طمع کردن خطاست | نقد و بررسی بازی Life is Strange Mobile
بازی Life is Strange هم به صورت رسمی برای سیستم عاملهای موبایل منتشر شد تا به جمع بازیهای مطرح پورت شده بر روی موبایل اضافه شود. در ادامه با نقد و بررسی این بازی همراه باشید.
بازی اپیزودیک (Life is Strange (LIS که در سال ۲۰۱۵ توسط استودیو فرانسوی دونتناد (Dontnod Entertainment) ساخته و توسط شرکت اسکوئر انیکس (Square Enix) به صورت دیجیتال منتشر شده بود، پس از گذشت سه سال به صورت کامل بر روی موبایل پورت شد. اجرا یک بازی با زاویه دید سوم شخص و سبک ماجراجویی (زیر شاخه گرافیکی – Graphic Adventure Game) بر روی موبایل کمی چالش برانگیز بهنظر میرسد، همچنین اگر بازی بخواهد بدون افت کیفیت – نسبت به نسخه اصلی – اجرا شود، ریسک موفقیت را بالا میبرد. اما معمولا شرکتهای بازی سازی بهخصوص توزیعکنندگان، به دلیل داغ بودن فضای موبایل و به اصطلاح دست به نقد بودن کاربران آن، ترجیح میدهند این ریسک را بکنند. بازی LIS که در قالب ۵ قسمت بر روی رایانههای شخصی، پلیاستیشن ۳ و ۴ و ایکسباکس ۳۶۰ و وان منتشر شده بود، حال به صورت رسمی توسط اسکوئر انیکس به صورت رایگان بر روی سیستم عاملهای اندروید و آیاواس منتشر شد. نقد و بررسی پنج قسمت این عنوان به صورت کامل پیشتر در گیمفا منتشر شده که میتوانید از این لینک آن را مطالعه کنید. همچنین در سری مقالات هزار و یک شب هم، داستان LIS بررسی شده که میتوانید از این لینک به آن دسترسی داشته باشید.
نسخه موبایل بازی Life is Strange بدون هیچگونه تغییر نسبت به نسخه اصلی برای موبایل بهینه شده است. این بازی هم از بهترین روش تجاری استفاده کرده و شما میتوانید اپیزود اول آن را به صورت رایگان تجربه کنید و در صورت تمایل سایر قسمتها را خریداری کنید. فضای اشغال شده توسط بازی برای اپیزود اول حدود یک گیگابایت است اما پس از خرید همه مراحل حجم آن تا ۵ گیگابایت افزایش پیدا میکند. مدل تجاری بازی به این شکل است که شما پس از اتمام قسمت اول باید ۱ دلار برای قسمت دوم و سپس برای هر یک از سه قسمت دیگر ۵ دلار پرداخت کنید. که البته خرید مراحل به این شکل اصلا بهصرفه نبوده و میتوانید در همان ابتدا یک سیزنپس ۹ دلاری را برای باز کردن تمامی قسمتها خریداری کنید. دو نکته در مورد سیستم پرداخت درون برنامهای بازی LIS وجود دارد. اول اینکه در نسخه اندروید شما حتما باید همه مراحل را یکی پس از دیگری تجربه کنید اما در نسخه آیاواس میتوانید برای مثال بعد از اپیزود اول مستقیما سیزنپس قسمتهای ۳ تا ۵ را خریداری کنید و بدون بازی کردن یک قسمت، به تجربه قسمتهای بعد بنشینید. نکته دوم این سیستم این است که اصلا یک حساب کاربری یکپارچه برای آن تعریف نشده است. برای مثال شرکت راکاستار با ارائه یک سرویس به نام Rockstar Games Social Club این اجازه را به شما میدهد که اگر پیشتر بازیهایی مانند GTA: San Andreas و Bully را روی کنسول خانگی خود خریداری کردهاید، بتوانید به صورت رایگان به نسخه کامل این دو بازی بر روی موبایل هم دسترسی داشته باشید اما در LIS طرفدارانی که قبلا بازی را خریداری کردهاند، باید برای تجربه بر روی موبایل هم مجدد برای بازی هزینه کنند.
