Detroit: Become Human بهترین عنوان کوانتیک دریم از لحاظ عرضه است
Detroit: Become Human بالاخره پس از سالها انتظار برروی پلیاستیشن ۴ منتشر شده و گرچه نتوانسته مانند Heavy Rain در بریتانیا عمل کند، اما ظاهراً در مناطق و بازارهای دیگر عملکردی عالی داشته است.
کارگردان Detroit: Become Human یعنی دیوید کیج (David Cage) در گفت و گو با JeuxActu، اظهار داشته است که این عنوان بهترین و بزرگترین عنوان این استودیو از لحاظ عرضه به حساب میآید. وی همچنین بیان کرده که در حال حاضر آماری در دست دارند، اما هنوز زود است و نمیتوانند جزئیات رسمی ارائه کنند.
علاوه بر این، به گفتهی دیوید کیج، اعضای کوانتیک دریم بیکار ننشستهاند و در حال حاضر مشغول پروژههای متعددی هستند. احتمالاً هماکنون برروی کارهای اولیه و نمونهسازی عنوان جدیدشان کار میکنند.
Detroit: Become Human هماکنون در دسترس پلیاستیشن ۴ قرار دارد و گرچه شاید بهصورت کلی تفاوت بزرگی نسبت به باقی آثار کوانتیک دریم نداشته باشد، اما راهها و مسیرهای مختلف و داستانی عالی و منسجم، آن را به اثری باارزش تبدیل میکند. از اینجا میتوانید نقد و بررسی این عنوان را مطالعه کرده و به جزئیات بیشتری دربارهاش دست پیدا کنید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
این بازی واقعا عالیه خصوصا که دکمه زنی ها خیلی خوب کار شده و دید دوربین هم وسیع تر و قابلیت تعویض پیدا کرده ارزش تکرار فوق العادع بالایی داره خصوصا که انتخاب ها توی سیر کلی داستان تاثیر زیادی میگذاره تنها نکته ای بنظرم دل سرد کننده بود سیر داستانی بازی هست بطوری که هر کاراکتر داستانشون بخش بخش شده و هر کدوم به ترتیب یه تکه را بازی میکنن این بنظر من واقعا بد هست و بهتر بود که یه داستان تمام خطی به جای بخش بخشی را شاهد میبودیم نکته دیگه اینکه فاصله فوق العاده کوتاهی بین هر ماموریت یا هر بخش وجود داره و سریعا بدون داستان میریم سراغ شخصیت بعدی بنظرم تیم سازنده اگر فاصله رسیدن هر کاراکتر به کاراکتر بعدی را توی یه داستان حداقل ۱۵ دقیقه میسازتن تا اینکه بعد ماموریت جدید شروع بشه میتونست فوق العاده بیشتر از الان بفروشه در کل بازی واقعا خوبیه فقط کاش فاصله داستانی بیشتری بینش قرار داشت
اتفاقا این نکته ای که ازش به عنوان نکته منفی بازی اسم بردی به نظر شخصی من جزو نکات قوت بازیه. دلیلش هم اینه که این نحوه روایت پاره پاره و موازی داستان باعث میشه بازی از یکنواختی در بیاد و کسی که در حال تجربه بازیه هرگز خسته نشه. به نظرم سوییچی که بین سه شخصیت کارا، کانر و مارکوس انجام میشه به زیباترین شکل ممکن بوده و بازیباز هرچقد که از زمان بازی میگذره ابعاد تازه تری از روابط بین شخصیت ها و جزییات داستان براش آشکار میشه و همه اینها به صورت اصطلاحا Seamless و بدون وقفه و افت سرعت روایت رخ میدن. مثلا سکانس پر از استرس ابتدای بازی رو مقایسه کن با سکانس بعدی (مارکوس) و سکانس بعد از اون (کارا). این تغییر در روند روایت داستان و میزان تنش بازی واقعا زیبا کار شده اما در عین حال اینطور نیست که تو ذوق بزنه و لذت بازی رو کم کنه
