارید که پیش نیازهای شخصیتی آن را داشته باشید و مثلا بایستی عدد Dexterity شما حداقل ۳۰ و عدد Intelligence شما حداقل ۴۰ باشد که بتوانید رده دوم یا سوم برخی ارتقاها مثل باز کردن قفل ها را داشته باشید و البته برای هر ارتقا و اپگرید دیگری هم پیش نیاز های مخصوص به خودش وجود دارد.
هر چه صندوق های با قفل های سخت تر و پیچیده تر را باز کنید مواد و تجهیزات بهتری پیدا می کنید. سلاح و زره هایی هم که در بازی پیدا می کنید یا می خرید را نمی توانید به راحتی استفاده کنید و باید عددهای مخصوصی که آنها می خواهند را داشته باشید (مثل سری سولز). یعنی مثلا یک سلاح نزدیک خیلی قوی میزان Strength خیلی بالایی می خواهد و شاید تا اواخر بازی نتوانید آن را بردارید مگر این که هرچه لول می زنید روی قدرتتان هزینه کنید. این سلاح ها و زره ها را می توانید ارتقا نیز بدهید و حتی برایشان Gem های خاص بگذارید ولی خب باید هم قابلیت Crafting و هم قابلیت Gemstone را یاد گرفته باشید تا بتوانید به آنها دست بزنید و تازه این را هم بدانید که وقتی یک سلاحی که الان دارید از آن استفاده می کنید و با عددهایتان جور است را ارتقا بدهید تا قوی تر شود، عددهایی که برای استفاده نیاز دارد هم بالاتر می رود و شاید دیگر نتوانید از آن استفاده کنید. بخش های مختلف تجهیز کردن سلاح های نزدیک و دور و قابلیت های ویژه (بعد عضویت در یک گروه) و زره بدن و دستکش و کلاه و گردنبند و حلقه و … برای شخصیتتان وجود دارد که باید سعی کنید آنها را با بهترین آیتم هایی که در اختیار دارید مجهز نمایید.
قابلیت دزدی و جیب زنی هم دارید که شبیه اسکایریم است و باید وقتی کسی نیست و نمی بیند دزدی کنید و اگر کسی نبیند هیچ مشکل و عواقب و .. برای دزدی ندارید! در بازی چند شخصیت همراه را هم دارید که در طول روند بازی با هر یک آشنا می شوید و اگر ماموریت های لازم را انجام دهید آنها به شما می پیوندند و می توانید هر کدام را خواستید انتخاب کنید و بقیه می روند در کمپ شما می نشینند تا وقتی که بخواهید آنها را بر حسب شرایط و نبردها و .. تعویض کنید. اینها هر کدام یک رابطه ای با شما دارند و ممکن است از شما بدشان بیاید و کم کم با تصمیمات شما و کارهایی که می کنید هی بهتر و بهتر شوند یا وقتی دوست صمیمی شما شوند. مثلا وقتی که فهمیدم یکی از همراهانم ناخواسته قتلی را انجام داده بوده و می توانستم او را لو دهم و کلی پاداش بگیرم، ولی تصمیم گرفتم وی را لو ندهم و بعد او که زیاد از من خوشش نمی آید تبدیل به یک دوست صمیمی و نزدیک من شد.
درجه سختی بازی حتی بر روی نرمال هم بسیار وحشتناک است (درجه آسان که اصلا دیگر مسخره می شود ولی نرمال که بعد از آن دو درجه سخت تر هم وجود دارند خودش مانند Very Hard بقیه بازی هاست و نمی دانم دیگر آن دو درجه بعدی را چه کسی بازی می کند! احتمالا خوره های عناوین P.B) و حتی کوچکترین و ساده ترین دشمنان هم خیلی زود شما را می کشند و باید خیلی با بازی خو بگیرید و به آن عادت کنید و لول بزنید تا بتوانید از پس دشمنان برآیید. بازی هم مبارزات نزدیک بر پایه سلاح های سر دارد و هم مبارزات از راه دور به سبک عناوین شوتر و بر پایه سلاح های گرو و خیلی جالب است که بگویم در هر دو زمینه بازی حرفه ای و عالی عمل می کند و هم یک هک اند اسلش عالی است و هم یک شوتر سوم شخص جذاب و هاردکور. مخصوصا با وجود جت پک مبارزات از راه دور بازی خیلی هم تاکتیکی تر و جذاب تر می شوند و بازی واقعا در بخش مبارزات فوق العاده عمل می کند. نکته جالب در مبارزات بازی که جزو بهترین بخش های آن هستند این است که با وجود تمام آپگریدها و ارتقاها و سلاح ها باز هم مبارزات به طرز باورنکردنی چالش برانگیز هستند.