داستان بازی در مورد دختر نوجوانی به نام مکس کالفیلد است که آکادمی بلکول، میخواهد عکاسی را دنبال کند. دوربین آنالوگ وی یکی از همراهترین عناصری است که با مکس در بازی دیده میشود. همه داستان بازی از یک طوفان و در اصل یک کابوس شروع میشود. در همان قسمت به اصطلاح افتتاحیه بازی، میتوان نمایشی از کل داستان بازی را دید. در مقالات نقد و بررسی قصد اسپویل کردن داستان را نداریم اما آشفته بودن و در هم ریخته شدن آریکیدیا و تماشای آن توسط مکس، نمایشی از اتفاقاتی است که قرار است در دنیای بازی رخ دهد. ویژگیای که مکس در ابتدا به آن پی میبرد، قابلیت سفر در زمان است. شاید بسیاری به این مورد ایراد وارد کنند که چرا یک دفعه در دستشویی مدرسه باید همچنین ویژگی غیرطبیعی برای مکس آنلاک شود! 🙂 . نکته اصلی اینجا است که اصلا بازی ربطی به این قابلیت ندارد، یعنی سعی نمیکند همانند یک بازی اکشن به شما اجازه دهد چند ثانیه بازی را به عقب ببرید تا از پشت تیر نخورید و دوباره یک حرکت مشابه. بازی LIS نمایشی از روابط انسانی بوده و با استفاده از این قابلیت نمادین سعی میکند، آدمها را به هم نزدیک کرده و باعث برقراری ارتباط شود. با اینکه تریلرهای بازی در ابتدا بیشتر بر روی قابلیت سفر در زمان مکس مانور میدادند اما همه افراد پس از تجربه بازی میتوانند به این نتیجه برسند که واقعا سوژه اصلی بازی LIS سفر در زمان نیست. تاکید بر روابط انسانی، عشق و همچنین هشدار دادن در مورد آینده شاید اصلیترین مفاهیم بازی باشند. یک تصمیم اشتباه و شاید کوچک در زمان حال میتواند تبدیل به یک فاجعه در آینده شود و این موضوعی است که بهخوبی در قالب یک بازی به تصویر کشیده شده است.
شروع تنش داستان بازی با دیدن دوست قدیمی مکس، یعنی کلویی، اتفاق میافتد و در ادامه داستان روابط این دو دوست قدیمی تبدیل به ماجرای اصلی بازی میشود. بازی کاملا بیمقدمه گرفتاری و مشکل کلویی را به مکس و همچنین ما، نشان میدهند و یک حرکت با دست، آغازی بر اتفاقهای بازی است. با بازگشت به گذشته که با یک مارپیچ که در بالا سمت چپ نمایش داده میشود، میتوانید تصمیم خودهای خود را عوض کنید. بازی LIS در دسته بازیهای داستانمحوری است که باید حرف و دیالوگها را خودتان انتخاب کنید. پشت هر حرف، واکنش متفاوتی قرار دارد که میتواند تا حدودی مسیر هر قسمت از بازی را تغییر دهد. اگر از هر واکنش و اتفاق راضی نبودید میتوانید با قابلیت دور تند، زمان را به عقب برگردانید. البته این قابلیت صرفا برای دیالوگهای بازی نیست و برای فعالیتهایی که باید در بازی انجام دهید و ممکن است در چندینبار اشتباه از آب در بیایند و یا سرعتعمل بالاتری را بخواهند که شما نداشته باشید، کاربرد دارد.