«هر کاراکتر داستانشون بخش بخش شده و هر کدوم به ترتیب یه تکه را بازی میکنن این بنظر من واقعا بد هست»
دقیقا نقطه قوت روایت بازی همینه
شما «قصد توهین ندارم» ذهنت نتونه درک کنه چه روانشناسی هوشمندانه ای پشت بازی خوابیده،به صورت غیر مستقیم بازی با روح و روانت بازی می کنه،خودتم حالیت نمیشه که بازی چطور این کار رو می کنه
قبلا توضیحات کامل رو دراین باره دادم ولی بازم میگم چون دیترویت اونقدر برام عزیزه که می تونم در وصفش و برای حمایت ازش صد ها متن طولانی که بهش میگید طومار بنویسم
کاراکتر اول توی بازی که کنترلش می کنید کانر هست که میاد و جون یه دختر بچه رو نجات میده ،اینجا توی ذهن مخاطب با کارگردانی عالی حک میشه که بله،اندروید ها خیلی باارزش هستند
دوم میری تو فاز کارا،یه اندورید فداکار،و بهت تلقین میشه اندروید ها فداکار هستند،وقتی تلاش کارا و الیس رو می بینیم که مظلومانه برای ازادی تلاش می کنند و چقدر سختی می کشن،خیلی راحت به اندروید ها این حق رو میدیم که اره،باید به ازادی برسن
و بعدش کاراکتر مارکوس وارد بازی میشه
تا شما بتونید درکش کنید و بگید،این ها با این ارزش،فداکاری،دلسوزی و شجاعت حقشونه ازاد باشن
اگه ففط مارکوس رو قرار بود کنترل کنید صد سال بهش حق انقلاب نمی دادید و میگفتید گور بابای اندروید!
دو کاراکتر اضافه شدن تا علاوه بر روایت داستانشون از طریق ضمیر ناخودآگاه مخاطب رو در شک و تردید بیندازند که ایا حق اینا ازادی هست یا نه؟
بازی از قسمت هایی به بعد وقتی که زمینه تعامل و درک شخصیت مارکوس رو فراهم کرد اونور سکه رو هم بهتون نشون میده مثلا کشته شدن انسان ها توسط اندروید ها رو به نمایش می گذاره و به خودت میگی ایا ارزش داره انسان برای انقلاب اندروید کشته بشه؟این بخش مربوط به مارکوسه
بعدش بازی هوشمندانه و با برنامه ریزی قبلی سوئیچ می کنه به کارا که داره برای نجات خودش و الیس در دنیای بی رحمی که انسان ها درست کردن می جنگه،و دوباره با احساسات مخاطب استاد کیج ور میره تا بگه مارکوس و اندروید های دیگه حق دارن به هر قیمتی ازاد باشن حتی انقلاب با خشونت و قتل عام
در نهایت تصمیم نهایی با شماست
یه صلح متمدنانه یا صلح به قیمت رگبار بستن ادم ها؟؟
اکثرا از بین دوستام همه می گفتن رفتیم توی فاز دوم
دلیلش رو ازشون پرسیدم ، همه شون گفتن دیدیم زندگیشون سخته و تصمیم گرفتیم ازادشوت کنیم
غیر اینه که کارا زندگی سخت رو به نمایش گذاشت؟
این نقل قولی که از دوستام زدم عین حقیقت هست،حالا شاید قبول نکنی حرفم رو
بگذریم، روان شناسی بازی خیلی عالی هست،اگه وجه فداکاری و گذشت کارا رو ببینید و اون بیشتر تحت تاثیر قرارتون بده میرید سراغ روش های کم خشونت ولی اگه زندگی سختش رو ملاک قرار بدید میرید تو فاز این که پدر ادم ها رو به خاطر سختی هایی که کارا میکشه در بیارید
این ها که گفتم شامل کسی میشه که بازی رو تجربه کرده باشه و نیمکره های مغزش موقع تصمیم گیری فعالیت کرده باشه،به خدا دیدن این بازی از یوتیوب یا توییچ این حس و تاثیرات رو روتون نداره،دلیلشم مشخصه،وقتی از یوتیوب نگاه می کنی انگار فیلم می بینی،هیچ تصمیمی هم خودت نمی تونی بگیری
