هزار و یک شب | پایان یک دزد، آغاز یک عاشق | داستان مجموعه Uncharted (قسمت دوم)
نیاز به وجود اثری مانند Uncharted شدیداً احساس میشد. وجود اثری که بخواهد، صحنهها و هزینههای فیلمهای هالیوودی را به چالش بکشد. وجود اثری که بتواند، بازهم حرفهای خاص خودش را بزند؛ صبح زود از خوب بلند میشوید و میبینید که یا علی! پنج تا Call Of Duty و سه تا Battlefield و هفت تا Assassins Creed منتشر شده! میخواهم مثل همیشه صادقانه صحبت کنیم. تنها دلیلی که من را برای نوشتن یک هزار و یک شب، برای مجموعه Uncharted وادار میکرد، فقط و فقط شیوه خاص داستانسرایی ناتی داگی و البته شخصیتپردازی آن است. جایی که ما میتوانیم، افرادی مانند دریک را ببینیم. ببینیم که چگونه از یک جوان خام و بیتجربه، به یک کشتیگیر قهار تبدیل شده است! جایی که ما میتوانیم، سالیوان را ببینیم، کسی که به زیبایی، دست جوانی دست و پا چلفتی را میگیرد و او را به دو قدمی بزرگترین گنجهای تاریخ میرساند. جایی که ما میتوانیم،همسر عاشقی مثل النا را ببینیم. حقیقتاً وقتی همه این موارد را کنار هم گذاشتم، برایم خیلی جالب و در عین حال شگفتانگیز بود. داستانسرایی ناتی داگی همیشگی ، کاملا شایسته شخصیتها شده بود و از آنها، کاراکترهایی دوست داشتنی میساخت. وقتی یک بازی، جلوه خالص و صافی از علاقه به همکاری و تولید بازی باشد، آن هم از یک صنعت مثل صنعت بازیهای ویدیویی، آنگاه است که ما میتوانیم حتی چند پس از انتشارش، بازهم از آنها بگوییم. آنگاه است که وقتی این بازیهای نمایشی سالانه را میبینیم، از خودمان میپرسیم که واقعاً چطور باید برای این ۶۰ دلار پول داد؟ پس حواستان به اسپویل باشد و البته با گیمفا همراه باشید تا ببینیم که چگونه یک قهرمان میتواند بازنشسته شود… .
در قسمت قبلی بررسی مجموعه Uncharted، به موارد زیادی اشاره کردیم و خب بالاخره پرونده مجموعه را از لحاظ توضیح داستان بستیم. داستان هر کدام از نسخههای این مجموعه دوست داشتنی را یکی یکی و به طور مفصل برای شما کاربران خوب و عزیز گیمفا کالبدشکافی کردیم، به معرفی تک تک شخصیتهای مهم سری پرداختیم و البته آن اواخر، به صحبتی کوتاه از تواناییهای سازندگان در ترسیم روابط شخصیتها و بازی پرداختیم. اما خوشبختانه یا متاسفانه، هنوز کارمان با نیتن دوستداشتنی تمام نشده! چیزی که بنده را وادار به نوشتن قسمت دومی برای این هزار و یک شب کرد، اضافه کردن استاندارد جدیدی به این مجموعه مقالات بود که با خواندن این قسمت بیشتر متوجه آن خواهید شد! چرا که اینبار در هزار و یک شب، متوجه خواهید شد که چرا این سری مقالات اصلا نوشتنشان کلید خورده و چه هدفی را دنبال میکند. به قسمت دوم و پایانی بررسی داستان مجموعه Uncharted خوش آمدید!
