روزی روزگاری: گذشتهای که تا ابد با توست | نقد و بررسی Mafia II
یادم میآید در روزهای گرم مرداد پشت کامپیوتر خود، عنوانی را تجربه میکردم که هنوز هم آنرا یکی از بهترین بازیهای عمرم میدانم. آنروزها خیلی به دنبال داستان بازی نبودم و بیشتر صرف تفریح و وقت گذرانی بازیهای جدید را بازی میکردم و بدون توجه به بحث کیفی یا تحلیلی، اغلب بازیها را تا پایان انجام میدادم. یادم میآید که آن روزها من با موس و کیبرد خود کنترل مردی به نام Vito Scaletta را به دست داشتم که بین رفتن به جنگ و زندان، اولی را انتخاب کرد. مثل خیلی از شخصیتهای فیلمی و کاراکترهایی که در سریالها میبینیم. داستان بازی در دو فصل سرد و گرم دنبال میشد که نیمه اول بازی در زمستان و برف و سرما و نیمه دوم بازی در فصل گرم سال بود. مشکلات کرک و آپدیت و مسائلی که با آنها به خوبی آشنا هستید مرا از ادامه بازی بازداشت و نتوانستم در همان زمان انتشار بازی را تا پایان انجام دهم ولی دو سال بعد این شانس را داشتم که با شخصیت Vito Scaletta تا پایان بازی همراه باشم. مردی که در زندگی شاید به اندازه شخصیتی مثل مکس پین سختی نکشیده بود ولی هرگز زندگی سادهای نداشت. یک زندگی پر از انتخابهای اجباری از آغاز تا پایان بازی. بعد از اینکه بازی را به پایان رساندم تازه متوجه شدم که بازخورد اکثر منتقدان به این بازی خیلی منصفانه نبوده. حداقل از دیدگاه من، بازیای که برای تمام کردنش دو سال صبر کردم ارزشش بیش از متای نهاییای بود که در متاکرایتیک به ثبت رسید. تقریبا همه افرادی که این عنوان را بازی کرده بودند هم با من همنظر بودند. بازی قطعا مشکلات خود را داشت ولی شاید از روی تعصب شاید عشق و یا شاید حتی از روی نادانی، هیچوقت به نمره نهایی بازی در متاکرایتیک اعتقاد پیدا نکردم. بازیای که در موردش حرف میزنم نسخه دوم یک فرنچایز فوق العاده محبوب بود که اگرچه نسخه اول آن یک شاهکار ولی نسخه سومش یک افتضاح بزرگ بود. عنوانی که دارید این مطلب را در موردش میخوانید سال ۲۰۱۰ منتشر شد و با وجود بازخورد مثبت کاربران، به نظر منتقدان یک بازی معمولی و یا حتی ضعیف بود. به هر حال هنوز هم دی وی دیهای بازی محبوبم را دارم و گاهی هوس میکنم یک بار دیگر آنرا نصب و بازی کنم. اگرچه آنروزها دیگر گذشته و بازیهای این چنینی برای هیچکداممان تازگی ندارند ولی همیشه با تجدید خاطره موافق بودهام. با توضیحاتی که در بالا دادیم حالا دیگر میتوانید حدس بزنید که بحث راجع به چه بازیای است. Mafia II!
بد بودن، تنها گزینه ممکن
از آنجایی که مقاله نقد و بررسی است و نه پیش نمایش، بهتر است در مورد نسخه قبلی Mafia II صحبت نکنیم و یکراست برویم به سراغ داستان همین بازی. یکی از حسنات داستان بازی این بود که هر بازیکنی میتوانست به طور کامل آنرا بفهمد. تنها چیزی که برای درک داستان Mafia II لازم دارید آشنایی با زبان انگلیسی و انگیزه برای دانستن است که حتی اگر مورد اولی را هم ندارید، ما اینجا داستان بازی را به طور کامل برایتان شرح میدهیم. داستان بازی به نوعی درام و به نوعی جنایی است ولی در رابطه با مورد دوم، اشکالاتی وجود دارد که در ادامه به آنها میپردازیم. شخصیت اصلی بازی Vito Scaletta نام دارد. ویتو پسر خانواده فقیر ایتالیایی است که به تازگی به آمریکا مهاجرت کردهاند و در شهر خیالی Empire Bay در میان مردمان بیچاره این شهر زندگی میکنند. در واقع مهاجرت به آمریکا هرگز وضع زندگی خانواده Scaletta را بهتر نکرد. با نگاهی به تاریخ دهه ۴۰ و ۵۰ آمریکا، متوجه میشوید که ایتالیاییهایی که در فقر و بدبختی در آمریکا ساکن میشدند معمولا راهی بهتر از خلافکار شدن را برای ادامه زندگی خود پیدا نمیکردند. ویتو که در سن هفت سالگی با خانوادهاش به Empire Bay مهاجرت کرده بود، پدری را میدید که به سختی کار میکند و نتیجهای هم ندارد. زندگی در آن شرایط برای ویتو کافی بود تا به فکر چارهای برای بهبود زندگی خود و خانوادهاش باشد. افکاری که البته چندان خوشایند قانون نبودند. زندگی در خیابانها، ویتو را با پسری به نام Joe Barbaro آشنا کرد. دو مردی که بعدا بهترین دوست هم شدند. جنایتهای کوچک این دو معمولا برایشان ایجاد مشکل نمیکرد و ویتو خلافکارانی را میدید که طوری زندگی میکنند که ویتو حتی در رویاهایش هم نمیتواند ببیند. در سن جوانی اما ویتو و جو دست به کاری زدند که برای همیشه گریبانشان را گرفت. مسیری که زندگی ویتو را به طور کامل تغییر داد.
داستان بازی از جایی شروع میشود که ویتو از جنگ جهانی دوم به خانه بازگشته است. ویتو اولین کسی نبود که مجبور بود بین رفتن به زندان یا جنگ یکی را انتخاب کند و به مانند خیلیهای دیگر، جنگ انتخاب او بود. حتی تاوانی مثل حضور اجباری در جنگ جهانی دوم هم نتوانست ویتو را به مسیر یک زندگی سالم بازگرداند و به محض بازگشت به آمریکا به همراه دوستش جو یک بار دیگر قانونشکنیهای این دو از سر گرفته شد. البته بدهی سنگین پدر ویتو هم در مسیر زندگی ویتو بیتاثیر نبود. او بعد از زخمی شدن در جنگ و مدتی را در بیمارستان ارتش گذراندن در حالی به شهرش بازگشت که پدرش دو هزار دلار بدهی بالا آورده بود. برای جبران این بدهی سنگین، ویتو مجبور بود یک بار دیگر در کنار جو به کار قبلیاش بازگردد که با کار کردن برای مردی به نام Mike Bruski که ماشینهای دزدیده شده را میخرید، آغاز شد. داستان بازی Mafia II خیلی بیشتر از داستان پسر جوان و خوشتیپی است که دوست دارد ثروتمند باشد. ویتو اسکالتا به مافیا و خلافکاران زیرزمینی گره خورده و هیچ راه بازگشتی برایش وجود ندارد. زندگی ویتو در Mafia II اگرچه سخت، ولی ساده است. جنگ، قتل و خیانت عمده مواردی هستند که زندگی ویتو بر اساسشان ساخته شده. کافی است تنها چند ساعت Mafia II را بازی کرده باشید تا متوجه شوید ویتو بر خلاف خیلی از خلافکارهای دیگر، پسری ذاتا خوب است. ویتو نمونه بارز کسی است که محیط او را تغییر داده و میتوانست یک زندگی بهتر و شرافتمندانه داشته باشد. ویتو دزدی میکند، کتککاری میکند، اهل قانون شکنیست و حتی آدم هم میکشد. او و گروهش برای رسیدن به اهدافشان از انواع خشونت استفاده میکنند ولی باز هم ویتو و حتی جو، شباهت به پسرهای جوانی دارند که از روی نادانی یا ناچاری دست به اشتباهات زیادی میزنند.