شاید مهمترین نکته پورت کردن بازی بر روی موبایل، نحوه آسان کنترل آن باشد. بازی LIS در ابتدا نیاز به حرکت توسط کلیدهای فرضی دارد. کلیدی فرضی همگن سمت چپ برای حرکت معمولی و تند و کلید فرضی دیگر سمت راست برای تغییر زاویه دوربین. کلید حرکتی بازی در حالت لمس صفحه خوب عمل کرده و مشکلی ندارد اما کلید فرضی تغییر حالت زاویه دوبین اصلا مناسب نیست و کمی روند بازی را کند میکند. اصلا عادت کردن نیاز نیست، بهطور کلی ضعف اصلی بازی در موبایل کنترل زاویه دوربین است. به دلیل اینکه کلید حالت وسط ندارد، بلافاصله پس از لمس شروع به حرکت به یک جهت میکند و برای تنظیم آن باید تا حدودی به زحمت افتاده و زمانی را صرف کنید. در تنظیمات بازی گزینهای برای حرکت تند زاویه دوربین درنظر گرفته شده است که اصلا کمکی به این ضعف نمیکند، زیرا سرعت تنظیم مشکل اصلی نیست. البته بازی قابلیت پشتیبانی از دسته را دارد و میتوانید دسته پلیاستیشن خود را به موبایل متصل کرده و با آن به آسانی بازی را تجربه کنید. البته باز هم یک ایراد در اتصال دسته وجود دارد. در سایر بازیهایی که از دسته پشتیبانی میکنند، پس از اتصال و شناسایی، کلیدهای فرضی از روی صفحه حذف میشوند تا صفحهنمایش به صورت کامل، تصویر بازی را پوشش دهد. اما در بازی LIS این اتفاق نمیافتد و پس از اتصال دسته باز هم کلیدهای فرضی بازی روی صفحه دیده میشوند. با اینکه خیلی آزاردهنده نیستند اما باز بهتر بود که به صورت کامل کلیدها حذف میشدند. مشکلات کنترل در موبایل به همین قسمت خلاصه نمیشود و انتخاب گزینههای مختلف بازی روی صفحه موبایل بسیار سخت است و امکان ندارد چندبار آن را در ابتدا اشتباه انتخاب نکنید. وقتی زاویه دوربین بر روی یک شی قرار میگیرد تا چهار حالت مختلف برای استفاده از آن امکان دارد نمایش داده شود که همگی کنار یک دیگر قرار داشته و باید یکی را انتخاب کنید. از آنجایی که بازی قابلیت زوم کردن ندارد، باید از همان فاصله انتخاب خود را انجام دهید که با توجه به کوچک بودن صفحه موبایل، همین کار کوچک، بهسختی انجام میشود. همچنین انتخاب متن سخن شما وقتی چهار حالت در کنار هم قرار میگیرند هم سخت بوده و بهتر است بازی را با دسته تجربه کنید زیرا برای هر یک از گزینهها کلید خاصی در نظر گرفته شده است.
با اینکه بازی در بخش کنترل، که بخش بسیار مهمی است، مشکل دارد، اما یکی از نقاط قوت نسخه موبایل بازی Life is Strange کیفیت تصویر شگفتانگیز آن است. کیفیت تصویر بازی بر روی موبایل فوقالعاده بوده و در جمع بهترین کیفیتهای ارائه شده در این پلتفرم قرار میگیرد. از آنجایی که بازی بدون افت کیفیت تصویر از نسخه رایانههای شخصی و کنسولی بر روی موبایل پورت شده، تجربه بازی مشابه تجربه یک بازی نسل هشتمی با کیفیت بر روی موبایل است. اجرای روان و بدون باگ باعث شده که دیدن تصاویر، منظره و صرفا چرخیدن در محیط بازی نیز بر روی موبایل جذاب