شاید در مبارزه ای یک اشتباه کنید و جان سالم به در ببرید ولی مطمئن باشید که از دو اشتباه گریزی نخواهید داشت. یک جاخالی دادن بد موقع یا حمله اشتباه میتواند سریعا حکم مرگ شما را داشته باشند. باید بدانید که کی باید حرکات خود را انجام دهید، کی حمله دشمن را قطع کنید، کی عقب نشینی کنید و جاخالی بدهید و کی آیتم شفا دهنده را استفاده کنید. بعضی وقتها همان یک لحظه که طول می کشد تا از آیتم سلامتی استفاده کنید همان یک لحظه ای است که دشمن استفاده می کند تا ضربه ای مرگبار به شما وارد کند! بایستی برای مبارزات، زمان بندی، تاکتیک و استراتژی های مختلف داشته باشید که بر اساس تعداد دشمنان، نوع آن ها و …. این تاکتیک ها را تغییر دهید زیرا این موضوع به اندازه آپگریدها و ارتقاهای انواع حملات و توانایی ها اهمیت دارد. یکی دیگر از دلایلی سختی زیاد بازی جدا از قدرت دشمنان و سختی مبارزات، این است که نوع پخش شدن دشمنان یا گرفتن ماموریت ها در مناطق مختلف هیچ قانونی ندارد و در هر منطقه از بازی و حتی در اولین بخش های آن ممکن است ناگهان با یک دشمن برخورد کنید که حداقل تا ۲۰ لول بعد نباید حتی نزدیکش شوید! یا ممکن است همان اول بازی یک ماموریت بگیرید که لااقل ۳۰ ساعت بعد به حدی خواهید رسید که بتوانید آن را کامل کنید.
کسانی که باز بازی ها و روش خاص عناوین P.B آشنا هستند این موضوع را خیلی راحت تر درک می کنند و با آن کنار می آیند ولی بقیه باید مقداری زمان به بازی بدهند تا برایشان جا بیافتد. خیلی وقت ها باید در بازی فرار کنید و یا مثلا وقتی یک آیتمی را می خواهید بردارید که یک دشمن خیلی قوی مراقبش است دشمن را به نبرد بکشانید و وقتی از آیتم دور شد زود بوید و آن را بردارید و سپس با جت پک خود و بالا پریدن از در و دیوار و کوه ها فرار کنید و بی خیال نبرد شوید زیرا با یک ضربه می میرید. لااقل با این درجه سختی مبارزات نکته ای مثبت وجود دارد و آن وضعیت ذخیره کردن بازی است که به شما کمک می کند و می توانید در هر لحظه ای از بازی که دلتان می خواهد و حتی در وسط نبردها بازی را ذخیره کنید. البته در این مورد هم موردی را مشاهده کردم که عجیب بود. یک بار در مبارزه با یک ترول خیلی بزرگ و وحشتناک که مثل خوره به جانم افتاده بود که باید آن را بکشم، هر بار که ضربه ای به او می زدم و درست پیش می رفت و یا یار همراهم کشته نمی شد و ضربه درستی به او می زد، بازی را سیو می کردم و وقتی می مردم از سیو می آمدم و خط سلامتی ترول همان قدری بود که کم کرده بودیم ولی در دفعات بعدی در جاهای مختلف بازی دیگر چنین اتفاقی نیافتاد و حتی اگر وسط نبرد سیو می کردید هم باز خط سلامتی آن دشمن و باس پر شده بود که البته درستش هم این است.