داستان بازی Mafia II اگرچه پیچیده نیست ولی سطحی هم نیست. روایت داستان، شخصیت پردازی، دیالوگها و مواردی از این قبیل شما را راضی نگه میدارند. نویسنده بازی Daniel Vavra است و همین نام برای هر گیمر آگاهی کافیست تا بدون هیچ حرف و حدیثی، قدرت داستان بازی را درک کند. Daniel Vavra که علاوه بر نویسندگی، در طراحی و کارگردانی هم توانمند است، قبلا روی Mafia: The City of Lost Heaven نیز به عنوان نویسنده و کارگردان کار کرده است. داستان بازی پیامدهای فقر به طور واضح و ملموسی نمایش داده و از طرف دیگر، عواقب کار غیرقانونی را هم پوشش میدهد. شخصیت پردازی Vito Scaletta در نوع خود کمنظیر و منحصر به فرد است و مسیری که او در زندگیاش طی میکند، مسیری است که قبلا انسانهای زیادی آن را تا پایان رفتهاند. همانطور که گفتیم، افرادی که در دهههای ۴۰ و ۵۰ به آمریکا مهاجرت میکردند در موارد زیادی، دقیقا به همین سرنوشت دچار میشدند. دیالوگهایی که ویتو در طول بازی به کار میبرد به طرز شگفتانگیز و ظریفی اجبار وی در انتخابهایش را به تصویر میکشد. او مجبور است از اصول اخلاقی خود فاصله بگیرد و روز به روز بیشتر در تاریکی فرو رود و همه اینها علیرغم میل باطنیاش است. بازیکن به راحتی میتواند با شخصیت Vito ارتباط برقرار کند، او را بفهمد و در نهایت ویتو را در بین شخصیتهای محبوبش جای دهد. روایت داستان بازی نیز به خوبی دیالوگهاست. روند پیشروی داستان به شما کمک میکند تا تقریبا با تمام کاراکترهای بازی خصوصا ویتو ارتباط برقرار کنید و در طول بازی با وی همراه شوید. بازی سوم شخص است ولی ویتو هرگز غریبه نیست و خیلی زود میفهمید او هم میتواند نماد یک آدم واقعی باشد. مردی که تصمیماتش تحت تاثیر شرایط محیط و زندگیاش هستند.
برای پول، به هر قیمتی!
گیمپلی بازی جذاب است ولی نمیتوان از مشکلاتش چشمپوشی کرد. اولین نکتهای که باید در مورد گیم پلی بازی بدانید بدقولی سازندگان است. بازی ۷ سال پیش منتشر شد و به همین خاطر شاید کسی یادش نباشد که سازندگان در خصوص بازی تا قبل از انتشار آن چه حرفهایی زده بودند ولی اگر مروری به اخبار چندین سال پیش داشته باشید که قطعا کار خستهکننده و حوصلهسربریست، متوجه بدقولیهای سازندگان میشوید. موارد زیادی را میتوان نام برد که شاید اکثرا هم در جذابیت بازی تاثیری ندارند ولی به هر حال مرد باید روی حرفش باشد! به عنوان مثال، تا قبل از انتشار بازی همه فکر میکردیم یکی از کارهای جالبی که میتوان در Mafia II انجام داد جاسازی جسد در صندوق عقب ماشین است و این در حالی بود که چنین چیزی هرگز امکان نداشت. فقط در یک مرحله شما باید یک جسد را در صندوق عقب ماشین خود میانداختید و آنرا دفن میکردید. مشخص است که این قابلیت یک قابلیت حیاتی نیست و چیزی از جذابیتهای بازی کم نمیکند ولی اینکه سازنده قولی را بدهد ولی در عمل آنرا اجرا کند، خب وجهه خوبی ندارد. ولی گذشته از این صحبتها، گیم پلی بازی روان، جذاب و اعتیادآور است. در واقع تنها داستان بازی نیست که روایتی واقع گرایانه دارد. شاید در بخش اکشن، بازی اغراقهایی داشته باشد که طبیعی هم است ولی در بقیه موارد، همهچیز رنگ واقعیت به خود میگیرد. در بازی همیشه باید سعی کنید یک آدم عادی باشید نه یک قانون شکن یا یک انسان دیوانه! سرعت رفتن، سرقت کردن، حمل اسلحه، ایجاد آشوب، دستبرد زدن، عبور از چراغ قرمز و حتی ورود به بخش ممنوعه مغازهها ( همان “ورود افراد متفرقه ممنوع” خودمان! ) مواردی هستند که برایتان مشکل ایجاد میکنند. این مشکل میتواند به یک جریمه ختم شود و یا آنقدر جدی باشد که پلیسها به شما شلیک کنند. محیط زیبای بازی پر از جزئیات برای بازیکن است و میتوانید حسابی در Empire Bay خوش بگذرانید. ماموریتهای اصلی، خرید لباس و شخصیسازی ماشین، مست کردن و خواندن روزنامه از جمله تفریحاتی هستند که عموما برایتان مشکل قانونی درست نمیکنند. برخلاف خیلی از بازیهای Open World دیگر، هر جرمی برای خود تاوانی دارد. به عنوان مثال اگر تصادف کنید، سرعت غیرمجاز داشته باشید یا از چراغ قرمز عبور کنید پلیس فقط شما را جریمه میکند. مقدار مشخصی پول پرداخت میکنید و از شر پلیسها خلاص میشوید. البته اگر سعی کنید از دستور قانون سرپیچی کنید و از دست پلیس هم فرار کنید، عواقب خاص خودش را دارد. اما جرائم سنگینتر مثل آدمکشی، دزدی از مغازه و مواردی از این قبیل، برایتان دردسر بزرگتری ایجاد میکنند. در این صورت پلیسها دیگر به دنبال پول شما نیستند، آنها جان شما را میخواهند! اگر جرمی که مرتکب میشوید سنگین باشد نیروهای پلیس به شما شلیک میکنند و معمولا در درجات اول اینکار را با تفنگهای کوچک انجام میدهند ولی اگر بخواهید با کشتن پلیسهای دیگر جرم خود را سنگینتر کنید، آنوقت است که باید با مسلسل و شاتگان هم رو به رو شوید.
قانون شکنی در شهر به سادگی دیگر بازیها نیست. شما نمیتوانید یک هفتتیر در دست داشته باشید و در شهر بچرخید. حتی اگر از هفتتیر استفاده نکنید هم کاری که انجام میدهید غیرقانونی است و اگر به پلیس گزارش شود یا یک پلیس شما را در حال حمل یک سلاح گرم ببیند باید با عواقب کار خود رو به رو شوید. ماشینها در Mafia II اغلب به امان خدا رها نشدهاند و قفلهای مختلفی روی خود دارند. عموما هرچه مدل ماشین بالاتر باشد، قفلی که رویش کار گذاشته شده نیز قفل بهتری است و برای باز کردنش کار سختتری دارد که زمان بیشتری هم میبرد. البته آپشن سادهتر، شکاندن شیشه ماشین است و برای وقتی که عجله دارید اینکار بهتر جواب میدهد. مثلا اگر تحت تعقیب پلیس باشید یا توسط گروههای خلافکاری دیگر مورد حمله قرار گرفته باشید بهتر است از این گزینه استفاده کنید و جان خود را نجات دهید. باید دقت کنید که قانون در شهر به شدت دقیق است و کوچکترین موارد از دید پلیس دور نمیمانند. اگر در حین رانندگی با کسی تصادف کنید و خون وی روی قسمتی از ماشین شما نقش ببندد، اگر پلیسها ماشین شما را ببینند تحت تعقیب قرار میگیرید. در Mafia II باید همهچیز را رعایت کنید. مثلا اگر به یک شهروند برخورد کردید و خون او به بدنه ماشینتان چسبید، باید ماشین را به کارواش ببرید و لکه خون را تمیز کنید تا مورد توجه پلیس قرار نگیرید. یا مثلا اگر جرمی با ماشین مرتکب شوید یا حتی در شهر بین عموم، یک ماشین را بدزدید، پلاک ماشین شما گزارش میشود و هرجا با آن پلاک دیده شوید، یعنی باید فرار کنید. اینجا دو راه دارید، یا ماشین را عوض کنید یا پلاک را تغییر دهید. پروسه عوض کردن پلاک هم خیلی ساده است. وارد کارگاههایی که در محیط بازی محل دقیقشان مشخص است میشوید و به هر ترتیبی که دوست دارید پلاک را عوض میکنید. البته شخصی سازی ماشین خود داستان جدایی دارد که در ادامه به بررسی آن هم میپردازیم. فعلا میخواهیم شما را با جو دنیای بازی آشنا کنیم. گاهی پیش میآید که خارج از ماشین دست به قانون شکنی بزنید. شلیک کردن، دستبرد زدن و موارد اینچنینی کار را برایتان دشوارتر میکنند. در این صورت، این صورت شماست که در لیست Most Wantedهای پلیس دیده میشود و برای اینکه از دست پلیسها خود را رها کنید باید به ظاهر خود بپردازید. از آنجایی که در بازی خبری از مدل مو و مدل ریش نیست تنها روش تغییر ظاهر که همیشه هم جواب میدهد عوض کردن لباس است. به این منظور، شما میتوانید لباس جدید بخرید، بدزدید و یا حتی از لباسهای قدیمی خود که در کمد دارید استفاده کنید. نکته جالب اینجاست که اگر در یک لباس تحت تعقیب باشد و آن لباس را در آینده بپوشید، باز هم تحت تعقیب خواهید بود! انتخاب شما در انتخاب لباس خیلی محدود نیست و در دو فصل بازی، لباسهای مختلفی میتوانید به تن کنید. البته این تنوع خیلی هم قابل قبول نیست و انتخابهای زیادی ندارید ولی به هر حال نمیتوان گفت که در انتخاب لباسی که میپوشید محدود هستید. البته برای اینکه لباسهای متنوع ببینید باید در شهر بگردید. معمولا مغازههایی که در مناطق ثروتمند شهر قرار دارند لباسهای باکلاستر و گرانتری دارند. در واقع Empire Bay از لحاظ طراحی فوق العاده است و با شهرهای واقعی تفاوت زیادی ندارد. راجع به طراحی خیابانها و محیط بعدا صحبت میکنیم ولی این را بدانید که اگر میخواهید لباس گران بخرید، غذای خوب بخورید و یا ماشینهای زیباتر ببینید باید به بالاشهر Empire Bay سفر کنید! در اینگونه مناطق با لباسفروشیهایی آشنا میشوید که زمین تا آسمان با مغازههای کوچک دیگر نقاط شهر فرق میکنند. به بیان سادهتر، لذت واقعی خرید را در چنین مکانهایی درک خواهید کرد. برای خرید اسلحه هم انتخابهای زیادی دارد ولی بهتر است کمی بگردید تا بهترین مغازه را پیدا کنید. برای به دست آوردن چیزی که میخواهید همیشه مجبور به پرداخت پول نیستید. میتوانید اسلحه بکشید و تمام آیتمهای یک مغازه را بدزدید. همه لباسها و تفنگها را بدزدید و طعم همه خوراکیهای رستورانها را بچشید. نکته جالب اینجا در مورد نوشیدنیهای الکلی بازی است. اگر بیش از اندازه از نوشیدنیهای الکلی مصرف کنید در بازی حالت مستی به شما دست خواهد داد و چند ثانیه الی یکی دو دقیقه صفحه نمایشگرتان تار میشود و کنترل کارکتر مشکل. مصرف غذا به شما کمک میکنند تا سلامتی خود را بازیابی کنید. بسته به نوع خوراکی که میخورید سلامتی شما پر میشود. مثلا تاثیر یک ساندویچ همبرگر با یک ویسکی به هیچ وجه مساوی نیست.
