شکوه فراموش شده، ابرقدرت سقوط کرده | نقد و بررسی بازی Tom Clancy’s The Division 2
هر روز صبح نور خورشید از پنجره اتاق خوابم به داخل راهی پیدا میکند و به من اعلام می کند که صبح شده است و وقت بیدار شدن است. کمی بدن خود را میکِشم و پتو را کنار زده و خواب آلود و با چشمانی نیمه باز خود را به روشویی میرسانم. دست و صورت خود را شسته و سپس از پلهها به پایین میروم. داخل آشپزخانه همسرم را میبینم، دختر کوچکم که آماده رفتن به مدرسه شده و در حال خوردن صبحانه است. در مقابل پنجره آشپزخانه میایستم و بیرون را نگاه میکنم. به شهری زنده و پرنشاط نگاه میکنم. صورتهای شاد و خندان، پدر و مادرهایی که در حال بوسه زدن بر گونههای کودکان خود هستند. بعضیها هم ناراضی از شغل خود و بی حوصله در حال عبور از مقابل پنجره ما هستند تا خود را به سر کار خود برسانند. برمیگردم و مختصر صبحانهای میخورم. لباسهای خود را می پوشم و در خانه را باز میکنم. همسرم و دخترم هم آماده هستند. یکی برای رفتن سر کار و دیگری برای رفتن به مدرسه. دختر کوچکم را بغل میکنم، پیشانیاش را میبوسم. بوسه خداحافظی را بر گونههای همسرم میزنم و خانه را ترک میکنم تا وارد جامعهای شوم که غرق در خوشحالی و شور و نشاط است.
دیگر اما هیچ چیز به رنگ روزهای گذشته نیست. آفتاب شور و شوق سابق را ندارد. شبها با خیال راحت نمیخوابم و صبحها خبری از میز صبحانه و آن خانواده دوست داشتنی نیست. همه چیز عوض شده. جمعه سیاه، همه چیز را تغییر داد و حالا آن کشور سابق، آن ابرقدرتی که بر دنیا حکم میراند خرابهای بیش نیست. پس از سقوط نیویورک، واشینگتن هم بوی مرگ میدهد. خیابانها بوی تعفن میدهند. جسدها همه جا هستند. پا به هر کوچه و خیابانی که میگذارم رنگ سرخ خون را میبینم. دیگر کسی به فرزندش نمیگوید که همه چیز درست می شود. دیگر امیدی به آینده نیست. مردم خوشحال نیستند، لبخندی در کار نیست. شهری که زمانی از گوشه و اطرافش زندگی میبارید اکنون به متروکهای تبدیل شده که مردمانش برای زنده ماندن همدیگر را میخورند. امروز یا فردا؟ چه فرقی میکند. تلاش بی نتیجه است، همه یک روز میمیرند. ارتش از بین رفته و پلیسی وجود ندارد. شهر در دست اوباش و فرقههایی است که برای حکمرانی بر واشینگتن از کشتن کودکان خردسال ابایی ندارند. البته همیشه این جمله را در ذهن خودم تکرار میکنم: امید آخرین چیزی است که میمیرد! پس اکنون زمانش رسیده؟ زمان مرگ امید؟ شاید آری، شاید هم نه. هنوز آخرین خط دفاعی آمریکا و مردمش زنده هستند. بعضیهایشان کشته شده اند و بقیه هنوز برای بازگشت روزهای گذشته باید بجنگند. باید مردم خود را نجات دهند. اصلا برای همین آموزش دیدهاند. آن ها آموزش دیدهاند که در چنین شرایط بحرانی، امید را در دل مردم زنده نگه دارند. پس ما به چه دردی میخوریم؟ پس من به چه دردی میخورم؟ از تختی که صدای آن شبها نمیگذارد درست بخوابم، خارج می شوم. مختصر غذایی میخورم و لباس مخصوصم را بر تن میکنم. به جای بغل کردن دخترم، اسلحهام را بر روی شانههایم میگذارم. به جای بوسیدن همسرم، تعداد گلولههایم را می شمارم و به جای خداحافظی از آن خانه گرم، از این اردوگاه لعنتی خارج می شوم. پا به میدان جنگ میگذارم، میدان جنگی که شاید در آن برای من و دوستانم آخرین میدان جنگ باشد. به عنوان عضوی از گروه دیویژن، مجبورم که امیدوارم باشم. مجبورم به شعار “امید آخرین چیزی است که می میرد اعتقاد داشته باشم.” آری امیدوارم. اندک بازماندگان هم امیدوارند. همه ما امیدواریم، در شهری که حتی خود امید هم، به امیدِ مردمانش می خندد.
خبر ساخت دنبالهی عنوان The Division برای طرفدارانش اگرچه غافل گیر کننده نبود، اما خوشحال کننده محسوب می شد. The Division در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و علاوه بر رکوردهایی که منحصرا برای یوبی سافت بر جای گذاشت، توانست تبدیل به یکی از ۱۰ بازی پر فروش تاریخ Xbox One هم شود. The Division در نهایت و پس از انتشار با افت گرافیکی مواجه بود و در مجموع بازی چندان بهینهای نبود. با وجود مشکلات نه چندان کم تعدادی که داشت، توانست به یکی از بازیهای موفق ی در نهایت و پس از انتشار با افت گرافیکی مواجه بود و در مجموع بازی چندان بهینهای نبود. با وجود مشکلات نه چندان کم تعدادی که داشت، توانست به یکی از بازیهای موفق Ubisoft طی سالیان اخیر تبدیل شود و شرکت فرانسوی را قانع کند تا به دنبال آیندهای برای IP خود باشد. Tom Clancy’s The Division آخرین بازی تام کلنسی فقید بود و این نویسنده بزرگ آمریکایی، عمرش قد نداد تا بتواند عنوان The Division را از نزدیک لمس کند.
اکنون بعد از سه سال، سرورهای بازی Tom Clancy’s The Division تقریبا خالی هستند. بازیکنان قدیمیتر هنوز هم گه گاهی سر به دنیای بازی میزنند و از فضا و اتمسفر آن لذت میبرند. اما برای بازیکنان جدید جایی وجود ندارد. به ندرت افرادی پیدا می شوند که این روزها از لول ۱ بازی را شروع کنند و یک همکار خوب برای خود پیدا کنند. میتوان دلایل زیادی را برای این موضوع مطرح کرد. علی رغم کیفیت بالای The Division، نمیتوان کتمان کرد که این بازی برخلاف بازیهای آنلاین دیگر یوبی سافت مثل Rainbow Six Siege و For Honor از ارزش تکرار پایینی برخوردار است. با این وجود هنوز هم پیشنهاد می شود که تحت هیچ شرایطی The Division را از دست ندهید. با این که دومین نسخه بازی هم به تازگی منتشر شده، اما هنوز هم تجربه نسخه قبلی، یک تجربه واجب است. فضای حاکم بر بازی، فضایی فوق العاده است که کمتر آن را دیده ایم. در نسخه اول، شما یکی از مامورهای گروه The Division بودید که باید نیویورک را نجات میدادید. اتفاقات بازی در زمستان رخ داده بودند و همین هم به سازندگان فرصت خوبی داده بود تا بتوانند محیطی کاملا آخرالزمانی را به تصویر بکشند. جزئیات داستانی بازی The Division Tom Clancy’s را به خودتان میسپاریم و بیش از این راجع به نسخه قبلی سری The Division صحبت نمیکنیم. این شما و این هم یکی از بازیهای مورد انتظار یوبی سافت در سال ۲۰۱۹ یعنی Tom Clancy’s The Division 2!
همه چیز از نیویورک و جمعه سیاه و اتفاقات نسخه اول بازی آغاز شد. اگرچه اولین نسخه Tom Clancy’s The Division پایان نسبتا خوشی داشت، اما هنوز همه چیز به حالت عادی بازنگشته و The Division 2 به ما میگوید که شاید دیگر هیچوقت همه چیز مثل قبل نشود. پایتخت ابرقدرت سابق اکنون مملو از ناامیدی و مردم خسته است. شما اینجا دو انتخاب دارید، یا بمیرید و یا بکشید. شهروندان معمولی حق انتخاب ندارند و مجبورند که دیر یا زود تن به گزینه اول بدهند. اتفاقات نسخه دوم بازی حدودا ۷ ماه بعد از اتفاقات نسخه اول رخ میدهند. با این که ویروس در نیویورک تقریبا مهار شده، اما واشینگتن تقریبا نجات نیافتنی به نظر میرسد. گروهی موسوم به Division شامل مردان و زنانی به ظاهر معمولی است، کسانی که یونیفرم خاصی به تن نمیکنند و شبها برای حفظ امنیت هم وطنانشان کشیک نمیدهند. آنها سر مرزها کاری ندارند و به کشورهای دیگر هم اعزام نمیشوند. مردمی عادی هستند مثل من وشما، با این تفاوت که آنها آموزشهای خاصی دیدهاند و اکنون شهر، کشور، پرچم آمریکا و مردمش به افرادی که این آموزشها را دیده باشند احتیاج دارند. در اولین دقایق بازی کردن عنوان Tom Clancy’s The Division متوجه شدیم که حتی پلیس ضد شورش و ارتش هم آمادگی لازم برای مقابله با چنین ویروسی را ندارند. این زمان، دقیقا همان زمانی است که همان مردم عادی سابق با آموزشهای ویژه باید خود را نشان دهند و امید را به مردم بازگردانند. وقتش است که گروه Division دست به کار شود.