پس اگه عزیزی رفته از توییچ یا یوتیوب بازی رو دیده طبیعیه چیزی از عظمتش درک نکنه
پیشنهاد می کنم بره فیلم سون رو به جای ویدیوی این ببینه
نگارشت خیلی خوبه. لذت بردم:yes:
دقیقا با نظرت موافقم. ابعاد روانشناختی این اثر هم مثل سایر ساخته های دیوید کیج خیلی پررنگه.مخصوصا روابط میان کارا-آلیس (خالق برخی از احساسی ترین سکانس های بازی), کانر-هنک (تقابل بین بدبینی انسان ها به اندرویدها و تلاش اندرویدها جهت اثبات استقلال و هویت فردی خودشون)، و مارکوس-ساکنین جریکو (انفعال در برابر انقلاب) و بررسی مفاهیم کلیدی مثل فلسفه خلقت و جایگاه انسان در هستی
نظر لطف شماست
چیزایی که ذکر کردید چکیده ای هست از عظمت این بازی،ممنونم که اون ها رو به رشته تحریر در اوردید
اوج داستان و کارگردانی استاد کیج که با روانشناسی عجیب ایشون آمیخته شده پایان بازی هست،جایی که اگر تصمیم ها رو درست گرفته باشید الیس و کارا نجات پیدا می کنند و به کانادا مهاجرت می کنند،جایی که دیگه دست هیچ احدی بهشون نمیرسه و با توجه به اندروید بودنشون و عدم نیاز به آب و غذا تا ابد می تونن با هم زندگی کنند،جایی که الیس و کارا همدیگر رو در آغوش کشیده و بهم میگن که از صمیم قلب هم رو دوست دارن،همزمان با این ازادی و گریز از چنگال انسان های ظالم،بازی متناسب با تصمیم های شما سرنوشت مارکوس و کانر هم نمایش میده
مارکوس میتونه انقلابش رو با خشونت و فتح دیترویت عملی کنه،کانر میتونه بهش ملحق بشه یا نه اصلا میتونه پایان بازی بره مارکوس رو بکشه!
اما بعد پایان شما با این که ازادی عمل داری هر پایانی عشقت میکشه عملی کنی ، به خودت میگی این پایان بالانس بود؟
اگه قراره الیس نجات پیدا کنه پس قطعا انسان ها ظالم بودن و ظلمشون رو پذیرفتیم،چرا انقلاب کردن مارکوس رو قبول نکردیم؟ واقعا چرا؟
من نمیتونم حسم رو بعد اتمام بازی توصیف کنم،انگار یه غلطک ۲۰۰ کیلویی از روی مخم رد شده بود،تصمیم گیری ها چالش برانگیز بودن و غیر منتظره ولی درگیر کردن ذهن و احساس اصلی ترین عامل این حسم بود،بعد اتمام بازی کلی سوال درباره آفرینش،روح،هوش مصنوعی از خودم پرسیدم،سوالایی که توی بازی با تصمیم هام بهشون جواب داده بودم
دیترویت نه تنها یک بازی تعاملی است،برانگیزنده احساسات و درگیر کننده منطق و احساس هم هست
گاهی توی بازی مجبور میشید بین عقل و احساس،انجام وظیفه و یا آزادی انتخاب های چالش برانگیز کنید
نمونش جایی که کانر باید تصمیم بگیره بین کشتن اندروید بیگناه و گرفتن اطلاعات مربوط به پرونده ای که بهش سپرده شده و یا نکشتن اون اندروید یکی رو انتخاب کنه
یا جایی که کارا باید بین پس دادن بلیط یه خونواده یا ندادنش یکی رو انتخاب کنه
جالبه که بعضی اوقات انتخاب درست،انتخاب غلط هست!!!
این که معنی این جمله چیه رو بعد تجربه بازی درک می کنید
فعلا به همین قناعت می کنم
زنده باشی استاد کیج
هر کسی یه نظری داره ولی شخصا دوست داشتم سوییچ های بازی طولانی تر و مداوم تر میبود تا اینکه بیشتر اوقات حول یک محور بچرخه و دوم اینکه فاصله هر ماموریت روایت داستانی بیشتری را میطلبید
من فک می کردم EA دزده نگو QD از اون دزدتره.
