راند ششم | نقد و بررسی بازی Dead or Alive 6
بازی های بسیاری هستند که طرفداران پر و پا قرصی ندارند و معمولاً جامعه ی گیمری به آن ها به چشم بازی های گذرا ولی لذت بخش نگاه می کند. برای مثال شما به یک طرفدار دو آتشه ی FIFA نمی توانید بگویید امسال PES بهتر عمل کرده یا برعکس، چون در بهترین حالت، چند ساعتی بحث و جدل پیش رو خواهید داشت! یا حتی در سبک مبارزه ای، طرفداران مورتال کامبت، تکن و استریت فایتر همیشه تعصب خاصی روی بازی مورد علاقه شان دارند. این موضوع در بازی هایی مانند Dead or Alive زیاد صدق نمی کند و اکثریت کسانی که آن را بازی کرده اند همیشه از دسته ی طرفداران دوره ای یا Casual بوده اند. طرفداران Casual به کسانی گفته می شود که در مدت زمانی که بازی را انجام می دهند از آن لذت برده و تعریف می کنند، اما پس از پایان بازی بعید است که فکرشان را مشغول کند یا خیلی منتظر نسخه ی بعدی باشند. یا اگر از فردی نظرش را درباره ی بهترین بازی مبارزه ای تاریخ بپرسید بعید است که برگردد بگوید Dead or Alive. البته قصدم زیر سوال بردن ارزش بازی نیست، زیرا Dead or Alive واقعاً یکی از سرگرم کننده ترین بازی هایی است که در طول عمرم انجام داده ام و بر خلاف ظاهرش که مانند یک نمایشگاه لباس است، مکانیزم خوب و عمیقی هم در بخش گیم پلی دارد و می شود آن را همانقدر جدی گرفت که بازی ای مانند تکن را حتی با همه ی دختربچه هایی که در لیست کاراکترهای قابل بازی وجود دارند و آدم فکر می کند اگر دستتان به آنها بخورد می شکنند، چه برسد به اینکه بخواهند مبارزه کنند!
تعداد بازی های مبارزه ای رو به رشد است و در یکی دو سال اخیر واقعاً بازی های خوبی برای سلیقه های متفاوت در این سبک به بازار آمد. Mortal Kombat XL، Soul Calibur 6 و Street Fighter V تنها نمونه هایی از بازی های این سبک هستند. اما با رشد دوباره ی این سبک که آن وسط ها مدتی فراموش شده بود و الآن دوباره محبوبیت خاصی بین گیمرها پیدا کرده، گویا سازندگان تقسیم وظایف کرده اند. مورتال کامبت با خشونت و Fatality هایش معروف است، تکن بخاطر کاراکترهای فانتزی و سیستم مبارزه ی کوتاه و سریع خود و Dead or Alive هم از شماره ی ۴ به بعد، به خاطر کاستوم ها و فیزیک بدن کاراکترهایش. این موضوع اعتراض خیلی از گیمرها را برانگیخته که سازندگان بیش از هر چیز دیگری روی بحث جنسیت کاراکترها تمرکز کرده اند و با این روش سر مردم کلاه می گذارند و از آن ها به عنوان عابربانک استفاده می کنند! البته تا حدودی حق هم دارند. جالب است بدانید سیزن پس بازی با فقط دو کاراکتر اضافه و سی و خورده ای کاستوم، با قیمتی نزدیک به ۱۰۰ دلار به فروش می رسد. یعنی بازی از شما می خواهد اگر تعدادی کاستوم و دو کاراکتر اضافه می خواهید چیزی نزدیک به ۴۰ دلار اضافه تر خرج کنید که روی هم رفته اصلاً پیشنهاد خوبی نیست. مسئله ی گران فروشی از یک طرف، و مسئله ی تبعیض جنسیتی و مانند آن هم از طرف دیگر از قبل عرضه ی بازی، برای Dead or Alive 6 حاشیه درست کرده بودند. روی هم رفته باید گفت خود بازی اصلی که ۶۰ دلار قیمت دارد، یک بازی کامل است و نیازی به خرید ورژن های گران تر نیست و آن نسخه ها فقط برای علاقه مندان ساخته شده اند، بنابراین به نظرم این اتهامات کمی مغرضانه هستند و حواس مخاطبین را از اصل موضوع که گیم پلی و تا حدی داستان بازی است پرت می کنند. Dead or Alive 6 یک بازی به شدت سرگرم کننده، معتاد کننده و جذاب است که البته بی اشکال هم نیست.