بگذارید به اولین آنچارتد بازگردیم! جایی که نیتن دریک، به دنبال جسد این فرد، یعنی سر فرانسیس دریک میگشت. همانطور هم که در جریان هستید، سر فرانسیس در Uncharted یکی از اجداد دور نیت شناخته میشد. سر فرانسیس دریک که طبق شواهد، یکی از بزرگترین دزدان دریایی تاریخ است! نکته جالب هم اینجاست که او هر کشتیای که از طرف اسپانیا میآمد را در اوج ناباوری غارت میکرد و آنقدر خوب و در ابعاد بزرگ و باورنکردنی اینکار را انجام میداد که بعد از بزگترین دزدیاش، از طرف ملکه الیزابت انگلستان در سده ۱۶ میلادی، مقامی آن بالابالاها برای خود دست و پا کرد و لقب شوالیه گرفت. فرانسیس دریک در جنگهای بسیاری، فرماندهی بخشی از ارتش دریایی انگلستان را بر عهده گرفته بود؛ از جمله جنگ بزرگ انگلستان و اسپانیا از ۱۵۸۵ تا ۱۶۰۴ میلادی که یکی از سنگینترین جنگها میان این دو امپراطوری بود. (که هیچوقت به طور رسمی اعلام نشد) در تاریخ از او به عنوان یکی از قدرتمندترین و شجاعترین دزدان دریایی یاد میشود! حالا متوجه میشویم که این دیوانهبازیهای نیتن از کجا نشأت میگیرد! حسابرسی و جدیت سر فرانسیس، بدون شک نقش مهمی در کاریزمای بینظیر او به عنوان یک دزد دریایی ترسناک داشته است. در تاریخ، حتی از او به عنوان یکی از با انگیزهترین افراد آن دوره نام میبرند و به انگیزه دادنهایش به همراهان و خدمه معروف بوده است. پدرش، ادموند دریک بوده است. خانواده دریک به طرز غیرقابل تصوری، دارای ۱۲ فرزند بودند و ایشان فرزند ارشد خانواده نامبرده شده. پس از مرگ پدرخوانده دریک، او در همان حال و هوای شورش در انگلستان، دقیقاً در ۱۳ سالگی پا به دنیای بیرون نهاد. فرانسیس دریک، که عاشق آموختن چیزهای جدید بود، در همان سالها به عنوان خدمه یکی از کشتیهای رودخانه تایمز استخدام شد و به داد و ستد تجاری در همان رود پرداخت. بیست سالش بود که کاپیتان کشتی فوت کرد و در نهایت، پسر جوان و زرنگ ما، سرپرستی کشتی را برعهده گرفت و به همراه پسر عموی خود، به سفرهای دریایی، چیزی که برای کاپیتان جدید ما بهترین هدیه بود، روی آورد. البته در همین اواسط، لازم به گفتن است که سر فرانسیس، یکی از معروفترین افراد انگلستان در زمینه بردهداری شده بود و این اسم و رسم، آنقدر در گوشها پیچید که حتی در اسپانیا و پرتغال نیز اسم او را میشنیدیم. جالب است بدانید اگر داراییهای سر فرانسیس دریک را به زمان حال محاسبه کنیم، حدود ۱۲۶ میلیون دلار خواهد بود! اینکه نیتن دریک چقدر به سر فرانسیس مرتبط است، درصد کمی از احتمالات را تشکیل میدهد و نمیشود روی آن حساب باز کرد. شخصیت نیتن، یک شخصیت ساخته شده توسط ذهن نویسندگان و دستاندرکاران ناتی داگ است و البته که سر فرانسیس دریک و داستانهایش، پتانسیل بسیار بالایی برای رقم زدن یک داستان عالی دارند.
اگرچه سر فرانسیس دریک افسانهای، از آن دسته افراد تکرارناشدنی محسوب میشود، اما رقیب دیوانهای بهنام هنری ایوری دقیقاً رو به روی اوست! او یکی از کله خرابترین دزدان دریایی تاریخ است که البته بازهم همانند سر فرانسیس چندان انسان سربهزیری بهنظر نمیرسد. به او القاب بسیاری مانند رئیس دزدان دریایی و… داده بودند. همه اینها به کنار، ایوری تاکنون اسامی مستعار زیادی را برای خود دست و پا کرده که از جالبترین آنها بنیامین بریجمن بوده! این نشان میدهد که او در کار خود، هیچ کم و کاستی نگذاشته و حرفهای بودن را در عصر خود تمام کرده است. اگر چه زندگی حرفهای ایوری دو سال بیشتر به طول نینجامید، اما در همین دو سال، آنقدر اسم و رسم قدرتمندی برای خود ساخت که بتوان از شخصیتش، یک فرد تاثیرگذار استخراج کرد.