نکته خیلی خوب در مورد بازی زمان بارگذاری بسیار مناسب است که وقتی بازی را می خواهید از سیو آغاز کنید خیلی زمان خوبی را برای لود شدن بازی می گیرد و سریع بازی آغاز می شود که با توجه با درجه سختی بازی این موضوع بسیار لازم هم بوده است. شما عادت می کنید که بلافاصله قبل و بعد از هر مبارزه و یا قبل از گرفتن هر تصمیم مهم بازی را ذخیره کنید تا احساس امنیت داشته باشید. از دیگر نکاتی که میتوان به آن اشاره کرد کنترل بازی و شخصیت اصلی آن است که اغلب بدون مشکل است ولی گاها پیش میآید که کمی شما را آزار دهد مخصوصا در ترکیب با دوربین بازی. همچنین در مورد هوش مصنوعی دشمنان باید گفت دشمنان رفتاری کاملا قابل پیشبینی و وحشیانه دارند ولی با همین قابل پیش بینی بودن هم مبارزه با آن ها سخت و طاقت فرساست است چه برسد به این که میخواستند غیر قابل پیشبینی هم باشند!
صداگذاری بازی تقریبا اسناندارد است ولی اصلا و ابدا در سطح صداگذاری های برتر نسل هشتم نیست و تنها گلیم خودش و بازی را از آب بیرون می کشد. صداگذاری های محیطی و صداگذاری های شخصیت های بازی یک حد متوسط دارند که البته قطعا برای بودجه ای که این بازی با آن ساخته شده است قابل قبول می باشد. البته این را هم بگویم که بازی دیالوگ های خیلی خیلی پرتعدادی دارد و با هر شخصیت ممکن است کلی حرف مختلف بتوانید بزنید و چندین گزینه گوناگون برای صحبت و انتخاب داشته باشید که واقعا گاهی تعجب برانگیز است که این مقدار دیالوگ برای بازی نوشته شده است که برخی از آنها هم بسیار جالب و جذاب هستند و این تحسین برانگیز است. البته حالات چهره شخصیتها هنگام صحبت کردن و صداگذاری آنها اصلا خوب انجام نشده است و شاهد چهرههایی خشک و اصطلاحا چوبی هستید که گویا احساس خاصی ندارند. از نظر موسیقی هم بازی یک سطح معمولی دارد و موسیقی خیلی خاصی را اصلا در هنگام بازی کردن نمی شنوید و اگر هم بشنوید یادتان نخواهد ماند. در کل بخش صداگذاری و موسیقی بازی چیزی به کیفیت کلی آن اضافه نمی کند ولی ضربه ای هم به آن نزده است و بازیباز را در مورد این بخش ها هرگز آزار نمی دهد. هرچند که با توجه به دیالوگ های بسیار پرتعداد بازی و شخصیت های گوناگون و داستان نسبتا جذاب آن، اگر صداگذاری و موسیقی بهتر بود نقش خیلی پررنگی در بهتر کردن بازی می داشت.
این نقد و بررسی که نوشتم در حد طولانی ترین نقدهایی است که تا امروز نوشته ام و می دانید چرا این کار را کردم؟ برای شما. به این خاطر که باید بدانید. باید بدانید که بازی که دارید به خاطر نمره ول می کنید چطور است و از ریز جزییاتش آگاه شوید. این مطلب را با جان و دل نوشته ام و تک تک جزییات بازی را توضیح داده ام تا بخوانید و متوجه شوید چه خبر است. بازی شاهکار را که همه جا می گویند شاهکار است و خواندن نقدش هم زیاد خاص نیست زیرا می دانید چه بازی است ولی مهم این بازی ها هستند که حتی خود من هم داشتم گول می خوردم که آن را بازی نکنم و بعد از ۱۰۰ ساعت بازی دریافتم یکی از بهترین های سبک خود در سال ۲۰۱۷ است. لطفا این مقاله را بخوانید و از کیفیت بخش های مختلف بازی آگاه شوید و ببینید آیا این بازی می تواند مناسبتان باشد یا خیر، زیرا ار نقش آفرینی بازی قهاری باشید بعدا به این خاطر از من تشکر خواهید کرد. ELEX عنوانی است که شاید دقایق اول که آن را آغاز میکنید فکر کنید شاید جذاب نباشد ولی بعد از چند ساعت که به خودتان و بازی زمان بدهید و قلقش دستتان بیاید در مییابید که با یک بازی جذاب و پرهیجان طرف هستید و وقتی که کمی جلوتر میروید و داستان چند شاخه و تنوع شاهکار قدرتها و ارتقاهای مختلف شخصیت اصلی و مبارزات چالش برانگیز بازی را میبینید مطمئن می شوید که در حال تجربه عنوانی هستید که عمرا آن را رها نخواهید کرد، البته اگر مشکلات گرافیکی تان را با بازی حل کنید و کنار بیایید.