برای پرچم و برای وطن… برای هم وطن
قبل از این که شروع به توضیح دادن در مورد داستان بازی Tom Clancy’s The Division 2 کنیم، لازم است که یادآوری شود که این نسخه بر خلاف نسخه قبلی خود، دارای یک بخش تک نفره هم هست. بدین معنا که برعکس بازی Tom Clancy’s The Division که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، در محصولی که در سال ۲۰۱۹ با آن سر و کار داریم مجبور به پیدا کردن ایجنتهای دیگر نخواهید بود. اگرچه میتوان به صورت تک نفره هم مراحل بازی را جلو برد، اما در هر صورت برای بازی کردن The Division 2 اتصال دائمی به اینترنت ضروری است و به همین خاطر کاربران ایرانی مشکلات زیادی را با این بازی تجربه کردهاند. جدای از این مسائل، عنوان The Division 2 توانسته یک بخش داستانی جذاب و قدرتمند را تحویل کاربر خود دهد. یوبیسافت که در سال ۲۰۱۸ بازیهای موفق و فوق العادهای را منتشر کرد، در سال ۲۰۱۹ هم بعد از Far Cry New Dawn، یک بازی MMO کم نظیر را تحویل بازیکنان داده است. بر خلاف خیلی از بازیهای آنلاین که خیلی روی داستان خود تمرکز نمیکنند و سر سری از کنار آن میگذرند، The Division 2 در این بخش هم کار خود را خوب انجام داده است. اتفاقات این نسخه ۷ ماه بعد از اتفاقات نسخه اول و این بار به جای نیویورک، در واشینگتن رخ میدهند. به همین جهت هم فضای بازی کمی تغییر کرده است و در این مورد بعدا توضیحات بیشتری را خواهید خواند. داستان از این قرار است که ویروسی که در نسخه قبلی آن را شناختیم اکنون در پایتخت ایالات متحده هم پخش شده و افراد مهمی مثل وزیر دفاع و چند سیاستمدار مهم دیگر آمریکا گم شده و یا فرار کردهاند. هرج و مرج فرصت خوبی برای گروههای تجزیه کننده مختلف فراهم آورده تا کنترل شهر را به دست بگیرند و خلافکاران قدرتی غیر قابل مهار پیدا کردهاند. گروههای مجرم و تجزیه کننده مختلفی را در بازی خواهید شناخت، گروههایی ترسناک و وحشی که با کشتن هیچ جنبندهای مشکل ندارند. حقیقت این است که یا باید به آنها بپیوندید و یا بمیرید. در هر صورت گروه The Division اینجاست. نه برای این که از سقوط کشور جلوگیری کند، این اتفاق قبلا رخ داده است! بلکه برای این که جلوی بدتر شدن اوضاع را بگیرد. شرایط این گونه ایجاب میکند که حتی رویاپردازی برای بازگشت آمریکا شوخی بی مزهای است. با این وجود ماموران گروه The Division دستور دارند تا امید را بین مردم زنده نگه دارند. نقش شما هم در بازی همین است. شما در نقش یک مامور The Division باید تا جایی که میتوانید شهر را امیدوار نگه دارید. جامعه سقوط کرده آمریکا دیگر قابل نجات پیدا کردن نیست، اما مردم را شاید بتوان از این وضعیت اسف بار زنده بیرون آورد. وظیفه شما در مجموع، مبارزه با بدیها و پلیدیهایی است که بر مردم و جامعه سایه انداختهاند و شرشان هم کم نمی شود.
بخش داستانی بازی اگرچه مشکلاتی را هم دارد، اما اولا از Tom Clancy’s The Division خیلی خیلی بهتر کار کرده است. ثانیا فراموش نکنید که هنوز هم با یک بازی MMO طرف هستیم. در هر صورت ایده اولیه که در نسخه اول دیدیم، ایدهای نو و با پتانسیل بالا بود. یوبی سافت توانست به خوبی از پتانسیل بالای این ایده در ساخت یک بازی با اتمسفر آخرالزمانی بهره ببرد اما نتوانست یک داستان عمیق را به ما تحویل دهد. عدم شخصیت پردازی درست در نسخه اول و همچنین حفرههای پر تعداد داستانی – که توضیح آن ها از حوصله این مطلب خارج است – سبب شد تا انتقادات پرشماری به داستان بازی The Division وارد شود. The Division 2 خیلی بهتر کار میکند. تا اندینگ بازی هیچ نقطه ابهامی برای بازیکن باقی نمیماند و سازندگان هم سعی کردهاند که بزرگترین اشتباه نسخه قبل را تکرار نکنند. بزرگترین اشتباه نسخه قبل چه بود؟ عدم یکپارچگی داستان! چیزی که خوشبختانه Tom Clancy’s The Division 2 از آن رنج نمیبرد. استفاده از واژگان خیلی خوب یا عالی برای توصیف داستان بازی یعنی با ارفاق خیلی زیاد به آن نگاه کردهایم! اما واژههایی چون مطلوب و قابل قبول، میتوانند کلمات مناسبی برای توصیف کردن چیزی که در موردش صحبت میکنیم باشند.
در واقع واشینگتن دی سی اکنون تحت فرمان گروههای مختلفی در آمده است. اولین گروهی که در بازی با آن ها آشنا خواهید شد، گروه یا فرقه The Hyenas هستند. کفتارها که معادل فارسی اسم این فرقه است، گروهی هستند که پس از فروپاشی واشینگتن دی سی، از طریق انجام کارهای غیرقانونی مثل دزدی، قاچاق و اخاذی و زورگیری توانستند به زندگی خود ادامه دهند. این گروه بعدا جامعهای را تشکیل دادند و خود را The Hyenas نامیدند. این گروه هر کاری که بتوانند را انجام میدهند تا جامعه رشد نکند! آنها خیلی خوب بلدند که هرج و مرج ایجاد کنند و همچنین کاوشگران قابلی هم هستند! پیدا کردن هر چیز از دست افراد این گروه کار دشواری و البته خطرناکی است. در بازی The Division، نیروهای این گروه جزو دشمنان نسبتا ضعیف شما به شمار می روند. گروه دوم The Outcats هستند و داستان متفاوتی دارند. در حالی که کفتارها به دنبال سواستفاده کردن از وضعیت فعلی هستند، هدف اصلی مهاجمین انتقام گرفتن از دولت و ملت ایالات متحده است. نیروهای این گروه سابقا جزو افراد قرنطینه شده بوده اند و بد رفتاریهای زیادی را متحمل شده اند. حالا که آزاد هستند چه کار میکنند؟ وحشت و بیماری را بین بازماندگان پخش میکنند! اگر قرار باشد کسی از ایالات متحده زنده بماند باید عضوی از گروه مهاجمین باشد. دو گروه بعدی، گروههای آموزش دیدهتری هستند و برای گروه The Division هم مشکلات زیادی را ایجاد خواهند کرد. از True Sons شروع میکنیم، اعضای آموزش دیده سابق JTF، تشکیلاتی نظامی که جهت مقابله با بیماری در نیویورک ایجاد شد. در نسخه قبلی بازی با این گروه آشنا شدید. در The Division البته نیروهای JTF را به عنوان هم رزمهای خود می شناختیم. در The Division 2 اوضاع متفاوت شده و آنها نیز موضع خود را عوض کرده اند. آموزشهای ویژه قبلی آنها و همچنین دسترسی به یک انبار مهمات غنی، باعث می شود که اعضای گروه True Sons تبدیل به تهدیدی جدی برای مامورین The Division شوند و گروه یا فرقه آخر Black Tusks خطاب می شوند. سه گروه اول را بیشتر میبینید چون تا پایان بازی خبری از Black Tusks نخواهد بود. اما خیلی زود متوجه خواهید شد که زمانی که سر و کله نیروهای BT پیدا شود، در دردسر بزرگی خواهید بود. نسبت به دیگر فرقههای حاضر در بازی، در مورد Black Tusks اطلاعات کمتری در دسترس است. می دانیم که این گروه سری نظامی برای عملیاتهای نامشخصی استفاده می شود. دیسیپلین نظامی بالای آنها، آموزشهای قبلی و همچنین تجهیزات فوق پیشرفته این گروه نظامی، آن ها را تبدیل به بزرگترین تهدید برای نیروهای The Division می کند. همان طور که اشاره شد، Black Tusks را از پایان بازی به بعد ملاقات خواهید کرد.