چرا دزد دریایی؟!
اولین تحرکات ثبت شده شناخته شده در تاریخ با برچسب دزدان دریایی، (براساس آنچه که در ویکی پدیا نوشته شده) تقریباً دو هزار سال پیش رخداده است و معمولاً سبک کارشان نیز به این گونه بود که گوشهای در انتظار کشتیهای تجاری مینشستند و وقتی نزدیک میشدند، اقدام به غارت و تصرف کشتی تجاری میکردند. جالب است بدانید که دقیقاً این حرکتها، اولین بار در یونان باستان آغاز شدهاند؛ همانند بسیاری از اتفاقات پیشرفته و خوب دیگر! پس از گذشت سالها، حکومت و امپراطوریهای بزرگ دنیا شدیداً از وجود اینگونه مشکلات و موانع ناراضی بودند. اینگونه بود که همین دزدان دریایی، به گروهها و دستههای مختلف تقسیم شدند. گروه دزدان دریایی قانونی، و البته دزدان دریایی که بر اساس منطقه فعالیت تقسیمبندی میشدند. دزدان دریایی قانونی یا حکومتی، به گروهی از افراد گفته میشد که زیر نظر امپراطوری وقت، به غارت و یا حتی مبارزه با کشتیهای دیگر ملل میپرداختند! سر فرانسیس دریک نیز، یکی از بزرگترین دزدان دریایی قانونی تاریخ بوده! باقی دستهبندیها نیز همانگونه که گفتیم بر اساس نقاط جغرافیایی فعالیت این افراد مشخص میشدند. مانند دزدان دریایی کارائیب و یا مدیترانه! و اما درباره دلایل و انگیزههای دزد دریایی شدن باید گفت که تمام پایهها برای ثروتمند بودن بنا شده! دزدان دریایی، همیشه هدف خود را ثروتمندتر شدن از همیشه معرفی میکردند. دزدان دریایی معمولاً روشهای خاص خودشان را برای تصرف داشتند. آنها با قرار دادن موانع چوبی بر سر راه کشتیهای دیگر، باعث کُند شدن حرکت آن میشدند و پس از آن، با وصل کردن طنابهایشان، به تصرف و اشغال میپرداختند. شاید بتوان گفت که آخرین فعالیت قوی دزدان دریایی، در قرن ۱۹ مشاهده شده و پس از آن، با پیشرفت قدرتهای نظامی امپراطوریها، این حرکات دیگر کمرنگتر از گذشته بهنظر میرسیدند.
ماجراجویان بسیار زیادی در تاریخ این کره خاکی میزیستند که درست مانند نیتن ماجراهای مخصوص به خودشان را داشتند. از کریستف کلمب گرفته تا دیگر دوستان! شاید بد نباشد اگر بگوییم آنها هم تفاوتهای زیادی با نیتن نداشتند. فقط اینکه اگر از کوه اورست به پایین میپریدند قطعاً مرده بودند! اما جدای از پرش از قله اورست، این افراد که اتفاقاً همیشه ژستهای بسیار سنگینی به خود میگرفتند، همانند نیتن سرشان برای بدبختی و مشکلات درد میکرد و تا خودشان را درون یک غار فرو ریخته در هوای منفی ۵۰ درجه و بدون غذا و آب رها نکنند ول کن ماجرا نخواهند بود.