آخر چطور می شود برای مشکلات فنی ۵ و گرافیک ۵ نمره از یک بازی کم کرد!!! آن هم بازی که یک نقش آفرینی باز کهنه کار و خبره که بالای ۲۰ سال است این سبک را بازی می کند، می تواند ۱۰۰ ساعت به خود مشغول کند! مگر کشک است که یک بازی بتواند با این همه انتخاب و بازی های رنگارنگی که هستند، یک بازیباز قدیمی را این همه ساعت غرق خود کند. آخر مگر همه چیز گرافیک و باگ است؟ پس گیم پلی چی لعنتی ها؟ تنوع فعالیت ها و قابلیت ها و المان های نقش آفرینی و اهمیت تصمیم ها و شاخه های فرعی داستانی و… در بازی ELEX اصلا “خوب و عالی” و از این جور کلمات نیستند بلکه واقعا “افسانه ای” هستند و یکی از بهترین هایی که از این نظر در تمام عمرم دیده ام. ELEX یک نقش آفرینی بسیار بسیار ارزشمند و با استایل و چیزی بین نقش آفرینی های ساده انگارانه مدرن که برای بازیبازهای تنبل این روزها طراحی شده اند و نقش آفرینی های وحشتناک و پیچیده کلاسیک که بازیبازهای امروزی نباید حتی از کنارش رد شوند است. ELEX عنوانی برای خوره های نقش آفرینی عشق لوتینگ است نه برای نازنازی های عشق گرافیک که تا باگ و گرافیک ضعیف می بینند می گویند ” ای بابا گرافیکش خوب نیست پس بازی بدیه و ۵ نمره کم!”
برای بازیبازانی که عاشق ارتقا و قوی تر کردن ذره ذره شخصیت خود هستند و از مبارزات مرگبار که کوچکترین دشمن آنها را با دو ضرب می کشد هراسی ندارند و می روند آن قدر قوی می شوند که برگردند و دخلش را بیاورند. بخش گیمپلی و انتخاب ها و ارتقاهای ELEX بدون شک ستاره آن هستند و ماموریتهای جانبی، اصلی و ارزش تکرار بازی نیز در سطح برترین عناوین نقشآفرینی قرار دارند و هیچ چیزی از آنها کم ندارند ولی کم کاریهایی در بخش گرافیکی و فنی دست به دست هم دادهاند تا آن را از تبدیل شدن به یک عنوان شاهکار بازدارند و باید گفت ELEX یک اکشن نقشآفرینی بسیار عالی و فوق العاده جذاب است و تجربه ای بسیار خوب برای سازندگانش که امیدواریم با رفع مشکلات فنی در بازی بعدیشان شاهد یک شاهکار از آنها باشیم زیرا اگر چنین گیم پلی و شاخه های داستانی مختلفی در یک عنوان با روکش نسل هشتم و بدون مشکل فنی ببینیم قطعا یکی از برترین های نسل هشتم خواهد بود هر چند که اکنون هم ELEX عنوانی است که نقش آفرینی بازها نباید اصلا از دست بدهند، البته نقش آفرینی بازهایی که بلدند با مشکلات فنی کنار بیایند. بهتر بود اگر گرافیک فنی هم مشکلی نداشت ولی حالا هم که دارد چه خیالی است؟ باز هم لذت بازی سر جایش است فقط باید با آن کنار بیایید و یاد بگیرید چطور بازی کنید.