شوالیههای روزهای سخت واشینگن
استفادهی به جا و درست از المانهای نقش آفرینی چیزی است که اخیرا در بازیهای یوبیسافت دیدهایم. از Assassin’s Creed Odyssey که کلا یک بازی نقش آفرینی شده هم فاکتور بگیریم، در عناوینی چون The Division و Far Cry هم از چنین المانهایی استفاده شده است. خبر خوب این است که استفاده کردن از این ویژگیها به مزاق منتقدان هم خوش آمده و حتی Assassin’s Creed Odyssey را به یکی از نامزدهای بهترین بازی سال تبدیل کرد. در عنوانی مثل The Division اما، این المانها خیلی به چشم می آیند. در بازی طبق معمول یک سری مراحل اصلی و یک سری اکتیویتیهای جانبی تعریف شدهاند که مورد دوم علاوه بر ایجاد تنوع، باعث بالا رفتن سطح بازیکن میشوند. رفته به رفته سطح شما بالاتر رفته و به اقتضای آن، سطح تجهیزاتی که در اختیار دارید هم افزایش پیدا میکند. از سلاحهای پیشرفته تر استفاده میکنید، ضدگلولههای قویتر می پوشید و از هر نظر که فکرش را بکنید، ارتقا پیدا خواهید کرد. به موازات پیشرفتهای شما در بازی، دشمنان شما هم قویتر می شوند و با سلاحهای پیشرفته تر و لباسهای زرهی مقاوم تر به استقبال شما خواهند آمد. با بالا رفتن سطح بازیکن در بازی، دنیای The Division 2 هم برایتان گسترش پیدا میکند چرا که میتواند وارد قسمتهای دیگر شهر شوید، قسمتهایی که ورود به آنها نیازمند سطح بالاتری است. دشمنان شما که لباسهای مقاومی به تن دارند نقاط ضعف مشخصی دارند. پیدا کردن این نقاط ضعف ساده است و استفاده از آن نیازمند دقت و مهارت بیشتری است. نکته جالب این جاست که لباسی که دشمنان زرهی شما می پوشند مقاومت مشخصی دارد و زمانی که یک تکه از آن لباس بشکند و یا جدا شود، آن قسمت از بدن وی آسیب پذیر خواهد شد. این موضوع فرصتی طلایی را در اختیار بازیکن قرار میدهد تا از آن استفاده کند و کار خود را از چیزی که هست، ساده تر به انجام برساند. ضمنا برای موفقیت بهتر است که بازی را به صورت تیمی تجربه کنید. یکی از دلایل سخت جان بودن اکثر دشمنان، این است که بازی شما را مجاب به همکاری تیمی کند. وجود مهارتهای متنوع در بازی نیز باعث می شود که بتوانید سبک مبارزه خود را بهتر اجرا کنید. عنوان Tom Clancy’s The Division 2 از سیستم مبارزاتی تقریبا بی نظیری بهره می برد که به لطف آن میتوانید ساعتها از محصول یوبی سافت لذت ببرید.
بخش داستانی بازی بین ۳۰ الی ۴۰ ساعت وقت بازیکن را خواهد گرفت. البته پس از تمام شدن Campaign بازی، هنوز هم The Division 2 برای شما محتوای بیشتر تدارک دیده است. در مورد پایان بازی و ماجراهای لول ۳۰ به بعد در ادامه صحبت خواهیم کرد. اجازه دهید تا این پاراگراف را به صحبت در مورد مهارتهای بازی اختصاص دهیم، مهارتهایی که در Tom Clancy’s The Division از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بودند. اگر خاطرتان باشد، زمانی که به سطوح بالاتر میرسیدید و مجبور به رویارویی با دشمنان حرفهای تر می شدید، استفاده از مهارتهای مختلف امری واجب به نظر می رسید. این موضوع در مورد The Division 2 نیز صدق میکند اما نه به قدرت سابق! در واقع در دومین نسخه از سری Tom Clancy’s The Division شما مهارتهایی را پیدا خواهید کرد که عملا در طول بازی نمیتوانند به بازیکن کمک کنند. مثل نسخه قبل، در این نسخه هم مهارتهای بازی با خود گجتهایی را به همراه دارند. به عبارت درست تر، اضافه کردن یک Skill یعنی اضافه کردن یک گجت به مهمات خود! اضافه شدن مهارتهای جدید و در واقع Skill تازه به بازی اتفاق خوبی است. اما خب باید اعتراف کرد که بعضی از این Skillها صرفا جهت اضافه شدن “چیزی” به بازی نسبت به نسخه قبل در بازی حضور پیدا کردهاند و به بازیکن کمک خاصی نمی کنند. نکته مثبت در مورد انتخاب Skill مورد نظر این است که بازی به صورت نمایشی فیلم کوتاهی را در مورد کارکرد Skill مورد نظر به شما می دهد. مثلا همه ما می دانیم که Skillای به نام Shield چه کاربردی دارد! برای بازیکن یک سپر فراهم آورده تا قدرت دفاعی وی در مقابل آتش دشمنان دو چندان شود. اما اگر نمیدانید Seeker Mine چیست چه؟! بازی یک ویدیو آموزشی کوتاه را درباره این گجت برای شما به نمایش در می آورد. به این ترتیب شما میتوانید Skillهای خود را با آگاهی کامل انتخاب کنید. البته دو Skill نام برده شده را قبلا در The Division هم دیدهایم و برای کاربران این بازی آشنا هستند. چهار Skill جدید هم به بازی اضافه شده که عبارتند از Drone، Hive، Firefly و Chem Luncher. همچنین میتوانید عملکرد این هشت Skill را بهبود ببخشید یا بهتر بگویم، گسترش دهید. با اضافه کردن مدهای خاص به هر اسکیل، شاهد کارامدتر شدن اسکیل مورد نظر خواهید شد. نکته دیگر این است که هر اسکیل انواع خاصی را برای خود دارد! مثلا بیایید اسکیل Chem Luncher را در نظر بگیریم که یک اسکیل جدید در بازی است. این اسکیل دارای ۴ نوع یا Variant است. یکی از این واریانتها، Firestarter نام دارد و بدین شکل کار می کند که بعد از پرتاب شدن گازهای قابل اشتعال از خود متصاعد می کند. کافی است که در آن اطراف آتش یا چیزی شبیه به آن باشد تا این گاز منفجر شده و خسارت شدیدی را وارد کند. حتی جرقه گلوله هم باعث منجفر شدن چنین اسکیلی می شود و کمک بزرگی به شما خواهد کرد. یک تاکتیک فوق العاده در بازی، این است که دو هم تیمی در یک منطقه بزرگ، دو Firestarter شلیک کنند و کل منطقه را به آتش بکشند! بقیه Skillها نیز به همین ترتیب کار می کنند و شامل واریانتهای متنوعی می شوند. تنوع بازی به لطف چنین قابلیتی به شدت بیشتر شده و به دنبال آن ارزش تکرار The Division 2 نیز بالا می رود. نکته مثبت در مورد اسکیلهای بازی، این است که این اسکیلها همیشه کاربرد دارند و در مبارزات مختلف قابل استفاده هستند. ضمنا واریانتهای مختلف به شما این اجازه را می دهند که فرم دفاعی یا هجومی یک اسکیل را انتخاب کنید. واقعا در یک بازی تا چه حد قرار است دستتان باز باشد؟! یوبی سافت در The Division 2 به شما چندین انتخاب میدهد و بعد از انتخاب یکی از بین همه، باز هم باید انتخاب کنید! این انتخابهای تو در تو سبب می شوند که احتمال این که سبک مبارزه دو نفر در یک تیم کاملا شبیه به هم باشد نزدیک به صفر برسد. بر خلاف نسخه قبلی بازی، شما در The Division 2 تا اواسط پایان بازی چیزهای جدید کشف خواهید کرد. در واقع اندینگ بازی خود استارت یک ماجراجویی جدید در Tom Clancy’s The Division 2 است. البته نکته ای که در مورد گوناگونی Skillها باید بدانید، این است که بعد از آنلاک کردن هر اسکیل، باز هم باید امتیاز SHD Tech جمع کنید تا بتوانید واریانتهای جدید را آنلاک کنید. جمع آوری این نوع از امتیازات مربوط به فعالیتهای جانبی بازی می شود. بعد از این که فعالیتهای لازم را انجام داده و به امتیاز کافی رسیدید، باید به پایگاه عملیاتی برگشته و نوع مورد نظر را آنلاک کنید. برای آنلاک کردن نوع خاصی از اسکیلهای جدید اضافه شده به بازی، غالبا به ۵ امتیاز SHD Tech احتیاج پیدا خواهید کرد.