فریتیوف نانسن، یکی از اولین جهانگردان در عصر خودش بود. او به زبان ساده، اولین شخصی بود که توانست قله گرینلند را فتح کند. جالب اینجاست او بیشترین سفر به اقیانوس منجمد شمالی را داشته و حتی تا شمالیترین نقاط آن پیش رفته است. نانسنِ نروژی، حتی موفق به کسب جایزه نوبل صلح سال ۱۹۹۲ نیز شد؛ چراکه او به جز ماجراجو، دانشمند و سیاستمداری قهار نیز بوده است. سال ۱۸۸۸ بود که اولین سفر خودش را به سمت سرزمینهای یخی آغاز کرد. حتی در سفری دیگر، کشتیاش را از دست داد و در شرایط دشواری قرار گرفت، ولی در نهایت توانست خودش را نجات بدهد. حتی میگویند در آن زمانها، و در شرایط سخت، ۹ ماه را تنها در کپری ساخته شده از پوست شیرماهی و سنگ گذراند. همچنین، نقش موثر او در جدایی نروژ از سوئد و نقشهبرداری اقیانوس منجمد شمالی را نباید فراموش کرد. پس از جنگ جهانی اول، او کمکهای بسیار و در حجم زیادی برای بازسازی خرابیهای جنگ انجام داد که درنهایت او را موفق به دریافت نوبل صلح جهانی کرد.
برای معرفی مارکوپولوی افسانهای، همین که اسمش را بگوییم بس است! اما اگر او را به اندازه کافی نمیشناسید، باید بگوییم که او، یک تاجر و جهانگرد ونیزی در قرن سیزدهم میلادی بود که سفرهایش را در کتابی به نام سفرهای مارکوپولو ثبت میکرده. این کتاب بعدها در اروپا شهرت بسیاری پیدا کرد و افراد زیادی بی درنگ شروع به مطالعه آن کردند. در نتیجه این اتفاق، باعث شد تا مردم اروپا، با چین و آسیا، علیالخصوص خاورمیانه آشنایی بیشتری داشته باشند.در طول زندگیاش موارد بسیاری را دیده بود و همه اینها، زمانی طرفدار پیدا میکردند که در سفرنامههای او نوشته میشدند. او اولین سفرهایش را به همراه عمو و پدرش انجام داد و پس از زندانی شدن، توانست برای خود جایگاهی دست و پا کند و سفرهای مارکوپولو حتی به ایران، چین و ترکستان نیز رسیده بود. نهایتاً او در ۶۹ سالگی درگذشت.
کریستف کلمب نیز حقیقتاً نیازی به هیچ معرفی خاصی ندارد. در حقیقت کریستف کلمب سعی کرده بود از طرف غرب زمین مسیری دریایی به شرق پیدا کند. اما در سال ۱۴۹۲ با آنکه خودش خبر نداشت پا بر روی آمریکا گذشت و قلم تاریخ را بهدست گرفت! او برای اولین سفرهایش از انگلستان و فرانسه کمک خواست اما در نهایت با پشتیبانی اسپانیا راهی سفری برای یافتن مسیر جدید به سوی هندوستان پیدا کند! در حالی که پس از رسیدن به مقصد، هرگز نفهمید که پا روی قارهای ناشناخته قرار داده است.
تمامی افرادی که بالاتر دیدید و حتی بیشتر از آنها، همه و همه نوعی نیتن دریک بودند! نیتنهایی که البته در زمانهای مختلف و در شرایط مختلف، داستان و ماجراجوییهای خودشان را رقم زدند؛ و شاید حتی هر کدام به روش خودشان لطیفههای خندهدار خودشان را میگفتند. تازه، هرکدام کلهشان بوی نوع خاصی از خورش را میداد! آنچه که نیتن را بدون شک از دیگر افراد این داستان جدا میکند، بهدست آوردن محبوبیت از دل یک فرانچایز دیجیتال بازی ویدیویی است!