اما یک نکته را هم باید بگویم و آن این که اگر عشق گرافیک هستید نزدیک ELEX هم نشوید. ELEX بازی خوره های نقش آفرینی هاردکور است. بازی را باید به کل تجربه اش نمره داد نه این که مثل بقالی وزن بکشیم و نمره کم کنیم و مثلا بگوییم خب “باگ دارد” پس یک نمره کم. تکسچر ضعیف است پس ۱ نمره کم. اینجوری که نمره ای نمی ماند! منتقد باید به کل تجربه ای که از یک بازی داشته است نمره دهد و مثل یک بازیباز نگاه کند نه کسی که آمده ایراد را تیک بزند و نمره کم کند. در انتها یک جمله می گویم که نمایانگر کل این نقد و بررسی در مورد بازی ELEx است.
” ELEX یک کتاب بی نهایت ارزشمند است که اصلا نباید گول جلد کهنه اش و صفحات خاک گرفته اش که شاید برخی گوشه های آنها پاره باشد را بخورید، زیرا کتاب است و محتوایش و وقتی که می گوییم محتوا یعنی بخشی که ELEX در آن افسانه ای عمل می کند و یک نقش آفرینی باز قهار را می برد بالای ۱۰۰ ساعت لذت و کیف کردن و لوتینگ و ارتقا و ماموریت فرعی و چالش.”
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
نقد خوبی بود
سلام و عرض ادب خدمت شما. نظر لطفتونه. خیلی متشکرم که محبت کردید و این مقاله طولانی رو خوندید.
https://t.me/Gametal
ممنون آقای آقابابای نقد با ارزشی بود ما خیلی خوشحال میشیم شما بیشتر نقد بنویسید تا بازی این چنینیو از دست ندیم
سلام عرش میکنم خدمتتون. یک دنیا سپاس از شما. باعث افتخارم هست که رضایت دارید از پرداختن به این عناوین. همه هدف من اینه که بازی های خیلی خوب رو به خاطر نمره از دست ندین. متشکرم از محبتتون.
https://t.me/Gametal
از قدیم این گیمپلی بازی بود که بیشترین اهمیت داشت
ولی خوب نیست یه بازی ۲۰۱۷ پر باگ باشه و گرافیکش پایین. هرچند که از سخت ترین بخش های ساخت بازی نداشتن همچین ایراد هایی است.نمی دونم شاید سازنده توانایی و سرمایه زیادی نداشت.انشاالله قسمت بعد بازی جبران کنه
من از وقتی دیدم شما به تجربه کلی بازی نمره میدین و آن را وزن نمی کنید دنبال کننده شما شدم❤
سایت های دیگری هم هستند که بزرگ تر از شمان و خیلی وقت ها کیفیت بیشتری دارند ولی نشانه ای از دوستی و انصاف در نقد هاشون دیده نمیشه.
عرض سلام و ادب خدمت شما. بسیار بسیار از نظر زیباتون ممنونم. خیلی خوشحالم که متوجه هستید نقد و نمره باید مجموع تجربه کلی یک بازی باشه نه بخش های جدا جدا. باعث افتخار من هست که قبول دارید و اعتماد دارید به نقدهای بنده. واقعا باعث دلگرمی من هست. خدا شاهده که همیشه سعی میکنم خیلی باانصاف باشم در نمره ها چون گیمرهای کشورم و پولشون و جیبشون خیلی خیلی برام مهمه و این که بخوان با نقد من بازی رو بخرن یا نخرن وظیفه من رو خیلی سنگین میکنه و همیشه سعی میکنم که شرمنده تون نباشم. بسیار محبت دارید.