پنج سال پس از ساخت بازی Dead or Alive 5 که موفقیت های چشمگیری داشت و باعث شد نام سری سر زبان ها بیفتد، حالا استودیوی سازنده ی بازی یعنی Team Ninja با یک بازی عظیم دیگر بازگشته است. چیزی که در این شماره از بازی های پیشین سری متفاوت است، داستان نسبتاً درگیرکننده ای است که بازی در لابلای مبارزات فانتری اش جا داده. جریان درباره ی یک مبارز جوان است که می تواند با دیدن سبک مبارزه ای هر فرد، از او کپی برداری کند و بدین ترتیب در مقابل کل فنون دیگران مصون شود. البته این خط اصلی داستان بازی است و چندین شاخه ی جزئی هم در آن وجود دارد که می توانید با پیشروی در داستان آن ها را تجربه کنید. ایده ی تکه تکه کردن داستان، بهترین کاری بود که سازندگان می توانستند در رابطه با بازی بکنند، چون این موضوع همواره در بازی ها مبارزه ای یک معضل است و همه ی بیست، سی کاراکتر نمی توانند در یک داستان واحد نقش مهمی داشته باشند. اما Dead or Alive 6 عدالت را در مورد مبارزانش رعایت کرده و با همه ی آن ها تا حد خوبی آشنا می شوید. میان پرده ها هم جالب هستند و با حال و هوای کلی سری کاملاً جور در می آیند. با اینکه کمتر کسی از یک بازی مبارزه ای داستان خوب می خواهد، اما Dead or Alive 6 برای همین عده ی اندک که دوست دارند بخش داستانی را هم به پایان برسانند، تدارکات خوبی دیده است. همچنین به نظر می آید سازندگان بازی در Team Ninja خیلی به داستان های عجیب و غریب و فراطبیعی علاقه ای ندارند (که در سایر بازی های سبک مبارزه ای بسیار جا افتاده است) و سعی کرده اند با وجود المان های فانتزی بسیار، آن را در حد خوبی معقول و واقعی نگه دارند.
سیستم مبازرات Dead or Alive 6 مانند گذشته سیستم مثلثی یا جوری که عده ای دیگر آن را خطاب می کنند، سنگ، کاغذ، قیچی است. توضیح آنکه سه ضربه در بازی هست که هر کدام در مقابل یک ضربه مصونیت داشته و در مقابل ضربه ی دیگر نقطه ضعف دارند. منظور از کلید Strike همان مشت و لگد است که در هر کاراکتر با توجه به ویژگی های او، به نوع خاصی اعمال می شود و کلید Hold هم در بازی های دیگر دفاع نامیده می شود و Throw هم که همان Grapple در مورتال کامبت است. ضربات Strike بر ضربات Throw ارجحیت دارند و بدین ترتیب اگر حریف شما در یک صحنه با تکنیک مربوط به Strike پیش بیاید و شما با Throw جلو رفته باشید، ضربه ی او از جان شما خواهد کاست. همچنین Throw هم بر Hold ارجحیت دارد و Hold بر Strike. البته همه ی این ها در کسری از ثانیه اتفاق می افتند و آنقدرها هم که به نظر می آید شانسی نیستند، بلکه برای هر یک از این ضربات، زمان مناسبی برای دفاع یا ضدحمله وجود دارد که اگر به موقع کلیدهای لازم را فشار دهید، می توانید بازی را به نفع خود برگردانید. به علاوه، مکانیزم بازی فقط این نیست، بلکه زاویه هم تاثیر بسزایی در عملکرد شما دارد، برای مثال اگر حریف شما از هوا به شما حمله کند باید نوع خاصی دفاع کنید و اگر از روبرو این کار را انجام دهد شیوه ی دیگر کارساز خواهد بود. بُرد خملات هم مهم است، حملات دور بُرد، حملات نزدیک و حملاتی با یرد میانی که هر کدام به شیوه ای دفع می شوند.