یک تفاوت دیگر هم در آن است که ما به عنوان بازیکن، شاهد پستی و بلندیهای مختلف در زندگی نیتن دریک بودیم. در واقع، اگر بخواهیم دقیق عمل کنیم، میتوان روابط هر شخصیت بازی را با نیتن به صورت جداگانه بررسی کرد. یک شاگرد خوب، یک پدر فداکار، یک همسر عاشق و یا حتی یک برادر کوچولوی عاقل! بگذارید برای مثال از النا بگوییم که در سری Uncharted شاهدش بودیم، کسی که برای نیتن حتی کمی هم کم نگذاشت و با وجود تمام اتفاقات کنار او ایستاد. از آن ماجرای Uncharted 3 گرفته تا ماجرای دروغی که در نسخه چهارم دیدیم، همه و همه تقریباً زیربنای رابطه پیچیده نیت و النا را ساختهاند. اینکه چگونه نیتن، آینده خودش را در النا میبینید و در پایان آنچارتد ۳ میگوید که همینجاست! همین نقطه! تا همین نقطه کافی است! و در آن حالت هم از قضا هیچکس را جز النا نمیبینید. چرا که اخلاق و منش کلویی، به هیچ وجه او را شخص قابل اعتماد و قابل تعاملی معرفی نمیکرد و خیلی بیشتر او را یک “دزد دریایی” نشان میداد. از این جهت، هرطور که بخواهیم فکر کنیم، بازهم تصمیم نیت درست و عاقلانه بوده است. اما دروغ، آتشی بود که میخواست خانه نیت و النا را کاملاً بسوزاند. نگرانی، در همان تلفن کردنهای النا شدیداً به چشم میخورد و درام بازی در لحظه دیدار این دو در مادگاسکار به اوج خودش رسید. اینکه کار نیتن آیا به خودی خود اشتباه بود یا خیر، جای صحبت دارد. اما هر چه که هست، ما کاملاً میدانیم که دروغ، هر طور که باشد، ممکن است به بدنه زندگی ضربات جبران ناپذیری بزند و دقیقاً همینجاست که میدانیم چه گونه یک اشتباه و یک دروغ، در حالی که ممکن بود زندگی مشترک نیت و النا را به باد بدهد، با بخشش النا تبدیل به یک فرصت شد تا بدنه این زندگی را محکمتر بسازد. وقتی پس از آن ماجرا دوباره این دو، شاهد آن دیالوگهای پایانی بودیم، کاملا میتوانستیم جمله قبل را درک بکنیم.
رابطه نیتن با براردش سم نیز، از جهات زیادی رابطه بسیار خوب و مثال زدنی از آب درآمده. آن دیدار ابتدایی و آن لحظات زیبای برادرانه! رابطه نیتن و سم، ترمیم یک رفاقت دور افتاده و خاک خورده را به ما نشان میدهند. رابطهای که مدام و مدام در طول سفری که برای یافتن گنج هنری ایوری داشتند، قویتر و قویتر میشود و در نهایت به یک برادری ماندگار تبدیل میشود. همچنین دیدن دوباره سالی و آن لحظات پایانی در بازی و دختر نیت، همه و همه زیبا بودند. دختر بچه تقریباً ۱۴-۱۵ سالهای که در ۳۰ دقیقه، کل زندگی بیمانند پدرش را ورق میزند. شاید نسخه چهارم آنچارتد را بتوان یک دریچه برای نیتن، در جهت محکم کردن هر چه بیشتر ارتباط خود با دیگر اعضای خانواده خوبش دانست.در نهایت، باید از همه دوستانی که در طول این مقاله ما را همراهی کردند تشکر کنم. امیدوارم از این هزار و یک شب، لذت برده باشید.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
احسنت… واقعا احسنت. خیلی جالب بود اطلاعات این مقاله دروغ چرا خودمم چیزای زیادی یاد گرفتم…
اینکه نیثن دریک از برجسته ترین کارکتر های صنعت گیم حساب میشه داخلش شکی نیست انچارتد خودش یه داستان متوسط داشت و یه روایت خوب درهمین حد چیزی که معنی دارش کرد کارکتر هاش بودن… من خودم به شخصه تا همیشه کارکترهای انچارتد رو توی ذهنم نگه میدارم… شخصیت های خوب ((فرار)) نیستن باز اگر بخوای هم فراموش نمیشن، (مثل اون سربازه اول ویچر ۲ که مزاحم شد). بن تالبوت، نیثن دریک، ویکتور سالیوان، کلویی و حتی النا شخصیت های فراموش ناشدنی هستن.