https://t.me/Gametal
مخلص آقا سعید
کاش بعضی از منتقدین (منتقد نماها) مثل شما باشند (به راه راست برگردند)
و بازی ها به اندازه که باید تجربه کنند
سپس نمره و نقد خودشان منتشر کنند که ارزش بازی پایمال نشه
لایق اون چیزی که هستند؛ برسند
*به اندازه لازم که باید تجربه کنند ؛ مورد بررسی قرار بدهند
تشکر بابت نقدی که زحمت کشیدید و قرار دادید
سلام خدمت محمدرضای عزیز و گل. خیلی خیلی متشکرم از محبت و لطف شما محمدرضا جان. خیلی خوشحالم که متوجه این موضوع هستید که نباید یک بازی بالای ۱۰۰ ساعت رو با دو ساعت نقد کرد و فاتحه اش رو خوند. همین که گیمرهای کش.رم این رو بدونن و بازی های خوب رو بهشون معرفی کنم کافیه. حالا هر جای دنیا هر کی هر چی نمره میده مهم نیست. برای من گیمرای کشورم مهمن. یک دنیا سپاس محمدرضای عزیز و اعتمادتون.
https://t.me/Gametal
آقا خیلی ممنون بابت نقد. بازی خوبی هست. ولی یه مشکل اساسی داره و اونم سیستم مبارزه خیلی بی خودشه. برای شروع مبارزه باید middle mouse button رو فشار بدی. وارد حالت مبارزه بشی نمیتونی کار دیگه ای بکنی. و این حالت هم چاره ای نداره. انقد اذیت شدم سر این که بعد یه مدت بی خیال گیم شدم.
سلام و درود خدمت شما. یک دنیا سپاس که مطالعه فرمودید نقد رو و ممنونم که نظرتون رو مطرج کردید در مورد این بازی. مبارزه اش سیستم خاصی داره و بعد از چند ساعت جا می افته کاملا. البته با کنترلر من تجربه کردم.
https://t.me/Gametal
قبلا بوکمارکش کرده بودم که دانلودش کنم، با این تعاریف حتما هر چه زودتر میرمش، گرافیکش هم با یه reshade خوب، سر حالش میکنم :heh:
انشالله بازی کنید و لذتش رو ببرید.
https://t.me/Gametal
خسته نباشی سعیدجان
میشه تاریخ مشخصی برای راهنمای دارک سولز ریمستر بدی؟! شاید این راهنما برای شما زیاد مهم نباشه ولی واسه من خیلی مهمه!
درود بر یاشار عزیز و گل. سلامت باشی یاشار جان. باور کن که برای خودم هم خیلی مهمه ولی خب اصلا به طور عجیبی از این ور و اونور کار میریزه سرم. خیلی شرمنده ام که زودتر منتشر نشد قسمت جدید. هفته پیش رو قطعا دو قسمت خیلی پرو پیمون براتون میذارم.
https://t.me/Gametal
هر بازی نقش آفرینی بازی میکنم سریع بعدش میرم ی رب ویچر میزنم ک بشوره بیره پایین
مرسی بابت نقد 😉 بازی هم چیز جالبی بنظر میرسه :inlove: tnxXx
درود بر شما. تشکر از لطف و محبتتون که مطالعه فرمودید.
https://t.me/Gametal
پارسال خیلی بین انتخاب technomancer یا elex دو به شک بودم ولی دقیقا به خاطر نمره تصمیم گرفتم اولی رو انتخاب کنم که اونم بازی خوبی بود انصافا.
با این نقد قطعا در اولین تخفیف درست حسابی elex رو هم میگیرم.
بسیار خوشحالم که شما ارزش تکنومنسر و این بازی رو می دونستید. این ریزبینی و دقت و اسیر جو نبودن واقعا جای تبریک داره. متشکرم که مطالعه فرمودید نقد رو و مرسی از اعتمادتون. باید بگم الان که هر دوی این بازی ها رو خیلی خیلی ساعت بازی کردم کیفیت الکس تقریبا خیلی بیشتره از تکنومنسر البته کیفیت گیم پلیش وگرنه از نظر فنی و گرافیکی تکنومنسر خیلی بهتره. حتما تجربه کنید این بازی رو وقتی تخفیف خورد. حیفه بازی نکنه این رو کسی که می دونسته تکنومنسر بازی خیلی خوبیه.