از طرف دیگر نواری آبی رنگ در بالای صفحه و زیر نوار سلامت به نام Break Gauge برای هر کاراکتر به نمایش در می آید که سیستم آن تقریباً مانند سیستم X-Ray مورتال کامبت است. (جالب اینجاست که در مورتال کامبت ۱۱ قرار است این نوار حذف شده و به شکل دیگری در بازی اعمال شود و در عوض بازی Dead or Alive 6 از آن استفاده کرده است!). این نوار با دریافت ضربه های متعدد پر می شود تا وقتی یک کاراکتر بیش از حد عقب افتاده، پس از پر شدن این نوار، حرکتی ویژه و با آسیب بالا انجام دهد و به بازی برگردد. به این طریق، مبارزات هم از حالت یکنواخت و تکراری در می آیند و حتی وقتی بازیبازان در یک سطح نیستند برایشان چالش ایجاد می شود. می توانید با پر شدن این نوار دو نوع حرکت انجام دهید که یکی از آن ها هجومی و دیگری دفاعی است. ضربه هجومی Break Blow نام دارد و هنگام اجرای آن صحنه ی سینماتیک کوتاهی به نمایش در می آید و درصد زیادی از جان حریف کاسته می شود.
ضربه ی دفاعی هم Break Hold نام دارد و با استفاده از آن می توانید ضربات حریف را از هر جهت که وارد می شوند بلاک کنید و ضدحمله ای خفن بر روی او پیاده سازی کنید. ایده ی دو منظوره بودن نوار هم ایده ای نو است که به این شکل در Dead or Alive 6 به نمایش گذاشته شده است. البته مانند آن را در مورتال کامبت هم داشتیم ولی به شیوه ای دیگر. در مورتال کامبت وقتی زیر باران کمبوهای دشمن قرار گرفته اید و نوار X-Ray شما تا حد معینی پر است، می توانید با اجرای آن در هر حالتی از زیر حملات بی امان حریفتان نجات پیدا کنید، اما این کار جان زیادی از حریفتان نمی برد و به جز مواقع خاص، استفاده از این فن در واقع حیف کردن پتانسیل اجرای X-Ray و بردن مقدار زیادی از نوار سلامت حریف است. بر اثرات حملات ویژه ی شما، حریف در حالتی به نام Critical Stun قرار می گیرد و چند ثانیه ای گیج می زند و فرصت بیشتری برای اجرای حملات به شما می دهد.
در کل مبارزات Dead or Alive بسیار ساده تر از مبارزات بازی های هم سبک خود بوده و به نوعی برای لذت بیشتر بازیبازان تازه کار طراحی شده است. البته این اصلاً به آن معنی نیست که بازی برای حرفه ای تر ها کم گذاشته یا محتوای کافی برای راضی نگه داشتن آن ها ندارد، بلکه با این کار و نیز گرافیک و مدلسازی خاص خود توانسته عده ی زیادی از بازیبازهای تازه کار تر را به سمت خود بکشد و خود را تبدیل به یک بازی دورهمی دوست داشتنی بکند. همانطور که احتمالاً می دانید، در مورتال کامبت و بخصوص استریت فایتر، اگر دانش شما فقط در حد دانستن جای دکمه ی مشت و لگد و دفاع باشد به حتم و یقین از خود کامپیوتر شکست خورده اید، چه برسد به اینکه با یک حریف حرفه ای تر بازی کنید، اما در Dead or Alive کافی است که یکی از حرکات Strike، Throw یا Hold را انجام دهید و همزمان با آن در عمق حرکت کنید یا بپرید. تقریباً می توان گفت با همین تکنیک می توانید اکثر مسابقات را در مقابل کامپیوتر پیروز شوید. حتی اگر همین هم برایتان سخت است و حوصله ی یاد گرفتن ضربات مختلف بازی را ندارید، حالتی به نام Auto Combo برایتان در این نسخه قرار داده شده که با فشار دادن دکمه های تصادفی، کاراکترتان کمبوهای خوشگل و پر زرق و برق اجرا می کند!