بهتر است دقت کنید که دزدیها همیشه تمیز و بدون مشکل پیش نمیروند. اگر هدفتان دزدی از یک اسلحه فروشی باشد، شک نکنید باید از تفنگتان به قصد کشت استفاده کنید چراکه صاحبان اینگونه مغازهها همه برای حفاظت از خود یک اسلحه دارند و این اسلحه معمولا شاتگان است. برخی از اغذیه فروشیها نیز از سلاح گرم برای دفاع از اموالشان استفاده میکنند. ولی در بقیه موارد میتوانید فقط روی صاحب فروشگاه نشانه بروید و به گاوصندوق مغازه دستبرد بزنید یا آیتمهای مغازه را مال خود کنید. جالب اینجاست که اگر صاحب مغازه را نکشید و محل جرم را ترک کنید و پس از مدتی برگردید، میبینید که وی با پلیسها در حال صحبت کردن است و اگر شما را ببیند توسط پلیس شناسایی شده و تحت تعقیب قرار میگیرد. اگر هم صاحب مغازه را به قتل برسانید و بعد از چند دقیقه به فروشگاه برگردید، میبینید که محل به طور کامل تخلیه شده، در آن قفل است و توسط پلیس از نوارهایی استفاده شده که به شما هشدار میدهند که وارد نشوید. در این صورت برای ورود به محل باید حتما قفل در را به صورت غیرقانونی باز کنید و وارد شوید که البته فایدهای هم ندارد. در این گونه موارد داخل فروشگاه کاملا خالی است و نمیتوان چیزی پیدا کرد. دقیقا چنین جزئیاتی هستند که Mafia II را تبدیل به یک بازی منحصر به فرد میکنند. عنوانی که شاید از در خیلی از موارد از همسبکهای خود مثل GTA که با آنها مقایسه میشود ضعیفتر باشد ولی همچنان قابلیتهایی را در خود دارد که در کمتر بازیای میتوان پیدا کرد. یکی دیگر از نکات جالب بازی امکان رشوه دادن به پلیسهاست. به شخصه با دیدن چنین قابلیتی یاد بازی The Godfather افتادم ولی این قابلیت در Mafia II دقیقا شبیه به The Godfather نیست. در Mafia II برخلاف The Godfather شما نمیتوانید از قبل به یک پلیس پول بدهید تا هوایتان را داشته باشد، بلکه بعد از وقوع جرم فرصت دارید تا به شیوه خود با این قضیه برخورد کنید. در مواردی که قرار نیست تنها جریمه نقدی شوید و از طرفی دیگر آنقدر جرمتان سنگین نبوده که مورد هدف گلوله مردان قانون قرار بگیرید، حکم شما بازداشت است. در این گونه موارد میتوانید به پلیس رشوه دهید و خود را با مقداری پول راحت کنید یا میتوانید مبارزه را انتخاب کنید. تفنگ خود را از غلاف بیرون بیاورید و جنگ به راه بیندازید. در هر صورت شما قرار نیست دستگیر شوید و بین این دو راه میتوانید یک مورد را برگزینید.
مبارزات بازی را میتوان کلا در سه دستهبندی جا داد. مبارزات با سلاحهای گرم، مبارزات با مشت و لگد و مخفیکاری یا همان Stealth. با توجه به اینکه گان پلی بازی جای صحبت زیادی دارد اول به مبارزات melee میپردازیم. اینگونه مبارزات برخلاف Shooting، به اندازهای که باید جذاب نیستند. البته قرار نیست این مورد را یک نکته منفی بدانیم و بیشتر سلیقه افراد است که باید راجع به melee combat نظر دهد. به لحاظ سختی، این نوع از مبارزات اصلا چالش برانگیز نیستند. شما برای غلبه بر دشمن خود تنها به چند دکمه نیاز دارید. در همان ابتدای بازی، زمانی که برای محافظت از خواهرتان با یک بدهکار درگیر میشوید، تمامی آموزشهای لازم در این زمینه به شما داده میشود و در ادامه بازی مشکلی در استفاده از انواع ضربه نخواهید داشت. پیروزی در این نوع مبارزات کار آسانی است و فقط باید دقت کافی و حوصله داشته باشید تا در زمان درست ضربه را وارد کنید. تنها دشمن اصلی شما در این مبارزات، عجله و بی حوصلگی است که به احتمال بسیار زیاد، به سراغتان خواهد آمد. قرار نیست مبارزات بازی به جذابیت Sleeping Dogs باشند و اصلا از فنون رزمی استفاده نمیشود. دشمنانتان هم اغلب از قدرت یکسانی برخوردارند و یکبار دیگر تاکید میکنم، این مبارزات سخت نیستند و فقط حوصله میخواهند. اما مبارزات با تفنگ را قطعا باید یکی از جذابترین و یا شاید هم جذابترین بخش بازی دانست. بگذارید مطلب را اینگونه شروع کنیم: گان پلی بازی Mafia II حداقل در قیاس با بازیهایی که سال ۲۰۱۰ منتشر شدهاند، بینظیر است. فاکتورهای زیادی هم در این مورد نقش دارند. تخریبپذیری، روان بودن گیمپلی، صداگذاری، انیمیشنها و حتی سلاحهای موجود در بازی. مثل هر بازی جهان باز دیگری، برای اینکه زنده بمانید باید پشت یک دیوار، ماشین یا هر چیز دیگری پناه بگیرید. برای تعویض سریع کاور میتوانید به پشت یک دیوار نزدیک دیگر بخزید و از برخورد با گلوله در امان بمانید. حقیقتا این گونه مبارزات هم سخت نیستند ولی جذابیتی غیرقابل وصف دارند. کماکان کمتر بازیای را پیدا میکنم که از اکشنش تا این اندازه لذت ببرم. دشمنانتان با سلاحهای متنوع به جنگ با ویتو میآیند و شما از دفاع کردن لذت میبرید. شلیک کردن به هر نقطه از بدن دشمنان تاثیر متفاوتی دارد. هدشات کردن سبب مرگ دشمن میشود ولی شلیک به دیگر نقاط بدن هم در Mafia II جذابیتهای خودش را دارد. نمیخواهم فعلا وارد بحث انیمیشنها شویم، این مورد را هم در بخش مربوط به خود بررسی میکنیم ولی تا اینجا، این را بدانید انیمشنها و عکسالعملهای افراد بعد از اصابت گلوله یکی از جذابیتهای بازی است. نکته منفی در این زمینه هوش مصنوعی دشمنان است. اگر بیش از چند ثانیه در سنگر خود بیحرکت بمانید، دشمن به سمت سنگر شما حرکت کرده و موقعیتی عالی برایتان فراهم میکند تا وی را هدشات کنید. البته در بعضی موارد هم سنگرگیری نیروهای پلیس یا دیگر اراذل شهر قابل قبول است و کار را برایتان سخت میکند ولی عموما شاهد ضعف هوش مصنوعی هستیم. با این حال، دقت شلیک دشمنان بد نیست و پیدا کردن یک سنگر مناسب ضروری است. این کار در محیط بازی کار چندان سادهای هم نیست و پیدا کردن دیواری که بتوان به آن تکیه داد همیشه ساده نخواهد بود! بازی به طور کلی از ۱۵ مرحله ( Chapter ) تشکیل شده و مبارزات جذاب جنگی بیشتر از چپتر ۸ به بعد آغاز میشوند. جذابترین مراحل، مراحل نیمه دوم بازی هستند، نیمهای که در فصل گرم سال اتفاق میافتد و با دنیایی کاملا جدید سر و کار دارید. یکی از مشکلاتی که در Mafia II دیده میشود نبود حس و حال گنگستری است. درست است که در محیط بازی کاملا آزاد هستید و کارهای زیادی میتوانید انجام دهید ولی هیچوقت احساس عضوی از یک گروه مافیایی بودن را نخواهید داشت. نمیتوانید یک گروه را بردارید و با آنها در شهر آشوب به راه بیندازید، هرگز نخواهید توانست با یک گروه چهار نفره به یک مغازه دستبرد بزنید و این برای بازیای که در نامش واژه “مافیا” دیده میشود اصلا جالب نیست. حتی مراحل اصلی بازی هم آنقدر که لازم است روی کارهای گروهی تمرکز ندارند و تنها در چند مرحله، با یک تیم وارد عمل میشوید. با این وجود، اگر با یک نفر از اوباش شهر درگیر شوید و وی را بکشید دوستانش هرگز شما را رها نخواهند کرد. پلیسها دقیقا به همان اندازه که مراقب قانونشکنیهای شما هستند، مراقب دیگران هم هستند. اگر صدای شلیک به گوش پلیس برسد یا چنین موردی گزارش شود، پلیسهای شهر به جان دشمنان شما میافتند و آنها را دستگیر میکنند. البته هیچکس در بازی عملا دستگیر نمیشود، تلاش پلیس برای دستگیری به فرار مجرم ختم میشود و نهایتا کار با مرگ مجرم به پایان میرسد.