پیش از این به این نکته اشاره کردیم که شما به ۳۰ الی ۴۰ ساعت برای به پایان رساندن بازی زمان نیاز دارید. البته این تایم، بدون در نظر گرفتن مراحل فرعی و فعالیتهای جانبی بازی در نظر گرفته شده است. برای بالاتر رفتن سطح و همچنین خریداری بعضی از تجهیزات یا ارتقا برخی اسکیلها، شما مجبور هستید که کارهای متفرقهای را در دنیای بازی انجام دهید. یکی از نکات مثبت بازی طراحی فوق العاده مراحل است. اگر خاطرتان باشد یکی از مشکلات Tom Clancy’s The Division مراحل تکراری بازی بود. در واقع بازیکن بعد از مدتی از بازی کردن دست می کشید چون چیز جدیدی را در بازی پیدا نمیکرد. عملا در چند ساعت ابتدایی بازی همه چیز تمام می شد و شما می ماندید و نیویورکی وسیع و دشمنان تکراری. وجود گروههای مختلف و تیپ دشمنان گوناگون، سبب شده تا بازیکنان دیگر چنین احساسی نداشته باشند. دیزاین مراحل بازی به خودی خود خوب است، دشمنان نیز از تاکتیکهای متفاوتی استفاده می کنند که به بازی کمک زیادی کرده است. به عنوان مثال، فرقه کفتارها اصلا آموزش نظامی ندیدهاند و بیشتر شبیه به مجرمین خیابانی عمل میکنند. آنها به خوبی سنگرگیری نمیکنند و بیشتر اوقات بی محابا به شما حمله ور می شوند. این در حالی است که اعضای گروه True Sons که نیروهای سابق JTF هستند به لحاظ نظامی سازمان یافته تر هستند و خیلی بهتر مبارزه می کنند. چنین تفاوتهایی به شما این امکان را میدهند که هر لحظه با دشمنان متفاوتی دست و پنجه نرم کنید. البته عنوان The Division 2 هم مثل تقریبا همه بازیهای دیگر یوبی سافت، بیس و اساس مراحل خود را عوض نمی کند. چیزی که در The Division دیدیم، این بود که تمام مراحل بازی به این شکل پیش می رفتند که شما به همراه همتیمیهایتان باید خود را به محل عملیات میرساندید و بنا به دلایل خاصی، دشمنان پر تعدادی را از بین می بردید. بازی به شما مراحلی از قبیل کشتن یک باس، نجات دادن یک شخص خاص و یا آزاد کردن یک منطقه را میداد تمام این موارد ملزم به رسیدن به یک نقطه مشخص و آغاز تیراندازی به دشمنان تقریبا بی پایان بود. این لوپ را در The Division 2 هم شاهد هستیم. البته طراحی و تنوع محیطها چیزی است که هنوز به آن نپرداختهایم. فعلا در این حد بدانید که دیزاین فوق العاده دنیای بازی، لذت انجام ماموریتها را چند برابر می کند. همچنین همان طور که اشاره شد، شما مختار هستید که مراحل بازی را به صورت تک نفره یا چند نفره انجام دهید. البته تا زمانی که گزینه دوم روی میز است، توصیه میکنم که به سراغ گزینه اول یا همان انجام بازی به صورت Solo نروید. نمیتوانم The Division 2 را یک بازی تاکتیکی بدانم، اما میتوان از آن به عنوان یک بازی با پایه همکاری تیمی دانست. در نسخه قبل اگر یادتان باشد، دشمنان شما به طرز عجیبی، سلامتی زیادی داشتند. این نکته آزار دهنده بود و توجیهش هم این بود که بازی را باید به صورت چند نفره انجام دهید. خب حقیقت این است که این نوع دشمنان را حتی یک تیم ۴ نفره شامل افراد حرفهای هم به سختی میتوانستند زمین بزنند. مقاومت دشمنان در این نسخه کمتر شده است و آن ها زودتر می میرند. البته نیروهای ویژه هر گروه کماکان در بازی حضور دارند و به واسطه لباسهای مخصوصی که می پوشند، کشتن آن ها دشوار می شود. میتوان گفت که بازی The Division 2 از این نظر خیلی طبیعیتر از نسخه قبل کار کرده است. بدین ترتیب انجام مراحل بازی حتی به صورت تک نفره هم ممکن می شود و بازیکنان حرفهای اگر تجهیزات خوبی همراه خود داشته باشند و بلد باشند که بهترین استفاده را از گجتها ببرند، میتوانند به تنهایی بازی را پیش ببرند. مراحل فرعی بازی هم که از اهمیت بالایی برخوردارند شامل چند نوع مختلف می شوند. البته اگر بخواهیم کلیتر بگوییم، باید به جای مراحل فرعی از فعالیتهای جانبی استفاده کنیم. فعالیتهایی که از تنوع قابل قبولی برخوردارند. یک پاراگراف به صورت اختصاصی در مورد اهمیت فعالیتهای جانبی ننوشتهایم، ولی در طول متن هر جا که لازم بوده در این مورد صحبت کردهایم.
سیستم پیشرفت بازی به نوعی ورژن بهبود یافته نسخه قبل است. همان طور که اشاره شد استفاده از المانهای نقش آفرینی صحیح و به جا بوده است. در حالی که شاید در بعضی از بازیهای روز احساس کنید که این المانها در بازی اضافه هستند و سازندگان میتوانستند که بدون چنین قابلیتهایی هم یک بازی خوب بسازند، در Tom Clancy’s The Division 2 متوجه خواهید شد که این المانها نقش مهمی را در گیم پلی ایفا میکنند. حتی میتوان گفت اساس موفقیت در بازی همین موارد هستند. بازیکن در طول مبارزات خود با کشتن هر دشمن مقدار XP خاصی را دریافت میکند. انجام دادن کارهای مختلف از قبیل کمک کردن به یک شهروند یا کشتن یک نفر از نیروهای دشمن، انجام مراحل اصلی و یا فعالیتهای جانبی هم برایتان امتیاز تجربه را به ارمغان خواهد آورد. بالا رفتن تدریجی XP به معنای بالا رفتن سطح بازیکن است. سطحتان که افزایش پیدا کند، اجازه دارید که از تجهیزات بیشتری استفاده کنید. برخورداری از تجهیزات متنوعتر، پیشرفته تر و قوی تر یعنی یک ایجنت قوی تر. ضمنا گشتن جعبهها و صندوقچه ها را هم هرگز نباید فراموش کنید تا مدهای جالب و مورد استفاده را از دست ندهید. مدها در واقع وصلههایی هستند که به سلاح بازیکن متصل می شوند. مواردی مثل خشاب، دوربین و امثالهم. البته روند به دست آوردن این مدها در The Division 2 با The Division تفاوتهایی دارد. نکته بعدی Eventهای بازی هستند که باز هم در زمره فعالیتهای جانبی قرار گرفته و به شما در به دست آوردن امتیاز تجربه کمک زیادی می کنند. ایونت ها، همان اتفاقاتی هستند که در دنیای بازی به صورت رندوم و تصادفی رخ میدهند. مثل حمله گروهی از خلافکاران به مردم بی گناه! معمولا در چنین اتفاقاتی، شما ماموریت می یابید که یک شهروند را نجات دهید یا عده ای از دشمنان را به قتل برسانید. همین اتفاقات تصادفی در دنیای بازی کمک زیادی به شما می کنند تا XP بیشتری دریافت کرده و سریع تر لول آپ کنید. بسیاری از پیشرفتهای شما در پایگاه ها منظور می شوند و باید ابتدا سری به آن جا بزنید و به بخش مربوطه رفته و کار خود را انجام دهید. این پایگاهها در محیط بازی پراکنده شده اند و سازندگان سعی کردهاند که در نقاط مختلف نقشه بازی، از چنین پایگاههای استفاده کنند. درست مثل چیزی که در The Division دیده ایم. به عنوان مثال اگر میخواهید یک اسکیل جدید خریداری کنید یا از واریانت یک اسکیل استفاده کنید، باید به بخش Quartermaster بروید. ضمنا پایگاههای عملیاتی خودشان شامل چندین بخش گوناگون می شوند. مثلا در پایگاه های عملیاتی قسمتی به نام Bounties وجود دارد. با مراجعه به این قسمت، میتوانید تمام اطلاعات مورد نیاز در مورد یک سری اهداف مشخص را جمع آوری کنید. این گونه اهداف هم جزو فعالیتهای جانبی بازی به شمار میروند. در واقع چنین اکتیویتیهایی، شما دقیقا مثل جایزه بگیرها رفتار میکنید. هدف را پیدا