باشد. این تعریف مربوط به تصویر نهایی است که از صفحه موبایل دیده میشود اما اگر بخواهیم کمی دقیقتر به بازی نگاه کنیم، میتوان ایرادات سختگیرانهای از آن گرفت. بازی از لحاظ هنری که حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد و یکی از دلایل محبوبیت بازی همین خلاقانه بودن طراحی بازی است که درست چیزی بین طراحی فانتزی و واقعگرایانه قرار دارد. اما از لحاظ طراحی فنی، میتوان ایراداتی به اشیا درون بازی وارد کرد. ابزار و اشیا کوچک و بزرگی که در محیط بازی قرار دارند همگی با کیفیت بالا طراحی نشدهاند و واقعا نسبت به طراحی – برای مثال شخصیتها – در یک مرحله پایینتر قرار دارند. همچنین اجسام درون بازی بهخوبی بر روی هم قرار نمیگیرند و به اصطلاح کمی تو ذوق میزند. البته این موارد را اصلا نمیتوان به عنوان یک نکته منفی برای بازی بهحساب آورد زیرا نسب به نکات مثبت بسیار کوچک بوده و به تجربه بازی لطمهای وارد نمیکند. موسیقی در LIS یک عنصر جدانشدنی است و در بسیاری از لحظات نوای آن به گوش میرسد. دستگاه پخش موسیقی در اتاق، رستوان و همچنین امپیتری پلیر مکس همیشه فضای بازی را آرامتر کردهاند و درست در تضاد با رویدادهای عجیب بازی قرار دارد. دستکاری در زمان باعث رخ دادن اتفاقات عجیبی میشود اما باز با همراه شدن موسیقی در تصویر، حس و حال فضای بازی تغییر میکند. خوشبختانه کیفیت موسیقی در نسخه اصلی با نسخه موبایل تفاوتی نداشته و همان صدا را بهخوبی میشنوید 🙂 .
Life is Strange بهخوبی از یک ویژگی کلیشهای برای داستانسرایی استفاده کرده و به زیبایی روابط انسانها را به تصویر کشیده است. جدا از روابط و پرداختن به آن، در بازی به یک سری واقعیتهای جامعه پرداخته شده است. برای مثال زود قضاوت کردن در مورد شخصیتهایی که فکر میکنیم، مثبت هستند اما بعد برعکس میشود و روی دیگر خود را نشان میدهند و همچنین شخصیتهایی که در ظاهر با ما مشکل دارند اما با کمی ارتباط ساده متوجه میشویم که اصلا اینطور نیست. با چند لایهتر شدن داستان انتخابهای شما در بازی حساستر میشود و با اینکه بازی یک پایان مشخص دارد اما نحوه رسیدن به آن را برای شما در جزییات متفاوت خواهد کرد و به وضوح میتوانید این موارد را مخصوصا در اپیزودهای دوم و چهارم ببینید. همچنین LIS بهخوبی با استفاده از کاتسینهای سینمایی مخاطب را همراه خودش کرده و باعث میشود حس و حال شخصیتهای بازی را بهتر درک کنیم. با اینکه صداگذاری شخصیتها همگی عالی نیست اما با وجود مطرح کردن مشکلات و حرفهای شخصی – مخصوصا در قسمتهای مربوط به مکس و کلویی – بهخوبی میتوان حس و حال آنان را درک و با آنها همراه شد. در کنار این موارد LIS یک طراحی هنری بسیار خوب و موسیقی هماهنگ و بهجا دارد که ارزش بازی را بالاتر میبرد. تاثیر موسیقی در بازی بسیار بالا بوده و واقعا فرض کردن دقایقی از صحنههای بهیاد ماندنی آن بدون موسیقی امکانپذیر نیست.