سلاحهای متنوع بازی هر کدام به نوعی کاربردی خواهند بود. شخصا سلاحهای کمری را بیشتر دوست دارم و مبارزه با آنها برایم جذابیت بیشتری دارد. اما برای اوقات بحرانی میتوانید از سلاحهای قویتر و حتی مواد منفجره هم استفاده کنید. از تاکتیکهایی مثل شلیک به باک ماشین هم میشود مثل هر بازی جهان باز تاپ دیگری استفاده کرد. اگر سلاح خاصی مدنظر دارید میتوانید از فروشگاهها تهیه کنید اما اگر فقط احتیاج به تفنگ دارید و نوع آن خیلی مهم نیست میتوانید از سلاح پلیس یا خلافکارانی که میکشید استفاده کنید. یکی از دلایلی که معمولا لازم نیست به فروشگاه بروید و پول خود را خرج کنید هم همین است. به دست آوردن سلاحهای مختلف خصوصا سطح پایین کار سختی نیست و برای به دست آوردن مهمات نیز همین راه جواب میدهد. در واقع شما میتوانید پول به دست بیاورید و هرگز خرج نکنید. به جز چند مورد خاص مثل کارواش رفتن و شخصیسازی ماشین، در بقیه موارد هیچکس شما را مجبور به استفاده از داراییهایتان نمیکند به جز پلیس. که البته در این وضعیت هم میتوانید به افسر پلیس رشوه ندهید و با وی درگیر شوید. برای اینکه از دست پلیس رها شوید میتوانید از باجه تلفن استفاده کرده و مبلغی را پرداخت کرده و خود را خلاص کنید. این مورد هم یکی از معدود مواردی است که مجبور هستید از پول استفاده کنید. برای به دست آوردن پول هم روشهایی وجود دارد که طبیعتا مشخصترین آنها، انجام دادن ماموریتهای بازی است. در مورد ۱۵ مرحله بازی هم صحبت کردیم و گفتیم که تنوع مراحل قابل قبول است. نقطه قوتی که در DLCهای بازی یافت نمیشود! از دیگر روشهای درآمدزایی میتوان به فروش ماشین اشاره کرد. البته اینجا منظور از فروش به نوعی اسقاط ماشین است و مبلغی هم که در ازای این کار دریافت میکنید انصافا ناچیز است. از دیگر روشهای درآمدزایی میتوان به دزدی از مغازهها که قبلا توضیحات لازم را در این مورد دادیم اشاره کرد. با وجود آزادی عمل وصف نشدنی که در محیط بازی دارید، متاسفانه خبری از فعالیتهای جانبی و ماموریت فرعی نیست. به غیر از مواردی که گفته شد، جمعآوری روزنامه میتواند یک سرگرمی برای ویتو در حین گشتن در شهر محسوب شود. روزنامههایی که محتواهایشان بلااستثنا غیراخلاقی است! عدم وجود ماموریت فرعی در دراز مدت سبب خستگی شما از بازی میشود. شاید در ساعتها و حتی روزهای ابتدایی بازی متوجه این موضوع نشوید ولی بعدا پی میبرید که چیزی در Mafia II کم است. بیشتر اوقات خود را باید صرف رانندگی کردن در شهر و جا به جایی از نقطه A به B کنید و در شهر هنگامی که در حال رانندگی هستید چیزی جز زیبایی محیط و طراحی هنری بازی شما را جذب نخواهد کرد. دنیای بازی اگرچه زیبا طراحی شده ولی خیلی زنده و پویا نیست و میتوانست بهتر از اینها باشد. رانندگی کردن در خیابانها و جادههای Mafia II حس و حال خاص خودش را دارد و از این حس و حال لذت خواهید برد. مشکلی در زمینه هندلینگ ماشینها دیده نمیشود و نباید در این مورد سخت گرفت. کنترل سرعت کاملا در اختیار شماست و با فشردن یک دکمه میتوانید مطمئن شوید که هرگز سرعت شما از حداکثر سرعت مجاز بیشتر نخواهد شد. گاهی سرعت مجاز ۴۰ و گاهی ۶۰ است و در هر صورت شما دیگر نیازی نیست پشت سر ترمز کنید تا سرعتتان کنترل شود. این قابلیت به شما اجازه خواهد داد که بدون اینکه هیچ کار خاصی انجام دهید، از قوانین پیروی کنید. سرعت زیاد رفتن هم به جز خطر جریمه شدن توسط پلیس خطرات دیگری هم دارد. با هر تصادف مقداری از سلامتی شما کاهش مییابد و در صورتی که تصادفتان بیش از اندازه سنگین باشد، حتی امکان مرگ ویتو هم وجود دارد. یکی از کمبودهای بازی مربوط به زمانی است که توسط پلیس تحت تعقیب هستید و پلیسها در حال تیراندازی به شما هستند. با وجود تمام قابلیتها و آزادیهایی که Mafia II به شما داده، اینجا دستتان کاملا بسته است. یعنی اگر پشت فرمان باشید نمیتوانید از هیچ نوع سلاحی استفاده کنید و اصلا تمام راههای دفاع از خود را در واقع بستهاید. زمانی که به شدت تحت تعقیب پلیس و یا حتی گنگسترهای دیگر باشید این موضوع میتواند عصبیتان کند چرا که تیر دشمنان شما در این اوقات معمولا خطا نمیرود. اهمیت پمپ بنزین از دیگر شگفتیهای گیم پلی بازی است. وقتی میگوییم Mafia II منحصر به فرد است دقیقا از چنین قابلیتهایی حرف میزنیم. ماشین شما برای مدتی میتواند نیازهایتان را تامین کند و بعد از آن باید به آن بنزین بزنید وگرنه وسط راه از حرکت باز میایستد. حتی ماشینهایتان را وقتی در گاراژ میگذارید هم اگر قبلا با کمبود بنزین مواجه بودهاند به همان حالت باقی میمانند. همچنین اگر از قبل لکه خون روی بدنه ماشینتان خشک شده باشد، حتما باید آنرا به کارواش ببرید و نگهداری آن در پارکینگ کمکی به شما نمیکند. ماشین تحت تعقیب نیز وضعیت مشابهی دارد و تا وقتی تغییراتی از جمله تغییر پلاک را در آن ندهید، تحت تعقیب پلیس باقی میماند.