میکنید و حسابش را می رسید. بعد هم بازی به شما پاداش می دهد. Social Hub هم که قبلا در نسخه قبل آن را دیده ایم، محلی است که بازیکنان می توانند همتیمی جدید پیدا کنند و یا به یک تیم بپیوندند. همچنین، محیط های امن دیگری هم در بازی وجود دارند که خود بازی آنها را The Settlements نام گذاری کرده است. ورود به این اماکن نیز شما را وارد منطقه یک منطقه امن میکند و آن جا میتوانید فعالیتهای جدیدی برای انجام دادن را پیدا کنید. خود The Settlement ها برای پیشرفت به شما ماموریتهایی می دهند و در نهایت در ازای انجام این ماموریتها پاداش خوبی دریافت خواهید کرد. در واقع شهرکها، گروهی از شهروندان بازمانده را شامل می شوند که به کمک شما احتیاج دارند. البته همان طور که اشاره شد، در ازای لطفی که در حق این بازماندگان میکنید پاداشهای خوبی هم دریافت خواهید کرد. گاهی این پاداشها به تجهیزات جدید محدود می شوند و گاهی هم یک Skill جدید را برایتان آنلاک می کنند. مثلا یکی از ساکنان شهرک تئاتر بازی به شما ماموریتی در هتل واشینگتن را پیشنهاد خواهد کرد. این هتل یکی از لوکیشنهای زیبای بازی است. همان طور که اشاره شد ساکنین شهرکهای بازی لزوما سرباز نیستند. البته در این میان افرادی هم پیدا می شوند که اسلحه به دست دارند و خود نیز برای انجام ماموریتهای دیگر اعزام شده اند. دفاع از این شهرک ها هم جزو کارهایی است که به عنوان یک مامور دیویژن باید آن را انجام دهید. خوشبختانه شهرکها به تنهایی، فعالیتهای زیادی را در اختیار بازیکن قرار میدهند.
تکیه بخش مبارزات یا Combat بازی بر روی کاورگیری است. اساسا شبیه ترین بازی به The Division، سری Gears of War است. البته المانها، قابلیتها و سیستمهای استفاده شده در این دو سری زمین تا آسمان متفاوت هستند، وجه تشابه این دو صرفا به سیستم مبارزات محدود می شوند. در Tom Clancy’s The Division 2 همواره باید بین سنگرها در حال حرکت باشید. با توجه به این که بعضی از دشمنان شما با سلاح سرد به سمت شما حمله می کنند، قبل از رسیدن این نوع مهاجمین باید آن ها را بکشید. برخی از دشمنان قدرتمندتر سعی میکنند که مستقیم به سمت سنگر شما بیایند. برای مقابله با چنین دشمنانی هم باید آمادگی کافی داشته باشید. البته همان طور که در ابتدای صحبت در مورد گیم پلی بازی عرض کردیم، هر تیپ دشمن نقطه ضعفی دارد. به عنوان مثال در The Division یاد گرفتیم که برای کشتن دشمنانی که میخواهند ما را بسوزانند، بهترین راه شلیک کردن به محفظه روی کمر آنهاست. بدین ترتیب خودشان در آتش خودشان می سوزند. مشابه چنین مواردی را می توان در The Division 2 نیز پیدا کرد. نکته ی دیگر هم این است که اگر به صورت تیمی بازی کنید، همه میتوانند روی شلیک کردن به یک نقطه خاص متمرکز شوند و خسارت جدی به زره دشمن زره پوش وارد کنند. به غیر از گجتهایی که در قالب Skillها در اختیارتان قرار میگیرند، به صورت جداگانه از نارنجک و گاز اشک آور هم میتوانید استفاده کنید. این کار را دشمنان هم انجام می دهند. خوشبختانه تاثیر پذیری نارنجک روی دشمن خیلی بیشتر از نسخه قبل شده است. در واقع این موضوع به واقع گرایانه تر شدن بازی هم کمک شایانی کرده است. اکنون شما میتوانید با پرتاب یک نارنجک سه یا چهار نفر را از بین ببرید. دشمنان هم میتوانند به سمت نیروهای گروه Division نارنجک و دیگر مواد منفجره پرتاب کنند. به همین خاطر باید آماده تغییر دادن سنگر خود باشید. به طور کلی گان پلی بازی در نسخه قبلی هم از نقاط قوت The Division بود. حتی از این نظر در یکی از تاپ تنهای گیمفا هم قرار گرفت. گان پلی بازی نیمه واقع گرایانه است و نه میتوان آن را شبیه ساز خطاب کرد و نه آرکید. این نیمه واقع گرایانه بودن باعث می شود تا انواع بازیکنان بتوانند از The Division 2 و حتی نسخه قبل لذت ببرند. به بیان دیگر، بازی خودش را با شما وفق میدهد و اصلا لازم نیست شما عادت خود را ترک کنید. چه برای آن قشر اقلیتی که شبیه ساز دوست دارند و چه برای طرفداران آرکید ( مثل سری GTA )، دیویژن انتخاب مناسبی است. شما در طول مبارزات خود به راحتی لگد اسلحه را احساس می کنید. ضمنا سلاحها با هم متفاوت هستند و قدرت یکسانی ندارند. به عنوان مثال، لگد یک سلاح کمری با لگد یک شات گان اصلا قابل مقایسه نیست. SMG ها هم چیزی بین این دو کلاس اسلحه هستند.
سیستم جدیدی به بازی اضافه شده که Clan نام دارد. به لطف این قابلیت، شما می توانید دسته و تیم خود را بسازید و آن را مدیریت کنید. همچنین شما می توانید وارد Clan دیگران شوید و با هم یک خانواده را تشکیل دهید. فقدان چنین سیستمی در نسخه قبلی بازی به شدت حس می شد. خوشبختانه The Division 2 همه ضعفها و کمبودهای نسخه قبل را پیدا کرده و در دومین نسخه از این سری، آن ها را پوشش داده است. Clanها در واقع به این منظور به وجود می آیند تا عدهای با طرز فکر و اهداف یکسان را در یک جا جمع کنند. عملا تعریف “سیستم” و “سامانه”، با تعریف “Clan” در دیویژن یکی است. برای ساخت یک کلن جدید باید اول این توانایی را در بازی آنلاک کنید. فکر نمی کنم لازم به توضیح باشد که شما در هر کلن میتوانید از پیشرفتهای اعضای دیگر خبردار شوید و با هم صحبت کنید. نکته جالب این است که رهبر کلن میتواند پیامهای مهم را پین یا سنجاق کند، مثل کاری که معمولا ادمینهای گروههای بزرگ تلگرام انجام می دهند. اما سوال این جاست که نحوه پیشرفت کلنها به چه ترتیب است! در The Division 2 نوع دیگری از امتیاز تجربه تعریف شده که CXP ( مخفف Clan Experience Point ) نام دارد. در واقع تمام کارهایی که شما در بازی انجام میدهید و در ازای آن ها XP دریافت می کنید برای کلن هم امتیاز CXP به ارمغان خواهند آورد. همچنین مجبور نیستید که خودتان یک کلن برای خودتان بسازید، میتوانید بگردید و یک خانواده را پیدا کرده و عضو آن ها شوید. کلنها به بهترین شکل ممکن اهمیت کار تیمی را به تصویر میکشند. نکته بعدی در مورد رنکها در کلن هاست. البته اجازه دهید که قبل توضیح در این مورد، این نکته را اضافه کنم که برخی کلنها کلا باز هستند، برخی هم پرایوت هستند. در این میان کلنهایی وجود دارند که در بازی Invite Only خطاب می شوند. دسته آخر کلنها، به این شکل کار میکنند که شما می توانید آن ها را رویت کنید ولی برای عضویت در آن ها ابتدا باید درخواست بفرستید. کلنهای Invite Only مثل پیجهای پرایوت اینستاگرام کار میکنند. کلنهای خصوصی یا Private هم کلا در دسترس نیستند و در جست و جو ها هم دیده نمی شوند. برای عضویت در این دسته از کلنها باید رهبر کلن برای شما دعوت بفرستد. هر کلن به طور کلی ۴ رنک دارد که بالاترین رنک Commander است و همه کار میتواند انجام دهد. پایین ترین رنک Recruit است که تقریبا هیچ اختیاراتی ندارد. بین این دو هم Lieutenant و Agent هستند که اولی میتواند درخواستهای جدید را قبول یا رد کند و همچنین درجه زیردست های خود را تغییر دهد.