بازی برای بهتصویر کشیدن بخشهای زندگی گاهی مجبور به طراحی مراحلی میشود که هیجان را از بازی میگیرند و شاید کمی آن را خستهکننده کنند. این مورد به همراه صداگذاری نهچندان خوب شخصیتها دو مورد منفی است که در خود بازی وجود دارد. پورت بازی بر روی موبایل متاسفانه دو مورد منفی دیگر و غیرقابل چشمپوشی را به بازی اضافه کرده است. کلید فرضی تغییر زاویه دوربین واقعا بسیار بد بوده و بعید است کسی از کار کردن با آن بر روی موبایل راضی باشد. همچنین کوچک بودن گزینههای قابل لمس در بازی باعث میشود بارها به اشتباه گزینه دیگری را لمس کرده و یا با لمس اشتباه زمان را از دست بدهید. با توجه به باز بودن فضای بازی و سبک ماجراجویی گرافیکی که در آن میتوانید در محیط کاوش کنید و اطلاعات بدست آورید، طبیعتا مدت زمان بازی کردن بالا میرود و LIS جز بازیهایی است که بیشترین زمان گیمپلی را روی موبایل دارند، اما با توجه به مشکلات اساسی بازی در موبایل، این سوال به وجود میآید که آیا این بازی مناسب اجرا و پورت شدن بر روی سیستم عاملهای موبایل بود یا خیر؟ اگر میتوان بازی را به راحتی بر روی رایانههای شخصی و کنسولهای خانگی تجربه کرد چه دلیلی وجود دارد که آن را بر روی صفحه نمایش کوچک موبایل تجربه کنیم. طرفداران این روزهای بازیهای موبایل قطعا حال و حوصله این دست بازیها را ندارند و صرفا به دنبال بازیهایی هستند که رقابت ایجاد کنند. همچنین مدل خرج کردن در بازیهای امروزی موبایل هم با سیستم تجاری این بازی فرق میکند. یعنی منظورم این است که اگر انتشار بازی بر روی موبایل به دلیل مسائل تجاری بوده، اسکوئر انیکس اشتباه کرده زیرا بازیهایی امروزه در حال کسب درآمد هستند که کاملا رایگان مخاطب جذب میکنند، سپس با ایجاد احساس نیاز، کاربر را تبدیل به خریدار میکنند. LIS از آن دسته بازیهای داستانمحوری است که هر گیمری باید آن را تجربه کند اما بهشخصه پس از تجربه بازی بر روی رایانه شخصی و سپس بر روی موبایل، بازی را بر روی موبایل توصیه نمیکنم و به جای آن میگویم اگر تا کنون بازی را تجربه نکردهاید، هرچه زودتر آن را بر روی هر پتلفرمی بهغیر از موبایل بازی کنید.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- چرا GTA IV بهترین ساخته راکستار است؟
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گزارش: Intergalactic: The Heretic Prophet شامل عناصر وحشت خواهد بود
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- ۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب آرمین مُکاری، نویسنده
- مروری بر عملکرد محتوایی ایکس باکس و پلی استیشن در سال ۲۰۲۴
- Indiana Jones and the Great Circle بهترین بازی سال Gamescom از دید مخاطبین شد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
نظرات
درود و سپاس
سلام صبح بخیر ممنون برای نقد خسته نباشید، اتفاقا دو روط پیش روی موبایل تست ش کردم اما همانطور که فرمودید کنترل دوربین و روی هم رفته کلیدهای فرضی اذیت کننده بود البته فکر کنم مطمئن نیستم که اگه گوشی سونی داشته باشید دسته کنسول رو میتونید بهش از طریق بلوتوث وصل کنید و بازی کنید، اولش که برا کنسولا اومد عالی بود اما پارت دوم ش bts اصلاً جالب نبود یعنی در حد یک نبود، و اصلی ترین عنصر بازی که کنترل ۹ ثانیه ای زمانه رو اصلا هیچوقت نفهمیدیم مکس از کجا کسب کرده، در کل برای کسی مثل من که با لذت بازی رو از استور خریدم خاطرات خوشی باهاش داشتم مخصوصاً ظهرها بعد از ناهار بازی کنید خیلی میچسبه، سریع الپلات هم که هست ۴ تا عکس میگیری و پلاتینیوم تقدیم شماست 😉
به نظرم بیش از حد سخت گرفتید به بازی ایراد گرفتن از صداگذاری و مراحل و گیمپلی خیلی به این نقد مربوط نمیشه باید دید هدف این نقد بررسی نحوه پورت بازی روی موبایل هست یا کلا یه دور بازی رو نقد کردید هشت الی هشتو نیم میتونست نمره عادلانه تری باشه در کل خسته نباشید
سلام به شما و ممنون از توجهتون
راستش نمیشه یک بازی خوب که پورت میشه رو فقط بیام مقایسه کنیم و تفاوتهاشو بگیم. این بازی روی موبایل بدون هیچ تغییری پورت شده و کاربرای موبایل میتونن ۵ اپیزود رو به صورت کامل تجربه کنن و ایراداتی که به خود بازی گرفته شده، هم در نسخه اصلی و هم در نسخه موبایل وجود داره. پورت کردن روی موبایل مشکلات دیگری هم به بازی اضافه کرد که بعد از ایرادات اصلی در ارزشگذاری لحاظ شده.