حتی خون هم زیبایی Empire Bay را زیر سوال نمیبرد
خیلی بیشتر از اینها میتوان در مورد گیم پلی و حتی داستان بازی Mafia II صحبت کرد. گیم پلی بازی به قدری وسیع است که هر چقدر سعی کنیم همه مطالب را برایتان بازگو کنیم باز هم بدون شک چیزهایی هستند که جا میمانند و فراموش میکنیم که به آنها اشاره کنیم. با این حال سعی کردیم هرچیز جالبی که در گیم پلی بازی دیدیم برایتان شرح دهیم و آنها را بررسی کنیم تا حتی اگر بازی را انجام نداده باشید، به خوبی با دنیای بازی آشنا شوید و در صورتی هم که Mafia II را تجربه کردهاید مطمئنا مطالب بالا جنبه یادآوری برایتان دارند. البته هدف تنها یادآوری نیست و سعی کردیم نقاط ضعف و قوت گیم پلی را هم تا حد ممکن تحلیل، نقد و بررسی کنیم. از بخش گیم پلی که بگذریم به گرافیک بازی میرسیم. Empire Bay به نوعی همان نیویورک است و مثل خیلی بازیهای دیگر از جمله سری Grand Theft Auto، از نام اصلی شهر استفاده نشده است. تمام اتفاقات بازی تنها در همین شهر رخ میدهند و خبری از شهر یا کشور دیگر نیست. البته این موضوع را معادل کوچک بودن محیط بازی ندانید. همانطور که گفتیم Empire Bay شهری است که هم منطقه فقیرنشین دارد و هم ثروتمند. همه چیز در این شهر میبینید. خیابان، بزرگراه و محلههای پولدار و ثروتمند. اسکله و دهها لوکیشن دیگر در بازی حاضر هستند و به هیچ وجه احساس نخواهید کرد که به دنیای کوچکی پا گذاشتهاید. نیمی از بازی را در فصل زمستان میگذرانید. در واقع از اول بازی تا چپتر ۶، همهجای شهر را برف پوشانده است. روی ماشینها و خیابانها پوشیده شده از برف است و گاهی هم باید منتظر باران باشید. مردمی را میبینید که همگی لباس گرم به تن دارند و برخی از آنها روزنامه به دست گوشه خیابان ایستاده، عدهای در حال خرید ساندویچ و برخی هم چتری در دست گرفته و قدمزنان در حال رفتن به محل مورد نظر خود هستند. نکتهای که زیبایی بازی را دو چندان میکند طراحی فوق العاده محیط در هر دو نیمه بازی است. در فصل زمستان، برف به طرز زیبایی روی ماشینها باریده و برخی از آنها کاملا سفیدپوش شدهاند. این در حالی است که دیگر ماشینها، خصوصا آنهایی که در شهر در حال حرکت هستند هم روی بدنهشان برف نشسته. اگر کمی سرعت داشته باشید برف روی ماشین شما آب میشود. راه دیگر برای خلاصی از این موضوع، استفاده از کارواش است. این دیگر بحث سلیقه است که دوست دارید ماشینتان تا چه اندازه تمیز باشد. برخورد قطرههای باران هم با بدنه ماشین و همچنین خیابانهای شهر چشم نواز و واقع گرایانه است. البته اثری از خیس شدن ویتو نیست و انگار نه انگار که زیر باران در حال قدم زنی هستید. در مورد بقیه مردم نیز همین موضوع صادق است و زیبایی باران به همان برخورد قطرههای آب به اجزای محیط محدود میشود. تصویری که Mafia II از زمستان سال ۱۹۴۵ نیویورک به نمایش میگذارد مثل یک نقاشی هنری متحیرکننده و تحسین برانگیز است.
فصل تابستان سال هم زیباییهای خاص خودش را دارد. اتفاقات چپتر ۷ به بعد در سال ۱۹۵۱ رخ میدهند و شما قبل از اینکه به این مرحله برسید، چند ساعتی باید به بازی کردن در زندان بپردازید. در این فصل خبری از سرما و برف و باران نیست ولی باز هم محیط زیباییهای خودش را دارد. جلوههای بصری بازی اگرچه ایراداتی دارند ولی بدون شک چشم نواز و زیبا هستند. از مشکلاتی که در گرافیک Mafia II میتوان به آن اشاره کرد کیفیت تکسچرهاست. اگرچه درختها و چمنها به محیط بازی زیبایی خاصی میبخشند ولی اگر در طراحی بافت آنها دقت کنید متوجه مصنوعی بودن آنها میشوید. البته این به شرطی است که بخواهید خیلی ریزبین باشید و کمی هم سختگیری کنید. به هر حال منتقدین بازی میتوانند از این موضوع استفاده کنند. از طرف دیگر طراحی چهره شخصیتها اگرچه قابل قبول است ولی سازندگان میتوانستند زمان بیشتری روی این طراحیها گذاشته تا همه اجزای صورت شخصیتهای اصلی مثل ویتو، جو و هنری قابل رویت باشند. حرکات صورت این شخصیتها با شرایط روحی آنها در تضاد نیست ولی به طور کلی سازندگان میتوانستند عملکرد بهتری داشته باشند. این موارد مطمئنا جزو نقاط ضعف بازی به شمار نمیروند. اما یکی از نقاط قوت بازی را میتوان در انیمیشنها یافت. در این مورد انصافا سازندگان سنگ تمام گذاشتهاند و هیچ حرفی در آن نیست. واکنش NPCها پس از برخورد گلوله به هر قسمت از بدنشان دیدنی و زیباست. بالاتر گفتیم که یکی از مواردی که بخش اکشن بازی را زیبا میکند همین است. NPCها هرگز در مقابل صدماتی که میبینند بیتفاوت نخواهند بود و واکنشهایی را از خود نشان میدهند که قابل مقایسه با دنیای واقعی است. میتوانید به پای یک پلیس شلیک کنید و خودتان ببینید که او چه رفتاری خواهد داشت. نکته منفی بازی در مورد گرافیک، خون است که خیلی طبیعی نیست و کمی تو ذوق میزند. جالب اینجاست که وقتی از روی یک شخص کشته شده عبور میکنید تا چند قدم جلوتر خون به کفش شما چسبیده و رد خون روی زمین باقی میماند. یا مثلا اگر فردی را نزدیک به ماشین بکشید، خون او روی ماشین نقش میبندد. جای جراحات ناشی از گلوله هم تا مدتی بعد از مرگ روی بدن NPCها باقی میماند. اینها به کنار، یکی از مشکلاتی که حتی برخی بازیهای جدید هم با آن رو به رو هستند مربوط به زمانیست که به یک NPC مرده شلیک میکنید. حتی امروزه هم در بعضی از بازیها میبینیم که شلیک به یک فرد مرده به شکلی خندهدار و اذیتکننده، اصلا تاثیری روی او ندارد. یعنی تیر از بدنش رد شده و به زمین میخورد بدون اینکه او جراحتی بردارد. در Mafia II اینگونه نیست و یکی از تفریحات شما میتواند شلیک به پلیسهای مرده باشد. حتی جسد آنها هم زخم میشود و تکان میخورد. در مواردی که ترجیح میدهید به صورت پنهانی کاری را پیش ببرید، میتوانید جسد را به یک جای مخفی بکشید ( Drag کنید ) و در این صورت هم خون او روی زمین کشیده میشود ولی هوش مصنوعی پلیسها آنقدر خوب نیست که رد خون را بگیرند و به جسد برسند.
تخریب پذیری بازی حالتی دارد که نه میتوان زبان به تمجید از آن گشود و نه میشود آن را کوبید. به همان اندازه که شلیک به یک ماشین یا تصادف با ماشین دیگر اثری خیرهکننده روی ماشین میگذارد، به همان اندازه شلیک به برخی اجزای محیط ناامیدکننده است. با این وجود، باز هم میتوان تخریب پذیری را جزو بخشهای مثبت بازی دانست و یکی دیگر از عوامل جذابیتهای مبارزات با سلاحهای گرم. بازی البته باگهایی هم دارد که گاهی اوقات آنقدر وحشتناک میشوند که میتوانند برای چند دقیقه شما را از بازی متنفر کنند! در واکنش با این مدل باگها سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید. تیراندازی در محیط اثرات خودش را میگذارد و شلیک به شیشهها یا مثلا چراغ ماشینها سبب شکستن یا ترک برداشتنشان میشود. بدیهی است که با چنین توصیفاتی، وقتی به تایر ماشین تیراندازی کنید هم ماشین پنچر میشود و شلیک به باک آن باعث یک انفجار خواهد شد. افکتهای آتش هم میتوانستند بهتر از چیزی باشند که در نسخه نهایی دیدیم با اینحال، بهتر است زیاد سختگیری نکنیم و از تمام ابعاد بازی لذت ببریم.
نوای قدیمی!