شما اصلا معنی دزد رو میدونی؟!!!! :rotfl:
ای کاش گیمفا یه فکری به حال این افرادی به امثال شما که با پنجاه اکانت در سایت فعالیت می کنید بکنه
داداش دزد اونه که یک کنسول ۳۰۰ دلاری بده
بعد دوباره بیاد یکدونه جدیدش رو بده
بعد دوباره یکدونه قوی ترش رو بده
بعد هی الکی وعده وعید و دروغ بگه
بعد آخرش ۲تا بازی بده با متای ۶۸ و یوزر اسکور ۵٫۳
اینا اسمش دزدیه
برو یکمی آب به صورتت بزن شاید چشمات درست کار کنه
:yes:
به لطف YouTube دارم تمام گیم پلی بازی رو از اول تا آخر میبینم. درسته هیچوقت به پای لذت انجام بازی نمیرسه ولی حتی در همین حد هم اونقدر لذت بخش بوده واسم که هر لحظه آرزو میکنم کاش میتونستم از نزدیک تجربه ش کنم. واقعا باید David Cage رو یکی در حد و اندازه ی استیون اسپیلبرگ و سایر کارگردان های بزرگ دونست. نحوه روایت داستان بازی و نوع تعامل با داستان و محیط و انتخاب های متعددی که در شکل یه flow chart در انتهای هر مرحله نشون داده میشه واقعا تحسین برانگیزه.
پلی استیشن حقیقتا بهترین مکان برای بازی کردنه!
زمان طلاست پس ازش بهتر استفاده کن.
نبین شهروز ( البته نمیدونم خودتی یا نه) الان دیگه پلی فور هک شد گاد اف وار رو الان با هفت تومن واست میریزن دیتروید هم برو همینجوری بخر
هههه
نه آخه مساله خرید بازی نیست
مساله اینه که فعلا سربازم و الانم چند روز اومدم مرخصی. امکانش فراهم نیست وگرنه بعد خدمت حتما میرم تو کارش. دلم لک زده واسه بازی کردن! گفتم فعلا اینطوری عطشمو سیراب کنم تا به وقتش برم سر وقت اصل جنس!
ماله حلال به سختی بدست میاد.الان بازیهای ps4 هم همینجورین.شما بازی اوریج بگیر ولی خیالت راحته که حلاله و سازنده هم راضی بوده
:yes:
البته خداییش با این شرایط زندگی مردم و قیمت دلار….
والا آدم نمیدونه چه کار کنه
من که دارم دیسک میگیرم
الان در حال حاضر دیسک به صرفه ترینه، دترویت روز اول ۳۵۰ گرفتم، در صورتی که دیجیتالیش حداقل ۳۸۰ تموم میشد و به جز اون دانلود کردنش با این وضع سرور ها عذابیه
خب انصافا هم سونی ترکوند از نظر تبلیغات بازی و تا جایی که تونست تو کنفرانس ها و شبکه های مختلف تلویزیونی از بازی تریلر پخش کرد. الان هم که فروش دیجیتالی خیلی همه گیر شده. خیلی خوشحال شدم که از لحاظ مالی موفق بوده بازی. بازی هم که عالیه حتمن تجربه ش کنید
خدا رو شکر
…
مورد داشتیم طرف می گفت میرم از توییچ نگاه می کنم،بعدش نظر میداد بازی خسته ام کرده،سلام گیمر
باشه داداش
تو بردی
از اونجایی که بعضی از کاربر ا به شخص توهین میکنن من یکی میخونم و رد میشم
اینو که گفتی من یادمه،اسم کاربرشم یادم مونده 😐
تو همین سایت طرف فرق No و On رو نمی دونه می گه داستانش شاهکاره.