همان طور که در The Division هم دیدید، Dark Zoneها میتوانند برای بعضی از بازیکنان جذابیت زیادی داشته باشند. در ابتدای کار، همه DZها قفل هستند و باید آن ها را آنلاک کنید. آنلاک کردن این مناطق از طریق ماموریتهایی انجام می شود که خود بازی به شما می دهد. البته داستان اصلی هر منطقه ناحیه سیاه دقیقا بعد از آنلاک شدن آغاز می شود. ما در The Division 2 شاهد انواع مختلف دارک زون هستیم. بخش نرمال آن Normalization نام دارد و همه چیز طبق انصاف و عدالت پیش می رود. این جا همه چیز بستگی به تواناییهای خود بازیکن دارد و خبری از سلاحهای بهتر و پیشرفته تر نیست. همه بازیکنان با تجهیزات یکسان در این بخش حاضر هستند و کسی بر دیگری برتری ندارد مگر در تجربه و توانایی گیمری! به طور کلی ورود به دارک زونها به افرادی که تنها هستند پیشنهاد نمی شود. توصیه می کنیم که حتما با دوستان خود وارد شوید. اما محبوب ترین بخش بازی، احتمالا بخش PVP یا همان Player Vs Player است. خیلی از بازیکنان همیشگی آنلاین با کشتن هوش مصنوعی و NPC مشکل دارند و ترجیح میدهند که با افراد واقعی مبارزه کنند. خب سیستم PvP بازی این امکان را برای این دسته از گیمرها نیز فراهم می کند. یوبی سافت به کاربران خود با سلیقههای متفاوت احترام می گذارد. اگر میخواهید یک تجربه کاملا آنلاین و صد در صد چند نفره داشته باشید، PvP را از دست ندهید. Skirmish و Domination اسم دو حالت درگیری های بازیکن با بازیکن هستند. در حالت اول، دو تیم با یک دیگر به مبارزه می پردازند و تیمی که زودتر خالی از Respawn شود بازنده است. در این حالت، هر مبارزه زمان مشخصی دارد و باید یکی از دو تیم مبارزه را تا قبل از تمام شدن زمان مشخص شده به پایان برسانند. در غیر این صورت، تیمی که هنوز Respawn بیشتری برایش باقی مانده برنده است. همچنین در محیطی که به مبارزه می پردازید، صندوقچههایی وجود دارند که به شما چیزهایی نظیر مواد منجفره و فشنگ می دهند. بخش Domination که به نظر من از جذابیت بیشتری برخوردار است بر اساس تسخیر منطقه کار می کند. گرفتن هر منطقه امتیاز خاصی دارد و تیمی که زودتر به امتیاز ۷۵۰ برسد برنده میدان خواهد بود. با وجود چنین حالتهای متنوعی در بازی The Division 2، انتظار می رود همه گیمرها بتوانند در لذت بردن از بازی سهیم باشند. به غیر از آنهایی که کلا شوتر سوم شخص دوست ندارند!
پایان بازی در واقع یک شروع جدید است. قبل از این که ادامه مطلب را بخوانید، وظیفه خودم می دانم که به شما هشدار دهم که این پاراگراف حاوی مقداری اسپویل است. پس اگر دوست ندارید که بتوانید بعد از به پایان رسیدن بازی چه اتفاقاتی رخ می دهند، اکیدا توصیه می کنم که این بخش را نخوانید و به سراغ پاراگراف بعدی بروید. بعد از رسیدن به سطح ۳۰ و به پایان رسیدن بازی، اتفاقات تازهای در دنیای The Division انتظار شما را خواهند کشید. نکته اول این است که گروه Black Tusk وارد عمل می شوند. گروهی که خلاصهای از آن ها را برایتان در همان پاراگرافهای ابتدایی این مقاله شرح دادیم. روند پیشرفت شما هم دیگر با World Tier کار می کند. بعد از به پایان رسیدن کار، نیروهای Black Tusk کار خود را آغاز می کنند و همه چیز عوض می شود. شهرکها در تسخیر نیروهای ویژه BT در خواهند آمد و فست تراول کردن به آنها غیرممکن می شود. مگر این که این شهرکها را یک بار دیگر تحت سلطه خود در آورید. یکی از کارهای مهم گروه دیویژن این است که جلوی کارهای نیروهای زره پوش Black Tusk را بگیرند. فراموش نکنید که شهرکها و بخشهای مهم نقشه مورد هجوم نیروهای این گروه قرار گرفته اند و شما باید یک بار دیگر پایتتخت آمریکا را نجات دهید. بعد از این که مرحله پایانی بازی را رد کردید، باید یک تخصص برای خود انتخاب کنید. Sharpshooter، Survivalist و Demolitionist تخصص های حاضر در بازی هستند که هر کدام تواناییها، مهارت ها و اسلحههای مخصوص خود را دارند. البته بعدا با مراجعه به پایگاه های عملیاتی و بخش Quartermaster، می توانید بین تخصص ها هم سوییچ کنید.
ایالات متحده آمریکا، کشوری زنده و در عین حال مرده!
عملکرد یوبی سافت در طراحی محیط تحسین برانگیز است. جلوههای بصری بازی خیره کننده طراحی شده اند و انگار واقعا هیچ مشکلی در آن ها دیده نمی شود. برخلاف نسخه قبلی، این بار شاهد افت فریم هم نیستیم و باگ هم چیزی نیست که بتواند بین شما و Tom Clancy’s The Division 2 فاصله بیندازد. از طراحی هنری بازی شروع کنیم. جایی که یوبی سافت شاهکار کرده است. مثل نسخه اول، در این نسخه هم شاهد یک محیط نیمه آخرالزمانی هستیم و هرج و مرج و بی قانونی به بهترین شکل ممکن توسط یوبیسافت به تصویر کشیده شده است. عموما کارهای تحسین برانگیز یوبیسافت تا سالهای سال آندرریتد باقی می مانند و بعد از گذشت شاید دههها، تازه گیمرهای نوستالوژی پرست به یاد روزهای خوش خود با بازیهای این کمپانی فرانسوی می افتند! حقیقت این است که چنین طراحی را در هر بازی دیگری که شاهد بودیم، تا الان باید غوغا می کرد اما در مورد یوبی سافت متاسفانه اوضاع متفاوت است. بگذریم. اتسمفر بازی شما را به زور وارد دنیای Tom Clancy’s The Division 2 می کند. ماشینهای رها شده در خیابانها قابل مشاهده هستند. دیوارهای خط خطی و رنگ آمیزی شده و خیابانهای کثیف و نامرتب. شاید حتی چنین شاهکاری را در فیلمها هم نتوانیم ببینیم. از شیشههای ترک خورده ماشینها گرفته تا بدنههای سوراخ سوراخ آنها، بستههای آشغال در وسط خیابانها و سطل آشغالهایی که روی زمین افتاده اند. از آن طرف تابلوهای شهر دیگر سر پا نیستند و به حالت افقی افتاده اند. به لحاظ هنری کار سازندگان حرف ندارد. سخت است که بتوانی هرج و مرج و نابودی یک کشور را این قدر دقیق و با جزئیات به تصویر بکشی. بازی از چرخه شب و روز پشتیبانی می کند و زیبایی محیط در حضور ماه چند برابر می شود. افکتهای آتش بیشتر خود را نشان میدهند و هنر سازنده بیشتر مشخص می شود. حقیقتا کار یوبیسافت در مورد جرقههای گلوله و انفجار مواد منجفره هم کم نظیر است. در بحث معماری هم با یک شهر پر شکوه طرفیم که البته متروک شده است. ترکیب شکوه و نابودی به بهترین شکل ممکن در The Division 2 به تصویر کشیده شده است. در بحثهای دیگری چون رنگ پردازی، سایه اندازی و حتی عملکرد صداگذاران بازی هم The Division 2 می تواند از خود دفاع کند. واشینگتن دی سی در عین پویا و زنده بودن، یک شهر مرده و ناامید است! متوجه منظور این جمله نمی شوید؟ بازی را خودتان تجربه کنید!