نحوه صداگذاری و موسیقی بازی ما را مجبور کرد این بخش را هم بررسی کنیم. یکی دیگر از عوامل جذابیت مبارزه با سلاحهای گرم بازی، صداهایی است که از اسلحهها یا مواد منفجره متساعد میشود. شخصا عاشق صدای شلیک گلوله از اسلحههای کوچک و کمری بازی هستم. افکتهای صوتی بازی در این زمینه بینقص عمل میکنند و همه چیز را جذابتر و زیباتر جلوه میدهند. خود صدای گلولهها به کنار، صدایی که از برخورد گلوله با اجزای محیط ایجاد میشود هم جای بحث دارد. این صدا نیز دلنشین است و حس و حال خاصی را به بازیکن میبخشد. در بسیاری از بازیها، روی صداگذاری و افکتهای صوتی به نحوی کار میشود که جای نقد نداشته باشند و کسی ایرادی به آنها وارد نکند ولی بازیهایی هم هستند که به این موضوع اهمیت میدهند و واقعا روی آن کار میکنند. Mafia II جزو دسته دوم است که مشخص است که به مخاطب احترام گذاشته و روی کوچکترین موارد هم تمام سعی و تلاش خود را به کار گرفته تا کاربر را راضی نگه دارد و بهترین محصول ممکن را به بازار عرضه کند. اگرچه نتیجه نهایی از دید منتقدان یک نتیجه ایدهال نیست، ولی کمتر کاربری را مییابید که از Mafia II نهایت لذت را نبرده باشد. شاید محسوس نباشد ولی افکتهای صوتی موجود در بازی یکی از عناصر موفق این عنوان هستند. به غیر از صدای گلوله و شکستن شیشه، اصوات دیگری هم هستند که در محیط پخش میشوند و شما از آنها لذت میبرید. صدای ماشینها و غیره.
موزیکهای لایسنس شده زیادی از دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ در Mafia II میبینیم و این موزیکها را میتوانید در ماشین خود پخش کرده و از آنها لذت ببرید. ساندترکهای بازی که به جذابیت بازی میافزایند، به عدد ۱۳۰ میرسند. طبیعتا این رقم فراتر از حد انتظارات است و هیچکس نمیتواند به خود اجازه دهد و این تعداد ساندترک را زیر سوال ببرد. موسیقیهای بازی گاهی از رادیوی ماشین، گاهی از ضبط موجود در یک ساختمان و گاهی هم بین کاتسینها شنیده میشوند. با ورود به برخی ساختمانها و مغازهها میتوانید از موسیقی شنیدنیای که در حال پخش است لذت ببرید. اگرچه این موضوع قطعی نیست ولی به گفته یکی از منتقدین، کالکشن موسیقیهایی که در Mafia II وجود دارد در کل بازیهای تاریخ بینظیر است. در واقع کلکسیون موسیقی هیچ عنوانی در تاریخ، به بزرگی Mafia II نیست اما حتی اگر این هم درست نباشد، باز هم چیزی را عوض نمیکند و موسیقیهای گنجانده شده در بازی تحسین برانگیزند. صحبتهای برخی از گویندگان رادیو هم جالب و شنیدنیست. مثلا در پنج چپتر نخستین بازی، بارها از هیتلر اسم برده میشود. حتی در برخی مکالمات میان شهروندان هم این موضوع مشهود است.
انتخابهایت تو را تعریف میکنند…
در اینکه اولین نسخه Mafia یک شاهکار بود هیچ شکی وجود ندارد و Mafia II هم هرگز نتوانست خود را به سطح Mafia: The City of Lost Heaven برساند. ولی برخلاف Mafia III، مافیا ۲ توانست آبروی فرنچایز خود را حفظ کند و بار دیگر نام Mafia را روی زبانها بیندازد. شخصا Mafia II را یک بازی باشکوه میدانم که تقریبا همهچیز را برای بازیکن مهیا کرده و تنها کاری که بازیکن باید انجام دهد لذت بردن است. Mafia II در تمام ابعاد نقاط قوت خودش را دارد و مطمئنا برای طرفداران خود تجربهای فراموش نشدنی را رقم زده است. جلوههای بصری، روایت داستان، شخصی پردازی ویتو، گیم پلی و افکتهای صوتی بازی همه مواردی هستند که در کنار هم میتوانند Mafia II را به یکی از بهترین بازیهای دوران گیمریتان تبدیل کنند. هیچکس منکر مشکلات بازی نمیشود و طبیعتا از سوی سازندگان هم کمکاریهایی صورت گرفته ولی در مجموع، پیشنهاد میکنم چشمتان را روی متاکرایتیک حداقل در این مورد به خصوص ببندید و تجربه شخصی خودتان را ملاک قرار دهید. به هر حال اگر Mafia II را هنوز تجربه نکردهاید، بازی کردن آن ضرری ندارد و چیزی را از دست نمیدهید ولی به شما اطمینان میدهم در بدترین حالت، ناامید نخواهید شد. دست شما در این عنوان بیش از هر بازی دیگری باز است و هرکاری که دوست دارید میتوانید انجام دهید. المنتهایی که در بازی میبینید یا دیدهاید، مواردی هستند که حتی در بهترین شاهکارها نیز نمیتوان آنها را یافت و Mafia II را تبدیل به یک بازی یونیک میکنند. به عنوان سخن پایانی باید اعتراف کرد که تلاش سازندگان قابل تحسین و احترام است و توانستهاند محصولی را ارائه دهند که داستان زیبای خیانت، انتقام و حتی برادری را بازگو میکند و به نوعی زندگی واقعی یک انسان نوعی را به تصویر میکشد. برخلاف اسم بازی، داستان بازی بیشتر درام است تا جنایی و شامل موارد زیادی میشود. پس یکبار دیگر تاکید میکنم چشمتان را روی متای بازی Mafia II ببندید و خودتان آنرا تجربه کنید. کسی چه میداند، شاید Mafia II بتواند تا سالهای سال نام خود را در لابهلای خاطرات خوشی که داشتید حک کند.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
وای دست رو چه عنوانی هم گذاشتین هنوز اون لحظات رویایی که با این بازی داشتم رو فراموش نکردم به نظرم متای ۷۴ اصلا در حد این عنوان نبود و منتقدا خیلی بهش ظلم کردن …
کلا پلی استیشن تو بعضی جاها جفا می کنه خب شاهکار های کنسول های قدیمی رو ریمستر کردن کاری نداره که… red dead , mafia
بازی قشنگیه اما یه سری مشکل داره مثلا نباید ایقد فضاش تیره تاریک باشه یکم گذافیکش تو ذوق میزنه هرچند باید در نظر گرفت بازی۸ ۹ سال پیش ساخته شده
به به… یعنی واقعا به به… یعنی اصلا عشق!
شاید ۵ یا ۶ بار این بازی رو تموم کردم و فقط برای اینکه توی اسکله صدای دویدن ویتو رو روی بارانداز چوبی بشنوم، ساعت ها دویده باشم!!! و توی ماشین زیر بارون توقف کردم و به صدای برخورد قطره ها روی سقف ماشین گوش داده باشم. من عاشق این بازی ام. همه پوسترهای تحت تعقیب و پوسترهای پلی بوی رو پیدا کرده بودم و به هر گوشه از نقشه سر زده بودم.
بهترین مرحله بازی هم برای من آخرین مرحله اش بود که همیشه یه بارونی سرمه ای با کلاه میخریدم و thompson 1956 رو بیرون میاوردم و زاویه دوربین رو روی زوم قرار میدادم و در حالی که با صدای اون روز بارونی به خلسه میرفتم، آروم آروم قدم بر میداشتم و دار و دسته نفله جلو روم رو با خاک یکسان میکردم! (بدون اینکه برم توی کاور) :inlove: :inlove: :inlove:
بازم منو یاد یکی از بهترین بازی ها عمرم انداختید… مرسی
Hell of job vitto!
فقط مجله های playboy توی بازی 😀 😀 😀 😀 :inlove: :inlove: :inlove: :inlove: :inlove:
حلالت
ای کلک :laugh: 😀 😀 :rotfl: :rotfl: :yes: :yes:
حلال چی میگم آبرومو بردن کف خونه یوهو همه دیدن
واقعا بازی بسیار زیبایی هست که پتانسیل تبدیل شدن به یکی از پایه های هنر هشتم رو داره مثل خیلی از بازی های دیگه ولی در حد یک بازی عالی و به یاد موندنی باقی میمونه و نمیشه بهش لقب یک شاهکار بی نقص رو داد . اگر و فقط اگر راکستار کار ساخت مافیا ۴ رو به عهده بگیره با یه عنوان وحشتناک و خطرناک برای سری جی تی ای تبدیل میشه .
یادش بخیر با کاراکتر joe barbero خیلی حال کردم ولی هنوز نمدونم به سر joe چی اومد؟؟؟
اسپویل:تو آخر مافیا ۳ joe barbero رو نشون میدن که زنده هست و برای Leo Galante کار میکنه.
جدی 😯 ایول اخه هنوز مافیا ۳ رو بازی نکردم هنوز
اره یه لحظه چهره joe رو نشون داد که منم فکر میکنم خودش بود
توی این ۳ تا مافیایی که تا حالا اومده فقط مافیا ۱
بقیش همش افت کرده
بجای سری جدید همون مافیا۱ با گرافیک جدید بدن به خدا ما راضیم
اینکه مافیا ۱ بهترین بوده کاملا موافقم. منم با مافیا ۱ بیشتر خاطره دارم. اما نمیشه گفت ۲ افت داشته.