https://t.me/Gametal
سلام اقای بابای ممنون از نقد کی نقد سکیرو رو قرار میدین منتظریم به خدا
سلام و عرض ادب خدمت شما. خیلی عذرمیخوام که هنوز قرار نگرفته. هفته بعد جمعه ویدئوی نقد سکیرو تقدیمتون میشه.
https://t.me/Gametal
ممنون از اقا سعید که خاطراتمون رو زنده میکنید وبرای چند لحظه یاد لحظات شیرین گذشته میندازه،در رابطه با بازی بازی خوش اب رنگی بود ودرکل میشد باهاش کنار بیای ولی من تو مراحل تقریبا اولیه گیر کردم و نتونستم بیشتر برم و گزاشتمش کنار ولی با این نقد دوباره میرم سراغش
با سلام و عرض ادب خدمت مجموعه گیمفا علی الخصوص جناب اقا بابایی.و تشکر ویژه از گیمفا بخاطر اینکه مارو از هر سایت بازی دیگه ای توی این چندسال بی نیاز کردن.ممنون بخاطر نقد عالیتون و احترامتون به گیمرها
نمیدونم کامنت دادن تو پست های قدیمی اصن کار درستی هست یا نه.
نمیدونم که اصن کامنت تو همچین پستی اصن خونده میشه یا نه.
ولی فقط اومدم بگم دستت طلا سعید جان، واقعا خسته نباشی بابت این سوپر نقد پر ملات.
نقد رو خوندم و رفتم سراغ بازی elex و باید بگم ساعت ها سرگرمی رو مدیونت هستم. فقط کافیه باگ های گرافیکی این بازی رو به عنوان جزئی از اون بپذیری باقیش دیگه فقط لذت ناب نقش آفرینی و بس.
هنوز اوایل بازی هستم ولی از همون شروع بازی که چندتا موش کوچولو رو میکشی، یدفعه یه موش بزرگ جهش یافته میاد معلوم بود که بازی ازون مدل نقش آفرینی ها هست که خیلی آروم آروم و سر فرصت کاراکتر اصلی بازی توش رشد میکنه و این واسه ما خوره های نقش آفرینی خیلی لذتبخشه.
خیلی بابت این نقد زحمت کشیدی و از نظر من که واقعا ارزشش رو داشته. :yes: :heart: :rose:
بعد ۲۵ سال گیم رفتن و پیر گیم شدن اون.روزی که این بازی اومده بود بیشتری ها میگفتن بازی چرتی هست و گرافیک نداره و صد تا وصله دیگه چسبوندن بهش و بازی را بد نام کردن اون موقع من میدونستم این بازی یک بازیه فوق العاده بود از تموم. لحاظ اون قدر قوی و وسیع که. جور نه تنها گرافیک بلکه خیلی چیزای دیگه هم. میکشید حالا بفرما این اقای بابایی عزیز دقیقا گذاشت خال هدف و حقیقت را اشکار کرد و یک نقد عالی براش گذاشت و نشون داد چه عظمتی بود این بازی واقعا اصلا انگار وقتی متنها را میخوندم انگار اصلا سبک درک از بازی و حرفا و گیم رفتن و فکر اقای بابایی مثل خودم هست انگار گیم رفتن خودم را توش میدیدم لحظه به لحظه انگار خودم داشتم میرفتم واقعا درکمون. از گیم مثل هم هست چون. جفتمون. بی نهایت تجربه دار هستیم ولی من کوچیک اقای بابایی هستم. و قصدم مقایسه و اینا نبود فقط درک از گیم. بود واقعا هم. کوچیکشون هستم بازم ممنون بابت نقد عالی شما البته چون. من زیاد نظر نمیدم و اینا مثل یک ناشناس هستم. و. شاید اصلا اقای بابایی منا اصلا درست نمیشناسه بازم ممنون بابت نقد عالی که کردید و اون درکی که از این. گیم. داشتم. و عظمت گم. شده ی این بازی را به ثبت رسوندید و اشکارش کردید ممنون