نکته ی دیگر، زمین های مبارزه ی Dead or Alive 6 است که بسیار زیبا و تعاملی درست شده اند. در چند سال اخیر بیشتر و بیشتر با این پدیده ی تعامل با محیط در بازی های مبارزه ای مواجه می شویم که انصافاً هر مبارزه را جذاب تر می کنند. قبل تر ها نقشه ای که در آن بازی می کردید صرفاً یک عکس پشت زمینه بود و کمتر کسی به آن توجه می کرد، اما الآن هر محیط نیز مانند هر شخصیت برای خود ویژگی و کاراکتر خاصی دارد که با محیط دیگر متفاوت است. در Dead or Alive جدید که این موضوع بسیار با نمک و متنوع کار شده است. در یک نقشه اگر حریفتان را به طرف تخم دایناسورهایی که پشت او قرار دارند پرتاب کنید، بچه دایناسور پرنده ای از آن بیرون می آید و او را با چنگال های خود بلند می کند! در نقشه ای دیگر از ماشین های زهوار دررفته و رنگ و رو پریده برای مشت مال حریف استفاده می کنید و بسیاری از محیط های دیگر که هر کدام رنگ و بوی خاص خود را دارد. به حتم، محیط های Dead or Alive 6 از نکات مثبت آن هستند.
در Dead or Alive 6 دو مُد جدید به بازی اضافه شده اند که یکی از آن ها Dead or Alive Quest و دیگری بخش Training است. بخش Training یا همان تمرینی بازی، یکی از بهترین هایی است که در یک بازی مبارزه ای دیده ام. اگر تازه کار هستید و واقعاً می خواهید چیزی در این بازی یا کلاً سبک مبارزه ای یاد بگیرید، بحش Training واقعاً به شما کمک خواهد کرد. در قسمت تمرینی شما باید تعدادی ضربه را اجرا و در مقابل تعداد دیگری از ضربات دفاع کنید. بازی درست در جایی که باید، صحنه را آهسته یا متوقف می کند تا کاملاً دستتان بیاید در کجا باید ضدحمله یا دفاع انجام دهید. در بخش DOA Quest هم که بازی یک سری مانع در مقابل شما می گذارد و باید با از پیش رو برداشتن مانع ها پیش رفته و ارز رایج بازی را کسب کنید. از آنجایی که این ارز برای خرید کاستوم ها و اعمال ظاهری کاراکترها خرج می شود (که همیشه یکی از اهداف اصلی بازی بوده)، این روش، کلکی بسیار خوب برای یاد دادن مکانیزم بازی به بازیبازانی است که آن را فقط به خاطر کاراکترهای جذابش خریده اند. به نوعی سازندگان قصد داشته اند عمق مبارزات خود را از این طریق به نمایش در بیاورند. از ماموریت های این بخش می توان به اجرای یک سری کمبوی پیچیده، دفاع در مقابل یک سری کمبوی پیچیده و اجرای حرکات قدرتی و سرعتی اشاره کرد که خطی هستند و باید یک یک آن ها را از پیش رو بردارید تا پول خوبی گیرتان بیاید. در کل، مُدهای جدید اضافه شده راضی کننده و لذت بخش هستند.
اما گیم پلی Dead or Alive 6 با وجود زیبایی های بسیارش بی اشکال هم نیست. یکی از اصلی ترین مشکلاتی که در این نسخه وجود دارد، نبود بخش Tag Team است که واقعاً نبود آن غیرمنطقی است و توجیه خاصی ندارد. برای وقت هایی که دسته جمعی بازی می کنیم، Tag Team بهترین گزینه است که بازیبازان دو به دو یا سه به سه تیم شوند و لذت بازی بیشتر شود. این در حالی است که Tag Team در عنوان قبلی یعنی Dead or Alive 5: Last Round وجود داشت و چیزی نیست که احیاناً از اول در این سری رسم نباشد. همچنین کاراکترهای کمی به لیست مبارزان اضافه شده اند و خیلی اوقات فکر می کنید دارید همان Dead or Alive 5 را با گرافیکی کمی بالاتر و محیطی کمی پویاتر بازی می کنید.