نسخه سوم افت داشته به نظر من. خصوصا از لحاظ طراحی مراحل و گیم پلی.
من نمیگم بد بود ولی شما ایده مافیا۱ ببین. تو سال ۲۰۰۲ بود فکر کنم
ماشین بنزین تموم میکرد یکی از چیزایی بود که خیلی با حال بود یا اون مرحله مسابقه ماشینش که واقعا سخت بود
بعد شما بیا با ۲ مقایسه کنی پیشرفتی نکرد همون فرموله تحویل ملت دادن وبنظر من داستانشم مثل ۱ نبود
بازم میگم سلیقه ایی من اندازه یکش حال نکردم با ۲ دلیل نمیشه بگیم بازی اشغالیه
چون من امسال اصلا بازی جالبی ندیدم هر بازی گرفتم ۱ ساعت بازی کردم خسته شدم ولی دوتا۲ انقدر بازی کردم که پیر شدم :skeleton: :skeleton:
شاید همین دوتا به نظر شما مسخره باشه ولی من حال میکنم و مهم اینه که یه سلیقه هم احترام بزاریم
خسته نباشی محمد اریامقدم عزیز نقد کاملی بود
:yes: :yes:
امکان نداره مافیا۲ رو تجربه کنی و این عنوان در لیست برترین بازی های عمرت قرار نگیره فکر نمیکنم کسی از این دل انگیز خاطره نداشته باشه هنوزم که هنوزه توی ۳۶۰ جزو بازی هایی هست که هر از چندگاهی باید برم سراغش
چه زمانی که سره پیدا کردن مجله ها نذاشتیم 😀 :rotfl:
داستان و روایت زیبا در کنار گرافیک بسیار قوی و شهر پویای بازی از عواملی بودن که در اون سال خودنمایی میکردن و از برترین عناوین نسل قبل بود
MICROSOFT.xbox one
درودداداش بازی فورزا ۷ داری اگه داری یه محبت می کنی گیم آیدی بازی رو بگی از سایتی نسخه کاملش رو دانلود کردم اما گیم آیدی نداره باید دستی خودت بسازی حجم بازی یا ۶۷ یا ۹۵ گیگ هست
به طور مثال گیم آیدی گرز اینه از بقیه دوسان هم اگه کسی داره بگه ممنون میشم
گرز ۱CF45B02-3C5F-4502-B637-7359B5B31C11
سلام داداش فورزا۷ رو هنوز نگرفتم گذاشتم برای زمان وان اکس
واقعا حیف این مافیا ۲ و مافیا ۱ که اون آشغال به تمام معنا (مافیا ۳) را ساختن و گند زدن به این سری
این جور که من متوجه شدم فروش ضعیف دارک سایدرز ۲
باعث نابودی thq شد
چرا سازنده مترو دارک سایدرز و مافیا باید این بلا سرش بیاد؟
صد درصد دارک سایدرز ۲ ارزش احیا کردن thq رو داشت
زندگی عادلانه نیست
THQ سر جوگیر شدن و تولید یه گجت به اندازه بیش از تقاضا ورشکست شد
قرار بود دارک سایدرز ۲ باعث احیای THQ بشه که اونم نشد
یکی از بهترین بازیای تو عمرم بود
گیمفا کم لطفی کردی این بازی مال ۸ سال پیش حداقل باید ۹ میگرفت
والا مافیا ۱ اگه لذتش واسه من ۹۰ بود لذتی که از این عنوان بردم شاید ۷۰ هم نبود! اولا که حس مافیایی رو که گفتین نداشت کاملا موافقم ولی اون موقع تو ذوقم می زد که همه ی خونه ها و همه ی آدما شبیه همن !
ولی خب تیراندازی در بازی خیلی جذاب بود و سیستم کاورگیری عالیش و یادمه وقتی برف میومد و کل شهر سفیدپوش می شد واقعا خیابون ها و خونه ها دیدنی بودند
در کل یادش بخیر
Mr.Angelo!Mr.Salieri sends his regards
نمره ی این بازی ده هست تمام مشکلات بازی تو محاسنش گم میشن. کم بازی پیدا میشه که من چند بار بازی کنم و لذت ببرم اما مافیا ۲ رو دو بار پشت سر هم تمام کردم و عالی بود
البته بگم که تو بازی اصلا به گرافیک توجه نمی کنم الا بازایی که گرافیکشون چشم گیر باشه و مافیا ۲ اینطور بود.
واسه جمع کردن هیچ collectible به اندازه ی مجله های مافیا اشتیاق نداشتم به حدی که من که کل بازیارو در حد اسپید ران میرفتم تمام محیطای مافیای می گشتم
یکی از بهترین بازی هایی که بازی کردم.یادش بخیر رو پی سی داغونم بازی میکردمش و با این که مجبور بودم گرافیک رو very low بزارم بازم خیلی حال میداد.شهر بازی یعنی امپایر بی واقعا چشم نواز بود.چه برفی چه بهاریش واقعا گرافیک زیبایی داشت.وقتی برف رو ماشین بود ماشین رو روشن میکردی میرفتی اون برف ها اب میشدن!!
یا وقتی ویتو تو خونش بود پنجرو رو که باز میکردی صدای خیابون خیلی قشنگ میومد و حس واقعی بودن میداد.
اسپم:دوستان بنده مشترک آسیاتک بودم الان با این طرح جدید اینترنت غیر حجمی که دادن آسیاتک دانلود شبانه رو برداشته…..الان قصد دارم بیام شاتل…می خواستم بدونم کیفیت اینترنت شاتل چطوره؟از اون جایی که آنلاین گیم می زنم قطع و وصلی داره؟سرعت دانلود شبانه چطوره؟….سرعت fair16384 مد نظرم هست.
پارس آنلاین برا گیم خوبه من راشیم شاتلو نمیدونم
واقعا خدای تمام بازی ها بود، یادمه خریدمش کرکش از مرحله ۷ به بعد خراب بود، دهنم سرویس شد تا سالمشو پیدا کردم مرحله ۷ به بعدشو رفتم، حسی که بهش داشتم بیشتر از فوقالعاده بود
در مقایسه با مافیا ۳ که فک کنم ۳ تا مرحله رفتم پاکش کردم
بله منم با چپتر ۷ مشکل داشتمو تا به چپتر۷ برسه از بازی میره بیرون اما بعد یک ماه فکر کنم بلاخره کرک سالمش اومد واقعا بازی بزرگی بود و بهش کم لطفی کردن هم از سمت گیمرها و هم از سمت منتقدان به خاطر همین تو نسخه ی سوم زمین خورد اگه گیمرها خوب ازش استقبال میکردن و اون نکته ضعفهای ناچیزش که اصلا به چشم نمیومد در نظر نمیگرفتن حالا مافیا۳ شاهکار میشد و شرکت ۲k وقت بیشتری برای ساختش میزاشت
Home Sweet Home
تشکر آقای آریامقدم
یکی از خاطر انگیز ترین بازی هایی که تجربه کردم
که شما مجدد مورد نقد قرار دادید
و اون خاطرات یادآوری کردید
به امید اینکه قسمت ۴ام اگر در حال ساخت باشه
دوباره به اوج خودش مانند نسخه اول برگرده
بازی بسیار خوبیه نمره ی ۹٫۵ بهش میدم چون ۷ سال میگذره از انتشارش و. هنوزم داره میتازه و مینازه
مافیا ۲ یه جورایی بهترین بازی عمر من بود ۶ بار تمومش کردم داستان و جزئیات گیم پلیش و گرافیک زیباش رقیبش gta iv رو به سختی به چالش میکشید حیف که hangar13 با mafia 3 باعث سقوط این سری شد
مافیا جز بزرگترین فرانچایزایه صنعت گیمه که به نظرم اگه از نسخه ۳ فاکتور بگیریم تو سبکه خودش جز برترین هاست فک نکنم کسی باشه که مافیا ۱،۲ رو بازی کنه و جز بهترین بازیایه دوران گیمریش نشه
مافیا هنوزم میتونه برگرده فقط نیاز به تصمیم گیریایه درست داره که واقعا امیدوارم اتفاق بیوفته و دوباره بتونه واسمون یه تجربه ناب بسازه
یه دلیلی که اکثرا بعد از ۷ سال این بازی رو به خوبی یادشون هست اینه که این بازی با عشق ساخته شده بود.
امپایر بی کوچک بود ولی دوست داشتیم ساعت های زیادی توی خیابون های یخ زده یا خشک رانندگی کنیم.
پارو کردن برف توسط مردم لیزخوردنشون(!) رو نگاه کنیم رادیو رو گوش بدیم که اخبار جنگ رو میگفت.