بازی پورت شده رو موبایل و … تمام خوبی ا و بدی ا ی نسخه های اوّلیه رو مسلّماً داره… خود نسخه ی پورت شده م باید نقد بشه
این دقیقاً مثل داستان Silent Hill HD Collection ه… درست ه خود بازی ا خیلی خوب ن، ولی پورت ش به شدّت افتضاح ه و حتی تو نسخه ی سوم صداگذاری ا ی اصلی رو حذف کردن که پول ندن به نقش آفرین ا ی اصلی…. بعد من تو همین سایت میبینم از این collection تقدیر میشه
قبلا چقدر فکر میکردم این بازی باحاله تا اینکه شروع ب تجربه اثار استاد کیج گذاشتم با اینکه سبکاشون زمین تا اسمون فرق داره و اصن لایف در حدی نیست که بخواد با اثار کیج مقایسه بشه ولی خب این دوتا از بقیه گیم ها به هم نزدیک ترن واقعا کیج استاده استاد
بودنش بهتره تا نبودش
اینا رو ول کنید یه پست بزارید راجب اینده ی تلخ گیمرای ایرانی
چون الان دلار ۱۰ هزار تومنو رد کرد! 😥
فقط خدا خدا کن ps5 هم بشه روش اکانت های ترکیبی ریخت(پول کنسول رو میشه جور کرد)و بازی های pc هم کرک بشه چون در غیر این صورت باید چهارگوشه ی دنیای گیم رو بوسید گذاشت کنار(از همین الان جواب اون دسته ای که میان میگن اینکار دزدیه رو بدم: آقا شما پولداری ما فقیر هیچوقتم پولدارارو تو قبر فقرا نمیذارن پس شما خیالت راحت بهشتی شدی خوش به حالت میگن فرشته ها هم میدن مشت و مالت 😀 )
دمت گرم عباس جون.
من واسه ت یه گزارش تخلف زدم داداش
میفهمی نباید دزدی کرد؟ به جای این که مشکل رو حل کنه میخواد باهاش زندگی کنه 😐 😐 😐 😐
دادا همین کرکا ما رو به این روز انداختن خخخخخخ :rotfl: :rotfl:
**************************************************************
دور از شوخی پول کنسولم نمیشه جور کرد :-/
هیخدا ببین کجا رسیدیم
دادا مگه میخاد چی بگه هخ ی روزی هم نشد در مورد قیمت بازیا شاد بشم
بنظرم این بازی برای هر پلتفرمی بخصوص روی تبلت و گوشی ارزش یکبار تجربه کردن زمانی که مجانی شده بود رو داشت.
***********************************
اطلاعیه مهم! :evilgrin: :announce:
بازی بسیار زیبای “Asphalt9 : Legends” برای سه سیستم عامل ios و android و windows بصورت رسمی و مثل همیشه کاملا رایگان چند روز پیش منتشر شد. :yes:
لایف ایز استرنجاونقدر زیباس که هرچقدرم کنترلش افتضاح باشه بازم به آدم میچسبه
امیدوارم Before The Storm هم برای موبایل پورت کنن