کاراکترهای اضافه شده هم تغییر خاصی ایجاد نمی کنند و شاید فقط حس کنجکاوی باعث شود یکی دو بار با آن ها بازی کنید. این در حالی است که در Mortal Kombat X پس از تست گیم پلی با D’vorah، این شخصیت به یکی از کاراکترهای مورد علاقه ام تبدیل شد و راحتی ضربات او در کنار قدرتمند بودنش، دلیلی کافی بود تا از برخی کاراکترهای روتینم دست بردارم و با او بازی کنم. در Dead or Alive 6 دو شخصیت Diego و Nico به بازی اضافه شده اند که اولی شما را یاد شخصیت های بازی Sleeping Dogs می اندازد، و دومی یک دختر دانشمند موآبی است که از الکتریسیته در مبارزاتش کمک می گیرد. سبک بازی این دو، چیز زیادی به بازی اضافه نکرده و تا حد زیادی مشابه و ترکیب کارکترهای دیگر بازی است. یکی از دیگر اشکالاتی که اوایل به نظر نکته ای مثبت می آمد، طبیعی تر شدن ضربه دیدن کاراکترها در طول راند است. در Dead or Alive های پیشین حس می کردید دارید با موجوداتی خیالی مبارزه می کنید که هر چقدر هم ضربه ببینند از خوشتیپی شان کم نمی شود! در این بازی کاراکترها وقتی ضربه می بینند زخمی و کبود می شوند و لباس های آن ها پاره می شود. اما همانطور که اشاره کردم، تمرکز بیش از حد بازی روی کاستوم ها باعث شده این پاره شدن و زخمی شدن کمی مسخره به نظر برسد وقتی هدف بازی از این کار فقط نشان دادن عضلات کاراکترهایش است!
در بخش گرافیکی Dead or Alive کم دارد و Team Ninja می توانست وقت و زمان بیشتری روی بافت ها و کاراکترهایش بگذارد. البته فضای کلی بازی واقعاً باحال و هیجان انگیز است. میادینی که در آن مبارزه می کنید جذاب و پویا هستند، اما همگی با گرافیکی که از شماره ی قبلی خیلی پیشرفت نکرده است ساخته شده اند. این در حالی است که Dead or Alive 6 بازی واقعاً سنگینی است و برای روان اجرا کردن بازی به یک پردازنده ی Core i7، شانزده گیگابایت رم و کارت گرافیکی Nvidia GTX 1060 احتیاج خواهید داشت.
مثبت ترین نکته درباره ی گرافیک نسخه ی ششم، محیط های پس زمینه و پویایی آن هاست. انیمیشن ها هم البته مثل همیشه خوب کار شده اند. چیزی که همیشه درباره ی Dead or Alive دوست داشتم و آن را برایم از سایر بازی های فایتینگ کمی متفاوت می کرد، واقعی بودن فنونی بود که در بازی استفاده می شد. در Dead or Alive 6 این موضوع حتی پررنگ تر شده و اکثریت ضرباتی که در بازی می بینید، از ورزش هایی مانند کشتی، تکواندو، جوجیتسو، کیک بوکسینگ و کاراته قرض گرفته شده اند و استفاده از جادو و جمبل و سلاح های کشتار جمعی (!) در آن بسیار کم است. انیمیشن این ضربات هم دقیق و بسیار زیبا کار شده اند. کاستوم ها هم که دیگر نیازی به توضیح ندارند؛ هر کاراکتر تعداد زیادی کاستوم و مُد مختلف دارد که با پیشروی در داستان یا بخش DOA Quest به تدریج آنلاک می شوند. متاسفانه تمرکز بیش از حد بازی روی جذاب نشان دادن کاراکترهایش، گاهی اوقات حواس بازیبازان را از موضوع اصلی که گیم پلی عمیق و خوب بازی است پرت می کند و با دست خودش کاری می کند که جدی گرفته نشود، گرچه این موضوع تا حدی در شماره ی ششم تعدیل شده است.
بخش صداگذاری بازی بسیار عالی است. موسیقی متن بازی همانطور که در Dead or Alive 5 شاهکار بود، در این بازی هم همانطور است. قطعات به کار رفته در مبارزات یا منو اکثراً هارد راک هستند و شما را حسابی برای یک مسابقه ی سرعتی به وجد می آورند. هر نقشه برای خود موسیقی متن ویژه ای دارد که به آن کاراکتر ویژه ای بخشیده است.