خیلی ممنون بابت این مقاله، خودم چیزایی یاد گرفتم. خسته نباشید اقای غزالی!
سلام بر شما عزیز دل. باعث افتخار من هست واقعا که شما چندتا چیز جدید یاد گرفتی و مقاله مفید بوده براتون. سعی شده تا حد امکان به جاهایی پرداخته بشه که معمولاً نمایان و مشخص نیستند. مرسی ازت بابت وقتی که گذاشتی
درود واقعا آنچارتد حالا خداوکیلی جدا از فن بازی تو سبک خودش تک تکه هیچ وقت آدم هنگام بازی کردن خسته نمیشه
سلام حسین جان خدا قوت …فک کنم قسمت بعدی هزار و یک شبو باید راجب اساسینز کرید باشه(دیگ وقتشه یکی دل و روده این بازیو بریزه بیرون….)ادامه بده همینطور داداش(منم برم ادامه بدم ببینم کنکور جی میشه 😎 😎 😎 😎
سلام بر رفیق خوب خودم! مخلصیم و متشکرم. حالا که شما گفتی اساسینز کرید! باشه اساسینز کرید می نویسم! مرسی بابت این دقت زیبا و دوستانت. منتظرم نظرت رو توی مقاله اساسینز ببینم! راستی استاد چند شب پیش با Kahlani اجرا داشتند! زیبا بود!
خسته نباشید بر حسین عزیز دل :yes: :yes:
سال گذشته فرصتی شد و سری انچارتد رو تجربه کردم به واقع فرانچایز کاملا قابل احترام با کارکتر های فراموش نشدنی
ناتی داگ طوری برای این شخصیت ها وقت گذاشته که حتی من شخصا توی نسخه چهارم سم رو بیشتر از نیتن دوست داشتم یا شخصیت کلویی در نسخه دوم که کلا فکر نکنم کسی باشه که باهاش حال نکرده باشه 😀 و این نشان از توانایی استودیو سازنده داره
مقاله مفیدی بود لذت بردیم
به به مرسی از آقای غزالی
الان دیگه آنچارتد چارو تموم کردم راحت نشستم پا مقالتون
عالی بود
عالی بود انقدر زیبا کلام رو ورق زدی حاجی که مجبورم یه بار دیگه واسه باره چندم uncharted 4 برم
در کنار تومب ریدر از بهترین هاى ماجراجویى هستن با این تفاوت که لارا طنز کمتر و شخصیت هاى اصلیه کمترى داره.
مرسی حسین جان خیلی جالب و مفید بود ✌✌
ممنون اقای غزالی عالی بود
سری انچارتد واسه من تو نسخه سوم Drake’s Deception به پایانش رسید بهترین نسخه تو این سری برام نسخه ی Among Thieves بود
انچارتد ۴ عالی بود اما اصلا اونی نبود که من میخواستم و نتونست خاطرات نسخه دوم رو برام تکرار کنه اما بلاخره ساخه ناتی داگه و ارزش چند بار تجربه رو داره
نسخه جدید رو هم که The Lost Legacy هست بازی نمی کنم چون اصلا نمیتونم شخصیتی غیره نیتن رو کنترل کنم امیدوارم این بازی بیشتر از این دیگه کش داده نشه حد اقل به این زودیا
بچه ها من رفتم دیجی کالا دیدم ps4 pro دو نوع هستش مثلا یکیش نوشته دارای شبکه بی سیم..(وای فای) یا مثلا دارای شبکه اینترنت ولی یکی دیگه اینارو ننوشته این یعنی ps4 pro چند نوع هستند؟؟؟ لطفاً زود جواب بدید خیلی برام مهمه