حتی بعضی از npc هارو تعقیب کنیم و به صحبتهاشون توی سطح شهر گوش بدیم
برفی شدن یا خاک گرفتن روی بدنه ی ماشین هم باجزییات تمام کار شده بود
به نظر من موسیقی و گرافیک این بازی توی زمان خودش هم یکی از بهترینها بود
شروع بازی و پایان بندی هم فوق العاده بود هرچند این وسط وقتی به این فکر میوفتید که ای کاش داستان طولانی تری رو شاهد بودیم و چقدر حیف مافیا ۲ ۳گانه نشد تا بیشتر با ویتو سرو کار داشته باشیم یخورده آدمو اذیت میکنه
به قول شما و حرف یکی از دوستان این نسخه به اون صورت سازمانی نبود. و یکی از دلایلش شخصیت پردازی ویتو بود که برخلاف توماس آنجلو آدم مطیعی نبود
هرچند این مساله یک نقطه قوت برای شخصیت ویتو بود که از تکرار جلوگیری میکرد.اما در مجموع موارد زیادی درش دیده میشد که بازی رو همچنان گنگستری نشون بده اونم با وجود شخصیتهایی مثل هنری که شخصیت پردازی فوق العاده با صداگذاری عالی ای داشتن که میشد گفت بیشترین تاثیر گداری رو در پایان بندی داستان داشتن
از نقاط قوت این بازی هم میشه به حرکات لب هنگام صحبت کردن اشاره کرد به همراه صداگذاری خوبش که کمک زیادی به باورپذیری شخصیتها میکرد چیزی که تقریبا در مورد تمامی شخصیتها بود.
چندتا نکته ی جالب: اول اینکه توی بندر بعضی وقتا ممکن بود یه کشتی شبیه به تایتانیک رو از دور ببینید
ویتو که از زندان بیرون میاد اگر یه راست برید به خونه پدریش یه کاتسین نشون میده از داماد خانواده که درو روی ویتو میبنده!
مرحله ای که میخوایم جون گالانته ی پیر رو نجات بدیم به ۲یا ۳ روش میشد اینکارو کرد و یکبار هم هنری ویتو رو توی حموم به اشتباه میکشت و بازی تموم میشد!
مرحله ی سرقت از اداره هم یکی از روشهاش قطع کردن صدای آژیر از زیرزمین بود.چنین چیزیایی هم قبلا توی مافیا ۱ دیدیم
اما نقاط ضعفش: بزرگترین نقطه ضعف این نسخه به نظر من کوتاهی بخش داستانیش بود.و نبود ماموریتهای جانبی. به نظر من داستان از تمام جهات عالی نبود اما در اکثرشون چرا.(در مقایسه با نسخه ی اول بگیم) ماجرای خانواده ی ویتو از وسطای بازی خیلی کم بهش پرداخته نمیشه. اگه یکی دو مرحله رو فاکتور بگیریم ویتو تا مرحله ی ۸ توی کار قاچاق سیگار بود!
اما جایی که ویتو به ابهت توماس میرسه در عین ناباوری بازی تموم میشه و اینجاست که میگید ای کاش این بازی مثل ۳گانه ی اتزیو بود. بد قولی سازندگان درسته. پروسه ی ساخت مافیا ۲ یکی از عجیبترینها بود و یکی از وعده هاشون نقشه ی بزرگتر در مقایسه با نسخه ی اول بود. این بازی تاخیراتی هم داشت و معلوم نبود تیم سازنده توی اون سالها چه کار میکردن اما با تمام اینها بازی نهایی چیزی نزدیک به عالی بود.
هنوزم امید هست که فلش بک بزنن به روزگار ویتو و من امیدوارم اینبارو خوب کار کنن که مافیا مثل سابق بشه
نمره ی واقعی این بازی هم به نظرم حدودا چیزیه که دادید بین ۸ و ۹
ممنون
عالی فوق العاده هرچی بگم کم گفتم از بازی البته با داستان بازی حال نکردم و یه کینه خاصی از ویتو به قسمت قبل داشتم ولی با محیط و گیمپلی و دوران بازی واقعا لذت بردم من عاشق دهه ۳۰ تا ۶۰ آمریکام فوق العاده اس
فکر کنم دیگه ۲K Games به خواب ابدی رفته و دیگه بیدار نمیشه. بهترین فرانچایز ها رو داره و در همه سبک فقط بعضی هاشون در نسل هفت از یاد رفتن یا در این نسل هشت اگه امدن بد جوری خراب کردن یکیش همین سری مافیا تنها کاری که باید بکنن که سازنده یک ip جدید بسازه. Bioshock و darkness و borderlands که تا نسل هفت بودن نسل هشت یک مشت بازی های الکی انلاین فقط امد مثل battleborn یا evolve که به جز ضرر چیز دیگه نداشتن. امیدوارم ۲k از این وضعیت در بیاد.
این بازی تجربه فوق العاده ای برای همه گیمرها بوده و درسال ۲۰۱۰همه انتظاراتی که گیمرداشت روبرآورده میکردبر خلاف مافیا۳که معمولاتوقع ما ازبازی جدیدتر بالاتره امابعد ۶سال کیفیت بازی تغییر زیادی نکرده و فقط داستان در
مقایسه با مافیا۲ خسته کننده تر شده و یکسری جزییات بازی تغیر کرده بعد ۶ سال تغیر طوفانی نداشته!
هنوز بازی کردن این عنوان حس خوبی رو به آدم میده ، مافیا ۱ و ۲ بی نظیر بودن …
دست شما درد نکنه… لطفا به روز باشید خبر های جدید سریع بزارین…همیشه ۲-۳ روز دیرتر قرار میدین ولی بازم ممنون :yes:
واقعا حس بازی که چند مدت پیش بازی میکردم رو برام زنده کردی واقعا مافیا۲ یکی از بازیهایی هیجان انگیزی عمرم بود ویتو و جو واقعا این بازی عشق بود 😀 😀 :laugh:
به به چه بازیی رو نقد کردین چقدر خاطره باهاش داریم عجیب حال میداد البته اگر وسطه خانواده نشسته بودیو یهو یکی از اون عکسارو برمیداشتی به فنا میرفتی که من رفتم 😀 اما در کل کلی خاطره باحال واسمون ساخت بر خلاف نسخه سومش.
راستی دوستان Dragon age و اینساید تخفیف هایه تپلی خوردن دوستانی که علاقه دارن از دست ندن این تخفیف هارو
خیلی بازی خوبی بود
بازیی ک لحظات خاطره انگیز تو ذهن آدم میسازه بازی فوق العاده ایه نباید بهش کم لطفی بشه
بعد گذشت چندین سال و اینهمه درگیری ولی همش اون صحنه ک از جنگ برمیگرده و تو برف سمت خونه حرکت میکنه تو ذهنم هست طراحی ها فوق العاده بود
سلام بحث حس و حال مافیایی که توی نسخه ی دوم بود همین تصاویر پنجم و ششم مربوط به ۲ مرحله ی عالی هست. ولی خب این حرف در مقایسه با نسخه ی اول هست که درسته. اگه نسخه ی اول رو نقطه ی اوج بدونیم مافیا۲ توی این زمینه با اون نقطه کمی فاصله داره و یه دلیلش بخش داستانی کوتاهش هست
میشه گفت بهترین بازی عمرم بود، ممنون از نقد و بررسی
بزرگ ترین مشکل Mafia تو کل سری این بوده که هیچوقت حس و حال مافیایی رو نداره :-/
ولی هرجور فکر میکنم متای ۷۴ حقش نبود
بازی از نظر گرافیک عالیه و بهینست و تو زمان خودش جز بازی های گرافیکی بوده ولی خب در اوایلش کمی خسته کنندست
از نظر من همه چیه بازی عالی بود فقط داستان و ظاهر کرکتر بازی و محیط شهر زیاد مافیایی نبود (بر خلاف مافیا ۱)ولی در کل بازی عالی بود. (در ضمن این رو یادتون رفت بگید مانمیتونستیم تو دریا شنا کنیم و یا حتی توی آب بپریم حداقل تو مافیا ۱ میشد پرید تو آب که میمرد.)
نقدی که نوشتی از خود بازی خیلی بهتر بود بازی واقعا مزخرفی بود شبیه ساز رانندگی بود نه مافیا یه مشت دله دزد دور هم جمع شده بودن کجاش مافیا بود مافیا فقط نسخه یک تو این ازیه نقطه رانندگی میکنی میرسی به نقطه مشخص شده کات سین طولانی میبینی دوباره رانندگی میکنی کلا تیراندازی به زور تو بازی مافیایی میبینی و همه کارای بازی فقط تو کات سین ها انحام میشه که ما فقط نگاه میکنیم بیشتر فیلم بود تا بازی
این بازی عشق بود،فقط مرحله آخر بازی رو که تموم میکردی دیگه به شهر Empire Bay دسترسی نداشتی.این مورد برای یه بازی اوپن ورد عجیب هست.
خدا می دونه با این بازی چه خاطراتی دارم.