نتیجه اینکه Dead or Alive 6 یک بازی بسیار خوب در سبک مبارزه ای است. درست است که هنوز فاصله اش با شاهکارهای این سبک حفظ شده و در سطح آن ها نیست، اما اگر به این سبک علاقه دارید در خرید بازی شک نکنید. ترکیب جذاب مبارزات بازی و کاراکترهایش شما را ساعت ها پای این عنوان خواهد نشاند.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- بازی چندنفره Horizon احتمالاً در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
- مایکروسافت همچنان به دنبال خرید و تصاحب در گیمینگ است
نظرات
کسی شماره خانم nico معروف به دانشمند مو آبی رو داره آیا ؟ امر خیره
اونو که متاسفانه من ندارم اما اگه کسی ادرس باشگاه بانو تینا یا کازومی را داشت بیزحمت به ما هم بگه.البته به نیت شاگردی میخوام برم پیششون اما خدا را چه دیدی شاید خیر شد.دی
ت قسمت صنایع دستی
شمارش هست…..
حیف پول که برای این بازی بره مورتال کامبت هم فایتینگ، این زباله هم بازیه مثلا!
پس خوبه که یه چیزی به اسم سلیقه داریم، شما میتونی همون مورتالو بازی کنی که خشونتش به شکل خنده داری زیاد شده… نیازی هم به توهین نبود
شایدم فقط میخواستی ابراز وجود کنی
ولش کن داداش
اینجور نظرات حتی ارزش ندارن دیدشون دیگه برس به اینکه جوابشون را داد.حیف همون منفی که بهشون میدیم.دقیقا عین مسئولین ایران که ارزش نداره به وعدهاشون گوش کرد
اقای مقدم لطفا اینجور نظرات که درش به بازی مورد علاقه دیگران توهین میشه را تایید نکنید.قبول دارم همه ازادن نظرشون را در مورد بازیها بگن اما به شرطی که توهین امیز نباشه.حداقل اگه خقیقتو میگفت یه چیزی اما اینبازی کجاش اشغال.با تشکر
برای طرفداران بازی های مبارزه ای این سبک، وقتی بازی ویرچوا فایتر جدید ساخته نشه، باید با همین بازیا سر کرد.
خسته نباشید اقای مقدم.واقعا نقد خوب و کاملی بود.
اونقدر گیم پلی نسخه پنجم این بازی خوب که نسخه بعدیش شد از بازیهای مورد انتظارم.اما این نسخه اونی نشد که انتظار داشتم.مثلا بخش داستانی نسخه پنجم خیلی بهتر از این نسخه بود بنظرم
سبک و نوع و عمق مبارزات این نسخه هم عالی بود(یکجورایی بهترین توی این سبک ) اما متاسفانه گیم پلی این نسخه خیلی اسون تر از نسخه قبل بود و دیگه چالشی نداره طوریکه بدون استفاده از بدل و دفاع میشه خیلی راحت حریفا رو شکست داد.با اینحال حرکات ویژه شخصیتا واقعا عالی کار شده
توی بقیه موارد با نقد موافقم.در کل با توجه به وضعیت اقتصادی افتضاح فعلی و قیمت بالای دلار و فروختن سخت اینجور بازیها خریدش پیشنهاد نمیشه مگه اینکه عاشق این سری باشید همونطورکه توی نقد گفته شد
اما تجربه کردنش را حتما توصیه میکنم حتی اگه شده بخاطر زیارت بانو تینا و کاسومی 😀 و همچنین تجدید دیدار با ریو هایابوسا
این بازی بسیار مفرح و با رنگ های شاد هست
من این سری رو به طور کامل بازی کردم
اگر می خواهید تو این بازی خیلی خوش بگذره سعی کنید بدل زدن در هر شرایطی رو یاد بگیرد و حداقل رو در جه سختی hard بازی رو تجربه کنید
از لحاظ گرافیکی میشه گفت خیلی تغییر کرده پیشنهاد میکنم گرافیک رو در max قرار بدید بعد موقع بازی کردن حس خوبی به آدم میده
چطور میشه بدل زد؟
پیشنهاد میکنم بخش آموزشی بازی رو تمام کنید بعد به تجربه بازی بپردازید
چه چیزی بهتر از حضور ryu hayabusa خفن ترین نینجای دنیای گیم
واقعا نینجا گایدن یکی از گنده های هک اند اسلش هست و یکی از بهترین شخصیت های دنیای گیم و البته قدیمی ترینشون