خداحافظی با روزهای خوش و عظمت، سلام بر مرگ انسانیت!
از هر حیث، Tom Clancy’s The Division 2 یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۱۹ است. با وجود بازیهای بزرگی که این چند وقته عرضه شده اند یا آماده انتشار هستند، The Division 2 مورد انتظارترین بازی من بود و عملکرد نهایی این محصول خوش ساخت یوبی سافت فراتر از آن چیزی بود که انتظار داشتم. بر خلاف جریان بازیهای روز، در Tom Clancy’s The Division 2 شما نمیخواهید کشور را نجات دهید، فقط می خواهید مردم زنده بمانند. خبری از بازگشت روزهای خوب نیست. اتمسفر بازی شما را وارد دنیای خود می کند و در نهایت به لطف یک گیم پلی غنی و استفاده صحیح از المانهای نقش آفرینی، شما با عنوانی همراه می شوید که میتواند ساعت ها مشغولتان کند و در روزهای تعطیل سال نو، شما را در خانه زندانی کند. به هر حال شکی نیست که Tom Clancy’s The Division 2 یک بازی توصیه شده اکید است که نمیگویم کاملا بی نقص است، اما ایرادات جزئی آن اصلا چشمگیر نیستند و نمیتوانند شما را از بازی دور کنند. سال ۲۰۱۹ شروع قدرتمندی داشت و در حالی که چهار ماه از سال میلادی جدید می گذرد، فعلا Tom Clancy’s The Division 2 یکی از بهترین بازیهای آن بوده است. The Division 2 قطعا بهتر از آن چیزی است که شما تصورش را می کنید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
Wow :yes:
ممنونم از شما آقای محمد آریا مقدم :-* فقط یه سوال،مگه بازی تحریم نکرده بود ایرانیا رو؟پس چجوری تونستین تجربه اش کنین؟ ?:-)
باید با وی پی ان زدن حل کنید اون مشکل وصل نشدن به سرورهای بازی رو
با vpn سرعت اینترنتت کم میشه
متشکرم
چطوری میشه وی پی ان وصل کرد ب کنسول و اجرا کرد
بزرگواری میکنی توضیح بدی واسمون؟
نمیشه نصب کرد تو کنسول،میتونی با استفاده از vpn کامپیوترت و یه کابل lan،وی پی ان رو share کنی 😉
روش شیر کردن هیتلر شکن روی کنسول ps4 از طریق گوشی
این نکته رو یادتون باشه که گوشیتون باید روت شده باشه و هر هیتلر شکنی شیر نمیشه رو کنسول
پیشنهاد من ایزی وی پی ان هستش
۱.ایزی وی پی ان رو از پلی استور دان میکنید و با لاکی پچر ، پچ میکنید و محدودیت هاش برداشته میشه
۲.vpn tethering رو از پلی استور نصب میکنید
۳.فعلا هیچ کدوم از این دو برنامه رو باز نمیکنید و به صورت عادی کنسول رو به نت گوشی وصل میکنید
۴. بعد از وصل شدن کنسول به نت گوشی برنامه دومی که گفتم رو باز میکنید و وسطش یه کلیک میکنید تا فعال بشه
۵.هیتلر شکن رو باز میکنید و رو شادو س.اکس میزارید و یه سرور انتخاب میکنید که پیشنهاد من سرور ترکیه هستش و روی کانکت میزنید
۶. برای اطمینان از شیر شدن وی پی ان روی کنسول مرورگر کنسول رو باز میکنید و یه سایت هیتلر شده رو سرچ کنید و نتیجه رو ببینید
چندتا نکته :
۱.من خودم همیشه از این روش برای دانلود بازیهام استفاده میکنم و کاملا و صد درصد تست شده و جای هیچ شکی نیست.
۲.این هیتلر شکنی که گفتم تو پلی استور سرچ کنید چندتا مشابه و هم اسمش میاد دقت کنید که برنامه مد نظر ایکونش آبیه با یه چیز توپ مانند سفید وسطش
۳.کم و زیاد بودن سرعت اینترنت توی کنسول کاملا بع هیتلر شکن بستگی داره
۴. میتونید از هیتلر شکنای دگ هم استفاده کنید و تست بگیرید ولی من بهتر از این پیدا نکردم
۵. همه فلفل شکنا رو نمیشه با این روش شیر کرد
ولی تقریبا ۹۰ درصدشون رو میشه
اگر vpn وصل کنی که هم سرعت میاد پایین و هم پینگت از اینی که هست افتضاح تر میشه . مشکلی نداری ؟ از چه vpn استفاده کردی ؟
دوستای عزیز، کاربرای همیشگی و خوب گیمفا وقت همگیتون بخیر. امیدوارم که در حال گذروندن اوقات خوشی باشید. این آخرین مقاله من تو سال ۹۷، به جرئت می گم سختترین و پرزحمت ترین مقاله تو طول این حدودا دو سالی بود که تو گیمفا خدمتتون بودم و واقعا منو از کار و زندگی انداخت. دلیلش هم این بود که یخورده فضای این نقد متفاوت با نقدایی هستش که “معمولا” میخونید. امیدوارم استفاده کنید وظیفه ماست که همیشه نهایت توانمون رو بذاریم تا بتونیم جواب محبتای شما عزیزان رو بدیم. اول به عنوان یک ایرانی، بعد به عنوان یک دوست و بعد به عنوان یک مسئول و نماینده از سایت گیمفا پیشاپیش سال نو رو به همتون تبریک میگم! هرجای ایران یا دنیا که هستید امیدوارم خودتون و خونوادتون در سلامتی کامل باشید و بتونید از این روزها لذت ببرید. کلیشه نیست، جدا به عنوان یک ایرانی آرزو دارم که هم وطنهای خودم همیشه خنده رو لبهاشون باشه.
بازم میگم، عیدتون پیشاپیش مبارک :heart: :heart: سال خوبی داشته باشید :rose:
سلام آقای آریا مقدم بسیار نقد زیبایی بود.
با این نقد مطمئن شدم دیویژن به اون چه استحقاقش بوده رسیده و سرگرمی شایسته ای برای دوستانی هست که آنلاین بازی میکنند.
زحمت های شما رو قدردانیم و همچنین از اعماق دل آرزوی شادی و سلامتی رو برای شما خواستاریم. امیدواریم با خوشی سال کهنه را پشت سر گذاشته و سال نو را با مسرت آغاز کنید.و تا چشمه های زندگی جاریست با رضایت خاطر و خوشی جسم و روح اوقات خویش را سپری کنید.
ماشالله نمرات دیویژن پیشرفت کرده که نشون دهنده ی خلاقیت بالای یوبی سافته یوبی سافت خلاقیتشو نه تنها از دست نداده بلکه با هر عنوان و با هر سری در حال افزایش ایده های نابشه که نتیجشم به خوبی میبینه.
که آخرینش رو تو نیو داون دیدیم.
منم عید رو به همه دوستان گیمفایی ، دوستان خوبم در زومجی و … تبریک میگم و سال پر از ” پول ” و بازم پر از ” پول ” و در نهایت باز هم پول :rotfl: وسلامتی و خوشبختی رو آرزو دارم ….
مرسی از نقدتون آقای آریامقدم بسیار ممنونم از نقدتون خیلی خیلی عالی بود.خیلی منتظرش بودم و منم همچنین سال نو رو پیشاپیش به شما و خانواده محترمتون تبریک میگم امیدوارم هرجایی که هستید همیشه خوشحال و موفق باشید :rose: :rose: :rose:
واقعا دست شما دردنکنه خیلی زحمت میکشید دمتون گرم خدا قوت عید هم پیشاپیش مبارک شما و تمام دست اندکاران گیمفای عزیزم و گیمر های عزیز کشورم :rose:
همچنین شما :rose: :heart:
و همچنین سال نوتون مبارک اقای اریامقدم براتون ارزومندم سال پر خیر و برکتی داشته باشید :rose: :heart:
و طبق معمول نقدتون عالیه عالی صحیح و کامله :rose: :heart: منتظر مقاله های بعدیتون هستیم
مرسی اقا محمد عید تو هم مبارک .پرچم قدیس هم بالاس 🙂 . دعا کن لیورپول بزنیم .