تو همین سایت طرف فرق سونی و جعبه رو نمیدونه
به بازیای جعبه میگه شاهکار
از متاشون و نگرفتن جوایز مشخصه البته
من نمی خوام فحش بدم اینا هی دهن منو باز میکن خاک تو سر منطقت
Detroit Become Human داستان خلقت ما انسان ها و تلاش ابدی و بی وقفه ما برای پی بردن به هدف آفرینش و رسیدن به جایگاه حقیقی بشریته. داستان دیترویت بسیار فراتر از ماجراهای چند اندروید انسان نماست که در تلاشند تا به هویتی مستقل دست پیدا کنن. اندروید های دیترویت ما انسان ها هستیم و انسان های دیترویت همون خالق ما و شرایط اجتماعی زندگی ما هستن! انسان، سرگشته و حیران، به دنبال اینه که معنای خلقتش رو درک کنه و در این راه، بارها مورد ظلم و بی عدالتی قرار میگیره تا جایی که از درک مفهوم خلقت عاجز میشه و در صدد بر میاد که خالق رو سرنگون کنه و خودش کنترل همه چیز رو بر عهده بگیره. مفاهیمی که David Cage در این آخرین شاهکار خودش بیان میکنه برخی از مفاهیم بنیادینی هستن که نوع بشر همیشه در جستجوی پاسخ اونها بوده. تفاوت این اثر با آثاری نظیر Artificial Intelligence اسپیلبرگ و Blade Runner ریدلی اسکات در تعامل پذیر بودن اونه. در حالیکه در اون آثار شما صرفا نظاره گر حوادث درون اثر هستین و دستی در روند داستان ندارین اما در DBH شما به نوعی مالک سرنوشت خودتون هستین.شاید بشه تفاوت این دو طیف از آثار رو در تفاوت فردی که از بیرون حوادث زندگیش رو میبینه و اراده ای برای تغییر شرایط نداره و فردی که بازیگر زندگی خودشه و افسار زندگیش رو در اختیار داره دید.
دیترویت یک اثر شایسته تحسینه. اثری که گذر زمان ارزشش رو به مراتب بیشتر میکنه. میشه یه چیزی مثل سفر به ماه ژول ورن که تازه الان بزرگیش قابل درکه
هماکنون در دسترس پلیاستیشن ۴ قرار دارد و گرچه شاید بهصورت کلی تفاوت بزرگی نسبت به باقی آثار کوانتیک دریم نداشته باشد،
ببخشید مثلا گیرز و هیلو نسبت به قبلیا دقیقا چه فرقی کردن؟ افت کردن که بهتر نشدن
اقلا این نمرش از بیاند که حقش رو خوردن بیشتر شده
سلام دوستان بازی الان دستم رسید وجالب اینکه حجم ابدیت خیلی کمی داره خوشبختانه…
فقط سوال دارم از دوستانی که این عنوان رو تموم کردن ( صحنه +۱۸ و مبتذل 🙂 داره یا راحت جلو خانواده میشه بازی کرد؟؟؟؟
با تشکر.
والا من یه شیش ساعتی از استریمش رو فعلا دیدم چیزی نداشته. فقط تو یکی از مراحل یه سَری به یه club میزنن که یکم برهنگی توش داره. همین.به اونجا رسیدی احتیاط کن ههه
من که پول خریدشو ندارم ولی تاحالا کل گیم پلیشو دیدم تو youtube و میتونم با جرئت بگم این بازی شاهکاره مثل beyond و heavy rain :inlove: my love in may
۳ ساعت بازی کردم عالی بود :-))
نمیدونم فاز منتقدا اصلا چی هست….
این سبک که نمیشه توش انقلاب کرد
من تو این سبک بین چند استودیوی که بازی ساختن بیشتر از همه کوانتیک دریم رو قبول دارم.
واویلا چرا گیمفا میدون جنگ شده.دوسال پیش همه خیلی مودب و با شخصیت بودن ولی الان نمیدونم چرا این به اون بی احترامی میکنه سر اینکه کنسولشون با هم فرق میکنه. درک نمیکنم اینو واقعا این از حسادتونه؟ یا مشکل روانی دارین؟ شما ک کنسول خودتو انتخاب کردی دلیلش چیه میای واسه کسی که کنسولش با تو فرق داره شاخ و شونه میکشی که ثابت کنی بازی هایی ک واسه کنسول تو میان بهتره؟ احیاینا جریان این نیست که عروسک من از مال تو بهتره که هان؟ خیلی دیگه بچه بازی شده واقعا واسه خودم متاسفم که وقتمو الکی دارم واسه چیز ابتدایی هدر میدم