امیدوارم که بزنیم. البته راستش بعید میدونم که پورتو از پس لیورپول بربیاد ولی خب فوتباله دیگه
واقعا سخت بوده چهارتا شات از گیم پلی خود بازی بزارید
آقای آریا مقدم حقیقتش قصد نداشتم مقاله رو بخونم ولی اومدم تو کامنتا و دیدم که نوشتید این مقاله پر زحمت ترین مقاله ی دو سال گذشته براتون بود و شما رو از کار و زندگی انداخته دلم نیومد نخونمش
۶۰ خط اول رو خوندم و به قدری زیبا نوشته شده که برای من یه تصویر ذهنی درست کرد ..
چقدر زیبا نوشتید این ۶۰ خط اول رو
اینقدر تحت تاثیر قرار گرفتم که مقاله رو کامل نخوندم گفتم یه تشکر ازتون بکنم بابتش
واقعا استادانه نگارش شده .. امیدوارم ادامه ش هم همینطور باشه
امشب سر وقت همشو میخونم. کارتون فوق العاده اس آقای آریامقدم.
با تشکر از آقای آریامقدم از نقد بی نظیرشون.
سال نو رو به همه ی دوستان فعال در سایت تبریک میگم و در سال جدید برای تک تکتون آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.
موفق و سرزنده باشید.
ایول بابا عجب نمره ای !
این همون نمره ای هستش که فکر میکنم بازی لایقش باشه 🙂 خیلی خسته نباشید و دمتون گرم آقای آریامقدم 🙂
گیم پلیاشو دیدم و فوق العادست.ببینم می خرمش یا نه :/
در ضمن ، اگه پستی چیزی واسه عید نوروز نذاشتن (میذارن یا نه؟ :/ ) ، همین الان میگم:
سال نو همتون پیشاپیش (۵-۶ ساعت مونده دیه ) مبارک. سال ۹۷ که واس من سال سگی ای بود XD . امیدوارم واس شما فوق العاده بوده باشه و سال آینده فوق العاده تر هم بشه و تبدیل بشه به بهترین سال زندگیتون 🙂
برادر من احیانا میشه این عکس پروفایلت رو عوض کنی؟ممنون میشم :blush:
باشه اینم فقط به خاطر شما ! (البته بازم ترسناک میذارم فعلا شب عیدی نترسید :rotfl: )
فدات :heart:
خیلی بازی زیباییه ولی حیف بخش افلاین نداره
بازم! :sarcasm:
نسخه قبلیشم نداش، کلاً حالش به آنلاین زدنه.
دوستان راهی نداره پروکسی روی کنسول فعال کنیم ک بشه بازیش کنیم؟
پیشنهادی دارین بگین
حیفه این بازی بخدا
ممنون از نقدتون میدونستم فوق العاده شده این نسخه از تمام تعریف ها از طرف پلیر ها معلوم بود ک سازنده ها سنگ تموم گذاشتن برا این قسمت
___________________________________________
عید تون هم مبارک هم شما و همه بقیه اعضای کادر گیمفا و همینطور بچه های سایت امیدوارم سال خوبی داشته باشید
فقط کاشکی ی پست میزدید راجع به اینکه چجوری با وی پی ان بازی و انجام بدیم واقعا بدجور تو کف این بازی موندم اگه این کار و بکنید یک دنیا ممنون میشم
واجب شد :inlove:
خسته نباشید خدمت آقای آریامقدم.
فقط خواستم یه تشکر ویژه کنم از این نقد و بررسی! من همیشه دنبال کننده نقد و بررسی ها از سایتا با نویسنده های مختلف هستم ولی بجرعت میگم این بررسی شما میره جز نقد های با کیفیت بود… :smug:
کسی که کارش خوبه باید بهش گفت تا بدونه راهو درست رفته. 😉
موفق باشید
دوستان ببخشید یه کامنت رو دوبارع کپی میکنم
روی پی سی وی پی ان زدن راحته اما روی کنسول روشش رو توی نت درست و حسابی پیدا نمیکنید و هر کسی بلد نیست پس لازم دونستم دوباره اینجا بزارم واسه بچه ها
روش بعدی روش شیر کردن فلفل شکن رو کنسول از طریق وایفای خونه هستش
چون مدل های مختلف مودم و روتر تنظیماتشون با هم فرق داره پس نمیتونم اموزش دقیق رو بنویسم ولی چندتا راهنمایی میکنم خودتون تطبیق بدید و کار خیلی اسونیه و هیچ پیچیدگی نداره
۱. اولین قدم ببینید رو مودموتون میشه هیتلر شکن نصب کرد یا نه میتونید از جایی که اشتراک اینترنت گرفتید سوال کنید یا افراد با اطلاع یا هر طور دگ ای
۱.یه سرویس وی پی ان خوب پیدا کنید سایتهای ایرانی زیادی هستن که vp.n میفروشن من خودم نمیدونم کدوم بهتره حقیقتش ولی یه تحقیق بکنید
۳. اگه شد که روی مودمتون قیلتر شکن نصب کنید و یه سایت خوب پیدا کردید و v.pn خریدید
به شما یه یوزر نیم و پسورد میده
۴. از همون سایتی که خرید کردید بگردید ادرس سرور های وی پی ان رو پیدا کنید که معمولا تو اینجور سایتها بسیار بسیار ساده و مشخص هست پیدا کردنشون
۵. اخرین قدم اینه که وارد تنظیمات مودم بشید
پشت مودم یه ادرسی هست که شما رو به اونجا هدایت میکنه برای مثال برای من ۱۹۲٫۱۶۸٫۰٫۱
هستش یا یه همچین چیزی باز هم اگه نتونستید پیداش کنید با کسی که اطلاع داره یا جایی که اشتراک اینترنت گرفتید تماس بگیرید
۶. ادرس رو که پیدا کردید وارد مرورگر گوشی یا پی سی میکنید و برای ورود به تنظیمات مودم از شما یوزرنیم و پسورد میخواد که معمولا هردو این کلمه هستن admin
برای هر دو این رو وارد کنید اگه نشد باز هم با یه ادم کار بلد تماس بگیرید
۷. بعد از اینکه وارد تنظیمات مودم شدید
واسه هر مودمی تفاوت داره که مشخصات وی پی ان خردیاری شده رو وارد کنید ولی من برای مودم خودم مینویسم خودتون تطبیق بدید یه سوال کنید و پیدا کنید این جای مورد نظر رو
مودل مودم من تی پی لینک tp link
tl- wr840n
هست
۸. برای این مودم قسمت مورد نظر اینجا هستش
network-wan
کانکشن تایپ رو میزارید روی pptp
یورنیم و پسورد وی پی ان رو وارد میکنید
و server ip address/name
رو با یکی از ادرس های سرورهای وی.پی.ان. که خریدید پر میکنید
و در اخر روی save کلیک میکنید
من هکین مودم شما رو گرفتم این کارایی که گفتید هم انجام دادم ولی با این که سایت های هیلتر رو بالا میاره نت تایپ رو قیلد میده و بع سرور بازیا مثل رد دد ۲ وصل نمیشه
بسیارم عالی این نمره لیاقتشه واقعا..
متای پیسی هم رسیده به ۸۵ 😀 ایشالله بیشترم میشه!
خسته نباشید نقد عالی بود
…..
سال نو پیشاپیش مبارک
ممنون از نقدتون، اگه فیلتره که من حوصله دنگ و فنگ روی PS4 رو ندارم، وقتی کلی پول میدم واسه یه بازی، دلم میخواد راحت تجربش کنم، تازه جدا از انتقال اینترنت با vpn روی کنسول که من اصلا نمیدونم چطوریه، سرعت و حجمی که اینترنت واسه آنلاین بازی کردن با vpn میخواد زیاده.
پیشاپیش هم سال نو رو به همه ی دوستان تبریک میگم :rose: :rose:
من که سال ۹۷ به %۱۰ از آرزوهام هم نرسیدم، امیدوارم به هر آرزویی که سال ۹۷ نرسیدید، سال ۹۸ برسید :heart: :heart:
عیدتون مبارکککک 🙂
سال نو مبارک به همه گیمرها :heart:
این نسخه که شاهکاره 😐 حیف نباشه تو این مملکت سرورهاش تحریمه :beatup: خیلی دوست داشتم نجربه اش کنم و در ضمن سال نو همگی مبارک باد :highfive: tnxXx
ایراد هایی که گرفتید خیلی جدی نیست و احتمالا به زودی حل شوند ولی اینکه بازی فیلتره باید حداقل ۹٫۱ نمره کمتر می دادید.
سلام دوستان با فیلتر شکن پینگ بالا نمیره؟ ارزش داره؟
سلام دوستان با وی پی ان پینگ بالا نمیره؟ ارزش داره؟